ترک نماز(2)

 

ترک نماز(2)

80587741686788885210.jpg

"ترک" در لغت به معنی رد کردن چیزى از روى قصد و اختیار یا فشار و اضطرار است.[۱]

"صلاة" در لغت به معنی دعا و تبریک و تمجید است، صلاة یعنى نمازکه یکى از عبادات مخصوص است، اصلش دعاست و وجه نامگذارى آن عبادت به صلاة مثل نامیدن چیزى به اسم جزء از محتواى آن است که آن را دربرمی ‏گیرد.[۲]

نمازاز واجبات و ضروریات دین است و ترک آن گناه کبیره شمرده می شود. اهمیت آن در حدی است که پذیرفته شدن همه اعمال انسان به پذیرفته شدن نماز بستگی دارد، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله می­فرماید: أوّلُ مَا یَنظُرُ فِی عَمَلِ العَبد فِی یَومِ القیامَة فِی صَلاتِه، فَان قُبِلَت نَظرَ فِیغَیرها، وَ إن لَم تقبل لَم یَنظر فِی عَمَلِه بِشَی‏ء؛ اول چیزى که از عمل بنده در روز قیامت به آن توجه مى‏شود، نماز او است، اگر قبول شد به دیگر اعمالش نظر می ‏شود و اگر پذیرفته نشد به عملش نگاه نخواهد شد.[۳]

پی نوشت ها:

 1-  راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات قرآن، ترجمه غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، 1374 ش، دوم، ج‏1، ص 344.

2-  مفردات، همان، ج‏2، ص416- 415.

3- دررالأخبار، مهدى حجازى؛ ترجمه على رضا حجازى و محمد عیدى خسروشاهى،‏ قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى، 1419ق، اول، ‏ص575.

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 8 بهمن 1394  ] [ 10:23 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

ترک نماز

ترک نماز

54634494051526689278.jpg

چون وجوب نماز از احکام بدیهی و ضروری اسلام است پس کسی که از روی انکار نماز نخواند از دین اسلامخارج شده است، زیرا انکار نماز، انکار رسالت پیامبر و قبول نداشتن قرآن است.[1]

امام باقر علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله می­فرماید: مَا بَیْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَیْنَ الْکَافِرِ إِلَّا أَنْ یَتْرُکَ الصَّلَاةَ الْفَرِیضَةَ مُتَعَمِّداً أَوْ یَتَهَاوَنَ بِهَا فَلَا یُصَلِّیَهَا؛ بینمسلمان و کافر فاصله‏اى نیست، مگر این که مسلمان نماز واجب را عمدا ترک کند یا آن را بى‏اهمیت بداند و نخواند.[2]

کفر مطرح شده در روایات، کفر از دیدگاه فقهی نیست؛ یعنی احکام کفر بر او بار نمی­شود، (یکی دیگر از دلایلی که) به تارک الصلاة کافر اطلاق شده، اهمیت دادن به موضوع نماز و ترک نکردن آن است؛ البته اگر کسی از روی انکار نماز نخواند، در اصطلاح فقه هم به او کافر می­گویند زیرا منکر ضروری دین است.[3]

از حضرت امام صادق علیه السلام سؤال شد که چرا زانى کافر نیست ولى کسى که نمازنمى‏گذارد، کافر مى‏باشد. امام علیه السلام فرمود: «چون زناکار براى‏ شهوتاین کار را مى‏کند ولى آن کس که نماز را ترک مى‏کند براى این است که به آناهمیت نمى‏دهد. زناکار براى لذت دنبال زنى را مى‏گیرد و از او کامجوئى مى‏کند، ولى آن کس که نماز را ترک کرده و آن را انجام نمى‏دهد قصدش لذت نیست بلکه فقط نظرش بى‏اهمیت شمردن آن مى‏باشد و هرگاه کسى نظرش استخفاف باشد، کافر مى‏گردد».[4]

پی نوشت ها:

1-  دستغیب، عبدالحسین؛ گناهان کبیره، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1379ش، سیزدهم، ج2، ص183.

2- شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ترجمه ابراهیم محدث بندرریگى،‏ قم‏، اخلاق، ‏1379 ش‏، سوم‏، ص 498.

3-  عزیزی تهرانی، علی اصغر؛ حضور قلب در نماز (علل و درمان حواسپرتی در نماز)، قم، بوستان کتاب، 1387ش، هشتم، ص144.

4-  عطاردى‏، عزیزالله؛ ترجمه الإیمان والکفر، بحارالانوار، تهران،‏ عطارد، 1378 ش،‏ اول، ‏ج1، ص 418-417.


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 8 بهمن 1394  ] [ 10:22 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

نتیجه کمک به تارک نماز

نتیجه کمک به تارک نماز

80587741686788885210.jpg

قال رسول الله صلى الله علیه وآله :

من اعان تارک الصلوة بلقمة او کسوة فکانما قتل سبعین نبیا اولهم ادم و اخرهم محمد 
کسى که ترک کننده نماز را به دادن طعامى یا لباسى یارى کند، مثل این است که هفتاد پیغبر را کشته ، که اول آنها آدم ، و آخر آن ها محمد (ص) است .

 (لئالى الاخبار، ص 395)

 


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 8 بهمن 1394  ] [ 7:33 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

اقسام ترک نماز

54634494051526689278.jpg

اقسام ترک نماز
  1. ترک نماز به طور کلی از روی انکار، چون منکر ضروری دین شده کافر می شود.
  2. ترک نماز به طور کلی نه از روی انکار بلکه به واسطه مسامحه کاری و کم اعتنایی به امور اخروی و اشتغال به شهوات و امور دنیوی که موجب فسق است.
  3. ترک نماز در بعضی اوقات در اثر ضعف ایمان و کم اعتنایی به امر آخرت یا اهمیت ندادن به اوقات نماز؛ این شخص جزء ضایع کنندگان نماز و سبک شمارندگانآن می­باشد.
  4. ترک واجبی از واجبات نماز (بدون رعایت شرایط صحت آن با بی اهمیتی، با لباس نجس و...) این شخص نیز جزء ضایع کنندگان و خوارکنندگان نماز است.[1]

به هر حال تارک نماز جزء هر قسمی که باشد در قرآن شدیداً نکوهش شده است:«فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ × الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتهِِمْ سَاهُونَ»؛[2] پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهل‏انگارى مى‏کنند.

یعنى آنهایى که از نمازشان غافلند اهتمامى به امر نماز نداشته و از فوت شدنش باکى ندارند.[۱۴] «ساهون» به معنى خطایى که از روى غفلت سرزند و در این آیه با معانی مختلفی تفسیر شده است:

  1. سهو توأم با تقصیر است. (این تفسیر مناسبتر به نظر می ‏رسد.)
  2. تاخیر انداختن نماز از وقت فضیلت است.
  3. منافقانى هستند که نه براى نماز ثوابى معتقد بودند و نه براى ترک آن عقاب.
  4. کسانى که در نمازهاى خود ریا می ‏کنند (در حالی که این معنى در آیه بعد می ‏آید).

باید توجه داشت که نمی ‏فرماید: «در نمازشان سهو می ‏کنند» چون سهو در نماز به هر حال براى هر کس واقع می ‏شود، بلکه می ‏فرماید: «از اصل نماز سهومی ‏کنند» و کل آن را بدست فراموشى می ‏سپرند. وقتى فراموش کنندگان نمازشایسته «ویل» هستند آنها که به کلى ترک نماز گفته و تارک الصلاة هستند چه حالى خواهند داشت.[3]

پانویس:

  1. ↑ سوره ماعون/5-4.
  2. ↑ تفسیرالمیزان، پیشین، ج‏20، ص 634.
  3. ↑ تفسیر نمونه، پیشین، ج‏27، ص 361-360.
 

ادامه مطلب


[ پنج شنبه 8 بهمن 1394  ] [ 4:34 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]