كار وتلاش وجهاد اقتصادی



قدرت اقتصادي حكومت اسلامي :


دومين هدف اقتصادي اسلام كه مي‌توان آن را عنصري بيروني يا فرامرزي دانست، قدرت اقتصادي حكومت اسلامي در برابر ساير حكومت‌هاست كه اين امر به دو منظور مي‌باشد .
1ـ ترساندن كفار و دشمنان خارجي تا به ذهن آنها نقشه تجاوز نظامي و امكان تحت فشار قرار دادن حكومت اسلامي از نظر اقتصادي و محاصره اقتصادي، خطور نكند. « وَ اَعِدّوا لَهُمْ ماَاسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَةّ وَمِنْ رُباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِه عَدُوَّاللهَ و عَدُوكَّمْ » انفال /60 در آيه فوق اطلاق كلمه « قوة » شامل هر نيرويي مي‌شود و اين شمول با استفاده از روايات اثبات مي‌شود كه از ذكر روايات خودداري مي‌كنم . پس كلمة « قوه » شامل نيروي برتر اقتصادي نيز كه مسلماً براي رويارويي با دشمن از حمله ابزار حتمي شمرده مي‌شود،‌خواهد شد.از تعليل ذيل آية شريفه « تَرْهَبوُنَ بِه بَدُواَّ … وَعَدوُكَّمْ ، استفاده مي‌شود كه هر وسيله‌اي كه موجب ترساندن كفار شود مطلوب است و يكي از مهمترين وسايل ترس،‌قدرت اقتصادي حكومت اسلامي است پس رساندن حكومت اسلامي به قدرت و استقلال اقتصادي از اهداف اقتصادي اسلام مي‌باشد.
2 ـ اشاعه اسلام در خارج از مرزهاي حكومت اسلامي با بهره‌گيري از امكانات اقتصادي و كمك به ملل فقير .
«و لاتركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار و مالكم من دون الله من اولياء ثم لاتنصرون» هود،‌113
بر اساس اين آيه اعتماد به ستمكاران ـ كه از ديدگاه قرآن كافران مصداق اتم آن هستند ـ و تمايل به آنها جايز نيست و اگر حكومت اسلامي استقلال اقتصادي نداشته وبه غير مسلمين وابسته باشد، بر ظالمين اعتماد كرده است . پس يكي از وظايف حكومت اسلامي استقلال اقتصادي است كه زمينه قدرت و اقتدار اقتصادي را فراهم مي‌كند. اين امر را قاعدة فقهي في سبيل نيز تأكيد مي‌كند « لن يجعل الله للكافرين علي المؤمنين سبيلاً » نساء 114 كه بر اساس قوانين فقهي هر گونه واردات و يا تجارتي كه باعث تسلط كفار بر جامعه اسلامي شود ، حرام شمرده مي‌شود.
3 ـ استقلال: برخي حاكميت سياسي اسلام را جزو اهداف اقتصادي اسلام معرفي كرده‌اند د رحالي كه اين امر عنصري سياسي و يكي از اهداف سياسي اسلام ذكر كرد به هر حال درباره استقرار حكومت سياسي اسلام آيات بسيار فراواني در قرآن ديده مي‌شود از جمله آياتي كه لزوم اجراي قوانين قضايي، نظام و … را كه توسط دولت اسلامي بايد انجام گيرد ،‌تأكيد مي‌كند وَاَعِدوُالَهُمْ ماَاستْطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ … انفال 60 .
4 ـ رشد اقتصادي ، قبلاً آياتي كه مربوط به لزوم اقتدار اقتصادي و رشد آن در جامعه اسلامي مي‌باشد ذكر شد در بحث توسعه اقتصادي نيز به آنها اشاره خواهد شد.
آياتي از قران كه در آنها كلمة « اقتصاد» به كاررفته است .
1 ـ فَلَماّ نَجَّيهُمْ إلي البَرِّ فَمِنْهُم مُقْتصِد
2 ـ فَمِنْهُمْ ظالِمْ لِنفسَه و مِنْهُم مُقْتصَدِ و مِنْهُم سابِق بالخِيرْات فاطر/32
3 ـ مِنْهُمْ اُمَّه مُقْتَصِدةً وَ كَثيرً مِنْهُم سآءَ ما يَعْلَموُنَ مائده 66
در همه آيات فوق اقتصاد به معناي ميانه‌روي به كار رفته است .
واحدهاي اندازه‌گيري كه در قرآن به كار رفته است :
1ـ الوَرِق : كهف 19 2 ـ دِرْهَم 3ـ دينار
4ـ تَقير: نساء /53 5ـ قِطمير: فاطر/13 6ـ فردل : انبياء/47
7 ـ قيراط : انبياء /47 8ـ ذرع : حاقه /32 9 ـ صاع: يوسف /72
10 ـ قنكار : آل عوان/14 ـ نساء /20 11ـ ذره: نساء /45 ـ زلزال / 7
12 ـ ديه : نساء /92



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

نظري به اقتصاد اسلامي:


كساني كه فكر مي‌كنند مسائل زندگي از يكديگر جداست و هر چيزي يك مرز و قلمرو خاصي دارد و هر گوشه‌اي و قسمتي از زندگي بشر به يك شي ءِ بخصوص تعلق دارد تعجب و يا احياناً انكار مي‌كنند كه كسي مسأله‌اي به نام مسائل اقتصادي در قرآن طرح كند زيرا به عقيده اينها هر يك از اسلام و اقتصاد يك مسأله جداگانه است، اسلام به عنوان يك دين براي خودش و اقتصاد به عنوان يك علم براي خودش اسلام قلمرويي دارد و اقتصاد قلمروي ديگر . اما نكته اين است كه مسائل زندگي را نبايد مجرد فرض كرد. صلاح و فساد در هر يك از شؤن زندگي در ساير شئون مؤثر است . نظام ارزشي اسلام، خوشبختي دنيا و‌آخرت انسان را به طور همزمان مورد توجه قرار داده و دنيا را مزرعه آخرت معرفي نموده است . بر اين مبنا به هر رفتار اقتصادي مفيد كه در حوزة ارزش‌هاي اسلامي مجاز باشد، انجام آن مطلوب و شايسته است .
مدلها و الگوهاي اقتصادي از آن جا كه به شدت تابع شرايط زماني و مكاني مي باشد، قابل تجويز و ارائه به طور كلي از سوي مكتب اسلام نبوده است . اما قوانين ثابت و هميشگي حاكم بر آنها ، در منابع اسلامي بيان شده‌اند . اين مقاله تحقيقي در جهت شناخت آموزه‌هاي اقتصادي قرآن مي‌باشد.
نظر قرآن راجع به ثروت : ما آنگاه كه مي‌خواهيم نظري به ايده‌هاي اقتصادي قرآن بيفكنيم اول بايد ببينيم نظر قرآن دربارة ثروت و مال چيست؟ ممكن است كسي بپندارد كه قرآن اساساً ثروت را مطرود و به عنوان يك امر پليد و دورانداختني مي‌شناسد اما چيزي كه پليد و مطرود باشد ديگر مقرارتي نمي‌تواند داشته باشد. كه آن چيز را بدست نياوريد، دست به آن نزنيد، استفاده نكنيد. همچنانكه دربارة‌مشروب چنين مقرراتي آمده است : لَعَنَ الله بايغها و مًشْتَريها و آكِلَ ثَمَنها و ساقيها و شاربها .
جواب اين است كه قرآن مال و ثروت را تحقير نكرده، قرآن با هدف قرار دادن ثروت، با اين كه انسان فداي ثروت شود محال است به عبارت ديگر اينكه انسان پول را به خاطر خود پول و براي ذخيره كردن بخواهد مخالف است: « الَّذينَ يَكنزْونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّه وَ لايُنفْقِوُنَها في سَبيل ا… فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابِ اليم … توبه /34» آياتي وجود دارند كه نقش پول را در فاسد كردن شخصيت انساني بيان مي‌كنند و به همين دليل نيز ثروت پرستي مطرود كرده است.
ـ « اِنَّ الاِنسانَ لَيَطَغْي، اَنْ را'ه اسْتَغْني » علق 6
ـ « وَ لاتُطِعْ كُلَّ حَلاّفِ مَهين، مَمَّازِ مَنشّاءِ بَنَميمْ …… اَنْ كان ذامالٍ و بَنينْ …… قلم/15ـ10
ـ زُيِّنَ لِلإِنْسانِ حُبَّ الشَّهواتِ مِن النِّساءِ و اَلبْنَينْ و التَضاطيرَ المُقَنْطَره مِنَ الذَّهَبِ و الَفْضَّه وَالْخيَلْ المسُومَّه » ال عمران/14 .
اما قرآن خود ثروت را در كمال صراحت به عنوان « خير » ناميده است. كُنتَ عَلَيكُمْ اذِا حَضَرَ اَحَدَكُمُ الْمَوْتُ اِنْ تَرَكَ خَيْراً الوَصَّهُ لِلْوالدينِ و الاَقْربَين » بقره 180
و دفاع از مال را در حكم جهاد و كشته شدن در اين راه و شهيد تلقي كرده است الَمْقَتُولْ دُونَ اَهْلِهِ وَ مالِهِ …… و براي مال بر انسان حقوقي تأمل شده است.
ـ آشنا شدن با فهم كلام الهي از اهميت والايي برخوردار است و اين امر،‌ جز با درك درست كيفيت مطلوب زندگي انساني از ديدگاه قرآن و سنت ميسر نخواهد بود و از آنجا كه معمولاً در اقتصاد نيز از چهار موضوع عمده يعني توليد،‌توزيع، مصرف و رشد بحث مي‌شود لذا آيات قرآني مربوط به علم اقتصاد را نيز بر چنين مبنا طبقه‌بندي نموده همراه با شرح مختصري از آنها.
الف ـ توليد و مباحث مربوط به آن : در اين مبحث به ذكر دو نمونه اكتفا مي‌كنيم:
1 ـ قرآن و گستردگي منابع توليد: آياتي چند از قرآن كريم گوياي آن است كه خداوند در زمين ، آنچه را انسان نياز داشته، براي وي فراهم كرده است . در آيه‌اي مي‌فرمايد «وَاتيكم من كُلِّ ما سأَلْتُمُوُه : و هر چه از او خواسته‌ايد به شما ارزاني داشته است» ابراهيم/34
و در جاي ديگر مي‌فرمايد: « وَلَقَدْ مكَنَّا فيِ الاْرَضِ وَجَعَلْنا لَكُمْ فيها معايشَ قليلاً ما تَشكَرون » اعراف زا « در زمين جايگاهتان داديم و داها معيشتتان را در آن قرار داديم : و چه اندك سپاس مي‌گذاريد»
بنابراين از ديدگاه قرآن كريم، در زمين آنچه مورد نياز انسان براي ادامه زندگي لازم است، مهياست اما اين امر به معناي آن نيست كه كليه نيازمنديهاي انساني به صورت بالفعل و بدون كار و تلاش در اختيار اوست بلكه بدين معناست كه انسان بايد به كارگيري روحيه عمران و آباداني و در ساير خلاقيت، ابتكار و تلاش رزق و روزي خويش را از منابع طبيعت به دست آورد و آنها را براي استفاده تغييرات ضروري دهد . و علت عمده ايجاد رفاه را تغيير دادن امكانات موجود دانسته است ،‌بنابراين اگر در مواردي مشاهده مي‌شود كه قرآن كريم صرف ايمان و تقوا را مايه نزول بركات الهي و رونق اقتصادي دانسته است مثل آنجا كه مي‌فرمايد :
« وَلَوْاَنَّ اَهْلَ الْقُري آمنوا و اتَّقوا لَفَتَحْنا عليهم بَرَكاتِ من السَّماءِ و الَرْضَ اعراف 96 »
مراد آية شريفه اين نيست كه فقط ايمان و تقوا،‌يعني پرهيز از گناه، اسراف و … موجب نزول بركات مي‌شود بلكه جنبة اثباتي آن دو نيز كه سعي و تلاش براي بهره‌وري مطلوب از منابع طبيعت باشد منظور خواهد بود بنابراين تلاش در راه بكارگيري وسايل براي رسيدن به مواهب طبيعت در امور مادي وسيله خواهد بود همان‌طور كه در امور معنوي وسيله قرار دادن اولياء و انبيا براي تقرب الي الله مورد نظر خواهد بود. پس روشن است كه قرآن كريم ديدگاه هايي مانند نظريه مالتوس را كه به محدوديت منابع طبيعت و عدم كفاف آن بري انسانها معتقد است رد مي‌كند.
2 ـ زن هم مي‌تواند فعاليت اقتصادي داشته باشد:
1 ـ « واتوالنسآءِ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَه نساء /آيه 4 » 2 ـ « لِلرِّجال نَصيبُ مِمَّا اكْتَبَوا و لِلنسآء نَصيبٌ مِّمِا اكْتَبْنَ نساء/32» 3 ـ لِلرِّجالِ نَصيبُ مِّمِا ترك الْوالِدْانِ وَ الاْقَرْبَونَ و لِلنِّسآءِ نَصيبٌ مِّما ترك الوْلِدانَ وَ الْقَرْبَونُ مّشمِا قَلَّ منِه او كَثُرَ بَضباً مفروضاً نساء/7 » در هر صورت زن هم مي‌تواند كسب مشروع و فعاليت اقتصادي ـ ولو در خانه شوهرـ داشته باشد زيرا همه بر فعاليت اقتصادي محتاجند تا بتوانند به زندگي خويش ادامه دهند.
ب : توزيع
1 ـ سه اصل مسلم در تجارت : در آيه زيرـ كه يكي از آيات مورد بحث و تحقيق در فقه معاملاتي است ـ روابط انساني را بر اساس مبادلات تجاري بيان مي‌كند. خداوند مي‌فرمايد:
« يا اَيُّهَا الذَّينِ امنَوا لاتَأكلُوا بَيْنَكُم بالباطلَ إلاّ اَنْ تَكوُنَ تِجارَةً عَنْ تَراضِ مِنكُمْ … نساء 29»
« اي كساني كه ايمان آورده‌ايد اموال يكديگر را به ناحق نخوريد مگر آنكه تجارتي باشد كه هر دو طرف به آن رضايت داده باشيد»
اين آيه گرامي،‌تجارت را بر اساس رضايت طرفين تشريح فرموده است از اين آيه چند اصل استفاده مي‌شود .
اـ اصل عدم تصرف و دخالت در اموال يكديگر ،‌كه مالكيت بر آن متفرع است .
2ـ اصل جواز تصرف در اموال يكديگر بر اساس رضايت دو طرف مبادلات و تجارت، از اين اصل ناشي مي‌شود.
3 - اصل مالكيت كه مسلم دانسته شده و در واقع اين اصل زيربناي دو اصل مذكور است . در جاي ديگر مي‌توان
از اين آيه استفاده نمود كه بايد تجارت و معاملات با رضايت فروشنده و خريدار باشد. خريد و فروش اجباري و اكراهي و يكطرفه مردود است .
2 ـ اقتصاد در خانواده : در آيه‌اي از قرآن در مورد اينكه نبايد در امور زندگي و در مسائل مصرفي افراط و تفريط نمود آمده : والَذّضينَ اذا اَنفَقَوُا لَمْ يُسْرِفوا و لَمْ يَقْتَروا و كانَ بَيْنَ ذالِكَ قَواماً : آنان كه چون هزينه مي‌كنند اسراف نمي‌كنند و خست نمي‌ورزند، بلكه ميان اين دو راه اعتدال را مي‌گيرند. فرقان /67 .
انساني كه وظيفه تأهل را مي‌پذيرد و خرج و نفقه خانواده‌اي را به عهده مي‌گيرد بايد براي اين دخل و خرج حساب و كتاب داشته باشد به عبارت ديگر تا آنجا كه براي او مقدور است در جهت رفاه نسبي خانواده بكوشد. از نظر قرآن، حد مطلوب حالت اعتدال و ميانه‌روي است لذا قرآن مي‌فرمايد « نه » دست خويش را از روي خست به گردن ببند و نه به سخاوت يكباره بگشاي كه در هر دو حالت، ملامت زده و حسرت خورده بنشيني. اسراء29.
ج ـ مصرف :
1 ـ يتيم ورشكسته اقتصادي است، روا نيست مال او مصرف گردد:
خوردن مال يتيم و مصرف نمودن دارايي او به هر شكلي حرام است. مگر در مواردي كه حالت سوددهي داشته باشد و به اصطلاح اموال او افزايش يابد . « وآتواليتامي اَمْوالَهُمْ وَ لاتُتَبدَلَّوا الْخَبيثَ … »
مال يتيمان را به يتيمان بدهيد، و حرام را با باطل مبادله مكنيد و اموال آنها را همراه با اموال خويش مخوريد كه اين گناه بزرگي است … نساء آيه 9 . فامَّا اليتيم فلا تَقْهَرْ ضحي/9.
2 ـ مصرف‌هاي ضد ارزشي :
« يا اَيُهَاالذَّينَ امَنوا أنِ الْاَحْبارِ وَالرَّهْبانِ لِيَاْكُلوُنَ امَوْالَ الناسَّ بِالباطِل و يَصْدوّنَ عن سبيل ا… » توبه /34 انسان در مقابل آنچه مصرف مي‌كند بايد توليدات يا خدمات تحويل دهد و به نحوي به جامعه‌اش خدمت كندو الا از مصاديق « اَكْل الاموال بالباطل » خواهد بود. اگر به عوض آگاهي دادن و سوق دادن مردم به سوي واقع، آن و گمراه و دور از حقيقت كند آن فردي كه در اين مورد مي‌گيرد حرام و مصداق « اكل المال بالباطل » است همانند رشوه،‌ربا و … .
د ـ رشد
1 ـ اقتصاد مورد علاقه انسانها:
در قرآن آمده است : « زُيِّنَ للاِنْسانِ حُبَّ الشَّهواتِ مِنَ النِسآءِ و … آل عمران 14»
در چشم مردم آرايش يافته است،‌عشق به اميان نفساني و دوست داشتن زنان و فرزندان و هميانهاي زر و سيم و اسبان و چهارپايان و زراعت . همه اينها منابع زندگي اين جهان هستند در حالي كه بازگشت گاه خوب نزد خداست»
در آيه فوق بهره اقتصادي و سياسي بردن از زن نيز مورد نظر مي‌باشد
2ـ در آياتي از قرآن ابتدا به منافع كشاورزي و رونق آني اشاره شد . و سپس ذكر شده كه بهتر از آن نيز وجود دارد يعني اين منابع اقتصادي در نظر مردم،‌ مورد علاقه است و خداوندبهتر از آنها را به مردم نشان مي‌دهد.
اخلاق مؤمنان با اخلاق قوم يهود در امور اقتصادي فرق دارد.
« يا بني اسرائيل اْذكُرُا نعمتي الَّلتي اَنْعَمْتَ علَيكَمْ واَنّي فَضَّلْتكُمَ علي العالمين بقره/47»
خداوند قوم بني اسرائيل را بر ساير اقوام موجود آن روز برتري داد آنها داراي بهترين سرزمين از نظر آب و هواي مناسب با چشم سار بودند و منطقه پراستعدادي براي كشاورزي و دامداري داشتند ولي ناسپاسي كردند و از بهره‌برداري خوب از آن مواهب خودداري نمودند و اطاعت از انبياي زمان را كنار گذاشتند اما مؤمن در رفتار اقتصادي خودش اطاعت از انبياء را بر هر چيزي ديگر مقدم مي‌دارد.
او شكر زباني و عملي خود را به جا مي‌آورد تا در پيشگاه خداي خود سرافكنده نباشد.
عدالت اجتماعي در قرآن : اهداف اقتصادي در هر مكتب اقتصادي بايد مشخص و روشن باشد . در مكتب اسلام نيز اهداف اقتصادي شامل، عدالت اقتصادي و اجتماعي، قدرت اقتصادي حكومت اسلامي،‌رشد اقتصادي و استقلال مي‌باشد كه نظر قرآن را راجع به هر يك از آنها شرح مي‌دهيم:
عوامل انحراف از عدالت :
معمولاً دو عامل مهم براي انحراف از مرز علايق وجود دارد كه قرآن به هر دو عامل توجه فرموده است . اولين عامل انحراف . حب ذات و علاقه‌ها و روابط است . قرآن در اين باره مي‌فرمايد: « يا ايها الذين آمنوا کونوا قوامين بالقسط شهداء لله و لو علي انفسكم او الوالدين و الاقربين ان يكن غنيا او فقيرا فالله اولي بهما » نساء /135 « اي كساني كه ايمان آورده‌ايد كاملا به عدالت قيام كنيد و گواهي‌هاي شما فقط براي خدا باشد گرچه به زيان خود شما يا والدين و بستگان تمام شود و مسئله فقير بودن يا غني بودن در گواهي دادن شما اثر نكند زيرا خدا سزاوارتر است به اينكه از آنها حمايت كند. يعني مسئوليت شما فقط دفاع از حق است بدون هيچگونه ملاحظه فاميلي يا اقتصادي دومين عامل براي اينكه انسان در خط عدالت حركت نكند مسئله ناراحتي‌هائي است كه انسان از فردي و يا گروهي مي‌بيند و در اين زمينه نيز قرآن مي‌فرمايد « يا ايها الذين امنوا كونوا قوامين لله شهداء‌ بالقسط و لايجرمنكم شنآن قوم علي الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب لِلتَّقوي » مائده /8 اي كساني كه ايمان آورده‌ايد برنامه شما قيام خالصانه و شهادت عادلانه باشد، دشمني قوي سبب انحراف شما از مرز عدالت نشود و خرده حساب‌هاي سابق را تصفيه نكنيد و مكرراً فرمان مي‌دهد كه به عدالت رفتار كنيد كه به تقوي نزديكتر است.
قرآن عامل ديگري را نيز از عوامل انحراف در عدالت معرفي مي‌كند كه همان مسئله رشوه است . در اين زمينه قرآن مي‌فرمايد : « و لاتأكلو اموالكم بينكم بالباطل و تدلوا بها الي الحكام لتأكلوا فريقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون» بقره /188.
 



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

قران واقتصاد

نمونه‌اي از آیات اقتصادي قرآن
1 ـ تعاون و همكاري ـ سورة مائده آيه 2 تعاونوا… تا آخر ايه
2 ـ منابع طبيعي ـ سوره نحل آيه 10 ـ هوالذي … تا آيه 13 يذكرون
3 ـ مسكن و خانه‌سازي ـ اعراف 74 ـ نحل 80 تا 82
4 ـ كشاورزي ـ ، انعام 95 ـ انعام 141
5 ـ كميته امداد ـ ، توبه 60
7 ـ معادن : رعد 3 و 4 ـ حجر 19 تا 23
8 ـ قرض الحسنه: بقره 245 ـ مائده 12 ـ‌ حديد / 10 ـ 13 ـ مزمل/20 ـ تغابن/19 ـ حديد/18
9 ـ بانكداري بدون ربا ـ آل عمران/120 ـ روم/39
10 ـ خريد و فروش : انعام/153 ـ اعراف/85 ـ هود/84 ـ 86

نظري به اقتصاد اسلامي:
كساني كه فكر مي‌كنند مسئل زندگي از يكديگر جداست و هر چيزي يك مرز و قلمروي خاصي دارد و هر گوشه‌اي و قسمتي از زندگي بشر به يك شي ءِ بخصوص تعلق دارد تعجب و يا احياناً انكار مي‌كنند كه كسي مسأله‌اي به نام مسائل اقتصادي در قرآن طرح كند زيرا به عقيده اينها هر يك از اسلام و اقتصاد يك مسأله جداگانه است، اسلام به عنوان يك دين براي خودش و اقتصاد به عنوان يك علم براي خودش اسلام قلمرويي دارد و اقتصاد قلمروي ديگر . اما نكته اين است كه مسائل زندگي را نبايد مجرد فرض كرد. صلاح و فساد در هر يك از شؤن زندگي در ساير شئون مؤثر است . نظام ارزشي اسلام، خوشبختي دنيا و‌آخرت انسان را به طور همزمان مورد توجه قرار داده و دنيا را مزرعه آخرت معرفي نموده است . بر اين مبنا به هر رفتار اقتصادي مفيد كه در حوزة ارزش‌هاي اسلامي مجاز باشد، انجام آن مطلوب و شايسته است .
مدلها و الگوهاي اقتصادي از آن جا كه به شدت تابع شرايط زماني و مكاني مي باشد، قابل تجويز و ارائه به طور كلي از سوي مكتب اسلام نبوده است . اما قوانين ثابت و هميشگي حاكم بر آنها ، در منابع اسلامي بيان شده‌اند . اين مقاله تحقيقي در جهت شناخت آموزه‌هاي اقتصادي قرآن مي‌باشد.
نظر قرآن راجع به ثروت : ما آنگاه كه مي‌خواهيم نظري به ايده‌هاي اقتصادي قرآن بيفكنيم اول بايد ببينيم نظر قرآن دربارة ثروت و مال چيست؟ ممكن است كسي بپندارد كه قرآن اساساً ثروت را مطرود و به عنوان يك امر پليد و دورانداختني مي‌شناسد اما چيزي كه پليد و مطرود باشد ديگر مقررتي نمي‌تواند داشته باشد. كه آن چيز را بدست نياوريد، دست به آن نزنيد، استفاده نكنيد. همچنانكه دربارة‌مشروب چنين مقرراتي آمده است : لَعَنَ الله بايغها و مًشْتَريها و آكِلَ ثَمَنها و ساقيها و شاربها .
جواب اين است كه قرآن مال و ثروت را تحقير نكرده، قرآن با هدف قرار دادن ثروت، با اين كه انسان فداي ثروت شود محال است به عبارت ديگر اينكه انسان پول را به خاطر خود پول و براي ذخيره كردن بخواهد مخالف است: « الَّذينَ يَكنزْونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّه وَ كايُنفْقِوُنَها في سَبيل ا… فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابِ اليم … توبه /34» آياتي وجود دارند كه نقش پول را در فاسد كردن شخصيت انساني بيان مي‌كنند و به همين دليل نيز ثروت پرستي مطرود كرده است.
ـ « اِنَّ الاِنسانَ لَيَطَغْي، اَنْ را'ه اسْتَغْني » علق 6
ـ « وَ لاتُطِعْ كُلَّ حَلاّفِ مَهين، مَمَّازِ مَنشّاءِ بَنَميمْ …… اَنْ كان ذامالٍ و بَنينْ …… قلم/15ـ10
ـ زُيِّنَ لِلإِنْسانِ حُبَّ الشَّهواتِ مِن النِّساءِ و اَلبْنَينْ و التَضاطيرَ المُقَنْطَره مِنَ الذَّهَبِ و الَفْضَّه وَالْخيَلْ المسُومَّه » ال عمران/14 .
اما قرآن خود ثروت را در كمال صراحت به عنوان « خير » ناميده است. كُنتَ عَلَيكُمْ اذِا حَضَرَ اَحَدَكُمُ الْمَوْتُ اِنْ تَرَكَ خَيْراً الوَصَّهُ لِلْوالدينِ و الاَقْربَين » بقره 180
و دفاع از مال را در حكم جهاد و كشته شدن در اين راه و شهيد تلقي كرده است الَمْقَتُولْ دُونَ اَهْلِهِ وَ مالِهِ …… و براي مال بر انسان حقوقي تأمل شده است.

