خشوع بی ‏مانند

خشوع بی ‏مانند

91189287552893639700.jpg

امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ هنگامى که داخل نماز می ‏شد، همچون بنایى ثابت و استوار و بدون تحرّک بود و چه بسیار رکوع و سجودش طولانى می ‏شد و بدون توجه قلبى ذکر نمی ‏گفت و بدنش از بس بی ‏حرکت بود که گاهى مرغى بر پشت مبارک آن حضرت می ‏نشست، و هیچ کس به جز على بن ابى طالب ـ علیه السلام ـ وعلى بن الحسین ـ علیهم السلام ـ طاقت نداشتند که مانند رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ نماز بخواند.[1]

روایات فراوانى درباره خشوع آن حضرت وارد شده است، از جمله امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند:

«کانعلىٌ إذا قام إلى الصّلاةِ، فقال: و جَّهْتُ وَجْهِىَ لِلّذى فَطَرَ السّموات و الأرض و تَغَیُّرُ لو نِهِ یُعْرف ذلک فى وجهه.»[2]

«هر گاه على به نماز برمى‏خاست، می ‏گفت: روى خود را به سوى کسى کردم که آسمانها و زمین را آفرید، و رنگش تغییر می ‏کرد به طورى که در چهره‏اش پیدابود.»

در تفسیر قشیرى آمده است:

«على ـ علیه السلام ـ چون وقتنماز می ‏شد، رنگش تغییر مى‏کرد و به خود می ‏لرزید، به آن حضرت عرض می ‏شد، شما را چه شده است؟ می ‏فرمود: هنگام اداى نماز، یعنى امانتى بزرگ رسیده است که خداى تعالى آن را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرد و آنها از پذیرش آن ابا کردند و انسان آن را به عهده گرفت و من با این ضعف و ناتوانی ام، نمی ‏دانم آیا از عهده برداشتن این بار به خوبى بر می ‏آیم یا نه.»[3]

پی نوشت ها:

[1] . میزان الحکمة، ج 5، ص 382.

[2] . فلاح السّائل، ص 101.

[3] . بحار الانوار، ج 41، ص 17، حدیث 10.


ادامه مطلب


[ جمعه 9 بهمن 1394  ] [ 5:01 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

هفت راه حل برای جلوگیری از حواس پرتی در نماز

هفت راه حل برای جلوگیری از حواس پرتی در نماز

04668393076132264275.jpg

 حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین انصاریان در پاسخ به پرسشی ، هفت راه حل برای جلوگیری از حواس پرتی در نماز به شرح زیر ارائه کرده است :
اوّلا: برای تحصیل حضور قلب ممارست و تمرین کنید و شرائطی که برای حضور قلب مؤثر است را رعایت نمایید تا به تدریج این حالت برای شما حاصل گردد. ثانیا: برایتحصیل حضور قلب در نماز، به این نکات توجه فرمایید:
1ـ باید چنان معرفتی بدست آورید که دنیا را در نظرتان کوچک و خدا را در نظرتان بزرگ کند ،تا هیچ کار دنیوی نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود ، نظرتان را به خودجلب و از خدا منصرف سازد
2. توجه به کارهای پراکنده و مختلف ، معمولاً مانع تمرکز حواس است و هر قدر انسان توفیق پیدا کند که مشغله های مشوّش و پراکنده را کم کند ، به حضور قلب خود در نماز و سایر عبادات کمک کرده است .
3ـانتخاب مکان و محل نماز و سایر عبادات نیز در این امر مؤثر است و لذا نمازخواندن در برابر اشیاء و چیزهایی که ذهن انسان را به خود مشغول می سازد ، مکروه است .
4ـ پرهیز از گناه نیز عامل مؤثری است ، زیرا گناه قلب را از خدا دور می سازد و از حضور قلب می کاهد .
5ـ آشنایی به معنای نماز و فلسفه افعال و اذکار آن ، عامل مؤثری در حضور قلب است .
6ـ انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن ، چه در مقدمات و چه در اصل نماز ، توصیه می شود .
7ـاز همه اینها گذشته، عبادت هم مانند هر کار دیگر نیاز به مراقبت و تمرین واستمرار دارد و اگر مدتی به همین شیوه عمل کنید ، کم کم تمرکز و حضور قلب در نماز برای شما حاصل می شود . و اگر با روی هم گذاشتن چشمان در نماز ، حضور قلب بهتری پیدا می کنید ، مانعی ندارد ، تا زمانی که این حضور قلب برای شما عادت شود .

منبع:شبکه خبری تحلیلی صلات


ادامه مطلب


[ جمعه 9 بهمن 1394  ] [ 4:30 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

آرامش بدن موقع ذکر گفتن

آرامش بدن موقع ذکر گفتن

70976342540872452709.gif

یکیاز بحثهایی که در نماز خواندن وجود دارد و خیلی اتفاق می‌افتد که در نماز مراعات نمی‌شود، گفتن ذکر در حال حرکت بدن است. که آیا این حرکت، ذکر را باطل می‌کند؟ و اگر دوباره گفته شود نماز درست است؟ یا اینکه این ذکر باعث می‌شود کلا نماز باطل بشود؟ و یا اینکه اصلا این ذکر در حال حرکت بدن اشکالی به نماز وارد نمی‌کند؟

برای رسیدن به جواب باید عرض کنیم که اذکار در نماز به سه دسته تقسیم می شوند:

1. ذکر واجب نماز

2. ذکر مستحب که در نماز وارد شده است

3. ذکری که نه واجب است و نه مستحب است برای اینکه ذکر است می‌شود در نماز گفت

در کتاب تحریر الوسیله این گونه بیان شده است:

هنگام گفتن ذکر واجب، باید بدن در حال طمأنینه و آرامش باشد‌

،پس اگر عمدا طمأنینه را ترک کند نمازش باطل مى‌شود بر خلاف اینکه سهوا ترکنماید، هر چند احتیاط آن است که اگر سهوا هم طمأنینه را ترک کند نماز را از نو بخواند و اگر عمدا قبل از رسیدن به حدّ رکوع یا پس از رسیدن به آن، ولى قبل از آرام گرفتن بدن، شروع به گفتن ذکر نماید، یا آنکه گفتن ذکر را در حال بلند شدن از رکوع، قبل از آنکه از حدّ رکوع خارج شود یا بعد از آن، تمام کند، قطعا چنین ذکرى کفایت نمى‌کند و بنابر اقوا، نمازش باطل است ولى احتیاط آن است که آن نماز را تمام کند، سپس از نو بجا آورد، بلکه اگر ذکر مستحبّى را هم به قصد خصوصیّت که در حال رکوع وارد شده است [نه آنکه خودش ذکر مطلق مستقلى باشد]، با چنین کیفیّتى [مثلا قبل از رسیدن به حدّ رکوع و یا ...]بگوید، بنابر احتیاط واجب، نمازش باطل است و اگر قصد خصوصیّت نداشتهباشد [و به آن کیفیت بگوید] اشکال ندارد و اگر به جهت بیمارى یا غیر آن، بر طمأنینه قدرت نداشته باشد، طمأنینه از گردنش ساقط است، لیکن بر او واجب است که ذکر واجب را قبل از آنکه از حدّ رکوع خارج شود، تمام کند و همچنین واجب است از رکوع بلند شود، بطورى که راست و آرام بایستد.

بنابراین، اگر قبل از آنکه چنین بایستد، عمدا به سجده رود، نمازش باطل مى‌شود.[1]

در رساله توضیح المسائل آیت الله شبیری زنجانی چنین بیان شده است:

مسأله975- اگر با علم و عمد در حال حرکت بدن ذکر بگوید، مثلًا موقع رفتن به رکوع یا رفتن به سجده تکبیر بگوید، چنانچه آن را به قصد ذکر خاصى که در نماز دستور داده‌اند بگوید باید نماز را دوباره بخواند و این امر در ذکرهاىمستحب مطابق احتیاط وجوبى است، و اگر به این قصد نگوید بلکه بخواهد ذکرى گفته باشد، نمازش صحیح است.[2]

پی‌نوشت

[1] خمینى،سید روح اللّٰه موسوى - مترجم: اسلامى، على، تحریر الوسیلة - ترجمه، 4 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم - ایران، 21، 1425 ه‍ ق ج‌1، ص: 311.

