بيماري و نماز

حضرت امام در قم بيمار شد. به دستور پزشك معالج، ايشان بايد به تهران منتقل ميشد. هوا بسيار سرد بود و برف ميباريد. يخبندان عجيبي در جاده وجود داشت. حضرت امام با اينكه چندين ساعت در آمبولانس بود، به محض آنكه به بيمارستان قلب تهران منتقل شد، باز هم نماز شب را به جاي آورد.[1] بعد از عمل جراحي، هر لحظه كه امام مشكل خاصي نداشت، چشمان خود را بر هم مينهاد و ميخوابيد. حتي پزشكان به اين شك افتادند كه نكند اثر داروهاي بيهوشي است، اما زماني كه وقت نماز شب فرا ميرسيد، خودش بيدار ميشد و ميفرمود: وقت نماز است.[2] اين در حالي بود كه براي به خواب رفتن ايشان به وي دارو ميدادند، اما به همان حالت عادي رأس ساعت دو صبح نماز شب را اقامه ميكرد و حتي شور و حال افزونتري داشت. يكي از نزديكان حضرت امام نقل ميكرد، وقتي وارد اتاق بيمارستان شدم، ايشان را در حالت عجيبي يافتم. آن قدر گريسته بود كه تمامي چهره منورش خيس شده بود. هنوز هم اشكهاي مباركشان چون باراني جاري بود و چنان با خداي خود راز و نياز ميكرد كه من تحت تأثير قرار گرفتم، وقتي متوجه من شد با حولهاي كه بر شانه داشت، صورت مبارك را خشك كرد.[3]
[1] روزنامه كيهان، ش 16538.
[2] اظهارات غلامرضا باطني، (از اعضاي تيم پزشكي حضرت امام)، مجله حضور، ص 313، ش 19.
[3] پا به پاي آفتاب، ج 1، ص 256.
ادامه مطلب
نماز شب و اشك شبانه

خانم صديقه مصطفوي (دختر امام( قدّس سرّه )) ميگويد: يادم ميآيد از دوران كودكي كم خواب بودم، چندين بار نيمه شب بيدار ميشدم و مكرر نماز شب آقا را ميديدم. از خود ميپرسيدم: چرا آقا در هنگام شب اين قدر گريه ميكند. خيلي از شبها مهتاب بود و در پرتو روشنايي آن اشك چشم آقا را مشاهده ميكردم و اين وضع براي من كه طفلي بيش نبودم، شگفتآور بود. در دوراني هم كه به نجف ميرفتم و بچههاي كوچك داشتم و شبها بيدار ميشدم، آقا در اتاقش كه رو به روي محل اقامت ما بود، در ايوان كوچكي نماز ميخواند و من احساس ميكردم براي اينكه صدايش را نشنوم، گريه شبش را با بلندگويي كه مناجات پخش ميكرد، تطبيق ميداد. من چون بيدار بودم، صداي گريه آقا را ميشنيدم.[1]
حجت الاسلام و المسلمين حسن ثقفي گفته است: هنگامي كه امام براي اقامه نماز شب برميخواست، مقيد بود كه بيسر و صدا باشد. يادم هست در پاريس دو اتاق كوچك بود و من كه آنجا ميخوابيدم، ميديدم امام خيلي آهسته و واقعاً مثل يك سايه برميخاست و بدون سروصدا وضو ميگرفت و نماز شب را برپا ميداشت. برخي از خويشاوندان كه از پانزده سالگي با امام بودهاند، گفتهاند از دوران نوجواني كه با امام خميني بوديم، آقا يك چراغ موشي كوچك ميگرفت و براي اينکه هيچ کس بيدار نشود به يك قسمت ديگر ميرفت و نماز شب ميخواند. همسر امام ( رحمه الله ) ميگويد: تا حالا نشده كه من از نماز شب ايشان بيدار شوم. چون چراغ را مطلقاً روشن نميكرد، حتي چراغ دستشويي را روشن نميگذاشت تا كسي بيدار نشود. هنگام وضوي نماز شب يك ابر زير شير آب ميگذاشت تا صداي چكه و ريزش آب موجب بيدار شدن كسي نگردد.[2]
