علل فردی دوری از نماز و نماز گریزی

مسامحه کاری
یکی دیگر از علل ترک نماز، مسامحه کاری و سهل انگاری نسبت به انجام آن است. این عامل، غیر از عامل تنبلی و بی حالی است؛ زیرا گاه انسان با این که در بهترین وضعیت روحی و جسمی به سر می برد، ولی نسبت به امور معنوی، به ویژه نماز بی توجه است. از این رو، به راحتی آن را ترک می کند و احساس نمی کند که عمل مهمی را ترک کرده است.
از علل مهم مسامحه کاری در نماز، اهمیت ندادن به عبادت و در حقیقت، مهم نبودن نماز برای آدمی است.
برخی افراد، نماز را به صورت دایم ترک نمی کنند، بلکه گاهی اوقات، مثلا در عروسی ها، عزاداری ها، میهمانی ها و زمان امتحانات نمازشان را ترک می کنند. علت ترک نماز این دسته از افراد این است که آنان اعمال دیگر را نسبت به نماز مهم تر می شمارند.
احساس تحجر و عقب ماندگی
برخی به علت این که نماز را علامت عقب ماندگی می دانند، نماز را ترک می کنند. چنین اشخاصی بر این باورند که دین با زندگی کردن و لذت بردن از دنیا مخالف است و به خود، این معنا را تلقین می کنند که دین قدیمی و ارتجاعی است. آنان استدلال می کنند که نماز، جزیی از مذهب است و مذهب، عقب ماندن از زندگی است. از این رو، نماز، عقب ماندن از زندگی است و اگر بخواهند دین داری کنند و نماز بخوانند، احساس می کنند عقب مانده و واپس گرا هستند. به عبارت دیگر، نماز (عبادت) یا مخالف با فرهنگ و پیشرفت نشان داده می شود یا بی اهمیت و نامربوط. به هر حال، زندگی متمدن در عصر ارتباطات و فن آوری بی ربط به نماز و عبادت جلوه می کند و در این الگویِ زندگیِ شهروند، برای عبادت جایی وجود ندارد.
چنین اشخاصی برای آن که خود را قانع کنند که راهشان درست است، مذهبیان و غیر مذهبیان را مقایسه می کنند و مشاهده می کنند که مذهبیان از واقعیت های زندگی و از لذات زندگی و از علم، پیشرفت، با زمان بودن و در زمان بودن به دورند و انسان هایی بی سواد، واپس گرا، انعطاف ناپذیر و عقب افتاده هستند که قدیمی فکر می کنند و گذشته گرا هستند و در عین حال نماز می خوانند و بسیار به انجام آن مقید هستند و در مقابل، غیر مذهبیان، انسان هایی منطقی، پیشرفته و باسوادند.
ولی این مقایسه درست نیست. دین نه تنها با علم، پیشرفت، زندگی کردن و لذت بردن مخالف نیست، بلکه دستورهای دین برای چگونه زندگی کردن است. این طور نیست که تمام انسان های دین دار، واپس گرا باشند. بسیاری از انسان های دین دار، اهل علم و دانش هستند و فهم و کمالات زیادی دارند. عامل عقب افتادگی فرهنگی و علمی برخی از دین داران در دین داری نیست. از این گذشته، بسیاری از بی مذهبان به دور از علم و پیشرفت زندگی می کنند. پس باید گفت چنین افرادی بین دین و دین دار باید فرق بگذارند و دین را با رفتار دین داران نسنجند.
