عذاب قبر
عذاب قبر
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
امام صادق عليه السّلام فرمود: شخص نيكوكارى از دنيا رفت و او را به خاك سپردند. در عالم قبر (مأموران الهى) او را نشاندند. يكى از مأموران به او گفت: «ما مىخواهيم صد تازيانه از عذاب الهى را به تو بزنيم.»
مرد نيكوكار گفت: «طاقت ندارم.»
مأمور گفت: «نودونه تازيانه مىزنيم.»
او جواب داد: «طاقت ندارم.»
مأموران الهى (به خاطر اينكه آن شخص مرد نيكوكارى بود) عدد به عدد كم كردند و او مكرّر در جواب مىگفت «طاقت ندارم»، تا اينكه مأموران گفتند: «يك تازيانه به تو مىزنيم و ديگر هيچ راهى وجود ندارد. حتما بايد اين يك تازيانه را بخورى.»
پرسيد: «بخاطر چه گناهى تازيانه را مىزنيد؟»
مأموران در پاسخ گفتند:
«انّك صلّيت يوما بغير وضوء و مررت على ضعيف فلم تنصره.»
تو يك روز بدون وضو نماز خواندى و از كنار مظلوم ضعيفى گذشتى ولى او را يارى نكردى.
همان يك تازيانه را زدند، قبر او پر از آتش شد.(1)
(1). ثواب الاعمال، ج 2، ص 506.
منبع:چهل داستان در باره نماز و نماز گزاران (یدالله بهتاش)
ادامه مطلب
راز لقب كليم الله براى موسى عليهالسلام
راز لقب كليم الله براى موسى عليهالسلام
امام صادق عليهالسلام فرمود: خداوند به حضرت موسى بن عمران عليه السلام وحى كرد: اى موسى! آيا می دانى كه چرا تو را براى هم كلامى خودم برگزيدم، نه ديگران را؟! (با تو هم سخن شدم و تو به مقام كليم الله نايل شدى).
موسى عليه السلام عرض كرد: نه، راز اين مطلب را نمی دانم!
خداوند، به او وحى كرد: اى موسى! من بندگانم را زير و رو (و بررسى كامل) نمودم در ميان آنها هيچكس را در برابر خود، متواضع تر و فروتن تر از تو نديدم.
يا موسى اءِنَّكَ صَلَّيتَ، وَضَعتَ خَدَّكَ عَلى التُّرابِ؛
اى موسى! تو هرگاه، نماز می گزارى، گونه خود را روى خاك می نهى و چهرهات را روى زمين می گذارى.(1)
به اين ترتيب، در می يابيم كه عالی ترين مرحله عبادت، كوچكى نمودن بيشتر در برابر خدا است.
1- اصول كافى، ج 2،ص 123.
قصه هاي قرآن به قلم روان محمد محمدي اشتهاردي
منبع: غدیر
ادامه مطلب
داستان كسى كه به خدمت امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه رسيده بود
داستان كسى كه به خدمت امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه رسيده بود
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
استاد بزرگوارمان آية اللّه حائرى (دامة بركاته) مىفرمايند:
«از جمله قضاياى عجيبى كه در زمان خود ديدم، اين بود كه گفتند در قم، مردى است به نام آقاى اشكافى و او خدمت حضرت حجت سلام اللّه عليه مىرسد.
من يك روز عصر، ظاهرا با جناب آقاى حاج شيخ عبدالوهّاب روحى كه رفيق پنجاه ساله من است و جناب آقاى حاج مهدى اخوى (سلمهمااللّه تعالى عن الآفات و البليات) خدمت اين مرد كه منزل او در خيابان ايستگاه راه آهن بود، رفتيم. مردى پير و نورانى بود و آثار حقيقت و درستى در جبهه او واضح و روشن بود و دستگاه راديوى او هم در همان اطاق پذيرايى بود، و اين دليل بود بر اينكه اين مرد هيچ اهل تظاهر و دكاندارى نيست. من داستان تشرّف را از او پرسيدم، گفت: «من خويى هستم. نظامى بودم و در مدرسه نظام كشور تركيه نيز تحصيل كرده ام. مدّتها در قشون بودم. يك زمانى در تهران پاى منبر بودم، ناطق دستورى را براى كسى كه بخواهد به خدمت حضرت (عج) برسد، ذكر كرد و من آن دستور را عمل كردم و خدمت حضرت رسيدم و حوايج خود را عرض كردم.»
پس از آنكه مرد نورانى دستور را بدون مضايقه و ترديد براى ما نقل كرد، من از او دو سؤال كردم: يكى آنكه آيا بطور معاينه خدمت آقا رسيدى معلوم شد به طور مكاشفه مىرسيده است. سؤال دوم اين بود كه شما چه خصوصيّت اخلاقى داشتيد؟ گفت: من در هيچ اوضاع و شرايط نماز خود را ترك نكردم و ديگر اينكه به احدى ظلم و ستم نكرده ام.»(1)
(1). عنايت حضرت مهدى موعود (عج) به علما و مراجع تقليد، ص 114.
منبع:چهل داستان در باره نماز و نماز گزاران (یدالله بهتاش)
ادامه مطلب
منظره زیبا و جذابیت نماز جماعت
منظره زیبا و جذابیت نماز جماعت
محمد گلایتون امریکایی . منظره زیبا و جذاب نماز جماعت مسلمانان او را به اسلام جذب کرده داستان را این طور باز گو می کند
مسلمانان صفهای طولانی را که پشت سر هم قرار می گرفت تشکیل دادند در عین حال با سکوت کامل ناظر این منظره بودیم
بسیار شگفت زده شده بودیم زیرا هیچگونه امتیازی بین افراد دیده نمیشد در بین انها مردان سفید پوست و زرد پوست و فقیر و دولتمند
و تهی دست و تاجر وجود داشت و همه اها پهلو به پهلو یگدیگر نشته بودند بدون این که اصلا توجهی به اختلاف نزاد و اختلاف ثروت
و شغل خود داشته باشند .......
باری اکنون هم که مسلمان شده ام هنوز هم خود را در میان جمعیتی مجسم می کنم که دور هم گرد امده و شب یا روز به ان صدای زیبای اذان
و نماز گوش فرا می دهند و اخلاص واقعی و صداقت امیز خود را نسبت به خدای خویش به نمایش می گذارند
جلوه های نماز در قران و حدیث ص330
ادامه مطلب