موانع تقرب و وصال
موانع تقرب و وصال
در آیات قرآنی موانع چندی به عنوان موانع تقرب به خدا و وصول به او بیان شده است که از مهم ترین آنها می توان پیروی از شیطان(اعراف،آیات ۱۷۵ و ۱۷۶)، پیروی از هواهای نفسانی(همان)، اعراض از آیات خداوندی(همان)، شرک در عبادت و پرستش معبودان باطل(زمر،ایه ۳؛ احقاف، آیه ۲۸)، تجاوزگری(مطففین، آیات ۱۲ و ۱۵)، دنیاطلبی(اعراف، ایه ۱۷۶) و گناه(مطففین، آیات ۱۲ تا ۱۵) اشاره کرد.
امام محمد باقر علیه السلام در بیان موانع تقرب به خداوند می فرماید: الجَبّارونَ اَبعَدُ النّاس منَ اللهِ عزُّ و جلَّ یومَ القیامَهِ؛ دورترین مردم ار خداوند عزّو جل در روز قیامت سرکشانِ متکبّر هستند
( جهادالنفس،ص۲۵۴)
آن چه که در این آیات به آن توجه داده شده این است که شخص اطاعت خدا را کنار بگذارد و به اطاعت دیگران بپردازد و این گونه از خداوند دور می شود؛ چرا که به جای انقطاع از غیر خدا از خداوند بریده و به خلق پیوسته است و این همان ضلالت و گمراهی است که او را از خداوند دور می سازد. امام حسین علیه السلام می فرماید: مَن طَلَبَ رِضَی الله بِسَخَطِ النّاس کَفاهُ اللهُ اُمورَ النّاسّ وَ مَن طَلَبَ رِضَی النّاسِ بِسَخَطِ اللهِ وَکَلَهُ اللهُ إلَی النّاسِ؛ هر که خشنودی خدا را بطلبد هر چند به قیمت خشم مردم، خداوند او را از مردم بی نیاز می کند و هر که رضایتِ مردم را با ناخوشنودی خدا طلب کند خداوند او را به مردم وا می گذارد.(مستدرک الوسایل ج۱۲ ص۲۰۹)
به هر حال، هدف اصلی در زندگی هر انسانی می بایست تقرب و وصال الی الله باشد. از این روست که خداوند در بیان تقسیم انسان به تقرب به عنوان یک اصل اساسی توجه می دهد و انسان ها بر اساس میزان و درجه تقرب ایشان سبک و سنگین می کند و در ترازوی ارزشی می گذارد. در سوره واقعه انسان ها به مقربان و اصحاب یمین و اصحاب شمال دسته بندی شده اند. مقربان به سبب سبقت جویی در کارهای خیر و مسارعت در آن به درجاتی رسیده اند که برتر از آن نیست. دسته دوم اصحاب یمین است که در مسیر کمالی حرکت کرده اند ولی به مقام قرب و مقام محمود صعق و فنا نرسیده و خدایی نشده و تنها رنگ خدایی گرفته اند؛ اما دسته سوم که اصحاب شمال هستند به بیراهه رفته و فرصت کوتاه عمر را تباه ساخته و هیچ صفت الهی را در خود فعلیت نبخشیده اند. این گونه است که در دوزخ فراق گرفتار و از قرب وصال بی بهره می شوند.
باشد که مسیر درست زندگی و هدف آفرینش را بشناسیم و به درستی در انقطاع و بریدن از هر آن چه ما را از خدایی شدن باز می دارد پرهیز کنیم و اهل تقوا و عمل صالح و سبقت گیرنده در کار خیر و سرعت جوینده در عمل صالح باشیم تا مقام محمود صعق و فنا را درک کرده و در برترین کمالات جایی گیریم و خدایی شویم.
