در ابتدای برخی روابط اینطور به نظر می رسد که دو طرف قصد ساختن کلیتی را دارند. ما فقط با هم آشنا می شویم. چیزهای یکسانی را دوست داریم، نظرات مشترکی داریم، به چیزهای یکسانی می اندیشیم و جملات همدیگر را کامل می کنیم. هیچ دوری و فاصله ای وجود ندارد، گویی که نیمه گمشده افسانه ای را یافته ایم.
درسی که ناگزیر در مورد زندگی می آموزیم خیلی جالب است- زندگی معلم بسیار خوبی است- این است که بسیاری از این عشق ها گذرا هستند. عشق واقعی- یا چیزی که من آن را عشق بلوغ یافته می نامم- از احترام گذاشتن به تفاوت های میان دو طرف و کنار آمدن با آن ها نشئت می گیرد. عشق بالغ نوعی از عشق است که دو فرد متفاوت به هم می رسند و هر کدام تلاش می کنند که با هم به یگانگی برسند. و از همین یگانگی، چیزی پایدارتر و مستحکم تر می سازند که در زمان تنهایی نداشتند.
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 18 مهر 1392 ] [ 1:42 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 18 مهر 1392 ] [ 1:41 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 18 مهر 1392 ] [ 1:18 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
ارتباط احساسی، مجموعهای از احساسات فردیست که کنار هم جمع میشود تا بین دو نفر پیوند برقرار کند. واژهی «احساسی» به معنی برانگیختن احساسات بسیار است. این احساسات میتواند عصبانیت، غم، لذت، عشق یا یکی از هزاران حسی باشد که انسانها تجربه میکنند. «ارتباط»، پیوندیست با فرد یا چیزی دیگر.
[ پنج شنبه 18 مهر 1392 ] [ 1:15 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
گرایش بین زن و مرد در نوع خود میتواند مفید یا مضر باشد . البته بیشتر ما حداقل یک بار در زندگی تمایل قوی را نسبت به فرد مخالف حس کرده ایم ، خوب! ، این حس در مورد روابط معمولی شاید بتواند موثر باشد ولی در مورد مسئله ی ازدواج اگر بخواهیم تنها با اکتفا به این تمایلات و بدون توجه به معیارهای دیگر روان شناسی ،تصمیمی بگیریم ، ویران کننده است ، چرا که نتیجه ای جز رنج ، ترس از آینده ، تحلیل انرژی و در آخر ، در فاصله زمانی کم دچار افسردگی و سرخوردگی می شویم ! ، در تنهایی و با صداقت کامل با خود به نکات زیر توجه کنید .
[ پنج شنبه 18 مهر 1392 ] [ 1:13 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود
[ سه شنبه 16 مهر 1392 ] [ 8:41 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
خودشان را نشان می دهند…
[ جمعه 5 مهر 1392 ] [ 7:39 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات2 ]
اگر شما بهمرد زندگیتان بگویید که: "عزیزم ما باید در مورد رابطه مان با هم کمی بیشتر صحبت کنیم " تصور می کنید چه اتفاقی می افتد؟
[ جمعه 5 مهر 1392 ] [ 1:05 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ چهارشنبه 3 مهر 1392 ] [ 2:42 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات2 ]
وقتی دو شخص متفاوت به هم می رسند، فرصتی برای فداکاری، سهیم شدن و بخشندگی دو طرفه وجود دارد. جدایی و دوری از هم فرصتی برای اعتماد به وجود می آورد، فرصتی که اگر دو طرف هرگز جدا نباشند به وجود نمی آید. همچنین باعث احساس امنیت می شود،
ادامه مطلب
برای دستیابی به زندگی مطلوب، ابتدا باید هدف خود را از ازدواج مشخص کنید.
آیا صرفا میخواهید یک خانواده تشکیل دهید؟ کسی را برای روزهای پیریتان میخواهید؟ آیا خواهان امنیت فکری و مالی هستید؟ یا...
