توصیه ای برای نماز خوان شدن فرزندان

یک عمر زیارت و حج میرویم اما نمیفهمیم نماز یعنی چه. ما آلوده هستیم، هر کسی اندازه خودش حساب کند از وقتی که بالغ شده چه گناهانی انجام داده است.
مردمی که برنامه را میدانند ولی عمل نمیکنند و زشت و زیبا و گناه و عبادت برایشان فرقی نمیکند، خداوند اینها را مذمت کرده است. در دنیا کیفرشان این است که مهر بر قلبشان زده میشود. اینکه یک عمر زندگی میکنم و نفهمم خدا و پیغمبر(صلی الله علیه و آله) چه بودند همین مهر بر دل است.
آیه 57 سوره کهف «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا؛ کیست ستمکارتر از آن کس که به آیات پروردگارش پند داده شده و از آن روى برتافته».
در عین حال اگر توبه کنند، خدا میپذیرد. «وَرَبُّکَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ»، خدای تو هم آمرزنده است هم مهربان. اما باید توبه واقعی انجام شود؛ اگر حقالله و حقالناس بر ذمهاش بود و ادا کرد، آن توبه میشود. مال و آبروی مردم و ضایع کردن حق همسر و اولاد و ... همه حقالناس است. چون خداوند مهربان است مهلت میدهد. خداوند میفرماید از گنهگاران راضی نیستم ولی در عذاب تعجیل نمیکنم. تاریخ نشان میدهد که اقوام مختلف تا یک زمان معینی مهلت داده شدند.
بدبخت آدمی که خودش را جهنمی کند. ظلم به نفس اول است، چون به حرف خدا گوش نداده و محکوم به عذاب شده است، به دنبالش به مردم هم ستم میکند. ظلم به نفس مقدم بر ظلم به غیر است. کسی که به خدا احترام نگذاشته به خودش ستم میکند. کسی که ظالم به خود باشد حتماً نسبت به مردم هم ظالم خواهد بود.
یک عمر زیارت و حج میرویم اما نمیفهمیم نماز یعنی چه. ما آلوده هستیم، هر کسی اندازه خودش حساب کند از وقتی که بالغ شده چه گناهانی انجام داده است.
بهشت جای آلودگان نیست
جوانان عزیز، باید پاکسازی کنیم. آلودهها را به بهشت راه نمیدهند مطمئن باشید. نه اینکه بگوییم امام حسین(علیه السلام) و امیرالمومنین(علیه السلام) داریم همه چی حل میشود. اصل این است که دین داریم، امام حسین(علیه السلام) و امیرالمومنین(علیه السلام) فدای دین شدند.
از پنج سالگی شروع کنید که حرف نماز بزنید و از هفت سالگی به نماز ترغیبشان کنید و در نه سالگی اگر تمرد کرد تنبیهش کنید تا به سن پانزده سالگی رسید خودش میداند که باید نماز بخواند چون از پنج سالگی حرف نماز شنیده است
خداوند برنامه پیغمبر(صلی الله علیه و آله) را تزکیه قرار داده است. پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای این آمده است. «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُومِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِی»، (آل عمران/164)، خداوند اولین کار پیغمبر(صلی الله علیه و آله) را خواندن قرآن برای مردم تعیین کرده اما این را کافی ندانسته است. وظیفه پیامبر(صلی الله علیه و آله) این است که مردم را تزکیه کند و دستور دهد که خودشان را پاک کنند. قرآن خواندن پیغمبر(صلی الله علیه و آله) هم کافی نبود، برای ما هم کافی نیست.
خانهای را که بخواهید نقاشی کنید اول دیوارها را پاک میکنید و بعد نقاشی میکنید. تا جان را پاک نکنید نوسازی نمیشود. غیر خدا در دلهای ما جای گرفته است. محبت پول، زن، ریاست، شهرت و ...، اینها همه غیر خداست. دلی که غیر خدا در آن جای گرفته، خدا در آن جا ندارد.
حب مال دلها را کثیف کرده است، باید صدقه و خمس بدهیم. باید پاک بشویم و تطهیر و تزکیه داشته باشیم، اول باید پاکسازی باشد. در سوره شمس خداوند 11 قسم خورده است، قسم خدا شوخی نیست. مطمئن باشید ناپاکها به بهشت راه ندارند. تنها کسانی مفلح میشوند که تزکیه داشته باشند. مطمئن باشید شما رستگار نخواهید شد مگر اینکه تزکیه داشته باشید.
چقدر اشعار را در دلمان جای میدهیم که سعدی چه گفته، حافظ چه گفته، ببینیم خدا چه گفته است. مسلماً آن آدمی میتواند مفلح شود که تزکیه کرده است و خدا را حاضر دیده و نماز خوانده است. ذکر خدا، حاضر دیدن اوست. نمازهای ما غالباً ذکر ندارد، خداوند را حاضر و ناظر ندیدیم که بعدش در مقابلش به سجده بیفتیم. انسان تا کسی را به کمال نشناسد به دنبالش نمیرود.
آن کسی که خدا را شناخته و معرفت دارد و او را به جمال و کمال بشناسد قهراً دوستدار خدا میشود و به زبان هم آن را میآورد. چند بار نماز خواندن برای این است که کم کم تمرین کنیم و ذکر خدا در قلبمان جای بگیرد. یاد خدا بیفتیم و لحظه به لحظه بر درجه آشنایی ما با خدا افزوده شود و جزو مقربین بشویم و موقع رفتن، دیگر الهه شده باشیم.
این آینه تا صاف نباشد جمال خدا را نشان نمیدهد. گفتهاند از پنج سالگی بچهها را با نماز آشنا کنید. قبل از اینکه ارزش پول را نشان دهید ارزش خدا را نشان دهید. از پنج سالگی شروع کنید که حرف نماز بزنید و از هفت سالگی به نماز ترغیبشان کنید و در نه سالگی اگر تمرد کرد تنبیهش کنید تا به سن پانزده سالگی رسید خودش میداند که باید نماز بخواند چون از پنج سالگی حرف نماز شنیده است.
جوانان عزیز، باید پاکسازی کنیم. آلودهها را به بهشت راه نمیدهند مطمئن باشید. نه اینکه بگوییم امام حسین(علیه السلام) و امیرالمومنین(علیه السلام) داریم همه چی حل میشود. اصل این است که دین داریم، امام حسین(علیه السلام) و امیرالمومنین(علیه السلام) فدای دین شدند
روزه واجب است اما از بیماران و پیرها واجب نیست. حج واجب است ولی برای فقرا و مستمندان واجب نیست. غیر از نماز، نماز استثنا ندارد، در هیچ حالی نماز تعطیل نمیشود. نماز در هیچ حالی ساقط نیست مگر دیوانه شود یا حیض ببیند. این نشان میدهد که نماز مقدمه تزکیه است. خاکسار شدن بعد از شناختن جمال اوست که آن هم بعد از تزکیه است.
روزی یک ساعت را برای فکر کردن خود معین کنید. مفلح و رستگار آن کسی است که اول خودش را پاک کند. توبه کار شود بعد هم خدا را حاضر و ناظر ببیند، مدتی که تمرین کرد درست میشود بعد روح الهی میشود. باید خودمان پاک شویم تا پاککننده دیگران شویم.
اهمیت نماز حتی در میدان جنگ!
نماز از واجباتى است که در حال جنگ و بیمارى نیز واجب است و تکلیف در آن شرایط نیز ساقط نمیشود:
«وَإِذَا کُنتَ فِیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرَائِکُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ... * فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلاَةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیَاماً وَقُعُوداً وَعَلَى جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَى الْمُوْمِنِینَ کِتَاباً مَوْقُوتاً»؛(نساء: 103 - 102)[و هنگامى که در میان آنها باشى و [در میدان جنگ] براى آنها نماز را برپا کنى، باید دستهاى از آنها با تو [به نماز] برخیزند و سلاحهایشان را با خود برگیرند و هنگامى که سجده کردند [و نماز را به پایان رساندند]، باید به پشت سرِ شما [به میدان نبرد] بروند، و آن دسته دیگر که نماز نخواندهاند [و مشغول پیکار بودهاند]، بیایند و با تو نماز بخوانند...، و هنگامى که نماز را به پایان رساندید، خدا را یاد کنید، ایستاده و نشسته و درحالىکه به پهلو خوابیدهاید و هرگاه آرامش یافتید [و حالت ترس زایل گشت]، نماز را [به طور معمول] انجام دهید؛ زیرا نماز وظیفه ثابت و معینى براى مومنان است.
پس یادمان باشد این وظیفه بزرگ و با اهمیت را با بی خیالی ترک نکنیم و حواسمان باشد که ...
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
منابع:
درس اخلاق آیت الله ضیاء آبادی برگرفته از خبرگزاری تسنیم
نشریه ره توشه راهیان نور
ادامه مطلب
الله اکبر در اذان
بزرگ ترین شعار زنده امت اسلامی و مظهر اتصال به کانون قدرت بی پایان الهی است. «اللّه »، اسم اعظم الهی است و «اشاره است به ذاتی کامل و جامع با تمامی اوصاف که به جای هزار اسم باری تعالی حکومت می کند». «اکبر»، فصیح ترین و بلیغ ترین واژگان است. «اللّه اکبر من أن یوصف؛ خداوند بزرگ تر از آن است که به وصف آید». عقل از درکش عاجز و وهم از وصفش ناتوان است. اللّه اکبر، اعتراف به عظمت مطلق برای خدا و رمز ناچیز و فقیر بودن انسان است: «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله».
درباره سِرّ آغاز و انجام اذان به کلمه «اللّه »، از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمود:
چوناین عمل برای جلب رضایت حضرتش انجام می شود و لازم است که نمازگزار خویش را متوجه این نکته سازد و بداند که عمل نماز، تنها برای خشنودی اوست. ازاینرو، در ابتدا و هم در آخر هریک از دو اذان و اقامه باید به کلمه «الله» تکلم کرد.1
امام خمینی رحمه الله در سِرّ اینکه در همه جای نماز، تکبیر «الله اکبر» گفته می شود، می فرماید:
این اعلان عجز خود از قیام به ثنای ذات مقدس است و اعلام قصور خود از اقامه نماز است.
سرّ اینکه چهار تکبیر در افتتاح اذان گفته می شود، شاید اعلان عظمت حضرت ربوبیت بر آفاق وانفس است و یا شاید اشاره نمازگزار به این نکته است که:
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست
حافظ
شاید چهارتکبیر در آغاز نماز نوعی زنگ بیداری باشد؛ زیرا مردم به دنیا مشغول شده اند و دل کندن از آن آوای جرسی می خواهد. امام رضا علیه السلام فرمود:
عبارت های اذان و اقامه به منظور اعلام و آمادگی و باخبر ساختن مردم است و چون در ابتدا، ممکن است با گفتن دو «اللّه اکبر» برخی متوجه نشوند و از این دعوت الهی غافل بمانند، ازاین رو، مقرر شد که کلمه «الله اکبر» واقع در آغاز اذان را چهار مرتبه تکرار کنند تا اگر با تکبیر اول و دوم، غفلت برطرف نشد، در تکبیر سوم و چهارم به کلی برطرف گردد.2
1.رموز نماز، ص 303.
2. همان، ص 304.
ادامه مطلب
موانع قبولى نماز

1-بزرگ دیدن عمل
ازجمله موانع قبولى عمل (نماز) عجب است و آن بزرگ دیدن عمل خود است و حقیقت آن، جهل به این مطلب است که همه خیرات و حسنات به خداوند نسبت دارد؛ چون توفیق خبر از اوست. و همچنین کار خود را خالى از نقص دیدن و آن را سبب نجاتخود شمردن، از جهل است.
در برابر عجب، مقصر دانستن خود است در مقام عمل به قسمى که کار خود را هیچ پندارد در عین حالى که به قدر امکان در عمل مىکوشد.
2-معصیت و گناه
از جمله موانع پذیرفته شدن نماز، حسد، و کبر و غیبت کردن است که معناى هر کدام واضح است(1) و از آن جمله حرام خوردن و نشوز زن است(2)، و به مفاد آیه شریفه: تنها خداوند از پرهیزگاران مىپذیرد(3) از هر گنهکارى نماز پذیرفته نمىشود.
و راستى عبادتى که راه قرب به سوى پروردگار عالمیان است و در قرآن مجید مىفرماید: مرا بپرستید که این راه مستقیم است(4). وهمچنین سبب رسیدن به بهشت است(5)، راهى بسیار دشوار و آفاتش زیاد و موانعش سخت است.
و براى آگاهى از موانع و آفات پذیرفته شدن نماز بس است حدیث شریف حضرت رسول که براى معاذبن جبل بیان فرمود.
حدیث معاذ و اتمام حجت پیغمبر صلى الله علیه و آله
دراینحدیث شریف رسول خدا به معاذ مىفرماید: اگر این حدیث را حفظ کنى تو راسودمند مىباشد و اگر حفظ نکنى، نزد خدا بر تو حجت است. و خلاصه حدیث ایناست که آن حضرت در این حدیث، هفت حجاب ذکر مىفرماید که هر یک مانع از قبولى عمل است:
حجاب نخست: غیبت است که نمىگذارد عمل صاحبش پذیرفته گردد.
حجاب دوم: ریا و غرض از عمل، به خاطر دنیا بودن است.
حجاب سوم: تکبر بر بندگان خدا است.
حجاب چهارم: عجب.
حجاب پنجم: حسد است.
حجاب ششم: قساوت قلب و بىرحمى است.
و حجاب هفتم: اراده شهرت داشتن به عملاست.
معاذگریه کرد و اظهار عجز و قصور خود نمود، پس آن حضرت فرمود: اگر در عملت تقصیر است، پس زبانت را از برادرانت قطع کن، یعنى با زبانت به مردم اذیت نکن و اظهار خوبى خود را به مذمت کردن برادرانت منما و در عمل، ریا مکن و در مجلس ناسزا نگو و خودت را بر مردم، بزرگ نمایش نده که خیرات دنیا از تو بریده مىشود و مردم را پاره نکن وگرنه سگهاى دوزخ تو را پاره مىکنند؛ خداوند مىفرماید: والنشطت نشطا(6)
آیا مىدانى ناشطات کیستند؟ سگهاى جهنمند که گوشت و استخوان را پاره مىکنند(7).
معاذ این حدیث را بیشتر از قرآن تلاوت مىنمود تا عمل به آن را فراموش نکند.
پی نوشت ها:
(1) - براى شرح هر یک ر.ک.: گناهان کبیره، به قلم شهید آیت الله دستغیب.
(2)-2-نشوز زن عبارت از این است که از فرمان شوهرش بیرون رود که قدر مسلم تمکین نکردن در امر زناشویى بدون عذر شرعى است؛ مثلا بدون اینکه عادت زنانهداشته باشد از همبستر شدن همسرش خوددارى کند این خود گناه کبیره است.
(3) - انما یتقبل الله من المتقین مائده: 27.
(4) - وان اعبدونى هذا صراط مستقیم یس: 61.
(5) - وان هذا کان لکم جزاء و کان سعیکم مشکورا دهر: 22.
(6) - نازعات: 2.
(7) - عدة الداعى: 228-23
ادامه مطلب
علل شرکت نکردن دانش آموزان ذر نماز مدرسه

با پيوستن كودك به خانه دوم(مدرسه)به ويژه در دوران نوجواني كه زمان گسستگي از خانواده و پيوستن به جامعه دوستان و همسالان است، آفت پذيري رواني و معنوي بيشتر مي شود. كودكان و نوجوانان، بخش زيادي از وقت خود را در مدرسه مي گذرانند و مدرسه در شكل دهي شخصيت دانش آموز سهم بزرگي دارد. مدرسه به چند دليل مي تواند بر نمازگزاري در دانش آموزان تأثير منفي داشته باشد.
الف) تعارض ميان بود و نبود
ب) نارسايي يا باز دارندگي مكان ها و امكانات بر پايي نماز
گاه نبود امكانات لازم سبب مي شود انگيزه دانش آموزان براي نمازگزاري از بين برود. خراب بودن دستشويي يا كمبود دستشويي در مدارس، كثيف بودن نمازخانه، تنگ بودن و كوچكي محل نماز خانه، فرش هاي نامناسب، طولاني بودن نماز جماعت، صداي نارسا و نارسايي در سيستم صدا، نبودن امكانات براي وضو گرفتن، رعايت نكردن نظافت توسط نمازگزاران، و زمان نامناسب نماز جماعت، همه مي توانند در بي توجهي نسل نوجوان به نماز مؤثر باشند.
زيبا كردن فضاي نماز خانه هر چند با امكانات كم، مانند نقاشي ها و كاغذهاي رنگي، سبب ايجاد طراوت و شادابي در دانش آموزان و حضور آن ها در نماز مي شود. پس براي گسترش نمازگزاري در ميان دانش آموزان، هم بايد امكانات براي انجام مقدمات نماز فراهم شود و هم فضاي نمازخانه مناسب و جذاب باشد.
شايد نقش امام جماعت از همه اين عوامل مهم تر باشد. در برخي موارد مشاهده مي شود كه با وجود فراهم شدن همه امكانات و وجود نمازخانه زيبا و مناسب، دانش آموزان به علت عملكرد نامناسب امام جماعت كه با روحيات و خواسته هاي آنان هماهنگ نبوده، از حضور در نماز خود داري مي كنند.
به نظر مي رسد برقراري ارتباط عاطفي ميان امام جماعت و دانش آموزان و آشنا شدن امام جماعت با دنياي مخاطبانش، در اين راستا بسيار مهم باشد.از اين رو، بسيار مفيد و موثر است كه امام جماعت در ساعت هاي غير از نماز جماعت در مدرسه حاضر شود و با دانش آموزان ارتباط برقرار كند؛ مانند زنگ تفريح و زماني كه ساعت درسي دانش آموزان، ورزش، هنر يا قرآن است، در جمع آن ها حاضر شود و با آن ها همراهي كند؛ مثلا با آن ها فوتبال بازي كند يا نقاشي بكشد. آن گاه شاهد تقويت روحيه و دين داري در مدرسه ها و حضور تمامي دانش آموزان در نماز جماعت خواهيم بود. به اين ترتيب، مدرسه در روند نمازگزاري دانش آموزان در خارج از مدرسه نيز تأثير خواهد گذاشت
ادامه مطلب