تاريخ اسلام، شگفتيها و رويدادهاي بسياري بهخاطر دارد. هنوز تصوير پيامبر اسلام كه دست در دست علي بر بام بلند غدير، در برابر ديدگان منتظر مردمان ايستاده است، بر تارك تاريخ ميدرخشد.
تاريخ اسلام، شگفتيها و رويدادهاي بسياري بهخاطر دارد. هنوز تصوير پيامبر اسلام كه دست در دست علي بر بام بلند غدير، در برابر ديدگان منتظر مردمان ايستاده است، بر تارك تاريخ ميدرخشد.
در اين روز، پيامبر به فرمان الهي، آشكارا علي(ع) را به امامت و جانشيني برگزيد. هزار و چهارصد و اندي سال از واقعه غدير ميگذرد و نياكان ما نسل به نسل و سينه به سينه، اين رويداد تاريخي و امانت الهي را در فراز و نشيب قرنها حفظ كرده تا امروز كه آن را به رسم امانت و حفاظت به ما سپردهاند. اكنون بر ماست كه آن را با جان و دل پاس بداريم.
غدير، روز كامل شدن دين و تماميّت نعمت است. روز بزرگترين و برترين جشن امت اسلامي است. غدير بايد زنده و ماندگار بماند؛ زيرا پويا، زندگيساز، ادامه راه رسالت و تجليگاه ولايت است. اين واقعه چنان با پوست و خون و استخوانمان آميخته كه جزو زندگيمان شده است و عملكرد شيعه در گراميداشت اين واقعه، گواه اين مدعاست.
بيشتر آثاري كه در سدههاي گذشته درباره غدير تأليف شده، متأسفانه با گذشت زمان پراكنده گشته و گردباد حوادث و پنجه زمان آنها را تباه كرده است. سوگمندانه بايد گفت روزي به فراموشي سپرده شده كه در تاريخ اسلام و سيره پيامبر اكرم(ص) بسيار ارزشمند و مهم بوده است؛ روزي كه در آن فضيلتهاي علي(ع)، همو كه سرور اسلام و برترين مؤمنان است، گويا شد. در پي حادثه آن روز، بعضي از ناآگاهان درصدد تحريف آن برآمدند. آنها آشكارترين فضيلتهاي مولا را نيز ناديده گرفته و حادثه تاريخي غدير را در حد اعتراض چند نفر به علي(ع) درباره غنايم جنگي تنزل دادهاند. به راستي چگونه ميتوانند چنين كنند، درحاليكه علي(ع)، زاهدترين انسانها بوده است. آيا اين تهمتها ادامه همان جريانها نيست كه از روي رشك و حسد يا به انتقام خونهايي كه علي(ع) از كافران ريخته بود، يا به بهانه كم سن و سالي او، يا ترس از سختگيري وي در راه دين يا به طمع ردوبدل شدن خلافت ميان قبايل عرب، حق الهي علي(ع) را ربودند. خود حضرت در اين باره ميفرمايد:
و چون رسول خدا ـ كه درود بر او باد ـ رحلت فرمود، مسلمانان درباره حكومت پس از او به ستيز پرداختند و به خدا سوگند، در دلم نميگذشت و به انديشهام خطور نميكرد كه عرب پس از رحلت آن حضرت، حكومت را از خاندان او بيرون ببرد يا مرا پس از وي، از رسيدن به حكومت بازدارد و مرا نگران نكرد و مايه شگفتي من نشد، مگر شتافتن مردم از هر سو بر فلاني1(ابوبكر) و بيعت كردن با او! دست از آن بازداشتم و ميديدم و ميدانستم كه من به مقام رسول خدا(ص) ميان مردم از كسي كه حكومت را پس از آن حضرت عهدهدار شده است، سزاوارترم. سالها و تا آنگاه كه خداوند ميخواست، خودداري و درنگ كردم، تا آنكه ديدم گروهي از مردم از اسلام روي برگرداندند و مردم را به نابودي دين خدا و آيين محمدي فراميخوانند. ترسيدم كه اگر اسلام و مسلمانان را ياري ندهم، در آن ويراني و رخنهاي ببينم كه مصيبت آن بر من بزرگتر از محروم ماندن از خلافت و عهدهدار شدن كارهاي شما خواهد بود كه بهرهمندي چند روزي است و سپس از ميان ميرود، همانگونه كه سراب از ميان ميرود و همانند ابرها كه از هم پاشيده ميشود.2
با همه اين توطئهها و بهانهجوييها، هيچ دست سياهكاري در طول تاريخ نتوانسته است نام و ياد علي را از صفحه دلها و خاطرهها بزدايد. هرچند هزاران بار نامش را از كتابها محو كردهاند، هر روز، نامش، بلندآوازهتر و هر سال، خاطرهاش، شكفتهتر گرديده است. تاريخ شيعه و گراميداشت عيد غدير در هر سال، گواه اين مدعاست. آري، خورشيد را نميتوان با گِل اندود. آفتابي كه در آن بركه كوچك دميد، جهاني را روشن ساخت. غدير، روزي است كه گُل ولايت از بستان رسالت جوانه زد و تجلّيگاه مفهوم «نورٌ علي نور» شد. آن زمان كه علي(ع)، بر يد بيضاي رسول گرامي اسلام قرار گرفت، نور ولايت از فراز هستي بر قلبهاي عاشقان تابيدن گرفت.
غدير، نام ديگر تشيع است و شيعه با غدير معنا ميگيرد. غدير نه فراموششدني است و نه كهنهشدني؛ ماندگار است و پويا و زندگيساز. غدير، ركن حيات معنوي انسانهاست و ارزش كردار هر كس با شناخت وي از ولايت كه در روز غدير اعلام شد، سنجيده ميشود. تمام كمالها و خوبيها از چشمهسار غدير جاري ميشود. بنابراين، با پيروي از صاحب غدير ميتوان به كمال و خير و سعادت دنيا و آخرت دست يافت. در روز غدير، خداوند تير نااميدي را بر قلب كافران و منافقان نشاند و نقشههاي آنان را در براندازي دين خداوند، نقش بر آب ساخت، چنانكه فرمود: «در اين روز ـ روز غدير ـ كافران مأيوس و نااميد شدند». (مائده:3)
از پيامبراكرم(ص) نقل ميكنند:
يَوْمُ الغَديرِ اَفْضَلُ اَعْيادِ اُمَّتي و هُوَ الْيَومُ الَّذي اَمَرني اللّهُ تَعالي ذِكرهُ بِنَصبِ اَخي عَلي بن ابيطالبٍ عَلَما لاُمّتي يَهْتَدُونَ بِهِ مِنْ بَعْدي و هُوَ الْيَومُ الّذي اَكْمَل اللّهُ فيهِ الدِّينَ وَ اَتَمَّ عَلي اُمَّتي فيهِ النِّعْمَةَ وَ رَضِي لَهُمُ الاِسْلامَ دينا.3
روز غدير، برترين اعياد امت من است. آن روزي است كه خداي تعالي مرا مأمور كرد، برادرم، علي بن ابيطالب را چون نشانهاي براي امتم نصب كنم، تا پس از من به وسيله او هدايت يابند و آن، روزي است كه خداوند دين را كامل و نعمتش را بر امت من تمام كرد و راضي شد كه اسلام دين آنها باشد.
امام رضا(ع) فرمود:
مَثَلُ الْمُؤمنينَ في قَبُولِهمْ وِلاءَ اَميرِالمُؤمنينَ(ع) في يَومِ غَديرِ خُمٍّ كَمَثلِ الْمَلائِكَةِ في سُجودِهِم لِآدَمَ(ع) وَ مَثلُ مَنْ اَبي وِلايَةَ اَميرَالمُؤمنينَ(ع) يَومَ الغَديرِ مَثَلُ اِبْليس.4
مَثَل مؤمنان در پذيرفتن ولايت اميرمؤمنان، علي(ع) در روز غديرخم، مثَل ملائكه در سجودشان مقابل حضرت آدم(ع) است و مَثَل كساني كه در روز غدير از ولايت اميرمؤمنان، علي(ع) سر باز زدند، مَثَل شيطان است.
در سالروز غدير به شكرانه اين نعمت ميخوانيم: «اَلحَمْدُلِلّهِ الَّذي جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكينَ بِوَلايَةِ عَلي ابْنِ اَبيطالِبْ».
شاد باش اي دل كه پير ما علي است جام عشق از حوض كوثر خوردهايم گفت پيغمبر كه موسي را وزير
در دو عالم، دستگير ما علي است ساقي و خمّ و غدير ما علي است بود اگر هارون، وزير ما علي است
نويسنده در كتاب پيش رو، غدير را كه به سان آينهاي شفاف و پاك از تيرگيها است، از زوايههاي گوناگون واكاوي ميكند و آن را مهمترين ركن تشيع ميخواند.
براستي اگر آدمي غدير را درست بشناسد، همدست فرشتگان خواهد شد، همانگون كه امام هشتم فرمود:
به خدا سوگند، اگر مردم ارزش روز غدير را شناخته بودند، روزي دهبار، فرشتگان با آنان مصافحه ميكردند و اگر به درازا كشيدن سخن براي من ناگوار نبود، درباره ارجمندي اين روز و فضيلتهايي كه خداوند متعال، به كساني كه آن را شناختهاند، داده است، چنان سخن را گسترش ميدادم كه به شمار نيايد.5
آن حضرت در كلامي ديگر ميفرمايد:
وَاللهِ لَوْ عَرَفَ النّاسُ فَضْلَ هَذا الْيومِ بِحَقيقَتِه لَصافَحَتْهُم المَلائِكَةُ فِي كُلِّ يوْمٍ عَشْرَ مَرّاتٍ.6
به خدا سوگند! اگر مردم عظمت و ارزش حقيقي اين روز ـ روز غدير ـ را دريابند، فرشتگان روزي ده مرتبه با آنها مصافحه ميكنند.
و در روايتي ديگر درباره غدير فرمود:
آن (روز غدير) روزي است كه ابراهيم خليل از آتش نجات يافت و به شكرانه، آن روز را روزه گرفت و آن روزي است كه خداوند با نصب كردن حضرت اميرمؤمنان، علي(ع) به عنوان امام، دين خود را كامل كرد. مَثَل مؤمنان در پذيرش ولايت اميرمؤمنان، علي(ع) در روز غدير خم، شبيه سجده كردن فرشتگان بر آدم است و مَثَل كسي كه از پذيرش ولايت اميرمؤمنان در روز غدير سر باز زند، همانند ابليس است (كه سجده بر حضرت آدم(ع) را نپذيرفت و از درگاه خداوند، رانده شد).7
جان كلام اينكه غدير، تنها يك رخداد مقطعي نيست، بلكه نقطه عطفي پربار و درهم پيوسته و پايا در اسلام كه از سال دهم هجري تا به امروز امتداد يافته و تا عصر شكوهمند ظهور حضرت قائم آل محمد(ص) نيز ماندگار خواهد بود.
1. ابن ابيالحديد ميگويد به جاي کلمه فلان، نام ابوبکر بوده و مردم در اين نامه و در آغاز خطبه شقشقيه، نام ابوبکر را به فلان تغيير دادهاند.
2. ابن ابيالحديد، شرح نهجالبلاغه، ج 17، ص 151.
3. شيخ عبدالحسين اميني نجفي، الغدير، ج 1، ص 283؛ ابن طاووس، اقبال الاعمال، ص 446.
4. شيخ عبدالله بحراني، عوالم، ج 15، ص 224.
5. وسائل الشيعه، ج 10، ص 302.
6. ابوجعفر محمد بن حسن طوسي، تهذيب الاحکام، ج 6، ص 25.
7. رضيالدين ابوالقاسم علي بن موسي بن جعفر ابن طاووس، اقبال الاعمال، ص 465.