آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

درجات اختلافهای زناشویی

یکی از شکایت های معمول اینست که چرا زن و شوهر با هم اختلاف دارند و در بعضی مسایل با هم توافق نمی کنند. این شکایت و این انتظار که زوجین با هم هیچ اختلافی نداشته و روی تمام امور زندگی با هم توافق داشته باشند یک انتظار نابجا و غیرممکن است. چرا؟ برای اینکه هیچ فردی شبیه به فرد دیگر نیست. اختلاف بین دو شخص یک امر کاملاً طبیعی است، بالاخص بین زن و شوهر.
لیکن دو چیز مهم باید در نظر گرفته شود. درجه ی اختلاف و چگونگی حل اختلاف.
اگر درجه ی اختلاف بین زن و شوهر بسیار بزرگ باشد، در زندگی مشترک چالشهای کلان و گاه غیرقابل حلی بوجود می آیند. اگر زوجین قادر به حل مسالمت آمیز اختلافات خود نباشند نیز زندگی شان رنگ تلخی و ناخوشی به خود می گیرد.
بنابر این، قبل و بعد از ازدواج، زن و شوهر این واقعیت را در نظر داشته باشند که تفاوت های فردی یک اصل مسلم، غیر قابل انکار و طبیعی است. پس طبیعتاً بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد، ولی همانطور که اشاره شد تا زمانی که این اختلاف ها فاصله زیادی نداشته باشند، با گذشت و چشم پوشی همآهنگ شوند، و راه حل منطقی برای شان سنجیده شود، مشکل جدی بوجود نمی آید.

شرایط حل کردن اختلاف های زناشویی
فرض کنید پدر و مادرتان شما را از مدت ها قبل برای تعطیلات آخر هفته دعوت کرده اند اما همسر شما هفته کاری بسیاری شلوغی را داشته و ناچار است بعضی از کارها را همین آخر هفته که برنامه مهمانی رفتن داشتید، انجام دهد. چطور این مشکل را حل می کنید؟
جر و بحث می کنید و با اصرار از همسر خسته و گرفتارتان می خواهید آخر هفته شما را همراهی کند؟ دعوا می کنید، قهر می کنید و درنهایت به جای مهمانی، می مانید خانه و آبغوره می گیرید یا با هم خیلی منطقی و آرام حرف می زنید و راه حل مناسبی پیدا می کنید؟ اگر شما هم مثل همه زن و شوهرهایی که به روابطشان اهمیت می دهند این گزینه آخری را بیشتر می پسندید، گام های زیر ا دنبال کنید تا بهترین جواب را بیابید.
گام اول : مشکلتان را در چند کلمه توصیف کنید و به همسرتان اجازه پاسخ دادن بدهید
بازکردن و تشریح مساله ای که ذهنتان را درگیر کرده به شما و همسرتان یک نمای کلی از مساله می دهد. اجازه ندهید مساله ای که برایتان پیش آمده. پیش از مطرح شدن در نطفه خفه شود؛ تا زمانی که شما موضوع را کاملا شرح نداده اید، نمی توانید از همسرتان توقع حدس زدن و درک کردن داشته باشید.

نمونه
شما : اگر ما آخر این هفته برویم خانه پدر و مادر تو، دیگر فرصت نمی کنیم اظهارنامه مالیاتی مان را تا پیش از شروع هفته کاری پر کنیم.
همسر شما : والدین من برای این مه مانی از مدت ها پیش برنامه ریزی کرده اند. فکر نمی کنم بتوانیم مهمانی را لغو کنیم.
برای حل موضوع از روش هایی استفاده کنید که به نفع هردوی شما باشد. به این نکته مهم حتما توجه کنید: هرگز به همسرتان نگویید او چه کار می تواند بکند، در عوض به او بگویید که چه کاری از دست خودتان ساخته است
گام دوم : مسائل مهم را باهم حل کنید
این مرحله، مرحله شناسایی است؛ سعی نکنید نظراتتان را به همسرتان تحمیل و مشکل را شخصا حل کنید. فقط درباره مسائل و نرگانی های مهمی که به مشکل شما مربوط می شوند، گفت و گو کنید. به نگرانی های همسرتان نیز با دقت گوش فرا دهید. منصف باشید. درباره هر آنچه که شما و همسرتان را نگران کرده حرف بزنید و هدفتان را تعیین کنید؛ دیدن یک تصویر کلی و به ذهن سپردن لیستی از مسایل مهم و نگرانی های شما و شریک زندگی تان. این لیست در واقع مجموعه نگرانی های مشترک شماست که می خواهید در گام بعدی آنها را حل کنید.

اختلاف زناشویی,زن و شوهر,چگونگی حل اختلاف
نمونه
شما: من توی این هفته سه شب جلسه دارم، برای کارم هم ضرب الاجل تعیین شده، به علاوه به همسایه ها قول دادم سه شنبه شب با هم جلسه داشته باشیم. این اظهارنامه مالیاتی هم که باید تا هفته بعد کامل شود تو این هفته باید همه این کارها را انجام بدم.
حسابی خلقم تنگ شده، تازه هیچ علاقه ای هم به شرکت در جلسه ساختمان و این کارهای اجتمایع هسایه ها ندارم. واقعا حس می کنم بدجوری تحت فشارم.
همسر شما: من هم خیلی دلم می خواهد پدر و مادرم را قبل از اینکه مسافرت بروند ببینم. در چند ماه گذشته نتوانستم درست و حسابی پیش آنها باشم. غیر از این، مادرم خاله و دایی ام را هم به خاطر ما دعوت کرده. خیلی دوست دارم که کل این تعطیلات آخر هفته را پیش والدینم باشم. دلم می خواهد تو هم به دیدن آنها بیایی و توی این مهمانی خانوادگی شرکت کنی.
گام سوم : از یک راهکار دوسر برد، بهره بگیرید
برای حل موضوع از روش هایی استفاده کنید که به نفع هردوی شما باشد. به این نکته مهم حتما توجه کنید: هرگز به همسرتان نگویید او چه کار می تواند بکند، در عوض به او بگویید که چه کاری از دست خودتان ساخته است. خیلی از اوقات ممکن است اولین پیشنهاد بهرتین راه حل نباشد. اما احتمالا بهترین راهکار، زمانی به دست می آید که شما و همسرتان دارید با هم درمورد نگرانی هایتان گفت و گو می کنید و سعی در یافتن راه حلی مناسب دارید.

نمونه
شما: شاید من بتوانم چهارشنبه شب و صبح پنج شنبه را در خانه بمانم و فرم اظهارنامه مالیاتی را پر کنم. بعد بقیه تعطیلات را بدون نگرانی بیایم و پیش تو و والدینت باشم.
همسر شما: من هم به والدینم می گویم تو مجبور بودی این فرم را پر کنی؛ به همین دلیل نتوانستی زودتر بیایی. می خواهم جلسه امشب همسایه ها را هم لغو و به تو در پرکردن فرم کمک کنم.

چند راهکار عملی
این راهکارها می توانند یک مشاجره خانوادگی را پیش از آنکه شروع شود متوقف کنند
_ مسائل را از زاویه دید همسرتان ببینید.
_ پیش از آنکه بخواهید هر جمله تحریک کننده ای بگویید، تا 50 بشمارید. این وقفه به شما کمک می کند تا آرام شوید و زمان کافی داشته با شید که عبارت مناسب تری را جایگزین کنید.
_ به یکدیگر زخم زبان نزنید، هرگز از عبارات تحقیرآمیز استفاده نکنید، شخصیت طرف مقابل را زیرسوال نبرید، قضاوت، عیب جویی، سرزنش و ترشرویی نکنید، کلام دیگری را قطع نکنید یا با حالت قهر و قدم های سنگین از اتقا خارج نشویند.
_ از خودتان بپرسید آیا می توانم (یا باید بتوانم) خودم مشکل را حل کنم.
_ از گفتگوهای سنگین پیش از صبحانه یا هر زمان دیگری که گرسنه هستید، بپرهیزید. چون هیچکس حال و حوصله بحث کردن با معده خالی را ندارد. بهتر است جلسات حل اختلافتان پس از ساعت هشت شب نیز نباشد چون خستگی هم به اندازه گرسنگی می تواند جرقه یک مشاجره اساسی باشد.

