مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نماز جماعت به جا می آورد، حسین هم در نزدیکی آن حضرت نشسته، به بازی مشغول بود. همین که پیامبر به سجده رفت، حسین بر پشت پیامبر سوار شد. او پاهایش را حرکت می داد و می گفت: برو، برو!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وقتی سر از سجده برداشت، او را از پشت خود بر زمین نهاد. اما زمانی که حضرت دوباره به سجده رفت، حسین کارش را تکرار کرد.
وضع به همین صورت ادامه یافت تا بالاخره نماز تمام شد. در این بین مردی یهودی که از آنجا عبور می کرد، با دیدن این صحنه دچار چنان شگفتی شد که نزد پیامبر آمد و گفت: ای محمد! شما با کودکان به گونه ای رفتار می کنید که ما هرگز چنین نمی کنیم!
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آری! اگر به خدا و پیامبر روی آورید، بر کودکانتان رحمت خواهید آورد.
مرد یهودی با دیدن رافت اسلام، به رسالت پیامبر شهادت داد و به دین اسلام رو آورد.(1)
1) القمقام الزخار، ج 1، ص 76.
نماز و عبادت امام حسین علیه السلام
نویسنده : عباس عزیزی
ادامه مطلب
انس با مسجد
امام حسین علیه السلام در دوران کودکی پای منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می نشست و هر آنچه را که پیامبر می فرمود، حفظ کرده، در خانه به مادرش فاطمه زهرا علیها السلام باز می گفت.
روزی مادر برای حسین صندلی آورد و حسین را بر آن نشاند و فرمود:
خوب پسر جان! حالا مثل پدر موعظه کن.
او هم هم آنچه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد فرموده بود را با همان لحن و حالت بازگو کرد.
فاطمه روزی شیرین زبانی حسین را برای پدر تعریف کرد و پیامبر را علاقه مند ساخت تا صدای حسین را که مانند پدر بزرگ سخن می گوید، بشنود.
پیامبر فرمود: فکر می کنم با دیدن من خجالت بکشد.
قرار شد پیامبر جایی مخفی شود و آن وقت از حسین بخواهند، مثل بابا سخن بگوید و موعظه کند.
پیامبر را پشت پرده پنهان کردند و حسین شروع به سخنرانی کرد. اما بر خلاف همیشه دچار لکنت زبان شد، او که متوجه تعجب مادر شده بود، گفت: مادر! تعجب نکن که زبانم خوب نمی چرخد، علتش این است که در پشت پرده شخصی پنهان شده است که اگر تمام سخنوران عالم جمع شوند، در پیش او زبانشان بند می آید.
پیامبر با شنیدن این سخن از پس پرده بیرون آمد و حسین را در آغوش کشید و دستش را زیر چانه اش برد و سه مرتبه بر لب های فرزند شیرین زبانش بوسه زد و فرمود: بابا به قربان شیرین زبانیت برود.(1)
1) بگذار تا ببویم، ص 26.
نماز و عبادت امام حسین علیه السلام
نویسنده : عباس عزیزی
ادامه مطلب
همه چیز او عبادت بود
عبادت حسین لحظه ای و بر حسب موقعیت نبود. بلکه تمام لحظات و دم زدن های او عبادت به حساب می آمد، جهاد او عبادت بود، قیام او عبادت بود، خطبه و سخنرانی او عبادت بود، شمشیر زدن او، نصیحت او به دوست و دشمن، صبر او، و تحمل او عبادت بود. آن ساعتی که با خصم می جنگید عبادت می کرد، آن لحظه به خاک افتادن او عبادت بود، و آن جان دادن او در عین صبر و تحمل عبادت بود.
اما در چنان وضع و حالی گویی باز هم آن عبادت را هم کفایت کننده و قابل عرضه نمی دانست. در عین افتادگی و بی رمقی در قتلگاه و لبانش در عین خشکی و تشنگی به ذکر خدا مترنم بود:
الهی رضا بقضائک، صبرا علی بلائک، تصدیقاً لا مرک، لا معبود سواک.
خدایا! به حکم تو راضیم. بر بلای تو صابرم. و من تو را تصدیق دارم. جز تو معبودی نیست.
نماز و عبادت امام حسین علیه السلام
نویسنده : عباس عزیزی
ادامه مطلب
عبادت امام حسین علیه السلام از زبان دشمنان
درباره عبادت او مورخان و دانشمندان، مخصوصا از گروه اهل سنت سخن ها گفته اند و حتی آنها که دشمن اهل بیت بودند در امر عبادت او رای و نظری شگفت انگیز اعلام کردند. ابن اثیر می نویسد:
حسین که خدای او از او راضی باد فردی فاضل متدین و زیاد اهل روزه و نماز و حج و صدقه بود و همه کارهای خوب از او سر می زد.
کان الحسین رضی الله عنه فاضلا دینا - کثیر الصوم و الصلاة و الحج و الصدقة و افعال الخیر جمیعها،
عبدالله بن زبیر که در واقع، رقیب امام حسین علیه السلام، فردی منافق، مدعی خلافت رسول الله، و دلش لبریز از کینه اهل بیت بود درباره عبادت حسین علیه السلام می گفت: او فردی بسیار شب خیز برای عبادت و بسیار روزه دار در روزها بود. و آن که خبر شهادت او را شنید، شاید از یک نظر خوشحال شد که رقیبی از سر راه او برداشته شد، ولی از طرف دیگر گفت: به خدا قسم او را کشتند، در حالی که او را شب ها برای عبادت قیامی بس طولانی بود و بسیاری از روزها روزه می داشت.
أما و الله لقد قتلوه و کان طویلا باللیل قیامه، کثیرا فی النهار صیامه.
عقاد، دانشمند و نویسنده متاخر در کتاب خود به نام ابو الشهداء (پدر یا سالار شهیدان) می نویسد: او اهل نماز بود. علاوه بر نمازهای واجب نمازهای مستحبی بسیار می گزارد، زیاد روزه مستحبی می گرفت، همه ساله به حج خانه خدا می رفت مگر که به ناچار از او ترک می شد. و نمونه این سخنان در تاریخ زندگی او زیاد نوشته شده است.(1)
1) در مکتب مهتر شهیدان، ص 143.
نماز و عبادت امام حسین علیه السلام
نویسنده : عباس عزیزی
ادامه مطلب