آيت الله سيد مصطفي خوانساري هم صحنهاي از عبادت امام را اينگونه نقل كردهاست: يك سال در قم برف زيادي آمده بود و سيل، نصف اين شهر را خراب كرده بود. در همان وضع و با آن شدت سرما و يخ بندان، امام نيمههاي شب از مدرسه دارالشفاء به مدرسه فيضيه ميآمد و به هر زحمتي بود، يخ حوض مدرسه را ميشكست و وضو ميگرفت و زير مَدْرَس ميرفت و در تاريكي مشغول نماز شب ميشد. حال چه حس و حالي داشت، نميتوانم بازگو کنم. با يك سرور و شادي نماز شب را به جا ميآورد و هنگام اذان ميآمد، مسجد بالاسر و پشت سر آيت الله حاج ميرزا جواد ملكي به نماز ميايستاد و بعد برميگشت و مشغول مباحثاتش ميشد.[3]
حتي در شب پرواز سرنوشت ساز دوازدهم بهمن 1357، اين برنامه امام ترك نشد. يكي از همراهان امام كه در هواپيما بود، نقل ميكند، به احترام آقا طبقه بالاي هواپيما را اختصاص به امام دادند تا در آنجا استراحت كند و كسي مزاحمش نباشد. من جسارت كردم و گفتم بروم ببينم آقا در چه حالي است. وقتي به طبقه بالا رفتم، ديدم آقا مشغول نماز هست، در حالي كه اشك ميريزد.[4]
[1] مجله سروش، ش 476، تيرماه 1368، ص 87.
[2] ستوده، پا به پاي آفتاب، ج 1، ص 157.
[3] مجله حوزه، ش 32، ص 52.
[4] پا به پاي آفتاب، ج 2، ص 243.
ادامه مطلب
نماز شب (تهجّد)
نماز شب (تهجّد)
پيامبر اكرم«صلی الله علیه و آله و سلم» براي انجام مأموريت بسيار مهم خود، نيازمند ارادهاي قوي و قاطعيت در گفتار بودند. بنابراين خداوند متعال در آیهای ديگر ميفرمايد: «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلاً»؛ يعني اگر اراده قوي و تقويت اراده ميخواهي تا در كار خود موفّق باشي، اگر ميخواهي اين راه پرمشقّت و سختي كه در پيش داري، تو را از پا در نياورد، نماز شب و تهجّد بهترين طريق تقويت اراده است. ثمره و نتيجه نماز شب در آيهاي ديگر برای آن حضرت تشريح شده است. آنجا كه ميفرمايد:
«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسي أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا»[1]
در اين آيه شریفه، خداوند رسول اكرم«صلی الله علیه و آله و سلم» را به تهجّد، قيام به عبادت در شب و انجام دادن نافلههاي خاصي امر ميكند و ميفرمايد: «به واسطه نماز شب به تو مقام محمود يعني موفّقيّت در رسالت و شفاعت در آخرت عنايت ميكنيم.» کسی که از مقام محمود برخوردار شود، در دنيا و آخرت به درجه و مقامي ميرسد كه ديگران غبطه او را ميخورند. به عبارت روشنتر، کسی كه نماز شب خوانده است، در دنيا در کار خود موفّق میشود و در قيامت، نورانيّت و درخشندگي خيرهكنندهاي پيدا ميكند. او در صف محشر جلو ميرود تا به صف انبياء ميرسد و آنجا مقام محمود است، در چنان موقعيّتي اهل محشر به او غبطه ميخورند. نماز شب، نعمتی است از جانب خدای سبحان که عزّت و ابهّت نمازگزار را نزد مردم افزایش میدهد. برخی تصوّر میکنند نعم الهی منحصر در مادّیات است، در صورتی که از نعمتهای اصلی و مهمِّ خداوند که محبوب اولیای الهی است، میتوان به کسب توفیق نماز شب اشاره کرد. پيامبر خدا«صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودند:
«الرَّكعَتانِ فِي جَوفِ اللَّيلِ اَحَبُّ الَيَّ مِنَ الدُّنيَا وَ مَا فيِهَ»[2]
همچنین از وصاياي پيامبر اكرم (ص) به حضرت علي«سلام الله علیه» است كه ميفرمايند:
«يَا عَلِيُّ! ثَلاثٌ فَرَحَاتٌ لِلمُؤمِنِ: لِقاءُ الاِخوَانِ وَ تَفطيِرُ الصّائِمِ وَ التّهَجُّدُ مِن آخِرِ اللَّيل »[3]
اي علي! براي مؤمن سه شادي است: ديدار برادران، گشودن روزه هنگام افطار و شبزندهداري و نماز در آخر شب.
