آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

با قلب خود تصمیم بگیرید تا همیشه موفق باشید !

 محققان می‌گویند: الهام قلبی همیشه منجر به گرفتن بهترین تصمیم‌ها می‌شود.


گروهی از پژوهشگران دانشگاه نورت وسترن با مطالعه روی سیگنال‌های مغزی انسانها دریافته‌اند كه وقتی انسان احساس می‌كند كه چیزی به او الهام می‌شود در واقع در این لحظه می‌تواند بهترین تصمیم‌ها را برای مسایل مختلف در زندگی‌اش بگیرد.

محققان می‌گویند: زمان آن فرا رسیده كه مردم به اهمیت احساسات غریزی و ناخودآگاهی در درونشان پی ببرند.

به عقیده این پژوهشگران، ابهامات ناخودآگاهی در واقع به ما كمك می‌كنند كه مشكلات مختلفی را كه در طول زندگی و هر روز با آنها مواجه می شویم، حل كرده و در مورد آنها تصمیمات مناسبی را اتخاذ كنیم.

این محققان ابراز عقیده كردند كه بر اساس مطالعات علمی، مدارك دقیق الكتروفیزیولوژیك نشان می‌دهد كه ممكن نیست تصمیماتی كه در این لحظه گرفته می‌شوند، اشتباه شوند و احتمال درستی تصمیمات در زمانی كه حدس زده می‌شوند بسیار بیشتر از زمانی است كه به دقت درباره آنها تفكر می‌شود!

این پژوهشگران با انتشار یافته‌های خود در این زمینه در مجله علمی نیچر خاطر نشان كردند: در واقع ما ممكن است بیشتر از آنچه كه در موقعیت‌های روزانه به آنها فكر می‌كنیم، چیزهایی را بدانیم كه در ناخودآگاه ما قرار دارد، در حالی كه در تعقل اثری از این دانسته‌ها نیست.


[ پنج شنبه 30 دی 1389  ] [ 8:26 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

آیا می‌خواهید موهایی‌ زیبا و سالم‌ داشته‌ باشید؟

 آیا می‌خواهید موهایی‌ زیبا و سالم‌ داشته‌ باشید؟ موهای‌ شما چه بلند و مجعد باشد، چه‌ کوتاه‌ و صاف، سالم‌ و زیبا نگه‌داشتن‌ آنها به‌ آن‌ دشواری‌ که‌ شما فکر می‌کنید، نیست. تنها کافی است به سراغ طبیعت بروید و از آفریده‌های پروردگار بیشتر سود بجویید. برای این منظور چند ماسک طبیعی را به شما معرفی می‌کنیم تا به سلامتی و زیبایی بیشتر موهای شما کمک کند.

کسانی که از ریزش مو یا کچلی رنج می‌برند می‌توانند با مخلوط کردن یک قاشق روغن زیتون، یک قاشق عسل، یک قاشق دارچین، یک عدد زرده تخم‌مرغ و یک عدد آمپول ویتامینA ، محلولی درست کنند و قبل از استحمام آن را به موهای خود بمالند و به آرامی و به مدت ۵ دقیقه ماساژ دهند و موهای‌شان را در یک کلاه پلاستیکی بپوشانند. بعد از گذشت دو ساعت موهای‌شان را با آب ولرم آبکشی کنند.

برای شادابی و طراوت مو
مصرف رژیم غذایی غنی از سیلیسیوم، کلسیم و آهن ریزش مو را کاهش می‌دهد و موجب طراوت و شادابی موها می‌شود. در خانم‌ها ریزش مو ممکن است نشانه‌ای از وجود مشکل گوارشی یا نتیجه ناکافی بودن اسید معده، کمبود پروتئین ، روی و دیگر مواد مغذی باشد. در مردان نیز ریزش مو ممکن است با پیروی از رژیم کم چربی کاهش یابد. برخی از دانشمندان معتقدند که ریزش مو در مردان با افزایش سطح هورمون تستوسترون در دوران بلوغ ، ارتباط مستقیمی دارد.
تخم‌مرغ یکی از منابع غنی پروتئین است که کمک بسیاری به زیبایی موهای شما می‌کند. برای این منظور لازم است یک عدد زرده تخم‌مرغ را با یک فنجان شیر پرچرب مخلوط کنید. در صورت تمایل می‌توانید یک قاشق چایخوری گلاب نیز به این مواد اضافه کنید. این محلول را روی موهای‌تان بمالید و بگذارید به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه روی موهای‌تان بماند سپس با آب ولرم بشویید.

برای رفع و جلوگیری از شوره سر
اعتقاد به شفابخشی سرکه سیب، به قدمت تاریخ طب‌سنتی است. برای سالیان سال، حکیمان و عطارها سرکه سیب را برای درمان انواع ناراحتی‌های پوست و مو تجویز کرده‌اند. تشخیص آنها کاملا صحیح است.سرکه سیب یک اسید ملایم، طبیعی، آنتی‌باکتریال و بسیار ارزان است که می‌تواند معجزه‌ای را که شما از آن انتظار دارید، بیافریند.


[ پنج شنبه 30 دی 1389  ] [ 8:24 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

کدام رشته دانشگاهی در ایران بیشترین بیکار را دارد؟

 معاون آموزشی وزارت علوم با بیان اینکه آموزش عالی ایران باید محور تربیت دانشجو در منطقه باشد، گفت: استانهای مرزی کشور باید آموزش جوانان آن سوی مرزها و جهان اسلام را عهده دار شوند.

به گزارش خبرنگار مهر، محمدحسین نادری منش پنجشنبه در دومین نشست بررسی طرح آمایش آموزش عالی با حضور روسای 29 دانشگاه در دانشگاه شهیدبهشتی با بیان این مطلب افزود: در این زمینه خوشه های منطقه ای تشکیل می شود تا از عراق، پاکستان، تاجیکستان، افغانستان، کشورهای حاشیه خلیج فارس دانشجو جذب شود.

وی گفت: کمیته فراملی در بخش آمایش سرزمین آموزش عالی شکل گرفته است و دانشگاهها می توانند ظرفیت پذیرش دانشجوی خارجی ایجاد کنند تا میزان دانشجویان خارجی نیز افزایش یابد.

معاون آموزشی وزارت علوم با اشاره به اهمیت دانشگاه و آموزش عالی در فرآیند تربیتی انسانها یادآور شد: 4 میلیون نفر و 30 درصد جامعه 18 تا 25 ساله کشور را مجموعه دانشگاهی کشور تشکیل می دهد.

نادری منش گفت: انتخاب رشته علوم انسانی نباید به گونه ای باشد که آنهایی که در ریاضی و تجربی پذیرفته نشده اند به علوم انسانی روی بیاورند. از همان زمان باید فرآیند منطقی تعریف شود تا ورودی هم منطقی باشد.

وی همچنین با اشاره به رشد آموزش عالی در سالهای اخیر اظهار داشت: نمونه ای از این رشد را می توان در پیشرفت های علوم هسته ای در ایران دید که فارغ التحصیلان توانمند داخلی توانستند ما را به موفقیت برسانند امثال شهیدشهریاری و شهید علیمحمدی نیز هر دو در داخل کشور تحصیل کرده بودند.

معاون آموزشی وزارت علوم با اشاره به میزان بیکاری در میان فارغ التحصیلان یادآور شد: فارغ التحصیلان کشاورزی مهمترین بخش آمار بیکاران آموزش عالی هستند این در حالی است که اگر 20 درصد از آنها وارد کشاورزی می شدند، بهره وری در کشاورزی تغییر می کرد این موضوع در صنعت نفت و گاز هم صادق است که اگر اینگونه نبود، این میزان هدر رفت انرژی وجود نداشت.



[ پنج شنبه 30 دی 1389  ] [ 8:22 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

خصوصیات و دانستنیهایی درباره خانم ها

 - یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد . به زبان آوردن دوستت دارم موجب می شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند .


- یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق می ورزد .

- زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می دارد ، به آن زن اجازه می دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است .

-وقتی زنی عاشق می شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می رسد .

- نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می بخشاید .

- یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود .

- پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد .

- زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می کنند و بعد به کیمیای جسم پی می برند .

- لحظاتی که مرد ، دستهای زنی را در دست می گیرد و او را لمس می کند ، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می ورزد .

- هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی ، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت ، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است .

- هنگامی که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد ، در عرش سیر خواهد کرد .

- یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی کند ، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد ، تمامی مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می آورند .

- یک زن هنگامی سکوت می کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید .

- وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می سپارد و از ارائه راه حل می پرهیزد ، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می کند .

- مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند . دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می باشد ، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد .

- هنگامی که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می گردد ، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می کند .

-به جرات می توان گفت به جز در موارد انگشت شماری ، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی رساند .

- زن درست مثل یک موج است ، به هنگامی که عشق در قلبش به ظهور می نشیند ، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می رسد .

- هنگامی که موج احساسات یک زن به اوج می رسد ، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی بیند .

- مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید ، احساس آسایش و آرامش بیشتری می کند .

- این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد ، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی گیرد .

- وقتی زنی از موضوعی می رنجد ، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است ، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند .

- دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان ، عدم پذیرش ، قضاوت نادرست و ترک شدن است ، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست .

- ماهیت یک زن ، درخواست تایید امور است .

-در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد ، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می کند ، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی دهد . ولی در این زمان احساس می کند که مرد به او احترام نمی گذارد .

- بسیاری از زنان به این علت که نمی خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می کنند .

- حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد ، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی ، اشتباه بزرگی است .

- یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است .

- امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می ورزند ، اما در عوض چیزی دریافت نمی کنند ، رنج می کشند ، آنان به دنبال وقفه ای می گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند .

- یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند .

- یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است .اما وقتی آن زن لبخند می‌زند ، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد .

-همیشه زنان به همان اندازه ای که در توان دارند . بخشش می کنند و در این زمان به خاطر می آورند هنگامی که آنان به بخشش نیاز داشتند ، تا حدودی کمتر از این اندازه ، به ایشان بخشیده شده است.

-اغلب زنان با آنچه همسرشان می خواهد به راحتی موافقت می کنند ، اما این کار به این معنا نیست که خواسته همسرشان دقیقا همان باشد که آنان می خواهند .

- یک زن ، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی دهد ، بلکه شوهرش را آزاد می گذارد و تصور می‌کند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است .

- وقتی زنی به ثبت امتیازات می پردازد ، ممکن است موضوع بسیار کوچکی در نظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید . پس امکان دارد یک شاخه گل سرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه داشته باشد.

- یک احساس پنهان در درون زن به او می گوید نمی خواهم خواسته هایم را برایش بگویم ، اگر عشق او به من واقعی باشد ، خودش از نیازهایم مطلع می گردد .

- یک زن باید احساس کند که مورد احترام قرار گرفته و به بهترین وجه در خاطرها می ماند . در این صورت نادیده گرفته شدن برایش همچون امری است که دربخش انتهایی فهرست شخصیتش قرار می گیرد .

زن ها دوست دارند مردها بدانند؟
زن ها صمیمیت را با مردی می خواهند که دوستش دارند، زیرا به آنان این امکان را می دهد که آرامش خاطر داشته باشند و دل و جان خود را به روی او بگشایند. هنگامی که ما زن ها با مردی که دوستش داریم احساس مرتبط بودن می کنیم، گویی که قلبهایمان از طریق کابل یا کانالی به یکدیگر متصل شده است که عشق، محبت و حمایت میان ما و در هر دو جهت جا به جا می شود و این احساس را به ما می دهد که یک واحد، کانون یا تیم هستیم و به جای موانع و دیوارها، درهایی ساخته ایم که طرف مقابل را به درون خود دعوت می کنیم. به طرز مشابهی احساس می کنیم که به اعماق وجود معشوق خود نیز اجازه ی ورود داریم و این همان تجربه ی نیرومند صمیمیت است.

این نوع از صمیمیت که برخاسته از ارتباط باشد زن را قادر می سازد تا آرامش داشته باشد و با تمام وجود خویش ببخشد و در عین حال احساس امنیت بکند.در واقع ارتباط یکی از مؤثرترین راه های خلق امنیت روحی ای است که در ابتدای این مقاله درباره ی آن صحبت کردیم.

آنچه زن ها دوست دارند مردها بدانند:
اغلب هنگامی که ما زن ها احساس امنیت نمی کنیم، سعی می کنیم به طریقی با مرد زندگی مان ارتباط برقرار کنیم. قطع ارتباط یا احساس بریدگی و جدا افتادگی از مرد زندگی مان همان کابل یا کانال میان قلب های ماست که شدیداً یا موقتاً قطع شده یا آسیب دیده باشد.

زن ها از آن رو همواره در پی برقراری ارتباط هستند که بهای گزافی را که در قبال قطع شدن آن باید بپردازند، می داند و نمی خواهند که مجبور به پرداختش باشند. هنگامی که زن ها از این ناحیه احساس خطر می کنند، سعی می کنند پا پیش بگذارند و با ابراز محبت و علاقه یا مکالمه ای دوستانه و گذران وقت با مرد زندگی شان یا هر آنچه را که احساس هارمونی و هماهنگی از دست رفته را مجدداً به جریان بیندازند، ارتباط برقرار نمایند. به یاد داشته باشید: از آن جا که زن ها عشق را اولویت اول خود قرار داده اند، لذا مسئولیت نگهبانی و محافظت از آن را نیز بر عهده ی خود می دانند. لذا برقراری ارتباط روحی نشانه ی تعهد و پای بندی ما به حفظ و زنده نگه داشتن عشق مان است.

ارتباط واقعی تنها با هم بودن و همراهی و همکاری یا برقراری پیوند نیست. بلکه معنایی به مراتب وسیع تر از تنها «بودن در کنار یک فرد» دارد. ارتباط مستلزم چیزی بیشتر از مجاورت است. ارتباط مستلزم صمیمیت است.

یک بار تعبیری از کلمه ی صمیمیت شنیدم که به نحوی مطلوب ماهیت و جوهره آن را به تصویر می کشید:
صمیمیت اجازه به دیگری است که به پستوهای درون شما سرک بکشد و برعکس بدین معنا که شما نیز پستوهای درون او را برانداز کنید. این گونه از ارتباط نه تنها به معنای موجودیت مشترک در سطح بیرونی آن است، بلکه شامل فاش کردن آنکه و آنچه هستید نیز می شود. فاش کرن آنکه و آنچه هستید به دیگری. صمیمیت یکی از مهمترین اجزاء لازم برای خلق روابطی موفق محسوب می شود.

توجه:در اینجا منظورم اصلاً آن نیست که پیوند و برقراری ارتباط در سطح خارجی اشتباه و یا اصولاً بد است. پیوند نیز جزئی ضروری از هررابطه محسوب می شود و یکی از مهمترین روش هایی است که یک زوج توسط آن با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. اما به منظور شکوفایی و بالندگی عشق، صمیمیت نیز از مهمترین ملزومات محسوب می شود.

بعد از یکی از سمینارها زوجی از من خواستند تا به طور خصوصی با من صحبت کنند. زن گفت: «شما ازدواج ما را همین امشب نجات دادید. ما هفت سال است که با هم زندگی می کنیم. اما پس از تولد پسرمان روابط مان چندان تعریفی ندارد. من همیشه خواسته ام به شوهرم توضیح دهم که احساس خوشبختی نمی کنم. اما نمی توانستم مشکل را به خوبی توضیح دهم.»

مرد نیز سخن گفتن او را قطع کرد و گفت: «همه اش احساس می کردم که او نق می زند و ایراد می گیرد. هر بار که از او می پرسیدم مشکل چیست می گفت که مثل گذشته ها به من احساس نزدیکی و مرتبط بودن نمی کند. هر بار که این را می گفت انگار که بالگدی توی شکمم می زد. همیشه سعی می کردم پدر خوبی باشم و سخت کار می کنم و مواظب خانواده ام باشم، اما هر چه می کردم برایش کافی نبود.»

زن با هیجان گفت: «اما امشب، بالاخره متوجه شدیم موضوع از چه قرار است! همان چیزی که درباره ی ارتباط برقرار کردن و مرتبط بودن گفتید. مشکل ما این بود که با یکدیگر پیوند داشتیم، اما صمیمی نبودیم.

صمیمیت در رابطه مان مفقود بود. هنگامی که شوهرم آن را با این بیان جدید شنید، دانست که در تمام این مدت خواسته ام چه چیزی را به او بگویم و من هم دانستم که چرا در تمام این مدت او احساس می کرد قدر او و زحمت هایش را نمی دانم.»

مرد در حین شنیدن صحبت های همسرش سرش را مرتباً به علامت توافق تکان می داد. با صدایی ملایم گفت:«فهمیدم راه درازی پیش پای خود داریم. اما این بار می دانم که باید روی چه چیزی کار کنیم و من واقعاً مایلم که آن را امتحان کنم»

آنها را بدرقه کردم و هنگامی که رفتن شان را تماشا می کردم، چشمانم از اشک پر شدند. بسیار خوشحال بودم که با ارائه اطلاعات و توضیحات فوق موفق شده بودم به آن ها کمک کنم مشکل خود را درک و شناسایی کنند. از این که آن ها را در مسیر درست راهنمایی کرده بودم به خود می بالیدم. سال ها طول کشیده بود تا بالاخره بتوانم به این درک نایل شوم و تفاوتی را که در زندگی دیگران رقم زده بود، نظاره گر باشم.احساس می کنم این موفقیت ارزش آن همه سال چالش و دشواری ها را داشته است.
از آن به بعد عکس العمل های مشابهی را از صدها زوج دیگر که موفق به درک تفاوت میان پیوند و صمیمیت شده بودند، شاهد بوده ام. شاید شما نیز که در حال مطالعه ی این مقاله از کتاب هستید به روشن بینی هایی در قبال روابط گذشته یا حال خود دست یافته باشید. امیدوارم این مقاله راه های جدیدی ازعشق ورزیدن را پیش روی شما باز کند و رضایت خاطری را که همواره جویای آن بودید در روابط خود تجربه کنید.

چه چیزی موجب احساس صمیمیت در زن ها می شود. بسیاری از چیزهایی که موجب تولید احساس امنیت در زن می شوند .موجب تولید احساس صمیمیت در او نیز می شوند: گذران وقت و صرف زمان برای با هم بودن، اطمینان خاطر کلامی و ورود به دنیای درون و مکنونات قلبی مرد. در واقع، بسیاری ازمطالب اطلاعات ارائه شده در این کتاب، حال چه درباره راوبط جنسی، ارتباط یا موضوعات دیگر، همگی شامل روش هایی برای ارتباط و صمیمیت هرچه بیشتر مردها با همسرشان هستند. در این جا به ذکر روش هایی برای ایجاد ارتباط و صمیمیت اکتفا می کنیم.

1-ما زن ها هنگامی که مردها افکار و احساسات شان را با ما در میان می گذارند احساس صمیمیت می کنیم.
ارتباط برای زن ها بیشتر به معنای بیان افکار و احساسات است. بیشتر زن ها به طرزی سنتی پر حرف تر و خوش صحبت تر از مردها هستند. از این رو یکی از سریع ترین و مؤثرترین روش های برقراری ارتباط با یک زن کلمات و واژگان یا به عبارتی صحبت کردن و حرف زدن است.

کلمات پلی هستند میان مکنونات درونی یک مرد و قلب زنی که دوستش دارد.
کلمات آفریننده ی صمیمیت آنی هستند.

اما زن ها دوست دارند مردها در باره ی چه چیزی با آن ها حرف بزنند. البته پاسخ را از پیش می دانید:همه چیز! ما زن ها دوست داریم در باره ی کار، نگرانی ها، رؤیاها، ترس و خلاصه همه ی بالا و پایین شما بدانیم. به یاد داشته باشید، ارتباط احساسی به معنای در میان گذاشتن رازهای درونی است و صحبت کردن تنها راه فاش کردن این رازهای درون است. می دانم مردها مشکلات و موانعی را در قبال باز شدن احساس و فاش کردن رازهای درون خود به دیگران احساس می کنند.

چنانچه صحبت کردن و بیان افکار و احساسات موجب احساس مرتبط بودن در زن می گردد، بنابراین عکس این حالت یعنی بسته بودن روحی و احساسی، موجب احساس گسستگی و قطع ارتباط خواهد شد. در زیر گفته های چندین زن در این رابطه آورده شده است:

«هنگامی که مردی چیزهایی را از من پنهان می کند یا آنچه را که در درونش می گذرد با من در میان نمی گذارد، احساس می کنم کنار گذاشته شده ام و حس می کنم که مرا به حساب نیاورده است و این احساس که ما در دو دنیای کاملاً متفاوت زندگی می کنیم و میان ما دیواری کشیده است.»

«پنهان کردن اطلاعات و حقایق برایم بزرگترین عامل سرد مزاجی و «ضدحال» به حساب می آید. نمی توانم بفهمم چگونه همسرم می تواند از من انتظار داشته باشد با او همبستر شوم. در حالی که هیچ چیز از رازهای درونی اش را با من در میان نگذاشته است. اگر او از من انتظار دارد که با او بی رودربایستی باشم او نیز باید درهای قلبش را به روی من باز کند.»

پنهان کردن اطلاعات یا احساسات از نامزد/همسرتان هرگز بی ضرر نیست. بلکه ارتباط میان شما را قطع می کند و صمیمیت و نزدیکی میان شما را می کشد.

2-ما زن ها هنگامی که مرد زندگی مان ما را در فرآیند زندگی خود وارد می سازد، احساس امنیت می کنیم.
آیا تمثیل اتاق عشق مردان را می دانید ؛برای مردها تنها یک عشق در خانه ی فکر و ذهنشان وجود دارد،بنابراین اگر قرار باشد به عشق بپردازید ،باید اتاقهای دیگر را ترک کنند.

مردها به طور معمول حساب روابط صمیمی خود را از بقیه ی زندگی شان جدا نگه می دارندو تنها هنگامی که آمادگی عشق ورزیدن، همبستر شدن و رفاقت را دارند سری به اتاق عشق خود می زنند. یکی از عواقب و پیامدهای منفی این حصارها و دیوارها آن است که به طور معمول همسر خود را در اتاق های دیگر مثلاً: کار، استراحت، تفریح؛ سلامت و ... راه نمی دهند.
آن ها احتمالاً فکر می کنند که ما زن ها علاقه ای به این قبیل مسائل نداریم یا این که از روی عادت زحمت آن را به خود نمی دهند. نتیجه این که زن ها احساس می کنند جایی در زندگی مردشان ندارند و لذا احساس گسستگی و جداافتادگی می کنند. یکی از مؤثرترین روش های ایجاد ارتباط صمیمی با نامزد/همسرتان و تولید احساس محبوب بودن در او این است که او را در فرایند زندگانی خود منظور کنید.

منظور کردن نامزد/همسرتان در زندگی خود به این معناست که:
جزئیات وقایع و تجارب روزانه ی خود را با او در میان می گذارید. هنگامی که آنچه را در طول روز بر شما گذشته است با نامزد/همسرتان در میان می گذارید، در واقع به او این امکان را می دهید که با شما احساس هارمونی و هماهنگی و نزدیکی بیشتری داشته باشد.چرا که از آنچه بر شما گذشته است با خبراست. صحبت درباره ی وقایع روزانه او را در سطح عمیق تری در زندگی شما وارد می کند و احساسی قوی از ارتباط و مرتبط بودن را در او به وجود می آورد. گویی که دنیاهای جداگانه و مجزای شما حال با یکدیگر مرتبط شده اند.

او را از مشکلات و گرفتاری هایی که با آن ها رو به رو هستید، باخبر می کنید.
منطق و عقلانیت متعارف و قراردادی به اضافه ی هزاران هزار سال از شرطی شدن های اجتماعی و...به مرد چنین دیکته می کنند که زن زندگی اش را در مسائل و مشکلات خودش درگیر نکند. حال شاید به این دلیل که ضعیف یا نادان و.. جلوه نکند و عشق او را از دست ندهد. این باور هرگز حقیقت ندارد. چنانچه زنی به لحاظ روانی و احساسی سالم و طبیعی باشد پس از آن که شوهرش مشکلات و مسائل خود را با او در میان می گذارد، احساس نزدیکی بیشتری را نیز با او تجربه خواهد کرد. زیرا حال مرد او قلب خود را به روی او گشوده است. یکبار زنی گفت:

«هرگاه شوهرم می گوید از چیزی ناراحت، غمگین یا ترسیده است به مراتب او را بیشتر دوست دارم و احساس می کنم که به من اعتماد دارد. گفتن این حقیقت به من و پنهان نکردن آن یکی از صمیمانه ترین کارهایی است که او می تواند انجام دهد.»

به یاد داشته باشید:«بیان کردن آسیب پذیری، آفریننده ی صمیمیت است. علاوه بر آن، پنهان کردن مشکلات هرگز راه گشا نخواهد بود. مضاف بر این که همسرتان را از شما دور خواهد کرد و موجب خواهد شد احساس کند برای او ارزش و احترامی قائل نیستید.

او را در تصمیم گیری هایی دخالت می دهید که بر روی او نیز تأثیر خواهند گذاشت.در مصاحبه های که پیش از نگاشتن این مقاله داشتم بسیاری از زن ها به این نکته اشاره داشتند. هنگامی که مردی فرآیند تفکر و تصیم گیری خود را درونی کرده است و در آن باره با نامزد/همسر خود صحبت نمی کند، موجب گسستگی ارتباط می شود و به او احساس جدا افتادگی خواهد داد.می دانم بیشتر مردها این کاررا از روی عمد انجام نمی دهند و هرگز نیز نمی خواهند که چنین احساسی را به زن زندگی خود بدهند. اما در واقع این همان اتفاقی است که در عمل می افتد.

هنگامی که شوهرم به تنهایی تصمیم می گیرد و به تنهایی هم عمل می کند، این احساس به من دست می دهد که وجود ندارم. در این گونه مواقع او خودش به تنهایی جلو می افتد و مرا از فرآیند حذف می کند. گویی آن بخش از زندگانی اش هیچ گونه ارتباطی با من ندارد.»

3-ما زن ها هنگامی که نامزد/همسرمان به ما احساس امنیت می دهد، احساس ارتباط و صمیمیت می کنیم.
هنگامی که زن زندگی خود را به دنیای خود راه می دهید، به او آسودگی خاطر می دهید و وقت خود را با او می گذرانید نه تنها به او احساس امنیت می دهید، بلکه موجب خواهید شد همسرتان احساس کند با شما ارتباط احساسی و عاطفی نیز دارد.در واقع این نوع رفتارها به زن احساس ارزشمند بودن خواهند داد که سومین نیاز اساسی و پنهان تمامی زن هاست. لذا هرگاه شما مردها هر یک از رفتارهای فوق را از خود نشان می دهید، با یک تیر سه نشان می زنید!

هر یک از ما زن ها به دلایل جداگانه ای احساس جداافتادگی یا مرتبط بودن می کنیم. در زیر تنها چندین نمونه از آن ها را ذکر کرده ام.همان گونه که خواهید دید، بسیاری از آن ها همان هایی هستند که موجب تولید احساس ناامنی در ما زن ها می شوند.


[ پنج شنبه 30 دی 1389  ] [ 8:19 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

7 تناسب ضروری در هنگام ازدواج

 ازدواج اگر در چهارچوب درستی نباشد، به جای اینکه آرامش‌دهنده باشد آرامش را برهم می‌زند و یا به جای اینکه با کسی رابطه صمیمانه‌ای پیدا کنیم، ممکن است همیشه با او زندگی کنیم، اما کاملا تنها باشیم. بنابراین، باید در زمان انتخاب همسر چند تناسب کلیدی را در نظر بگیرید که در صورت وجود نداشتن هر کدام از آنها، ازدواجتان با خطر از بین رفتن رو به رو می شود.


تناسب خانوادگی
شما در بستر خانواده تان شکل می‌گیرید. چهارچوب هر خانواده هم با خانواده دیگر فرق می‌کند؛ یعنی هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتی‌ای که دارد در فرد تأثیر متفاوتی می‌گذارد. تا جایی که جان واتسون- پدر روان‌شناسی- می‌گوید: پنجاه نوزاد به من بدهید و بگویید چه شخصیت‌هایی لازم دارید؛ دانشمند، پلیس، قاضی، دزد و... چه می‌خواهید؟! من مطابق سفارش شما بیست سال بعد این افراد را تحویل می‌دهم. در واقع او می‌خواهد بگوید که تربیت، نقش بسیار پررنگ‌تری از زمینه‌های دیگر مثل ژنتیک دارد.

اما با وجود نقش مهمی که خانواده در شکل‌گیری شخصیت فرد ایفا می‌کند، این مسئله در ازدواج های امروزی خیلی وقت ها با فرضیه «من قرار است با خودش زندگی کنم، نه خانواده اش!» نادیده گرفته می‌شود. گاهی حتی دختر و پسر، همدیگر را خارج از بسته خانوادگی می‌بینند. مثلا در دانشگاه با هم آشنا می‌شوند، در حالی که نمی‌دانند طرف مقابلشان محصول چه خانواده‌ای است!

اما وقتی کسی می‌گوید که ما از نظر خانوادگی به‌هم می‌خوریم، آیا به طور خاص، بستر فرهنگی و شیوه‌های تربیتی رایج در خانواده را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده‌است؟ گاهی دو نفر با هم ازدواج می‌کنند و از نظر فرهنگی و خانوادگی به هم شبیه هستند، اما شیوه‌های تربیتی آنها متفاوت است!

مثلا در خانواده پسر، زن جایگاه و ارزشی ندارد. مادر پسر،سی سال است که زندگی کرده ولی هیچ‌چیز متعلق به او نیست و وظیفه‌ای جز بچه داری و پخت و پز و رُفت و روب نداشته است. پسری که نگاهش به زن این‌گونه شکل گرفته اگر با دختری ازدواج ‌کند که در ساختار خانواده‌اش مادر محور بوده و تعیین تکلیف می‌کرده است در زندگی به مشکل برمی خورند. پس این دو، تناسب خانوادگی ندارند هرچند از نظر سطح تحصیلات و وضعیت مالی شبیه و در یک طبقه باشند.

اعتقادات و باورها، جنس محکمی دارند و به خاطر هیچ‌کس نمی‌آیند و بروند. اگردونفر که با هم ازدواج می‌کنند، این تناسب را ندارند، باید بدانند که اعتقادات تغییری نمی‌کند مگر براساس شناخت. به‌عنوان مثال، دختری به حجاب اعتقاد ندارد. پسری با او ازدواج می‌کند و می‌گوید به خاطر من حجاب بگذار. ممکن است دختر بپذیرد ولی اعتقادی به آن ندارد

تناسب فرهنگی
عشقفرهنگ یعنی بایدها و نبایدهایی که تعیین تکلیف می‌کند. فرهنگ به ما می‌گوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط؟‌ چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید صورت گیرد؟ از آنجا که فرهنگ‌ها با هم متفاوت هستند، بایدها و نبایدهای آنها نیز فرق می‌کند. به‌عنوان مثال، بایدها و نبایدها در فرهنگ آذری‌ها بسیار متفاوت‌تر از بایدها و نبایدهای فرهنگ شمالی‌هاست؛ حتی گاهی نباید یکی، باید دیگری است.

انسان در فرهنگ خود به طور ناخودآگاه احاطه شده است. از صبح که بیدار می‌شویم این فرهنگ ماست که می‌گوید چطور بیدار شویم و با خانواده چگونه رفتار کنیم، چطور حرف بزنیم و چگونه غذا بخوریم و... هیچ‌کاری نیست که به فرهنگ ارتباط نداشته باشد. بنابراین، لازم است که دختر و پسر از نظر فرهنگ اجتماعی به یکدیگر نزدیک باشند. فاصله‌های فرهنگی زیاد، زندگی این دو را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.

حال اگر 2 نفر همه خصوصیات‌شان با هم همخوانی داشته باشد ولی تناسب فرهنگی نداشته باشند چگونه برخورد کنند؟ اینجاست که باید از فرهنگ یکدیگر آگاه شوند و آن را بپذیرند؛ این مهم است؛ نه اینکه آن را مسخره کرده و بگویند چه بیخود! اگر این آگاهی و پذیرش باشد، به گونه‌ای هم‌فرهنگ می‌شوند.

تناسب اعتقادی
اعتقادات و باورها، جنس محکمی دارند و به خاطر هیچ‌کس نمی‌آیند و بروند. اگردونفر که با هم ازدواج می‌کنند، این تناسب را ندارند، باید بدانند که اعتقادات تغییری نمی‌کند مگر براساس شناخت. به‌عنوان مثال، دختری به حجاب اعتقاد ندارد. پسری با او ازدواج می‌کند و می‌گوید به خاطر من حجاب بگذار. ممکن است دختر بپذیرد ولی اعتقادی به آن ندارد.
حجابی که به خاطر پسر می‌آید، روزی که دختر خاطر پسر را نخواهد و کوچک‌ترین اختلافی پیش آید، برداشته می‌شود. عمل به دستورات دینی بدون پشتوانه اعتقاد فردی تقریبا غیرممکن است. اگر فردی بی‌اعتقاد است، باید ابتدا با مطالعه و تحقیق به اعتقاد محکمی برسد، نه اینکه به خاطر دیگری اعتقاد ظاهری پیدا کند.

طبقه اقتصادی- اجتماعی به انسان‌ها یک نگرش، رفتار و بینش به زندگی می‌دهد. بنابراین وقتی دونفر از دوطبقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت ازدواج کنند، از نظر نوع نگاه به زندگی خیلی با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگی خیلی متفاوت است؛ به همین دلیل دچار مشکلات بسیار می‌شوند

تناسب اقتصادی- اجتماعی
تناسب اقتصادیطبقه اقتصادی- اجتماعی، یک نوع نگرش به زندگی ایجاد می‌کند. وقتی دونفر از لحاظ طبقه اقتصادی- اجتماعی با هم فاصله زیادی دارند، نگرش به زندگی و رفتارشان با هم متفاوت است.
گاهی آدم‌هایی متعلق به طبقه اقتصادی- اجتماعی بالا نیستند ولی با فعالیت‌های اقتصادی- اجتماعی به این طبقه می‌رسند و صاحب خانه، ماشین و... می‌شوند. اما مردم در یک برخورد یا یک نگاه به آنها می‌گویند تازه به دوران رسیده! و این، نوع رفتار و نگرش آنهاست که مردم را متوجه این موضوع می‌کند.

طبقه اقتصادی- اجتماعی به انسان‌ها یک نگرش، رفتار و بینش به زندگی می‌دهد. بنابراین وقتی دونفر از دوطبقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت ازدواج کنند، از نظر نوع نگاه به زندگی خیلی با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگی خیلی متفاوت است؛ به همین دلیل دچار مشکلات بسیار می‌شوند.

تناسب شخصیتی
هر انسانی شخصیت ویژه خود را دارد. اگر دو نفر که ازدواج می‌کنند، تفاوت‌های شخصیتی زیادی داشته باشند در رابطه خود دچار مشکلات زیادی می‌شوند. فرض کنید فردی از نظر شخصیتی برون‌گراست و راحت ابراز احساسات و عواطف می‌کند و بیشتر دوست دارد در جمع باشد؛ این فرد با کسی ازدواج می‌کند که انسانی درون‌گراست و ابراز احساسات برایش سخت است، حضور در جمع برایش خوشایند نیست و ارتباط برقرار کردن با افراد برایش دشوار است.

این دو در طولانی‌مدت دچار مشکل می‌شوند؛با هم هستند ولی احساس تنهایی می‌کنند. جالب اینجاست که در ابتدا به خاطر خصوصیات متضادی که دارند، خیلی جذب همدیگر می‌شوند ولی به تدریج از هم فاصله می‌گیرند چون با هم تناسب ندارند و نمی‌توانند نیازهای همدیگر را برآورده کنند.

تناسب تحصیلی
این تناسب هم نقش مؤثری دارد. اما چون تحصیلات اکتسابی است (یعنی اگر امروز نیست فردا می‌تواند باشد)، جزء مسائلی است که می‌گوییم اگر همه شرایط را دارند و بالقوه می‌توانند ادامه تحصیل دهند، در این ازدواج مشکلی پیش نمی‌آید.

اگر دختر فوق‌لیسانس و پسر لیسانس است، اشکالی ندارد ولی اصولا بهتر است که هر دو هم‌سطح باشند. گاهی دو نفر از مقطع لیسانس با هم آشنا می‌شوند و ازدواج می‌کنند. پسر دکترا می‌گیرد ولی دختر در همان مقطع مانده است. کم‌کم از هم فاصله می‌گیرند و فضای فکری آنها بسیار متفاوت می‌شود. این تغییر در جایگاه ها می تواند زنگ خطری برای زندگی آنها باشد!

رضایت والدین
این جا دیگر بحثی از تناسب های شما و همسرتان نیست و ماجرا مربوط به تناسب عروس و داماد با خانواده ها می شود!  از آنجا که عدم رضایت والدین تا سال‌های بسیار طولانی و حتی تا آخر زندگی تأثیر خود را دارد، خوب است که دو نفری که می‌خواهند ازدواج کنند، حتما خانواده‌هایشان راضی باشند و اگر نیستند باید آنها را متقاعد کرد.


[ پنج شنبه 30 دی 1389  ] [ 8:18 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

پنج راه حل مؤثر برای کسانی که در محل کار خسته می شوند

 برای همه ی ما پیش آمده که در محل کارمان دچار خستگی و یا روزمرگی می شویم و به همین خاطر بازده کارمان به شدت پایین می آید.

در این مقاله قصد داریم ، 5 راهکار موثر برای جلوگیری از خستگی و افزایش بازده کاری را بیان کنیم.

یک تکه کوچک شکلات بخورید
شکلات نه تنها باعث تقویت حس و حال ما می شود بلکه تحقیقات نشان داده است که خوردن آن کمک می کند بدن اندورفین تولید کند که انرژی را بالا می برد. وقتی کم مانده پشت میز کار خوابتان ببرد، یک تکه کوچک شکلات تیره بیندازید دهانتان و تغییر را احساس کنید.

دو لیوان آب خنک بنوشید
منظورمان از آن لیوان های خیلی بزرگ نیست—دو فنجان آب هم کافی است. یکی از دلایل اصلی خستگی کم آب شدن بدن است (خیلی وقت ها متوجه نمی شوید که بدنتان کم آب شده، فقط احساس خستگی می کنید). یکی از معلم های دبیرستانم ما را مجبور می کرد که بعد از ناهار سر کلاس حساب دیفرانسیل دو لیوان آب بخوریم و قسم می خورم که باعث می شد تا آخر کلاس کاملاً هوشیار باشیم و به هیچ وجه خسته نشویم.
 
نقاشی بکشید
اگر مدام خمیازه می کشید و نمی توانید روی کنفرانسی که در آن شرکت کرده اید تمرکز کنید، یک تکه کاغذ و خودکار از کیفتان بیرون بکشید و روی آن شروع به نقاشی کردن کنید: قلب، تک شاخ، رنگین کمان و ...هرچیز مسخره ای که به ذهنتان می رسد. چند وقت پیش با متخصصی مصاحبه کردم که گفت اینکار کمک می کند مغز بتواند بهتر تمرکز کند. خیلی جالب است، نه؟ و وقتی بتوانید روی کاری که می کنید تمرکز کنید، کمتر خمیازه خواهید کشید و فکر چرت زدن دیگر به سرتان نمی زند.

چیزی حاوی ویتامین C بخورید
یک پرتقال را از وسط نصف کنید یا در کافه شرکت یک لیموناد سفارش دهید. مهم این است که کمی ویتامین C به بدتان برسانید. تحقیقات نشان می دهد که ویتامین C موجب سرزندگی می شود . علائم سندرم خستگی را کاهش می دهد.
 
خودتان را بکشید
طبق علم پزشکی چینی، کمی خم شدن و کشیدن خودتان به سمت جلو ذخیره باقیمانده انرژی که بین کلیه هایتان مانده را فعال می کند.



[ پنج شنبه 30 دی 1389  ] [ 8:17 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

دستیابی به اندامی متناسب در کمترین زمان

 به‌ نظر می‌رسد که این روزها همه از وضعیت ظاهری خود ناراضی هستند. ممکن است دلیلش این باشد که جهان در یک چاقی همه‌گیر اسیر شده است. دلیل آن دو چیز بیشتر نیست، یکی روی آوردن مردم به غذاهای آماده و فست‌فود و یکی دیگر بمباران شدن با تصاویر مانکن‌ها و هنرپیشه‌های خوش‌هیکل. دلیل آن هرچه که باشد، همه ما دوست داریم خوش‌هیکل‌تر شویم.


خوش‌ هیکل شدن در طولانی ‌مدت هیچ رمز و راز خاصی ندارد:
ورزش منظم و تغذیه سالم. همه ما این را می‌دانیم. اکثر مردم به ‌اشتباه تصور می‌کنند که استفاده از این روش‌ها سالها طول می‌کشد تا نتیجه دهد و مجبور خواهید بود که زمان زیادی از اوقات فراغت خودتان را به ورزش کردن اختصاص دهید.

این به‌هیچ‌ وجه درست نیست.
نه، هیچ قرص جادویی وجود ندارد که بخورید و لاغر شوید، عضله‌های زیبا بسازید و خود‌به‌خود مانکن شوید. البته تبلیغات تلویزیونی معمولاً در تلاش هستند که خلاف این را به شما نشان دهند اما گول نخورید آنها فقط می‌خواهند محصولاتشان را به شما بفروشند.

اگر می‌خواهید سریع لاغر شوید، نکاتی که در این مقاله آورده‌ایم را رعایت کنید تا ببینید که چطور در مدت زمان بسیار کوتاهی می‌توانید نتایج شگفت‌انگیزی ببینید.

زیاد آب بنوشید
آب به طرق مختلف کمک می‌کند وزنتان را پایبن بیاورید. احتمالاً این تنها و مهمترین تغییری است که می‌توانید در زندگیتان ایجاد کنید که هم به کنترل وزنتان کمک کند و سلامتتان را ارتقاء دهد. اول اینکه آب بعنوان نوعی سرکوب‌گر اشتها عمل می‌کند. شما باید فقط وقتی واقعاً گرسنه‌تان است غذا بخورید و نوشیدن آب کمک می‌کند این زمان‌های گرسنه بودن را کمتر کنید.

یکی دیگر از فواید نوشیدن آب خنک این است که بدنتان باید با گرم کردن خود و رساندن آن به دمای طبیعی انرژی مصرف کند. پس می‌توانید خیلی راحت با نوشیدن آب خنک کالری بسوزانید.
و آخر اینکه، نوشیدن آب به کلیه‌هایتان کمک می‌کند مواد زائد و چربی‌های اضافه را از بدنتان بیرون کند. اگر به‌ اندازه کافی آب ننوشید، کبدتان در متابولیسم چربی تنبل‌تر می‌شود.

در وعده‌های بیشتر غذا بخورید
از وقتی به‌ دنیا آمده‌ایم به ما گفته اند که باید سر سه وعده مشخص در روز غذا بخوریم. متاسفانه، این توصیه مادران در سراسر جهان چندان با عملکرد بدن ما مطابقت ندارد.

خوردن پنج تا هفت وعده سبک‌تر غذا در طول روز به جای سه وعده سنگین، کمک می‌کند تا بدن همان میزان انرژی که لازم دارد را دریافت کند. طبیعتاً وقتی سه وعده حجیم غذا بخوریم، بدن مجبور می‌شود سوخت اضافه را ذخیره کند چون نمی‌تواند همه آن را در یک زمان بسوزاند. همین مسئله چاق شدن شکم و پهلوها، ران‌ها و سایر قسمت‌های بدن می‌شود. در آنچه برای خوردن انتخاب می‌کنید حساس باشید و آن را در وعده‌های بیشتر میل کنید.

مصرف نمک را قطع کنید
نمک یکی از جدی‌ترین دشمنان کسانی است که می‌خواهند وزنشان را پایین بیاورند چون بدن را مجبور می‌کند آبی را نگه‌ دارد که به طور طبیعی دفع می‌گردد. درنتیجه این حفظ آب، بدن دیگر آنطور که باید مایعات را فیلتر نکرده و موجب می‌شود که آب کمتری بنوشیم و مشکلاتی که در نکته اول ذکر کردیم اتفاق بیفتد. وجود نمک اضافی در بدن، سیستم تصفیه داخلی بدن را مختل می‌کند که درنتیجه آن متابولیسم پایین می‌آید.

برای کاهش مصرف نمک به طور جدی، فقط نپاشیدن آن بر روی غذا کافی نیست. باید برچسب موادغذایی که خرید می‌کنید را هم مطالعه کنید تا از میزان سدیم، چربی و قند آن آگاه شوید. سعی کنید تا می‌توانید موادغذایی خریداری کنید که کمتر از این سه مواد در خود داشته باشند.

به‌طور منظم ورزش کنید
مطمئناً از اول مقاله می‌دانستید که یکی از نکات مربوط به این موضوع خواهد بود، درست است؟ نکته کلیدی در ورزش این است که ضربات قلبتان را بالا ببرید تا قلبتان تندتر بتپد. اینکار سرعت سوختن چربی‌ها در بدن را بالا می‌برد. پس هر ورزشی که شما را به این هدف برساند ورزشی خوب محسوب می‌شود.

نکاتی که در این زمینه مطرح می‌شود این است که، 1) کاری را انتخاب کنید که از انجام آن لذت می‌برید تا اینکار را برایتان انجام دهد، یا 2) راهی پیدا کنید که از آن کار لذت ببرید. خیلی‌ها ماشین‌های گران‌ قیمت می‌خرند به این امید که قیمت بالای آن باعث شود که سوارش شوند. اما اشتباه می‌کنند.

یک ورزش بسیار خوب بالا و پایین رفتن از پله‌هاست. اگر در خانه‌تان پله دارید، دیگر هیچ غصه‌ای نداشته باشید. خیلی‌ها دوست دارند موقع انجام این فعالیت‌ها به موسیقی گوش دهند و این ورزش بسیار خوب است چون یک نیمه سخت (بالا رفتن) و یک نیمه آن آسان (پایین آمدن) است.

در کنار پله ‌نوردی می‌توانید انواع و اقسام فعالیت‌های ساده‌ای را در اینترنت پیدا کنید که می‌توانید در خانه خودتان هم انجام دهید. سعی کنید حداقل روزی 10 تا 20 دقیقه را به چنین فعالیت‌هایی اختصاص دهید. باید آن را جزئی از برنامه روزانه خودتان درآورید. حداقل برای یک ماه به خودتان اجازه ندهید که آن را پشت گوش بیندازید و بعد از یک ماه خواهید دید که یکی از عادت‌های زندگیتان شده‌ است.


[ پنج شنبه 30 دی 1389  ] [ 8:15 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

روش های تمیز كردن‌ طلا و جواهر

 طلا و جواهر پس‌ از استفاده‌ به ‌مدت‌ طولانی، در اثر مجاورت‌ با بدن‌ كثیف‌ می ‌شوند و رنگ‌ و جلای‌ اولیه‌ را از دست‌ می‌ دهند. اگر به‌ دنبال‌ راهكاری‌ برای‌ تمیز شدن‌ طلا و جواهر و زینت ‌آلات‌ خود هستید، این مطلب را با دقت‌ بخوانید.


ب) طلاها را در محلولی‌ از آب‌ و مایع‌ ظرفشویی‌، یا آب‌ و پودر لباسشویی‌ و کمی وایتکس قرار دهید. محلول‌ را به‌ همراه‌ طلای‌ داخل‌ آن‌ روی‌ اجاق‌ گاز جوش‌ آورید. به‌ این‌ ترتیب، جرمی‌ كه‌ در لابه‌لای‌ طلا وجود دارد به‌ راحتی‌ خارج‌ می ‌شود. توجه‌ داشته‌ باشید كه‌ این‌ روش‌ برای‌ شست‌ و شوی‌ جواهر مناسب‌ نیست. پس‌ از خارج ‌كردن‌ طلاها، آنها را بررسی‌ و با یك‌ مسواك‌ كوچك‌ تمیز كنید. سپس‌ با آب‌ بشویید و روی‌ حوله ‌ای‌ قرار دهید. برای‌ خشك ‌كردن‌ سریع‌ می ‌توانید از سشوار كمك‌ بگیرید.

تمیزكردن‌ جواهرات‌ بدل‌
برای‌ تمیز كردن‌ جواهرات‌ به‌ اصطلاح‌ اتمی، از جوش‌ شیرین‌ استفاده‌ كنید. به‌ این‌ صورت‌ كه‌ مقداری‌ جوش‌ شیرین‌ روی‌ سطح‌ نمناك‌ برس‌ مسواك‌ بریزید و آن‌ را به‌ آرامی‌ روی‌ این‌ جواهرات‌ بمالید تا براق‌ شوند.

نگهداری‌ از طلا و جواهر
برای‌ نگهداری‌ صحیح‌ از طلا و جواهر آنها را در جعبه‌ های‌ خود قرار دهید. همچنین‌ می‌ توانید دفترچه ‌ای‌ پارچه ‌ای‌ درست‌ كنید و طلاها را با سنجاق ‌قفلی‌ در آن‌ وصل‌ كنید؛ به‌ گونه ‌ای‌ كه‌ سطح‌ آنها به‌ هم‌ ساییده‌ نشود، زیرا در اثر سایش‌ از وزن‌ آنها كاسته‌ می‌ شود. دفترچه‌ را در مكانی‌ امن‌ قرار دهید.

براق‌ كردن‌ طلا و جواهر
برای‌ براق‌ كردن‌ طلا و جواهر دو روش‌ پیشنهاد می‌ شود:
الف) مقداری‌ خاك‌اره‌ نرم‌ یا خاكستر چوب‌ تهیه‌ كنید و زیورآلات‌ را درون‌ آن‌ فرو ببرید. سپس‌ به ‌وسیله‌ خاك ‌اره‌ یا خاكستر چوب، سطح‌ آنها را مالش‌ دهید. پس‌ از پاك ‌كردن‌ طلا و جواهر از خرده‌های‌ چوب‌ یا خاكستر، شفافیت‌ و برق‌ چشمگیری‌ را مشاهده‌ خواهید كرد.


[ پنج شنبه 30 دی 1389  ] [ 8:14 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

پنج توصیه برای اینکه فرزندتان در زمستان سرما نخورد

 در فصل زمستان هوا سرد است و روزها كوتاه و اطرافمان پر است از آدم‌های سرماخورده و میكروب. وقتی بچه‌ها سرما می‌خورند انگار نه تنها رشد آنها متوقف می‌شود بلكه پسرفت هم می‌كنند.


 1. خانه را خیلی گرم نكنید:
ایده‌آل‌ترین درجه هوا برای خانه در فصل زمستان 19 درجه سانتی‌گراد است. هر چه خانه را گرم‌تر كنید میزان ذرات معلق در هوا شامل گردوغبار، ویروس‌ها و... بیشتر می‌شود.
برخی از مادرها عادت دارند خانه را در زمستان حسابی گرم می‌كنند و در عین حال فرزندشان را هم خوب می‌پوشانند. به این ترتیب وقتی كودك از خانه خارج می‌شود، خیلی سریع سرما می‌خورد.

بهتر است درجه حرارت خانه را روی 19 ثابت نگه دارید و در ضمن هر روز به مدت 20 دقیقه یكی از پنجره‌ها را باز كنید تا هوای خانه عوض شود. بهتر است بدانیم گردش در هوای پاكیزه حتی در زمستان برای سلامت خوب است و استفاده از آفتاب به ساخت ویتامین D در بدن كمك می‌كند. اگر هوا سرد است لباس گرم تن فرزندتان كنید و هر ازچندگاهی به گردش بیرون از خانه بروید.

2-بچه‌ها را خسته نكنید:
سعی نكنید تمام ساعات روز كودكتان را پر كنید. گاهی پنجشنبه‌ و جمعه بچه‌ها به قدری پر از تفریح و سرگرمی است كه آنها حتی وقت استراحت پیدا نمی‌كنند. این كار باعث خسته شدن‌شان می‌شود و آن دسته كه دچار بی‌خوابی می‌شوند خیلی راحت بیمار خواهند شد. برای اینكه كودكان سالم و سرحال باشند باید به اندازه كافی یعنی به طور میانگین 11 تا 12 ساعت در سن 3 تا 5 سالگی در شب بخوابند.

پس بی‌جهت وقت آنها را با كلاس‌های آموزشی تفریحی پر نكنید. بهتر است بدانید برخی كودكان در مقایسه با سایرین كمتر می‌خوابند. اگر این طور است آنها را مجبور نكنید ساعت 30/20 به رختخواب بروند. برای این بچه‌ها ساعت 10 مناسب‌تر است. صبح‌ها باید كودك را سر ساعت معینی بیدار كرد تا ساعت یبولوژیك او تنظیم شود.

3- پیشگیری بهتر از درمان است :
سعی كنید سیستم ایمنی كودكان را تقویت كنید و با مصرف بیشتر مركبات در پاییز و زمستان از بیمار شدن آنها جلوگیری كنید اما اگر فرزندتان بیمار شد سعی كنید با مشورت پزشك به جای داروهای شیمیایی از گیاهان دارویی برای بهبود او كمك بگیرید. برخی از والدین وقتی پزشك برای فرزندشان آنتی‌بیوتیك تجویز می‌كند آن را مصرف نمی‌كنند زیرا فكر می‌كنند آنتی‌بیوتیك فرزندشان را ضعیف می‌كند. در واقع این بیماری است كه بدن كودك را ضعیف می‌كند نه آنتی‌بیوتیك.

البته به شرایطی كه درست تجویز شود. آنتی‌بیوتیك درمانگر بیماری‌های باكتریایی است نه ویروسی و اگر در شرایطی كه مولد بیماری ویروس است مصرف آنتی‌بیوتیك بی‌تاثیر خواهد بود.بهتر است بدانید وقتی كودك شما خوب نمی‌خوابد، اشتها ندارد و كسل است بهتر است به پزشك مراجعه كنید زیرا اینها می‌تواند نشانه ابتلای فرزند شما به سرماخوردگی باشد.

4- مهدكودك باعث ضعف سیستم ایمنی نمی‌شود:
اگر فرزند شما در سلامت كامل است و هنگام تولد وزنی طبیعی داشته هیچ دلیلی ندارد كه او را به مهد نفرستید چون سیستم ایمنی او ضعیف می‌شود. كاملا برعكس مهدكودك مكان خوبی برای برقراری ارتباط با سایر كودكان و تبادل اطلاعات است.

درست است كه كودكانی كه به مهدكودك می‌روند بیشتر بیمار می‌شوند اما كودكانی كه به مهد نرفته‌اند در مدرسه بیمار خواهند شد. به عبارت ساده‌تر هر چه فرزندتان را از میكروب‌ها دورتر نگه دارید، سیستم ایمنی ضعیف‌تر می‌شود. بهتر است بدانید كودكانی كه به مهدكودك می‌روند در دوران تحصیل پیشرفت بهتری دارند. دلیل آن هم این است كه تمامی بیماری‌های عفونی را قبلا در مهد گرفته‌اند و در نتیجه در دوران مدرسه به دلیل بیماری غایب نمی‌شوند و از درست عقب نمی‌مانند.

5 -سرخود مكمل ندهید :
دادن مكمل حتی مكمل‌های مخصوص كودكان وقتی فرزند شما سالم است، بی‌مورد است. در برخی موارد حتی مكمل دادن سرخود می‌تواند بیماری را مخفی نگه دارد و سبب حادتر شدن مشكل شود. بهتر است بدانید اگر فرزند شما خسته و بی‌رمق است، شاید مشكل كمبود ویتامین نباشد. به جای تجویزهای خودسرانه به متخصص كودكان مراجعه كنید و اجازه بدهید پزشك مشكل را حل كند.


[ پنج شنبه 30 دی 1389  ] [ 8:13 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

جلوگیری از دوده گرفتن مبل در زمستان

 هرچه هوا سردتر می‌شود، نیاز به اضافه كردن لوازم گرمازای كمكی در خانه بیشتر می‌شود. در همین راستا حتی آن دسته از افرادی كه به دلیل دوده حاصل از لوازم گرم كننده، از روشن كردن تعدادی از رادیاتورها و یا حتی بخاری و شومینه به عنوان لوازم گرمازای فرعی در خانه صرف نظر كرده بودند نیز تغییر عقیده داده و مشكل كثیفی لوازم را به احتمال مبتلا شدن به سرماخوردگی ترجیح داده اند.


در واقع مسئله این است كه حرارت ناشی از منابع گرمازا، هوای اطراف و همچنین گردوغبارهای موجود در آن را سوزانده و پوششی از دوده حاصله، بر روی لوازم و وسایل موجود ایجاد می‌كند. وجود این لایه دوده‌ای گذشته از نیاز به نظافت مكرر، بر روی لوازم دكوراسیونی پارچه ای مشكل بیشتری را به همراه خواهد داشت زیرا نه تنها امكان شست وشوی این قبیل لوازم شامل پرده، روكش مبلمان و فرش به صورت پیاپی و در فواصل كم زمانی وجود ندارد،


بلكه كاربرد مواد پاك كننده به كهنه شدن زودرس و از دست رفتن رنگ و لعاب اولیه پارچه خواهد انجامید. از آنجایی كه پارچه های مورد استفاده برای روكش مبلمان و پرده ها به خصوص در بخش پذیرایی خانه معمولاً نسبت به بقیه مكان ها از قیمت بیشتری برخوردار بوده و تعویض آنها حتی هر چند سال یك بار نیز برای همه خانواده ها امكان پذیر نیست،

باید فكر چاره ای بود. در چنین شرایطی بهترین راه، كاربرد پیراهن مبل است به خصوص در صورتی كه رنگ پارچه مبلمان روشن باشد كه این نیاز بسیار ضروری خواهد بود ولی همواره هنگامی كه موضوع استفاده از پیراهن مبل مطرح می‌شود، ذهن اغلب افراد به پیراهن‌های با پارچه ساده و كم ارزش ملحفه‌ای (چلوار و چیت) و محیطی سرد و بی روح كه حاصل كاربرد آنها است معطوف می‌شود.
حال آنكه شما می‌توانید برای پیراهن سرویس مبلمان خود دو و یا حتی سه نوع پارچه ساده و طرح‌دار كه با یكدیگر به لحاظ طرح و رنگ هماهنگی دارند و از نظر كیفیت نیز در برابر شست وشوهای مكرر مقاومت می‌كنند،

تهیه كرده و آنها را به صورت تلفیقی بدوزید. به این ترتیب كه به عنوان مثال پیراهن كاناپه اصلی را از پارچه طرح‌دار و تك مبل‌های بعدی را به طور كلی ساده انتخاب كنید یا در صورت مجزا بودن تشك‌های كف، می‌توانید آنها را طرح‌دار و بدنه اصلی را از پارچه ساده بدوزید. البته شما می‌توانید با توجه به سلیقه و نوع كاربردتان این تلفیق را با روش‌ها و مدل‌های مختلف انجام دهید.
امروزه نیز با تنوع موجود در جنس و طرح در پارچه‌ها و حتی مدل‌ها و الگوهای موجود برای دوخت پیراهن مبل، دست شما بسیار باز است. اگر از پارچه‌ای با جنس مرغوب و زیبا برای این منظور استفاده كنید و همچنین پیراهن مبل شما با دقت و درست به اندازه مبل دوخته شود، شما می‌توانید حتی آنها را با وجود داشتن مهمان نیز برنداشته و به این ترتیب برای فصول سرد سال تغییر دكوراسیونی در محیط ایجاد كنید.


ولی یادآوری این نكته ضروری است، انتخاب نوع طرح و یا حتی طرح دار بودن و یا ساده بودن پارچه انتخابی برای پیراهن مبل نیز مانند پارچه روكش آن می‌بایست با توجه به خصوصیات و شرایط فضا شامل وسعت، تعداد لوازم، پالت رنگی محیط و سبك دكوراسیونی موجود صورت گیرد. به عنوان مثال در فضاهای كوچك و پر از لوازم، طرح دار بودن پارچه آن هم با طرح‌های درشت و در هم و رنگ آمیزی تند و شاد، فضایی شلوغ و نامطلوب را سبب می‌شود و از آنجا كه شما قصد ندارید اضافه كردن پیراهن مبل، نظم دكوراسیون موجود در خانه را كه با زحمات فراوان به نتیجه مطلوبی رسیده است، بر هم زند، این كار را نیز با همان دقت قبلی انجام دهید.


[ پنج شنبه 30 دی 1389  ] [ 8:12 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ] [ 5 ] [ 6 ] [ 7 ] [ 8 ] [ 9 ] [ 10 ] [ > ]