آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

كافئین چی هست؟ کارش چیه؟

 

این ماده یك محرك روانی است. نیمه عمر كافئین در بدن انسان 3 تا 10 ساعت است و زمان رسیدن به اوج غلظت، 30 تا 60 دقیقه است. كافئین به آسانی به مغز می ‌رسد و باعث فعال شدن گیرنده‌هایی در مغز می ‌شود. نتیجه ی نهایی این فعالیت، افزایش برخی مواد شیمیایی در مغز است.

یك فنجان قهوه به‌ طور معمول 100 تا 150 میلی‌ گرم كافئین دارد. چای حدود یك سوم این مقدار، كافئین دارد. بسیاری از داروهای بدون نسخه حاوی یك سوم تا نصف كافئین موجود در یك فنجان قهوه هستند. برخی داروهای ضد میگرن و محرك‌های بدون نسخه حتی بیش از یك فنجان قهوه كافئین دارند. در كاكائو، شكلات و نوشابه‌های گازدار نیز مقادیر قابل توجهی كافئین موجود است و مقدار آن در حدی است كه می ‌تواند به ایجاد برخی نشانه‌های مسمومیت كافئین در بچه‌های كوچك منجر شود.

در مجموع برخی از منابع معمول كافئین عبارتند از: قهوه ی تازه دم، قهوه ی فوری، چای (دم‌كرده یا كیسه‌ای)، كاكائو، شكلات، نوشابه‌های گازدار مثل كوكا و برخی داروها.

ادامه مطلب

[ شنبه 7 اردیبهشت 1392  ] [ 7:13 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

با این چند نکته ورم پا را درمان کنید

 

بعضی از گیاهان برای درمان ورم پا و گردش خون در پا مفید است و احتباس آب بدن را از بین می برد. برای درمان ورم پا می توان از گیاهان به صورت تنتوره، دم کرده یا خیسانده استفاده کرد.

جعفری: این گیاه ادرارآور حاوی ماده معدنی، ویتامین و کلروفیل است که برای سلامت بدن مفید است. این گیاه را می توان به همراه غذا یا همراه با سالاد مصرف کرد.

قاصدک: از احتباس آب جلوگیری می کند. خاصیت مدر آن، آب اضافه بدن را دفع می کند و در نتیجه ورم پا از بین می رود. این گل را می توان به صورت دم کرده مصرف کرد.

ژینکو: با بهبود بخشیدن به گردش خون، میزان احتباس آب را در پاها کاهش می دهد. اگر دچار مشکلات مرتبط با گردش خون هستید قبل از مصرف این گیاه با متخصص گیاهان مشورت کنید. این گیاه برای رفع مشکل گردش خون در پا بسیار سودمند است.

نعناع: قرار دادن پا در آب نعناع، خستگی و ورم پا را از بین می برد. لازم است ۲طشت یکی حاوی آب گرم و کمی روغن نعناع و دیگری آب سرد حاوی روغن نعناع آماده کنید. ابتدا پا را در طشت آب سرد و پس از یک دقیقه پا را در آب گرم قرار دهید.

ادامه مطلب

[ شنبه 7 اردیبهشت 1392  ] [ 7:12 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چند ایده جالب و ترفندی

 

از کار انداختن اجرای خودکار سی دی به طور کامل در ویندوز ایکس پی:

این کار احتیاجی به رجیستری ندارد و یک راه ساده تر وجود دارد :
شستی start را کلیک کنید و گزینه run را انتخاب کنید و فرمان gpedit.msc را وارد کنید اکنون به computer configuration رفته و administrator templates را کلیک کنید و زبانه ی system را باز کنید در اینجا میتوانید گزینه ی مربوط به turn auto off را پیدا کرده و آن را مطابق میل خود تغییر دهید.

فعال کردن کلید Capslock, Numlock, Scroll Lock هنگام بوت شدن ویندوز :

به هنگام روشن شدن سیستم ، به طور پیش فرض کلید Numlock روشن و شما امکان استفاده از کلیدهای ماشین حسابی را دارید
حال اگر خواهان تغییر این پیش فرض هستید راه زیر را دنبال کنید :
در خط فرمان Run به رجیستری وارد شوید .
کلید زیر را بیابید :
HKEY_CURRENT_USER\Control Panel\Keyboard
در سمت راست به کلید InitialKeyboardIndicators توجه کنید و برای تغییر، مقادیر زیر را به ان بدهید :
0 = All Keys off (همه کلید ها خاموش = 0)
1 = Caps Lock on ( کلید Capslock روشن = 1 )
2 = Num Lock on ( کلید Num Lock روشن = 2 )
4 = Scroll Lock on (کلید Scroll Lock روشن = 4 )
3 - Caps Lock and Num Lock on ( کلید Caps Lock و Num Lock روشن = 3 )
5 - Caps Lock and Scroll Lock on ( کلید Caps Lock و Scroll Lock روشن = 5 )
6 - Num Lock and Scroll Lock on ( کلید Num Lock وScroll Lock روشن = 6 )
7 - Caps Lock, Num Lock, and Scroll Lock on( کلیه کلیدها روشن = 7 )
سیستم را دوباره راه اندازی کنید تا تغییرات را مشاهده کنید .

ادامه مطلب

[ شنبه 7 اردیبهشت 1392  ] [ 7:10 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

شش نکته مفید علیه سرطان سینه

 

اگر هورمون های شما در شرایط خاصی است که احتمال می دهید به سرطان سینه دچار شوید ، توصیه می کنیم این مطلب را بخوانید .

 در این مقاله 6 توصیه اساسی را علیه سرطان سینه بیان می کنیم :

* پیش بینی سرطان سینه :
در سالهای اخیر درصد افرادی که به سرطان سینه مبتلا می شوند کاهش یافته است به دلیل اینکه سطح آگاهی افراد نسبت به سابق رشد داشته است و این بیماری زود و در همان مراحل اولیه تشخیص داده می شود ،قبل از اینکه پیشرفت زیادی داشته باشد؛ زیرا هنگامی که بیماری پیشرفت زیادی داشته باشد متخصصان وارد مراحل  جراحی می شوند تا مانع پیشرفت بیماری شوند.با معاینه هایی که به خانم ها و در منزل آموزش داده می شود می توانند به سادگی علائم اولیه این بیماری را بشناسند و جلوگیری کنند.

