آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

راه های تشخیص نشانه های عشق حقیقی

 در رمان نویسی، نشانه های عشق واقعی به سمت ملودرام گرایش دارد. تپش قلب، بی خوابی، بی اشتهایی، به حرکت درآمدن پرده ها و آتش بازی. اما اگر چنین چیزهایی را حس کردید، آنقدر که اسیر هوس شده اید، عاشق نشده اید. اگر هوس را کنار بگذاریم، نشانه هایی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم، نشانه های انکارناپذیر از عشق حقیقی - و سلامت احساسی - هستند.


به راحتی علت اینکه نمی خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید را توضیح می دهید
باوجود اینهمه بیماری های مختلف دیگر هر روز با یکی بودن به اندازه گذشته جذابیت ندارد. مسئله تمایل به تک پر بودن نیست مسئله حرف زدن درمورد آن است. تعداد زیادی از زن ها و مردها تک همسری هستند و احساس می کنند که تمایلشان برای چشم پوشی از بقیه به همسرشان قدرت بیشتری می دهد. اما وقتی دوست داشته باشید که این حس و تمایل خودتان را توضیح دهید نه تنها عاشق هستید بلکه فردی منطقی و فهمیده نیز به نظر خواهید رسید.

دفترچه خاطرات گذشته تان را دفن می کنید.
“من دفترچه خاطراتم را دفن کرده ام!” این جمله نه تنها تک پر بودن فرد بلکه برنامه داشتن برای آن را نشان می دهد مخصوصاً وقتی می گویید که هیچکس از آشنایانتان به پای معشوق فعلیتان نمی رسد. تمایل شما برای خلاص شدن از آن، نشان از این واقعیت دارد. همچنین نشانه این است که دیگر هیچ تمایلی برای دیدن عشق های قبلیتان ندارید و این یعنی در این رابطه دیگر میلی به برگشت وجود ندارد و فقط می خواهید به جلو بروید.

شاید با خودتان فکر کنید که منصفانه نیست که دفترچه خاطرات را در شومینه بیندازید و بسوزانید، به همین دلیل اطلاعاتتان را روی لپ تاپ شخصیتان که دست هیچکس به آن نمی رسد ذخیره می کنید. تعهد، تعهد است. اگر تظاهر کنید که دفترچه خاطراتتان را دور ریخته اید یعنی تظاهر به متعهد بودن می کنید. پس بزرگ شوید: اگر به اندازه کافی بزرگ شده اید که کسی که دوستش دارید شما را جدی بگیرد، پس یعنی به اندازه کافی هم بزرگ شده اید که خودتان خودتان را جدی بگیرید. در روابط متعهد دیگر جایی برای دوز و کلک نیست.

جایی می روید که از آن متنفر هستید.
اینکه دلتان بخواهد که با عشقتان جایی بروید که به شدت از آنجا متنفر هستید و اصلاً هم به خاطر آن ناراحت نشوید یکی از نشانه های خوب عاشق شدن است.

وقتی تازه شروع به قرار گذاشتن کرده بودید وسوسه می شدید که این رابطه را بر هم بزنید. در مرحله بعدی رابطه برای خودتان می ایستید و کارهایی که دوست ندارید را به هیچ وجه انجام نمی دهید. این فرایند کاملاً لازم است چون اگر قرار است یک عشق واقعی وجود داشته باشد باید بر مبنای اینکه خود واقعیتان کیست بنا شود نه کسی که طرفتان دوست دارد باشید. اما وقتی در آخر به عشق می رسید نیاز به اثبات مداوم خودتان با تاثیرات معشوقتان نرم تر می شود و این حس بخشش به خاطر عشقتان سخاوتتان را جبران می کند.

لازم نیست خوب حواستان به همه چیز باشد تا همه چیز ۵۰-۵۰ باشد. اما وقتی حس کنید که عدالت و مساوات و احترام بینتان وجود دارد آنوقت برای انجام کاری که از آن متنفرید اما طرفتان به آن علاقه دارد تمایل بیشتری پیدا می کنید. به عبارت دیگر، آن فرد از آن کار یا اتفاق مهمتر می شود.

اگر ولخرج باشید صرفه جوتر و اگر خسیس باشید دست و دلبازتر می شوید
مسئله پول نیست بلکه میل به امتحان کردن اعتقادات اصلی  به خاطر ارزش گذاشتن به فردی دیگر و دیدگاه و نظرات اوست. هر رابطه خوبی ما را تغییر می دهد. اگر با عشقتان بودن باعث می شود یک بخش اصلی از خودتان را تغییر دهید فقط نشانه عشق نیست، بلکه نشاندهنده احترام و میل به یادگرفتن از همدیگر است. این یعنی رابطه تان اینقدر امن هست که بخواهید در آن دست به امتحان کردن کاری جدید بزنید.

ریا و دورویی را فراموش کنید. باید اینقدر جرات، قدرت و انرژی داشته باشید تا سیستم اعتقادی خودتان را چه سیاست، سقط جنین، غذای چینی، مسافرت، بچه دار شدن، باغبانی، پول یا هر عقیده دیگری به چالش بکشید.

هیچ کاری نکردن اما با هم بودن فوق العاده به نظر می رسد
در مراحل اول رابطه عطش عمیقی برای شناختن همدیگر وجود دارد اما این دوران کمی ترسناک هم به نظر می رسد چون ممکن است طرف مقابل کسی نباشد که شما فکر می کردید یا بدتر از آن، شما آن کسی نباشید که طرف مقابلتان می خواسته است. بااینکه در ابتدای رابطه هیچ چیز قطعی نیست اما شما فکر می کنید که اینطور است به همین خاطر دوست دارید همیشه با هم باشید و کاری انجام دهید، چه در ملاء عام چه محرمانه.

وقتی حس کنید که هیچ کاری نکردن اما با هم بودن هم می تواند لذت بخش باشد یعنی عاشق شده اید چون مراحل قبلی که مرحله ترس، رابطه جنسی و پز دادن است را پشت سر گذاشته اید. حالا رابطه فقط به شما دو نفر منحصر می شود نه آدم ها یا کارهای دیگر. درواقع بااینکه در زندگی طبیعی همدیگر وارد شده اید اما با هم بودن برایتان فوق العاده ترین چیزی است که می توانید فکر انجامش را بکنید.

حاضرید خودتان بودن را به خطر بیندازید
خودتان بودن مهمترین مسئله ممکن است. بقیه مواردی که در این مقاله ذکر کردیم همه مستلزم این است که خودتان باشید اما وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید دوست دارید بداند که شما که هستید و شما را برای آنچه که هستید دوست بدارد نه آنچه که تظاهر می کنید هستید. وقتی در یک رابطه عاشقانه واقعی باشید می توانید صادق و رک و راست باشید و از فرصت ها استفاده کنید.

بخش نیرنگ آمیز عاشق بودن این است که می تواند شما را ترغیب کند خودتان باشید. شما دوست دارید کسی که قرار است شریک زندگیتان شود همیشه خوشحال و خوشبخت باشد و تنها راه آن این است که خودِ واقعیتان باشید. مطمئناً الان که او را اینقدر دوست دارید دلتان نمی خواهد با دروغ با او زندگی کنید اما باید مراقب باشید که به چه اعتراف می کنید. یادتان باشد که بین صداقت و دورویی سکوت است. اگر اینقدر بزرگ شده اید که عاشق شوید، پس اینقدر عاشق شده اید که بفهمید بعضی وقت ها باید ساکت باشید.


[ چهارشنبه 4 خرداد 1390  ] [ 12:58 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

10 نکته مهم برای پیدا کردن عشق در زندگی

 امسال مردی را به‌ سمت خودتان جذب کنید که بخاطر خودتان دوستتان دارد و رابطه‌ای مطمئن و صمیمی بسازید که همیشه آرزویش را داشته اید.


1. دریچه‌های قلبتان را باز کنید و شگفت‌زده شوید. اگر این مقاله را می‌خوانید یعنی درهای قلبتان را برای دریافت یک عشق جدید باز کرده‌اید. درست است؟ اما اینکه واقعاً دریچه‌های قلبتان را به روی عشق باز کنید یعنی حتی بااینکه دنبال آن فرد استثنایی برای خودتان هستید، عشق را از هر جایی که بیاید می‌پذیرید. مرد زندگیتان باید به طریقی که اصلاً انتظارش را ندارید از راه برسد و شکلی باشد که هیچوقت تصورش را نمی‌کردید. تنها راه پیدا کردن آن فرد این است که افراد گوناگونی را زیر نظر داشته باشید.

2. تازمانیکه متعهد نشده‌اید، خیلی امیدوار نباشید. مردی استثنایی را ملاقات کرده‌اید که اوقات بسیار زیادی را با او می‌گذرانید. به نظرتان می‌رسد که باید فقط روی او تمرکز کنید؟ نه، به هیچ‌وجه. راه انتخاب‌های دیگر را باز بگذارید مگراینکه او از شما بخواهد که به او متعهد شوید. مسئله پیچاندن او نیست، مسئله این است که حس خودتان بودن را حفظ کنید به ‌جای‌ اینکه یک مرد را مرکز زندگیتان کنید. همچنین باعث می‌شود خیلی نیازمند آن فرد به‌ نظر نرسید و طوری به نظر او خواهد آمد که درخواست او بوده که به هم متعهد شوید.

3. زبان بدنتان را نرم‌تر کنید. دفعه بعدی که با مردی قرار می‌گذارید و بیرون می‌روید، لحظه‌ای صبر کنید و ببینید بدنتان چه می‌کند. این احتمال وجود دارد که اعصابتان باعث می‌شود شانه‌هایتان را سفت کنید یا دست‌هایتان را به هم قلاب کنید. ما زن‌ها اینقدر اسیر خودمان می‌شویم که فراموش می‌کنیم زنانگی که مردها اینقدر عاشقش هستند را نشان دهیم. پس به جای این، دست‌هایتان را آرام کنید، شانه‌هایتان را بیندازید و وقتی در حضور او هستید، پشتتان را صاف نگه دارید. بعد ببینید که چطور نرم نرمک به شما و دلتان نزدیک می‌شود.

4. خیلی به جلو نگاه نکنید. در آخرین قرار ملاقاتتان به چه فکر می‌کردید؟ اگر شما هم مثل اکثر زن‌ها باشید، احتمالاً می‌بینید که خیلی وقت‌ها این افکار ذهنتان را مشغول می‌کند: آیا دوستم دارد؟ آیا شوهر خوبی برایم می‌شود؟ آیا دوست دارد رابطه با من را ادامه دهد؟ تمرکز بر آینده و ای کاش‌ها نه تنها باعث می‌شود نتوانید از لحظاتتان لذت ببرید و کشف کنید که آن مرد واقعاً کیست، بلکه باعث می‌شود نتوانید هیچوقت با بخشی از او که بیشترین اهمیت را دارد یعنی دلش، ارتباط برقرار کنید. 

5. بدون‌اینکه او را مسئول بدانید احساساتتان را با او درمیان بگذارید. باز دیر کرده است. حرف از رابطه قبلی اش به میان می‌کشد. یادش رفته است زنگ بزند. اینها همه داستان‌هایی است که بیشتر وقت‌ها پیش می‌آید--حتی بعد ازاینکه با هم ازدواج کنید. بیشتر زن‌ها فکر می‌کنند حرف زدن درمورد این چیزها فقط مرد را دورتر می‌کند اما رمز موفقیت این است که با بیان احساساتتان به طریقی واضح بدون متهم کردن او، به سمت خودتان بکشانیدش: "وقتی درمورد زن‌های دیگر حرف می‌زنی واقعاً حس بدی پیدا می‌کنم. دوست ندارم رمز و رازی بینمان به‌وجود بیاید. نظر تو چیست؟" 

6. دست از تظاهر به آنچه که نیستید بردارید. چندبار تابحال شده وقتی با مردی هستید، خودِ واقعیتان را پنهان کنید؟ تصور می‌کنید اگر چیزهای عجیب درمورد خودتان را برملا کنید، او را بترساند یا اگر با نظر او مخالفت کنید، او را از خودتان دور کنید. اما هیچ چیز بهتر از حقیقت نیست. البته منظورمان این نیست که در همان جلسه اول همه چیز را بیرون بریزید. منظور این است که نیازی نیست آدم کاملی باشید تا بتوانید کسی را عاشق خودتان کنید. پس دست از خودسانسوری بردارید و اجازه بدهید شما را به‌خاطر آنچه که هستید دوست بدارد.

7. برای دریافت کردن کانال را عوض کنید. ممکن است تصور کنید که برای‌ اینکه به مردی نشان دهید که موردی خوب و عالی هستید، باید برایش شام درست کنید، کارهایی برایش انجام دهید یا رابطه را جلو ببرید. اما واقعیت این است که مردها عاشق این می‌شوند که چقدر خودشان برای شما مایه بگذارند، نه برعکسش. یک مرد خوب دوست دارد که خوشحالتان کند و کارهای خوب برایتان انجام دهد. پس اجازه اینکار را به او بدهید!

8. همیشه خودتان را اول بگذارید. برای خانم‌ها طبیعی است که دیگران را به خودشان مقدم بدانند اما اگر می‌خواهید عشق را در مردی شعله‌ور کنید، اینکه نیازهای او را بر خودتان پیش بدانید کاملاً خلاف آنرا انجام می‌دهد. درست است که در هر رابطه‌ای باید دادن و گرفتن به یک اندازه وجود داشته باشد اما با این ‌وجود لازم است که هوای خودتان را داشته باشید. وقتی مردی ببیند که با خودتان با مهربانی و احترام رفتار می‌کنید، زنی را با عزت نفس و اعتماد به نفسی سالم خواهد دید که هر دو ی آنها برای شاد کردن او بسیار جذاب هستند.

9. به طرفتان فرصت بدهید. آیا زیادی قد کوتاه است؟ سنگین وزن است؟ خیلی سنش پایین است؟ خیلی جدی است؟ یا به‌ اندازه کافی جدی نیست؟ خیلی زن‌ ها بودند که اوایل آشنایی شوهرانشان اصلاً برایشان قابل تحمل نبودند و الان حتی نمی‌توانند یک روز را بدون آنها سپری کنند.
وقتی مردی وارد زندگیتان شد، آن را یک فرصت بدانید و حداقل تا 3 جلسه ملاقات به او فرصت دهید، مگر اینکه حسابی با دیدنش توی ذوقتان خورده باشد و اصلاً نتوانید با او بودن را تصور کنید. شاید آن مرد مرد ایدآل شما نباشد اما اگر بیشتر به او نزدیک شوید می‌توانید چیزهای بیشتری درموردش کشف کنید.

10. یادتان باشد، حرف نادرست را نباید به مرد درست بزنید. اگر حرفی که می‌زنید از ته دلتان باشد، مردی که قرار است عاشقتان شود نخواهد ترسید. او تلاش خواهد کرد مشکلات را از میان بردارد و اینکار باعث می‌شود به هم نزدیک‌تر شوید. البته، باید بگذارید او هم به همین اندازه احساس امنیت کند و حرفهایش را با شما درمیان بگذارد. وقتی پایه‌ای محکم از پذیرش و اطمینان متقابل برای رابطه‌تان ساختید، دیگر عشق منتظر نخواهد ماند و شعله‌ور خواهد شد.

تغییر عادت‌هایتان نیازمند زمان و تمرین است. مطمئنم اگر اینطور شود عشقی که همیشه آرزویش را داشتید در زندگیتان پدیدار می‌شود.


[ چهارشنبه 4 خرداد 1390  ] [ 12:57 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

روشی عالی برای سوزاندن چربی ها !

 اگر از رفتن به سالن ورزشی، دویدن، یا تجهیزات ورزش خانگی خسته شده ‌اید، طناب زدن ورزش کم هزینه ای است که می توان آن را در یک فضای کوچک اجرا کرد.

در طناب زدن دستگاه گردش خون و تنفس از راه فعالیت هوازی تقویت می شوند و آمادگی لازم را برای انجام فعالیت های روزانه به دست می آورید. کسی که فعالیت خود را بر طناب زدن استوار کند، عضلات بزرگ و مهم بدن را درگیر می کند و این خود عملی اساسی در جهت تقویت عضلات بدن است.

هنگام طناب زدن، ضربان قلب افزایش می یابد به گونه ای که می توان ضربان را به 160 تا 180 ضربه در دقیقه رساند. میزان اکسیژن مصرفی نیز 60 تا 80 درصد، حداکثر اکسیژن مصرفی و یا بیشتر مشاهده شده است.

بپرید و انرژی بسوزانید
طناب زدن، یک راه بسیار عالی برای سوزاندن چربی های اضافه بدن است. طبق برآورد موسسات ملی سلامت آمریکا، هر ساعت طناب زدن، حدود 570 کیلوکالری انرژی می سوزاند.

این ورزش مفرح از تنوع بسیاری در تکنیک ‌های ورزشی برخوردار بوده و حتی دارای فدراسیون جهانی است. جالب است بدانید که هر دقیقه طناب ‌بازی در یک فرد به‌ طور متوسط باعث مصرف حدود 10 تا 12 کیلوکالری انرژی می ‌شود.

این انرژی معادل انرژی مصرفی در ورزش دو با سرعت حدود 10 کیلومتر در ساعت است که سرعت بالایی به حساب می‌ آید.

البته لازم به ذکر است که بهترین راه لاغری محدود کردن مواد غذایی دریافتی بوده و ورزش تنها به‌ عنوان مکمل در کنار رژیم غذایی توصیه می ‌شود.

این ورزش باعث افزایش ظرفیت قلبی تنفسی شده و به دلیل فشاری که بر استخوان‌ های اندام تحتانی وارد می ‌کند، خاصیت ضد پوکی استخوان دارد و موجب تقویت عضلات و تاندون‌ ها می‌ شود.

بسیاری از افرادی که دچار مشکلات طبی ناشی از بی ‌تحرکی هستند، می ‌توانند ناراحتی خود را به کمک طناب زدن درمان یا از بروز آن پیشگیری کنند. طناب زدن برای افراد سالم ضرری نداشته اما توصیه می‌ شود کسانی که مشکل ارتوپدی اندام تحتانی دارند، خانم‌ های باردار و دارندگان پروتزهای پزشکی مختلف که امکان جابه‌ جایی‌ شان وجود دارد، بدون مشورت پزشک معالج‌ شان طناب‌ بازی نکنند.

درضمن، تصور این که طناب زدن باعث شل شدن اندام‌ هایی مانند سینه می ‌شود درست نیست اما پوشیدن تاپ ‌های چسبان می‌ تواند تاثیرات احتمالی تروماهای وارده را در خانم‌ ها کمتر کند.

هر کس متناسب با توانایی هوازی ‌اش می ‌تواند برای خود برنامه‌ ای را در نظر بگیرد اما در غیر ورزشکاران 5 دقیقه پیاده‌ روی و 1 دقیقه طناب زدن به دنبال آن مناسب است و فرد می ‌تواند این مجموعه (5 دقیقه پیاده ‌روی و 1 دقیقه طناب زدن) را به هر تعداد که می ‌تواند تکرار کند. اصولا این ورزش را می ‌توان یک روز در میان انجام داد و رعایت تعادل در شدت، مدت و دفعه‌ های ورزش متناسب با وضع آمادگی جسمانی فرد ضروری است.

جنس طناب مناسب
اولین کاری که باید بکنید، انتخاب یک طناب پرش است که برای شما راحت باشد. طناب ممکن است، جنس های مختلفی مانند پلاستیک، نایلون یا الیاف پشمی داشته باشد که طناب های پلاستیکی سریع تر هستند و ورزشکاران حرفه ای مانند بوکسورها از آن ها استفاده می کنند ولی برای شما جنس طناب تفاوت زیادی در عملکردتان ایجاد نمی کند. پس مطابق سلیقه تان طناب خود را انتخاب کنید ولی یک مورد را حتما در خرید باید رعایت کنید و آن طول طناب است.

طول طناب
برای این که بفهمید طول طناب مناسب شما چه قدر است، یک پای خود را وسط طناب بگذارید، سپس دسته های طناب را بالا بیاورید، اگر طول طناب برای شما مناسب باشد، باید تا وسط قفسه سینه تان بالا بیاید و در صورت بلندتر بودن یا کوتاه تر بودن، هنگام طناب زدن با مشکل مواجه خواهید شد.

کفش مناسب برای طناب زدن
و اما به جز خود طناب باید به نکات دیگری نیز توجه کنید؛ باید یک جفت کفش ورزشی مناسب داشته باشید به طوری که کفی مناسبی به خصوص در قسمت پنجه های پا داشته باشند. کفش های بسکتبال و تنیس برای طناب زدن خوبند ولی کفش های دویدن ممکن است به پاهای شما فشار بیاورند. معمولا کفش ‌های cross-training که دارای کفی انعطاف ‌پذیر هستند برای این منظور مناسب‌ هستند.

کجا طناب بزنید
بر روی سنگ و موزاییک طناب نزنید، چون که به پاها و مفاصل شما فشار زیادی وارد می کنند. یک تشک ورزشی ، زمین چوبی ، و حتی یک فرش ، سطوح مناسبی برای طناب زدن هستند.

روش های طناب زدن
شاید طناب زدن برای بعضی از شما مضحک باشد و شما را یاد ورزش های دوران کودکی تان بیندازد که به جز روش پایه ای جفت پا روشی که مانند دویدن است، روش های دیگری نیز برای طناب زدن وجود دارد. برای سوزاندن انرژی بیشتر می توانید به جای این که به طور عمودی بالا و پائین بپرید، هنگامی که می پرید، پاهای خود را جفت کنید و به یک طرف خم کنید(مانند حالت اسکی کردن در پیچ ها) و در پرش بعد پاهای خود را به طرف دیگر خم کنید.

در یک روش دیگر می توانید هنگامی که می پرید سعی کنید بیشتر بپرید و پاهای خود را در هوا تا جای ممکن از یکدیگر باز کنید. همچنین می توانید طناب را نچرخانید بلکه آن را در دستان تان نگه دارید و سپس روی آن به جلو و عقب بپرید.

در روش سخت تر دیگر می توانید آن قدر بالا بپرید که با یک روش، دو بار طناب را بچرخانید. هنگامی که ضربان قلب تان خیلی بالا رفت و خسته شدید، دو دسته طناب را در یک دست بگیرید و بدون این که بپرید، طناب را در طرفین خود بچرخانید و یا می توانید برای رفع خستگی سرعت طناب زدن خود را خیلی آهسته کنید.

همچنین یادگیری تکنیک فرود آمدن روی نوک انگشتان پا می ‌تواند صدمات احتمالی ناشی از این ورزش را به حداقل ممکن برساند.

رعایت این نکات کمک می ‌کند به صورتی سرگرم‌ کننده و ایمن با طناب‌ زدن ورزش کنید:

* دسته ‌های انتهای طناب را با آرامی اما محکم در دست بگیرید.
 
* آرنج‌ های ‌تان را نزدیک بدن‌ تان نگه دارید و شانه ‌های‌ تان را شل کنید.

* اندکی زانو‌های‌ تان را خم کنید‌ و از مچ‌ های‌ تان برای تاب دادن طناب در قوسی ملایم در بالای سرتان استفاده کنید.

* سر و پشت ‌تان را هنگام پریدن مستقیم نگه دارید. پشت‌ تان را به جلو خم نکنید.

* طناب را با حرکت مچ های خود بچرخانید و نه با حرکت بازوهای تان.

* سر و گردن خود را مستقیم و رو به جلو نگه دارید و سعی کنید چشمهای تان به یک نقطه در مقابل تان متمرکز شود.

* با بینی نفس بکشید نه با دهان.

* بیش از اندازه بالا نپرید،‌ چرا که ممکن است بر روی زانوها و قوزک ‌های پاهای ‌تان فشار بیاید.

* به خاطر داشته باشید که طناب زدن می تواند به سرعت ضربان قلب تان را بالا ببرد، قبل از وارد کردن طناب زدن به برنامه ورزشی خود، با پزشک تان مشورت کنید.

برنامه تحریکی
شاید در ابتدا طناب زدن مداوم به مدت 10 دقیقه برای شما هم سخت و هم خسته کننده باشد. برای تنوع می توانید در فواصل طناب زدن، حرکات شنا و یا بارفیکس را انجام دهید.

برای نمونه یک برنامه در این جا آورده می شود:

- 3 دقیقه طناب بزنید.

- یک دقیقه استراحت کنید و سپس هرچند تا که می توانید بارفیکس بزنید.

- 3 دقیقه دیگر طناب بزنید.

- یک دقیقه دیگر استراحت کنید و سپس هر چند تا که می توانید حرکت شنا انجام دهید.
و در آخر 3 دقیقه دیگر طناب بزنید.



[ چهارشنبه 4 خرداد 1390  ] [ 12:56 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

مدارا با خانم ها ، کلید زندگی شیرین

 فَاعْفُواْ وَ اصْفَحُواْ حَتىَ‏ یَأْتىِ‏َ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلىَ‏ کُلّ‏ِ شىَ‏ْءٍ قَدِیرٌ


شما آنها را عفو کنید و گذشت نمایید تا خداوند فرمان خودش را بفرستد خداوند بر هر چیزى تواناست. (بقره،109)

مدارا و نرم خویی با خانواده مهمترین اخلاقی است که هر مردی باید در منزل داشته باشد تا در سایه آن بتواند یک زندگی با صفا داشته باشد .

مدارا ، با رفق مترادف می باشد ، در کتب لغت این دو به این گونه تعریف شده است :

مدارا یا رفق عبارت است از نرم برخورد کردن با دیگران ،به آن ها جا دادن و در حق آنان خشونت روا نداشتن که در پیدایش سه زاویه خوش اخلاقی یعنی نرم برخورد کردن ،همدمی نیکو و تحمل کردن دیگران به گونه ای که از انسان فرار نکنند ،نقش فراوانی دارد.(حسین زاده ،ص 105).

مدارا ، بیشترین تأثیر را در اصلاح یا کاستن ناسازگاری همسران دارد .اساساً بدون رفق و مدارا نمی توان از زندگی بهره برد و زندگی بدون بهره مندی، در این حالت ، تنها از شکل برخوردار ولی فاقد روح و معنا ست.

از این رو حضرت علی (ع) مدارا با همسر را در همه حال تأکید نموده است :

« با زنان در همه حال مدارا کنید ، خوش زبان و نرمخو باشید ، و در تمام امور نیکی نمایید.»

و همین طور مدارا با همسر را کلید« زندگی با صفا » می داند ، به معنی دیگر اگر کسی خواهان زندگی خوب و زیبا و با صفا می باشد باید با همسر خود ، در همه حال و همواره با او مدارا کند ، تا از زندگی شیرین وعاشقانه بهره مند شود.

ازاین رو علی (ع) در این باره به فرزندش محمد بن حنفیه می فرماید:

درهر حال باهمسرت مدارا کن و با او مصاحبت خوبی داشته باش تا زندگی باصفا و سرشار از محبت داشته باشی( شرح من لایحضرج13صفحه 75 ).
زن

ضرورت مدارا
مدارا ،از صفاتی است که در زندگی اجتماعی به آن محتاج می باشیم ؛خانواده که کوچک ترین اجتماع است به این قانون نیازمند می باشد.خدا متعال در ارتباط با معاشرت با مردم ،پیامبرش را ، دائم به داشتن صفت مدارا با آنها سفارش می نموده است :

پیامبر (ص) می فرمودند : پروردگارمن هم چنان که به انجام واجبات امر می نموده ،به مدارا با مردم نیز امر می کرده است .در حدیث دیگری فرمودند :

جبرئیل که پیش پیامبر (ص) می آمدند، می فرمودند یا محمد (ص) ،پروردگارت به توسلام می رساند و میفرماید که با خلق من مدارا کن( وسائل‏الشیعة ج : 12 ص : 200).

عقل از صفاتی است که در زندگی شخصی و اجتماعی ،ضرورت آن بر کسی پوشیده نیست ،مدارا کردن با مردم ،نشانه عقل انسان و بلکه عقل مردم می باشد:

َعلی (ع) : اعْلَمْ أَنَّ رَأْسَ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِیمَانِ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مُدَارَاةُ النَّاسِ

علی (ع) :بدان که راس عقل بعد از ایمان به خدا عزوجل ،مدارا کردن با مردم می باشد .

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَعْقَلُ النَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاسِ وَ أَذَلُّ النَّاسِ مَنْ أَهَانَ النَّاسَ

پیامبر (ص) فرمودند: عاقل ترین مردم کسی است که با آنها بیشتر از همه مدارا می کند و پست ترین مردم کسی است که به مردم بیشتر اهانت می کند .

و هم چنین مدارا با مردم نصف ایمان است:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِیمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَیْشِ

پیامبر (ص) فرمودند: مدارا با مردم ،نصف ایمان و رفق با آنها نصف زندگی است .

بنابراین مؤمن ، در خانه باید با اهل آن به خصوص همسرش ،با مدارا رفتار کند ، ومراقبت از این صفت را جزء وظایف اولیه و مهم خود به حساب آورد .

مؤمن ، در خانه باید با اهل آن به خصوص همسرش ،با مدارا رفتار کند ، ومراقبت از این صفت را جزء وظایف اولیه و مهم خود به حساب آورد .

آثار و فواید مدارا
مدارا کردن علاوه بر آن که زندگی زناشویی را با صفا وشیرین می نماید ،صدقه محسوب شده وهم چنین اجر وثواب شهادت را به انسان می دهند :

قال النَّبِی( ص): مَن عاشَ مُداریًا ماتَ شَهیدًا وَ قالَ مُداراةَ النّاسِ صَدَقَةً

پیامبر (ص) فرمودند: هر کسی که با مردم مدارا کند مانند آن است که شهید مرده است و فرمودند مدارا با مردم صدقه در راه خدامی باشد.
مهربانی

مدارا چیست ؟
با ضرورت و آثار مدارا کردن آشنا شدیم ، مدارا کردن یعنی چه ؟ چه رفتاری با دیگران باید داشته باشیم؟ نکته مهمی که در امر مدارا باید توجه کرد ، این که به بهانه مدارا نباید نسبت به انجام وظایف خود کوتاهی کنیم ؛ بنابراین در اصل ادای وظایف چیزی به نام مدارا وجود ندارد ؛ ولی در راهکار و کیفیت ادای وظیفه ،مدارا یک اصل انکار ناپذیر است که برای رسیدن به هدف ، رعایت آن ضروری است .
مثلاً اگر همسرمان حجاب را رعایت نمی کند نمی توانیم به عنوان مدارا او را آزاد بگذاریم ،ولی در شیوه تربیت و آموزش می تواند از خشونت استفاده نکنیم بلکه از روشی نرم او را هدایت کنیم . همرنگی با جماعت ،پایبندی به بعضی از سنت ها و حفظ موقعیّت به هر قیمت ، هرگز نمی توان به بهانه مدارا کردن نافرمانی حق نمود .به طور کلّی هرجا مدارا باعث ارتکاب گناه مدارا کننده شود ،مدارا مطلوب نیست .

به عبارت دیگر مدارا کردن رفتاری است که موجب جلوگیری از در گیری های بی فایده وموجب پیوند بیشتر با دیگران می باشد .

مدارا کردن شامل رفتار های زیر می شود :

1. عفو و بخشش

2‌. تحمل کردن رفتار بد دیگران

3. هم مصاحبتی زیبا

4. خوش اخلاقی

5. نیکی کردن


[ چهارشنبه 4 خرداد 1390  ] [ 12:55 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

اصولی رای داشتن پیوند زناشویی مستحکم

 برای داشتن پیوند زناشویی مستحکم ، عوامل زیادی لازم است . در حقیقت تربیت هر کدام از زوجین وحتی نحوه ی گذراندن کودکی شان تا معیار هایازدواج و آموختن مهارت های زندگی در سعادت یک پیوند نقش دارد. ما در این مقاله پنج اصل مهم را برای تان بازگو می کنیم که رعایت آن می تواند در حفظ زندگی زناشویی تان بسیار موثر باشد.

آغاز راه هر انسانی بنا به اقتضای زیستی در دوران جوانی از نظر جسمی آماده ازدواج می‌شود یا بهتر است بگوییم نیاز به ازدواج را احساس می‌کند. این نیاز به بعد روانی آدمی نیز تسری می‌یابد و اجتناب‌ناپذیر است.

با این حال آمادگی واقعی برای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک حداقل در دنیای امروز ملزومات دیگری دارد که آن را از نیاز درونی و توانایی مالی فراتر می‌برد. این ملزومات برخلاف جهیزیه، وسایل زندگی، تامین مسکن و ... با پول به دست نمی‌آید و اگر کار کرد آن را ایجاد یک پیوند زناشویی موفق و حفظ کیان خانواده بدانیم بیش از هر چیز به آموزش و آگاهی نیاز دارد.

زندگی زناشویی اصولی دارد که عدم آگاهی نسبت به آنها و بالطبع رعایت نکردن‌شان همانا و لرزه افتادن بر بنیان خانواده همان! این اصول هنگامی که با زندگی هر زوجی مطابقت داده شود مصادیق بسیار متنوعی را شامل می‌شود و هزار شاخه می‌گردد. با این حال اصول همواره اصول هستند و الگویی که می‌توان سرلوحه بینش و رفتار قرار گیرد.

تعهدپذیری
در خانه پدری ممکن است دخترانی دست به سیاه و سفید نزنند و پسران از آزادی دوران مجردی لذت ببرند و به آن عادت کنند. بالطبع خانه بخت شرایط دیگری دارد و ساختن ارکان یک زندگی مشترک و یک خانواده نوپا، زحمت و مسوولیت‌پذیری می‌طلبد. آنان که هرگز حاضر نیستند از زندگی مجردی و شوون آزادانه آن دست بشویند بهتر است دست به هیچ اقدامی نزنند و خود و دیگران را از رنج مضاعف برهانند!

آنان که هرگز حاضر نیستند از زندگی مجردی و شوون آزادانه آن دست بشویند بهتر است دست به هیچ اقدامی نزنند و خود و دیگران را از رنج مضاعف برهانند!

تغییر
کسانی که «همان آدم قبلی» هستند و می‌خواهند همان نیز بمانند در زندگی مشترک شکست می‌خورند. حداقل این است که یک طرف باید قربانی زناشویی شود که در هر صورت نمی‌توان به موفقیت زندگی مشترک و بالندگی آن امیدوار بود. زندگی مشترک از آغاز شرایط جدیدی دارد که با تولد و رشد فرزندان مدام تغییر خواهد کرد و پا نهادن در آن تغییر سازنده در شخصیت و خلقیات طرفین را می‌طلبد.انعطاف پذیری زیر بنای لازم برای هر پیوند ماندگاری است.
ازدواج

پذیرش
اگرچه طلاق ممنوع نیست، اما با توجه به پیامدهای مخرب آن بهتر است ازدواج را راهی بی‌بازگشت دانست. پس فردی که زندگی مشترک را می‌پذیرد و طرف مقابل را برای پیوند زناشویی انتخاب می‌کند باید نسبت به شرایط زندگی جدید و خصوصیات همسرش پذیرش داشته باشد.
تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل یا تردید درباره درستی انتخاب همواره مخرب است.به جای تغییر فرد یا شرایط باید بر آن تاثیر گذاشت. برای مثال اگر مردی فلان ویژگی یا رفتار همسرش را دوست ندارد باید آن را بپذیرد یا در صورت امکان برای تاثیر مثبت روی آن تلاش کند. «من نمی‌توانم بپذیرم» تکیه‌کلام پرمصرف مشاجرات خانوادگی است.

فردی که زندگی مشترک را می‌پذیرد و طرف مقابل را برای پیوند زناشویی انتخاب می‌کند باید نسبت به شرایط زندگی جدید و خصوصیات همسرش پذیرش داشته باشد.

مدارا
از قدیم گفته‌اند زندگی مشترک 5 سال اولش سخت است. این تجربه کسانی است که یک عمر کنار هم زیسته و با خوبی‌ها و بدی‌ها ساخته‌اند، اما بارشان را از روی شاخه نینداخته‌اند. اما این توصیه برای جوان‌ترها دشوار و شاید هم مضحک به نظر برسد.

آنان با ازدواج به دنبال آسایش و لذت هستند و سختی‌های اجتناب‌ناپذیر را برنمی‌تابند. مدارا بخشی از حیات انسانی است و در همه شوون زندگی اجتماعی، شغلی، معیشتی، سکونت و ... تجلی می‌یابد و ضروری جلوه می‌دهد. زندگی زناشویی نیز از این قاعده مستثناء نیست و شاید برای بسیاری از زندگی‌های مشترک نه آخرین، بلکه اولین اصل و پایه و مایه قوام خانواده باشد.


[ چهارشنبه 4 خرداد 1390  ] [ 12:53 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

آیا می دانید ریشه کلمه چس فیل از کجا آمده ؟!

[ چهارشنبه 4 خرداد 1390  ] [ 12:47 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

8 برابر شدن افسردگی با گوش کردن زیاد موسیقی

نتایج یک پژوهش جدید در ایالات متحده حاکی از آن است که زیاد موسیقی گوش کردن احتمال ابتلا به افسردگی را 8 برابر می‌كند و ممكن است این موضوع عامل افسردگی در بزرگسالان باشد.

به گزارش "شهر"، محققان دانشکده پزشکی دانشگاه پیتزبرگ دریافته‌اند که احتمال ابتلای افراد بزرگسال به بیماری افسردگی، بین آنهایی  که وقت بیشتری را صرف موسیقی گوش کردن می‌کنند، بیشتر است، در حالی كه احتمال افسردگی جوانانی که بیشتر کتاب می‌خوانند به مراتب کمتر است.

براساس گزارش «موسسه ملی سلامت روان ایالات متحده»، از هر 12نوجوان، یک نوجوان به افسردگی جدی مبتلاست.

یافته‌های این پژوهش، بخشی از تحقیقات گسترده و روز افزونی است که به ارتباط بین سلامت روانی افراد با میزان بهره‌گیری از رسانه‌ها می‌پردازند.

دکتر برایان پریمک، پژوهشگر ارشد این تحقیق گفته است: «مشخص نیست که افراد افسرده برای رهایی از این بیماری بیشتر موسیقی گوش می‌دهند و یا گوش کردن موسیقی برای ساعات طولانی به افسردگی منتهی می‌شود و یا هر دو عامل موثری در این زمینه هستند. به هر حال، ممکن است این یافته‌ها به والدین و پزشکان کمک کند تا ارتباط بین رسانه‌ها و افسردگی را دریابند.»

محققان دریافته‌اند که احتمال بروز افسردگی در جوانانی که بیشتر وقت خود را صرف گوش دادن به موسیقی می‌کنند 3/8بار بیشتر از افرادی است که زمان اندکی را صرف موسیقی می‌کنند و این احتمال در افرادی که بیشتر اوقات کتاب می‌خوانند، یک دهم است.

106 فرد بزرگسال که 46 نفر از آنها افسردگی جدی داشتند، در این تحقیق شرکت کردند.
تفاوت این تحقیق با بیشتر پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام شده‌اند، این بود که پژوهشگران از شیوه‌ای به نام «زندگی واقعی» استفاده کردند. آنها در این روش بیش از 60 بار در یک دوره متمادی در 5 آخر هفته با شرکت کنندگان تماس می‌گرفتند تا دریابند در حال استفاده از چه نوع رسانه‌ای هستند.

نتایج این تحقیق در شماره ماه آوریل نشریه «Archives of Pediatric and Adolescent Medicine» منتشر شده است.



[ سه شنبه 3 خرداد 1390  ] [ 12:39 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

10 جمله پر کاربرد و خنده دار ایرانی ها ( طنز )

 1- هوی گوسفند چه خبرته؟!؟!

گوسفند در اصل به موجودی پشمالو و بی نزاکت گفته می شود که اندک زمانی است پایش را در شهر گزارده (همون دهاتی) ولی ما امروزه به رانندگانی که چراغ قرمز را رد می کنند، رانندگانی که به محض سبز شدن چراغ و جهت یادآوری خاطره حنابندان مادر بزرگشان بوق های ممتد می زنند، عابرانی که از وسط اتوبان رد می شوند و یا صف اتوبوس را رعایت نمی کنند، بازیکنان تیم ملی فوتبال وقتی موقعیتی را خراب می کنند و کسانی که موقع راه رفتن پای دیگران را لگد می کنند می گوییم: هوی گوسفند چه خبرته؟!؟!

2-از همه پسرها متنفرم
از آنجایی که تب پیدا کردن بوی فرند (BF) در بین دوشیزگان دبیرستانی بسیار رواج پیدا کرده و یک جورایی از نان شب هم برای این عزیزان واجب تر است و از آنجایی که این نوگلان عمراً به پسر پایین تر از 25 سال پا بدهند و از آنجایی که یک پسر 25 ساله خیلی چیزها را می داند ولی یک دختر 16-17 ساله خیلی چیز ها را نمی داند پس طبیعی است که این وسط چه کسی باید گرگ شود و چه کسی قربانی....

طبق آمار های گرفته شده 99 درصد دختران دبیرستانی قبل از خوردن 100 عدد قرص دیازپام و خودکشی این جمله را بیان می کنند: از همه پسر ها متنفرم! شاید هم بلعکس!!(مثل من!!)

3-بابا جون هر وقت خواستی بیای خونه 2 تا شمع هم بگیر. چون برق نداریم!
جمله ای که طی ماه گذشته بسیار پر کاربرد شده است و از آنجایی که هر حرف دیگری در این رابطه بزنیم تبدیل به  سیاسی می شویم و اینا پس دیگه چیزی نمی گیم و مثل شهروند نمونه میریم سراغ موضوعات کم خطرتر!


5-الو! صدات قطع و وصل میشه.برو یه جا که آنتن داشته باشی!
طبق تحقیقات به عمل آمده به طور متوسط نیمی از زمان مکالمه با تلفن همراه در اقصی نقاط کشورمون صرف گفتن جمله بالا می گردد. شایان ذکر است در پاره ای از موارد جملات دیگری به جای جمله بالا به کار می روند که شامل همین مضمون هستند و عبارتند از: قطع و وصل میشی حاجی ، نقطه کور ایستادی صدات نمیاد، برو اون خطت رو بفروش با پولش آدامس بخر، ای مخابرات فلان فلان شده،..... (سانسور شد !!) بلده هی پول قبض بگیره! (به جای کلمه فلان فحش های مورد نظر را جایگذاری کنید)


6-آقای مجری، لطفاً یه کم راهنمایی کنید؟
منظور از جمله بالا مسابقات تلویزیونی و مجریان دلنواز و جایزه های نفیس (اعم از ساعت مچی و دیواری و رومیزی و زیر میزی و کنار میزی و اشتراک یک سال پوشک My Baby و دویست و چهل و نه تومان پول نقد و ...) و شرکت کنندگان بسیار باهوش (با بهره هوشی در حد جلبک های فتوسنتز کننده اعماق اقیانوس ها) می باشد.

معمولاً عبارت « آقای مجری میشه یه راهنمایی بکنید؟» بعد از قرائت سوال توسط مجری بامزه و تو دل بروی برنامه ، توسط شرکت کننده که احتمالاً صغری 34 ساله و ترشیده و یا کرم علی 14 ساله و محصل می باشند، پرسیده می شود (نگاهی به شرایط سنی و اجتماعی شرکت کنندگان این مسابقه، خود به تنهایی برای نشون دادن سطح نازل این برنامه ها کافیه).
تا شرکت کننده محترم بتواند بعد از راهنمایی های مربوطه توسط مجری محترم (که بسته به آی کیوی شرکت کننده از حرکات موزون تا گفتن جواب مسابقه تغییر می کند) به جواب مورد نظر دست بیابد. سوالات برنامه نیز موضوعاتی همچون آرامگاه خواجه حافظ شیرازی کجاست؟ ، تعداد انگشتان دست و یا پا در انسان چند تاست؟ ، علی دایی کیست ، چرا زن نمی گیری و موضوعاتی از این قبیل می باشد!

7-ای بابا! آقای راننده، من هر روز این مسیر رو با تاکسی میام. دیروز 250 تومان بود. یعنی چی الان میگی باید 1250 تومان بدم؟!؟!
در جایی که گنجشگکان میومیو می کنند و سگ ها جیک جیک و گربه ها واق واق ، پس خیلی طبیعی است که صبح روز بعد کرایه را چند برابر کنند!

8-آقای دکتر مریض تخت دو که دیروز عملش کرده بودین، همین الان تموم کرد!
آقا جان من اشتباهات پزشکی هم جزئی از عمل های جراحیه! به فرض هم که یه دکتر متخصصی از هر 4 نفری که عمل می کنه 3 نفرشون می میره. دلیل نمیشه که شما فکر کنید این بنده خدا سواد نداره و به خاطر پارتی و رابطه و اینا مدرکش رو گرفته! اصلاً اگه طرف آدم نکشه که بش نمی گن دکتر که! بابا جان اون یه چیزی حالیشه. طرف دکتره ها! گیر نده عزیزم. برو ماستتو بخور. به توچه طرف چه جوری و از کجا (منظور اوکراین نیست ها!) مدرکشو گرفته؟

9-شلام ژن. اون پنژره رو ببند شوژ میاد! (یعنی:سلام زن.اون پنجره رو ببند سوز میاد)
بحمدالله در زمینه اعتیاد و معتاد پروری توانستیم بترکونیم و موفق شدیم سن اعتیاد را به حدود 14 الی 15 سالگی کاهش بدیم و اصولاً در این زمینه هیچ یک از استاندارد های جهانی برای ما رقمی به حساب نمی آیند. در هر صورت جمله بالا یکی از پرکاربردترین جملاتیه که هر روز میشنویم یا شاید هم خودمون به زبونش میاریم!

10-برخورد یک دستگاه مینی بوس با یک سواری حادثه آفرید!
خوب دیگه همه میدونیم خودرو هامون فرسوده اند و جاده هامون فرسوده تر و رانندگانمون خواب آلوده تر!


[ یک شنبه 1 خرداد 1390  ] [ 2:08 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

10 راه بسیار مفید برای روشن تر کردن پوست

 همیشه لازم نیست برای سفیدتر شدن پول زیادی را صرف خرید كرم های سفیدكننده آرایشی كنید. به این توصیه ها عمل كنید تا به طور طبیعی كمی سفیدتر شوید.



[ یک شنبه 1 خرداد 1390  ] [ 2:06 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

قرص های ضد بارداری زنان را باهوش می کند !!

 دانشمندان معتقدند قرص های ضد بارداری باعث افزایش اندازه بعضی قسمت های مغز زنان شده، حافظه را افزایش می دهند و مهارت های اجتماعی را بهبود می بخشند.


تحقیقات نشان می دهد یك چهارم از زنان بین 16 تا 49 سال در انگلستان كه جمعیتی بالغ بر 53. میلیون نفر را شامل می شوند از قرص های ضد بارداری استفاده می كنند كه باعث افزایش مغز آنان شده است.

دانشمندان معتقدند افزایش حجم این قسمت ها می تواند به بهبود برخی عملكردهای مغزی بینجامد.

محققان اتریشی با استفاده از عكس برداری ام.آر.ای به این نتایج دست پیدا كردند. دانشمندان با بررسی این تصاویر كه با كیفیت بسیار بالا تهیه شده بودند مغز افرادی را كه از این قرص ها استفاده می كردند و افرادی كه قرص نمی خوردند را مقایسه نمودند.


[ یک شنبه 1 خرداد 1390  ] [ 1:58 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ] [ 5 ] [ 6 ]