البته تمام موارد فوق در ازدواج وجود دارند ، اما انگیزههای قویتری نیز در این میان نقش دارند. ازدواج یعنی وقتی خود واقعی تان را آشکار میکنید و خواهان تکامل خود هستید.
تمایل به ازدواج به طور فطری در تمام انسانها وجود دارد؛ اما مساله اصلی این است که افراد پس از ازدواج برای بقا و حفظ آن چه باید بکنند؟
احترام، همدردی و صبر همگی مهم هستند ، اما حتی بهترین ازدواجها نیز ممکن است با مشکل روبهرو شوند.
علت آن هم در بسیاری موارد این است که زوجین میخواهند سادهترین راهها را امتحان کنند.اما نکاتی هم وجود دارد که با رعایت آنها زندگی شیرینتر و با ثباتتر خواهد شد.
مستقل باشید ، فقط به این دلیل که ازدواج کردهاید قرار نیست همه چیز را در مورد همسرتان بدانید. تمام افکار و گفتار و کردار همسرتان نباید برایتان گزارش شود.
گاهی اوقات در زندگی مشترک از یاد میبریم که ما 2 نفر با 2 شخصیت و فکر متفاوت هستیم که قرار است کنار هم زندگی کنیم، نه اینکه دقیقا مثل هم شویم.
ویژگیهای منحصر به فرد خود را از دست ندهید ، زیرا همین موارد موجب جذابیتهای شما برای همسرتان شده است.
سعی کنید آنگونه که هستید رفتار کنید و از همسرتان نیز نخواهید تبدیل به فرد دیگری شود. او را همانگونه که هست بپذیرید.
وقتی همسرتان عصبانی است، خود را کنترل کنید.
وقتی شما عصبانی هستید نه صدای دیگری را میشنوید و نه به چیز دیگری میاندیشید. پس اگر با عصبانیت همسرتان از کوره در بروید ، راه به جایی نخواهید برد.
در چنین شرایطی بکوشید خود را آرام کنید و تنفس عمیق داشته باشید. مطمئن باشید اینکار به آرامشتان کمک میکند.
ابتدا نفس عمیق بکشید ، سپس بنشینید و صحبت کنید. مسوولیت آنچه را میگویید بپذیرید و سعی کنید خود را مسوول بدانید.
اگر مخالف عقیده همسرتان هستید با آرامش نظرتان را بیان کنید ، در بسیاری موارد ممکن است نظر شما مخالف عقیده همسرتان باشد.
بپذیرید که هر کس حق دارد عقیده و فکر خود را داشته باشد.
نظر خود را بیان کنید ، اما نه به صورتی که انگار در حال نقد همسرتان هستید.مهم نیست که چه کسی درست میگوید و چه کسی غلط، زیرا قرار نیست در زندگی مشترک هر وقت بحثی به وجود میآید یک طرف در نهایت برنده باشد و نفر دیگر بازنده.
هرگز مشکلات گذشته را دوباره مطرح نکنید ، وقتی مشکلی پیش میآید قرار نیست تمام مشکلات گذشته زندگی خود را از ابتدا تا کنون دوباره مرور کنید، زیرا اینکار جز تخریب رابطه میان شما و همسرتان نتیجهای نخواهد داشت.
دست کم روزی یک بار سعی کنید یک کلمه یا عبارت تحسینکننده یا تشویقی به همسرتان بگویید، گاهی اوقات همسران فراموش میکنند که قرار نیست دائم به یکدیگر فرمان دهند. گاهی جملات مدام امری میشوند. برای مثال «آشغالها را بیرون ببر»، «لباسها را بشور» و عباراتی از این دست.
وقتی مشکلی پیش میآید قرار نیست تمام مشکلات گذشته زندگی خود را از ابتدا تا کنون دوباره مرور کنید، زیرا اینکار جز تخریب رابطه میان شما و همسرتان نتیجهای نخواهد داشت.
