« نماز » و جایگاه و اهمیت آن

« نماز » و جایگاه و اهمیت آن

10126223978431650593.jpg

دررمضان و به هنگام روزه داری علاوه بر امر مراقبت های خاصی که برای انجام صحیح روزه و رعایت همه شرایط و مراتب آن ضرورت می یابد توجه و نظر به « نماز » و دقت در برگزاری و اقامه آن با تحقق آداب و شرایط این عبادت بزرگ الهی ضروری می گردد.

به دلیل همین اهمیت و ضرورت خاص است که حضرت امام سجاد(ع ) در یکی از دعاهای خویش درباره ماه مبارک رمضان در حالی که پیوسته به بزرگداشت رمضان و ارزش و آثار روزه می پردازد از « نماز » و جایگاه و اهمیت آن و ضرورت مراقبت برای تحقق صحیح این عبادت سخن می آغازد واینگونه دست نیاز به درگاه پروردگار بی نیاز می گشاید و این سان زبان به زمزمه دعا و درخواست و تمنا باز می کند :

« خداوندا ما را در ماه مبارک رمضان به اوقات نمازهای پنجگانه آگاه فرما و به حدود و احکامش که مقرر داشته ای و واجباتش که واجب ساخته ای و شروط و هنگامش که معین کرده ایدانا ساز.

ای خداوند چنان کن که به هنگام نماز همانند کسانی باشیم که به منازل و مراحل والای آن راه می یابند و همه ارکان آن را رعایت می کنند و آن را به وقت خود به روش و سیره بنده و رسولت حضرت محمد(ص ) در رکوعو سجود و همه فضیلت هایش با کامل ترین وضو و طهارت و در نهایت خشوع و فروتنی به جای می آورند . » (1 )

پی نوشت:

1 ـ صحیفه سجادیه ترجمه عبدالمحمد آیتی انتشارات سروش ص 266 و 267 دعای 44


ادامه مطلب


[ جمعه 9 بهمن 1394  ] [ 4:44 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

جایگاه و نقش و اهمیت نماز از جنبه های مختلف

جایگاه و نقش و اهمیت نماز از جنبه های مختلف

91683009504768208849.jpg

جایگاه و نقش و اهمیت نماز از جنبه های مختلف شایسته تفکر و تعمق است و از همین طریق می توان دریافت که چرا این عبادت بزرگ نه در یک ماه و همانند روزه که در همه ماه های سال واجب شده و هرگز محدود به زمان و مکان نمی شود.

درمتن فرهنگ و معارف اسلامی آموزه های فراوانی درباره جایگاه و نقش و آثار نماز ذخیره گردیده است که نمونه های ذیل برای معرفت یابی و کسب بینش و آگاهی نسبت به آن کافی می باشد :

نماز ستون دین شماست (1)

نماز رحمت الهی را فرود می آورد(2)

نماز بهترین وسیله برای تقرب به درگاه خداونداست (3)

نماز دژ مستحکم خداوند رحمان است و وسیله ای است برای راندن شیطان (4)

تعابیرو عبارات ژرف نهفته در این آموزه ها را مورد مداقه قرار دهید تا بسیار سریع و صریح جایگاه و نقش و آثار نماز را دریابید. ستون دین نام گرفتن نمازفرودآورنده رحمت الهی وسیله تقرب به درگاه خداوند دژ محکم و استوار خداوندوسیله طرد و نفی و رانده شدن شیطان در دل خود نقش حیاتی و محوری و آثار بنیادین این عبادت شریف و عظیم را می نمایانند و بدون نیاز به تشریح و تفسیر اذهان در می یابند که نماز از چه جایگاه و منزلت برخوردار است و چسانآدمی را از معاصی و گناهان پاک می کند و به طی مراتب تقوا و تقرب توفیق میدهد.

پی نوشت ها:

1 ـ نهج البلاغه نامه 47

2 ـ غررالحکم ج 2 ص 166

3 ـ نهج البلاغه حکمت 136

4 ـ غررالحکم ج 1 ص 123


ادامه مطلب


[ جمعه 9 بهمن 1394  ] [ 4:43 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نماز، منتهای عروج و کمال بشریت است

نماز، منتهای عروج و کمال بشریت است

83771665445005657428.gif

نماز، منتهای عروج و کمال بشریت است. عروج بشر این است. نه آن که مثل فضانوردان به فضا بروی و آسمان‏ها را ببینی. اگر در همین‏جا، به جایی رسیدی که غیر خدا را عبادت نکردی؛ نه هوا و هوس خود را پرستش کردی و نه هواو هوس دیگران را، اگر از شیطان خود و از شیطان دیگران محفوظ بودی و فقط تکیه‏گاهت در عبودیت، حق‏تعالی بود، این صلات کبیر است و شما را به جایی می‏برد که از تمام نفوس بشری بی‏نیاز می‏شوید و فقط به حق‏تعالی احتیاج دارید. به وسیله این نماز، آگاهی‏هایی برای انسان پیدا می‏شود.

