آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

آشپزخانه کوچک و تنوع دکوراسیونی

آشپزخانه كوچك شما با‌ اعمال چند تغییر مختصر و جزئی به‌راحتی می‌تواند به‌یك آشپزخانه بزرگ و كاملا كارآمد تبدیل شود. تنها كافیست كاری كنید كه آشپزخانه كوچك شما بزرگ‌تر و دلباز‌تر به‌نظر آید. برای این‌كار برای شما ایده‌هایی داریم كه با انجام آن به نتیجه‌ای مطلوب و رضایت‌بخش خواهید رسید.
 
مراحل:
1. برای وسایل و تجهیزات آشپزخانه از قبیل یخچال، ماشین لباسشویی، ظرفشویی و... سعی كنید تا حد‌امكان انواع ظریف و در مقیاس كوچك خریداری كنید. اگر تمام وسایل موجود در‌آشپزخانه مقداری ظریف‌تر و كوچك‌تر از سایز طبیعی خود انتخاب شوند، در نهایت به‌مقدار زیادی درفضا صرفه‌جویی می‌شود.

2. استفاده از رنگ‌های ملایم و روشن به بزرگ‌تر به‌نظر رسیدن آشپزخانه كمك می‌كند. زیاد ‌نور را منعكس می‌كنند و سبب روشن‌تر شدن فضا می‌شوند. برای مثال همراه با كابیت‌های كرم رنگ برای دیوارها از رنگ بژ استفاده كنید و یا اگر تمایل به‌ استفاده از رنگ‌های خنثی ندارید می‌توانید از رنگ‌سبز ملایم یا آبی و یا زرد روشن استفاده كنید.

3. از كابینت‌هایی با در‌های آینه‌ای در آشپزخانه استفاده كنید زیرا این‌كار سبب می‌شود آشپزخانه شما وسیع‌تر به‌نظر برسد هم‌چنین می‌توانید به‌جای این‌كار برای تعدادی از كابینت‌ها از در‌های شیشه‌ای استفاده كنید و برای داخل آن‌ها از ظروف كریستال و شیشه‌ای استفاده كنید تا درخشش آن‌ها سبب روشن‌تر شدن فضای آشپزخانه شود.

4. بیشتر از وسایلی كه قابلیت نصب و آویختن به‌ دیوار را دارند از‌قبیل سرویس كفگیر ملاقه، جاروشارژی و ... استفاده كنید تا فضای كشوها و روی كابینت‌ها بیهوده هدر نرود و صرف وسایل دیگری شود.

5. یك یا دو كابینت را از‌كف تا سقف آشپزخانه در‌نظر بگیرید تا هم قفسه‌های بیشتری برای‌تان مهیا شود و هم سقف آشپزخانه بلند‌تر به‌نظر آید.

6. حتما قسمت بالای كابینت‌ها را با نصب هالوژن نورپردازی كنید تا زمانی كه آن‌ها را روشن می‌كنید فضا شیك و روی سطح كابیت‌های تحتانی روشن شود.

7. برای كفپوش آشپزخانه از پاركت یا سرامیك‌های طرح‌دار استفاده كنید و یا كفپوش ساده فعلی را نقاشی كنید و كفپوش طرح‌دار سبب می‌شود تا پهنای آشپزخانه شما بیشتر از آن‌چه هست به‌نظر آید. هم‌چنین اگر تمایل دارید از قالیچه در آشپزخانه خود استفاده كنید توصیه می‌كنیم یك قالیچه با طرح بسیار ساده و نقش و نگار‌كم را برای این‌فضا انتخاب كنید.

8. برای روی سینك ظرف‌شویی قطعه‌ای متحرك از جنس سطح كابینت‌ها در‌نظر بگیرید تا زمانی‌كه با سینك كاری ندارید آ ن‌را روی سینك قرار دهید تا سطح كار شما وسیع‌تر و بیشتر شود.

9. كمی بیشتر در‌ خصوص وسایلی كه در آشپزخانه دارید موشكافی كنید و ببینید از كدام‌شان بیشتر استفاده می‌كنید و از كدام‌یك از آن‌ها كم و یا اصلا استفاده نمی‌كنید! در بسیاری از آشپزخانه‌ها برخی از وسایل وجود دارند( مثل قهوه‌ساز یا ...) كه خانم خانه تنها برای زیبایی آن‌ را در معرض دید قرار داده است در حالی‌كه از آن‌ها استفاده نمی‌كنند و یا خیلی‌كم استفاده می‌كنند! باید به‌شما بگوییم كه این‌كار نه‌تنها تاثیری در زیبایی آشپزخانه شما ندارد بلكه سبب شلوغی و گرفته شدن فضای آشپزخانه شما نیز می‌شود.تنها وسایل پراستفاده را در دسترس قرار دهید و وسایل دیگر را داخل كمد و كابینت‌ها بگذارید. هرچه آشپزخانه شما خلوت‌تر باشد بزرگ‌تر به‌چشم می‌آید.

10. برای پنجره‌ها از پرده‌های كوتاه و كم‌چین استفاده كنید تا نور خورشید برای ورود به آشپزخانه مسدود نشود.

با كمك این10 روش ساده خواهید دید كه آشپزخانه كوچك شما به چه‌میزان بزرگ و دلباز به‌نظر خواهد آمد و از كار‌كردن و گذراندن وقت خود در آن احساس خستگی نخواهید كرد.


ادامه مطلب

[ یک شنبه 6 مرداد 1392  ] [ 2:06 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

۱۰ ترفند برای بیدار شدن در صبح زود

گاهی اوقات برای به موقع رسیدن سر کار و یا هر جای دیگری، زنگ ساعت خود را کوک می کنید تا از خواب بیدار شوید. اما قبل از آنکه از خواب سیر شوید، ساعتتان زنگ می زند و شما زنگ آن را خاموش می کنید و می خوابید و در نهایت دیرتر از خواب بیدار می شوید و دیر به سر کارتان می رسید. در حقیقت، یک عامل مهم برای راحت بیدار شدن از خواب در صبح زود، ریتم شبانه روزی و یا ساعت داخلی بدن است. اگر برای شما سخت است که صبح زود بیدار شوید، این مطلب را بخوانید!

1 – علت بیدار شدن در صبح زود را بدانید

برای انجام هر کاری از جمله سر یک ساعت مشخصی بیدار شدن از خواب، باید دلیل مشخصی وجود داشته باشد؛ مثلا آیا می خواهید با خانواده خود صبحانه بخورید؟ یا می خواهید کمی ورزش کنید؟ یا اینکه می خواهید خود را برای یک روز خوب آماده کنید و یا از استرس ناشی از دیر رسیدن به محل کار خسته شده اید. بعد از اینکه دلیل بیدار شدنتان در صبح زود معلوم شد، راجع به آن با خانواده خود صحبت کنید، زیرا آنها نیز همانند ساعت زنگ دار می توانند به شما در بیدار شدن کمک کنند.

۲ – راجع به کارهای صبح روز بعد فکر کنید

وقتی فهمیدید بعد از بیدار شدن از خواب، چه کار باید انجام دهید، می توانید کاری کنید که بیشتر بخوابید. با کاهش فعالیت های صبح روز بعد، می توانید ساعت زنگدار خود را چند دقیقه دیرتر کوک کنید. اگر تصمیم دارید با اعضای خانواده خود صبحانه بخورید، شب قبل وسایل سر کار یا مدرسه خود را مرتب کنید.

۳ – ساعت داخلی بدن خود را بشناسید

اگر شب ها دیر بخوابید و صبح با ساعت زنگ دار بیدار شوید، ممکن است ندانید بدنتان به چند ساعت خواب نیاز دارد. به طور کلی بدن، با روش های خاصی ساعات خواب خود را تنظیم می کند، مثل پایین آمدن ناگهانی درجه حرارت بدن، کاهش ضربان قلب و ترشح هورمون ملاتونین در خون ۱ تا ۲ ساعت قبل از خواب. بیشترین این تغییرات در ساعت ۳ تا ۴ صبح رخ می دهد. سپس بدن خود را برای بیدار شدن آماده می کند. پس یکی از بهترین کارها برای بیدار شدن در صبح زود این است که شب ها ۷ تا ۸ ساعت بخوابید؛ مثلا اگر می خواهید ساعت ۶ صبح بیدار شوید و ساعت را برای این ساعت کوک کرده اید، باید ساعت ۱۰ شب بخوابید. این کار را چند هفته انجام دهید، بعد می بینید که بدون ساعت زنگ دار هم می توانید از خواب بیدار شوید.

۴ – تحت نظر پزشک ملاتونین مصرف کنید

بدن به طور خودکار هورمون ملاتونین را برای خوابیدن ترشح می کند. هورمون ملاتونین را هورمون خواب می گویند. شما می توانید تحت نظر پزشک از مکمل های حاوی ملاتونین نیز برای کمک به ساعت درونی بدنتان استفاده کنید. بعد از چند شب مصرف این مکمل، شما زود به خواب می روید و زود از خواب بیدار می شوید. اما این را باید بدانید که ملاتونین برای همه کم خوابی ها مناسب نیست و در برخی مصرف کنندگان، خواب آلودگی در روز بعد دیده شده است. افراد مبتلا به بیماری های خودایمنی، دیابتی ها، افراد مصرف کننده قرص های ضدبارداری، داروهای گشادکننده عروق، داروهای آرامبخش و برخی داروهای فشارخون نباید خودسرانه اقدام به مصرف مکمل ملاتونین نمایند و حتما باید با پزشک در این رابطه مشورت کنند.

۵ – قبل از رفتن به رختخواب، تلویزیون نبینید

یکی از راه هایی که می توان صبح زود بیدار شد، این است که به مقدار کافی شب ها بخوابید و قبل از خواب آرامش داشته باشید. اگر قبل از خواب، تلویزیون ببینید یا با کامپیوتر کار کنید، به سختی می خوابید. حداقل یک ساعت قبل از رفتن به رختخواب، از این وسایل استفاده نکنید.

۶ – نور روشنی را در اول صبح ببینید

همانطور که گفته شد، تماشای تلویزیون قبل از خواب، باعث می شود به سختی به خواب بروید. اما تماشای تلویزیون ۱ تا ۲ ساعت بعد از بیدار شدن، می تواند به تنظیم ساعت بدن کمک کند و اینطوری می دانید که زمان بیدار شدن است. در روزهای آفتابی، با تابش نور خورشید بیدار شوید و در روزهای ابری، توسط نورهای مصنوعی از خواب بیدار شوید. پیاده روی کردن در صبح زود و یا خوردن صبحانه در هوای آزاد، باعث بهتر شدن خلق و خو و بهتر خوابیدن در شب می شود.

۷ – کارهای شب خود را بررسی کنید

ببینید چه چیزی در شب با برنامه خواب و بیداری شما تداخل می کند. شما باید مجددا فعالیت هایتان را برنامه ریزی کنید، برای مثال اگر تنها زمانی که می توانید به کلاس ورزشی بروید، بعد از خوردن شام است، باید بدانید که این کار می تواند باعث کم خوابی شما گردد. پس بهتر است صبح زود، ورزش کنید. بر اساس ارزیابی موسسه خواب، حدود ۱ نفر از ۴ نفر فرد بزرگسال معتقدند که برنامه های کاری آنها باعث می شود که خواب کافی نداشته باشند.

۸ – کیفیت خواب خود را بسنجید

اختلالات خواب همانند آپنه خواب و یا آلرژی ها و افسردگی ها می توانند باعث پایین آمدن کیفیت خواب شوند. اگر شما به سختی می خوابید و به سختی از خواب بیدار می شوید و در طول روز خسته و خواب آلود هستید، نشاندهنده پایین آمدن کیفیت خواب شما می باشد. بهتر است نزد یک پزشک بروید تا ببینید مشکل کم خوابی شما مربوط به یک بیماری است یا نه.

۹ – ساعت زنگ دار را دورتر قرار دهید

اگر ساعت زنگدار را نزدیک رختخواب خود بگذارید، موقع زنگ زدن بدون برداشتن سر از بالش می توانید آن را خاموش کنید و دوباره بخوابید. بنابراین بهتر است ساعت زنگ دار را کمی دورتر از رختخواب خود بگذارید تا وقتی زنگ زد، مجبور شوید از جایتان بلند شوید و آن را خاموش کنید. با این کار کمی هوشیار می شوید و می توانید دیگر نخوابید.

۱۰ – نظم خواب و بیداری را در تعطیلات نیز رعایت کنید

اگر شب های جمعه تا دیروقت بیدار بمانید و روز جمعه به دلیل تعطیل بودن، دیر از خواب بیدار شوید، با این کار نظم خوابیدن و ساعت درونی بدن شما به هم می ریزد و تمامی هفته بعد، خواب‌آلود خواهید بود. لذا در روزهای تعطیل هم مانند سایر روزهای هفته، سر همان ساعت مشخص بخوابید (دیر نخوابید) و سر همان ساعت معین بیدار شوید تا تنظیم ساعت داخلی بدن شما به هم نریزد. بر اساس تحقیقات، داشتن یک خواب خوب در تعطیلات باعث خوب خوابیدن و خوب بیدار شدن در طی هفته بعد می گردد.


ادامه مطلب

[ شنبه 5 مرداد 1392  ] [ 5:46 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

راهی برای خلاصی خشکی دهان

خشکی دهان از مشکلات شایعی است که برای رفع دائمی آن، تشخیص عامل ایجاد کننده آن ضروری است.
هرچند با چند راهکار ساده می‌توان به طور موقت مشکل خشکی دهان را برطرف کرد اما اگر می‌خواهید برای همیشه از شر این مشکل خلاص شوید باید با کمک یک متخصص ابتدا علت اصلی آن را بیابید و سپس تحت درمان قرار بگیرید. با این حال برخی از اقدامات ساده و فوری برای رفع خشکی دهان به قرار زیر است:

- جویدن آدامس بدون قند یا مکیدن شکلات‌های سفت بدون قند به منظور تحریک بزاق دهان در این زمینه بسیار موثر است.

- کاهش مصرف مواد کافئین‌دار نیز بر کاهش مشکل خشکی دهان تاثیر است.

- نوشیدن مرتب آب به رفع این مشکل کمک‌ می‌کند.

- همچنین توصیه می‌شود که حداقل سالی دو بار برای معاینه لثه و دندان‌ها به دندانپزشک مراجعه کنید.

- پیش از خوابیدن دهانتان را با فلوراید شست‌وشو دهید و از خمیر دندان‌های حاوی فلوراید استفاده کنید.

- از مصرف غذاهای اسیدی و قندی که به پوسیدگی دندان کمک می‌کند،‌ خودداری کنید.

- به جای دهان از راه بینی نفس بکشید.

- از مصرف خودسرانه قرص آنتی‌هیستامین و داروی ضداحتقان خودداری کنید.

به گزارش مایوکلینیک،‌ افراد مبتلا به خشکی دهان می‌توانند با این اقدامات به طور موقت مشکل خود را برطرف کنند اما برای درمان بلندمدت شناخت علت خشکی دهان ضروری است.

عوامل ایجاد خشکی دهان
بروز خشکی دهان هنگامی که غدد بزاقی به اندازه کافی بزاق تولید نمی‌کنند ممکن است باعث پوسیدگی دندان، اشکال در جویدن و بلع و عفونت دهان شود.

خشکی دهان از جمله ممکن است به این علل رخ دهد:

استفاده از برخی داروها، مانند برخی داروهای ضدفشارخون و ضدافسردگی.
ابتلا به برخی بیماری‌ها مانند ایدز، دیابت یا پارکینسون.
استفاده از پرتودرمانی یا شیمی ‌درمانی برای درمان سرطان.
رخ دادن آسیب عصبی در سر یا گردن.


ادامه مطلب

[ شنبه 5 مرداد 1392  ] [ 4:53 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

مشکلات جنسی دیر ازدواج کردن

شقایق، حدود چهل و پنج سال سن دارد، معلم است و به تازگی به خانه‌ بخت رفته است. او می گوید، دختر بزرگ خانواده بوده و دغدغه همیشگی‌ش برای زندگی درس خواندن بوده است. بعد از به اتمام رساندن دوره‌ دکترا تصمیم برای تشکیل زندگی می گیرد و با توجه به اینکه دختران در فرهنگ ایرانی انتخاب می شوند، به قول خودش برای ازدواج دیر شده و تنها علت او برای ازدواج فرار از تنهایی عنوان می شود.
طیف خواستگاران او به دو دسته‌ مردان مطلقه و پسران کوچکتر تقسیم می شده که انتخاب را برای او سخت می کرده است اما در نهایت با مشورت و توکل به خدا، یک انتخاب منطقی به دور از احساس داشته و الان حدود یکسال است که زندگی مشترکش با حمید که پنج سال از خودش کوچکتر است را شروع کرده است.
بیشترین چیزی که شقایق در گفته‌هایش تکرار می‌کرد عدم اشتیاق او برای زندگی و ایجاد تنوع در آن بود. او حتی بعضی کارها مانند رنگ کردن مو را مثل تزئین سالاد و رسیدگی به انجام امور خانه، رفع تکلیف می خواند!
مهرناز، سی و نه ساله، یکسال و سه ماه است ازدواج کرده و یک دختر دو ماهه دارد.‌ او می گوید: برای مشاوره‌ ازدواج که می رفتم، چند بار به من تاکید شد چون در سن بالا متاهل می شوم باید مراقب تغذیه و باروری باشم. چون احتمال نازایی و اختلال در باروری در سن بالا زیاد می‌شود. در نتیجه از ترس بچه دار نشدن زود به باروری اقدام کردیم و به لطف خدا مشکلی نبود و ما از سلامت و حضور او خیلی شادیم اما بیشترین مشکلی که شخصاً دارم حضور بچه (زودتر از حد انتظارم) نیست، بلکه فاصله ای است که بین من و همسرم به خاطر رسیدگی به کودک و مشکلات اقتصادی ناشی از تولد فرزندایجاد شده و این فاصله مرا نگران می کند.

 ناسازگاری بیشتر و انعطاف کمتر
این روزها که سن ازدواج بالا رفته است، ازدواج در سن پایین محاسن زیادی دارد که نمی توان منکر آن شد. به طور مثال زن در کنار همسر و با درک شرایط رشد می کند، در حالی که دخترانی که در سن بالاتر ازدواج می کنند، شخصیت آنها شکل گرفته است و ناسازگاری در آنها بیشتر و انعطاف کمتر است. هر چند از سوی دیگر دیگر زوج‌هایی که در سن بالا زندگی مشترک را آغاز کرده‌اند به خاطر شناخت بهتر از خود و نیازهای درونی یکدیگر، مشکلات عاطفی کمتری دارند.

مشکلات جنسی
در ازدواج های سن بالا، اکثر مشکلات زوجین، مشکل جنسی و عدم درک متقابل در این حوزه رفتاری ا‌ست، چرا که سال‌های بسیاری از بلوغ جنسی گذشته و دائماً این احساس نیاز از دو طرف سرکوب شده است. مشکلاتی مانند سردمزاجی و واژینیسم و همچنین احتمال سرطان دهانه‌ رحم در خانم‌ها به علت سرکوب نیاز های جنسی وجود دارد. ممکن است گاهی طرف مقابل تجربه جنسی داشته باشد که در اولین رابطه‌ این موضوع خود را نشان می‌دهد و باعث بدبینی در زوج می‌شود.

 زنان در دهه چهارم و مردان در دهه پنجم از زندگی خود با اختلاف نیاز جنسی مواجه هستند، تب و تاب جنسی مرد در این سن، رو به کاهش و سردی رفته و نیاز های جنسی زن بیدار و فعال شده است. و به طور مثال زن 32 ساله با مرد 45 ساله در این مسئله به شدت متفاوت هستند و این اختلاف باعث مشکلات زیادی می‌شود.
اگر زوج‌های جوان رفته رفته به کاهش رابطه می رسند، یعنی رابطه، از هفته ای چهار بار به هفته‌ای سه بار و در ادامه به هفته‌ای دوبار و هفته‌ای یکبار و در نهایت کمتر می رسد، اما رابطه جنسی برای زوج‌ها در سنین بالا با اختلاف سنی زیاد از هفته‌ای چهار بار یک‌مرتبه به هفته‌ای یک بار نزول می کند چرا که توان بدنی در آقایان کم‌تر شده است و این مسئله مشکلات شدید روحی برای دوطرف مخصوصا زنان پدید می آورد.


ادامه مطلب

[ شنبه 5 مرداد 1392  ] [ 4:50 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

دلیل شاداب بودن بیشتر زن ها نسبت به مردها

دانشمندان ژنی را کشف کرده اند که موجب شادی در افراد می شود اما نکته جالب اینکه این ژن فقط در زنان اثربخش است.
این یافته ها می تواند توضیح دهد که چرا اغلب زنان از مردان شادترند. این مطالعه بر روی ژنی موسوم به MAOA متمرکز شد که میزان مواد شیمیایی احساس خوب را در مغز تحت تاثیر قرار می دهد.
محققان تقریبا از 350 مرد و زن در مورد چگونگی شادی پرسیدند و از آنها برای آزمایش DNA نمونه بزاق گرفتند.
ژن MAOA در دو نسخه وجود دارد: بسیار فعال و نسخه کمتر فعال.
زنانی که نسخه ژن کمتر فعال را داشتند از دیگران شادتر بودند. بیشترین میزان شادی در آنهایی دیده شد که هر دو نسخه از این ژن را داشتند.
حدود 59 درصد زنان مورد مطالعه یک نسخه و 17 درصد خوش شانس نیز هر دو نسخه از این ژن را داشتند یعنی فقط از هر چهار زن یک نفر ژن شادی را نداشت.

بسیاری از مردان حاضر در این مطالعه این ژن را داشتند اما احساس شادی در آنها بیش از دیگران نبود. دکتر "هنیان چن" محقق دانشگاه فلوریدای جنوبی گفت: این امر ممکن است به این دلیل باشد که تاثیرات این ژن توسط هورمون تستوسترون پنهان می شود اما پسربچه ها می توانند از وجود این ژن بهره مند شوند. به گفته وی شاید مردان پیش از بلوغ به خاطر سطح پایین تستوسترون شادتر هستند.
این ارتباط حتی با در نظر گرفتن دیگر عوامل موثر در وضعیت روحی مناسب از جمله سن و درآمد، درست بود. اما این ژن تحت تاثیر مشروبات الکلی و رفتارهای ضد اجتماعی تاثیر خود را از دست می دهد.


ادامه مطلب

[ شنبه 5 مرداد 1392  ] [ 4:45 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

عامل های اصلی بی حالی و کسلی

به طور حتم شما هم روزها و لحظاتی را تجربه کرده اید که چندان سرحال نبوده و احساس کسالت، خواب آلودگی و بی حوصلگی می کرده اید. تا به حال از خودتان پرسیده اید که کدام عوامل چنین احساسی را ایجاد می کنند؟ در اینجا به ۱۰ عاملی اشاره می کنیم که می توانند شما را بی حوصله و کسل کنند:

۱. عادت بد غذایی
عادت بد غذایی علاوه بر آنکه می تواند حالاتی مانند تهوع و درد در شکم را ایجاد کند، بر حالات روانی ما نیز تاثیر می گذارد و حالاتی مانند تحریک پذیری، نوسانات خلقی، عدم تمرکز، پرخاشگری، عصبانیت یا بیش فعالی را ایجاد کند. اگر از نوسانات خلقی رنج می برید، غذاهایی را که در طول روز مصرف می کنید یادداشت کنید تا رابطه بین غذاهای مصرف شده و نوسانات خلقی خود را کشف کنید.

۲. چیدمان خانه
اگر می خواهید سرحال تر و شادتر باشید چیدمان خانه را عوض کنید زیرا محیط اطراف تاثیری عمیق بر روحیات ما دارد. مثلا رنگ قرمز می تواند افراد را تحریک پذیر و عصبی کند، در حالی که زرد ایجادکننده شادی و آبی ایجادکننده آرامش است. تحقیقات همچنین نشان می دهد که استفاده از تصاویر آرامش بخش –مثلا مناظر زیبا بر روحیات ما تاثیری مثبت داشته و استرس و آشفتگی را کم می کند.

۳. ترفیع گرفتن
اکثر ما رویای ترفیع گرفتن در محل کار را در سر می پرورانیم، اما واقعیت آنقدرها هم که فکر می کنیم امیدبخش نیست. محققان دانشگاه وارویک به این نتیجه رسیده اند که وقتی کارمندی ترفیع می گیرد، میزان استرس و فشار ذهنی ای که بر او وارد می شود افزایش یافته و سلامت ذهنی او به خطر می افتد.

 ۴. چراغ کنار تخت
اگر مرتبا هنگام تماشای تلویزیون یا هنگام مطالعه خوابتان می برد، مراقب تاثیر این امر بر اعصاب و روان خود در روز بعد باشید. تحقیقات نشان می دهند که نور در شب می تواند مانعی برای تولید ملاتونین – هورمونی که بر خلق و خوی انسان اثر می گذارد بشود. ملاتونین تنها در تاریکی تولید می شود بنابراین سعی کنید در منزل خود از پرده های ضخیم استفاده کرده و هنگام خواب همه چراغ ها را خاموش کنید.

۵. کمبود مواد مغذی
عوامل زیادی وجود دارند که می توانند به افسردگی منجر شوند، ولی در عین حال رژیم غذایی نیز می تواند علایم افسردگی را بهتر یا بدتر کند. کمبود ویتامین D، ویتامین B و اسیدهای چرب امگا ۳ می تواند به احساس افسردگی و آشفتگی منجر شود. بنابراین سعی کنید این مواد مغذی را حتما در رژیم غذایی روسانه خود بگنجانید.

۶. دوستان
مکن است تصور کنید که وقت گذرانی با دوستان راهی مناسب برای سرحال شدن است، با این حال همه چیز به روحیات آنها بستگی دارد. به عقیده محققان احساسات ما (خواه مثبت و خواه منفی) مسری هستند و اغلب بدون اینکه بدانیم از شخصی به شخص دیگر انتقال می یابند. جالب آنکه حتی گاهی بدون اینکه دوستان را ببینیم تحت تاثیر خلق و خوی آنها قرار می گیریم. مثلا در یک تحقیق مشخص شد که کاربراین فیس بوک می توانند تا مدت ۳ روز تحت تاثیر سایر کاربران قرار داشته باشند.

۷. دیر خوابیدن
بسیاری از ما می دانیم که کمبود خواب موجب کسالت و بی حوصلگی می شود، با این حال از نظر محققان زمان خواب به اندازه میزان خواب اهمیت دارد. کسانی که دیر به رختخواب می روند حتی اگر زیاد بخوابند، در معرض افسردگی قرار دارند. پس سعی کنید شب ها زود بخوابید و البته خواب کافی داشته باشید.

۸. قرص های ضدبارداری
محققان می گویند زنانی که از قرص های ضدبارداری استفاده می کنند دو برابر بیشتر از سایر زنان در معرض خطر افسردگی قرار دارند. این قرص ها در برخی زنان حالاتی مانند نوسانات خلقی و کاهش میل جنسی را نیز ایجاد می کند.

۹. سیگار
همه ما آگاه هستیم که سیگار خطر ابتلا به سرطان، بیماری های قلبی و پیری زودرس را افزایش می دهد. اما جالب است بدانید که سیگار بر سلامت روان افراد نیر تاثیر سوء دارد. محققان نیوزلندی در یک پژوهش بزرگ دریافتند که افراد سیگاری و معتادین به نیکوتین بیش از سایرین در معرض افسردگی قرار دارند.

۱۰. آفتاب
در روزهای تاریک زمستان احتمال ابتلا به اختلال عاطفی فصلی وجود دارد، ولی آیا می دانستید که آفتاب هم می تواند افراد را کسل و افسرده کند؟ اگرچه اختلال عاطفی تابستانی تنها بر ۱ درصد افراد تاثیر دارد، ولی عوارض آن جدی و شامل بی خوابی، کاهش اشتها و افسردگی هستند.


ادامه مطلب

[ جمعه 4 مرداد 1392  ] [ 3:46 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

زیبا صحبت کنید تا همه را جذب کنید

شما چطور صحبت می‌کنید؟ تندتند مثل آزاده نامداری؟ یا شمرده‌شمرده مثل محمد سلوکی؟ می‌دانستید چگونگی صحبت کردن شما می‌تواند نماینده شخصیت و نوع تفکرتان باشد؟ آیا به تفاوت‌ها و الگوهای گفتاری زنان و مردان توجه کرده‌اید؟ یا به‌طور کلی آیا قبول دارید شخصیت هر آدمی از طریق کلامش خودش را بهتر و بیشتر نشان می‌دهد؟ در اصل در این گزارش همان چیزی را بررسی می‌کنیم که قدیم‌ها به آن می‌گفتند: «تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد...». این نکات را به خاطر بسپارید تا صحبت کردنتان، معقول‌تر و شنیدنی‌تر باشد.

نکته اول: واژه و صدا
هر واژه، کلمه یا جمله‌ای که در صحبت کردن به‌کار می‌گیریم، در معرفی ما به دیگران و برداشت آنها از شخصیت و رفتارمان موثر است. در حقیقت با نوع کلام خود می‌توانیم دیگران را جذب کلام و در پی آن شخصیت‌مان کنیم یا برعکس اطرافیان را از خود دور کنیم. پژوهشگران دانشگاه میشیگان در آمریکا هم در تحقیقات و پژوهش‌های خود به این نتیجه رسیده‌ بودند که در ارتباطات، نخستین موضوعی که جلب توجه می‌کند، صدا و طرز صحبت کردن طرف مقابل است.

نکته دوم: نه به این شوری شور
همان اندازه که سریع صحبت کردن ارتباط با دیگران را مختل می‌کند، به همان نسبت، کٌند صحبت کردن هم مناسب نیست. تاکید بر یکسری از کلمات به آن اندازه‌ای می‌تواند بر نوع کلام ما تاثیرگذار باشد که تکرار یک کلمه یا صدای بسیار آهسته، بنابراین برای آنکه هر آنچه بیان می‌کنیم به درستی از سوی مخاطب ما دریافت و درک شود، باید تناسبی را میان شیوه صحبت‌کردن، حرکت‌های بدنی و نوع کلمه‌های خود برقرار کنیم.

نکته سوم: کلام زنانه، کلام مردانه
زنان و مردان از روش‌های متفاوتی برای صحبت کردن استفاده می‌کنند که به دلیل روش‌های تربیتی آنها نیست، بلکه این تفاوت‌ها در نیازهای تکاملی آنها ریشه دارد. زنان، الگوهای گفتاری ملایم‌تری را برای ارتباط برقرار کردن میان خود به کار می‌گیرند. این روش، آنها را از برخوردهای تهاجمی مردان حفظ می‌کند؛ به عبارت دیگر از یک سو از تغییرات صدا و زیر و بم کردن صدا در الگوهای کلامی خود استفاده می‌کنند و از سوی دیگر اغلب کلماتی را به‌کار می‌گیرند که بار عاطفی و احساسی بیشتری دارد. مردان برای تاتیرگذار نشان دادن خود گاهی از واژگان درشت یا صدای بلندتری استفاده می‌کنند. همچنین نباید در کلام آنها چندان دنبال واژه‌ها یا کلمات احساسی یا توضیح و تفصیل بیشتر موضوع بود، چراکه اغلب به سرعت به سراغ اصل مطلب می‌روند بی‌آنکه کلام را با عاطفه و احساس یا شرح و بسط بیارایند، اما به‌طور کلی یکسری از الگوهای کلامی در معرفی شخصیت افراد، چه زن و چه مرد، تثبیت شده‌اند.

نکته چهارم: کسانی که صدای آرام دارند...
برخی معتقدند آرام صحبت کردن نشانه تعقل گوینده است و کسانی‌که صدای آرام دارند، ممکن است به مرحله‌ای رسیده باشند که نیازی به شلوغ کردن و ایجاد جنجال نداشته باشند، چراکه آنها از آرامش درون بهره می‌برند. این اشخاص به روابط معمولی و آرام تمایل دارند. گاهی هم ممکن است افرادی که صدای آرام را در کلام خود به‌کار می‌گیرند جزو افرادی باشند که مورد آزار و اذیت صدای بلند والدین، همسر یا دیگران قرار گرفته‌اند و از ترس آنکه مانند آنها شوند از ایجاد صدای بلند خودداری می‌کنند. از سوی دیگر افرادی که اعتمادبه‌نفس پایین دارند، اغلب سریع و با صدایی آرام صحبت می‌کنند.

نکته پنجم: کسانی که صدای بلند دارند...
در برخی از موارد و از دیدگاه‌هایی، صدای بسیار بلند نشانه شخصیت منفی افراد است و گاهی در فرهنگ عمومی از آنان به عنوان گستاخ یا بددهن نام می‌برند. در بسیاری از موارد بلندی صدای افراد، دلایل روحی و روانی دارد. از سوی دیگر این نوع صدا نشان‌دهنده شادی، غرور، جوانی، لذت و خوشی هم به حساب می‌آید، اما اغلب این افراد به دیگران اجازه صحبت کردن نمی‌دهند. البته فراموش نکنیم که ممکن است صدای بلند ما با لحن تحکم‌آمیز نیز بیامیزد و به کلام ما جنبه دستوری ببخشد که خود به نوعی اختلال در ارتباط با دیگران را سبب می‌شود. احمد یحیایی‌ ایله‌ای در کتاب «تشریفات هتل» می‌گوید: «همانطور که هر فرهنگ نسبت به فرهنگ‌های دیگر از بسیاری جهات متفاوت است از نظر ارتباطی نیز تفاوت‌هایی مشهود است. برای مثال مردم آذربایجان عموما بلندتر و درشت‌تر از مردم فارس و اصفهان سخن می‌گویند. همچنین شهرنشینان نسبت به روستاییان و عشایر آرام‌تر و با بلندای کمتری سخن می‌گویند.
در تبیین علت یا علت‌های این پدیده عوامل گوناگونی دخالت دارند و یکی از آنها محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی است. مردمان کوهستان‌ها و دشت‌های فراخ به نسبت شهرنشینان از بلندای بیشتری در سخنگویی و محاوره استفاده می‌کنند. حرفه در بلندای صدا موثر است. کارگران و کارکنان سازمان‌های صنعتی که با سروصدای بیشتری سروکار دارند، از کارمندان اداری که در دفترهای تمیز و بی‌سروصدا و با موزیک ملایم کار می‌کنند، بلندتر صحبت می‌کنند. معلمان عمدتاً نسبت به دیگر حرفه‌ها مانند پزشکان یا کارمندان دفتری و حسابداران از بلندای صدای بیشتری در محاوره با دیگران استفاده می‌کنند. از سوی دیگر هراندازه سروصدا و عوامل اختلال‌زا وجود داشته باشد بلندای صدایی بیشتر می‌شود.»

نکته ششم: گول نزنید!
یادتان باشد برمبنای نوع صحبت کردنتان، خیلی وقت‌ها مورد قضاوت قرار می‌گیرید. پس بهتر است در این زمینه تمرین کنید تا بتوانید بهتر حرف بزنید. البته این به معنای این نیست که دیگران را گول بزنید. شما باید صادقانه با دیگران روبه‌رو شوید. اما اگر خودتان می‌دانید که طرز صحبت کردنتان مناسب نیست، بهتر است کمی روی آن کار کنید تا بتوانید ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.

بگو تا ذهنت را بخوانم
خانم دکتر «سیما فردوسی»، روانشناس، در مورد نوع صبحت کردن و تاثیر آن روی دیگران و قضاوت در مورد شخصیت‌ها، حرف‌های خواندنی زیادی دارند. یادداشت اختصاصی ایشان را در این زمینه بخوانید. تمام افراد باید به شیوه‌ای سخن بگویند که تاثیرگذار و محترمانه باشد، اما فراموش نکنیم که نوع صحبت کردن به خانواده، فرهنگ و چگونگی تربیت افراد بازمی‌گردد و به عواملی از این دست وابسته است. به بیان دیگر اینکه کودک در چه فرهنگی رشد می‌کند و پدر و مادر در تربیت او از چه واژه‌ها یا لحنی استفاده می‌کنند، همگی بخشی از دایره لغات او را می‌سازند تا در آینده و زمانی‌که وارد جامعه شد، آنها را در طرز صحبت ‌کردنش به‌کار بگیرد. البته نقش آموزش‌ از طریق رسانه‌های جمعی، اجتماع و به‌ط‌ور کلی هر محیطی که فرد در آن حضور دارد (مانند مدرسه) را نباید نادیده گرفت، اما نقش خانواده نقشی کلیدی‌تر و مهمتر است.

پسرانه، دخترانه
به‌طور معمول پسرها بیشتر از دخترها در خارج از محیط خانه حضور می‌یابند آنها از همان سنین کودکی ممکن است گاهی در کوچه و خیابان با دیگر هم‌سن و سالان خود سرگرم بازی شوند، بنابراین بسیاری از واژه‌ها و اصطلاحات را در خارج از محیط خانواده و در خیابان‌ها فرا می‌گیرند. برهمین اساس نوع صحبت کردن یک دختر با یک پسر بسیار متفاوت است، حتی اگر هر دو از یک خانواده باشند. برهمین اساس دخترها در سخن گفتن بسیار محجوب‌تر و آرام‌تر هستند و پسرها کمی بی‌حد و مرزتر حرف می‌زنند.

پرخاشگر یا مهربان؟
چگونگی صحبت کردن و نوع کلام، نماینده نوع تفکر افراد است. یعنی هر واژه و اصطلاحی که در کلام خود به‌کار می‌گیریم، نشان می‌دهد به چه چیز و چگونه می‌اندیشیم. همچنین نشان‌دهنده صفات شخصیتی ما به حساب می‌آید. اینکه فرد شخصیتی پرخاشگر دارد یا مهربان و باعاطفه است، انسانی حسود یا فردی منطقی‌ست، همگی در کلام ما خود را نمایان می‌کند.

به واژه‌ها دقت کن!
اگر می‌خواهیم طرف مقابل خود را بهتر بشناسیم باید روی هریک از واژگان و کلمات او و همچنین لحنی که در بیان آنها به‌کار می‌گیرد، تمرکز کنیم. اینکه آیا از کلام تکراری استفاده می‌کند یا نه و همچنین فراوانی واژه‌هایی که در کلام خود به‌کار می‌بندد، از نکات کلیدی‌ در شناخت شخصیت افراد به حساب می‌آیند. همانگونه که نحوه بیان و کلام ما برای مشاور و روانشناس از اهمیت بسزایی برخوردار است و به عنوان یک ملاک تشخیصی در سنجش میزان اضطراب، استرس، وسواس، افسردگی و دیگر اختلال‌های روحی افراد به‌کار گرفته می‌شود. خانواده‌ها باید در کلام کودکان و واژه‌هایی که به آنها می‌آموزند دقت داشته باشند و اگر در کلام خودشان نابهنجاری‌هایی دیده می‌‌‌شود، به یک روانشناس یا مشاور مراجعه کنند تا کلام آنها اصلاح شود.


ادامه مطلب

[ جمعه 4 مرداد 1392  ] [ 3:42 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

اینترنت و خانواده

گاهی اوقات جامعه مجازی برایمان دنیای مخربی را می سازد که آگاهانه و با خواست خودمان در آن گرفتار می شویم .

دنیای مجازی، اینترنت
امروزه دنیای مجازی در مواردی مانع حضور فیزیکی انسانها در محیط های مختلف می شود و به نوعی در وقت و هزینه صرفه جویی می کند، اما متاسفانه در کنار فواید و مزیت های زیاد این فناوری که مهمترین آن دسترسی سریع و آسان به داده ها است ، تخریب ونابودی آهسته و بدون سر و صدای فضای اینترنت اثرات جبران ناپذیری را به همراه می آورد که تا سالها جامعه و خانواده را تحت الشعاع خود قرار می دهد.
تشخیص ضرر و زیان های دنیای مجازی در محیط خانواده و به تبع آن اثرات مخرب آن در جامعه که خانواده ها مهمترین عناصر تشکیل دهنده آن هستند به راحتی امکان پذیر نیست.
اگر کمی به گذشته برگردیم خواهیم دید که اینترنت تقریبا در ده سال گذشته آنچنان مورد توجه نبوده است، اما پس از گذشت مدتی کوتاه ،جامعه بشریت با پیشرفت و تنوع روز افزون ابزارهای ارتباط جمعی مخصوصا رایانه روبرو شده است ، این در حالی است که تمایل و خواسته مردم نسبت به تهیه و استفاده از این ابزار چندین برابر شده است .
در گذشته استفاده از رایانه در انحصار متخصصین این رشته و گاها افرادی بود که نیاز به این ابزار در راستای حرفه و شغل خود داشتند ،اما امروزه تنوع و جذابیت بازی های رایانه ای به همراه فضای جذاب و گسترده اینترنت کودکان ونوجوانان را نیز مشتاق به استفاده از آن ساخته است .
مسئله مهم و خطر ساز آن است که بهره مندی تمامی قشرهای جامعه از اطلاعات وداده های اینترنت است، به کوتاه سخن هر شخصی در هر جایگاه وموقعیت اجتماعی در کمتر از لحظه ای می تواند به این داده ها دست پیدا کند نگرانی راجع به فساد فضای مجازی زمانی شکل می گیرد که در بسیاری از موارد کاربران به صورت ناخواسته مطالب ،تصاویر وپیام هایی را دریافت می کنند که در ابتدای امر در پذیرش آن قصد و تمایلی ندارند .
در حقیقت تنها با اتصال یک سیم کوچک به این دستگاه، رایانه، شما را به دنیای بزرگترها کوچکترها ،زشتی ها زیبایی ها وخلاصه هر آنچه تا قبل از ابداع این موجود آهنی دارای حریم وچارچوب مذهبی ،ملی وعرفی بود می کشاند.
اگر پیشرفت سرطان وبیماری های مختلف به دلیل آلودگی محیطی وشیوه غلط در زندگی نوع انسان ها به وجود آمده است پیشرفت رفتارهای ناشایست وترویج فحشا ونگاه های غلط به زندگی همانند سرطان به روح انسان ها رخنه کرده است.
متاسفانه اعتیاد به استفاده از این ابزار در شیوه ناصحیح بنیان خانواده را متزلزل ساخته ونگاه زوجین ،حتی فرزندان را به زندگی تغییر داده است .
افزایش آمار طلاق ، توقعات غیر منطقی در زندگی زناشویی ،اعتیاد، خودکشی وفرار از خانه جوانان از جمله تخریب های پیشرفت فناوری است.
آیا تنها راه مبارزه با این هجمه شدید رفتارهای غیر اخلاقی دوری از فضای اینترنت است؟ آیا بهتر نیست سعی کنیم تا با کتاب و مجله وروزنامه خود را سرگرم کنیم ،شاید هم باید با دلی شیر و روحیه ای پولادین وارد عرصه خطر در این دنیا شویم تانگذاریم ذره ای ازاین میکروب های فاسد در روح وجانمان نفوذ کنند؟!


ادامه مطلب

[ جمعه 4 مرداد 1392  ] [ 3:41 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

عادت هایی که پوستتان را می کند

بعضی از این عادت‌ها میان افراد زیادی مشترك است و به همین دلیل می‌توان به صورت جمعی، فكری به حال آنها كرد. برخی از این رفتارهای گران‌قیمت را به شما معرفی می‌كنیم تا راحت‌تر و زودتر آنها را تعدیل كنید

یكی از بهترین شیوه‌های كاهش هزینه‌های زندگی، شناخت عادت‌های گران قیمت و حذف یا كاهش آنهاست. اگر شما هم به دور و برتان نگاه كنید و با دقت، كارهایی را كه در طول هفته انجام می‌دهید بررسی نمایید، حتماً متوجه عادت‌های خاصی می‌شوید كه می‌توان آنها را تعدیل كرد تا هزینه‌ها منطقی‌تر از قبل شود. البته بعضی از این عادت‌ها میان افراد زیادی مشترك است و به همین دلیل می‌توان به صورت جمعی، فكری به حال آنها كرد. برخی از این رفتارهای گران‌قیمت را به شما معرفی می‌كنیم تا راحت‌تر و زودتر آنها را تعدیل كنید:

_ خیلی آسان و در عین حال جذاب است كه یك روز بعد از ظهر همراه با دوستان یا اعضای خانواده‌تان، از خانه خارج شوید و به رستوران مورد علاقه‌تان سری بزنید یا این‌كه گوشی تلفن را برداشته و سفارش غذای دلخواهتان را بدهید. در حالی‌كه در این مواقع باید یادتان باشد غذا خوردن بیرون از خانه، با این‌كه حس خوبی به شما می‌دهد، ولی هزینه‌هایتان را هم افزایش داده و می‌تواند آخر ماه شما را با مشكل مواجه كند. بنابراین این كار را محدود كنید و اجازه ندهید به عادتی همیشگی تبدیل شود. باز هم تاكید می‌كنیم؛ این عادت‌ها را ترك نكنید؛ بلكه فقط تعدیل‌شان كنید.

_ وقتی یك ماشین می‌خرید، هزینه‌های زیاد آن از بیمه شروع می‌شود و بعد پول سوخت، پاركینگ، تعمیرات و.... البته هزینه اولیه خرید ماشین هم كه مساله دیگری است. اغلب افراد حتی نمی‌توانند تصور كنند كه یك روز بدون ماشین زندگی‌شان را بگذرانند و در واقع این نوع زندگی برایشان غیرممكن و محال است. با این حال خوب است بدانید با این‌كه ماشین به بخش مهمی از زندگی ما تبدیل شده است، ولی هنوز هم می‌توان بدون آن زندگی كرد. بنابراین چنانچه خرید ماشین فعلاً برای شما مقدور نیست یا این‌كه باید پول زیادی برای آن كنار بگذارید، بهتر است یك بار دیگر تصمیم‌تان را بررسی كنید.

اینها فقط دو مورد از عادت‌های گران قیمت این دوره بود؛ قدری در برنامه‌های زندگی خود و آشنایانتان دقت كنید، حتما موارد دیگری را هم پیدا خواهید كرد كه كاملا قابل بازنگری هستند.


ادامه مطلب

[ جمعه 4 مرداد 1392  ] [ 3:39 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

دلایل وابسته شدن چیست؟

تحفه ای که پیش رو دارید ویژه نامه ای است حول بحث وابستگی. اما چرا وابستگی؟ می دانم و می دانید که سر به زیر برف، چون کبک، نمی خواهیم بدانیم که چرا عاشقم و او می راندم و چرا هنوز عاشقم؟ چرا هرکس به خواستگاری دخترم می آید بهانه تراشی می کنم؟ چرا هر روز باید چندبار فرزندم، همسرم، مادرم یا... را چک کنم و فکر نبودشان آزارم می دهد؟ چرا بعد از گذشت 40 سال هنوز آویزانم.
همین آویزان بودن به دنیا و روزگار ما را بر آن داشت تا دست به تحقیقی گسترده زده و از خود شما کمک گرفته و حرف دل شما را با شما و از زبان شما بگوییم و بس. شاید همه به وابستگی های غلط خود آگاه شویم و بخواهیم قبل از فاجعه جلویش را بگیریم. در پیغام های بسیار شما دوستان و همراهان عزیز مسایل و مشکلاتی عنوان شد که بیشتر خبر از معضل وابستگی و رنج اسارت داشت و فریاد آزادی از میان این پیام ها به گوش می رسید.
کارل یونگ، روان شناس بزرگ، می گوید تا چیزی را نپذیریم، نمی توانیم تغییرش دهیم. برای آشنایی با مفهوم وابستگی، اول باید تعارفی از آن داشته باشیم و بعد مدل های مختلف آن را بشناسیم تا بتوانیم طریقه مبارزه با نوع غلطش را هم یاد بگیریم. در این مقاله و طی چند سوال و جواب، جنبه های مختلف وابستگی را روشن کرده ایم.

مفهوم وابستگی, وابستگی بدون حد و مرز
وابستگی چیست؟
زیگموند فروید می گوید ریشه تمام مشکلات انسان را باید در ضمیر ناخودآگاه جست و جو کرد و شروع این مشکلات از دوران کودکی است. نیازهای برآورده نشده دوران کودکی در قسمت ناخودآگاه بایگانی می شوند. وابستگی تنها درگیری ذهنی نیست بلکه احساسی از اعماق وجود ماست برای به دست آوردن، حفظ کردن و نگه داشتن و مکانیزیمی طبیعی است تا زمانی که برای رسیدن به استقلال فردی و روانی نیاز باشد.
وابستگی به تنهایی بد نیست اما وابستگی بدون حد و مرز به شدت مضر و مخرب است. مزاحم ترین و بدترین افکار ما وابستگی هایمان هستند که معمولا به ندرت متوجه آنها می شویم زیرا باورهای ساده ای هستند که به اشتباه آنها را حقیقت می پنداریم.

ریشه وابستگی در چیست؟
اکثر ناراحتی های ما از امیدهای واهی و وابستگی های خود ما سرچشمه می گیرند. واقعیت این است که پس از ترک وابستگی ها بدون شک آزادی و شادی های فراوان به سوی ما سرازیر می شوند. می توانیم به چیزی نیاز داشته باشیم اما وابسته آن نباشیم.
زمانی که احساس دلتنگی می کنیم سراغ فرد مورد علاقه مان می رویم تا به آرامش رسیده و مجددا به شرایط روحی مناسبی برسیم. اما اگر در آن زمان او گرفتار بود یا خسته یا به هر دلیل دیگر نمی توانست ما را ببیند چه می شود؟ از رفتار او چه برداشتی می کنیم؟ آیا ما می خواهیم او را ببینیم صرفا برای خود او و برای دیدنش یا می خواهیم او را ببینیم تا به این وسیله خلایی که در وجودمان ایجاد شده را پر کنیم؟
شکست های ما یکی از مهم ترین علل وابستگی هستند. بزرگی معتقد است «همه ما در ناخودآگاه مان از این که به تنهایی کافی و کامل نیستیم در عذابیم.» تمام درد و رنج های ما از درون خودمان نشات می گیرند. مساله ای که باید با آن کنار بیاییم وابستگی های درونی خود ماست، رها شدن از آنها یعنی آزادی، یعنی زندگی شاد و سالم.

وابستگی چند نوع است؟
وابستگی سالم: در وابستگی سالم، فرد در زمان مناسب و در صورتی نیاز، مستقیما درخواست کمک می کند. در روابط با دیگران احساس امنیت، اعتماد و علاقه به میزان کافی وجود دارد. روابط سالم و در حد اعتدال بوده و هریک از طرفین در رابطه برای دیگری ارزش و اهمیت قایل هستند. طرفین در عین حال که به نیازهای خود توجه دارند، حس محبت و همدلی را نیز از طرف مقابل خود دریغ نمی کنند.
وابستگی ناسالم: در وابستگی ناسالم فرد سعی دارد طرف مقابل را تحت کنترل و نفوذ خود قرار دهد و به دلیل ترس از طردشدن مانند یک قربانی چنین روابطی را تحمل می کند.

مفهوم وابستگی, وابستگی بدون حد و مرز
چرا وابسته می شویم؟
هستند افرادی که از زمان کودکی می آموزند کسی موظف به انجام امور مربوط به ما نیست اما گاهی شرایطی پیش می آید که به کمک فرد دیگری نیاز پیدا می کنیم. در چنین شرایطی در عین باور توانایی های شخصی خود و حفظ اعتماد به نفس می توانیم از فرد مناسبی درخواست کمک کنیم.
گروهی دیگر از زمان کودکی می آموزند به تنهایی امور مربوط به خود را به انجام برسانند و تنها بر توانایی های خود تکیه کنند. این افراد در بزرگسالی نیز معمولا در برقراری روابط با دیگران دچار مشکل هستند، کمتر روابط صمیمانه برقرار می کنند و ترجیح می دهند همواره با دیگران فاصله داشته باشند. درواقع این افراد با دوری گزیدن از دیگران احساس آرامش و امنیت می کنند.
اما گاهی فرد در دروان کودکی به این نتیجه می رسد که به تنهایی قادر به انجام کاری نیست و همواره به دیگران نیازمند است. چنین فردی در بزرگسالی نیز به این باور می رسد که برای بقا و ادامه زندگی وابسته به دیگران است و همواره به کمک دیگران نیازمند است. چنین باوری معمولا در نتیجه حمایت های بیش از حد والدین در دوران کودکی ایجاد می شود و سرچشمه شکل گیری شخصیت وابسته است. این افراد خود را بسیار آسیب پذیر می دانند که مانند یک کودک همواره محتاج کمک و توجه دیگران هستند، اکثر این افراد بسیار حساس و زودرنج اند.

اختلال وابستگی در کودکان چیست؟
کودکانی که به اختلال وابستگی گرفتارند در خلوت خود بسیار به مساله بقا و زندگی خود می اندیشند. این دسته از کودکان تنها روزها را سپری می کنند و هرگز به احساساتشان توجهی ندارند. اکثر کودکان مبتلا به اختلالات وابستگی، با احساسات خود بیگانه اند و معمولا رفتارهای برآمده از احساسات به خصوص خشم در آنها به ندرت دیده می شود.
کودکی که با احساسات خود آشنا نباشد، حتی متوجه بیماری هایش نمی شود، اگر در هوای سرد زمستان بیرون از منزل نگه داشته شود عکس العملی از خود نشان نمی دهد طوری که گویی اصلا متوجه سرما نشده، به خاطر داشته باشید کودکی که با احساساتش ناآشناست به کمک نیاز دارد. مدت زمان زیادی وقت نیاز است، با چنین کودکی باید بسیار صحبت کرد و بارها و بارها با ید ابراز احساسات را عملا به او نشان داد تا کودک راه ابراز احساسات خودش را بیاموزد.

مفهوم وابستگی, وابستگی بدون حد و مرز
وابستگی بیمارگونه چه علامت هایی دارد؟

-تنهایی برایشان غیرقابل تحمل و ناامیدکننده است.

-اغلب این افراد در زندگیشان مسوولیت های اصلی را به دیگران می سپارند.

-این افراد به تصمیم ها و اعمال خود اعتماد ندارند و نیازمندند دایما در طول زندگی و کار درستی اعمالشان از سوی دیگران تایید شود.

-برای حفظ کردن افراد در کنار خود از هیچ کاری دریغ نمی کنند حتی به اعمالی تحقیرآمیز و ناخوشایند دست می زنند.

-این افراد به محض جدایی از کسی که آنها را حمایت کرده و تکیه گاه آنها بوده است یا دچار افسردگی شده یا فورا خود را وارد رابطه دیگری می کنند تا حمایت های لازم را از طریق او کسب کنند و در چنین شرایطی احتمال ارتکاب اشتباه بسیار بالاست.

-هنگام صحبت و بحث با دیگران حتی اگر با نظر طرف مقابل مخالف باشند او را تایید می کنند تا مبادا با ابراز مخالفت موجب ناراحتی و از دست دادن طرف مقابل شوند.

-به شدت احساس نیاز به مراقبت دارند و از تحت سلطه قرارگرفتن هراسی ندارند.

وابستگی را چطور می توان ترک کرد؟
بعضی از ما چنان به شرایط زندگی و موقعیت فعلی خود وابسته شده ایم که دیگر خود واقعی مان را فراموش کرده ایم، من یک معلم، مهندس، پزشک، ... هستم. گویی من یعنی مهندس بودن من، نه انسان بودن من. واقعیت این است ما چنان با این افکار خو گرفته ایم که دیگر جزیی از وجود ما شده اند، این افکار به باور ما مبدل شده اند. حتی اگر از خود بپرسیم من بدون اتومبیلم، کارم، پول، همسرم، خانواده ام، خانه ام، دوستانم چه کسی هستم، پاسخی نداریم. از درون ناخودآگاه به دنبال کسی یا چیزی هستیم تا به ما معنی بدهد و با چنین طرز تفکری وابستگی مساله عجیبی نیست.
بزرگی می گفت که شب ها پیش از رفتن به رختخواب در محضر خداوند زانو زده و از خدای خود به خاطر تمام نعماتی که در تمام طول زندگی به من بخشیده است تشکر می کنم و سپس همه را به دست خدا می سپارم. کارخانه، منزل، دانش آموزانم، دوستانم و حتی همسر و فرزندانم را به خداوند بازمی گردانم و در ذهنم آنها را می بینم که از من دور شده و به رختخواب رفته و می خوابم در حالی که یک مرد کاملا فقیر و بی چیز شده ام هنگامی که صبح از خواب بیدار می شوم به اطرافم نگاه می کنم و به روز جدید خوش آمد می گویم و می بینم هنوز زنده ام و این عین معجزه است. در مقابل خداوند زانو می زنم و سپاسگزاری می کنم. من فقط نگهبان آن چیزی هستم که خدوند به من امانت داده است، هیچ یک از این نعمات از ابتدا برای من نبوده و آنها فقط امانت هستند، در دنیا همه چیز امانت است با چنین نگرشی به زندگی روابط ما تغییر می کنند، متوجه می شویم که ما هرگز برای همیشه مالک چیزی نبوده ایم. هر آن چه در زندگی داریم هدیه و امانتی از جانب خداست که باید قدر آن را بدانیم و از خداوند برای این که آن را در اختیار ما گذاشته است، سپاسگزار باشیم.


ادامه مطلب

[ جمعه 4 مرداد 1392  ] [ 3:35 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ > ]