به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

لینک های سایت

چهل حديث اخلاقي از امام زين العابدين عليه السلام :

1- مقام رضا
« الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضاءِ أَرْفَعُ دَرَجاتِ الْيَقينِ ».
خشنودي از پيشامدهاي ناخوشايند، بلندترين درجه يقين است.

چهل حديث اخلاقي از امام زين العابدين عليه السلام :

1- مقام رضا
« الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضاءِ أَرْفَعُ دَرَجاتِ الْيَقينِ ».
خشنودي از پيشامدهاي ناخوشايند، بلندترين درجه يقين است.
2- كرامت نفس
« مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَيْهِ الدُّنْي ».
هر كه كرامت و بزرگواري نفس داشته باشد، دنيا را پَست انگارد.
3- دنيا مايه ارزش نيست
« أَعْظَمُ النّاسِ خَطَرًا مَنْ لَمْ يَرَ الدُّنْيا خَطَرًا لِنَفْسِهِ ».
پرارزش ترين مردم كسي است كه دنيا را مايه ارزش خود نداند.
4- پرهيز از دروغ
« إِتَّقُوا الْكِذْبَ الصَّغيرَ مِنْهُ وَ الْكَبيرَ في كُلِّ جِدٍّ وَ هَزْل فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذا كَذَبَ في الصَّغيرِ إِجْتَرَءَ عَلَي الْكَبيرِ ».
از دروغ كوچك و بزرگ در هر جدّي و شوخيي بپرهيزيد، زيرا چون كسي دروغ كوچك گفت بر دروغ بزرگ نيز جرأت پيدا ميكند.
5- خود نگهداري
« أَلْخَيْرُ كُلُّهُ صِيانَةُ الاِْنْسانِ نَفْسَهُ ».
تمام خير آن است كه انسان خود را نگهدارد.
6- همنشينان ناشايسته
« إِيّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الْكَذّابِ، فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرابِ يُقَرِّبُ لَكَ البَعيدَ وَ يُبَعِّدُ لَكَ الْقَريبَ. وَ إِيّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الْفاسِقِ فَإِنَّهُ بايَعَكَ بِأُكْلَة أَوْ أَقَلَّ مِنْ ذلِكَ. وَ إِيّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الْبَخيلِ فَإِنَّهُ يَخْذُلُكَ في مالِهِ أَحْوَجَ ما تَكُونُ إِلَيْهِ. وَ إِيّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الاَْحْمَقِ، فَإِنَّهُ يُريدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ. وَ إِيّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ، فَإِنّي وَجَدْتُهُ مَلْعُونًا في كِتابِاللّهِ ».
1ـ مبادا با دروغگو همنشين شوي كه او چون سراب است، دور را به تو نزديك كند و نزديك را به تو دور نمايد.
2ـ مبادا با فاسق و بدكار همنشين شوي كه تو را به يك لقمه و يا كمتر بفروشد.
3ـ مبادا همنشين بخيل شوي كه او در نهايتِ نيازت بدو، تو را واگذارد.
4ـ مبادا با احمق رفيق شوي كه چون خواهد سودت رساند، زيانت ميزند.
5 ـ مبادا با آن كه از خويشان خود ميبرد، مصاحبت كني كه من او را در قرآن ملعون يافتم.
7- ترك سخن بي فايده و دوري از جدل
« إِنَّ الْمَعْرِفَةَ وَ كَمالَ دينِ الْمُسْلِمِ تَرْكُهُ الْكَلامَ فيما لا يَعْنيهِ وَ قِلَّةُ مِرائِهِ وَ حِلْمُهُ وَ صَبْرُهُ وَ حُسْنُ خُلْقِهِ ».
معرفت و كمال ديانت مسلمان، تركِ كلام بيفايده و كم جدل كردن، و حلم و صبر و خوشخويي اوست.
8- محاسبه نفس و توجّه به معاد
« إِبْنَ آدَمَ! إِنّكَ لا تَزالُ بِخَيْر ما كانَ لَكَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ، وَ ما كانَتِ الُْمحاسَبَةُ مِنْ هَمِّكَ، وَ ما كانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعارًا وَ الْحَذَرُ لَكَ دِثارًا.
إِبْنَ آدَمَ! إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ مَبْعُوثُ وَ مَوْقُوفٌ بَيْنَ يَدَي اللّهِ جَلَّ وَ عَزَّ، فَأَعِدَّ لَهُ جَوابً ».
اي فرزند آدم! به راستي كه تو پيوسته رو به خيري، تا خودت را پند دهي و حساب خودت را برسي و ترس از خدا را روپوش و پرهيز را زيرپوش خود سازي.