بد نیست که درخواستهایمان یک کلمه لطفا نیز استفاده کنیم، زیرا هیچ یک از ما از دیگری طلبکار نیستیم. در ضمن از راههای گوناگون و از طریق کلامی نیز به همسرتان نشان دهید که او را دوست دارید و شیرینی و دوام این رابطه برایتان اهمیت دارد. حتی وقتی از دست او دلخورید نیز کمی نرمی میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. کمی تواضع و احترام به طرف مقابل موجب میشود که او تمایل پیدا کند تا شما را نیز راضی نگاه دارد.
ادامه مطلب
ممکن است شما با کسی که احساس قوی نسبت به او دارید یا عاشقش هستید، در یک رابطه باشید اما او با شما احساس دوری نماید و به ندرت در مورد احساساتش با شما صحبت کند. این نوع روابط، روابط دوستانه یا زندگی کردن کنار یکدیگر است. بدون ارتباط احساسی قوی، چنین روابطی، خیلی زود از هم پاشیده میشود زوجهایی که سعی میکنند در حد توانشان، بیشتر دربارهی همدیگر بدانند، رابطهای احساسی بینشان ایجاد میشود.
نشانهی حقیقی وجود یک ارتباط احساسی، این است که هریک از دو نفر، دیگری را به درون خود راه بدهد.
از طریق مکالمهی محبتآمیز و همراه با تفکر، به پیچیدگیهای درون هم پی میبرید و در مییابید که چه چیز موجب شادی طرف مقابلتان میشود، چه چیز عصبانیاش میکند و چهچیز او را به اوج لذت میرساند.
نشانهی حقیقی وجود یک ارتباط احساسی، این است که هریک از دو نفر، دیگری را به درون خود راه بدهد.
وقتی دو طرف، احساسات خود را با هم در میان نگذارند، ازدواج، سخت و طاقتفرسا خواهد بود. در این صورت، عصبانیت، خشم و اختلاف پدید میآید و فقدان اعتماد، زندگی زناشویی را دچار آشفتگی میکند. اگر فکر میکنید ارتباط احساسی بین شما و همسرتان از بین رفته، باید به دنبال دلیل آن باشید؛ آیا گناهی نابخشودنیست که چنین فاصلهای میان شما انداخته؟ شاید در عصبانیت، چیزی گفته شده یا کاری انجام شده که منجر به درد جسمی و احساسی شده است. در همین زمانها، موضوع «انکار» هم پیش میآید تا همهچیز را برای ساختن دوبارهی آن پیوند احساسی، سختتر سازد. اگر خواهان سالمترین رابطهی ممکن هستید، باید بدانید که چطور یک پیوند احساسی عمیق و قوی بین خود و طرف مقابلتان ایجاد کنید. وقتی پیوند احساسی بین شما وجود داشته باشد، همه چیز آسانتر میشود.
نکات مهم برای ایجاد پیوندی ناگستنی
1- بررسی طرف مقابل: باید متوجه شوید او به چه چیز نیاز دارد و اززندگی و از شما چه میخواهد، برای تحقق این امر، لازم است وقتی حرف می زند، با دقت به او گوش دهید. وقتی رازهایش را با شما در میان میگذارد، به او خوب توجه نموده و به عمق حرفهایش فکر کنید.
2- اعتماد: باید بین خودتان، حس اعتماد ایجاد کنید. این ستون اساسی پیوند احساسی، یک شبه ایجاد نمیشود و زمان می برد باید اجازه دهید این اعتماد به طور طبیعی ایجاد شود.
3- حضور احساسی: هر دو شما باید از نظر احساسی در دسترس باشید. اگرعقب بکشید و حرفهایتان را با طرف مقابل در میان نگذارید، چنین پیوندی ایجاد نخواهد شد.
4- ابراز محبت: نباید برای نشان دادن مهر و محبت، مشکلی داشته باشید اما زوجهایی که رابطهشان سرد شده باید تلاش کنند با هم مهربان باشند. همیشه سعی کنید شعلههای عشقتان را روشن نگاه دارید و از ابراز محبت به یکدیگر، نترسید!
5- جنگ ملایم: به هنگام مشاجره، کلمات به راحتی از دهان خارج میشود باید یاد بگیرید که با ملایمت بحث کنید. اگر نمیدانید چطور این کار را انجام دهید، میتوانید از یک مشاور کمک بگیرید. یادتان باشد هنگام بحث هرگز گذشته را پیش نکشید. در «لحظه» زندگی کنید و برای احساساتتان دلیلی محکم بیاورید.
6- دیدن دنیا از دیدگاه او: سعی کنید دنیا را آنطور که او می بیند، ببینید تا بفهمید که بهطور واقعی کیست. برای اینکار باید گاهی به عقب برگردید تا ببینید چرا او به آن طریق خاص عمل کرده است. ببینید نسبت به موقعیتهای مختلف، چطور واکنش میدهد و سعی کنید خودتان را جای او بگذارید و درمقابل از او هم همین انتظار را داشته باشید.
7- غلبه بر موانع: زوجهایی که در ازدواج خود دچار مشکل شدهاند، باید قبل از ایجاد دوباره پیوند احساسی، مشکلاتشان را حل کنند. هرمشکلی را با هم بررسی کنید و سعی کنید راه حلهایی برای آن بیایید. وقتی بزرگترین موانع و مشکلات را پشت سر گذاشتید، آنوقت میتوانید پیوند احساسی فراموش شدهتان را از نو بسازید.
ادامه مطلب
مطمئنا" در آخر می توانید به این سوال پاسخ دهید که آیا شما واقعا" عاشق هستید یا ... ؟!:
یک تمایل و گرایش مفید چیست ؟ چطور می توانید بفهمید که شخص مورد علاقه شما همان کسی است که می خواهید ؟!
۱- با او بسیار راحت هستید ، گویی که سالهاست او را می شناسید .
۲- در بسیاری از موارد با یکدیگر هم عقیده هستید مثل باورهای فردی ، ارزشها، اهداف و فلسفه ی زندگی .
۳- وجود حس تساوی با هم ، به طوری که هیچ کدام از شما دو نفر ، خود را برتر از دیگری نمی داند.
۴- از امور روزمره یکدیگر آگاه هستید و در این روابط برای هم حس سرزندگی و شادابی روحی را به ارمغان می آورید.
۵- با یکدیگر راحت هستید و احساس غریبی نمی کنید ، روز به روز شادی و صمیمیت بین شما بیشتر می شود.
۶- روح و روان یکدیگر را با توجهات متقابل ، تحسین ، تایید و تمجیدها زنده می کنید و به این صورت است که زندگی رمانتیکی را تجربه خواهید کرد.
۷- از اینکه اوقات بیشتری را در کنار هم باشید لذت می برید و از هم خسته نمی شوید !
۸- همیشه نسبت به او گرایش دارید و این حس با هم بودن بیشتر و بیشتر می شود.
۹- در همه حال برای پیشرفت یکدیگر تلاش می کنید ولی نه در آن حد که هر یک از شما احیانا" استقلال شخصی خود را از دست داده باشید!
۱۰- در حفظ صمیمیت بیشتر رابطه و حل مشکلات زندگیتان در مقایسه با زوج هایی که بدون این حس و تنها بطور رسمی با هم ازدواج کرده اند ، موفق تر هستید.
۱۱- با هم گرم ، قابل انعطاف ،صمیمی ، رئوف و دلسوز یکدیگر هستید و و هر دو بر آنید تا این این عواطف هر روز افزون شود.
۱۲- براحتی از اشتباهات هم چشم پوشی می کنید و دوباره روابط شما به همان نزدیکی قبل باقی است .
۱۳- احساس می کنید که متعلق به هم هستید ( البته این حالت نباید با احساس تحت کنترل بودن یا مالکیت همراه باشد) و دیگران شما را زوجی خوشبخت و جدانشدنی می دانند.
۱۴- با گذشت ، فداکاری و بزرگ نکردن اشتباهات یکدیگر ، در کنار هم احساس امنیت می کنید و هیچ ترسی بابت از دست دادن هم ندارید .
۱۵ – عواطف و امیال جنسی شما نسبت به هم بسیار قوی و غیر قابل اجتناب است.
۱۶- نا خود آگاه احساسات و عواطف جنسی خود را نسبت به هم نشان می دهید و نه از روی عادت ، در این حالت است که امنیت روحی ایجاد می شود و خیال هر دو طرف بابت عدم وجود انحرافات اخلاقی در یکدیگر راحت است .
۱۷- همیشه در دسترس هم هستید و می توانید روی وجود هم حساب کنید.
۱۸- بین شما انرژی های مثبت زیادی است که حس اشتیاق به زندگی را افزون می کند .
۱۹- با گذشت زمان روابط شما مستحکم تر شده است .
۲۰- روابط شما طوری بر یکدیگر تاثیر داشته که اگر با خودتان رو راست باشید می بینید که شما شخصی بهتر و متفاوت نسبت به گذشته هستید.
امیدورایم پس از تمرکز روی مطالب فوق ، رابطه ای که در ذهن داشتید همانی باشد که خواستید ، در غیر این صورت بهتراست تجدید نظر کنید ، بدون شک قطع رابطه ی غلط با وجود وابستگی ، بسیار دردآور است ولی این درد بیشتر از رنجی نیست که با ادامه این رابطه مجبور می شوید تا آخر عمر تحمل کنید .
ادامه مطلب
زیباترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی تو بود
زیباترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود
زیباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار تو بود
زیباترین لحظه زندگیم لحظه با تو بودن بود
زیباترین هدیه عمرم محبت تو بود
زیباترین تنهاییم گریه برای تو بود
وزیباترین اعترافم
عشق تو بود
ادامه مطلب
وقتی که برایت مهم نیست…
اصرار می کنند
اصرار برای اثبات وجودشان
،
برای اثبات بودنشان و ماندنشان
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان…
همان آدم ها
،
وقتی که پذیرفتی بودنشان را
،
ماندنشان را…
وقتی که باورشان کردی…
می روند
به بهانه های پوچ
به بی بهانگی
به سادگی می روند…
می روند و تو می مانی با باوری که ……
ادامه مطلب
اگر شما پاسخی به این شرح را در ذهن خود تصور می کنید:" فکر نمی کردم هیچ موقع یک چنین تقاضایی از من داشته باشی، من هم می خواستم به هر ترتیبی که شده احساساتم را با تو در میان بگذارم و در عین حال تمایل دارم که با خواسته های تو نیز آشنا شوم و ببینم که دلت می خواهد چه تغییراتی را در رفتار خود ایجاد کنم" به شما اطمینان می دهم خوشبخت ترین زوجی هستید که در دنیا یافت می شود و در این مورد هم هیچ گونه شکی به دل راه ندهید.
زمانیکه صحبت از یک چنین مسائلی به میان می آید معمولاً آقایون تمایلی به انجام این کار از خود نشان نمی دهند، در لاک دفاعی فرو می روند، و اکثر آنها تصور می کنند که خانم قصد دارد آنها را به خاطرگناهی که مرتکب نشده اند، مجازات کند.
به طور حتم شما هم تا کنون شاهد یک چنین مشاجراتی بوده اید. هم خانم و هم آقا هر دو حرف هایشان را از بر هستند و همیشه جریان خیلی بد تر از آنچه که انتظارش را دارید به پایان می رسد. به همین خاطر هیچ شکی وجود ندارد که چرا آقایون از این چند کلمه بیش از هر چیزی وحشت دارند: "عزیزم باید صحبت کنیم"
ما در جلسات مشاوره ای که داشتیم از خانم های بسیار زیادی سوال می کردیم که در گذشته چگونه با همسران خود ارتباط برقرار می کردند. اغلب آنها چیز هایی از این قبیل در جواب به ما تحویل می دادند: "این کار به هیچ شیوه ای جواب نمی دهد، آقایون هیچ گاه توانایی برقررای ارتباط را ندارند، به سرعت عصبانی می شوند، و صبر و شکیبایی خود را از دست می دهند. به هیچ وجه علاقه ای به انجام این کار از خود نشان نمی دهند."
به هر حال به نظر می رسد زمانیکه صحبت از "گفتگو در مورد روابط زناشویی" به میان می آید آقایون تصور می کنند چیزهایی را می دانند که خانم ها از آن بی اطلاع هستند. تحقیقات و بررسی های 50 ساله ما حاکی از این امر هستند که بدون در نظر گرفتن اینکه شما از گفتگو با همسرتان چه هدفی داشته باشید، اما به هر حال احتمال بروز اشتباهاتی وجود دارند که می توانند رابطه را از آن چیزی که هست بدتر کرده و بر مشکلات شما بیفزایند.
درون هر مشاجره ای نوعی از هم گسیختگی وجود دارد
این امر هیچ ارتباطی به عدم علاقه همسرتان و یا اینکه دارای مهارت های بالای ارتباطی نمی باشد، ندارد.خانم ها تنها به این دلیل می خواهند در مورد ارتباط خود صحبت کنند چرا که احساس عصبانیت می کنند و با انجام دادن این کار تنها سعی بر این دارند که احساس بهتری را در خود ایجاد نمایند.
از سوی دیگر آقایون تمایلی به صحبت کردن ندارند چراکه حرف زدن هیچ یک از احساسات آنها را بهتر نمی کند. در حقیقت میتوان اظهار داشت که حتی در برخی موارد انجام این کار می تواند حال آنها را بدتر هم بکند. به هر حال چه خانم موفق شود او را واردار به حرف زدن کند چه نتواند این کار را انجام دهد، نوعی عدم ارتباط صحیح و از هم گسیختگی میان آنها برقرار خواهد شد.
به هر حال با شروع هر گونه مشاجره ای باید در انتظار نوعی ناامیدی، یاس ، تنفر و رنجش باشیم. گاهی اوقات کار به جایی می رسد که طرفین ترجیح می دهند اصلاً در یک چنین رابطه ای قرار نگیرند.
استرس مزمنی که باعث می شود در همه حال خانم ها و آقایون احساس دور شدن از یکدیگر را تجربه کنند از نحوه برخورد آنها در مقابل احساسات مختلف از جمله ترس و خجالت نشات می گیرد. این تفاوت فاحش میان جنس مذکر و مونث، از همان ابتدای تولد به وضوح قابل مشاهده می باشد.
اما یکی از مسائل دیگری که می تواند افراد را بر سر دو راهی قرار دهد این است که "آیا در مشاجرات واقعاً در مورد ارتباط حرفی به میان می آید یا خیر؟" علاوه بر اینکه خانم ها به این دلیل گفتگو می کنند که احساس یاس و نامیدی دارند، می توان به این نکته هم اشاره کرد که در کنار این ناامیدی نوعی حس اضطراب و ترس نیز به آنها دست می دهد.
از عمده دلایلی که آقایون هیچگونه تمایلی به گفتگو در مورد مسائل و مشکلات خانوادگی با همسران خود ندارند این است که احساس ناامیدی و پشیمانی خانم سبب می شود که احساس کنند شکست خورده اند و نتوانسته اند نیازهای خانم را به درستی برآورده سازند. اگر بخواهیم کمی عمقی تر به این مسئله فکر کنیم باید بگوییم که نوعی حس خجالت به آنها دست می دهد. احساس خجالت آقا آنقدر زیاد است که به او اجازه نمی دهد ترس خانمش را مشاهده کند. ترس خانم هم به او اجازه نمی دهد که خجالت آقا را درک کند.
در یک چنین شرایطی هر دو طرف سعی می کنند تا با اتکا به شیوه های غلط به از بین بردن احساسات خود دست بزنند. دسته ای صحبت می کنند و دسته ای دیگر از انجام این کار امتناع می ورزند. به این ترتیب مشکلات جدی تر شده و هر دو طرف قلب همدیگر را می شکنند و همدیگر را ناامید می کنند.
اگر هر یک از شما کار اشتباهی انجام دهد، این احتمال وجود دارد که رابطه از هم پاشیده شود. باید خجالت و ترس را بشناسید و نحوه صحیح کنترل آنها را یاد بگیرید. باید نقاط آسیب پذیر شخصیت یکدیگر را به درستی درک کنید و ببینید که چگونه میتوانید آنها را مهار نمایید. این امر نگرش شما را نسبت به زندگی بهبود می بخشد و می توانید با دید بازتر ابعاد مشکلات را در نظر گرفته و در صورت نیاز خودتان را جای همسرتان بگذارید. با این کار می توانید میان خود و طرف مقابل محبت و صمیمیتی را ایجاد نمایید که با الفاظ و کلمات نمی توان آنر تشریح کرد.
همه چیز به توانایی شما در ایجاد پیوند بستگی دارد
آمارهایی که این روزه از طلاق به دست آمده، حاکی از این امر است که دلیل جدایی بسیاری از زوجین از هم گسیختگی احساسی است. 80 درصد افرادی که از همسران خود جدا شده اند، می گویند: "از نظر احساسی از هم دور شده بودیم." واقعاً جای تاسف است.
دوست شدن با خانم های دیگر نمی تواند برای یک خانم دردی را دوا کند، او نیاز دارد تا ارتباط محکم تری را با همسر خودش برقرار کند. بسیاری از تلاش هایی که برای بهبود روابط انجام می شود با شکست مواجه می شود چرا که آنها نمی توانند با گفتگو مشکلی را حل نمایند به این دلیل که از نظر عاطفی از هم دور شده اند.
زوج ها به این دلیل که نمی توانند با هم ارتباط برقرار کنند، از هم دور نمی شوند، بلکه چون از هم دور می شوند و از نظر احساسی پیوندی با هم ندارند نمی توانند با هم ارتباط برقرار کنند. در آغاز زمانیکه احساس می کند با هم پیوند دارند به راحتی می توانند ارتباط برقرا کرده و حرف هایشان را به هم بزنند، و به راحتی برای ساعت ها با هم صحبت می کنند. مشکل از زمانی شروع می شود که او احساسات درونی خود را با همسرش در میان می گذرد اما همسرش به او هیچ توجهی نکرده و به او اهمیت نمی دهد.
خانم به این دلیل عاشق آقا شده بود چرا که احساس می کرد او را از نظر احساسی درک می کند همین امر هم سبب می شد که تمام احساسات منفی اش را فراموش کند و بر ترس هایش غلبه کند. خانم هم با کارهایش باعث می شود که آقا احساس کند یک حامی، پشتیبان و عاشق بی چون و چراست. خانم به او ایمان داشته.
به هر حال در زمان بروز یک چنین مشکلی هر دو طرف باید کاری کنند که صمیمت گذشته مجدداً در رابطه آنها ایجاد شده و پیوندهای از هم گسیخته دوباره محکم شوند زمانی که به آخرین حد صمیمت برسند، لحظه ای است که نمی توان آنرا در غالب لغات و کلمات گنجاند.
ادامه مطلب
فکر نکن که فراموشت کرده ام ….
یا دیگر دوستت ندارم !
نه ….
من فقط فهمیدم :
وقتی دلت با من نیست ؛
بودنت مشکلی را حل نمی کند ،
تنها دلتنگترم میکند … !
ادامه مطلب
من تازه آمده ام
هنوز نمی دانم روی کدام نیمکت بنشینم
توی کدام کتاب دنبال ردپای صداقت بگردم!
من جا مانده ام در اولین برگ
در اولین سطر"ای نام تو بهترین سرآغاز"
شعر عاشقی هیچ حفظ نکرده بودم
یک بار سالها دور، از رو خوانده بودم
که پر از غلط های املایی بود
نتیجه اش یک صفر بزرگ
اجازه آقا
من دوباره آمدم
تا مهربانی دلم را با زندگی جمع بزنم
ضرب در بی نهایت
با دلهای شما تقسیم کنم
من آمده ام
تا یک مثنوی بلند عاشقانه را
برای این کلاس از حفظ بخوانم
فرصتی دوباره می خواهم
ادامه مطلب