زندگاني امام علي ، همسر پیامبر پشتیبان علی

جری بن کلیب از کسانی بود که با امیرالمؤمنی علی (علیه‏السلام) بیعت کرد و اهل کوفه بود او برای فرار از جنگ در سپاه آن حضرت راهی می‏جست. خود او جریان را این گونه آورده است: هنگامی که علی (علیه‏السلام) به طرف صفین حرکت کرد، من از جنگ روی گردان شدم و آمدم به مدینه. تا اینکه بر میمونه همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد شدم. میمونه به من گفت: تو از مردمی؟
گفتم: از اهل کوفه، گفت: از کدامشان؟ گفتم: از بنی عامر.
او گفت: بنی عامر پشت در پشت آزاده و رادمرد بودند چه باعث آمدند شد؟
گفتم: علی (علیه‏السلام) به سوی صفین حرکت کرد و من به جنگ خشنود نبودم. لذا آمدم اینجا؛ او گفت: آیا با او بیعت کرده بودی؟ گفتم: آری، گفت: پس بسوی او برگرد و با او باش که به خدا سوگن! او نه گمراه شد و نه به واسطه‏اش کسی به گمراهی می‏افتاد.(557)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، اولین سری که بر نیزه رفت

عمرو بن حمق مدت زیادی در خدمت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بود، تا اینکه روزی حضرت به او فرمود: به همان جایی که از آنجا هجرت کردی بازگرد تا اینکه امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) به ولایت رسد، آنگاه به سوی علی (علیه‏السلام) بشتاب.
عمر بن حمق از مدینه برگشت و در محل خود به تبلیغ اسلام مشغول شد تا اینکه حضرت امیر (علیه‏السلام)، کوفه را مقر حکومت خود قرار داد، پس به سوی امیرالمؤمنین (علیه‏السلام)- به کوفه روانه شد و در آنجا مدتها درخدمت آن حضرت بود تا اینکه روزی امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) به او فرمود:
آیا منزلی داری؟ عرض کرد: آری! حضرت فرمود: آنرا بفروش و پولش را به قبیله ازد بسپار زیرا پس از چندی که من از میان شما رفتم حکومت وقت در پی تو می‏فرستد که دستگیرت نماید، پس قبیله ازد تو را پناه می‏دهند تا اینکه از کوفه خارج شوی و به قلعه موصل برسی. به موصل که رسیدی به شخص فلجی برمی خوری، پس نزد او بنشین. آنگاه از او آب می‏خواهی تو را سیراب خواهد کرد و از تو می‏پرسد که چه کاره‏ای؟ تو به او خبر ده و اسلام را بر او عرضه کن که او مسلمان می‏شود. سپس دستت را روی پایش بمال که خداوند ان شاء الله او را شفا می‏بخشد و همراه تو قیام می‏کند. از آن پس بر شخص نابینایی می‏گذری که او هم از تو سؤال می‏کند چه کاره‏ای؟ او را خبر ده و به اسلام دعوتش کن، دعوتت را اجابت می‏کند و آنگاه دستت را بر چشمش بمال که به خواست خداوند بینائیش باز می‏گردد و همین دو نفر هستند که ترا پس از مرگ، در قبر خواهند گذاشت. سپس نظامیان سواره به دنبال تو می‏آیند، پس هر گاه نزدیک قلعه در فلان موضع رسیدی خسته خواهی شد؛ از اسبت فرود آی و غاری که آنجا هست وارد شو و همانا در ریختن خون تو فاسقین از جن و انس شرکت خواهند داشت، پس از مدتی در سال 50 هجری قمری عمروبن حمق به آنچه امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) فرموده بود عمل کرد تا اینکه به قلعه فوق رسید، به آن دو نفر گفت: چه می‏بینید؟ گفتند: اسب سوارانی می‏بینیم که به سوی ما می‏آیند. سپس از اسبش فرود آمد و داخل غار شد و اسب را رها کرد وقتی وارد غار شد ماری او را زد سپاه دشمن رسید اسبش را دیدند که بی‏سرپرست رها شده فهمیدند که او در همین نزدیکی است. دنبالش رفتند تا او را در غار یافتند سر مبارکش را از تن جدا کرده نزد معاویه آوردند. معاویه دستور داد سر او را بر نیزه‏ای قرار داده در شهر بگرداند و این اولین سری در اسلام بود که توسط معاویه بر نیزه رفت.(556)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، ناله های تنهایی

