ستاره دنباله دار
یک برنامه تلویزیونی مکتوب
پلاتو اول / مجری شاداب / با لبخندهای زیبا و حرکتی سر حال و شاداب
وقتی نام امیرمؤمنان علی علیه السلام روی زبان آدما نقش می بنده آدم احساس می کنه روی ابرها داره راه می ره و حالا که ما می خواهیم توی این برنامه روی ابرهای باصفای نام علی علیه السلام راه بریم بذارید با تمام وجود فریاد بزنیم / بسم الله الرحمن الرحیم
پلاتو دوم / مجری با چشم های شاداب و تصویری که حرکت می کند سعی می کند بیشتر برای القاء حرف ها از صورتش و ویژگی های صورتش استفاده کند.
روزهای خجسته عید بزرگ غدیره. عید مبارکی که خدا در آن امیرالمؤمنین، علیه السلام، و ائمه اطهار، علیهم السلام، را به جانشینی پیامبر، صلی الله علیه وآله، برگزید و نعمت ولایت آنها را بر همه مؤمنین هدیه کرد. ولایتی که مولایمان حضرت صاحب الزمان، عجل الله تعالی فرجه، آن را به ارث برده اند.
یا علی!
دلم می خواهد به زیارت تو بیایم.
دلم می خواهد در غدیرخم با تو بیعت کنم.
غدیر بود . رفتیم پیشانی اباذر را ببوسیم و بگوییم: «برادر! عیدت مبارک » پیشانیش از آفتاب ربذه سخت سوخته بود! !
به «ابن سکیت » گفتم «علی » هیچ نگفت، نگاهمان کرد و گریست . زبانش را بریده بودند! !
خواستیم دست های میثم را بگیریم و بگوییم «سپاس خدای را که ما را از متمسکین به ولایت امیرالمؤمنین قرار داد» دست هایش را قطع کرده بودند! !
- گفتم: واقعا صد هزار نفر بودند؟ ! گفت: آری! شاید هم بیش تر!
گفتم: واقعا همه را آن همه مدت زیر آفتاب سوزان نگه داشت؟ !
گفت: آری! همه را . منتظر شد تا آنان که عقب مانده بودند، برسند; حتی به جلویی ها هم گفت که برگردند .
اینک پیامبر(ص)، در بازگشت از سفر خانه خداست پیغمبر از رسالت خود، شاد و سربلند دریای بیکرانه قلبش ز موج شوق همواره در تلاطم و همواره در تپش عشق خدا فکنده به جانش شراره ها یاد خدا گرفته از او فرصت و مجال اعمال حج رسیده به پایان، ولی افق چشم انتظار حادثه ها در «غدیر خم » بیدار مانده است...
روزی که رسول خدا(ص)در «حرای حق » به نبوت مبعوث شد، فرمان هدایت و سعادت انسان ها را در کف داشت.
آن روز هم در «پهنه غدیر» و در جمع حاجیان برگشته از زیارت خانه خدا به خطبه خوانی پرداخت، باز در اندیشه نجات امت وتضمین سعادت آنان بود.
این است که «غدیر» را حلقه میانی «رسالت » و «امامت »
من آسمان غدیرم. شاهد و ناظر بر اجرای بزرگ ترین فرمان الهی در سال دهم هجری بودم. من به همراه آفتاب سوزان بر سراسر سرزمین غدیر سایه افکنده بودیم.
سطحی نگری و کوچک اندیشی است، اگر «غدیر» و «ولایت » را، نزاعی در میان دوگروه در گذشته بدانیم.
و دور از «متن مکتب » است، اگر ایستادن بر کرانه جوشان «غدیر» را تنهاحساسیتی فرقه ای و جدالی مذهبی به شمار آوریم.
«غدیر»، همواره برپاست.
صحنه تعیین «مولی »، و آن بیعتها و استشهادها و اعترافها، هنوز هم محو نشده است. بیعتگران نیز، صحنه را ترک نکرده اند. علی رغم آنان که سعی کرده اند غباری از«نسیان » و پرده ای از «کتمان » بر سیمای غدیر بنشانند و بیفکنند، دلها وجانهای بیشماری هنوز هم توجه به آن دستهای بلندی دارد که دست «علی » را گرفت وفراز آورد، تا آن خورشید را، همه ببینند، همه بشناسند، به یکدیگر و به غایبان از صحنه و به خبرگیران از واقعه و به جویندگان چراغ، معرفی کنند.
نويسنده: محمدجواد رودگر
اشاره: در بخشهاي پيشين مقولة «عرفانِ عبوديت محور» مطرح شد كه عرفانِ قرآني و سلوكِ وحياني بر گوهر بندگي و جوهر عبودي مبتني است و عزت عارف، در عبوديت الهي رقم ميخورد. عبوديت، جوهري است كه كُنْه و درونماية آن، ولايت الهي است؛ يعني رسيدن به اينكه تحت تدبير محض خداوند و ارادة الهي است. در اين مقام، عبد سالك، چيزي غير از آنچه معبودش اراده كند، نخواهد داشت و همه شؤون حيات و هستياش فاني در خدا است و جهانِ فاني و باقي را فداي شاهد و ساقي ميكند. او چنان اعتلايي مييابد كه از خوف جهنم و شوق جنّت عبور ميكند و عشق بندگي و شوق ديدار، همه هستياش را پوشش ميدهد. اكنون پرسش اين است كه در «عرفان عملي قرآني» چه حقيقتي است كه عارف و سالك را به منزلت «عبديت» و آنگاه مقام «عنديت» ميرساند و تاج كرامتش و جايزه سلوك و رياضتش، «عبده و رسوله»، «نعم العبد»، «أسري بعبده ليلاً من المسجد الحرام الي...»، «فاوحي الي عبده ما اوحي» و... خواهد شد؟ راز و رمز سلوك عبودي در چيست؟
محمد علي مجاهدي
احاديث گوهربار و نوراني كه از اميرالمؤمنين علي عليه السلام كتاب غُررالحكم و دررالكلم حكايت شده است گنجينة ارزشمندي از معارف اسلامي و آموزههاي اخلاقي-تربيتي است كه در اين مجال نيز به نقل شماري از آنها ميپردازيم و مفهوم هر يك را در قالب يك «رباعي» به محضر ادب دوستان تقديم ميكنيم.
عید همگان
حضرت امام خمینی رحمه الله ، عید غدیر خم را که کاشتن بذر ولایت در جان همه مسلمانان است، مختص گروه خاصی نمی دانست و در این باره می فرمود: «امروز که روز عید غدیر است، از بزرگ ترین اعیاد مذهبی است. این عید، عیدی است که مال مستضعفان است، عید محرومان است، عید مظلومان جهان است، عیدی است که خدای تبارک و تعالی به وسیله رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای اجرای مقاصد الهی و ادامه تبلیغات و ادامه راه انبیا، حضرت امیر علیه السلام را منصوب فرمودند».
هنگام بازگشت از حج، در جحفه و محل غدیر خم، آیه ای نازل شد و بر اساس آن، پیامبر صلی الله علیه وآله مأمور به تبلیغ پیامی از سوی خدا به مردم شد؛ پیام مهمی که اگر رسول خدا صلی الله علیه وآله آن را نمی رساند، رسالت الهی را انجام نداده بود و آن پیام، وصایت و خلافت علی علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه وآله بود.
این آیه که به «آیه تبلیغ» معروف است، چنین است: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ».
اشاره
حمید رحمانی
مباهله در لغت به معنای رها کردن و واگذاشتن است1 و در اصطلاح، زمانی که دو یا چند نفر در موضوعی اختلاف داشته باشند و هیچ یک حاضر نباشد نظر دیگری را بپذیرد، در یک جا جمع می شوند و به درگاه خدا تضرع می کنند و از خداوند می خواهند آن کس را که بر باطل است، رسوا کند و مورد لعن و مجازات خود قرار دهد.
واقعه مباهله در زمانی به وقوع پیوست که نبی اکرم(ص) در مدینه به تبلیغ دین اسلام و عرضه آیات الهی می پرداخت تا اصول و مبانی دینی را با تلاش های مستمرشان بنا نهند که کامل تر از ادیان پیشین، می خواست سعادت دنیوی و اخروی انسان ها را تضمین کند، به شرط آنکه مردم با بهره گیری از قوه تشخیص عقل و دلشان حقیقت و درستی را تشخیص دهند و دستورهای الهی آن را اجرا کنند.