زندگاني حضرت زهرا ، سؤال فاطمه در مورد عزاداران حسینی

روایت شده هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به دخترش فاطمه زهرا(سلام الله علیها) از کشته شدن فرزندش امام حسین (علیه السلام) و غم و غصه‏هایی که بر آن حضرت وارد می‏شود خبر داد، فاطمه(سلام الله علیها) بسیار گریست و گفت: پدر جان! این حادثه در چه وقت اتفاق خواهد افتاد؟
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: به هنگامی که من و تو و علی نباشیم.
گریه فاطمه (سلام الله علیها) شدت یافت، گفت: پدر جان! پس چه کسی بر او گریه می‏کند و چه کسی عزای او را برپای می‏دارد؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل بیتم و مردانشان بر مردان اهل بیتم گریه خواهند کرد و نسلی پس از نسل دیگر هر سال عزاداری را تجدید می‏کنند. روز قیامت که برپا شود، تو شفیع زنان می‏شوی و من شفیع مردان و هر یک از آنان که بر مصیبت حسین گریه کنند، دستش را می‏گیریم و او را به بهشت وارد می‏نماییم.
ای فاطمه! در روز قیامت همه چشمها گریانند به جز چشمی که بر مصیبت حسین گریه کرده باشد که آن از نعمتهای بهشت خندان و شادان است(244).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، شرح مصایب امام حسین به فاطمه

محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری از پدرش، از علی بن محمد بن سالم، از محمد بن خالد از عبدالله بن حماد بصری از عبد الله بن عبد الرحمن اصم از مسمع بن عبدالملک از ابی‏عبدالله نقل کرده که آن جناب فرمودند:
امام حسین(علیه السلام) را مادر گرامی شان حمل می‏کردند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) او را گرفته و فرمودند: خدای متعال کشندگان تو را لعنت کند، حق تعالی کسانی که جامه از تن تو بیرون می‏آورند را لعنت نماید، خدا بکشد آنان را که یکدیگر را علیه تو کمک می‏کنند، و بین من و آنان حکم بنماید.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عرض کردند: ای پدر! چه می‏فرمایید؟
حضرت فرمودند: دخترم! مصیبت هایی که بعد از من و تو به او می‏رسد و اذیت‏ها و ظلم‏ها و مکرها و تعدی هایی که متوجه‏اش می‏گردد، به یاد می‏آورم، او در آن روز در میان جمعی از مردان، که جملگی همچون ستارگان درخشاننده بوده و به طرف مرگ و کشتن حرکت می‏کنند، گویا اکنون لشکرگاه آنها را دیده و به جایگاه و محل دفن ایشان می‏نگرم.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عرض کردند: ای پدر! جایی که توصیف می‏فرمایید در کجا واقع است؟
حضرت فرمودند: مکانی است که به آن کربلا می‏گویند و آن زمین برای ما و امت موجب اندوه و بلاست. بدترین افراد امت من بر ایشان خروج می‏کنند. اگر تمام اهل آسمانها و زمین شفیع یک نفر از این گروه شرور باشند شفاعتشان پذیرفته نشود و به طور قطع تمام آنها در جهنم جاوید خواهند بود.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) عرض کردند: پدر! این طفل کشته خواهد شد؟
حضرت فرمودند: بلی، دخترم! پیش از او کسی این طور کشته نشده که آسمانها و زمین و فرشتگان و حیوانات وحشی و ماهی‏های دریا و کوهها برایش گریه کنند. اگر این موجودات مأذون بودند، پس از شهادت این طفل هیچ نفس کشی روی زمین باقی نمی‏ماند و گروهی از دوستان ما خواهند آمد که در روی زمین کسی از آنها اعلم به خداوند نبوده، و کوشاتر در اقامه حق ما از آنان نمی‏توان یافت و روی زمین احدی غیر از ایشان نیست که مورد التفات و توجه باشد، ایشان چراغ‏های فروزانی بوده که در ظلمات جور و ستم می‏درخشند ایشان شفعای دیگران بوده و در فردای قیامت بر حوض من وارد خواهند شد، هنگامی که بر من وارد شوند، به وسیله سیما و چهره‏شان می‏شناسمشان و اهل هر دینی پیشوایان خود را طلب نموده و ایشان ما را طالب بوده و غیر ما را طلب نمی‏کنند. ایشان باعث قوام و استوار بودن زمین می‏باشند، به برکت آنها باران بر زمین می‏بارد(243).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، سبب گریه پیامبر

محمد بن حسن بن احمد بن ولید گوید: محمد بن ابی‏القاسم ماجیلویه، از محمد بن علی القرشی، از عبید بن یحیی ثوری، از محمد بن حسین بن علی بن الحسین از پدر بزرگوارشان، از جدشان، از علی بن ابی‏طالب (علیه السلام) نقل کرده که آن حضرت فرمودند:
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) روزی به زیارت ما آمدند، پس طعامی نزد آن، جناب نهادیم و کاسه خرما و ظرف شیر و سر شیری را که ام ایمن برایمان هدیه آورده بود نیز در مقابل حضرت نهادیم. آن جناب تناول فرموده و پس از فراغت ایشان از طعام ایستادم و آب روی دستان مبارک ایشان ریخته و پس از آن که دستان خود را شستند، مرطوبی آنها را به صورت و محاسن شریف کشیده، سپس ایستادند و به مسجدی که در یک خانه بود تشریف برده و نماز گزارده و در آخر به سجده رفته و گریه طولانی نمودند، سپس سر از آن برداشتند و از ما اهل بیت احدی جرأت نکرد سبب گریه آن حضرت را بپرسد. پس امام حسن(علیه السلام) ایستاده و آهسته جلو رفت تا خود را به آن جناب رساند و از حضرتش بالا رفت تا به روی رانهای حضرت قرار گرفت. پس سر به سینه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، چانه را روی سر آن جناب نهاد، سپس عرضه داشت: ای پدر! چرا گریستی؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: امروز به شما نگریستم، بسیار مسرور و خوشحال شدم، به طوری که پیش از آن چنین سرور و نشاطی در من پیدا نشده بود. پس جبرئیل بر من نازل شد و خبر داد که شما کشته شده و قبورتان پراکنده خواهد بود. پس خدا را حمد و ستایش کرده و از خدا خیر شما را درخواست نمودم.
حضرت سید الشهداء(علیه السلام) عرض کرد: ای پدر! چه کسی قبور ما را زیارت می‏کند و با این که از هم جدا و متفرق‏اند، به سر آنها خواهد آمد؟
حضرت فرمودند: جماعتی از امتم، و قصدشان از زیارت این قبور احسان به من می‏باشد و من نیز در قیامت به نزدشان حاضر شده و بازوهایشان را گرفته و آنها را از هول و وحشت و گرفتاری آن روز می‏رهانم(242).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، خبر دادن جبرئیل از شهادت امام حسین

پدرم و محمد بن الحسن جملگی از محمد بن الحسن الصفار، از احمد بن محمد بن عیسی، از ابن فضال، از عبدالله بن کبیر از بعضی اصحاب حضرت ابی‏عبدالله (علیه السلام) نقل کرده که ایشان فرمودند:
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) داخل شده، در حالی که چشمان آن جناب اشک بار بود.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از آن جناب پرسیدند: شما را چه می‏شود؟
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: جبرئیل (علیه السلام) به من خبر داده که امتم عنقریب حسین را می‏کشند.
پس فاطمه (سلام الله علیها) به جزع آمده و جامه خود را پاره کرده.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) که حال را مشاهده نمودند، به آن حضرت خبر دادند که یکی از فرزندان این مولود مالک امور گشته و انتقام از قاتلین خواهد گرفت.
پس از این خبر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) خشنود گردید و نفس مبارکش آرام گشت(241).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، بشارت تولد حسین

محمد بن جعفر رزاز می‏گوید: محمد بن الحسین بن الخطاب از محمد بن عمرو بن سعید زیات نقل کرده که گفت: شخصی از اصحاب برایم نقل نمود که امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
جبرئیل(علیه السلام) بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد، پس عرض کرد: یا محمد! خداوند سلام می‏رساند و بشارت می‏دهد شما را به فرزندی که از حضرت فاطمه متولد شده و امت پس از شما او را می‏کشند.
حضرت فرمودند: ای جبرئیل! به پروردگار سلام من را برسان و عرض کن: احتیاجی به چنین فرزندی که از فاطمه(سلام الله علیها) متولد شود و بعد از من امتم او را بکشند، ندارم.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: جبرئیل به آسمان بالا رفت و سپس به زمین فرود آمد و محضر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مشرف شد و همان گفتار را تکرار کرد.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای جبرئیل! به پروردگارم سلام من را برسان و عرض کن: احتیاجی به چنین فرزندی که از فاطمه(سلام الله علیها) متولد شود و بعد از من امتم او را بکشند، ندارم.
پس جبرئیل (علیه السلام) به آسمان بالا رفت و سپس به زمین فرود آمد و محضر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مشرف شد و عرض کرد: ای محمد! پروردگار به تو سلام می‏رساند و بشارت می‏دهد که امامت و ولایت و وصایت را در نسل این مولود قرار می‏دهد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: راضی و خشنود شدم.
سپس برای فاطمه (سلام الله علیها) خبر فرستاد... و اظهار نمودند که: خداوند به من بشارت داده که فرزندی از شما متولد گشته و پس از من امتم او را می‏کشند.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) برای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خبر فرستاده و اظهار کردند: به فرزندی که امت بعد از شما او را بکشند، نیازی ندارم.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خبر فرستادند: خداوند امامت و ولایت و وصایت را در نسل این فرزند قرار داده.
فاطمه (سلام الله علیها) برای رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) خبر فرستادند که راضی شدم.
پس در حالی که از مقتول واقع شدن آن فرزند کراهت داشت، به او باردار گردید، و سپس در حالی که از اخبار جبرئیل به مقتول واقع شدن آن مولد کراهت داشت، بار حمل را بر زمین نهاد و مجموع دوران حمل و شیر خوراگی آن طفل سی ماه بود تا آن که به سن بلوغ و سپس به چهل سالگی رسید و به درگاه الهی عرضه داشت: بار خدایا! مرا بر نعمتی که به من و پدر و مادرم عطا فرمودی شکر، بیامرز، و به کار شایسته‏ای که خشنودی تو در آن است، موفق نما و فرزندان من را صالح گردان.
قابل توجه آن که: اگر جناب سیدالشهداء به جای اصلح فی ذریتی عبارت اصلح لی ذریتی را ایراد می‏کردند، به طور قطع و حتم تمام ذریه آن جناب از پیشوایان می‏شدند.
لازم به تذکر است که آن حضرت نه از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) شیر خوردند و نه از خانم دیگری، بلکه حضرتش را نزد نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏آوردند و آن جناب انگشت ابهامشان را در دهان او می‏گذاردند و سیدالشهداء(علیه السلام) به مقدار غذای دو و سه روزشان را از انگشت حضرت می‏مکیدند. پس گوشت حضرت امام حسین(علیه السلام) از گوشت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و خونشان از خون حضرت تکوین یافت و هیچ مولودی در شش ماهگی متولد نگشته، مگر حضرت عیسی بن مریم و حضرت امام حسین (علیه السلام)(240).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، حزن و اندوه از هنگام حاملگی

از لحظه‏ای که فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به حسین(علیه السلام) حامله شد، حزن و اندوه او را فرا گرفت و در روز ولادت با نزول جبرئیل و بیان داشتن داستان شهادت آن امام معصوم، فاطمه(سلام الله علیها) و رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و علی مرتضی(علیه السلام) به سوگواری و عزاداری سالار شهیدان پرداختند(239).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، نور افشانی فاطمه در سه نوبت

ابان بن تغلب می‏گوید:
به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: یابن رسول الله! چرا حضرت فاطمه(سلام الله علیها) زهراء نامیده شدند؟
حضرت فرمود: به این دلیل که روزی سه بار برای امیرالمؤمنین(علیه السلام) نورافشانی می‏کرد:
1- وقت نماز صبح، در حالی که مردم در خواب بودند، جمالش نورافشانی کرده و سفیدی نورش به خانه‏های مردم مدینه می‏تابید و دیوارها سپید می‏گشت و آنان تعجب کرده، خدمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می‏رسیدند و درباره آنچه دیده بودند می‏پرسیدند. حضرتش ایشان را روانه منزل فاطمه(سلام الله علیها) می‏کرد و آنها به منزل حضرتش آمده و می‏دیدند حضرت در محراب عبادتش نشسته و نماز می‏گزارد و نور جمالش از محراب ساطع است. آن گاه می‏دانستند که آن نور، نور حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بوده است.
2- هنگام نیمه روز، که آن حضرت برای نماز آماده می‏شد، جمالش نور زردی می‏افشاند و در خانه‏های مردم می‏تابید و لباس‏ها و رنگشان زرد می‏شد. آنها خدمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده و از آنچه دیده بودند، سؤال می‏کردند. حضرتش آنها را به منزل فاطمه(سلام الله علیها) روانه می‏کرد و آنان می‏دیدند که حضرت در محراب عبادتش ایستاده و از چهره او - صلوات و رحمت خداوند بر او و پدر بزرگوار و شوهر و پسرانش باد - نور زردی می‏درخشد. آن گاه در می‏یافتند که آنچه دیده بودند، از نور جمالش بوده است.
3- هنگام آخر روز که آفتاب غروب می‏کرد، صورت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) سرخ شده و جمالش از شادی و به جهت شکر خداوند عزوجل به سرخی می‏درخشید و نور جمالش و خانه‏های مردم می‏تابید و دیوارها سرخ می‏شد. آنان خدمت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده و از آنچه دیده بودند، سؤال می‏کردند. حضرتش باز آنان را روانه منزل فاطمه(سلام الله علیها) می‏کرد. آنان به منزل فاطمه(سلام الله علیها) می‏رفتند و می‏دیدند که حضرتش نشسته، مشغول تسبیح و تمجید الهی است و از جمالش نور سرخی می‏درخشید. آن گاه آنان در می‏یافتند که آنچه دیده بودند، از نور جمال فاطمه(سلام الله علیها) بوده است. (238)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، دعا برای همسایه

زیباترین شیوه با همسایه در عمل فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تجلی داشت. ایشان همیشه همسایگان را بر خود مقدم می‏دانست و در مناجاتهای شبانه برای آنان دعا می‏کرد و خیرشان را از خدا طلب می‏نمود.
امام حسن مجتبی(علیه السلام) در این زمینه چنین فرمود:
مادرم شب جمعه یکسره در حال قیام بوده و تا صبح به رکوع و سجده نرفت و مدام برای مردم دعا می‏کرد و نام آنان را به زبان می‏آورد. صبح به ایشان گفتم در دعای دیشب برای خودتان چیزی طلب نکردید؟
آن حضرت جواب داد: اول برای دیگران، پس از آن برای خود(237).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، عابدترین مردم

حسن بصری گوید: در دنیا عابدتر از فاطمه نیست. او آن قدر برای نماز سرپا می‏ایستاد که پاهایش ورم می‏کرد(231).
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرمود: وقتی که زهرا در محراب عبادت می‏ایستاد، همچون ستاره‏ای برای ملایکه آسمان می‏درخشید. خدا به ملایکه می‏گوید: ای ملایکه! بنگرید به بهترین بنده من فاطمه، او در مقابل من ایستاده و از خوف من تمامی وجودش می‏لرزد و با تمامی حضور قلب خویش، به عبادت من روی آورده است(232).
به هنگام عبادت آن چنان غرق در عظمت حق می‏گشت و از خود بی‏خود می‏شد که از فکر عزیزان و فرزندان خود نیز، با تمامی علاقه‏ای که به آنها داشت، بیرون می‏رفت؛ و از همین رو، خداوند هم ملایکه‏ای را می‏فرستاد که گهواره فرزندان او را حرکت دهند(233).
او حتی در شب ازدواج از علی(علیه السلام) می‏خواهد که با هم به نماز بایستند و در این شب خدا را عبادت کنند(234).
و آن گاه که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از او پرسید: دخترم! چه در خواستی کردی؟ اکنون فرشته وحی در کنار من است و از جانب خدا پیام آورده و هر چه بخواهی تحقق می‏پذیرد، او در جواب گفت:
لذتی که از خدمت به خدا می‏برم، مرا از هر خواهشی باز داشته است؛ مرا حاجتی جز این نیست که پیوسته ناظر جمال زیبا و والای خداوند باشم(235).
صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) با دعا و مناجات مأنوس بود و دعاهای وارده از او، گواه بر این معنا است. و آن جا که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) دعایی را به او می‏آموزد، می‏فرماید: این دعا از دنیا و آنچه در آن است، در نزد من محبوب‏تر است(236).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، جنس تسبیح فاطمه

در مکارم الاخلاق نقل شده است: در دست فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تسبیحی از نخ پشمینی که صد گره خورده بود، وجود داشت که تعداد تکبیرها در آن با گره موجود بود که در دست می‏گرداندند و تکبیر گفته و تسبیح می‏کردند تا این که حمزه سیدالشهداء(علیه السلام) عموی پیامبر شهید شد. پس از شهادت حمزه برای ساختن دانه‏های تسبیح از تربت او استفاده شد. وقتی موضوع شهادت حضرت اباعبدالله الحسین سالار شهیدان(علیه السلام) واقع شد، مردم از تربت آن بزرگوار برای ساختن دانه‏های تسبیح استفاده نمودند؛ زیرا در خاک و تربت سرور جانبازان عالم فضیلتی عظیم وجود دارد.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: تسبیح از نخهای آبی درست شده و سی و چهار دانه داشت و آن تسبیح مادر ما فاطمه(سلام الله علیها) بود. وقتی حمزه شهید شد، از خاک قبر او دانه‏های تسبیح ساخته شد که با آن بعد از هر نماز تسبیح گفته می‏شد(230).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، تسبیحی بهتر از هر خدمتکار

از علی(علیه السلام) نقل شده است که فرمود:
فاطمه زهرا(سلام الله علیها) عزیزترین عزیزان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه من بود.
این بانو آن قدر با آسیاب آرد کرد تا دستهایش پینه بست و آن قدر از چاه آب کشید که اثر آن بر سینه‏اش باقی مانده بود و به اندازه‏ای خانه را روبید تا این که لباسهایش غبار آلود شد. و آن قدر زیر دیگ آتش برافروخت تا لباسش کثیف و گردآلود گردید و به همین علت به سختی و زحمت افتاد.
روزی شنیدیم غلام چندی خدمت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آوردند، به فاطمه گفتم: وقتی خدمت پدر خود رفتی از وی خادمی را بخواه تا در کارها مددکار باشد و از این همه رنج و محنت آسوده شوی.
پس فاطمه زهرا(سلام الله علیها) خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رفت، ملاحظه کرد که گروهی با ایشان مشغول بحث و گفت و گو هستند. لذا بدون این که با پدر سخنی بگوید، به خاطر شرم و حیا بازگشت.
علی(علیه السلام) فرمود: چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می‏دانست که فاطمه زهرا(سلام الله علیها) برای حاجت نیازی مراجعه کرده است، لذا خود به منزل ما آمد. ما در بستر استراحت بودیم، وی بالای سر فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نشست و فاطمه از جهت شرم و حیا سر خود را بر لحاف کرد.
حضرت فرمود: فاطمه جان! برای چه منظوری به سوی من آمدی؟ و دو مرتبه سؤال فرمود و فاطمه ساکت بود.
علی(علیه السلام) می‏گوید: عرض کردم: ای رسول خدا! من علت را برای شما ذکر می‏نمایم. فاطمه آن قدر سنگ آسیاب را چرخانده که دستش پینه بسته و آن قدر آب کشیده که بر سینه‏اش اثر آن باقی مانده و آنقدر خانه را جاروب کرده که لباسش خاک آلود شده و آن قدر آتش در زیر دیگ افروخته که پیراهن او کثیف شده و بوی دود گرفته. شنیدیم که غلامان و خادمان چندی را خدمت شما آوردند، به وی گفتم: به سراغ پدر خود رفته از ایشان خدمتکاری بخواه تا تو را مساعدت نماید.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: شما را از مطلبی آگاه کنم که بهتر است برای شما از خادمی که سؤال کردید. وقتی از خواب برخاستید (در بعضی روایات وقتی به رختخواب رفتید) سی و چهار بار الله اکبر و سی و سه بار سبحان اللهو سی و سه بار الحمدلله بگویید، آن بهتر است برای شما از خادم که خدمت شما را بکند(229).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، مفاهیم بلند تسبیحات فاطمه

امام صادق(علیه السلام) فرمود:
تسبیح حضرت فاطمه(سلام الله علیها) عبارت است از: منزه است صاحب جلالی که متکبر و بزرگ است، منزه است صاحب عزتی که بلند مرتبه و رفیع الشأن می‏باشد، منزه است صاحب سلطتنی که دارای فخر و قدمت می‏باشد، منزه است صاحب حسن و جمال، منزه است کسی که به نور و سنگینی و وقار آراسته است، منزه است کسی که اثر و نشانه‏های پای مورچه را روی سنگ صاف و شفاف دیده و افتادن طیور و پرندگان را روی درختان و لاله‏ها می‏نگرد(228).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، حجله عبادت

امیر مؤمنان علی(علیه السلام) در شب ازدواج، همسرش فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نگران دید و علت آن را پرسید.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) فرمود: در پیرامون حال و وضع خود اندیشیدم و پایان عمر و منزلگاه قبر را به یاد آوردم و انتقال - از خانه پدر - به منزل خودم، مرا به یاد ورود به قبرم انداخت! تو را به خدا بیا تا در آغاز زندگی مشترک به نماز برخیزم و امشب را به عبادت خدا بپردازیم(227).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، پرسش از پیامبر در مورد نماز

فاطمه زهرا(سلام الله علیها) از پدر بزرگوارش پرسید: پدر جان، یا رسول الله! زنان و مردانی که نسبت به نماز بی‏اعتنا هستند و نماز را سبک می‏شمارند، چه عواقبی را در پیش دارند؟
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای فاطمه جان! هر کسی از مردان و زنان نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می‏سازد: شش مورد در دنیا: سه مورد در وقت مرگ، و سه مورد آنها در قبر و سه مورد در قیامت زمانی که از قبر خارج شود.
الف) اما آن شش بلایی که در دنیا دامنگیرش می‏شود:
1- خداوند برکت را از عمرش می‏برد.
2- خداوند برکت را از رزقش می‏برد.
3- خداوند عزوجل سیمای صالحین را از چهره‏اش محو می‏کند.
4- هر عملی که انجام می‏دهد پاداش داده نمی‏شود.
5- دعایش به آسمان نمی‏رود.
6- بهره‏ای از صالحین برای او نیست.
ب) اما آن سه بلایی که هنگام مرگ گرفتارش خواهد شد:
1- ذلیل از دنیا می‏رود.
2- هنگام مرگ در حال گرسنگی خواهد بود.
3- تشنه از دنیا خواهد رفت، اگر چه آب نهرهای دنیا را به او بدهند.
ج) اما آن سه بلایی که در قبر دامنگیرش می‏شود:
1- خداوند ملکی در قبر برای او می‏گمارد تا او را زجر دهد.
2- قبرش برای او تنگ خواهد شد.
3- گرفتار ظلمت و تاریکی قبر خواهد شد.
د) اما آن سه بلایی که در روز قیامت گرفتارش خواهد شد:
1- خداوند ملکی را موکل می‏سازد تا او را با صورت بر زمین بکشد، در حالی که خلایق تماشا می‏کنند.
2- محاسبه اعمالش به سختی انجام می‏شود.
3- خدا به نظر لطف به او نمی‏نگرد و برای اوست عذاب همیشگی(226).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني حضرت زهرا ، توصیه امام زمان به تسبیحات فاطمه

حضرت آیة الله مرعشی نجفی - اعلی الله مقامه - می‏گوید:
در راه زیارت عسکریین(علیه السلام) (امام هادی و عسکری) و در جاده‏ای که به امامزاده سید محمد(علیه السلام) منتهی می‏شود، راه را گم کردم و در اثر شدت تشنگی و گرسنگی از زندگی مأیوس شده، به حالت بی‏هوشی روی زمین افتادم. ناگهان چشم باز کردم، دیدم سرم در دامن شخص بزرگواری است. آن شخص به من آب گوارایی داد که مانندش را در عمر خود نچشیده بودم. بعد از آن، سفره‏اش را باز کرد، و در میان آن دو یا سه عدد قرص نان بود که از آنها نیز خوردم. آن گاه به من فرمود: ای سید، قصد کجا را داری؟ گفتم: حرم مطهر سید محمد. فرمود: این حرم سید محمد است. نگاه کردم، دیدم در زیر بقعه سید محمد قرار داریم، در حالی که من در قادیسه گم شده بودم و مسافت زیادی بین آن جا و حرم امامزاده سید محمد وجود دارد. در مدتی که با آن شخص بزرگوار بودم، بهره‏های فراوانی نصیبم شد و مرا به انجام چندین عمل سفارش کرد؛ از جمله: تلاوت قرآن کریم... و تسبیح فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و... ولی به ذهنم خطور نکرد این آقا کیست! مگر زمانی که از نظرم غایب شد(225).


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0