ـ آشنا شدن با فهم كلام الهي از اهميت والايي برخوردار است و اين امر،‌ جز با درك درست كيفيت مطلوب زندگي انساني از ديدگاه قرآن و سنت ميسر نخواهد بود و از آنجا كه معمولاً در اقتصاد نيز از چهار موضوع عمده يعني توليد،‌توزيع، مصرف و رشد بحث مي‌شود لذا آيات قرآني مربوط به علم اقتصاد را نيز بر چنين مبنا طبقه‌بندي نموده همراه با شرح مختصري از آنها.

الف ـ توليد و مباحث مربوط به آن : در اين مبحث به ذكر دو نمونه اكتفا مي‌كنيم:

1 ـ قرآن و گستردگي منابع توليد: آياتي چند از قرآن كريم گوياي آن است كه خداوند در زمين ، آنچه را انسان نياز داشته، براي وي فراهم كرده است . در آيه‌اي مي‌فرمايد «وَاتيكم من كُلِّ ما سأَلْتُمُوُه : و هر چه از او خواسته‌ايد به شما ارزاني داشته است» ابراهيم/34
و در جاي ديگر مي‌فرمايد: « وَلَقَدْ مكَنَّا فيِ الاْرَضِ وَجَعَلْنا لَكُمْ فيها معايشَ قليلاً ما تَشكَرون » اعراف زا « در زمين جايگاهتان داديم و داها معيشتتان را در آن قرار داديم : و چه اندك سپاس مي‌گذاريد»
بنابراين از ديدگاه قرآن كريم، در زمين آنچه مورد نياز انسان براي ادامه زندگي لازم است، مهياست اما اين امر به معناي آن نيست كه كليه نيازمنديهاي انساني به صورت بالفعل و بدون كار و تلاش در اختيار اوست بلكه بدين معناست كه انسان بايد به كارگيري روحيه عمران و آباداني و در ساير خلاقيت، ابتكار و تلاش رزق و روزي خويش را از منابع طبيعت به دست آورد و آنها را براي استفاده تغييرات ضروري دهد . و علت عمده ايجاد رفاه را تغيير دادن امكانات موجود دانسته است ،‌بنابراين اگر در مواردي مشاهده مي‌شود كه قرآن كريم صرف ايمان و تقوا را مايه نزول بركات الهي و رونق اقتصادي دانسته است مثل آنجا كه مي‌فرمايد :
« وَلَوْاَنَّ اَهْلَ الْقُري آمنوا و اتَّقوا لَفَتَحْنا عليهم بَرَكاتِ من السَّماءِ و الَرْضَ اعراف 96 »
مراد آية شريفه اين نيست كه فقط ايمان و تقوا،‌يعني پرهيز از گناه، اسراف و … موجب نزول بركات مي‌شود بلكه جنبة اثباتي آن دو نيز كه سعي و تلاش براي بهره‌وري مطلوب از منابع طبيعت باشد منظور خواهد بود بنابراين تلاش در راه بكارگيري وسايل براي رسيدن به مواهب طبيعت در امور مادي وسيله خواهد بود همان‌طور كه در امور معنوي وسيله قرار دادن اولياء و انبيا براي تقرب الي الله مورد نظر خواهد بود. پس روشن است كه قرآن كريم ديدگاه هايي مانند نظريه مالتوس را كه به محدوديت منابع طبيعت و عدم كفاف آن بري انسانها معتقد است رد مي‌كند.

2 ـ زن هم مي‌تواند فعاليت اقتصادي داشته باشد:
1 ـ « واتوالنسآءِ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَه نساء /آيه 4 » 2 ـ « لِلرِّجال نَصيبُ مِمَّا اكْتَبَوا و لِلنسآء نَصيبٌ مِّمِا اكْتَبْنَ نساء/32» 3 ـ لِلرِّجالِ نَصيبُ مِّمِا ترك الْوالِدْانِ وَ الاْقَرْبَونَ و لِلنِّسآءِ نَصيبٌ مِّما ترك الوْلِدانَ وَ الْقَرْبَونُ مّشمِا قَلَّ منِه او كَثُرَ بَضباً مفروضاً نساء/7 » در هر صورت زن هم مي‌تواند كسب مشروع و فعاليت اقتصادي ـ ولو در خانه شوهرـ داشته باشد زيرا همه بر فعاليت اقتصادي محتاجند تا بتوانند به زندگي خويش ادامه دهند.

ب : توزيع
1 ـ سه اصل مسلم در تجارت : در آيه زيرـ كه يكي از آيات مورد بحث و تحقيق در فقه معاملاتي است ـ روابط انساني را بر اساس مبادلات تجاري بيان مي‌كند. خداوند مي‌فرمايد:
« يا اَيُّهَا الذَّينِ امنَوا لاتَأكلُوا بَيْنَكُم بالباطلَ إلاّ اَنْ تَكوُنَ تِجارَةً عَنْ تَراضِ مِنكُمْ … نساء 29»
« اي كساني كه ايمان آورده‌ايد اموال يكديگر را به ناحق نخوريد مگر آنكه تجارتي باشد كه هر دو طرف به آن رضايت داده باشيد»
اين آيه گرامي،‌تجارت را بر اساس رضايت طرفين تشريح فرموده است از اين آيه چند اصل استفاده مي‌شود .
اـ اصل عدم تصرف و دخالت در اموال يكديگر ،‌كه مالكيت بر آن متفرع است .
2ـ اصل جواز تصرف در اموال يكديگر بر اساس رضايت دو طرف مبادلات و تجارت، از اين اصل ناشي مي‌شود.
3 - اصل مالكيت كه مسلم دانسته شده و در واقع اين اصل زيربناي دو اصل مذكور است . در جاي ديگر مي‌توان
از اين آيه استفاده نمود كه بايد تجارت و معاملات با رضايت فروشنده و خريدار باشد. خريد و فروش اجباري و اكراهي و يكطرفه مردود است .
2 ـ اقتصاد در خانواده : در آيه‌اي از قرآن در مورد اينكه نبايد در امور زندگي و در مسائل مصرفي افراط و تفريط نمود آمده : والَذّضينَ اذا اَنفَقَوُا لَمْ يُسْرِفوا و لَمْ يَقْتَروا و كانَ بَيْنَ ذالِكَ قَواماً : آنان كه چون هزينه مي‌كنند اسراف نمي‌كنند و خست نمي‌ورزند، بلكه ميان اين دو راه اعتدال را مي‌گيرند. فرقان /67 .
انساني كه وظيفه تأهل را مي‌پذيرد و خرج و نفقه خانواده‌اي را به عهده مي‌گيرد بايد براي اين دخل و خرج حساب و كتاب داشته باشد به عبارت ديگر تا آنجا كه براي او مقدور است در جهت رفاه نسبي خانواده بكوشد. از نظر قرآن، حد مطلوب حالت اعتدال و ميانه‌روي است لذا قرآن مي‌فرمايد « نه » دست خويش را از روي خست به گردن ببند و نه به سخاوت يكباره بگشاي كه در هر دو حالت، ملامت زده و حسرت خورده بنشيني. اسراء29.

ج ـ مصرف :
1 ـ يتيم ورشكسته اقتصادي است، روا نيست مال او مصرف گردد:
خوردن مال يتيم و مصرف نمودن دارايي او به هر شكلي حرام است. مگر در مواردي كه حالت سوددهي داشته باشد و به اصطلاح اموال او افزايش يابد . « وآتواليتامي اَمْوالَهُمْ وَ لاتُتَبدَلَّوا الْخَبيثَ … »
مال يتيمان را به يتيمان بدهيد، و حرام را با باطل مبادله مكنيد و اموال آنها را همراه با اموال خويش مخوريد كه اين گناه بزرگي است … نساء آيه 9 . فامَّا اليتيم فلا تَقْهَرْ ضحي/9.
2 ـ مصرف‌هاي ضد ارزشي :
« يا اَيُهَاالذَّينَ امَنوا أنِ الْاَحْبارِ وَالرَّهْبانِ لِيَاْكُلوُنَ امَوْالَ الناسَّ بِالباطِل و يَصْدوّنَ عن سبيل ا… » توبه /34 انسان در مقابل آنچه مصرف مي‌كند بايد توليدات يا خدمات تحويل دهد و به نحوي به جامعه‌اش خدمت كندو الا از مصاديق « اَكْل الاموال بالباطل » خواهد بود. اگر به عوض آگاهي دادن و سوق دادن مردم به سوي واقع، آن و گمراه و دور از حقيقت كند آن فردي كه در اين مورد مي‌گيرد حرام و مصداق « اكل المال بالباطل » است همانند رشوه،‌ربا و … .

د ـ رشد
1 ـ اقتصاد مورد علاقه انسانها:
در قرآن آمده است : « زُيِّنَ للاِنْسانِ حُبَّ الشَّهواتِ مِنَ النِسآءِ و … آل عمران 14»
در چشم مردم آرايش يافته است،‌عشق به اميان نفساني و دوست داشتن زنان و فرزندان و هميانهاي زر و سيم و اسبان و چهارپايان و زراعت . همه اينها منابع زندگي اين جهان هستند در حالي كه بازگشت گاه خوب نزد خداست»
1ـ در آيه فوق بهره اقتصادي و سياسي بردن از زن نيز مورد نظر مي‌باشد 2ـ در آياتي از قرآن ابتدا به منافع كشاورزي و رونق آني اشاره شد . و سپس ذكر شده كه بهتر از آن نيز وجود دارد يعني اين منابع اقتصادي در نظر مردم،‌ مورد علاقه است و خداوندبهتر از آنها را به مردم نشان مي‌دهد.
اخلاق مؤمنان با اخلاق قوم يهود در امور اقتصادي فرق دارد.
« يا بني اسرائيل اْذكُرُا نعمتي الَّلتي اَنْعَمْتَ علَيكَمْ واَنّي فَضَّلْتكُمَ علي العالمين بقره/47»
خداوند قوم بني اسرائيل را بر ساير اقوام موجود آن روز برتري داد آنها داراي بهترين سرزمين از نظر آب و هواي مناسب با چشم سار بودند و منطقه پراستعدادي براي كشاورزي و دامداري داشتند ولي ناسپاسي كردند و از بهره‌برداري خوب از آن مواهب خودداري نمودند و اطاعت از انبياي زمان را كنار گذاشتند اما مؤمن در رفتار اقتصادي خودش اطاعت از انبياء را بر هر چيزي ديگر مقدم مي‌دارد.
او شكر زباني و عملي خود را به جا مي‌آورد تا در پيشگاه خداي خود سرافكنده نباشد.
عدالت اجتماعي در قرآن : اهداف اقتصادي در هر مكتب اقتصادي بايد مشخص و روشن باشد . در مكتب اسلام نيز اهداف اقتصادي شامل، عدالت اقتصادي و اجتماعي، قدرت اقتصادي حكومت اسلامي،‌رشد اقتصادي و استقلال مي‌باشد كه نظر قرآن را راجع به هر يك از آنها شرح مي‌دهيم:
عوامل انحراف از عدالت :
معمولاً دو عامل مهم براي انحراف از مرز علايق وجود دارد كه قرآن به هر دو عامل توجه فرموده است . اولين عامل انحراف . حب ذات و علاقه‌ها و روابط است . قرآن در اين باره مي‌فرمايد: « يا ايها الذين آمنوا کونوا قوامين بالقسط شهداء لله و لو علي انفسكم او الوالدين و الاقربين ان يكن غنيا او فقيرا فالله اولي بهما » نساء /135 « اي كساني كه ايمان آورده‌ايد كاملا به عدالت قيام كنيد و گواهي‌هاي شما فقط براي خدا باشد گرچه به زيان خود شما يا والدين و بستگان تمام شود و مسئله فقير بودن يا غني بودن در گواهي دادن شما اثر نكند زيرا خدا سزاوارتر است به اينكه از آنها حمايت كند. يعني مسئوليت شما فقط دفاع از حق است بدون هيچگونه ملاحظه فاميلي يا اقتصادي دومين عامل براي اينكه انسان در خط عدالت حركت نكند مسئله ناراحتي‌هائي است كه انسان از فردي و يا گروهي مي‌بيند و در اين زمينه نيز قرآن مي‌فرمايد « يا ايها الذين امنوا كونوا قوامين لله شهداء‌ بالقسط و لايجرمنكم شنآن قوم علي الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب لِلتَّقوي » مائده /8 اي كساني كه ايمان آورده‌ايد برنامه شما قيام خالصانه و شهادت عادلانه باشد، دشمني قوي سبب انحراف شما از مرز عدالت نشود و خرده حساب‌هاي سابق را تصفيه نكنيد و مكرراً فرمان مي‌دهد كه به عدالت رفتار كنيد كه به تقوي نزديكتر است.
قرآن عامل ديگري را نيز از عوامل انحراف در عدالت معرفي مي‌كند كه همان مسئله رشوه است . در اين زمينه قرآن مي‌فرمايد : « و لاتأكلو اموالكم بينكم بالباطل و تدلوا بها الي الحكام لتأكلوا فريقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون» بقره /188.
قدرت اقتصادي حكومت اسلامي :
دومين هدف اقتصادي اسلام كه مي‌توان آن را عنصري بيروني يا فرامرزي دانست، قدرت اقتصادي حكومت اسلامي در برابر ساير حكومت‌هاست كه اين امر به دو منظور مي‌باشد .
1ـ ترساندن كفار و دشمنان خارجي تا به ذهن آنها نقشه تجاوز نظامي و امكان تحت فشار قرار دادن حكومت اسلامي از نظر اقتصادي و محاصره اقتصادي، خطور نكند. « وَ اَعِدّوا لَهُمْ ماَاسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَةّ وَمِنْ رُباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِه عَدُوَّاللهَ و عَدُوكَّمْ » انفال /60 در آيه فوق اطلاق كلمه « قوة » شامل هر نيرويي مي‌شود و اين شمول با استفاده از روايات اثبات مي‌شود كه از ذكر روايات خودداري مي‌كنم . پس كلمة « قوه » شامل نيروي برتر اقتصادي نيز كه مسلماً براي رويارويي با دشمن از حمله ابزار حتمي شمرده مي‌شود،‌خواهد شد.از تعليل ذيل آية شريفه « تَرْهَبوُنَ بِه بَدُواَّ … وَعَدوُكَّمْ ، استفاده مي‌شود كه هر وسيله‌اي كه موجب ترساندن كفار شود مطلوب است و يكي از مهمترين وسايل ترس،‌قدرت اقتصادي حكومت اسلامي است پس رساندن حكومت اسلامي به قدرت و استقلال اقتصادي از اهداف اقتصادي اسلام مي‌باشد.
2 ـ اشاعه اسلام در خارج از مرزهاي حكومت اسلامي با بهره‌گيري از امكانات اقتصادي و كمك به ملل فقير .
«و لاتركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار و مالكم من دون الله من اولياء ثم لاتنصرون» هود،‌113
بر اساس اين آيه اعتماد به ستمكاران ـ كه از ديدگاه قرآن كافران مصداق اتم آن هستند ـ و تمايل به آنها جايز نيست و اگر حكومت اسلامي استقلال اقتصادي نداشته وبه غير مسلمين وابسته باشد، بر ظالمين اعتماد كرده است . پس يكي از وظايف حكومت اسلامي استقلال اقتصادي است كه زمينه قدرت و اقتدار اقتصادي را فراهم مي‌كند. اين امر را قاعدة فقهي في سبيل نيز تأكيد مي‌كند « لن يجعل الله للكافرين علي المؤمنين سبيلاً » نساء 114 كه بر اساس قوانين فقهي هر گونه واردات و يا تجارتي كه باعث تسلط كفار بر جامعه اسلامي شود ، حرام شمرده مي‌شود.
3 ـ استقلال: برخي حاكميت سياسي اسلام را جزو اهداف اقتصادي اسلام معرفي كرده‌اند د رحالي كه اين امر عنصري سياسي و يكي از اهداف سياسي اسلام ذكر كرد به هر حال درباره استقرار حكومت سياسي اسلام آيات بسيار فراواني در قرآن ديده مي‌شود از جمله آياتي كه لزوم اجراي قوانين قضايي، نظام و … را كه توسط دولت اسلامي بايد انجام گيرد ،‌تأكيد مي‌كند وَاَعِدوُالَهُمْ ماَاستْطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ … انفال 60 .
4 ـ رشد اقتصادي ، قبلاً آياتي كه مربوط به لزوم اقتدار اقتصادي و رشد آن در جامعه اسلامي مي‌باشد ذكر شد در بحث توسعه اقتصادي نيز به آنها اشاره خواهد شد.
آياتي از قران كه در آنها كلمة « اقتصاد» به كاررفته است .
1 ـ فَلَماّ نَجَّيهُمْ إلي البَرِّ فَمِنْهُم مُقْتصِد
2 ـ فَمِنْهُمْ ظالِمْ لِنفسَه و مِنْهُم مُقْتصَدِ و مِنْهُم سابِق بالخِيرْات فاطر/32
3 ـ مِنْهُمْ اُمَّه مُقْتَصِدةً وَ كَثيرً مِنْهُم سآءَ ما يَعْلَموُنَ مائده 66
در همه آيات فوق اقتصاد به معناي ميانه‌روي به كار رفته است .
واحدهاي اندازه‌گيري كه در قرآن به كار رفته است :
1ـ الوَرِق : كهف 19 2 ـ دِرْهَم 3ـ دينار
4ـ تَقير: نساء /53 5ـ قِطمير: فاطر/13 6ـ فردل : انبياء/47
7 ـ قيراط : انبياء /47 8ـ ذرع : حاقه /32 9 ـ صاع: يوسف /72
10 ـ قنكار : آل عوان/14 ـ نساء /20 11ـ ذره: نساء /45 ـ زلزال / 7
12 ـ ديه : نساء /92

منابع
1ـ آيات مناسب براي ايام مناسب ،‌حسن دولتي، انتشارات احرار تبريز
2 ـ نظري به نظام اقتصادي اسلام ،‌مطهري ، انتشارات صدرا، چاپ هفتم،‌فرودين 77.
3ـ اقتصاد در قرآن، محمد حسين ابراهيمي، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم چاپ اول بهار 75
4 ـ مكتب و نظام اقتصادي اسلام،‌مهدي هادوي تهراني، مؤسسه فرهنگي خانه خرد.
پایگاه اطلاع رسانی فعالتهای قرآنی دانشجویان ایران



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

قرآن از عدالت به‌عنوان اصلی مهم در اقتصاد اسلامی ياد می‌كند

گروه اجتماعی: قرآن در آيه 279 سوره بقره، از عدالت به عنوان اصلی مهم در اقتصاد اسلامی ياد كرده و می‌فرمايد كه در معاملات و يا تبادل‌های ارزی و اقتصادی از ربا پرهيز كنيد، زيرا ربا، خروج از مرزهای عدالت و مصداق ظلم و ستم است.

بازخوانی آيات قرآن برای دست‌يابی به اصول اقتصاد اسلامی می‌تواند ما را با برجسته‌ترين عناوين و مسائلی كه در اين حوزه از سوی قرآن مطرح و تأكيد شده است، آشنا سازد.

اقتصاد از واژه قصد به معنای ميانه‌روی و اعتدال آمده است و در اصطلاح به دانشی گفته می‌شود كه به بررسی فعاليت‌های فردی و اجتماعی مربوط به توليد، مبادله و توزيع و مصرف كالا و خدمات می‌پردازد.

در آيات قرآن اين واژه با اين مفهوم اصطلاحی خود به كار نرفته است و مسائل به طوری مطرح می‌شود كه نظريه با عمل در آميخته است و مباحث نظری آن از مباحث اجرايی و عملی آن جدا نيست.

آيات قرآن به مسايل مربوط به اقتصاد توجه داشته و به مباحثی چون آزادی اقتصادی، آسيب‌شناسی اقتصادی، اصلاحات اقتصادی، اصول اقتصادی، اهميت اقتصادی، رشد اقتصادی و موضوعاتی چون انفاق و مالكيت و مانند آن پرداخته است.

شايد ارتباط تنگاتنگی كه ميان اقتصاد اسلامی و اعتدال است، موجب شده است تا عنوان اقتصاد برای بيان اين مفهوم به كار گرفته شده، بلكه در همه حوزه‌ها با هم ارتباط استوار و تنگاتنگی داشته باشند.

قرآن در آيه 31 سوره اعراف و انعام آيه 141 با اشاره به اصل اساسی اعتدال، هرگونه اسراف و تبذير را نادرست برشمرده است و در حوزه مصرف و به كارگيری منابع اقتصادی از هزينه كردن اموال و استفاده از آن بيرون از مرز اعتدال و ميانه‌روی، باز داشته است.

قرآن در تبيين امت اسلامی و امت برتر و جامعه نمونه و شاهد به اصل اعتدال اشاره می‌كند و جامعه برتر قرآنی را جامعه‌ای برمی‌شمارد كه در همه حوزه‌های خويش اصل اعتدال و ميانه‌روی را مراعات می‌كنند و از اسراف و زياده روی و يا كوتاهی در هر كاری پرهيز می‌كنند.

اين گونه است كه جامعه نمونه بايد در حوزه اقتصادی نيز اصل اعتدال و ميانه‌روی را مراعات كند تا بتواند به اين عنوان دست يابد. هرچند كه ميان اعتدال و عدالت تناسب مفهومی و معنايی می‌توان يافت و به جهت واژه‌شناسی ريشه هر دو را يكی دانست و بر همين پايه و اساس اين گونه تحليل كرد كه اعتدال بی‌عدالت ناممكن است؛ ولی تفاوت‌هايی در اين حوزه می‌توان ردگيری كرد كه می‌تواند اين مسئله را توجيه كند كه عدالت اصلی غير از اصل اعتدال باشد؛ زيرا اعتدال ميانه روی است در حالی كه عدالت بنا بر تعريف‌هايی كه از آن به دست داده‌اند قرار دادن هر چيزی در جای خويش است كه اين معنا از نظر مفهومی گسترده‌تر از مفهوم اعتدال است.

قرآن در آيه 279 سوره بقره، از عدالت به عنوان اصل مهمی در اقتصاد اسلامی ياد كرده و می‌فرمايد كه در معاملات و يا تبادل‌های ارزی و اقتصادی از ربا پرهيز كنيد، زيرا ربا، به عنوان خروج از مرزهای عدالت و ظلم و ستم است.

بنابراين اگر به كسی وامی داده‌ايد، همان اندازه پس بگيريد و بيش از سرمايه از وی نخواهيد. قرآن می‌كوشد تا جامعه برای دستيابی به عدالت به گونه‌ای در حوزه رفتار اقتصادی و تبادلات آن عمل كند كه به دو سوی معامله ضرر و زيانی نرسد. از اين رو تأكيد می‌كند كه گرفتن اصل سرمايه می‌بايست به گونه‌ای باشد كه به دو طرف ظلم و ستمی نشود.

منبع: سایت ایکنا



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

کتاب ساختار کلی نظام اقتصادی اسلام در قرآن

ضرورت یافتن نظریه ای راهنما که بتواند همه ی حقایق اسلام را در یک کل منطقی تبیین و سامان دهد، شب و روز مرا به خود مشغول ساخته بود که جرقه ی  "نظریه اندیشه مدون در اسلام"  زده شد و این نظریه متولد گردید. این کتاب زادگاه "نظریه اندیشه مدون در اسلام" است.

کتاب حاضر به آیات قرآنی در حوزه ی اقتصاد اسلامی نظر دارد. از این رو، در حالی که برای محققان اقتصاد اسلامی یک منبع مناسب است، برای دانش پژوهان قرآنی می تواند به عنوان یک تفسیر موضوعی تلقی شود.



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

هدف اقتصاد اسلامی از منظر قرآن کریم

برای بسیاری از دانشجویان رشته‌ی اقتصاد و رشته های مرتبط به آن همواره این سوال در ذهن، بی‌پاسخ مانده است که علم اقتصاد اسلامی چیست و چه تفاوت ماهوی با علم اقتصاد متداول دارد و اصولا چرا باید اقتصاد را به اسلامی و غیر اسلامی متّصف کرد؟

البته این نوشتار، کوتاه‌تر از آن است که بتواند به تمام این سوالات پاسخ بدهد، اما کوشش نگارنده بر آن است که در مطلبی اجمالی، به تفاوت اصلی و ماهوی هدف اقتصاد اسلامی با اقتصاد سرمایه‌داری بپردازد.

برای نیل به این مقصود، ابتدا باید گریزی کوتاه به برخی از مبانی اقتصاد رایج بزنیم. گزاره‌هائی در مورد دئیسم، اومانیسم، اصالت لذت، فرض آگاهی فرد نسبت به نفع خویش، و نهایتا تعریف علم اقتصاد!

 البته مبانی و بنیانهای علم اقتصاد همین چند گزاره که ما خواهیم گفت نیستند و نقد ما بر این اقتصاد هم به همین گزاره‌ها محدود نمی‌شود، لیکن به دلیل ارتباط این مبانی با هدف و تعریف علم اقتصاد، به بیان همین چند فرض بنیادین بسنده خواهیم کرد.

در قرون وسطی، سلطه‌ی کلیسای کاتولیک بر اروپا موجب شده بود خداوند و شیطان فاعل تمامی افعال خیر و شر تلقی می‌شدند و در این میان، انسان موجودی بی‌نقش بود که می‌بایست به خاطر جرمی که پدرش در بهشت مرتکب شده، در زمین رنج بکشد. این نگاه افراطی و جبری به خدا و تعمیم حاکمیت او به کلیسا، در دوران آغازین رنسانس که با تحولاتی در نگرش دینی، و ایجاد فرقه‌های هترودوکس کلید خورده بود، جای خود را به نگرشی جدید داد که در آن نقش خداوند در خلقت و اداره جهان، به ساعت‌ساز ساعت بزرگ یک شهر تشبیه شده است که ساعت را یک‌بار ساخته و رها کرده و دیگر دخل و تصرفی در آن ندارد. این تصور تفریطی نسبت به نقش خداوند، دئیسم نام گرفت.

