محرم که میشود، انگار از در و دیوار دل، غم میبارد! همهجا رنگ ماتم میگیرد. دوست داری زمین دهان باز کند و در آن فرو بروی!
آرزو میکنی ای کاش بودی در کربلا و کاری هرچند خُرد از دستان کمتوانت برمیامد و انجام میدادی...
لااقل بهقدر موری، باری از دوش مولا برمیداشتی... و اندوه و حسرتی جانکاه...
و مفهومی مبهم؛ پیروزی خون بر شمشیر! خون او چگونه بر شمشیر غلبه کرد؟ می گویم رازش را؛ به عشق، به مهر و مصادیق آن ...
با او مقاتله کردند چون تاب ولایت و مهربانی او و پدرش را نداشتند! مگر میشود خلیفهای یا امامی چنین دلسوز و مهربان؟ و این است راز جاودانگی خون بهناحق ریخته شده حسین بن علی در سیطره تاریخ...
خون حسین بن علی، زمزم جاوید مهر خداوند در هدایت خلق است، و رمز گام برداشتن در تبعیت ایشان و برداشتن بار از شانههای مولا، همین مهرورزیست...
عاشورا، والاترین تجلی مهر بود در دامان انسانیت! اما... و امروز، کاروان «مهر در محرم»، در پی کاروان کربلا، در کوچههای غربتش روان است...
مهر بورزیم؛ و مشق کنیم مرام حسین علیهالسلام را...
آرزو میکنی ای کاش بودی در کربلا و کاری هرچند خُرد از دستان کمتوانت برمیامد و انجام میدادی...
لااقل بهقدر موری، باری از دوش مولا برمیداشتی... و اندوه و حسرتی جانکاه...
و مفهومی مبهم؛ پیروزی خون بر شمشیر! خون او چگونه بر شمشیر غلبه کرد؟ می گویم رازش را؛ به عشق، به مهر و مصادیق آن ...
با او مقاتله کردند چون تاب ولایت و مهربانی او و پدرش را نداشتند! مگر میشود خلیفهای یا امامی چنین دلسوز و مهربان؟ و این است راز جاودانگی خون بهناحق ریخته شده حسین بن علی در سیطره تاریخ...
خون حسین بن علی، زمزم جاوید مهر خداوند در هدایت خلق است، و رمز گام برداشتن در تبعیت ایشان و برداشتن بار از شانههای مولا، همین مهرورزیست...
عاشورا، والاترین تجلی مهر بود در دامان انسانیت! اما... و امروز، کاروان «مهر در محرم»، در پی کاروان کربلا، در کوچههای غربتش روان است...
مهر بورزیم؛ و مشق کنیم مرام حسین علیهالسلام را...