احساس بی فایده بودن نماز
1. برخی می گویند ما گناهکاریم و نماز با گناهکاری تناسب ندارد. نماز برای انسان های خوب است، نه ما انسان های خلافکار. چون نماز با وجود گناه بی اثر است. شخص گناهکار با خود می گوید: «من که غرق در گناه و بزهکاری و سرپیچی از فرمان خدا هستم، برای چه نماز بخوانم؟ نماز چه فایده ای به حال من دارد؟»
این افراد باید بدانند که ارتکاب معصیت، اگر چه حرام و مانع به دست آوردن حضور قلب است، ولی باعث باطل شدن نماز نمی شود. گذشته از این، ترک نماز مشکلی را حل نمی کند؛ بلکه بر بار گناهان می افزاید. باید دانست، ناامیدی از خود و خدای خود، از گناهان بزرگ است. انسان، در هیچ شرایطی نباید از رحمت الهی مأیوس شود.خداوند در قرآن کریم می فرماید:
لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ (زمر: 53)
از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ زیرا خداوند همه گناهکاران را می بخشد.
2. برخی می گویند: مدتی نماز خوانده ایم یا نماز دیگران را دیده ایم، ولی تأثیری در آن نمی بینیم. نماز در اعمال و رفتار آن ها تأثیری نداشته و مانع کارهای زشت آن ها نشده است. پس، نماز خواندن سودی ندارد و ما هم نماز نمی خوانیم.
این افراد باید بدانند که آثار نماز، برای نماز کامل است. نمازی که تنها افعال ظاهری باشد، از آثار عمیق و فرا جهانی نماز بی بهره است و فقط آثار ظاهری نماز مانند بهداشت و نظافت را در بردارد که در اثر وضو ایجاد می شود. گذشته از این، بی اثر بودن نماز دیگران، دلیل مناسبی برای ترک نماز ما نیست و سبب نمی شود که نماز، بی فایده باشد. به طور کلی، نماز دیگران معیار سنجش نماز ما نیست، بلکه گفتار قرآن و ائمه، معیار سنجش نماز است.
تنبلی
از عللی که سبب می شود افراد، به ویژه جوانان و نوجوانان نماز را به صورت دائمی یا مقطعی ترک کنند، «تنبلی و سستی» است. افراد تن پرور و تنبل، اراده قوی برای انجام امور معنوی ندارند و چون عبادت نیز از اموری است که نیازمند روح آزاد و اراده محکم و قوی است، افرادی که تن پرور باشند نمی توانند به انجام آن موفق شوند. این افراد، بیشتر مایلند در اموری که جنبه احساسی و هیجانی دارد یا اموری که با انگیزه و شناخت قبلی همراه باشد، شرکت کنند. برای این افراد سخت است که در هوای سرد آستین بالا بزنند و کفش ها را از پا در آورند و وضو بگیرند. افراد تن پرور، خواب شیرین صبحگاهی را رها نمی کنند تا نماز بخوانند. از این رو، یکی از موارد نمازگریزی مقطعی، نخواندن نماز صبح است.روان شناسان، تنبلی را زاییده یک سری عوامل و علل می دانند و در واقع بر این باورند که تنبلی، مانند بی دقّتی خود به خود وجود ندارد، بلکه سستی و تنبلی فقط نشانه یک نارسایی یا بی میلی است که باید علت آن را جست وجو کرد.
روان شناسان علل تنبلی را به سه دسته تقسیم بندی کرده اند: علل جسمانی، علل تربیتی و علل عاطفی.
علل جسمانی تنبلی دایمی نیست، بلکه موقتی است، مانند خستگی که امری مقطعی و موقت است.
علل تربیتی و عاطفی ممکن است از محیط خانوادگی یا اجتماعی نامناسب به وجود آید؛ مانند فقر مادی، کم غذایی، رعایت نکردن بهداشت و والدین نالایق و ناتوان که در خانه یا مدرسه آن ها را هدف سرزنش هایی قرار داده اند که معمولاً نصیب آدم های تنبل می شد.
