عید است و یا نیمهی ماه رمضان است؟
از هر دو بگویم که هم این است و هم آن است
عیدی که به ماه رمضان داد تجلّیٖ
ماهی که در آن روی خداوند عیان است
ریزد دُرِ مدح حَسن از دُرْجِ دهانها
یا نام دلانگیز حَسن نقل دهان است
قرآنِ علی در بغل اُمِّ ابیهاست
بر خال و خطش چشم محمّد نگران است
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
این بِضْعِهی پیغمبر و این یوسف زهراست
این جانِ جهان، جانِ جهان، جانِ جهان است
در بین امامان به کرامت شده مشهور
یک گوشه ز بیتُ ٱلْکَرَمش باغِ جَنان است
سر تا به قدم یکسره روح است چه روحی
روحی ست که بر پیکر توحید روان است
تا حشر زَنَد از گلوی خون خدا موج
خونی که به رگهای حَسن در جریان است
صبرش سپر سینهی دین بود، وگرنه
هر یک مژهاش تیر و دو ابروش کمان است
داند چو پدر دَرْ کند از قلعهی خیبر
آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است
با چشمِ خیالش منگر فوقِ خیال است
در حق گمانش نشمر فوق گمان است
گر پایهی قدرش نگری فوق گمانهاست
ور مدّت عمرش نگری کُلِّ زمان است
در خال و خطش هرچه بخوانید و ببینید
از بوسهی پیغمبر اسلام نشان است
من خارم و اوصاف گل از خار نیاید
این کار جز از خالق دادار نیاید
این ماهِ رسول است که از ماهِ صیامش
پیوسته درود و صلوات است و سلامش
برتر بود از مَنقبت و مدح خلایق
قدر و شرف و عزّت و اجلال و مقامش
روشن شده چشم علی از پرتو حُسنش
شیرین شده کام نبی از شهد کلامش
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هم فوج ملائک همه افتاده به خاکش
هم خیل نبیّین همه خواندند امامش
رضوان اگر از دوستیاش دست بدارد
وَٱلله قسم بوی بهشت است حرامش
دشنام شنیدن، کرم و لطف نمودن
این است همان عادت و احسان و مرامش
بر آب بقا ناز کند تا صف محشر
گر خضر گذارد لب خود بر لب جامش
در حُسن خدائیش ببینید و ببینید
خُلقِ خوشِ جَد، خوی پدر، عصمت مامش
از بس که حَسن در حَسن است و همه حُسن است
از سوی خداوند حَسن آمده نامش
سلام الله علیه
نَبْوَد عجب آرند اگر دست توسّل
خِیل مَلک از عرش به مرغِ لبِ بامش
فریادِ حسین بن علی داشت سکوتش
شمشیر شرر بار علی بود پیامش
سلام الله علیهما
بر تربت بیشمع و چراغش بنویسید
وَٱلله قسم صبرِ حَسن بود قیامش
سلام الله علیه
زیباتر و بالاتر از این است که هر صبح
یا مِهر بخوانند وَ یا ماهِ تمامش
بِالله نگفتند نگفتند نگفتند
گویند اگر خَلقِ جهان مدحِ مدامش
من خارم و اوصاف گل از خار نیاید
این کار جز از خالق دادار نیاید
این آینهی حُسنِ خداوندِ تعالیٰ ست
این پرتو حُسنِ ازل از صبح تجلّیٰ ست
این سورهی یاسین به روی دامن کوثر
این مُصْحَفِ نور است که بر شانهی طاهاست
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
این نَجْلِ علیّ اشرف اولادِ محمّد
این خوبترین سلسلهی آدم و حواست
علی نبینا و آله و علیهما السلام
گه سورهی وَٱللّیل و گهی سورهی وَٱلشَّمس
گه بر سرِ دستِ نبیّ و حیدر و زهراست
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
در مُصحف زیبای رُخش سورهی مریم
در عطر بهشتی نفَسش روحِ مسیحا ست
او مثل علیّ بر همهی خلق امام است
حُکمش همه جا حکم خداوند تعالیٰست
گر جنگ کند، جنگ بُوَد بر همه واجب
ور صبر کند، صبر برای همه زیباست
هر نکته که او گفت خدا گفت خدا گفت
هر امر که او خواست خدا خواست خدا خواست
هر چند حیات دین، از خون حسین است
با صبر حَسن، قامتِ اسلام بود راست
سلام الله علیهما
ما پیروِ صُلح حَسن و جنگِ حسینیم
امر است ز مولیٰ و اطاعت همه از ماست
سلام الله علیهما
گر امر به صُلح آید، یا حُکم به نهضت
اسلام همان پیروی از گفتهی مولاست
این صُلح بُوَد سختتر از غزوهی خیبر
این صبر همان صبرِ علیّ در دلِ اعداست
سلام الله علیه
یا رب تو گواهی که به هر واقعه ما را
بر دامنِ اولادِ علیّ دستِ تَوَلّیٰ ست
با خون دل شیعه نوشتند ز آغاز
دینی که خدا گفته توَلّیٰ و تَبَرّیٰ ست
من خارم و اوصاف گل از خار نیاید
این کار جز از خالق دادار نیاید
غلامرضا سازگار (میثم)