پس از آنکه امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) مکرر مردم و اصحاب خود را به جهاد در راه خدا فرا می‏خواند و آنان از او تبعیت نکردند آن حضرت روزی در خطبه‏ای فرمود: ای مردم من شما را فرمان بسیج دادم و بسیج نشدید، و برای شما خیر خواهی نمودم و نپذیرفتید، شما حاضرانی هستید همچون غایبان...
اشعث بن قیس کندی از میان جمعیت برخاست و به آن حضرت گفت: ای امیرمؤمنان! چرا تو آن گونه که عثمان با ما رفتار می‏کرد عمل نمی‏کنی(554)
حضرت فرمود: ای کاکل آتش (رئیس دوزخیان)، وای بر تو همانا کار پسر عفان موجب خواری آن کسی است که دین ندارد و دلیلی با او نیست، من چگونه آن طور باشم و حال آنکه بر دلیل روشنی از جانب خدای خود هستم و حق بدست من است.
به خدا سوگند آن مردی که دشمن را بر خود چیره کند تا گوشتش ببرد، و استخوانش بشکند، و پوستش بکند، و خونش را بریزد، مردی است بزدل و ترسو، تو اگر مایلی همین گونه باش، اما من آنگونه (مثل عثمان) نیستم که خود را بدست چنین سرنوشتی بسپارم...
ابو ایوب انصاری، خالدبن زیاد که صاحب منزل رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود برخاست و گفت: مردم! حقاً که امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) سخن خود را به آن کس که گوش شنوا و دلی فراگیر دارد رساند، همانا خداوند شما را کرامتی بخشیده؛ و شما آنطور که شایسته است نپذیرفتید، خداوند پسر عموی پیامبرتان و سرور بزرگ مسلمانان را پس از آن حضرت در میان شما نهاد که دین را به شما می‏فهماند و شما را به پیکار با پیمان شکنان فرا می‏خواند ولی گویا کرید و نمی‏شنوید یا بر دلهایتان مهر خورده که اندیشه نمی‏کنید، آیا شرم نمی‏دارید؟(555)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، مفسر آیات حق تعالی

مردی خدمت امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) رسید و به آن حضرت عرض کرد: یا علی (علیه‏السلام) مرا از معنی آیه آیا آن کس که بر بینه و دلیل روشن از جانب خدای خود است و گواهی در کنار دارد...(552) مطلع فرما.
حضرت فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن کسی است که به عنوان دلیلی روشن از جانب خداست و من گواه او و از او هستم. سوگند به آن کس که جانم در دست اوست احدی از قریش نیست که تیغ سر تراش بر سرش کشیده شده باشد جز اینکه خداوند درباره او مطالبی در کتاب خود فرو فرستاده است، و سوگند به آن کس که جانم بدست اوست اگر آنان بدانند آنچه را که خداوند درباره ما خاندان بر زبان پیامبر امی خود جاری ساخته، (این داشتن آنان) نزد من محبوبتر است از اینکه به اندازه ظرفیت این صحن (صحن مسجد کوفه) برایم طلا باشد. به خدا سوگند مثل ما در میان این امت مانند کشتی نوح و باب حطه (در توبه) در میان بنی اسرائیل، چیز دیگر نیست.(553)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، توصیف عبادت علی

ضرار وقتی در مجلس معاویه حاضر شد برای معاویه از عبادت علی (علیه‏السلام) گفت: اگر او را می‏دید وقتی که در محراب عبادتش ایستاده بود در حالی که شب، پرده سیاه خود را فرو افکنده بود و ستارگان پایین آمده بودند (یعنی دیروقت و در تاریکترین موقع شب) و او محاسن خود را به دست گرفته و همچون مار گزیده به خود می‏پیچید و مانند مصیبت زده، اندوهمند می‏گریست، و می‏گفت: ای دنیا آیا در پی من افتاده و آرزومند من شده‏ای! هیهات، مرا به تو نیازی نیست، ترا سه طلاقه کرده‏ام که هرگز به تو رجوع نخواهم کرد.
سپس می‏فرمود: آه، آه، از دوری سفر آخرت و کمی توشه و سخنی راه.
ضرار می‏گوید: معاویه از حرفهای من گریه کرد و گفت: ای ضرار کافی است به خدا سوگند علی (علیه‏السلام) چنین بود، خدا ابوالحسن (علیه‏السلام) را رحمت کند.(551)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، عبادت علی

از کنیز حضرت علی (علیه‏السلام) پرسیدند که نماز علی (علیه‏السلام) در ماه رمضان چگونه بود؟ او گفت: نماز در رمضان و شوال نزد علی (علیه‏السلام) یکسان بود او تمام شب‏ها را به عبادت خداوند احیای می‏داشت، حضرت علی بن الحسین (علیه‏السلام) را با آن کثرت عبادت و نماز که او را ذوالثفنات (549) می‏گفتند، می‏فرمود: من یقدر علی عبادة علی بن ابیطالب (علیه‏السلام)؛ یعنی چه کسی توانایی دارد بر عبادت علی بن ابیطالب (علیه‏السلام) و چه کسی قدرت دارد که مثل علی (علیه‏السلام) خدا را عبادت کند.(550)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، امیر ملک بندگی

از احنف بن قیس روایت شده که وقتی او نزد معاویه رفت از شیرینی و ترشی چنان نزد او در سر سفره چیدند که گفت من نام بعضی از آنها را نمی‏دانستم. لذا یک یک آنها را از معاویه پرسیدم و او جواب می‏گفت. چون معاویه طعام خود را تعریف می‏کرد من گریه‏ام گرفت. چرا می‏گریی؟
گفتم: به یاد آمد شبی را که در خدمت حضرت علی ع بودم وقت افطار شد. آن حضرت دستور داد تا من نیز نزد او بمانم. پس کیسه‏ای را خواست که سر مهر کرده بود. چون آن را حاضر کردند به او گفتم: یا علی! این چیست؟
حضرت فرمود: نان جو است. عرض کردم: ترسیدی که از آن نان بردارند، یا بخل کردی که این چنین سر آن را مهر کرده‏ای؟
حضرت فرمود: نه اینکه گفتی درست نیست؛ بلکه می‏ترسیدم که حسن و حسین علیهم السلام آن نان را به روغن بیالایند.
عرض کردم: مگر حرام است؟ فرمود: نه ولکن واجب است بر امامان عادل که زندگی خود را در سطح فقیرترین مردم قرار دهد تا فقیر بواسطه فقرش از جاده بندگی بیرون نرود. معاویه گفت: ذکر کسی را کردی که احدی فضل او را نمی‏تواند انکار کند. (548)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، قناعت نفس

روزی عدی بن حاتم طایی بر علی (علیه‏السلام) وارد شد، دید در سفره حضرت ریزه‏های نان جوین و نمک و مشکی کهنه که در آن قدری آب بود. وجود دارد عدی می‏گوید: به حضرت عرض کردم: یا علی (علیه‏السلام) من می‏بینم شما را در روزهای دراز با شکمی گرسنه در امور مسلمانان کوشش می‏کنی و شب را به بیداری و خون جگر خوردن و مشقت کشیدن در بندگی خدا به روز می‏آوری، حالا افطار تو همین مقدار است؟!
حضرت به او فرمود:
‏علل النفس بالقنوع و الا - طلبت منک فوق ما یکفیها‏
فرمود: نفس خود را به قناعت مشغول کن و بازدار آن را؛ و اگر نه سرکشی خواهد کرد و بیشتر از نیازش از تو طلب خواهد کرد.(547)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، یاری دهنده ضعیفان

روزی علی (علیه‏السلام) به بازار رفت و در مجموعه خرمافروشان عبور کرد که ناگهان دید کنیزی می‏گرید. حضرت جلو رفته و علت گریه کنیز را از او پرسید. او گفت: صاحبم پول به من داد که خرم بخرم وقتی خرما را تهیه کردم و به منزل بردم صاحبم فرماها را نپسندید و گفت: خرماها را پس بده حالا هر چه به این مغازه‏دار می‏گویم خرماهایت را پس بگیر و پولم را پس بده قبول نمی‏کند.
حضرت به خرما فروش گفت: ای بنده خدا این کنیز از خود اختیار ندارد. درهم او را رد کن و خرمای او را بگیرد.
آن مرد برخاست و با دست خود بر سینه علی (علیه‏السلام) زد و امام را از جلوی مغازه‏اش دور کرد. مردم به او گفتند: ای مرد این امیرالمؤمنین علی علیه السلام است، آن مرد ترسید و پول خرما را به کنیز داد و خرمای خود را پس گرفت. سپس به امام عرض کرد که یا علی (علیه‏السلام) مرا عفو بفرمایید و از اشتباه من در گذرید.
حضرت فرمود: اگر امر خود را اصلاح کنی زودتر از تو راضی خواهم شد یا در روایتی دیگر فرمود: اگر حقوق مردم را رعایت کنی از تو راضی می‏شوم.(546)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، یتیم نواز مهربان

ابوالطفیل می‏گوید: روزی دیدم علی (علیه‏السلام) یتیمان را به حضور خود خاست سپس چنان به یتیمان تفقد و مهربانی می‏کرد و به آنها عسل می‏خوراند که بعضی از اصحابش تمنا می‏کردند که ای کاش ما نیز یتیم می‏بودیم. (تا مورد توجه و لطف حضرت واقع می‏شدیم) (545)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، یتیم نواز مهربان

علی (علیه‏السلام) در تقسیم بیت المال هیچ فرقی برای کسی قائل نمی‏شد. چنانچه در تقسیم بیت المال بین خواهر خود ام هانی و آن کنیز عجمی (فارس) هیچ فرقی نگذاشت و به هر کدام بیست درهم داد. در روایتی دیگر روزی عبدالله پسر جعفر طیار به علی (علیه‏السلام) عرض کرد: ای امیرمؤمنان چه می‏شد اگر دستور می‏فرمودید برای گذران زندگی به من چیزی داده می‏شد، به خدا سوگند هیچ مالی برای گذران زندگی خود ندارم مگر آنکه مرکب سواری خود را بفروشم. حضرت فرمود: نه، به خدا سوگند هیچ چیز برای تو ندارم جز آنکه از عمویت بخواهی دزدی کند و به تو بدهد و در پاسخ عقیل برادر خود که به حضرت گفت: مرا با یکی از سیاهان مدینه برابر قرار می‏دهی؟ حضرت فرمود: تو چه برتری بر او داری؟ مگر آنکه در اسلام بر او سبقت جسته یا در تقوا بر او برتری داشته باشی و ماجرای سکه سرخ کردن حضرت و دادن به برادرش عقیل نمونه دیگری از عدالت محض این فرشته خصال است.(544)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، از حمله شیر در امانی

روزی جوبریة بن مسهر راهی سفر می‏شد که علی (علیه‏السلام) را دید، حضرت به او فرمود: تو از گزند شیر در امانی؛ جویریة بن مسهر وقتی در مسیر راه خود می‏رفت با شیری مواجه شد. آنگاه سلام علی (علیه‏السلام) را به شیر رساند و به او گفت: که امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) مرا از آسیب تو امان داده . شیر وقتی صحبت او را از او روی بر تافت و پنج مرتبه صدا بلند کرد و رفت. (543)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، جهالت های یک زن چهاکه نکرد

امام باقر (علیه‏السلام) فرمود: عایشه در زمان خلافت عثمان پیش عثمان آمد و به او گفت: آن سهمیه‏ای (پولی) را که پدرم ابوبکر و عمر بن خطاب به من داد به من رد کن. عثمان گفت: من در کتاب و سنت جایی برای چنین چیزی که برا تو مقرر باشد نیافتم، و همانا پدرت و عمر از روی رضایت خاطر خود به تو بخشش می‏کردند و من این کار را نمی‏کنم. عایشه گفت: پس سهم ارث مرا از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بده؟
عثمان گفت: مگر تو و مالک بن اوس نزد من نیامدید و گواهی دادید که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ارث نمی‏گذارد، تا جایی که فاطمه دختر پیامبر را توانستید از ارث خود (باغ فدک) منع کنید و حق او را پایمال نمودید؟(541) حال چگونه امروز ارث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را می‏طلبی؟
عایشه بازگشت و از آن روز به بعد هر گاه عثمان را برای نماز می‏دید پیراهن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را می‏گرفت و بر سر نی بلند می‏کرد و می‏گفت: همانا عثمان با صاحب این پیراهن مخالفت ورزیده و سنت او را رها ساخته است و در تضعیف عثمان هر کاری که می‏شد انجام می‏داد.
و عجب اینکه عایشه بعد از کشته شدن عثمان، خون او را از امام علی (علیه‏السلام) طلبید و به بهانه خو خواهی عثمان بر علیه حضرت قیام کرد و جنگ جمل را به راه انداخت.(542)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، آثار بیعت با علی

مالک بن ضمره می‏گوید: روز از امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) شنیدم که می‏فرمود:
آگاه باشید که شما در معرض لعن گفتن من، و در معرض دروغگو شمردن من قرار خواهید گرفت. (539) پس هر کس مرا از روی کراهت و عدم رضایت قلبی لعن کند و خداوند ناراضی بودن او را به این کار از دلش بداند من و او با هم بر محمد صلی الله علیه و آله و سلم وارد می‏شویم، و هر کس زبانش را نگه دارد و مرا لعن نکند به اندازه زمان پر تاب یک تیر یا یک چشم بهم زدن از من زودتر به ملاقات آن حضرت برود و هر کس با رضایت و خوشحالی مرا لعن کند حجابی میان او و (عذاب) خداوند نخواهد بود و حجت و دلیلی به پیشگاه محمد صلی الله علیه و آله و سلم ندارد.
هان بدانید که روزی محمد صلی الله علیه و آله و سلم دست مرا گرفت و فرمود:
هر کس با این پنج (انگشت) بیعت کند، و در حالی که تو را دوست می‏داشته است بمیرد حقاً به عهد و تکلیف خود عمل نموده و هر کس در حالی که تو را دشمن بدارد و بمیرد همانا به مرگ دوران جاهلیت مرده است... و اگر در حالی که تو را دوست می‏دارد پس از تو زنده بماند، تا آن وقت که خورشید طلوع و غروب کند خداوند کارهای او را به امن و ایمان پایان خواهد داد.(540)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، فرزند آخرت باش

جبه عربی می‏گوید: روزی از امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) شنیدم که می‏فرمود: من از دو چیز بر شما نگرانم. آرزوی دراز و پیروی از خواهش دل. سپس حضرت ادامه داد. اما آرزوی دراز آخرت را از یاد انسان می‏برد، و پیروی از نفس خود، جلوگیر حق است. راستی که دنیا پشت کرده و می‏رود، و آخرت است که رو کرده و می‏آید؛ و هر کدام از اینها را فرزندانی است، پس از فرزندان آخرت باشید نه از فرزندان دنیا، که امروز روز عمل است نه پاداش، و فردا روز پاداش است نه عمل. (538)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0