اشاره
سهیلا بهشتی
پیامبر گرامی در سال دهم هجرت برای ادای فریضه و تعلیم مراسم حج به مکه عزیمت کرد. این بار ادای این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر مصادف شد و از این جهت آن را حجة الوداع نامیدند. افرادی که به شوق همسفری و یا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند، تا صد و بیست هزار تخمین زده شده اند.
مراسم حج به پایان رسید و پیامبر اکرم(ص) راه مدینه را درحالی که گروهی انبوه او را بدرقه می کردند، در پیش گرفت. چون کاروان به غدیر خم در سه میلی جحفه رسید، پیک وحی فرود آمد و به پیامبر فرمان توقف داد. پیامبر نیز دستور داد که همه از حرکت باز ایستند و بازماندگان فرا رسند. کاروانیان از توقف ناگهانی و به ظاهر بی موقع پیامبر در این منطقه بی آب، آن هم در نیم روزی گرم که حرارت آفتاب بسیار سوزنده و زمین تفتیده بود، درشگفت ماندند. انتخاب منطقه غدیر به امر خاص الهی از چند جهت درخور ملاحظه بود:
یکی اینکه در راه بازگشت از مکه، کمی قبل محل افتراق کاروان ها و تقاطع مسیرها در جحفه است، دوم اینکه در آینده های اسلام که کاروان های حج در راه رفت و برگشت از این مسیر عبور می کنند، با رسیدن به وادی غدیر و نماز در مسجد پیامبر، تجدید خاطره و بیعتی با این زیربنای اعتقادی خود می نمایند و یاد آن در دل ها احیا می گردد، سوم اینکه غدیر محلی بسیار مناسب برای برنامه سه روزه پیامبر و ایراد خطبه برای آن جمعیت انبوه بود.1
مردم با خود می گفتند: فرمان بزرگی از جانب خدا رسیده است و در اهمیت فرمان همین بس که به پیامبر مأموریت داده است که در این موقع نامساعد همه را از حرکت باز دارد و فرمان خدا را ابلاغ کند. سرانجام این فرمان که در آن از پیامبر خواسته شده بود تا با ابلاغ آن، رسالت خود را تکمیل کند، به مردم رسانده شد. در حقیقت، این سفر تنها، سفر معنوی حج نبود، بلکه این سفر، سرنوشت آینده تاریخ و انسان را تعیین می کرد؛ یعنی مسئله خلافت و ولایت و جانشینی پس از پیامبر را.
1. محمد باقر انصاری، گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر، ص17.