[ پنج شنبه 30 دی 1389 ] [ 8:26 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات1 ]
[ پنج شنبه 30 دی 1389 ] [ 8:24 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 30 دی 1389 ] [ 8:22 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 30 دی 1389 ] [ 8:19 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 30 دی 1389 ] [ 8:18 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
برای همه ی ما پیش آمده که در محل کارمان دچار خستگی و یا روزمرگی می شویم و به همین خاطر بازده کارمان به شدت پایین می آید.
[ پنج شنبه 30 دی 1389 ] [ 8:17 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 30 دی 1389 ] [ 8:15 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 30 دی 1389 ] [ 8:14 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 30 دی 1389 ] [ 8:13 PM ] - مسعود نودوشنی
برای موهای آسیبدیده
امروزه، لوازم آرایشی بسیاری وجود دارد که با عسل تهیه میشود. این مواد را یونانیها و به خصوص رومیها که کاملا از خواص نرمکنندگی عسل اطلاع داشتند و آن را برای زیبایی پوستشان به کار میبردند، اختراع کردند. عسل سلولهای سطحی پوست را با تغذیه اپیتالیوم و فعال کردن جریان خون در سطح مویرگها ترمیم میکند.
برای شادابی و طراوت مو
مصرف رژیم غذایی غنی از سیلیسیوم، کلسیم و آهن ریزش مو را کاهش میدهد و موجب طراوت و شادابی موها میشود. در خانمها ریزش مو ممکن است نشانهای از وجود مشکل گوارشی یا نتیجه ناکافی بودن اسید معده، کمبود پروتئین ، روی و دیگر مواد مغذی باشد. در مردان نیز ریزش مو ممکن است با پیروی از رژیم کم چربی کاهش یابد. برخی از دانشمندان معتقدند که ریزش مو در مردان با افزایش سطح هورمون تستوسترون در دوران بلوغ ، ارتباط مستقیمی دارد.
برای رفع و جلوگیری از شوره سر
اعتقاد به شفابخشی سرکه سیب، به قدمت تاریخ طبسنتی است. برای سالیان سال، حکیمان و عطارها سرکه سیب را برای درمان انواع ناراحتیهای پوست و مو تجویز کردهاند. تشخیص آنها کاملا صحیح است.سرکه سیب یک اسید ملایم، طبیعی، آنتیباکتریال و بسیار ارزان است که میتواند معجزهای را که شما از آن انتظار دارید، بیافریند.
- یک زن باید احساس کند که مورد احترام قرار گرفته و به بهترین وجه در خاطرها می ماند . در این صورت نادیده گرفته شدن برایش همچون امری است که دربخش انتهایی فهرست شخصیتش قرار می گیرد .
زن ها دوست دارند مردها بدانند؟
زن ها صمیمیت را با مردی می خواهند که دوستش دارند، زیرا به آنان این امکان را می دهد که آرامش خاطر داشته باشند و دل و جان خود را به روی او بگشایند. هنگامی که ما زن ها با مردی که دوستش داریم احساس مرتبط بودن می کنیم، گویی که قلبهایمان از طریق کابل یا کانالی به یکدیگر متصل شده است که عشق، محبت و حمایت میان ما و در هر دو جهت جا به جا می شود و این احساس را به ما می دهد که یک واحد، کانون یا تیم هستیم و به جای موانع و دیوارها، درهایی ساخته ایم که طرف مقابل را به درون خود دعوت می کنیم. به طرز مشابهی احساس می کنیم که به اعماق وجود معشوق خود نیز اجازه ی ورود داریم و این همان تجربه ی نیرومند صمیمیت است.
این نوع از صمیمیت که برخاسته از ارتباط باشد زن را قادر می سازد تا آرامش داشته باشد و با تمام وجود خویش ببخشد و در عین حال احساس امنیت بکند.در واقع ارتباط یکی از مؤثرترین راه های خلق امنیت روحی ای است که در ابتدای این مقاله درباره ی آن صحبت کردیم.
آنچه زن ها دوست دارند مردها بدانند:
اغلب هنگامی که ما زن ها احساس امنیت نمی کنیم، سعی می کنیم به طریقی با مرد زندگی مان ارتباط برقرار کنیم. قطع ارتباط یا احساس بریدگی و جدا افتادگی از مرد زندگی مان همان کابل یا کانال میان قلب های ماست که شدیداً یا موقتاً قطع شده یا آسیب دیده باشد.
چه چیزی موجب احساس صمیمیت در زن ها می شود. بسیاری از چیزهایی که موجب تولید احساس امنیت در زن می شوند .موجب تولید احساس صمیمیت در او نیز می شوند: گذران وقت و صرف زمان برای با هم بودن، اطمینان خاطر کلامی و ورود به دنیای درون و مکنونات قلبی مرد. در واقع، بسیاری ازمطالب اطلاعات ارائه شده در این کتاب، حال چه درباره راوبط جنسی، ارتباط یا موضوعات دیگر، همگی شامل روش هایی برای ارتباط و صمیمیت هرچه بیشتر مردها با همسرشان هستند. در این جا به ذکر روش هایی برای ایجاد ارتباط و صمیمیت اکتفا می کنیم.
1-ما زن ها هنگامی که مردها افکار و احساسات شان را با ما در میان می گذارند احساس صمیمیت می کنیم.
ارتباط برای زن ها بیشتر به معنای بیان افکار و احساسات است. بیشتر زن ها به طرزی سنتی پر حرف تر و خوش صحبت تر از مردها هستند. از این رو یکی از سریع ترین و مؤثرترین روش های برقراری ارتباط با یک زن کلمات و واژگان یا به عبارتی صحبت کردن و حرف زدن است.
کلمات پلی هستند میان مکنونات درونی یک مرد و قلب زنی که دوستش دارد.
کلمات آفریننده ی صمیمیت آنی هستند.
اما زن ها دوست دارند مردها در باره ی چه چیزی با آن ها حرف بزنند. البته پاسخ را از پیش می دانید:همه چیز! ما زن ها دوست داریم در باره ی کار، نگرانی ها، رؤیاها، ترس و خلاصه همه ی بالا و پایین شما بدانیم. به یاد داشته باشید، ارتباط احساسی به معنای در میان گذاشتن رازهای درونی است و صحبت کردن تنها راه فاش کردن این رازهای درون است. می دانم مردها مشکلات و موانعی را در قبال باز شدن احساس و فاش کردن رازهای درون خود به دیگران احساس می کنند.
منظور کردن نامزد/همسرتان در زندگی خود به این معناست که:
جزئیات وقایع و تجارب روزانه ی خود را با او در میان می گذارید. هنگامی که آنچه را در طول روز بر شما گذشته است با نامزد/همسرتان در میان می گذارید، در واقع به او این امکان را می دهید که با شما احساس هارمونی و هماهنگی و نزدیکی بیشتری داشته باشد.چرا که از آنچه بر شما گذشته است با خبراست. صحبت درباره ی وقایع روزانه او را در سطح عمیق تری در زندگی شما وارد می کند و احساسی قوی از ارتباط و مرتبط بودن را در او به وجود می آورد. گویی که دنیاهای جداگانه و مجزای شما حال با یکدیگر مرتبط شده اند.
او را از مشکلات و گرفتاری هایی که با آن ها رو به رو هستید، باخبر می کنید.
منطق و عقلانیت متعارف و قراردادی به اضافه ی هزاران هزار سال از شرطی شدن های اجتماعی و...به مرد چنین دیکته می کنند که زن زندگی اش را در مسائل و مشکلات خودش درگیر نکند. حال شاید به این دلیل که ضعیف یا نادان و.. جلوه نکند و عشق او را از دست ندهد. این باور هرگز حقیقت ندارد. چنانچه زنی به لحاظ روانی و احساسی سالم و طبیعی باشد پس از آن که شوهرش مشکلات و مسائل خود را با او در میان می گذارد، احساس نزدیکی بیشتری را نیز با او تجربه خواهد کرد. زیرا حال مرد او قلب خود را به روی او گشوده است. یکبار زنی گفت:
«هرگاه شوهرم می گوید از چیزی ناراحت، غمگین یا ترسیده است به مراتب او را بیشتر دوست دارم و احساس می کنم که به من اعتماد دارد. گفتن این حقیقت به من و پنهان نکردن آن یکی از صمیمانه ترین کارهایی است که او می تواند انجام دهد.»
تناسب خانوادگی
شما در بستر خانواده تان شکل میگیرید. چهارچوب هر خانواده هم با خانواده دیگر فرق میکند؛ یعنی هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتیای که دارد در فرد تأثیر متفاوتی میگذارد. تا جایی که جان واتسون- پدر روانشناسی- میگوید: پنجاه نوزاد به من بدهید و بگویید چه شخصیتهایی لازم دارید؛ دانشمند، پلیس، قاضی، دزد و... چه میخواهید؟! من مطابق سفارش شما بیست سال بعد این افراد را تحویل میدهم. در واقع او میخواهد بگوید که تربیت، نقش بسیار پررنگتری از زمینههای دیگر مثل ژنتیک دارد.
اما با وجود نقش مهمی که خانواده در شکلگیری شخصیت فرد ایفا میکند، این مسئله در ازدواج های امروزی خیلی وقت ها با فرضیه «من قرار است با خودش زندگی کنم، نه خانواده اش!» نادیده گرفته میشود. گاهی حتی دختر و پسر، همدیگر را خارج از بسته خانوادگی میبینند. مثلا در دانشگاه با هم آشنا میشوند، در حالی که نمیدانند طرف مقابلشان محصول چه خانوادهای است!
اما وقتی کسی میگوید که ما از نظر خانوادگی بههم میخوریم، آیا به طور خاص، بستر فرهنگی و شیوههای تربیتی رایج در خانواده را بررسی کرده و به این نتیجه رسیدهاست؟ گاهی دو نفر با هم ازدواج میکنند و از نظر فرهنگی و خانوادگی به هم شبیه هستند، اما شیوههای تربیتی آنها متفاوت است!
مثلا در خانواده پسر، زن جایگاه و ارزشی ندارد. مادر پسر،سی سال است که زندگی کرده ولی هیچچیز متعلق به او نیست و وظیفهای جز بچه داری و پخت و پز و رُفت و روب نداشته است. پسری که نگاهش به زن اینگونه شکل گرفته اگر با دختری ازدواج کند که در ساختار خانوادهاش مادر محور بوده و تعیین تکلیف میکرده است در زندگی به مشکل برمی خورند. پس این دو، تناسب خانوادگی ندارند هرچند از نظر سطح تحصیلات و وضعیت مالی شبیه و در یک طبقه باشند.
اعتقادات و باورها، جنس محکمی دارند و به خاطر هیچکس نمیآیند و بروند. اگردونفر که با هم ازدواج میکنند، این تناسب را ندارند، باید بدانند که اعتقادات تغییری نمیکند مگر براساس شناخت. بهعنوان مثال، دختری به حجاب اعتقاد ندارد. پسری با او ازدواج میکند و میگوید به خاطر من حجاب بگذار. ممکن است دختر بپذیرد ولی اعتقادی به آن ندارد
تناسب فرهنگی
عشقفرهنگ یعنی بایدها و نبایدهایی که تعیین تکلیف میکند. فرهنگ به ما میگوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط؟ چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید صورت گیرد؟ از آنجا که فرهنگها با هم متفاوت هستند، بایدها و نبایدهای آنها نیز فرق میکند. بهعنوان مثال، بایدها و نبایدها در فرهنگ آذریها بسیار متفاوتتر از بایدها و نبایدهای فرهنگ شمالیهاست؛ حتی گاهی نباید یکی، باید دیگری است.
انسان در فرهنگ خود به طور ناخودآگاه احاطه شده است. از صبح که بیدار میشویم این فرهنگ ماست که میگوید چطور بیدار شویم و با خانواده چگونه رفتار کنیم، چطور حرف بزنیم و چگونه غذا بخوریم و... هیچکاری نیست که به فرهنگ ارتباط نداشته باشد. بنابراین، لازم است که دختر و پسر از نظر فرهنگ اجتماعی به یکدیگر نزدیک باشند. فاصلههای فرهنگی زیاد، زندگی این دو را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
حال اگر 2 نفر همه خصوصیاتشان با هم همخوانی داشته باشد ولی تناسب فرهنگی نداشته باشند چگونه برخورد کنند؟ اینجاست که باید از فرهنگ یکدیگر آگاه شوند و آن را بپذیرند؛ این مهم است؛ نه اینکه آن را مسخره کرده و بگویند چه بیخود! اگر این آگاهی و پذیرش باشد، به گونهای همفرهنگ میشوند.
تناسب اعتقادی
اعتقادات و باورها، جنس محکمی دارند و به خاطر هیچکس نمیآیند و بروند. اگردونفر که با هم ازدواج میکنند، این تناسب را ندارند، باید بدانند که اعتقادات تغییری نمیکند مگر براساس شناخت. بهعنوان مثال، دختری به حجاب اعتقاد ندارد. پسری با او ازدواج میکند و میگوید به خاطر من حجاب بگذار. ممکن است دختر بپذیرد ولی اعتقادی به آن ندارد.
طبقه اقتصادی- اجتماعی به انسانها یک نگرش، رفتار و بینش به زندگی میدهد. بنابراین وقتی دونفر از دوطبقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت ازدواج کنند، از نظر نوع نگاه به زندگی خیلی با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگی خیلی متفاوت است؛ به همین دلیل دچار مشکلات بسیار میشوند
تناسب اقتصادی- اجتماعی
تناسب اقتصادیطبقه اقتصادی- اجتماعی، یک نوع نگرش به زندگی ایجاد میکند. وقتی دونفر از لحاظ طبقه اقتصادی- اجتماعی با هم فاصله زیادی دارند، نگرش به زندگی و رفتارشان با هم متفاوت است.
طبقه اقتصادی- اجتماعی به انسانها یک نگرش، رفتار و بینش به زندگی میدهد. بنابراین وقتی دونفر از دوطبقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت ازدواج کنند، از نظر نوع نگاه به زندگی خیلی با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگی خیلی متفاوت است؛ به همین دلیل دچار مشکلات بسیار میشوند.
تناسب شخصیتی
هر انسانی شخصیت ویژه خود را دارد. اگر دو نفر که ازدواج میکنند، تفاوتهای شخصیتی زیادی داشته باشند در رابطه خود دچار مشکلات زیادی میشوند. فرض کنید فردی از نظر شخصیتی برونگراست و راحت ابراز احساسات و عواطف میکند و بیشتر دوست دارد در جمع باشد؛ این فرد با کسی ازدواج میکند که انسانی درونگراست و ابراز احساسات برایش سخت است، حضور در جمع برایش خوشایند نیست و ارتباط برقرار کردن با افراد برایش دشوار است.
این دو در طولانیمدت دچار مشکل میشوند؛با هم هستند ولی احساس تنهایی میکنند. جالب اینجاست که در ابتدا به خاطر خصوصیات متضادی که دارند، خیلی جذب همدیگر میشوند ولی به تدریج از هم فاصله میگیرند چون با هم تناسب ندارند و نمیتوانند نیازهای همدیگر را برآورده کنند.
تناسب تحصیلی
این تناسب هم نقش مؤثری دارد. اما چون تحصیلات اکتسابی است (یعنی اگر امروز نیست فردا میتواند باشد)، جزء مسائلی است که میگوییم اگر همه شرایط را دارند و بالقوه میتوانند ادامه تحصیل دهند، در این ازدواج مشکلی پیش نمیآید.
اگر دختر فوقلیسانس و پسر لیسانس است، اشکالی ندارد ولی اصولا بهتر است که هر دو همسطح باشند. گاهی دو نفر از مقطع لیسانس با هم آشنا میشوند و ازدواج میکنند. پسر دکترا میگیرد ولی دختر در همان مقطع مانده است. کمکم از هم فاصله میگیرند و فضای فکری آنها بسیار متفاوت میشود. این تغییر در جایگاه ها می تواند زنگ خطری برای زندگی آنها باشد!
رضایت والدین
این جا دیگر بحثی از تناسب های شما و همسرتان نیست و ماجرا مربوط به تناسب عروس و داماد با خانواده ها می شود! از آنجا که عدم رضایت والدین تا سالهای بسیار طولانی و حتی تا آخر زندگی تأثیر خود را دارد، خوب است که دو نفری که میخواهند ازدواج کنند، حتما خانوادههایشان راضی باشند و اگر نیستند باید آنها را متقاعد کرد.
در این مقاله قصد داریم ، 5 راهکار موثر برای جلوگیری از خستگی و افزایش بازده کاری را بیان کنیم.
یک تکه کوچک شکلات بخورید
شکلات نه تنها باعث تقویت حس و حال ما می شود بلکه تحقیقات نشان داده است که خوردن آن کمک می کند بدن اندورفین تولید کند که انرژی را بالا می برد. وقتی کم مانده پشت میز کار خوابتان ببرد، یک تکه کوچک شکلات تیره بیندازید دهانتان و تغییر را احساس کنید.
دو لیوان آب خنک بنوشید
منظورمان از آن لیوان های خیلی بزرگ نیست—دو فنجان آب هم کافی است. یکی از دلایل اصلی خستگی کم آب شدن بدن است (خیلی وقت ها متوجه نمی شوید که بدنتان کم آب شده، فقط احساس خستگی می کنید). یکی از معلم های دبیرستانم ما را مجبور می کرد که بعد از ناهار سر کلاس حساب دیفرانسیل دو لیوان آب بخوریم و قسم می خورم که باعث می شد تا آخر کلاس کاملاً هوشیار باشیم و به هیچ وجه خسته نشویم.
نقاشی بکشید
اگر مدام خمیازه می کشید و نمی توانید روی کنفرانسی که در آن شرکت کرده اید تمرکز کنید، یک تکه کاغذ و خودکار از کیفتان بیرون بکشید و روی آن شروع به نقاشی کردن کنید: قلب، تک شاخ، رنگین کمان و ...هرچیز مسخره ای که به ذهنتان می رسد. چند وقت پیش با متخصصی مصاحبه کردم که گفت اینکار کمک می کند مغز بتواند بهتر تمرکز کند. خیلی جالب است، نه؟ و وقتی بتوانید روی کاری که می کنید تمرکز کنید، کمتر خمیازه خواهید کشید و فکر چرت زدن دیگر به سرتان نمی زند.
چیزی حاوی ویتامین C بخورید
یک پرتقال را از وسط نصف کنید یا در کافه شرکت یک لیموناد سفارش دهید. مهم این است که کمی ویتامین C به بدتان برسانید. تحقیقات نشان می دهد که ویتامین C موجب سرزندگی می شود . علائم سندرم خستگی را کاهش می دهد.
خودتان را بکشید
طبق علم پزشکی چینی، کمی خم شدن و کشیدن خودتان به سمت جلو ذخیره باقیمانده انرژی که بین کلیه هایتان مانده را فعال می کند.
خوش هیکل شدن در طولانی مدت هیچ رمز و راز خاصی ندارد:
ورزش منظم و تغذیه سالم. همه ما این را میدانیم. اکثر مردم به اشتباه تصور میکنند که استفاده از این روشها سالها طول میکشد تا نتیجه دهد و مجبور خواهید بود که زمان زیادی از اوقات فراغت خودتان را به ورزش کردن اختصاص دهید.
این بههیچ وجه درست نیست.
نه، هیچ قرص جادویی وجود ندارد که بخورید و لاغر شوید، عضلههای زیبا بسازید و خودبهخود مانکن شوید. البته تبلیغات تلویزیونی معمولاً در تلاش هستند که خلاف این را به شما نشان دهند اما گول نخورید آنها فقط میخواهند محصولاتشان را به شما بفروشند.
اگر میخواهید سریع لاغر شوید، نکاتی که در این مقاله آوردهایم را رعایت کنید تا ببینید که چطور در مدت زمان بسیار کوتاهی میتوانید نتایج شگفتانگیزی ببینید.
زیاد آب بنوشید
آب به طرق مختلف کمک میکند وزنتان را پایبن بیاورید. احتمالاً این تنها و مهمترین تغییری است که میتوانید در زندگیتان ایجاد کنید که هم به کنترل وزنتان کمک کند و سلامتتان را ارتقاء دهد. اول اینکه آب بعنوان نوعی سرکوبگر اشتها عمل میکند. شما باید فقط وقتی واقعاً گرسنهتان است غذا بخورید و نوشیدن آب کمک میکند این زمانهای گرسنه بودن را کمتر کنید.
یکی دیگر از فواید نوشیدن آب خنک این است که بدنتان باید با گرم کردن خود و رساندن آن به دمای طبیعی انرژی مصرف کند. پس میتوانید خیلی راحت با نوشیدن آب خنک کالری بسوزانید.
و آخر اینکه، نوشیدن آب به کلیههایتان کمک میکند مواد زائد و چربیهای اضافه را از بدنتان بیرون کند. اگر به اندازه کافی آب ننوشید، کبدتان در متابولیسم چربی تنبلتر میشود.
در وعدههای بیشتر غذا بخورید
از وقتی به دنیا آمدهایم به ما گفته اند که باید سر سه وعده مشخص در روز غذا بخوریم. متاسفانه، این توصیه مادران در سراسر جهان چندان با عملکرد بدن ما مطابقت ندارد.
خوردن پنج تا هفت وعده سبکتر غذا در طول روز به جای سه وعده سنگین، کمک میکند تا بدن همان میزان انرژی که لازم دارد را دریافت کند. طبیعتاً وقتی سه وعده حجیم غذا بخوریم، بدن مجبور میشود سوخت اضافه را ذخیره کند چون نمیتواند همه آن را در یک زمان بسوزاند. همین مسئله چاق شدن شکم و پهلوها، رانها و سایر قسمتهای بدن میشود. در آنچه برای خوردن انتخاب میکنید حساس باشید و آن را در وعدههای بیشتر میل کنید.
مصرف نمک را قطع کنید
نمک یکی از جدیترین دشمنان کسانی است که میخواهند وزنشان را پایین بیاورند چون بدن را مجبور میکند آبی را نگه دارد که به طور طبیعی دفع میگردد. درنتیجه این حفظ آب، بدن دیگر آنطور که باید مایعات را فیلتر نکرده و موجب میشود که آب کمتری بنوشیم و مشکلاتی که در نکته اول ذکر کردیم اتفاق بیفتد. وجود نمک اضافی در بدن، سیستم تصفیه داخلی بدن را مختل میکند که درنتیجه آن متابولیسم پایین میآید.
برای کاهش مصرف نمک به طور جدی، فقط نپاشیدن آن بر روی غذا کافی نیست. باید برچسب موادغذایی که خرید میکنید را هم مطالعه کنید تا از میزان سدیم، چربی و قند آن آگاه شوید. سعی کنید تا میتوانید موادغذایی خریداری کنید که کمتر از این سه مواد در خود داشته باشند.
بهطور منظم ورزش کنید
مطمئناً از اول مقاله میدانستید که یکی از نکات مربوط به این موضوع خواهد بود، درست است؟ نکته کلیدی در ورزش این است که ضربات قلبتان را بالا ببرید تا قلبتان تندتر بتپد. اینکار سرعت سوختن چربیها در بدن را بالا میبرد. پس هر ورزشی که شما را به این هدف برساند ورزشی خوب محسوب میشود.
نکاتی که در این زمینه مطرح میشود این است که، 1) کاری را انتخاب کنید که از انجام آن لذت میبرید تا اینکار را برایتان انجام دهد، یا 2) راهی پیدا کنید که از آن کار لذت ببرید. خیلیها ماشینهای گران قیمت میخرند به این امید که قیمت بالای آن باعث شود که سوارش شوند. اما اشتباه میکنند.
یک ورزش بسیار خوب بالا و پایین رفتن از پلههاست. اگر در خانهتان پله دارید، دیگر هیچ غصهای نداشته باشید. خیلیها دوست دارند موقع انجام این فعالیتها به موسیقی گوش دهند و این ورزش بسیار خوب است چون یک نیمه سخت (بالا رفتن) و یک نیمه آن آسان (پایین آمدن) است.
در کنار پله نوردی میتوانید انواع و اقسام فعالیتهای سادهای را در اینترنت پیدا کنید که میتوانید در خانه خودتان هم انجام دهید. سعی کنید حداقل روزی 10 تا 20 دقیقه را به چنین فعالیتهایی اختصاص دهید. باید آن را جزئی از برنامه روزانه خودتان درآورید. حداقل برای یک ماه به خودتان اجازه ندهید که آن را پشت گوش بیندازید و بعد از یک ماه خواهید دید که یکی از عادتهای زندگیتان شده است.
برای این کار دو روش توصیه می شود:
الف) با مخلوط كردن جوش شیرین و مایع ظرفشویی، خمیری تهیه كنید. طلا یا جواهر را به خمیر آغشته كنید و بعد از چند دقیقه با آب بشویید.
ب) طلاها را در محلولی از آب و مایع ظرفشویی، یا آب و پودر لباسشویی و کمی وایتکس قرار دهید. محلول را به همراه طلای داخل آن روی اجاق گاز جوش آورید. به این ترتیب، جرمی كه در لابهلای طلا وجود دارد به راحتی خارج می شود. توجه داشته باشید كه این روش برای شست و شوی جواهر مناسب نیست. پس از خارج كردن طلاها، آنها را بررسی و با یك مسواك كوچك تمیز كنید. سپس با آب بشویید و روی حوله ای قرار دهید. برای خشك كردن سریع می توانید از سشوار كمك بگیرید.
تمیزكردن جواهرات بدل
برای تمیز كردن جواهرات به اصطلاح اتمی، از جوش شیرین استفاده كنید. به این صورت كه مقداری جوش شیرین روی سطح نمناك برس مسواك بریزید و آن را به آرامی روی این جواهرات بمالید تا براق شوند.
نگهداری از طلا و جواهر
برای نگهداری صحیح از طلا و جواهر آنها را در جعبه های خود قرار دهید. همچنین می توانید دفترچه ای پارچه ای درست كنید و طلاها را با سنجاق قفلی در آن وصل كنید؛ به گونه ای كه سطح آنها به هم ساییده نشود، زیرا در اثر سایش از وزن آنها كاسته می شود. دفترچه را در مكانی امن قرار دهید.
براق كردن طلا و جواهر
برای براق كردن طلا و جواهر دو روش پیشنهاد می شود:
الف) مقداری خاكاره نرم یا خاكستر چوب تهیه كنید و زیورآلات را درون آن فرو ببرید. سپس به وسیله خاك اره یا خاكستر چوب، سطح آنها را مالش دهید. پس از پاك كردن طلا و جواهر از خردههای چوب یا خاكستر، شفافیت و برق چشمگیری را مشاهده خواهید كرد.
1. خانه را خیلی گرم نكنید:
ایدهآلترین درجه هوا برای خانه در فصل زمستان 19 درجه سانتیگراد است. هر چه خانه را گرمتر كنید میزان ذرات معلق در هوا شامل گردوغبار، ویروسها و... بیشتر میشود.
برخی از مادرها عادت دارند خانه را در زمستان حسابی گرم میكنند و در عین حال فرزندشان را هم خوب میپوشانند. به این ترتیب وقتی كودك از خانه خارج میشود، خیلی سریع سرما میخورد.
بهتر است درجه حرارت خانه را روی 19 ثابت نگه دارید و در ضمن هر روز به مدت 20 دقیقه یكی از پنجرهها را باز كنید تا هوای خانه عوض شود. بهتر است بدانیم گردش در هوای پاكیزه حتی در زمستان برای سلامت خوب است و استفاده از آفتاب به ساخت ویتامین D در بدن كمك میكند. اگر هوا سرد است لباس گرم تن فرزندتان كنید و هر ازچندگاهی به گردش بیرون از خانه بروید.
2-بچهها را خسته نكنید:
سعی نكنید تمام ساعات روز كودكتان را پر كنید. گاهی پنجشنبه و جمعه بچهها به قدری پر از تفریح و سرگرمی است كه آنها حتی وقت استراحت پیدا نمیكنند. این كار باعث خسته شدنشان میشود و آن دسته كه دچار بیخوابی میشوند خیلی راحت بیمار خواهند شد. برای اینكه كودكان سالم و سرحال باشند باید به اندازه كافی یعنی به طور میانگین 11 تا 12 ساعت در سن 3 تا 5 سالگی در شب بخوابند.
پس بیجهت وقت آنها را با كلاسهای آموزشی تفریحی پر نكنید. بهتر است بدانید برخی كودكان در مقایسه با سایرین كمتر میخوابند. اگر این طور است آنها را مجبور نكنید ساعت 30/20 به رختخواب بروند. برای این بچهها ساعت 10 مناسبتر است. صبحها باید كودك را سر ساعت معینی بیدار كرد تا ساعت یبولوژیك او تنظیم شود.
3- پیشگیری بهتر از درمان است :
سعی كنید سیستم ایمنی كودكان را تقویت كنید و با مصرف بیشتر مركبات در پاییز و زمستان از بیمار شدن آنها جلوگیری كنید اما اگر فرزندتان بیمار شد سعی كنید با مشورت پزشك به جای داروهای شیمیایی از گیاهان دارویی برای بهبود او كمك بگیرید. برخی از والدین وقتی پزشك برای فرزندشان آنتیبیوتیك تجویز میكند آن را مصرف نمیكنند زیرا فكر میكنند آنتیبیوتیك فرزندشان را ضعیف میكند. در واقع این بیماری است كه بدن كودك را ضعیف میكند نه آنتیبیوتیك.
البته به شرایطی كه درست تجویز شود. آنتیبیوتیك درمانگر بیماریهای باكتریایی است نه ویروسی و اگر در شرایطی كه مولد بیماری ویروس است مصرف آنتیبیوتیك بیتاثیر خواهد بود.بهتر است بدانید وقتی كودك شما خوب نمیخوابد، اشتها ندارد و كسل است بهتر است به پزشك مراجعه كنید زیرا اینها میتواند نشانه ابتلای فرزند شما به سرماخوردگی باشد.
4- مهدكودك باعث ضعف سیستم ایمنی نمیشود:
اگر فرزند شما در سلامت كامل است و هنگام تولد وزنی طبیعی داشته هیچ دلیلی ندارد كه او را به مهد نفرستید چون سیستم ایمنی او ضعیف میشود. كاملا برعكس مهدكودك مكان خوبی برای برقراری ارتباط با سایر كودكان و تبادل اطلاعات است.
درست است كه كودكانی كه به مهدكودك میروند بیشتر بیمار میشوند اما كودكانی كه به مهد نرفتهاند در مدرسه بیمار خواهند شد. به عبارت سادهتر هر چه فرزندتان را از میكروبها دورتر نگه دارید، سیستم ایمنی ضعیفتر میشود. بهتر است بدانید كودكانی كه به مهدكودك میروند در دوران تحصیل پیشرفت بهتری دارند. دلیل آن هم این است كه تمامی بیماریهای عفونی را قبلا در مهد گرفتهاند و در نتیجه در دوران مدرسه به دلیل بیماری غایب نمیشوند و از درست عقب نمیمانند.
5 -سرخود مكمل ندهید :
دادن مكمل حتی مكملهای مخصوص كودكان وقتی فرزند شما سالم است، بیمورد است. در برخی موارد حتی مكمل دادن سرخود میتواند بیماری را مخفی نگه دارد و سبب حادتر شدن مشكل شود. بهتر است بدانید اگر فرزند شما خسته و بیرمق است، شاید مشكل كمبود ویتامین نباشد. به جای تجویزهای خودسرانه به متخصص كودكان مراجعه كنید و اجازه بدهید پزشك مشكل را حل كند.