آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

چگونگی غلبه بر اضطراب های جنسی

 

خیلی از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کافی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است رابطه‌جنسی باید تجربه‌ای لذت‌بخش باشد اما وقتی اضطراب از عملکرد جنسی داشته باشید، احساس جذاب بودن یا صمیمیت با همسرتان بسیار سخت خواهد شد. وقتی مدام به این فکر می‌کنید که «آیا همسرم از عملکرد من لذت می‌برد؟» یا « آیا چاق به نظر می‌رسم؟ »، آنقدر ذهنتان را درگیر می‌کنید که نمی‌توانید از ارتباطتان لذت ببرید.
نگرانی مداوم از ظاهر یا توانایی جنسی‌تان، رابطه‌جنسی را برایتان پراسترس و اعصاب خرد‌کن می‌کند. حتی ممکن است باعث شود نخواهید رابطه‌جنسی برقرار کنید.رابطه‌جنسی چیزی فراتر از واکنش جسمی است. تحریک جنسی به احساسات شما هم وابسته است.
وقتی ذهنتان درگیر باشد و استرس داشته باشید و نتوانید روی رابطه‌جنسی‌تان تمرکز کنید، بدنتان هم نمی‌تواند تحریک شود.در این مقاله، آگاهتان می‌کنیم که چه چیزهایی موجب اضطراب عملکرد جنسی می‌شود و کمکتان می‌کنیم درمان‌هایی برای آنها پیدا کنید که زندگی‌جنسی‌تان را دوباره زنده کند.

علت‌های اضطراب عملکرد جنسی
نگرانی‌های مختلف و زیادی می‌تواند موجب اضطراب عملکرد جنسی شود، مثل :
_ ترس از اینکه عملکرد خوبی در رختخواب نداشته باشید و نتوانید همسرتان را از نظر جنسی راضی کنید.
_ تصویر بدن ضعیف، مثل نگرانی از وزن
_ مشکل در رابطه‌تان
_ نگرانی مردان درمورد انزال زودهنگام یا دیرهنگام
_ اضطراب زنان از نرسیدن به ارگاسم یا لذت نبردن از تجربه جنسی

همه این اضطرابات بدن شما را وارد واکنشی به نام “جنگ یا گریز” می‌کند. در یکسری واکنش‌هایی که اصولاً برای آماده ساختن بدن برای فرار دربرابر تهدید طراحی شده است، هورمون‌های استرس مثل اپینفرین و نورپینفرین ترشح می‌شود. البته، همسر شما تهدید به حساب نمی‌آید و به همین دلیل است که این واکنش برای صمیمت شما بسیار بد است.

نشانه‌های اضطراب عملکرد جنسی
_ وضعیت ذهنی شما تاثیر شگرفی بر توانایی تحریک جنسی شما دارد. حتی اگر با کسی باشید که از نظر جنسی بسیار برایتان جذاب باشد هم، نگرانی از اینکه بتوانید او را راضی کنید، ممکن است باعث شود انجام آن برایتان غیرممکن شود.
 
_ در مردان، یکی از تاثیرات هورمون‌های استرس، انقباض یا جمع شدن رگ‌های خونی است. گردش خون کمتر دراندام تناسلی، تحریک جنسی یا نعوظ را برای آنها دشوارتر می‌سازد. حتی مردانی که معمولاً برای تحریک شدن مشکل ندارند، وقتی دچار اضطراب عملکرد جنسی می‌شوند، قادر به انجام آن نخواهند بود. 

_ اضطراب از عملکرد جنسی در خانم‌ها مثل آقایون قابل تشخیص نیست اما می‌تواند بر تحریک‌پذیری آنها نیز اثر داشته باشد. اضطراب باعث می‌شود خانم‌ها نتوانند برای انجام رابطه‌جنسی به اندازه کافی آمادگی داشته باشند.

_ اضطراب ممکن است هم خانم‌ها و هم آقایان را از فکر داشتن رابطه‌جنسی دور کند. وقتی روی این متمرکز باشید که می‌توانید خوب عمل کنید یا نه، نمی‌توانید بر آنچه واقعاً انجام می‌دهید تمرکز کنید. حتی اگر بتوانید تحریک شوید، حواس‌پرت‌تر از آن هستید که بتوانید به ارگاسم برسید.

_ اضطراب عملکرد جنسی به یک چرخه دائمی منجر می‌شود. آنقدر درمورد رابطه‌جنسی مضطرب می‌شوید که نمی‌توانید عملی داشته باشید و این به اضطراب بیشتر در این زمینه منجر می‌شود.

غلبه بر اضطراب عملکرد جنسی
اگر دچار اضطراب عملکرد جنسی هستید، حتماً به پزشک مراجعه کنید. کسی که با او احساس راحتی کنید و بتوانید درمورد زندگی‌جنسی‌تان آزادانه با او حرف بزنید. دکتر می‌تواند شما را معاینه کرده و آزمایشاتی برای اطمینان از وضعیت سلامتی شما یا داروهایی که ممکن است در عملکرد جنسی‌تان ایجاد مشکل کرده باشد، برایتان انجام خواهد داد طی معاینه دکتر درمورد سابقه جنسی‌تان سوال می‌کند تا بفهمد چطور دچار اضطراب عملکرد جنسی شده‌اید و چه افکاری در زندگی جنسی شما ایجاد مشکل کرده است.دارو و سایر درمان‌ها می‌تواند برای درمان سایر مشکلات جنسی که به علت‌های جسمی برمی‌گردد موثر باشد. اگر مشکل جسمی نباشد، دکتر یکی از رویکردهای زیر را به شما توصیه خواهد کرد :

صحبت با مشاور روانشناس
از یک مشاور که در درمان مشکلات جنسی تجربه داشته باشد وقت بگیرید. درمان روانشناسی کمکتان می‌کند با جنسیت خود راحتی بیشتری پیدا کنید و مسائلی که موجب اضطراب عملکرد جنسی در شما شده است را درک کنید. مثلاً مردانی که نگران انزال زودرس هستند می‌توانند از تکنیک‌هایی برای به دست آوردن کنترل بیشتر روی انزال خود استفاده کنند.

راحت بودن با همسرتان
حرف زدن با همسرتان درمورد اضطراب عملکرد جنسی خود می‌تواند به کم کردن بخشی از نگرانی‌هایتان کمک کند. سعی کنید با هم به یک راه‌حل برسید و این شما را به هم نزدیکتر کرده و رابطه‌ جنسی تان را تقویت خواهد کرد.

ورزش کردن
ورزش نه تنها باعث می‌شود حس بهتری نسبت به بدنتان پیدا کنید، استقامت شما در عمل جنسی را هم بالا می‌برد.

پرت کردن حواستان
سعی کنید وقتی می‌خواهید با همسرتان رابطه‌جنسی داشته باشید، یک موسیقی رمانتیک یا فیلم عاشقانه بگذارید. به چیزی که تحریکتان می‌کند فکر کنید. پرت کردن خواستان از عملکرد جنسی‌تان نگرانی‌هایتان را از بین برده و باعث می‌شود استرس کمتری داشته باشید.

آخر اینکه، به خودتان راحت بگیرید
 خودتان را برای ظاهرتان یا توانایی‌ جنسی‌تان اذیت نکنید. برای غلبه بر اضطراب جنسی کمک بگیرید تا بتوانید دوباره به یک زندگی جنسی سالم برگردید و از آن لذت ببرید.

ادامه مطلب

[ دوشنبه 31 تیر 1392  ] [ 12:49 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

به همسر خود محبت کنید تا خیانت نبینید

مردهایی که عشق ورزیدن را نیاموخته‌اند و زنانی که هیچ عشقی سیرابشان نمی‌کند؛ گاهی ناتوانی مردان در مهرورزی و گاهی نیاز افراط‌گونه زنان به مورد توجه و علاقه بودن، آفت زندگی مشترک می‌شود و سرانجام شومی را رقم می‌زند؛ سرانجامی به اسم خیانت اتفاقی که اگر آن را شوم‌ترین حادثه‌ی زندگی زناشویی ندانیم، دست کم باید از تلخ‌ترین‌ها به حسابش بیاوریم. هر رابطه‌ی زناشویی دو سوی دارد و اگر یک سوی آن گرفتار افراط و تفریط باشد، تعادل رابطه از دست می‌رود و سوء‌تفاهمات بالا می‌گیرد. نیاز افراط‌گونه برخی زنان به مورد توجه بودن و کوتاهی برخی مردان در ابراز محبت نیز نوعی افراط و تفریط‌ است که در نهایت قطار رابطه را از ریل خارج می‌کند و نتیجه احتمالی‌اش هم ترغیب زنِ رابطه به جستجوی منبع جایگزین خواهد بود.
در حقیقت یکی از عواملی که زنان را به دام خیانت و برقراری روابط موازی می‌کشاند، برآورده نشدن نیازهای عاطفی و درونی‌شان است. نیازهایی که یا به دلیل ناتوانی مرد در ابراز محبت باطنی‌اش بی‌پاسخ ‌مانده، یا آن‌قدر دست بالا را گرفته که هیچ‌کس نمی‌تواند برآورده‌اش کند. در این نوشتار مختصر از نقش نیازهای عاطفی زنان و نحوه پاسخگویی به آن‌ها در وقوع خیانت زناشویی سخن خواهیم گفت. چراکه بسیاری از زنان تأمین نیازهای عاطفی را مهمترین هدف ازدواج و تشکیل زندگی مشترک می‌دانند و عدم ارضای این نیاز، احساس محرومیت شدیدی را برای آنان به دنبال خواهد داشت.
حال اگر مرد رابطه آنچنان در بند کلیشه‌های جنسیتی گرفتار باشد که نتواند نیازهای عاطفی و روانی همسرش را برآورده سازد، بخش مهمی از نیازهای زن بی‌پاسخ می‌ماند و تعلق و دلبستگی او به زندگی زناشویی‌اش رنگ می‌بازد. در حقیقت نظام مردسالاری با خلق آن دسته از کلیشه‌های جنسیتی که مردان را از بیان عواطف و احساساتشان باز می‌دارد و ابراز احساس را به عنوان امری زنانه تقبیح می‌کند، در وقوع خیانت زناشویی نیز مۆثر است. کلیشه‌های جنسیتی به عنوان آموزه‌هایی که فرآیند درونی کردن آن از لحظه‌ی تولد آغاز می‌شود، مبنای رفتار و احساس شخص را نسبت به خود و جنس مخالف‌اش شکل می‌دهد و با پاگذاشتن فرد به سن بلوغ و تشکیل زندگی مشترک، حدود رابطه‌ی او با شریک زندگی‌اش را نیز تعیین می‌کند.
بدین ترتیب والدینی که در ابراز محبت به فرزندان ذکورشان خساست به خرج می‌دهند و دائما آنان را به سرکوب کردن و پنهان داشتن احساساتشان تشویق می‌کنند، در حقیقت روابط عاطفی آینده‌ی آنان را به خطر انداخته‌اند. چنین مردانی در زندگی زناشویی‌شان نیز قادر به ابراز احساس و بیان نیازهایشان نیستند و همسران‌شان را هم ناکام می‌گذارند. شریک زندگی این مرد سرکوب‌شده پس از مدتی درمی‎یابد که مرد زندگی‌اش از پس ارضاء نیازهای عاطفی او برنمی‌آید و وی را از نظر عاطفی تنها گذاشته است. و همین جاست که نطفه‌ی جستجو برای رابطه‌ای ارضاکننده‌تر شکل می‌گیرد و گاهی نیز به ثمر می‌نشیند.
برای زنی که از کمبود محبت و عقده‌های کهنه‌ی عاطفی رنج می‌برد، هیچ رابطه‌ای عمیق و ارضاء کننده‌ نیست. نه تنها رابطه او با همسرش، که هیچ رابطه‌ی موازی دیگری نیز نمی‌تواند خلاءهای درونی او را جبران کند و حس واقعی دوست‌داشتنی بودن را به او هدیه دهد اما اقدام زن به خیانت زناشویی و عطش او برای دوست‌داشته شدن و مورد توجه بودن، همیشه نتیجه‌ی ناتوانی مرد رابطه در ابراز محبت و بیان احساسش نیست. این مسئله گاهی از عطش سیراب نشدنی زنِ رابطه به توجه و عشق نیز سرچشمه می‌گیرد. عطشی که در عقده‌های کودکی و کمبودهای عاطفی نخستین سال‌های زندگی‌اش ریشه دارد. در حقیقت فقدان امنیت عاطفی و بی‌بهره ماندن از تجربیاتی که احساس واقعی دوست داشته شدن و مورد توجه بودن را برای همیشه در او تثبیت کند، وی را به جستجویی بی‌پایان برای یافتن منابع جایگزینِ عشق و توجه وامی‌دارد.
می‌توان گفت برای زنی که از کمبود محبت و عقده‌های کهنه‌ی عاطفی رنج می‌برد، هیچ رابطه‌ای عمیق و ارضاء کننده‌ نیست. نه تنها رابطه او با همسرش، که هیچ رابطه‌ی موازی دیگری نیز نمی‌تواند خلاءهای درونی او را جبران کند و حس واقعی دوست‌داشتنی بودن را به او هدیه دهد. او با اولین نگاه دل می‌بازد و در برابر نخستین وسوسه‌ها تسلیم می‌شود. برای کسی که حسرت دوست داشته شدن را به دوش می‌کشد و تشنه محبت است، هر رابطه‌ی تازه‌ای فرصتی است برای عقده‌گشایی. عقده‌هایی که البته هرگز گشوده نمی‌شوند و با هر رابطه‌ی تازه‌ای تنها کورتر و عمیق‌تر می‌شوند.


ادامه مطلب

[ دوشنبه 31 تیر 1392  ] [ 12:32 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

زیبا سازی رابطه پسر و پدر

علایق مشترك بین خودتان و پسرتان را كشف كرده و تقویت كنید. ممكن است شما به علت تفاوت زیادی كه از نظر علایق با هم دارید، برای ایجاد یك رابطه استوار با یكدیگر دچار مشكل بشوید.

چگونه می‌توانید با پسرتان رابطه بهتری داشته باشید؟
قطعا یكی از مهم‌ترین نقش‌های مردان در زندگی، نقش پدر بودن است. پدر در زندگی پسر نقش بسیار مهمی را ایفا می‌كند، یعنی پسرها به گفتار و رفتار پدرشان نگاه و از آن تقلید می‌كنند. آنها به پدرشان به دیده احترام نگاه می‌كنند و اعمال و رفتار او را معیار خوبی و بدی قرار می‌دهند و از آنها الگو برمی‌دارند.

به عبارت بهتر پسرها از گفتار و رفتار پدرشان درس زندگی، رفتارهای مردانه، همسرداری ، آداب و معاشرت با دیگران، مقاومت در برابر مشكلات، احترام گذاشتن به افراد خانواده و اجتماع، راه و رسم زندگی و نیز معنویت را یاد می‌گیرند.

آیا می‌دانید كه رفتار و گفتار شما به عنوان پدر روی رفتار و گفتار پسر تاثیر می‌گذارد؟ باید بدانید برای ایجاد یك رابطه خوب و مستحكم در ابتدا باید از خودتان شروع كنید؛ برای این كه پسرها به رفتار و گفتار شما نگاه می‌كنند و آن را الگوی رفتاری خویش قرار می‌دهند؛ نكته‌ای كه بیشتر پدرها به آن توجهی نمی‌كنند.
 
پسرهای جوان به رابطه میان پدر و مادرشان توجه می‌كنند. او از پدرش می‌آموزد كه چگونه به مادرش و در آینده به همسرش احترام بگذارد، او را دوست داشته باشد و با افراد خانواده‌اش مهربان باشد، چگونه با دیگران ارتباط درست و خوب برقرار كند، با چه افرادی هم‌صحبت نشود و به چه پیشنهادهایی قاطعانه نه بگوید و به‌خاطر نه گفتنش خجالت نكشد.

