آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

با پر خوابی چکار کنیم؟

در حالی كه پزشكان معتقدند هر فردی به طور متوسط روزانه به هفت تا هشت ساعت خواب نیاز دارد ، افرادی هستند كه از پرخوابی رنج می‌برند.
پرخوابی یك اختلالی است كه باعث می‌شود فرد علی‌رغم خواب كافی در طول شب، هنگام صبح به سختی از خواب بلند شود.به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا؛ از دیگر علائم پر خوابی می‌توان به اضطراب، تحریك‌پذیری، كاهش سطح انرژی، احساس كسالت،‌ كاهش تمركز و كم‌اشتهایی اشاره كرد.به گفته پزشكان هندی، افراد افسرده تمایل دارند زمان بیشتری را در خواب بگذرانند. همچنین مصرف مواد مخدر و مشروبات الكلی یا یكسری داروها باعث می‌شود در فرد احساس خواب‌آلودگی ایجاد شود.
افرادی كه از پرخوابی رنج می‌برند می‌توانند با رعایت رژیم غذایی مناسب و انجام فعالیت‌های ورزشی تا حدودی بر احساس خواب‌آلودگی خود غلبه كنند از عوارض عدم درمان بیماری پرخوابی می‌توان به دیابت، بیماری‌های قلبی، افسردگی، سردرد و كمر درد اشاره كرد.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 10 مرداد 1392  ] [ 5:07 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

وحشت از پرواز

وحشت از پرواز: چه طور درمان می‌شود؟ بهترین راه درمان یک ترس، مواجه شدن با آن است.بهترین راه درمان یک ترس، مواجه شدن با آن است. وحشت از پرواز خیلی خوب درمان می‌شود، خصوصاً به کمک یک نیروی خارجی. ایزابل داوید، متخصص وضعیت استرس هوایی در ایر فرانس به ما اعلام می‌کند 85% از کسانی که دورۀ «ضد استرس» را می‌گذرانند، می‌توانند بر ترس شان از پرواز غلبه کنند.

برای مقابله با وحشت از هواپیما، هواپیما را رام کنید
از نظر ایزابل داوید قبل از هر چیز، وقتی که می‌خواهیم بر ترس مان از پرواز غلبه کنیم، باید بدانیم که نوع ترس مان دقیقاً چیست و آن را تشخیص بدهیم. برای این امر، در ابتدا، مرحلۀ آموزشی، از یک تمرین روانی شخصی شروع می‌شود.
در مرحلۀ دوم، فرد به یک گروه چهار نفره می‌پیوندد و در کلاس ابتدایی هوانوردی شرکت می‌کند، و توسط خلبان ها می‌فهمد که یک هواپیما چگونه کار می‌کند. زیرا آن طور که ایزابل داوید خاطر نشان می‌کند، «شخص به خاطر نداستن و عدم آگاهی نگران است، بنابراین مهم است که او با دنیای فنی هواپیما آشنا شود... و تمام صداهای ممکن را بشنود.»

وحشت از پرواز: آرام بمانید
یک بخش مهم از دورۀ ضد استرس به یادگیری مدیریت می‌گذرد. روش های ریلکسیشن عموماً خوب جواب می‌دهند و به افرادی که ترس از پرواز دارند اجازه می‌دهد که جلو بیافتند و بتوانند واکنش های وحشت شان را کنترل کنند.
یک تئوری هم دربارۀ شبیه سازی شرایط پرواز وجود دارد، که در آن فرد در ابتدا در شبیه ساز (سیمیلاتور) پرواز قرار می‌گیرد.
ایزابل داوید این نکته را هم اضافه می‌کند که: «سپس، بعد از پایان دوره فرد باید خیلی سریع سوار هواپیما شود و سفر هوایی داشته باشد، بعد از آن هم باید دفعات متوالی چندین پرواز داشته باشد.»
اگر این راه حل رضایت بخش نبود، روان درمانی های رفتاری در بیشتر موارد، در کوتاه ترین مدت بسیار مفید بوده اند.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 10 مرداد 1392  ] [ 5:05 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

شاد سازی مادران مسن

وقتی مادر دیگر جوان نیست معمولا وقتی فرزندان یک خانواده به سن و سال جوانی می‌رسند، مادرشان پا به سنین پیری گذاشته یا سال‌های آخر دوره میانسالی را سپری می‌کند.
کیفیت زندگی فرزند جوان خانواده به کیفیت زندگی مادر و پدرش بستگی دارد و چون به احتمال زیاد مادر است که اوقات بیشتری را در کنار دختر یا پسر جوانش می‌گذراند، سلامتی و شادابی جسم و روانش با سلامت و نشاط دیگر اعضا به ویژه فرزند جوان بیشتر در ارتباط است. هرقدر که بتوانید در جهت حفظ سلامتی و توانایی جسمی و سرزندگی مادرتان در این سال‌ها بیشتر بکوشید، دوران بهتر و مفیدتری را پیش‌رو خواهید داشت. البته توجه به این نکته فقط برای فرزند یا فرزندانی که هنوز با مادر زندگی می‌کنند مهم نیست بلکه دختران یا پسرانی که ازدواج کرده‌اند و خود تشکیل خانواده داده‌اند، هم نقشی مهم دارند بدانید که کیفیت «سال‌های طلایی» زندگی شما به سلامت جسمی و روانی مادرتان بستگی دارد که اکنون دیگر جوان نیست. هر آنچه در این جا برای بهبود شرایط مادران گفته می‌شود، برای حفظ نیروی جسمی و سلامتی روانی پدران در همین سنین هم صدق می‌کند و مانند آن اهمیت دارد.
اگر می‌بینید که مادرتان هنوز سرحال است و از شرایط خودش راضی است، فراموش نکنید که اوضاع همیشه این طور نخواهد بود و اگر از الان برای حفظ سلامتی اش برنامه‌ریزی و کار نکند، چند سال بعد به مشکلات عدیده‌ای دچار خواهد شد برای تغییر شرایط کنونی به شرایطی بهتر دو چیز لازم است: اول اینکه مادرتان راضی به قبول و اعمال این تغییرات باشد و دوم اینکه شما بدانید باید چه کنید که او احساس راحتی کند وقتی ما چندین سال طبق یک رویه مشخص زندگی می‌‌کنیم، تغییر آن مشکل خواهد بود. بنابراین بهتر است زمانی که او می‌داند که باید در بهبود کیفیت زندگی و حفظ سلامتی‌اش نقشی فعال بازی کند، به تدریج این تغییرات شکل بگیرد. در این صورت هم خودش لذت خواهد برد و هم این که شما با راهنمایی او خواهید توانست راحت‌تر شرایط دلخواه و مفیدی برایش فراهم کنید.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 10 مرداد 1392  ] [ 5:00 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

غذایی برای کمک به افسردگی

به گفته کارشناسان، اغلب افراد دچار افسردگی تغذیه نامناسبی دارند زیرا افراد افسرده اشتیاقی برای غذا خوردن ندارند و این امر باعث مختل شدن تغذیه آنها می‌شود.
 
ماهی بخورید
مصرف ماهی، روغن زیتون و گردو در بهبود علایم افسردگی موثر است. به گفته کارشناسان، اغلب افراد دچار افسردگی تغذیه نامناسبی دارند زیرا افراد افسرده اشتیاقی برای غذا خوردن ندارند و این امر باعث مختل شدن تغذیه آنها می‌شود.
کارشناسان تاکید می‌کنند اختلال تغذیه در افراد افسرده با ایجاد کمبود برخی مواد ضروری از جمله اسیدهای چرب امگا 3، علایم بیماری افسردگی را تشدید می‌کند از این رو به این بیماران توصیه می‌شود با مصرف غذاهای دریایی به‏ خصوص ماهی‌های چرب مانند ماهی آزاد یا قزل‌آلا،‌ روغن زیتون و گردو‌ به تامین اسید چرب امگا 3 در بدن خود کمک کنند.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 10 مرداد 1392  ] [ 4:58 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

زندگی با زوال عقلی

 راهنمائی برای افراد مبتلا به زوال عقلی و پرستارانشان:زوال عقلی بیماری می باشد که باعث می شود افراد حافظه خود و توانائی یادگیری و صحبت با دیگران را از دست بدهند. بمرور زمان، شخص مبتلا به زوال عقلی بصورت فزاینده ای دچار مشکلاتی در قوه تفکر، تصمیم گیری و انجام امور روزمره خود خواهد گردید. دانشمندان و پزشکان بصورت دائم در مورد این بیماری اطلاعات بدست می آورند.
فراگیرترین نوع زوال عقلی بر اثر از دست دادن سلول های مغزی ایجاد می شود. انواع دیگر زوال عقلی در نتیجه آسیب به عروق خونی مغز بوجود می آیند. ضربه مغزی، سکته مغزی یا تعدادی از سکته های مغزی کوچک در کنار هم، روی جریان خون در مغز تاثیر گذاشته و می توانند نهایتاً منجر به شروع بیماری زوال عقلی شوند.
مردم گاه گاه مسائلی را برای مدتی فراموش کرده و سپس آن را به خاطر می آورند و افزایش بمرور این حالت با افزایش سن طبیعی می باشد. این را نمی توان زوال عقلی دانست. افراد مبتلا به زوال عقلی نه تنها اطلاعات مهم را فراموش می کنند، بلکه دارای قابلیت محدود در یادگیری و به یاد آوردن مسائل جدید و همینطور قدرت تصمیم گیری درست می باشند.

چه کسی به زوال عقلی مبتلا می شود؟
احتمال ابتلا به زوال عقلی با افزایش سن بیشتر می شود. اگر چه زوال عقلی بیشتر در افرادی به سن ۶۵ سال یا بیشتر دیده می شود، ممکن است در سنین کمتر نیز شروع شود. زوال عقلی یک بیماری است و نتیجه طبیعی از افزایش سن نمی باشد.
حدوداً ٨٪ از جمعیت بالا ۶۵ سال در کانادا دارای نوعی زوال عقلی بوده و ٣۵ ٪ کانادائی های بالای ٨۵ سال دارای علائم زوال عقلی می باشند. تخمین زده می شود که احتمالاً در بریتیش کلمبیا بین ۵١٠٠٠ تا ۶۴٠٠٠ نفر در حال حاضر به نوعی زوال عقلی مبتلا بوده و ۴٩ نفر از هر ١٠٠٠ مرد بالای ۶۵ سال دارای زوال عقلی می باشند در حالیکه ٧٠ نفر از هر ١٠٠٠ زن بالای ۶۵ سال دارای نوعی از این بیماری هستند.
از آنجائیکه این بیماری اغلب بیشتر در افرادی با سابقه خانوادگی بوجود می آید، چنین بنظر می آید که زوال عقلی می تواند بیماری ارثی باشد. با وجود این داشتن پدر یا مادری مبتلا به زوال عقلی بدین معنی نیست که شما هم حتماً مبتلا خواهید شد. این بیماری واگیر دار نیست و نمی تواند در نتیجه لمس یا استفاده مشترک وسیله ای با فردی مبتلا به زوال عقلی، منتقل شود.

شناسائی زوال عقلی
در صورت مشاهده بعضی از علائم زوال عقلی در خود یا عزیزانتان، ملاقات دکتر خانوادگی مهمترین اقدام بعدی خواهد بود. دکتر شما در مورد نگرانی هایتان با شما صحبت نموده و از شما سوالاتی برای جمع آوری اطلاعات بیشتر در مورد حافظه، توانائی در منطق و هر گونه مشکلات احتمالی در قوه سخن گوئی یا انجام اعمال روزمره خواهد پرسید. این اطلاعات به دکتر شما در تشخیص بیماری و عامل ایجاد این علائم در شما یا عزیزانتان، کمک خواهد کرد. بعضی از عوامل ایجاد زوال عقلی را می توان بخوبی با درمان کنترل نمود.

مانند:
• افسردگی

• تاثیرات سوء ناشی از تداخل داروهای مصرفی

• چرک

• بیماری های تیروئید یا قلب

• وابستگی به مشروبات الکلی

• تغذیه نامناسب: نداشتن غذا یا آشامیدنی کافی

شناسائی عوامل این عوارض در اسرع وقت بسیار مهم می باشد زیرا این امر به معنی اجرای صحیح مراقبت، درمان و پشتیبانی بوده و به شما زمان کافی برای برنامه ریزی برای آینده می دهد.

تفاوت زوال عقلی و بیماری آلزهایمر (آلزایمر) چیست؟
بیماری آلزهایمر نوعی زوال عقلی می باشد. از میان انواع مختلف بیماری های زوال عقلی، آلزهایمر رایج ترین و شناخته شده ترین آنهاست. در حدود ۶٠ ٪ تا ٧٠ ٪ از مبتلایان به زوال عقلی، بتنهایی آلزهایمر داشته u1740 یا دارای ترکیب آن با انواع دیگر زوال عقلی مانند زوال عقلی عروقی (سکته مغزی کوچک) می باشند. انواع دیگر زوال عقلی با شیوع کمتر که ممکن است به گوش شما خورده،Lewy Body Dementia باشند عبارتند از: زوال عقلی لوی بادی بیماری پارکینسون و بیماری،Pick’s Disease بیماری پیکس Creutzfeldt-Jakob Disease کروتزفلدت-جی کاب

آیا زوال عقلی قابل درمان است؟
در حال حاضر درمانی برای زوال عقلی موجود نمی باشد. با این وجود داروهایی موجودند که می توانند حال شما را بهتر کرده یا توسعه بیماری را در بعضی از افراد برای مدتی، اگرچه نه برای همیشه، کندتر کنند. انواع داروهای دیگر می توانند در کنترل کردن اضطراب، افسردگی و مشکلات رفتاری کمک کنند. انواع دیگر داروهای جدید در حال ایجاد هستند. قبل از گرفتن هر گونه تصمیم در مورد نوع درمان، مشورت با دکترتان در مورد انتظاراتتان از درمان و خطرات و منافع احتمالی انواع درمان های مختلف، بسیار مهم می باشد.
 پرستاران شخصی می توانند علائم و وضعیت عمومی و سلامتی را زیر نظر داشته و باید در تصمیم گیری برای برنامه ریزی نوع درمان شرکت داده شوند.

جلوگیری از زوال عقلی
در حال حاضر هیچ مدرک علمی دال بر وجود راه جلوگیری از زوال عقلی وجود ندارد. با این وجود راه های بسیاری هستند که شما می توانید انجام دهید تا حافظه خود را قوی نگاه داشته و توانائی انجام اعمال روزمره را تقویت کرده و مستقل بمانید.

١. بیماری های مرتبط را به نحو صحیح کنترل کردن: اگر فشار خون بالا داشته، بیماری قند یا عوامل خطرآفرین دیگری برای بیماری های عروقی دارید، مطمئناً به تجویزات پزشکی عمل کنید.

٢. از مصرف مشروبات الکلی یا مواد مخدر خود داری نمائید.

٣. ذهن خود را مشغول نگاه دارید: جدول کلمات حل کنید، روزنامه بخوانید، موسیقی بنوازید.

۴. فعالیت بدنی داشته باشید: راه پیمائی کنید، به کلاس رقص بروید، در سالن ورزشی عضو شوید، شنا و دوچرخه سواری کنید.

۵. رژیم غذائی صحیح داشته باشید: غذای سالم، مغذی با ویتامین کافی میل کنید.

زندگی با زوال عقلی
شخص مبتلا به زوال عقلی می تواند تا مدت زیادی بعد از ایجاد علائم اولیه بیماری، زندگی کند. بیشتر افراد دارای زوال عقلی بعد از تشخیص بیماری به زندگی در خانه خود با کمک افراد خانواده، دوستان و پرستاران ادامه می دهند.
فعال ماندن و ادامه ارتباط با خانواده، دوستان و علاقه مندی های خود برای سلامت u1608 و رفاه شخص مبتلا اهمیت دارند. با پیشرفت بیماری، پرستاری در خانه می تواند بیش از اندازه مشکل شود و شخص مبتلا احتمالاً نیازمند انتقال به یک مرکز مراقبتی بلند مدت خواهد بود. این تصمیم باید بصورت مشترک توسط پرستاران شخصی و دکتر خانواده گرفته شود.

برنامه ریزی
شما احتمالاً سوالاتی در مورد اینکه برای شما چه اتفاقی در شرف وقوع بوده دارید و ممکن است که نگران آینده باشید. این سوالات شامل موارد زیر هستند:

١. آیا خانواده من موقعیت مرا درک خواهند کرد؟

٢. آیا باید از رانندگی خود داری نمایم؟

٣. آیا دارای وصیت نامه می باشم؟

۴. آیا وضعیت مالی من مرتب می باشد؟

با دکتر خانواده خود صحبت کنید. یادگیری در مورد زوال عقلی به افراد خانواده و پرستاران شخصی در هماهنگی با تغییرات ناشی از آن کمک خواهد کرد. برای ارزیابی راه های موجود و پرسیدن سوالاتی که خود دارید، با دکترتان قراری بگذارید.
بسیاری از افراد برای آینده برنامه های مالی بوجود خواهند آورد. برای مثال، دادن وکالت، ولی مهم است که اینک برای نیازهای پزشکی خود در آینده برنامه ریزی کنید.
شما می توانید کسی را برای گرفتن تصمیمات پزشکی به جای خود با نوشتن توافق نامه ای انتخاب کنید. شخص منتخب شما قانوناً می تواند به نیابت شما تصمیمات لازم پزشکب را اتخاذ نماید. مهم است که این تصمیمات را با دکتر خود در میان بگذارید تا وی بداند که چه تصمیماتی گرفته شده و شما شخصی را برای تصمیم گیری به جای خود انتخاب نموده اید.

برای خانواده های افرادی که اخیراً مبتلا به زوال عقلی گشته اند
١. تا آنجا که می توانید بیاموزید.

٢. بیاد داشته باشید این بیماری بر توانائی های شخص مبتلا تاثیر گذار است.

٣. نگذارید شخص مبتلا از جلوی چشم شما دور شود.

۴. بدنبال راه های درمان بگردید.

۵. بیاد داشته باشید که در حال تجربه کردن حالات روحی مختلف می باشید.

۶. برای آینده برنامه ریزی کنید.

٧. بیاد داشته باشید که پرستاری آسان نخواهد بود.

٨. از دیگران کمک بخواهید.

٩. شبکه کمک بوجود بیاورید.

١٠ . بدانید که جامعه آلزهایمر برای کمک به افرادی که به انواع مختلف زوال عقلی مبتلا هستند و پرستارنشان، آماده می باشد.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 10 مرداد 1392  ] [ 4:37 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

چگونگی انتخاب اسم نوزاد

نحوه انتخاب اسم مناسب برای فرزندان
موقع گذاشتن اسم روی بچه‌ها باید با دقت و رغبت به این کار پرداخت.لازم است توجه داشته باشیم که موردپسند بودن اسم توسط ما، متفاوت بودن آن، کم‌سابقه بودنش یا بی‌معنایی اسم الزاما نمی‌تواند به سود کودک تمام شود.
علاوه‌براین گاه معنای اسمی هم که برای کودک برمی‌گزینیم می‌تواند نتایج منفی‌ای در آینده او بر جابگذارد؛ هرچند ممکن است وی آخرسر با اسمش کنار بیاید یا  والدین از صداکردن او با آن نام احساس خوشایندی داشته باشند. فشارهایی را هم مجسم کنیم که یک کودک ممکن است به خاطر اسمش متحمل شود.
گذاشتن اسم روی فرزند گاه با دشواری‌های بسیاری توأم می‌شود؛ مثلا بعضی مواقع تداخل اسم هایی که بزرگ‌ترها انتخاب می‌کنند، سنت‌های مربوط به گذاشتن اسامی بزرگان خانواده روی نوزادان، پیشنهادهای آشنایان و انتظارات والدین وضعیتی بغرنج پدید می‌آورد. گذاشتن نام روی نوزادی که به دنیا آمده، انتخاب کلمه‌ای است که تا پایان عمر، او را همراهی خواهد کرد پس در گزینش اسم باید با دقت و حوصله بسیار عمل کرد.
برخی‌ها بسیار پیش از آنکه بچه‌دار شوند یا حتی ازدواج کنند، نام‌هایی را برای کودک‌آینده‌شان برمی‌گزینند.چنین جمله‌ای را لابد شنیده‌اید: «اگر روزی بچه‌دار شوم، اگر پسر بود اسمش را می‌گذارم... و اگر دختر بود... .» این نام‌ها گاه اسم هنرمندی است که شیفته‌اش هستیم، بعضی وقت‌ها نام دوستی است که رابطه خیلی نزدیکی با او داریم، گاه نام یک شخصیت مهم است یا... .
پاره‌ای مقاطع گذاشتن نام سیاستمدارها، قهرمانان کشور، شخصیت‌های بارز متعلق به یک دیدگاه، هنرمندان مشهور و... روی نوزادان فزونی می‌گیرد. افزایش استفاده از این نام‌ها را در یک مقطع معین به راحتی از روی مشاهده و آمار می‌شود فهمید. آنچه ذکر شد می‌تواند باورهای خانواده‌ها، نگرش‌های سیاسی، موقعیت‌های اجتماعی، قضاوت‌های عمومی یا... آنها را به شکلی زنده ترسیم کند.
گذاشتن اسم پدربزرگ یا مادربزرگ روی نوزاد یکی از سنت‌های جاری است در چنین وضعیتی خانواده‌ها معمولا می‌خواهند یاد فرد متوفی را با گذاشتن نامش روی عضو جدید خانواده زنده نگه دارند. برخی والدین نیز با گذاشتن اسم بزرگ‌ترهای در حال حیات‌شان روی نوزاد قصد دارند میزان عشق و احترام خود نسبت به آنها را نشان دهند.
گذاشتن نام دوست نزدیکی که فوت کرده روی نوزاد هم یکی از رفتارهای حوزه نامگذاری است و... . آنچه ذکر شد فقط بخشی از شیوه‌های معمول نامگذاری به‌حساب می‌آید. رفتن به‌سراغ نام‌نامه‌ها یا فرهنگ‌های نام یکی دیگر از روش‌های معمول انتخاب اسم است. در این روش پدر و مادرها به بار معنایی و گوشنوازی واژه اهمیت بیشتری می‌دهند. اسامی‌ای هم هستند که در مقاطعی به «مد» بدل می‌شوند. البته معمولا علت مدشدن آنها مشخص نیست، اما می‌توان صدها فرد هم‌سن‌وسال را پیدا کرد که نام مد سال‌های تولدشان بر آنها گذاشته شده است.
کسانی هستند که نام مکان، شهر، کوه یا رود مورد علاقه‌خود را روی کودک گذاشته‌اند. بعضی نام‌ها مفهوم عمومی شناخته شده‌ای دارند، اما پدر و مادرها موقع گذاشتن آن روی فرزندشان مفهوم خاصی در ذهن داشته‌اند. کودکانی هستند که نام‌شان توقعات و تصورات والدین از آینده آنها را بازتاب می‌دهد.
برخی زن و شوهرها با هدف نشان دادن عشق‌شان به همدیگر براساس تلفیق اسم‌های‌خود، اسم تازه‌ای تولید و روی کودک می‌گذارند. در دهه‌های اخیر نام‌های قدیمی که به راحتی قابل تلفظ هستند نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. سطرهای بالا همه دلایلی نیست که منجر به گزینش نام می‌شود.

در هر حال پرسش اینجاست که دلیل اهمیت اسم‌ها چیست؟
اگرچه نتایج یک پژوهش صورت گرفته در حوزه نام‌ها نارضایتی بیشتر انسان‌ها از اسم‌شان را نشان می‌دهد، اما اکثر شرکت‌کنندگان در نظرسنجی اعلام کرده‌اند به‌رغم نارضایتی از اسم، اگر حق تغییر نام‌شان را داشته باشند، ترجیح خواهند داد از این حق استفاده نکنند. آنهایی هم که تمایل به تغییر اسم داشته‌اند، کسانی بوده‌اند که به‌دلیل نوع نام‌شان متحمل فشار شده‌اند.بچه‌ها در برابر تفاوت‌ها، دقیق و بی‌ملاحظه هستند. همچنین آنها به‌خصوص در مقاطعی معین نسبت به اسامی مردانه و زنانه مرزبندی‌های خلل‌ناپذیری در ذهن دارند؛ از همین رو وقتی کودکی از یک جنس معین را می‌بینند که در نظر آنها نام جنس مخالف را بر خود دارد، دست به استهزای وی می‌زنند.
همچنین کودکانی که در نظر همسالان‌شان دارای اسامی‌ای هستند که تلفظ و معنایی غریب دارند، در معرض فشار قرار می‌گیرند. به‌نظر نمی‌رسد کودکی که مدام به‌دلیل نامش مورد تمسخر دوستان قرار گرفته احساس مثبتی از این وضعیت داشته باشد. مسئله فوق حتی پس از دوره کودکی نیز ادامه می‌یابد اگر فرد نامی باتلفظ یا معنای دشوار داشته باشد و در هر جایی مجبور به تکرار دوباره آن شود، یا دیگران نامش را معمولا اشتباه تلفظ کنند، حس ناخوشایندی به وی دست خواهد داد. همچنین اگر فرد نامی بسیار متفاوت داشته باشد، پرسش‌هایی که همه جا درباره معنای اسمش از او می‌شود شرایطی خسته‌کننده و ملال‌آور برایش به همراه خواهد آورد.
کسانی که اسم یکی از بزرگان یا قهرمانان را روی نوزاد می‌گذارند، بار توقعی را نیز بر دوش وی می‌نهند. آنها انتظار دارند فرزندشان به انسانی بزرگ بدل شود. زنده نگه داشتن نام اعضای متوفی فامیل هم بار دیگری است که بر دوش کودک نهاده می‌شود نام انتخاب شده برای نوزاد توقعات والدین را نمایان می‌سازد. آنها می‌خواهند و می‌کوشند همه صفات نیکوی فرد فقید خانواده در فرزندشان متجلی شود باید توجه داشته باشیم که قرار نیست آدم‌ها ادامه‌دهنده راه و مشی یکدیگر باشند. اگر نام کودک نماد قدرت، بی‌باکی یا قهرمانی باشد و او فاقد چنین خصایصی، ممکن است در طول سال‌های کودکی همواره در معرض سرکوفت خانواده یا دیگران قرار بگیرد. پدر و مادر شدن مسئولیتی است جدی باید توجه داشت که ما اسم‌ها را نه برای خود که برای کودکان انتخاب می‌کنیم. نامی را برگزینیم که کودک به خاطر آن متحمل فشار نشود.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 10 مرداد 1392  ] [ 4:35 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

ضررهای موجود در بازنشستگی کامل

تحقیقاتی در آمریکا نشان می دهد که بازنشستگی کامل می تواند برای سلامت انسان مضر باشد.
محققان در این مطالعه به روی 12 هزار و 189 نفر دریافتند بازنشستگانی که کارهای پاره وقت یا موقتی انجام می دهند کمتر به بیماری های عمده مبتلا می شوند و بدنشان بهتر کار می کند.
این یافته ها حتی پس از احتساب وضعیت سلامتی جسمی و فکری فرد پیش از بازنشستگی چشمگیر بود.
نتایج این مطالعه که در دانشگاه ایالتی مریلند انجام شد در نشریه "روانشناسی بهداشت شغلی" چاپ شده است.
محققان داده های مربوط به افراد مورد مطالعه که 51 تا 61 سال سن داشتند را در آغاز تحقیقات خود در سال 1992 بررسی کردند.
طی شش سال بعدی، داوطلبان هر دو سال یک بار مورد مصاحبه قرار گرفتند تا اطلاعات مربوط به وضع سلامتی، مالی، تاریخچه اشتغال و زندگی در بازنشستگی آنها جمع آوری شود.
پژوهشگران تنها بیماری هایی را ثبت کردند که توسط پزشکان تشخیص داده شده بود و عواملی چون جنسیت، سطح تحصیلات و ثروت مالی را در محاسبات خود وارد کردند.
شرکت کنندگان همچنین یک پرسشنامه ساده در مورد سلامت روانی خود پر کردند.
یافته ها نشان داد افرادی که پس از بازنشستگی مشغول به کارهایی مرتبط با حرفه اصلی خود شدند در مقایسه با کسانی که به طور کامل دست از کار کشیده بودند، سلامت روانی بیشتری داشتند.
با این حال این موضوع در مورد کسانی که بعد از بازنشستگی در خارج از حیطه تخصص خود مشغول فعالیت شدند صدق نمی کرد.
محققان معتقدند که دلیل این وضع احتمالا این است که بازنشستگانی که مشغول کارهایی نامربوط به تخصص خود می شوند ممکن است مجبور به تطبیق با یک محیط تازه و متفاوت باشند که باعث فشار روانی می شود.
نتایج همچنین نشان داد که بازنشستگانی که مشکلات مالی دارند بیشتر احتمال دارد که پس از بازنشستگی در زمینه ای متفاوت مشغول کار شوند.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 10 مرداد 1392  ] [ 4:30 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

شما تنهایید یا احساس تنهایی می کنید؟

ما امیدواریم كه تنهایی خودش از بین خواهد رفت وبنابراین هیچ كاری برای رفع آن انجام نمی‌دهیم و اجازه می‌دهیم كه ما را در بربگیرد. شگفت آور این كه در بعضی از موارد حتی ما به این احساس خوشامد می‌گوئیم و....

تنهایی
تنهایی نوعی احساس تهی بودن و خلاء درونی است. شما احساس انزوا كرده و از دنیا جدا می‌شوید،‌ از كسانی كه دلتان می‌خواست با آنها رابطه داشته باشید،‌می‌برید.
انواع و درجات مختلفی از احساس تنهایی وجود دارد . شاید تنهایی را به صورت یك احساس مبهم از درست نبودن امور تجربه كنید. این حالت نوع خفیف احساس تهی بودن است. شاید هم تنهایی را به صورت محرومیت و درد بسیار شدید تجربه نمائید.
یك نوع ازتنهایی به گم كردن یك شخص خاص، بدلیل مرگ او یا دوری‌اش مربوط می‌شود. نوع دیگر تنهایی ناشی از فقدان تماس با مردم است به این دلیل ممكن است واقعا بصورت فیزیكی به خاطر كار در شیفت شب یا اقامت در ساختمانی كه مردم بندرت به آنجا رفت وآمد می‌كنند، از دیگران جدا شده باشید. شما حتی ممكن است از نظر عاطفی احساس تنهایی كنید، در حالی كه در میان مردم هستید ولی در برقراری رابطه با آنها دچار مشكل باشید.

احساس تنهایی با تنها بودن صرف متفاوت است
در اینجا ضروری است كه تأكید شود احساس تنهایی مساوی با تنها بودن نیست هر شخصی همیشه زمانی را برای تنها بودن در نظر می‌گیرد . تنها احساس تنها بودن و غمگین شدن به خاطر آن است والبته همه ما گاهی احساس تنهایی می‌كنیم .فقط زمانی كه در دام تنهایی‌گیر می‌افتیم، آن تبدیل به یك مشكل واقعی می‌شود.

چطور ممكن است در احساس تنهایی مان نقش داشته باشیم
تنهایی یك احساس انفعالی است ابقا و تداوم آن ناشی از اجازه منفعلانه ما ازیك سو وانجام ندادن هیچ چیزی برای تغییر آن از سوی دیگر است. ما امیدواریم كه تنهایی خودش از بین خواهد رفت وبنابراین هیچ كاری برای رفع آن انجام نمی‌دهیم و اجازه می‌دهیم كه ما را در بربگیرد. شگفت آور این كه در بعضی از موارد حتی ما به این احساس خوشامد می‌گوئیم. پذیرفتن تنهایی و غرق شدن دراحساسات مرتبط با آن معمولا به احساس افسردگی و درماندگی منتهی می شود، آن نیز به نوبه خود، به احساس انفعال بیشتر و افسردگی افزونتر منجر می‌گردد.
جان کاسیوپو، محقق دانشگاه شیکاگو و نویسنده پژوهش "اثرات بیولوژیکی تنهایی" نتایج تحقیقات خود را در نشست علمی روانشناسی اجتماعی، اعلام کرد.
بر اساس نتایج این تحقیقات، رابطه‌ای میان تنهایی و بروز مشکلات قلبی و عروقی، بروز التهاب در بدن، مشکلات یادگیری و نقص حافظه وجود دارد. تنهایی دارای اثرات منفی متعددی است که در یافته‌های این پژوهشگر به آنها اشاره شده است.

تنهایی و مشکلات قلبی و عروقی
این پژوهشگر، در بررسی‌های خود دریافت، رابطه‌ای میان تنهایی و سخت شدن شریان‌های خونی که منجر به افزایش فشار خون می‌شود، وجود دارد.
تنهایی باعث افزایش ترشح هورمون استرس کورتیزول و بالا رفتن فشار خون می‌شود؛ به حدی که فرد در آستانه منطقه خطر و احتمال سکته مغزی و قلبی قرار می‌گیرد.
سیستم گردش خون افراد منزوی ضعیف است و این وضعیت، عملکرد قلب را دشوار می‌سازد شیوع مشکلات قلبی و عروقی در این گروه بیش از سایر افراد گزارش شده است.

تنهایی و ضعف سیستم ایمنی
محققان تغییراتی در برخی از ژن‌های سیستم ایمنی افراد تنها مشاهده کرده‌اند. برخی از ژن‌های کلیدی و مهم که در واکنش‌های ضد ویروسی و تولید آنتی بادی نقش دارند، در بدن این افراد دچار تغییراتی می‌شوند که باعث تضعیف عملکرد سیستم ایمنی در مقابل حملات ویروسی خواهد شد.

تنهایی و مشکلات خواب
دیگر یافته‌های این پژوهش حاکیست: سیستم ایمنی باید بین حملات ویروسی و تهاجم باکتریایی یکی را انتخاب کند. در بدن افراد منزوی که جهان را مانند یک مکان تهدیدآمیز می‌بینند، ‌سیستم ایمنی به جای تمرکز بر تهدیدات ویروسی،‌ حملات باکتریایی را انتخاب می‌کند در این حالت بدن بدون حفاظت ضد ویروسی و تولید آنتی‌بادی مستعد ابتلا به بیماری‌های ویروسی می‌شود و در نتیجه توانایی برای مقابله با بیماری‌هایی از جمله سرطان به پایین‌ترین حد خود می‌رسد.
افراد منزوی و تنها از خطر بالای ابتلا به سرطان و بیماری‌های ویروسی برخوردار هستند.

تنهایی و مشکلات خواب
نتایج پژوهش یاد شده نشان می‌دهد: کیفیت خواب در افراد تنها، تنزل پیدا کرده و بر سلامت جسمی و روحی آنها اثر منفی می‌گذارد؛ فرد در طول شب بارها از خواب بیدار می‌شود و طول زمان واقعی خواب بسیار کم است.

تنهایی و دید منفی نسبت به اجتماع
یافته‌ها حاکی از آن است که میزان واکنش شدید به رفتارهای منفی دیگران در افراد منزوی بیشتر از سایرین است. از نظر افراد تنها، دنیا جای امنی نیست و این حس را به دیگران نیز القا می‌کنند. افراد تنها غمگین هستند و باعث ایجاد ناراحتی، سرخوردگی، ناامنی جسمی و روحی در دیگران می‌شوند.

رهایی از تنهایی
برای متوقف كردن احساس تنهایی، اول باید بپذیریم كه احساس تنهایی می‌كنیم گاهی اوقات پذیرفتن آن كاری مشكل است سپس باید احساس تنهایی را به شیوه‌ای ابراز داریم. می‌توانیم آن را در دفترچه یادداشت روزانه بنویسیم، یا از طریق نوشتن یك نامه تخیلی به یك دوست یا فامیل ابراز داریم، از طریق كشیدن و رنگ كردن یك تصویر، دعا و نیایش با خداوند یا انجام هر كار دیگری كه باعث ابراز احساسات درونی‌مان گردد(شامل صحبت با دیگران) نیز می‌توانیم احساس تنهایی‌مان را بیان داریم. 
بیان این احساسات ممكن است به كشف این نكته منجر شود كه ما چیزهای زیادی را احساس می‌كنیم كه با حساس تنهایی‌مان مرتبط هستند، از قبیل غمگینی، خشم و ناكامی. ممكن است قادر به شناسایی نواحی باشیم كه این احساسات از آنجاها می‌آیند‌، یعنی متوجه شویم كه چگونه با زندگی ما ارتباط یافته‌اند. به موازات توانایی‌مان در دیدن این ارتباط، توانایی‌مان در تغییر آنها نیز افزایش می‌یابد.
به طور کلی به نظر می رسد، آموزش مهارت‌های اجتماعی برای ایجاد نگرش مثبت نسبت به اجتماع و جمع کردن افراد دور هم برای گذراندن اوقات فراغت در محیطی شاد، بهترین راه کمک به افراد منزوی و تنهاست.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 10 مرداد 1392  ] [ 4:19 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

شناسایی حد و مرز شوخی کردن

یک آدم متشخص به نحو مناسب و متناسبی بذله گو و شوخ طبع است شوخ طبعی و بذله گویی از اهم راهکارهای بهسازی ارتباط است. هیچ چیز به اندازه شوخی، یخ یک رابطه را باز نمی کند. اما نوع شوخی و نوع بیان و تناسب شوخی با طرف مقابل به شدت حائز اهمیت است و در صورت غفلت از آن ممکن است حتی به تخریب رابطه نیز منجر شود.
یک آدم متشخص وقتی در جمعی قرار می گیرد نباید با شوخی های خود افراد حاضر یا عقاید یا ظاهرشان یا مسائلی را که برایشان مهم است مستقیم مورد حمله قرار دهد وی برای چنین منظوری، هیچ گاه به لودگی یا شکلک درآوردن یا به کار بردن کلمات رکیک نمی پردازد، بلکه در همان مقام تشخص، چنان شوخی می کند که دیگران از خنده ریسه می روند. این رفتار، حضور شخص را در جمع خوشایند می کند و در ذهن دیگران تصویری از او به جا می گذارد که تداعی آن همواره با احساس خشنودی، رضایت خاطر و شادمانی همراه است.
پرواضح است گفتن لطیفه هایی که قوم خاص یا جنس خاصی را مورد تمسخر قرار می دهد، به هیچ عنوان پسندیده نیست و یک آدم متشخص برای شوخی کردن هرگز از چنین روشی استفاده نمی کند؛ بلکه هنر چنین شخصی طنز پردازی در لحظه است؛ یعنی از همان موقعیتی که در آن قرار دارد می تواند فضایی طنز آلود بسازد.


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 9 مرداد 1392  ] [ 3:44 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

دلیل شکست در کار

تقریبا هر فرد موفقی می داند که بدون برنامه ریزی، تلاش و دقت، موفقیتی حاصل نمی شود. این قانون در مورد صاحبان کسب و کار نیز صادق است. برنامه ریزی ها باید دقیق باشد و بر پایه واقعیت ها بنا نهاده شده باشد و بهتر است موارد زیر نیز در آنها گنجانده شود:
هنگامی که کسب و کاری را راه می اندازید، آخرین چیزی که می خواهید در موردش فکر کنید، شکست است اما اگر اصلی ترین دلایلی را که باعث ناکامی کسب و کارها می شوند بدانید، بهتر می توانید از شکست اجتناب بورزید.

۶ دلیل زیر، اصلی ترین عواملی هستند که خیلی زود یک کسب و کار را به روزهای پایانی می رسانند.

1 - شروع کسب و کار به دلایلی اشتباه
تنها دلیل شما از راه اندازی کسب و کار این است که پول زیادی به دست آوردید؟

یا اینکه گمان می کنید که داشتن کسب و کار شخصی باعث می شود تا بتوانید وقت بیشتری را در کنار خانواده باشید؟

یا اینکه مجبور نخواهید بود دیگر به کسی پاسخگو باشید؟

اگر دلیل شما از راه اندازی کسب و کار در فهرست بالا قرار دارد، بهتر است در تصمیم خود تجدید نظر کنید.

از طرف دیگر اگر کسب و کاری را با یکی از اهداف زیر آغاز کنید، احتمال موفقیت شما افزایش می یابد:

_ عاشق کاری هستید که قرار است انجام دهید و از آن لذت می برید و به شدت معتقدید ( بر پایه مطالعه و تحقیق ) که کالا یا خدمتی که قرار است عرضه کنید می تواند یک نیاز واقعی را در بازار، برطرف کند.

_ به لحاظ فیزیکی و البته ذهنی آمادگی مواجه شدن با چالش های پیش رو را دارید و در مقابل چند شکست کوچک، کمر خم نخواهید کرد.

_ انگیزه، اراده، صبر و نگرش مثبت مورد نیاز برای راه اندازی کسب و کار را دارید و معمولا زمانی که دیگران دست از تلاش برمی دارند، شما همچنان مصمم ادامه می دهید.

_ از شکست ها درس می آموزید و از آنها برای موفقیت های آینده بهره می برید. فراموش نکنید که بیشتر موفقیت های کارآفرینان بر پایه شکست های گذشته بنا نهاده شده است.

_ فرد مستقلی هستید و به اندازه کافی از مسوولیت پذیری برخوردارید. همچنین می توانید برای مشکلات راه حل های خلاقانه و هوشمندانه بیابید، به خصوص زمانی که با محدودیت زمانی مواجهید.

_ همنوعان خود را دوست دارید و این را با صداقت نشان می دهید. از توانایی تعامل با دیگران برخوردارید و می توانید با انواع مختلفی از شخصیت ها کنار بیایید.

2 - مدیریت ضعیف
بیشتر گزارش ها در مورد کسب و کارهایی که تعطیل شده اند به ضعف مدیریتی اشاره دارند. بیشتر افرادی که کسب و کاری را راه می اندازند از دانش مدیریتی و مالی مربوط به شغل خود برخوردار نیستند. آنها استراتژی مشخصی برای خرید و فروش ندارند و همچنین در مورد استخدام و مدیریت نیروی کار نیز اطلاع اندکی دارند. در این شرایط اگر به ضعف های خود پی برده و از دیگران یاری بطلبند، ممکن است اوضاع بهتر شود. در غیر این صورت بحران ها از راه خواهند رسید.
بی توجهی به کسب و کار نیز می تواند به زمین خوردن آن منجر شود. منظور از توجه، مطالعه و برنامه ریزی است و همچنین تحقیق در مورد بازار و رفتار رقبا. داده های مربوط به مصرف کنندگان باید به طور دائم مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند.
همچنین یک مدیر موفق، رهبر خوبی نیز محسوب می شود که بهره وری را مورد ستایش قرار می دهد. او افراد شایسته را استخدام می کند و آنها را آموزش می دهد تا پیشرفت کنند. همچنین یک رهبر خوب، توانایی استراتژیک اندیشیدن را دارد، او چشم اندازهای خود را به واقعیت تبدیل می کند، از توان مواجه شدن با تغییرات برخوردار است و احتمالات ممکن برای آینده را در نظر می گیرد.

3 - سرمایه ناکافی
یک اشتباه مهلک که اغلب رخ می دهد این است که یک کسب و کار سرمایه کافی را به فعالیت های خود اختصاص نمی دهد. در واقع دلیل این اشتباه، دست کم گرفتن هزینه های پیش روست. بسیاری از افراد هنگامی که می خواهند کسب و کاری را راه بیندازند تنها به هزینه های راه اندازی توجه دارند و از هزینه های ادامه کار غافل می شوند. در حالی که بهتر است بدانید که سرمایه لازم برای ۱ تا ۲ سال را نیز باید کنار بگذارید. به این معنی که سرمایه کافی برای پوشش همه هزینه های این مدت را کنار بگذارید تا زمانی فرا برسد که فروش شما تا حدی افزایش بیابد که هزینه ها را جبران کند. به همین خاطر سعی کنید تا برآونرد درستی از هزینه های پیش رو داشته باشید.

4 - موقعیت، موقعیت، موقعیت
استادان دانشگاه حق دارند که همواره بر نقش موقعیت مکانی کسب و کار برای موفقیت در آن تاکید می کنند. انتخاب موقعیت مکانی اشتباه مانند پذیرش شکست از همان روز نخست است. به همین خاطر وقتی می خواهید مکان راه اندازی کسب و کار را بیابید، موارد زیر را حتما در نظر بگیرید:

_ جایی که مشتری های شما هستند.
_ ترافیک، سهولت دسترسی، جای پارک و روشنایی
_ موقعیت مکانی رقبا
_ شرایط و ایمنی ساختمان
_ مشوق های محلی برای کسب و کارها (حتما سری به شهرداری محل بزنید)
_ تاریخچه محل

5 - کمبود برنامه ریزی
تقریبا هر فرد موفقی می داند که بدون برنامه ریزی، تلاش و دقت، موفقیتی حاصل نمی شود. این قانون در مورد صاحبان کسب و کار نیز صادق است. برنامه ریزی ها باید دقیق باشد و بر پایه واقعیت ها بنا نهاده شده باشد و بهتر است موارد زیر نیز در آنها گنجانده شود:

_ شرحی از کسب و کار، چشم اندازها، اهداف و کلیدهای لازم برای موفقیت
_ نیروی کار مورد نیاز
_ مشکلات بالقوه و راه حل های آنها
_ مسائل مالی مانند سرمایه مورد نیاز و وضعیت نقدینگی
_ تحلیل رقبا
_ بازاریابی، تبلیغ و برنامه های فروش
_ بودجه بندی و مدیریت رشد بنگاه

6 - گسترش بیش از حد
برخی مواقع موفقیت های اولیه باعث می شود تا صاحب کسب و کار نسبت به میزان گسترش بنگاه گمراه شود و در نتیجه نخستین گام ها را برای به نابودی کشاندن کسب و کار بردارد. هرگز نباید اهمیت رشد آهسته و پیوسته را نادیده گرفت. باید ابتدا امکانات لازم برای گسترش را مهیا کرد و درباره آن اندیشید و سپس اقدام کرد. در غیر این صورت گسترش زودهنگام و عجولانه ممکن است به شکست کامل بینجامد.


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 9 مرداد 1392  ] [ 3:38 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ > ]