علل صدور حکم حکومتی مقام معظم رهبری درباره قمه‎زنی

آیة الله خامنه ای

مقدمه

بنده خیلی متاسفم که بگویم در این سه، چهار سال اخیر، برخی کارها در ارتباط با مراسم عزاداری ماه محرم دیده شده است که دست‌هایی به غلط، آن را در جامعه‌ی ما ترویج کرده‌اند. کارهایی را باب می‌کنند و رواج می‌دهند که هر کس ناظر آن باشد، برایش سوال به وجود می‌آید. به عنوان مثال، در قدیم الایام بین طبقه‌ی عوام‌الناس معمول بود که در روزهای عزاداری، به بدن خودشان قفل می‌زدند! البته، پس از مدتی، بزرگان و علما آن را منع کردند و این رسم غلط برافتاد... قمه‎زدن نیز همین‌طور است. قمه‎زدن هم از کارهای خلاف است. (1)

 

1- ماهیت قمه‌زنی

الف- جعلی بودن

قمه‎زدن، سنتی جعلی است. از اموری است که مربوط به دین نیست و بلا شک، خدا هم از انجام آن راضی نیست. (2)

ب- بدعت بودن

من حقیقتا هر چه فکر کردم، دیدم نمی‌توانم این مطلب - قمه‎زدن - را که قطعا یک خلاف و یک بدعت است، به اطلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند؛ بنده راضی نیستم. (3)

ج- نماد وهن مذهب تشیع

اینجانب می‌بینم که چگونه اخلاص و محبت مردم به سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله ‌الحسین علیه‌السلام مورد جفا در قضاوت‌های جهانی واقع می‌شود، چگونه درک روشن‌بینانه‌ی آنان در اعتقاد به مقام والای اهل‎بیت‌ علیهم‌السلام، به خاطر بعضی اعمال جاهلانه، حمل بر اموری می‌شود که از ساحت شیعه و ائمه بزرگوارشان بسی دور است... می‌بینم که بعض اعمالی که هیچ ریشه‌ی دینی هم ندارد، بهانه به دست دشمن مغرض می‌دهد که بدان وسیله هم اسلام و تشیع را – العیاذبالله - به عنوان آئین خرافه معرفی کنند. (4)

د- خرافی بودن و مصداق عزاداری نبودن قمه‎زنی

کار غلطی است که عده‌ای قمه به دست بگیرند و به سر خودشان بزنند و خون بریزند. این کار را می‌کنند که چه بشود؟! کجای این حرکت، عزاداری است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعی نشانه‌ی عزاداری است. شما بارها دیده‌اید، کسانی که مصیبتی برایشان پیش می‌آید، بر سر و سینه‌ی خود می‌کوبند. این نشانه‌ی عزاداری معمولی است. اما شما تا به حال کجا دیده‌اید که فردی به خاطر رویکرد مصیبت عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بکوبد و از سر خود خون جاری کند؟! کجای این کار، عزاداری است؟! (5)

 ادامه در ادامه مطلب

 

 



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

وهن بودن قمه‌زنی

امام خمینی

لفظ «وهن» یعنی سستی . و وهن دین، یعنی هر عمل و گفتاری که باعث سستی و ضعف دین شود که علما در این رابطه فتاوایی فرموده‎اند .

 

الف- فتاوی مراجع تقلید

حضرت امام خمینی (ره)

بسمه‌تعالی

در وضع موجود قمه نزنند، و شبیه‎خوانی اگر مشتمل بر محرمات و موجب وهن مذهب نباشد، مانع ندارد؛ اگر چه روضه‌خوانی بهتر است و عزا‌داری برای سید مظلومان از افضل قربات است.

                                                                                                            "استفتاءات امام، ج 3، سوالات متفرقه، س 37"

 ادامه در ادامه مطلب

 

 



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

ضرر داشتن قمه‎زنی

مکارم شیرازی، قمه زنی، عزاداری امام حسین، آسیب رساندن، ضرر
الف- فتاوی مراجع تقلید

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

بر عزاداران عزیز لازم است از کارهایی که موجب وهن مذهب می‎گردد و یا آسیبی به بدن آنها وارد می‎کند، خودداری کنند.

ذیل کلمه قمه‎زنی پایگاه اینترنتی       makaremshirazi.org

 

ب- سایر علما

حضرت آیت الله احمدی میانجی (ره)

... اگر فقهاء عظام (رحمة الله علیهم اجمعین) گاهی در فتاوی به شرط عدم ضرر به نفس تجویز نموده‎اند، قطع نظر از عنوان وهن مذهب بوده است و همچنین کارهایی که به نحوی عقیده شیعه در دنیا معرفی می‎شود ولو این که عامل، چنین قصدی ندارد، باز به عنوان بدعت، حرام می‎شود، به علاوه، بعد از حکم ولی امر مسلمین، دیگر جای این سوال نیست و اطاعت معظم له واجب است.

 

فتوای آیت الله علامه امین عاملی(ره)

قمه‎زنی و اعمالی دیگر از این قبیل در مراسم عزاداری حسینی به حکم عقل و شرع حرام است و زخمی ساختن سر، که نه سود دنیوی دارد و نه اجر اخروی، ایذاء نفس است که خود در شرع حرام است و در مقابل این عمل، شیعه‎ی اهل‎بیت را در انظار مردم مورد تمسخر قرار داده و آنها را وحشی قلمداد می‎کنند و شکی نیست که این اعمال ناشی از وساوس شیاطین بوده و موجب رضایت خدا و پیامبر و اهل‎بیت اطهار نیست و البته تغییر نام این اعمال در ماهیت و حکم شرعی آن که حرمت است، تغییری نمی‎دهد. (اعیان الشیعه، ج10، ص 363)

 

آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی

بسمه تعالی

بدون شک برپایی مراسم عزاداری و سوگواری نسبت به ائمه اطهار و اهل‎بیت عصمت و طهارت (علیهم‎السلام)، خصوصاً در مصیبت جانسوز حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام امری مهم و بلکه یکی از فرائض و واجبات کفائی است، لیکن در کیفیت برگزاری مراسم و شیوه‎های آن بایستی سه شرط را مد نظر قرار داد:

1- آن که موجب ضرر به شخص برگزار کننده و یا دیگران نشود و این شرط را هر مکلفی می‎تواند تشخیص دهد...

                                                                                4 محرم الحرام 1415 سید محمود هاشمی شاهرودی

 

حضرت آیت الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء

اگر بخواهیم موافق قواعد فقهی و استنباط احکام شرعی در مورد مساله لطمه به صورت زدن و اعمالی از این قبیل همچون قمه‎زنی و ... که در این روزگار جریان دارند، نظر دهیم، به چیزی جز حرمت دست نیافته و چاره‎ای جز فتوا به منع و تحریم آنها نخواهیم داشت، زیرا هیچ مخصّصی که بتواند عمومات حرمت اضرار و ایذاء به بدن و حرمت به خطر انداختن جان انسانی را در این موارد تخصیص زده باشد، وجود نداشته و دلیلی نداریم که بتوان این موارد را از حکم به حرمت خارج نمود... این در حالی است که بیشتر اشخاصی که این کارها را انجام می‎دهند، بیشتر از روی تظاهر، ریا، تعصب و تملق به عمل می‎آورند، بی آن که قصدی درست و نیت صالحی داشته باشند. که از این جهت نیز خالی از اشکال نبوده، بلکه حرام بودن آن به خاطر برخی از دلایل زمانی و مکانی مضاعف خواهد بود. (الفردوس الاعلاء، ص 22- 19)   

 

منبع:

دست پنهان، دفتر فرهنگی فخرالائمه(علیهم السلام)

 





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

عدم وجود سند شرعی برای قمه‎زنی

مرتضی مطهری
الف- فتاوی مراجع تقلید

حضرت آیت‌الله العظمی صالحی مازندرانی(ره)

باسمه العلیم. از منابع فقه چه لبیه و چه لفظیه بالخصوص او بالاطلاق او العموم جواز و اباحه قمه‌زنی فضلا از رجحان آن در مراسم عزاداری سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام مستفاد نمی‌گردد، بلکه مقتضای ادله و عناوین ثانویه حرمت و عدم جواز است. لذا اجتناب از آن واجب و لازم است. برادران ایمانی می‌دانند که قمه را باید بر فرق قمه‎کشان خائن و قداره‎بندان جانی زد.

                                                                                                               محرم الحرام 1415- خرداد 1373

 

ب- سایر علما

شهید آیةالله مرتضی مطهری (ره)

قمه‎زنی در شرایط فعلی هیچ‌ دلیل عقلی و نقلی بر آن نداریم و یکی از مصادیق بارز تحریف محسوب می‌گردد و حداقل این که در زمان فعلی، باعث زیر سوال رفتن تشیع می‌گردد. از برنامه‌هایی که هیچ ارتباطی با اهداف امام حسین علیه‌السلام ندارد، تیغ، قمه و قفل زدن است. قمه‎زدن هم همین‌طور است؛ این کار، کار غلطی است. یک عده قمه‌ها را بگیرند، به سرهای خودشان بزنند و خون‌ها را بریزند که چه شود؟ کجای این حرکت، عزاداری است.

                                                                                                                       "حوزه و روحانیت، ج2، ص 173"

منبع:

دست پنهان، دفتر فرهنگی فخرالائمه(علیهم السلام)

 





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

بدعت بودن قمه‌زنی

علی مشکینی

به چیزی که نوپیدا و بی‎سابقه و  آیین نو  و رسم تازه باشد، بدعت گویند. که اگر بر اساس وحی و سنت نباشد و سابقه‎ای نداشته باشد این فقها و علما هستند که تشخیص حلال و یا حرام بودن آن را می‎دهند .

 

حضرت آیت‌الله علی مشکینی(ره)

... عزداری آن حضرت عمل سیاسی است، پس باید از مخلوط شدن کارهایی که جنبه سیاسی آن را مخدوش و یا عنوان خرافیت و وهن اسلام می‌بخشد، اجتناب نمود. حتی اگر شخص قمه‌زن، قصد صدمه خوردن اسلام را نداشته باشد، باز بدعت و حرام است.

 

منبع:

دست پنهان، دفتر فرهنگی فخرالائمه(علیهم السلام)

 





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

نظر آیة الله سیدمحمدباقر صدر(ره) درباره قمه‎زنی

سیدمحمدباقر صدر

سخنان شهید آیة الله سیدمحمدباقر صدر در ردّ بدعت‎های عزاداری و قمه‎زنی:

از آنجا که هدف ما بازگشت به اهل‎بیت علیهم السلام است؛ و آن بزرگواران آگاه‎ترین افراد بر شریعت اسلام و بر آنچه در خانه رسول رخ داده و می‎دهد و مسائل مربوط به آن می‎باشند، با این حال چیزی از آنها به دست ما نرسیده که بتواند ربطی به این امور منفی که هم اکنون در عزاداری‎ها صورت می‎گیرد داشته باشد. به گونه‎ای که نه در زمان ائمه اطهار علیهم السلام، و نه در بعد از آن مردم با این امور منفی آشنائی نداشتند و این شیوه‎های عزاداری در زمان‎های معاصر ایجاد و رواج یافته‎اند. و اگر چیزی از این امور می‎توانست در خدمت به اهداف نهضت حسینی مفید و سودمند واقع شود حتماً اهل‎بیت علیهم السلام اولین کسانی بودند که به آن سفارش می‎نمودند. و یا حداقل باید اهل‎بیت علیهم السلام در این مورد حرفی می‎زدند و یا این که تشویق و حمایتی از این امور می‎نمودند؛ در حالی که می‎بینیم آن بزرگواران حتی در احادیث ضعیفشان نیز هیچ گونه اشاره‎ای به این امر نکرده‎اند.

از آنجا که هدف ما بازگشت به اهل‎بیت علیهم السلام است؛ و آن بزرگواران آگاه‎ترین افراد بر شریعت اسلام و بر آنچه در خانه رسول رخ داده و می‎دهد و مسائل مربوط به آن می‎باشند، با این حال چیزی از آنها به دست ما نرسیده که بتواند ربطی به این امور منفی که هم اکنون در عزاداری‎ها صورت می‎گیرد داشته باشد. به گونه‎ای که نه در زمان ائمه اطهار علیهم السلام، و نه در بعد از آن مردم با این امور منفی آشنائی نداشتند و این شیوه‎های عزاداری در زمان‎های معاصر ایجاد و رواج یافته‎اند.

این در حالی است که اهل‎بیت مثلاً هنگامی که در موضوع زیارت امام حسین علیه السلام از زیارت پیاده آن حضرت و مشکلات و سختی‎های راه آن سخن می‎گویند به بیان هر اجری که زائر در هر قدمش کسب می‎کند پرداخته و ریزترین امور را متذکر می‎شوند. پس می‎بینیم که چگونه این بزرگواران از این مسائل کوچک سخن گفته‎اند اما هیچ اشاره‎ای به این اشکال عزاداری ننموده‎اند.

همچنین می‎توان در تأکید این موضوع به صورتی واضح به سیره علمای بزرگ در طول تاریخ از زمان ائمه تاکنون اشاره نمود؛ به گونه‎ای که می‎بینیم علمای اعلام با این که تنها در پی عمل به واجبات شرعیه نبوده، بلکه به مستحبات و سفارشات رسیده از جانب شرع که وسیله قرب به خداوند متعال می‎باشند نیز اهمیت خاصی می‎دادند و خویش اولین کسانی بودند که به آنها عمل می‎نمودند، با این حال در تمام طول تاریخ و حتی تاریخ معاصر شاهد نبوده‎ایم که یکی از مراجع تقلید و یا یکی از علمای معروف مثلاً این گونه اعمال منفی را انجام داده باشند. در صورتی که اگر این اعمال از مقربات الهی بود این علماء اولین کسانی بودند که قیام به آن می‎نمودند.

پس اگر عالمی وجود دارد که بر انجام شدن این گونه اعمال اصرار دارد و آن را مستحب می‎داند پس اعتقاد دارم که او باید خود اولین کسی باشد که قمه می‎زند و آن را نیز همیشه ادامه دهد تا مردم نیز بر او اقتدا نمایند.

از طرفی نیز روشن است که در شریعت اسلام، تمام مردم مخاطب احکام شرعی می‎باشند و وجهی وجود ندارد که بگوئیم احکامی نزد ما وجود دارد که مخاطب آن مثلاً فقط علماء هستند و یا این که احکامی باشند که مخاطب آن فرد جاهل بوده باشد؛ به گونه‎ای که بعضی از احکام مخصوص علماء و بعضی مخصوص جهلاء باشد یا مثلاً این حکم مخصوص فرد آبرومند و این حکم مخصوص فرد فرومایه باشد و ... پس باید گفت که همه احکام شرعی مشترک بین مسلمانان می‎باشند؛ چه واجب و چه مستحب. پس اگر عمل مورد نظر ما نیز مستحب باشد برای همه مردم مستحب است چه آنها عالم باشند و چه عامی. با این حال شاهد نبوده‎ایم که هیچ یک از علماء در طول تاریخ اقدام به این عمل کنند که این بدان معناست که آنها این اعمال را مستحب و مقرب کننده نزد خداوند نمی‎دانسته‎اند و بنده شخصاً هیچ عالمی را تاکنون نمی‎شناسم که اصرار بر انجام این صورت‎های عزاداری داشته باشد و شاهد نبوده‎ام که مثلاً عالمی قمه بزند. پس اگر عالمی وجود دارد که بر انجام شدن این گونه اعمال اصرار دارد و آن را مستحب می‎داند پس اعتقاد دارم که او باید خود اولین کسی باشد که قمه می‎زند و آن را نیز همیشه ادامه دهد تا مردم نیز بر او اقتدا نمایند.

و من خویش شاهد این حقیقت بودم که مرجع کبیر آیت الله العظمی سید محسن حکیم (ره) دائماً می‎فرمودند:

«همانا قضیه قمه‎زنی، اندوه و غصه‎ای در گلوی ماست» پس ایشان با این دید به قمه‎زنی نگاه می‎نمودند، ولی در جواب سوالات نیز می‎نوشتند: اگر قمه‎زنی باعث ضرر به بدن یا هتک حرمت به مذهب اهل‎بیت و شیعیان گردد، حرام است.

 

منبع:

شعائر الحسینیه بین الوعی والخرافه، ص119-127

 





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

بیانات مقام معظم رهبری درباره قمه‎زنی

آیة الله خامنه ای

من واقعاً می‎ترسم از این كه خدای ناكرده، در این دوران كه دوران ظهور اسلام، بروز اسلام، تجلّی اسلام و تجلّی فكر اهل‎بیت علیهم الصّلاة والسّلام است، نتوانیم وظیفه‎مان را انجام دهیم. برخی كارهاست كه پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیك می‎كند. یكی از آن كارها، همین عزاداری‎های سنّتی است كه باعث تقرّب بیشتر مردم به دین می‎شود. این كه امام فرمودند: « عزاداری سنّتی بكنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه كردن، به سر و سینه زدن و مواكب عزا و دسته‎های عزاداری به راه انداختن، از اموری است كه عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش می‎كند و بسیار خوب است. در مقابل، برخی كارها هم هست كه پرداختن به آنها، كسانی را از دین برمی‎گرداند.

بنده خیلی متأسفم كه بگویم در این سه، چهار سال اخیر، برخی كارها در ارتباط با مراسم عزاداری ماه محرم دیده شده است كه دست‎هایی به غلط، آن را در جامعه ما ترویج كرده‎اند. كارهایی را باب می‎كنند و رواج می‎دهند كه هر كس ناظر آن باشد، برایش سؤال به وجود می‎آید. به عنوال مثال، در قدیم الایام بین طبقه عوام النّاس معمول بود كه در روزهای عزاداری، به بدن خودشان قفل می‎زدند! البته پس از مدتی، بزرگان و علما آن را منع كردند و این رسم غلط بر افتاد. اما باز مجدّداً شروع به ترویج این رسم كرده‎اند و شنیدم كه بعضی افراد، در گوشه و كنار این كشور، به بدن خودشان قفل می‎زنند! این چه كار غلطی است كه بعضی افراد انجام می‎دهند!؟

شما بارها دیده‎اید، كسانی كه مصیبتی برایشان پیش می‎آید، بر سر و سینه خود می‎كوبند. این نشانه عزاداری معمولی است. اما شما تا به حال كجا دیده‎اید كه فردی به خاطر رویكرد مصیبت عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بكوبد و از سر خود خون جاری كند؟! كجای این كار، عزاداری است؟!

ادامه در ادامه مطلب

 

 

 



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

احياي اقامه نماز در عاشورا

السلام عليک يا ابا عبدالله

نـهـضـت حـسـينى براى احياء دين در همه مظاهر و جلوه‌هايش از جمله (نماز) بود. بُعد معنوى و عبادى زنـدگـى، بـرتـريـن بـُعد حيات است و نماز، بارزترين نشانه حيات معنوى مسلمانان است. با توجّه به اثرات سازنده و تربيتى و بازدارنده اين ارتباط با خدا از مفاسد و منكرات، در اسلام اهميّت ويژه‌اى دارد.

امـام حـسـيـن (عليه السلام) در نهضت عاشورا اهتمام بسيارى به نماز مى‌داد. مهلت شب عاشورا را آن حضرت و يـارانـش بـه نـمـاز و تـضـرّع بـه درگـاه خداوند گذراندند و از تكيه‌گاه خدايى براى نبرد عـاشـورا، مـدد گـرفـتـنـد. عـشـق بـه نـمـاز و نـيـايـش و تـلاوت قـرآن و اسـتـغـفـار و دعـا در دل امـام آن چـنـان بـود كـه بـه بـرادرش عـباس گفت: "از اين گروه بخواه تا نبرد را به فردا بـيندازند و امشب به تاخير افتد، باشد كه به نماز و دعا و استغفار بپردازيم. خدا مى‌داند كه من پيوسته علاقه به نماز و تلاوت آيات الهى داشته‌ام:

«لَعـَلَّنـا نُصَلّى لِرَبِّنَا اللَّيْلَةَ وَ نَدْعوُهُ و نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ يَعْلَمُ اَنّى كُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تَلاوَةَ كِتابِهِ وَ كَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِْسْتِغْفارَ.»(1)

بـه نـقـل تاريخ، شب عاشورا از خيمه اصحاب امام حسين (عليه السلام)، آواى مناجات و زمزمه دعا و تلاوت به گوش مى‌رسيد.

امام روز عـاشـورا پـس از نـمـاز صـبـح، بـا يـاران سـخن گفت و آماده نبرد شدند. ظهر عاشورا وقتى ابـوثـمامه صائدى وقت نماز را به ياد او آورد، حضرت فرمود: نماز را به ياد آوردى! خداوند تـو را از نـمـازگـزاران و ذاكـران قـرار دهـد. آرى ايـنـك اوّل وقـت نـمـاز است. سپس فرمود: از اينان بخواهيد تا دست از جنگ بردارند تا نماز بگزاريم.(2)

سـعـيـد بن عبدالله حنفى نيز هنگام نماز امام، جلوى او ايستاد و همه تيرهاى دشمن را كه به سوى امـام مـى‌آمـد بـه جـان خريد تا آنجا كه نماز امام پايان يافت و او غرق در خون شد و اوّلين شهيد نماز در جبهه كربلا شد.(3)

عـشـق بـه نـمـاز، در پـيـروان راستين ابا عبداللّه الحسين (عليه السلام) بود. عبدالله بن عفيف ازدى كه در كوفه مى‌زيست و در مسجد كوفه آن اعتراض تند را عليه ابن زياد، نسبت به كشتن امام حسين (عليه السلام) كـرد و در نـهـايـت هـم در راه ايـن دفـاع، بـه شـهـادت رسـيـد، بـه نقل مورّخان پيوسته در مسجد بزرگ كوفه بود و تا شب نماز مى‌خواند.(4)

عاشورا

اگـر امـام حـسـيـن (عليه السلام) را احـيـاگر فرهنگ نماز راستين بدانيم ـ آنگونه كه در زيارتنامه‌هاى آن حـضـرت آمـده اسـت ـ سـخـنـى بجاست. امام، هم خودش عبادتى مخلصانه داشت و هم شعائر دين را اقامه مى‌كرد.

در زيارت او مى‌خوانيم:

«اَشـْهـَدُ اَنَّكَ قـَدْ اَقـَمـْتَ الصَّلاةَ و آتـَيـْتَ الزَّكـاةَ ... وَ عـَبـَدْتـَهُ مـُخـْلِصـاً حـَتـّى اَتـاكَ الْيَقينُ.»(5)

در زيـارت مـسـلم بـن عـقـيـل نـيـز ايـن تعبير ديده مى‌شود.(6) همچنين در بسيارى از زيـارت‌هـاى سـيـدالشـهـدا(عليه السلام) بـه ايـن نـكته برمى‌خوريم. اين جايگاه والاى نماز را در نهضت عاشورا و حماسه آفرينان آن نشان مى‌دهد.

پـيـام عـاشـورا، پـيـام اقـامـه نـمـاز و تـربـيـت نـسـلى نـمـاز خـوان و خـدادوسـت و اهـل تـهـجّد و عرفان است. عزاداران حسينى نيز بايد (اقامه نماز) را در درجه نخست اهتمام خويش قرار دهند تا تبعيّت و پيروى خويش را از مولايشان نشان دهند.

امام خمينى(ره) در تاكيد بر همين مساله، از عاشوراى حسينى اينگونه ياد مى‌كند:

«سـيـدالشـهـدا(عليه السلام) در هـمـان ظـهـر عـاشـورا كـه جـنـگ بـود و آن جـنـگ بزرگ بود و همه در معرض خـطـر بـودنـد، وقـتـى يكى از اصحاب گفت كه ظهر شده است، فرمود كه ياد من آورديد نماز را و خـدا تـو را از نمازگزاران حساب كند و ايستاد در همان جا نماز خواند. نگفت كه ما مى‌خواهيم جنگ بكنيم، خير، جنگ را براى نماز كردند.»(7)

 

پي‌نوشت‌ها:

1- ارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص91 .

2- اعيان الشيعه، ج1، ص 606 .

3- وقعة الطّف، ص 232 .

4- همان، ص 266 .

5- التهذيب، ج 6، ص 67 (زيارت وارث) .

6- مفاتيح الجنان، ص 401 .

7- صحيفه نور، ج 12، ص 148 .

برگرفته از پيام‌هاي عاشورا، جواد محدثي .

منبع:تبیان

 





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

احیاى شعائر دین در عاشورا

عاشورا

حـیـات بـخـشـیدن به نماز و زكات و امر به معروف و نهى از منكر، بُعد دیگرى از احیاگرى قیام عاشوراست. هم در سخنان امام حسین (علیه السلام) مطرح است، هم در زیارتنامه آن حضرت و شهیدان دیگر، تـعـابـیـرى چـون اقـامـه نـماز، ایتاء زكات، امر به معروف و نهى از منكر، اطاعتِ خدا، جهاد فى سـبـیل الله، دعوت به سبیل الله، نصرتِ فرزند پیامبر، ایمان به خدا و ... دیده مىشود. این فراز معروف در زیارت امام حسین(علیه السلام) گویاى این حقیقت است :

«اَشـْهـَدُ اَنَّكَ قـَدْ اَقـَمْتَ الصَّلاةَ و آتَیْتَ الزَّكاةَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْروُفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَلَوْتَ الْكِتابَ حَقَّ تِلاوتِه وَ جاهَدْتَ فىِ اللهِ حَقَّ جِهادِهِ.»(1)

مـشابه این جمله، در زیارت حضرت مسلم بن عقیل، زیارت وارث، زیارت عاشورا، و زیارتنامه‌هاى دیگر هم آمده است .

تـكـریـم و تـعـظـیم شعائر الهى، مایه حیات دین است. آنچه در سایه قیام حسینى به دست آمد، تـفـكـیـك صـف كـسـانـى بـود كه با جوهر دین و حقیقت نماز و قرآن مانوس بودند، از آنان كه با پـرداخـتـن بـه شـكـل ظـاهـرى ایـن برنامه‌ها، باطن و حقیقت دین را زیر پا گذاشته بودند. نماز راسـتـیـن آن است كه پیوندى عاشقانه میان بنده و خدا ایجاد كند و نمازگزار را در (صراط دین) قرار دهد. در سپاه كوفه و مجموعه خلافت اموى هم گرچه بظاهر نماز و تلاوت قرآن و رفتن به حج و امثال اینها بود، ولى در عین حال، غرق در فساد و گناه و عیّاشى بودند و دستانشان به خون پـاكـان آلوده بـود. ایـن نـشـان مـى‌داد كه نماز و حج و عبادت و تلاوتشان فاقد روح و حقیقت است. حـسـیـن بـن عـلى (علیه السلام) بود كه به این شعائر و سنن دینى روح و حیات بخشید و حق آنها را ادا كرد. ایـن كـه در زیـارت او مـى‌خـوانـیم "تَلَوْتَ الْكِتابَ حَقَّ تِلاوَتِه"؛ یعنى آن كه دیگران هم تلاوت قـرآن مـى‌كـردنـد، ولى از حقیقت قرآن فاصله داشتند. تلاوت واقعى قرآن، تلاش براى احیاى تـعالیم آن در متن جامعه است، كه امام حسین (علیه السلام) به آن پرداخت و دستاورد نهضت عاشورا بود. در سایه طرح صحیح دین و قرآن از زبان عاشورائیان، آن باطل‌هاى آراسته و فریب‌هاى رنگ آمیزى شده به دین هم رنگ باخت .

امام خمینى (ره) مى‌فرماید:

«سـیدالشهدا چون دید اینها دارند مكتب اسلام را آلوده مى‌كنند، با اسم خلافت اسلام، خلافكارى مـى‌كـنـنـد و ظـلم مـى‌كـنـنـد و ایـن مـنـعـكـس مـى‌شـود در دنـیـا كـه خـلیـفـه رسـول الله اسـت كـه دارد ایـن كارها را مى‌كند، حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) تكلیف براى خودشان دانستند كه بروند و كشته هم بشوند و محو كنند آثار معاویه و پسرش  را.»(2)

نیز از سخنان اوست: «شهادت حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) مكتب را زنده كرد، خودش ‍شهید، مكتب اسلام زنده شد و رژیم طاغوتى معاویه و پسرش را دفن كرد.»(3)

و در این كه نهضت كربلا احیاگر دین بود، مى‌فرماید:

«سیدالشهدا(علیه السلام) به داد اسلام رسید، سیدالشهدا(علیه السلام) اسلام را نجات داد.»(4)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- مفـاتـیـح الجـنـان، زیـارت امـام حـسـیـن (علیه السلام) در شب‌هاى قدر، ص 444 . این جمله با تفاوت‌هاى جزئى در زیارتنامه‌هاى گوناگون آن حضرت دیده مى‌شود .

2- صحیفه نور، ج 8 ، ص 12 .

3- همان .

4- همان، ص 69 .

برگرفته از پیام‌های عاشورا، جواد محدثی .

 منبع:تبیان

 





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

احیاى كتاب و سنّت در عاشورا

عاشورا

در قـیـام كـربلا هـدف آن اسـت كـه بـا مجاهداتِ عاشوراییان، دین اسلام عزّت خویش را باز یابد و حرمت‌هاى الهى دیگر بار محترم شمرده شوند و دین خدا یارى شود.

در سخنان سیدالشهدا(علیه السلام)، هم نمونه‌هایى از مرگ سنت‌ها و حیات بدعت‌ها و جاهلیّت‌ها مطرح است، هم نكته‌هایى از بازآفرینى ارزش‌هاى فراموش شده و احیاگرى نسبت به اصولِ از رمق افتاده .

امام حسین(علیه السلام) در نامه‌اى كه خطاب به مردم بصره مى‌نویسد، مى‌فرماید:

«وَ اَنـَا اَدْعـُوكـُمْ اِلى كـِتـابِ اللّهِ وَ سـُنَّةِ نـَبـِیِّهِ(صلی الله علیه و آله) فـَاِنَّ السُّنَّةَ قـَدْ اُمـیـتـَتْ وَ اِنَّ الْبدعَةَ قَدْ اُحْیِیَتْ، وَ اِنْ تَسْمَعُوا قَوْلى وَ تُطیعُوا اَمْرى اَهْدِكُمْ سبیلَ الرَّشادِ»(1)؛ مـن شـمـا را بـه كـتـاب خدا و سنّت پیامبر فرامى‌خوانم. سنّت مرده و بدعت زنده شده است. اگر سخنم را بشنوید و فرمانم را پیروى كنید، شما را به راه درست، هدایت مى‌كنم .

در جایى هم حضرت، از انگیزه نامه‌نگارى و دعوت كوفیان، اینگونه یاد مى‌كند:

«اِنَّ اَهـْلَ الْكـُوفـَةِ كـَتـَبـُوا اِلَىَّ یَسالُونَنى اَنْ اُقْدِمَ عَلَیْهم، لِما اَرْجُوا مِنْ اِحْیاءِ مَعالِمِ الْحَقِّوَ اِماتَةِ الْبِدَعِ»(2) ؛ كوفیان به من نامه نوشته و از من خواسته‌اند كه نزد آنان روم، چرا كه امیدوارم معالم و نشانه‌هاى حق زنده گردد و بدعت‌ها بمیرد.

در مسیر راه، وقتى به فرزدق بر مى‌خورد، اوضاع را چنین ترسیم مى‌كند:

«اى فـرزدق ! ایـن جـمـاعت، اطاعت خدا را واگذاشته، پیرو شیطان شده‌اند، در زمین به فساد مى‌پـردازنـد، حـدود الهـى را تـعـطـیـل كـرده، بـه مـیـگـسـارى پـرداخـتـه و امـوال فـقـیـران و تـهـیدستان را از آنِ خویش ساخته‌اند. من سزاوارترم كه براى یارى دین خدا بـرخـیـزم، بـراى عـزّت بـخـشـیـدن بـه دیـن او و جـهـاد در راه او، تـا آن كـه "كـلمة الله" برتر باشد.»(3)

ایـن هـدف و فـلسـفـه قـیـام را از زبـان فـرسـتـاده امـام، حـضـرت مـسـلم بـن عقیل هم در كوفه مى‌شنویم. وقتى مسلم بن عقیل را دستگیر كرده و به دارالاماره آوردند، ابن زیاد او را به شورشگرى و تفرقه افكنى متّهم ساخت. مسلم با شهامت او را چنین پاسخ داد:

«چـنـان نـیـسـت كـه مـى‌گـویـى! مردم این شهر بر این باورند كه پدرت نیكمردانشان را كشته و خـون‌هـاشـان را ریـخـتـه و هـمچون شاهان ایران و روم رفتار كرده است. ما آمدیم تا به عدالت دعوت كنیم و به كتاب خدا فراخوانیم.»(4)

محرم

این تهمت و دفع آن، در مورد خود امام حسین (علیه السلام) هم گفته شده است. عمرو بن سعید، پس از بیرون آمدن امام حسین (علیه السلام) از مكّه و عزیمت به سوى كوفه، نامه‌اى به او نوشت و از او خواست كه از این مسیر برگردد و تفرقه‌افكنى نكند كه هلاك شود. حضرت در پاسخ او نوشت:

«كـسـى كـه دعـوت بـه سـوى خـدا كـنـد و عـمـل صالح انجام دهد و بگوید من از مسلمانانم، هرگز دشمنى و مخالفتى با خدا و رسول نكرده است.» (5)

و بدینگونه حركت خویش را، حركتى خداجویانه و اصلاحگرانه خواند، نه شورشى تفرقه انگیز، تا بهانه كشتن او به حساب آید.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- تاریخ طبرى، ج 4، ص 266 .

2- الاخبار الطوال، دینورى، ص 246 .

3- تذكرة الخواص، سبط بن الجوزى، ص 217 .

4- تاریخ طبرى، چاپ قاهره، ج 4 ، ص 282 .

5- تاریخ طبرى، چاپ قاهره، ج 4، ص 292 (امّا بعد، فانّه لم یشاقِقِ الله و رسولَهُ مَنْ دعا الى الله عزوجّل و عَمِلَ صالحاً و قال إنّنى من المسلمین ... .)

برگرفته از كتاب پیام‌های عاشورا، جواد محدثی .

 

 





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

پيام‌هاى احياگرى عاشورا

محرم

با گذشت زمان، اغلب ظواهرى از يك حركت انقلابى و نمودهايى سطحى از آن باقى مى‌ماند و اهداف اصلى و درونمايه حقيقى آن متروك و منزوى يا كمرنگ مى‌شود و در بدترين شرايط، بـرخـى (بـدعت)ها جايگزين (سنّت)ها مى‌شود و روح دين مسخ گشته، اسكلتى بى جان باقى مى‌ماند.

در اينجا رسالتِ (احياگرى) و (بدعت ستيزى) پيشوايان دينى و عالمانِ ربّانى ايجاب مى‌كند كـه در جـهـت زنـده سـاختن دوبـاره شـعارها، اهداف و جوهره اصلى دين، قيام و اقدام كنند و بدعت‌ها و بدعت‌گزاران را بـشناسانند تا راه دين، بى ابهام و بى غبار، باقى بماند و روندگان اين صراط، به حيرت و ضلالت گرفتار نشوند.

امامان شيعه، يكايك رسالتِ احياگرى دين را داشته‌اند و هر يك از مظاهر اسلام را كه از ياد مى‌رفته يا تحريف مى‌شده است، در چهره راستين و بى‌تحريفش مى‌نمايانده‌اند. حتّى درباره امام زمـان (عج) نـيـز تـعـبـيـر (مـحـيى شريعت) و از بين برنده (بدعت) به كار رفته است و در دعا از خـداوند مى‌خواهيم كه به دستِ آن منجىِ موعود، آنچه را كه به دست ظالمان از معالم و نشانه‌هاى ديـن و ديـنـدارى از مـيـان رفـتـه و مـرده اسـت، زنده سازد: (وَ اءَحْىِ بِهِ ما اَماتَهُ الظّالِمُونَ مِنْ مَعالِمِ ديـنـِكَ). (1) در دعـاى ديـگـرى خـواسـتـار ظهور آن حضرت و احياء سنّت‌هاى پيامبران و تجديد ابعاد از ميان رفته دين و احكام تغيير يافته مى‌شويم.(2)

عاشوراى حسينى، برنامه‌اى احياگرانه نسبت به دين و جلوه‌هاى گوناگون آن بود، تا در سـايـه بذل خون و نثار جان، دين بر پا شود و سيره پيامبر اسلام سرمشق عملى مسلمانان گردد. و عزّت دين خدا به جامعه بازگردد.(3)

تـلاش و برنامه‌هاى احـيـاگـرانـه ائمـه مـعـصـومـيـن (عليهم السلام) و پـيروانشان در احياگرى نسبت به اصـل حـادثـه عـاشورا و ارزش‌هاى آن و مقابله با سياستِ دشمن در كتمان واقعه و مسخ جريان و به فـرامـوشـى سـپـردن خـون‌هاى مطهّر عاشورايى، برنامه ديگرى در راستاى دين احياگرى است و پـيـامـش، ضـرورت تـبـيـين اهداف و روشنگرى اذهان و زنده نگهداشتن شعائر و حماسه‌ها و يادها و خاطره‌هاست .

 

محرم

احياگرى

در بـسـيـارى از نـهـضـت‌ها، پس از مدتى كه از دوران آغازين آن مى‌گذرد و كسانى به ناروا بر مـسـنـد قـدرت و ريـاسـت تكيه مى‌زنند، هدف‌هاى نخستين و ارزش‌هاى متعالى كه در شعارهاى نهضت مطرح مى‌شده، كمرنگ مى‌شود، يا فراموش مى‌گردد. آنچه از دين نيست (بدعت) وارد دين مى‌شـود و آنـچـه از پـايه‌هاى اصلى و اوّليه انقلابِ دينى و مكتبى است، از ياد مى‌رود و رويّه‌هايى مغاير با سنت‌هاى نخستين رايج مى‌شود و قانون و حكم الهى نقض مى‌شود.

مـردم نـيـز بـتـدريـج، بـه ايـن انـحـراف‌هـا و بدعت‌ها خـو مى‌گيرند و عـكـس العـمـل چـندانى از خود نشان نمى‌دهند. گاهى از شعائر و برنامه ها و سنّت‌ها، اسكلتى بى روح و تشريفاتى ظاهرى بر جاى مى‌ماند كه چندان اثرگذار هم نيست .

در چنين موقعيّت‌هايى، دلسوزان آن نهضت يا وارثان آن مكتب و دين، براى احياى مجدّد پيام‌ها و محتواها و دعوت‌ها و هدف‌هاى آغازين، دست به كار مى‌شوند، تا جامعه خفته را بيدار كنند و به اصـول مكتـب و بايدهاى دين توجّه دهند. اين كار، گاهى با فدا شدن و بذل مال و جان همراه است و احياگران سنّت‌هاى دينى بايد خود را فدا كند تا جامعه بيدار و دين احيا شود.

نهضت كربلا هم يك حركت احياگرانه نسبت به اساس دين و احكام الله بود. در مطالعه سخنان امام حـسـيـن (عليه السلام)، تـكـيـه فـراوانـى روى احـياى دين و اجراى حدود الهى و احياى سنّت و مبارزه با بدعت و فساد و دعوت به حكم خدا و قرآن ديده مى‌شود.

 

پي‌نوشت‌ها:

1- صحيفه سجاديه، دعاى 47 .

2- وَ اَحـْىِ به سُنَنَ المُرسَلينَ و دارِسَ حُكْمِ النَّبَيّينَ وَ جَدِّدْ به ما اَمْتَحى مِنْ دينكِ و بُدِّلَ مـن حـُكـمـِكَ حـتـّى تُعيدَ دينَكَ به و على يَدَيْهِ جديداً غَضَّاً مَحْضاً صحيحاً لاعِوَجَ فيه ولا بِدْعَةَ مَعَه. (مفاتيح الجنان، ص 541، دعا براى امام زمان) .

3- در زيارت آل ياسين خطاب به امام زمان (عليه السلام): (وَ اَظْهِرْ بهَ دين نَبيّكَ) (مفاتيح الجنان، ص 525) و در زيارت ديگرى مى‌گوييم: اَللّهُمَّ و اَعِزَّ بِه الدّينَ بَعْدَ الخُمُولِ وَ اَطْلِعْ بِهِ الْحَقَّ بَعْدَ الاُفُولِ (همان، ص 527) . و در دعاى افتتاح هست: اَللّهُمَّ وَ اظْهِرْ به دينَكَ وَ سُنَّةَ نَبِيِّكَ ... .

 

منبع:

پيام‌هاي عاشورا، جواد محدثي .

منبع:تبیان

 





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

حمایت از حق در عاشورا

عاشورا

در زمـیـنـه یـارى حـق و دفـاع از مظلوم و حمایت از اهل بیت پیامبر(علیهم السلام)، كه وظیفه همه مسلمانان است، سـیـدالشـهـدا (علیه السلام) مـردم را بـه ایـن فـریضه فرامى‌خواند، حتّى در این باره از عبیدالله بن حرّ جـعـفـى هـم كـه از كـوفـه و جـریانات آن خود را كنار كشیده بود، نمى‌گذشت. در خطبه‌اى كه حضرت، خطاب به حرّ در دیدارى كه در خیمه آن حضرت داشت فرمود، چنین مى‌خوانیم :

«اى حـرّ! مـى‌دانـى كـه خـداونـد نـسـبت به گناهان گذشته‌ات تو را مؤاخذه خواهد كرد. بیا و با توبه، خطاهاى گذشته را بشوى، من تو را به نصرتِ ما خاندان پیامبر فرا مى‌خوانم. اگر حق ما را دادند كه مى‌پذیریم، اگر ندادند و با ما به ستم رفتار كردند، تو از یاران من براى طلب حق خواهى بود.»(1)

سـیـدالشـهـدا(علیه السلام)، مـرگ در راه حـق و احـیـاى آن را زندگى مى‌شمرد و در این راه باكى از شهادت نداشت . این سخن اوست كه:

«ما اَهْوَنَ الْمَوْتُ عَلى سَبیلِ نیلِ الْعِزّ وَ اِحْیاءِ الْحَقِّ»(2) ؛ چه آسان است مرگ در راه رسیدن به عزت و زنده كردن حق .

مـرگ بـراى حـق، در راه حـق و شـهـادت در ایـن راه، عـزّت است و انسان را شجاعت و بى باكى مى‌بـخـشـد. آنگونه كه علىّ اكبر، پس از خوابى كه امام حسین (علیه السلام) در راه كربلا دید، از او پرسید: مـگـر مـا بر حق نیستیم؟ فرمود: چرا. گفت: پس ما از مرگ در راه حق، باكى نداریم "یا اَبَتِ اِذاً لانُبالى نَمُوتُ مُحِقّینَ."(3)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 366 .

2- اعیان الشیعه، ج 1، ص 581 .

3- وقعة الطّف، ص 177 .

 

برگرفته از پیام‌های عاشورا، جواد محدثی

منبع:تبیان

 





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 

هدف، حمایت از دین در عاشورا

محرم

در دوره و شرایط سلطه امویان بر مقدّرات مسلمین، آنچه در آستانه نابودى قرار داشت، دین خدا بـود. خـانـدان پـیـامـبـر نـیـز مـدافـعـان و حـامـیـان راسـتـیـن دیـن خـدا بـودنـد. حـمـایـت از اهـل بـیـت (علیهم‌السلام)، حـمـایـت از دیـن بـود و حـمـایت از دین در آن مقطع زمانى، شركت در جهاد ضد ستم و افشاگرى علیه كفر پنهان در نقاب اسلام بود.

حـسـین بن على(علیهماالسلام) در بحبوبه جنگ شدید، به نماز ایستاد، تا دین خدا را در صحنه جهاد، حیات بـخـشـد. ابـوثـمـامـه صـائدى یـادآور وقـت نـماز شد و امام دعایش كرد و به نماز پرداخت. در آن شرایط، خطاب به اصحابش فرمود:

«اینك این درهاى گشوده بهشت و نهرهاى جارى و پیوسته آن و میوه‌ها و قصرهاى بهشتى است و این هم پیامبر خدا و شهیدان كه در ركاب او به خون غلتیدند. و اینك پدر و مادرم نیز چشم به راه شمایند و مـشـتـاق دیـدارتـان، پـس، از دیـن خـدا حـمـایـت كـنـیـد و از حـرم رسول خدا دفاع كنید."... فَحامُوا عَنْ دینِ اللّهِ وَ ذَبُّوا عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللّهِ."» آنگاه خاندان خود را صدا زد. همه فریادزنان بیرون ریختند و فریاد برآوردند: اى مؤمنان، از دین خدا و حرم پیامبر و از امـام خـودتـان و از پـسـر دخـتـر پـیـامـبـرتـان حـمـایـت كـنـیـد، ایـن امتحان الهى براى شماست ... .(1)

حمایت از دین و فداكارى در راه آن، جلوه دیگرى از احیاگرى است و اگر آن جهاد و شهادت‌ها نبود، اسـاس دیـن بـاقـى نـمـى‌مـانـد. اگـر صـداى اذان و آواى تـكـبـیـرى پـابـرجـاسـت، نـتـیـجـه آن فـداكـاری‌هـاست.(2) در شعرى كه از زبان امام حسین (علیه السلام) مطرح مى‌شود نیز، بقا و قوام دین را در سایه شهادت و عاشوراى آن حضرت مى‌توان دید:

«لَوْ كانَ دینُ مُحَمَّدٍ لَمْ یَسْتَقِمْ                         اِلاّ بِقَتْلى یا سُیوُفُ خُذینى» (3)

حضرت اباالفضل (علیه السلام) نیز در رجزى كه در روز عاشورا پس از قطع شدن دست راست خویش مى‌خواند و مى‌جنگید، بر مساله (حمایت از دین) تاكید داشت:

«وَاللّهِ اِنْ قَطَعْتُمُوا یَمینى                         اِنّى اُحامى اَبَداً عَنْ دینى» (4)

شناخت این كه در چه شرایطى دین در معرض زوال و نابودى یا آسیب دیدن است، و باید به دفاع از دین و نصرت حق پرداخت، اهمیت خاصّى دارد. امام حسین (علیه السلام) و شهداى عاشورا را از این رو (انصار دین الله) مى‌دانیم و در زیارت‌هایشان اینگونه از آنان یاد مى‌كنیم:

«اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ اَیَّهَا الذّابُّونَ عَنْ تَوْحیدِ اللهِ)(5) ؛ سلام بر شما، اى مدافعان از توحید خدا .

در زیارت دیگرى مى‌خوانیم:

«اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَاللّهِ وَ اَنْصارَ رَسُولِهِ ... وَ اَنْصارَ الاسلام.» (6)

و در جاى دیگر: «اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ دینِ اللهِ وَ اَنْصارَ نَبِیِّهِ...»(7)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 445 .

2- لَولا صوارِمُهُم وَ وَقْعُ نبالِهم                لَمْ یَسْمَعِ الا ذانُ صوتَ مُكبّرٍ (عنصر شجاعت، ج1، ص 18)

اگر تیغ‌‌ها و تیرهاى شهداى كربلا نبود، گوش‌ها صداى تكبیرگویى را نمى‌شنید .

3- عنصر شجاعت، ج1، ص 18.

4- بحارالانوار ، ج 45 ، ص 40 .

5- زیارت امام حسین و شهدا در عید فطر و قربان (مفاتیح الجنان، ص 448) .

6- زیارت امام حسین (مفاتیح الجنان، ص 440) .

7- همان ، ص 453 .

 

برگرفته از پیام‌های عاشورا، جواد محدثی

 منبع:تبیان

 

 





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 قیام مقدس و پرشکوه امام حسین(ع)ریشه در انحراف‏های بنیادی و اساسی در جامعه اسلامی داشت. این انحراف‏ها زائیده انحراف حکومت‏اسلامی از مسیر اصلی خود از سقیفه به بعد بود. که پس از شهادت‏علی(ع)کلا به دست‏سلسله سفیانی و حزب ضد اسلامی اموی افتاد. به‏گواهی اسناد تاریخی، سران این حزب هیچ اعتقادی به اسلام و اصول‏آن نداشتند (1). و ظهور اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر اسلام(ص)را،جلوه‏ای از پیروزی تیره بنی‏هاشم بر تیره بنی‏امیه، در جریان‏کشمکش قبیلگی در درون طایفه بزرگ قریش می‏دانستند (2). و با یک‏حرکت‏خزنده، به تدریج در پوشش اسلام به مناصب کلیدی دست‏یافتند(3)و سرانجام از سال چهلم هجری، حکومت اسلامی و سرنوشت ومقدرات امت اسلامی به دست این حزب افتاد و پس از بیست‏سال حکومت‏معاویه، و به دنبال مرگ وی، پسرش یزید به قدرت رسید که اوج‏انحراف بنیادی، و جلوه‏ای آشکار از ظهور «جاهلیت نو» در پوشش‏ظاهری اسلام بود (4).امام حسین(ع)نمی‏توانست در برابر چنین‏فاجعه‏ای سکوت کند و احساس وظیفه می‏کرد که در برابر این وضع،اعتراض و مخالفت کند. سخنان، نامه‏ها و سایر اسنادی که از امام‏حسین(ع) به دست ما رسیده، به روشنی گویای این مطلب است. این‏اسناد بیانگر آن است که از نظر امام، پیشوا و رهبر مسلمانان‏شرائط و ویژگی‏هایی دارد که امویان فاقد آنها بودند و اساس‏انحراف‏ها و گمراهیها این بود که عناصر فاسد و غیر لایق، تکیه برمسند خلافت اسلامی و جایگاه والای پیامبر زده بودند و حاکمیت وزمامداری آنها، آثار و نتائج‏بسیار تلخ و ویرانگری به دنبال‏آورده بود.

ادامه در ادامه مطلب



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر

 مقدمه‌


سلام‌ بر حسین‌ و عاشورای‌ حسینی‌، درود خدا بر عشق‌ پاك‌ و اشك‌ با معرفت‌شیعیان‌ عاشق‌ ولایت‌. عاشورا، حادثه‌ای‌ نبود كه‌ در یك‌ نیم‌ روز در سال‌ 61 هجری‌ اتفاق‌بیفتد و از قبل‌ و بعد خود جدا باشد، با آن‌ همه‌ بهره‌ برداری‌های‌ حماسی‌، مبارزاتی‌، تربیتی‌و معنوی‌ كه‌ تا كنون‌ از قیام‌ كربلا و شهادت‌ اباعبدالله حسین‌ (ع) شده‌ است‌؛ به‌ نظرمی‌رسد كه‌ غنای‌ محتوایی‌ این‌ نهضت‌ خدایی‌، بسیار بیش‌ از آن‌ است‌ كه‌ تاكنون‌ مطرح‌شده‌ است‌. امروزیان‌ و آیندگان‌ پیوسته‌ باید از این‌ كوثر ایمان‌ و یقین‌ بنوشند و سیراب‌شوند و تشنگان‌ حقیقت‌ ناب‌ را هم‌ سیراب‌ بسازند.

عاشورا، روز عملیاتی‌ بزرگ‌ و شگفت‌ آور در تاریخ‌ اسلام‌ است‌ كه‌ طی‌ آن‌، انقلاب‌عاشورا بر سرزمین‌ كربلا چهرة‌ اسلام‌ و جامعة‌ اسلامی‌ و طی‌ آن‌ بنیان‌ حكومت‌ اموی‌ رادگرگون‌ ساخت‌ و اعماق‌ جانها و جامعه‌ را تهییج‌ كرد و تكان‌ داد.

آری‌، انقلاب‌ عاشورا در میان‌ تحولات‌ سیاسی‌ - اجتماعی‌ در صدر اسلام‌،مؤثرترین‌ عامل‌ در جهت‌ بقای‌ اسلام‌ عزیز و گویاترین‌ تفسیر برحدیث‌ شریف‌ نبوی‌:«حسین‌ منی‌ و أنا من‌ حسین‌» است‌.

عاشورا، صحنة‌ رویارویی‌ حقیقت‌ اسلام‌ با غاصبان‌ خلافت‌ و حكمرانان‌ به‌ ظاهرمسلمان‌ است‌.

عاشورا، روز اوج‌ از جان‌ گذشتگی‌ انسان‌ كامل‌ و امام‌ نور برای‌ احیای‌ دین‌، میراندن‌بدعت‌، افشای‌ ماهیت‌ پلید غاصبان‌ حاكمیت‌ یافته‌ بر امور مسلمین‌ است‌.

ادامه در ادامه مطلب

 



ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390  توسط مهدی شکیبا مهر
(تعداد کل صفحات:37)      [ <>   [ 10 ]   [ 11 ]   [ 12 ]   [ 13 ]   [ 14 ]   [ 15 ]   [ 16 ]   [ 17 ]   [ 18 ]   [ 19 ]   [ > ]  

.: Weblog Themes By Rasekhoon:.