او همچنین یاد می‌گیرد كه چگونه در برابر مشكلاتی كه در زندگی برایش پیش می‌آید مقاومت كند و آن مشكلات را با صبر و حوصله حل كند بنابراین پدرها باید عمیق‌تر و جدی‌تر درباره رفتار و گفتارشان با دیگران بخصوص افراد خانواده فكر كنند زیرا پدرها قهرمان زندگی پسرها هستند.پس قهرمان زندگی آنها باشید و اگر می‌خواهید رابطه خوب و پابرجایی با آنها داشته باشید باید الگوی رفتاری خوبی برای آنها باشید.

پیدا كردن علایق مشترك
علایق مشترك بین خودتان و پسرتان را كشف كرده و تقویت كنید. ممكن است شما به علت تفاوت زیادی كه از نظر علایق با هم دارید، برای ایجاد یك رابطه استوار با یكدیگر دچار مشكل بشوید.

در این مواقع به‌ دنبال نقاط مشترك میان خودتان باشید. برای نمونه، پسری می‌گفت : پدرم عاشق ورزش كردن بود، اما من بیشتر به كتاب خواندن علاقه داشتم تا بازی‌های ورزشی. پدرم خیلی سعی كرد تا من هم مثل خودش عاشق بازی‌های ورزشی بشوم. او دوست داشت با هم بسكتبال بازی كنیم، اما من دوست داشتم با هم زیر درخت بنشینیم و كتاب بخوانیم ولی هر دوی ما در فضای باز و بیرون از خانه به چادر زدن، چوب جمع كردن و آتش روشن كردن خیلی علاقه داشتیم.

به این ترتیب وقتی بیرون می‌رفتیم، چادر می‌زدیم و آتش روشن می‌كردیم، خیلی به ما خوش می‌گذشت و از این‌كه در كنار یكدیگر بودیم حقیقتا لذت می‌بردیم. بنابراین به وقتی كه با پسرتان می‌گذرانید اهمیت بدهید، به علایق او احترام بگذارید و با او مهربان باشید.

ورزش كردن
بیشتر پسرها در دوران جوانی عاشق ورزش‌هایی مثل فوتبال، بسكتبال، كشتی، صخره‌نوردی و... هستند. به او اجازه بدهید تا ورزش مورد علاقه‌اش را دنبال كند، نسبت به آن حساسیت نشان ندهید، دوران جوانی خودتان را به‌یاد بیاورید.

كارهایتان را كم كنید و زمانی را هر چند كوتاه به او اختصاص بدهید؛ گاهی اوقات همراه پسرتان به كوه بروید، با هم كشتی بگیرید، فوتبال بازی كنید... سعی كنید در مسابقاتش شركت كنید و او را تشویق نمایید. اگر در مسابقه‌ای رتبه آورد با هم جشن بگیرید.

ارزش با هم بودن
این نكته مهم است كه با پسرتان باشید و وقت‌تان را با او بگذرانید. حتی‌المقدور صبحانه را با او صرف كنید. به همراه یكدیگر به اردو بروید، چادر بزنید، آتش روشن كنید، كنار آتش بنشینید، او را در آغوش بگیرید، ببوسید و با محبت و صمیمیت درباره رویاهایتان حرف بزنید و بلندبلند بخندید.

 با یكدیگر برنامه‌ریزی كنید تا هفته‌ای یكبار به رستوران یا تئاتر بروید، با دوستان پسرتان به گردش بروید تا با شخصیت آنها از نزدیك اشنا شوید. با هم به پیست دوچرخه‌سواری بروید. خلاصه سعی كنید لحظات شادی را با هم سپری كنید. حقیقتا ارزش با هم بودن را درك كنید و به یكدیگر احترام بگذارید.

كمك كردن به یكدیگر
برای این كه رابطه شما با پسرتان مستحكم‌تر شود، بهتر است با هم یك كار مشترك انجام بدهید. البته به این نكته توجه داشته باشید كه كارهایی را انتخاب كنید كه از عهده پسرتان هم بر بیاید و بتواند به شما كمك كند. مثلا با هم یك باغچه كوچك در حیاط منزلتان درست كنید، گل بكارید و منظره زیبایی را به‌وجود بیاورید.

گاهی اوقات در كنار این باغچه زیبا بنشینید و با هم درباره اهداف و آرزوهایتان صحبت كنید و همچنین برای پسرتان از خاطرات دوران جوانی خود و این كه آن زمان چگونه فكر می‌كردید و چه اهداف و آرزوهایی داشتید حرف بزنید.
 
به حرف‌هایش گوش كنید
پسرها خیلی اهل درددل كردن و حرف زدن نیستند، اما پدرها دوست دارند كه پسرشان با آنها صحبت كند. از او بخواهید تا درباره افكار و احساساتش با شما صحبت كند، حتی درباره ورزش مورد علاقه‌اش از او سوال كنید. سعی كنید شنونده خوبی برای حرف‌های او باشید.

با دقت گوش دادن به حرف‌های پسرتان به او می‌فهمانید كه آنقدر برایش ارزش و احترام قائلید كه حاضرید تمام حرف‌هایش را بشنوید بنابراین با این روش می‌توانید متوجه مشكلات ریز و درشت پسرتان بشوید و به‌موقع به او كمك كنید. به اهداف و احساساتش احترام بگذارید و همیشه به او بگویید كه چقدر دوستش دارید.

با آنها صحبت كنید
سعی كنید با پسرتان رابطه دوستانه‌ای برقرار كنید، تا بتوانید خیلی راحت با او درباره دنیای متفاوت دخترها و پسرها صحبت كنید و مطالب مفیدی را درباره بلوغ و ارتباط جنسی به او یاد بدهید و نیز به او بگویید كه سالم‌ترین ارتباط جنسی پس از ازدواج است.

این نكته مهم است كه مطمئن شوید او قادر است با دختران اقوام و اجتماع ارتباط سالمی برقرار كند و به آنها احترام بگذارد.مقابل پسرتان به مادرش احترام بگذارید و هیچ‌گاه از مادرش در مقابل او انتقاد نكنید، زیرا این عمل تاثیر بدی روی رابطه میان شما خواهد گذاشت.

ارتباط خوب و درست برقرار كردن
اگر نتوانید با پسرتان ارتباط خوب و مستحكمی برقرار كنید، ممكن است به دام دوستان ناباب بیفتد. به او یاد بدهید در مهمانی‌هایی كه در آن سیگار می‌كشند یا مواد مخدر مصرف می‌كنند، شركت نكند و اگر دوستانش به او سیگار دادند، قبول نكند.

به او بگویید قبول نكردن او به معنی ترسو بودنش نیست بلكه به معنی هوش زیادش است. شما به عنوان پدر موظف هستید با او درباره مضرات سیگار صحبت كنید بنابراین خالصانه به پسرتان عشق بورزید، در كنارش باشید و اجازه بدهید او هم عشق شما را نسبت به خودش احساس كند.

یكی از مهم‌ترین كارهای یك پدر آموزش صحیح امور معنوی به پسرش است. یك پدر آگاه و باتدبیر علاوه بر ایجاد یك رابطه خوب، باید با پسرش درباره خدا، پیامبران و رهبران دینی صحبت كند و نظر پسرش را در این زمینه جویا شود تا بفهمد او چه اعتقاداتی دارد البته بهتر است از دوران كودكی او را با این مفاهیم آشنا كنید، زیرا در سن نوجوانی و جوانی مشكلات كمتری خواهید داشت. برای مثال با او به مسجد محل بروید و نماز بخوانید.

آشنایی با راه و رسم زندگی
پسرهای جوان به جز رابطه دوستانه با شما باید راه و رسم زندگی را هم بیاموزند. آیا شما راه و رسم زندگی را به پسرتان یاد داده‌اید؟ حقیقتا به او كمك كنید كه معنی واقعی زندگی را بفهمد و عمر و جوانی خود را بیهوده تلف نكند. اول پدر، پسرتان باشید بعد دوست او باشید.
به او یاد بدهید همه چیز را سطحی نگاه نكند، بلكه فكر كند و عمیق‌تر به مسائل بنگرد. با او درباره این كه چه كسی را الگوی زندگی خویش قرار داده است، صحبت كنید. او را مرد بار بیاورید یعنی پسری كه در آینده پدری دیگر خواهد بود.