[2] زنجانى، سید موسى شبیرى، رساله توضیح المسائل (شبیرى)، در یک جلد، انتشارات سلسبیل، قم - ایران، اول، 1430 ه‍ ق ص: 210.


ادامه مطلب


[ جمعه 9 بهمن 1394  ] [ 4:20 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

راه های رسیدن به حضور قلب

راه های رسیدن به حضور قلب:

25561694447001871533.jpg

یکىاز راه‏ هاى کسب حضور قلب، دانستن معناى نماز و در نظر آوردن ترجمه کلماتىاست که انسان در نماز میگوید. و بعد از نماز در اوقاتی که فراغت دارد به معانی نماز فکر کند به ایاتی که نماز خوانده می شود توجه داشته باشد.

راهدیگر این است که به نماز با دید بالا نگاه بکند و به آن اهمیت ویژه ای بدهد و بداند که تمام دنیا فانی و از بین رفتنی است و آخرت است که به نفع انسان است و این فکر باعث می شود که انسان در نماز هم حضور قلب داشته باشد چون در این صورت دنیا در نظر انسان بی اهمیت است و لذا فکرش به ان مشغول نمی شود، 

انسان وقتی به نماز می ایستد باید خود را در محضر قدرتمندترین موجود بداند همان گونه که وقتی به دیدار یک ریس می رود که نه قدرت بر رفع تمام مشکلات انسان را دارد و نه قدرت به نابودی انسان، سعی می کند تمام حواسش را جمع کند و با دقت به حرفهایش گوش بدهد و با دقت و توجه با او حرف بزند در نماز نیز این گونه احساس را داشته باشد که با کسی حرف میزند که می تواند تمام نیازهایش را بر طرف کند و اگر غضب ناک شد به کمتر ازچشم بر هم زدنی می تواند زندگی اش را نابود کند..

راه دیگر تعظیم است: ما در مقابل هیچ قدرت و ابرقدرتى خم نمى‏شویم و سر تسلیم فرود نمى‏ آوریم و راست قامتى خود را نمى ‏شکنیم، ولى در برابر تو، که کمال بى‏ پایانو قدرت بى‏ انتهایى، تعظیم مى‏ کنیم، گردن خم مى‏ سازیم، به خاک مى‏ افتیم، «سجود» مى‏ کنیم، پیشانى بر زمین مى ‏گذاریم، تسبیح‏گوى توئیم و زبان به ستایش تو مى ‏گشائیم‏ و این فکر به انسان دست نمی دهد مگر این که خدا را از همه موجودات بزرگ تر بداند و خود را خار و ذلیل و حقیر و کوچک بشمارد در این صورت است که نفس نیز در مقابل قدرت الهی تعظیم خواهد کرد و تمام وجودش را به خداوند تقدیم می کند.
راه دیگر، انتخاب مکانى براى نماز است که رفت و آمدها و سر و صداها، صحبت‏ها، عکس‏ها و تابلوها، او را به خود مشغول نسازد.
راهدیگر، انجام مستحباتى است که پیش از نماز و هنگام نماز، رعایت آنها به نمازگزار حالت توجّه بیشترى مى‏ دهد و او را به یاد خدا و بندگى خویش مى ‏اندازد.
خدا برترین موجود است و هستى همه موجودات به او بستگى دارد. ما، بنده‏اى نیازمند و ناتوان، که از نعمت‏هاى او برخورداریم، به شکرانه نعمتهایش به عبادت و نماز مى ‏ایستیم.

منابع: معراج السعاده ص 724

 


ادامه مطلب


[ جمعه 9 بهمن 1394  ] [ 6:43 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]