نافله شب در سیر و سلوک جایگاه برجستهای دارد و عنایاتی از جانب حق تعالی برای سالک رقم خواهد زد؛ وقتي مؤمن در نيمههاي شب، با صرف نظر كردن از لذّت و شيريني خواب، از جاي خود برميخيزد و نماز شب ميخواند، عنايت خاصي از سوي پروردگار عالم شامل حال او میشود. نماز شب، برکت دنیا و نورانیت آخرت را برای اهل معرفت به ارمغان می آورد و ترک آن، حتّي برای یک مرتبه نیز نزد پویندگان راه حقیقت، خسارت جبران ناپذیری به شمار میآید و از آن برآشفته میشوند؛ بهگونهای که اگر فرزند خود را از دست بدهند، اینچنین ناراحت و پریشان نخواهند شد.
مرحوم آیت الله میرزا علی آقا شیرازی«ره» که از علمای وارسته اصفهان بود، زمانی به قم آمده بود و به دلیل ارادتی که شهید آیت الله مطهری«ره»به ایشان داشت، میهمان او بود. يك شب تعدادی از فضلا به دیدن آقای شیرازی آمده بودند و جلسه آنان تا حدود نيمه شب طول کشید و آقای شیرازی دیرتر از هر شب خوابید. همین موضوع توفیق تهجّد و نماز شب را از آیت الله شیرازی«ره» سلب کرد و موجب شد آن مرد الهی، هنگام اذان صبح از خواب بیدار شود. نقل میکنند آیت الله شیرازی«ره» به قدری از این اتّفاق متأثّر شده بود و گریه و زاری کرده بود که گوئی فرزند ایشان فوت شده است. بعد گفته بود من شانزده هفده ساله بودم که یک شب برای نماز شب بیدار نشدم، آن روز تا شب گریه میکردم و شب گذشته آن حادثه تکرار شد.
در نماز شب است که انسان توفیق راز و نياز با خداوند تبارک و تعالی و نجوای عاشقانه با او را پیدا میکند و میتواند از جاذبههای عالم ملكوت برای سیر عرفانی خود استفاده نماید. دل سالک در اثر خواندن نماز شب، مهیّای پذیرایی از صاحب اصلی خود یعنی خدای مهربان میشود. به عبارت روشنتر، نماز شب، دل آدمی را از رذائلی که جایگاه حضرت رحمان«جلّ و علا» را غصب کردهاند، میزداید و نور خدای سبحان را در آن جلوهگر میکند.
بنابراین سیر و سلوک بدون نماز شب، سالک را به مقصد نمیرساند. امام حسن عسکري«سلام الله علیه» میفرمایند:
«إِنَّ الْوُصُولَ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْل»[4]
بنا بر فرمايش امام عسکري«سلام الله علیه» معقول نيست كسي بتواند بدون تهجّد و نماز شب، راه را بپیماید. اهمیّت نافله شب به قدری است که ائمه طاهرین«سلام الله علیهم» در برخی روایات فرمودهاند: اگر کسی موفّق به خواندن نماز شب نشد، شایسته است قضای آن را به جا آورد.[5] همین توجّه به نماز شب و مداومت بر خواندن و اصرار بر قضا نمودن آن، موجب کسب توفیق دائمی درک نافله شب در وقت فضیلت میشود.
اساتید بزرگوار اخلاق و بزرگان علما، همواره شاگردان خود را به مداومت بر نماز شب سفارش و ترغیب میکردهاند. استاد عظيمالشأن ما علامه طباطبائي«ره» ميفرمودند: در مدرسه ايستاده بودم و متوجّه شدم کسی دست خود را روی شانه من گذاشت. برگشتم، مرحوم آیت الله آقاي قاضي«ره»را دیدم. ایشان فرمودند: فرزندم، اگر دنيا ميخواهي نماز شب، اگر آخرت ميخواهي نماز شب، اگر هم دنيا و هم آخرت را ميخواهي، نماز شب.