طبیعتا حاصل چنین نگاهی نسبت به خداوند، این است که نگاه نسبت به بشر هم تغییر می‌کند. انسانی که تا آن روز موجودی رانده شده از بهشت، تلقی می‌شد از امروز سعادت و ایمان خود را نیز در آینه‌ی لذت و آسایش می‌بیند. چنان‌که مارتین لوتر، کشیش آلمانی قرن شانزدهم، که پایه‌گذار مکاتب پروتستانیسم محسوب می‌شود، سعادت دنیوی را شاخص ایمان معرفی می‌کند. فلذا لذت و آسایش و رفاه در زندگی انسان اصالت می‌یابد. بدین ترتیب نظریه اومانیسم یا همان انسان‌گرائی بر پایه منافع ظاهری انسان شکل گرفت.

این منفعت‌طلبی در اقتصاد خود را با پی جوئی لذت و مطلوبیت برای فرد، سود برای بنگاه و رفاه برای جامعه نشان می‌دهد، و از آنجا که فرض می‌کنند هر کس بهترین قاضی برای منفعت خویش است، و بهتر از هر کس دیگری می داند چه چیز برایش مطلوب‌تر است، به هر کس اجازه داده می‌شود آن‌گونه که لذاتش بر او امر می‌کنند رفتار کند. چرا که فرض شده است که منافع جمع تنها در صورتی به بهترین صورت محقق می‌شود که یکایک افراد به بهترین شکل به منافع خویش دست یابند.

بر همین اساس، علم اقتصاد متداول "تلاش برای کسب بیشترین منفعت و لذت با استفاده از منابع محدود" تعریف شده است. از آنجا که نفس انسان در پی‌جوئی لذات مادی اشباع‌ناپذیر است، علم اقتصاد به این نتیجه می‌رسد که هرچه بیشتر به این منافع برسد بهتر به هدف اقتصاد دست یافته است.

حال سوال این است که آیا چنین نگرشی نسبت به خدا، انسان، منفعت، و علم اقتصاد برای یک مسلمان قابل پذیرش است؟ آیا قرآن نیز همین نگاه نسبت به انسان، خدا و اقتصاد را می‌پذیرد؟

در آیه 64 سوره مائده خداوند متعال فرموده است: {و يهود گفتند: «دست خدا (با زنجير) بسته است.» دستهايشان بسته باد! و بخاطر اين سخن، از رحمت (الهي) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است}

همچنین در بسیاری از آیات صراحتا به این مطلب اذعان شده است که خداوند آنچه را بخواهد انجام خواهد داد. مانند آیه 16 سوره بروج {و آنچه را مي‌خواهد انجام مي‌دهد} و آیه 82 سوره یس که می‌فرماید: {فرمان او چنين است که هرگاه چيزي را اراده کند، تنها به آن مي‌گويد: «موجود باش!»، آن نيز بي‌درنگ موجود مي‌شود!}

ناگفته واضح است که بر اساس همین آیات، پذیرش دئیسم برای یک مسلمان که به توحید افعالی اعتقاد دارد و آنچه بشر انجام می دهد را نیز فعل خداوند، و اراده‌ی بشر را در طول اراده‌ی خداوند می‌داند غیر ممکن خواهد بود.

نگاه اسلام به انسان نیز بر همین اساس متفاوت خواهد بود. چنان‌که در آیه 30 سوره بقره خداوند انسان را خلیفه خود در زمین معرفی می‌کند و بر همین اساس، هدف خلقت خداوند، تجلی‌یافتن صفات الهی در بشر، یا همان خداگونگی انسان معرفی می‌شود. خداوند متعال تمامی آسمانها و زمین و آنچه در آنها است را مسخّر انسان فرموده تا با طی نمودن مراحل تکامل خود، به کسب صفات ثبوتیه خداوند و خالی شدن از صفات سلبیه او نائل آید.

 

اگرچه انسان در این مسیر، ناگزیر از برآورده‌سازی نیازهای مادی خویش است، لیکن نیازهای مادی جایگاهشان به ابزار تنزّل می‌یابد و دیگر هدف نخواهند بود. طبیعتا در نگرش دینی، هدف علم اقتصاد اسلامی نیز تدارک امکانات مادی برای تعالی معنوی بشر است. این به معنای بی‌اهمیت شدن تامین نیازهای مادی نیست، که احادیث فراوانی انسان را به تامین معاش و تلاش برای کسب روزی امر فرموده‌اند، بلکه مقصود این است که نمی‌توان ابزار را بر هدف اولویت داد و هرگاه تامین نیاز مادی فرد مستوجب ایجاد مانعی در مسیر تعالی معنوی او باشد، باید از آن نیاز مادی چشم‌پوشی نمود.

در آیه 6 و 7 سوره علق خداوند می‌فرماید: {به يقين انسان طغيان مي‌کند، از اينکه خود را بي‌نياز ببيند} و این بدان معنی است که نمی‌توان الزاما رابطه‌ی مستقیمی بین تعالی معنوی و برطرف نمودن هرچه بیشتر نیاز مادی برقرار نمود. بلکه چه بسا زیاده‌روی در تامین نیاز مادی، فرد را از تعالی معنوی بازدارد!

با چنین نگاهی، علم اقتصاد اسلامی، علم چگونگی برآورده‌سازی شهوت سیری‌ناپذیر لذت‌گرائی انسان نیست، بلکه علم چگونگی تامین نیازهای مادی برای تعالی معنوی انسان است.

اما بر خلاف تصور اقتصاد رایج، درمورد آگاهی کامل فرد نسبت به نفع و زیانش، یک انسان مسمان بر اساس آیاتی مانند آیه 11 سوره اسراء می‌داند که آگاهی‌اش نسبت به خیر و شرش محدود است و بر این اساس، یافتن مسیر تکامل و تعالی بشر، و همچنین تولید علم اقتصاد اسلامی بدون اخذ کمک و راهنمائی از آیات قرآن و روایات معصومین ناممکن خواهد بود.



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

جایگاه تبلیغات در اقتصاد کشور قسمت دوم

« فروش فوری و رضایتبخش تولیدات اولین هدف تبلیغات است »

 


 

در یکی از تعاریف تبلیغات بازرگانی عبارت است از پیش بینی و تهیه پیام های سمعی و بصری که در ازاء پرداخت بهای نشر یک یا چند عامل تبلیغاتی به اطلاع مردم رسانیده شود. این پیام ها حامل خبری از خصوصیات و امتیازات یک کالا یا خدمت با یک فکر یا شیوه عمومی خواهند بود که اطلاع از آنها موجب افزایش فروش کالا یا استقبال عمومی از خدمت و فکر مورد نظر است. علاوه بر این در عمر مصرف و تولید انبوه بخش مهم یا هدف تبلیغات مطلع کردن مردم نسبت به تازه های تولید است و هدف اصلی آن معرفی یک کالا و فروش آن است. هزینه تبلیغات یک هزینه سربار نیست و تبلیغات خرج خودش را در می آورد. نقش آگهی در دنیای تجارت این است که خریدار و فروشنده را به هم نزیدک کند. یک آگهی خوب ابتدا توجه مخاطب را جلب و سپس او را بدان محصول علاقمند می کند. استفاده از یک عنصر هنری واحد، بیشترین تأثیر را دارد به خصوص در آگهی های کوچک که جا و فضا، ارزش بیشتری دارد. وقتی که همه اطلاعات جمع آوری شد باید آن اطلاعات را به منظور تدوین یک استراتژی فروش تحلیل کنید. یک شرکت طراحی آگهی باید به مواردی چون جلب نظر مشتری، نفع مشتری انگیزه خریدار و خرید توجه کند. در این زمینه باید از نیازهای عقلانی و احساسی هر دو استفاده شود.


 

در یک تعریف تبلیغات تجاری نوعی از ارتباطات است که با هدف معرفی جلت توجه و یا تشویق نسبت به کالا، خدمت، نیاز مؤسسه و یا آموزه ای از سوی شخص حقیقی یا حقوقی معینی با استفاده از وسایل گوناگون خطاب به توده گروه و یا فرد انجام می شود. اگر کارخانه ای تولید بالا داشته باشد اما از طریق ارائه محصول و بازار و تعیین بازار مصرف و آشنا کردن مشتریان با محصول جدید در برنامه کاری خود قرار ندهد موفق نخواهد شد. در تبلیغات باید منافع ملی، مصالح ملی، آموزش، جلت مشارکت های عمومی را در روند توسعه در نظر گرفت تبلیغات باید دائمی، مستمر و با ظرافت باشد نه مقطعی و در موقع بحران.


 

عمده ترین اهداف تبلیغات می تواند به شرح ذیل باشد:


 

الف- آشنایی مخاطب با کالا


 

ب – ایجاد تصور خاص مثبت در او نسبت به کالا و ترغیب او به مصرف آن. برای بدست آوردن و انجام رساندن هر یک از این مراحل به طور کامل باید اطلاعات لازم را از طریق تحقیقات بدست آورد. اطلاعات درباره این که:


 

- چه باید گفت (محتوای پیام)


 

- چگونه باید گفت (ابزار و شرایط تبلیغ)


 

- اثر چه بوده است (تأثیر تبلیغ)


 

ما باید در تبلیغ نشان بدهیم دوستی هستیم که برای کمک آمده ایم تا برای تحمیل عقیده خود. به قول ایزنهاور که در حدود 50 سال قبل گفت: بزرگترین جنگی که در پیش داریم نبرد برای تسخیر افکار انسان هاست. سیسرو خطیب و سیاستمدار رومی در مورد تأثیر پیام گفته است: اگر می خواهی مرا متقاعد کنی باید اندیشه های مرا بشناسی احساس مرا حس کنی و با کلماتی که من حرف می زنم، حرف بزنی.


 

این نکته را نیز در نظر داشت که تبلیغ هنر، علم و صنعت است.


 

دکتر علی محمد اربابی در کتاب تبلیغات تجاری از انتشارات دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی سال 1350 می گوید: تبلیغ شامل پیام های دیداری، گفتاری است که از طریق وسایل تبلیغاتی با پرداخت وجه مردم را به طریقی به یک نوع محصول یک خدمت، یک فکر و ... علاقمند می نماید و یا تبلیغات به کلیه اشکال ترغیب عمومی برای ایجاد تقاضا و بازار اطلاق می گردد که به واسطه آن، افکار و تمایلات مردم را تحت تأثیر قرار داده، مردم را به خرید کالا یا خدمت مورد نظر مبلغان تشویق می نماید.


 

فروش فوری و رضایتبخش تولیدات اولین هدف تبلیغات است. بنابراین آگهی باید گویا باشد. برای این که جلب توجه نماید. عنوان آگهی باید قوی و موثر باشد. مخصوصاً باید دید با چه نوع عنوان و عکسی می توان مردم را تحت تأثیر قرار دهد. در نوشتن آگهی باید از تکرار و ذکر جملات مکرر و کلمات زاید و بی فایده خودداری نمود. آگهی ها باید حاوی پیشنهاد تازه و ایجاد حیثیت و شهرت کند. ویلیام وایت یکی از نویسندگان آمریکا طی یک سلسله مقالات در سال 1950 در مجله معروف "فورچون" چاپ کرد و بعدها همان کتاب "آیا کسی گوش می دهد؟" را منتشر نمود می گوید: هیچ مؤسسه ای نمی تواند تنها با تعریف و تمجید و نشر آگهی های توخالی به جایی برسد و اعتماد و تفاهم مردم را جلب کند. جلب تفاهم در صورتی امکان پذیر است که مؤسسه با طبقات مردمی که با آن سروکار دارند موضوعات مورد علاقه مشارکت نزدیک داشته باشد. زیرا تجربه مشترک تنها پایه و اساس محکم و استوار برای ایجاد تفاهم است. در هر کاری باید ارزشهای انسانی را ملحوظ و مورد نظر داشت تا بتوان در فکر و قلب و مغز دیگران نفوذ کرد.


 

تبلیغات بازرگانی باید به عامل رونق تجارت و صنعت، ارتقاء کیفی تولید و کاهش قیمت قلمداد شود اما به نظر متخصصان علوم اجتماعی نیز به نوعی شستشوی مغزی قلمداد می شود. تبلیغات در بسیاری مواقع عادت به مصرف برخی از کالاهای غیرضروری را دامن زاده و باعث از خود بیگانگی افراد می گردند. از آثار زیانبار دیگر تبلیغات و تهاجم تبلیغاتی دگرگون ساختن الگوی مصرف جامعه است. تبلیغات مصرف گرایی و مصرف مازاد بر احتیاج را دامن می زند که نتیجه آن از دست رفتن امکان پس انداز و عدم آینده نگری است. نتایج دیگر آن چشم و همچشمی، فخر فروشی، سطحی نگری و جایگزین کردن معیارهای مادی به جای معیارهای اخلاقی و معنوی است و شکاف بیش از پیش طبقات و تمایزات اجتماعی و طبقاتی را به دنبال دارد. از دیدگاه انتقادی باید گفت، تبلیغات فعالیتی است که در آن بازاری ایجاد می کند تا به هر طریقی که ممکن باشد مردم را فریب دهند یا مصرف گرایی را ترویج کنند. هزینه لازم برای تبلیغات از یک سو قیمت تمام شده کالا را افزایش می دهد و از سوی دیگر منجر به افزایش کمیت تولید و در نتیجه کاهش هزینه تولید می گردد و نیز ایجاد رقابت ممکن است منجر به افزایش کیفیت گردد. تبلیغات شرکت های فراملیتی در کشورهای در حال توسعه به زیان این کشورهاست. به عنوان نمونه به دلیل وجود نداشتن یا ناکار آمد بودن مقررات و محدودیت های تبلیغات در کشورهای در حال توسعه باعث گردد که در این کشورها تمایل به مصرف کالاهای غیرضروری افزایش یابد، صنایع داخلی آنها لطمه بیند و الگوی مصرف آنها به نحو غیراصولی مشابه الگوی کشورهای مرفه گردد.


 

اطلاع رسانی می تواند اصلی ترین اهداف تبلیغات باشد. تبلیغات عموم مردم را مطلع می سازد تا به عنوان مثال بطور صحیح رانندگی کنند و قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت نمایند. در مصرف آب و برق صرفه جویی نمایند. در حفظ و حراست از محیط زیست بکوشند. در جهت کاهش آلودگی هوا قدم بردارند و به جای مراجعه حضوری به ادارات از پست وسایل ارتباطی دیگر استفاده نمایند. همچنین تبلیغات می تواند در خدمت توسعه توریسم و جهانگردی، تشویق به صادرات، بازارگشایی و پاسخ به نیازهای مصرفی منطقی، حفظ و تداوم حیات تولید کنندگان کشور باشد. تبلیغات همچنین به فرهنگ تعلیم و تربیت، ثبات تولید، استاندارد کردن محصول جلوگیری از نوسان قیمت ها، توسعه تکنولوژی، پیشرفت سطح زندگی، تولید انبوه و مصرف انبوه کمک می کند. تبلیغات ممکن است برای مصرف کننده وسایلی فراهم آورد که در وقت و انرژی خود، در رفع نیازمندیهایش صرفه جویی کند. آزادی انتخاب و اختیار او را آسانتر کند و از میزان آزمایش و خطای او بکاهد. از طرفی درآمد حاصله از امور تبلیغات بازرگانی برای مؤسسات گرداننده وسایل ارتباط جمعی و مطبوعات رقم قابل توجهی را تشکیل می دهد. بدون این درآمدها تصور کنید که روزنامه ها یا مجلات، رادیو تلویزیون چگونه می توانند وضعیت اقتصادی شغلی خود را تثبیت نمایند. بدون داشتن چنین درآمدی، مطبوعات مجبور خواهند بود که از طریق دیگری به حیات خود ادامه دهند. معمولاً یکی از راههای کسب درآمد بیشتر افزایش نرخ مطبوعات می باشد که در چنین حالتی مصرف کننده بایستی پول بیشتری بپردازد و یا قلم روزنامه خود را در اختیار گروه و یا مؤسساتی بگذارد که امکان دارد حیات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه ای را به خطر بیندازند. به هر حال شکی نیست که تبلیغات بازرگانی یکی از عوامل موثر و مفید اجتماعی می باشد و مؤسساتی که از طریق تبلیغات بازرگانی مراحل موفقیت را پیموده و بر پیروزی بزرگی نائل گردیده اند بسیار بوده و چه بسار بدون وجود آنها تکنولوژی امروز هم موجود نبود و بشر قرن معاصر از مزایای امروزی برخورداری نداشت.


 

دیدگاه انتقادی در مورد تبلیغات این است امروزه جوامع تحت تأثیر تبلیغات تجاری به خرید کالاهای غیرضروری تشویق و ترغیب می شوند. "و افراد در این جوامع که به "جوامع مصرف" موسوم شده است ناچار می شوند تحت تأثیر تبلیغات تجاریی که از طریق روزنامه ها، مجله، رادیو تلویزیون ها، سینماها و آگهی های گوناگون دیواری آنها را تعقیب می کند، کالاهای بیشتری خریداری کنند.


 

بدیهی است که افراد برای تأمین این همه نیازهای مصنوعی و سرگرم کننده باید درآمد بیشتری نیز بدست آورند تا قادر باشند قوه خرید خود را بالا ببرند. ولی از آنجا که کسب درآمد بیشتر نیازمند کار بیشتر است، خود را مجبور می بینند که ساعت های زیادتری کار کنند و احتمالاً بجای یک شغل یک یا چند شغل دیگری پیدا کرده تا بتوانند بهای کالاهای مصرفی را که بیشتر به طور قسطی خریداری می کنند به موقع بپردازند. بدون تردید افراد با کار بیشتر چه از لحاظ جسمی و چه از لحاظ روحی، خسته تر و فرسوده تر می شوند و شور نشاط زندگی را از دست می دهند. از فراغت و آسایش واقعی محروم شده، نسبت به وضع اجتماعی خود و اطرافیان خویش بی اعتنا و بی توجه می شوند. در نتیجه آنها نمی توانند از حقوق سیاسی خود بهره برداری کنند، مسئولیت های اجتماعی خویش را انجام دهند و با همکاری دیگران آینده بهتری را بسازند. در چنین شرایطی تبلیغات بازرگانی بطور غیرمستقیم، هدف های تبلیغات سیاسی را که حفظ و گسترش سازگاری و محافظه کاری است تأمین می کنند.


 

صرف نظر از معایبی که برای تبلیغات بر شمردند باید به این نکته توجه داشت که تبلیغات تجاری، نیروی مهاجم و خلاقی است که با تشویق میل عمومی به مصرف، به فروش کالا کمک می کند و عامل محرکه ای در گردش چرخ های اقتصاد جهانی به شمار می رود. در واقع تبلیغات تجاری فرایندی پویاست که همگام با تغییرات اجتماعی و تحولات سیاسی – اقتصادی، هر روز شکل تازه ای پیدا می کند. افزایش سطح دانش عمومی، رشد فکری و نیز سلیقه و ذوق مردم از یک سو و افزایش سطح درآمد و جمعیت، رغبت به مصرف و بهتر زیستن از سوی دیگر، تبلیغات تجاری را شدیداً تحت تأثیر قرار داده است. شرکت ها با انجام تبلیغات تجاری، هدف های چهارگانه ای را دنبال می کنند. نخست این که سعی می کنند میزان مصرف مشتریان خود را افزایش دهند. دوم اینکه در صدد جلب مشتریانی جدید بر می آیند که رسیدن به این هدف از طریق جلت نسل جوان، جلب مشتریانی که خریدار محصولات شرکت نیستند و جلب مشتریان رقبا امکان پذیر است. سومین هدف شرکت زنده نگاه داشتن نام مؤسسه و چهارمین هدف مبارزه با عقاید مخالف شرکت یا مؤسسه است. از دیگر مزایای تبلیغات تجاری افزایش حجم مبادلات است و نیز عاملی در توسعه فن آوری است. چرا که موفقیت در بازار به ارائه کالاهای دارای کیفیت مناسب بستگی دارد. تا مشتریان بالقوه ای که با تبلیغات برای خرید محصول شرکت به صورت بالفعل درآمده اند به صورت مشتریان دائمی شرکت باقی بمانند.


 

از دیگر مزایای تبلیغات تجاری، افزایش تقاضای مشتریان است. هر قدر سرعت فروش کالا بیشتر شود قدرت تولید محصولات نیز افزایش می یابد. سرعت فروش از راه ارتباط با انبوه مشتریان میسر می شود که در گوشه و کنار جهان پراکنده هستند.


 

جان منیاردکینز اقتصاددان مشهور انگلیسی می گوید: "اشتغال کامل مستلزم مصرف کامل است و مصرف کامل نیز مستلزم شناساندن محصول به متقاضی است. "از دیگر مزایای تبلیغات تجاری، ایجاد رقابت بین تولید کنندگان است که به تبع آن کیفیت محصول بهبود می یابد در واقع تولید کنندگان برای از دست ندادن بازار، همواره درصدد افزایش کیفیت محصول خود نسبت به شرکت رقیب هستند.


 

تبلیغات تجاری همچنین حق انتخاب مشتری را برای خرید کالا افزایش می دهد. در این شرایط متقاضی به راحتی به اطلاعات مربوط به کالا دست می یابد و دست به انتخاب می زند. همچنین با ایجاد اعتماد در مصرف کنندگان در دراز مدت توزیع کالا نیز آسانتر می شوند زیرا با اطمینانی که مصرف کننده نسبت به مارک کالا پیدا می کند تولید کننده قادر است حتی بسیاری از محصولات خود را پیش فروش کند.


 

تبلیغات می تواند در افزایش منظم توانایی خرید مردم و نیز گردش سرمایه ها موثر باشد. تبلیغ میل عمومی مصرف کنندگان را برای خرید افزایش می دهد و باعث می شود مشتریان برای دستیابی به کالاهای جدید مورد نظر خود بکوشند تا درآمد بیشتری کسب کنند. اگر تولید کننده مجاز به آگهی کردن محصول خود نباشد علاوه بر مشکلاتی که برای خریداران به جهت بی اطلاعی از کالا و خدمات ایجاد می شود تولید کننده نیز رغبتی برای سرمایه گذاری نشان نمی دهد. همچنین اشتغال کامل عوامل تولید فراهم نمی شود و با افت درآمد قدرت خرید کاهش می یابد. بطورکلی تبلیغات تجاری یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصادی به شمار می رود و ابزاری است برای تسریع گردش سرمایه و پیشرفت صنعت.


 

این در حالی است که به همین میزان ضد تبلیغ می تواند مخرب باشد. تبلیغات سویی که برای پسته و خرمای ایران در جهان صورت می گیرد تولید کنندگان ایرانی را با مشکلات زیادی مواجه می کند.


 

 


 

فهرست منابع و مآخذ:


 

1- تبلیغات بازرگانی، نگارش عزیز سلاحی – عباس تکیه – انتشارات مدرسه عالی بازرگانی – تهران 1351


 

2- از تبلیغات تجاری چه می دانیم؟ تألیف و گردآوری: دکتر مهرداد راستگو – تهران - نشر آیندگان، 1380


 

3- تئوری و عمل در روابط عمومی و ارتباطات – تألیف علی میر سعید قاضی - تهران - نشر مبتکران1370


 

4- فرهنگ تبلیغات تألیف محمدرضا محمدی فر – انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 1377


 

5- آگهی های تجارتی و روشهای آن تألیف جلیل مسعودی - تهران - مدرسه عالی بازرگانی 1350


 

6- تبلیغات تجاری نوشته علی محمد اربابی - تهران - انتشارات دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی 1350


 

7- مجموعه مقالات نخستین همایش و نمایشگاه صنعت تبلیغات ایران نیز اداره کل تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی - چاپ اول 1379


 

8- نشریه شرکت سهامی بیمه البرز - شماره دوم مرداد 1378


 

9- تبلیغات تجاری و از خود بیگانگی انسانی، دکتر کاظم معتمدنژاد و مجله رسانه - شماره 2 - تابستان 1369


 

10- مجله رسانه فصلنامه تحقیقاتی و مطالعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی - شماره 3 پائیز 1374


 

11- تبلیغات، سفید، سیاه و خاکستری – دکتر پرویز شعار غفاری مجله رسانه سال 1373


 

12- مدیریت تبلیغات از دید بازاریابی – مؤلف: دکتر محمد محمدیان - تهران – انتشارات حروفیه – چاپ اول مرداد 1379



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

جایگاه تبلیغات در تولید صنعت و اقتصاد


تبلیغ در کلام از مصدر بلغ به معنی آگاهی دادن یا مطلع کردن می باشد و به کسی که در این راه فعالیت می کند مبلغ یا تبیغاتچی گفته می ود هارولد لاسول جامعه شناس آمریکایی می گوید : تبلیغات در معنی گسترده آن ، فن تحت تاثیر قرار دادن عمل انسان از طریق دستکاری تصورات یا بازنمده هاست ، همچنین تبلیغ کوششی است تعمدی و حساب شده که به منظور شکل دادن به دریافت ، دستکاری کردن ادراک و همسو کردن رفتار مخاطبان با نیت مورد نظر مبلغ صورت می گیرد .

 

جایگاه تبلیغات در تولید صنعت و اقتصاد

 

 


توسعه اقتصادی ، پیشرفت های صنعتی ، سهولت ارتباطات بین المللی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی در سطح گسترده در قرن کنونی تبلیغات و ضرورت توجه به آن مطرح ساخته است اگر چه اولین اثر تبلیغاتی شناخته شده در جهان به سه هزار سال پیش تعلق دارد که در شهر تبس یونان بدست آمده است و حاوی اعلان پاداش برای دستگیری برده ای بر روی کاغذ پاپیروس است اما تبلیغات به مفهوم امروزی آن از قرن هفدهم و هیجدهم زمانی که شهرنشینی همزمان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و افزایش تولید انبوه رایج شد به عنوان یکی از ضرورتهای ارتباطی در جهان مطرح گردید . در اواسط قرن ۱۷ روزنامه مرکوری Marcuries به صورت هفتگی رد انگلستان به چاپ می رسید و اولین آگهی معرفی قهوه در سال ۱۶۵۲ و شکلات ۱۶۵۷ و چای ۱۶۵۸ میلادی در این روزنامه منتشر شد و اولین آگهی که ایجاد رقابت بین کالا را شروع کرد در ۱۴ سپتامبر ۱۷۱۰ میلادی در روزنامه تاتلر در آمریکا شروع شد که به معرفی یک نوع دارو پرداخته بود گرچه پیش از این روزنامه بوستن در ۲۴ آوریل ۱۷۰۴ میلادی در آمریکا اقدام به درج آگهی نمود درج آگهی تبلیغاتی در ایران از سال ۱۲۶۷ هجری قمری یعنی ۱۴ سال پس از انتشار اولین روزنامه کشور (کاغذ اخبار) و ۱۵ سال پس از رواج کاربرد آگهی در مطبوعات غربی رایج شد و برای اولین بار درج آگهی در زونامه اطلاعات در دهه اول ۱۴ هجری شمسی اغاز شد شروع درج تبلیغات تجاری به معنای واقعی آن در سال ۱۳۲۵ شمسی در روزنامه کیهان بوده است .
● نقش تبلیغات در توسعه اقتصادی
امروزه تبلیغات به عنوان یک صنعت در دنیا شناخته شده است این صنعت در دنیا به تولید کننده انگیزه کاری می دهد و تبلیغات سالم می تواند بازار سالم ایجاد کند به قول کارشناسان اگر کالایی کیفیت خوبی نداشته باشد هر قدر هم که تبلیغات جذاب و خوبی داشته باشد نمی تواند به نتیجه برسد یعنی شاید با تبلیغات بتوان یک بار خریدار را وادار به خرید کرد ولی برای همیشه نمی توان این کار را کرد . این کیفیت است که تعیین کننده نهائی است . امروزه تبلیغات به عنوان یک ضرورت در جامعه ایران مطرح است که به معرفی کالاها و تولیدات و در خدمت براورده ساختن نیازهای ضروری زندگی انسان قرار دارد تبلیغات باید در خدمت رونق بخشیدن به حرکت چرخ های اقتصادی یا شناساندن محصول و . . . باشد . تبلیغات در حقیقت زبان و وسیله ارتباط بنگاه اقتصادی با جامعه است و قطع تبلیغات به نوعی مرگ کالا محسوب می شود که اگر ناآگاهانه ، تقلیدی ، سفارشی ، و با دید غیر کارشناسی و غیر تخصصی انجام شود ، چاهی است که کالا و صاحبش را در خود فرو می کشد بر عکس یک تبلیغ خوب ابتدا توجه مخاطب را جلب و سپس او را بدان محصول علاقمند می کند . تبلیغ گسترده و علمی باعث می شود که کالای ایرانی در برابر رقیب خارجی بازار بیشتری بیابد و به فروش برسد و کارخانه دار با شکست مواجه نگردد و جامعه نیز مواجه با خیل عظیم بیکاران نشود . نقش تبلیعات و آگهی در دنیای تجارت این است که خریدار و فروشنده را به هم نزدیک تر کرده و باعث ایجاد ارتباط گردد دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که تبلیغات در مردم انگیزه های قابل ملاحظه ای در افزایش سطح زندگی مردم داشته است . زیرا تبلیغات در مردم انگیزه های فراوانی برای خرید کالا ایجاد می نماید و تقویت این انگیزه باعث می گردد تا آنان برای بدست آوردن دستمزد و درآمد بیشتر میزان کار و تلاش خود را افزایش داده تا از این طریق بتوانند ضمن بر طرف نمودن احتیاجات ضروری و نیمه ضروری ، کالاهای لوکس و تجملی نیز خریداری نمایند که این امر موجب رونق کسب و کار ، تجارت ، اشتغال و کاهش بیکاری می گردد به نوعی تبلیغات باعث بازگشت سرمایه و جاری شدن خون در رگ تولید و حیات اقتصادی کشور می گردد . دکتر علی اکبر فرهنگی استاد مدیریت و ارتباطات می گوید : از تبلیغات می توان به خوبی برای اطلاع رسانی بازار گشائی و پاسخ دادن به نیازهای مصرف کنندگان استفاده کرد اما در عین حال باید از مصرف زدگی و مصرف گرایی لجام گسیخته پرهز نموده و از تبلیغات برای استقرار شرایط انسانی و عقلانی و ایجاد روابط منطقی استفاده کرد . تبلیغ در مردم ضمن ایجاد علاقه و تشویق به خرید کالا ، اگاهی و هوشیاری آنان را نیز در این زمینه افزایش می دهد . تبلیغ و تبلیغات می تواند در بالابردن توسعه فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی جامعه نقش بسزایی داشته باشد . نکته ای که باید در تبلیغات به آن توجه کنیم این است که تبلیغ یک منبع کسب اطلاعات و صرفه جوئی در وقت برای مصرف کننده و راهی برای رسیدن به یک هدف نهائی پیام دهنده می باشد از طرف دیگر تبلیغ راهی برای رساندن پیام به دیگران از طریق ایجاد روابط منطقی به منظور تغییر دگرگونی در بینش ، تفکر ، خواسته ها و رفتار می باشد .
باید به این نکته توجه داشت که تبلیغات صنعت و حرفه ای است که اگر صحیح به آن پرداخته شود می تواند در ایجاد اشتغال نقش به سزایی را داشته باشد و مشاغل جدیدی را به وجود آورد . و از سوی دیگر به سبب ایجاد رقابت برای افرادی که در این رشته فعالیت می کنند ، باعث رشد تولید ، صنعت ملی و توسعه اقتصادی گشته و تولیدات غیر نفتی را بالا می برد . این موضوع به امر صادرات به جهت بالا رفتن کیفیت نیز کمک می نماید . تبلیغات یک صنعت عظیمی است که از علوم متفاوتی شامل : روانشناسی ، مردم شناسی . جتمعه شناسی ، رفتار شناسی مدیریت سازمانی ، اقتصاد ، مدیریت صنعتی علوم مرتبط با تولید ، بسته بندی ، گرافیک ، طراحی ، نقاشی ، حسابدرای و . . . که هر کدام در محل عملیاتی خود بسیار مهم و اثر گذار می باشند بهره می گیرد و تبلیغات تجاری یک جزء لازم برای اقتصاد ممالک می باشد . تبلیغ سبب رونق اقتصادی ، رونق اجتماعی ، ایجاد شغل ، تحول در بازار ، سیر تکامل اجتماعی و بالا رفتن فرهنگ مصرف صحیح می گردد . امروزه تبلیغات در غرب در دو بعد مطرح است تبلیعاتی که به عنوان پروپاگانا نم می برند و به تبلیغات سیاسی و اجتماعی معروف است هیچ انگیزه تجاری و سود مالی در آن نهفته نیست صرفاً دنبال منافع معنوی یا سیاسی است . نوع دیگر تبلیغات تجاری یا Advertising به معنی آگاهی دادن است .
بازاریابی و تبلیغ هر دو برای فروش بیشتر ، مستمر و صحیح فعالیت می نمایند حفظ نگهداری مخاطبین (مشتریان) جلب مشتریان جدید ، آگاهی صحیح و منطقی دادن به آنها از وظایف تبلیغات است . در حقیقت تبلیغات یک منبع کسب اطلاعات و صرفه جویی در وقت برای مصرف کننده می باشد . مدیران و مجریان تبلیغ باید به شاخصه های مهم انتشار یک پیام توجه کنند حوزه انتشار پیام ، زمان انتشار پیام ، ابزار انتشار پیام ، موقعیت انتشار و تکرار پیام های تبلیغی از جمله این شاخصه های مهم تبلیغی است ، یک تابلو تبلیغاتی با پیام جذاب و هزینه ای اندک می تواند از بسیاری از مشخصه های یک پیام ارتباطی برخوردار باشد به شرط آن که از ویژگی های بهینه بهره مند گردد .البته باور کردنی نیست که سالانه شرکتهای تولیدکننده کلالا وخدمات در سطح بین المللی و سطح ملی چه رقم بالایی هزینه می کنند تا به جمعیت میلیاردی ساکن دهکده جهانی بقبولانند که آنچه تولید کرده اند همانی است که خواسته اند بسیار بیش از آن شرکت های عظیم تولید کننده کالاهای مصرفی تابلوهای تبلیغاتی عریض و طویل خود را به چشم جهانیان بنمایانند این شعار کشف شده بود که همیشه حق با مشتری است یک آژانس تبلیغاتی موظف است در سطح وسیعی به فعالیتهای تحقیقی دست بزند مانند بررسی خصوصیات مختلف بازار ، تجزیه و تحلیل بازار از نظر اقتصادی ، تخمین وسعت بازار .
بررسی موقعیت شرکت مورد نظر در صنعت ، گروه بندی مصرف کنندگان بر اساس مقدار مصرف چگونگی مصرف ، عادات موثر در مصرف ، استفاده از روش های مناسب تبلیغ از جمله هدایای تبلیغاتی فیلم ها ، طرح ها و پوسترهای تبلیغاتی و نیز برنامه ریزی و زمان بندی انجام تبلیغات با راههای برقراری رابطه موثر با مصرف کنندگان می باشد . در یکی از تعاریف تبلیغات بازرگانی عبارت است از پیش بینی و تهیه پیام های سمعی و بصری که در ازاء پرداخت بهای نشریک یا چند عامل تبلیغاتی به اطلاع مردم رسانیده شود این پیام ها حامل خبری از خصوصیات و امتیازات یک کالا یا خدمت با یک فکر یا شیوه عمومی خواهند بود که اطلاع از آنها موجب افزایش فروش کالا یا استقبال عمومی از خدمت و فکر مورد نظر است علاوه بر این در عمر مصرف و تولید انبوه بخش مهمی از هدف تبلیغات مطلع کردن مردم نسبت به تازه های تولید است و هدف اصلی آن معرف یک کالا و فروش ان است هزینه تبلیغات یک هزینه سربار نیست و تبلیغات خرج خودش را در می آورد . نقش آگهی در دنیای تجارت این است که خریدار و فروشنده را به هم نزدیک کند یک اگهی خوب ابتدا توجه مخاطب را جلب و سپس او را بدان محصول علاقمند می کند استفاده از یک عضو هنری واحد ، بیشترین تاثیر را دارد به خصوص در آگهیکوچک که جا و فضا ، ارزش بیشتری دارد . وقتی که همه اطلاعات جمع آوری شد باید آن اطلاعات را به منظور تدوین یک استراتژدی فروش تحلیل کنید . یک شرکت طراحی اگهی باید به مواردی چون جلب نظر مشتری ، نفع مشتری انگیزه خریدار و خرید توجه کند در این زمیه باید از نیازهای عقلانی و احساسی هر دو استفاده شود .
در یک تعریف تبلیغات تجاری نوعی از ارتباطات است که با هدف معرفی جلب توجه و یا تشویق نسبت به کالا ، خدمت ، نیاز موسسه و یا آموزه ای از سوی شخص حقیقی یا حقوقی معینی با استفاده از وسایل گوناگون خطاب به توده گروه یا فرد انجام می شود اگر کارخانهای تولید بالا داشته باشد اما از طریقه و ارائه محصول و بازار و تعیین بازار مصرف و آشنا کردن مشتریان با محصول جدید در برنامه کاری خود قرار ندهد موفق نخواهد شد در تبلیغات باید منافع ملی ، مصالح ملی ، اموزش . جلب مشارکتهای عمومی را در روند توسعه در نظر گرفت تبلیغات بایددائمی ، مستمر و با ظرافت باشد نه مقطعی ودر موقع بحران .
عمده ترین اهداف تبلیغات می تواند به شرح ذیل باشد :
الف) اشنایی مخاطب با کالا
ب) ایجاد تصور خاص مثبت در ا نسبت به کالا و ترغیب او به مصرف آن ، برای بدست آوردن وانجام رساندن هر یک از این مراحل به طور کامل باید اطلاعات لازم را از طریق تحیقات بدست آورد اطلاعات در باره این که :
▪ چه باید گفت (محتوای پیام )
▪ چگونه باید گفت (ابزار و شرایط تبلیغ)
▪ اثر چه بود (تاثیر تبلیغ)
ما باید در تبلیغ نشان بدهیم دوستی هستیم که برای کمک آمده ایم تا برای تحیمل عقیده خود . به وقل ایزنهاور که در حدود ۵۰ سال قبل گفت : بزرگترین جنگی که در پیش داریم نبرد برای تسخیر افکار انسان هاست . سیسرو خطیب و سیاستمدار رومی در مورد تاثیر پیام گفته است : اگر می خواهی مرا متقاعد کنی باید اندیشه های مرا بشناسی احساس مرا حس کنی و با کلماتی که من حرف می زنم حرف بزنی .
این نکه را نیز در نظر داشت که تبلیغ هنر ، علم و صنعت است . دکرت علی محمد اربابی در کتاب تبلیغات تجاری از انتشارات داشنکده علوم ارتباطات اجتماعی سال ۱۳۵۰ می گوید : تبلیغ شامل پیام های دیدری ، گفتاری است که از طریق وسایل تبلیغاتی با پرداخت وجه مردم را به طریقی به یک نوع محصول یک خدمت ، یک فرک و . . . علاقمند می نماید و یا تبلیغات به کلیه اشکال ترغیب عمومی برای ایجاد تقاضا و بازار اطلاق می گردد که به واسطه ان ، افکار و تمایلات مردم را تحت تاثیر قرار داده ، مردم را به خرید کالا یا خدمت مورد نظر مبلغان تشویق می نماید . فروش فوری و رضایتبخش تولیدات تولین هدف تبلیغات است بنابراین آگهی باید گویا باشد برای این که جلب توجه نماید عنوان آگهی باید قوی و موثر باشد مخصوصا باید دید با چه نوع عنوان و عکسی می توان مردم را تحت تاثیر قرار دهد در نوشتن آگهی باید از تکرار و ذکر جملات مکرر و کلمات زاید و بی فایده خودداری نمود آگهی باید حاوی پیشنهاد تازه و ایجد حیثیت و شهرت کند ویلیام وایت یکی از نویسندگان آمریکا طی یک سلسله مقالات در سال ۱۹۵۰ در مجله معروف فورچون چاپ کرد و بعدها همان کتاب آیا کسی گوش می هد / را منتشر نمود می گوید : هیچ موسسه ای نمی تواند تنها با تعریف و تمجید و نشر آگهی های توخالی به جایئی برسد و اعتماد و تفاهم مردم را جلب کند جلب تفاهم در صورتی امکان پذیر است که موسسه با طبقات مردمی که با ان سرو کار دارند موضوعات مورد علاقه مشارکت نزدیک داشته باشد زیرا تجربه مشترک تنها پایه و اساس محکم و استوار برای ایجاد تفاهم است در هر کاری باید ارزشهای انسانی را ملحوظ و مورد نظر داشت تا بتوان در فکر و قلب و مغز دیگران نفوذ کرد .
تبلیغات بازرگانی باید به عامل رونق تجارت و صنعت . ، ارتقاء کیفی تولید و کاهش قیمت قلمداد شود اما به نظر متخصصات علوم اجتماعی نیز به نوعی شستشوی مغزی قلمداد می شود تبلیغات در بسیاری مواقع عادت به مصرف برخی از کالاهای غیر ضروری را دامن زاده باعث از خود بیگانگی افراد می گردد از آثار زیانبار دیگر تبلیغات و تهاجم تبلغاتی دگرگون ساختن الگوی مصرف جامعه است تبلیغات مصرف گرایی و مصرف مازاد بر احتیاج را دامن می زند که نتیجه آن از دست رفتن امکان پس انداز و عدم آینده نگری است نتایج دیگر ان چشم و همچشمی . فخر فروشی ، سطحی نگری و جایگزین کردن معیارهای مادی به جای معیارهای اخلاقی و معنوی است و شکاف بیش از پیش طبقات و تمایزات اجتماعی و طبقاتی را به دنبال دارد از دیدکاه انقادی باید گفت . تبلیغات فعالیتی است که در آن بازاری ایجاد می کند ا به هر طریقی که ممکن باشد مردم را فریب دهند یا مصرف گرایی را ترویچ کنند هزینه لازم برای تبلیغات از یک سو قیمت تمام شده کالا را افزایش می دهد و از سوی دیگر منجر به افزایش کمیت تولید و در نتیجه کاهش هزینه توید می گردد و نیز ایجاد رقابت ممکن است منجر به افزایش کیفیت گردد تبلیغات شرکت های فراملیتی در کشورهای در حال توسعه به زیان این کشورهاست به عنوان نمونه به دلیل وجود نداشتن یا ناکار آمد بودن مقررات و محدودیت های تبلیغات در کشورهای در حال توسعه باعث گردد که در این کشورها تمایل به مصرف کالاهای غیر ضروری افزایش یابد ، صنایع داخلی آنها لطمه بیند و الگوی مصرف آنها به نحو غیر اصولی مشابه الگوی کشورهای مرفه گردد . اطلاع رسانی می تواند اصلی ترین اهداف تبلیغات باشد . تبلیغات مردم را مطلع می سازد تا به عنوان مثال بطور صحیح رانندگی کنند و قوانین و مقررات راهنمائی و رانندگی را رعایت نمایند در مصرف اب و برق صرفه جویی نمایند در حفظ و حراست از محیط زیست بکوشند و در جهت کاهش آلودگی هوا قدم بردارند و به جای مراجعه حضوری به ادارات از پست وسایل ارتباطی دیگر استفاده نمایند همچنین تبلیغات می تواند در خدمت توسعه توریسم و جهانگردی ، تشویق به صادرات ، بازار گشائی و پاسخ به نیازهای مصرفی منطقی ، حفظ و تداوم حیات تولید کنندگان کشور باشد . تبلیغات همچنین به فرهنگ تعلیم و تربیت ، ثبات تولید ، استاندارد کردن محصول جلوگیری از نوسان قیمت ها ، توسعه تکنولوژی ، پیشرفت سطح زندگی / تولید انبوه و مصرف انبوه کمک می کند تبلیغات ممکن است برای مصرف کننده وسایلی فراهم آورد که در وقت وانرژی خود . رد رفع نیازمندی هایش صرفه جویی کند آزادی انتخاب و اختیار او را آسانتر کند و از میزان آزمایش و خطای او بکاهد از طرفی درآمد حاصله از امور تبلیغات بازرگانی برای موسسات گرداننده وسایل ارتباط جمعی و مطبوعات رقم قابل توجهی را تشکیل می دهد بدون این درآمد ها تصور کنید که روزنامه ها یا مجلات ، رادیو تلویزیون چگونه می توانند وضعیت اقتصادی شغلی خود راتثبیت نمایند بدون داشتن چنین درآمدی ، مطبوعات مجبور خواهند بود که از طریق دیگری به حیات خود ادامه دهند معمولاً یکی از راهها یکسب درآمد بیشتر افزایش نرخ مطبوعات می اشد که در چنین حالتی مصرف کننده بایستی پول بیشتری بپردازد و یا قلم روزنامه خود را در اختیار گروه و یا موسساتی بگذارد که امکان حیات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه ای را به خطر بیندازند به هر حال شکی نیست که تبلیغات بازرگانی یکی از عوامل موثر و مفید اجتماعی می باشد و موسساتی که از طریق تبلیغات بازرگانی مراحل موفقیت را پیموده و بر پیروزی بزرگی نائل گردیده اند بسیار بوده چه بسا بدون وجود آنها تکنولوژی امروز هم وجود نبود وبشر قرن معاصر از مزایای امروزی برخورداری نداشت . دیدگاه انتقادی در مورد تبلیغات این است امروزه جوامع تحت تاثیر تبلیغات تجاری به خرید کالاهای غیر ضروری تشویق و ترغیب می شوند و افراد در این جوامع که به جوامع مصرف موسوم شده است ناچار می شوند تحت تاثیر تبلیغات تجاریی که از طریق روزنامه ها ، مجله ، رادیو تلویزیون . سینماها و آگهی های گوناگون دیواری آنها را تعقیب می کند کالاهای بیشتری خریداری کنند . بدیهی است که افراد برای تامین این همه نیازهای مصنوعی و سرگرم کننده باید درآمد بیشتری نیز بدست آورند تا قادر باشند قوه خرید خود را بالا ببرند ولی از آنجا که کسب درآمد بیشتر نیازمند کار بیشتر است خود را مجبور می بینند که ساعتهای زیادتری کار کنند و احتمالا به جای یک شغل یا چند شغل دیگری پیدا کرده تا بتوانند بهای کالاهای مصرفی را که بیشتر به طور قسطی خریداری می کنند به موقع بپردازند بدون تردید افراد با کار بیشتر چه از لحاظ جسمی چه از لحاظ روحی ، خسته تر و فرسوده تر می شوند و شور نشاط زندگی را از دست می دهند از فراغت و‌ آسایش واقعی محروم شده .
نسبت به وضع اجتماعی خود و اطرافیان خویش بی اعتنا و بی توجه می شوند در نتیجه آنها نمی توانند از حقوق سیاسی خود بهره برداری کنند . مسئولیت های اجتماعی خویش را انجام دهند و باهمکاری دیگران آینده بهتری بسازند در چنین شرایطی تبلیغات بازرگانی بطور غیرمستقیم ، هدف های تبلیغات سیاسی را که حفظ و گسترش سازگاری و محافظه کاری است تامین می کنند صرف نظر از معایبی که برای تبلیغات بر شمردند باید به این نکته توجه داشت که تبلیغات تجاری ، نیروی مهاجم و خلاقی است ه با تشویق میل عمومی به مصرف ، به فروش کالا کمک می کند و عامل محرکه ای در گردش چرخ های اقتصاد جهانی به شمار می رود در واقع تبلیغاتتجاری فرآیندی پویاست که همگام با تغییرات اجتمعی و تحولات سیاسی - اقتصادی ، هر روزه شکل تازه ای پیدا می کند افزایش سطح دانش عمومی ، رشد فکری و نیز سلیقه و ذوق مردم از یک سو و افزایش سطح درآمد و جمعیت . رغبت به مصرف و بهتر زیستن از سوی دیگر ، تبلیغات تجاری را شدیداً تحت تاثیر قرار داده است شرت ها با انجام تبلیغات تجاری ، هدف های جهار گانه ای را دنال می کنند نخست این که سعی می کنند میزان مصرف مشتریان خود را افزایش دهند دوم این که درصد جلب مشتریانی جدید بر می آیند که رسیدن به این هدف خود را افزایش دهند دوم این که درصد جلب مشریان جدید بر می آیند که رسیدن به این هدف از طریق جلب نسل جوان ، جلب مشتریانی که خریدار محصولات شرکت نیستند و جلب مشتریان رقبل امکان پذیر است سومین هدف شرت زنده نگاه داشتن نام موسسه و چهارمین هدف مبارزه با عقاید مخالف شرکت یاموسسه است از دیگر مزایای تبلیغات تجاری افزایش حم مبادلات است و نیز عاملی در توسعه فن آوری است چرا که موفقیت در بازار به ارائه کالاهای دارای کیفیت مناسب بستگی دارد تا مشتریان بالقوه ای که با تبلیغات برای خرید محصول شرکت به صورت بالفعل درامده ند به صورت مشتریان دائمی شرکت باقی بمانند . از دیگر مزایای تبلیغات تجاری ، افزایش تقاضای مشتریان است هر قدر سرعت فروش کالا بیشتر باشد قدرت تولید محصولات نیز افزایش می یابد سرعت فروش از راه ارتباط با انبوه مشتریان میسر می شود که در گوشه وکنار پراکنده هستند .
جان مینارد کینز اقتصادان مشهور انگلیسی می گوید : اشتغال کامل مستلزم مصرف کامل است و مصرف کامل نیز مستلزم شناساندن محصول به متقاضی است از دیگر مزایای تبلیغات تجاری ، ایجاد رقابت بین تولید کنندگان است که به تبع آن کیفیت محصول بهبود می یابد در واقع تولید کنندگان برای از دست ندان بازار ، همواره درصد افزایش کیفیت محصول خد نسبت به شرکت رقیب هستند .
تبلیغاتی تجاری همچنین حق انتخاب مشتری را برای خرید کالا افزایش می دهد در این شرایط متقاضی به راحتی به اطلاعات مربوط به کالا دست می یابد و دست به انتخاب می زند همچنین با ایجاد اعتماد در مصرف کنندگان در دراز مدت توزیع کالا نیز آسان تر می شوند زیرا با اطمینانی که مصرف کننده نسبت به کارک کالا پیدا می کند تولید کننده قادر است حتی بسیاری از محصولات خود را پیش فروش کند .
تبلیغات می تواند در افزایش منظم توانای خرید مردم و نیز گردش سرایه ها موثر باشد تبلیغ میل عمومی مصرف کنندگان را برای خرید افزایش می دهد و باعث می شود مشتریان برای دسیابی به کالاهای جدید مورد نظر خود بکشوند تا درامد بیشتری را کسب کنند اگر تولید کننده مجاز به آگهی کردن محصول خود نباشد علاوه بر مشکلاتی که برای خریداران به جهت بی اطلاعی از کالا و خدمات ایجاد می شود تولید کننده نیز رغبتی برای سرمایه گذاری نشان نیم دهد همچنین اشتغال کامل عوامل تولید فراهم نمی شود و با افت درامد قدرت خرید کاهش می یابد بطور کلی تبلیغات تجاری یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی به شمار می رود و ابزاری است برای تسریع گردش سرمایه و پیشرفت صنعت .
این در حالی است که به همین میزان ضد تبلیغ می تواند مخرب باشد تبلیغات سوئی که برای پسته وخرمای ایران در جهان صورت یم گیرد تولید کنندگان ایرانی را با مشکلات زیادی مواجه می کند .
 



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

جایگاه تبلیغات در اقتصاد کشور - قسمت اول

 


 

 


 

نویسنده: عبداله ذاکر، نشريه تحقيقات روابط عمومي


 

مقدمه:


 

تبلیغ در کلام از مصدر بَلَغ به معنی آگاهی دادن یا مطلع کردن می باشد و به کسی که در این راه فعالیت می کند مبلغ یا تبلیغاتچی گفته می شود. هارولد لاسول جامعه شناس آمریکایی می گوید: تبلیغات در معنی گسترده آن، فن تحت تأثیر قرار دادن عمل انسان از طریق دستکاری تصورات یا باز نموده است. یا تبلیغ کوششی است تعمدی و حساب شده که به منظور شکل دادن به دریافت، دستکاری کردن ادارک و همسو کردن رفتار مخاطبان با نیت مورد نظر مبلغ صورت می گیرد.


 

توسعه اقتصادی، پیشرفت های صنعتی، سهولت ارتباطات بین المللی و استفاده از وسایل ارتابط جمعی در سطح گسترده در قرن کنونی، تبلیغات و ضرورت توجه به آن را مطرح ساخته است. گرچه اولین اثر تبلیغاتی شناخته شده در جهان به سه هزار سال پیش تعلق دارد که در شهر طبس یونان بدست آمده است و حاوی اعلان پاداش برای دستگیری برده ای بر روی کاغذ پاپیروس است. اما تبلیغات به مفهوم امروزی آن از قرن هفدهم و هیجدهم زمانی که شهرنشینی همزمان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و افزایش تولید انبوه رایج شد، به عنوان یکی از ضرورت های ارتباطی در جهان مطرح گردید. در اواسط قرن 17 روزنامه مرکوری Mercuries به صورت هفتگی در انگلستان به چاپ می رسید و اولین آگهی معرفی قهوه در سال 1652 و شکلات 1657 و چای 1658 میلادی در این روزنامه منتشر شد و اولین آگهی که ایجاد رقابت بین کالا را شروع کرد در 14 سپتامبر 1710 میلادی در روزنامه تاتلر در آمریکا شروع شده که به معرفی یک نوع دارو پرداخته بود. گرچه پیش از این روزنامه بوستن در 24 آوریل 1704 میلادی در آمریکا اقدام به درج آگهی نمود. درج آگهی تبلیغاتی در ایران از سال 1267 هجری قمری یعنی 14 سال پس از انتشار اولین روزنامه کشور (کاغذ اخبار) و 15 سال پس از رواج کاربرد آگهی در مطبوعات غربی رایج شد و برای اولین بار درج آگهی در روزنامه اطلاعات در دهه اول قرن 14 هجری شمسی آغاز شد. شروع درج تبلیغات تجاری به معنای واقعی آن در سال 1325 شمسی در روزنامه کیهان بوده است.


 

نقش تبلیغات در توسعه اقتصادی:


 

امروزه تبلیغات به عنوان یک صنعت در دنیا شناخته شده است. این صنعت در دنیا به تولید کننده انگیزه کاری می دهد و تبلیغات سالم می تواند بازار سالم ایجاد کند. به قول کارشناسان اگر کالایی کیفیت خوبی نداشته باشد هر قدر هم که تبلیغات جذاب و خوبی داشته باشد نمی تواند به نتیجه برسد. یعنی شاید با تبلیغات بتوان یک بار خریدار را وادار به خرید کرد ولی برای همیشه نمی توان این کار را کرد. این کیفیت است که تعیین کننده نهایی است.


 

امروزه تبلیغات به عنوان یک ضرورت در جامعه ایران مطرح است که به معرفی کالاها و تولیدات و در خدمت برآورده ساختن نیازهای ضروری زندگی انسان قرار دارد تبلیغات باید در خدمت رونق بخشیدن به حرکت چرخ های اقتصادی یا شناساندن محصول و ... باشد.


 

تبلیغات در حقیقت زبان و وسیله ارتباط بنگاه اقتصادی و جامعه است و قطع تبلیغات به نوعی مرگ کالا محسوب می شود که اگر ناآگاهانه، تقلیدی، سفارشی، و با دید غیرکارشناسی و غیرتخصصی انجام شود، چاهی است که کالا و صاحبش را در خود فرو می کشد، برعکس یک تبلیغ خوب ابتدا توجه مخاطب را جلب و سپس او را بدان محصول علاقمند می کند. تبلیغ گسترده و علمی باعث می شود که کالای ایرانی در برابر رقیب خارجی بازار بیشتری بیابد و به فروش برسد و کارخانه دار با شکست مواجه نگردد و جامعه نیز مواجه با خیل عظیم بیکاران نشود. نقش تبلیغات و آگهی در دنیای تجارت این است که خریدار و فروشنده را به هم نزدیک تر کرده و باعث ایجاد ارتباط گردد. دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که تبلیغات در بعضی مواقع تأثیر قابل ملاحظه ای در افزایش سطح زندگی مردم داشته است. زیرا تبلیغات در مردم انگیزه های فراوانی برای خرید کالا ایجاد می نماید و تمایل به خرید کالا را در بسیاری از مردم تقویت کرده و این امر باعث می گردد تا مردم برای بدست آوردن دستمزد درآمد بیشتر میزان کار و تلاش خود را افزایش دهند تا بتوانند احتیاجات ضروری و نیمه ضروری خود را تأمین و حتی کالاهای لوکس و تجملی خریداری نمایند که این امر باعث رونق کسب و کار و تجارت و اشتغال و کاهش بیکاری می گردد. به نوعی تبلیغات باعث بازگشت سرمایه و جاری شدن خون در رگ تولید و حیات اقتصادی کشور می گردد. دکتر علی اکبر فرهنگی استاد مدیریت و ارتباطات می گوید: از تبلیغات می توان به خوبی برای اطلاع رسانی بازار گشایی و پاسخ دادن به نیازهای مصرف کنندگان استفاده کرد. اما در عین حال باید از مصرف زدگی و مصرف گرایی لجام گسیخته پرهیز کرد و از تبلیغات برای استقرار شرایط انسانی و عقلانی و ایجاد روابط منطقی استفاده کرد.


 

تبلیغ در مردم آگاهی، ایجاد کرده و آنها را علاقمند و تشویق به خرید می نماید و نیز در خرید هوشیارتر می کند. تبلیغ و تبلیغات می تواند در بالا بردن توسعه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه نقش بسزایی داشته باشد. نکته ای که باید در تبلیغات به آن توجه کنیم این است که تبلیغ یک منبع کسب اطلاعات و صرفه جویی در وقت برای مصرف کننده و راهی برای رسیدن به یک هدف نهایی پیام دهنده می باشد. از طرف دیگر تبلیغ راهی برای رساندن پیام به دیگران از طریق ایجاد روابط منطقی به منظور تغییر دگرگونی در بینش، تفکر، خواسته ها رفتار می باشد. به این نکته توجه داشت که تبلیغات صنعت و حرفه ای است که اگر صحیح به آن پرداخته شود می تواند ایجاد اشتغال بسیار بالایی را داشته باشد و برای افرادی که در این رشته مشغول به فعالیت می باشند و از سوی دیگر باعث رشد تولید و صنعت ملی و توسعه اقتصادی می گردد و تولیدات غیرنفتی را بالا می برد زیرا سبب ایجاد رقابت صحیح می شود و خود این موضوع به امر صادرات به جهت بالا رفتن کیفیت نیز کمک کرده و مشاغل جدیدی را ایجاد می کند. تبلیغات یک صنعت عظیمی است که از علوم متفاوتی شامل: روانشناسی، مردم شناسی، جامعه شناسی.


 

رفتار شناسی، مدیریت سازمانی، اقتصاد، مدیریت صنعت علوم مرتبط با تولید، بسته بندی، گرافیک، طراحی، نقاشی، حسابداری و ... که هر کدام در محل عملیاتی خود بسیار مهم و اثرگذار می باشند بهره می گیرد و تبلیغات تجاری یک جز لازم برای اقتصاد ممالکت می باشد. تبلیغ سبب رونق اقتصادی، رونق اجتماعی، ایجاد شغل، تحول در بازار، سیر تکامل اجتماعی و بالا رفتن فرهنگ مصرف صحیح می گردد.


 

امروزه تبلیغات در غرب در دو بعد مطرح است تبلیغاتی که به عنوان پروپاگاندا نام می برند و به تبلیغات سیاسی و اجتماعی معروف است هیچ انگیزه تجاری و سود مادی در آن نهفته نیست صرفاً دنبال منافع معنوی یا سیاسی است. نوع دیگر تبلیغات تجاری یا Advertising به معنی آگاهی دادن است. بازاریابی و تبلیغ هر دو برای فروش بیشتر، مستمر و صحیح فعالیت می نمایند. حفظ نگهداری مخاطبین (مشتریان) جلب مشتریان جدید، آگاهی صحیح و منطقی دادن به آنها از وظایف تبلیغات است. در حقیقت تبلیغات یک منبع کسب اطلاعات و صرفه جویی در وقت برای مصرف کننده می باشد.


 

مدیران و مجریان تبلیغ باید به شاخصه های مهم انتشار یک پیام توجه کنند حوزه انتشار پیام، زمان انتشار پیام، ابزار انتشار پیام، موقعیت انتشار و تکرار پیام های تبلیغی از جمله این شاخصه های مهم تبلیغی است، یک تابلو تبلیغاتی با پیام جذاب و هزینه ای اندک می تواند از بسیاری از مشخصه های یک پیام ارتباطی برخوردار باشد به شرط آن که از ویژگی های بهینه بهره مند گردد.


 

البته باور کردنی نیست که سالانه شرکت های تولید کننده کالا و خدمات در سطح بین المللی و سطح ملی چه رقم بالایی هزینه می کنند تا به جمعیت میلیاردی ساکن دهکده جهانی بقبولانند که آنچه تولید کرده اند همانی است که خواسته اند. بسیار بیش از آنکه شرکت های عظیم تولید کننده کالاهای مصرفی تابلوهای تبلیغاتی عریض و طویل خود را به چشم جهانیان بنمایانند این شعار کشف شده بود که همیشه حق با مشتری است. یک آژانس تبلیغاتی موظف است در سطح وسیعی به فعالیت های تحقیقی دست بزند مانند بررسی خصوصیات مختلف بازار، تجزیه و تحلیل بازار از نظر اقتصادی، تخمین وسعت بازار، بررسی موقعیت شرکت مورد نظر در صنعت، گروه بندی مصرف کنندگان بر اساس مقدار مصرف چگونگی مصرف، عادات موثر در مصرف، استفاده از روش های مناسب تبلیغ از جمله هدایای تبلیغاتی فیلم ها، طرح ها و پوسترهای تبلیغاتی و نیز برنامه ریزی و زمان بندی انجام تبلیغات با راههای برقراری رابطه موثر با مصرف کنندگان می باشد.



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

جایگاه تبلیغات در اقتصاد کشور

مقدمه:
تبلیغ در کلام از مصدر بَلَغ به معنی آگاهی دادن یا مطلع کردن می باشد و به کسی که در این راه فعالیت می کند مبلغ یا تبلیغاتچی گفته می شود. هارولد لاسول جامعه شناس آمریکایی می گوید: تبلیغات در معنی گسترده آن، فن تحت تأثیر قرار دادن عمل انسان از طریق دستکاری تصورات یا باز نموده است. یا تبلیغ کوششی است تعمدی و حساب شده که به منظور شکل دادن به دریافت، دستکاری کردن ادارک و همسو کردن رفتار مخاطبان با نیت مورد نظر مبلغ صورت می گیرد.
توسعه اقتصادی، پیشرفت های صنعتی، سهولت ارتباطات بین المللی و استفاده از وسایل ارتابط جمعی در سطح گسترده در قرن کنونی، تبلیغات و ضرورت توجه به آن را مطرح ساخته است. گرچه اولین اثر تبلیغاتی شناخته شده در جهان به سه هزار سال پیش تعلق دارد که در شهر طبس یونان بدست آمده است و حاوی اعلان پاداش برای دستگیری برده ای بر روی کاغذ پاپیروس است. اما تبلیغات به مفهوم امروزی آن از قرن هفدهم و هیجدهم زمانی که شهرنشینی همزمان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و افزایش تولید انبوه رایج شد، به عنوان یکی از ضرورت های ارتباطی در جهان مطرح گردید. در اواسط قرن ۱۷ روزنامه مرکوری Mercuries به صورت هفتگی در انگلستان به چاپ می رسید و اولین آگهی معرفی قهوه در سال ۱۶۵۲ و شکلات ۱۶۵۷ و چای ۱۶۵۸ میلادی در این روزنامه منتشر شد و اولین آگهی که ایجاد رقابت بین کالا را شروع کرد در ۱۴ سپتامبر ۱۷۱۰ میلادی در روزنامه تاتلر در آمریکا شروع شده که به معرفی یک نوع دارو پرداخته بود. گرچه پیش از این روزنامه بوستن در ۲۴ آوریل ۱۷۰۴ میلادی در آمریکا اقدام به درج آگهی نمود. درج آگهی تبلیغاتی در ایران از سال ۱۲۶۷ هجری قمری یعنی ۱۴ سال پس از انتشار اولین روزنامه کشور (کاغذ اخبار) و ۱۵ سال پس از رواج کاربرد آگهی در مطبوعات غربی رایج شد و برای اولین بار درج آگهی در روزنامه اطلاعات در دهه اول قرن ۱۴ هجری شمسی آغاز شد. شروع درج تبلیغات تجاری به معنای واقعی آن در سال ۱۳۲۵ شمسی در روزنامه کیهان بوده است.
نقش تبلیغات در توسعه اقتصادی
commerce-ads-iran.jpgامروزه تبلیغات به عنوان یک صنعت در دنیا شناخته شده است. این صنعت در دنیا به تولید کننده انگیزه کاری می دهد و تبلیغات سالم می تواند بازار سالم ایجاد کند. به قول کارشناسان اگر کالایی کیفیت خوبی نداشته باشد هر قدر هم که تبلیغات جذاب و خوبی داشته باشد نمی تواند به نتیجه برسد. یعنی شاید با تبلیغات بتوان یک بار خریدار را وادار به خرید کرد ولی برای همیشه نمی توان این کار را کرد. این کیفیت است که تعیین کننده نهایی است.
امروزه تبلیغات به عنوان یک ضرورت در جامعه ایران مطرح است که به معرفی کالاها و تولیدات و در خدمت برآورده ساختن نیازهای ضروری زندگی انسان قرار دارد تبلیغات باید در خدمت رونق بخشیدن به حرکت چرخ های اقتصادی یا شناساندن محصول و … باشد.
تبلیغات در حقیقت زبان و وسیله ارتباط بنگاه اقتصادی و جامعه است و قطع تبلیغات به نوعی مرگ کالا محسوب می شود که اگر ناآگاهانه، تقلیدی، سفارشی، و با دید غیرکارشناسی و غیرتخصصی انجام شود، چاهی است که کالا و صاحبش را در خود فرو می کشد، برعکس یک تبلیغ خوب ابتدا توجه مخاطب را جلب و سپس او را بدان محصول علاقمند می کند. تبلیغ گسترده و علمی باعث می شود که کالای ایرانی در برابر رقیب خارجی بازار بیشتری بیابد و به فروش برسد و کارخانه دار با شکست مواجه نگردد و جامعه نیز مواجه با خیل عظیم بیکاران نشود. نقش تبلیغات و آگهی در دنیای تجارت این است که خریدار و فروشنده را به هم نزدیک تر کرده و باعث ایجاد ارتباط گردد. دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که تبلیغات در بعضی مواقع تأثیر قابل ملاحظه ای در افزایش سطح زندگی مردم داشته است. زیرا تبلیغات در مردم انگیزه های فراوانی برای خرید کالا ایجاد می نماید و تمایل به خرید کالا را در بسیاری از مردم تقویت کرده و این امر باعث می گردد تا مردم برای بدست آوردن دستمزد درآمد بیشتر میزان کار و تلاش خود را افزایش دهند تا بتوانند احتیاجات ضروری و نیمه ضروری خود را تأمین و حتی کالاهای لوکس و تجملی خریداری نمایند که این امر باعث رونق کسب و کار و تجارت و اشتغال و کاهش بیکاری می گردد. به نوعی تبلیغات باعث بازگشت سرمایه و جاری شدن خون در رگ تولید و حیات اقتصادی کشور می گردد. دکتر علی اکبر فرهنگی استاد مدیریت و ارتباطات می گوید: از تبلیغات می توان به خوبی برای اطلاع رسانی بازار گشایی و پاسخ دادن به نیازهای مصرف کنندگان استفاده کرد. اما در عین حال باید از مصرف زدگی و مصرف گرایی لجام گسیخته پرهیز کرد و از تبلیغات برای استقرار شرایط انسانی و عقلانی و ایجاد روابط منطقی استفاده کرد.
تبلیغ در مردم آگاهی، ایجاد کرده و آنها را علاقمند و تشویق به خرید می نماید و نیز در خرید هوشیارتر می کند. تبلیغ و تبلیغات می تواند در بالا بردن توسعه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه نقش بسزایی داشته باشد. نکته ای که باید در تبلیغات به آن توجه کنیم این است که تبلیغ یک منبع کسب اطلاعات و صرفه جویی در وقت برای مصرف کننده و راهی برای رسیدن به یک هدف نهایی پیام دهنده می باشد. از طرف دیگر تبلیغ راهی برای رساندن پیام به دیگران از طریق ایجاد روابط منطقی به منظور تغییر دگرگونی در بینش، تفکر، خواسته ها رفتار می باشد. به این نکته توجه داشت که تبلیغات صنعت و حرفه ای است که اگر صحیح به آن پرداخته شود می تواند ایجاد اشتغال بسیار بالایی را داشته باشد و برای افرادی که در این رشته مشغول به فعالیت می باشند و از سوی دیگر باعث رشد تولید و صنعت ملی و توسعه اقتصادی می گردد و تولیدات غیرنفتی را بالا می برد زیرا سبب ایجاد رقابت صحیح می شود و خود این موضوع به امر صادرات به جهت بالا رفتن کیفیت نیز کمک کرده و مشاغل جدیدی را ایجاد می کند. تبلیغات یک صنعت عظیمی است که از علوم متفاوتی شامل: روانشناسی، مردم شناسی، جامعه شناسی.
رفتار شناسی، مدیریت سازمانی، اقتصاد، مدیریت صنعت علوم مرتبط با تولید، بسته بندی، گرافیک، طراحی، نقاشی، حسابداری و … که هر کدام در محل عملیاتی خود بسیار مهم و اثرگذار می باشند بهره می گیرد و تبلیغات تجاری یک جز لازم برای اقتصاد ممالکت می باشد. تبلیغ سبب رونق اقتصادی، رونق اجتماعی، ایجاد شغل، تحول در بازار، سیر تکامل اجتماعی و بالا رفتن فرهنگ مصرف صحیح می گردد.
امروزه تبلیغات در غرب در دو بعد مطرح است تبلیغاتی که به عنوان پروپاگاندا نام می برند و به تبلیغات سیاسی و اجتماعی معروف است هیچ انگیزه تجاری و سود مادی در آن نهفته نیست صرفاً دنبال منافع معنوی یا سیاسی است. نوع دیگر تبلیغات تجاری یا Advertising به معنی آگاهی دادن است. بازاریابی و تبلیغ هر دو برای فروش بیشتر، مستمر و صحیح فعالیت می نمایند. حفظ نگهداری مخاطبین (مشتریان) جلب مشتریان جدید، آگاهی صحیح و منطقی دادن به آنها از وظایف تبلیغات است. در حقیقت تبلیغات یک منبع کسب اطلاعات و صرفه جویی در وقت برای مصرف کننده می باشد.
مدیران و مجریان تبلیغ باید به شاخصه های مهم انتشار یک پیام توجه کنند حوزه انتشار پیام، زمان انتشار پیام، ابزار انتشار پیام، موقعیت انتشار و تکرار پیام های تبلیغی از جمله این شاخصه های مهم تبلیغی است، یک تابلو تبلیغاتی با پیام جذاب و هزینه ای اندک می تواند از بسیاری از مشخصه های یک پیام ارتباطی برخوردار باشد به شرط آن که از ویژگی های بهینه بهره مند گردد.
البته باور کردنی نیست که سالانه شرکت های تولید کننده کالا و خدمات در سطح بین المللی و سطح ملی چه رقم بالایی هزینه می کنند تا به جمعیت میلیاردی ساکن دهکده جهانی بقبولانند که آنچه تولید کرده اند همانی است که خواسته اند. بسیار بیش از آنکه شرکت های عظیم تولید کننده کالاهای مصرفی تابلوهای تبلیغاتی عریض و طویل خود را به چشم جهانیان بنمایانند این شعار کشف شده بود که همیشه حق با مشتری است. یک آژانس تبلیغاتی موظف است در سطح وسیعی به فعالیت های تحقیقی دست بزند مانند بررسی خصوصیات مختلف بازار، تجزیه و تحلیل بازار از نظر اقتصادی، تخمین وسعت بازار، بررسی موقعیت شرکت مورد نظر در صنعت، گروه بندی مصرف کنندگان بر اساس مقدار مصرف چگونگی مصرف، عادات موثر در مصرف، استفاده از روش های مناسب تبلیغ از جمله هدایای تبلیغاتی فیلم ها، طرح ها و پوسترهای تبلیغاتی و نیز برنامه ریزی و زمان بندی انجام تبلیغات با راههای برقراری رابطه موثر با مصرف کنندگان می باشد.
در یکی از تعاریف تبلیغات بازرگانی عبارت است از پیش بینی و تهیه پیام های سمعی و بصری که در ازاء پرداخت بهای نشر یک یا چند عامل تبلیغاتی به اطلاع مردم رسانیده شود. این پیام ها حامل خبری از خصوصیات و امتیازات یک کالا یا خدمت با یک فکر یا شیوه عمومی خواهند بود که اطلاع از آنها موجب افزایش فروش کالا یا استقبال عمومی از خدمت و فکر مورد نظر است. علاوه بر این در عمر مصرف و تولید انبوه بخش مهم یا هدف تبلیغات مطلع کردن مردم نسبت به تازه های تولید است و هدف اصلی آن معرفی یک کالا و فروش آن است. هزینه تبلیغات یک هزینه سربار نیست و تبلیغات خرج خودش را در می آورد. نقش آگهی در دنیای تجارت این است که خریدار و فروشنده را به هم نزیدک کند. یک آگهی خوب ابتدا توجه مخاطب را جلب و سپس او را بدان محصول علاقمند می کند. استفاده از یک عنصر هنری واحد، بیشترین تأثیر را دارد به خصوص در آگهی های کوچک که جا و فضا، ارزش بیشتری دارد. وقتی که همه اطلاعات جمع آوری شد باید آن اطلاعات را به منظور تدوین یک استراتژی فروش تحلیل کنید. یک شرکت طراحی آگهی باید به مواردی چون جلب نظر مشتری، نفع مشتری انگیزه خریدار و خرید توجه کند. در این زمینه باید از نیازهای عقلانی و احساسی هر دو استفاده شود.
در یک تعریف تبلیغات تجاری نوعی از ارتباطات است که با هدف معرفی جلت توجه و یا تشویق نسبت به کالا، خدمت، نیاز مؤسسه و یا آموزه ای از سوی شخص حقیقی یا حقوقی معینی با استفاده از وسایل گوناگون خطاب به توده گروه و یا فرد انجام می شود. اگر کارخانه ای تولید بالا داشته باشد اما از طریق ارائه محصول و بازار و تعیین بازار مصرف و آشنا کردن مشتریان با محصول جدید در برنامه کاری خود قرار ندهد موفق نخواهد شد. در تبلیغات باید منافع ملی، مصالح ملی، آموزش، جلت مشارکت های عمومی را در روند توسعه در نظر گرفت تبلیغات باید دائمی، مستمر و با ظرافت باشد نه مقطعی و در موقع بحران.
عمده ترین اهداف تبلیغات می تواند به شرح ذیل باشد:
الف- آشنایی مخاطب با کالا
ب – ایجاد تصور خاص مثبت در او نسبت به کالا و ترغیب او به مصرف آن. برای بدست آوردن و انجام رساندن هر یک از این مراحل به طور کامل باید اطلاعات لازم را از طریق تحقیقات بدست آورد. اطلاعات درباره این که:
- چه باید گفت (محتوای پیام)
- چگونه باید گفت (ابزار و شرایط تبلیغ)
- اثر چه بوده است (تأثیر تبلیغ)
ما باید در تبلیغ نشان بدهیم دوستی هستیم که برای کمک آمده ایم تا برای تحمیل عقیده خود. به قول ایزنهاور که در حدود ۵۰ سال قبل گفت: بزرگترین جنگی که در پیش داریم نبرد برای تسخیر افکار انسان هاست. سیسرو خطیب و سیاستمدار رومی در مورد تأثیر پیام گفته است: اگر می خواهی مرا متقاعد کنی باید اندیشه های مرا بشناسی احساس مرا حس کنی و با کلماتی که من حرف می زنم، حرف بزنی.
این نکته را نیز در نظر داشت که تبلیغ هنر، علم و صنعت است.
دکتر علی محمد اربابی در کتاب تبلیغات تجاری از انتشارات دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی سال ۱۳۵۰ می گوید: تبلیغ شامل پیام های دیداری، گفتاری است که از طریق وسایل تبلیغاتی با پرداخت وجه مردم را به طریقی به یک نوع محصول یک خدمت، یک فکر و … علاقمند می نماید و یا تبلیغات به کلیه اشکال ترغیب عمومی برای ایجاد تقاضا و بازار اطلاق می گردد که به واسطه آن، افکار و تمایلات مردم را تحت تأثیر قرار داده، مردم را به خرید کالا یا خدمت مورد نظر مبلغان تشویق می نماید.
فروش فوری و رضایتبخش تولیدات اولین هدف تبلیغات است. بنابراین آگهی باید گویا باشد. برای این که جلب توجه نماید. عنوان آگهی باید قوی و موثر باشد. مخصوصاً باید دید با چه نوع عنوان و عکسی می توان مردم را تحت تأثیر قرار دهد. در نوشتن آگهی باید از تکرار و ذکر جملات مکرر و کلمات زاید و بی فایده خودداری نمود. آگهی ها باید حاوی پیشنهاد تازه و ایجاد حیثیت و شهرت کند. ویلیام وایت یکی از نویسندگان آمریکا طی یک سلسله مقالات در سال ۱۹۵۰ در مجله معروف “فورچون” چاپ کرد و بعدها همان کتاب “آیا کسی گوش می دهد؟” را منتشر نمود می گوید: هیچ مؤسسه ای نمی تواند تنها با تعریف و تمجید و نشر آگهی های توخالی به جایی برسد و اعتماد و تفاهم مردم را جلب کند. جلب تفاهم در صورتی امکان پذیر است که مؤسسه با طبقات مردمی که با آن سروکار دارند موضوعات مورد علاقه مشارکت نزدیک داشته باشد. زیرا تجربه مشترک تنها پایه و اساس محکم و استوار برای ایجاد تفاهم است. در هر کاری باید ارزشهای انسانی را ملحوظ و مورد نظر داشت تا بتوان در فکر و قلب و مغز دیگران نفوذ کرد.
تبلیغات بازرگانی باید به عامل رونق تجارت و صنعت، ارتقاء کیفی تولید و کاهش قیمت قلمداد شود اما به نظر متخصصان علوم اجتماعی نیز به نوعی شستشوی مغزی قلمداد می شود. تبلیغات در بسیاری مواقع عادت به مصرف برخی از کالاهای غیرضروری را دامن زاده و باعث از خود بیگانگی افراد می گردند. از آثار زیانبار دیگر تبلیغات و تهاجم تبلیغاتی دگرگون ساختن الگوی مصرف جامعه است. تبلیغات مصرف گرایی و مصرف مازاد بر احتیاج را دامن می زند که نتیجه آن از دست رفتن امکان پس انداز و عدم آینده نگری است. نتایج دیگر آن چشم و همچشمی، فخر فروشی، سطحی نگری و جایگزین کردن معیارهای مادی به جای معیارهای اخلاقی و معنوی است و شکاف بیش از پیش طبقات و تمایزات اجتماعی و طبقاتی را به دنبال دارد. از دیدگاه انتقادی باید گفت، تبلیغات فعالیتی است که در آن بازاری ایجاد می کند تا به هر طریقی که ممکن باشد مردم را فریب دهند یا مصرف گرایی را ترویج کنند. هزینه لازم برای تبلیغات از یک سو قیمت تمام شده کالا را افزایش می دهد و از سوی دیگر منجر به افزایش کمیت تولید و در نتیجه کاهش هزینه تولید می گردد و نیز ایجاد رقابت ممکن است منجر به افزایش کیفیت گردد. تبلیغات شرکت های فراملیتی در کشورهای در حال توسعه به زیان این کشورهاست. به عنوان نمونه به دلیل وجود نداشتن یا ناکار آمد بودن مقررات و محدودیت های تبلیغات در کشورهای در حال توسعه باعث گردد که در این کشورها تمایل به مصرف کالاهای غیرضروری افزایش یابد، صنایع داخلی آنها لطمه بیند و الگوی مصرف آنها به نحو غیراصولی مشابه الگوی کشورهای مرفه گردد.
اطلاع رسانی می تواند اصلی ترین اهداف تبلیغات باشد. تبلیغات عموم مردم را مطلع می سازد تا به عنوان مثال بطور صحیح رانندگی کنند و قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت نمایند. در مصرف آب و برق صرفه جویی نمایند. در حفظ و حراست از محیط زیست بکوشند. در جهت کاهش آلودگی هوا قدم بردارند و به جای مراجعه حضوری به ادارات از پست وسایل ارتباطی دیگر استفاده نمایند. همچنین تبلیغات می تواند در خدمت توسعه توریسم و جهانگردی، تشویق به صادرات، بازارگشایی و پاسخ به نیازهای مصرفی منطقی، حفظ و تداوم حیات تولید کنندگان کشور باشد. تبلیغات همچنین به فرهنگ تعلیم و تربیت، ثبات تولید، استاندارد کردن محصول جلوگیری از نوسان قیمت ها، توسعه تکنولوژی، پیشرفت سطح زندگی، تولید انبوه و مصرف انبوه کمک می کند. تبلیغات ممکن است برای مصرف کننده وسایلی فراهم آورد که در وقت و انرژی خود، در رفع نیازمندیهایش صرفه جویی کند. آزادی انتخاب و اختیار او را آسانتر کند و از میزان آزمایش و خطای او بکاهد. از طرفی درآمد حاصله از امور تبلیغات بازرگانی برای مؤسسات گرداننده وسایل ارتباط جمعی و مطبوعات رقم قابل توجهی را تشکیل می دهد. بدون این درآمدها تصور کنید که روزنامه ها یا مجلات، رادیو تلویزیون چگونه می توانند وضعیت اقتصادی شغلی خود را تثبیت نمایند. بدون داشتن چنین درآمدی، مطبوعات مجبور خواهند بود که از طریق دیگری به حیات خود ادامه دهند. معمولاً یکی از راههای کسب درآمد بیشتر افزایش نرخ مطبوعات می باشد که در چنین حالتی مصرف کننده بایستی پول بیشتری بپردازد و یا قلم روزنامه خود را در اختیار گروه و یا مؤسساتی بگذارد که امکان دارد حیات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جامعه ای را به خطر بیندازند. به هر حال شکی نیست که تبلیغات بازرگانی یکی از عوامل موثر و مفید اجتماعی می باشد و مؤسساتی که از طریق تبلیغات بازرگانی مراحل موفقیت را پیموده و بر پیروزی بزرگی نائل گردیده اند بسیار بوده و چه بسار بدون وجود آنها تکنولوژی امروز هم موجود نبود و بشر قرن معاصر از مزایای امروزی برخورداری نداشت.
دیدگاه انتقادی در مورد تبلیغات این است امروزه جوامع تحت تأثیر تبلیغات تجاری به خرید کالاهای غیرضروری تشویق و ترغیب می شوند. “و افراد در این جوامع که به “جوامع مصرف” موسوم شده است ناچار می شوند تحت تأثیر تبلیغات تجاریی که از طریق روزنامه ها، مجله، رادیو تلویزیون ها، سینماها و آگهی های گوناگون دیواری آنها را تعقیب می کند، کالاهای بیشتری خریداری کنند.
بدیهی است که افراد برای تأمین این همه نیازهای مصنوعی و سرگرم کننده باید درآمد بیشتری نیز بدست آورند تا قادر باشند قوه خرید خود را بالا ببرند. ولی از آنجا که کسب درآمد بیشتر نیازمند کار بیشتر است، خود را مجبور می بینند که ساعت های زیادتری کار کنند و احتمالاً بجای یک شغل یک یا چند شغل دیگری پیدا کرده تا بتوانند بهای کالاهای مصرفی را که بیشتر به طور قسطی خریداری می کنند به موقع بپردازند. بدون تردید افراد با کار بیشتر چه از لحاظ جسمی و چه از لحاظ روحی، خسته تر و فرسوده تر می شوند و شور نشاط زندگی را از دست می دهند. از فراغت و آسایش واقعی محروم شده، نسبت به وضع اجتماعی خود و اطرافیان خویش بی اعتنا و بی توجه می شوند. در نتیجه آنها نمی توانند از حقوق سیاسی خود بهره برداری کنند، مسئولیت های اجتماعی خویش را انجام دهند و با همکاری دیگران آینده بهتری را بسازند. در چنین شرایطی تبلیغات بازرگانی بطور غیرمستقیم، هدف های تبلیغات سیاسی را که حفظ و گسترش سازگاری و محافظه کاری است تأمین می کنند.
صرف نظر از معایبی که برای تبلیغات بر شمردند باید به این نکته توجه داشت که تبلیغات تجاری، نیروی مهاجم و خلاقی است که با تشویق میل عمومی به مصرف، به فروش کالا کمک می کند و عامل محرکه ای در گردش چرخ های اقتصاد جهانی به شمار می رود. در واقع تبلیغات تجاری فرایندی پویاست که همگام با تغییرات اجتماعی و تحولات سیاسی – اقتصادی، هر روز شکل تازه ای پیدا می کند. افزایش سطح دانش عمومی، رشد فکری و نیز سلیقه و ذوق مردم از یک سو و افزایش سطح درآمد و جمعیت، رغبت به مصرف و بهتر زیستن از سوی دیگر، تبلیغات تجاری را شدیداً تحت تأثیر قرار داده است. شرکت ها با انجام تبلیغات تجاری، هدف های چهارگانه ای را دنبال می کنند. نخست این که سعی می کنند میزان مصرف مشتریان خود را افزایش دهند. دوم اینکه در صدد جلب مشتریانی جدید بر می آیند که رسیدن به این هدف از طریق جلت نسل جوان، جلب مشتریانی که خریدار محصولات شرکت نیستند و جلب مشتریان رقبا امکان پذیر است. سومین هدف شرکت زنده نگاه داشتن نام مؤسسه و چهارمین هدف مبارزه با عقاید مخالف شرکت یا مؤسسه است. از دیگر مزایای تبلیغات تجاری افزایش حجم مبادلات است و نیز عاملی در توسعه فن آوری است. چرا که موفقیت در بازار به ارائه کالاهای دارای کیفیت مناسب بستگی دارد. تا مشتریان بالقوه ای که با تبلیغات برای خرید محصول شرکت به صورت بالفعل درآمده اند به صورت مشتریان دائمی شرکت باقی بمانند.
از دیگر مزایای تبلیغات تجاری، افزایش تقاضای مشتریان است. هر قدر سرعت فروش کالا بیشتر شود قدرت تولید محصولات نیز افزایش می یابد. سرعت فروش از راه ارتباط با انبوه مشتریان میسر می شود که در گوشه و کنار جهان پراکنده هستند.
جان منیاردکینز اقتصاددان مشهور انگلیسی می گوید: “اشتغال کامل مستلزم مصرف کامل است و مصرف کامل نیز مستلزم شناساندن محصول به متقاضی است. “از دیگر مزایای تبلیغات تجاری، ایجاد رقابت بین تولید کنندگان است که به تبع آن کیفیت محصول بهبود می یابد در واقع تولید کنندگان برای از دست ندادن بازار، همواره درصدد افزایش کیفیت محصول خود نسبت به شرکت رقیب هستند.
تبلیغات تجاری همچنین حق انتخاب مشتری را برای خرید کالا افزایش می دهد. در این شرایط متقاضی به راحتی به اطلاعات مربوط به کالا دست می یابد و دست به انتخاب می زند. همچنین با ایجاد اعتماد در مصرف کنندگان در دراز مدت توزیع کالا نیز آسانتر می شوند زیرا با اطمینانی که مصرف کننده نسبت به مارک کالا پیدا می کند تولید کننده قادر است حتی بسیاری از محصولات خود را پیش فروش کند.
تبلیغات می تواند در افزایش منظم توانایی خرید مردم و نیز گردش سرمایه ها موثر باشد. تبلیغ میل عمومی مصرف کنندگان را برای خرید افزایش می دهد و باعث می شود مشتریان برای دستیابی به کالاهای جدید مورد نظر خود بکوشند تا درآمد بیشتری کسب کنند. اگر تولید کننده مجاز به آگهی کردن محصول خود نباشد علاوه بر مشکلاتی که برای خریداران به جهت بی اطلاعی از کالا و خدمات ایجاد می شود تولید کننده نیز رغبتی برای سرمایه گذاری نشان نمی دهد. همچنین اشتغال کامل عوامل تولید فراهم نمی شود و با افت درآمد قدرت خرید کاهش می یابد. بطورکلی تبلیغات تجاری یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصادی به شمار می رود و ابزاری است برای تسریع گردش سرمایه و پیشرفت صنعت.
این در حالی است که به همین میزان ضد تبلیغ می تواند مخرب باشد. تبلیغات سویی که برای پسته و خرمای ایران در جهان صورت می گیرد تولید کنندگان ایرانی را با مشکلات زیادی مواجه می کند.

فهرست منابع و مآخذ:
۱- تبلیغات بازرگانی، نگارش عزیز سلاحی – عباس تکیه – انتشارات مدرسه عالی بازرگانی – تهران ۱۳۵۱
۲- از تبلیغات تجاری چه می دانیم؟ تألیف و گردآوری: دکتر مهرداد راستگو – تهران – نشر آیندگان، ۱۳۸۰
۳- تئوری و عمل در روابط عمومی و ارتباطات – تألیف علی میر سعید قاضی – تهران – نشر مبتکران۱۳۷۰
۴- فرهنگ تبلیغات تألیف محمدرضا محمدی فر – انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۷۷
۵- آگهی های تجارتی و روشهای آن تألیف جلیل مسعودی – تهران – مدرسه عالی بازرگانی ۱۳۵۰
۶- تبلیغات تجاری نوشته علی محمد اربابی – تهران – انتشارات دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی ۱۳۵۰
۷- مجموعه مقالات نخستین همایش و نمایشگاه صنعت تبلیغات ایران نیز اداره کل تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی – چاپ اول ۱۳۷۹
۸- نشریه شرکت سهامی بیمه البرز – شماره دوم مرداد ۱۳۷۸
۹- تبلیغات تجاری و از خود بیگانگی انسانی، دکتر کاظم معتمدنژاد و مجله رسانه – شماره ۲ – تابستان ۱۳۶۹
۱۰- مجله رسانه فصلنامه تحقیقاتی و مطالعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی – شماره ۳ پائیز ۱۳۷۴
۱۱- تبلیغات، سفید، سیاه و خاکستری – دکتر پرویز شعار غفاری مجله رسانه سال ۱۳۷۳
۱۲- مدیریت تبلیغات از دید بازاریابی – مؤلف: دکتر محمد محمدیان – تهران – انتشارات حروفیه – چاپ اول مرداد ۱۳۷۹
منبع: نشریه تحقیقات روابط عمومی – شماره ۳۴



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

کتاب الکترونیکی امام علی صدای عدالت انسانی,Imam Ali ebook

imam-ali

جرج جرداق مسیحی یا مسلمان ؟

جرج جرداق حدود سال ۱۹۲۶ میلادی در جدیده مرجعیون واقع در جنوب لبنان در یک خانواده مسیحی چشم به جهان گشود. پدر و مادرش منتسب به یک قبیله یمنی بادیه نشین بودند و نسبت به مسائل فرهنگی، علمی و ادبی و آموزش اهتمام خاصی داشتند. آنان به حضرت علی (ع) بسیار ارادت می‏ورزیدند و بر سر درب خانه خود، سنگی را نصب کرده بودند، که روی آن جمله لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار حک شده بود. برادر بزرگش به نام فواد جرداق شاعر و زبان شناس بزرگ لبنان بود، که تالیفات زیادی دارد.

جرج جرداق دوره ابتدایی را در شهر خود به پایان رسانید، سپس به بیروت که یکی از مراکز مهم آموزش عربی محسوب می‏شد، عزیمت نمود. او با نبوغ ذاتی، علاقه و شوق به کسب علم و تلاش شبانه روزی، پیشرفت فوق‏العاده‏ای در تحصیل داشت. از دوازده سالگی با تشویق برادر بزرگش به مطالعه نهج البلاغه پرداخت و بخش‏های زیادی از این کتاب را حفظ کرد. جرج جرداق در سنین کودکی همواره با قرآن و نهج البلاغه مانوس بود و مدام آنها را مطالعه می‏کرد.

بیش از سیزده سال نداشت، که اولین اثر خود را به صورت نمایشنامه‏ای منظوم، در رابطه با آداب دوستی نوشت. در سن هفده سالگی که در دبیرستان تحصیل می‏کرد، کتابی تحت عنوان عن الموسیقی و کتاب دیگری به نام الفیلسوف نوشت و منتشر ساخت. این کتاب‏ها مورد استقبال بسیاری از نویسندگان برجسته عرب، مثل دکتر طه حسین قرار گرفت و به عنوان کتاب درسی برای دانشجویان دوره‏های عالی کشور مصر تعیین شد.

جرج جرداق بعد از پایان تحصیلات، تدریس ادبیات و فلسفه اسلامی را در دانشگاه بیروت بر عهده گرفت و ضمن تدریس به عنوان نویسنده با مطبوعات عربی و هم چنین با رادیو تلویزیون لبنان همکاری داشت. علاوه بر این شعر می‏سرود و اشعارش از حیث زیبایی، وزن و موسیقی ممتاز بود، به طوری که بسیاری از خوانندگان مشهور عرب، اشعار جرج جرداق را برای آوازهای معروف و ماندگار خود بر می‏گزیدند.

جرج جرداق در نویسندگی روش تازه‏ای انتخاب کرد، که از لحاظ ظرافت، تصویرگری، عمق و تاثیرگذاری، شیوه‏ای جدید و تازه بود و به همین دلیل است که بسیاری از آثار این نویسنده توانا، به زبان‏های دیگر ترجمه و منتشر شده است. این استاد آزاده علاوه بر مقالات علمی و برنامه‏های رادیویی و تلویزیونی، بیش از سی کتاب ارزشمند تالیف کرده است. کتاب‏های جرج جرداق متنوع و در زمینه‏های قصه، تاریخ، هنرهای نمایشی، نقد و بررسی، مفاسد آمریکا و دو مجموعه شعر می‏باشد.

یکی از مهم‏ترین آثار جرج جرداق که آن را در ۲۸ سالگی نوشته کتاب امام علی، صدای عدالت انسانی است، که در سال ۱۹۵۸ میلادی انتشار یافت. این کتاب در پنج جلد تدوین گردیده است و انتشار آن به عنوان یک حادثه عظیم در جهان اندیشه اسلامی، نظر بزرگان شیعه و سنی را به خود جلب نمود.

استاد توفیق ابراهیم درباره این کتاب می‏نویسد: این کتاب عالی‏ترین شاهکاری است، که به جهان عرب اهداء گردیده و بزرگترین خدمتی است، که به لبنان و میراث عرب شده است. هنگامی که از جرج جرداق سوال می‏کنند، که انگیزه‏اش از تالیف این کتاب چه بوده؟ وی پاسخ می‏دهد: من معتقدم که اختلاف زیادی بین اسلام و مسیحیت وجود ندارد، انسانیت، همه ادیان را در یک نقطه جمع می‏کند. همه ادیان در واقع یک دین هستند و اختلاف بین ادیان، در حقیقت ناشی از اختلاف زمانی و شرائط حاکم بر زمان‏های مختلف است. او ادامه می‏دهد: در دوران کودکی موقعی که از مدرسه خارج می‏شدم، زیر درخت بلوط می‏نشستم و به حفظ کردن سوره‏های قرآن و خطبه‏ها و مواعظ امام علی (ع) می‏پرداختم، با چنین حال و هوایی چگونه می‏توانستم، درباره نهج البلاغه چیزی ننویسم، در حالی که قانون اساسی دل‏انگیز نهج البلاغه، مهم‏ترین متون فلسفی و ادبی عرب را که هر دانشجویی به آن نیاز دارد، در خود جای داده است. از آغاز تحصیل در مدرسه و دانشگاه، با این موضوع آشنا و مانوس بودم و دریافتم که علیرغم آن چه نویسندگان معروف مانند عفاد و دیگران درباره امام علی (ع) نوشته‏اند، درباره زندگی امام علی (ع) تحقیق برجسته‏ای انجام نگرفته و نویسندگان تنها به اثبات حقانیت او در ولایت و خلافت پرداخته‏اند، لذا این انگیزه در من بوجود آمد که درباره نهج البلاغه فکر کنم و به چیزی که دیگران، از پرداختن به آن باز مانده‏اند، بپردازم و…

بعضی از آثار جرج جرداق، درباره حضرت علی (ع) و نهج البلاغه، که به زبان فارسی ترجمه شده است عبارتند از:
۱ – امام علی (ع) صدای عدالت انسانی، توسط سید هادی خسروشاهی و مرحوم استاد مصطفی زمانی در شش جلد.
۲ – شگفتی‏های نهج البلاغه، توسط فخرالدین حجازی.
این دانشمند متعهد و آزاداندیش، هم اکنون در منطقه شرقی بیروت زندگی می‏کند، منطقه‏ای که به عنوان یک منطقه بسته مسیحی، معبر هیچ مسلمانی نمی‏باشد، شخصیت بزرگی را در دل خویش پرورش داده است، که حقیقت جوئی، همه مرزها را در برابرش فرو ریخته است. جنگ ویرانگر سال‏های اخیر بیروت، این پایگاه فرهنگی و ادب عرب را به ویرانه‏ای مبدل کرده و بیروت شرقی و غربی را با حصاری خونین، از هم جدا ساخته است، اما در وراء همین مظلومیت هایی که بر مسلمانان رفته، چشمه هایی از انصاف و عشق، در دل جرج جرداق‏ها تراویده است، که علی (ع) را چونان خورشیدی می‏بینند، که بر همه انسان‏ها لازم است، از پرتو نور و حرارتش بهره گیرند و گرم شوند.
جرج جرداق درباره امام خمینی (ره) می‏نویسد:
در عظمت شخصیت این بزرگ، هیچ تردیدی ندارم، در واقع ایشان با ویژگی‏های بارز خویش، جهان اسلام و عرب را، با اقدامات آزادی خواهانه و نهضت اسلامی خود، که اینک همه پایتخت‏های جهان اسلام و عرب را درنوردیده، تحت تاثیر قرار داده است.
امام خمینی (ره) نیروی عظیمی در ایجاد خود باوری در انسان‏ها بودند. او اندیشه‏ای آزاد و گسترده داشت، که ملت و امتی را در جهت برقراری حکومت عدل الهی رهنمون ساخت.
امام خمینی (ره) در مدت کوتاهی توانست میراث عظیمی از خاطرات، عواطف، آمادگی‏ها و روحیات انقلابی به یادگار گذارد.
تعدادی دیگر از آثار و داستانهای تاریخی جرج جرداق، عبارتند از:
۱ – ابونواس.
۲ – آوارگان.
۳ – اسطوره عرب.
۴ – داستانها و دختر شیطان.
۵ – درباره شعر ادبی.
۶ – شیطان در پرده.
۷ – صلاح الدین.
۸ – عرب و اسلام.
۹ – فتنه‏های پاریس.
۱۰ – قصیده‏ها و یاران.
۱۱ – قطره‏ها و کاخها.
۱۲ – قلب شیر.

دانلود کتاب فرمت PDF : علی صدای عدالت انسانی

دانلود کتاب برای موبایل : علی صدای عدالت انسانی





چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

مهم ترين بعد عدالت در حکومت امام علي (ع)

روشن است كه هدف از خلقت بشر، رشد و تعالي خود اوست، و تحقق اين هدف نيز بدون تشكيل حكومت اسلامي ميسر نيست، و حتي با تشكيل حكومت اسلامي هم، در صورتي هدف مزبور، محقق مي شود كه ساختار اداري آن حكومت، براساس عدل و احسان پي ريزي شده باشد؛ چرا كه رشد و تعالي انسان ها، در سايه ظلم و ستيز به دست نمي آيد. اميرمؤمنان علي(ع)، در موارد متعددي به جايگاه و ارزش و اهميت عدالت اشاره كرده و مي فرمايد: «همانا برترين بندگان نزد خدا، امام عادل است.»1 و نيز مي فرمايد: «العدل اساس به قوام العالم؛2 از اركاني كه عالم هستي بر آن استوار است، عدالت مي باشد.» و در جاي ديگري مي گويد: «ما عمرت البلاد بمثل العدل؛3 هيچ چيزي مثل عدالت، شهرها را آباد نمي كند.» به نظر امام همام عدالت زينت ايمان بلكه سر ايمان است4.

در بعد اجتماعي به تأثير و جايگاه والاي عدالت توجه داده مي فرمايد؛ «افضل الجهاد كلمه عدل عند امام جائر؛5 با فضيلت ترين مبارزه، سخن گفتن از عدالت در برابر حاكم ستمگر است.»

زيرا به نظر وي حيات و زندگي فردي و اجتماعي انسان به عدالت منوط و مربوط است و در انديشه علوي عدالت مايه حيات و زندگي است6. زيرا اگر جامعه اي بخواهدحيات طيبه پيدا كند و شهرهايش آباد گردد و آحاد انساني آن، زندگي شايسته اي داشته باشند، بايد رهبران آن جامعه، عادل و نيكوكار باشند و افراد جامعه نيز بايد با جان و دل عدالت و رهبريت دادگرانه رهبرانشان را بپذيرند.

 

نسبت عدالت با احسان

علي(ع) درباره احسان و نسبت آن با عدالت در مواردي اشاره داشته است. پيش از بررسي ديدگاه وي در اين باره مي كوشيم تا نظر آن حضرت را درباره جايگاه و اهميت احسان به دست آوريم. وي در سخني گرانبها خطاب به جابربن عبدالله انصاري صحابه پيامبر(ص) مي فرمايد: «اي جابر! اركان دين و دنيا، بر چهار چيز استوار است: 1-عالم و دانشمندي كه علم خود را به كار گيرد؛ 2-ناداني از فراگيري سرباز نزند؛ 3-سخاوتمندي كه در كار نيك، بخل نورزد و نيازمندي كه آخرتش را به دنيا نفروشد. پس هرگاه عالم، علمش را ضايع كند(و به آن عمل ننمايد)، جاهل از فراگيري علم، خودداري كند، و زماني كه بي نيازان از نيكي، بخل ورزند، نيازمندان آخرت را به دنيا مي فروشند. اي جابر! كسي كه نعمت فراوان خداوند به او روي آورد، نياز مردم به او بسيار خواهد بود. در اين حال، آن كس كه وظيفه خود را در برابر اين نعمت هاي خداداد انجام دهد، به دوام و بقاي نعمت خويش كمك كرده است. و آن كس كه چنين نكند آن ها را در معرض زوال و نابودي قرار داده است.»

وي بخشش و احسان و عفو را از نشانه هاي مؤمن برشمرده و مي فرمايد: «از علامت متقين، بخشش ستمكار (پشيمان) و عطا كردن به آن كه محرومش كرده است مي باشد.»

در كلام حضرت، جود و احسان، يكي از چهارركن دين و دنيا شمرده شده است. اين عبارت، بيانگر آن است كه اگر در جامعه ديني، از جود و احسان خبري نباشد، دين آن جامعه ناقص خواهد بود خصوصا اين كه عفو و احسان در جامعه يكي از بهترين راه هاي تربيت و هدايت بشر، و از مهم ترين راه هاي پيش گيري از جرم و جنايت است. بي حكمت نيست كه ما در متون ديني، مطالب فراواني درباره عفو و احسان داريم كه پاداش بسيار زيادي را براي افراد نيكوكار نويد داده اند.چنان كه از خطبه صفات متقين پيداست، حضرت علي(ع) عفو و احسان را از صفات متقين برشمرده اند و خود آن حضرت نيز در اين زمينه، از پيش گام ترين انسان ها بود، به حدي كه در چند مورد، از سوي خداوند سبحان، در شأن ايشان آيه نازل شده كه به بعضي از آن آيات اشاره مي شود:

1- ايثار جان خود، براي حفظ رسول گرامي اسلام(ص)

«و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد»7

2- احسان و بخشش انگشتر خود به سائل

«انما وليكم الله و رسوله و الذين ءامنوا الذين يقيمون الصلوه و يؤتون الزكوه و هم ركعون»8

3- احسان و نيكي در حق مسكين، يتيم و اسير

«و يطعمون الطعام علي حبه مسكينا و يتيما و اسيرا¤ انما نطعمكم لوجه الله لانريد منكم جزاء و لاشكورا»9

آيات فوق، علاوه بر اين كه شخصيت اميرمؤمنان علي(ع) براي جهان اسلام معرفي مي كند، مطلب بسيار مهم ديگري را هم به ما گوشزد مي نمايد و آن اين كه بقاي رسالت و حفظ شريعت اسلام، مديون احسان و ايثار جان علي(ع) در آن شب است كه حضرت حاضر شد در جاي نبي گرامي اسلام(ص) بخوابد و حضرت رسول، جان سالم به در ببرد و رسالت خود را به جهانيان عرضه كند. گرچه در حوادث ديگري چون جنگ احد و جنگ خندق هم حضرت علي(ع) با فداكاري و احسان خويش از كيان دين و رسالت دفاع كرد، به حدي كه نواي «لافتي الا علي لاسيف الا ذوالفقار» از منادي غيب در مورد آن حضرت به گوش رسيده است.

بنابراين، با درنظرگرفتن سخنان گوهربار حضرت امير(ع)، درخصوص ارزش وجايگاه عدل واحسان در جامعه اسلامي، اگر جامعه اي بخواهد براركان مستحكم استوار باشد و به عنوان جامعه فاضله و مدينه طيبه به شمار آيد، بايد دردرجه اول به اهميت و نقش عدل و احسان درتكامل جامعه پي ببرد و دردرجه دوم، اين دو امر مهم را به عنوان يكي از اهداف مهم، نصب العين خويش قرار دهد.

 

عدل واحسان درساختار اداري حكومت اسلامي

عدالت درحوزه انديشه وگفتار بسيار فراخ و درحوزه عمل بسيار تنگ است.اين تنگنا درحوزه عمل سياسي و اجتماعي خود را بيشتر نشان مي دهد. با اين همه اميرمؤمنان آن چنان دراجراي عدالت كوشيد تا جان برسر آن نهاد. وي دربرنامه ريزي وعمل اجتماعي و سياسي درزمان حكومت خويش به رعايت عدالت فرمان و خود به شدت به آن پاي بند بود. درادامه به بخشي از رفتار و عمل سياسي آن حضرت اشاره خواهيم داشت.

1- عدالت در احقاق حق

حكومت، بدون رعايت عدالت و احقاق حق، بي ارزش تر از كفش وصله دار است.

عبدالله بن عباس مي گويد:«درمنزل ذي قار بر اميرمؤمنان(ع) وارد شدم، درحالي كه حضرت مشغول وصله كردن كفش خود بود! به من فرمود:«قيمت اين كفش چقدر است؟» گفتم:بهايي ندارد. فرمود:«به خدا سوگند همين كفش بي ارزش برايم از حكومت برشما محبوب تراست، مگر اين كه با اين حكومت، حقي را به پا دارم و يا باطلي را دفع نمايم...» 10

اين كلام نوراني حضرت، بيانگر آن است كه احقاق حق و دفع باطل، هدف اصلي حكومت آن حضرت بوده است. از اين كلام عرشي مي توان اين گونه بهره گرفت كه اگر درحكومتي عدالت اجرا نگردد و حق به حق دار نرسد، آن حكومت هيچ ارزشي نخواهد داشت.

2- عدالت درتقسيم بيت المال

حضرت علي(ع) دربرابر افرادي كه دراجراي عدالت مورد ايراد قرارگرفت، فرمود:«آيا به من دستور مي دهيد كه براي پيروزي خود ازجور و ستم درحق كساني كه برآن ها حكومت مي كنم، استمداد جويم؟!

به خدا سوگند، تا عمر من باقي و شب و روز برقرار و ستارگان آسمان درپي هم طلوع و غروب مي كنند هرگز به چنين كاري دست نمي زنم. اگر اموال از خودم بود به طور مساوي درميان آن ها تقسيم مي كردم تا چه رسد به اين كه اين اموال، اموال خداست (و متعلق به بيت المال). آگاه باشيد بخشيدن مال درغير موردش تبذير و اسراف است. اين كار ممكن است دردنيا باعث سربلندي انجام دهنده آن شود. ولي درآخرت موجب سرافكندگي وي مي گردد. (احياناً) درميان مردم (دنياپرست) گرامي اش مي نمايد، ولي نزد خداوند خوارش مي سازد، هيچ كس مال خويش را در غير راهي كه خداوند فرموده مصرف نكرده و به غيراهلش نسپرده جز اين كه سرانجام خداوند او را از سپاس گذاري آنان محروم ساخت و محبتشان را متوجه ديگري نمود. پس اگر روزي پايش بلغزد و به كمك آنان نيازمند گردد بدترين رفيق و ملامت كننده ترين دوست خواهند بود.»

از اموري كه موجب خشم و نفرت ملت، درهرحكومتي مي شود و مايه نابودي حكومت خواهد بود، بي عدالتي و تبعيض درساختار اداري حكومت است كه اين امر به صورت تدريجي موجب پيدايش تحولات و دگوگوني هايي درحكومت ها مي شود. حاكمان ستم پيشه با رعايت نكردن عدالت، خون ملت ستم ديده را به جوش آورده و ريشه خود را با دست خود قطع خواهند نمود كه از جمله آن ها مي توان به حكومت ظالمانه خاندان پهلوي اشاره كرد. بنابراين، افرادي كه مسئوليت تقسيم هزينه و بودجه هاي كلان كشور را دارايند، بايد دقت زيادي بخرج دهند؛ چرا كه مسأله مال، امر محسوس و چشم گيري است و آثار زيان بار بي عدالتي دراين امر، خيلي زود آشكار مي شود و ملت را نسبت به سيستم اداري كشور، بلكه به اصل اسلام بدبين مي كند كه در اين برهه از زمان، خطرناك ترين چيزي كه انقلاب شكوهمند ما را تهديد مي كند، همين امر مهم است. گرچه سفارش رهبران ارزشمند اين است كه ما نبايد كارهاي مسئولان را به پاي انقلاب حساب كنيم؛ ولي اين كلام را تنها خواص از جامعه درك مي كنند كه تعدادشان بسيار اندك است. شايد عده اي درمقابل مطلب مذكور، بگويند: اگر دراعطاي بيت المال، مساوات رعايت گردد، اين امر موجب خروش گروهي مي شود كه انتظارات بيش تري از حكومت دارند كه نتيجه اين امر، موجب به خطر افتادن حكومت خواهد شد، ولي درجواب اين گروه بايد گفت: اولا، تعداد اين گونه افراد متوقع، درهر جامعه اي بسيار اندك است. ثانياً، رعايت مساوات، خواسته فطري افراد هرجامعه مي باشد. ثالثاً، حفظ حكومت نمي تواند عدم مساوات و ظلم برمردم را توجيه كند؛ يعني، عدالت بايد رعايت شود گرچه افرادي دراين راه فدا شوند كه عين همين قضيه را درحكومت عدل علي (ع) مي يابيم. و نيز كلام گهربار آن حضرت كه درهمين بخش نقل شد، بهترين دليل برصحت مدعاي ماست. پس برما لازم است كه هم از سيره عملي حضرت و هم از كلام نوراني او دراجراي عدالت، درس بياموزيم و عملاً درجامعه پياده كنيم. واگر خواستيم ببينيم ساختار اداري كشورما دراجراي عدالت دراعطاي بيت المال، چه قدر به سيره حضرت علي (ع) نزديك است، بايد ببينيم آيا متصديان امور در اعطاي بيت المال، بين مردم عادي و اقوام و خويشان خود تبعيضي قائل مي شوند، يا خير؟ جواب اين سوال را بايد از زبان مردم شنيد، و با بازرسي دقيق و پنهاني پي به واقعيت موجود برد؛ اما وقتي حضرت امير(ع) دربرابر خواست بيش از سهم برادرش عقيل از بيت المال قرار گرفت، اين گونه فرمود: «سوگند به خدا! اگر شب را بر روي خارهاي گزنده بيدار به سر برم! و يا در غل ها و زنجيرها بسته و كشيده شوم، برايم محبوب تر است از اين كه خدا و رسولش را روز قيامت، در حالي ملاقات كنم كه به بعضي از بندگان ستم كرده و چيزي از اموال دنيا را غصب نموده باشم.

چگونه بايستي ستم روا دارم، آن هم براي جسمي كه تار و پودش به سرعت به سوي كهنگي پيش مي رود (و از هم مي پاشد) و مدت هاي طولاني در ميان خاك ها مي ماند. سوگند به خدا! «عقيل» برادرم را ديدم كه به شدت فقير شده بود و از من مي خواست كه يك من از گندم هاي شما را به او ببخشم.

كودكانش را ديدم كه از گرسنگي موهاي شان ژوليده و رنگشان بر اثر فقر دگرگون گشته گويا صورتشان با نيل رنگ شده بود.

«عقيل» باز هم اصرار كرد و چند بار خواسته خود را تكرار نمود، من به او گوش فرا دادم! خيال كرد من دينم را به او مي فروشم! و به دلخواه او قدم بر مي دارم و از راه و رسم خويش دست مي كشم! (اما من براي بيداري و هوشياري او) آهني را در آتش گداختم، سپس آن را به بدنش نزديك ساختم، تا با حرارت آهن عبرت گيرد ناله اي هم چون بيماراني كه از شدت درد مي نالند سرداد و چيزي نمانده بود كه از حرارت آن بسوزد، به او گفتم: هان اي «عقيل»! زنان سوگمند در سوگ تو بگريند! از آهن تفتيده اي كه انسان آن را به صورت بازيچه سرخ كرده ناله مي كني! اما مرا به سوي آتشي مي كشاني كه خداوند جبار با شعله خشم و غضبش آن را برافروخته است! تو از اين رنج مي نالي و من از آتش سوزان نالان نشوم؟!»

اين برخورد سازنده اميرالمؤمنان (ع) با برادرش عقيل، مي تواند براي متصديان امور و مسئولان ادارات و نهادهايي كه بيت المال در اختيار آن ها قرار دارد بهترين الگو باشد. نكات ارزنده اي در اين سيره عملي حضرت وجود دارد؛ نكات مهمي كه هر يك از آن ها مي تواند به عنوان راهكار در تحقق عدالت در ساختار اداري جامعه مثمرثمر باشد.

نكته اول: فلسفه سوگند حضرت اميرمومنان (ع): با يك نگاه سطحي، در نهج البلاغه خواهيم ديد، حضرت علي (ع) براي هر چيزي سوگند ياد نمي كند، بلكه در موارد بسيار مهم و حياتي سوگند ياد مي كند؛ مثلا در پايان خطبه 224 مي فرمايد: «به خدا سوگند! اگر اقليم هاي هفت گانه را با آنچه در زير آسمان هاست به من دهند كه خداوند را با گرفتن پوست جوي از دهان مورچه اي نافرماني كنم هرگز نخواهم كرد.»

آري، معصيت خداوند، نزد حضرت بسيار مهم است. از اين روست، كه حضرت سوگند فوق را ياد مي كند، بنابراين، از سوگند حضرت در اول خطبه مذكور، در مي يابيم كه آن حضرت چه قدر براي رعايت مساوات بين مردم ارزش قائل است.

نكته دوم: نقش ايمان به حسابرسي روز قيامت در تحقق عدالت و جلوگيري از ظلم در جامعه: اين نكته كه در كلام حضرت به صراحت مشهود است، پيام بسيار مهم و سازنده اي را براي رهبران و متصديان امور جامعه در بردارد و آن اين كه بهترين راهكار تحقق عدالت و ريشه كن كردن ظلم در جامعه، بالا بردن اعتقاد و ايمان متوليان امور به حسابرسي روز قيامت است.

ظلم بر بندگان خدا از گناهان بزرگ است و براساس هواي نفس و شهوت حيواني از انسان سر مي زند. چنان كه حضرت امير (ع) در اين باره مي فرمايد: «و ما من معصيه شيء الا ياتي في شهوه ؛ 12 هيچ گناهي از گناهان يافت نمي شود جز اين كه با تمايلات و غرايز حيواني انسان سازگار است.»

يادآوري مرگ، از راه هاي نابودي شهوات است. همان گونه كه علي ع مي فرمايد: «الا فاذكروا هادم اللذات و منقص الشهوات و قاطع الامنيات عند المساوره للاعمال القبيحه؛ 13 به هوش باشيد نابود كننده لذات و برهم زننده كام يابي ها و قطع كننده آرزوها (مرگ) را بسيار ياد كنيد در هنگام تصميم بر گناه.»

بنابراين، سردمداران و واليان امور آناني كه قلبشان براي تحقق عدالت، در ساختار اداري كشور مي طپد، بايد به اين امر مهم و حياتي توجه ويژه نموده و تدبيري اخذ نمايند تا به هر طريق ممكن اعتقاد و ايمان متصديان امور به قيامت، و حسابرسي در آن روزي را كه حضرت امير (ع)، اظهار ترس مي كند، بالا برده، تا با ارتقاي ايمان آنان، مردم از جور آنان در امان مانده و لذت شيريني اجراي عدالت را بچشند.

اما يكي از راه هاي ارتقاي ايمان مسئولان و امانت داران بيت المال و ايجاد تقوا و ترس الهي در دل آن ها، برگزاري جلسات پند و نصيحت و جلسات تذكر و انذار است. چنان كه حضرت امير(ع) در سخناني بدين معنا اشاره مي فرمايد: «پند و موعظه و تذكر، موجب حيات قلوب و تطهير از زنگارهاي گناه است و انسان را به درجه باتقوايان مي رساند.» 14

آري، اين راه مذكور، برگرفته از سيره عملي حضرت امير ع است كه به استانداران و فرمانداران و متصديان امور حكومت دستور مي دادند تا با يادآوري مرگ و معاد مواظب اعمال خود باشند، تا بي عدالتي اي از آن ها سر نزند.

در همين زمينه مولا علي (ع) در سخني به مالك اشتر مي فرمايد: «اي مالك! ... باد دماغت را فرو بنشان، حدت و شدت و قدرت دست و تيزي زبانت را در اختيار خودگير! و براي جلوگيري از اين كار مخصوصا توجه به زبانت داشته باش كه (سخني بدون فكر نگويي)... هرگز حاكم بر خويشتن نخواهي بود جز اين كه فراوان به ياد قيامت و بازگشت به سوي پروردگار باشي. 15

و به كارگزاران بيت المال فرمود: «ولا تدخروا انفسكم نصيحه ؛ 16 از نصيحت خوش خودداري مكنيد.»

نكته سوم: قوميت گرايي بزرگ ترين مانع اجراي عدالت در ساختار اداري كشور: حضرت علي (ع) با برخورد قاطع و عادلانه خود با برادرش عقيل كه متقاضي سهم بيش تري از بيت المال بود، درس مهمي به عمال و خزانه داران بيت المال داده است كه اميدواريم، اين درس عملي حضرت در جامعه ما به مرحله اجرا در آيد. ان شاء الله.

از مسائلي كه موجب بدبين كردن افراد جامعه، نسبت به حكومت وقت مي شود، قوميت گرايي و تبعيض بين خويشاوندان و ديگران در تقسيم بيت المال است مگر آن كه پاي امتياز به حق در كار باشد. البته اين مساله در حكومت هايي كه براساس اجراي عدالت پي ريزي شده اهميت بيش تري دارد؛ چون انتظارات مردم در چنين جامعه اي بيشتر از جوامع ديگر است. از اين رو، بي عدالتي در اين گونه جوامع بسيار سريع تنفر ايجاد مي كند و پايه هاي حكومت را به لرزه در مي آورد.

نكته چهارم: ديدگاه حضرت علي (ع) درباره مبارزه با قوميت گرايي: با توجه به اين كه سرچشمه قوميت گرايي وتبعيض، پيروي از هواهاي نفساني است، بايد سعي شود ابتدا سرچشمه آن را خشك كرد تا تبعيض ريشه كن گردد؛ اما راه خشكاندن سرچشمه، يعني نابود كردن هواهاي نفساني را بايد از مردي آموخت كه هواي نفساني را در دست خود اسير كرده است. و جرات عرض اندام به نفس را نداده است. در نتيجه، بي عدالتي و تبعيض و قوميت گرايي را از ريشه نابوده كرده است؛ اما راه مبارزه با هواهاي نفساني كه در برخورد حضرت علي ع با برادرش عقيل مشاهده مي شود، يادآوري عذاب روز قيامت است كه حضرت علي (ع) با داغ كردن برادرش، به او فهماند، اگر تو طاقت آتش دنيايي را نداري، چه طور من طاقت آتش خشم الهي را داشته باشم؟ و حال اين كه اين دو قابل قياس نيستند. بنابراين يكي از راه هاي پيشگيري از قوميت گرايي در ساختار اداري كشور، تقويت ايمان و اعتقاد به حسابرسي روز قيامت در دل متصديان امور است؛ اما راه تقويت چنين ايمان و اعتقادي در نكته دوم قبلا مورد بحث قرار گرفت.

راه مبارزه با تبعيض خواهي و بي عدالتي مراجعان، در درجه اول، تذكر و يادآوري است. در صورت عدم پذيرش و اصرار به خواستن بي عدالتي، برخورد قاطع و جدي است كه ما اين برخورد را در مورد درخواست عقيل از حضرت علي (ع) كاملا مي توانيم مشاهده كنيم و از اين برخورد، درس سازندگي بياموزيم.

نكته پنجم: رعايت عدالت تا كجا؟: از عوامل بي عدالتي و تبعيض در ساختار اداري كشور، توجيه كردن هاي غيرقانوني است. مبناي توجيه گران اين است كه در بعضي از موارد، عدالت بايد فداي احسان شود؛ مثل اين كه براي رفع محروميت و گرسنگي عده اي، بايد تبعيض صورت گيرد.

حال ببينيم ديدگاه وحي ناطق، اميرمومنان علي (ع) در اين باره چيست؟

با دقت در برخورد حضرت علي (ع) با برادرش عقيل، مي توان دريافت كه حضرت امير (ع) با اينكه مي ديد كودكان برادرش، در گرسنگي سخت به سر مي برند، حاضر نشد مرتكب بي عدالتي گردد و حق ديگران را براي رفع گرسنگي، به برادرزاده هاي خويش بدهد؛ به تعبير ديگر، حضرت حاضر نشد عدالت را فداي احسان نمايد؛ چرا كه احسان با مال و حق ديگران، احسان نخواهد بود؛ چون احسان آن است كه انسان از مال و حق خود بدون انتظار اجر و مزد، به ديگران ببخشد نه اينكه از حق ديگران بگيرد و به كسي ببخشد.

بنابراين، جامعه اي كه خود را پيرو سنت و سيره علي بن ابي طالب (ع) مي داند و به اين پيروزي افتخار مي ورزد، شايسته است، با تاسي از سيره حيات بخش آن حضرت باب هرگونه توجيه گري را در ارتكاب بي عدالتي و تبعيض ببندد؛ چرا كه اگر باب توجيه گري در ساختار اداري جامعه باز گردد، ديگر كسي مزه عدالت را نخواهد چشيد. البته تذكر اين نكته لازم است كه حكومت اسلامي و واليان امور براي رفع هر نوع محروميت و گرسنگي، بايد از راه قانوني اين مشكل را حل كنند و نگذارند عده اي در جامعه در اثر فقر و گرسنگي به هلاكت برسند. واليان و حاكمان مي تواند از راه هاي گوناگوني نظير تشويق كردن ثروتمندان به احسان و يا تاسيس مراكز سرويس دهي به محرومان جامعه و يا در اختيار قرار دادن ابزار كار و درآمد، فقر را از جامعه ريشه كن كنند.

گفتني است كه در اين امر مهم، بايد بسيار دقيق و كارشناسانه عمل شود، تا نكند محروميت زدايي منجر به محروم پروري گردد، كه اگر اين چنين شود، روحيه تلاش و كوشش از سنگر اقتصادي رخت بر مي بندد و در نتيجه، جامعه براي پذيرش استثمار بيگانگان آماده مي شود و تمام هستي ملت بر باد خواهد رفت. آن چنان كه در عصر كنوني در بسياري از كشورهاي مستعمره بيگانگان، شاهد اين قضيه هستيم. بنابراين، محروميت زدايي اي مورد قبول است كه ملت و جامعه را به سوي استقلال اقتصادي پيش ببرد.

خلاصه سخن در بحث عدالت در بيت المال: اول، رعايت عدالت در تقسيم بيت المال، منافاتي با سياست و سياستمداران اسلامي ندارد؛ دوم، عدالت به هيچ وجه فداي چيز ديگر نخواهد شد؛ سوم، قوميت گرايي، از عوامل نابودي عدالت در جامعه است؛ چهارم، از راه هاي تقويت عدالت خواهي در جامعه، بالا بردن سطح معنوي جامعه است، تا ملت و مسئولان با ياد قيامت و عذاب دردناك صحراي محشر، از هرگونه ظلم و بي عدالتي پرهيز نمايند.

 

ويژگي حاكمان و مجريان عدالت از ديدگاه حضرت علي(ع)

تاريخ زندگي بشر، نشان دهنده متجاوز بودن عده كثيري از انسان هاست. اگر حكومتي بخواهد در ساختار اداري اش، عدالت را تحقق بخشد، بايد علاوه بر تقويت بنيه معنوي جامعه، به اجراي قوانين و احكام الهي بپردازد.

بنابراين، انتخاب حاكمان براي تحقق بخشيدن عدالت در تمام عرصه هاي اجتماع، از موضوعات بسيار بااهميت است؛ زيرا سلامت ادارات و نهادها متكي بر سلامت قوه حاكمه است. همان گونه كه سلامت اجتماع و امنيت جامعه متوقف بر سلامت و عدالت در قوه حاكمه مي باشد.

اكنون بايد ببينيم حاكمان از ديدگاه حضرت علي(ع) (آن امام عادل) بايد داراي چه ويژگي هايي باشند، تا بتوانند عدالت واقعي را در جامعه پياده كنند. آن حضرت اين معنا را در نامه اش به مالك اشتر اين چنين مي فرمايد: «اي مالك!... از ميان مردم برترين فرد در نزد خود را براي حكم راني و قضاوت برگزين؛ از كساني كه 1- مراجعه فراوان، آن ها را در تنگنا قرار ندهد 2- برخورد مخالفان با يكديگر او را به خشم و كج خلقي واندارد 3- در اشتباهاتش پافشاري نكند 4- بازگشت به حق، هنگامي كه براي آن ها روشن شد، بر آن ها سخت نباشد 5- طمع را از دل بيرون كرده باشد؛6- در فهم مطالب، به اندك تحقيق بدون بررسي لازم اكتفا نكند 7- از همه كس در شبهات محتاط تر باشد 8- در يافتن و تمسك به حجت و دليل از همه مصرتر باشد 9- با مراجعه مكرر شكايت كنندگان، كمتر خسته شود 10- در كشف امور شكيباتر از همه باشد؛ 11- به هنگام آشكار شدن حق در فصل خصومت از همه قاطع تر باشد 12- از كساني كه ستايش فراوان آن ها را فريب ندهد و تمجيدهاي بسيار، آنان را متمايل به جانب مدح كننده نسازد.

البته اين افراد بسيار اندكند. (اما وظيفه تو در مورد قضاوت):

1- با جديت هرچه بيشتر قضاوت هاي قاضي خويش را بررسي كن 2- در بذل و بخشش به او سفره سخاوت را بگستر، آن چنان كه نيازمندي اش از بين برود و حاجت و نيازي به مردم پيدا نكند 3- از نظر منزلت و مقام آن قدر مقامش را نزد خودت بالا ببر كه هيچ كدام از ياران نزديكت، به نفوذ در او طمع نكند، و از توطئه اين گونه افراد در نزد تو در امان باشد. (و بداند كه موقعيتش از او بالاتر نيست كه بخواهد از او شكايتي بكند.)

در آن چه گفتيم با دقت بنگر! چرا كه اين دين اسير دست اشرار و وسيله هوسراني و دنياطلبي گروهي بوده است.»17

نكته اول: مقام قضات: با نگاهي به صدر و ذيل كلام حضرت كه فرمود: «اي مالك! برترين فرد نزد خودرا براي قضاوت برگزين» و نيز فرمود: «از نظر مقام و منزلت، آن قدر مقام قاضي را نزد خودت بالا ببر كه هيچ كدام از ياران نزديك، به نفوذ در او طمع نكنند» مي توان دريافت كه، مقام قضاوت، از مهم ترين مقام ها در جامعه است.

نكته دوم: سخت گيري در گزينش قضات: با توجه به شرايط دوازده گانه اي كه حضرت براي انتخاب قضات مطرح نمودندو با توجه به تعبير آن حضرت كه فرمود: «افراد داراي شرايط دوازده گانه بسيار اندك اند»، بايد بدانيم كه گزينش قضات كار بسيار سختي است؛ چون در جامعه، كمتر افرادي پيدا مي شوند كه شرايط دوازده گانه را دارا باشند.

نكته سوم: تربيت قضات: از مواردي كه مراكز تعليم و تربيت قضات بايد به آن همت به ورزند، توجه به همين پيام گهربار حضرت امير(ع) است كه به آنها مي گويد: «قضاتي تربيت كنيد كه شرايط دوازده گانه را دارا شوند، سپس به امر قضاوت مشغول شوند.» راستي آيا مراكز پرورش قضات در جامعه ما اين گونه قاضي تربيت مي كنند؟ اميدواريم پاسخ اين پرسش مثبت باشد.

نكته چهارم: عوامل انحراف قضات: با توجه به كلام حضرت عواملي كه موجب منحرف شدن قاضي مي شود عبارت است از: 1- خشمگين شدن؛ 2- پافشاري كردن بر اشتباه؛ 3- طماع بودن؛ 4- بررسي دقيق نكردن؛ 5- عدم رعايت احتياط در موارد شبهه ناك؛ 6- عدم تمسك به بينه؛ 7- عجولانه برخورد كردن؛ 8- فريب مداحان را خوردن.

نكته پنجم: عوامل موفقيت قضات در اجراي عدالت: حضرت علي(ع) عواملي را به عنوان عوامل موفقيت قاضي بر مي شمارد كه از آن جمله است: 1- خشمگين نشدن2- عدم پافشاري بر اشتباه 3- در كشف حقايق شكيبا بودن 4- طماع نبودن 5- رعايت احتياط در مورد مشكوك 6- اصرار به يافتن حجت و بينه بر حق 7- سخت نبودن بازگشت به حق در صورت آشكار شدن حق 8- فريب مداحان و چاپلوسان را نخوردن 9- قاطعيت در احقاق حق و اجراي عدالت 10- عدم اكتفا به بررسي اندك؛ 11- عدم خستگي در اثر مراجعات مكرر مردم.

نكته ششم: وظيفه ولي امر مسلمين درباره قضاوت: با نگاهي به سخنان اميرالمؤمنين(ع) مي توان دريافت كه ولي امر مسلمين در خصوص قضاوت، وظايف زير را به عهده دارد: بررسي دقيق احكام صادره حكام و قضات؛ تأمين مالي قضات تا رفع نيازمندي ها؛ تأمين معنوي، (بالا بردن مقامشان نزد خود).

نكته هفتم: سلامت قوه حاكمه مديون دو امر مهم: گماردن بازرسان دقيق؛ تأمين مادي و معنوي قضات.

بنابراين، نخست بايد قضات را تأمين كرد، آنگاه قضاوتشان را به دقت بررسي كرد، تا آنان دريابند كه همه كارهاي شان تحت كنترل قرار دارد.

 

احسان در ساختار اداري از ديدگاه حضرت علي(ع)

حضرت علي(ع) در نامه خود به مالك اشتر فرمود: «اي مالك!... قلب خويش را نسبت به ملت خود مملو از رحمت و محبت و لطف كن و همچون حيوان درنده اي نسبت به آنان مباش كه خوردن آنان را غنيمت شماري! زيرا آنها دو گروه بيش نيستند: يا برادران ديني تواند، يا انسان هايي هم چون تو، گاه از آن ها لغزش و خطا سر مي زند. ناراحتي هايي به آنان عارض مي گردد. به دست آنان عمداً يا به طور اشتباه كارهايي انجام مي شود (در اين موارد) از عفو و گذشت خود آن مقدار به آنها عطا كن كه دوست داري خداوند از چشم پوشي و عفوش به تو عنايت كند؛ زيرا تو مافوق آنها و پيشوايت مافوق تو و خداوند تو را زمامدار قرار داده است! امور آنان را به تو واگذار كرده و به وسيله آنان تو را آزمايش نموده است... از منت بر رعيت به هنگام احسان بپرهيز؛ زيرا منت، احسان را باطل مي سازد.»18

از عواملي كه تحكيم بخش پايه هاي حكومت است، «عفو و احسان» مديران و مسئولان نسبت به مردم مي باشد. بنابراين، بر مديران و متصديان امور است كه با به كار بستن سخنان ارزشمند حضرت امير(ع)، نيكي و احسان به مردم را سرلوحه مديريت و كارگزاري خود قرار دهند؛ چرا كه از فوايد مهم احسان، اميدوار كردن مردم به حكومت و حاكمان است. اگر حكومتي از پشتوانه حمايت برخوردار باشد، هيچ بيگانه اي جرأت هجوم آوردن به آن را نخواهد داشت كه نمونه آنرا در كشور عزيزمان شاهد بوده و هستيم. افزون بر فايده مزبور، از فوايد ارزشمند ديگر احسان در ساختار كشور، تحقق يافتن فرهنگ عفو و احسان در ميان مردم است كه اگر چنين چيزي در اجتماع محقق شود، ريشه بسياري از جنايات و بي عدالتي ها خشكانده خواهد شد، و جامعه به سوي تكامل پيش خواهد رفت.

 

 

1- نهج البلاغه، كلام، ش .163

2-بحارالانوار، ج 78، ص .83

3-مستدرك الوسائل، ج2، ص .310

4-بحارالانوار، ج 78، ص .80

5-نهج البلاغه، كلمات قصار .374

6-غررالحكم.

7-بقره(2)، آيه .207

8-مائده(5)، آيه.55

9-انسان(76)، آيه هاي 8 و .9

12-همان، خطبه .176

13- همان، خطبه .99

14-همان، نامه 31، خطبه 85 و .222

15- همان، نامه .53

16- همان، نامه .51

17- همان، نامه .53

18- همان، نامه .53



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

عدالت در اندیشه علی

اهمیت حفظ توازن و تعادل در تمام امور از مطالبی است كه در قرآن كریم و احادیث و سخنان فرزانگان دین و دانش جلب نظر می كند. واژه هایی از قبیل: وسط، عدل، اقتصاد، وزن، استقامت، قسط یا مشتقاتی از این گونه لغات، مفهوم و معنای مشابهی را ارائه می نماید.

الگوهای بارز عدالت
نام مقدس مولای متقیان آن چنان با عدالت در آمیخته كه علی، عدالت را تداعی می كند و عدالت علی را، و عدالت همواره آمیزه زندگی علی(ع) بود و در فرجام نیز در راه اجرای عدالت و گسترش قسط، شهد شهادت نوشید (1) تا آن جا كه گفته اند: «و قتل فی محرابه لشده عدله، در محراب عبادتش به خاطر عدالت شدیدش كشته شد» البته باید به این نكته اشاره كرد كه از نظر امام، معیار تشخیص عدالت افراد، مطابقت درون با بیرون و عمل با گفتار می باشد. (2)

عدالت در بیان علوی
امام(ع) عدل را با معانی ای نظیر، انصاف (3)، مراعات حق (4)، میزان (5)، هماهنگی و راستی (6)، قرار دادن هر چیز در جای خود (7)، نام می برد.

ارزش عدالت
امیرمؤمنان(ع) در مقام تبیین ارزش و جایگاه عدالت در پاسخ پرسشی درباره این كه آیا ارزش عدالت برتر است یا ارزش بخشش؟ بر این باور است كه ارزش عدالت بیشتر است و دو دلیل برای آن ذكر می كنند: .1 «عدالت هر چیزی را در جای خود می نهد، در حالی كه بخشش آن را از جای خود خارج می سازد.» (8) در عدل استحقاق های طبیعی و واقعی در نظر گرفته می شود، برخلاف جود كه سبب می شود جامعه مانند بدن مریض كه یك عضو آن درست كار نمی كند اعضای دیگر، فعالیت های خود را متوجه اصلاح او كنند و بهتر این است كه جامعه چنین حالتی را نداشته باشد، «عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالی كه بخشش، گروه خاصی را شامل می شود»، عدالت قانونی عام همانند چهار راهی است كه همواره باید از آن بروند برخلاف جود كه حالتی است استثنایی و نمی شود برای آن حساب باز كرد(9)
«فالعدل اشرفهما و افضلهما» پس عدالت شریفتر و برتر از جود است.
علامت این نوع تفكر این است كه مسایل اجتماعی بر مسایل فردی تقدم دارد و اصالت با اجتماع است نه فرد، به عبارت دیگر، همیشه باید به مسائل اجتماعی نگاه كلان داشت نه نگاه جزیی و فردی.

عدالت در قانونگذاری
عدالت در بعد حقوق و قانونگذاری در حكومت علوی به معنای جلوگیری از استنباط تبعیض آمیز از قانون بود، زیرا اگر این جریان در اسلام رشد می كرد و وجهه شرعی به خود می گرفت خطری بس بزرگ بود. از جمله مواردی كه در این رابطه می توان برشمرد، اقدام خوارج بود كه با سوءاستنباط از آیات قرآنی، نظامی حقوقی را ترسیم كردند كه اشخاص گناهكار در زمره كافران قرار گرفته و براساس آن از حقوق اجتماعی خود محروم شوند. و امام علی(ع) در برابر چنین استنباط های ناروایی ایستاد و در رد خوارج به سیره نبوی استدلال كرد. (10)

عدالت قضایی و قانونگذاری
عدالت قضایی به این معناست كه بعضی از انسان ها حقوق دیگر افراد جامعه را زیر پای می گذارند، در نتیجه نیاز به داوری عادلانه و ممانعت از تضییع حقوق انسان ها در جامعه پدید می آید. این نیاز تنها با نیروی عدالت حقوقی و قضایی مرتفع می شود. (11)
یكی از مصادیق آن، عدالت در كیفر و پاداش است، مقصود از اجرای عدالت آن است كه از آن جا كه جرم، نوعی ظلم و جفا به حقوق مردم و خارج ساختن مسیر عادی و طبیعی امور و نقض حقوق فردی و اجتماعی به حساب می آید بایستی كسانی را كه به خود جرات می دهند و حقوق دیگران را پایمال می كنند به مجازات رساند و متنبه ساخت و حقوق پایمال شده افراد را به آنان بازگرداند.(12)

عدالت اقتصادی
عدالت اقتصادی با مباحث توزیع، گره خورده و هر جا سخن از عدالت اقتصادی است ذهن ما متوجه روش های عادلانه در توزیع درآمدها می شود. سخنان امام علی(ع) نیز ناظر بر این مساله است: «من و تبعیض؟ من و پایمال كردن عدالت؟ اگرهمه اموال عمومی كه در اختیارم است مال شخصی خودم بود و می خواستم آن را تقسیم كنم، هرگز تبعیض روا نمی داشتم تا چه رسد كه مال، مال خداست و من امانتدار خدایم.» (خطبه 621)
در حكومت علوی عدالت در اخذ مالیات (مانند زكات)، اجرای صحیح آن می باشد. اعتماد به مردم و جلب مشاركت آنان از طریق اتخاذ روش خود ارزیابی و خود تشخیصی در كنار اخلاق و رفتار پسندیده عاملان زكات و رعایت دقیق قوانین توسط آنان، از موارد عدالت در اخذ مالیات می باشد. (نامه، 35)

آثار عدالت از نگاه امام
تقسیم عادلانه قدرت بین طبقات مردم و توزیع عادلانه ثروت بین اقشار متفاوت انسان ها و اعطا و اعتبار منزلت و موقعیت اجتماعی مناسب به طبقات توده ها، سبب پایداری و استحكام بنیه وجودی جامعه است «عدالت باعث استواری مردم است.(13) به وسیله عدالت بین اجزاء و افراد اجتماع صلح و دوستی رواج می یابد. «عدالت اجتماعی، عامل اصلاح مردم است.»(41)
كاركرد عدالت در جامعه ایجاد الفت و همسازی است. یك گروه را با گروه دیگر همساز و هماهنگ می كند، یك بخش را با بخش دیگر الفت می دهد، یك صنعت را با صنعت دیگر هم مقصد می سازد و بالاخره یك قشر را برای قشر دیگر قابل تحمل می نماید: «عدالت دلپذیر و عامل الفت است.» (51)
و دولت ها در سایه دادگری است كه می توانند پایدار باشند: «دوام دولت ها به برپایی سنت های عدالت است.» (16) و بالاخره عدالت اجتماعی داروی شفابخش و عمرافزای حیات جامعه می باشد. «عدالت زندگی است.» (17) آثار ارزشمند عدالت در تنظیم جامعه موجب می شود كه امام از مؤمنان بخواهد كه به دشمن خود ستم نكنند و نسبت به آن كه دوست دارند به گناه آلوده نشوند. (خطبه/ 391)
عدالت با حد خوردگان: امام بر این باور است كه باید حقیقت اسلام عملی شود اگر كسی گناه كرده باید به همان مقدار مجازات شود ولی این مجازات و گناه سبب محروم شدن او از حقوق شهروندی و سهمیه اش از بیت المال نمی شود.
اجرای عدالت در مورد حیوانات: نه تنها امام عدالت را درباره انسان ها مورد تأكید قرار داده است بلكه در مورد حیوانات نیز از رعایت عدالت غفلت نكرده است. «در رساندن حیواناتی كه به عنوان مالیات و زكات اخذ شده به مركز مقر حكومتی، آن را به دست چوپانی كه خیرخواه و مهربان و امین و حافظ بسپار، نه فردی سخت گیر و نه ستمكار كه تند براند و نه حیوانات را خسته كند.» (نامه 26)

آموزه های دستوری امام درباره عدالت
تأمل در سیره و روش علی(ع) در پنج سال حكومتش به روشنی نشان می دهد كه آن حضرت چون مولایش رسول خدا(ص) در اجرای قانون و پاسداری از حكومت اسلام دقتی بسیار داشته و با تمام توان كارگزاران را به اجرای عدالت و قانونگرایی فرا می خوانده است. از جمله فراخوانی های امام برای اجرای عدالت می توان موارد زیر را نام برد:

1. رعایت انصاف با خدا، مردم و خویشان
امام علی(ع) در نامه به مالك اشتر درباره لزوم رعایت عدالت فرمودند: «با خدا و مردم و با خویشان نزدیك و افرادی از رعیت خود كه آنان را دوست داری انصاف را رعایت كن كه اگر چنین نكنی، ستم روا داشته ای و كسی كه به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد بود... دوست داشتنی ترین چیزها در نزد تو در حق میانه ترین و در عدل فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد.»
علامه حسن زاده آملی در شرح این قسمت نوشته است: «حضرت علی(ع) مالك را به انصاف با خدا و خلق او چه نسبت به خودش و چه نسبت به اعضای خانواده و چه نسبت به رعیت توصیه كرده است. زیرا رعایت نكردن انصاف موجب ظلم است و شخص ظالم دشمن خدا و ]این دشمنی[ نوعی جنگیدن با اوست و ستم موجب زوال حكومت خواهد شد.
حضرت سپس مالك را به انجام آنچه در تأمین و اجرای عدالت تأثیر دارد توصیه كرده هرچند موجب ناراحتی نزدیكان و علی گردد؛ زیرا ناراحتی توده مردم سبب انفجار و تحقق شورش می شود و نزدیكان و صاحب منصبان هرچه هم ارادتمند باشند توان خاموش كردن آن را ندارند، مانند آن چه در زمان عثمان خلیفه سوم رخ داد.
امام(ع) به «مالك» عدالت فردی و عدالت اجتماعی را توصیه می نماید كه نكته درخور اهمیت ارتباط این دو نوع عدالت می باشد. در این راستا به رابطه علی میان عدالت فردی (انفسی) و عدالت اجتماعی (آفاقی) از زبان امام علی(ع) نظر می افكنیم. حضرت می فرماید: «چگونه در برابر دیگران دادگری پیشه خواهد كرد آن كس كه بر خود ستم كرده است.» (18)
و نكته دیگری كه در توصیه به عدالت در كلام امام(ع) حایز اهمیت می باشد این كه هرچند در حكومت علوی به تأمین خواسته های مردم و جلب خشنودی عامه اهمیت داده می شود و از تأثیر مثبت آن بر مشاركت و همراهی مردم با حكومت غافل نیست؛ ولی این ارزش ها همطراز با عدالت نیست. از این رو، در تعارض این دو، نمی توان خشنودی مردم را برتر از عدالت نشاند؛ زیرا خواست ملت تنها در صورتی كه به ناسازگاری با عدل نینجامد از احترام برخوردار است؛ و در غیر این صورت هیچ چیز با عدالت رقابت نمی كند.

2. ثبات قدم در اجرای عدالت
عدالت اصل تقید ناپذیر است و در هنگام سنجش ارزش های دیگر باید آن را مقیاس قرار داد و هیچ چیز دیگر را جایگزین آن نكرد؛ از این رو، امام در پیمودن سیر عدل، از كمی همراهان هراس و تردیدی به خود راه نمی دهد. به دیگران نیز می فرمود: پناهندگی یاران به دشمن در برنامه اجرای عدالت خللی نباید ایجاد نماید.
امام(ع) در نامه ای به سهل بن حنیف انصاری فرماندار مدینه در سال 73 هجری آنگاه كه گروهی، از مدینه گریخته و به معاویه پیوستند نوشتند: به من خبر رسیده كه گروهی از مردم مدینه به سوی معاویه گریختند مبادا برای از دست دادن آنان و قطع شدن كمك و یاری شان افسوس بخوری... آنان عدالت را شناختند و دیدند و شنیدند و به خاطر سپردند و دانستند كه همه مردم در نزد ما در حق یكسان هستند پس به سوی انحصارطلبی گریختند، دور باشند از رحمت حق، و لعنت بر آنان باد.» (نامه- 07)
امام(ع) از افرادی كه عدالت را شناختند و در مقام عمل آن را نادیده گرفتند، اعلام بیزاری نموده اند. تنفر و بیزاری كه از مراحل نخستین نهی از منكر است می تواند از مهم ترین عوامل بازدارنده به شمار آید. این مطلب نشانگر حیات و احساس جامعه قانون مدار خواهد بود.
و د رعین حال امام به كارگزار خود تذكر می دهد كه پناهندگی به دشمن و یا مقابله مسلحانه آنان نباید در سلوك وی و برنامه و هدف كارگزار كه برقراری عدالت است تغییری ایجاد كند.
پیام دیگری كه در نامه به كارگزار امام وجود دارد نهی از پیروی از هوی وهوس است، پیروی از هوی وهوس مانع زیربار عدالت رفتن می گردد: زیرا كسانی كه به سوی معاویه شتافتند عدالت را شناختند و با دیدن و شنیدن و فهمیدن متوجه مفهوم عدالت گشتند. به این معنا كه مردم در میزان عدالت در حق یكسانند و علت گریختن آنها این بود كه تنها خود به نوایی برسند. همین هشدار را در نامه امام به اسود بن قطیبه می بینیم.

3- رعایت تساوی حتی در نگاه كردن به افراد
امام(ع) به یكی از فرماندارانشان در سال 38هـ نوشته اند: «در نگاه و اشاره چشم، در سلام كردن و اشاره كردن با همگان یكسان باش تا زورمندان در ستم تو طمع نكنند و ناتوانان ازعدالت تو مأیوس نگردند.»
در نامه ای كه به محمدابن ابی بكر نوشتند نیز دقیقاً همین جملات دیده می شود. در این نامه ها امام از كارگزارانشان می خواهند مبادا با تبعیض به مردم بنگرند و آنان را ازحق مساوات محروم سازند زیرا در صورت مشاهده چنین تبعیضی هم ناتوانان (گروههای ضعیف و آسیب پذیر جامعه) آن را رفتاری غیرعادلانه می انگارند و هم ثروتمندان و نورچشمان امكان ستم و بی عدالتی در حق ناتوانان را فراهم می بینند.

4- فرق گذاشتن میان نیكوكار و بدكار
آن حضرت می فرماید: «هرگز نیكوكار و بدكار در نظرت یكسان نباشند.»
امام، مالك را از این كه تفاوتی بین فرد نیكوكار و بدكار قایل نباشد نهی می كند: زیرا این عمل موجب پایمال شدن حقوق افراد و برانگیخته شدن احساسات و عواطف آنها و برهم خوردن نظام اجتماعی می شود.

5- تلاش، معیاری برای قدردانی از كار
امام علی(ع) در این باره می فرماید: «رنج و زحمات هر یك از آنان را شناسایی كن و هرگز تلاش و رنج كسی را به حساب دیگری مگذار»
امام مالك را نهی كرده است از این كه زحمت و تلاش كسی را به حساب دیگری بگذارد. بلكه باید موقعیت افراد را با توجه به رنج و زحمتی كه كشیده اند بشناسد.

6- تقدم عدالت بر كارآیی اقتصادی(19)
حضرت در نامه ای به مالك اشتر می فرماید: «سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنایع بپذیر و آنها را به نیكوكاری سفارش كن، بازرگانانی كه در شهرها ساكنند، یا آنان كه همواره در سیر و كوچ كردن می باشند و بازرگانانی كه با نیروی جسمانی كار می كنند: چرا كه آنان منابع اصلی منفعتند و پدیدآورندگان وسایل زندگی و آسایش.
این را هم بدان كه در میان بازرگانان، كسانی هم هستند كه تنگ نظر و بدمعامله و بخیل و احتكاركننده اند كه تنها با زورگویی به سود خود می اندیشند: و كالا را به هرقیمتی كه می خواهند می فروشند.
باید خرید و فروش در جامعه اسلامی، به سادگی و با موازین عدالت انجام گیرد با نرخ هائی كه بر فروشنده و خریدار زیانی نرساند.»(نامه/53)
از بیان حضرت استفاده می شود كه با توجه به این كه اهداف افراد در بخش بازرگانی و صنعت متفاوت و گوناگون است و بعضی برای حفظ منافع شخصی خود به اقداماتی دست می زنند كه جامعه زیان می بیند، از این رو امیر مؤمنان قیمت های اجحاف آمیز را به طور كلی نفی كرده بلكه وقوع چنین امری در جامعه اسلامی را برای حاكم اسلامی نقض و ضعف می شمارد: زیرا اجحاف در قیمت ها خلاف عدالت است.
شاید از كلام حضرت بتوان این چنین استنباط نمود كه اگر مسأله كارایی با عدالت اقتصادی در تزاحم و ناسازگاری قرار گیرد عدالت بر كارآیی مقدم است. بنابراین رفتار عادلانه در عرصه اقتصادی اگر با كارایی منافاتی نداشته باشد شرایط عالی اقتصادی فراهم می آید: و در صورتی كه بین كارآیی و عدالت در عرصه ای از اقتصاد منافاتی پدید آید مسلماً عدالت مقدم خواهد بود.

7- اجرای عدالت، روشنی چشم زمامدار
امام در عهدنامه مالك اشتر نسبت به اجرای عدالت از سوی رهبران فرمودند: «برترین روشنی چشم زمامداران، برقراری عدالت در شهرها و آشكار شدن محبت مردم نسبت به رهبر است كه محبت دل های رعیت جز با پاكی قلب ها پدید نمی آید.»

پی نوشتها
1- محمدی ری شهری، محمد، سیاست نامه امام علی(ع)، مترجم مهدی مهریزی، چاپ اول، زمستان 1379، ص.59
2- غررالحكم، ح8656
3- محمدی ری شهری، میزان الحكمه، عنوان العدل، روایت .11991
4- غررالحكم، ح.3014
5- همان، ح .3464
6- نهج البلاغه، حكمت .476
7 و 8- همان، حكمت .437
9- مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص 112، چاپ چهارم، تهران، انتشارات صدرا.
10- جمالی، نصرت الله، عوامل سقوط حكومت ها در قرآن و نهج البلاغه، (چاپ اول، نهاوندی، قم 1377ش) ص.84
11- محمدی ری شهری، محمد، موسوعه الامام علی بن ابی طالب، ج4 صص251 و .265
12- ر.ك: اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، (انتشارات میزان، تهران، 1380) ج.2
13تا17- غرر و دررآمدی ج.1
18- خوانساری، جمال الدین محمد، شرح غررالحكم و دررالكلم، ج4، ص 564 ح.6996
19- در علم اقتصاد كارآیی اقتصاد در موقعیتی به دست می آید كه اولاً منابع تولیدی از بین نرود، ثانیاً تولید با كم ترین هزینه ممكن انجام پذیرد و ثالثاً مصرف كنندگان بیش ترین مطلوبیت ممكن را از تولید به دست آورند به عبارتی دیگر رفاه مصرف كنندگان افزایش یابد. (عبادی، جعفر، مباحثی در اقتصاد فرد، مبحث كارایی و رفاه).



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

درس عدالت از محضر امام علی (ع)

در زندگی جمعی و حکومتی امیرالمؤمنین ، نقطه ی بارزتر از همه چیز « عدالت » است. همچنان که در عمل فردی امیرالمؤمنین نقطه ی بارز تقواست ، در عمل حکومتی و سیاسی و شأن خلافت امیرالمؤمنین ، بارزترین نقطه ، عدالت است.
 

 این برای ما که خود را پیرو امیرالمؤمنین می دانیم ، نقطه ی بسیار با اهمیت است. ملاحظه ی عدالت ، اجر نهادن به عدالت و عمل کردن به آنچه مقتضای عدالت است ، وظیفه ی ماست و باید شاخصه ی نظام اسلامی به حساب بیاید. همه چیز تحت الشعاع عدالت قرار می گیرد ؛ این منطق امیرالمؤمنین ( علیه الصلاه و السلام ) است. اگر به زندگی امیرالمؤمنین و حوادث دوران تقریباً پنج ساله ی حکومت آن حضرت نگاه کنیم ، می بینیم عمده ی آنچه برای آن بزرگوار در این مدت به عنوان مشکل پیش آمد ، ناشی از عدالت خواهی ایشان بود ؛ این نشان می دهد که مسأله ی عدالت چه قدر سخت است .
عدالت خواهی و دنبال عدالت رفتن، به زبان آسان است؛ اما در عمل آن قدر با موانع گوناگون مواجه می شود که دشوارترین کار هر حکومت و نظامی این است که عدالت اقتصادی نیست؛ عدالت در همه ی امور و شؤون زندگی بسیار دشوار است؛ این همان چیزی است که امیرالمؤمنین با آن قدرت ملکوتی و شأن الهی، آن را وجهه ی همت خود قرار داد و دنبال کرد.لذا امیرالمؤمنین در این عبارت معروف فرموده است:
« والله لان ابیت علی حسک السّعدان مسهدا و اجرّ فی الاغلال مصفّدا احبّ الیّ من أن القی الله و رسوله یوم القیامه ظالما لبعض العباد و تارکا لشییء من الحطام »؛ یعنی از خلافت کنار آمدن که هیچ؛ اگر من را به غل و زنجیربکشند و روی خارهای مغیلان هم با تن عریان بکشانند، حاضر نیستم حتی به یک نفر از بندگان خدا ظلم کنم به خاطر همین منطق، امیرالمؤمنین همه ی مشکلات دوران خلافت خود را لمس کرد و با آنها مواجه شد؛ چون عدالت او بود که آن دشمنها و دشمنی ها را علیه او به وجود می آورد. امیرالمؤمنین ایستادگی کرد و به خاطر مواجهه ی با مشکلات و حل آنها حاضر نشد از عدالت دست بردارد؛ این شد درس.

 

پنج سال حکومت امیرالمؤمنین دوران بسیارکوتاهی در تاریخ اسلام است؛ اما آنچه به این دوران کوتاه اهمیت می دهد، این است که امیرالمؤمنین عملاٌ عدالت را نشان داد؛ مثل سرمشقی که بالای صفحه می نویسند و متعلم باید مثل آن را در صفحه تکرار کند. امیرالمؤمنین این سرمشق را نوشت که اگر به خاطر عدالت خواهی، این همه مشکل برای حاکم اسلامی به وجود بیاید ـ که در طول نزدیک به پنج سال نگذاشتند امیرالمؤمنین بدون دغدغه به اداره ی کشور و مسائل آن بیندیشد؛ سه جنگ را با مشکلات و دنباله های گوناگون بر او تحمیل کردند ـ باید تسلیم نشد. تسلیم نشد، یعنی چه؟ یعنی از راه عدالت عقب نشینی نکرد؛ این شد درس.
امروز ما مدعی پیروی از امیرالمؤمنین ایم. البته علی بن ابی طالب مخصوص شیعه نیست؛ دنیای اسلام برای علی شأن و عظمت قائل است و او را امام خود می داند.تفاوتی که وجود دارد، این است که در مقام تطبیق با گفتار و کردار دیگران، ما هر فعل و ترک آن بزرگوار را به خاطر عصمتش برای خود حجت می دانیم؛ این خصوصیت شیعه است. بنابراین ما به عنوان شیعه باید این درس را به یاد داشته باشیم که عدالت قابل اغماض و قابل معامله نیست و هیچ یک از مصالح گوناگون ـ نه مصالح فردی و نه مصالح حکومت و کشور اسلامی ـ نمی تواند با عدالت معامله شود. امیرالمؤمنین به خاطر عدالت این مشکلات را تحمل کرد و عقب نشینی نکرد.

برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)

تعداد کل صفحات : 44 ::         30   31   32   33   34   35   36   37   38   39   >  

داستان عدالت حضرت علی(ع)

 

داستان،عدالت علی،(ع)،مناسبت ها،قمریشخصى ادّعایى نسبت به حضرت امیر المؤمنین على(ع) داشت. بنا شد در حضور خلیفه دوم، به این ادّعا رسیدگی شود. مدّعى حاضر شد.

خلیفه خطاب به امام على(ع) گفت: ... اى ابا الحسن، در كنار مدّعى بنشین تا اختلاف را حل كنم.

خلیفه دوم در این موقع آثار ناراحتى را در سیماى حضرت على(ع) دید. از حضرت(ع) پرسید: ... اى على! از این كه در كنار مُدّعی قرار داری، ناراحتى؟.

امام على(ع) فرمود: ... نه، ناراحتم از آن كه در رفتارت نسبت به ما دو نفر عدالت را رعایت نكردى، زیرا مُدّعی را با نام صدا كردى ولی مرا با كنیه و لقب(ابو الحسن) خواندى. ممكن است طرف دعوا نگران شود که به عدالت قضاوت نمی شود.

منبع:شرح ابن ابى الحدید، ج 17، ص 65.



چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390  توسط رضا کرمی | نظرات (0)





عدالت
جهاد اقتصادی
عدالت اقتصادی
ريشه کني «ربا»
عدالت امام علی(ع)
نفی سرمایه سالاری
جهاد براي رشد اقتصادي
مبارزه با مفاسد اقتصادی
موانع تحقق جهاد اقتصادی
آموزه های اقتصادی اسلام
مفهوم­شناسی جهاد اقتصادی
جهاد اقتصادي با محوريت بازرگاني خارجي
آرایش جهادی اقتصاد كشور
اخلاق‌گرايي و بي‌توجهي به علم اقتصاد
دانلودکتاب مفید اقتصادی
مفهوم و الزامات جهاد اقتصادی

رضا کرمی

كل بازديدها : 579074
كل مطالب : 745

تعداد كل نظرات : 30

تاريخ ايجاد وبلاگ : چهارشنبه 10 فروردین 1390 

آخرين بروزرساني : شنبه 28 اردیبهشت 1392 

RSS 2.0 این صفحه را به اشتراک بگذارید