چه کنیم تا توفیق خشوع در نماز برای انسان پیدا شود؟
چه کنیم تا توفیق خشوع در نماز برای انسان پیدا شود؟
انسان باید برای تحصیل خشوع به عوامل ذیل توجه کند.
الف: شناخت خدا و انسان و دنیا
در مرحله اول آدمی باید خدا را با عظمت و جلال و جمالش بشناسد و بداند او غنی محض و دارای اسماء حسناست و دنیا میدان گذرائی است که آدمی چند صباحی باید در آن زندگی کند و از آن بگذرد و خود انسان فقیر و نیازمند محض است که در برابر آن موجود، با عظمت قرار گرفته است وقتی انسان این معرفت را بدست آورد دنیا در نظر او کوچک و خدا در نظر او بزرگ و خود را موجود نیازمند یافت به طور طبیعی وقتی در برابر خدای با عظمت قرار گرفت و با او به راز و نیاز مشغول شد، همه توجه او متوجه معبود او شده و از هرچه غیر خدا باشد منصرف می کند.
ب: کم کردن کارهای پراکنده
انسان در حین نماز باید تمرکز حواس داشته و تمام توجهش را به خدا گرداند از این رو آدمی باید از کارهای پراکنده و مشغله های مشوّش کننده ذهن و فکر و آن چه که باعث توهّم و خیالات می شود پرهیز نماید تا توفیق یابد در نماز حالت حضور قلب پیدا کند.
ج: انتخاب محل مناسب
آدمی باید محلی برای نماز انتخاب کند که از اموری که باعث مشغول کردن او می شود به دور باشد از باب مثال، محل عبور و مرور مردم نباشد در محیط با سر و صدا نباشد در برابر عکس و یا مانند آن نباشد و بالأخره هرچه ذهن و جوارح انسان را مشغول می سازد از آن به دور باشد تا حضور قلب را بدست آورد.
د: پرهیز از گناهان
یکی از اموری که قلب را از خدا دور می سازد و از حضور قلب می کاهد گناهان است. انسان با ترک گناهان زمینه را برای حضور قلب خود فراهم سازد.
ه: انجام مستحبات و آداب مخصوص نماز
انسان در مقدّمات و مقارنات نماز مستحباتی را رعایت کند از باب مثال دعاهایی که قبل از ورود به نماز است آن را بخواند.
و: آشنایی با حقیقت نماز و روح آن و همچنین توجه به معانی الفاظ و اذکاری که در نماز به زبان می آورد.
ناگفته نماند همه امور فوق در صورتی زمینه توفیق نماز با خشوع را فراهم می کند که انسان با مراقبت و تمرین و استمرار آن زمینه را برای تمرکز فکر پیدا کند و تمام پنجره های فکر خود را بر غیر معبود، سدّ نماید.
منبع: پایگاه حوزه
ادامه مطلب
نماز چشمه ای پاک و پاک کننده
نماز چشمه ای پاک و پاک کننده
حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه ای پیوسته اصحاب و یاران خود را به اموری سفارش می کرد که یکی از آن ها نماز است و در آن به اهمیت نماز اشاره کرده و آن را وسیله نجات در آخرت و سبب پاکی در دنیا و شستشوی جان و دل از رذائل اخلاقی می شمرد.در این خطبه می فرماید: برنامه نماز را به خوبی مراقبت کنید و بر محافظت آن بکوشید، بسیار نماز بخوانید و به وسیله آن به خدا تقرّب جویید. زیرا نماز بر همه مؤمنان در اوقات مخصوص واجب است.
آیا پاسخ دوزخیان را در برابر این سؤال که چه چیز شما را به دوزخ کشانید؟ نمی شنوید که می گویند ما از نمازگزاران نبودیم، آری نماز گناهان را فرو می ریزد همچون فرو ریختن برگ از درختان و طناب های معاصی را از گردن می گشاید، پیامبر اکرم(ص) نماز را به چشمه آب گرمی تشبیه نمود که بر در خانه انسان باشد و او هر شبانه روز پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد که بی شک چرک و آلودگی در بدنش باقی نخواهد ماند.
آن گروه از مؤمنان که زینت متاع دنیا و فرزندان و اموالی که مایه چشم روشنی است آن را به خود مشغول نداشته، حق نماز را خوب شناخته اند، خدای متعال در حق آنان فرمود: آن ها مردانی هستند که تجارت و بیع آنان را از یاد خدا و بر پاداشتن نماز و پرداختن زکات باز نمی دارد و رسول خدا بعد از بشارت به بهشت، خویش را برای نماز به تعب و مشقّت می انداخت. زیرا خدای متعال به او فرموده بود، خانواده خویش را به نماز دعوت کن و در برابر آن شکیبا باش، آن حضرت پی در پی اهل بیت خود را به نماز دعوت می کرد و خود را بر آن وادار می فرمود و بر آن شکیبایی می نمود.(1)
در این خطبه امام علی(ع) به هفت دلیل از دلایل اهمیت نماز اشاره کردند و آثار مهم معنوی و تربیتی نماز و عاقبت شوم تارکان و سبک شمرندگان آن را بر شمردند.
حضرت در قسمت نخست از مراقبت و محافظت و فراوانی وسیله و تقرّب به خدا بودن آن سخن گفته اند و سپس فرموده اند:
1 نماز به عنوان یک فریضه بر مؤمنان مقرر شده است.
2 دلیل دوزخی شدن جهنمیان را از زبان خودشان اهل نماز نبودن می داند.
3 نماز گناهان را مانند برگ درختان می ریزاند و باعث آمرزش گناهان گذشته می شود زیرا نماز عامل توبه و انابه می گردد.
4 نماز طناب معاصی را از گردن می گشاید و او را آزاد می سازد و از ابتلاء به گناهان در آینده حفظ می کند.
5 از بیان پیامبر اکرم(ص) استفاده می کند که نماز باعث شستشوی همیشگی روح انسانی می گردد.
6 کسانی که حق نماز را بشناسند این نماز انسان را از لذائذ زودگذر دنیا باز می دارد و نمی گذارد زرق و برق دنیا، وی را مشغول سازد.
7 به لحاظ این که مسلمانان باید پیامبر را اسوه و الگوی خود قرار دهند فرمود: آن حضرت پس از امر به نماز خود را برای انجام آن به زحمت می انداخت و خانواده خودش را به آن دعوت می کرد و در انجام آن شکیبا بود زیرا نماز کلید راهیابی انسان به بهشت است.
1. نهج البلاغه، خطبه 199.
منبع: پایگاه حوزه
ادامه مطلب
نماز از چه زماني واجب شد؟

نماز يكي از پنج ركني است كه اسلام بر آن بنا نهاده شده و به جا آوردن آن در اول وقت از نشانه هاي مومن و شيعه واقعي است اما حكم وجوب نماز از چه زماني نازل شده است؟
بي ترديد نماز يوميه كه اقامه آن بر مسلمانان در شبانه روز، پنج مرتبه واجب است، در شب معراج واجب شده است و شايد يكي از بهترين هديه هاي خداوند كه در اين سفر آسماني نصيب پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ شد، همان نمازهاي پنجگانه است كه خداوند بر پيامبر و امت او منت گذاشت كه حداقل به صورت واجب در 24 ساعت، 5 نوبت در مقابل او به پا ايستند و نماز بخوانند كه نماز خواندن در واقع سخن گفتن با خدا است. به هر حال قدر مسلم آن است كه نماز در شب معراج واجب شد، اما اين كه معراج پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در چه تاريخي واقع شده ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد و يكي از سخن ها آن است كه پيامبر اسلام معراج هاي متعدد داشته است كه در يكي از آنها نماز واجب شده است.
آيت الله جعفر سبحاني در اين باره مي گويند: از مسلمات حديث و تاريخ اين است كه در شب معراج ، خدا دستور داده است كه امت پيامبر هر شبانه روز در پنج وعده نماز بخوانند. و نيز از لابلاي تاريخ استفاده مي شود كه تا لحظه مرگ ابوطالب ـ عليه السلام ـ نماز واجب نشده بود، زيرا در لحظات مرگ وي سران قريش به حضور وي آمدند و از او درخواست كردند كه كار آنها را با برادرزاده اش يكسره كند و او را از كردار خود باز دارد و در برابر آن هر چه مي خواهد بگيرد.
پيامبر گرامي در آن محفل رو به سران كرد و گفت: من از شما فقط يك چيز بيشتر نمي خواهم و آن اين كه بگوييد: لا اله الّا الله. يعني گواهي به يگانگي خدا دهيد. اين كلمه را گفت و ابداً از نماز و فروع ديگر سخن به ميان نياورد و اين خود گواه بر اين است كه در آن روز نماز واجب نشده بود وگرنه ايمان مجرد از كردار در زمينه اي كه عملي مانند نماز واجب شده بود بي فايده خواهد بود.
علاوه بر اين تاريخ نويسان كيفيت اسلام آوردن گروهي را مانند طفيل بن عمرو دوسي كه پيش از هجرت به وقوع پيوسته است ذكر نموده و پيامبر گرامي فقط تعليم شهادتين را اكتفاء فرمود و سخن از نماز به ميان نياورده اند.
اين نوع قضايا حاكي از اين است كه تاريخ اين حادثه كه در آن نماز واجب شده است چندي قبل از هجرت اتفاق افتاده است.(1)
از اين بيان معلوم مي شود كه نماز در شب معراج واجب شد و معراجي كه نماز در آن واجب شده است، اندكي قبل از زمان هجرت به مدينه واقع شده است. در اين جا ممكن است اين سوال مطرح شود كه اگر نماز در زمان ياد شده واجب شده، پس چرا در برخي روايات آمده كه حضرت علي ـ عليه السلام ـ از سه سال قبل از بعثت ، با پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نماز مي خوانده است؟
پاسخ آن است كه منظور آن روايات اين نمازهاي يوميه كه به صورتي خاص و مقيد به زماني خاص است نمي باشد، بلكه مراد آن روايات ، عبادت هاي مخصوص و غيرمحدود به وقت است كه پيامبر اعظم (صل الله عليه و آله و سلم) و اميرالمومنين ـ عليه السلام ـ قبل از بعثت داشته اند و يا مراد نمازهاي مستحبي و عبادت هاي غيرواجب است.(2)
مرحوم كليني جريان وجوب نماز در شب معراج و نحوة انجام آن را ضمن حديث معراج به تفصيل بيان كرده، از جمله آورده است: در شب معراج خطاب به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ گفته شد: يا محمد به نزد آبي كه از پايين عرش جريان دارد و اسم آن (ص) است، نزديك شو و با آن آب وضوء نما و براي پروردگارت نماز بگذار، حضرت نزد آن آب رفت و با دست راست از آن آب برداشت ، خطاب شد: صورتت را بشوي زيرا تو بسوي عظمت من نگاه مي كني، بعد هر دو دست راست و چپ را بشوي، زيرا با دست خود كلام مرا مي گيري، بعد سرت را بعد هر دو پايت را مسح كن زيرا بر تو بركت نازل مي كنم و به جايي ترا مي برم كه هيچ كس نرفته است.
بعد خطاب شد: يا محمد به سوي (حجرالاسود) روي گردان و تكبير بگو: بعد خطاب شد: نام مرا بخوان، «بسم الله الرحمن الرحيم» بگو، بعد خطاب شد كه مرا حمدكن (سوره حمد را تا آخر بخوان) بعد وحي شد: اي محمد اوصاف پروردگارت را بگو كه در سوره توحيد آمده است (قل هو الله احد...) را بخوان، بعد وحي شد كه براي پروردگارت ركوع بجا آور و در آن خدا را تعظيم نما «سبحان ربي العظيم» بگو، بعد وحي شد، سرت را بردار و راست قامت بايست، بعد وحي آمد كه براي پروردگارت سجده كن و بگو: «سبحان ربي الاعلي» بعد وحي شد راست بنشين، وقتي حضرت نشست و به سوي عظمت خداوند نگاه كرد كه براي او تجلي كرده بود، دوباره سر به سجده گذاشت.
بعد خطاب رسيد سر از سجده بردار و دوباره راست قامت بايست و همان كار قبل را تكرار نما (در ركعت دوم به جاي سوره توحيد سوره قدر را دستور داده شد كه حضرت بخواند كه اوصاف و نسبت پيامبر و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ است) بعد از انجام سجده دوم در ركعت دوم، حضرت راست نشست و تشهد خواند و بر خود و اهلبيت خود درود فرستاد، بعد ديد كه ملائكه ي الهي و انبياء در اطراف او صف كشيده اند، حضرت طبق دستور خداوند فرمود: «السلام عليكم و رحمة الله و بركاته»(3) البته در پايان لازم به ذكر است كه نماز در اديان آسماني گذشته به شيوه هاي متفاوتي وجود داشته و بر امتهاي گذشته نيز واجب بوده است.
پی نوشت ها:
1. سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، نشر دانش اسلامي، 1363 ش، ج 1، ص 385.
2. همان.
3. کليني، محمد بن يعقوب، الفروغ من الكافي، بيروت، نشر دار التعارف، 1401 ق، ج 3، ص 482 تا ص 489،
ادامه مطلب
طریقه خواندن نماز شکر!
طریقه خواندن نماز شکر!
از نمازهای مستحبی نماز شكر است، و چون نمازی است كه در وقت حاصل شدن نعمت و یا دفع بلا و مرض خوانده شود.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: چون خداوند به تو نعمتی دهد یا از تو نعمتی را دفع نماید، دو ركعت نماز بخوان و در ركوع و سجود اول بعد از ذكر می گویی:
«الحمدلله شكرا شكرا شكرا وحمدا»
و در ركوع و سجود دوم می گویی:
«الحمدلله الذی استجاب دعائی واعطانی مسئلتی ». بعد دعای علی بن الحسین را از صحیفه بخوان. [1]
[1] . المصباح المنیر، ص 413.
ادامه مطلب