زندگاني امام علي ، آمرزش از گناهان
روزی علی (علیهالسلام) وارد مسجد شد و به مردی گفت: استر مرا نگاهدار. آن مرد بدبخت دهنه بند استر آن حضرت را باز کرد و با خود برد، علی (علیهالسلام) پس از نماز در حالی که دو درهم در دست مبارکش بود و قصد داشت آن را به عنوان مزد به آن مرد بدهد از مسجد خارج شد، دید آن مرد دهن بند را دزدیده و استر را به حال خود رها کرده، دو درهم را به یکی از خدمتکاران داد تا دهن بندی برای استر بخرد. خدمتکار دهن بند دزدیده شده را در بازار در مغازهای مشاهده کرد، که صاحب مغازه به دو درهم خریده بود، خدمتکار نیز دهنه را به دو درهم از آن صاحب خرید و به علی (علیهالسلام) برگرداند. آنگاه علی (علیهالسلام) فرمود: (ان العبد لیحرم نفسه الرزق الحلال بترک الصبر و لا یزداد علی ما قدر له؛ به حقیقت که بندهای با افتادن در عجله و ترک صبر و استقامت روزی حلال الهی را بر خود حرام میکند و چیزی هم از مقدار مقدر شده بوسیله حضرت حق به خود اضافه نمیکند) (1067)
ادامه
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394
نظرات
، 0
روزی حضرت امیر علی (علیهالسلام) بر گروهی از مسلمانان که در مسجد نشسته و مشغول مشاجره کلامی بودند وارد شدند و بر آنها سلام نمودند، آنها پاسخ گفته و آن حضرت را به جمع خود دعوت کردند حضرت پس از سرزنش آنان فرمود: ای گروه بدعت گزار امروز اول ماه شعبان است خداوند آن را به آن جهت شعبان نامید که نیکها در آن شاخه شاخه میشود و درهای بهشت را در آن گشود و نعمتهای بهشتی را با ارزانترین قیمت و آسانترین راه بر شما عرضه کرده، اما شما از آن ابا دارید، آنگاه فرمود: شاخههای نیکی در این ماه، نماز و روزه و زکات و امر به معروف و نهی از منکر، نیکی به پدر و مادر و خویشان و همسایگان و ایجاد صلح و صفا بین مردم و احسان به فقرا و مساکین است اما شما به کاری پرداختهاید که از آن نهی شدهاید.(1068) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
در سفارشی حضرت علی (علیهالسلام) به فرزند خود حضرت امام حسین (علیهالسلام) فرموده است: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) از دو فرزند ارجمندش امام حسن و امام حسین علیهم السلام پرسید: فرق میان ایمان و یقین چیست؟ هر دو برای رعایت ادب سکوت کردند تا هر یک که پدر مورد خطاب قرار داد پاسخ دهد. امام خطاب به فرزند بزرگتر فرمود: یا ابا محمد (کنیه امام حسن (علیهالسلام) است) پاسخ ده. امام حسن (علیهالسلام) پاسخ داد بینهما شبر یعنی فاصله ایمان و یقین یک وجب است. پدر از او توضیح خواست و امام مجتبی (علیهالسلام) در توضیح فرمودند: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امام باقر (علیهالسلام) فرمود: علی (علیهالسلام) روزی اندوهناک شد آنگاه فرمود: این اندوه از کجا بر دل من نشست؟ که بیاد ندارم من که نه بر آستانه در خانه نشستهام، نه از میان گله گوسفندان راه عبور باز کردهام و نه پیراهنم را ایستاده پوشیدهام و نه با دامن (شلوار) خود دست و رویم را خشک کردهام.(1064) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) روزی با جمعی از اصحاب خود از اصحاب خود از کوچهای عبور میکرد. حضرت پیر زنی را دید که با چرخ نخ ریسی خود مشغول رستن پنبه است. حضرت سؤال کردند: ای پیر زن خدای خود را به چه چیزی شناختی؟ پیر زن به جای جواب، دست از دسته چرخ برداشت طولی نکشید پس از چند مرتبه دو زدن، چرخ از حرکت ایستاد، پیر زن گفت: یا علی چرخی به این کوچکی برای گردش احتیاج به شخصی چون من دارد آیا ممکن است افلاک با این عظمت و کرات با این بزرگی بدون مدبری دانا و حکیم و صانعی توانا و با نظم معینی به گردش افتند و از گردش خود باز نایستند. علی (علیهالسلام) روی به اصحاب خود کردند و فرمودند: مانند این پیر زن خدا را بشناسید.(1063) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی حضرت امیرالمومنین (علیهالسلام) فرمود: یهودیان از اطراف جهان جملگی به کشور فلسطین خواهند آمد و از برای خود دولت تشکیل میدهند و عدهای از زمامداران کشورها با آنان جنگ میکنند ولی شکست نصیب یهود نمیگردد. آخرالامر مسلمین با اعراب متحد شوند و وحدت لازم در همه آنان ایجاد گردد و با نبردی که میکنند سرانجام پیروزی نصیب آنان میگردد و کشور فلسطین در اختیار آنها میآید و یک یهودی در آنجا جایگزین نمیشود.(1062) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
خداوند در آیه 30 سوره مبارکه شوری میفرماید: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
در خصال صدوق روایت شده که علی بن ابیطالب (علیهالسلام) به پسران خود فرمودند یا بنی ایاکم و معاداة الرجل... نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
علی (علیهالسلام) فرمود: در باغ فدک که به فاطمه علیهاالسلام رسیده بود در بعضی مزارع آن به کار مشغول بودم. ناگاه زنی را دیدم در نهایت جمال و غایت دلربائی و او را تشبیه به بثینه نمود (او زنی بود که در جمال ضرب المثل عرب بوده است) آن زن به من گفت: ای پسر ابوطالب مرا همسر خود کن تا خزینهها زمین را به تو بنمایم تا دارای ملک شوی و پس از خودت فرزندانت نیز بهرهمند و ملک دار شوند به او گفتم تو کیستی تا از خانوادهات خواستگاری کنم. گفت: منم دنیا. علی (علیهالسلام) فرمود باز گرد و شوهر دیگر بجوی. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امام باقر (علیهالسلام) فرمود: امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از کنار عدهای عبور میکرد به آنها سلام کرد و آنها در پاسخ او گفتند: علیک السلام و رحمة الله و برکاته و مغفرته و رضوانه حضرت به آنها فرمود: شما در جواب سلام ما بیش از آنچه که ملائکه در جواب پدرمان ابراهیم (علیهالسلام) گفتند، نگوئید. ملائکه گفتند: رحمة الله و برکاته علیکم اهل البیت(1059) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی زینب علیهاالسلام و حضرت عباس (علیهالسلام) در کنار پدر نشسته بودند. علی (علیهالسلام) به ابوالفضل العباس (علیهالسلام) فرمود: بگو یک. عباس گفت: یک. پدر گفت: بگو دو قل اثنان، و این خود اشاره به یک لطیفه توحیدی است یعنی موحدین هرگز به شرک و دو پرستی نمیگرایند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی علی (علیهالسلام) از امام حسن و امام حسین علیهم السلام سؤالاتی پرسید که هر یک از آن بزرگواران به پاسخ پدر خود بر آمدند. ابتداء علی (علیهالسلام) از پسرش امام حسن (علیهالسلام) پرسید ای پسرم خرد چیست؟ گفت: آنکه دل تو نگهدارنده چیزی باشد که در آن ودیعه نهادهای. پرسید حزم (هوشیاری و دور اندیشی) چیست؟ پاسخ داد: آنکه منتظر فرصت باشی و در امور خیری که برایت ممکن است شتاب ورزی. حضرت پرسید بزرگواری چیست؟ گفت: عفو و تحمل لغزش دیگران، استوار نمودن زندگی بر شالوده خویهای ارزنده. پرسید: بخشندگی و بلند نظری در چیست؟ پاسخ داد: بر آوردن نیاز درخواست کننده و بخشش دسترنج خود. فرمود: خساست چیست؟ پاسخ داد: اینکه اندک را زیاد بدانی و آنچه را در راه خدا دادهای تلف شده پنداری. فرمود: رقه (پستی و بردگی) چیست؟ گفت: کوته بینی و درخواست نمودن چیز کم و دریغ داشتن از چیز اندک. پرسید: خود را به رنج و مصیبت انداختن چیست؟ پاسخ داد: تمسک به کسی که تو را ایمن نمیسازد و کنجکاوی در چیزی که برایت سودی ندارد. فرمود: جهل چیست؟ گفت: پریدن بر روی مرکب پیش از مهارت یافتن در آن و سرباز زدن از پاسخ گویی و چه خوب کمک کاری است خاموشی در جایگاههای بسیار اگر چه زبان گویایی داشته باشی. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
از خصوصیات حضرت علی (علیهالسلام) این بود که آن حضرت در پنج وقت پای پیاده راه میرفت و کفشهایش را به دست میگرفت. 1- در روز عید فطر؛ 2- در روز عید اضحی؛ 3- در وقت رفتن به نماز جمعه؛ 4- در وقت رفتن به عیادت مریض؛ 5- در روز تشییع جنازه و میفرمود: این محلها مورد توجه خداست و یا مواضع خداست. دوست دارم در آنجا پا برهنه باشم. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 زندگاني امام علي ، مرگ از دیدگاه علی
ادامه
زندگاني امام علي ، فضیلت ماه شعبان
حسین اذا کنت فی بلدة - غریباً فعاشر بآدابها
و لا تفخرن فیهم بالنهی - فکل قبیل بالبابها
حسین جان هر گاه در شهری غریب بودی، با آداب و رسوم آن محل زندگی کن، عقل خود را بکار گیر، و در میان آنان فخر و مباهان به خود راه مده.
زیرا هر جمعیتی عقلاء و خردمندانی دارد و رسوم خود را محترم میشمارد.(1066) و در برخورد با جاهلان حضرتش میفرماید:
و لقد امر علی اللئیم یسبنی - فمضیت عنه و قلت لا یغنینی
به تحقیق گاه میگذرم بر شخص پستی که به من ناسزا میگوید: پس از او میگذرم و به خود میگویم که مقصود او من نیستم.
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، صبر برای روزی حلال
لان الایمان ما سمعناه باذاننا و صدقناه بطوبنا و الیقین ما ابصرناه با عیننا و استدللنا به علی ما غابب عنا؛ یعنی: ایمان چیزی است که به گوش میشنویم و با دل آن را تصدیق میکنیم و یقین چیزی است که با چشم آن را میبینیم و به آن بر چیزی که از ما پنهان است استدلال میکنیم.(1065)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، سفارش رعایت آداب اجتماعی
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، فرق بین ایمان و یقین
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، منشأ اندوه و غم
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، درس خداشناسی
و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر
یعنی: و هر گرفتاری که به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام دادهاید و بسیاری را نیز عفو میکند.
علی (علیهالسلام) میفرماید: رسول خدا فرموده است بهترین آیه در قرآن همین آیه است.
خیر آیة فی کتاب الله هذه الایه
آنگاه علی (علیهالسلام) فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در ادامه فرمود: یا علی ما من خدش عمود و لا نکبة قدم الابذنب؛ ای علی هر خراشی که از چوبی به انسان میرسد و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است که از او سر زده است.(1061)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، آزادی بیت المقدس
ای پسران من مبادا با مردم از سر خصومت و دشمنی برخیزید زیرا که ایشان خالی از دو گروه نمیباشند یا عاقلند، که در صدد مکر و خدعه با شما بر آیند و یا جاهلند، که بزودی بر علیه شما به دفاع از خود قیام میکنند؛ گفتار، حکم مرد نری را دارد و پاسخ دادن در حکم زن مادهای است و چون مرد و زن با هم جمع آیند گریزی از تولد بچه نیست و سپس حضرت شروع کردند از خود این شعر را انشاء نمودند.
سلیم العرض من حذر الجوابا و من داری الرجال فقد اصابا
و من هاب الرجال تهیبوه - و من حقر الرجال فلن یهابا
کسی که میخواهد آبرویش محفوظ باشد از جواب دادن خودداری مینماید، و کسی که با مردمان به مدارا و ملایمت رفتار نماید وی به مقصد و مقصود خود میرسد و راه صواب و درست را طی کرده است و کسی که مردمان را بترساند مردمان نیز او را میترسانند و کسی که مردمان را پست و حقیر پندارد برای او ارزشی قائل نمیشوند.
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، بهترین آیه قرآن کریم
آنگاه حضرت مشغول کار خود گشت، اشعاری به این مضمون فرمود:
به حقیقت بیبهره شده هر که دنیای فرومایه او را فریفت، و دنیا اگر فریبد قرنها سود دهنده نیست، دنیا آمد ما را برزی عزیز بثینه و آرایش او در مثل آن شیوهها بود، گفتم او را غیر مرا بفریب زیرا من از دنیا سیرم و نادان نیستم، و نیستم من در دنیا پیوسته زیرا محمد صلی الله علیه و آله و سلم افتاد در خاک میان آن سنگها (یعنی پس از مردن محمد صلی الله علیه و آله و سلم دلبستگی من به دنیا بیجاست) گیرم دنیا بیاورد برای من گنجها و زرها و مالهای قارون و پادشاهی قبیلهها را، آیا این طور نیست که بازگشت همه آنها به نیستی است و مطالبه خواهد شد از نگاه دارندگان آنها به دشمنیها، ای دنیا غیر مرا بفریب زیرا من راغب نیستم به آنچه در تست از عزت و ارجمندی و ملک و عطا، و به حقیقت نفس من راضی است به آنچه روزیام شده، کار تو ای دنیا با اهل بدیها و سختیها همراه است، من از روز قیامت ترسانم و از عذاب همیشگی.(1060)
لقد خاب من عزته دنیا دنیه - و ماهی ان غرت قرو.نا بطائل
اتتنا علی زی العزیز بثینه - و زینتها فی مثل تلک الشمائل
فقلت لها عزی سوای فاننی - عزوف عن الدنیا و لست بجاهل
و ما انا والد نیافان محمدا - احل صریعا بین تلک الحنادل
وهبها اتتنی بالکنوز و درها - و اموال قارون و ملک القبائل
الیس جمیعا للفناء مصیرها - و یطلب من خزآنها بالطوائل
فعزی سوای اننی غیر راغب - بما فیک من ملک و عز و نائل
فقد فنعت نفسی بما قدر زقته - فشانک یا دنیا و اهل الغوائل
فانی اخاف الله یوم لقائه - و اخشی غدابا دائما غیر زائل
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، نحوه مردم داری
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، دنیا و علی بن ابیطالب
علی (علیهالسلام) چشمان پسر خود را بوسید سپس زینب را نیز نوازش کرد. زینب علیهاالسلام پرسید: بابا جان ما را دوست داری؟ پدر گفت: آری دخترم، فرزندان من، شما جگر گوشههای من هستید. زینب گفت: پدر دو نوع محبت، یکی محبت خداوند و دیگر دوستی فرزند در قلب مؤمن یک جا جمع نمیشود. احساس شما نسبت به ما شفقت و مهربانی است. و نسبت به خداوند محبت خالص است یا ابتاه، حبان لا یجتمعان فی قلب المؤمن، حب الله و حب الاولاد و ان کان لابد فالشفقة لنا و الحب لله خالصا.(1058)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، جواب سلام
آنگاه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) رو به فرزندش امام حسین (علیهالسلام) نمود و به او فرمود: پسرم آقایی چیست؟ گفت: نیکویی نمودن به قبیله و بر گردن گرفتن و پرداخت دیه جرائم و جنایات آنان فرمود: غنا (بی نیازی) در چیست؟ پاسخ داد: اندک بودن آروزهایت و خوشنودی به آنچه تو را کفایت مینماید. پرسید بینوایی در چیست؟ گفت: طمع داشتن به هر چیز و سخت ناامید شدن. پرسید لوم (نکوهش و سرزنش) چیست؟ پاسخ داد: که مرد خود را از خطر محفوظ دارد و عیال خود را تسلیم آن کند. پرسید خرق (درشتی، دریده بودن) چیست؟ گفت: در افتادن و دشمنی کردن با فرمانده خود و شخصی که میتواند به تو سود و زیانی برساند. آنگاه علی (علیهالسلام) به حارث اعور توجه نمود و به وی فرمود: ای حارث این حکمتها را به فرزندانتان بیاموزید زیرا آنها بر خرد و حزم و رأی میافزاید(1057)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، موحدی راستگو
امام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به یکی از دانشمندان یهود گفت: هر کس طباع او معتدل باشد مزاج او صافی گردد، و هر کس مزاجش صافی باشد اثر نفس در وی قوی گردد، و هر کس اثر نفس در او قوی گردد به سوی آنچه که ارتقایش دهد بالا رود، و هر که به سوی آنچه ارتقایش دهد بالا رود به اخلاق نفسانی متخلق گردد، و هر کس به اخلاق نفسانی متخلق گردد موجودی انسانی شود نه حیوانی، و به باب ملکی در آید و چیزی او را از این حالت برنگرداند.
پس یهودی گفت: الله اکبر! ای پسر ابوطالب، همه فلسفه را گفتهای، چیزی از فلسفه را فرو گذار نکردهای.(1056)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، سؤال پدر و پاسخ پسران
ادامه ندارد
سلامـ .... ... ..
موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
جستوجگر وبلاگ
(( طراح قالب آوازک ، وبلاگدهي راسخون ، نويسنده newsvaolds ))