نماز شب موجب تابش انوار ربوبي است و باعث ميشود آن نور، بر چهره نمازگزار نيز تجلّي يابد؛ بهطوريكه بر همگان آشكار ميگردد. گويي زيبايي، شادابي و نشاط خاصي بر چهره او ظاهر ميشود. جذبههاي الهي شامل بندگاني ميشود كه در دل شب براي خواندن نماز قيام ميكنند. چنين بندگاني در معرض رحمت الهي و نسيم ربوبي قرار ميگيرند. نماز شب موجب حسن خلق ميشود و غم و اندوه را از دل بنده شبزندهدار زايل ميكند. مداومت بر نافله شب فوائد فراوانی دیگری نیز دارد که بندگان از بیان و درک آن فوائد، عاجزند. خداوند در قرآن كريم ميفرمايد:
«فَلاَ تَعلَمُ نَفسٌ مَا اُخفِيَ لَهُم مِن قُرَّةِ اَعيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعمَلُونَ»[6]
كسي نميداند كه در عالم غيب آنچه مايه روشني چشمهاست، براي شبزندهداران آماده شده است و اين پاداش عملي است كه انجام دادهاند.
ترک نماز شب در بیان ائمه اطهار«سلام الله علیهم» بسیار مذمّت شده است. حضرت ولی عصر«ارواحنا فداه»، در موارد متعدّدی خطاب به کسانی که توفیق تشرّف خدمت ایشان پیدا کردهاند، فرمودهاند: «ننگ است براي شيعيان ما كه نماز شب و شببيداري نداشته باشند». از مرحوم آیت الله العظمي مرعشي نجفی«ره» نقل شده است که: «روزی در راه زيارت گم شدم و بالأخره تا نزديك مرگ بيتاب گشتم. با توسّلي به امام زمان«ارواحنافداه»، حضرت به سراغ من آمدند و مرا نجات دادند و فرمودند که «ننگ است براي شيعيان ما كه نماز شب نداشته باشند.»
نماز شب مستحب است، امّا هر امر مستحبّی را نمیتوان ترک کرد. اگر بنده بداند که خداوند متعال به نماز شب او، نزد فرشتگان مباهات میکند و به واسطه نافله شب، او را میآمرزد، هیچگاه از خواندن آن غافل نمیشود. رسول گرامي «صلی الله علیه و آله و سلم» میفرمایند:
«إذَا قَامَ العَبدُ مِن لَذِيذِ مَضجَعِهِ وَ النُّعاسُ فِي عَينَهِ لِيُرضِي رَبَّهُ بِصَلاةِ لَيلِهِ بَاهَي اللهُ بِهِ المَلائِكَةَ وَ قَالَ: امَا تَرونَ عَبدي هَذَا قَد قَامَ مِن لَذِيذِ مُضجَعِهِ لِصَلاةَ لَم أفرِضهَا عَلَيهِ، اشهَدُوا أنِّي قَد غَفرتُ لَهُ »[7]
آنگاه كه بنده از بستر گرم و خوشايند خود برميخيزد، تا خشنودي پرودگارش را با برپاداشتن نماز شب به دست بياورد، در حالي كه خواب آلودگي در چشمان او باقي است، خداوند متعال به خاطر او به فرشتگان مباهات ميكند و ميفرمايد: آيا نميبينيد اين بنده مرا! او از بستر گرم خويش برخاسته است تا نمازي را كه بر او واجب نگردانيدهام، برپا دارد؛ شاهد باشيد كه من او را آمرزيدم.
اساساً به جا آوردن مستحبّات در سیر و سلوک از اهمیّت والائی برخوردار است. انجام واجبات وظیفه سالک است و علاوه بر آنکه ثواب دارد، موجب تقرّب ميگردد. امّا قرب والاتر و مقام محمود، در اثر اهميّت به مستحبّات نصيب سالک ميشود. از این رو در تعالیم دینی، مستحبّات و خصوصاً نماز شب به «قرب نوافل» تعبیر شده است.
این موضوع مصداق عرفی نیز دارد؛ وقتی کسی را به کاری میگمارند، اگر به اندازه تعهّد شده کار کند، مؤاخذه نمیشود و به همان میزان، مستحقِّ دستمزد است. ولی آنچه موجب تقرّب و محبوبیّت بیشتر میشود، انجام کارهای زائد بر وظیفه معهود است.
