آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

مردها یا زنان؟ کدام عاشقترند

 

بر اساس پژوهشی در لندن مشخص شده كه برخلاف عقیده رایج در مورد آقایان، آنها بیشتر از زنان در روابط عشقی و کاری خود احساسی هستند. پژوهشگران دانشگاه لندن معتقدند برای عصبی کردن یک مرد، استفاده از یک عکس و یا چند کلمه حرف، کافی است.

 تأثیر مسائل عشقی در دانشجویان مرد بیشتر از تأثیر استفاده از مواد مخدر مانند کوکائین است
لذا به باور پژوهشگران، این امر نشانگر شدت احساسات در مردان است. در همین حال، پژوهشگران امریکایی نیز به این نتیجه رسیده­اند که بر خلاف عقیده رایج در جوامع، مردها آمادگی بیشتری برای قربانی کردن خود در روابط عاشقانه دارند.
در نظر سنجی­ای که به سرپرستی «کاترین موزر» رئیس مرکز درمانی دانشگاه «البانی» نیویورک، از مردان و زنان بین 16 تا 25 سال صورت گرفته، مشخص شده است که مردان آمادگی بیشتری برای وقف خود به امور عشقی، کودکان، حلقه دوستان و اعضای خانوانده را دارند.
براین اساس مردان بیشتر از زنان برای روبط عاشقانه، اهمیت قائل بوده و آن را نسبت به مسائل دیگر در اولویت قرار ­می­دهند. همچنین مردها در روابط خود درک بهتری نسبت به مسائل عاطفی و روانی دارند. آنها برای دستیابی به اهداف رمانتیک خود آسیب­های روانی بیشتری را به جان می­خرند؛ در حالیکه زنان در این موارد کمتر داوطلب شده و به هنگام احساس فشار از خواسته خود منصرف می­شوند.

ادامه مطلب

[ سه شنبه 10 اردیبهشت 1392  ] [ 12:28 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

شوره چرب و علتش چیست؟

یک متخصص پوست و مو گفت: علت شوره چرب، ارثی و ژنتیکی است که البته با افزایش سن کمتر می‌شود زیرا ترشح هورمون آندروژن به طور طبیعی کمتر می‌شود. حسین طباطبایی اظهارداشت: شوره سر یک عارضه شایع دوران نوجوانی است که اکثر نوجوانها چه دختر و چه پسر با آن مواجه می‌شوند و وقتی موهای خود را شانه می‌زنند، دانه‌های سفید رنگی روی لباس خود می‌بینند.عضو هیات علمی‌دانشگاه علوم پزشکی تهران افزود:به این شوره، شوره ساده یا به عبارتی شوره خشک می‌گوییم که مسئله مهمی‌نیست و درمان خاصی هم نمی‌خواهد.این متخصص پوست و مو ادامه داد: اما اگر شدت این شوره زیاد باشد می‌توان با مصرف شامپوهای ضدشوره معمولی که در همه داروخانه‌ها موجود است آن را درمان کرد؛ بدین‌ترتیب که چند ماه از آن استفاده کنند تا شوره‌ها برطرف شوند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ عضو هیات علمی‌دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: آن موردی که باعث نگرانی و آزار نوجوانان و جوانان می‌شود، شوره چرب است؛ بدین‌معنا که افراد در شروع سن بلوغ متوجه می‌شوند کف سرشان چرب شده است و در موقع شانه زدن با شوره‌هایی مواجه می‌شوند که هم به شانه می‌چسبد و هم روی موها دیده می‌شود که این شوره نیز می‌تواند شدت و حدت داشته باشد.
طباطبایی ادامه داد: بعد از سن بلوغ به دلیل ترشح هورمون مردانه آندروژن، که در آقایان زیاد و در خانم‌ها کم است، فعالیت غدد چربی زیاد شده و غدد چربی نیز از نظر اندازه بزرگ می‌شوند و به همین دلیل نوجوانان و جوانان در پوست سر یا گاهی درصورت، سینه و پشت با چربی پوست مواجه می‌شوند.
متخصص پوست و مو افزود: این حالت چربی در پوست سر به این دلیل است که سلول‌های طبقه مادرپوست به دلیل هورمون آندروژن با سرعت به سطح پوست آمده؛‌یعنی از حالت طبیعی سریعتر ساخته شده و چون این چربی به تکامل نمی‌رسد به چربی (Oil) تبدیل می‌شود و به‌صورت پوسته‌های چرب روی هم انباشته می‌شود که وقتی ما به کف سر فرد نگاه می‌کنیم، سر را پر از پوسته‌های سفید رنگ چسبیده به پوست می‌بینیم.
طباطبایی ادامه داد: غدد چربی به علت سریع کار کردن، باعث ایجاد این پروسه می‌شوند که در نهایت پوست ملتهب و کمی‌قرمز شده و دچار خارش می‌شود.این استاد دانشگاه تصریح کرد: البته بعضی از جوانان می‌گویند بعد از شستن سر دوباره احساس خارش را در پوست سر دارند که در پاسخ به آنها می‌گوییم که در این حالت، مصرف شامپوی ضدشوره به تنهایی پاسخگو نیست چرا که این شامپو، شوره را کم می‌کند اما خارش را از بین نمی‌برد.
عضو هیات علمی‌دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: یک نوع قارچ در پوست انسان زندگی می‌کند به اسم «پیتروسیوریوم اوال» که قارچ بی‌آزاری است و همیشه در پوست انسان زندگی می‌کند اما وقتی که پوست سر چرب می‌شود این مسئله زمینه چرب، محیط تغذیه و رشد این قارچ را فراهم می‌کند و باعث می‌شود که این قارچ بی‌آزار به بیماری تبدیل شود و باعث التهاب و در نهایت خارش پوست شود.این متخصص پوست و مو اضافه کرد: در این صورت به غیر از مصرف شامپوهای ضد شوره باید درمان دارویی نیز انجام شود تا قارچ از میان برود.طباطبایی ادامه داد: بعضی از نوجوانان و جوانان نیز می‌گویند از دارو هم استفاده کردیم اما مجدداً دچار خارش و شوره شدیم که در پاسخ به این افراد هم می‌گوییم در مواجهه با بهبودی نسبی نیز نمی‌بایست داروها را قطع می‌کردند بلکه باید مطابق با دستور پزشک، پله به پله مصرف داروهای خوراکی ضدقارچ را کم کنند و از شامپوهای طبی که علاوه بر مواد ضد شوره مواد ضد قارچ هم دارند استفاده کنند.
این متخصص پوست و مو در پاسخ به پرسش فارس مبنی بر اینکه نحوه درست استفاده از شامپوهای طبی چیست، گفت: ابتدا می‌بایست کف سر را آغشته به شامپوی طبی و صبر کرد که این شامپو 3 دقیقه روی مو باقی بماند سپس آبکشی کرده و از یک شامپوی معمولی که می‌بایست شامپوی موی چرب باشد استفاده کنند چرا که شامپوی طبی عطر ندارد و گاهی بدبو است پس می‌توان با یک شامپوی عطری و مناسب پوست چرب کف سر را شست و شو داد.عضو هیات علمی‌دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: شوره خشک و ساده‌ای که در نوجوانان دیده می‌شود، یک دوره کوتاه 2 تا 3 ساله دارد که استفاده از یک شامپوی ضد شوره معمولی کفایت می‌کند و نیازی به مراجعه به پزشک ندارد اما شوره چرب، که سالیان سال طول می‌کشد و گاهی در آقایان تا سن 30 تا 35 سالگی ادامه پیدا می‌کند به درمان طولانی‌تری نیاز دارد.طباطبایی به افرادی که دارای شوره چرب هستند پیشنهاد کرد که هر روز موهایشان را بشویند و نگذارند چربی به مقدار زیاد روی پوست تجمع پیدا کند.

ادامه مطلب

[ سه شنبه 10 اردیبهشت 1392  ] [ 12:25 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

عوارض پوشیدن کفش پاشنه بلند

فرهنگ‌غنی‌پور اظهارداشت: بیشتر وزن بدن ، روی مچ‌پا است بنابراین می‌بایست در مواجهه با کوچکترین مشکلی که برای مچ پا ایجاد می‌شود آن را جدی گرفت و درمان کرد.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: آسیبهایی که به مچ پا وارد می‌شود ممکن است از یک پیچ‌خوردگی ساده تا پیشرفته متغیر باشند.
این متخصص ارتوپدی ادامه داد: آسیبهای ساده‌ای مثل کشیدگی تاندون و لیگمان‌های مچ پا از جمله آسیبهای ساده پیچ‌خوردگی پا هستند و در مراحل پیشرفته ما شکستگی استخوانهای مچ پا را داریم چرا که چند استخوان در مچ پا داریم که اگر هر کدام از آنها آسیب ببیند ضایعه‌ای ایجاد می‌کند که درمان هر کدام از آنها ضروری است.
غنی‌پور در پاسخ به  این پرسش که عوارض حاصل از پیچ‌خوردگی مچ پا کدام است، گفت: بد راه رفتن، دردناک بودن مچ پا و خشک شدن مفصل مچ‌پا ازجمله این عوارض هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: برای درمان می‌بایست هرچه سریعتر اقدام کرد شاید بایک بانداژ ساده یا داروی ساده بتوان معضل را برطرف کرد؛ اما گاهی دیده می‌شود که محل حادثه دیده، نیاز به درمان وسیع‌تری دارد.
غنی‌پور بیان داشت: متأسفانه دیده شده که افراد به جای درمان در مراکز مجهز از درمان های خانگی استفاده می‌کنند؛ مثلاً زرده تخم‌مرغ و مواد را با هم مخلوط کرده یا از چسب استفاده می‌کنند که این روشها به جای درمان عارضه، عوارض را نیز تشدید می‌کنند.
وی ایجاد ضایعات مفصلی، تغییر شکل استخوان یا کوتاهی عضو را نتیجه عدم درمان به موقع پیچ‌خوردگی پا دانست.
غنی‌پور متذکر شد: وزن، نوع کفش‌پوشیدن، سقوط و پرش می‌تواند در پیچ‌خوردگی مچ پا موثر باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: بهتر است افراد از کفش‌هایی استفاده کنند که مچ یا ساقه داشته باشد تا مچ پا سفت‌تر باقی بماند.
وی تصریح کرد: استفاده از کفش پاشنه‌دار می‌تواند پیچ‌خوردگی مچ پا را تشدید کند.


ادامه مطلب

[ سه شنبه 10 اردیبهشت 1392  ] [ 12:24 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

زندگی بدون مشکل؟

 

نزدیک‌ترین فرد به یک زن یا شوهر در درجه اول باید همسر درنظر گرفته شود و نه مادر یا پدر. کاملا طبیعی است که خیلی از موارد مربوط به یک زوج را هیچ‌کس غیر از خودشان نباید بداند
 
- نحوه ارتباط و تعامل با خانواده همسر و مشخصا والدین همسر آن هم در سال‌‌‌های نخستین زندگی مشترک از پرحاشیه‌ترین مسائلی است که بین همسران رخ می‌دهد. با دكتر وحید شریعت، روانپزشك و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران به گفتگو نشسته‌ایم تا از شیوه‌های درست برقراری یك ارتباط سالم آگاه شویم....

 آقای دکتر! بعضی‌ها حتی پیش از اینکه ازدواج کنند نسبت به خانواده همسر آینده‌شان در ذهن خود حالت تدافعی دارند. این واکنش را می‌توان طبیعی یا حتی تا حدودی طبیعی دانست؟
ازدواج یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی است که در زندگی افراد رخ می‌دهد و تغییرات گسترده‌ای در زندگی به وجود می‌آورد. پس از ازدواج آنچه از فرد انتظار می‌رود با قبل از آن متفاوت است. به عنوان نمونه یکی از انتظارات این است که فرد بتواند در موقعیت‌های اجتماعی مختلف حاضر شود و رفتاری متناسب با شرایط و شأن خود داشته باشد.
همچنین باید بتواند با افراد جدیدی که روبه‌رو می‌شود رابطه مناسبی برقرار کند. شاید مهم‌ترین افراد (البته پس از همسر) خانواده همسر و به‌خصوص والدین او هستند. افرادی که فرد تازه‌وارد از خصوصیات اخلاقی آنها زیاد آگاه نیست و باید بتواند با آنها کنار بیاید.

 جایگاه باورهای فرهنگی و سنت‌های اجتماعی در این مواجهه کجاست؟
مثل معروفی هست که می‌گوید «گربه را باید دم حجله کشت». بدیهی است کسانی که به این جمله معتقد باشند، احساس می‌کنند باید از همان روز اول کنترل زندگی‌شان را در دست بگیرند و هرکس از همان اول بر زندگی مسلط شد، دیگر تا پایان رییس باقی خواهد ماند و فرد مقابل ذلیل و فرمانبردار او خواهد بود. والدینی که نگران خوشبختی فرزند خود هستند و می‌خواهند مطمئن شوند که او در زندگی مشترک خود فرد مغلوبی نیست،احتمالا سعی می‌کنند تا از چند و چون ماجرا مطلع شوند و اگر نگوییم برای پیروزی، دست‌کم برای جلوگیری از توسری‌خور شدن، به راهنمایی فرزند خود بپردازند. اما در بسیاری از موارد همین کنجکاوی‌ها و راهنمایی‌ها باعث می‌شود تا زوج‌های جوان احساس کنند دیگران دارند در زندگی‌شان دخالت می‌کنند و بخواهند از خود دفاع کنند. نکته‌ای که معمولا در همه زندگی‌های تازه اتفاق می‌افتد، بروز اختلاف بین زن و شوهر است که به‌خصوص اوایل زندگی کاملا شایع است. اما مشکل زمانی حاد می‌شود که یکی از طرفین به علت بی‌تجربگی یا پرس‌و‌جوی دیگران، اختلاف‌های معمول و گذرایی را که در همه زندگی‌ها وجود دارد، به خانه والدین خود بكشاند. کمکی که والدین در این شرایط انجام می‌دهند چه به صورت مستقیم و با ورود به بحث باشد و چه غیرمستقیم و از طریق توصیه کردن، معمولا به بدتر شدن ماجرا و تشدید اختلاف می‌انجامد.

 خیلی از سوءتفاهم‌های پیش آمده با خانواده همسر ناشی از تفاوت‌های خرده فرهنگ‌هاست. آیا چاره‌ای برای پیشگیری از این تنش‌ها وجود دارد؟
زمانی که خانواده دو طرف از نظر اعتقادی و فرهنگی تفاوت زیادی نداشته باشند این مشکلات کمتر بروز می‌کند، چرا که انتظاراتی که از عروس یا داماد در خانواده‌ها وجود دارد برای هر دو طرف شناخته شده و مورد انتظار است و بنابراین کمتر باعث اختلاف می‌شود. آشنا شدن با آداب و رسوم خانواده طرف مقابل می‌تواند تا حدودی به کاهش این‌گونه مشکلات کمک کند. در مواردی همین آشنایی باعث می‌شود که فرد از انجام کارهای مشکل‌ساز و چالش‌برانگیز دوری کند، اما گاهی هم لازم است که زن یا شوهر از خواسته خود به نفع خانواده طرف مقابل چشم‌پوشی كند. اما بعضی وقت‌ها ممکن است اجرای سنت یک خانواده با انجام ملزومات خانواده دیگر منافات داشته باشد. در این موارد کار سخت‌تر است و نمی‌توان به سادگی راه‌حل مناسبی پیدا كرد و باید به دور از عصبیت و سرسختی تلاش کرد تا راه‌حل میانه‌ای یافت. ممکن است در این موارد نیاز به کمک مشاوری متخصص هم وجود داشته باشد.

 کدام یک از این حالت‌ها به نظر شما منطقی‌تر است. انتظار داشته باشیم عروس یا داماد یک خانواده مانند فرزندان آن خانواده جذب خانواده شوند یا همیشه یک فاصله مشخص وجود داشته باشد؟
ماه‌های اول زندگی مشترک، زمان حساسی است که روابط جدیدی در حال شکل گرفتن است و به‌طور معمول در این دوره احتیاط و مراقبت بیشتری لازم است تا افراد بتوانند در نقش جدید خود به خوبی ظاهر شوند. پس نمی‌توان انتظار داشت که خیلی زود فرد به‌طور کامل به خانواده جدید خود جذب شود. باید توجه داشت که برخی افراد سریع‌تر می‌توانند با دیگران رابطه دوستانه برقرار کنند و به اصطلاح خونگرم و به جوش هستند، در حالی که برخی دیگر آهسته‌تر با افراد جدید ارتباط برقرار می‌کنند و مدتی زمان می‌برد تا بتوانند احساس نزدیکی و صمیمیت کنند. این مساله به شخصیت هر فردی برمی‌گردد و نباید انتظار داشت که همه به یک صورت برخورد کنند.

 فرض کنید بین یک زن با پدرشوهرش اختلاف یا مساله‌ای رخ دهد. چگونه همسر او می‌تواند از این دوراهی سالم بگذرد؟
با وجود همه این احتیاط‌ها ممکن است باز هم مشاجره‌ای بین والدین با عروس یا داماد ایجاد شود. در این مواقع فرد در شرایط دشواری قرار می‌گیرد و نمی‌داند که باید از والدین خود طرفداری کند یا از همسر. شاید بهتر باشد که به جای طرفداری از این یا از آن در درجه اول طرفین را دعوت به آرامش کرد تا هرچه زودتر درگیری رودررو پایان یابد. 
سپس در شرایطی آرام‌تر و بدون حضور دیگران با هریک از دو طرف ماجرا به‌طور جداگانه صحبت شود و سعی در رفع سوءتفاهم‌ها و کدورت‌ها گردد. در این مواقع گاهی لازم می‌شود از کمک بزرگ‌ترها یا کسانی که مورد قبول و احترام خانواده هستند هم کمک گرفت. همدردی و بررسی منطقی موضوع و تاکید بر ارائه راهکار برای جلوگیری از تکرار مشکل می‌تواند از مواردی باشد که در گفت‌وگو با هر یک از دو طرف به آن پرداخته می‌شود. به علاوه برای کم کردن نگرانی‌های معمول والدین، همسران می‌توانند نكات مثبت را بیشتر به والدین دو طرف منتقل کنند.

 برای هرکدام از افراد درگیر در این ارتباط چندجانبه چه توصیه‌ای دارید؟
در پایان می‌خواهم تاکید کنم که نزدیک‌ترین فرد به یک زن یا شوهر در درجه اول باید همسر درنظر گرفته شود و نه مادر یا پدر. کاملا طبیعی است که خیلی از موارد مربوط به یک زوج را هیچ‌کس غیر از خودشان نباید بداند و اگر غیر از این باشد و به عنوان نمونه مادر یك خانم از همه جزییات زندگی دخترش باخبر باشد غیرطبیعی است و می‌تواند بالقوه خطرناک باشد. دیگر اینکه زندگی مشترک را نباید به شکل یک میدان مبارزه دید که یک برنده و یک بازنده دارد. سرانجام اینکه مشکل و اختلاف همیشه پیش می‌آید و آنچه مهم است توانایی حل مشکل است. چیزی به نام زندگی زناشویی بدون مشکل یک افسانه است. توانایی حل مشکل یک مهارت است که می‌توان آن را یاد گرفت. 

ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 اردیبهشت 1392  ] [ 7:12 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

جایگزین عرق بهار نارنج بجای دیازپام

بهار نارنج آرامش ‌بخش و ضدهیجانات دستگاه عصبی است، سردردهای عصبی و میگرنی را كاهش می‌‌ دهد و تپش نامنظم قلب و اضطراب را از بین می ‌‌برد.

عرق بهار نارنج دارای طبیعت گرم و مقوی جسم و روح است.
پوست نارنج ضد یبوست است و برای افرادی كه معده‌ ی آن ها زیاد ترش می ‌كنند، بهترین دارو است.
مربای بهار نارنج مقوی معده و ضد تشنج است.
عرق بهار نارنج اشتهاآوری قوی است و برای رفع ضعف اعصاب مفید و نشاط آور است و در تسكین ناراحتی‌ های سینه و تپش قلب مؤثر است.
عرق بهار نارنج برای معطر كردن شربت‌ ها استفاده می ‌شود، اعصاب را تقویت و بی ‌خوابی را درمان می‌ كند.
مصرف عرق بهار نارنج تپش نامنظم قلب، تشویش و اضطراب را از بین می ‌‌برد و افرادی كه مشكل اختلال خواب دارند، می ‌توانند پیش از خواب، مقداری عرق بهار نارنج با چای مصرف كنند.

عرق بهار نارنج به جای دیازپام
با توجه به نتایج به دست آمده از یك مطالعه، از بهار نارنج می ‌توان به عنوان یك پیش داروی موثر جهت كاهش اضطراب بیماران قبل از عمل جراحی استفاده كرد.
این مطالعه با هدف مقایسه ی تاثیر عرق بهار نارنج و دیازپام بر اضطراب بیماران قبل از عمل جراحی توسط دكتر محمود اخلاقی، استادیار گروه بیهوشی مركز تحقیقات گیاهان دارویی دانشگاه علوم پزشكی شهركرد و جمعی از همكاران انجام شد.
در این مطالعه تعداد 60 بیمار 14 تا 48 ساله ی مراجعه‌ كننده به بیمارستان آیت‌الله كاشانی شهركرد جهت عمل جراحی، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 30 نفره تقسیم شدند.
2 ساعت قبل از عمل به گروه یك 100 سی‌ سی عرق بهار نارنج و به گروه 2 محلول یك قرص 5 میلی ‌گرم دیازپام در 100 سی ‌سی آب به صورت خوراكی داده شد.
میزان اضطراب بیماران توسط پرسشنامه اضطراب اسپیل برگر و علائم حیاتی بیماران قبل و 2 ساعت پس از دریافت دارو ثبت شد.

یافته‌ های این پژوهش:
گروه‌ ها از نظر ویژگی ‌های دموگرافیك، نبض و اضطراب قبل از عمل همسان بودند.
میزان اضطراب موقعیتی پس از مصرف دارو در هر دو گروه مصرف ‌كننده ی بهار نارنج و دیازپام كاهش یافت.
مقایسه ی دو گروه تفاوت آماری معنی ‌داری نداشت.
تغییرات تعداد نبض و فشار خون در هر دو گروه قبل و بعد از مصرف دارو تفاوت آماری معنی ‌داری نداشت.


ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 اردیبهشت 1392  ] [ 7:11 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

یک بارداری خاطره انگیز بدون نگرانی

 

بدون نگرانی دوران بارداری را بگذرانید
اگر می خواهید از سلامت نوزادتان مطمئن شوید لازم نیست تا تولدش صبر کنید. این روزها آزمایش هایی را می توان در دوران بارداری انجام داد که با کمک آنها انواع ناهنجاری های جنین تشخیص داده می شود.

در کنار انواع سونوگرافی ها، آزمایش های خون نقش بسیار مهمی در این میان ایفا می کند زیرا ناهنجاری های جنین با انجام آزمایش تا بیش از ۹۹درصد قابل تشخیص است. انواع آزمایش هایی که می توان به این منظور انجام داد شامل آزمایش های تشخیصی، آزمایش های روتین و آزمایش های غربالگری است…

● آزمایش های غربالگری
به طور کلی آزمایش های غربالگری به چند دسته تقسیم می شوند که از جمله آنها می توان به غربالگری ۳ ماهه اول، غربالگری ترکیبی، غربالگری ۳ ماهه دوم، غربالگری یکپارچه و غربالگری مشروط اشاره کرد. به طور کلی برنامه های غربالگری دوران بارداری روی تشخیص سندرم داون، اختلالات رشد لوله عصبی جنین و ۲ اختلال کروموزومی دیگر که کمتر شایع هستند، یعنی تریزومی ۱۸ و تریزومی ۱۳ تمرکز دارد. سندرم داون شایع ترین اختلال
 
کروموزومی در انسان است که از هر ۸۰۰ تولد یک نوزاد با این سندرم متولد می شود. ریسک ابتلای جنین به سندرم داون با افزایش سن بیشتر می شود، بنابراین این آزمایش به خانم های باردار در ۳ ماهه اول و دوم پیشنهاد می شود. جواب این آزمایش معمولا به صور ت یک ریسک گزارش می شود، به نحوی که مشخص می کند چه میزان خطر جنین را تهدید می کند ولی متاسفانه چه در جواب های مثبت و چه در جواب های منفی قطعیت ندارد.

● آزمایش های تشخیصی (آمنیوسنتز)
در این آزمایش ها با بررسی سلول های جنین موجود در مایع داخل رحمی می توان از وجود نواقص جنینی آگاه شد. این آزمایش ها در تکمیل آزمایش غربالگری انجام می شود و می توان براساس نتایج آن، اختلالات کروموزومی جنین را تشخیص داد.

● آزمایش جدید غیرتهاجمی تشخیص بیماری های جنین
سال ۱۹۹۷ دانشمندان به وجود DNA جنین در خون مادر پی بردند. این کشف مهم به عنوان بنیاد ظهور روش های غیرتهاجمی تعیین شد. البته موفقیت واقعی در سال ۲۰۰۸ حاصل شد؛ زمانی که ۲ گروه مستقل از محققان با مطالعه روی ۲ جمعیت متفاوت، قدرت تشخیص اختلالات کروموزومی جنین را با استفاده از روش تعیین توالی با درستی صددرصد به اثبات رساندند. اصول این روش بر پایه اندازه گیری DNA آزاد در خون مادر است که از سلول های جفت آزاد می شود. صاحب نظران این کشف را یک انقلاب در روش های تشخیصی دوران بارداری نامیدند و پیش بینی می کنند در آینده نزدیک تست های مبتنی بر آن به صورت کامل جایگزین روش های سنتی غربالگری سندرم داون شود.

● روش های ملکولی تشخیص بیماری ها
بزرگ ترین ایراد در روش های سنتی غربالگری، درصد بالای نتایج مثبت و منفی کاذب و درمورد آزمایش های تاییدی احتمال سقط جنین به علت تهاجمی بودن روش نمونه گیری است. نتیجه مثبت کاذب یعنی در عین حالی که بیماری وجود ندارد جواب تست مثبت می شود. مطالعاتی که به تازگی گزارش شده است میزان تشخیص این روش را برای سندرم داون (مونگولیسم) به میزان ۹/۹۹ درصد نشان می دهد. این به این معناست که منفی کاذب آن کمتر از ۱/۰ درصد است. همچنین مثبت کاذب بسیار پایین دارد یعنی تقریبا همه مواردی که جواب مثبت دارند جنین مبتلا به بیماری است. عمر DNAجنین که در خون مادر وجود دارد بسیار کوتاه بوده و بلافاصله بعد از تولد از خون مادر محو می شود، بنابراین بارداری های قبلی اختلالی در نتیجه تست ندارد.

نکته:
برنامه های غربالگری دوران بارداری روی تشخیص سندرم داون، اختلالات رشد لوله عصبی جنین و ۲ اختلال کروموزومی دیگر تمرکز دارد.

● آزمایش غربالگری ۳ ماهه دوم
این آزمایش به تمام خانم های باردار توصیه می شود که در آن سندرم داون، تریزومی ۱۸ و اختلالات سیستم عصبی قابل تشخیص است. در این آزمایش حدود ۸۰ تا ۸۵ درصد سندرم داون مشخص می شود و احتمال خطای آن برای نتیجه مثبت ۷ درصد است.

● مزایای آزمایش غربالگری
ازجمله مزایای این آزمایش می توان به غیرتهاجمی بودن آن اشاره کرد. برای انجام این آزمایش فقط به ۱۰ میلی لیتر از خون مادر احتیاج است، بنابراین برخلاف روش های تهاجمی در این روش خطر سقط وجود ندارد. از دیگر مزایای این آزمایش می توان به موارد زیر اشاره کرد:

حساسیت و صحت بالای تست، (بیشتر از ۹/۹۹ درصد) تقریبا در حد روش های تهاجمی موجود.

تشخیص زودهنگام، آزمایش از هفته دوازدهم بارداری قابل انجام بوده و این زمان به تصمیم گیری بهتر کمک می کند. در روش های تهاجمی، فشار روحی قابل توجه به مادر، دردناک بودن روش نمونه گیری و ریسک عفونت های داخل رحمی نیز قابل ذکر هستند. اصولا انتخاب بین تست های سنتی غربالگری که در آن احتمال خطا بالاست و روش های تهاجمی مانند آمنیوسنتز که احتمال سقط جنین را به همراه دارد برای زنان باردار کار دشواری است اما ظهور روش های جدید تصمیم گیری را آسان تر کرده است.

ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 اردیبهشت 1392  ] [ 7:10 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چگونه صفحه کلید را خراب کنیم؟

 

با این كار عملا استفاده از صفحه كلید ممكن نیست.
این كار باعث می شود كه هنگامی كه دكمه ای از صفحه كلید را فشار دهید صدای بوقی(beep ) شنیده شود و مانیتور چشمك بزند. به دو مسیر زیر به رجیستری ویندوز بروید.

مسیر1:HKEY_CURRENT_USER\Control Panel\Accessibility\Keyboard\ Response
نوع: String Value
نام: Flags
مقدار: 127

مسیر2:HKEY_CURRENT_USER\Control Panel\Accessibility\SoundSentry
نام : Flags مقدار: 3
نام: WindosEffect مقدار:3
نوع: String Value

غیر فعال کردن Regedit
هشدار ! : در بکار گیری ترفند زیر محتاط باشید زیرا یک بار که این تکنیک را اعمال کنید ، دیگر نخواهید توانست REGEDIT را اجرا کرده و به رجیستری دسترسی داشته باشید.کلید زیر را پیدا کنید
HKEY_CURRENT_USER\Software\Microsoft\Windows\Curre ntVersion\Policies\System ] )در صورت نبود system ان را ایجاد کنید)

یک مقدار جدید از نوع DWORD با نام DisableRegistryTools ایجاد کرده و مقدار ان را برابر 1 قرار دهید تا توابع ویرایش رجیستری غیرفعال گردد.
نکته: تا زمانی که ویندوز را Restart و Logoff نکرده اید با اجرای Regedit و حذف مقدار ایجاد شده فوق می توانید از قفل شدن رجیستری جلوگیری کنید.

ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 اردیبهشت 1392  ] [ 7:08 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

نگاه زن ها و مردها به ازدواج و هدف انها

 

نگاه زن ها و مردها به ازدواج متفاوت است. اگر این طور نبود، روانشناسان نمی گفتند زن و مرد دو موجود از دو کره متفاوتند. یکی مریخی است و دیگری ونوسی. کاری به این تعبیرها نداریم اما باید بپذیرید که نگاه زنان و مردان به مقوله ازدواج مثل هر مساله دیگری در زندگی متفاوت است و برای آن که به سازگاری بهتری با طرف مقابل برسید، باید این نگاه را درک کنید.

ازدواج، برای یک زن به معنی پیوندی همه جانبه و اشتراکی مقدس است که باید در همه مراحل حفظ شود. اما در مقابل، مردها فکر می‌کنند هنگامی که ازدواج می‌کنند از محیط تنهایی خودشان بیرون می‌آیند، دیگر محیط امن 
تنهایی خود را نخواهند داشت و از این به بعد برای انجام هر کاری باید بدانند که دو نفر هستند. باید در تمام کارها تقسیم مسئولیت داشته باشند، مهم تر از همه باید نسبت به خانمی که با او ازدواج می‌کنند مسئولیت پذیر باشند. اما این تنها تفاوت زن و مرد در نگاه به مقوله ازدواج و انتخاب همسر نیست.

اولین موردی که در رابطه با یک زن به دید یک مرد می‌آید زیبایی اوست. مردها در ابتدا تمایل دارند با کسی که می‌خواهند با او ازدواج کنند دارای ظاهری زیبا باشد. این زیبایی در آقایان با سن‌های مختلف تعاریف متفاوتی دارد. 
 
بعضی از آقایان زیبایی صورت برای شان مهم است، بعضی دیگر تناسب‌اندام و عده ای مطلوبیت اجتماعی و رفتار و روابط بین فردی آن خانم در جامعه برایشان اهمیت دارد. اما در مقابل، اولین موردی که در رابطه با یک مرد به دید یک خانم می‌آید وضع مالی آن آقا است و بعد موقعیت اجتماعی و تحصیلات او.

بعد از زیبایی موضوعی که برای آقایان مهم است، خانواده شخصی است که در آینده قرار است همسر او باشد و البته رفتار، منش، طرز سخن گفتن در یک خانم نیز اهمیت دارد. آنها برای مدت طولانی تمام رفتار و گفتار خانمی را 
که کاندید ازدواج کرده‌اند مورد بررسی قرار می‌دهند. در این زمینه البته خانم ها هم به اندازه کافی حساس هستند اما نه بیشتر از آقایان. برای مردان در این مرحله وضع اقتصادی خانواده همسر، انسجام خانواده و نجابت و حسن شهرت خانواده اهمیت پیدا می کند و خانم ها به جزئیات بیشتری مثل تعداد اعضای خانواده، اصالت و قومیت و نوع روابط و بهم پیوستگی اعضا توجه دارند.

در ازدواج زنان به دنبال مردی هستند که بتواند مسئولیت زندگی آنها را به عهده بگیرد. مراقب شان باشد و از آنها حمایت کند. همیشه گفته می‌شود که مردان از لحاظ قدرت بدنی همسرانشان را در برابر وقایع بیرونی حمایت می‌کنند و زنان نیز مردان را از لحاظ قدرت روانی برای مقابله با رویدادهای خارجی تقویت می‌کنند. پس این که گفته می‌شود زن و مرد مکمل یکدیگر هستند به همین دلیل است.

موضوع دیگری که برای آقایان اهمیت دارد، جنبه زناشویی یک ازدواج است، مردان تمایل دارند که همسری گرم و پرشور داشته باشند و اگرچه زنان هم به این مساله توجه دارند اما بیش از آن به پایبندی و وفاداری یک مرد توجه می کنند.

در واقع مردان در انتخاب همسر به دنبال زنی می گردند که بتوانند به لحاظ عاطفی و روانی به او تکیه کنند، از او بازخورد مثبت بگیرند، از طرف او تشویق شوند و به چشمش قهرمان بیایند. به همین دلیل روی دختران نازک نارنجی، حساس، وابسته با خلق و خوی پرنسسی فکر نمی کنند و زنی را که تحمل پذیرش مشکلات و مدیریت مسائل زندگی مشترک را نداشته باشد، از دایره انتخاب خود بیرون می گذارند.

موضوع دیگری که برای آقایان اهمیت دارد، جنبه زناشویی یک ازدواج است، مردان تمایل دارند که همسری گرم و پرشور داشته باشند و اگرچه زنان هم به این مساله توجه دارند اما بیش از آن به پایبندی و وفاداری یک مرد توجه می کنند.

ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 اردیبهشت 1392  ] [ 7:06 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

عکس العمل دختران در شکست عشقی

 

شکل‌گیری یک رابطه عاشقانه جدید برای کسی که قبلاً آسیب دیده، بسیار دشوار است.

 ؛ اینکه کاری کنید دختری دوستتان داشته باشد به نوبه خود کار سختی است، چه برسد به اینکه قبلاً شکست عشقی هم خورده باشد. چه قبلاً به او خیانت شده باشد، چه مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد یا به هر طریقی با او بدرفتاری شده باشد، وقتی در روابط گذشته برای دخترها مشکلاتی پیش آمده باشد، از وارد شدن به یک رابطه جدید بیزار خواهند شد. وقتی بخواهید در چنین شرایط سختی با دختری ایجاد رابطه کنید، به دست آوردن اعتماد او حرف اصلی را می‌زند.

دستورالعمل
۱. ابتدا باید سعی کنید دوست او شوید. دوستی شما به او کمک خواهد کرد با این شرایط سخت کنار بیاید و به او این امکان را می‌دهد که شناخت بیشتری نسبت به شما پیدا کند. با خشونت پیشنهادتان را به او تحمیل نکنید، مخصوصاً الان که روحیه آسیب‌پذیر و بسیار شکننده‌ای دارد و اعتماد کردن برای او مشکل است. درعوض به حرف‌هایش گوش دهید و کم‌کم برای عنوان کردن پیشنهادتان برای یک رابطه جدید پیش روید.

۲. فرصت‌هایی برای بازنگری روابط برای او پیش آورید. لازم نیست همیشه شانه‌ای برای گریه کردن باشید. درمقابل، برنامه‌ای ترتیب دهید که با کمک دوستانتان ذهن او را از شکست‌ عشقی که داشته است دور کنید. گاهی‌اوقات دادن فرصتی به او برای فراموش کردن موقت آنچه در گذشته بر او گذشته است، فرصتی ایدآل برای اوست تا دیدگاهی تازه به روابط پیدا کند.

۳. خصوصیات و ویژگی‌های خوب خود را نشان دهید. نمی‌توانید کسی را مجبور به دوست داشتن خودتان کنید، اما می‌توانید خود را به او بشناسانید. لازم نیست تظاهر کنید؛ با خودتان صادق باشید و همانی باشید که واقعاً هستید.

۴. نشان دهید با فردی که قبلاً به او صدمه زده است خیلی فرق دارید. اگر قبلاً آسیب دیده است، این احتمال قوی وجود دارد که دیگر همه مردها را با کسی که قبلاً اذیتش کرده بود مقایسه کند. به او نشان دهید که خصوصیات آزاردهنده آن فرد در شما وجود ندارد.

۵. به او کمک کنید به شما اعتماد کند. این فقط از طریق رفتارها و اعمال شما امکانپذیر است نه حرف‌هایتان. کسی باشید که بتواند به او تکیه کند. هیچوقت به او دروغ نگویید چون اگر متوجه دروغتان شود، فرصت خود برای اینکه دوستتان داشته باشد را برای همیشه از بین برده‌اید.

ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 اردیبهشت 1392  ] [ 7:03 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چاره علاقه نداشتن نو عروسان به رابطه زناشویی

 

سارا که از ازدواج اولش دارای یک دختر است درمورد زندگی فعلی و ازدواج مجددش می گوید. او می گوید که من و سامان زندگی خوبی داشتیم حتی از لحاظ زناشویی هم هیچ مشکلی نداشتیم.

بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کا فی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است .


من هیچ علاقه ای به رابطه زناشویی با همسرم ندارم

سارا که از ازدواج اولش دارای یک دختر است درمورد زندگی فعلی و ازدواج مجددش می گوید. او می گوید که من و سامان زندگی خوبی داشتیم حتی از لحاظ زناشویی هم هیچ مشکلی نداشتیم. آنها 6 سال است که ازدواج کرده اند و این ازدواج دوم هر دوی آنهاست و این هیچ خللی در زندگی آنها وارد نکرده بود. او می گوید تا 3 سال پیش زندگی خوبی داشتند و مانند تازه عروس و دامادها زندگی می کردند.

سارا می گوید:
اما حالا هیچ خواسته و نیاز جنسی و هیچ شور و هیجانی ندارم. دوست دارم مثل سابق رابطه بهتری با هم داشته باشیم اما نمی توانم. طی چند سال اخیر چندکیلو وزن اضافه کردم و این شاید یکی از علتهای سردی در روابط جنسی ام شده است. اما حالا به این نتیجه رسیدم که حتما عمل جراحی که سه سال پیش داشتم(عمل بیرون آوردن رحم) علت اصلی این سردمزاجی من در روابط زناشویی ام بوده و این همان چیزی است که روابط جنسی من را تحت الشعاع قرار داده. از بعد از عمل جراحی ام، به دو متخصص زنان مراجعه کردم و درمانهای زیادی از هورمون درمانی و داروهای گیاهی گرفته تا داروهای شیمیایی را امتحان کردم تا تمایلاتم را بهبود بخشم. اما هیچ اتفاقی نیفتاد و هیچ کدام از آنها کمکم نکرد.

من و سامان ماه به ماه هم به یکدیگر ابراز علاقه نمی کنیم. اگر به ندرت هم ابراز علاقه کرده و رابطه زناشویی داشته باشیم، هرگز مثل سابق و اوایل ازدواجمان نیست. ایجاد رابطه زناشویی برای من سخت است و احساس میکنم که این رابطه زناشویی به من تحمیل شده است. در مقابل سامان احساس می کند که من هیچ توجه و علاقه ای به او ندارم. بارها برایش توضیح داده ام که من عاشقش هستم و هنوز هم برای من جذابیت های خاص خودش را دارد. فقط من حال و حوصله برقرار کردن رابطه زناشویی را ندارم. برای مثال، چندروز پیش وقتی من از 
 
سرکار برگشتم، سامان از من درخواست رابطه زناشویی کرد اما من خسته بودم و درخواست او را رد کردم. هرزمانی که مانعش می شوم، سامان عصبانی می شود و اخم می کند. من احساس می کنم سامان ظرفیت کمی دارد و از هر چیزی زود عصبانی می شود. این موضوع در مورد انتقاد کردن از او، یا نادیده گرفتن خانواده اش هم صدق می کند.

تفکرهای سارا ادامه دارد
اما او گاهی اوقات متوجه این موضوع نمی شود که من به مهلت بیشتری نیاز دارم. کار من پر استرس است. من مدیر برنامه ریزی شرکت هستم و ساعت کاریم زیاد است. اما سامان استاد اقتصاد است و شش ماهی بود که برای انجام تحقیقاتی برای نوشتن کتابش در خانه مانده بود. علاوه بر کارش، دو پسر او که یکی 17 سال و دیگری 19 سال دارند و نزدیک مادرشان زندگی می کنند، در زندگی او از اهمیت خاصی برخوردار نیستند. سامان به ندرت دوستان دانشگاهیش را می بیند، و به ندرت خودش را سرگرم می کند یا ورزش می کند. تمام توجه او و دنیایی که پیرامون او را احاطه کرده من هستم. و این برای من خسته کننده است.

سامان تصور می کند که من پسرهایش را دوست ندارم و من را متهم کرده است که برای به هم پیوستگی و اتحاد خانواده اش تلاش نمی کنم. من به تحمیل کردن خودم به دیگران چندان تمایل ندارم. اما سامان از من انتظار دارد که اتحاد و نزدیکی خانواده اش را برقرار کنم. حالا پسرهای سامان یکسره به ما سر میزنند. من احساس می کنم که رفت و آمد زیاد آنها به خانه ما بدون هماهنگی باعث اختلال در زندگی خصوصی ما شده است. دراین شرایط ما چاره ای جز جر و بحث نداریم.

تا زمانی که من، سامان و خانواده اش را ملاقات کردم هیچ پیش زمینه ای درمورد خود و خانواده اش نداشتم. من سومین فرزند خانواده هستم. از زمانی که پدرم فوت کرد مادرم خودش را مرکز توجه قرار داده بود10 سال پیش وقتی پدرم فوت کرد مادرم نقل مکان کرد و من به ندرت او را می بینم. برادر و خواهرم هم شهرستان زندگی می کنند.

من سامان را در یک مهمانی دوستانه دیدم. به نظر من سامان اولین مردی بود که به طور جدی علاقه مندش بودم. آشنایی ما از آنجا شروع شد. سامان به هر طریقی سعی داشت به من ابراز علاقه کند. اما من هرگز چنان حسی به او نداشتم. وقتی سامان از من خواست به مشاوره برویم درخواستش را رد کردم و به او گفتم من قبلا مشاوره رفتم. درواقع من قانع نشده بودم که می توانم تغییر کنم. من با همسر سابقم هم مشکلات سردمزاجی جنسی داشتم و هیچ وقت او را مقصر نمی دانم.


تفکرهای سامان
من تقریبا تسلیم شدم
سامان یک مرد 43 ساله که هنوز هم مثل بسکتبالیستها به نظر می رسد می گوید وقتی سارا به درخواستهای من هیچ توجهی نمی کرد من احساس سرخوردگی پیدا کردم و تا حدی تسلیم او شدم. او می گوید سارا اصلا به ایجاد رابطه زناشویی علاقه ای نداشت و نزدیک به 3 سال هیچ رابطه زناشویی با هم نداشتیم. او همیشه به من 
 
می گفت اصلا هیچ شور و هیجانی ندارم چون وزنم زیاد شده است. اما من هنوز هم فکر می کردم که او برای من زیباست. اما همیشه سعی می کردم با صحبت کردن او را متقاعد کنم. اما من احساس می کردم که جاذبه ای برای او ندارم.

کناره گیری های سارا در ابعاد دیگری از زندگی مان هم خودش را نشان داد. او عصبانی بود و به جای لبخند زدن تقریبا همیشه بداخلاقی می کرد. او من را یک آدم احمق تصور می کرد که هیچ کاری را نمی توانم به نحو احسن انجام دهم. مثلا اگر قبض را سرموقع پرداخت نمی کردم از نظر او وظیفه شناس و مسئولیت پذیر نبودم. اگر من از او می خواستم که به جمع من و پسرانم بپیوندد تا یک فیلم را با هم ببینیم برای او به این معنی بود که من برای حیطه شخصی او احترام قائل نیستم. من از اینکه پسرانم رفت و آمد به خانه من را به خانه مادرشان ترجیح می دادند خوشحال بودم اما می دانستم که سارا این موضوع را یک نوع فضولی و آنها را مهمانان ناخوانده می دانست.

رابطه ما نا امید کننده بود
پدرمن کارمند شرکت برق بود و مادرم حسابدار. پدر و مادرم من و خواهر و برادرانم را در رفاه کامل قرار داده بودند. من هنوز هم از اینکه مرتبا به دیدار من می آیند ممنون و سپاسگزارم. پدر و مادر من هر دو کار می کردند و همه ما را به دانشگاه فرستادند. من هرگز پدرم را به خوشحالی روزی که در آزمون دکترا قبول شدم ندیده بودم.

در ابتدا من عاشق تدریس بودم اما سیاستهای دانشگاه مرا از پا درآورد. من می خواستم ساعتها ورزش کنم، کتابی که 20 سال برایش برنامه ریزی کرده بودم را تمام کنم. من احساس می کردم هنوز جای زیادی برای پیشرفت دارم اما به خاطر سارا علایقم را رها کردم. شما فکر می کنید حالا که من و سارا زمان زیادی را در خانه به خوبی و خوشی با هم سپری می کنیم؟ اما نه برعکس!

رابطه بین ما خیلی ناامید کننده است چون ما هردو در ابتدا با هم رابطه خیلی خوبی داشتیم. وقتی من و سارا همدیگر را ملاقات کردیم فورا احساس کردیم از همه لحاظ برای هم مناسب هستیم. هر دوی ما مطلقه بودیم، هر دو بچه داشتیم و هردوی ما یکدیگر را درک کردیم و به خواسته های هم احترام گذاشتیم. من واقعا نمی دانم چه اتفاقی افتاد. بحث و جدل های ما تمام نشدنی است. من اعتراف می کنم که اخلاق بدی دارم اما اکثر اوقات سعی می کنم بحث را تمام کنم تا زمانی که هردوی ما آرام شویم اما او اجازه نمی دهد. من حتی سعی می کنم از اتاق بیرون بیایم اما او همیشه صحبتهایش را ادامه میدهد.

حالا می دانم که من باید تغییراتی را در زندگی ام ایجاد کنم. من ارتباط با دوستانم را از دست داده ام، و باید اعتماد به نفسم را تقویت کنم تا کتابم را به پایان برسانم. اما با وجود همه اینها، من می خواهم ارتباطم را با همسرم دوباره برقرار کنم. نمی دانم چقدر طول می کشد. بله من در رابطه زناشویی موفق نبودم اما علاقه و شور و هیجان بین ما هم موفیت آمیز نبوده. تا کی می خواهد طول بکشد؟ تا همیشه؟

نظر مشاور
مشاور پاسخ می دهد: خواسته های ضعیف و کمِ جنسی در هر سنی و به دلایل مختلفی ممکن است اتفاق بیفتد. این موضوع ممکن است مادام العمر باشد یا موقتی، مثلا ممکن است به دلیل شرایط فیزیکی مانند بیماری، مصرف دارو،یائسگی یا حتی استرس باشد. سارا به من گفته بود که از زمانی که رحمش را جراحی کرده تغییراتی از قبیل خشکی واژن، عرق های شبانه، و گرگرفتگی در بدنش مشاهده کرده بود. و این تغییرات برای کاهش میل به رابطه زناشویی نرمال و طبیعی است. من تردید دارم که دلایلی غیر از دلایل فیزیکی برای این عدم تمایل به برقراری رابطه زناشویی وجود دارد.

من به سارا گفته بودم که برای اینکه رابطه زناشویی اش را به حالت نرمال و طبیعی برگرداند باید رابطه خود با همسرش را خارج از محیط اتاق خواب بهبود بخشد. خانواده آنها، بچه هایشان، و شغلشان در ایجاد بحث و مشاجره موثر هستند و در رابطه آنها تاثیر زیادی می گذارند. سارا معتقد است که سامان نیاز او برای زندگی شخصی و خصوصی اش را نادیده گرفته و این موضوع را با سردی در رابطه زناشویی که منجر به عصبانیت و ناراحتی سامان می شود جبران می کند. بعد از ممانعت های بسیار سارا، سامان حالت تدافعی پیدا می کند و از اتلاف انرژی بر روی آن صرف نظر می کند.

ما استراتژی های مختلفی برای کوتاه شدن بحث بین آنها و بهبود روابطشان پیشنهاد کردیم. آنها موافقت کردند که به محض اینکه احساس کردند بحثشان درحال بالا گرفتن است مکث کنند و بحث را خاتمه دهند. من به آنها ماموریت دادم مثلا اگر درحال بحث کردن بودند و اگر سامان لحظه ای مکث کرد سارا باید به جای ادامه دادن بحث به آن احترام بگذارد. این کار به سامان اجازه می دهد که حالتش را کنترل کند و به آرامی صحبت کنند. من همچنین به سامان گفتم وقتی سارا منتقدانه صحبت می کند و عیبجویی می کند چند لحظه ای صبر کند. به این شکل بحث کوتاه می شود. با این کار سامان دیگر مقابل سارا گارد نمی گیرد و به لحظات خوبی که باهم سپری کردند تمرکز می کند.

سامان همچنین باید شادی و نشاط را در زندگی اش که زیاد با سارا مرتبط نیست به دست بیاورد. ما درمورد اینکه چگونه می تواند شادی و نشاطش را دوباره به دست بیاورد بحث کردیم. مثلا سامان بعد از چند جلسه مشاوره به من گفته کتابش باید تا آخر تابستان تمام شود. همچنین او گفته قرار است دوباره تدریسش را از پاییز از سر بگیرد. با پیشنهادات من سامان دوباره ارتباطش را با دوستان و همکارانش برقرار کرد و پروژه های جدیدی برای انجام دادن برداشت. سارا می گوید: حالا سامان دیگر سرش حسابی شلوغ شده است و من از او خواهش می کنم کمی هم وقت برای من بگذارد.

در پایان من به همه زوج ها توصیه می کنم تعادل را حفظ کنید. بعضی از زوج ها زمان زیادی را صرف کارهایشان می کنند، بعضی ها فقط به مسائل جنسی می پردازند، و بعضی ها هم به احساسات می پردازند که باعث مشکلاتی در فعالیتهای جنسی می شود. همدیگر را درک کنید، به یکدیگر محبت کنید، رابطه زناشویی را به دیگری تحمیل نکنید. شرایط را برای ایجاد یک رابطه زناشویی خوب فراهم کنید مثلا موسیقی بگذارید، نور اتاق را کم کنید و شمع روشن کنید. از با هم بودن لذت ببرید. بعد از چند هفته، متوجه می شوید که چقدر از با هم بودن لذت می برید.

در ضمن، من به سارا کمک کردم تا تصور و ذهنیتش را درمورد خودش مخصوصا اندامش بهبود دهد. من چند جمله کلیدی به او دادم تا زمانی که احساس بدی نسبت به خودش داشت آنها را تکرارکند. "هیچ وقت همسرم به خاطر ظاهرم با من رابطه زناشویی برقرار نمی کند". سارا اینقدر این جمله ها را تکرار کرد تا حس منفی نگری او از بین رفت. من همچنین به او گفتم باید کارهایی انجام دهد تا حس شور و هیجان برای رابطه با همسرش برقرار شود. به او پیشنهاد کردم به ظاهر و اندامش بیشتر رسیدگی کند، ورزش کند و موسیقی مورد علاقه اش را گوش دهد.

بعد از 5 ماه سارا و سامان رفتارهای سابقشان را کنار گذاشتند. من پیشنهاد دادم برای اینکه سارا از ممانعت دربرابر رابطه زناشویی دست بردارد، سارا پیشقدم باشد. آنها تصمیم گرفتند آخر هفته خوبی را با هم سپری کنند و به مسافرت بروند. وقتی که برگشتند به آنها گفتم برای رابطه زناشویی تان زمان بندی کنید. سامان هم قول داد که از پسرانش بخواهد تا قبل از آمدن به خانه آنها با پدرش هماهنگ کند. سارا هم قول داد تا وقت بیشتری را با مهمانهایش به خصوص پسران سامان سپری کند.

سامان و سارا بعد از یک سال و با صبر و حوصله یکدیگر مشکلشان حل شد. سارا می گوید من فکر می کردم رابطه زناشویی تفریح زندگی است و نباید زمان و تمرکز زیادی روی آن گذاشت اما حالا متوجه شده ام که باید آن را روز به روز بهتر و بهتر کرد.

 


ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 اردیبهشت 1392  ] [ 6:57 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ > ]