نماز، همه اش ، نماز

نماز، همه اش ، نماز

آیت اله اراکی.jpg

((اِنَّ الصَّلاةَ عَمُودُ الدّین اِنْ قُبِلَتْ، قُبِلَ ماسِواها وَ اِنْ رُدَّتْ، رُدَّ ما سِواها. وَ هِىَ تَنهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ)).
براى هر عضوى از اعضاى بدن وظیفه اى است ، در ابتدا که قیام و قعود و رکوع و سجود باشد که چهار تا بیشتر نیست . براى هر یک وظیفه است ، از فرق سر تا نوک پا، براى چشم ، براى گوش ، کف ، دستها، سر زانو، حتى نوک انگشتها، هم وظیفه و حکمى است . این چنین وظایف و احکامى در هیچ دین و مذهبى وجود ندارد. هیچ نیست و بالاتر از همه این اعضاء مغز و سر و مخ انسان است ، وقتى که مى گوید ((إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ))باید متوجه باشد که مقابل چه کسى ایستاده است . مقابل خانه اى ایستاده که خانه خداست . باید متوجه باشد که تمامى اعضاء از مغز سر تا نوک پا در عبادت او باشد. در بندگى او، خضوع و خشوع او باشد. و دست خضوع به طرفش دراز کنند... روح روان ، مغز سر و کلّه اش با آن خدایى که در مقابل خانه اش ایستاده است شفاهاً لب به لب دارد، صحبت مى کند. باید بفهمد که با چه کسى دارد حرف مى زند. اگر این کار را کرد مى شود: ((تَنْهى عَنِ الْفَحشاءِ وَالْمُنکَر)). اگر هر شبانه روز پنج بار اینکار را کرد مى شود:((تنهى عن الفحشاء و المنکر)). به این خاطر گفته است :((ان قبلت قبل ماسواها و ان ردت ، ردّما سواها)). همه اش نماز است ، نماز، نماز همه اش نماز، نماز، نماز است .

  آیت الله العظمی اراکی

منبع: تبیان


ادامه مطلب


[ دوشنبه 31 خرداد 1395  ] [ 2:10 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

حد ترخص

حد ترخص

16154746860782941902.jpg;

  بسیاری از مردم این روزها با خنک تر شدن هوا،  بار سفر بسته و به قصد زیارت و یا گشت و گذار در طبیعت راهی سفر می شوند. و از این فرصت تعطیلات تابستانی  بهترین استفاده را می کنند. چنانچه معلوم هست  هر کسی که به قصد مسافرت ، حرکت کند و به حد ترخص برسد، باید نمازش را شکسته بخواند یعنی نمازهای چهار رکعتی خود را دو رکعتی بخواند. ولی نماز صبح و مغرب خود را باید کامل بخواند..

حد ترخص به میزان مسافت و فاصله از شهر(وطن یا جایی که اقامت ده روز داشته) گفته می شود که مسافری که قصد سفر به اندازه مسافت شرعی (یعنی رفت و برگشت 45 کیلومتر) را دارد باید نماز وروزه خود را  بعد از آن شکسته بخواند. یعنی اگر کسی مثلا قصد دارد از یزد به مشهد مسافرت برود ، وقتی از شهر یزد به اندازه ای دور شود که دیوار شهر را نبیند و یا صدای اذان را نشنود ، با اینکه هنوز 22 کیلومتر را طی نکرده هست، ولی باید نماز خود را شکسته بخواند. و از طرف دیگر  اگر  کسی از مسافرت به وطن خود برگشت ، و به اندازه ای رسید که دیوار شهر را می بیند و صدای اذان آن شهر را می شنود، باید نماز را کامل بخواند.
بنابراین حد ترخص با مسافت شرعی فرق می کند ، مسافت شرعی یعنی مقدار مسافتی که اگر کسی  قصد تردد به آن مقدار را داشته باشد ، از نظر شرعی مسافر محسوب می شود. که میزان مسافت آن ، رفت و برگشت حدود 45 کیلومتر می باشد. پس اگر کسی  قصد تردد کمتر از این مسافت را داشته باشد ، حتی اگر از حد ترخص بگذرد ، مسافر محسوب نمی شود و باید نمازش را کامل بخواند.مسافت شرعی همان سفری که رفت و برگشت آن 45 کیلومتر می باشد. ولی از کجا باید نمازمان را شکسته بخوانیم؟ وقتی از حد ترخص رد شدیم یعنی وقتی دیوار شهر را ندیدیم و صدای اذان را نشنیدیم.
بنابراین وقتی شما میخوای سفری رو شروع کنی یعنی به قصد سفر حرکت کردی همین که از حد ترخص رد شدی ، باید نمازت رو شکسته بخونی حتی اگه به 22.5 کیلومتر نرسیدی.

 پی نوشت ها:
استفتاءات مقام معظم رهبری س 640، رساله آیت الله بهجت م 1068، رساله آیت الله وحید م


ادامه مطلب


[ دوشنبه 31 خرداد 1395  ] [ 2:08 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

منازل سیر و سلوک به سوی خدا

منازل سیر و سلوک به سوی خدا

22845835567955724848.jpg;

گام اوّل، تجلیه

این سیر و سلوک چهار قدم دارد؛ اهل معرفت از قدم اوّل تعبیر می‌کنند به «تجلیه»، یعنی آراستن ظاهر به آداب شرع و عمل کردن به دستورات شارع مقدس در این ماه مبارک رمضان؛ یعنی همین روزه گرفتن و آداب ظاهریه. پس گام اول، قدم اول تجلیه است.

گام دوم، تخلیه

گام دوم و قدم دوم در این سیر «تخلیه» است. تخلیه پیراستن است نه آراستن؛ پیراستن باطن از رذائل اخلاقی و چه بسا پاک کردن و منزه کردن نفس از آثار آثام ـ‌یعنی سیئات و گناهان‌ـ است. چه بسا اولین دعایی که نسبت به اولین روز ماه مبارک رمضان وارد شده که شخص روزه‌دار می‌خواند، اشاره به همین مسأله تخلیه دارد. چون خود را تجلیه کرده، یعنی روزه گرفته و به آداب ظاهریه عمل کرده است و حالا از خدا می‌خواهد که او باطنش را از این آثار پیرایش کند.

لذا در روز اول ماه مبارک رمضان این دعا را می‌خوانیم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرمِینَ». این دعا به همین قدم دوم، یعنی تخلیه اشاره دارد.

گام سوم، تحلیه

گام سوم که از آن تعبیر به «تحلیه» می‌کنند، این است که انسان روح را به صفات ملکوتیه کمالیه آرایش دهد و خودش را متخلِّق به اخلاق الهیّه کند، که این هم دارای مراتبی است.

گام چهارم، فناء فی الله

گام چهارم مرحله‌ای است که اهل معرفت از آن به «فناء فی‌الله تعالی» تعبیر می‌کنند و مرادشان این است که روح سالک یعنی همان شخصی که سیر معنوی می‌کند، از إنّیّت در شهود حق فانی شود؛ چه در رابطه با فعلش، چه صفتش و چه ذاتش. این تعبیر را به کار می‌برند که فناء فی الله عبارت است از: «فانی شدن روح از إنّیّت در شهود حق». از نظر مسیر معنوی، این آخرین منزل سیر و سلوک است.

آیت‌الله مجتبی تهرانی از اساتید برجسته اخلاق


ادامه مطلب


[ دوشنبه 31 خرداد 1395  ] [ 2:07 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

سه لطف خداوند در حق بندگان

سه لطف خداوند در حق بندگان

http://file.tebyan.net/a433b6090c/64762056211799577870_thumb.jpg.png

   خداوند متعال می‌فرمایند: ای پسر آدم، سه لطف در حق تو کردم:

۱- گناهانی از تو را پوشانیده‌ام که اگر بستگانت بفهمند تو را دفن نمی‌کنند.

۲- از تو قرض خواستم برای ذخیره آخرت خود (یعنی آنچه را که می‌کنید در دنیا خدا برای شما ۷۰ یا ۷۰۰ برابر ذخیره می‌کند.) ولی مضایقه کردی و ندادی.

۳- یک‌ سوم مالت را برای بعد از مرگت در اختیار خودت گذاردم، ولی تو پیش نفرستادی و به خود ظلم کردی.

منبع:

سخنان چهارده معصوم، مرحوم آیت‌الله علی‌اکبر مشکینی‌اردبیلی

 


ادامه مطلب


[ دوشنبه 31 خرداد 1395  ] [ 2:05 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]