اي فرزند آدم! تو خواهي مرد و برانگيخته خواهي شد و در حضور خداوند عزّ و جَلّ قرار خواهي گرفت، پس براي او جوابي را آماده كن.
9- نتايج دعا
« أَلْمُؤْمِنُ مِنْ دُعائِهِ عَلي ثَلاث: إِمّا أَنْ يُدَّخَرَ لَهُ وَ إِمّا أَنْ يُعَجَّلَ لَهُ وَ إِمّا أَنْ يُدْفِعَ عَنْهُ بَلاءً يُريدُ أَنْ يُصيبَهُ ».
مؤمن از دعايش سه نتيجه ميگيرد:1ـ يا برايش ذخيره گردد،2ـ يا در دنيا برآورده شود،3ـ يا بلايي را كه خواست به او برسد، از او بگرداند.
10- مبغوضيت گداي بخيل
« إِنَّ اللّهَ لَيُبْغِضُ الْبَخيلَ السّائِلَ الُْمحْلِفَ ».
به راستي كه خداوند، گداي بخيلي را كه سوگند ميخورد دشمن دارد.
11- اسباب نجات
« ثَلاثٌ مُنْجِياتٌ لِلْمُؤْمِنِ: كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَ اغْتِيابِهِمْ. وَ اشْتِغالُهُ نَفْسَهُ بِما يَنْفَعُهُ لاِخِرَتِهِ وَ دُنْياهُ وَ طُولُ الْبُكاءِ عَلي خَطيئَتِهِ ».
سه چيز سبب نجات مؤمن است:1ـ بازداشتن زبان از غيبت مردم،2ـ مشغول كردن خودش به آنچه كه براي آخرت و دنيايش سود دهد،3ـ و گريستن طولاني بر گناهش.
12- به سوي بهشت
« مَنِ اشْتاقَ إِلي الْجَنَّةِ سارَعَ إِلَي الْخَيْراتِ وَ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النّارِ بادَرَ بِالتَّوْبَةِ إِلَي اللّهِ مِنْ ذُنُوبِهِ وَ راجَعَ عَنِ الَْمحارِمِ.»
هر كه مشتاق بهشت است به حسنات شتابد و از شهوات دوري گزيند، هر كه از دوزخ ترسد براي توبه از گناهانش به درگاه خدا پيشي گيرد و از حرامها برگردد.
13- ثواب نگاه
« نَظَرُ المُؤْمِنِ في وَجْهِ أَخيهِ المُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّةِ وَ الَْمحَبَّةِ لَهُ عِبادَةٌ ».
نگاه مهرآميز مؤمن به چهره برادر مؤمنش و محبّت به او عبادت است.
14- پارسايي و دعا
« ما مِنْ شَيء أَحَبُّ إِلَي اللّهِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْن وَ فَرْج وَ ما مِنْ شَيء أَحَبُّ إِلَي اللّهِ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ ».
چيزي نزد خدا، پس از معرفت او، محبوبتر از پارسايي شكم و شهوت نيست، و چيزي نزد خدا محبوبتر از درخواست كردن از او نيست.
15- پذيرش عذر ديگران
« إِنْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ يَمينِكَ ثُمَّ تَحَوَّلَ إِلي يَسارِكَ وَ اعْتَذَرَ إِلَيْكَ فَاقْبَلْ عُذْرَهُ.»
اگر مردي از طرف راستت به تو دشنام داد و سپس به سوي چپت گرديد و از تو عذرخواهي نمود، عذرش را بپذير.
16- حقّ خدا بر بنده
« فَأَمّا حَقُّ اللّهِ الاَْكْبَرِ فَإِنَّكَ تَعْبُدُهُ لا يُشْرِكُ بِهِ شَيْئًا فَإِذا فَعَلْتَ ذلِكَ بِإِخْلاص جَعَلَ لَكَ عَلي نَفْسِهِ أَنْ يَكْفِيَكَ أَمْرَ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ وَ يَحْفَظَ لَكَ ما تُحِبُّ مِنْها.»
حقّ خداوند بزرگ اين است كه او را بپرستي و چيزي را شريكش نداني و چون از روي اخلاص اين كار را كردي، خدا بر عهده گرفته كه كار دنيا و آخرت تو را كفايت كند و آنچه از او بخواهي برايت نگهدارد.
17- حقّ پدر بر فرزند
« وَ أَمّا حَقُّ أَبيكَ فَتَعْلَمَ أَنَّهُ أَصْلُكَ وَ أَنَّكَ فَرْعُهُ وَ أَنَّكَ لَوْلاهُ لَمْ تَكُنْ، فَمَهْما رَأَيْتَ في نَفْسِكَ مِمّا تُعْجِبُكَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَباكَ أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَيْكَ فيهِ وَ احْمَدِ اللّهَ وَ اشْكُرْهُ عَلي قَدْرِ ذلِكَ ».
و امّا حقّ پدرت را بايد بداني كه او اصل و ريشه توست و تو شاخه او هستي، و بداني كه اگر او نبود تو نبودي، پس هر زماني در خود چيزي ديدي كه خوشت آمد بدان كه [از پدرت داري] زيرا اساس نعمت و خوشي تو، پدرت ميباشد، و خدا را سپاس بگزار و به همان اندازه شكر كن.
18- تقدّم طاعت خدا بر هر چيز
« قَدِّمُوا أَمْرَ اللّهِ وَ طاعَتَهُ وَ طاعَةَ مَنْ أَوْجَبَ اللّهُ طاعَتَهُ بَيْنَ يَدَي الاُْمُورِ كُلِّها.»
طاعت خدا و طاعت هر كه را خدا واجب كرده بر همه چيز مقدّم بداريد.
19- حقّ مادر بر فرزند
« فَحَقُّ أُمِّكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّها حَمَلَتْكَ حَيْثُ لايَحْمِلُ أَحَدٌ وَ أَطْعَمَتْكَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِها ما لا يُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَدًا. وَ أَنَّها وَقَتْكَ بِسَمْعِها وَ بَصَرِها وَ يَدِها وَ رِجْلِها وَ شَعْرِها وَ بَشَرِها وَ جَميعِ جَوارِحِها مُسْتَبْشِرَةً بِذلِكَ، فَرِحَةً، مُوبِلَةً مُحْتَمِلَةً لِما فيهِ مَكْرُوهُها وَ أَلَمُها وَ ثِقْلُها وَ غَمُّها حَتّي دَفَعَتْها عَنْكَ يَدُالْقُدْرَةِ وَ أَخْرَجَتْكَ إِلَي الاَْرْضِ فَرَضِيَتْ أنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِي وَ تَكْسُوَكَ وَ تَعْري وَ تَرْوِيَكَ وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلَّكَ وَ تَضْحي وَ تُنَعِّمَكَ بِبُؤْسِها وَ تُلَذِّذَكَ بِالنَّوْمِ بِأَرَقِها وَ كانَ بَطْنُها لَكَ وِعاءً وَ حِجْرُها لَكَ حِواءً وَ ثَدْيُها لَكَ سِقاءً، وَ نَفْسُها لَكَ وِقاءً، تُباشِرُ حَرَّ الدُّنْيا وَ بَرْدَها لَكَ وَ دُونَكَ، فَتَشْكُرْها عَلي قَدْرِ ذلِكَ وَ لا تَقْدِرُ عَلَيْهِ إِلاّ بِعَوْنِ اللّهِ وَ تَوْفيقِهِ ».
و امّا حقّ مادرت اين است كه بداني او تو را در شكم خود حمل كرده كه احدي كسي را آن گونه حمل نكند، و از ميوه دلش به تو خورانيده كه كسي از آن به ديگري نخوراند، و اوست كه تو را با گوش و چشم و دست و پا ومو و همه اعضايش نگهداري كرده و بدين فداكاري شاداب و شادمان و مواظب بوده و هر ناگواري و درد و سنگيني و غمي را تحمّل كرده تا [توانسته] دست قدرت [مكروهات] را از تو دفع نموده و تو را از آنها رهانده و به روي زمين كشانده و باز هم خوش بوده كه تو سير باشي و او گرسنه، و تو جامه پوشي و او برهنه باشد، تو را سيراب كند و خود تشنه بماند، تو را در سايه بدارد و خود زير آفتاب باشد و با سختي كشيدن تو را به نعمت رساند، و با بيخوابي خود، تو را به خواب كند، شكمش ظرف وجود تو بوده و دامنش آسايشگاه تو و پستانش مشك آب تو و جانش فداي تو و به خاطر تو، و به حساب تو، گرم و سرد روزگار را چشيده است.
به اين اندازه قدرش را بداني و اين را نتواني مگر به ياري و توفيق خدا.
20- ترغيب به علم
« لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما في طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَ لَوْ بِسَفْكِ الْمُهَجِ وَ خَوْضِ اللُّجَجِ ».
اگر مردم بدانند كه در طلب علم چه فايده اي است، آن را ميطلبند اگر چه با ريختن خون دل و فرو رفتن در گرداب ها باشد.
21- ارزش مجالس صالحان
« مَجالِسُ الصّالِحينَ داعِيَةٌ إِلَي الصَّلاحِ وَ آدابُ الْعُلَماءِ زِيادَةٌ فِي الْعَقلِ ».
مجلس هاي شايستگان، دعوت كننده به سوي شايستگي است و آداب دانشمندان، فزوني در خرد است.
22- گناهاني كه مانع اجابت دعايند
« أَلذُّنُوبُ الَّتي تَرُدُّ الدُّعاءَ: سُوءُ النِّيَّةِ، وَ خُبْثُ السَّريرَةِ، وَ النِّفاقُ مَعَ الإِخْوانِ، وَ تَرْكُ التَّصْديقِ بِالاِْجابَةِ، وَ تَأخيرُ الصَّلَواتِ المَفْرُوضَةِ حَتّي تَذْهَبَ أَوْقاتُها، وَ تَرْكُ التَّقَرُّبِ إِلَي اللّهِ عَزَّوَجَلَّ بِالْبِّرِ وَ الصَّدَقَةِ، وَ اسْتِعْمالُ الْبَذاءِ وَ الْفُحْشِ فِي الْقَوْلِ ».
گناهاني كه دعا را ردّ ميكنند، عبارتند از:1ـ نيّت بد،2ـ ناپاكي باطن،3ـ نفاق با برادران،4ـ عدم اعتقاد به اجابت دعا،5ـ تأخير نمازهاي واجب از وقت خودش،6ـ ترك تقرّب به خداوند عزّوجلّ به وسيله ترك احسان و صدقه، 7ـ ناسزاگويي و بدزباني.
23- تاركان جاودانگي
« عَجَبًا كُلَّ الْعَحَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناءِ وَ تَرَكَ دارَ الْبَقاءِ ».
شگفتا! از كسي كه كار ميكند براي دنياي فاني و ترك ميكند سراي جاوداني را!
24- نتيجه اتّهام
« مَنْ رَمَي النّاسَ بِما فيهِمْ رَمَوْهُ بِما لَيْسَ فيهِ ».
هر كه مردم را به چيزي كه در آنهاست متّهم كند، او را به آنچه كه در او نيست متَّهم كنند.
25- دنيا وسيله است، نه هدف
« ما تَعِبَ أَوْلِياءُ اللّهِ فِي الدُّنْيا لِلدُّنْيا، بَلْ تَعِبُوا فِي الدُّنْيا لِلاْخِرَةِ ».
اولياي خدا در دنيا براي دنيا رنج نميكشند، بلكه در دنيا براي آخرت رنج ميكشند.
26- به خدا پناه ميبرم!
« أَلّلهُمَّ إِنّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ... وَ سُوءِ الْوِلايَةِ لِمَنْ تَحْتَ أَيْدين ».
خدايا! به تو پناه ميبرم از طغيان حرص و تندي خشم و غلبه حسد... و سرپرستي بد براي زير دستانمان.
27- پرهيز از گناهكاران، ظالمان و فاسقان
إِيّاكُمْ وَ صُحْبَةَ الْعاصينَ، وَ مَعُونَةَ الظّالِمينَ وَ مُجاوَرَةَ الْفاسِقينَ، إِحْذَرُوا فِتْنَتَهُمْ، وَ تَباعَدُوا مِنْ ساحَتِهِمْ.
از همنشيني با گنهكاران و ياري ستمگران و نزديكي با فاسقان بپرهيزيد.
از فتنه هايشان برحذر باشيد و از درگاهشان دوري گزينيد.
28- نتيجه مخالفت با اولياء الله
« وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ خالَفَ أَوْلِياءَ اللّهِ وَ دانَ بِغَيْرِ دينِ اللّهِ، وَ اسْتَبَدَّ بِأَمْرِهِ دُونَ أَمْرِ وَلِي اللّهِ، في نار تَلْتَهِبُ ».
بدانيد هر كه با اولياي خدا مخالفت كند، و به غير از دين خدا، دين ديگري را پيروي نمايد و به رأي خويش استبداد ورزد، نه به فرمان ولِي خدا، در آتشي فروزان درافتد.
29- توجّه به قدرت و قرب خدا
« خَفِ اللّهَ تَعالي لِقُدْرَتِهِ عَلَيْكَ وَ اسْتَحْي مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْكَ ».
از خداي متعال به خاطر قدرتش بر تو بترس، و به خاطر نزديكياش به تو، از او شرم و حيا داشته باش.
30- پرهيز از دشمني و توجّه به دوستي
« لا تُعادِيَنَّ أَحَدًا وَ إِنْ ظَنَنْتَ أَنَّهُ لا يَضُرُّكَ، وَ لا تَزْهَدَنَّ في صِداقَةِ أَحَد وَ إِنْ ظَنَنْتَ أَنَّهُ لا يَنْفَعُكَ...  ».
حتماً با هيچ كس دشمني نكن، هر چند گمان كني كه او به تو زيان نرساند، و حتماً دوستي هيچ كس را ترك نكن هر چند گمان كني كه او سودي به تو نرساند... .
31- بهترين ميوه شنوايي
« لِكُلِّ شَيء فاكِهَةٌ وَ فاكِهَةُ السَّمْعِ الْكَلامُ الْحَسَنُ ».
براي هر چيزي ميوه اي است و ميوه شنوايي، كلام نيكوست.
32- فايده سكوت
« كَفُّ الاَْذي رَفْضُ الْبَذاءِ، وَ اسْتَعِنْ عَلَي الْكَلامِ بِالسُّكُوتِ، فَإِنَّ لِلْقَوْلِ حالاتٌ تَضُرُّ، فَاْحذَرِ الاَْحمَقَ ».
جلوگيري از آزار، ترك كلام قبيح است، و در سخن گفتن از سكوت كمك بخواه، زيرا براي سخن، حالاتي است كه زيان ميزند، بنابراين از سخن احمق برحذر باش.
33- راستگويي و وفا
« خَيْرُ مَفاتيحِ الاُْمُورِ الصِّدْقُ، وَ خَيْرُ خَواتيمِها الْوَفاءُ ».
بهترين كليد گشايش كارها، راستگويي، و بهترين مُهرِ پاياني آن وفاداري است.
34- غيبت
« إِيّاكَ وَ الْغيبَةَ فَإِنَّها إِدامُ كِلابِ النّارِ ».
از غيبت كردن بپرهيز، زيرا كه خورش سگهاي جهنّم است.
35- كريم و لئيم
« ألْكَريمُ يَبْتَهِجُ بِفَضْلِهِ، وَ اللَّئيمُ يَفْتَخِرُ بِمِلْكِهِ ».
كريم و بخشنده به بخشش خويش خوشحال است و لئيم و پست به دارايياش مفتخر است.
36- پاداش احسان
« مَنْ كَسا مُؤْمِنًا كَساهُ اللّهُ مِنَ الثِّيابِ الْخُضْرِ ».
هر كه مؤمني را بپوشاند، خداوند به او از جامه هاي سبز بهشتي بپوشاند.
37- اخلاق مؤمن
« مِنْ أَخلاقِ الْمُؤْمِنِ أَلاِْنْفاقُ عَلي قَدْرِ الاِْقْتارِ، وَ التَّوَسُّعُ عَلَي قَدْرِ التَّوَسُّعِ، وَ إِنْصافُ النّاسِ، وَ إِبْتِداؤُهُ إِيّاهُمْ بِالسَّلامِ عَلَيْهِمْ ».
از اخلاق مؤمن، انفاق به قدر تنگدستي، و توسعه در بخشش به قدر توسعه،و انصاف دادن به مردم، و پيشي گرفتن سلام بر مردم است.
38- درباره عافيت
« إِنّي لاََكْرَهُ لِلرَّجُلِ أَنْ يُعافي فِي الدُّنْيا فَلا يُصيبُهُ شَيءٌ مِنَ الْمَصائِبِ ».
من براي كسي نميپسندم كه در دنيا عافيت داشته باشد و هيچ مصيبتي به او نرسد.
39- ثواب و عقاب زودرس
« إنَّ أَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوابًا الْبِرُّ، وَ أَسْرَعُ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْي ».
به راستي كه ثواب نيكوكاري، زودتر از هر كار خيري خواهد رسيد، و عقوبت ستمگري، زودتر از هر بدي دامنگير آدمي شود.
40- دعا، سپر بلا
« إِنَّ الدُّعاءَ لَيَرُدُّ الْبَلاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرامًا. أَلدُّعاءُ يَدْفَعُ الْبَلاءَ النّازِلَ وَ ما لَمْ يَنْزِلْ.»
به راستي كه دعا، بلا را برگرداند، آن هم بلاي حتمي را. دعا بلايي را كه نازل شده و آنچه را نازل نشده دفع كند.

ادامه مطلب
یک شنبه 5 مهر 1394  - 10:57 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 108475
تعداد کل پست ها : 730
تعداد کل نظرات : 18
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 23 دی 1390 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 20 دی 1400 

نویسندگان

www.ziaossalehin.ir