نماز شب از این جهت که یک عبادت بیش از حدّ انتظار و زائد بر وظیفه است، انوار الهی را در قلب انسان متجلّی مینماید و او را به مقام قرب الهي میرساند.
خداوند عزّوجل در روایتی که امام صادق«سلام الله علیه» از قول پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» نقل کردهاند، میفرماید:
«وَ مَاتَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدٌ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّي أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ»[8]
و هيچ بندهاي بهچيزى به من تقرّب نجويد كه نزد من محبوبتر از آنچه بر او واجب كرده ام باشد، و همانا او به وسيله نماز نافله به من نزديك شود تا آنجا كه من او را دوست بدارم، و هنگامى كه او را دوست بدارم گوش او شوم، همان گوشى كه با آن ميشنود و چشم او گردم، همان چشمى كه با آن ببيند و زبانش شوم همان زبانى كه با آن سخن گويد، و دست او گردم، همان دستى كه با آن بگيرد، اگر مرا بخواند اجابتش كنم و اگر از من چيزي بخواهد به او عطا ميکنم.
نماز شب انسان را به نور خداوند متّصل میکند و او را نزد پروردگار محبوب مینماید. وقتی چنین شد، چشم و گوش و زبان و دست وی خدائی میشود. افزون بر این، مستجابالدّعوه میگردد و هرچه از خدای سبحان طلب نماید به او عطا میفرماید.
درک نافله شب، رستگاری دنیا و آخرت، و ترک آن، گرفتاری دو گیتی را به همراه خواهد داشت. نماز شب در عالم قبر و عالم برزخ به صورت یک رفیق و همراهِ نوراني برای انسان ظاهر میشود و به او یاری میرساند. بنابراین ترک نماز شب به ویژه برای اهل سیر سلوک، ابداً به صلاح نیست و خسارات فراوانی به همراه دارد.
[2] وسائل الشّيعة، ج 8، ص 156
[3] من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 358
[4] بحارالانوار، ج 75، ص 380
[5] تهذيب الاحکام، ج 2، ص 335
[6] السجدة / 17
[7] وسائل الشّيعة، ج 8، ص 157
[8] الکافي، ج 2، ص 352
ادامه مطلب
شب زندهداري
شب زندهداري
اوّلين دستور خداوند براي پيامبر اعظم«صلی الله علیه وآله و سلم»شب زندهداري است. ميزان اين شبزندهداري را نيز معيّن ميفرمايد:
«قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَليلاً، نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَليلاً، أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً»[1]
بر اين اساس، شبزندهداري آن حضرت از شگفتيهاي سيره ايشان بهشمار ميآيد. هر چند اين دستورالعمل براي شخص پيامبر«صلی الله علیه وآله و سلم» نازل شده است، امّا هركس قصد سير و سلوك دارد، با اجراي اين دستورالعمل در حد توان خويش ميتواند به مقاماتي عرفاني دست يابد.
پيامبر اكرم«صلی الله علیه وآله و سلم» نیمه دوّم شب را بيدار بودند. عبادت و نماز شب ایشان نیز متفرّق بود. به صورتی که دو ركعت نماز ميخواندند و پس از کمی استراحت، مجدداً وضو ميگرفتند و دو ركعت نماز دیگر به جا میآوردند و به همین صورت ادامه میدادند تا نزدیک اذان صبح که نماز شفع و وتر را میخواندند. و در هر صورت برای شب زنده داری اهمیّت ویژهای قائل بودند. قرآن شريف نیز بر تهجّد و شببیداری تأکید دارد.
مسلمان باید اوّل شب را به استراحت بپردازد و خود را برای شب زندهداری در دل شب آماده کند. ولی متأسّفانه برخی مسلمانان عکس آن عمل میکنند؛ به گونهای که رسم شده است از اذان مغرب و عشاء تا نیمه شب بیدار باشند و از نصف شب تا صبح بخوابند. دستور اسلام که در قرآن مجید و روایات شریف اهل بیت «سلام الله علیهم» آمده است، استراحت در دو سوّم اوّل شب و بيداري در يک سوّم ديگر ميباشد:
«... يَنَامُونَ فِي أَوَّلِ اللَّيْلِ فَإِذَا ذَهَبَ ثُلُثَا اللَّيْلِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ فَزِعُوا إِلَي رَبِّهِمْ رَاغِبِينَ رَاهِبِينَ طَامِعِين...» [2]
سیره پيغمبر اكرم«صلی الله علیه وآله و سلم» و ائمه اطهار«سلام الله علیهم» چنین بوده است که پس از اقامه نماز مغرب و عشاء و به جا آوردن نوافل، به استراحت میپرداختهاند و در نیمه دوّم شب بیدار بودهاند. علمای بزرگ، دانشمندان و کسانی که موفّقیّتی کسب کردهاند نیز از همین سیره تبعیّت کردهاند و در نیمه دوّم شب علاوه بر عبادت و راز و نیاز با خدای سبحان، به امور علمی و تحقیقی خود نیز رسیدگی میکردهاند. علمای بزرگواری نظیر علامه طباطبائي«ره» و مرحوم صاحب جواهر«ره»، در ذیل کتابهای ارزشمندی همچون تفسیر المیزان و جواهرالکلام، ساعت ختم مکتوبات یا حلّ مشکلات و سؤالات علمی خود را اندکی مانده به اذان صبح، نوشتهاند.
پایبندی حضرات معصومین«سلام الله علیهم» به شب زندهداری و اهتمام بزرگان دین به این امر مهم، حاکی از اهمیّت فوقالعاده احیاء و شب بیداری در مکتب انسان ساز اسلام است. به همین جهت احیاء و شب زندهداری به عنوان یکی از مستحبّات مؤکّد در شبهای قدر تعیین شده است؛ بنابراین اهل معرفت نیز باید شب زندهدار باشند.
البته سالک باید به دو نکته مهم در خصوص شب بیداری توجّه داشته باشد: اوّل آنکه مراقب باشد اوقات خود را به بطالت نگذراند و احیاء او همراه با توجّه به حضرت حق باشد. دوّم آنکه شب بیداری او برای انجام وظایف روزانه و به جا آوردن واجبات، مضر نباشد. به همین جهت، توصیه میشود اوقات خود را تقسیم نماید و به میزان کافی استراحت کند، تا هم توفیق شب زندهداری را از دست ندهد و هم از تحصيل و کار و وظایف دیگر غافل نماند.
سالک باید بداند که بدون احیاء شبانه به جائی نمیرسد. لااقل باید یک ساعت قبل و بعد از اذان صبح بیدار باشد. معنا ندارد کسی قصد سیر و سلوک داشته باشد، ولی هنگام اذان صبح خواب باشد. كسي كه هنگام طلوع فجر خواب باشد، مورد نفرين حيوانات است تا چه رسد به نفرين ملائكه و از برکاتی که سحرگاهان نصیب اهل دل میشود، محروم میماند.
دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند * و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
از اينرو، به كساني كه قصد سير و سلوك و خودسازي معنوي دارند توصيه ميشود به هر اندازه كه در توان ايشان است ـ هر چند از كار روزانه بسيار خسته باشند ـ حداقل نيم ساعت قبل از اذان صبح تا نيم ساعت بعد از اذان صبح به عبادت بپردازند. در اين يك ساعت خيلي كارها ميتوان كرد. همانطور که قبلاً نیز بدان اشاره شد، طالب معرفت باید قبل از نماز صبح، نماز شب بخواند و پس از اقامه نماز صبح (حتّی المقدور به جماعت)، دقایقی به تلاوت قرآن شریف بپردازد و در ابتدای روز، با قرآن کریم انس بگیرد. بعد از آن، یک توسّل روزانه به محضر مقدّس چهارده معصوم«سلام الله علیهم»، داشته باشد. پيامبر اکرم«صلی الله علیه وآله و سلم» و حضرت زهرا«سلام الله علیها» را با زیارات مختصری که در کتاب مفاتیح الجنان آمده است، زیارت کند و زيارت جامعه کبيره را بخواند. در این صورت، نماز شب و نماز صبح خود را در افضل اوقات اقامه کرده و به قرآن کریم و عترت«سلام الله علیهم» که دو بال پرواز هستند، متوسّل شده است. مداومت روزانه بر اين برنامه صبحگاهی، در پیشرفت سير و سلوک اثرات فراواني دارد. موفّقيت انسان در زندگي و تأمين آتيه نیز، به بیداری و عبادت سحرگاهان بستگي دارد.
[1] مزمل/2-4
[2] من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 481
ادامه مطلب