تجربه نشان می دهد که بیشتر تنبل ها به علل عاطفی یا منشی، تنبل هستند؛ یعنی از نظر جسمی سالمند، ولی کار خواسته شده از آن ها همگون با ذوق و نیازهای آنان نیست و در واقع، این نوع از تنبل ها ناتوان از فعالیت نیستند1 در واقع، تنبلی یک مرض نیست، بلکه نداشتن یک انگیزه و علاقه درونی است که آن عامل درونی در فعالیت و عدم فعالیت جسم ظاهر می شود.2
اضطراب، تناقض، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، حسادت، ترس از سرکوفت ها و تنبیه شدن، خیال پروری و تهدید عاطفی در برابر پدر و مادر، همه دلایلی هستند که ممکن است سبب تنبلی آشکار شوند و گاهی این نوع تنبلی، فقط در برابر یک کار مانند درس خواندن است. مهم ترین تدبیری که باید اندیشید، این است که مربیان و والدین درباره فردی که تنبلی او نتیجه بی علاقگی و بی دقتی است، او را کمک کنند تا کشمکش روانی و درونی خود را بیابد که فعالیت او را تضمین کند؛3 یعنی به جای آن که او را به عملی مجبور کنند، آن شناخت و انگیزه را در او پدید آورند.
پرخوری و پرخوابی نیز از عوامل زمینه ساز کسالت و تنبلی است.
نرمش جسمی و ورزش و القای اهمیت نماز به قلب، از راه کارهای رفع کسالت و تنبلی در مورد نماز است.4
ادامه مطلب
مهم ترین و اساسی ترین دلیل نمازگریزی

در پاسخ این افراد، می توان گفت که آیا تا به حال از این که روزی سه بار غذا می خورید، خسته نشده اید؟ چطور از این که هر روز صبحانه، ناهار و شام می خورید، خسته نمی شوید؟ انسان، موجودی است دو بعدی و زندگی روحانی نیز دارد. بیشتر انسان ها نیازهای جسمی خود را درک می کنند و به فکر برآورده کردن آن هستند، ولی به علت تقویت جنبه جسمانی، از بعد روحانی خود غافلند و در این بعد احساس نیاز نمی کنند. غذا، نیاز بعد جسمانی را تقویت می کند و نماز، نیاز بعد روحانی را. همان گونه که در بعد جسمانی احساس نیاز می کنیم،در بعد روحانی نیز باید احساس نیاز کنیم و غذای روح را تهیه کنیم. پس مشکل اصلی، نداشتن احساس نیاز در بعد روحانی است.
پس از این پاسخ با مسئله دیگری روبه رو می شویم. برخی می گویند درست است که ما روزی سه بار غذا می خوریم، ولی تنوع غذا بسیار مهم است. اگر بگویند در تمام مدت زندگی، فقط یک نوع غذا بخورید؛ بی گمان از غذا زده می شوید. اشکال در این است که هر چند نماز در سه نوبت گزارده می شود، ولی در هر سه نوبت از شیوه یکسانی برخوردار است؛ مثل این که صبحانه و ناهار و شام یک نوع غذا بخوریم. با این وجود بر فرض احساس نیاز، باز هم نبود تنوع سبب بی میلی نسبت به نماز و تکراری شدن آن می شود.
در مقابل این پرسش چند نکته را بیان می کنیم.
1. در بعد جسمانی هم به گونه ای تأمین نیازها تکراری است. همیشه هوا را استشمام می کنیم و همواره برای رفع تشنگی آب می نوشیم و هیچ گاه از این مسئله تکراری مهم، خسته و به علت نبودن تنوع کسل نشده ایم؛ چون به طور کامل احساس نیاز می کنیم. هیچ کس نگفته به علت تکراری بودن هوا و برای تنوع از این به بعد هوا را استشمام نمی کنم. اگر کسی بگوید: «هوا و آب معادلی ندارند و تنوع در آن ها معنا ندارد: اگر قرار شود برای تنوع هوا را استشمام نکنیم، چیز دیگری برای نفس کشیدن وجود ندارد. پس تنوع طلبی در این مورد صدق نمی کند.» ما نیز در جواب می گوییم: «نماز هم معادلی ندارد». هیچ عبادتی مانند نماز، سبب تقرب به خداوند نمی شود. نماز، ستون دین است.
گذشته از این، اساس نیاز جسمانی، تکراری است. برای نمونه، بدن به پروتئین و ویتامین نیاز دارد که از راه های گوناگون تأمین می شود؛ یعنی تأمین پروتئین بدن تکراری است، ولی هیچ کس به علت تکراری بودن از تأمین نیاز پروتئینی بدنش خسته نشده است.
2. هر تکراری بی فایده نیست. امور تکراری زیادی در زندگی ما وجود دارند که اگر از زندگی حذف شوند، بسیاری از امور مختل می گردد. دستیابی به بسیاری از مهارت هااز راه تکرار است و تمرین، یکی از مهم ترین شیوه های آموزشی و ورزیدگی است. اگر افراد به دلیل نبود تنوع و تکراری بودن، تمرین را رها کنند، بسیاری از توانایی ها را به دست نمی آورند.
3. نماز انواع مختلفی دارد و بسیار متنوع است. نزدیک به 300 نوع نماز تعیین شده1 که از نظر درون مایه و زمان به جا آوردن با هم متفاوتند. نمازهای گوناگون، در شرایط مختلف و به علل متعددی در شرع اسلام قرار داده شده است.
4. برای رفع کسالت و ایجاد شوق نسبت به نماز، راه هایی در نظر گرفته شده است. در این زمینه، به امور زیر می توان اشاره کرد:
الف) شرکت در نماز جماعت و حضور در جمع نمازگزاران، افزون بر ایجاد تنوع در چگونگی اجرای نماز، به علت افزایش فعالیت های اجتماعی و شرکت در فعالیت گروهی، سبب ایجاد نوعی میل و رغبت به نماز می شود.
ب) هر فردی می تواند در نمازش تنوع ایجاد کند؛ مانند در نظر گرفتن لباسی خاص برای نماز، طولانی یا کوتاه کردن نماز، تغییر در مکان یا زمان نماز، قرائت قرآن، ادعیه و تعقیبات، هنگام نماز.
ج) آشنایی با فلسفه نماز و آگاهی از اهمیت و ضرورت نماز سبب می شود که فرد نسبت به نماز احساس نیاز کند. در این صورت، هیچ گاه از این که نیازش را برطرف کند، خسته و کسل نمی شود.
د) مطالعه نماز علما و عرفای بزرگ و دقت در حالات معنوی آن ها در هنگام نماز، در ایجاد انگیزه نسبت به نماز بسیار مهم است.
5. تکراری بودن نماز، فایده های بسیار مهمی دارد که در این جا چند نمونه را بررسی می کنیم.
فواید تکراری بودن نماز
1. فایده های تکراری بودن نماز
با توجه به نقش عوامل متعدد2 بر تشکیل شخصیت، می توان ثبات شخصیت و برخورداری از آرامش و پایداری شخصیتی را یکی از آرمانی ترین، خواسته های بشری دانست؛ زیرا وجود ناهنجاری در هر کدام از عوامل شکل دهنده شخصیت می تواند اثرات فاجعه آمیزی مانند نارسایی های پیچیده چند شخصیتی به بار آورد.
بی ثباتی شخصیت (پسیکو پاتی) بر یک نوع شایع از اختلال شخصیت دلالت دارد که نیازمند پژوهش میدانی یا نظری کارشناسان است.
پذیرفتن مطلق و تسلیم در برابر دین، پیروی از آن و پیمودن یک راه که همان صراط مستقیم است، ویژگی مهم و برجسته نمازگزاران است. نمازگزار با تکرار مکّرر یک مجموعه از الفاظ و اذکار، در نمازهای روزانه خود، پیوسته یک عقیده و یک راه و روش مشخص را در زندگی خود پی می گیرد و بدین ترتیب، گویی یک شخصیت ثابت و یک روش و منش معین و یک ایدئولوژی همیشگی را برای خود بر می گزیند و به هنگام تکرار جزء به جزء اصول اساسی ایدئولوژی خود، که همگی آن اصول در مضامین نماز متجلی است، پیوسته به تثبیت شخصیت واحد و ثابت خود می پردازد. بدین ترتیب، برای آن گروه که نماز را تکرار مکررات می دانند، شاید توجه به همین یک نکته کافی باشد که در پشت همین تکرار همیشگی، موهبت بزرگ ثبات شخصیت و تعادل کامل روانی نهفته است که می توان آن را به نوعی سرچشمه تمام موفقیت های بشری دانست.
