شاید شما هم مثل خیلی از افراد دیگر که حالا چند سال از زندگی مشترک شان می گذرد و فکر می کنند که دیگر فرصتی برای شناخت یکدیگر ندارند، ناامید باشید اما گذشته ها گذشته و شما باید قدر همین لحظه هایی را که در آن زندگی می کنید بدانید. هنوز هم برای شناخت کامل و دقیق همسرتان و رفع اختلاف ها و سوء تفاهم ها فرصت دارید. پس دیگر نا امید نباشید؛ هنوز فرصت باقی است، کافی است کمی وقت بگذارید و پرسشنامه ای را که در ادامه می آید با دقت و صداقت پر کنید و از همسرتان هم بخواهید به این پرسش ها پاسخ دهد.
این پرسشنامه که شما می توانید آن را کنکور زندگی مشترک بدانید، برای پر کردن جای خالی شناخت متقابل زوجین از یکدیگر طراحی شده و در اختیار شما قرار گرفته است.
«محمد حسن اشرف کارشناس ارشد روان سنجی» 28 سوال برای زوجینی که هنوز از یکدیگر شناخت کافی ندارند طراحی کرده است. پس اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که می خواهید شناخت خود را از همسرتان بیشتر کنید و هوای ابری زندگی تان را صاف و لذت بخش کنید، این 28 سوال را با دقت پاسخ دهید و از همسرتان هم بخواهید که به آن پاسخ دهد. البته ممکن است در نگاه اول سوالات پرسشنامه را بدیهی و پاسخ دادن به آن را کاری بیهوده تصور کنید اما به شما اکیدا توصیه می کنیم پرسشنامه را به دقت مطالعه کنید و به پرسش های صادقانه پاسخ بدهید، اگر شما و همسرتان صادقانه به این سوالات پاسخ دهید، به شما قول می دهیم که تاثیرات مثبت و دراز مدت این کار بر کیفیت زندگی مشترک تان را در کمتر از یک هفته مشاهده کنید.
پس در ادامه با ما همراه باشید و سعی کنید این پرسشنامه را حتما در اختیار همسر خود نیز قرار دهید و پاسخ های او را نیز دریافت کنید. البته اگر کم رو هستید و نمی توانید پاسخ این سوالات را به صورت شفاهی با همسرتان در میان بگذارید، می توانید پاسخ های کتبی خود را به همسرتان بدهید و پاسخ های او را نیز به صورت کتبی دریافت کنید.
کنکور شناخت زوجین
1- وقتی به خانه بازمی گردی، سه کاری که انتظار داری برایت انجام دهم یا سه جمله ای که دوست داری بگویم، چیست؟
2- وقتی با هم تنها هستیم، گفتن چه حرفی تو را به شدت ناراحت می کند؟
3- وقتی در یک جمع خانوادگی یا دوستانه حضور داریم، گفتن چه حرفی تو را به شدت ناراحت می کند؟
4- چه چیزی در صحبت کردن من وجود دارد که تو آن را تحمل می کنی؟
5- چه موردی در صدا یا سبک ارتباط برقرار کردن من وجود دارد که باعث می شود تو مایل باشی زمان بیشتری را با من بگذرانی؟
6- چه چیزی در صدا یا سبک ارتباط برقرار کردن من وجود دارد که باعث می شود تو مایل باشی زمان کمتری را با من بگذرانی؟
7- درباره بحث کردن یا مشاجره کردن مان احساس تو چیست؟
8- چه حرفی را حتی در زمان عصبانیت، هرگز نباید به تو بگویم؟
9- زمانی که واقعا نیاز دارم توجه و تمرکزت را به یک موضوع جلب کنم باید چه کار کنم یا چه بگویم؟
10- چه چیزی برای تو علامت خطر است که موجب می شود تصور کنی کیفیت ارتباط ما بد شده است؟
11- انجام کدام سرگرمی یا وقت گذرانی می تواند ما را به هم نزدیک تر کند؟
12- فکر می کنی در ۵سال آینده کیفیت روابط ما در چه وضعی خواهد بود؟
13- فکر می کنی بزرگ ترین درسی که از من می آموزی چیست؟
14- بزرگ ترین درسی که می توانم از تو یاد بگیرم چیست؟
15- زمانی که احساس می کنی از جانب من آزرده شده ای چه کار می کنی و چه می گویی؟
16- زمانی که واقعا تو را آزرده کرده باشم، گفتن چه حرفی یا انجام چه کاری باعث می شود مرا ببخشی؟
17- از نظر تو چه چیزی واقعا زندگی ما را ویران می کند؟
18- کدام یک از ضعف های من را پذیرفتی و دیگر موجب اذیت تو نمی شود و فکرت را مشغول نمی کند؟
19- سه نگرانی که درباره وضعیت روانی، احساسات یا رفتارهای من داری کدام است؟
20- کدام یک از عادت های من تو را آشفته می کند و می رنجاند؟
21- در صورتی که بخواهی من را فریب دهی چه می گویی و چطور رفتار می کنی؟
22- در صورتی که تو را آزرده باشم چطور تنبیهم می کنی؟
23- در صورتی که قادر نباشم یکی از دوستان یا نزدیکان تو را تحمل کنم، عکس العمل تو چه خواهد بود؟
24- باید چه کار کنم که احساس کنی واقعا دوستت دارم؟
25- موقع غذا خوردن دوست داری در چه فاصله ای و با چه زاویه ای نسبت به هم بنشینیم؟
26- به نظر تو ابراز عواطف و علاقه من نسبت به تو، در جمع باید چگونه باشد؟
27- در صورتی که موقتا نخواهی توسط من نوازش شوی، این مطلب را چطور به من می گویی؟
۲۸- خاص ترین ویژگی اخلاقی تو چیست که من باید بدانم؟
حالا وقت تعامل است
حالا که هم شما و هم همسرتان به سوالات پرسشنامه «ارتباط موفق» پاسخ داده اید وقت آن رسیده است که پاسخ بسیاری از سوالات خود درباره ویژگی های اخلاقی، علایق و خواسته های همسرتان را در پاسخ او به این پرسشنامه جست و جو کنید.حالا وقت تعامل است؛ زمان آن رسیده است که اختلاف نظرها در موارد ارتباطی و زندگی مشترک تان را با یکدیگر در میان بگذارید و به رفع سوء تفاهم ها و اختلاف ها بپردازید.
