زندگاني امام علي ، یاد خدا در همه حال
روزی عبدالله بن یحیی به حضور امام علی (علیهالسلام) وارد شد و با اجازه بر روی صندلی نشست ولی او از روی صندلی سقوط کرد و سرش شکافت و خون جاری شد، امام دستور داد آب آوردند و خونهای اطراف زخم او را شستند سپس آب دهان مبارکش را بر آن زد تا التیام یافت، آن چنانکه گویا زخم و شکستگی وجود نداشته است سپس به عبدالله فرمود:
(سپاس خداوندی را که گرفتاریها را کفاره گناهان پیروان ما در دنیا قرار داد)
عبدالله پرسید: مجاز است گناهان ما فقط در دنیاست؟ امام فرمود: آری! مگر نشنیدهای که (الدنیا سجن المؤمن و جنة الکافر) دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است.
خداوند پیروان ما را در دنیا از گناهان پاک میکند که فرمود: (ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم(870) یعنی: آنچه از مصیبتها به شما میرسد از کردار خود شماست). ولی دشمنان ما را در دنیا پاداش میدهد لذا وقتی وارد محشر میشوند سنگینی گناه بر دوش آنان است وارد آتش میشوند.
عبدالله میگوید: پرسیدم یا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) امروز گناه من چه بود که مبتلا شدم؟ حضرت فرمود: به هنگام نشستن بسم الله نگفتی آنگاه این مصیبت کفاره گناه تو شد، مگر نی دانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر کاری که در آن بسم الله گفته نشود آن کار ناتمام خواهد ماند. عبدالله گفت: پدر و مادرم فدای شما، دیگر بسم الله را ترک نمیکنم(871).
ادامه ندارد
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394
نظرات
، 0
صعصعة بن صوحان یکی از یاران امام علی (علیهالسلام) بود روزی او مریض شد، حضرت به عیادت او رفت و از او دلجویی کرد و برای آنکه او دچار غرور نشود به او هشدار داد که: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امام باقر (علیهالسلام) فرمود: به خدا سوگند، شیوه امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (علیهالسلام) اینگونه بود که چون بندگان خوراک میخورد و بر زمین مینشست و دو پیراهن سنبلانی میخرید و خدمتکار او با اختیار خود جامه بهتر را بر میداشت و خود دیگری را میپوشید، اگر آستین لباسش از انگشتانش بلندتر بود آن را قطع میکرد، و اگر دامنش از روی پایش میگذشت آن را میچید، پنج سال خلیفه مسلمین بود نه آجری بر آجری گذاشت و نه خشتی بر خشتی، و نه دهی را مالک شد و نه پول نقره یا طلائی بجا گذاشت به مردم نان گندم و گوشت میخورانند، ولی وقتی خود به منزل بر میگشت نان جو با سرکه میخورد، هر گاه با دو کار خدا پسند مواجه میشد آن که سختتر بود را انتخاب میکرد، هزار بنده را با دسترنج خود آزاد کرد که بر اثر زحمت آن کارها دستش خاک آلود و از چهرهاش عرق ریخته میشد او در شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند و نزدیکترین مردم در عبادت به او همانا علی بن الحسین سیدالساجدین (علیهالسلام) بود و کسی بعد از او کسی توان کار او را نداشت(865) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
مردی از انس بن مالک شنید: که این آیه درباره علی بن ابیطالب (علیهالسلام) نازل شده (866) (کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت میترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است) آن مرد میگوید: نزد علی (علیهالسلام) رفتم تا عبادت او را بنگرم خدا گواه است هنگام مغرب نزد او بودم دیدم با یارانش نماز مغرب میخواند و چون فارغ شد به تعقیب نماز مشغول بود تا برخواست نماز عشاء را خواند و به منزلش رفت من با او وارد منزل شدم و در تمام شب نماز میخواند و قرآن تا سپیده دمید آنگاه تجدید وضوء کرد و به مسجد آمد و با مردم نماز خواند و مشغول تعقیب نماز شد، تا آفتاب بر آمد و مردم به او مراجعه کردند آنگاه دو مرد نزد او جهت قضاوت و محاکمه نشستند چون فارغ شد مرد دیگر جای آنها را گرفتند، تا برای نماز ظهر بپاخاست سپس وضوء تازه کرد و با اصحابش نماز ظهر را خواند و مشغول تعقیب بود، تا نماز عصر را با آنها خواند و موقع مراجعه مردم به آن حضرت رسید دو مرد نزد حضرت نشستند وقتی برخاستند دو مرد دیگر جای آنها را گرفتند و او میان آنها قضاوت میکرد، تا آفتاب غروب کرد و من گفتم: خدا را گواه میگیرم که این آیه درباره او نازل شده.(867) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
شعری منسوب به امام علی (علیهالسلام) است که در آن امام میفرماید: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
راوی از حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) پرسید ای پسر عم بهترین خلق خدا معنای کشیدن گردن و سر در رکوع چه میباشد؟ امام میفرماید: تاویلش این است که میگویی: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
علی (علیهالسلام) با همه سادگی که داشت از وضع ظاهری خود غافل نبود و در عین سادگی بهداشت و نظافت را رعایت میکرد و به زیبائیها ظاهری نیز اهمیت میداد، یکی از این زیبائیها استفاده از انگشتر عقیق و فیروزه و یاقوت سرخ و انگشتری از آهن چینی (862) بود که استفاده میکردند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امام حسن (علیهالسلام) میفرماید: هیچ پرچمی از دشمن جلوی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیامد، الا اینکه آن حضرت با آن نبرد کرد و سرنگونش کرد و یارانش مغلوب میشدند و یا خواری بر میگشتند. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی علی (علیهالسلام) یکی از شیعیانش را که مدتهای مدیدی او را ندیده بود دیدار کرد، با اینکه نشانههای پیری در صورت او معلوم شده بود و لیکن هنوز چابک و قوی راه میرفت. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی امیرمؤمنان (علیهالسلام) به فرزندش امام حسن (علیهالسلام) فرمود: اگر چهار دستور را رعایت کنی از طبیب و درمانهای طیب بینیاز خواهی شد، و آن چهار دستور این است: (لا تجلس علی الطعام الا و انت جائع، و لا تقم عن الطعام الا و انت تشتهیه، وجود المضغ، و اذا انمت فاعرض نفسک علی الخلاء؛ یعنی: 1- جز هنگامی گرسنگی در کنار غذا برای خوردن آن ننشین 2- در حالی که میل و اشتها به غذا دارای از غذا داری از غذا دست بکش 3- در جویدن غذا مراقب باش تا خوب خرد گردد 9- قبل از خواب به دستشویی برو و قضاء حاجت کن)(859) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امام علی (علیهالسلام) فرمود: حاضران در نماز جمعه سه دستهاند، دسته اول آنهائی هستند که با تواضع و آرامش، پیش از امام حاضر میشوند و نماز جمعه اینها کفاره گناهانشان است تا جمعه دیگر و به اضافه سه روز هم بیشتر، چون خداوند میفرماید هر که حسنهای انجام دهد ده برابر آن را دارد. (856) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی علی (علیهالسلام) به جماعتی فرمود: من آیهای از قرآن را نازل نشده الا اینکه میدانم آن آیه در کجا و درباره چه سی نازل شده، در دشت نازل شده یا در کوه. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
حجاج بن یوسف دو تن از دوستان علی (علیهالسلام) را دستگیر کرد به یکی از آنها گفت: از علی بیزاری بجو! او گفت:! اگر این کار را نکنم تو چه خواهی کرد؟ حجاج گفت: به خداوند تو را میکشم یا با بریدن دو دست یا دو پایت هر کدام را میخواهی خود انتخاب کن. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
در یکی از روهای جنگ صفین هنگامی که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیروهای خود را به منظور یک حمله عمومی به صف کرده و با دقت واحدهای آن را سان دیده بود در مقابل لشکر خود خطبهای ایراد فرمود که: حق کلمهای گرانبها و سنگین است و هر قدر تلخ و زننده باشد به نتیجه شیرین و دلپذیر آن میارزد حق در نظر رادمردان از فضای آسمان و زمین وسیعتر است ولی چشمان ناپاک و کوتاه بین، آنرا همچون سوراخ سوزن تنگ و باریک میبیند، حق در عالم اندیشه و خیال مانند آب زلال و صاف و سهل است ولی وای بر آن روز که به مرحله عمل قدم گذارد چقدر سخت و دشوار ایفا میشود... حقوقی را که حاکم و رهبر باید درباره ملت ایفا کند دادگستری و جستجو از احوال مظلوم و انتقام از ظالم است و نیز او مدیون است که در تمام شئون زندگی به تمام طبقات رعیت مساوی و معادل باشد... بندگان هر چه در ادای شکر خداوند مبالغه و جدیت کنند از عهده یک از هزار آن نیز نتواند بر آمد... اما در صورتی که حاکم بر رعیت دست ستم دراز کند و رعیت هم از نادرستی و پستی پیشوایش استفاده کند، طبقات قوی و نیرومند از نادرستی و پستی پیشوایش استفاده کند آنگاه طبقات قوی و نیرومند، بیچارگان را در هم میشکنند و چیزی نمیگذرد که کشور ویران میشود و دشمنان زبردست که تا آن روز در پشت حصار عدل سرگردان بوده یارای تعدی نداشتند در این وقت بر آن توده هجوم آورده و یکباره به حیات استقلال و ملیت کشوری خاتمه میدهند... وقتی سخنان حضرت به اینجا رسید یکی از سرداران ارشد که در قلب سپاه فرماندهی داشت با فریادی حاکی از شور و حرارت و صمیمیت او بود زبان به مدح علی (علیهالسلام) گشود و از آن حضرت سپاسگزاری کرد، سپس حضرت علی (علیهالسلام) در حالی که تبسمی تعجبآمیز بر لبان حقگویش نقش بسته بود بیانات خود را چنین تکمیل کرد: کسی که به بزرگی و عظمت خداوند معترف است جهان را با همه جلال و شکوه آن بسیار کوچک و ناچیز میبیند به عقیده من پستترین صفات در حاکم آن است که از شیرین زبانی و عبارت آرایی پیروان خود مشعوف و خرسند گردد و گفتار مشتی متملق در خاطر او اثر نموده و بر روح غرور و کبریایش پر و بال بخشد من با اینکه سپاسگزاری شما را پذیرفتم میخواستم بگویم تربیت روزگار پیشین، شما را بر آن داشت که در مقابل پیشوای خود دفتر مدح و ثنا را باز کنید اما من بحمدالله دوست نمیدارم که کردار مرا هر قدر هم خوب باشد بر زبان آورند و در تمجیدش مبالغه کنند زیرا انجام وظیفه، تکلیف طبیعی انسان است و بر این عمل عادی، پیرایه ستایش پسندیده نیست... بلکه اگر اشتباهی در کارهایم باز جستید بیدرنگ آن را به من باز گوئید من از شنیدن نصیحت راجع به عدالت بیزار باشم حتماً از عمل و ایفای آن بیزارتر خواهم بود و این بهترین آزمایشی است که روحیه افکار حکام و امرا را بخوبی آشکار میسازد.(851) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
زبیر پسر عمه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که در جنگ جمل از میدان فاصله گرفت و برگشت، او در راه بازگشت خود توسط فردی بنام ابن جرموز به غذا خوردن دعوت شد سپس او را به قتل رساند. قاتل پس از کشتن او شمشیرش را نزد علی (علیهالسلام) آورد، حضرت همان طور که شمشیر زبیر را مینگریست فرمود: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 زندگاني امام علي ، احترام به یاران
ای صعصعة! مبادا از اینکه من به دیدار تو آمدهام نسبت به برادران دینی خود فخر بفروشی، به حال خود بنگر که سخت بیماری، مبادا غفلت کنی و آرزوها تو را بفریبد(868) در یکی از شبها نیز حارث همدانی خدمت امام رسید و از حضرت درخواست کمک کرد امام علی (علیهالسلام) چراغ را خاموش کرد تا چهره او را ننگرد آنگاه به او فرمود: چراغ را برای این خاموش کردم که چهرهات دچار شرم و شکستگی نشود(869)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، اوصاف مردی بی نظیر
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، مظهر العجایب
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، حقیقت وجود انسان
دوائک فیک و ما تشعر - ودائک منک و ما تنظر
و تحسب انک جرم صغیر - و فیک انطوی العالم الاکبر
وانت الکتاب المبین الذی - با حرفه یظهر المضمر
فلا حاجه لک فی خارج - یخبر عنک بما سطر
یعنی: داروی تو در وجود خود تو نهفته است ولی درک نمیکنی، درد تو نیز هم از خود تو سرچشمه میگیرد دقت نمیکنی، تو فکر میکنی موجود ضعیفی هستی در صورتیکه جهان بزرگ در وجود تو پیچیده است، تو آن کتاب درخشانی هستی که با حرف آن پنهانها آشکار میشود بنابراین نیازی نداری که به تو بگویند وجودت با چه حروفی نوشته شده است.
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، معنای رکوع
(آمنت بالله ولو ضربت عنقی. فاذا رکعت فقل: اللهم لک رکعت و لک خشعت و لک اسلمت و یک آمنت و علیک توکلت و انت ربی خشع لک وجهی و سمعی و بصری و شعری و بشری و لحمی و دمی و مخی و عصبی و عظامی و ما اقلت الارض منی لله رب العالمین؛
یعنی: ایمان آوردم به خداوند اگر چه کردنم زده شود هنگام رکوع بگو!
باز پروردگارا! برای تو رکوع میکنم، و برای تو است خشوع من، و برای تو است اسلام من به تو ایمان دارم و بر تو توکل مینمایم، و تو پروردگار منی، خاشع است برای تو صورتم و گوش و چشمم، و مو، و پوستم، گوشت و خون و مغز و اعصابم و استخوانم و آنچه از من است در روی زمین کلاً از خداوند است، که پروردگار عالمیان است)(864)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، آراستگی ظاهر
امام صادق میفرماید: نقش انگشتر حضرت علی (علیهالسلام) (الله الملک) بود و انگشتر یاقوت را برای شرافت و بزرگی و عقیق سرخ را برای محفوظ ماندن و انگشتر فیروزه را برای پیروزی و شادابی برانگشت میکردند.
علی بن مهزیار میگوید: بر امام هفتم (علیهالسلام) وارد شدم انگشتری در دست داشت که جمله (الله الملک) بر آن نوشته بود و من زیاد به آن نگاه میکردم، امام هفتم (علیهالسلام) فرمود: چرا اینقدر نگاه میکنی، این سنگی است که جبرئیل برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هدیه آورده و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را به علی (علیهالسلام) بخشید، حالا که آنهم به ما رسید، سپس امام فرمود: آیا میدانی نام این سنگ چیست؟ عرض کردم: به فارسی فیروزه میگویند، حضرت فرمود: نام عربی آن ظفر است.(863)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، درهم کوبنده دشمنان
و علی (علیهالسلام) با شمشیر ذوالفقار خود به هر کسی که میزد زنده نمیماند و نجاتی برایش باقی نمیماند و چون نبرد میکرد جبرئیل سمت راست او بود و میکائیل سمت چپش و ملک الموت در برابر آن حضرت در میدان میبودند.(861)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، مست جام ولایت علی
حضرت به او فرمود: پیر شدی ای مرد. او عرض کرد: در اطاعت از تو عمر سپری شده و پیر شدم، ای امیرالمؤمنین (علیهالسلام).
حضرت فرمود: چابک هم راه میروی، عرض کرد، بقصد دشمنانت (نابودی دشمنان) اینگونه میروم ای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) حضرت فرمود: هنوز در تو توان و نیروئی باقی مانده است؟
عرض کردم: تقدمی آستانت یا امیرالمؤمنین (علیهالسلام).(858)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، چهار دستور برای صحت بدن
و در دستور دیگری فرمود: از سرما در آغازش (پائیز) بپرهیز و در آخرش (نزدیک بهار) به استقبالش بروید زیرا در بدنها همان میکند که با درختان میکند، در آغاز خشک و در آخر برگ میآورد.(860)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، نماز جمعه
دوم مردمی که با جنجال و تملق و دلتنگی حاضر شوند، این مردم هم گناهانشان ریخته میشود.
سوم، مردمی که در حال خطبه امام میآیند که این خلاف سنت است و او از آن دسته است که چون از خداوند درخواستی کند خداوند اگر بخواهد به او عطا میکند و اگر نخواهد محرومش خواهد کرد(857)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، علی و قرآن
سؤال کردند: درباره خود شما چه آیهای در قرآن نازل شده است؟ حضرت فرمود: اگر از من نمیپرسیدید به شما نمیگفتم، همانا درباره من این آیه نازل شده (852) (همانا تو منذری و برای هر قومی رهبری) و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم منذر است و من رهبر شما هستم به آنچه که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آورده است.(853) لذا وقتی در روز وحی به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میرسد تا شب نشده بود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وحی الهی را به علی (علیهالسلام) میرساند، اگر شب هنگام به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وحی میشد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم صبح نمیکرد تا آنکه وحی الهی را به علی (علیهالسلام) خبر میداد(854).
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، ارادتمندی ، سعادتمندی
او گفت: ای حجاج روز قصاص (قیامت) میرسد تو خود هر کدام را میخواهی اختیار کن.
حجاج گفت: بخدا زبان تیزی داری، پروردگارت کجاست؟ او گفت: در کمین هر ستمکار، حجاج دستور داد هر دو دست و پای او را بریدند و بدارش زدند: حجاج سراغ رفیق او رفت آنگاه از او پرسید: تو چه میگویی؟ او نیت گفت: من نیز هم عقیده رفیق خود هستم، حجاج دستور داد تا گردن او زدند و سپس به دار آویختند.(855)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، نصیحت به پیشوایان
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، قاتل زبیر
این شمشیر همواره غبار غم و اندوه را از چره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم زدوده است.
آنگاه ابن جرموز از حضرت تقاضای جایزه کرد.
حضرت فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: قالت فرزند صفیه زبیر را به دوزخ بشارت دهید، ابن جرموز با سرافکندگی از نزد علی (علیهالسلام) دور شد و بعدها در جنگ نهروان به گروه گمراه مارقین پیوست و به همراه آنان، تیغ بر عی (علیهالسلام) کشید و با گروه جهنمی خوارج رخت به دوزخ کشید.(850)
ادامه ندارد
سلامـ .... ... ..
موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
جستوجگر وبلاگ
(( طراح قالب آوازک ، وبلاگدهي راسخون ، نويسنده newsvaolds ))