آثار و عواقب ترك نماز
آثار و عواقب ترك نماز
تـرك نماز در دنيا و آخرت عواقب تلخى دارد. در قيامت, اهل بهشت از دوزخـيـان مى پرسند: چه چيزى شما را روانه جهنم كرد؟ يكى از پـاسـخ هايشان اين است كه ما پاى بند به نماز نبوديم.( مدثر (74) آيه43) در جايى ديگر به نمازگزارانى كه در نمازشان سهل انگاراند; يعنى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند, مى گويد: واى بر آنان(ماعون (107) آيه4).رسـول خدا(ص) فرموده است: هركه عمدا نماز را ترك كند, از اسلام خارج شده و كافر است.)در جـايـى ديـگر مى فرمايد: (مرز بين بنده خدا و كفر, ترك نماز است.)( پاینده، 1384، روايت 1098)هيچ انسان با وجدان و متفكرى نيست كه از ابعاد و اسرار و ظرايف نـماز آگاه باشد ولى از كنار آن ها بى اعتنا رد شود, مگر كسانى كـه بـه خـاطر غفلت و بى خبرى, توفيق سخن گفتن با خداوند را از خود سلب كرده اند.
منبع: راسخون
ادامه مطلب
نماز شيرين كننده تلخي آزار دهنده مرگ
نماز شيرين كننده تلخي آزار دهنده مرگ
توجه به مرگ و عوالم بعد از آن و بر پايي قيامت آثار و بركاتي در زندگي انسان دارد كه ميتواند او را از ورطه نابودي و هلاكت برهاند. وقتي فرد دريابد كه دنيا فاني است و به زودي به سراي ديگري كه باقي است، منتقل شده و بايد حساب تك تك اعمال و افعال خود را پس بدهد خود را به يك دست گيرنده و پناه دهنده محتاج ميبيند و چون پناه دهنده و دادرسي جز معبود يكتا نمييابد به سوي نماز حركت كرده تا خود را به مقام قرب او نزديكتر كند(راشدي، 1384، ج 2: 141 - 140)و نماز او را براي روز واپسين و جوابگويي در مقابل حضرت حق - جل و أعلي – تمرين ميدهد. انساني كه هر روز پنج نوبت در عرصه محشر حضور مييابد و متذكر ميشود، ديگر مرگ و انتقال به سراي ديگر براي او تلخ و شكنجهآور نيست بلكه نماز، تلخي، تلخترين چيز، يعني مرگ را به حلاوت تبديل ساخته و كاري ميكند كه مرگ براي انسان جشن باشكوهي جلوه كند كه به ديدار و ملاقات حضرت محبوب نايل ميآيد. از سوي ديگر چنين نمازي كه انسان خود را در محضر رب الارباب ميبيند چنين باوري را در نمازگزار ايجاد ميكند كه در قيامت مورد لطف و رحمت الهي قرار خواهد گرفت زيرا كه در احاديث آمده است كه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «يعني هر كه بر نماز خود محافظت كند روز قيامت داراي نور و دليل است و باعث نجات او در روز قيامت ميباشد.»(متقی هندي،1401 ه.ق ، ج 7، ح 18971) و با وجود اين اثر معنوي ديگر از مرگ نميهراسد.
منبع: راسخون
ادامه مطلب
نماز سدي در برابر گناهان آينده
نماز سدي در برابر گناهان آينده
نماز نه تنها در جبران گناه و پوشيده شدن آن نقش دارد بلكه ميتوان از آن به عنوان سدي در برابر گناهان آينده نام برد چرا كه روح ايمان را در انسان تقويت كرده و نهال تقوي را در دل او پرورش ميدهد و دو عامل «ايمان» و «تقوي» نيرومندترين موانع در برابر گناه ميباشد و اين همان نكتهاي است كه در قرآن مجيد به آن اشاره شده است: «آنچه را كه از كتاب آسماني قرآن بر تو وحي شد بر خلق تلاوت كن و نماز را (كه بزرگ عبادت خداست) به جاي آر كه همانا نماز است كه اهل نماز را از هر كار زشت و منكر باز ميدارد و همانا ذكر خدا بزرگتر است و خدا به هر چه ميكنيد آگاهست.( سوره عنكبوت (29)، آيه 45.) »آيه شريفه نشانگر اين نكته ظريف و انسان ساز است كه فرمان نماز و انجام شايسته و بايسته آن لطف و مهر خدا به انسان است چرا كه نماز به انسان نيرو و تواني ميبخشد كه به گناه و زشتي،كه نه خرد سالم آن را ميپسندد و نه دين و آيين آسمان و درست، نزديك نشود.به بيان برخي از بزرگان و فرزانگان نماز بسان نگهباني خردمند و مراقبي دلسوز است كه با گفتار شايسته و پندآموز خود از انحراف نمازگزار به سوي ظلم و گناه جلوگيري ميكند.
زيرا نماز عبادتي است كه در تمام حالاتش از قيام و ركوع و سجود و تشهد و سلام و ساير خصوصيات آن انسان را به ياد خدا وادار كرده و از نيت تا سلام به مقام عظمت حضرتش تذكر ميدهد. وقتي تكبير ميگويد خدا را از همه چيز برتر و بالاتر ميشمرد سپس به ياد نعمت هاي او افتاده،حمد و سپاس اوگفته واو را به رحمانيت و رحيميت مي ستايد آنگاه به ياد روز جزاي او افتاده، اعتراف بندگي او را كرده و فقط از او ياري ميجويد و صراط مستقيم را از او ميطلبد و از راه كساني كه مورد غضب الهي قرار گرفته و گمراه شده اند به خدا پناه ميبرد(صدر السادات دزفولي، 1378: 13.)، لذا در قلب چنين فردي جنبشي به سوي حق و حركتي به سوي پاكي و جهشي به سوي تقوا پديد ميآيد و اگر شخصي علاوه بر توجه و عمل به آداب ظاهري نماز داراي روح خشوع و خضوع و توجه كامل به حضرت حق شد با ادا كردن فريضه نماز، غرق در درياي بي كران ذكر او شده و در اين مقام، موجي از معنويت و عظمت و سطوت خالق در قلب او پيدا ميشود كه سد نيرومندي در برابر گناه محسوب ميشود. به خصوص كه اين عمل چند بار در شبانه روز تكرار ميگردد، هنگامي كه صبح از خواب برميخيزد در ياد او غرق ميشود، در وسط روز زماني كه سرگرم زندگي مادي و در اوج گرفتاري هاي دنيوي است ناگهان، صداي تكبير موذن را شنيده، برنامه خود را قطع و به درگاه او ميشتابد و حتي در پايان روز و آغاز شب، پيش از آنكه به بستر استراحت رود با او راز و نياز كرده و دل را مركز دريافت انوار او ميسازد. در واقع برتري نماز و ذكر خدا به خاطر آن است كه علت و ريشه محسوب شده و مايه حيات قلوب و بيداري دلهاست.
منبع: راسخون
ادامه مطلب
نماز جبران گناهان گذشته
نماز جبران گناهان گذشته
هجوم و تلاش هاي شيطان و نفس، وجود جاذبههاي گوناگون كه براي انسان پديد ميآيد، موجب بروز اشتباهات و گناهان پياپي براي او ميشود. اين نحوه ارتباط بين خالق و مخلوق و اين سركشي و طغيان بنده كه علي رغم ضعف و نياز، با خالق مهربان خود به مخالفت برميخيزد، اگر بدون تدارك و انعطاف ادامه يابد و جبران نشود هرگونه اميدي را نسبت به آينده منتفي مي نمايد و فاصله را، لحظه به لحظه بيشتر ميگرداند و انسان را مستحق عقاب و غضب خداوند متعال ميسازد. اگرچه انسان، جاهلانه و بي اعتنا، دوري از درياي رحمت حق را انتخاب ميكند اما هرگز خداي كريم و حليم كه به يكايك بندگان، محبتي فراتر از محبت پدر و مادر به فرزندان دارد به چنين جدايي قهرآميزي رضايت نميدهد و او را براي حضور بر سر سفره آشتي فرا ميخواند و در قالب اذكار نماز به گفتگوي محبت آميز با خود فرا ميخواند(رضوانطلب، 1381: 36 - 35) و با بياني سراسر مهر و اميد در قرآن ميفرمايد «و نماز را در دو طرف (اول و آخر) روز به پا داريد و نيز در ساعت تاريكي شب كه البته (خوبي) نيكوكاري هاي شما، (زشتي و ) بدكاريهايتان را نابود ميسازد، اين يادآوري است براي اهل ذكر.( سوره هود (11)، آيه 114) .ياد خدا و ارتباط مستمر با اوست كه انسان را از غفلت نجات بخشيده و هر لحظه متوجه خدا ميكند و به فرمايش استاد شهيد مطهري (ره): «به هر اندازه كه انسان به ياد خدا باشد كمتر معصيت ميكند، معصيت كردن و نكردن داير مدار علم نيست، داير مدار غفلت و تذكر است، به هر اندازه كه انسان غافل باشد يعني خدا را فراموش كرده باشد بيشتر معصيت ميكند و به هر اندازه كه خدا بيشتر به يادش بيايد كمتر معصيت ميكند.( مطهري، 1377: 85.)»از نظر تعليمات اسلامي، هر گناه اثري تاريك كننده و كدورت آور بر دل آدمي باقي ميگذارد و در نتيجه ميل و رغبت به كارهاي نيك و خدايي كاهش يافته و رغبت به گناهان ديگر افزايش مييابد.از سوي ديگر عبادت و بندگي و به ياد خدا بودن وجدان مذهبي انسان را پرورش ميدهد، ميل و رغبت به كار نيك را افزون ميكند و از ميل به شر و فساد و گناه ميكاهد، يعني تيرگيهاي ناشي از گناهان را زايل كرده و ميل به خير و نيكي را جايگزين آن ميسازد(مطهری، 1354: 96). نماز وسيله شستشوي گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است چنانچه در حديثي نقل شده كه پيامبر اكرم (ص) از ياران خود سؤال فرمودند كه: «اگر بر در خانه يكي از شما نهري از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد آيا چيزي از آلودگي و كثافت در بدن او ميماند؟ در پاسخ عرض كردند: نه فرمود: نماز درست مانند اين آب جاري است، هر زمان كه انسان نماز ميخواند گناهاني كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان ميرود.»بنابراين، بايد همانگونه كه لباس و تن خود را از آلودگيها و ناپاكيها شسته و پاكيزه ميكنيم، دل و جان و روح خود را كه به هوس هاي تحريك شده و لجام گسيخته، خود خواهيها و چشم و هم چشميهاي برانگيخته، غرور ناشي از پيروزي و كاميابي و يا عقده رواني ناشي از شكست و ناكامي و به دنبال آن حسد و كينه و انتقام ... آلوده شده را در چشمه صاف و زلال الهي يعني نماز شستشو داده و خود را به خدا، سرچشمه پاكي و كمال، نزديك سازيم(بهشتي، 1354: 6).
منبع: راسخون
ادامه مطلب