2. نظم
وجود یک برنامه منظم، از مهم ترین علل موفقیت در زندگی است. نظم، یکی از آثار تکراری بودن نماز است. رسیدن به نظم و برنامه ریزی منظم به نوعی پای بندی و ثبات قدم نیاز دارد که تکراری بودن نماز آن را تأمین می کند. به عبارت دیگر، پشتکار که یکی از عوامل افزایش ضمانت اجرایی یک برنامه و ایجاد برنامه ای منظم است، بر اثر تکراری بودن نماز به انسان آموزش داده می شود. تکراری بودن نماز، به نمازگزار می آموزد که چگونه ثبات قدم داشته باشد و به وسیله نماز پشتکار را تمرین کند.
3. اراده
تقویت اراده نیز یکی از مهم ترین آثار نماز است که در اثر تکرار در نماز ایجاد می شود. فرد با اراده تحت تأثیر محرک های بیرونی و درونی قرار نمی گیرد و قدرت انجام کارهایی را دارد که بسیار سخت و برخلاف خواسته شخصی اوست. به طور کلی، تقویت اراده به یک ثبات شخصیت و تحول ناپذیری نیاز دارد که در سایه تکرار ایجاد می شود و تکرار در نماز می تواند آن را فراهم آورد.
ادامه مطلب
علل ترک نماز و عبادت در خانواده

بی توجهی والدین به نماز خود
وجود الگویی برای به جا آوردن نماز در منزل، نقش اساسی در معنوی شدن کودکان دارد، چه بسا دیده می شود کودکان برای تقلید از پدر و مادر، همراه آن ها نماز می خوانند. بسیاری از افراد علت ترک نماز را نداشتن الگویی در منزل می دانند و می گویند: «علت ترک نماز ما، دلیل خاصی ندارد و تنها چون پدر و مادر و اهل منزل، نماز خوان نیستند، ما هم به پیروی از آن ها نماز نمی خوانیم».
با این وجود، می توان گفت که بزرگ ترین عامل نمازگریزی، بی توجهی اعضای خانواده به نماز است.
بی توجهی والدین به نماز فرزندان
گاهی ممکن است پدر و مادر نماز بخوانند، ولی به نماز فرزندانشان اهمیت ندهند و شیوه های درستی را برای تربیت دینی فرزندانشان در نظر نگیرند.بی توجهی والدین در دو زمینه نمود دارد:
الف) نبودن جو معنوی در منزل
از علل ترک عبادت، به ویژه نماز، وجود فضای آلوده و فساد حاکم بر منزل است. فضای خانه باید زمینه مناسب را برای گرایش فرزندان به ارزش های دینی فراهم سازد. ممکن است پدر و مادر نماز بخوانند، ولی بین نماز و دیگر اعمالشان هماهنگی نباشد و فضای منزل به شکلی باشد که اعمال ضد ارزش های اخلاقی در آن انجام شود. پدر و مادر، بدون این که متوجه باشند، محیط خانه را به سمتی می برند که فرزندان تمایلی برای خواندن نماز نداشته باشند. چگونه ممکن است در خانه ای که نوارهای موسیقی مبتذل گوش داده می شود، فیلم های گمراه کننده و فاسد دیده می شود و به مظاهر دینی توجه نمی شود، روح عبادت و بندگی وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، در این موارد پدر و مادر فقط نمازهای ظاهری می خوانند و به آن پای بند نیستند.
نتیجه آن که باید مدیران منزل (پدر و مادر)، نه تنها عامل خلأ معنوی محیط منزل نباشند، بلکه برای حاکم کردن روح معنویت در فضای خانه بکوشند و نیایش و برنامه های مذهبی و تربیتی را در منزل اجرا کنند.
ب) اعمال روش نادرست
امروز، بیش و پیش از آن که نیازمند دانش تربیتی باشیم، نیازمند روش و منش مناسب هستیم. طراحی شیوه ای نو، جذاب، ساده و هماهنگ با دنیای کودک و نوجوان، ضرورت کار با نسل نوشکفته امروز است. رفتارهای بشارت آفرین و پرهیز از رفتار نفرت زا، شیوه و سیره ای مطمئن در دعوت فرزندان به سوی نماز است.برقراری یک رابطه عاطفی در این مسیر، بسیار لازم و مفید است.
گاهی علّت ترک نماز در بعضی از نوجوانان و جوانان، سخت گیری ها و فشارهای بی اندازه و غیر منطقی پدر ومادر است و این واقعیتی است که در بعضی از بی نمازها دیده می شود. رفتار خشونت آمیز با تحکّم و زورگویی در تمام موضوعات تربیتی، به ویژه معنویات، نه تنها اثر مثبت و سازنده ندارد، بلکه چه بسا نتیجه ناشایست بر جا می گذارد و باعث بریدگی و ترک کامل معنویات می شود.
وجود برخی سهل انگاری ها در نوجوانان و یا بازی گوشی کودکان در نماز، نباید با خشونت و رفتار تند والدین همراه باشد، بلکه ایجاد فضای معنوی، افزایش آگاهی، وجود رابطه عاطفی بین پدر و مادر و فرزندان، بهترین راه برطرف کردن این موارد است.
پدر و مادر باید با به کارگیری روش های درست، فرزندان را به انجام اعمال دینی دعوت کنند و به جای زور و خشونت از روش های درست، مانند برهان، تشویق، امید، تکریم و آشنا کردن فرزندان با الگوها و متخصصان مذهبی و دعوت به مطالعه کتاب هایی که در زمینه نماز نوشته شده اند و روش های مناسب دیگر استفاده کنند.
پدر و مادر، با انجام نماز در مقابل چشمان فرزندان، آن ها را به نماز دعوت کنند. دعوت کردن فرزندان به نماز صبح، خیلی مهم و حساس است و نباید به گونه ای باشد که فرزندان از نماز، خاطره بدی داشته باشند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
وای بر فرزندان آخرالزمان از شیوه ناپسند پدرانشان!
عرض شد: یا رسول الله!پدران مشرکشان؟ فرمود: خیر، بلکه پدران مسلمانی که چیزی از فرایض اسلامی و معارف دینی را به فرزندانشان نمی آموزند.1
ادامه مطلب
چگونه همسرم را نماز خوان کنم؟

پرسش: چند سال است که ازدواج کرده ام. شوهرم نسبت به نمازش خیلی بی اهمیت است و نمازهایش را مرتب نمی خواند. از قضا شدن نمازش هم ناراحت نمیشود. این موضوع منو خیلی نگران و ناراحت میکند. من خودم به این مساله اهمیت زیادی میدم و تا جایی که ممکنه نمازمو اول وقت میخونم. چند دفعه به او تذکر دادم ولی اهمیتی نمیده و من چون میدونم که این بی اهمیتیش روی زندگیمون هم بی تاثیر نیست لطفا راهنمایی ام کنید که چگونه با او رفتار کنم؟
با توجه به فرمایش آیه 6 سوره تحریم که میفرماید : قو انفسکم و اهلیکم نارا... یعنی خود و خانواده ی خود را از آتش دوزخ دور نگه دارید، همچنین آیه 132 سوره ی طه می فرماید : وأمر اهلک بالصلوة یعنی خانواده ی خود را امر به نماز کن، دغدغه ی شما بسیار به جا ست. در راستای این منظور :
1- از پیوند عاطفی که در روابط زناشویی دارید استفاده نمائید.
2- برای بیان نظرات خود از والدین و یا خواهر و برادر ایشان که ارتباط عاطفی قوی تری با همسرتان تان دارند استفاده کنید.
3- از والدین و کسانیکه به عنوان الگو می باشند بخواهید که آنها اهمیت بیشتری به نماز داده و حتما نماز خود را در اول وقت به جا آورند.
4- از اتفاقات پیرامونی خود جهت راهنمایی وی استفاده کنید به عنوان مثال شنیدن خبر مرگ ناگهانی دوستان و آشنایان و فامیل معمولا بسیار بر روی افراد تاثیر می گذارد و شما می توانید در چنین موقعیت هایی متذکر شوید که مرگ معلوم نیست چه موقع به سراغ ما بیاید و چه بسا فرصت جبران گذشته را به ما ندهد و اگر ما دست خالی به آن دنیا برویم سرنوشت بسیار بدی پیدا خواهیم کرد؛ پس چه خوب است تا زنده ایم فرصت را غنیمت شمرده و برای خود ره توشه ای ذخیره نمائیم.
5- از داستانهای عبرت آموز بهره بگیرید که در این مورد می توانید به کتابهای ذیل مراجعه نمائید.
* داستانها و حکایتهای نماز (یک) - مولف : رحیم کارگر محمدیاری- ناشر : ستاد اقامه نماز
* داستان نماز عارفان - مولف : سید مهدی شمس الدین - ناشر : ستاد اقامه نماز
* بهترین پناهگاه - مولف : رحیم کارگر محمدیاری - ناشر : ستاد اقامه نماز
* داستانهای نماز - مولف : مرتضی عطائی - ناشر : ستاد اقامه نماز خراسان
* پیش از نماز - مولف : مصطفی محمدی - ناشر : سازمان تبلیغات اسلامی
* شکوه محراب (قصه های نماز) - مولف : لطیف راشدی - ناشر : حوزه علمیه قم
6- از اصول و عقایدی که تاکنون نسبت به آنها پایبندی خود را حفظ نموده بهره کافی را ببرید مثلا ممکن است وی ارادت خود را نسبت به امام حسین علیه السلام حفظ کرده باشد لذا شما می توانید با بیان داستان عاشورا بگوئید که ایشان در بدترین شرایط ، در اول وقت نماز خواند پس چه جوابی به امام خواهیم داشت اگر از ما بپرسد که من در چنین شرایطی نمازم را ترک نکردم چرا تو که ادعای محبت من را داری با وجود آرامش و تمامی امکانات رفاهی نمازت را نمی خواندی؟
و یا ممکن است کسی چون به شفاعت معصومین ( علیهم السلام ) اعتقاد دارد بگوید که ما چون شیعه هستیم هر کار بکنیم بالاخره مورد شفاعت ائمه علیهم السلام قرار می گیریم و بهشتی می شویم ! در پاسخ به وی بگوئید: امام صادق علیه السلام در آخرین لحظات شهادت خود دستور داد تمامی خویشاوندانش را جمع نمودند و به آنها فرمود «ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلاة» بشفاعت ما نخواهد رسید کسى که نماز خود را سبک شمارد. ( بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج47، ص: 8)
در پایان جهت رسیدن به نتیجه مطلوب و عملی شدن آنچه تاکنون گفته شد نکاتی را حتما باید لحاظ نمائید:
1- مطالب مندرج در این نوشتار برنامه هایی عملی می باشد که پیاده نمودن آنها نیازمند صبر ، حوصله و زمان می باشد بنابراین تمامی آنچه گفته شد را به عنوان یک مقاله و یا مطلب علمی یکجا مطرح ننمائید بلکه هر کدام از این موارد را به تناسب موقعیت و در فرصتهای مناسب به مرور زمان پیاده نمائید.
2- در هیچ یک از مراحل گفته شده از برخورد نیک و ملاطفت آمیز و احترام نهادن دور نشوید. این را بدانید که با فشار و اجبار کسى را نمى توان هدایت نمود و چه بسا تأثیر منفى آن بیشتر از هدایت گردد. اگر رابطه شما با همسرتان اکنون به جبهه گیرى و حساسیت نشان دادن و صف آرایى منتهى شده است براى مدتى سکوت کرده و حرفى به او نگویید و به دنبال اجراى روش غیر مستقیم باشید و به شکلى از همکارى افراد دیگر بهره مند شوید.
3- مسئولیت بعضی برنامه های نماز را به وی بسپارید مثلا از او بخواهید تا وقت نماز را به شما یاد آوری نماید.
4- از زور و تحمیل و قهر و ناراحتی خودداری نمائید چرا که تحمیل فطرت خداداد را منحرف می سازد و او را از خواندن نماز منصرف می کند.
5- خطا و اشتباه نمودن را انتظار داشته و بپذیرید و بعد آن را فراموش کنید.
6- تمام انتظارات و خواسته های خود را در قالب محبت و دوستى بیان کنید.
7- به شخصیت او به خصوص در جمع دوستان احترام بگذارید.
8- توان روحى و جسمى و روانى او را در عمل به خوبى ها و ترک بدى ها مد نظر داشته باشید و فراتر از توانش از او انتظار نداشته باشید.
9- هرگز وى را سرزنش نکنید و از طریق نکوهش و سرزنش نخواسته باشید افکار و اندیشه هاى خود را به وى منتقل و یا تحمیل کنید.
10- از سخت گیری و زیاده روی پرهیز نموده و نماز را سهل و آسان جلوه دهید و به او متذکر شوید که میزان وقتی که انسان در طول 24 ساعت روز برای نماز صرف می نماید در مقایسه با وقتی که انسان برای خواب و خوراک و حتی دیدن فیلم و یا اینترنت می گذارد چیزی نیست.
11- همسر شما باید این موضوع را درک نماید که آنچه که شما مطرح می نمائید از سر دلسوزی و شفقت و مهربانی، همراه با رأفت و رحمت، و عشق و موعظه حسنه می باشد و نیت دیگری ندارید.
12- در صورت اقدام به اقامه نماز، ایشان را مورد تشویق قرار دهید.
13- صفات پسندیده و نقاط مثبتی که در ایشان هست را مد نظر قرار دهید و همواره ایشان را به خاطر آن ویژگی های مثبت مورد احترام و تکریم قرار دهید.
14- از بحث و جدل های بی فایده که ثمره ای جز بی احترامی به یکدیگر و بسته شدن راههای دیگر ندارد جداً خوددارى کنید.
15- براى دستیابى به توفیق هدایت وی بسوی نماز به ائمه اطهار(علیهم السلام ) متوسل شوید و آنها را در پیشگاه خداوند واسطه کنید که خداوند توفیق چنین عملی را به شما عطا فرماید.
16- نیت شما از بحث با وی محکوم کردن وی نباشد، بلکه به قصد تبیین و روشن شدن مسأله به گفتگو بپردازید و هر زمان که احساس کردید تا حدودى قانع شد و یا ساکت شد، بحث را تمام شده تلقى کنید ولى تصریح نشود که پس حق با من است و یا از این نتیجه گیرى هاى صریح که طرف مقابل احساس ضعف کنید و خداى نکرده به گونه اى به لجبازى منتهى نشود.
17- در خصوص مسائل دینی؛ از سوی خود اظهار نظر نکنید بلکه مطالبی که ارائه می نمائید مستند به روایات معتبر و یا فتاوای مراجع باشد .
18- هر شخصى یک نقطه پذیرش و به قول معروف «رگ خوابى» دارد، سعى کنید این رگ خواب و نقطه پذیرش را به دست آورید و از این کانال وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید و لذا به صرف این که باید شخصى را هدایت کرد بسنده نکنید بلکه با مطالعه بر روى خصوصیات وى؛ راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آورید سپس زیر بناهاى فکرى وی را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن بکوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستى، انسان، معاد و امورى است که داراى نتیجه مستقیم بر عملکرد افراد می باشد. پس باید به تقویت و اصلاح این مبانى کوشید.
منبع: تبیان
ادامه مطلب