سه راه برای خنثی کردن یک مشاجره
این توصیه ها می توانند آتش یک دعوای خانوادگی را پیش از شعله ورشدن خاموش کنند.
_ از حس عصبانیت به عنوان یک علامت هشداردهنده باری توقف جر و بحث بهره بگیربید. از محل دور شوید و خودتان را مشغول کاری کنید؛ مدیتیشن، ورزش یا هر فعالیتی که دوباره آرامش را به شما برگرداند.
_ ارتباط عاطفی خود را با همسرتان حفظ کنید. با او همدلی کنید و قدرشناس باشید تا بین شما فاصله نیفتد. مراقب باشید تا تلاشی را که همسرتان برای دلجویی از شما می کند، ببینید. از ایجاد شکاف در روابطتان بپرهیزید.
_ خود و همسرتان را آرام کنید. نفس عمیق بکشید، لحن مکالمه را آرام تر کنید، چند دقیقه به خودتان زمان بدهید تا تمام گام های مثبتی را که تا به حال با هم در جهت حل اختلاف برداشته اید، مرور کنید و درباره احساستان با هم حرف بنزید. هرچه در آرام کردن خود و همسرتان موفق تر باشید گفت و گوی شما هم مفیدتر خواهد بود.


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392  ] [ 10:38 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

اشتباهات زنان در زندگی زناشویی

 

آیا پیش آمده است كه از انجام كاری كه مطمئن بودید همسرتان را خوشحال می‌كند نتیجه عكس گرفته باشید؟ آیا هنگامی كه او به هر گونه لطف شما به طرزی منفی پاسخ می‌ گوید، یكه می ‌خورید؟
بسیاری از زنان در نحوه ارتباط خود با همسران شان مرتكب اشتباهاتی می‌ شوند كه رابطه آنان را دچار اختلال می ‌كند. بسیاری از این اشتباهات در نتیجه الگوهای رفتاری است كه ما از مادران و مادربزرگ‌ های خود گرفته‌ایم. هنگامی كه این عادت ‌ها و روش ‌ها را در دنیای امروز به كار می ‌بریم احساس بدی به ما می ‌دهند و باعث می ‌شوند همسران مان نیز رفتار بدی با ما داشته باشند. بعضی از این اشتباهات از این گونه‌اند:
 
اشتباه اول : زنان در حق مردان مادری کرده و آنان را با بچه‌ها اشتباه می‌گیرند
به این جملات توجه كنید : « مواظب باش كیف پولت را فراموش نكنی »، « قبض برق را پرداختی؟ »، « می دانی ماشین بنزین ندارد؟ »، « چند بار باید گفت این حوله‌ های خیس را روی زمین نینداز » و« اگر با این لباس نازك بیرون بروی حتما سرما می ‌خوری. » یكی از معمول ‌ترین و مخرب ‌ترین عادات ارتباطی زنان با مردان است. ما به گونه‌ای با آنان رفتار می ‌كنیم كه گویی كودكی بیش نیستند و این‌ طور فرض می ‌كنیم كه ناتوانند و نمی ‌توانند از خودشان مراقبت كنند و نیاز دارند ما زندگی ‌شان را بگردانیم. البته این پیش ‌فرض‌ های ما در بسیاری از مواقع حقیقت دارند، اما موضوعی كه در این جا اهمیت دارد این است : هنگامی كه با یك مرد مانند پسربچه كوچكی رفتار می‌ كنید او نیز شما را مایوس نكرده و مانند بچه‌ای كوچك رفتار خواهد كرد. هنگامی كه انتظار دارید ناتوان، درمانده و ضعیف باشد، او نیز ناتوان، درمانده و ضعیف می‌ نماید.

این جمله یعنی اینکه زنان بیش از حد در حق مردان مفید واقع می‌شوند و کارهای را که خودشان می‌بایست انجام دهند برایشان انجام می‌دهیم برای مثال :

_  در حق آنها زیاد از حد مفید هستید، مثلا :
دنبال کلید‌هایش می‌گردیم، لباس‌ هایش را پشت سرش جمع می ‌كنیم و مانند آن.

_ راه انداختن بازی‌های کلامی با انها جهت بیرون کشیدن اطلاعات :

گرسنه ای؟ چی دوست داری؟ چی کار کردی؟
_ ما چنین فرض می‌کنیم که مردها کم حافظه‌و فراموشكارند و اطلاعاتی که می‌بایست خودشان به خاطر داشته باشند ما باید به آنها گوش زد کنیم :
وقتی رسیدی زنگ بزنی، وقت دکتر امروزت یادت نره! یادت نره بچه‌ها رو از مدرسه بیاری!

_ آن‌ها را نکوهش می‌کنید ، گویی بچه‌اند :
نمی‌ بینی هوا سرد است؟ چند بار بگم چراغ‌ها را قبل از خوابیدن خاموش کن!

_به عهده گرفتن کارهایی که فکر می‌کنید نمی‌توانند به درستی انجام دهند :
یک روز با بچه‌ها فرستادمش که برن لباس بخرن فاجعه بود! دیگه همچین کاری را نمی‌کنم.

_ اصلاح اشتباهات و امر ونهی کردن به آنها :
اگر جای تو بودم از سمت چپ رانندگی می‌کردم! اگر جای تو بودم از رضا به خاطر کاری که انجام دادم معذرت خواهی می‌کردم.

اما چرا ؟؟؟
ما زن‌ ها برای مادری كردن آموزش دیده‌ایم و برای آن نیز پاداش می‌ گیریم. وقتی بچه بودید یگانه الگوی تان مادرتان بود. همواره شاهد بودید كه او چگونه از خواهر و برادرتان حمایت می‌ كرد. شما نیز آموختید حمایت‌ گر، مهربان و فداكار باشید و به نیازهای دیگران رسیدگی كنید. هم چنین شاهد بودید چگونه مادرتان در حق پدرتان مادری می‌كرده است، در نتیجه شما نیز چنین آموختید. پس وقتی بزرگ شدید و ازدواج كردید عینا همین كار را با همسرتان انجام دادید. ما به این دلیل در حق مردان زندگی مان مادری می‌كنیم كه آن ها را به خود وابسته سازیم. وقتی تلاش می ‌كنیم كلیه نیازهای شوهر خود را برآورده سازیم او را شدیدا به خود وابسته می‌ كنیم. مردان نیز عادت دارند كه در حق شان مادری شود، مردها در كودكی همواره شاهد بوده‌اند كه مادرشان از آن ها مراقبت كرده است، بنابراین برای شان عادی است به همسر خود اجازه دهند این نقش را ادامه دهد.

اما چرا بعد از مدتی با وجود تمام این فداکاری‌هایتان ، باز هم روابطتان خراب می‌شود؟؟
_علی رغم اینکه در ابتدا این روابط جوانب مثبتی دارد اما بعد از گذشت زمان همسرتان از شما منزجر شده و علیه‌ شما طغیان خواهد كرد. ممكن است از رفتارتان شكایتی نداشته باشد، حتی ممكن است اصرار كند به این كار خود ادامه دهید، اما یك روز شورش خواهد كرد چون الان او همانند یک پسر بچه‌ای است که همیشه آرزوی این را دارد که خانه، هم چنین مادر خود را ترک گفته و مستقل زندگی کند و با برقراری رابطه‌ای جدید آنها مادرشان (همسرانشان) را با یک معشوقه معاوضه می‌کنند.
_ با همسرتان طوری رفتار می‌ كنید كه گویی او بی ‌لیاقت است، و لذا او نیز احساس بی ‌لیاقتی كرده و در نتیجه اعتماد به نفسش پایین خواهد آمد و باعث به وجود آمدن یک چرخه‌ی معیوب در زندگی می‌شود. وقتی یك مرد احساس خوبی نسبت به خودش ندارد شما را نیز كمتر دوست خواهد داشت.
 
راه حل :
_ از انجام دادن کار‌هایی که همسرتان خودش می‌تواند انجام دهد پرهیز کنید: اجازه دهید خودش دنبال کلیدش بگردد. ولی هیچ‌گاه جواب سرد کننده‌ای به او ندهید مثلا به او نگویید خودت برو بگرد من که مادرت نیستم، حتی توصیه نمی ‌كنم كه در حق همسرتان مهربان و حمایت‌ گر نباشید، بلكه هدف این است كه كمتر مانند یك مادر با او رفتار كنید.
_  با همسرتان مانند شخصی لایق، دانا و قابل اعتماد رفتار کنید. به جای او فكر نكنید و تقویمش نباشید. یک بار که وقت دکترش را فراموش کرد دفعه‌ی بعدی آن را به خاطر می‌سپارد.
_  مسئولیت‌ها را به او واگذار کنید و اگر از انجام آنها برنیامد سعی نکنید مسولیت‌ها را از او سلب نمایید. به او اجازه دهید اشتباه كند و عواقب آن را نیز بپذیرد، زیرا تنها از این راه می ‌تواند بیاموزد كارها را به درستی انجام دهد.
_ از رفتارهای مادرانه خود لیستی تهیه كنید، چند هفته مراقب اعمال و رفتارتان باشید. اولین قدم در تغییر رفتارهای خود آگاه شدن از آن ها است.

اشتباه دوم : زنان، خود و ارزش‌هایشان را زیر پا گذاشته و در مقایسه با مردان، خود را در مرتبه دوم قرار می‌دهند!
تصور کنید بر سر میز شام یک تکه از ماهی‌های بزرگتر آن یکی است آن را به کی می‌دهید؟ چرا به همسرتان؟ و خودتان را در رتبه دوم قرار می‌دهید.

_  ما علاقه، عادت‌ها و فعالیت‌های خود را بخاطر همسرمان کنار می‌گذاریم چون این علایق خوشایند او نیست ؛ مردانی که از درون احساس ناامنی زیادی دارند، شما را از سیستم‌های حمایتیتان جدا کنند. زیرا آنها نیاز دارند که احساس کنند همسرشان در کنترل کامل آنها باشد. اما اگر کسی دیگر این کار را با خودشان انجام دهد و آنها در کنترل خود بگیرد شکوه سر می‌دهند و اینکه زن در کنترل مرد باشد دو اثر سوء دارد:
- بیش از حد به مرد خود وابسته می‌شوید چون جز او کسی را ندارید.
- شما منزوی و گوشه گیر شده و قادر به برقراری ارتباط با دیگران نخواهید بود.
_  از لحاظ احساسی بوقلمون ‌صفت شده و برای اینکه مردتان را راضی کنید به هر شکلی که او می‌خواهد در می‌آیید: یکی از معمول‌ترین راه‌هایی که ارزش خود را زیر پا گذاشته و خود را در درجه‌ی دوم اهمیت قرار داده و همه چیز خود را حتی قیافه، رفتار و عقایدشان را تغییر داده تا به شکل زن ایده‌ال او در آیند. خود را در معرض جراحی‌های خطرناک قرار داده فقط بخاطر اینکه همسرشان او را با قیافه دیگر و یا هیکل دیگر بیشتر دوست بدارد و می‌پسندد.
_ برای اینکه رویاهای مرد مورد علاقه‌تان را تحقق ببخشیم، رویا‌هایمان را به کلی فراموش می‌کنیم. زنی که از کار خود استعفا می‌دهد تا به شغل همسر خود برسد و به او کمک کند و بعد از سه سال که آنها قطع رابطه می‌کنند خود را بیکار و نیازمند می‌بیند.

چرا زنان در روابط خود را فدای دیگران می‌کنند؟
زنان به دلایل زیادی این کار را انجام می‌دهند چون هزاران سال است که به زنان آموزش داده اند که خود را فدای شوهرانشان کنند. (علایق، استعداد، و شغل‌هایشان را و ....) چون مادران و مادر بزرگانمان خود را این گونه دیده‌اند . به عوض آن که تلاش کنیم رویا‌های خودمان را تحقق ببخشیم فدا کردن انها در راه مردانمان را نوعی ایثار و قربانی می‌دانیم. خیلی ساده است که بگوییم:
می توانم درسم را تمام کنم و یک مهندس شوم، اما دوست داشتم حمایت بیشتری از همسرم که در رشته عمران تحصیل می‌کرد، بکنم، بنا براین تصمیم گرفتم از حق خودم بگذرم. وقتی شخصیت خودتان را برای این که بیشتر دوست داشته شوید زیرا پا می‌گذارید نتیجه این خواهد شد که خودتان را کمتر دوست داشته باشید.

راه حل: چگونه از فدا کردن رویاها در روابطمان پرهیز کنیم
_ از تمامی رویا‌ها و خواسته‌های گذشته‌تان که بخاطر عشق شوهرتان زیر پا گذاشته‌اید لیستی تهیه کنید (درسته که سخته اما این کار را انجام دهید) تا در اینده دیگر مرتکب چنین کاری نشوید.
_رویاهایتان را تعقیب کنید و شخصیت خود را تمام و کمال بخاطر بسپارید و به خاطر شخصی به هر رنگی در نیاید به امید اینکه مردی را بیابید که بتواند شما را اغنا کند. هر چه زنی کامل‌تر باشید احتمال اینکه مستاصل شوید کمتر است و ارزش‌هایتان را کمتر زیر پا می‌گذارید.

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392  ] [ 10:35 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

معنی اصلی عدل

عدل بدین معنى كه: دادگر است و به كسى ستم نمى نماید و كارى را بدون حكمت انجام نمى دهد، بنا براین هرچه را مى آفریند و روزى مى دهد و آنچه را مى دهد و باز مى ستاند از روى مصلحت است اگرچه ما نمى دانیم. همانطورى كه اگر دكترى به بیمار خود داروئى داد مى دانیم كه: در آن مصلحتى است گرچه آن مصلحت بر ما پوشیده باشد بنا بر این اگر دیدیم: خداوند متعال كسى را ثروتمند و دیگرى را تهیدست نموده، و یا به یكى شرافت بخشیده و به دیگرى نبخشیده، یا یكى را مریض كرده و دیگرى سالم است، و از این قبیل كارها... باید عقیده مند باشیم كه: همه اینها از روى حكمت و مصلحت است گرچه ما به حكمت آن پى نبریم.

 چنانچه در روایت آمده كه حضرت موسى(ع) از خداوند درخواست كرد: برخى از دادگریهاى خود را كه در ظاهر مشكل مى آید باو نشان دهد، خداوند باو فرمود كه: به صحرا رود و بر سر چشمه آبى در كمین بنشیند تا جریانى را مشاهده كند. موسى (ع) بدانجا رفت و دید: اسب سوارى در سر چشمه پیاده شد و پس از رفع احتیاج از آنجا دور شد ولى هنگام رفتن فراموش كرد كیسه پول خود را همراه ببرد.
پس از چندى كودكى آمد كیسه را برداشت و رفت سپس پیر مرد كورى از راه رسید و مى خواست وضو بگیرد كه دراین هنگام مرد سوار برگشت و چون كیسه پول خود را ندید پیر مرد نابینا را بسرقت پولش متهم ساخت، كشمكش بین این دو در گرفت تا اینكه بالاخره اسب سوار كور را كشت. خداوند به موسى وحى فرمود كه: اسب سوار مال پدر كودك را دزدیده بود، مال را بورثه پدر: (همان كودك) برگرداندیم و كور پدر اسب سوار را كشته بود كه اینك به كیفر خود رسید. این بود نمونه اى از عدل و دادگسترى خداوند، گرچه از نظر كوته بین ما درست نیست.


ادامه مطلب

[ دوشنبه 16 اردیبهشت 1392  ] [ 1:49 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

اینگونه خوش اخلاق شویم

 

محققان دانشگاه میشیگان اظهار می‌دارند كه خلق و خوی بد به‌طور متوسط سه روز در هر 10 روز به سراغ ما می‌آیند و در حدود 2 درصد مردم تقریبا هر روز شاد هستند و در حدود 5 درصد افراد، خلق و خوی بد را در چهار روز از هر پنج روز دارند. بیش از یك دوجین از آزمایشگاه‌های تحقیقاتی كه در حال مطالعه نوروبیولوژی و تنظیم و تعدیل خلق و خو و حالات افراد هستند، متوجه شده‌اند كه مردم به‌صورت‌های مختلف و در كشورهای متفاوت، روش‌هایی را برای تغییر حالات‌شان به كار می‌برند: گوش‌دادن به موزیك، صحبت با یك دوست، پیاد‌ه‌روی، سرگرم‌كردن خود، تلاش برای رفع مشكل، خوردن، عبادت، نماز و خرید.
تفاوت‌های جنسیتی در مدیریت حالات درونی وجود دارند. مردان به‌طور معمول سعی می‌كنند خودشان را از این كار باز دارند (تقریبا راهكاری موفقیت‌آمیز است) یا از سیگار استفاده می‌كنند. زنان بیشتر به صحبت با فردی كه بتواند به آنها كمك كند می‌پردازند یا به فكر می‌افتند كه چرا این حس بد را دارند (كه كمك نمی‌كند.) یادگیری روش‌های موثر تقویت حالات درونی و تنظیم خلق و خو می‌تواند به مردان و زنان كمك كند تا خود را از این ورطه بیرون كشند.

روش‌های مشكل‌نگر
موثرترین روش برای دوركردن حالت بدخلقی و یا غم، در درجه اول تغییر علت به وجود آورنده آن است البته به شرطی كه بدانید چه چیز شما را ناراحت كرده و چرا. بسیاری از حالات بد به دلیل از دست دادن یا شكست در كار یا ارتباطات صمیمانه است و محققان، سوالاتی را كه باید پرسیده شود. شامل این موارد می‌دانند: <چه كار می‌توانم انجام دهم كه شكست را جبران كنم؟ برای جبران از دست دادن یك ثروت یا دوست، چه كار می‌توانم 
انجام دهم؟ اگر امكان دارد، اقدام كرده و آن را حل كنید.> گزارش را دوباره بنویسید. از دوستی كه احساسات او را جریحه‌دار كرده‌اید، عذرخواهی كنید. به والدین‌تان بگویید كه در مورد دعوایی كه داشتید، احساس بدی دارید. اگر نمی‌توانید كاری انجام دهید، در این صورت آنچه اتفاق افتاده را بپذیرید و به كارهایی توجه داشته باشید كه دفعه بعد به شیوه دیگری انجام خواهید داد.

روش‌های مبتنی بر احساسات و عواطف
اگر نمی‌توانید مشكل مربوط به احساس ترس را حل كرده یا آن را تشخیص دهید، در این صورت بهترین راه‌حل، تمركز بر تغییر احساسات منفی‌تان است. به‌طور مثال سعی كنید كه یك هدف به سرعت قابل دسترس را تعیین كنید كه بتواند موجب تقویت روح‌تان با یك موفقیت كوچك باشد. تمیزكردن كمد و قفسه‌ها، جمع و جوركردن وسایل و فایل‌های روی میزتان و یا نوشتن نامه به كسانی كه خیلی وقت است از آنها خبر ندارید. انتخاب بعدی می‌تواند تحرك و فعالیت باشد. در مطالعات مربوط به تعدیل و تنظیم خلق و خو، ورزش و تحرك بدنی مستمر، تنها راهكار موثر برای از بین بردن احساسات بد است.
به‌طور مثال مطالعات گوناگون این مساله را تایید می‌كند كه فعالیت‌های آیروبیك مانند پیاده‌روی یا تند راه رفتن به‌طور قابل‌توجهی موجب بهبود حالات خلقی می‌شود. اگرچه انسان وسوسه می‌شود تا هنگام كسالت و بی‌حوصلگی خود را از سایرین دور كند اما بهتر است كه این كار را به تعویق بیندازد. تحقیقات یادآور می‌شوند كه ایده‌ خوبی نیست كه وقتی احساس بی‌حوصلگی می‌كنید، عبوس و ترشرو شوید بلكه وانمود كنید كه اوضاع عوض شده ولی وقت‌تان را با سایرین بگذرانید، زیرا دوستان شما اغلب می‌توانند به بهبود حالت شما با ارائه نقطه نظرات خود كمك 
كنند. اما هنگام در كردن فرد مناسب، احتیاط كنید زیرا ممكن است احساساتتان به‌جای بهتر‌شدن، از آن چیزی كه هست، بدتر شود. یكی از روش‌های تقویت حالات خلقی این است كه ذهن‌تان را نسبت به مشكل ببندید اما نه اینكه در رفع آنچه غلط است نكوشید و توجه داشته باشید كه این راه فقط تاحدی موفق است. كارهای ساده (به‌طور مثال تماشای تلویزیون یا مطالعه) فقط به‌صورت موقت عمل می‌كنند، بنابراین به‌نظر می‌رسد فعالیت‌هایی كه موجب درگیركردن قوه تخیل می‌شوند، اثرات بهتری داشته باشند.

كاری كه تاثیر ندارد
تسلیم‌شدن در برابر یك حالت خلقی بد و باقی نگه‌داشتن خودتان در اینكه احساس بد داشته باشید، كاملا موجب تضمین این مساله می‌شود كه شما به‌زودی احساس بهترشدن نخواهید داشت. محققان نشان داده‌اند كه انتظارات و توقعات منفی به حالات منفی منجر ‌شده و از طرفی كسانی كه منتظر هستند تا احساس بدی داشته باشند، بیشتر از بقیه ناراحت بوده و خوشحالی در آنها كم می‌شود. <تخلیه كردن> یا <بیرون ریختن آنها> نیز تاثیر بسیار كمی دارد. جیغ و فریاد و یا گریه ‌كردن، فقط باعث تقویت حالت و احساس منفی می‌شود. مطالعات نشان 
می‌دهد كسانی كه احساسات‌شان را تخلیه می‌كنند، امكان دارد ساعات بیشتری در ناراحتی باشند. دوباره و دوباره فكر كردن درباره اشتباهات، شكست‌ها یا بدشانسی‌ها نه فقط به دایمی شدن حالت بد می‌انجامد بلكه می‌تواند به اضطراب و افسردگی‌ هم منجر شود. كسانی كه به این صورت فكر كنند احتمال كمتری دارد كه بتوانند خودشان را درگیر فعالیت‌های انرژی‌زا و فرح‌بخش كنند، حتی اگر باور كنند كه از آنها لذت می‌برند.

10 قدم به سمت خوش‌اخلا‌ق شدن
1)برجسته‌سازی موارد مثبت. به بخش‌هایی از زندگی‌تان فكر كنید كه خوب پیش می‌روند، نه آنهایی كه شما را آزار می‌دهند.

2)موفقیت‌های گذشته را مرور كنید. قبل از ایجاد انگیزه در خودتان برای پیشبرد بیشتر امور در آینده، آنچه انجام داده‌اید را به خودتان یادآور شوید.

3)عبادت كنید. انجام امور دینی و مذهبی، بیشترین تاثیر را بر رهایی از اضطراب و افسردگی دارد.

4)به موزیك گوش دهید. با توجه به این كه شكل‌های بسیاری از خلاص‌شدن از حالات بد وجود دارد، این كار حداقل و به‌طور موقتی، یكی از رایج‌ترین و موثرترین موارد برای تقویت خلق و خو است.

5)خودتان را درمان كنید. اغماض‌ها و گذشت‌ها (بزرگ یا كوچك) می‌توانند هنگامی كه احساس می‌كنید پایین افتاده‌اید، شما را بالا بكشند. آنها موجب می‌شوند كه شما احساس خاص و ویژه كنید.

6)داوطلب بشوید. كارهای داوطلبانه و فعالیت در خیریه‌ها، احساس بهتربودن را به ما می‌دهند.

7)ورزش از بهترین راه‌های تغییر حالت بد انسان، افزایش انرژی و كاهش فشار و استرس است.

8)رفتار شاد داشته باشید. لبخند‌زدن و داشتن چهره شاد موجب از بین رفتن مشكلات نمی‌شود اما به بهبود حالت و خلق كمك می‌كند.

9)تاكیدتان بر آینده باشد. اگرچه نمی‌توانید گذشته را دوباره بنویسید اما می‌توانید از آن درس بگیرید. تصمیم بگیرید كه دفعه بعد، بهتر و سخت‌تر كار كنید.

10)برای افسوس خوردن، حدی را قایل شوید. به خودتان بگویید: <امروز صبح درباره خودم احساس تاسف می‌كنم اما امروز بعد از ظهر به زندگی‌ام توجه خواهم كرد و مسائل صبح را كنار می‌گذارم.>

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 15 اردیبهشت 1392  ] [ 11:50 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

خدایا دستم را بگیر

الهی! اگر طاعت بسی ندارم در هر جهان جز تو کسی ندارم.الهی! تو دوستان را به دشمنانت می‌نمایی،درویشان را غم و اندوه دهی، بیمار کنی و خود بیمارستان کنی، درمانده کنی و خود درمان کنی، از خاک آدم کنی و با وی چندان احسان کنی، مجلسش روضه رضوان کنی،

الهی! از پیش خطر و از پس راهم نیست، دستم گیر که جز تو پناهم نیست.

الهی! دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.

الهی! خود را از همه به تو وابستم، اگر بداری تو را پرستم و اگر نداری خود پرستم نومید مساز بگیر دستم.

الهی! ای دورنظر و ای نیکو حضر و ای نیکوکار نیک منظر، ای دلیل هر برگشته، و ای راهنمای هر سرگشته، ای چاره ساز هر بیچاره و ای آرنده هر آواره، ای جامع هر پراکنده و ای رافع هر افتاده. دست ما گیر ای بخشنده بخشاینده.

الهی! کار آن دارد که با تو کاری دارد. یار آن که دارد چون تو یاری دارد. او که در هر دو جهان تو را دارد هرگز کی تو را بگذارد.

الهی! در سر گریستنی دارم دراز. ندانم از حسرت گریم یا از ناز.

الهی! یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر وجان.

الهی! یکتای بی‌همتایی، قیوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفایی، از شرک مبرایی، اصل هر دوایی، داروی دل‌هایی،بتو رسد ملک خدایی.

الهی! نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.

الهی! ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی.

الهی! ای خالق بی‌مدد و ای واحد بی‌عدد، ای اول بی‌هدایت و ای آخر بی‌نهایت. ای ظاهر بی‌صورت و ای باطن بی‌سیرت، ای حی بی‌ذلت ای بخشنده بی‌منت، ای داننده رازها، ای شنونده آوازها، ای بیننده نمازها، ای شناسنده نامها، ای رساننده گامها، ای مطلع بر حقایق، ای مهربان بر خلایق، عذرهای ما بپذیر که تو غنی و ما فقیر و بر عیب‌های ما مگیر که تو قوی و ما حقیر، از بنده خطا آید و ذلت و از تو عطا آید و رحمت.

الهی! ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید توست و ای که جان بندگان در صف تقدیر تو است، ای قهاری که کس را به تو حیلت نیست، ای جباری که گردن کشان را با تو روی مقاومت نیست، ای کریمی که بندگان را غیر از تو دست آویز نیست. نگاه دار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم.


ادامه مطلب

[ شنبه 14 اردیبهشت 1392  ] [ 2:50 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

سالمندی آغازی دیگر در زندگی است

سالمندی دوران پختگی، ورزیدگی و زمان احساس بی نیازی است و فرصت سیر به سوی کمال و رسیدگی به خویشتن. سالمندان، باور ارزش های وجودی خانواده و جامعه هستند. در فرهنگ اسلامی و ایرانی، «پیری» نه به عنوان یک کلمه ناخوشایند، بلکه به صورت «کمال،حکمت،خردمندی و فرزانگی » تلقی می شود. از این رو می تواند به عنوان مرحله ای موثر و گرانقدر در زندگی به حساب آید.
این واقعیت را نیز باید پذیرفت، اغلب سخن از سالمندی مترادف با ضعف و سستی تلقی می شود،که ناشی از محدودیت انسان در جنبه های فیزیکی می باشد. با شناخت سیرتکاملی و علل پیری می توان تاحدی از ناتوانی ها پیشگیری نمود و در نهایت «قدرت فکری» سالمند را با «توان جسمی» وی همراه نمود.
همانطور که می دانید، افزایش طول عمر انسان ها و اضافه شدن جمعیت سالمندان یکی از دستاوردهای قرن ۲۱ بوده و سالخوردگی جمعیت پدیده ای است که برخی جوامع بشری با آن روبرو شده و یا خواهند شد. براساس نظریات WHO این پدیده ناشی از بهبود شرایط بهداشتی است که منجر به پیشگیری از بیماری ها و در نهایت افزایش امید به زندگی شده است .
بنابراین سالخوردگی جمعیت در واقع یک موفقیت بهداشتی است که در صورت عدم برنامه ریزی مناسب، به یک چالش بزرگ تبدیل خواهد شد.
بر اساس منابع علمی جمعیتی، زمانی که ۸% جمعیت را افراد ۶۵ سال و بالاتر و یا ۱۲% جمعیت را افراد ۶۰ سال و بالاتر تشکیل دهند، پدیده سالمندی استقرار می یابد. این روند تغییرات جمعیت سالمندان در ایران نیز سیر صعودی طی می کند به طوری که پیش بینی می شود تا سال ۱۴۲۹جمعیت سالمندان کشور به ۶۲/۲۴% برسد.
از آنجایی که با افزایش جمعیت سالخورده، شیوع بیماری های مزمن نیز افزایش می یابد،در اکثر کشورهای توسعه یافته،سیستم درمانی برای درمان بیماری ها از مداخله های پیشگیری و نظارت درمانی استفاده می کنند که دارای ابعاد سه گانه «پزشک،بیمار و محیط» می باشد.

اقدامات پیشگیرانه در سالمندان بر اساس زمان مداخله به سه سطح تقسیم می گردد:

۱- پیشگیری اولیه: مشتمل بر اقدامات مثبتی است که سبک ناسالم زندگی را تغییر داده و مانع حضور عوامل خطر ساز می شود. این سیاست شامل کاربرد توصیه های معمول در زمینه «تغذیه،ورزش،مصرف دخانیات و الکل و مواد مخدر» می باشد. همچنین مراقبت های بهداشتی پیشگیرانه از دهان و دندان و ایمن سازی را برای پرهیز از ابتلا به بیماری های عفونی شامل می شود. (مانند آموزش، مشاوره، واکسیناسیون)

۲- پیشگیری ثانویه: بسیاری از سالمندان دارای بیماری خفیف یا عوامل خطر قابل شناخت بیماری مزمن یا ناتوانی زودرس می باشند. در این نوع پیشگیری با شناسایی عوامل خطر و غربالگری و تشخیص و درمان زودهنگام بیماری ها، عوامل خطر را سریع تشخیص داده و برای آن ها اقدامات مناسب و خاص انجام می گیرد. این اقدامات زودهنگام بر مرگ و ناتوانی تاثیر می گذارد و مانع پیشروی بیماری می گردد.

۳- پیشگیری ثالثیه: بسیاری از سالمندان دارای یک بیماری مزمن می باشند. در این سطح پیشگیری، هدف حفظ عملکرد جسمی،روانی و اجتماعی سالمند تا بیشترین زمان ممکن و با کیفیت مناسب است. این سیاست شامل جلوگیری از وقوع مجدد حمله حاد بیماری با کمک دارو یا تغییرات سبک زندگی و کمک های توانبخشی است. ( توانبخشی و ارتقای کیفیت زندگی سالمند)

مراقبت ها و پیشگیری ها:
اگرچه تغییرات ناشی از پیری اجتناب پذیر است اما نمی توان از بسیاری از آنها تا حدودی پیشگیری نمود یا وقوع آن را به تعویق انداخت بدین جهت لازم است سالمندان را به رعایت موارد ذیل تشویق نمائید :

۱- انجام برنامه های ورزشی منظم به ویژه پیاده روی و استفاده از کفش های پاشنه کوتاه، با کف غیر لغزنده

۲- رژیم غذایی مناسب ( کم نمک و کم چربی ) و خوردن غذا در وعده های زیاد و حجم کم

۳- مصرف کافی مایعات (حراقل ۸-۶ لیوان در روز)

۴- استفاده از عینک آفتابی در مقابل نور خورشید

۵- کنترل منظم وزن و فشارخون

۶- عدم استعمال دخانیات

۷- داشتن دوره های کوتاه استراحت در فعالیت های طولانی

۸- رعایت بهداشت دهان و استفاده از ورقه های نازک

۹- عدم تغییر ناگهانی محل تاریک به روشن و بر عکس

۱۰- ماساژ نواحی تحت فشار

۱۱- تغییر وضعیت از حالت نشسته به ایستاده به آهستگی

۱۲- داشتن الگوی خواب منظم

۱۳- استفاده از مرطوب کننده و ضد آفتاب


از آنجائیکه رعایت اصول تغذیه صحیح در دوران سالمندی تاثیر به سزایی در روند سالم پیر شدن دارد،به چند مورد از توصیه های تغذیه ای دوران سالمندی اشاره می شود.
پژوهشها نشان داده است، سالمندانی که عمر بیشتری می کنند دارای خصوصیات زیر هستند :

- هر روز به طور مرتب صبحانه می خورند .

- در هر وعده حجم غذایی کافی مصرف می کنند .

- نوسانات وزنشان کمتراست (همواره وزن مطلوب دارند)

- میوه و سبزی در برنامه غذایی روزانه آنها وجود دارد .

- چربی و مواد غذایی کمتری مصرف می کنند .

- از مصرف نمک و مواد غذایی شور به مقدار زیاد خودداری می کنند . 
 

برنامه غذایی دوران سالمندی شامل طیف متنوعی از مواد غذایی است . به گونه ای که بتواند حدود ۳۰ درصد کالری را از چربی ها، ۱۵ درصد از پروتئینها، ۵۵ درصد از کربوهیدراتها (عمدتا کربوهیدراتها مرکب ) تأمین کند . به علاوه توصیه می شود چربی های غیر اشباع ترجیحا از منابع گیاهی تامین شود.

امیداست با اجرای موفق به تشخیص زودرس بیماری ها در سالمندان به ظاهر سالم باشیم وبا کنترل و درمان بیماری ها درمراحل ابتدایی از ایجاد ناتوانی در پیری پیشگیری نموده و سالمندان را با نهایت قدرت فکری و توان جسمی ایده ال حفظ نماییم .


ادامه مطلب

[ شنبه 14 اردیبهشت 1392  ] [ 2:42 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

مهارتهای خرید کردن

در تمام فروشگاه‌ها قواعد خدشه‌ناپذیری وجود دارد که به شما اجازه نمی‌دهد موجودی حساب‌تان را بی‌محابا به آتش بکشید.

حتی اگر روی کوهی از پول نشسته باشید، باز هم اجازه ندارید بی‌محابا همه‌شان را آتش بزنید. تفاوتی نمی‌کند که در یک فروشگاه لوازم خانگی، پوشاک، موبایل یا سوپرمارکت باشید. در همه حال قواعد خدشه‌ناپذیری وجود دارد که اگر به آنها عمل کنیم، اطمینان خواهیم داشت که در مسیر درست قرار داریم. فروشنده‌ها باید به شما احترام بگذارند و از این راه برای خود جایگاه و مقام بالاتری بخرند. هیچ کسب و کار کوچک بدون سهل‌انگاری به مخاطبان خود دوام نخواهد آورد. اگر بعضی مواقع دچار لغزش می‌شوند این وظیفه ماست که شیوه درست را به خاطرشان بیاوریم.

چگونه به فروشنده‌ها یاد بدهیم مشتری‌های‌شان را محترم بشمارند؟

جسور باشید
پوشاک
فروشنده‌های خوش‌برخورد و مهربان در فروشگاه‌های پوشاک می‌توانند بیش از اندازه قانع‌کننده باشند. لبخندی که معمولا بر لبان‌شان نقش بسته یکی از خطرناک‌ترین دام‌هایی است که سر راه‌تان پهن می‌شود. آنها با این لبخند حتی می‌توانند یک کفش سایز بزرگ‌تر را به شما بفروشند.

چطور اتفاق می‌افتد؟ به یک فروشگاه پوشاک رفته‌اید و روی یکی از رگال‌ها، پلیوری توجه‌تان را به خود جلب می‌کند. وقتی از کارکنان فروشگاه درخواست می‌کنید سایز مناسب شما را برای‌تان بیاورند تا «پرو» کنید آنها کمی‌ مکث می‌کنند. هر چقدر زمان این مکث بیشتر باشد، احتمال کمبود در موجودی انبار بیشتر است. اگر موضوع تنها به موجود نبودن سایز مناسب مربوط شود، احتمالا به شما می‌گویند سایز XXL خیلی به‌تان می‌آید و اگر رنگ مورد نظرتان را نداشته باشند احتمالا خواهید شنید که «الان بیشتر مردم از این رنگ می‌برند»! فروشنده‌های کفش هم استفاده از کفی را توصیه می‌کنند.

حالا باید چه کنم؟ به فروشنده بگویید مد سال و رنگ محبوب بقیه مشتری‌ها را دوست ندارید. به او بفهمانید که وقتی سایز لباس شما Medium است، پوشیدن لباس‌های Large تصویر تمسخرآمیزی از شما ارائه می‌دهد. استفاده از کفی؟ نه! هرگز زیر بار این موضوع نروید. حتی اگر اطمینان دارید که تا انتهای جهان کفش سایز پای خودتان را پیدا نخواهید کرد.

وسواس به خرج دهید
سوپرمارکت
سوپرمارکت‌ها یکی از شلوغ‌ترین مکان‌های شهر هستند و ما تقریبا هر روز گذرمان به یکی از آنها می‌افتد. آنچه از آنها می‌خریم همیشه گران‌ترین خریدهای روز نیستند اما حتی اگر خیلی اهل وسواس نباشید، باز باید مراقب باشید. هر چقدر که سوپرمارکت شلوغ‌تر باشد، احتمال اشتباه بیشتر می‌شود.

چطور اتفاق می‌افتد؟ تاریخ تولید و انقضایی که روی محصولاتی مثل ماست یا پنیر درج می‌شود، به خاطر اطلاعات عمومی ‌نیست. تولیدکننده‌ها از آن برای اطلاع مشتری استفاده می‌کنند پس قبل از اینکه به حساب و کتاب برسید، با وسواس بیشتری این تاریخ‌ها را بررسی کنید. فروشنده‌ها معمولا محصولات قدیمی‌ را در قفسه‌های جلویی می‌گذارند.
مسئله مهم دیگر موقع محاسبه قیمت اجناس است. فروشنده‌های سنتی کاربلد اجناس شما را با سرعتی باورنکردنی داخل کیسه‌های نایلونی می‌ریزند و آنها را در ذهن خود جمع می‌بندند. جدیدترها محاسبه را با ماشین حساب انجام خواهند داد و در نهایت شما را از قیمت تمام شده آگاه می‌کنند.  

حالا باید چه کنم؟ هر چقدر فروشگاه شلوغ‌تر باشد یا تعداد کالاهایی که انتخاب کرده‌اید بالاتر رود، به همان اندازه احتمال اشتباه هم بیشتر خواهد شد. به شیوه‌ای کاملا محترمانه از فروشنده بخواهید شما را در مورد جزئیات آگاه کند. به یاد داشته باشید که همیشه قرار نیست اشتباه به ضرر شما رخ دهد.

به گارانتی احترام بگذارید
لوازم خانگی
خرید از فروشگاه‌های لوازم خانگی همیشه به آن سادگی که تصور می‌کنیم نیست. حتی اگر کاملا بدانید که چه می‌خواهید، باز هم موضوع گارانتی دری تازه را به روی‌تان باز می‌کند. ما خرید بدون گارانتی را به هیچ وجه توصیه نمی‌کنیم. موقع خریدن یک کالای با گارانتی هم باید به جزئیات ریز اما پراهمیتی توجه داشته باشید.

چطور اتفاق می‌افتد؟ گارانتی عرضه شده روی محصولات و لوازم خانگی به دو صورت عرضه می‌شوند. گارانتی‌هایی که به صورت برچسب و لیبل روی جعبه نصب شده‌اند و گارانتی‌های صادر شده روی کارت. موقع ارائه خدمات هیچ کدام به دیگری اولویت ندارد. آنچه اهمیت دارد تاریخ صدور گارانتی است. بعضی از تولیدکننده‌ها کالای‌شان را از تاریخ ساخت زیرپوشش می‌گیرند و اگر کالا 80 درصد زمان گارانتی را داخل انبار فروشنده سپری کرده باشد، دست آخر چیزی نصیب من و شما نمی‌شود.
چه باید بکنم؟ به فروشنده بگویید موضوع گارانتی دقیقا به‌اندازه برند و نوع محصول برای‌تان اهمیت دارد. کالاهایی را انتخاب کنید که توسط شرکت‌های معتبر گارانتی شده‌اند. نقطه قوت چنین خریدی این است که شرکت‌های معتبر اسم و رسم‌دار معمولا آنقدر به کیفیت کار خود اطمینان دارند که محصول را از زمان نصب توسط خریدار زیر پوشش خدمات ارزشمندشان می‌گیرند.


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 12 اردیبهشت 1392  ] [ 2:55 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چند نکته برای کاهش آسیب های طلاق

 

متاسفانه بر اساس تازه ترین آمارهای سازمان ثبت اسناد در سال گذشته به ازای هر ۵ ازدواج یک واقعه تلخ طلاق در کشور به ثبت رسیده است. این آمار نشان می دهد بسیاری از زوج ها که بیشترین آن ها جوان هستند با پدیده شوم طلاق دست و پنجه نرم می کنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خراسان ؛ پدیده ای که آسیب های روانی و اجتماعی بی شماری در پی دارد. از هجوم آسیب هایی چون افسردگی، استرس، بی اعتمادی و بدبینی گرفته تا بسترسازی برای بسیاری از بزهکاری های اجتماعی که در کمین افراد طلاق گرفته و حتی کودکان طلاق است. اما چطور می توان روزهای پس از طلاق را با آسیب های کمتری سپری کرد؟! سپیده دانایی در مطلبی به بیان راه حل هایی در این باره پرداخته است که بخشی از آن را در ادامه می خوانید.

۱ - علت واقعی طلاق را بشناس!
در هیچ طلاقی یک نفر صد در صد مقصر و یک نفر کاملا بی گناه نیست. طلاق حاصل انتخابی غلط یا شیوه ارتباطی نادرست است. بنابراین دو نفر در این ماجرا سهم دارند. این که به عنوان یک فرد مطلقه بتوانیم سهم خودمان را در طلاق معلوم کنیم و شیوه های ارتباط غلط مان را بشناسیم، قدم اول را برای تغییر برداشته ایم. تا وقتی دیگری را 
صد در صد مقصر می دانیم در یک کینه همیشگی باقی می مانیم و لزومی برای تغییر نمی بینیم. وقتی هم کاملا سهم خودمان را صد در صد می دانیم تا آخر عمرمان فقط احساس گناه می کنیم و اعتماد به نفس و عزت نفس مان کاهش می یابد. کشف این که کجای راه را غلط رفته ایم البته چیز ساده ای نیست. یک مشاوره خانواده که در مشاوره بعد از طلاق تخصص دارد حتما در این زمینه می تواند کمک های بسیار ی ارائه دهد.

۲ - شرایط بعد از طلاق را بشناس
هر کسی بعد از طلاق شرایط خاص خود را دارد. یک خانم ممکن است به زندگی با خانواده پدری برگردد، یکی ممکن است مستقل با فرزندانش زندگی کند، مردی ممکن است زندگی مجردی در پیش گیرد. هر کدام از این ها شرایط خاص خودش را دارد. اگر این شرایط را نشناسیم، ممکن است هر ناکامی ریز و درشت را به طلاق ربط دهیم. اما شناخت شرایط باعث می شود آن را مدیریت کنیم و زندگی کمتر روی بدش را به ما نشان دهد.

۳ - مستقل باش
بعضی ها قبل از ازدواج هم با خودشان مشکل حل ناشده ای داشته اند که در زندگی مشترک بروز کرده و نقش مهمی در بروز طلاق هم بازی کرده است. هچنین کسی که قبل از طلاق نسبت به تنهایی، طرد دیگران یا نه شنیدن حساس باشد بعد از طلاق هم دوباره با این مشکلات دست و پنجه نرم می کند. کسی که هنوز به استقلال مالی (درآمد مستقل بر پایه شغل)، استقلال عاطفی (وابستگی نداشتن به خانواده چه به شکل وابستگی و چه به شکل کینه) و استقلال فکری (عقاید مستقل برای خود که انتخاب خود فرد است نه خانواده) 
نرسیده باشد، بعد از طلاق مشکلات بیشتری خواهد داشت. اما در صورتی که فرد از همان ابتدا استقلال داشته یا حداقل در ماه های ابتدایی ازدواج به این استقلال رسیده باشد، بعد از طلاق هم با مشکلات کمتری دست و پنجه نرم می کند. یادتان باشد وابستگی عاطفی یا مالی یا فکری می تواند بعد از ازدواج از والدین به همسر هم منتقل شود و کسی که همه چیزش به همسرش منوط بوده است بعد از طلاق ناگهان با یک خلاء بزرگ رو به رو می شود. اما برعکس کسی که استقلال عاطفی و مالی و فکری دارد بعد از طلاق می تواند گلیم خودش را از آب بکشد.

۴ - حمایت مناسب بگیر!
بعضی از افراد طلاق گرفته، یا حاضر نیستند هیچ حمایت فکری و عاطفی بگیرند یا به تله حمایت های نامناسب می افتند. در صورتی که دوستان یا خانواده فرد اصول حاکم بر روابط زوجین را بدانند یا حداقل خودشان افراد موفق و آگاهی در این زمینه باشند، احتمال حمایت خوب بیشتر است. البته بهترین حمایت فکری را یک روان شناس یا مشاور می تواند ارائه دهد. اما اگر برای فرد حمایتی وجود نداشته باشد یا خودش نخواهد از دیگران حمایت بگیرد، گذشتن از دوره سوگ بعد از طلاق بسیار سخت می شود. از همه بدتر زمانی است که دیگران حمایت های
نامناسب می کنند. مثلا تقصیر را کاملا به گردن همسر سابق، دوست یا عضو خانواده شان می گذارند. وقتی خود فرد طلاق گرفته را کاملا مقصر می دانند و با جملاتی مثل «اون که زن/ مرد خوبی بود چرا طلاق گرفتین؟» یا «خوشی زده بود زیر دلت» بیشتر باعث آزار روحی می شوند تا حمایت عاطفی و فکری. این که فرد طلاق گرفته بداند شرایطش به گونه ای است که حتی با وجود استقلال بهتر است از یک متخصص باتجربه درباره مشکلاتش راهنمایی بگیرد و از مشکلاتش بگوید و هیجان هایش را خالی کند، عبور از روزهای بعد از طلاق را راحت تر می کند.

۵ - با معنا زندگی کن!
جمله مشهوری وجود دارد که «هر کسی چرایی برای زندگی خود دارد با هر چگونه ای خواهد ساخت.» کسانی که معنایی برای زندگی خود نیافته اند بعد از طلاق بیشتر از همیشه می توانند به وادی بی معنایی بیفتند.

 

ادامه مطلب

[ پنج شنبه 12 اردیبهشت 1392  ] [ 2:51 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

12 نکته برای استحکام زندگی

 

در حقیقت می‌توان این‌طور گفت كه اختلافات رابطه زناشویی را پیچیده می‌كند و به دنیای ناشناخته‌ها و ناخواسته‌ها می‌برد و در مقابل صلح و دوستی میان همسران رابطه عمیق میان آنها را سهل و ساده و در عین حال دوست‌داشتنی و دلخواه می‌كند. بی‌دلیل نیست كه روان‌شناسان محبت را نوشداروی هر رابطه‌ای می‌دانند.

راه های استحکام روابط زناشویی
به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ روابط زناشویی می‌تواند بسیار پیچیده باشد. گاه یك رفتار ناخواسته، لحن یك جمله، عادتی روزمره یا حتی موضوعی به ظاهر بی‌اهمیت به مشكلی بزرگ تبدیل می‌شود و رابطه میان همسران را از عادی به بحرانی می‌كشد.

ممكن است تنش‌های كوچك به آهستگی یا با شتاب ناگهانی آسیب‌های جدی را در پی آورد و بنیان زندگی مشترك را بلرزاند. این پیچیدگی‌های رفتاری، روانی و شخصیتی كه از انتظارات متقابل همسران ناشی می‌شود برای بسیاری افراد روابط زناشویی را به راه رفتن روی لبه تیغ شبیه می‌كند!
 
كوچك‌ترین لغزشی به بهانه‌ای برای مشاجره و دلخوری تبدیل می‌شود و انگار باید همواره مراقب و گوش به زنگ بود! در حقیقت می‌توان این‌طور گفت كه اختلافات رابطه زناشویی را پیچیده می‌كند و به دنیای ناشناخته‌ها و ناخواسته‌ها می‌برد و در مقابل صلح و دوستی میان همسران رابطه عمیق میان آنها را سهل و ساده و در عین حال دوست‌داشتنی و دلخواه می‌كند.

بی‌دلیل نیست كه روان‌شناسان محبت را نوشداروی هر رابطه‌ای می‌دانند. با این حال زوجین در قبال یكدیگر وظایفی دارند كه بدون رعایت آنها زندگی مشترك همواره در معرض انواع تهدیدهاست. این وظایف كه با رفتار و كردار طرفین ارتباط می‌یابد و از نوع نگاه آنان به زندگی مشترك ناشی می‌شود، می‌تواند خانه را به محیطی امن و آرام تبدیل كند و پادزهری برای جلوگیری از بروز اختلافات یا آب سردی بر آتش مشاجرات باشد. اگر خواهان یك زندگی خانوادگی گرم و صمیمی با همسرتان هستید توصیه‌های زیر را آویزه گوش كنید.

1 - متعهد باشید
بدون تعهد، خانه روابط زناشویی از پای بست ویران است! زندگی مشترك با تعهد آغاز می‌شود و با همان ادامه می‌یابد. باقی شوون زندگی زناشویی در حقیقت باید تصویری مطلوب از این تعهد عمیق و پا برجا باشد تعهد جنبه اخلاقی زندگی زناشویی را تصویر می‌كند و بدون آن پیكره خانواده جان ندارد.

2‌ - عشق را فراموش نكنید
معروف است كه عشق همان ماه‌های اول زندگی مشترك از بین می‌رود و باید جایگزینی برایش یافت. در حالی كه باید حساب عشق را از شور و هیجان ابتدای زندگی مشترك جدا كرد و در یك كلام آن را محبت و پیوند میان همسران پنداشت. بدون عشق زناشویی به رابطه‌ای اجباری، ماشینی و احتمالا خسته‌كننده بدل می‌شود.

3 - با احترام رفتار كنید و سخن بگویید
كسانی را كه به یكدیگر احترام نمی‌گذارند بیشتر می‌توان دشمن پنداشت تا زن و شوهر. آدمی نیازمند احترام است و آن را از نزدیكانش بیش از سایرین توقع دارند.

4 - قدردان باشید
رضایت هریك از زوجین از زندگی مشترك و اظهار كلامی و عملی آن می‌تواند به رضایت دیگری منجر شود. قدردان یكدیگر بودن، سپاسگزاری‌ها، تشكرها و... ستون زندگی مشترك را محكم و چه بسا ناگسستنی می‌كند.

5 - هدیه بدهید
معروف است كه هدیه‌های كوچك، خوبی‌های بزرگ را به ارمغان می‌آورند. لازم نیست برای همسرتان هدیه‌‌ای پیچیده در كاغذ كادو تهیه كنید. گاهی میوه‌ای كه برای خوشایند او می‌خرید، كاری را كه با نیت راحتی و لذت او انجام می‌دهید، تشكری كه از دل و جان برآمده باشد یا این كه برای وی وقت بگذارید و كاری كنید كه خوش بگذرد بهترین هدیه برای همسر است.

6 - ارزش قائل شوید
كاری كه مرد بیرون خانه برای تامین معیشت و زن درون خانه برای یك زندگی بهتر انجام می‌دهند باید در چشم طرفین ارزش و احترام ویژه داشته باشد. كار كردن درون یا بیرون خانه با یكدیگر تفاوتی ندارد و توان جسمی و روحی آدمی را می‌طلبد. اگر در چشم مردی كار منزل آسان است و به قول معروف كاری ندارد آن گاه باید منتظر شروع اختلافات بود.

7 - خویشتندار باشید
جوهر آدمی در سختی‌ها آشكار می‌شود. چه بسا زندگی‌ها كه در خوشی كهنه شده و سپس با بروز ناگهانی یك مشكل حاد كه ریشه در درون یا بیرون خانواده دارد از هم پاشیده است. افزایش توانایی برای مقابله با مشكلات و تلخكامی‌ها كه جزو جدایی‌ناپذیر زندگی هستند یكی از كاركردهای ازدواج و یافتن 
رفیق و همدمی برای بردن بار زندگی محسوب می‌شود. مصیبت‌ها و تلخی‌ها موقعیت‌های تنش‌زایی پدید می‌آورند كه اگر طرفین قدرت مقابله با‌ آنها را نداشته باشند سعادت و خوشبختی زندگی‌شان كمرنگ می‌شود. دیگر این كه هرچه زن و مرد در مقابله با مشكلات ضعیف‌تر باشند تعداد مشكلات بیشتر می‌شود و چه بسا یك اتفاق كوچك در حد صحبت‌های یكی از اعضای فامیل به یك مصیبت و فاجعه برای زندگی مشترك تبدیل شود.

8 - مقایسه نكنید
این كه می‌گویند مقایسه به ایجاد رقابت و انگیزه پیشرفت تبدیل می‌شود را درزندگی زناشویی فراموش كنید. برای ایجاد انگیزه پیشرفت راه‌های بهتر و موثرتری وجود داشته، اما بنا به تجربه مقایسه اغلب بار منفی دارد و مخرب است. مقایسه همسر با دیگری هم دور از اخلاق است و هم تلخكامی به بار می‌آورد. به جای مقایسه و به رخ كشیدن ضعف‌ها و آنچه فرد مقابل ندارد توانایی‌ها و داشته‌هایش را تحسین كنید تا برای افزایش آنها ترغیب شود.

9 - دروغ نگویید
حتی برای پوشاندن ضعف‌هایتان و آنچه از گفتنش شرم دارید دروغ نگویید. دروغ رابطه زناشویی را از امنیت روانی تهی می‌كند و اعتمادی را از بین می‌برد كه بازیافتنش هرگز آسان و سریع نیست.

10 - دعوا نكنید
در دعوا چنان كه قدیمی‌ها گفته‌اند حلوا خیرات نمی‌كنند. این كه دعوا نمك زندگی است تعارف است و برای جوش دادن پیوندی گفته می‌شود كه گسسته. بهترین راه‌حل اختلافات از طریق گفت‌وگوی دوستانه و جلوگیری از بالا گرفتن مشاجره است.

11 - به آنچه به همسرتان مربوط است اهمیت بدهید
تفاوت ساختاری ذهن زن و مرد موجب می‌شود اولویت اعتناها برای آنان دگرگونه باشد. در این میان اغلب زن‌ها هستند كه زیان می‌كنند و دلخور می‌شوند. آنان دوست دارند همسرشان به لباسی كه پوشیده یا نحوه چینش وسایل منزل توجه كند و بلكه حداقل برای دقایقی درباره آن صحبت كند و نظرش را بگوید. در مقابل ممكن است مردها فقط به این كه نشان دهند متوجه این تغییرها شده‌اند اكتفا كنند. به همین دلیل است كه اغلب زن‌ها همسرانشان را بی‌مبالات و بی‌خیال توصیف می‌كنند و مردها نیز معتقدند همسرشان زیادی حساس و رمانتیك است! البته برای طرفین بهتر است این تفاوت ذهنی را بپذیرند و با آن كنار بیایند.

12 - پذیرا باشید
اختلاف سلیقه و علاقه امری طبیعی و بلكه مبارك است. فقط افراد متكبر كه نمی‌توانند عیب‌های خود را ببینند و بشناسند سعی می‌كنند دیگری را شبیه خودشان كنند. اغلب افرادی كه می‌خواهند همسرشان را تغییر بدهند درباره مسائل بسیار جزئی صحبت می‌كنند كه از همان ابتدا معلوم است چقدر 
بی‌ارزش‌اند. اختلاف سلیقه در پسندیدن رنگ لباس، نوع چیدمان وسایل، نحوه انجام امور خصوصی، خانوادگی و... باید محترم شمرده شوند. فراموش نكنیم زن و مرد قبول می‌كنند كه با یكدیگر زندگی كنند نه این كه برای یكدیگر زندگی كنند و خود را مطابق سلیقه طرف مقابل تغییر دهند. می‌گویند اگر سخن حق و درستی در میان باشد بالاخره شنیده خواهد شد. ازدواج برای ارتقای خود فرد و همسرش است و فقط ممكن است این ارتقای تدریجی با تغییر همراه باشد.

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392  ] [ 7:16 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

نکاتی که بهتر است بدانید

 

چند نکته کوچک زندگی
1.وقتی به شدت عصبانی شدی دستهایت را در جیبهایت بگذار
2.اگر کسی تو را پشت خط گذاشت تا به تلفن دیگری پاسخ دهد تلفن را قطع کن

3.هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو " می دانم چه حالی داری " چون در واقع نمی دانی
4.یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است.
5.از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.

6. در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای قضاوت نکن
7.وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو: "برای چه می خواهید بدانید؟
8.هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن
9. هیچوقت پایان فیلم ها و کتابهای خوب را برای دیگران تعریف نکن

10.وقتی احساس خستگی می کنی اما ناچاری که به کارت ادامه بدهی، دست و صورتت را بشوی و یک جفت جوراب و یک پیراهن تمیز بپوش. آن وقت خواهی دید که نیروی دوباره بدست آورده ای.
11.هرگز پیش از سخنرانی غذای سنگین نخور 

لینک متن

[ چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392  ] [ 6:38 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ > ]