نماز ملا عباس تربتی در مسجدی مخروبه
نماز ملا عباس تربتی در مسجدی مخروبه
مرحوم راشد که از سخنرانان معروف بود نقل کرده : در سال 1300 شمسی، ماه رمضان، مردم مشهد پدرم را به اصرار در شهر نگه داشتند، آن ماه در مسجد گوهرشاد، نماز ظهر و عصر را میخواند ، سپس به منبر میرفت، مردم بسیاری برای نماز به مسجد می آمدند و به وی اقتدا میکردند و اغلب از سرشناسان متدین در مشهد بودند.
18 سال بعد که پدرم به دلیلی به روستای کاریزک برگشته بودند، در بهار آن سال باران زیادی آمده بود و بسیاری ساختمان ها که خشتی بودند از جمله مسجد ده خراب شده بود و سقف آن ریخته و فقط بخش مختصری از آن سالم بود.
پدرم در همان مسجد که نیمی از آن فرو ریخته بود، حصیر را تمیز کرده بود و سه نوبت نمازش را همانجا میخواند.
روزی ایشان برخاست و وضو گرفت و به مسجد رفت، من نیز فرصت را غنیمت دانستم که نمازی پس از چند سال با آن مرد بزرگ بخوانم، به مسجد رفتم، از سمتی وارد شدم که او مرا ندید و آهسته جلو رفتم، در رکعت دوم نماز بود، به او اقتدا کردم و نماز را به جماعت خواندیم اما این دفعه دو نفره و در دهی کوچک و در مسجدی که خراب شده بود؛ خدا میداند که میان این نمازش در حال تنهایی در میان آوارهای فروریخته ی مسجد این ده، با آن نمازی که در مسجد گوهرشاد به او اقتدا کردم، و نیمی از صحن مسجد گوهرشاد و تمامی یک شبستان از جمعیتی که به او اقتدا کرده بودند، پر شده بود، از لحاظ طمأنینه ، قرائت و همه ذکرهای واجب و مستحب ذره ای تفاوت وجود نداشت. 1
رو به سوي قبله با آغوش باز خويش را گم كن در آغوش نماز2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب فضیلتهای فراموش شده
2. شهرام محمدی
ادامه مطلب
هر روز در سجده، هر لحظه در معراج
هر روز در سجده، هر لحظه در معراج
ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي : «استادي داشتيم که مرد عارف و کامل بود. مانند او در تهذيب و معرفت نديده بودم.
روزي از او پرسيدم که در اصلاح نفس و جلب معارف، چه عملي را تجربه کرده است؟
گفت: من عملي را مؤثرتر از اين نديدم که در هر شبانه روز با مداومت و پيوستگي و در يک سجده ي طولاني، اين آيه خوانده شود:
« لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ »
و به هنگام گفتن ذکر، خود را در زندان و به زنجيرهاي اخلاق رذيله بسته بيند. آنگاه اقرار کند بارالها اين کار را تو بر من نکردي و تو بر من ستم روا نداشتي بلکه اين من بودم که بر خود ستم کردم و خود را به اينجا انداختم.»
مجموعه داستان نماز ابرار؛ محمد صحتي سردرودي؛ ص ۲۴.
ادامه مطلب
در و دیوار با مرحوم کاشی ذکر می گفتند!
در و دیوار با مرحوم کاشی ذکر می گفتند!
مرحوم آخوند محمد کاشی هر نیمه شب بلند میشد و چنان نمازی با سوز و گداز میخواند که بدنش به لرزه میافتاد به گونه ای که از بیرون حجره صدای لرزش و گریه او احساس میشد.
روزی پس از پایان درس آخوند کاشی، یکی از شاگردانش به نزد آن استاد والامقام آمد و عرض کرد: آقا! این شیخ چیز عجیبی نقل میکند.!!
این طلبه میگوید: دیشب بهوقت سحر، هنگامیکه شما در سجده بودید، دیدم از در و دیوار مدرسه صدای ذکر «سبّوح قدوس ربّنا و ربّ الملائکه والرّوح» میآید و چون با دقت نگاه کردم، دیدم آقای آخوند کاشی در سجده، این ذکر را میگوید.
این عارف زاهد در جواب فرمود: اینکه در و دیوار به ذکر من متذکر باشند، امر خارقالعادهای نیست، مهم آن است که او از کجا محرم این راز گشته است و این اذکار را از در و دیوار شنیده است! 1
- با اقتباس و ویراست از کتاب نماز خوبان
ادامه مطلب
چرا تسبیح 101 دانه است. بر چه مبنایی؟
چرا تسبیح 101 دانه است. بر چه مبنایی؟
تسبیح برای به خاطر سپردن تعداد تسبیحات است، اصل این موضوع به هر روشی ممکن است انجام شود.
آنچه از روایات استفاده میشود این است که در زمان ائمه(ع) تسبیح 34 دانه و ۳۳ دانه وجود داشته است.
۱. «وَ رَوَى عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِیٍّ الْحَلَبِیُّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ لَا یَخْلُو الْمُؤْمِنُ مِنْ خَمْسَةٍ مِسْوَاکٍ وَ مُشْطٍ وَ سَجَّادَةٍ وَ مِسْبَحَةٍ فِیهَا أَرْبَعٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً وَ خَاتَمِ عَقِیقٍ»؛[1]
امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: مؤمن از پنج چیز بینیاز نیست؛ مسواک، شانه، سجاده، تسبیح 34 دانه و انگشتر عقیق.
۲. «قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (ع) لَا تَسْتَغْنِی شِیعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَةٍ یُصَلِّی عَلَیْهَا وَ خَاتَمٍ یَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاکٍ یَسْتَاکُ بِهِ وَ سُبْحَةٍ مِنْ طِینِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ع فِیهَا ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً مَتَى قَلَبَهَا ذَاکِراً لِلَّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَبَّةٍ أَرْبَعِینَ حَسَنَةً وَ إِذَا قَلَبَهَا سَاهِیاً یَعْبَثُ بِهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِشْرِینَ حَسَنَة»؛[2]
امام کاظم (ع) فرموده است: شیعیان ما از چهار چیز بىنیاز نیستند، حصیرى که بر آن نماز بگزارند و انگشترى که در دست کنند و مسواکى که با آن مسواک کنند و تسبیح از تربت سید الشهداء(ع) که داراى ۳۳ دانه باشد، هرگاه با آن ذکر بگویند خداوند برایشان در قبال هر دانه آن چهار حسنه مىنویسد و هر گاه بدون اینکه ذکر بگویند، با آن تسبیح بازى کنند، خداوند براى آنان ۲۰ حسنه مینویسد.
این دو روایت با هم منافاتی ندارند؛
و اگر جایی 34 دانه گفته شده به این جهت بوده که مهره بزرگ رشته تسبیح را که بالای همه مهرهها است، به حساب آوردهاند و آنجایی که 33 دانه ذکر شده، این مهره به حساب نیامده است؛
محمدتقی مجلسی(پدر علامه مجلسی) در اینباره مینویسد: «سى و سه دانه اصل و یکى بر فوق همه و این تسبیح مولاة و واجب الاطاعة و المحبة ما فاطمه زهرا (صلوات اللَّه علیها) است؛ چون حمزه شهید شد آنحضرت از خاک قبر حمزه این تسبیح را ساختند و بعد از هر نمازى به آن تسبیح میکردند».[3]
آنچه اکنون مرسوم است، تسبیحی است که سه ردیف 33 دانهای در آن وجود داشته و یک سر تسبیح و دو حد فاصل نیز در آن وجود دارد.
پی نوشت :
[1]. شیخ مفید، محمد بن محمد، کتاب المزار(مناسک المزار)، محقق و مصحح: ابطحى، محمد باقر، ص ۱۵۲، کنگره جهانى هزاره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413 ق.
[2]. شیخ طوسى، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: موسوی خرسان، حسن، ج ۶، ص ۷۵، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
[3]. مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج 3، ص 443، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ یوم، 1414ق.
ادامه مطلب