منبع : سماموس
ادامه مطلب
چرا وقتی آب نیست برای نماز سمت خاک می رویم؟
چرا وقتی آب نیست برای نماز سمت خاک می رویم؟
خدا فرمود: اگر آب نیافتید، بر خاک پاک تیمم کنید. گر چه انسان می فهمد وضو و غسل برای نماز، از آن جهت لازم است که پاکی و پاکیزگی می آورد، که در تیمم نیست، بلکه تیمم و استفاده از خاک بر خلاف تمیزی است. ولی در پایان آیه تیمم خداوند می فرماید: ولکن یرید لیطهرکم روشن می شود خاک هم پاک کننده است. پاک کنندگی خاک، جز با شناختن آلودگی های معنوی شناخته نمی شود. روح و جان را از آلایش کبر، پاک می سازد، با چهره در خاک نهادن، نور تواضع پدید می آید
در وضو هدف، پاک ساختن روح از آلودگی های معنوی است. وقتی آب نباشد یا ضرر داشته باشد، باید چیزی جایگزین کرد که باطن پاک کند و آن خاک است. رمزی از رجوع به حقیقت عدمی و نیستی انسان؛ تواضعی در ظاهر برای پیدایش فروتنی باطنی، که مهمتر از تمیزی ظاهر است؛ خود را ندیدن و خودخواهی نداشتن و رسیدنم به مرتبه ای از تهذیب نفس و تزکیه باطن.
منبع : شبستان
ادامه مطلب
بی نماز معتقد به ولایت امیرالمومنین به نجات نزدیک تر است یا با نمازی که حق را می داند و نمی پذیرد؟
بی نماز معتقد به ولایت امیرالمومنین به نجات نزدیک تر است یا با نمازی که حق را می داند و نمی پذیرد؟
آیت الله العظمی بهجت رضوان الله علیه:
مرتبه اول در اعتقاد به امامت ائمه التزام قلبی به وصایت و خلافت ائمه اطهار و سفارش رسول خدا به آنها به نامهایشان و نام پدران بزرگوارشان و مرجعیت ایشان است و مرحله بعد التزام عملی به متابعت از آنان است نه اینکه نماز بخوانیم و آنها و امامت آنان را قبول نداشته باشیم بلکه باید بدانیم که نماز را به ترتیب دستور آنها باید انجام دهیم.
این التزام قلبی بر اصل نماز مقدم است، زیرا فاسق تارک الصلاة (مسلمان بی نماز؛ نه کافر) اگر در راه ائمه ـ علیهم السلام ـ باشد در راه نجات است، برعکس کسی که به آنها اعتقاد نداشته باشد و از امامت انحراف داشته باشد، هلاک است، اگرچه نماز بخواند، چون اعتقادش خراب است، وای بر کسانی که مدّعی قرب به خدا هستند اما ولی او را نمیشناسند!
کتاب صدای سخن عشق؛ حکمت ها و حکایت های نماز از زبان آیت الله بهجت؛ ص 40
ادامه مطلب
مواردى كه واجب است نماز در اول وقت خوانده نشود!
مواردى كه واجب است نماز در اول وقت خوانده نشود
【➊】➠كسى كه در اول وقت عذرى دارد و مىداند اگر صبر كند، آن عذر تا آخر وقت نشده برطرف مىشود به طور مثال در اول وقت اگر بخواهد نماز بخواند بايد با وضوى جبيره اى نماز بخواند ولى اگر تأخير بيندازد عذرش برطرف مىشود.
توضيح المسائل مراجع، م 752.
【➋】➠كسى كه در اول وقت فاقد بعضى از مقدمات نماز مانند طهارت يا پوشش است، ولى اگر تأخير بيندازد واجد آن مقدمه خواهد شد.
【➌】➠براى تعلّم و يادگيرى بعضى از اجزا يا شرايط نماز مانند تصحيح قرائت نماز.
【➍】➠براى فراگيرى احكام شك و سهو و مانند آن در صورتى كه غالباً برايش در نماز اتفاق مىافتد.
توضيح المسائل مراجع، م 753
【➎】➠هرگاه در اول وقت نماز، واجب مضَيقى پيش آيد مانند برطرف كردن نجاست از مسجد يا اداى قرضى كه طلبكار مطالبه مىكند و او هم قدرت پرداخت دارد و يا حفظ جان كسى كه جانش محترم است.
عروة الوثقى، ج 1، فى اوقات الرواتب، م 15.
ادامه مطلب