آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

8 قانون برای یک سرمایه گذاری موفق

آنچه که در گذشته اتفاق افتاده، مربوط به همان زمان است و اگر کسی در گذشته سرمایه گذاری ناموفقی را انجام داده، دلیلی ندارد که سرنوشت شما هم مانند او شود.

سرمایه گذاری خوب و مطمئن هم مثل هر کار و پیشه دیگری نیازمند دانستن اصول و برنامه ریزی است و کسی می تواند ادعای انجام سرمایه گذاری موفق داشته باشد که از اصول آن پیروی کند. آنچه که در این گزارش پیش روی شما است، اصولی کلی و بسیار مهم است که رعایت آنها راه را برای سرمایه گذاری خوب و مطمئن باز میکند:

1 - تلاش نکنید آینده را حدس بزنید
یادگیری پذیرش آنچه در آینده اتفاق می افتد، بسیار مهمتر از تلاش برای حدس زدن و پیش بینی آینده ای است که هنوز نیامده است.

2 - اهمیت پس انداز از سرمایه گذاری بیشتر است
خیلی ها هستند که دائم استرس این را دارند که آیا سرمایه گذاریِ درستی انجام داده اند یانه، این در حالی است که افراد دور اندیش بیشتر به این فکر می کنند که چگونه پس انداز کنند تا در روزهای نیاز از آن استفاده کنند.

3 - اخبار مهم را پی بگیرید
نمی شود بخواهید جایی سرمایه گذاری کنید و خبر از چند و چون ماجرا و وضعیت بازار و مسائلی از این دست نداشته باشید. بخش های خبری گوناگون، روزنامه ها و از همه راحتتر سایت های اینترنتی همگی امکاناتی هستند که شما برای سرمایه گذاری بهتر باید از آنها استفاده کنید.

4 - تیز هوشی ذاتی از زبل بودن سر کلاس مهمتر است
از بین دو سرمایه گذار که یکی صرفا با آموزش های کلاس و کتاب و درس پیش می رود و دیگری تلاش می کند به حس و درک و استعداد و پشتکار خود تکیه کند، اصولا دومی موفقتر است.

5 - پیش از سرمایه گذاری با دیگران درباره اش صحبت کنید
مشورت، عنصر و المان مهم در هر کاری است که متاسفانه از سوی خیلی ها نادیده گرفته می شود. استفاده از تجربه دیگران رایگان است، آن را از دست ندهید.

6 - بسیاری از مشکلات مالی نتیجه شک و تردید هستند
لطفا اگر تصمیم به سرمایه گذاری می گرید، اول از آن مطمئن شوید و بعد قدم در مسیر آن بگذارید. تردید، عنصر ویرانگری است که تنها می تواند سرمایه گذاری شما را خراب و آنچه دارید را از شما بگیرد.

7 - گذشته ها گذشته، فراموششان کنید
آنچه در گذشته اتفاق افتاده، مربوط به همان زمان است و اگر کسی در گذشته سرمایه گذاری ناموفقی را انجام داده، دلیلی ندارد که سرنوشت شما هم مثل او شود.

8 - سرمایه گذاری بی نقص وجود خارجی ندارد
فکر اینکه سرمایه گذاری را انجام دهید که هیچ مشکلی در مسیر آن پیش نیاید و از هر لحاظ کامل و بی نقص باشد، تنها وقت تلف کردن است. به جای این رویاپردازی ها تلاش کنید که بیاموزید، چالش ها را چگونه از سر راه بردارید.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 11 آبان 1391  ] [ 11:04 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

20 کلید طلایی برای ارتباطی موفق با شوهر

1- شوهر خود را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش بدهید.

2- شوهر خود را به چشم یک شی‌ء مسئول ننگرید. بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.

3- جنبه یا بخش‌ هایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین می‌شود مورد توجه و تحسین قرار دهید.

4- برای این که همسرتان با شما روراست باشد سعی کنید او را درک کرده و برای افکار و احساساتش ارزش قایل شوید. اگر حرف‌ها و گفته‌های او مطابق میل شما نیست از خود واکنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بی‌اعتمادی در زندگی خود می‌کارید.

5- وقتی همسرتان با شما درد دل می‌کند و راز دلش را با شما در میان می‌گذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید که اسرار درونش ناخوشایند و بی‌رحمانه است‌.

6- به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنید زیرا انتقاد پیاپی باعث می‌شود که شوهرتان از شما فاصله بگیرد.

7- او را به درک نکردن‌، عدم صمیمیت و بی‌احساس بودن متهم نکنید. زیرا او درک کردن‌، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان می‌دهد.

8- نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمی‌افتد مگر این که همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سؤال کرده و دیدگاههای واقعی وی را نسبت به خود و زندگی‌تان دریابید و در نهایت جوابی را که شوهرتان می‌دهد بدون انتقاد و جبهه‌گیری بپذیرید.

9- زمانی که همسرتان با شما صحبت می‌کند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفته‌های او عدم علاقهٔ شما را نشان می‌دهد.

10- هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام می‌دهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت می‌کند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوهٔ خود ابراز محبت می‌کند.

11- او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج‌تان‌، هدیه‌ای به او می‌دهید سعی کنید از قبل در مورد هدیهٔ مورد علاقه‌اش اطلاعاتی به دست آورید.

12- از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرح‌ها و ایده‌ها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید.

13- اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او می‌شود.

14- برای همسر خود نقش یک زن حساس و شکننده را بازی نکنید. زیرا این حالت شما باعث می‌شود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجش‌تان می‌شود. بنابراین سعی می‌کند که ارتباط کلامی کمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما می‌گردد.
 
15- سعی کنید که در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یک زن و همسر حفظ کنید. زنی که توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه می‌زند. زیرا این مسئله باعث می‌شود که وی خود را بخشنده‌تر و دوست داشتنی‌تر از شوهرش ببیند و فکر کند که همسرش بی‌نهایت خودخواه و ناسپاس است‌. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند که هویت مستقل و قوی خود را حفظ کند.

16- اگر احساس می‌کنید که در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید که او را وادارید تا در این زمینه به شما کمک کند که از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه می‌کنید. این مسئله مشکل شماست شخصاً روی آن کار کنید و در صورت لزوم از یک روان‌شناس کمک بخواهید.

17- زمانی که همسرتان از فشار عصبی رنج می‌برد سعی نکنید از لحاظ احساسی به او نزدیک شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیک شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانی‌تر کرده و از خود دور می‌کنید. زمانی که استرس او کم شود به حالت عادی خودش بر می‌گردد.

18- در زندگی زناشویی خویش سعی کنید خود را مسؤول خوشبختی خود بدانید. زنی که مسؤولیت خوشبختی زندگی مشترک را فقط بر عهده شوهرش می‌گذارد یک همسر آزرده و افسرده به بار می‌آورد.

19- او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نکنید. زیرا وی اعتقاد دارد که شریک زندگی‌اش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی می‌کنید که در موردش صدق نمی‌کند و این مسئله موجب کدورت در روابط می‌شود.

20- وقتی شما در می‌یابید که در ایجاد مشکلات زندگی خود سهم داشته‌اید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگی‌تان شکوفا می‌شود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را می‌پذیرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر می‌آید.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 11 آبان 1391  ] [ 11:03 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

ده قدم برای سلامتی جسم و روح شما

 

برای اینکه بتوانید سالم و تندرست باشید لازم نیست که دست به کارهای محیرالعقول و شاق بزنید. چند کار ساده و روزمره هم میتواند سلامتی روح و جسمت شما را تضمین می‌کند، مثل پیاده‌روی روزانه، دیدن فیلم، یک پیاله ماست و غیره. در این مقاله چند گام موثر را برای سالم زیستن به شما معرفی میکنیم. پس گام به گام با ما باشید.
 
پیاده روی کنید تا حال و هوایتان عوض شود
ورزش و پیاده‌روی به زن‌ها انرژی و شادی مضاعف می‌دهد. روزانه ده دقیقه پیاده‌روی کنید تا حال و هوایتان عوض شود. ورزش سبک و منظم انرژی شما را به میزان 20 درصد افزایش و 65 درصد از خستگی‌هایتان را کاهش می‌دهد.
 
تغذیه‌ی سالم برای چشمان سالم
چشم‌های ما پنجره‌ای به روی تمام زیبایی‌های جهان هستند پس لازم است برای حفظ سلامت آن‌ها تلاش کنیم. نتایج پژوهش‌های دانشگاه Tufts آمریکا که در سال 2007 و در The American Journal of Clinical Nutrition  به چاپ رسید نشان می‌دهد مصرف زیاد مواد غذایی که شاخص گلیسمی بالا دارند مثل سیب زمینی یا غلات تصفیه شده خطر ابتلا به دژنراسیون ماکولای مربوط به پیری را بالا می‌برد.
 
این بیماری عامل اصلی نابینایی در افراد سالخورده محسوب می‌شود. توصیه می‌کنیم به جای سیب زمینی، بروکلی یا سیب زمینی شیرین میل کنید. این مواد غذایی مفید سرشار از آنتی اکسیدان ها به ویژه بتاکاروتن و ویتامین C می‌باشد که خطر این بیماری را کاهش می‌دهند.
 
فیلم خنده دار ببینید و از ته دلتان بخندید
چند دقیقه خندیدن میزان هورمون اندورفین را بالا می‌برد و میزان ترشح هورمون‌های استرس را کاهش می‌دهد. نتایج پژوهشی که در سال 2008 انجام شد نشان می‌دهد دیدن یک فیلم خنده دار میزان هورمون‌های استرس یعنی کورتیزول و آدرنالین را به ترتیب 39 و 70 درصد کاهش می‌دهد.
 
امان از دست این نوشابه های انرژی‌ زا
نتایج پژوهش‌های متعدد نشان می‌دهد نوشیدنی‌های انرژی‌زا بیشترین آسیب را به مینای دندان می‌رسانند. هیچ چیز جای آب را نمی‌گیرد. فقط دونده‌ها و ورزشکاران حرفه‌ای که به مدت بیش از یک ساعت ورزش سنگین انجام می‌دهند نیاز به مصرف نوشابه‌های انرژی‌زا دارند.

از شر شکم‌های قلمبه خلاص شوید
نتایج پژوهش جدیدی که در مجله‌ی Neurology به چاپ رسیده نشان می‌دهد چربی‌های دور شکم که بیشتر بعد از چهل سالگی انباشته می‌شود خطر زوال عقل را در 70 سالگی بیشتر می‌کند. بزرگ بودن دور شکم همچنین خطر ابتلا به دیابت و بیماری‌های قلبی را نیز بالا می‌برد.
 
برای خلاص شدن از چربی‌های دور شکم و یا کوچک‌تر کردن آن میزان کالری‌های دریافتیتان را کاهش دهید و تا می‌توانید دانه‎های کامل میل کنید. نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهد افراد چاقی که دو توصیه بالا را در پیش می‌گیرند کمر باریک‌تر از افرادی می‌شوند که همیشه در رژیم به سر می‌برند اما از دانه‌های تصفیه شده (بدون سبوس) استفاده می‌کنند.
 
حواستان به میزان کلسترول خونتان باشد
اگر تصور می‌کنید کلسترول خونتان بالاست حتماً به پزشک مراجعه کنید. به عقیده‌ی محققان دانشگاه میشیگان امریکا 45 درصد افرادی که کلسترول خونشان بالاست با چند بار مصرف داروهای لازم می‌توانند کلسترول بد را تا 15 درصد کاهش دهند. متخصصان توصیه می‌کنند روزانه 10 تا 25 گرم فیبر محلول در آب مصرف کنید. یعنی مواد غذایی مفیدی مثل جو دو سر، حبوبات، میوه و سبزیجات.

ماست بخورید دندان‌هایتان کیف کنند
محققان ژاپنی به این نتیجه رسیده‌اند افرادی که به طور مرتب مواد غذایی حاوی اسیدلاکتیک مانند ماست مصرف می‌کنند کمتر دچار مشکلات لثه و عفونت‌های مربوط به افتادن دندان می‌شوند. توجه داشته باشید عفونت و بیماری‌های دهان و دندان حتی می‌تواند به بیماری‌های قلبی منجر شود. ماست مانع رشد و گسترش باکتری‌های مضر دهان می‌شود.
 
قهوه برای مقابله با سرطان تخمدان
نتایج پژوهش‌های محققان مدرسه‌ی پزشکی هاروارد نشان می‌دهد مصرف کافئین می‌تواند خطر ابتلا به سرطان تخمدان در زن‌های یائسه را کاهش دهد. با وجود این توصیه می‌کنیم خانم‌های باردار تا جایی که می‌توانند مصرف قهوه را محدود کنند و یا این که قهوه‌ی بدون کافئین بخورند.
 
اگر چاق هستید به فکر کاهش وزن باشید
نتایج یک نظر سنجی در کانادا نشان می‌دهد 80 درصد کانادایی‌ها در آرزوی لاغری هستند و 46 درصد آن‌ها معتقدند اضافه وزنشان نتیجه‌ی استرس زیاد است. در هر حال توجه داشته باشید که چاقی و اضافه وزن خطر ابتلا به دیابت و بیماری‌های قلبی عروقی را بالا می‌برد.

اگر دلتان می‌خواهد لاغر شوید و به تنهایی از عهده‌ی آن بر نمی‌آیید به پزشک مراجعه کنید. نتایج پژوهشی که در Journal of the American Medical Association به چاپ رسیده نشان می‌دهد افرادی که هر ماه 15 تا 20 دقیقه به صورت حضوری یا تلفنی مشاوره‌ی لاغری می‌گیرند بیشتر از افرادی که به تنهایی قصد لاغری دارند وزن کم می‌کنند. متخصصان تغذیه بهترین راهنمای لاغری هستند.
 
لطفاً اعصاب خود را خرد نکنید
عصبانیت و تندخویی فشار خون و ضربان قلب را بالا می‌برد و باعث ترشح هورمون‌های استرس می‌شود. در نتیجه ابتلا بیماری‌های قلبی و افسردگی ردخور ندارد. حرص نخورید و عصبی نشوید. راه حل‌هایی برای آرامش اعصابتان پیدا کنید. دعا کنید. نفس عمیق بکشید. از تنش دوری کنید. مدیتیشن انجام دهید. خلاصه حرص نخورید.

ادامه مطلب

[ پنج شنبه 11 آبان 1391  ] [ 11:02 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

هفت توصیه برای کنترل فشار عصبی در محل کار

 

آیا تا کنون این اتفاق برای شما پیش آمده که از رفتن به سر کار خود ناراحت شوید یا اینکه وقتی از سر کار بر میگردید احساس کنید اعصاب تان خرد شده؟ اگر چنین مشکلی را تجربه کرده اید برای شما پیشنهادهایی مفید داریم که با رعایت آنها می توانید بر فشار عصبی محل کار خود غلبه کنید.

ناکامی شدید, بی علاقگی به شغل, اوقات تلخی دایمی, گوشه و کنایه زدن, بهانه گیری و مخالفت از عمده ترین شاخص های فشار عصبی در محل کار هستند. این علایم می توانند در روابط شخصی و همچنین در روابط با دیگران آنچنان شما را دچار مشکل کنند که حتی وضعیت معیشت و سلامت شما را نیز در خطر بیندازند. یکی از بزرگ ترین چالش های زندگی, کشمکش میان کار و خانواده است.

تلاش شما این است که برای هر دو سنگ تمام بگذارید و گاهی اوقات به نظر می رسد قضیه, دوطرفه می لنگد.
سعی کنید برای حل چنین کشمکش هایی زیاد از خانواده هزینه کنید. اگر فرزندانی دارید, از ابراز احساسات خود به آنها واهمه نداشته باشید.
 
وقتی آنها مطمئن باشند که علت زیاد خانه نبودن شما به دلیل بی علاقگی به آنها نیست بلکه به این دلیل است که گاهی مجبور به چنین کاری هستید, راحت تر مسایل را می پذیرند و با آن کنار می آیند. همچنین از فرزندان خود راجع به احساسات شان سوال کنید. گفتگو راجع به شرایط پیش آمده به حل مشکل کمک شایانی خواهد کرد.

در اینجا به چند راه برای مسلط شدن و کنترل چالش های موجود در محل کارتان اشاره می کنیم. این راه ها را به خاطر بسپارید و هر روز تمرین کنید. پس از گذشت مدتی به راحتی می توانید در محل کارتان حاضر شوید و بدون هیچ ناراحتی به خانه بازگردید. 

1 - در همه چیز تعادل را رعایت کنید
شاید شما هم زیاد این جمله کلیشه ای را شنیده اید اما هیچ وقت با خود فکر نکرده اید که منظور از تعادل و مراقبت چیست. این تعادل و مراقبت می تواند بهره گیری منظم و متعادل از غذا به ویژه صبحانه باشد. همچنین خواب و ورزش کافی برای بدن شما لازم است و نوعی مراقبت به شمار می رود.

2 - خوش برخورد باشید
در میان گذاشتن احساسات آشفته و نامطلوب با افرادی که مورد علاقه شما هستند اولین گام برای رفع آنهاست. از کار کردن در کنار افرادی که تفکر منفی دارند و احساسات منفی را در آدم ها تقویت می کنند, اجتناب کنید.

3 - مرخصی هایتان را نگذارید برای روز مبادا
هر فردی که برای نخستین بار مرخصی گرفتن در محیط کار را باب کرد یکی از عالمانه ترین کارها را انجام داد. بنابراین از مرخصی های استحقاقی استفاده کنید یا تعطیلات آخر هفته را خوش بگذرانید. هر هفته زمانی را به خودتان اختصاص دهید به طوری که طی آن به هیچ تلفنی جواب ندهید. تلویزیون را خاموش کنید و از سکوت اطراف تان لذت ببرید. شما می توانید این کارها را در روزهای کاری و استراحت های کوتاه هم انجام دهید.

4 - از مشاجره پرهیز کنید
از دعوا و مشاجره با دیگران بپرهیزید. هر وقت کسی با شما مخالفت می کند با او بحث نکنید. به اعصاب خود مسلط باشید و بر سر مسایل جزیی خون تان را کثیف نکنید. یک نکته دیگر را نیز در ذهن داشته باشید که حد و مرز خود را مشخص کنید و در صورت لزوم خیلی محکم اما دوستانه بگویید "نه".

5 - هدف دار حرکت کنید
اهداف کاری خود را مشخص کنید. کارهای خود را اولویت بندی کرده و پروژه های بزرگ را به بخش های کوچک تر تقسیم کنید. نظم و ترتیب در کارها به رفع فشار عصبی کمک می کند.

6 - یک راه فرار درست کنید
منظور از ایجاد راه فرار چیست؟ ورزش کنید, کتاب بخوانید, یک سرگرمی پیدا کنید یا به کارهای دیگری بپردازید که با آنها احساس آرامش می کنید یا ذهن تان را از محیط کار دور می سازند.

7 - کمک بخواهید
اگر هیچ یک از این اقدامات, اعصاب خردی و فشار عصبی یا خستگی شما را برطرف نساخت برای یافتن راه حل به یک پزشک یا مشاور مراجعه کنید.

ادامه مطلب

[ پنج شنبه 11 آبان 1391  ] [ 11:01 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

احتمال شکست در این روابط 50 درصد است

 

شاید یکی از آرزوهای بزرگ هر انسانی در آستانه انتخاب همسر و ازدواج این باشد که پیشگو یا فالگیری را پیدا کند که بتواند آینده ازدواجش را پیشگویی کند. برای اینکه بدانید رابطه شما تا چه حد در معرض خطر است، با علایم خطر آشنا شوید:

1 - رابطه ای که در آن عشق یک طرفه است
حتما شنیده اید که می گویند « عشق یک سره باعث دردسره! » اگر میزان علاقه و انرژی ای که شما برای رابطه تان می گذارید به طرز چشمگیر و احتمالا آزاردهنده ای بیشتر از طرف مقابل است ( یا برعکس )، امکان اینکه در رابطه تان دچار ناکامی شوید زیاد است.

تحقیقات روانشناسان اجتماعی نشان داده است که رابطه ای که حالت متعادل دارد و دو طرف تقریبا به یک اندازه به آن علاقه دارند و سرمایه گذاری (مادی و معنوی) نسبتا یکسانی در رابطه شان می کنند دوام بیشتری دارد.
روابطی که در آن زن و مرد با هم تناسب کافی ندارند (یکی از آنها از هر جهت موقعیت بسیار بالاتری نسبت به دیگری دارد) در حالت عدم تعادل قرار دارند و آینده خوبی برایشان پیش بینی نمی شود.

2 - رابطه ای که در آن یکی از طرفین یا هر دو تغییر زیادی کرده اند
اگر شما یا طرف مقابلتان به خاطر دیگری تغییری اساسی در زندگی یا شخصیت خود ایجاد کرده باشید، چه از روی اجبار و چه از روی علاقه بیش از حد و برای از دست ندادن طرف مقابل، بسیار محتمل است که دیر یا زود مثل فنر سر جای خودتان برگردید و رابطه را مختل کنید.

افرادی که به خاطر رابطه اولویت بندی زندگی خود را تغییر می دهند، از خصوصیات زنانه یا مردانه طبیعی خود دست می کشند، از شغل آرمانی (به خصوص آقایان) یا از دلبستگی های همیشگی (به خصوص خانمها) صرف نظر می کنند، خصوصیات شخصیتی خود را به ناگهان تغییر می دهند یا خود را مجبور به قبول اعتقادات و ارزشهایی می کنند که در عمق وجودشان آن را قبول ندارند، در واقع از همان اول چنان برداشت بزرگی از حساب پس انداز عاطفی رابطه شان کرده اند که رابطه هر لحظه ممکن است با کوچکترین مشکل از هم بپاشد و نخواهد توانست از شرایط سختی که در هر زندگی مشترکی پیش می آید به سلامت عبور کند.

3 - رابطه ای که در آن یکی از طرفین در دسترس نیست
« از دل برود هر آن که از دیده برفت »؛ جمله تلخی است و اصلا رمانتیک نیست، اما حقیقت دارد. افرادی که در دسترس نیستند، خواه ناخواه به رابطه آسیب می رسانند. ازدواجی که در آن قرار است شما در یک شهر باشید و همسرتان در شهر دیگر و مثلا فقط آخر هفته ها با هم باشید، به یک دوستی از راه دور تبدیل می شود. احتمالا الان دارید استثناهای این قانون را در ذهنتان مرور می کنید تا از پذیرفتن این حقیقت تلخ سر باز بزنید، اما ما بر اساس قوانین کلی تصمیم گیری می کنیم نه موارد استثنا.
 
از موارد دیگری که در دسترس نبودن را شامل می شود، درگیری عاطفی یک از طرفین با شخصی دیگر (مثلا رابطه فعلی با شخصی خارج از رابطه شما یا عشق فراموش نشده یا قطع رابطه نکردن با همسر سابق و...) و همچنین درگیری شغلی بیش از اندازه است که هر دو باعث می شود یک طرف به اندازه کافی در این رابطه حضور نداشته باشد.

4 - رابطه ای که به خاطر تفاهم های بی معنا شکل گرفته است
گاهی انگیزه ما برای ورود به یک رابطه، انگیزه موجهی نیست. مثلا کسی که به علم ریاضیات علاقه بسیار زیادی دارد ممکن است وقتی با فردی مواجه می شود که او هم عاشق ریاضیات است و یا حتی بدتر از آن، استاد ریاضی است این فکر به ذهنش برسد که «خودش است!».

این به همان اندازه عجیب است که کسی که عاشق فرهنگ بومی آفریقای جنوبی و سبک زندگی عجیب و غریب قبایل آفریقایی است بخواهد با یکی از بومیان آفریقا ازدواج کند! اما ازدواج هیچ ربطی به ریاضیات، ماسکهای قبایل آفریقای جنوبی و یا مسایلی مثل این که طرفدار چه تیمی هستید و یا اسمتان چقدر به هم می آ ید و... ندارد. ازدواج یکی از تصمیمات مهم زندگی است که باید بر اساس معیارهای جدی که تمام ابعاد یک زندگی واقعی را در بر دارد در مورد آن فکر کرد.

5 - رابطه ای که در آن شیفتگی شدید وجود دارد
اگر شما و طرف مقابلتان آن چنان شیفته هم هستید که حتی تا تاریخ عروسی تان نمی توانید صبر کنید، آینده چندان خوشی برای رابطه تان متصور نیست. شاید این جملات برایتان آشنا باشد: « بی تو نمی توانم زندگی کنم »، « حتی یک لحظه هم نمی توانم از تو جدا شوم »، « زندگی بدون تو برایم ممکن نیست »، « بی تو می میرم ». به دو دلیل در این مرحله نباید ازدواج کنید:

1 ) در این حالت مغز شما توانایی تشخیص درست و غلط را ندارد و در واقع تصمیم گیریتان برعهده هیجانات و هورمون هاست؛

2 ) در این حالت انتظاراتی که از عشق و ازدواج احتمال بروز دلزدگی بعد از ازدواج برایتان زیاد است.

6 - رابطه که عجولانه شکل گرفته است
عجله کار شیطان است. این را همه می دانیم اما موقع ازدواج که می شود آن را فراموش می کنیم. اگر فکر می کنید برای ازدواجتان دیر شده یا به هر دلیلی می خواهید هرچه زودتر ازدواج کنید ( بعضی ها برای ازدواجشان یک ماه بیشتر وقت ندارند چون بعد از آن باید برای ادامه تحصیل به « خارج » بروند! ). پس منتظر باشید که یک روز هم برای جدا شدن عجله داشته باشید چون دیگر حتی یک لحظه هم نمی توانید این آدم را تحمل کنید. آمار نشان می دهد افرادی که قبل از ازدواج دوره نامزدی معقولی داشته و به شناخت کافی از هم رسیده اند زندگی زناشویی موفق تری را تجربه می کنند.

دیگر علایم خطر
علایم خطر دیگری هم در مورد روابط وجود دارد که اگر چه به اندازه موارد قبل جدی نیست، اما می تواند به عنوان هشداری برای ما باشد تا با دقت بیشتری در این موارد تصمیم گیری کنیم:

1 - ازدواج در سن کم.
2 - ازدواج برای راضی کردن دیگران
3 - انتظارات غیر واقع بینانه از ازدواج
4 - تحصیلات پایین
5 - والدین طلاق گرفته
6 - درآمد ناکافی برای ادامه زندگی
7 - تفاوت فرهنگی زیاد (خانواده ها و فرهنگ قومی و قبیله ای)
8 - تفاوت سنی زیاد
9 - اختلاف شدید دیدگاه های سیاسی
10 - تفاوت شخصیتی عمیق

ادامه مطلب

[ پنج شنبه 11 آبان 1391  ] [ 11:00 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

همسر عزیزم لطفا زیاد به من نزدیک نشو!!

 

گاهی از این طرف بام می افتید و گاهی از آن طرف. گاهی اوقات میگذارید که همسرتان شما را در بند خود بکند و گاهی هم از ترس زندانی شدن، کیلومتر ها از او فاصله می گیرید.
 
گاهی عشق و دلبستگی را با وابستگی اشتباه میگیرید و گاهی هم جای استقلال را با فاصله گرفتن و دور شدن عوض میکنید. به شما حق می دهیم که در آغاز راه یکسری اصول را ندانید اما اگر بخواهید خوشبخت ادامه دهید و خوشبخت بمانید، باید خیلی زود نقطه تعادل زندگی تان را پیدا کنید.
 
شما باید بدانید که کجای این رابطه قرار دارید و همسرتان هم کجا نشسته است. زندگی مشترک، نه میدان جنگ است و نه جای مسابقه. پس نه سعی کنید که خودتان را مثل یک قربانی شکست خورده ببینید و نه اینکه از او در ذهنتان چنین حریفی بسازید.

می ترسید بگذارد و برود؟
دوست دارید او را به خودتان زنجیر کنید. فکر می کنید اگر مدام مراقبش باشید تا ابد با شما می ماند. بزرگ ترین ترس زندگی تان این است که روزی چشمش جای دیگری بیفتد و دیگر شما را نبیند و نخواهد. ترس از اینکه از دستش بدهید. ترس از اینکه تنها شوید و دیگر هیچ کس شما را نخواهد.

همین ترس ها باعث می شود تا بخواهید او را از ساده ترین آزادی هایش محروم کنید. دوست دارید در مهمانی ها به او بچسبید و از اینکه بدون شما بخواهد پایش را بیرون از خانه بگذارد کلافه می شوید. آنقدر دوست دارید که او فقط و فقط برای شما باشد که دلتان می خواهد در خانه حبسش کنید و نگذارید آفتاب و مهتاب ببیند.

این نشانه ها را دارید؟
اگر شما به بهانه عشق یا ترس از تنهایی، محدودیت های عجیب و غریبی برای شریک زندگی تان وضع می کنید و همیشه از اینکه او را از دست بدهید می ترسید، باید بگوییم که به جای عاشق بودن، شما درگیر وابستگی شده اید؛ وابستگی ای که می تواند زندگی تان را از هم بپاشد.

بگذارید زندگی اش را بکند
از کنار او بودن لذت ببرید اما بدانید مثل هر آدمی، به لحظاتی احتیاج دارد که در آنها بدون حضور شما وقت بگذراند. لحظات بودن با دوستان، فوتبال دیدن، گپ زدن در مهمانی و زمان های دیگری که مثل روزهای قبل از ازدواج، بدون شما آنها را تجربه می کند. حتی گاهی نیاز دارد تنها در خیابان قدم بزند و حتی بدون مزاحمت، چرت بزند!

2 دقیقه یک بار با او تماس می گیرید؟
دوست دارید در هر دقیقه هزار بار بگویید که دوستش دارید. اصلا این حس دوست داشتن آنقدر در وجودتان شعله ور است که نمی توانید حتی برای یک روز هم که شده، آن را تنها در عملتان بروز دهید و به زبان نیاورید.
 
برای نشان دادن این حس، هر نیم ساعت یک بار برایش چند پیام می فرستید و 6 - 5 باری هم در ساعات کاری، تلفنی حالش را می پرسید تا او را مطمئن کنید که عاشقش هستید. محال است که هر هفته یک کادو از شما دریافت نکند یا دسته دسته گل از شما تحویل نگیرد. روز تولدش را به یک روز خارق العاده بدل می کنید و سرتاپای خانه را گل می ریزید تا بداند که برای شما یک آدم خاص است.

این نشانه ها را دارید؟
اگر نمی توانید هیجان عشق تان را مهار کنید و در عین عاشق بودن و رمانتیک بودن، مثل یک آدم عادی زندگی کنید، پس وابستگی را با عشق اشتباه گرفته اید. در به کار بردن این ترفند ها اغراق نکنید و آنها را هم به نوعی روزمرگی که دیر یا زود کسالت آور می شود تبدیل نکنید.

به اندازه لازم و کافی عاشق باشید
همه می دانند که عاشقش هستید. برای تولدش از مدت ها قبل برنامه ریزی می کنید و گاهی بی بهانه با یک هدیه کوچک وارد خانه می شوید. او شریک واقعی زندگی شماست؛ در شادی و غم، در آرامش و سختی، در سلامت و بیماری. گاهی با کمی هیجان به وجدش می آورید اما در کنارش، آرامش یک زندگی کاملا عادی را هم دارید.

دنیای او دنیای شماست؟
حریم خصوصی در زندگی مشترک برایتان معنایی ندارد. از همان لحظه ای که پیمان مشترک تان را بستید، گمان می کنید که باید همه چیز مثل بلور شفاف باشد و او حتی در افکارش هم شما را راه دهد. رمز های کاربری اش را گاهی با مهربانی و اگر لازم شود با قهر، بحث و خشونت می گیرید و هر از گاهی به حساب های کاربری اش سرک می کشید تا مطمئن شوید که شهر در امن و امان است.

با آمدن هر پیامک به سمت تلفن همراهش می دوید و اگر کوچک ترین مقاومتی کند، بدترین فکرها به ذهن تان راه پیدا می کند. گاهی سر زده به محیط کارش می روید و گاهی سری به کیف و وسایل شخصی اش می زنید.

این نشانه ها را دارید؟
اگر فکر می کنید تنها با نظارت شماست که این زندگی دوام پیدا می کند، باید در مورد تفکرات تان جدی تجدید نظر کنید. شما می گویید که باید نگرانی هایتان را درک کند اما او حس می کند که در این زندگی، حریم خصوصی اش و هویتش را از دست داده است.

عشق، فاصله و زندگی
برای اینکه یک عاشق واقعی باشید، نیازی به چنین توهماتی ندارید. در زندگی مشترک شما، اصل بر صداقت است و این پیش فرض را دارید که اگر روزی این اصل خدشه دار شد، واکنش مناسب را نشان خواهم داد. خوب می دانید که حق ندارید قبل از آنکه چیزی ببینید، با گرفتن حریم خصوصی همسرتان، او را نسبت به خود بدبین و پرکینه کنید.

می ترسید پررو شود؟
وقتی که خسته از کار برمی گردد، به پیشوازش نمی روید. فکر می کنید آدم ها به همین سادگی پررو می شوند و البته گمان می کنید که آنقدر جای پای عشق تان محکم است که دیگر نیازی به این تشریفات ندارید. به خودتان می گویید مگر من کارگر اختصاصی او هستم که غذای امشب را بار بگذارم و دلیلی ندارد که از خواب نیم روزی ام صرف نظر کنم و قبل از آمدنش چای درست کنم.
 
تنها چیزی که به آن فکر می کنید، روشن کردن چنین تکلیف هایی است و گمان می کنید که او نه تنها باید کارهای مربوط به خودش را انجام دهد، بلکه باید جور شما را هم بکشد و فقط از این راه است که نمی گذارید «دور بردارد!»

این نشانه ها را دارید؟
در یک زندگی متعادل، آدم ها پابه پای هم پیش می روند و اگر قدمی برمی دارند، آن را با لذت به زندگی مشترک شان تقدیم می کنند. در چنین زندگی ای افراد گمان نمی کنند که همیشه در معرض سوء استفاده هستند و با جان و دل به عشق شان و زندگی شان رسیدگی می کنند.

حسابرس خوبی باشید
می دانید زندگی حساب و کتاب دارد و تمام بار آن را روی دوش خودتان نمی اندازید اما در عین حال، سهم او را هم از این زندگی نادیده نمی گیرید. می دانید که او هم مثل شما می تواند گاهی خسته، بی حوصله یا بیمار باشد. انتظاراتی از او دارید که خودتان هم از عهده برآورده کردنشان برمی آیید و هیچ وقت برای کوبیدن میختان باری بیشتر از توانش روی دوشش نمی گذارید.

 فکر می کنید کیف پول شماست؟
به ازدواج به عنوان ابزاری برای ارتقای سطح زندگی تان نگاه می کنید. گمان می کنید هر که طاووس می خواهد باید جور هندوستان را هم بکشد و فکر می کنید حالا که لطف کرده اید و بله را گفته اید، نباید حسرت چیز دیگری به دلتان بماند.
 
وقتی به شکست مالی می رسد، ناامید می شوید و در ذهن تان فکر می کنید که چرا با چنین انتخابی، خودتان را به درد سر انداخته اید. گمان می کنید هیچ مسئولیتی در قبال حساب و کتاب زندگی ندارید و اگر هم چند ریالی پول به دست تان برسد، به عنوان دارایی شخصی تان روی آن حساب می کنید. از نظر شما آنچه او دارد متعلق به شماست و آنچه شما دارید هم متعلق به خودتان است.

این نشانه ها را دارید؟
اگر بخواهید در زندگی مشترک تان مدام حق و وظیفه تعریف کنید و تنها از طرف مقابل تان انتظار داشته باشید به جایی نمی رسید. اگر یکسری مسئولیت ها را تنها به او واگذار می کنید، باید این واقعیت را بپذیرید که برخی مسئولیت ها هم تنها برعهده شماست.

جیب و مسئولیت های مشترک
محدوده خودتان را می دانید و او هم می داند که تا کجا باید از شما و خودش انتظار داشته باشد. بدون آنکه او را در عمل انجام شده قراردهید، قبل از ازدواج تعیین کرده اید که مسئولیت های مالی و سایر مسئولیت ها بر عهده کدام تان است، اما در عین این مرزبندی ها، هدف اصلی شما منافع مشترک تان است و همانطور که به فکر منافع او هستید، به فکر خودتان هستید.

اجازه می دهید به جای شما فکر کند؟
فکر می کنید حالا که وارد یک وادی مشترک شده اید، باید خودتان را فراموش کنید و عنان زندگی را به دست کسی بسپارید که از شما قدرتمندتر یا باهوش تر است. گمان می کنید که او مرد خانه است و می تواند شما را مدیریت کند. او برایتان تصمیم می گیرد که کار کنید یا درس بخوانید.
 
او تصمیم می گیرد که موهایتان را چه مدلی بزنید یا لباس چه رنگی بخرید. او بر تمام زندگی شما تسلط دارد و شما از بیشتر کردن قدرتش لذت می برید و آرامش می گیرید. از نظر شما اقتدار او باعث آرامش بیشترتان می شود و از اینکه مسئولیتی در قبال او و زندگی تان نداشته باشید، لذت می برید.

این نشانه ها را دارید؟
شاید با هیجانی که در آغاز زندگی دارید، بتوانید این وضعیت را تحمل کنید اما به مرور دلتان برای خودتان و استقلال تان تنگ می شود. اگر می خواهید خوشبختی تان ادامه پیدا کند، خودتان و استقلال تان را فراموش نکنید و جایگاه تان را به عنوان یک فرد مستقل نادیده نگیرید.

خودتان هستید؟
خودرای نیستید و نظر او را در همه ابعاد مورد توجه قرار می دهید اما عقاید تان هم برایتان با ارزش است و به خاطر دیگران اصولتان را کنار نمی گذارید. می دانید که باید استقلال مالی، عقیدتی و شخصیتی داشته باشید. شما این استقلال را با زور به دست نمی آورید بلکه در جریان زندگی آن را به یک اصل تبدیل می کنید.

ادامه مطلب

[ پنج شنبه 11 آبان 1391  ] [ 11:00 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

با پسری که خدمت سربازی نرفته ازدواج کنم یا خیر؟

 

به خدمت سربازی رفتن برای خیلی از پسران معضل بسیار بزرگی است که بر سر راه ازدواج آنها وجود دارد. معضلی که خیلی ها را نگران میکند و البته نامزدهای زیادی را با دلتنگی و اشک و آه در انتظار پایان دوره خدمت میگذارد.

مشکلات یک ماموریت 2 ساله
برخی از خانواده ها به پسرهایی كه سربازی نرفته اند،‌ دختر نمی دهند. برخی دیگر به پسرهای سرباز هم دختر نمی دهند. برخی از خانواده ها نیز برای پسر سرباز نرفته شان خواستگاری نمی روند و بعضی دیگر هم برای پسر سربازشان زن نمی گیرند. خب در این شرایط، سوال مهم این است كه آیا واقعاً نباید با پسری كه سربازی نرفته ازدواج كرد یا نه؟

اگر خواستگاری دارید كه سربازی نرفته است و نمی دانید كه چه پاسخی باید به او بدهید به این قسمت خوب توجه کنید. عموما پسرها به چند دلیل سربازی نمی روند: برخی از سربازی فرار می كنند. عده ای دلیلی نمی‌بینند كه سربازی بروند و عده ای به دلیل اشتغال به تحصیل هنوز فرصت رفتن به سربازی نداشته اند.

با چه کسی ازدواج کنیم؟
گروه اول،‌گروه خطرناكی است و باید از ازدواج با آنها اجتناب کنید. این افراد حاضر نیستند كه خود را به سختی بیندازند و معمولاً از پذیرش هرگونه مسئولیتی سرباز می زنند و به قول معروف بی كار و بی عارند. باید توجه داشت كه هرگز نمی توان به افراد این گروه اعتماد و تكیه كرد.

آنها ترجیح می دهند یک شبه ره صد ساله را بروند و معمولا می گویند: « چرا باید سربازی بروم وقتی می توانم این زمان را کار کنم و دو سال جلوتر باشم؟ » این استدلال اگر چه منطقی به نظر می رسد اما در واقع نشان می دهد که پسر نمی خواهد با واقعیت های موجود کنار بیاید و به دنبال فرار از وظایف خود است.

گروه دوم،‌ كسانی اند كه به دلیل شرایط كاری و خانوادگی دلیلی برای سربازی رفتن نمی بینند. بیشترین افراد این گروه را كسانی تشكیل می دهند كه به كارهای آزاد اشتغال دارند. ازدواج با افرادی كه حاضر نیستند هرگز به سربازی بروند مشكلات زیادی در زندگی فردی و زناشویی ایجاد می كند زیرا جامعه و قانون ما برای آنها محدودیت هایی ایجاد نموده است.

طبق قوانین كشور ما استخدام و به كارگیری فردی كه سربازی نرفته به خصوص در ادارات دولتی و نیمه دولتی ممنوع است. نقل و انتقال هرگونه سند رسمی برای این افراد غیر ممكن است. مثلاً این افراد حق خرید و فروش خانه، مغازه و ... به نام خود را ندارند. حق خروج از كشور و رفتن به سفرهای برون كشوری از این افراد سلب شده است. در واقع به این افراد پاسپورت داده نمی شود.

و اما گروه سوم، كسانی هستند كه به دلیل ادامه تحصیل و پیشرفت علمی به صورت موقت رفتن به سربازی را به عقب انداخته اند كه كاملاً منطقی و درست است. بر این اساس افراد با فرض طی سریع مدارج علمی در 23 سالگی از مقطع کارشناسی و در 25 سالگی از مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل می شوند.
 
اگر این افراد بخواهند پس از اتمام تحصیلاتشان تازه دوران خدمت سربازی را  طی نمایند و بعد به فكر ازدواج بیفتند یعنی تقریباً باید در سن 27 الی 28 سالگی ازدواج نمایند. در حالیكه ازدواج نه منافاتی با ادامه تحصیل و پیشرفت علمی فرد دارد و نه با سربازی رفتن در تضاد است.

البته زندگی متاهلی و سربازی رفتن سختی های خاص خود چون كم درآمدی،‌ سختی كار، دوری و ... را برای زن و مرد به همراه می‌آورد ولی شیرینی های زندگی مشترك آنقدر زیاد هست كه بتوان به خاطر رسیدن به آن برخی از تلخ‌كامی ها را تحمل كرد. پس اینكه عده ای سربازی نرفتن پسر را دلیل محكمی برای رد خواستگاری پسر معرفی می كنند، در حالی‌كه پسر به دلیل اشتغال به كار، حرفه یا تحصیل و بالاجبار رفتن به سربازی اش را به تعویق انداخته است اشتباهی بزرگ است.

ادامه مطلب

[ پنج شنبه 11 آبان 1391  ] [ 10:57 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

راحت و در عین حال ترسناک ترین راه لاغر شدن

لاغری و داشتن اندامی مناسب از جمله مواردی است که بسیاری از افراد به دنبال آن هستند. این آرزو نه فقط به خاطر اندامی زیبا بلکه به خاطر سلامتی نیز هست. راه های بسیاری زیادی تا به حال برای لاغر شدن نام برده شده است که از جمله آن ها می توان به خوردن فلفل و یا ورزش های طاقت فرسا اشاره کرد.

به تازگی در تحقیقاتی که در دانشگاه وست مینستر انجام شده است مشخص شد که دیدن فیلم های ترسناک نیز می تواند به شما در داشتن اندامی مناسب کمک کند. در این تحقیقات، نتایج از این قرار بود که تماشای فیلم های ترسناک به مدت 90 دقیقه می تواند تا 113 کالری بسوزاند که این به اندازه نیم ساعت پیاده روی و یا خوردن یک تخته شکلات است.

 محققان تحقیقاتشان را در این نقطه متوقف نکردند و آن ها تعدادی از فیلم های که میزان بیشتری کالری می سوزانند را نیز مشخص کرده اند. در این میان فیلم درخشش در صدر جدول قرار دارد.

فیلم درخشش که در سال 1980 ساخته شد و به عنوان یکی از ترسناکترین فیلم های تاریخ سینمای دنیا شناخته می شود می تواند باعث سوختن 184 کالری شود. در این میان فیلم آرواره ها با 158 کالری مقاوم دوم را بدست آورد. در این تحقیقات همچنین مشخص شد فیلم هایی که باعث می شود تا بیننده لحظه ای از روی صندلی اش تکان بخورد بهترین عملکرد را در سوزاندن کالری و لاغری دارند.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 11 آبان 1391  ] [ 10:56 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چه بخوریم تا بتوانیم خوب بخوابیم؟

 

قبل از درمان بیخوابی باید مسائلی مانند مشکلات تیروئید، دیابت، وجود افسردگی، عفونت و همچنین سطح هموگلوبین خون بررسی شود چرا که وجود هر یک از این عوامل میتواند منجر به ایجاد بیخوابی شود. در این بین زمان مصرف انواع مختلف مواد غذایی بسیار حائز اهمیت است.

با توجه به ریتم‌ های زیستی و فعالیت‌های هورمون‌ های مختلف بدن توصیه می‌شود برای جلوگیری از اختلال در روند سوخت چربی‌ها در وهله اول باید شام قبل از ساعت ۹ شب مصرف و از مصرف غذاهای حاوی چربی و کربوهیدرات زیاد خودداری شود و به خوردن سبزی‌های پخته یا خام با مقداری غذاهای پروتئینی در وعده شام قناعت شود.

انواع نان، ماکارونی، سیب زمینی و برنج حاوی مقادیر بالایی کربوهیدرات است که در بدن به آرامی هضم و سوخته می‌شود. موز، انجیر، خرما و گوشت بوقلمون حاوی مقادیر بالایی اسید آمینه تریپتوفان هستند، تریپتوفان در بدن تبدیل به سروتونین می‌شود که منجر به حالت خواب آلودگی در فرد می‌شود. شیر نیز مقادیر مناسبی تریپتوفان دارد.

همچنین ماست حاوی سروتونین است به همین علت مصرف هریک از این مواد غذایی، ساعاتی قبل از خواب شبانه توصیه می‌شود. گوشت و شیر کم چرب نیز حاوی مقادیر کافی ویتامین B۶ هستند و وجود این ویتامین برای سنتز سروتونین در مغز ضروریست.

انواع ماهی‌های چرب مانند سالمون وساردین و همچنین تخمه کدو و کتان نیز به دلیل داشتن اسیدهای چرب امگا ۳ برای پیشگیری از بی‌خوابی بسیار موثر هستند. تخمه آفتابگردان و کنجد نیز دارای اسیدهای چرب امگا ۶ است که این نوع اسید چرب نقش عمده‌ای در سنتز مواد شیمیایی در مغز دارند.

کمبود آهن در بدن می‌تواند یکی از علل عمده کم خوابی باشد، به همین دلیل مصرف موادغذایی غنی از آهن مانند گوشت قرمز، پسته، بادام و سبزیجات برگ سبزتیره و جگر توصیه می‌شود. همچین کاهو دارای ماده‌ای به نام لاکتوکاریوم است که محرک خواب بوده و به همین علت توصیه می‌شود قبل از خواب حتماً از سالاد کاهو استفاده شود.

ادامه مطلب

[ پنج شنبه 11 آبان 1391  ] [ 10:54 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]