زندگاني امام علي ، تاکتیک نظامی
وقتی که سپاه امام علی (علیهالسلام) به اطراف شهر بصره رسید در آنجا اردو زد تا وفاداران علی (علیهالسلام) از قبایل گوناگون به لشکر امام بپیوندند بسیاری از سران قبایل و بزرگان کوفه و بصره با امیرمؤمنان (علیهالسلام) ملاقات کردند.
روزی اخنف بن قیس با خویشاوندان خود خدمت امام رسید و پس از گفتگوهای فراوان به امام گفت:
قوم و قبیله من بدرستی حقیقت را نمیشناسد، اگر بخواهم آنها را برای کمک در این جنگ بیاورم دویست سوار بسوی تو خواهند آمد. اما اگر من و طرفداران شما به خانههایمان بازگردیم و در جنگ با شما نباشیم میتوانیم شش هزار زن را از تو دور نگه داریم حال چه کنم؟ دویست مرد به کمک بیاورم؟ یا شش هزار شمشیر را از تو دور سازم؟ امام فرمود: شمشیر را از من بازداری نیکوتر است به خانهات بازگردد.(911)
ادامه ندارد
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394
نظرات
، 0
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) پس از اتمام حجت با شورشیان بصره و بردباری در آغاز نبرد وقتی دشمن جنگ را آغاز کرد زره خود را پوشیده و پیشاپیش سپاه خود به قلب دشمن زد و حملات شدیدی کرد به گونهای که دشمن چون روباه از مقابلش میگریخت. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
برای امام علی (علیهالسلام) چند مشک عسل به عنوان بیت المال آوردند پس از چند روز وقتی امام خواست آن را تقسیم کند متوجه شد که عسل یکی از مشکها دست خورده است. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی مرد قد بلند شوخی در مدینه وارد مسجد شد و علی (علیهالسلام) را دید که مشغول نماز است، چون اندام امام متوسط و معتدل بود او نعلین امام را برداشت و بر بالای طاق ستون مسجد گذاشت تا امام نتواند نعلی خود را بردارد در نتیجه از او خواهش نماید تا نعلین را پس دهد . نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
قنبر میگوید: روزی امام از حال زار یتیمانی آگاه شد، به خانه رفتیم و برنج و خرما و روغن فراهم کرد و خود به دوش کشید و به من اجازه حمله آنها را نداد. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امام علی (علیهالسلام) برای رفع نیازهای مسلمانان در سفرهایی دریایی به مهندسین ایرانی دستور داد تا از درآمد ملی کشور، اسکلهای در شهر جده که جزء شهرهای بندری عربستان است بسازند تا با این وسیله رفت و آمدهای دریایی به سهولت انجام گیرد و برای رونق سفرهای دریایی دستور ساختن کارخانه کشتی سازی را صادر فرمود به این صورت که از درآمد عمومی، مخارج ساخت آن را تأمین کرد و این کار در خط تولید قرار گرفت علی (علیهالسلام) پس از اتمام کارخانه کشتی سازی خود شخصاً آن را افتتاح کرد(906). نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: که روزی امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) خطاب به اصحاب خود فرمود: کدام یک از آیات کلام الله مجید نزد شما امیدوار کنندهترین آیات میباشد؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
حضرت علی (علیهالسلام) به کمیل بن زیاد نخعی درباره خصوصیات و کیفیت اقامه نماز میفرماید: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
جویریه بن مسهر که از یاران علی (علیهالسلام) است میگوید: با حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از قتال با خوارج نهروان میآمدیم تا رسیدیم به سرزمین بابل(896) هنگام نماز عصر رسید. علی (علیهالسلام) و تمام مردم که با حضرت بودند از اسب پیاده شدند، علی (علیهالسلام) فرمود: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
قیس یکی از یاران امام علی (علیهالسلام) است که امام رضا (علیهالسلام) درباره چگونگی نماز او و حضور قلب او در نماز میفرماید: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
لشکریان معاویه خود را زودتر از لشکر امام به سرزمین صفین رساندند و تواستند رودخانه فرات را در اختیار خود گیرند، معاویه لشکری را به فرماندهی ابوالاعور اعزام کرد تا از فرات حفاظت کنند و مانع استفاده لشکریان علی (علیهالسلام) از آب شوند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
شورشیان سلاسل(891) قلهها را گرفته و راهها را ناامن کرده بودند و به کاروانها یورش میبردند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ابتداء ابابکر را با 700 نیرو به سوی دشمن اعزام کرد اما او موفق نشد و قبل از برخورد نظامی با کمین دشمن رو به رو شد و با دادن تعدادی کشته و مجروح از میدان فرار کرد، بار دیگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عمر را به میدان آنها فرستاد که او نیز بازگشت، عمر و عاص گفت: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم جنگ با حیله و نیرنگ توأم است مرا بفرست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را اعزام کرد و او نیز مانند آن دو نفر شکست خورد و فرار کرد. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
یکی از کارهای مهم که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در ابتدای تصدی حکومت خود انجام داد عزل کارگزاران عثمان بود مغیرة بن شعبه روزی نزد امام علی (علیهالسلام) رفت و با چرب زبانی به تملق پرداخته و گفت: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
نوشتهاند: پس از اینکه علی (علیهالسلام) فرزندان عباس را بر حجاز یمن و عراق گمارد مالک اشتر گفت: پس برای چه دیروز آن پیرمرد را کشتیم؟ (یعنی کشتن عثمان به خاطر این بود که او بدون جهت اقوام خود را سر کار میآورد) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
علی (علیهالسلام) در ابتدای حکومت نامهای توسط مسوربن مخرمه برای معاویه فرستاد، معاویه صبر کرد تا این که سه ماه بعد از مرگ عثمان در ماه صفر مردی از قبیله بنی عبس و مرد دیگری را از قبیله بنی رواحه خواست و آنگاه سر طومار مهر شدهها را که روی آن نوشته شده بود از معاویه به علی به آنها داد و گفت: این طومار را گرفته و در کوچههای مدینه میگردانید. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 زندگاني امام علي ، شیری در میدان جنگ
چند بار شمشیر امام (علیهالسلام) خم شد که به ناچار به خیمه برگشت تا آن را اصلاح کند اصحاب و فرزندان و مالک اشتر به امام عرض کردند: یا علی! حملات به دشمن را به ما واگذار، ولی امام (علیهالسلام) پاسخ نمیداد و دوباره حمله میکرد، و صفهای ناکثین را درهم میشکست.
اصحاب اصرار کردند که: اگر به شما آسیبی برسد این دین در خطر میافتد.
حضرت در پاسخ به آنها فرمود: والله ما ارید بما ترون الاوجه الله و الدار الاخرة؛ به خدا سوگند آنچه را میبیند به خاطر خدا و آخرت است (910)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، روش تربیت کودک
قنبر را فرا خواند پرسید: عسل را چه کسی برداشته است؟
قنبر گفت: یکی از بچهها مقداری از سهمیه عسل شما را برداشت.
امام در اینجا دو کار مهم انجام داد که از نظر تربیتی بسیار قابل توجه است اول اینکه کودک را سرزنش کرد دوم آنکه مقداری پول به قنبر داد و فرمود: برو در بازار عسل خریداری کن و بیاور تا بچهها بخورند.(909)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، تادیب مردی سبک
امام علی (علیهالسلام) صبر کرد وقتی آن مرد در نماز برای تشهد به زمین نشست دامن پیراهن او را جمع کرد و ستون مسجد را با قدرت شگفتانگیز خود مقداری بلند کرد و پیراهن او را زیر آن گذاشت .
وقتی نماز آن مرد تمام شد دید که هیچ کاری از او ساخته نیست لذا به التماس افتاد تا لباسهای قیمتی او نابود نشود امام هم او نگاه میکرد و میخندید .
وقتی زیاد التماس کرد، امام علی (علیهالسلام) فرمود: به شرطی پیراهن تو را آزاد میکنم که قول بدهی دیگر نسبت به مردم این فضولیها را نکنی .
آن مرد سوگند یاد کرد که دیگر اینگونه رفتارهای زشت را تکرار نکند آنگاه امام (علیهالسلام) او را آزاد کرد(908)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، غضه دار یتیمان
وقتی که به خانه یتیمان رفتیم غذاهای خوش طعمی درست کرد و به آنان خورانید و آنها را سیر کرد، سپس بر روی زانوها و دو دست خود راه میرفت و با صداهای مخصوصی بچهها را میخنداند بچهها نیز صدای امام را تقلید میکردند و میخندیدند.
سپس از منزل خارج شدیم به امام گفتم: مولای من امروز دو چیز برای من شگفتانگیز بود؛
اول آنکه با صدای مخصوصی بچهها را میخندانید و دوم آنکه غذای آنها را خود بر دوش حمل کردید.
حضرت فرمود: اولی برای رسیدن به پاداش بود و دومی برای آن بود که وقتی خانه یتیمان شدم آنها گریه میکردند خواستم وقتی خارج میشویم آنها هم سیر باشند و هم خندان(907).
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، تدابیر صنعتی امام علی
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، امیدوار کننده ترین آیه قرآن
بعضی گفتند: این آیه است ان الله لا یغفر ان یشرک و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء(900).
حضرت فرمود: نیکو آیهای است اما امیدوار کنندهترین آیات برای غفران و آمرزش نمیباشد.
عدهای دیگر گفتند: این آیه است و من یعمل سوء او یظلم نفسه...(901). حضرت فرمود: نیکو آیهای است اما آیه منظور نظر نمیباشد.
بعضی دیگر گفتند این آیه است قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطو من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا(902). حضرت فرمود: نیکو آیهای است اما آیه مورد نظر نیست.
گفتند این آیه است: والذین اذا فعلو فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا ذنوبهم(903). حضرت فرمود: نیک آیهای است اما آن آیه نیست، آیا آیه دیگری نمیدانید؟ که به نظر شما امیدوار کنندهترین آیات قرآن باشد؟ اصحاب عرض کردند: نه یا امیرالمؤمنین به خدا سوگند چیزی در نزد ما نیست که بخوانیم.
امام فرمود: سمعت حبیبی رسول الله یقول ارجی آیة فی کتاب الله.
و اقم الصلاه طرفی النهار و زلفا من اللیل...(904).
از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: امیدوار کنندهترین آیه در قرآن این آیه شریفه است: و به پا دارید نماز را در دو طرف از روز و نمازی که پارهای از شب گذشته به جا آورده شود سپس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود: یا علی! به خدایی که مرا بشیر و نذیر قرار داد و مبعوث به رسالت گردانید اگر یکی از شما به وضو قیام نماید گناهان و معاصی او از اعضای او فرو میریزد تا وقتی با صورت و قلب خود متوجه قبله گردد، از قبله و نمازش بر نگردد مگر آنکه جمیع گناهان او بریزد و هیچ گناه بر صحیفه عمل او باقی نماند همچون روزی که از مادر متولد شده باشد، و هر گاه ما بین دو نماز گناهی از او صادر شده باشد با خواندن نماز آمرزیده شود. و از گناه پاک گردد تا اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نمازهای پنج گانه را که موجب آمرزش هستند شمارش نمود.
سپس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: یا علی! بدان که منزلت نماز پنج گانه برای امت من مانند نهری است که بر در خانه یکی از شما باشد اگر شخصی در بدن او چرک باشد و هر روز پنج بار در آن نهر شستشو کند، آیا چرک در بدن او باقی خواهد ماند. سوگند به خدا نمازهای پنج گانه برای امتم چنین است که تمام گناهان او را پاک میکند و تیرگی قلب آنها را میبرد(905).
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، توصیه علی به کمیل درباره نماز
یا کمیل! لیس الشان ان تصلی و تصوم و تتصدق،...
ای کمیل! شان و قدر و منزلت در عبادت و اطاعت خدا به این نیست که نماز بگزاری و روزه بدری و صدقه بدهی بلکه شان و منزلت این است که نماز را با قلب پاک بگزاری و سلیم النفس باشی و عملی خدا پسندانه و با خشوع که سراپای وجودت را فراگیرد، انجام دهی. (یعنی صرف نماز و روزه و تصدق اموال کافی نیست، بلکه عمل، نیت پاک میخواهد) بنگر در آن چیزی که در آن و بر آن به نماز ایستادهای که اگر غصبی و حرام باشد نماز او قبول نیست و فایدهای ندارد(899).
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، برگشت آفتاب در سرزمین بابل برای علی
ای مردم این سرزمین ملعون و از رحمت خدا به دور است و در روزگار گذشته سه بار و یا به روایتی دو مرتبه اهل آن معذب شدند و خداوند بر آنان عذاب نازل کرده و این سرزمین یکی از شهرهای قوم لوط است.
و اولین سرزمینی است که در او بت پرستیده شد. برای هیچ پیامبر و یا وصی پیامبری حلال و جایز نیست که در روی این زمین نماز بخواند.
ای یاران من، هر کدام از شما خواستید در این سرزمین نماز بگذارید مانعی نیست پس مردم در حاشیه جاده به نماز ایستادند و نماز خویش را به جا آوردند و امیرمؤمنین (علیهالسلام) به استر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سوار شد و از آن سامان تشریف برد، جویریه گفت: والله امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را تبعیت خواهم کرد و از حضرتش نمازم را تقلید خواهم نمود لذا پشت سر آن حضرت به راه افتادم، پس سوگند به خدا از جسر سورا در ارض بابل نگذشته بودیم که آفتاب غروب کرد. پس من شک کردم که آیا نماز ما باید فوت شود؟ و آیا نباید حضرت علی (علیهالسلام) نماز بخواند؟ پس ناگهان امام (علیهالسلام) متوجه من شد و فرمود: یا جویریه آیا شک نمودی عرض کردم. بلی یا امیرالمؤمنین! حضرت در ناحیهای پیاده شد آنگاه وضو ساخت و برخاست و به کلاه و دعائی که من نفهمیدم چه میگوید، گویا عبرانی بود سخن گفت. سپس ندا در داد الصلاه(897) نظر کردم به سوی آفتاب، سوگند به خدا دیدم که از بین دو کوه خارج شد و از برای او صوت و صدای شدیدی بود، آنگاه حضرت به نماز عصر ایستاد و من نیز نماز را با آن حضرت گزاردم.
وقتی که از نماز فارغ شدیم یک دفعه شب شد همچنان که بود.
پس آن هنگام حضرت رو به من کرد و فرمود:
ای جویریه بن مسهر! همانا خداوند عز و جل به حبیبش میفرماید: ای پیامبر! به نام عظیم پروردگار خود تسبیح گوی، ای جویریه من خداوند را به اسم اعظمش خواندم، آفتاب را برای من برگرداند. جویریه وقتی که این معجزه را از آن حضرت دید گفت: به پروردگار کعبه سوگند که تو وصی نبی هستی(898).
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، براران واقعی علی
مردی از اصحاب علی (علیهالسلام) که به او قیس میگفتند به نماز ایستاد وقتی رکعتی از نماز را خواند ناگهان مار سیاهی آمد و در موضع سجده قیس قرار گرفت، قیس بدون توجه به رکوع و سجود رفت وقتی پیشانی از موضع سجده برداشت مار به گردن قیس پیچید. سپس از یقه او وارد پیراهن او شد. ولی این بنده صالح خدا که حقیقت نماز را دریافته بود به نمازش ادامه داد و آسیبی هم از مار ندید.
سپس امام رضا (علیهالسلام) وقتی داستان قیس را نقل فرمود: اضافه کرد که شبیه این قضیه برای خود حضرت هم رخ داده است(895)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، مردانگی در میدان جنگ
اما امام علی (علیهالسلام) صعصعه بن صوحان را نزد معاویه فرستاد تا او مانع آب نشود، دو تن از یاران معاویه به نامهای ولید بن عقبه(893). و عبدالله بن سعید نظر دادند که آب را بر روی لشکر علی میبندیم تا آنان از تشنگی بمیرند.
عمر و عاص گفت: این کار اشتباه است علی (علیهالسلام) کسی نیست که تشنه بماند علی (علیهالسلام) همان کسی بود که گفت اگر چهل تن داشتم در روز نخست (روز سقیفه و بیعت مردم با ابوبکر) حق خود را میگرفتم.
امام معاویه نظر عمر و عاص را نپذیرفت سپاه امام به دشمن حمله کرد و آب را به تصرف آورد.
معاویه به عمر و عاص گفت: به نظر تو علی (علیهالسلام) با ما چه میکند.
عمر و عاص گفت: علی (علیهالسلام) مثل تو نیست او هدفی غیر از آب دارد در نهایت امام علی (علیهالسلام) آب را آزاد گذاشت تا هر دو لشکر آب را بردارند و بسیاری از دشمنان با این مردانگی و مروت امام هدایت شدند و به لشکر امام پیوستند(894)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، شیوه های رزمی و اطلاعاتی در جنگ
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: تنها علی است که از برابر دشمن فرار نمیکند.
لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم علی (علیهالسلام) را به میدان با آنها فرستاد علی (علیهالسلام) با شیوه و تاکتیکهای نظامی حساب شدهای به جنگ با شورشیان سلاسل حرکت کرد ابتداء حضرت از جاده اصلی که زیر نظر دیدهبانان دشمن قرار داشت راه نپیمود و نیروهای خود را از بیراهه حرکت داد، سپس شبها راه میرفت و روزها پنهان میشد و کمین میگرفت.
عمر بن خطاب و خالدبن ولید، بارها و بارها به حضرت اعتراض کردند که این چه شیوهای است؟
آنها بارها گفتند: این جوان! ما را در میان مار و عقرب و درندگان بیابان به کشتن میدهد و در طول راه عمر و عاص و ابابکر نیز اعتراض کردند.
اما امام به اعتراض آنان توجهی نکرد تا آنکه شب هنگام نزدیک منطقه دشمن رسید، آنگاه امام دستور دادند زنگولهها را از گردن شتران باز کنند و دهان اسبان را نیز ببندند تا صدای زنگولهها و شیهه اسبان دشمن را متوجه حضور لشکر اسلام نکند.
آنگاه به نیروهای خود فرمان داد که با استفاده از تاریکی شب اطراف قلعه شورشیان را تصرف کنند و دشمن را در محاصره بگیرند.
صبح هنگام بعد از نماز صبح پوزبند اسبها را باز کردند و صدای تکبیر و شیهه اسبان دشمن را وحشت زده بیدار کرد آنها فهمیدند که سپاه اسلام تهاجم را آغاز کرد و تعداد کثیری از شجاعان دشمن به دست علی (علیهالسلام) کشته شدند و سپس تسلیم شدند و تعداد بسیاری از آنها نیز مسلمان شدند و سپاه اسلام پیروزمندانه به مدینه بازگشت، ام سلمه میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در منزل من خوابیده بود که ناگهان بیدار شدم، گفتم: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شما را چه میشود؟ فرمود: جبرئیل نازل شد و خبر پیروزی علی (علیهالسلام) را آورد و شروع عادیان نازل شد(892).
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، عزل کارگزاران و عثمان
نصیحتها ارزان میباشد و تو از همه برتری، نظر امروز، امور فردا را به دست میدهد آنچه هم امروز از دست برود باعث از دست رفتن چیزهایی در فرداست.
بعد از گفتن این جملات مغیره لحظهای سکوت کرد تا ببیند به چه میزانی گفتارش در حضرت اثر کرده است.
علی (علیهالسلام) چیزی نگفت او ادامه داد: من به تو نصیحت میکنم که کارگزاران عثمان را در جای خود ابقا کنی معاویه و... را در کار خود بگمار و دیگر کارگزاران را هم در جای خودشان باقی گذار آنان با تو بیعت میکنند، کشور را آرام میسازند و مردم را ساکت میگردانند.
پس از اتمام صحبت شیطان ثانی، مغیره، امام فرمود: به خدا قسم اگر ساعتی از روز باشد در اجرای نظرم تلاش به خرج میدهم و نه آنان را که گفتی والی میکنم و نه امثال آنان را به ولایت میگمارم.
مغیره گفت: پس بر آنها نامه بنویس و آنان را در مقام خودشان تثبیت کن همین که بیعت آنان و اطاعت سپاهیان به تو رسید یا آنان را عوض کن و یا باقی بگذار.
حضرت فرمود: در دینم نیرنگ وارد مکن و در کارم پستی روا مدار(890).
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، اصلح را بر کار گماشتم
هنگامی که حضرت علی (علیهالسلام) از سخن مالک مطلع شد او را احضار کرد و مورد ملاطفت قرارش داد و فرمود:
ای مالک! آیا من حسن و حسین علیهم السلام را امارت دادم یا یکی از فرزندان برادرم، جعفر یا عقیل و یا حتی فرزندان او را؟
مالک؛ فرزندان عباس را به امارت گماردم به خاطر اینکه عباس مکرر از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم طلب امارت میکرد و ایشان نیز به او فرمود:
یا عم ان الاماره ان طلبتها و کلت الیها و ان طلبتک اعنت علیها؛ ای عموی من! حکومت به گونهای است که اگر تو آن را بخواهی، موکل آن خواهی شد (و باید خودت آن مقام را حفظ کنی) و اگر آن تو را طلب کند بر حفظش یاری خواهی شد. (یعنی کسی که طالب مقام است، تمام هم و غم او این است که مقام از دست او گرفته نشود اما اگر مقام به سراغ کسی بیاید وسایل و ابزار حفظ آن نیز فراهم میشود).
آنگاه امام علی (علیهالسلام) ادامه داد که: من در دوران عمر و عثمان میدیدم که فرزندان عباس شاهد ولایت کسانی از فرزندان (رها شدگان) بودند، ولی حالا اگر فردی را که از آنها بهتر باشد میشناسی او را نزد من بیاور تا برای مناصب حکومتی از او استفاده کنم.
مالک اشتر بعد از شنیدن سخنان حضرت از نزد ایشان در حالی که شک و شبهه او زایل شده بود خارج شد(889)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، پیام نامردی
آنها از شام خارج شدند و در ماه ربیع الاول وارد مدینه گردیدند. پس از ورود مرد عبسی طومار را گرفته طبق دستور معاویه در کوچهها گردش میداد مردم از منازل خود خارج شده و به او نگاه میکردند البته مردم میدانستند که معاویه به علی (علیهالسلام) معترض است این مرد گذشت تا این که خود را نزد علی (علیهالسلام) رساند و طومار را به حضرت داد.
حضرت مهر طومار را شکست اما در آن نوشتهای نیافت پس به رسول فرمود: چه خبر؟
او گفت: من گروهی را ترک کردم که جز به قصاص به چیز دیگری راضی نمیشوند.
حضرت فرمود: از چه کسی؟
گفت: از خودت، سپس افزود: من شام را در حالی ترک کردم که 60 هزار نفر زیر پیراهن که بر منبر دمشق آویزان شده، گریه میکردند.(888)
ادامه ندارد
سلامـ .... ... ..
موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
جستوجگر وبلاگ
(( طراح قالب آوازک ، وبلاگدهي راسخون ، نويسنده newsvaolds ))