* مصرف الکل و مواد مخدر باعث تحریک سرطان سینه می شود و سرعت تکثیر غدد سرطانی این بیماری را تسریع می بخشد.

* توصیه می شود اولین بارداری تان تا  سن 25 سالگی باشد زیرا افرادی که سن بارداریشان تا 25 سال باشد کمتر به سرطان سینه مبتلا می شوند .

 * به نوزاد خود شیر بدهید ؛ بسیاری از مادران به کودکان خود شیر نمی دهند ، یکی از موارد پیشگیری از سرطان سینه شیر دهی مادران می باشد .

 * بر حسب سن و شرایط سلامتی و فیزیکی که دارید یک ورزش مناسب را انتخاب کنید و این ورزش را ادامه دهید تا اینکه بتوانید با ورزش  کردن مانع از سرطان شوید .

 * هنگامی که به سن یائسگی می رسید مدام به دنبال قرص و داروهای هورمونی نباشید زیرا داروهای هورمونی گاهی میتوانند باعث تغییر فیزیولوژیک بدن شوند.

* بعد از سن 40 سالگی هر دو سال یک بار تست مامو گرافی بدهید ، یکی از مطمئن ترین روش های برای تشخیص سرطان سینه،تست مامو گرافی می باشد .

ادامه مطلب

[ شنبه 7 اردیبهشت 1392  ] [ 7:09 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چطوری تو رستوران غذا بخوریم؟

هنگامی که در بیرون از خانه غذا می‌خورید، ممکن است فکر کنید که رعایت رژیم غذایی معمول‌تان یا مراقب
بودن از لحاظ میزان کالری دریافتی کار مشکلی است.

برای آنکه در غذا خوردن در رستوران رویه سالمی را دنبال کنید، به این نکات توجه داشته باشید:

* آب، شیر کم‌چربی، چای بدون قند یا سایر نوشیدنی‌های کم‌شیرینی و کم‌کالری را سفارش دهید.

*یک سالاد کوچک به عنوان اشتها‌آور سفارش دهید که به شما کمک خواهد کرد که قبل از غذای اصلی، معده خود را پرکنید.

*دستور دهید سس سالاد را که چاق‌کننده است، جدا برای شما بیاورند.

*غذاهایی را سفارش دهید که حاوی سبزیجات باشند.

*غذاهای را سفارش دهید که بخارپز یا آب‌پز یا تنورپز شده باشند، و سرخ کرده نباشند.

*به جای یک پرس بزرگ غذا، یک پرس کوچک یا متوسط یا یک پرس بچه‌‌گانه سفارش دهید.

*به جای دیدن نمونه‌های غذا در بوفه رستوران، از منوی رستوران سفارش دهید.


ادامه مطلب

[ شنبه 7 اردیبهشت 1392  ] [ 7:07 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

اگر زندگی خوب میخواهید پس با شغل شوهر خود بسازید

 

هر كس شغلى و هر شغل لوازمى دارد:یكى راننده است كه اكثرعمرش را در راهها بسر مى‏برد و نمى‏تواند مانند افراد دیگر هر شب به‏منزل بیاید،یكى پاسبان است كه بعضى شبها یا همه شب باید پاسدارى كند،یكى طبیب است كمتر وقت فراغت دارد با خانواده‏اش بنشیند یا به تفریح‏برود،یكى استاد یا دانشمند اهل مطالعه است كه ناچار است‏شبها مطالعه‏كند،یك شغلش ایجاب میكند زیاد در سفر باشد،یكى نفت فروش است‏بوى نفت میدهد،یكى مكانیك است لباسهایش چرب و بوى روغن میدهد،یكى ذغال فروش و همیشه سیاه است،یكى كارگر شبانه است‏شبها باید به‏كارخانه برود.و... 

بالاخره كمتر شغلى پیدا میشود كه كاملا بى‏دردسر باشد. چاره‏اى‏نیست‏باید امور دنیا بچرخد، نان پیدا كردن آسان نیست،مرد چاره‏اى نداردجز اینكه با مشكلات بسازد،لیكن در اینجا مشكل دیگرى تولید میشود،وآن مشكل ناسازگارى و نق نق خانواده است. زنها معمولا شوهرى را دوست دارند كه همیشه در وطن باشد،اول‏شب به منزل بیاید.اوقات فراغتى داشته باشد كه به شب نشینى و گردش وتفریح بروند،شغل نظیف و آبرومند و پر درآمدى داشته باشد،لیكن‏متاسفانه شغل بسیارى از مردها با خواسته همسرانشان وفق نمى‏دهد. 

یك سرى اشكالات خانوادگى از همین جا شروع میشود،راننده‏ایكه چند شبانه روز در بیابانها زحمت كشیده،با صدها ناراحتى مواجه شده نه خواب حسابى داشته نه خوراك منظم بعد از چند شبانه روزبا اعصاب خسته وارد منزل میشود تا چند ساعت استراحت كند و ازاحوال خانواده‏اش با اطلاع شود،هنوز از در نرسیده غر و لند خانم شروع‏میشود:این چه زندگى است كه ما داریم،من بدبخت را با چند تا بچه‏میگذارى و معلوم نیست كجا میروى؟همه كارها را خودم باید انجام دهم.ازدست این بچه‏هاى شیطان خسته شدم.اصلا رانندگى كار خوبى نیست،یاشغلت را تغییر بده یا تكلیف مرا روشن كن،من نمى‏توانم تا آخر عمر به‏این طور زندگى كنم.

بیچاره مردیكه بعد از این ایراد و بهانه‏ها و غر و نق‏ها با فكرپریشان و اعصاب خسته مى‏خواهد دنبال رانندگى برود.سرنوشت چنین‏راننده‏اى و مسافرانش معلوم است. طبیبى كه از صبح تا نیمه‏هاى شب با دهها بیمار مختلف سر و كارداشته و اعصاب و مغزش پیوسته در كار بوده اگر در خانه هم با ایراد و نق‏و نق‏هاى همسرش مواجه شود چه حالى پیدا میكند؟و با چنین اعصاب ومغزى چگونه مى‏تواند طبابت كند؟ 

كارگرى كه تمام شب زحمت كشیده و خواب به چشمش نرفته‏صبح كه براى استراحت‏به منزل میآید اگر با ایراد و بهانه‏جوییهاى‏همسرش برخورد كند چگونه مى‏تواند باز دنبال كار برود؟ دانشمندیكه كارش مطالعه و تحقیق است اگر همسر غیر موافقى‏داشته باشد كه به كارش ایراد بگیرد چگونه مى‏تواند موفق گردد؟ 
در اینگونه موارد است كه زن فهمیده و دانا از زن نفهم و خودخواه‏تمیز داده میشود. خانم محترم،ما نمى‏توانیم اوضاع جهان را بر طبق میل خودمان‏بچرخانیم لیكن مى‏توانیم خودمان را با وضع موجود وفق دهیم.
 
شوهرتان‏براى تهیه روزى ناچار است‏شغلى داشته باشد و شغل او هم لوازمى دارد،شما مى‏توانید زندگى خودتان را بر طبق شغل او مرتب سازید به طوریكه‏هم آزادانه به شغل خویش ادامه دهد هم شما آسوده زندگى كنید،تنها به‏فكر خودت و آسایش خودت نباش قدرى هم به فكر راحتى شوهرت باش،دانا و فداكار باش،شوهردارى كن،اگر شوهرت راننده است و بعد از چندشب با اعصاب خسته به منزل آمد با آغوش باز و لب خندان از وى استقبال‏كن،اظهار مهر و علاقه كن تا خستگیهایش برطرف گردد،نق نق نكن،ازشغلش ایراد مگیر.مگر رانندگى چه عیبى دارد؟ 

او براى رفاه و آسایش شما شب و روزش را در بیابانها میگذارند،به جاى قدردانى به شغلش ایراد میگیرى؟و از خانه و زندگى گریزانش‏میكنى؟شغل او هیچ عیبى ندارد.براى اجتماع خدمت میكند،براى تهیه‏روزى زحمت میكشد،اگر تنبلى میكرد یا دنبال كارهاى غیر مشروع‏مى‏رفت‏بهتر بود؟كار او عیب ندارد،عیب از تو است كه توقع دارى هرشب در خانه باشد و نمى‏توانى خودت را با وضع موجود سازش دهى. آیا بهتر نیست كه خودت را با این نوع زندگى عادت دهى و با كمال‏آسودگى زندگى كنى و هنگامیكه شوهرت به خانه آمد از او استقبال كنى وبا سخنان شیرین به كسب و كار تشویقش كنى و با لب خندان تا درب خانه‏بدرقه‏اش نمایى و با یك خداحافظى گرم تا ملاقات بعد دلشادش سازى؟

اگر چنین كردى به كسب و كار و خانه و زندگى علاقه‏مند میگردد. دنبال خوشگذرانى نمى‏رود.اعصابش سالم مى‏ماند،تصادف نمیكند، زودتر به خانه مى‏آید، براى رفاه و آسایش شما بیشتر زحمت مى‏كشد. اگر شوهرت یك كارگر شبانه است‏براى تامین مخارج شما ازاستراحت‏شب چشم پوشى نموده است،خودت را با اینگونه زندگى عادت‏بده،اظهار نارضایتى نكن. اگر از تنهایى حوصله‏ات سر مى‏رود مى‏توانى مقدارى از كارهاى‏خانه را در شب انجام دهى. مقدارى از شب را به خیاطى و گلدوزى وخواندن كتاب بگذرانى،وقتى شوهرت از كارخانه به منزل آمد فوراصبحانه را حاضر كن،اتاقى برایش خلوت كن تا بخوابد و رفع خستگى‏كند، بچه‏ها را عادت بده سر و صدا نكنند،و نزدیك استراحتگاه شوهرت‏نروند.به آنها بفهمان كه پدرتان شب نخوابیده و باید روز استراحت كند.

بلكه خودت و بچه‏ها هم مى‏توانید شبها كمتر بخوابید و روز با شوهرت‏قدرى استراحت نمایید،مزاحم او نشو بگذار خوب بخوابد،بدین نكته‏توجه داشته باش كه شوهرت تمام شب را بیدار بوده و روز برایش به منزله‏شب است‏باید بدون سر و صدا استراحت كند. یك چنین خانمى باید دو برنامه داشته باشد یكى براى خودش‏دیگرى براى شوهرش.مبادا با نق نق و اوقات تلخى روح خسته‏اش راخسته‏تر كنى.بگذار اعصابش سالم باشد تا براى تامین مخارج شمازحمت‏بكشد.به كارش ایراد نگیر،كار او چه عیبى دارد؟اگر بیكارى وتنبلى میكرد یا دنبال ولگردى مى‏رفت‏بهتر بود؟افتخار كن كه چنین شوهرزحمت‏كشى دارى كه براى تهیه روزى خواب شب را بر خودش حرام‏نموده،از جدیت و استقامت او قدردانى كن،با لب خندان تا درب منزل‏بدرقه‏اش كن. 

اگر شوهرت یك طبیب یا یك دانشمند اهل مطالعه است،و شب وروز براى اجتماع زحمت مى‏كشد از زحماتش قدردانى كن،به وجودچنین شوهر ارزنده‏اى افتخار كن. البته لازمه شغلش اینست كه اوقات فراغت زیادى ندارد لیكن تومى‏توانى برنامه زندگى خودت را با شغل او تطبیق دهى.انتظار نداشته‏باش دست از شغلش بردارد تا مطابق میل تو در آید.بگذار با فكر آزاد به‏كار و مطالعات خودش مشغول باشد.وقتى مشغول كار است مى‏توانى‏كارهاى خانه را انجام دهى،و بقیه را بخواندن كتاب بپردازى یا با اجازه‏او،به منزل خویشان و دوستانت‏بروى.اما سعى كن هنگامیكه موقع‏استراحت‏شوهرت فرا مى‏رسد در منزل حاضر باشى.قبلا برایش وسیله‏پذیرایى آماده كن.وقتى وارد شد با لب خندان و خلق خوش استقبالش‏كن.با اظهار محبت گرم و شیرین زبانى خستگى اعصابش را برطرف‏ساز. مبادا از كارش ایراد بگیرى و اعصاب خسته‏اش را خسته‏تر كنى. 

اگر خوب شوهردارى كنى نه تنها اسباب عظمت و ترقى او رافراهم ساخته‏اى بلكه در خدمت اجتماعى او نیز سهیم خواهى شد. هر زنى لیاقت همسرى چنین مردان پر كارى را ندارد با فداكاریهاو رفتار پسندیده‏ات یاقت‏خویش را باثبات رسان. اگر شوهرت شغلى دارد كه لباسهایش كثیف و چركین مى‏شود لابدآنرا مناسب وضع خودش تشخیص داده كه انتخاب نموده است،خرده‏گیرى و ایراد و نق نق نكن.نگو:این چه شغل كثیفى است انتخاب‏كرده‏اى باید آنرا ترك كنى. خانم محترم،كار كردن عیب نیست هر چه و هر كه باشد،بیكارى و تنبلى و دنبال كارهاى غیر مشروع رفتن عیب است،باید از یك چنین‏مردى قدردانى كنى كه براى تهیه روزى زحمت مى‏كشد و عرق مى‏ریزد،باایراد و بدگویى،اسباب دلسردى او را فراهم نساز،اصرار نكن حتماشغلش را تغییر دهد،لابد آنرا مناسب شناخته كه دنبالش مى‏رود. 

تو از وضع كسب و كار بى‏اطلاعى،خیال میكنى تغییر شغل كارآسانى است،اصولا چه عیبى دارد كه اصرار دارى تغییرش بدهد،مگر نفت‏فروشى و ذغال فروشى و تعمیر موتور آلات مثلا چه بدى دارند؟تنها عیبى‏كه مى‏توانى بتراشى كثیف شدن لباس است.حل آن هم چندان دشوارنیست،اگر شوهرت لباس مخصوص كار ندارد با زبان خوش از او تقاضاكن لباس كار تهیه كند،و زود بزود لباسهایش را شست و شو و تمیز كن،به هر حال موضوع آن قدر مهم نیست كه به طلاق و جدایى منجر شود،ایراد و بهانه جویى بعض خانمها واقعا تعجب‏آور است. زنى در شوراى داورى گفت:«شوهرم تغییر شغل داده بوى نفت‏میدهد از این وضع خسته شده‏ام.

ادامه مطلب

[ شنبه 7 اردیبهشت 1392  ] [ 7:05 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

خودتان را با شرایط وفق بدهید حتی اگر در غربت زندگى كنید

 

گاهى انسان ناچار است در غربت زندگى كند،كارمند دولت است. 
در ارتش یا شهربانى یا ژاندارمرى انجام وظیفه میكند،فرهنگى است،تاجر یا پیشه‏ور یا كارگرى است كه باید در غربت زندگى كند،این قبیل‏افراد ناچارند براى همیشه یا به طور موقت در غربت زندگى كنند،مردناچار است دورى از وطن را تحمل كند لیكن این موضوع با مذاق بعض خانمها جور نمى‏آید،زیرا دوست دارند نزد پدر و مادر و خویشان ودوستانشان باشند.با در و دیوار و كوچه‏هاى محل تولدشان مانوس شده‏اند.بدین‏جهت تاب و تحمل دورى را 
ندارند،به شوهرشان ایراد و بهانه مى‏گیرند،نق نق میكنند:تا كى در غربت زندگى كنم؟تا كى به فراق پدر و مادر مبتلاباشم؟دوست و آشنا ندارم،این چه جایى است مرا آورده‏اى؟ دیگرنمى‏توانم اینجا بمانم هر فكرى دارى بكن. 
این عزیزان بى‏جهت‏با این قبیل حرفها اعصاب شوهرشان راناراحت مینمایند،آن قدر كوتاه فكرند كه شهر یا قریه محل تولدشان رابهترین نقطه‏اى مى‏پندارند كه در آن مى‏توان زندگى كرد،گمان میكنند:تنهادر همانجا مى‏توان خوش بود و بس. 
بشر به سطح وسیع زمین اكتفا نكرده به كرات آسمانى قدم‏میگذارد،اما این خانم تنگ نظر حاضر نیست چند فرسخ دورتر از محل‏تولدش زندگى كند،میگوید:چرا دوستانم را رها كنم و بروم در غربت تنهازندگى كنم؟گویا این خانم آنقدر براى خودش شخصیت قائل نیست كه‏بتواند در غربت نیز دوستان و آشنایان با وفا و صمیمى تهیه كند.
خانم محترم،دانا و بلند همت و فداكار باش،تنها به فكر خودت‏نباش،شغل مخصوص شوهرت ایجاب كرده كه در غیر وطن زندگى كند،مستخدم دولت است مگر مى‏تواند به محل ماموریتش نرود؟!تاجر یا كاسب‏یا كارگرى است كه در غربت‏بهتر مى‏تواند كسب و كار كند، چرامزاحمش میشوى و نمى‏گذارى پیشرفت كند؟تو كه میدانى شوهرت ناچاراست در خارج وطن زندگى كند چرا با ایراد و بهانه‏هاى بیفائده اسباب‏ناراحتى و كدورتش را فراهم مى‏سازى؟وقتى دیدى شغلش ایجاب میكند كه به شهر یا ده یا كشور دیگرى منتقل شود فورا اظهار موافقت كن،اثاث‏منزل را جمع و جور كرده ببندید و در ماشین بگذارید و با صفا و رفاقت‏به‏محل جدید بروید،خودت را اهل همانجا حساب كن و با دلگرمى وبشاشت طرح زندگى نوین را بریز،وضع خودت را با اوضاع و شرائطمحیط موافق ساز،با زنهاى پاكدامن و خوش اخلاق طرح دوستى و الفت‏بریز لیكن چون تازه وارد هستى و به اخلاق و روحیات اهالى آنجا كاملاآشنا نیستى در انتخاب دوستان تازه احتیاط كن و در این باره حتما باشوهرت مشورت كن،خودت را یك فرد غریب حساب نكن،بلكه سعى‏كن با محیط تازه و ساكنان آنجا مانوس شوى.
 
هر مكانى امتیازات ویژه‏اى دارد،مى‏توانى با تماشاى مناظر طبیعى‏یا بناهاى دیدنى آنجا رفع خستگى كنى،با اظهار مهر و محبت كانون‏خانوادگى را گرم و با صفا كن،شوهرت را دلدارى بده.به كسب و كارتشویقش كن،وقتى با محیط آشنا شدى خواهى دید كه براى زندگى هیچ‏عیبى ندارد بلكه شاید از محل تولدت بهتر باشد،در بین دوستان تازه،افرادى را پیدا میكنى كه از دوستان سابق بلكه پدر و مادر و خویشانت‏مهربانتر و دلسوزتر خواهند بود.

اگر در قریه یا دهى اقامت نموده‏اید كه اسباب و تجملات زندگى‏شهرى را ندارد خودت را از قید آنها آزاد كن،با زندگى بى‏آلایش و طبیعى‏آنجا انس بگیر،خوبیها و مزایاى آن گونه زیستن را در نظر بگیر،گر چه‏برق و كولر و پنكه و یخچال ندارد لیكن آب و هواى سالم و غذاهاى‏بى‏تقلب دارد كه در شرها كمتر پیدا میشود،خیابان اسفالت و تاكسى‏ندارد لیكن از سر و صدا و دود ماشینها و كارخانجات نیز در امان هستى. قدرى در زندگى هموطنان و همكیشانت تامل كن،ببین چگونه درخانه‏هاى محقر و خشت و گلى،با كمال مهر و صفا و خوشى زندگى‏میكنند،و به اسباب و لوازم شهرى و كاخهاى زیبا اصلا اعتنا ندارند،درحوائج ضرورى و محرومیتهاى آنها بیندیش و اگر مى‏توانى خدمتى انجام‏دهى دریغ مدار.به شوهرت نیز سفارش كن براى رفاه و آسایش آنهاكوشش كند.

اگر عاقل و دانا باشى و به وظیفه‏ات عمل كنى مى‏توانى با كمال‏آسایش و راحتى خاطر،در غربت زندگى كنى و به پیشرفت و ترقى‏شوهرت كمك نمایى،در آنصورت یك بانوى شریف شوهردار و یك‏خانم فداكار معرفى مى‏شوى،نزد مردم و شوهرت عزیز و محترم خواهى‏بود و بدینوسیله رضایت‏خدا را نیز فراهم خواهى نمود.

ادامه مطلب

[ شنبه 7 اردیبهشت 1392  ] [ 7:04 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

خانم های خانه دار دقت کنند

 

اگر شغل مرد در خارج منزل باشد همسرش در غیاب او آزادى‏دارد،لیكن اگر در منزل كار كند همسرش مقید خواهد شد،ممكن است‏شاعر یا نویسنده یا نقاش یا دانشمند اهل مطالعه باشد،این قبیل افرادمعمولا محل كارشان منزل است،ناچارند همیشه یا اكثر اوقات در منزل‏اشتغال داشته باشند،و از همین جهت زندگى آنها با سایرین تفاوت خواهدكرد،اتفاقا كارشان یك كار فكرى و ذوقى است كه احتیاج شدیدى به‏محیط آرام و بى‏سر و صدا دارد،یك ساعت كار با حواس جمع بر چندین‏ساعت كار در محیط شلوغ و پر سر و صدا برترى دارد. 
در اینجا مشكل بزرگى پیدا مى‏شود،از یك طرف مرد به محیط آرام و بى‏سر و صدا احتیاج دارد از طرف دیگر خانم مى‏خواهد در خانه‏آزادانه زندگى كند. 

اگر زن بتواند امور خانه‏دارى را طورى انجام دهد كه با اشتغالات‏فكرى شوهرش مزاحم نباشد كار ارزنده‏اى انجام داده حقا خانم شوهردارو شایسته‏اى خواهد بود،زیرا تهیه یك محیط آرام كار آسانى نیست‏مخصوصا براى افراد بچه‏دار،فداكارى و تدبیر لازم دارد،گر چه دشواراست لیكن براى ترقى و موفقیت مرد ضرورت دارد. 
زن اگر همكارى داشته باشد مى‏تواند شوهرش را به صورت یك‏مرد آبرومند و مفیدى در آورد كه هم به اجتماع خدمت كند و هم اسباب‏افتخار او باشد. 
این خانم باید توجه داشته باشد كه گر چه شوهرش دائما یا اكثراوقات در خانه است لیكن بیكار نیست،نباید انتظار داشته باشد زنگ‏درب خانه را جواب دهد،بچه‏دارى كند،گاهى سرى به آشپزخانه بزند،دركارهاى خانه كمك كند،با بچه‏هاى شیطون دعوا كند،موقعى كه مردمشغول كار است‏باید او را ندیده گرفت و فرض كرد اصلا در خانه نیست. 
خانم محترم،وقتى شوهرت میخواهد به اتاق كار برود اسباب ولوازم مورد احتیاجش را از قبیل 
كتاب،قلم،كاغذ،دفتر،مداد،مدادتراش،سیگار،كبریت،زیر سیگارى همه را نزدش حاضر كن كه براى پیدا كردن‏آنها معطل نشود،اگر به بخارى یا پنكه احتیاج دارد آماده كن،آنگاه كه‏اسباب و لوازم كارش كاملا آماده شد از اتاق بیرون برو و او را به حال‏خود بگذار،در اطراف اتاقش آهسته راه برو بلند بلند حرف نزن،مواظب‏باش بچه‏ها سر و صدا نكنند،به آنها بفهمان كه اكنون موقع بازى شما نیست زیرا پدر در اتاق مشغول كار است و از سر و صداى شما ناراحت‏مى‏شود،بازى را بگذارید براى ساعتهاى بیكارى او،در موقع كار راجع به‏امور زندگى صحبت نكن زیرا رشته افكارش قطع مى‏شود و تا بخواهددوباره حواسش را جمع كند بیكار مى‏ماند،در راه رفتن از كفشهاى‏بى‏صدا استفاده كن،صداى زنگ درب را كوتاه كن كه مزاحم او نشود،جواب تلفن را بده و اگر كسى با او كار داشت‏بگو:مشغول كار است اگرممكن است در فلان ساعت تلفن بفرمایید،برنامه رفت و آمد و مهماندارى‏را به ساعتهاى استراحت او بینداز، از دوستان و خویشانت كه قصد دیداردارند عذرخواهى نموده بگو:چون سر و صداى ما ممكن است‏بااشتغالات آقا مزاحمت داشته باشد خواهشمندم فلان وقت تشریف بیاورید،آنها هم اگر دوستان شما باشند از این پیشنهاد رنجیده خاطر نخواهند شدبلكه به كاردانى و شوهردارى شما تحسین خواهند كرد،در عین حال كه به‏امور خانه‏دارى مشغول هستى مراقب شوهرت نیز باش،اگر چیزى طلب‏كرد فورا حاضر كن و از اتاق خارج شو. 

شاید خانمها اینگونه زندگى را غیر ممكن شمرده در دل خویش‏بگویند:مگر براى یك زن امكان دارد كه كارهاى دشوار خانه‏دارى راانجام دهد در عین حال به شوهرش رسیدگى كند و خانه را به صورتى‏در آورد كه كوچكترین مزاحمتى براى او پیدا نشود؟!البته تصدیق دارم كه‏اینگونه زندگى چون یك برنامه غیر عادى است تا حدودى دشوار به نظرمى‏رسد لیكن اگر به ارزش و اهمیت كارشان واقف باشند و تصمیم بگیرندكوشش و فداكارى كنند با كاردانى و تدبیر مى‏توانند مشكل را حل كنند. 
مراتب لیاقت و شایستگى زن در اینگونه موارد ظاهر مى‏شود،و الا اداره یك زندگى عادى از همه كس ساخته است. 
خانم محترم،نوشتن یك كتاب ارزنده علمى یا تهیه یك مقاله‏جالب و سودمند یا سرودن اشعار نغز و دلپذیر یا تهیه یك تابلوى نقاشى‏گرانقدر،یا حل مشكلات علمى كار آسانى نیست، لیكن با همكارى و ازخود گذشتگى تو امكان پذیر میگردد. 
آیا حاضر نیستى در این باره فداكارى كنى و با مختصر تغییرى درطرز زندگى معمولى مردم، شوهرت را كه از هر جهت لیاقت دارد به‏صورت یك مرد دانشمند ارزنده‏اى در آورى كه عموم ملت از خدماتش‏استفاده كنند،تو نیز از منافع مادى و آبروى اجتماعى او بهره‏مند گردى؟

ادامه مطلب

[ شنبه 7 اردیبهشت 1392  ] [ 7:03 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

به پیشرفت شغلی شوهرت کمک کن

 

بشر بالذات قابلیت ترقى دارد،عشق به كمال در نهادش نهفته وبراى تكامل آفریده شده است، هر كس،در هر مقام و با هر شرائط و در هرسنى باشد،مى‏تواند به ترقیات خویش ادامه داده كاملتر گردد،انسان كه‏براى هر گونه كمالى آماده است نباید هیچگاه به موجودیت‏خویش قناعت‏نموده هدف آفرینش را از دست‏بدهد،تا زنده است‏باید بكوشد تا كامل وكاملتر گردد. 
هر انسانى خواهان ترقى است لیكن همه كس موفق نمى‏گردد. 
همت‏بلند و كوشش فراوان لازم دارد،باید زمینه كار را فراهم ساخت وموانع را بر طرف نمود آنگاه كوشید تا به مقصد رسید،شخصیت مرد تاحدود زیادى به خواسته‏هاى همسرش بستگى دارد،زن مى‏تواند به پیشرفت‏و ترقى شوهرش كمك نموده او را در مسیر ترقى قرار دهد چنانكه مى‏تواند مانع ترقیاتش واقع گردد،هر چه بخواهد بدون شك همان است. 

خانم محترم،در حدود شرائط و امكاناتى كه برایتان موجود است، شخصیت‏بزرگتر و عالیترى را براى شوهرت در نظر بگیر و براى رسیدن‏به آن تشویقش كن،اگر میل دارد به تحصیلات خویش ادامه دهد یا به وسیله‏مطالعه و خواندن كتاب به معلوماتش بیفزاید نه تنها مخالفت نكن بلكه‏تشویق و تحسینش كن،برنامه زندگى را طورى مرتب كن كه با كارهاى اومنافات نداشته باشد،سعى كن اسباب آسایش و راحتى او را فراهم سازى‏تا با فكر آزاد به ترقیات خویش ادامه دهد. 
اگر سواد ندارد با خواهش و تمنا وادارش كن در كلاسهاى شبانه‏یا در خارج مدرسه به تحصیلات خویش ادامه دهد،اگر تحصیل كرده است‏تشویقش كن رشته علمى خودش را تعقیب كند،به وسیله مطالعه و خواندن‏كتابهاى مربوط به آن فن به معلومات خویش بیفزاید، اگر طبیب است‏وادارش كن در هر روز مقدارى از اوقاتش را به خواندن مجلات وكتابهاى پزشكى اختصاص بدهد،اگر دبیر یا آموزگار یا قاضى یا استاد یامهندس است از وى بخواه اوقات فراغت‏خویش را بخواندن كتابهاى‏مربوط به فن خودش یا كتابهاى علمى و اخلاقى و تاریخى بگذراند،و به‏طور خلاصه شوهر شما هر كس و در هر مقامى باشد،حتى كارگر و كاسب،براى ترقى و تكامل آمادگى دارد. 

نگذارید از مسیرى كه دستگاه آفرینش برایش پیش‏بینى كرده‏منحرف شود و از مطالعه و تكامل دست‏بردارد،به تحقیقات علمى وخواندن كتاب عادتش بدهید،نگذارید شخصیت او در یك حد معین‏متوقف بماند. اگر فرصت تهیه كتاب را ندارد شما مى‏توانید با مشورت او و سایردوستان این كار را بر عهده بگیرید،كتابهاى سودمند علمى و اخلاقى وتاریخى و دینى و بهداشتى و اقتصادى و ادبى را كه بر طبق صلاح وسلیقه‏اش باشد تهیه نموده در اختیارش بگذارید،و بخواندن تشویقش‏كنید،خودتان نیز كتاب و مجله‏هاى سودمند را بخوانید.و در ضمن خواندن‏اگر به مطالبى برخورد كردید كه براى شوهرتان نیز مفید است عین آن رایادداشت نموده در اختیارش قرار دهید. 

این كار فوائد بیشمارى در بر دارد: 
اولا اگر مدتى بدین برنامه ادامه بدهد شخص دانشمند و فاضلى‏خواهد شد كه خودش سر بلند و تو به وجودش مفتخر خواهى شد.به‏علاوه،در رشته خودش یك نفر متخصص خواهد شد كه هم خودش‏استفاده مى‏كند و هم منافع بیشمارى به اجتماع مى‏رساند. 
ثانیا چون به نداى آفرینش لبیك گفته سرگرم مطالعه و تحقیق‏است كمتر اتفاق مى‏افتد كه به ضعف اعصاب و بیمارى‏هاى روانى مبتلاگردد. 
ثالثا چون در طریق ترقى قرار گرفته و به خواندن كتاب علاقه‏مندشود به خانه و زندگى دلبستگى پیدا مى‏كند،دنبال ولگردى نمى‏رود،به‏مراكز فساد و شب‏نشینى‏هاى زیان‏بخش قدم نمى‏گذارد،به دام تبهكاران واعتیادات خطرناك گرفتار نمی‏شود. 

ادامه مطلب

[ شنبه 7 اردیبهشت 1392  ] [ 7:01 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

خانم جان چیکار به حرف دیگران داری؟

 

یكى از صفات زشتى كه در بین مردم شیوع دارد صفت عیبجویى وبدگویى از دیگران است. این صفت كثیف علاوه بر زشتى ذاتى كه داردمفاسد بیشمارى را نیز ایجاد میكند،سبب بدبینى و سوءظن مى‏شود،نفاق ودشمنى بوجود مى‏آورد،مردم را بجان هم مى‏اندازد، رشته‏هاى انس و مودت‏را قطع میكند،صفا و صمیمیت را از بین مى‏برد،كانون گرم خانوادگى راسرد مى‏كند،در بین زن و مرد جدایى مى‏افكند،باعث قتل و جنایت‏مى‏شود. 
متاسفانه این عیب بزرگ به طورى در بین ما شایع شده كه زشتى‏خود را از دست داده است، نقل هر مجلس و زینت‏بخش هر محفل و یك‏سرگرمى رسمى بشمار مى‏رود،كمتر مجلسى اتفاق مى‏افتد كه از كسى‏بدگویى نشود،مخصوصا اگر مجلسى زنانه باشد،وقتى دو زن با هم برخوردنمودند بدگویى و ولنگارى شروع مى‏شود،از این بد بگو از آن بد بگو،پشت‏سر این بد بگو پشت‏سر آن بد بگو،گویا در عیبجویى مسابقه‏گذاشته‏اند،بدتر از همه اینكه گاهى دیگران را رها كرده به شوهران‏یكدیگر مشغول مى‏شوند،بالاخره عیب و نقصى براى شوهر دیگرى پیداكرده مى‏گوید،یا از
 
قیافه و شكلش مذمت مى‏كند،یا از شغل و كارش‏بدگویى مى‏نماید،یا به مراتب تحصیلاتش ایراد مى‏گیرد یا از اخلاق وآدابش انتقاد میكند یا به اوضاع مالى‏اش خرده‏گیرى میكند،اگرنفت فروش باشد میگوید شوهرت بوى نفت مى‏دهد چگونه با او بسرمى‏برى؟اگر كفاش باشد مى‏گوید چرا به كفاش شوهر كردى؟اگر راننده‏باشد میگوید: شوهرت همیشه در سفر است،خیرى نمى‏بینى،اگر قصاب باشد مى‏گوید:بوى دنبه میدهد. اگر ادارى باشد میگوید:در زندگى و محل‏شغل آزادى ندارد،اگر ندار و كم درآمد باشد میگوید:چگونه با این شوهرندار مى‏سازى؟حیف از تو خانم به این خوشگلى كه شوهرت زشت وبد تركیب است،شوهرت كوتاه قد یا سیاه رنگ یا لاغر اندام است،چرا به‏یك چنین مردى شوهر كردى؟مگر پدر و مادرت از تو سیر شده بودند كه‏ترا به یك چنین مردى شوهر دادند؟تو كه صدها خواستگار داشتى،حیف‏نبود به یك مرد بى‏سواد كوتاه فكر شوهر كنى و از تمام خوشیها محروم‏گردى؟نه سینما نه تفریح،پس چى؟ 

راستى چه شوهر بد اخلاقى دارى هر وقت او را مى‏بینم صورتش‏درهم كشیده و عبوس است، چه طور با او زندگى میكنى؟واه!بعد از این‏همه تحصیلات رفتى به یك دهاتى شوهر كردى؟ 
سخنان مذكور و صدها مانند اینها است كه در بین خانمها رد و بدل‏مى‏شود.اصولا با این قبیل ولنگاریها عادت كرده‏اند،در آثار و نتائج‏سخنانشان اصلا فكر نمى‏كنند،فكر نمى‏كنند كه ممكن است‏با یك جمله‏كوتاه زنى از شوهرش دلسرد شده كار به طلاق و جدایى بلكه به قتل وجنایت منتهى شود. 
اینگونه زنها واقعا شیطانى هستند به صورت انسان،دشمن آسایش‏و خوشى خانواده‏ها هستند،همانند شیطان ایجاد نفاق و دشمنى و اختلاف‏مى‏كنند،كانونهاى گرم زناشویى را به زندانهاى تاریك و دردناك تبدیل‏مى‏سازند.چه باید كرد؟اینهم یكى از صفات زشت و بى‏ادبیهاى اجتماع مااست،با اینكه اسلام شدیدا از این عمل نهى كرده ما حاضر نیستیم این‏خوى پلید را از خود دور سازیم. 

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:اى كسانیكه به زبان مدعى‏اسلام هستید لیكن ایمان در دلتان راه نیافته،از مسلمانها بدگویى نكنید ودر صدد عیبجویى نباشید.زیرا هر كس از مردم عیبجویى كند خدا نیز درعیوب او دقت‏خواهد نمود،و در آن صورت رسوا خواهد شد و لو درخانه‏اش باشد. 

این زنهاى دیو صفت‏یكى از چند منظور را مى‏توانند داشته باشند: 
یا به قصد دشمنى و كینه‏توزى بدگویى میكنند تا خانواده‏اى را از هم‏بپاشند،یا رشك و حسد به عیبجویى وادارشان میكند،یا منظورشان تفاخرو خودستایى است و به وسیله بدگویى از دیگران میخواهند خوبى خودشان‏را جلوه دهند،یا به علت اینكه در خودشان عیب و نقصى سراغ دارند به‏منظور عقده‏گشایى انتقاد میكنند،یا قصدشان اغفال و فریب دادن خانم‏ساده‏لوحى است،یا منظورشان تظاهر به خیرخواهى و دلسوزى است،گاهى هم جز سرگرمى و ارضاى یك عادت كثیف نفسانى هدفى ندارند،به‏هر حال آنچه مسلم است اینكه قصد خیرخواهى و دلسوزى ندارند،این‏خوى زشتى كه در بین زن و مرد ما كاملا رواج دارد آثار بسیار خطرناك وبدى در بردارد،چه دوستیهایى را بر هم زده!چه جنگ و ستیزه‏هایى بوجودآورده!چه زندگیهاى گرمى را از هم متلاشى نموده و چه قتل و جنایتهایى رابوجود آورده است؟! 

خوانندگان محترم،مسلما نمونه‏هاى فراوانى از این قبیل حوادث‏سراغ دارند لیكن باز هم بداستان زیر توجه فرمائید: 
«زنى بنام...در دادگاه گفت:مردى بنام...براى بر هم زدن صمیمیت من و شوهرم تا مى‏توانست از او بد میگفت.میگفت...بدرد تونمى‏خورد،حیف از توست كه با او زندگى مى‏كنى، ترا درك نمى‏كند،عاطفه ندارد،از شوهرت طلاق بگیر تا با تو ازدواج كنم...در اثر القاآت اوگمراه شده با كمك هم شوهرم را كشتیم.»
خانم محترم،اكنون كه بمقاصد پلید این افراد پى بردى چاره كاربدست تو است،اگر به سعادت و خوشبختى خودت و شوهر و فرزندانت‏علاقه دارى مواظب باش تحت تاثیر القاآت این شیطانهاى انسان نما قرارنگیرى،گول دلسوزیهاى ظاهرى آنها را نخور،یقین بدان كه دوست تونیستند،بلكه دشمن سعادت و خوشبختى تو هستند،قصدشان اینست كه ترابه بدبختى و سیه روزى بیندازند،ساده لوح و زودباور و خوشبین نباش،بازیركى و هوش مقاصد پلیدشان را دریاب،و به مجرد اینكه خواستند ازشوهرت عیبجویى كنند جلوشان را بگیر، بدون ملاحظه و خجالت‏بگو:اگرمیخواهید دوستى و رفت و آمدمان برقرار باشد بعد از این حق ندارید یك‏كلمه درباره شوهر من بدگویى كنید،شوهرم را دوست دارم و هیچ عیبى هم‏ندارد،كارى به زندگى و شوهر و فرزندان من نداشته باشید. 

اگر این صراحت لهجه را از تو دیدند و فهمیدند به شوهر وفرزندانت علاقه‏دارى از گمراه كردنت مایوس میگردند و براى همیشه ازشر ولنگاریها و بدگوییهاى آنها راحت مى‏شوى.فكر نكن رنجیده خاطرمى‏شوند و رفاقتتان برهم مى‏خورد،زیرا اگر دوست واقعى باشند نه تنهارنجش پیدا نمى‏كنند بلكه از تذكرات خردمندانه تو متنبه شده تشكرمى‏نمایند،و اگر دشمنانى هستند بصورت دوست،همان به كه رفت و آمد را ترك كنند،و اگر دیدى حاضر نیستند دست از این خوى پلید بردارندصلاحت در اینست كه بطور كلى با آنها قطع رابطه كنى.زیرا دوستى ومعاشرت با آنها ممكن است‏بدبختى و سیه‏روزى ترا فراهم سازد. 

ادامه مطلب

[ شنبه 7 اردیبهشت 1392  ] [ 7:00 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ > ]