آیا نماز پیامبر از همه کامل تر و کوتاه تر بود؟
آیا نماز پیامبر از همه کامل تر و کوتاه تر بود؟
سیره پیامبر(ص) در اقامه نماز جماعت آن بود که در عین آرامش، کمال و صحّت، حال ضعیف ترین مأمومین را رعایت می کرد. اَنَس بن مالک در این باره می گوید: "ما صلّیت وراء امام قطُّ اخفّ صلاتا و لا اتمّ من النّبی(ص)(1)؛ هیچ گاه پشت سر هیچ امامی نماز نگذاردم که نمازش از پیامبر کوتاه تر و کامل تر باشد.
این حدیث مربوط به نماز جماعت پیامبر اکرم(ص) می باشد و بیان می کند که پیامبر اکرم(ص) در نماز جماعت در عین حالی که نماز را به صورت تمام وکامل می خواندند رعایت حال ضعیفان و کودکان را می کردند و نماز جماعت را طول نمی دادند. می شود نماز را کامل خواند یعنی تمامی اذکار و اجزاء و ارکان و رکوع و سجود نماز را با طمأنینه و به صورت کامل انجام داد و از آنها چیزی کم نکرد، ولی در عین حال همین ها را مختصر و کوتاه خواند مثلا سوره های کوتاه در نماز خواند و اذکار رکوع و سجود را یکبار گفت و یا حتی بعضی ذکرهای مستحبی را در نماز ترک کرد.
در برنامههای جمعی و عبادات اجتماعی اسلام، روی موضوع خودداری از تندروی و سختگیری و خسته نکردن افراد، عنایت خاصی شده است. اولیای گرامی اسلام، توصیههای فراوانی کردهاند که مبادا از رعایت حال و حفظ نشاط افراد غفلت شود، و از عبادات و مراسم اسلامی به جای جاذبه، علاقه و سازندگی، تنفر، دافعه و فرار اشخاص حاصل آید. به همین دلیل در احادیث متعددی، توصیه فراوان شده است که نمازهایجمعه و جماعات، نباید به گونهای باشد که به خاطر طولانی شدن آنها حقوق ضعیفان، سالمندان و کودکان از بین برود.
" عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: یَنْبَغِی لِلْإِمَامِ أَنْ تَکُونَ صَلَاتُهُ عَلَی صَلَاةِ أَضْعَفِ مَنْ خَلْفَهُ. "(2)
امام صادق(ع) فرمودند بر امام جماعت سزاوار است که در نمازش رعایت حال ضعیف ترین افراد پشت سرش را بکند.
درحدیث دیگری آمده که: " وَ کَانَ مُعَاذٌ یَؤُمُّ فِی مَسْجِدٍ عَلَی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ یُطِیلُ الْقِرَاءَةَ وَ إِنَّهُ مَرَّ بِهِ رَجُلٌ فَافْتَتَحَ سُورَةً طَوِیلَةً فَقَرَأَ الرَّجُلُ لِنَفْسِهِ وَ صَلَّی ثُمَّ رَکِبَ رَاحِلَتَهُ فَبَلَغَ ذَلِکَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَبَعَثَ إِلَی مُعَاذٍ فَقَالَ یَا مُعَاذُ إِیَّاکَ أَنْ تَکُونَ فَتَّاناً عَلَیْکَ بِالشَّمْسِ وَ ضُحَاهَا وَ ذَوَاتِهَا؛ "(3) معاذ بن جبل که در یکی از مساجد مدینه پیشنماز بود، روزی در نماز جماعت سورهی طولانی را خواند. وی نماز را آن قدر طول داد، که مردی(پیرمردی) که در آن نماز جماعت شرکت کرده بود، در اثر خستگی و ناتوانی طاقت نیاورد، و نتوانست نماز خود را به جماعت و همراه معاذ به پایان برساند. از این رو، وی وسط نماز قصد فرادا نمود، نماز خود را تمام کرد، سوار مرکب شد و به سراغ کار خود رفت.
وقتی خبر این گونه نماز جماعت خواندن به اطلاع پیامبر گرامی اسلام(ص)رسید، آن حضرت دستور دادند معاذ را حاضر کنند. آنگاه پیامبر(ص)به او فرمودند: ای معاذ دیگر این طور نباشد که مردم را از نماز جماعت فراری بدهی، بلکه در نماز جماعت سورههای شمس و ضحی و امثال آن را بخوان"
پی نوشت ها:
1. ابن حنبل، احمد، مسند حنبل، بیروت، دار صادر، ج 3، ص100.
2. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، قم، انتشارات آل البیت، ج 8، ص420.
3. همان.
ادامه مطلب
اهمیت نماز در قرآن کریم
اهمیت نماز در قرآن کریم
الف)اهمیت نماز در قرآن کریم:در قرآن مجید که مجموعه راهنمایی ها و دستور العملهای زندگی سعادتمندانه بشریت آمده است، درباره خمس 1 آیه، درباره روزه13 آیه، درباره حج 18 آیه و درباره زکات 23 آیه آمده است اما درباره نماز بیش از 122 آیه، نازل شده که طی آن اهمیت، احکام و مسایل مهم نماز مطرح گردیده است.(1)
ب) اهمیت نماز در کلام و افعال معصومین (ع):1ـ نماز، اولین پرسش: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «ستون دین، نماز است و از میان اعمال انسان در رستاخیز، نماز نخستین عملی است که مورد رسیدگی قرار می گیرداگر صحیح بود، سایر اعمال نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت و اگر نه باقی اعمال نیز مردود خواهد بود».(2)
2ـ نماز، جامعترین عبادتها: امام صادق (ع) می فرماید: هیچ عملی معادل نماز نیست زیرا نماز جامع ترین، معتبرترین وبالاترین عبادت و خدمت است.(3)
3ـ نماز، ریشه دین: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «دین اسلام مثل درختی است که ایمان تنه آن و نماز ریشه های آن است.(4)
4ـنماز، بهترین وسیله تقرب: معاویة بن وهب از امام صادق (ع) سئوال می کند، بهترین چیزی که بندگان به وسیله او، به خداوند نزدیک می شوند، چیست و محبوبترین وسیله تقرب، در نزد خداوند کدام است؟ حضرت جواب دادند، بعد از معرفت خداوند، برای تقرب به خدا عملی بهتر از نماز نمی شناسم آیا به عیسی بن مریم نگاه نمی کنی که فرمود: خداوند به من نماز و زکات را سفارش کرده کهتا زنده ام آنها را بپا دارم.(5)
5ـ نماز، ستون دین: امام باقر (ع) می فرماید: نماز ستون دین است، مَثَل آن همانند ستون خیمه است که وقتی استوار باشد، میخها و طنابها پا برجاست و هرگاه ستون آن کج و شکسته شود. هیچکدام از آنها استوار نمی ماند.(6)
ج) اهمیت نماز، در خود نماز:نماز، انسان بی نهایت کوچک را، با آفریدگار بی نهایت بزرگ پیوند می دهد و بهترین تبلور خضوع جان در برابر جانان است. نماز، عالیترین نمایش عبودیت و بندگی خداوند است که با کلام و اعمال، عمل، قلب و روح انسان و پرستش او را به نمایش می گذارد که هیچ یک از واجبات دیگر، از چنین ویژگی، برخوردار نیست زیرا، هر رکن و اجزائی از نماز، حکایت کننده ی بابی از ابوابمعارف و تقرب به خداوند را، در بر دارد.
1ـ سوره حمد تبیین اصول دین: در نماز، سوره حمد خوانده می شود که از طرفی دو اصل اعتقادی هر مسلمانی را تشکیل می دهد و از طرف دیگر طبق حدیثی که از پیامبر (ص) وارد شده، ارزش و محتوای سوره حمد هم وزن و هم سنگ با کل قرآن کریم شمرده شده است.
2ـ رکوع: رکوع در نماز، از بهترین نوع اظهار بندگی است. کسانی به خداوند نزدیکمی شوند که در اظهار ادب، کوتاهی نکرده باشند. امام صادق (ع) می فرماید: وفی الرکوع ادبٌ و فی السجود قربٌ و من لا یحسن الادب لا یصلح القرب(7) در رکوع نماز ادب است و در سجودش قرب و هر که ادب را نیکو به جا نیاورد، شایسته قرب نیست.
3ـ سجود: سجده، نشان تذلل و خاکساری در برابر خداوند وعالیترین درجه عبودیت است، زیرا انسان با سجده، خود را همرنگ با هستی می کند، قرآن می فرماید: تمام آنچه در آسمان و زمین وجود دارد برای خدا سجده می کند.(8)
4ـ تشهد: در تشهد، گواهی به یگانگی خداوند و رسالت پیامبر اکرم (ص) در کنار هم آمده است که پیوند نبوت و رهبری را با توحید و عبودیت می رساند ، در حمد با زبان جمع، اظهار عبودیت و استعانت می کردیم، ولی در تشهد به صورت انفرادی. شاید گویای این باشد که این گواهی را هر کس باید با آگاهی و اعتقاد عمیق خود اظهار بدارد و بیعت خویش را به خدا و رسولاو تجدید نماید.(9)
پاورقی:
1. دعوتی، سید ابوالفتوح، نماز یعنی رهبری، قم، انتشارات ستاد اقامه نماز، چاپ دوم، 1375، ص14 و 13.
2.صادقی اردستانی، احمد، جلوه های نماز در قرآن و حدیث، چاپ اول، 1374، ص12،و امام خمینی، پرواز ملکوت، مؤسسه مطبوعاتی دار الکتاب، ج1، ص9.
3. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج82، ص227.
4. همان، ص 219. «ان طاعة الله خدمته فی الارض فلیس شیءٌ من خدمته بعدل الصلاة».
5. همان، ص213.
6. فیض کاشانی، ملامحسن، محجه البیضاء، ج1، ص339.
7. مجلسی، محمد باقر، همان، ص234.
8. همان، ص108.
9. نمل: 49.
10. قرائتی، محسن، پرتوی از اسرار نماز، انتشارات ستاد اقامه نماز، ص 186ـ172.
ادامه مطلب
حقیقت عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است
حقیقت عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است
یکی از توصیه های مهمی که معصومین داشتند، توصیه به تفکر بوده است مثل این روایت امام حسن عسکری(علیه السلام) که فرمودند:
«لَیسَتِالعِبادَه کَثرَه الصیّامِ وَ الصَّلوه وَ انَّما العِبادَه کَثرَه التَّفَکُّر فی أمر اللهِ؛ عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.» [1]
و حقیقتا اگر کسی بهدنبال توجه در نماز و حتی در غیر نماز بلکه در کل زندگی است، باید زیاد درامور خدا تفکر داشته باشد، در این راستا در ضمن توصیه های پیامبر اکرم(صلیالله علیه و آله و سلم) به اباذر غفاری می خوانیم:
«یا أباذر! رکعتان مقتصدتان فی تفکر، خیر من قیام لیله و القلب ساه؛ ای ابوذر! دو رکعت نماز متعارف و معمولی که بسیار طول ندهی و بسیار سبک به جا نیاوری که با حضور قلب و تفکر باشد، بهتر است از ایستادن یک شب به عبادت که با فراموشی دل باشد و از آنچه کنی و گویی دلت خبر نداشته باشد.» [2]
آنچه برای انسان، سعادت و خوشبختی به ارمغان می آورد، در گرو توجه و حضور قلب او به خداست و اوج این توجه، در نماز که حالت ارتباط با خداست هویدا می شود، توجه به اسرار و آداب نماز، می تواند انسان را تا حد بسزایی در تفکر فرو برد.
در ادامه حضرت به مفهوم حق و باطل اشاره کرده و در توصیف آن می فرمایند:
«یاأباذر الحق ثقیل مر و الباطل خفیف حلو. و رب شهوه ساعه تورث حزنا طویلا؛ ای ابوذر حق بر طبعها گران است و تلخ است؛ و باطل سبک و آسان است و شیرین است و بسیار است که شهوت یک ساعت دنیا موجب حزن طولانی آخرت میگردد.» [3]
خداوند در توصیف حق و باطل در قرآن می فرماید:
«ذلک بان الله هو الحق و ان ما یدعون من دونه هو الباطل؛ ...چنین است، چون خدا حق است، و آنچه غیر از او می خوانند باطل است» [4]
هرچهبر محوریت خدا باشد و رنگ الهی داشته باشد، حق است و غیر آن باطل است، دیگر نباید دید کدام تلخ است و کدام شیرین، بلکه باید طبق ملاک حق و باطل حرکت کرد، هر چند حق تلخ و سنگین باشد و باطل سبک و شیرین، منتها دشمن با ایجاد فتنه چنان این دو را در هم می آمیزد و حق را باطل و باطل را حق جلوه می دهد که اگر کسی بصیرت در دین نداشته باشد، فریب خورده و از راه به در میشود.
نباید تصور داشت که رسیدن به هدف و سعادت باید به راحتی و شیرینی باشد، بلکه با سختی و تلخی های فراوانی همراه است و آنها که به معنای واقعیمؤمن به خدا هستند، پای این سختی ها و تلخی ها می ایستند و فریب سبکی و شیرینی ظاهری باطل را نمی خورند.
پی نوشتها:
[1] تحف العقول ص ۴۴۲
[2] بحار الأنوار ج ۷۴ ص ۸۲
[3] بحار الأنوار ج ۷۴ ص ۸۲
[4] سوره حج آیه ۶۲
خلاصه ای از بیانات استاد لبیک در حلقه معرفت، مربوط به تاریخ 92/11/28
ادامه مطلب
نماز اول وقت مستحب است نه واجب!
نماز اول وقت مستحب است نه واجب!
درابتدا ذکر این نکته لازم است که خواندن نماز در اول وقت، امری است مستحب نه واجب؛ یعنی اینکه بجا آوردن نماز در اول وقت نسبت به وقت های بعدی، ثواببیشتری دارد و به تأخیر انداختن آن موجب کم شدن ثواب این عمل خواهد شد.
اهمیّت نماز اوّل وقت
در قرآن یکی از خصوصیات اهل ایمان محافظت بر نماز بیان شده است: «و الّذینهم علی صَلواتِهم یحافِظون»[1] مۆمنان کسانی هستند که بر نماز خویش مواظبتو همه اوقات نماز را حفظ میکنند. محافظت نماز، همان توجه ویژه به نماز و عدم سهلانگاری در برپایی این امر مهم است؛ این محافظت صورت های گوناگونی دارد که یکی از آنها بجا آوردن نماز در اول وقت است.
وقتی تصمیم گرفتیدنماز را در اوّل وقت بخوانید، مقید باشید که حتی برای نیم ساعت هم که شده آن را به تأخیر نیندازید؛ چرا که پذیرش تأخیر نیم ساعتی، فتح بابی برای شیطان است تا امیدوارانه به وسوسهها و فشارهای خود ادامه دهد و شما را راضی به پذیرش تأخیرهای بیشتر نماید
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: تا انسان مواظب نمازهای پنجگانه در اوقاتش میباشد، شیطان از او میترسد پس وقتی آن را ضایع ساخت (نمازها را در اوقاتش نخواند) شیطانبر او جرأت نموده و او را به گناهان بزرگ وا میدارد. [2]
امام ششم فرمود: هنگامی که انسان نماز را در اول وقت خواند، نوری سفید و پاکیزه به آسمان میرود و میگوید: خدا تو را حفظ کند که مرا حفظ کردی و برعکس اگرکسی نسبت به وقت نماز مراقبت نکند سیاهی تاریک بالا رفته و میگوید: مرا ضایع ساختی خدا تو را ضایع کند. [3]
جایگاه نماز اوّل وقت بگونهای است که حتی جهاد و جنگ در راه خدا نیز باعث نمیشود تا انسان آن را از اول وقت به تأخیر بیندازد، هنگامی که علی ـ علیه السلام ـ در جنگ صفّین سرگرم نبرد بود در میان هر دو صف کارزار مواظب وضع آفتاب بود (تا ببیند که ظهر میشود و نماز ظهر را بخواند) ابن عباس عرض کرد یا امیرالمۆمنین این چه کاری است؟ فرمود: منتظر زوال هستم تا نماز بخوانم. ابنعباس گفت: آیا حالا وقت نماز است با این سرگرمی به جنگ. فرمود: چرا با ایشان میجنگیم؟ تنها به خاطر نماز با آنان نبرد میکنیم. [4]
امام حسین ـ علیه السلام ـ نیز در ظهر عاشورا هنگامی که وقت نماز فرا رسید،نماز را به همراه اصحاب در اول وقت اقامه کردند. سعید بن عبدالله حنفی هنگام نماز امام، جلوی او ایستاد و همه تیرهای دشمن را که به سوی امام میآمد به جان خرید تا آنجا که نماز امام پایان یافت. و او غرق در خون، اولین شهید نماز در جبهة کربلا شد. [5]
پی نوشت ها:
[1]. معارج/ 34.
[2]. محمدی ریشهری. محمد، میزان الحکمة، بیروت، مۆسسه دارالحدیث، 1419 هـ. ق، ج 4، ص 1645.
[3]. همان.
[4]. قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، ناشر دارالاسوة، ج 5، ص 151.
[5]. محدثی، جواد، پیامدهای عاشورا، ناشر کوثر غدیر، چاپ سوم، 1381.
ادامه مطلب