در این مرحله بهترین مشاور برای بهبود زندگی مشترک، خودتان هستید اما اگر بعد از بررسی پاسخ ها به این نتیجه رسیدید که سطح اختلاف نظرتان زیاد است بهتر است با مشاوران خانواده این موضوع را در میان بگذارید و زندگی تان را زیبا تر کنید.
لینک مطلب
[ دوشنبه 28 مرداد 1392 ] [ 2:55 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات1 ]
ازدواج یک انتخاب بزرگ است. اما چه کسی این انتخاب را انجام می دهد؟ شما یا والدین تان؟ آیا «ازدواج خود گزین» به صلاح دختر و پسر است یا ازدواجی بر اساس نظر خانواده؟
[ دوشنبه 28 مرداد 1392 ] [ 2:54 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ یک شنبه 27 مرداد 1392 ] [ 3:33 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
خیانت مردان معمولا به دو دلیل «تنوع طلبی» و «مسائل جنسی» است. از این رو چنانچه همسر وی شناخت کاملی نسبت به نیازهای او داشته باشد و به آن نیازها نیز توجه کند در آن صورت این اتفاقات به ندرت پیش خواهد آمد.
[ چهارشنبه 23 مرداد 1392 ] [ 2:14 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
آیا وقتی به سختیهای زندگی برمیخوری شروع به نق زدن میکنی؟!
[ دوشنبه 21 مرداد 1392 ] [ 3:27 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات1 ]
«آرام باش» این عبارت دو کلمه ای به هیچ عنوان کارساز نیست و به مردها توصیه می کنیم تاحد امکان از آن استفاده نکنند. شاید تصور کنید این دو کلمه هیچ گونه بار منفی ندارد اما این دیدگاه شماست و خانم ها اینگونه فکر نمی کنند.
[ یک شنبه 20 مرداد 1392 ] [ 2:11 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات1 ]
بهترین دوست کسی است که شما دوست دارید بیشترین وقت خود را با او بگذرانید و دقایق صمیمی خود را در کنار او سپری کنید. دکتر گری سمالی در کتاب خود با نام "رازهای پنهان ازدواج عاشقانه و ابدی" برای خانمها دیدگاههای جدیدی در این زمینه که چگونه می توانند دوست صمیمی همسرانشان باشند را معرفی کرده است.
در میان گذاشتن تجربیات عمومی
شخصیت خود و شوهرتان را بیشتر بشناسید
[ یک شنبه 20 مرداد 1392 ] [ 1:58 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
اگرچه ممکن است ، تفکر داشتن دوستان و اطرافیان خوب لذت بخش ، شادی آور و روحیه دهنده باشد ، اما بد نیست بدانیم که بعضی از آنها این چنین نیستند ، یعنی نه تنها چنین خاصیتی ندارند بلکه برعکس نیز می باشند.
[ یک شنبه 20 مرداد 1392 ] [ 1:49 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات1 ]
این حس راضینبودن یا آزردگی میتواند ریشه در جریانی واقعی در جهان خارج یا انعکاس چنین جریانی در ذهن داشته باشد یا از تعبیر نادرست روابط و جریانها شكل بگیرد...
[ یک شنبه 20 مرداد 1392 ] [ 12:36 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
موضوع انتخاب سنتی در مقابل انتخاب غیرسنتی جامعه ما زیاد مطرح می شود در این ازدواجها دو مسأله وجود دارد. یکی اینکه خانواده باید بدانند وظیفه آنها در انتخاب همسر و تعلیم و تربیت فرزندانشان حدی معقول است، یعنی اینکه باید نظر خود را در یک حد متعادل نگه دارند. به طوری که فقط جنبه ارشادی داشته باشند، نه اینکه نظرشان را به فرزند تحمیل کنند.
متأسفانه بسیار دیده شده خانواده ها حتی دختر 25 ساله و پسر 30 ساله را به رسمیت نمی شناسند و در برابر انتخاب او موضع گیری می کنند. به عنوان مثال می گویند اگر فلانی را انتخاب کنی در مجلس عروسی تو شرکت نمی کنم، در حالی که به انتخاب بچه ها باید احترام بگذاریم چون ملاکها تغییر یافته و آنها تحت تأثیر مسائل موجود در جامعه قرار می گیرند و انتخابشان بر همان اساس شکل می گیرد، پس نمی توانند بنای زندگی مشترکشان را بر سلیقه ما و نظر ما بگذارند.
از طرف دیگر، بررسی ها نشان می دهد انتخاب هایی نیز که پسر و دختر بدون نظر خانواده انجام می دهند چندان مطلوب نبوده و میزان طلاق در این انتخاب ها چند برابر بیشتر می باشد، بنابراین توصیه می شود نخست خانواده ها به انتخاب جوان احترام بگذارند و همیشه در کنار او باشند و از سوی دیگر جوانها نیز به خاطر کاهش آسیبهای خانواده حتماً نظر والدین و مشاوران را جویا شوند.
اما والدین باید بدانند که اگر فرزندتان به بلوغ فکری، اجتماعی و روانی لازم رسید باید انتخابش را محترم شمرد و به او کمک کرد. او را تحت هیچ شرایطی تنها نگذاشت، چون بیشتر جوانهایی دنبال«ازدواج خود گزین» هستند که پدر و مادر با آنها همراهی نمی کنند و به قول خودشان آنها را نمی فهمند. فراموش نکنیم در بسیاری از ازدواجهای ناموفق که به انتخاب خود جوان صورت گرفته عامل اصلی و مسبب این کار پدر و مادر بوده اند.
باید این نکته را در نظر بگیریم که موضوع ازدواج پیوند تنها دو نفر نیست، بلکه پیوند دو خانواده است، پیوند دو سیستم، دو فرهنگ با ویژگیهای خاص و آداب و رسوم خاص، به همین دلیل وقتی در ازدواجها به عوامل فرهنگی اجتماعی توجه نمی شود، تنش و کشمکش بین خانواده زیاد رخ می دهد.
پس از آنجا که دو نفر(زن و شوهر) از دو خانواده در حال معاشرت و رفت و آمد با دو خانواده هستند اگر بدون نظر پدر و مادر ازدواج صورت گیرد همه معادله های خانوادگی به هم می خورد و میزان تنش و اختلاف نظر در این خانواده ها بیشتر دیده می شود. در نتیجه این مسأله هم روی کیفیت زندگی و هم بر روابط زن و شوهر اثر می گذارد. به باور تمامی کارشناسان، روان شناسان و مشاوران خانواده در انتخاب همسر باید 4«میم» در نظر گرفته شود.
در هر انتخابی خوب مشاهده کنید، ظاهر و قیافه طرف مقابل را در ذهن خود بررسی کنید، شکل و حرکات شیوه گفتار و رفتار ظاهری او را به عنوان شرط اول بپذیریداول «مشاهده» یعنی اینکه در هر انتخابی خوب مشاهده کنید، ظاهر و قیافه طرف مقابل را در ذهن خود بررسی کنید، شکل و حرکات شیوه گفتار و رفتار ظاهری او را به عنوان شرط اول بپذیرید، زیرا بارها به مرکز مشاوره مراجعه شده که آقا بعد از 8 ماه میگوید: من زن قد بلند می خواستم خانم قدش کوتاه است، یا اندازه بینی و فرم دندانهای او مطابق سلیقه من نیست و یا خانمی می گوید شوهرم نمی تواند در جمع صحبت کند، خوب لباس نمی پوشد و از این قبیل نظرها. بنابراین اگر قصد و نیت ازدواج است تا حدی که اسلام هم اجازه داده باید یکدیگر را ببینند و بپسندند.
دوم«مصاحبه» است که دو نفر باید خوب با هم صحبت کنند و درباره نکات مثبت و منفی یکدیگر و مسائل مهمی که در تاریخچه هر کدام وجود دارد. بیماریهای خاص، محل سکونت، آینده و اینکه می خواهند کار کنند یا شغلشان چه باشد، نحوه تربیت فرزندان و مسائل دیگری که ممکن است پیش بیاید صحبت کنند و چند جلسه با اطلاع خانوادهها، دختر و پسر با هم دیدار و گفتگو داشته باشند تا نسبت به هم شناخت بیشتر پیدا کنند.
سوم«مکاشفه» است که به قصد تحقیق و بررسی از زندگی اجتماعی طرف مقابل پرسش کنند از مدرسه، محل کار، محل سربازی، دانشگاه و... تا ببینند وجهه اجتماعی او چگونه است. برخوردش با مردم در اجتماع چطوری است مثلاً فردی که با هیچ کس ارتباط ندارد و دوست صمیمی هم ندارد شاید دچار بدبینی باشد یا اختلالات دیگر که بهتر است همان ابتدا با پرسیدن از افراد مختلف چهره اجتماعی او بهتر مشخص شود.
چهارم«مشاوره» که بر اساس تخصص، تبحر و تجربه مشاور دو نفر با هم مقایسه می شوند که میانشان تا چه حد و میزان سازگاری وجود دارد و تناسب زندگی این دو با هم چقدر است و بر همین اساس هر دو مورد سنجش مشاور قرار می گیرند و چون مشاور یک فرد بی طرف است می توان روی اظهارنظر او حساب کرد و تأیید یا عدم تأیید او را به حساب مخالفت افراد خانواده نگذاشت.
ادامه مطلب
برای این که برای ازدواج دوباره آماده شوید به طی چند مرحله ذهنی و یادگرفتن یک سری مهارت نیاز دارید. یادتان باشد همین تجربه ازدواج ناموفق از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است. در ادامه به ۴ پیش نیاز که برای ازدواج دوم باید آن ها را انجام دهید اشاره می کنیم:
1 - از درگیری ذهنی با ازدواج قبلی خلاص شوید
روان شناس ها می گویند لااقل ۶ ماه برای خلاص شدن از یک شکست عاطفی وقت لازم است. یادتان باشد این که شما طلاق قانونی را انجام داده باشید و اگر زن هستید دوره عده هم گذشته باشد به معنی این نیست که شما حتماً آماده ازدواج دوم هستید.
شما باید به این مرحله برسید که دیگر مرتب به ازدواج قبلی فکر نکنید، غم ناشی از طلاق هنوز به صورت پررنگ در زندگی تان حضور نداشته باشد و مدام نخواهید از همسر قبلی تان انتقام ذهنی بگیرید. اگر احساس می کنید برای رسیدن به این مرحله به زمان زیادی نیاز دارید، حتماً با یک روان شناس مشورت کنید.
2 - طلاق فرصتی برای خودشناسی است
سهم خودتان را واقع بینانه از فرآیند طلاق قبلی معلوم کنید. یادتان باشد حالا شما باتجربه تر هستید، سن تان بیشتر است و راحت تر می توانید درباره خودتان قضاوت کنید. آن مشکلاتی که شما در به وجود آمدن شان مقصر بوده اید را از آن مشکلاتی که همسر قبلی تان مقصر آن بوده یا فقط به خاطر متفاوت بودن شخصیت شما و همسر سابق تان اتفاق افتاده است از هم جدا کنید.
3 - فرآیند را درست کنید و نه مورد ازدواج را
بعضی ها تمام دلایل شکست ازدواج قبلی را به ویژگی های بد همسر سابق شان نسبت می دهند.برای همین برای ازدواج دوم همیشه به دنبال آدمی می گردند که نقطه مقابل همسر قبلی شان باشد. یادتان باشد این مقایسه خودش به معنای درگیری ذهنی با همسر قبلی است.برای این که دوباره شکست نخورید بیشتر از هر چیز باید فرآیند ازدواج تان را عوض کنید. این بار حتماً قبل از ازدواج، مشاوره بگیرید، حتما بر سر موضوعات اساسی توافق کنید، وارد یک رابطه صرفاً هیجانی و رمانتیک اما کوتاه مدت نشوید و خلاصه این که چشم و گوش تان را بازتر کنید.
4 - وسواس نداشته باشید
واقع گرا باشید. به هر حال در فرهنگ ما موارد ازدواج برای شما به عنوان یک فرد طلاق گرفته (چه مرد و چه زن) محدودتر است. اگر بخواهید ملاک های دست بالایی برای ازدواج در نظر بگیرید این موارد محدودتر و محدودتر می شود. یادتان باشد که گاهی ملاک های شما کاملا وسواس گونه می شود و این باز هم نشان دهنده درگیری با ازدواج قبلی است.
خودتان را پنهان نکنید
اگر شما گذشته خود را به طور کامل پذیرفته اید،نباید از آشکارشدن آن هراس داشته باشید.درنظر داشته باشید که خانواده طرف مقابل نیز نقش مهمی در زندگی مشترک شما خواهند داشت. لذا پنهان کردن گذشته خود از خانواده و بستگان درجه یک او به معنی پنهان کردن بخشی از هویت خودتان از آن هاست. لذا در ازدواج همواره صداقت پیشه کنید و این ضرب المثل معروف را نیز به خاطر داشته باشید که ماه زیر ابر پنهان نمی ماند.
درباره این که موضوع ازدواج قبلی خود را چه زمانی مطرح کنید، بهتر است در نخستین جلسه ای که با طرف مقابل خود صحبت می کنید از گذشته خود سخن بگویید.به خاطر داشته باشید که او حق دارد سوالاتی را در این زمینه از شما بپرسد و شما نیز تا حد امکان به تمام آن ها با صداقت پاسخ دهید. نوع سوالاتی که او از شما می پرسد نیز تا حدی نشان دهنده نگرش او به زندگی و خواسته های او ازشما و زندگی مشترک با شماست. البته بهتر است زمان و چگونگی مطرح کردن ازدواج قبلی شما با خانواده همسر آینده تان به عهده خواستگارتان باشد.
ادامه مطلب
آنچه که مسلم است خیانت مردان به زنان یکی از راه های قطع ارتباط میان همسران است و زمانی که مردی مرتکب خیانت میشود دیگر همسر وی به او اطمینان ندارد و به دست آوردن مجدد این اطمینان کار بسیار دشواری است و چه بسا حتی دیگر این اطمینان به وجود نیاید.
در بسیاری از موارد خیانت زمانی روی میدهد که هیچ گونه پیوند عاطفی میان زوجین وجود ندارد یا اینکه مرد احساس می کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده و از صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت میبرد و کم کم به این نتیجه میرسد که اوقات فراغت خود را به جای اینکه با همسر خود بگذراند با دیگری سپری کند.
در واقع یکی دیگر از دلایل ارتباط مرد با شخصی دیگر عدم ارضای نیازهای روحی و عاطفی او درخانواده است چرا که زن نیز از ابتدا در خانواده آموزش محبت ورزیدن را ندیده است و نمی داند که چگونه باید به همسر خود محبت کند. از سوی دیگر بسیاری از مردان پس از زندگی زناشویی عشق و علاقه خود را به همسرشان از دست میدهند و از انجایی که به دلیل داشتن فرزند نمی توانندتصمیم به جدایی بگیرند راه دوم را که همان انتخاب فردی دیگر است در پیش می گیرند.
آنها در توجیه رفتار نادرست خود، رفتارهای زشت، نق زدن های دائمی، نزاع ها و مجادله های همسر خود را عامل رفتار خود عنوان می کنند و معتقدند که خیانت بهترین راه فرار از خانه و خانواده است هم چنین همین مردان گاهی عدم جذابیت همسر خود را از عوامل دیگر میدانند و گله مند هستند از اینکه همسرشان دیگر مانند سابق به ظاهر خود نمیرسد و توجه چندانی به آرایش و پوشش خود ندارد.
ادامه مطلب
تابحال فکر کردی زندگی بدون بالا و پایینها هیچ معنی ای نداره؟
تا حالا تو عمرت شده از خدا تشکر کنی؟ یا همه اش در حال نق نق کردن بودی که خدایا چرا این رو به من ندادی، خدایا چرا اینطوری شد، خدایا چرا این کار رو واسم نکردی؟
اصلا شده یک روز، فقط یک روز رو به آسمون نگاه کنی و بگی خدایا ازت سپاسگزارم بخاطر این زندگی که به من دادی؟
اصلا تا حالا به این جمله فکر کردی؟ یا دنیا رو همه اش از این دید نگاه می کنی که خدا چه اشتباه بزرگی کرده که من رو وارد زندگی کرده! اصلا من که از خودم اراده ندارم!
کیفیت زندگی شما و داشتن خوشبختی فقط در نگاه شما نسبت به جهان به دست می یاد.
یه جورش اینه که از صبح تا شب نق بزنی، هی بگی : چرا این اینجوریه، چرا اون اینجوریه، چرا مملکت فلانش اینجوریه
نوعی دیگر هم هست که می شه شاکر باشی، به جای فکر کردن به چیزهای منفی ، به داشته هات نگاه کنی و از اونها لذت ببرسی
کار زیاد سختی نیست!
عمری با این نگاه زندگی کردی و نتیجه اش رو هم همین حالا داری می بینی! یه چند روزی هم با این دید به زندگی نگاه کن!
زندگی سرشار از لحظات خوش و ناخوش است ، آیا زندگی همین لحظات کوچک نیست؟ پس چرا از تک تک آنها به سبک خودمان لذت نبریم؟
ادامه مطلب
آنها با شنیدن این جمله خشمشان بیشتر می شود. دلیل آن نیز این است که خانم ها تصور می کنند مردها می خواهند در هر شرایطی از موضع بالا بر اتفاق ها کنترل داشته باشند و با گفتن عبارت «آرام باش» می خواهند او را آرام کنند و اهمیتی به بد بودن شرایط نمی دهند. بنابراین، توصیه اکید می شود که آقایان تا حد امکان از این دو کلمه کوچک در برابر خانم ها استفاده نکنند.
•بار تحقیرآمیز دارد
به طور مثال، با نامزد یا همسر خود قرار است برای صرف شام بیرون بروید شما تصور می کنید در این موقعیت می توانید در مورد روابط یا مشکلات با هم صحبت کنید اما متوجه می شوید او دوست خود (که شما به هیچ عنوان از او خوشتان نمی آید) را نیز دعوت کرده است. او به شما می گوید: «آرام باش» اما چیزی که شما می شنوید این است: «تو کاملا بی منطق شده ای» این کاملا درست است: بیشتر زنان با شنیدن این عبارت با خود فکر می کنند احساسات آنها هیچ ارزشی ندارد و به همین دلیل، برافراوخته و عصبانی می شوند.
• به هیچ عنوان کمک کننده نیست
درست است، شما عصبانی هستید. اما بیان عبارت کوتاهی که بیان کننده عصبانیت شما است، برای حل مساله هیچ کمکی نمی کند. بیشتر مردم دوست ندارند احساساتشان به آنها دیکته شود. عبارت «آرام باش» به هیچ عنوان دوستانه نیست بلکه کاملا هم غیرصمیمانه و ناراحت کننده است. مردها با بیان این دو کلمه به ظاهر ساده، آتش دعوا را بیشتر می کنند. پس تصور نکنید با گفتن این عبارت نابودکننده می توانید باعث بهتر شدن اوضاع بشوید.
•غیر منصفانه است
برخی از مردها بدون هیچ قصد و غرضی این دو کلمه را استفاده می کنند و همه تلاش آن آرام کردن شرایط است اما برخی از مردها هنگامی که احساس ضعف می کنند از این کلمات سوءاستفاده می کنند و باعث ناراحتی طرف مقابل خود می شوند. هنگامی که مردی خودش عصبانی است و کنترلش را از دست داده است به زن می گوید که آرام باشد و رفتار خود را کنترل کند.
آنها به خوبی می دانند این جملات باعث عصبانیت زن می شود و به این ترتیب، با این ترفند خیلی راحت، عصبانیت و رفتار بد خود را توجیه می کنند. این یک درماندگی واقعی است و به هیچ عنوان منصفانه نیست. اصولا مردهایی که از این ترفند نابخردانه استفاده می کنند از رفتارهای والدین خود یا اطرافیان الگو گرفته اند و تصور می کنند زنان قدرت کنترل عصبانیت خود را ندارند. اما این مساله صحت ندارد.
اما ما برای خانم ها توصیه ای داریم اگر مرد شما در مواقع حساس از این دو کلمه سوءاستفاده کرد، خیلی راحت با او موافقت کنید. با آرامش کامل به او بگویید: «بله. من ناراحت و عصبانی هستم و احساسات من ارزشمند هستند.» سپس سعی کنید برای تخلیه احساسات بد خود با دوستی تماس بگیرید یا بیرون بروید و در هوای آزاد کمی پیاده روی کنید. و مراقب باشید دفعه بعد که دوباره با هم یکی به دو کردید، برای تلافی، از این دو کلمه آزار دهنده سوء استفاده نکنید.
ادامه مطلب
دکتر سمالی به این نتیجه رسیده است که خانواده هایی که از زندگی خود راضی هستند برای در کنار هم بودن ارزش قائل می باشند. چنین خانواده ای از یک زن و یک مرد تشکیل می شود که تمام فعالیت های خود را در غالب برنامه های خانوادگی جای می دهند. البته باید توجه داشت که آنها از علائق فردی خود نیز غافل نمی شوند بلکه تا آنجا که می توانند تمام تلاش خود را برای یکی شدن به کار می گیرند. دکتر سمالی به این نتیجه رسیده است که چنین خانواده هایی به پیک نیک رفتن نیز علاقه خاصی دارند. اردو زدن به آنها اجازه می دهد که در حالی که از زیبایی های طبیعت لذت میبرند در یک جمع واحد رشد کنند.
تراژدی حمله و غلبه به عنوان یک زوج
بر طبق گفته های دکتر سمالی: " هیچ کس به دنبال تراژدی نیست، اما اگر در خانه شما را بزند شما می توانید زندگی مشترک خود را از طریق همکاری با یکدیگر پیرامون مشکل موجود محکم تر و نیرومند تر سازید." اگر شما و یا همسرتان در زندگی با یک بحران مواجه شدید باید حتما با هم و با اتحاد کامل نسبت به رفع آن اقدام کنید و نه به طور فردی.
تصمیم های مهم را با هم اتخاذ کنید
اگر باید در مورد چیزی که در زندگی هر دوی شما تاثیر می گذارد تصمیم بگیرید، این کار باید با اتفاق نظر هر دو طرف انجام پذیرد. دکتر سمالی اظهار می دارد که این اصل تاثیر بسزایی بر روی زندگی شخصی او گذاشته است. او معتقد است که رسیدن به اتفاق نظر در مورد مسائل حیاتی در زندگی باعث می شود که زوجین به سطوح عمیق تر شخصیت فردی یکدیگر دست پیدا کنند و در نتیجه نقطه نظرات یکدیگر را بهتر درک کنند و در برخی موارد می توانند به راحتی به ریشه اندیشه های یکدیگر دسترسی یابند.
شوخ طبعی خود را افزایش دهید
به زندگی مشترک خود قدری نمک خنده اضافه کنید. به روزهای اولیه آشنایی خود فکر کنید و سعی کنید باز هم مانند ایام خوش گذشته زنده دلی و شادابی را به رابطه خود باز گردانید. برای شروع می توانید از مطالب فکاهی روزنامه ها استفاده کنید. و حتما پس از اینکه شوهرتان برایتان جوک تعریف کرد، شروع کنید به خندیدن. از زمانی که در کنار هم هستید استفاده کنید و لذت ببرید.
شخصیت هر کس منحصر به فرد می باشد و هرکس با خلق و خو و شخصیت های متفاوت ازدواج می کند. تست های تعیین شخصیت را امتحان کنید و یا کتاب هایی در این مورد بخوانید. وجوه تفاوت خود و همسرتان را ارزیابی کنید و ببینید که چگونه میتوانید ضعف ها را از بین برده و بر روی نقاط قوت یکدیگر کار کنید. به جای آنکه در مقابل ضعف های او از خود عکس العمل نشان دهید، راهی برای از میان برداشتنشان پیدا کنید.
"تبدیل شدن به بهترین دوست، یک پروسه اتوماتیک نیست که با خود بگویید چون ما با هم زندگی می کنیم پس بهترین دوست یکدیگر هستیم.شما باید یاد بگیرید که چگونه می توانید در زندگی روزمره، زمانی که با ضعف ها و کاستی های همسر خود مواجه شدید، سعی در جبران و از بین بردن آنها بکنید. اگر می خواهید "بهترین دوست" او باشید باید پشتکار، صبر، درک، و عشق واقعی داشته باشید."
ادامه مطلب
درست است که بعضی زمان ها احساس خوشایندی نداریم و یا برعکس؛ بعضی روزها لبریز از شادی بی دلیل هستیم ، اما این مربوط به خلق و خوی متغیر و تحت تاثیر محیط و وقایع اطرافمان است. با این حال بعضی از این خصلت های ثابت و بعضی از نگرش ها و خصوصیات شخصیتی می تواند بسیار آزار دهنده و مهلک باشد. خصوصیاتی که در دوستان و اطرافیان خود مشاهده می کنید و تنها به خاطر حفظ دوستی، این رفتارها را نادیده می گیرید و یا تحمل می کنید، می تواند تاثیر بسیار منفی و ناخوشایندی داشته باشد.
مثلا شما فردی خوش بین هستید اما در برخورد با یکی از اطرافیان ، یک مرتبه احساس بدبینی به شما دست می دهد. یا ممکن است دارای نگرش ایده آل نسبت به جهان پیرامون خود باشید اما در برخورد با یکی از دوستان و تحت تاثیر روحیه وی ، احساس حماقت و سادگی به شما دست دهد. بعضی از این وضعیت ها می تواند تاثیر منفی و به سزایی در زندگی شما داشته باشد. اگرچه همه ما انسان هایی دارای مشکل هستیم اما بعضی از این مشکلات و خصلت ها به شدت مضر هستند. آنها برای شادی، روحیه، اعتماد به نفس و زندگی ما سمی می باشند. در ادامه به بعضی از این شخصیت ها اشاره می کنیم و دلیل مسمومیت آنها را توضیح می دهیم.
۱) دغل کار و متقلب:
افراد دارای این خصوصیت ، مهارت خاصی از تقلب دارند. در حقیقت ممکن است شما هم خیلی دیر متوجه شوید که طعمه تقلب و دغل بازی آنها قرار گرفته اید. این افراد تمام وجود و مایملک شما را زیر و رو کرده و در خدمت خواست خود می گیرند.این افراد سمی شما را وادار به انجام کارهایی می کنند که طبق میل و خواست خودشان است در حالیکه شما واقعا چنین نمی خواهید. در ادامه آنچه توقع آنهاست این است که تمام جهان و اطرافیان، پیرامون اهداف آنها حرکت کنند.
۲) خود شیفته :
این افراد به طور افراطی به خود اهمیت می دهند و اعتقاد دارند که جهان و جهانیان باید دور آنها بچرخند. ممکن است آنها به اندازه افراد حیله گر، سمی نباشند اما در نوع خود مسمومیت منحصر به فردی دارند و آن داشتن انتظار بی جا برای به دست آوردن هر آنچه می خواهند، می باشد. آنها فقط بر روی نیاز خود تمرکز می کنند و خواست و نیاز دیگران را نادیدهمی گیرند. شما را ناامید و ناکام رها می کنند و حتی تمام انرژی شما را معطوف به نیازهای خود مینمایند.
۳) روحیه بدبین و منفی نگر:
این افراد نمیتوانند از نقاط مثبت زندگی خشنود باشند. اگر با آنها راجع به زیبایی امروز صحبت کنید، آنها پیش بینی روز ملال آور را در آیندهای نزدیک مطرح می کنند. اگر به آنها خبر پیروزی در امتحانات میان ترم را بدهید، در مورد سختی امتحان پایان ترم صحبت می کنند. این افراد لذت همه چیز را زایل می کنند. روحیه امیدوار را به تدریج با منفی نگری جایگزین می کنند و این در حالی است که شما خود متوجه این تغییرات نیستید، تنها زمانی متوجه می شوید که دیگر به هیچ چیز مثبت نگاه نمی کنید.
۴) داوری سطحی :
زمانی که شما همه چیز را زیبا و جذاب می بینید آنها کاملا بیگانه و غیر جذاب تصور می کنند. اگر کسی را دارای شخصیت منحصر به فرد بدانید آنها از پایه او و شخصیتش را رد می کنند و غلط می پندارند. افراد دارای این روحیه بسیار شبیه افراد منفی نگر هستند. در جهانی که تنوع و گوناگونی موج می زند، داشتن این روحیه و تفکر، غلط است در حالیکه اگر جهان یکنواخت و یک جور بود، مسلما خسته کننده می شد.
۵) ستیزه گری با رویا و خیال:
هر زمان شما از ایده خود صحبت می کنید، آنها در مورد عدم توانایی شما در زمینه عملی کردن آن صحبت می کنند و اگر به رویای خود دست یافتید سعی می کنند آن را کم ارزش و حتی مسخره جلوه دهند. این افراد همیشه به "چه چیز هست" فکر می کنند تا " چه چیز می تواند باشد." در نهایت اعتماد به نفس شما را زایل کرده و باورو ایمان شما را راجع به خود از بین می برند. در حالیکه پیشرفت و تغییر تنها زمانی اتفاق می افتد که کار جدیدی انجام شود.
۶) ریاکاری و دورویی:
شما زمانی که با این افراد هستید ، هرگز احساس یک رنگی و صمیمیت نمی کنید. شما داستان خنده داری تعریف میکنید و آنها مودبانه لبخند می زنند. اگر ناراحت و غمگین باشید، به شما ناراحتی و غم تحویل میدهند، ابراز احساس غیر واقعی و دروغ که خودتان هم متوجه می شوید. ارتباط با این افراد ، دوستی را سطحی و کم مایه می کند. هر زمان شما واقعا نیاز به یک دوست را احساس کردید، آنها در کنار شما نخواهند بود. هر زمان شما نیاز به انتقاد کارساز داشتید ، آنها از درستی شما صحبت می کنند. با این توصیفات می توانید تصور و تجسم کنید که چه حسی به شما دست می دهد.
۷) گستاخ و بی ادب:
این افراد کارهایی را در بدترین زمان ممکن و به بدترین شکل ممکن انجام می دهند. نوعی حیله گری را می توانید در ارتباط با آنها احساس کنید. شما به عنوان یک دوست از رازهای خود با آنها سخن می گویید و آنها از همین صداقت علیه شما استفاده می کنند. این افراد به شما و احساستان بی احترامی می کنند، چه چیز سمی تر از این می تواند باشد.
۸) ناراضی و طلبکار:
شما هرگز نمی توانید این افراد را از خود راضی و خشنود نگه دارید. انتظار بی جا از شما دارند آنها مرتب به دنبال این هستند که شما را مقصر جلوه دهند. شما ممکن است زمان زیادی صرف کنید تا آنها را از خود خشنود سازید و به مرور ممکن است خود را فراموش کنید. آنها تمام انرژی و زمان شما را می خواهند و در نهایت قربانی خواهید شد صادقانه باید گفت که زندگی کوتاه تر از این است که بخواهیم با این نوع افراد و مسمومیت آنها درگیر شویم پس بهتر است که واقع بین بوده و صرف احساس تعهدی که به دوستی داریم خود را قربانی این روابط و مسمومیت آن نکنیم.
ادامه مطلب
شكلهای متفاوت خشم:
خشم میتواند درونی باشد و شخص را دچار حسهای گوناگونی مانند اضطراب، عزلتگزینی و احساس ناتوانی و سرزنش خویشتن به خاطر ناتوانی در بروز این حس کند. خشمگینشدن و بروز خشم مانند هر احساس انسانی دیگر، لزوما پدیده غیرطبیعی و نشانهای از بیماری نیست اما در شرایط ویژه و موارد خاص خشم غیرعادی و نشانهای از آزردگی و بیماری است: تکرار بیدلیل خشم و بروز مکرر واکنشهای خشمگین، عدم تناسب واکنش با آنچه به عنوان علت، تلقی یا بیان میشود، متوسل شدن به روشهای خشن و گاه پرخطر در بروز خشم، ناتوانی در بروز خشم و به درون ریختن آن این امر گاه منجر به حالتهای روانی شدیدتر در شخص میشود و گاهی به شکل واکنشهای غیرقابل پیشبینی و ناگهانی بروز میکند که ممکن است منجر به ایجاد خطرهای گوناگون نیز بشود و خشمهای ناشی از افکار کاملا بیمارگونه که از سوءتفاهمهای مرضی تا سوءظنهای هذیانی را در برمیگیرد، ناشی از افکار كاملا اشتباه و توجیههای بیمارگونه است.
اگر خشمتان مداوم است:
روشهای کنترل خشم هم میتوانند در کاهش این حساسیتها موثر باشند اما اگر این واکنشها تداوم یابند و واکنشهای فرد به شکل محسوسی متفاوت شود باید بررسیهای جسمی و روانی مشتمل بر میزان قندخون، فشارخون، وضعیت کارکرد قلب و همچنین حالتهای عصبی و روانی بیمار صورت گیرد تا اگر مشکل دیگری وجود دارد نسبت به درمان آن اقدام شود.
راههای مبارزه با خشم:
خشمهای عادی و غیرمرضی با خشمهای ناشی از یک بیماری روانی متفاوت هستند. کنترل خشمهای عادی بیشتر با آموختن بروز واکنش کنترلشده و «منطق پایه» به جای واکنشهای بیمهار و «احساس پایه» است. در چنین مواردی آموزش اینکه بیمار بتواند خود را جای طرف مقابل بگذارد، میتواند موثر باشد در این زمینه میتوان از روشهای کنترل کوتاهمدت نشاندادن واکنش نیز استفاده کرد مثلا آنگاه که از فرط عصبانیت میخواهی فریاد بکشی یا حمله کنی به آرامی از 1 تا 10 بشمار. در بسیاری از موارد همین فرصت و تغییر جهت توجه کافی است تا بتوانیم خشم خود را کنترل كنیم. تنفس عمیق و تصاویر آرامشدهنده هم میتوانند احساسهای خشم را آرام كنند. کتابهایی وجود دارند که میتوانند به شما روشهای استراحت کامل را بیاموزند.
وقتی شما این روشها را آموختید، در هر وضعیتی میتوانید از آنها استفاده کنید. اگر همسرتان فردی عصبانی است، احتمالا فکر خوبی است که هر دوی شما این روشها را بیاموزید. ولی در مورد خشمهای بیمارگونه که نمونهای از آنها ارائه شد، نیاز به برخورد تخصصی و درمانی بهوسیله روانپزشک است و درمان، با توجه به تشخیص علت و بیماری اصلی میتواند روشهای گوناگونی مانند دارودرمانی، رواندرمانی با روشهای مختلف و حتی در مواردی بستری کردن بیمار را شامل شود.
ادامه مطلب
خواستههای جنسی و فانتزیهایی که هر کس در روابط زناشویی در ذهنش دارد، خیلی اوقات قربانی شرم و حیایی میشود که به غلط در ساختار برخی خانوادههای ایرانی وجود دارد این روزها شاهد جداییها و بیوفاییهایی هستیم که دلایل مختلفی را برای وقوعشان مطرح میکنند، اما در واقع جای خالی یک رابطه زناشویی درست در خانه میتواند عاشقترین زوجها را تا مرز جدایی پیش ببرد.
برای استحکام روابط زناشویی به چند نکته توجه کنید :
_ به ظاهرتان رسیدگی کنید
فکر نکنید وقتی در یک خانه زندگی میکنید دیگر مهم نیست چگونه به نظر برسید. جاذبه ظاهریتان را حفظ کنید.
_ معطر بودن میتواند در روابط زن و شوهر معجزه کند
همیشه خوشبو باشید و اگر از سر کار میآیید یا آشپزی کردهاید، با دوشگرفتن و تعویض لباس خود را برای دیدار با همسرتان آماده کنید بوی قرمهسبزی اشتهابرانگیز است، اما این بو روی لباس همسر میتواند خیلی دفعکننده باشد. معطر بودن فقط استفاده از عطر نیست مسواک زدن و دهان خوشبو داشتن را جدی بگیرید.
_ شما و همسرتان، نزدیکترین رابطه را با هم دارید
گاهی شوخیهای کلامی و حتی پیامکهایی که شیطنتآمیز است میتواند به استحکام رابطه زناشویی تان کمک کند.
_ چند وقت یکبار یک شب رویایی برای خود بسازید
میتوانند بچهها گاهی منزل پدربزرگ و مادربزرگ بمانند و شما یک خانه دو نفره را تجربه کنید اگر احساس کردید رابطه زناشویی تان با تمام مراقبتهایی که میکنید، سرد شده یا مشکل خاصی پیش آمده، تعلل نکنید و خیلی زود با پزشک و مشاور در ارتباط باشید.
ادامه مطلب