ای تربت گم گشتهات دارُالسَّلامِ انبیا
صحن بقیع خلوتت بیتُ الْحرام انبیا
تنها نه مام احمدی، مام تمام انبیا
از کوثر احسان تو لبریز جام انبیا

عشق یعنی دل سپردن در أَلَسْت
از مِیِ وصلِ الهی مست مست
عشق یعنی ذکر ناموس خدا
یا علی گفتن به زیر دست و پا
عشق یعنی جلوهی صبر خدا
شرم ایّوب نبی از مرتضی
عشق یعنی صبر در هنگام خشم
عشق یعنی جای سیلی روی چشم
عشق بر دلها شهامت میدهد
عشق بر غمها حلاوت میدهد
عشق بر دلداده فرمان میدهد
عاشق جان داده را جان میدهد
عشق باعث شد که دل سامان گرفت
پشت درب خانه زهرا جان گرفت
عشق یعنی انقلاب فاطمه
عشق یعنی عشق ناب فاطمه
بیتُ الْاَحْزان خراب فاطمه
عشق یعنی صحبت بیواهمه
حیدر دربند پیش فاطمه
آن که خود مرد دلیر جنگ بود
دستگیر فرقهای صد رنگ بود
عشق یعنی عاشقی در تار و پود
گردش دستاس با دستِ کبود
عشق یعنی گریههای حیدری
دختری دنبال نعش مادری
عشق یعنی قلب چون آیینهای
جای میخ در به روی سینهای
عشق یعنی انتظار منتظر
سینهای مجروح از مِسْمار در
عشق یعنی طاعت جان آفرین
ردّ خون سینه بر روی زمین