نماز برای این است که شما را پرواز دهند. چه کنیم که می‏گویید: ما این جا می‏خواهیم مشغول چلوکبابمان باشیم؟! تو بالاتر از این حرف‏ها هستی که اسیر چلوکباب باشی! تو باید از این پروازی که انبیا و اولیا و اوصیا و صلحا دارند، سهمی داشته‏باشی؛ گمان نکن که آن پرواز، اختصاص به آنها دارد! ما هم اگر بنده خالص خدا شویم، دست از تشریفات برداریم، دست از شرکمان برداریم و دست از این بت پرستی برداریم، می‏توانیم از این پرواز سهمی داشته باشیم. گمان نکنید فقط اهل مکّه بت‏پرست بودند. ما هم اگر بندگی هوا و هوس را بکنیم، بت‏پرستیم. منتها بت ما، هوا و هوس ماست.

پیغمبراسلام فرمود: « قُرَّةُ عَیْنی فِی‏الصَّلوة»5؛ نماز نور چشم من است. آن صلات، صلات معراجی پیغمبر خداست، با آن صلات، در برابر شرق و غرب ایستاد و گفت: اگر ماه را در یک دستم و خورشید را در دست دیگرم قرار دهند، دست از حرف‏هایم برنمی‏دارم. برای این که شما جاهلید، یک مشت کودک هستید، نسبت به حقایق اسلام نابالغید. همین که آدم صدساله شد، معلوم نیست بلوغ پیدا کند. بلوغ به این است که به حقایق‏اسلام آگاهی پیدا کند. حقایق اسلام، تبلیغاتی نیست، بلکه واقعی است. هرکس به این حقایق نایل شد، متوجه می‏شود که گوهری که دنبال آن می‏گشته است همین است.

خاشعان

ایمان معنایش این‏است که مؤمنان از خدا می‏ترسند، از غیر خدا نمی‏ترسند. آنها متوجه‏اند. ولی ما از خدا نمی‏ترسیم، چون خبر نداریم عذاب او چگونه است. عذاب خدا، عذابی است که تمام عذاب‏های دنیا یک نمونه از آن نیست. عذاب خدا در عین این که عذاب است، ظلم نیست. خدا می‏گوید من برکاتم را از شما برداشتم،

بروید دنبال کارتان. نه خورشیدی، نه ماهی، نه هوایی، نه دریایی، نه عقلی، نه چشمی، نه دستی... اگر همه چیز از انسان گرفته شود، چه می‏شود؟ اگر یک چشم یا دستت درد بگیرد، همه جا را به هم می‏ریزی. معنای عذاب الهی این است که خدا رحمتش را به کلی از انسان بردارد. مگر این قابل تحمّل است؟ همان لحظه جهان به هم می‏ریزد.

خاشعان کسانی هستند که به معاد معتقدند و می‏دانند بعد از این نشئه در نشئه‏ای دیگر، دار جزاست. آن جادار حساب است. حرکت چشم هم شاید مورد حساب باشد. مگر می‏شود بی‏حساب باشد؟ اگر حساب باشد، آدم خیلی حواسش را جمع می‏کند. اگر می‏بینید صبح تا به شام برخی افراد، یا دروغ است، یا غیبت و یا تهمت، به خاطر این است که نمی‏ترسند، نمی‏فهمند خدایی هست. اگر بفهمد فردا یکایک اعمالش مورد مؤاخذه است که: چرا غیبت دیگران را کردی؟ چراتهمت زدی؟ چرا آبروی کسی را بردی؟ کنترل می‏شود. خوفی که از دستگاه خدا پیدا می‏شود، از تمام جهان پیدا نمی‏شود.1

پی نوشت:

1 ) درس سی و سوم و سی و چهارم از مباحث اخلاقی فقیه و عارف فقید آیة‏الله العظمی سید رضا بهاءالدینی، با تدوین و ویرایش اکبر اسدی .


ادامه مطلب


[ جمعه 9 بهمن 1394  ] [ 4:41 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

چگونگی آموزش نماز به حضرت رسول اکرم را بیان نمایید؟

چگونگی آموزش نماز به حضرت رسول اکرم را بیان نمایید؟

01934512222032602644.jpg

درابتدا باید گفت: نماز در تمام ادیان الهی بوده است، اگر چه کیفیت، جزییات وشرایط آن معلوم نیست. امام صادق(ع) فرمود: "اولین کسی که نماز خواند، حضرت آدم(ع) بود که نماز را در پنج وقت خواند".(1) خداوند خطاب به حضرت موسی فرمود: "به موسی و برادرش وحی کردیم که برای قوم خود خانه هایی در سرزمین مصر انتخاب کنید. . . و نماز را بر پا دارید و به مؤمنان بشارت دهید(که سرانجام پیروز می‌شوند)".(2)
اما درباره وضع نماز در اسلام می توان گفت:
برطبق آنچه از تواریخ و روایات به دست می‏ آید نخستین دستوری که به پیامبر اسلام(ص) نازل گردید دستور نماز بود بدین ترتیب که در همان روزهای نخست ‏بعثت، روزی رسول خدا(ص) در بالای شهر مکه بود که جبرئیل نازل گردید و با پای خود به کنار کوه زد و چشمه آبی ظاهر گردید، پس جبرئیل برای تعلیم آن حضرت با آن آب وضو گرفت و رسول خدا(ص)نیز از او پیروی کرد، آن گاه جبرئیل نماز را به آن حضرت تعلیم داد و نماز خواند.
پیامبر بزرگوار پس از این جریان به خانه آمد و آنچه را یاد گرفته بود به خدیجه و علی(ع)یاد داد و آن دو نیز نماز خواندند. از آن پس گاهی رسول خدا(ص)برای خواندن نماز به دره‏ های مکه می‏رفت و علی(ع) نیز به دنبال او بود و با او نماز می‏گزارد و گاهیهم مطابق نقل برخی از مورخین به مسجد الحرام یا منی می‏آمد و با همان دو نفری که به او ایمان آورده بودند یعنی علی و خدیجه(س)نماز می‏خواند.
برخیگفته اند جبرئیل درروز دوم بعثت رسول خدا برای تعلیم نماز و وضو نازل شد. نخستین نمازی که واجب شد نماز ظهر بود. نماز در ابتدا دو رکعتی بود وسپس درحضر(در مقابل سفر) چهار رکعت شد. نماز های پنجگانه در شب معراج یعنی درشب 17 رمضان 18 ماه قبل از هجرت واجب شد. نماز های چهار رکعتی در مکه دو رکعتیبود و یک ماه پس از هجرت چهار رکعت شده بود.(3)
امام باقر(ع) فرمود: "در شب معراج آن گاه که پیامبر(ص) به بیت المعمور رسید، وقت نماز شد، جبرئیل اذان و اقامه گفت، پیامبر جلو ایستاد، فرشتگان و پیامبران پشت سر حضرت به صف ایستادند( و نماز را به جای آوردند)". کسی از حضرت پرسید: جبرئیل چگونه اذان گفت؟ حضرت فرمود: "الله اکبر، أشهد ان لا إله إلاّ الله،أشهد أن محمّداً رسول الله(تا آخر اذان)".(4) امام حسین(ع) فرمود: از پدرمعلی بن أبی طالب(ع) شنیدم که فرمود: خداوند ملکی را فرستاد و پیامبر را بهمعراج برد، در آن جا فرشته‌ای که پیش از آن در آسمان دیده نشده بود و از آن پس هم دیده نشده، اذان و اقامه گفت. آن گاه جبرئیل به پیامبر(ص) گفت: این گونه برای نماز اذان بگو.(5)
پی نوشت ها:
1. اعلمی، محمد حسین، دایره المعارف الشیعه العامه، ج 11، ص 292 ـ 293.
2. یونس(10) آیه 87؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامی، تهران‏، 1374 ش، ج 8، ص 371.
3. آیتی، محمد بن ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، دانشگاه تهران، ص90و 91 و 173 و237.
2 ص 325؛ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، بیروت، دارالحجه، 1412 ق، ج1، ص 251.
4.طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، بیروت، دار الاضواء، ج 2، ص 60، ح 3؛ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، داوری، 1385ش، ج1-2، ص5.
5. قاضی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلامی، قاهره، دارالمعارف، ج 1، ص 142.


ادامه مطلب


[ جمعه 9 بهمن 1394  ] [ 4:23 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]