ادامه مطلب

[ یک شنبه 30 تیر 1392  ] [ 5:43 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

چگونه بر ترس برای موفقیت غلبه کنیم؟

با هر مشکلی که روبه رو می شدند از آن به عنوان فرصتی برای تلاش بیشتر استفاده می کردند. تفاوت مردم موفق با افراد عادی در این است که جاهایی که همه کم می آورند و ناامید می شوند، آنها با اراده قوی تر ادامه می دهند. آنها همیشه تلاش، مبارزه و آزادی را انتخاب می کنند. 

غلبه بر ترس,رسیدن به موفقیت
آیا آخرین باری که می خواستید کاری را انجام دهید اما پشیمان شدید را به یاد دارید؟ چه چیزی مانع از انجام آن شد؟ چه چیزی تصمیم شما را تغییر داد؟ آیا صدای تفکرات درونی شما نبود؟ آیا تاکنون از خود پرسیده اید این ندای درونی کیست یا چیست؟ ترس. ترس تسریع کننده تنبلی است. ترس همیشه به ما می گوید اگر تلاش کنید، امکان شکست شما بیشتر از موفقیت هایتان خواهد بود. ترس به ما تلقین می کند که به جای پذیرفته شدن، طرد می شویم و کاری می کند که دست روی دست بگذاریم و هیچ کاری انجام ندهیم.
پائولو کوئیلو در آخرین کتاب خود به نام «الف» می گوید، این شهامت نیست که انسان ها را به موفقیت سوق می دهد، بلکه اراده و عزم راسخ است. او می گوید، اراده به ما کمک می کند تا با تصمیم گیری درست در مسیر تحقق رویاها و اهداف خود گام برداریم.

اگر به همه مردم موفق سراسر دنیا و تاریخ نگاه کنیم، همچون گاندی، استیو جابز، ماندلا، دونالد ترامپ و ... متوجه می شویم همه آنها در مسیر رسیدن به اهداف خود بسیار شکیبا و بردبار بوده اند و هرگز دست از تلاش نکشیده اند. آنها نیز در این راه با مشکلاتی مواجه بوده اند و هرگز تصور نمی کردند که راهشان بسیار هموار و رسیدن به آرزوهایشان آسان است. بنابراین، با هر مشکلی که روبه رو می شدند از آن به عنوان فرصتی برای تلاش بیشتر استفاده می کردند. تفاوت مردم موفق با افراد عادی در این است که جاهایی که همه کم می آورند و ناامید می شوند، آنها با اراده قوی تر ادامه می دهند. آنها همیشه تلاش، مبارزه و آزادی را انتخاب می کنند.

غلبه بر ترس,رسیدن به موفقیت
در ادامه مطلب، نکاتی را یادآوری کرده ایم که می تواند به شما کمک کند تا بر ترس های خود غلبه کنید.

1.   ترس را حس کنید و به هر قیمتی آن را انجام دهید
دکتر جفرز می گوید: «برای موفقیت، باید بتوانید جرات و جسارت خود را تقویت کنید و با افکار منفی خود مبارزه کنید.» او همچنین اعتقاد دارد، افراد می توانند با خطر کردن در زندگی خود، استرس هایشان را کاهش دهند. در نتیجه باید گفت، تنها راه غلبه بر ترس، روبه رو شدن با آن است. سعی کنید ترس های خود را کنار بگذارید و کارهایی که در ذهن دارید را انجام دهید.

2.   فراتر از دلیل
گاهی ما از اصل یک اتفاق آگاه نیستیم و تا زمانیکه آن را پشت سر نگذاشته و به عقب باز نگردیم، نمی توانیم متوجه شویم چرا فردی را ملاقات کرده ایم، قطار را از دست داده ایم یا ... . این موانع ناخواسته و غیر قابل پیش بینی و چنین تاخیرهایی در واقع نوعی توفیق اجباری یا مقدرات گیتی هستند. می توان آنها را سرنوشت نامید اما به خاطر داشته باشید که همیشه برای هر اتفاقی که می افتد، دلیلی وجود دارد. حتی اگر ما دلیل اصلی آن را ندانیم.

3.   خیلی کوچک، خیلی دیر
برای درک بهتر این آیتم داستانی را از نویسنده مطلب ذکر می کنیم: «8 سال پیش پزشکان تشخیص دادند پدر من رفلاکس دارد. پس از چند سال که معالجه نشد، او تصمیم گرفت تا دوباره پیش پزشک برود. اما دیگر خیلی دیر شده بود زیرا مشخص شد او سرطان پیشرفته کبد دارد و فقط دو ماه زنده خواهد ماند. پس از زمان موعد نیز درگذشت. هنگامی که من و خواهرم کاغذها و وسایل شخصی او را چک می کردیم، با تقاضای ویزا برای بورنو مواجه شدیم. پدر من 35 سال پیش از وطن خود نقل مکان کرده بود و تمایل داشته است به کشورش بازگردد. اما دیگر خیلی دیر شده بود. اگر پدر من سعی می کرد زودتر به پزشک مراجعه کند یا زودتر به وطن خود بازگردد، شاید چنین انتهای تلخی در انتظار او نمی بود.»
نتیجه این داستان نشان می دهد باید همیشه به دنبال هدف ها رفت و هرگز از آغاز و انجام کارهای مورد علاقه خود نهراسید. اگر دوست دارید مسافرتی بروید، در کلاس زبان ثبت نام کنید یا ... حتما همین امروز فهرستی از تمایلات خود را تهیه و بر اساس آنها برنامه ریزی کنید.

غلبه بر ترس,رسیدن به موفقیت

4.   حسرت خوردن
اگر با افرادی که سنشان از شما بیشتر و تاحدی عاقل تر هستند، صحبت کنید بیشتر آنها می گویند که ما حسرت کارهایی که انجام نداده ایم را می خوریم نه حسرت کارهایی که انجام داده ایم را. اگر همیشه در زندگی امروز و فردا کنید، هرگز به نتیجه دلخواه نخواهید رسید. به یاد داشته باشید که هیچ نتیجه ای منفی نیست. بلکه چیزی است که شما با تجربه ها و لحظات خود می سازید. مرد بزرگی در این رابطه می گوید: «بیشتر ما خود را میان دو سارق زندگی مصلوب می کنیم: حسرت گذشته را خوردن و ترس از آینده.»

5.   پیدا کردن موانع
چند بار برایتان پیش آمده است که برای انجام ندادن کارهایتان عذر و بهانه آورده اید؟ مثلا، خیلی سخت است، خیلی خسته ام، زمان نداشتم و ... . این بهانه ها برایتان آشنا نیست؟ بیشتر ما درگیر محدودیت های ذهنی خود و امروز و فردا کردن کارها هستیم در حالیکه افرا موفق، حتی وقتی کاری را دوست ندارند نیز از همه زمان خود استفاده می کنند و همه تلاش خود را انجام می دهند. افرا موفق اصولا کارهایی را انجام می دهند که دیگران آنها را سخت و دشوار می نامند. آنها همه خطرات احتمالی را پیش بینی و برای کارهای خود برنامه ریزی می کنند. خلاقیت، جرات و شهامت دارند. آنها به طور ذاتی موفق و خوش شانس به دنیا نیامده اند، بلکه با اراده، سخت کوشی و نداشتن ترس به موفقیت های خود رسیده اند. آنها به جای پیدا کردن موانع، موقعیت ها را کشف می کنند.


ادامه مطلب

[ یک شنبه 30 تیر 1392  ] [ 5:41 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

اگر میخواهید همسرتان به شما خیانت نکند حتما بخوانید

مردانی که عشق ورزیدن را یاد نگرفته اند و زنانی که هیچ عشقی سیرابشان نمی‌کند؛ گاهی ناتوانی مردان در مهرورزی و گاهی نیاز افراط‌گونه زنان به مورد توجه و علاقه بودن، آفت زندگی مشترک می‌شود و سرانجام شومی را رقم می‌زند؛ سرانجامی به اسم خیانت اتفاقی که اگر آن را شوم‌ترین حادثه‌ی زندگی زناشویی ندانیم، دست کم باید از تلخ‌ترین‌ها به حسابش بیاوریم. هر رابطه‌ی زناشویی دو سوی دارد و اگر یک سوی آن گرفتار افراط و تفریط باشد، تعادل رابطه از دست می‌رود و سوء‌تفاهمات بالا می‌گیرد. نیاز افراط‌گونه برخی زنان به مورد توجه بودن و کوتاهی برخی مردان در ابراز محبت نیز نوعی افراط و تفریط‌ است که در نهایت قطار رابطه را از ریل خارج می‌کند و نتیجه احتمالی‌اش هم ترغیب زنِ رابطه به جستجوی منبع جایگزین خواهد بود.
در حقیقت یکی از عواملی که زنان را به دام خیانت و برقراری روابط موازی می‌کشاند، برآورده نشدن نیازهای عاطفی و درونی‌شان است. نیازهایی که یا به دلیل ناتوانی مرد در ابراز محبت باطنی‌اش بی‌پاسخ ‌مانده، یا آن‌قدر دست بالا را گرفته که هیچ‌کس نمی‌تواند برآورده‌اش کند. در این نوشتار مختصر از نقش نیازهای عاطفی زنان و نحوه پاسخگویی به آن‌ها در وقوع خیانت زناشویی سخن خواهیم گفت. چراکه بسیاری از زنان تأمین نیازهای عاطفی را مهمترین هدف ازدواج و تشکیل زندگی مشترک می‌دانند و عدم ارضای این نیاز، احساس محرومیت شدیدی را برای آنان به دنبال خواهد داشت.
حال اگر مرد رابطه آنچنان در بند کلیشه‌های جنسیتی گرفتار باشد که نتواند نیازهای عاطفی و روانی همسرش را برآورده سازد، بخش مهمی از نیازهای زن بی‌پاسخ می‌ماند و تعلق و دلبستگی او به زندگی زناشویی‌اش رنگ می‌بازد. در حقیقت نظام مردسالاری با خلق آن دسته از کلیشه‌های جنسیتی که مردان را از بیان عواطف و احساساتشان باز می‌دارد و ابراز احساس را به عنوان امری زنانه تقبیح می‌کند، در وقوع خیانت زناشویی نیز مۆثر است. کلیشه‌های جنسیتی به عنوان آموزه‌هایی که فرآیند درونی کردن آن از لحظه‌ی تولد آغاز می‌شود، مبنای رفتار و احساس شخص را نسبت به خود و جنس مخالف‌اش شکل می‌دهد و با پاگذاشتن فرد به سن بلوغ و تشکیل زندگی مشترک، حدود رابطه‌ی او با شریک زندگی‌اش را نیز تعیین می‌کند.
بدین ترتیب والدینی که در ابراز محبت به فرزندان ذکورشان خساست به خرج می‌دهند و دائما آنان را به سرکوب کردن و پنهان داشتن احساساتشان تشویق می‌کنند، در حقیقت روابط عاطفی آینده‌ی آنان را به خطر انداخته‌اند. چنین مردانی در زندگی زناشویی‌شان نیز قادر به ابراز احساس و بیان نیازهایشان نیستند و همسران‌شان را هم ناکام می‌گذارند. شریک زندگی این مرد سرکوب‌شده پس از مدتی درمی‎یابد که مرد زندگی‌اش از پس ارضاء نیازهای عاطفی او برنمی‌آید و وی را از نظر عاطفی تنها گذاشته است. و همین جاست که نطفه‌ی جستجو برای رابطه‌ای ارضاکننده‌تر شکل می‌گیرد و گاهی نیز به ثمر می‌نشیند.
اما اقدام زن به خیانت زناشویی و عطش او برای دوست‌داشته شدن و مورد توجه بودن، همیشه نتیجه‌ی ناتوانی مرد رابطه در ابراز محبت و بیان احساسش نیست. این مسئله گاهی از عطش سیراب نشدنی زنِ رابطه به توجه و عشق نیز سرچشمه می‌گیرد. عطشی که در عقده‌های کودکی و کمبودهای عاطفی نخستین سال‌های زندگی‌اش ریشه دارد. در حقیقت فقدان امنیت عاطفی و بی‌بهره ماندن از تجربیاتی که احساس واقعی دوست داشته شدن و مورد توجه بودن را برای همیشه در او تثبیت کند، وی را به جستجویی بی‌پایان برای یافتن منابع جایگزینِ عشق و توجه وامی‌دارد.
می‌توان گفت برای زنی که از کمبود محبت و عقده‌های کهنه‌ی عاطفی رنج می‌برد، هیچ رابطه‌ای عمیق و ارضاء کننده‌ نیست. نه تنها رابطه او با همسرش، که هیچ رابطه‌ی موازی دیگری نیز نمی‌تواند خلاءهای درونی او را جبران کند و حس واقعی دوست‌داشتنی بودن را به او هدیه دهد. او با اولین نگاه دل می‌بازد و در برابر نخستین وسوسه‌ها تسلیم می‌شود. برای کسی که حسرت دوست داشته شدن را به دوش می‌کشد و تشنه محبت است، هر رابطه‌ی تازه‌ای فرصتی است برای عقده‌گشایی. عقده‌هایی که البته هرگز گشوده نمی‌شوند و با هر رابطه‌ی تازه‌ای تنها کورتر و عمیق‌تر می‌شوند.


ادامه مطلب

[ شنبه 29 تیر 1392  ] [ 6:54 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

قابل توجه مجردها ، فقط مجردها بخوانند!!

اگر شما فکر می کنید شانس ازدواج مورد نظرتان را پیدا نکرده اید و از وقت ازدواج تان گذشته است، قبل از این که از تجرد و تنها ماندن وحشت زده شوید این مطلب را بخوانید.شما به عنوان یک فرد مجرد چه مطلقه باشید، چه اصلا ازدواج نکرده باشید- می‌خواهید افراد مهم زندگی‌تان دوست‌تان داشته باشند، متقابلا نیز افرادی خواستار عشق و حمایت شما هستند. در واقع ابراز و دریافت حمایت در کانون نیازهای عاطفی فرد مجرد قرار دارد و احساس خوشبختی او از این راه حاصل می‌شود.
با وجود این، یک فرد مجرد لازم است برخی مهارت‌های زندگی خاص دوران تجرد را بیاموزد تا بتواند فشارهای زندگی را در تنهایی بهتر تحمل کند و با داشتن نگرش درست درباره تجرد خود از باورهای غلط پرهیز کند و هر نوع شکست و ناکامی را به تجردش نسبت ندهد.

ترس از مجردی
معمولا افراد زیادی وجود دارند که به دلیل ترس و هراس از تجرد، رابطه‌ای رقت‌انگیز و حتی آمیخته با سوءرفتار و سوءاستفاده را ادامه می‌دهند. ترس از مشکلات مالی، پیداکردن فردی دیگر، شرمندگی از دربه‌دری و از دست‌دادن پایگاه اجتماعی برخی از دلایلی است که باعث می‌شود فرد یک عمر به رابطه‌ای ناخوشایند و حتی خطرناک تن بدهد.
در واقع اگر برای تجرد هراسی علاجی پیدا شود و ترس افراد از تنهایی بریزید و به تبع آن روابط بد و ناخوشایند خود را قطع کنند، آمار طلاق افزایش چشمگیر موقت خواهد داشت، اما دیری نمی‌گذرد این افزایش آمار طلاق تا حد زیادی و برای همیشه فروکش کرده و به زیر حد قبلی می‌رسد، چرا که از آن پس طرفین نه بر اثر ترس، بلکه از روی میل، زندگی خود را از سر می‌گیرند؛ خواه با همسر قبلی خود یا با همسر جدیدشان.
گرچه بسیاری آزادی و حق انتخاب را بهترین فایده تجرد دانسته‌اند، اما احساس تنهایی و انزوا بدترین ضرر تجرد از نظر بسیاری از افراد محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، حق انتخاب و آزادی و تمام فواید خودخواهی سالم جزو عواقب خوب تجرد هستند (البته اگر افراد مجرد بتوانند از آنها بخوبی بهره ببرند) اما تجرد مثل هر چیز دیگری هزینه‌ای دارد که برای بسیاری همان احساس تنهایی است.
مراقب «سندرم یک روح در دو بدن» باشید. این یک حقیقت ریاضی است که هر چه شرایط شما برای پیدا‌کردن یک جفت «کامل» سفت و سخت‌تر باشد، افراد کمتری با شرایط شما تطبیق خواهند یافت، بنابراین باید زمان بیشتری را صرف پیدا‌کردن شخص مناسب کنید؛ پس مراقب باشید دچار این «سندرم» نشوید
معمولا افراد مجرد درباره تنهایی خود شک و تردید‌هایی دارند که معمولا هم درست از آب درنمی‌آید و مانع تصمیم‌گیری درست و منطقی آنان نیز می‌شود. این موارد عبارتند از:

-می‌ترسیدم اطرافیان مرا طرد کنند یا با من رفتار بدی داشته باشند، اما فهمیدم واقعا هیچ نیازی به تائید یا رد آنان ندارم.

ـ دچار سندرم «بدون جنس مخالف هیچی نیستم» بودم، اما بعدها عزت نفسم زیاد شد و دیگر چنین احساس بدی ندارم.

-می‌ترسیدم بی‌پولی را نتوانم تحمل کنم.

-همیشه با روی پای خود ایستادن مشکل داشتم و فکر می‌کردم آدم گوشه‌گیری خواهم شد.

-بین زندگی زناشویی و تجرد گیر کرده بودم.

-همیشه هنگام مشکلات به همسرم پناه می‌بردم تا جایی که فکر می‌کردم نمی‌توانم بدون او زندگی کنم.

-هرگز فکر نمی‌کردم بتوانم خودکفا شوم تا این‌که فهمیدم اگر بخواهم به زندگی ادامه دهم باید مستقل شوم و خودکفا باشم.

ـ از تغییر و تحول و ورود به مرحله جدید بیزار بودم.

به افراد مجرد توصیه می‌شود
ـ از برقرار‌کردن روابط ناموفق و غیرعملی اجتناب کنید و مراقب گزینه‌های نامناسبی که به شما پیشنهاد می‌شود یا شما به دیگران پیشنهاد می‌کنید، باشید. در این میان (گزینه‌ها)‌ افرادی می‌توانند اهل بدرفتاری باشند یا جزو کسانی باشند که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند دنبال تعهد واقعی باشند. انتخاب با شماست.

ـ از آمادگی احساسی و هیجانی خود مطمئن شوید. اگر از قبل روابطی داشته‌اید که هنوز با آن مشغله ذهنی دارید پس برای یک رابطه ماندگار هنوز آماده نیستید. همچنین بدانید در هر مقطعی از زندگی یک نفر هست که به شما علاقه‌مند شود و به شما نیاز بیشتری داشته باشد تا شما به او. نباید فقط صرف نیاز طرف مقابل «درگیر» رابطه با وی شوید.

ـ روی ارزش‌های اصلی خود تمرکز کنید. به صفات، خصوصیات و رفتارهایی که طرف مقابل‌تان حتما باید داشته باشد فکر کنید. شاید صداقت، وفاداری،‌ قابل اعتماد بودن، دلسوزی و شوخ‌طبعی برای شما ارزشمند باشد.

ـ مراقب «سندرم یک روح در دو بدن» باشید. این یک حقیقت ریاضی است که هر چه شرایط شما برای پیدا‌کردن یک جفت «کامل» سفت و سخت‌تر باشد، افراد کمتری با شرایط شما تطبیق خواهند یافت، بنابراین باید زمان بیشتری را صرف پیدا‌کردن شخص مناسب کنید؛ پس مراقب باشید دچار این «سندرم» نشوید.

ـ ببینید آیا واقعا به یک رابطه جدید نیاز دارید و رابطه جدیدی را می‌خواهید و از خود بپرسید اگر الان رابطه دلخواه خود را داشتم، اوضاع چه فرقی می‌کرد؟ سپس به واکنش‌تان در برابر این سوال فکر کنید.

ـ هنگام مجردی هرگز این باور دردآور را که «راه‌حلی ندارید» دنبال نکنید. وقتی به این باور غلط پناه می‌برید نه‌تنها اوضاع بهتر نخواهد شد، بلکه رنج زیادی را به خود تحمیل می‌کنید، بخش عاقل‌وجود شما می‌گوید شما بدون وجود دیگری نیز زنده خواهید ماند و به زندگی ادامه خواهید داد و اگر باورهای غلط خود را درباره تجرد کنار بگذارید؛ حتی خوشحال‌تر، قوی‌تر و کامرواتر نیز خواهید شد!


ادامه مطلب

[ شنبه 29 تیر 1392  ] [ 6:48 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

ارضای طبیعی در حین رابطه ی جنسی برای زنان

خانم ها، خوشحال باشید که در عصر حاضر زندگی می کنید، چرا که با نگاهی به گذشته، حدود 100 یا 50 سال پیش، نه تنها به مسئله ارضای جنسی زن اهمیّتی نمی دادند، بلکه محققین و دانشمندان نیز در این مورد به وضوح نظریه قطعی نداشتند! و در نگاه آنها، تنها مردها نقشی حیاتی در تولید مثل ایفاء می کردند.
البته با وجود اهمیّت به ارضای جنسی زنان در قرن حاضر، باز هم در مورد برخی خانم ها، زمان و چگونگی ارضای آنها شفاف نیست و نیاز به بررسی بیشتر دارد.
طبق آخرین آمار، حدود 20% خانم ها اصلاً ارضاء نمی شوند، شاید با این آمار فکر کنید که خوشبختانه 80% آنها به درجه ارضای جنسی می رسند، امّا متأسفانه در همین بین هم بخش عمده ای از آنها، با خود ارضایی به این درجه می رسند نه رابطه جنسی واقعی!

در این مقاله، مبحث اصلی، کمک به ارضای طبیعی در حین رابطه ی جنسی برای زنان است.
ارضای جنسی چیست؟ ارضای مردها در ظاهر به دلیل انزال، کاملاً دیده می شود، البته به ندرت این حالت در برخی زن ها نیز وجود دارد، امّا حقیقت این است که ارضاء در اکثر خانم ها قابل تشخیص نیست و به چشم دیده نمی شود. ارضاء در خانم ها، ابتدا با مرطوب شدن دهانه و گردن رحم و دیگر اعضاء بخش تناسلی آنها شروع و بعد ادامه می یابد. دهانه ی رحم آنها تا 30 درصد باز می شود، ماهیچه و عضلات دیواره رحم، گردن رحم و خود دهانه بطور متناوب منقبض و منبسط می شوند.
مطالعات نشان داده است که زمان رسیدن به اوج لذّت در خانم ها متفاوت است، برخی زمان زیادی باید بگذرد تا ارضاء شوند و در مقابل بعضی نیز خیلی زود ولی چندین بار در طی یک رابطه ی جنسی، ارضاء می شوند. (این درحالیست که یک مرد معمولاً ظرف تنها چند دقیقه یا بیشتر به درجه ی انزال می رسد)یکی از موانع اصلی رسیدن به اوج لذّت در زنان، کنترل مستقیم رابطه جنسی توسط مرد است، در بیشتر مواقع، نحوه ی اجرای مراحل رابطه جنسی و دخول بر اساس آن چیزیست که مرد لذّت می برد و تحت اختیار اوست. البته زن نیز در این بین از رابطه جنسی لذّت می برد ولی این نشانه ی رسیدن به درجه ی ارضاء کامل نیست. مرد به محض انزال می تواند دست از ادامه ی رابطه جنسی بردارد و این زن است که به زمان بیشتری نیاز دارد.
اولین راه حل اصلی برای اینکه خانم ها به اوج لذّت و ارضاء برسند، این است که از مرد بخواهد، آهسته تر مراحل رابطه جنسی را پیش ببرد. در این بین خود زن نیز می تواند با دخالت خود، روال را به نفع خود آرام تر کند. می توانید خود، کنترل اوضاع را بدست بگیرید. جالب است بدانید که اکثر مردها این حالت را بیشتر دوست دارند و جذابیت بیشتری برای آنها خواهد داشت.
البته خود زن می تواند آن روش و حالتی که دوست دارد و بیشتر از آن لذّت می برد را از همسر خود درخواست کند. دقیقاً این موضوع را بگویید که اگر وی سریع و خیلی زود زمان ارتباط جنسی را تمام کند و خود، تنها به درجه ی انزال برسد، شما لذّتی نخواهید برد.
البته لازم به ذکر است که علی رغم آگاهی کم بیشتر مردها درباره ی چگونگی و زمان ارضاء خانم ها، خود آنها حقیقتاً مایلند که زن نیز ارضاء شود و همچون خود، نهایت لذّت را از این رابطه ببرد. اگر روش رابطه جنسی همسرتان با سرعت، خشن و دردآور است، از او با کلماتی محبت آمیز و عاشقانه بخواهبد که آرامتر پیش رود تا شما هم ارضاء شوید.
شما نیز می توانید همسرتان را در این راه همراهی کنید، با تحریک اندام تناسلی در حین عمل دخول، زمان رسیدن به ارضاء را کمتر کنید، از همسرتان انتظار نداشته باشید که در حین دخول این کار را برای شما انجام دهد، چرا که او تمرکزش را در ارضای خود گذاشته است.
طبق آمار در 20 تا 30 درصد مردها، به دلیل عدم کنترل و درنتیجه انزال زودرس، ناخواسته مجبورند که شما را در همان حالت و در حین رسیدن به اوج ارضاء، رها کنند، که خود عاملیست ویران کننده در روابط زناشویی و البته که خود مردها نیز از این حالت ناراضی و ناراحت هستند.
اختلالات جسمی و روحی، یکی از دلایل انزال زودرس در مردهاست. مردهایی که تجربه ی کمی در روابط جنسی دارند، به دلیل هیجانات و شهوت بیش از حدّ دچار این حالت می شوند. استرس، نگرانی، افسردگی، و ... نیز خود، می توانند عواملی مهم در اختلال در عملکرد رابطه زناشویی و انزال زودرس باشند.
خانم ها باید بدانند که اگر در حین عمل رابطه جنسی با وجود اینکه از همسرتان خواسته اید آرامتر مراحل را پیش ببرد، با انزال زودرس و در نتیجه عدم ارضای خود روبرو شدند، عصبی نشوید و وی را محکوم نکنید، بهتر است به دنبال عامل روحی یا جسمی در او باشید، چرا که باور کنید، برای مرد هیچ چیزی بدتر از این نیست که نتواند معشوقه و طرف مقابل خود را ارضاء کند.
به جای غر زدن و محکوم کردن، از پیش از زمان ارتباط جنسی، با سخنان عاشقانه و تسکین دهنده در مورد رابطه ی مستحکم و رویایی خود صحبت کنید و ذهن و روح وی را آرام کنید، صحبت و بحث در مورد مشکل اصلی (زودانزالی) در مواقعی که زود انزالی مرد شما منشاء روحی، استرس، ... داشته باشد اوضاع را بدتر می کند.
در مقابل خیلی از مردها نیز با تکنیکی خاصّ، می توانند طرف خود را به اوج لذّت جنسی و درجه ی ارضاء برسانند، به طوری که در حین عمل دخول، 20 تا 30 ثانیه دست از آن می کشند، نفسی عمیق می کشند و دوباره شروع می کنند، شاید این عمل برای مرد کمی ناخوشایند باشند، امّا کمک شایان توجّهی در کنترل انزال زودرس در آنهاست. با این کار شما نیز فرصت دارید که به خود برسید و بر ارضاء و دستیابی به اوج لذّت خود در حین مراحل دست یابید.
در آخر، می توانند با مطالعه در کتابها، اینترنت و مأخذهای جدید، بر آگاهی خود بر چگونگی درجات و حالات ارضای زناشویی بیافزایید، ( این مسئله را جدّی بگیرید، همانطور که قبلاً نیز به آن اشاره کردیم، در زندگی زناشویی، رابطه جنسی، لذّت و ارضاء،  نقشی حیاتی را ایفا می کند و منشأ حقیقی و اصلی بیشتر طلاق ها عدم انجام رابطه ی جنسی مناسب بین زن و شوهر است.)


ادامه مطلب

[ شنبه 29 تیر 1392  ] [ 6:34 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

شناسایی باورهای غلط در مورد رابطه زناشویی

در نظر بسیاری از افراد یك رابطه زناشویی موفق ویژگی‌های خاصی دارد اما این ویژگی‌ها گاهی فقط باورهای نادرستی هستند كه تكیه به آنها می‌تواند باعث نارضایتی و حتی ناتوانی جنسی شود...
شناخت این باورها به شما كمك می‌كند یك رابطه زناشویی موفق داشته باشید...

-در یك رابطه زناشویی حتما باید دخول انجام شود. اصطلاح «رابطه جنسی كامل» این تصور را ایجاد می‌كند كه رابطه زناشویی بدون دخول، ناكامل است. این تصور اشتباه است. برخی تصور می‌كنند دخول باعث رسیدن به اوج لذت جنسی در زن می‌شود اما برای بسیاری از زنان دخول به تنهایی باعث رسیدن به ارگاسم نمی‌شود.

-بدون نعوظ، رابطه زناشویی امکانپذیر نیست. بسیاری از افراد فكر می‌كنند در صورتی می‌توان یك رابطه زناشویی را آغاز كرد كه نعوظ صورت گرفته باشد در حالی كه نعوظ فقط بخشی از رابطه زناشویی است.

-رابطه زناشویی كوتاه، ناامیدكننده است. برای یك رابطه زناشویی موفق حداكثر یا حداقل زمان تعریف نشده است. برخی افراد فقط زمان بین دخول تا انزال را درنظر میگیرند و در صورت كوتاه بودن این فاصله می‌گویند مرد دچار انزال زودرس است در حالی كه نوازش و بوسه نیز جزیی از رابطه زناشویی محسوب می‌شود. از سوی دیگر این مدت زمان صرف شده نیست كه اهمیت دارد بلكه میزان رضایت زوجین از رابطه مهم است.

-انزال به معنی اتمام رابطه زناشویی است. اگر فكر ‌كنید كه نعوظ و دخول اصلی‌ترین عمل‌ها در یك رابطه زناشویی هستند پس در نظر شما انزال نشانه پایان این رابطه است اما در حقیقت مرد بعد از انزال باید تلاش كند تا با روش‌های دیگر به همسرش كمك كند به اوج لذت جنسی برسد.
برای احساس رضایت از رابطه زناشویی، رسیدن به اوج لذت جنسی ضروری است. درست است كه ارگاسم عامل رضایت و آرامش‌ جنسی در افراد می‌شود اما نرسیدن به آن نشانه لذت نبردن یا ناموفق بودن رابطه نیست.

-یکی دیگر از باورهای غلط در رابطه زناشویی این است که،همسران باید همزمان به اوج لذت جنسی برسند. این باور بسیار غیرمنطقی است. زمان رسیدن به اوج هیجان جنسی معمولا در زنان و مردان یكسان نیست و هر دو نمی‌توانند در یك زمان به ارگاسم برسند گرچه تطابق دادن خود با دیگری در زمان رسیدن به اوج لذت جنسی اهمیت دارد.

-در یك رابطه زناشویی مرد فاعل و زن مفعول است. معمولا برای زنان رسیدن به اوج لذت جنسی مرد مهم است و مرد نیز برای آنكه لذت ببرد از خود مایه می‌گذرد. درست آن است كه هر یك برای لذت بردن خود تلاش كنند و از دیگری انتظار نداشته باشند كه برای لذت بردن او تلاش كند، فراموش نكنید كه هر كسی بهتر از دیگری بدنش را می‌شناسد و می‌تواند در رسیدن به اوج لذت جنسی به خود كمك كند.

-نداشتن نعوظ در مردان به معنی آن است كه همسر خود را نمی‌پسندند. این عقیده اشتباه است. همیشه بین نعوظ و لذت رابطه‌ای وجود ندارد. گاهی مردی همسرش را بسیار دوست دارد اما ممکن است به دلیل ناتوانی جنسی یا مشكلات دیگر توانایی نعوظ نداشته باشد.

-یك زوج طبیعی باید هفته‌ای یكبار رابطه زناشویی داشته باشند. میزان تمایل به برقراری رابطه زناشویی بین افراد مختلف متفاوت است و نمی‌توان گفت برقراری چه مقدار رابطه زناشویی در یك زمان معین نشانه طبیعی بودن همسران است.

-طی یك رابطه زناشویی نباید با هم صحبت كرد. فكر كنید طرف مقابل بدون حرف زدن می‌داند شما از چه نوع حركتی خوشتان می‌آید و چه کاری را نمی‌پسندید. گاهی بیان احساسات و خواسته‌ها هنگام رابطه زناشویی برای همسران لذت‌آور و تحریك‌كننده است و میزان رضایتمندی آنها را از رابطه زناشویی افزایش می‌دهد.


ادامه مطلب

[ شنبه 29 تیر 1392  ] [ 2:05 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات3 ]

تفاوت های به ظاهر کوچک اما مهم - زندگی

نامزدی بهترین دوران برای شناخت پیدا کردن است. در این مدت می توانید تفاوت های اساسی تان رابشناسید و سعی کنید درباره آنها به توافق برسید.

1) عادات شخصی
وقتی زن و شوهر عادات شخصی متضاد و متفاوتی داشته باشند، به تدریج تنش و اختلاف میانشان بروز می کند و شدید می شود. بعضی از عادت های مسئله ساز عبارتند از: نظم و ترتیب،مسئولیت پذیری، وقت شناسی، نظافت و نظایر این ها اگر یکی از زوجین سیگار می کشد و دیگری به بوی سیگار آلرژی داشته باشد، یا مثلا یکی از طرفین به خوردن غذاهای مغذی و مرتب عادت داشته باشد و دیگری اصلا به اینکه چه می خورد بها ندهد، در زندگی شان دردسر درست می شود. دردسرهای ریز و کوچکی که می تواند اوقات زندگی آن ها را تلخ و حتی آسیب پذیر کند. بنابراین سعی کنید در همین دوران نامزدی و عقد درباره این خصوصیات به توافق برسید.

 2) میزان انرژی
ازدواج دو نفر، که یکی کم انرژی و دیگری پر انرژی است، بسیار دردسرساز است. اختلاف در میزان انرژی در زمینه های مختلفی خودش را نشان می دهد، مثلا در معاشرت های اجتماعی، فعالیت های مذهبی، بر قراری روابط خصوصی، تغذیه و... بنابراین سعی کنید در انتخابتان به سطح انرژی ها توجه داشته باشید و اگر بعد از عقد متوجه این تفاوت در سطح انرژی هایتان شدید، به شکل مصالحه آمیزی با عادت های یکدیگر کنار بیایید.

 3) خرج کردن پول
متاسفانه بسیاری از ازدواج ها در اثر نداشتن توافق بر سر مسائل مالی از هم می پاشند یکی به فکر آینده است و می خواهد پولش را پس انداز کند و با ضریب اطمینان بالا بر دارایی های خود بیفزاید و دیگری به فکر خوش بودن در لحظه حال است، دوست دارد ریسک کند، سرمایه گذاری های پر خطر داشته باشد و فعل حال خوش باشد. به هر حال تفاوت در نوع خرج کردن پول، می تواند دردسر ساز باشد.

4) علاقه به حرف زدن و مهارت های کلامی
اگر یکی از زوجین پر حرف و دیگری کم حرف باشد، اگر یکی خواهان سکوت و دیگری علاقه مند به گفتگو باشد، اگر یگی دوست داشته باشد موقع غذا خوردن آرامش بر قرار باشد و دیگری تمایل به تعریف وقایع روز در زمان غذا خوردن باشد معمولا نارضایتی به با ر می آورد. و کسانی هستند که از ساکت بودن بیش از حد همسر، یا پر حرف بودن بیش از اندازه او گله مندند و افسرده می شوند. این تفاوت می تواند در دراز مدت مساله ساز شود.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 27 تیر 1392  ] [ 1:03 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

ازدواج دیر و زود دارد اما شاید سوختگی بیاورد !

از بچگی به ما یاد داده ‌اند که ازدواج پیوندی ثابت و ماندگار بین دو نفر است که عمیقاً به هم متعهدهستند و می‌خواهند با هم زندگی نو بسازند ، اما از کی ؟!

آمار بالای طلاق سوالات زیادی مطرح می‌کند : آیا ازدواج به اندازه کافی جدی گرفته نمی‌شود ؟ آیا زوج‌ ها خیلی جوان ازدواج می‌کنند ؟

از بچگی به ما یاد داده ‌اند که ازدواج پیوندی ثابت و ماندگار بین دو نفر است که عمیقاً به هم متعهد هستند و می‌خواهند با هم زندگی نو بسازند. ازدواج باید سرشار از عشق، همراهی، اعتماد، حمایت و شادی باشد.
اما وقتی جوان و در حال رشد هستیم، وقت این است که آزاد باشیم و فردیتمان را رشد دهیم—یک شغل برای خودمان انتخاب کنیم ، مسافرت کنیم ، مستقل شویم. اینها چیزهایی هستند که به شکل زوج هم می‌توان انجام داد اما وقتی یک خانواده تشکیل می‌دهید، محدودتر می‌شوید.
وقتی جوان ‌تر هستیم و دهه بیست سالگیمان را پشت سر می‌گذاریم، بعضی وقت ‌ها نمی‌دانیم که بعنوان یک "فرد" چه هویتی داریم. همین باعث می‌شود در رابطه ‌مان خود را گم کنیم. بیشتر زوج‌هایی که در سنین پایین ازدواج می‌کنند به خاطر همین عدم بلوغ احساسی و تجربیات محدود زندگی با طلاق روبه رو می‌شوند.

دختر و پسری که از 16-17 سالگی رابطه خود را شروع می‌کنند، احساس می‌کنند که ازدواج ، قدم بعدی برای آنها در دهه بیست زندگیشان است. بااینکه این می‌تواند موثر باشد اما خیلی مهم است که بدانند مشکلاتی هم در راه خواهد بود. بعنوان مثال، اگر به این دلیل که از دبیرستان فقط با یک نفر دوست بوده‌ اید و از او برای خود یک بت ساخته اید ، این را بدانید که وقتی بزرگ تر و بالغ تر شدید و به اجتماع راه پیدا کردید دیگرانی را خواهید دید و شناخت کامل تری از ازدواج و تعهد پیدا خواهید کرد .
همچنین داشتن امنیت مالی هم اهمیت زیادی دارد. مراسم عروسی خرج و مخارج بالایی دارد و چیزهایی مثل تهیه مسکن و شروع یک خانواده نیاز به مقدار زیادی پول دارد. وقتی جوان ‌تر هستیم، می‌توانیم بدون خرج پول زیادی زندگی را بگذرانیم اما وقتی به کسی متعهد شوید، خیلی مهم است که هر دوی شما ثبات مالی داشته باشید.
هیچ چیز بدتر از دعوا کردن بر سر پول یا بالا آوردن بدهی برای مخارج خانه نیست. این مشکلات ایجاد رنجش می‌کند و استرس زیادی بر رابطه وارد می‌کند. هرچه سنمان بالاتر می‌رود، یاد می‌گیریم که چطور بودجه ‌بندی کنیم و چطور مدیریت مالی داشته باشیم. لازم به ذکر نیست که وابستگی مالی به خانواده‌ ها هم فشار زیادی بر زوج وارد می‌کند.

اگر بدانید ازدواج کاملاً متعهد چیست، هیچوقت برای رسیدن به آن عجله نمی‌کنید. طلاق گرفتن سخت است. همه جدایی‌ها همینطور هستند اما طلاق بسیار مشکل سازتر است، مخصوصاً اگر پای بچه هم وسط باشد. در ازدواج کردن هیچوقت نباید عجله کنید. درست است که ازدواج قدم بسیار خوبی در زندگی می باشد که نشان‌ دهنده عشق و محبت است، اما نباید به آن بعنوان راهی برای مقابله با بی وفایی کسی که دوستش دارید ، به دست آوردن امنیت بیشتر یا نجات از تنهایی به آن نگاه کنید.
ازدواج تعهدی واقعا جدی است و نباید آسان به آن نگاه کرد وقتی هنوز جوان هستیم و فردیت خودمان را کشف نکرده ‌ایم، بهتر است این قدم را برای زمانی که بزرگتر و بالغ‌تر شدیم و از نظر مالی و احساسی ثبات و امنیت بیشتری به دست آوردیم، نگه داریم.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 27 تیر 1392  ] [ 12:59 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ > ]