آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

زندگی بدون مشکل؟

 

نزدیک‌ترین فرد به یک زن یا شوهر در درجه اول باید همسر درنظر گرفته شود و نه مادر یا پدر. کاملا طبیعی است که خیلی از موارد مربوط به یک زوج را هیچ‌کس غیر از خودشان نباید بداند
 
- نحوه ارتباط و تعامل با خانواده همسر و مشخصا والدین همسر آن هم در سال‌‌‌های نخستین زندگی مشترک از پرحاشیه‌ترین مسائلی است که بین همسران رخ می‌دهد. با دكتر وحید شریعت، روانپزشك و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران به گفتگو نشسته‌ایم تا از شیوه‌های درست برقراری یك ارتباط سالم آگاه شویم....

 آقای دکتر! بعضی‌ها حتی پیش از اینکه ازدواج کنند نسبت به خانواده همسر آینده‌شان در ذهن خود حالت تدافعی دارند. این واکنش را می‌توان طبیعی یا حتی تا حدودی طبیعی دانست؟
ازدواج یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی است که در زندگی افراد رخ می‌دهد و تغییرات گسترده‌ای در زندگی به وجود می‌آورد. پس از ازدواج آنچه از فرد انتظار می‌رود با قبل از آن متفاوت است. به عنوان نمونه یکی از انتظارات این است که فرد بتواند در موقعیت‌های اجتماعی مختلف حاضر شود و رفتاری متناسب با شرایط و شأن خود داشته باشد.
همچنین باید بتواند با افراد جدیدی که روبه‌رو می‌شود رابطه مناسبی برقرار کند. شاید مهم‌ترین افراد (البته پس از همسر) خانواده همسر و به‌خصوص والدین او هستند. افرادی که فرد تازه‌وارد از خصوصیات اخلاقی آنها زیاد آگاه نیست و باید بتواند با آنها کنار بیاید.

 جایگاه باورهای فرهنگی و سنت‌های اجتماعی در این مواجهه کجاست؟
مثل معروفی هست که می‌گوید «گربه را باید دم حجله کشت». بدیهی است کسانی که به این جمله معتقد باشند، احساس می‌کنند باید از همان روز اول کنترل زندگی‌شان را در دست بگیرند و هرکس از همان اول بر زندگی مسلط شد، دیگر تا پایان رییس باقی خواهد ماند و فرد مقابل ذلیل و فرمانبردار او خواهد بود. والدینی که نگران خوشبختی فرزند خود هستند و می‌خواهند مطمئن شوند که او در زندگی مشترک خود فرد مغلوبی نیست،احتمالا سعی می‌کنند تا از چند و چون ماجرا مطلع شوند و اگر نگوییم برای پیروزی، دست‌کم برای جلوگیری از توسری‌خور شدن، به راهنمایی فرزند خود بپردازند. اما در بسیاری از موارد همین کنجکاوی‌ها و راهنمایی‌ها باعث می‌شود تا زوج‌های جوان احساس کنند دیگران دارند در زندگی‌شان دخالت می‌کنند و بخواهند از خود دفاع کنند. نکته‌ای که معمولا در همه زندگی‌های تازه اتفاق می‌افتد، بروز اختلاف بین زن و شوهر است که به‌خصوص اوایل زندگی کاملا شایع است. اما مشکل زمانی حاد می‌شود که یکی از طرفین به علت بی‌تجربگی یا پرس‌و‌جوی دیگران، اختلاف‌های معمول و گذرایی را که در همه زندگی‌ها وجود دارد، به خانه والدین خود بكشاند. کمکی که والدین در این شرایط انجام می‌دهند چه به صورت مستقیم و با ورود به بحث باشد و چه غیرمستقیم و از طریق توصیه کردن، معمولا به بدتر شدن ماجرا و تشدید اختلاف می‌انجامد.

 خیلی از سوءتفاهم‌های پیش آمده با خانواده همسر ناشی از تفاوت‌های خرده فرهنگ‌هاست. آیا چاره‌ای برای پیشگیری از این تنش‌ها وجود دارد؟
زمانی که خانواده دو طرف از نظر اعتقادی و فرهنگی تفاوت زیادی نداشته باشند این مشکلات کمتر بروز می‌کند، چرا که انتظاراتی که از عروس یا داماد در خانواده‌ها وجود دارد برای هر دو طرف شناخته شده و مورد انتظار است و بنابراین کمتر باعث اختلاف می‌شود. آشنا شدن با آداب و رسوم خانواده طرف مقابل می‌تواند تا حدودی به کاهش این‌گونه مشکلات کمک کند. در مواردی همین آشنایی باعث می‌شود که فرد از انجام کارهای مشکل‌ساز و چالش‌برانگیز دوری کند، اما گاهی هم لازم است که زن یا شوهر از خواسته خود به نفع خانواده طرف مقابل چشم‌پوشی كند. اما بعضی وقت‌ها ممکن است اجرای سنت یک خانواده با انجام ملزومات خانواده دیگر منافات داشته باشد. در این موارد کار سخت‌تر است و نمی‌توان به سادگی راه‌حل مناسبی پیدا كرد و باید به دور از عصبیت و سرسختی تلاش کرد تا راه‌حل میانه‌ای یافت. ممکن است در این موارد نیاز به کمک مشاوری متخصص هم وجود داشته باشد.

 کدام یک از این حالت‌ها به نظر شما منطقی‌تر است. انتظار داشته باشیم عروس یا داماد یک خانواده مانند فرزندان آن خانواده جذب خانواده شوند یا همیشه یک فاصله مشخص وجود داشته باشد؟
ماه‌های اول زندگی مشترک، زمان حساسی است که روابط جدیدی در حال شکل گرفتن است و به‌طور معمول در این دوره احتیاط و مراقبت بیشتری لازم است تا افراد بتوانند در نقش جدید خود به خوبی ظاهر شوند. پس نمی‌توان انتظار داشت که خیلی زود فرد به‌طور کامل به خانواده جدید خود جذب شود. باید توجه داشت که برخی افراد سریع‌تر می‌توانند با دیگران رابطه دوستانه برقرار کنند و به اصطلاح خونگرم و به جوش هستند، در حالی که برخی دیگر آهسته‌تر با افراد جدید ارتباط برقرار می‌کنند و مدتی زمان می‌برد تا بتوانند احساس نزدیکی و صمیمیت کنند. این مساله به شخصیت هر فردی برمی‌گردد و نباید انتظار داشت که همه به یک صورت برخورد کنند.

 فرض کنید بین یک زن با پدرشوهرش اختلاف یا مساله‌ای رخ دهد. چگونه همسر او می‌تواند از این دوراهی سالم بگذرد؟
با وجود همه این احتیاط‌ها ممکن است باز هم مشاجره‌ای بین والدین با عروس یا داماد ایجاد شود. در این مواقع فرد در شرایط دشواری قرار می‌گیرد و نمی‌داند که باید از والدین خود طرفداری کند یا از همسر. شاید بهتر باشد که به جای طرفداری از این یا از آن در درجه اول طرفین را دعوت به آرامش کرد تا هرچه زودتر درگیری رودررو پایان یابد. 
سپس در شرایطی آرام‌تر و بدون حضور دیگران با هریک از دو طرف ماجرا به‌طور جداگانه صحبت شود و سعی در رفع سوءتفاهم‌ها و کدورت‌ها گردد. در این مواقع گاهی لازم می‌شود از کمک بزرگ‌ترها یا کسانی که مورد قبول و احترام خانواده هستند هم کمک گرفت. همدردی و بررسی منطقی موضوع و تاکید بر ارائه راهکار برای جلوگیری از تکرار مشکل می‌تواند از مواردی باشد که در گفت‌وگو با هر یک از دو طرف به آن پرداخته می‌شود. به علاوه برای کم کردن نگرانی‌های معمول والدین، همسران می‌توانند نكات مثبت را بیشتر به والدین دو طرف منتقل کنند.

 برای هرکدام از افراد درگیر در این ارتباط چندجانبه چه توصیه‌ای دارید؟
در پایان می‌خواهم تاکید کنم که نزدیک‌ترین فرد به یک زن یا شوهر در درجه اول باید همسر درنظر گرفته شود و نه مادر یا پدر. کاملا طبیعی است که خیلی از موارد مربوط به یک زوج را هیچ‌کس غیر از خودشان نباید بداند و اگر غیر از این باشد و به عنوان نمونه مادر یك خانم از همه جزییات زندگی دخترش باخبر باشد غیرطبیعی است و می‌تواند بالقوه خطرناک باشد. دیگر اینکه زندگی مشترک را نباید به شکل یک میدان مبارزه دید که یک برنده و یک بازنده دارد. سرانجام اینکه مشکل و اختلاف همیشه پیش می‌آید و آنچه مهم است توانایی حل مشکل است. چیزی به نام زندگی زناشویی بدون مشکل یک افسانه است. توانایی حل مشکل یک مهارت است که می‌توان آن را یاد گرفت. 

ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 اردیبهشت 1392  ] [ 7:12 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

نگاه زن ها و مردها به ازدواج و هدف انها

 

نگاه زن ها و مردها به ازدواج متفاوت است. اگر این طور نبود، روانشناسان نمی گفتند زن و مرد دو موجود از دو کره متفاوتند. یکی مریخی است و دیگری ونوسی. کاری به این تعبیرها نداریم اما باید بپذیرید که نگاه زنان و مردان به مقوله ازدواج مثل هر مساله دیگری در زندگی متفاوت است و برای آن که به سازگاری بهتری با طرف مقابل برسید، باید این نگاه را درک کنید.

ازدواج، برای یک زن به معنی پیوندی همه جانبه و اشتراکی مقدس است که باید در همه مراحل حفظ شود. اما در مقابل، مردها فکر می‌کنند هنگامی که ازدواج می‌کنند از محیط تنهایی خودشان بیرون می‌آیند، دیگر محیط امن 
تنهایی خود را نخواهند داشت و از این به بعد برای انجام هر کاری باید بدانند که دو نفر هستند. باید در تمام کارها تقسیم مسئولیت داشته باشند، مهم تر از همه باید نسبت به خانمی که با او ازدواج می‌کنند مسئولیت پذیر باشند. اما این تنها تفاوت زن و مرد در نگاه به مقوله ازدواج و انتخاب همسر نیست.

اولین موردی که در رابطه با یک زن به دید یک مرد می‌آید زیبایی اوست. مردها در ابتدا تمایل دارند با کسی که می‌خواهند با او ازدواج کنند دارای ظاهری زیبا باشد. این زیبایی در آقایان با سن‌های مختلف تعاریف متفاوتی دارد. 
 
بعضی از آقایان زیبایی صورت برای شان مهم است، بعضی دیگر تناسب‌اندام و عده ای مطلوبیت اجتماعی و رفتار و روابط بین فردی آن خانم در جامعه برایشان اهمیت دارد. اما در مقابل، اولین موردی که در رابطه با یک مرد به دید یک خانم می‌آید وضع مالی آن آقا است و بعد موقعیت اجتماعی و تحصیلات او.

بعد از زیبایی موضوعی که برای آقایان مهم است، خانواده شخصی است که در آینده قرار است همسر او باشد و البته رفتار، منش، طرز سخن گفتن در یک خانم نیز اهمیت دارد. آنها برای مدت طولانی تمام رفتار و گفتار خانمی را 
که کاندید ازدواج کرده‌اند مورد بررسی قرار می‌دهند. در این زمینه البته خانم ها هم به اندازه کافی حساس هستند اما نه بیشتر از آقایان. برای مردان در این مرحله وضع اقتصادی خانواده همسر، انسجام خانواده و نجابت و حسن شهرت خانواده اهمیت پیدا می کند و خانم ها به جزئیات بیشتری مثل تعداد اعضای خانواده، اصالت و قومیت و نوع روابط و بهم پیوستگی اعضا توجه دارند.

در ازدواج زنان به دنبال مردی هستند که بتواند مسئولیت زندگی آنها را به عهده بگیرد. مراقب شان باشد و از آنها حمایت کند. همیشه گفته می‌شود که مردان از لحاظ قدرت بدنی همسرانشان را در برابر وقایع بیرونی حمایت می‌کنند و زنان نیز مردان را از لحاظ قدرت روانی برای مقابله با رویدادهای خارجی تقویت می‌کنند. پس این که گفته می‌شود زن و مرد مکمل یکدیگر هستند به همین دلیل است.

موضوع دیگری که برای آقایان اهمیت دارد، جنبه زناشویی یک ازدواج است، مردان تمایل دارند که همسری گرم و پرشور داشته باشند و اگرچه زنان هم به این مساله توجه دارند اما بیش از آن به پایبندی و وفاداری یک مرد توجه می کنند.

در واقع مردان در انتخاب همسر به دنبال زنی می گردند که بتوانند به لحاظ عاطفی و روانی به او تکیه کنند، از او بازخورد مثبت بگیرند، از طرف او تشویق شوند و به چشمش قهرمان بیایند. به همین دلیل روی دختران نازک نارنجی، حساس، وابسته با خلق و خوی پرنسسی فکر نمی کنند و زنی را که تحمل پذیرش مشکلات و مدیریت مسائل زندگی مشترک را نداشته باشد، از دایره انتخاب خود بیرون می گذارند.

موضوع دیگری که برای آقایان اهمیت دارد، جنبه زناشویی یک ازدواج است، مردان تمایل دارند که همسری گرم و پرشور داشته باشند و اگرچه زنان هم به این مساله توجه دارند اما بیش از آن به پایبندی و وفاداری یک مرد توجه می کنند.

ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 اردیبهشت 1392  ] [ 7:06 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چاره علاقه نداشتن نو عروسان به رابطه زناشویی

 

سارا که از ازدواج اولش دارای یک دختر است درمورد زندگی فعلی و ازدواج مجددش می گوید. او می گوید که من و سامان زندگی خوبی داشتیم حتی از لحاظ زناشویی هم هیچ مشکلی نداشتیم.

بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کا فی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است .


من هیچ علاقه ای به رابطه زناشویی با همسرم ندارم

سارا که از ازدواج اولش دارای یک دختر است درمورد زندگی فعلی و ازدواج مجددش می گوید. او می گوید که من و سامان زندگی خوبی داشتیم حتی از لحاظ زناشویی هم هیچ مشکلی نداشتیم. آنها 6 سال است که ازدواج کرده اند و این ازدواج دوم هر دوی آنهاست و این هیچ خللی در زندگی آنها وارد نکرده بود. او می گوید تا 3 سال پیش زندگی خوبی داشتند و مانند تازه عروس و دامادها زندگی می کردند.

سارا می گوید:
اما حالا هیچ خواسته و نیاز جنسی و هیچ شور و هیجانی ندارم. دوست دارم مثل سابق رابطه بهتری با هم داشته باشیم اما نمی توانم. طی چند سال اخیر چندکیلو وزن اضافه کردم و این شاید یکی از علتهای سردی در روابط جنسی ام شده است. اما حالا به این نتیجه رسیدم که حتما عمل جراحی که سه سال پیش داشتم(عمل بیرون آوردن رحم) علت اصلی این سردمزاجی من در روابط زناشویی ام بوده و این همان چیزی است که روابط جنسی من را تحت الشعاع قرار داده. از بعد از عمل جراحی ام، به دو متخصص زنان مراجعه کردم و درمانهای زیادی از هورمون درمانی و داروهای گیاهی گرفته تا داروهای شیمیایی را امتحان کردم تا تمایلاتم را بهبود بخشم. اما هیچ اتفاقی نیفتاد و هیچ کدام از آنها کمکم نکرد.

من و سامان ماه به ماه هم به یکدیگر ابراز علاقه نمی کنیم. اگر به ندرت هم ابراز علاقه کرده و رابطه زناشویی داشته باشیم، هرگز مثل سابق و اوایل ازدواجمان نیست. ایجاد رابطه زناشویی برای من سخت است و احساس میکنم که این رابطه زناشویی به من تحمیل شده است. در مقابل سامان احساس می کند که من هیچ توجه و علاقه ای به او ندارم. بارها برایش توضیح داده ام که من عاشقش هستم و هنوز هم برای من جذابیت های خاص خودش را دارد. فقط من حال و حوصله برقرار کردن رابطه زناشویی را ندارم. برای مثال، چندروز پیش وقتی من از 
 
سرکار برگشتم، سامان از من درخواست رابطه زناشویی کرد اما من خسته بودم و درخواست او را رد کردم. هرزمانی که مانعش می شوم، سامان عصبانی می شود و اخم می کند. من احساس می کنم سامان ظرفیت کمی دارد و از هر چیزی زود عصبانی می شود. این موضوع در مورد انتقاد کردن از او، یا نادیده گرفتن خانواده اش هم صدق می کند.

تفکرهای سارا ادامه دارد
اما او گاهی اوقات متوجه این موضوع نمی شود که من به مهلت بیشتری نیاز دارم. کار من پر استرس است. من مدیر برنامه ریزی شرکت هستم و ساعت کاریم زیاد است. اما سامان استاد اقتصاد است و شش ماهی بود که برای انجام تحقیقاتی برای نوشتن کتابش در خانه مانده بود. علاوه بر کارش، دو پسر او که یکی 17 سال و دیگری 19 سال دارند و نزدیک مادرشان زندگی می کنند، در زندگی او از اهمیت خاصی برخوردار نیستند. سامان به ندرت دوستان دانشگاهیش را می بیند، و به ندرت خودش را سرگرم می کند یا ورزش می کند. تمام توجه او و دنیایی که پیرامون او را احاطه کرده من هستم. و این برای من خسته کننده است.

سامان تصور می کند که من پسرهایش را دوست ندارم و من را متهم کرده است که برای به هم پیوستگی و اتحاد خانواده اش تلاش نمی کنم. من به تحمیل کردن خودم به دیگران چندان تمایل ندارم. اما سامان از من انتظار دارد که اتحاد و نزدیکی خانواده اش را برقرار کنم. حالا پسرهای سامان یکسره به ما سر میزنند. من احساس می کنم که رفت و آمد زیاد آنها به خانه ما بدون هماهنگی باعث اختلال در زندگی خصوصی ما شده است. دراین شرایط ما چاره ای جز جر و بحث نداریم.

تا زمانی که من، سامان و خانواده اش را ملاقات کردم هیچ پیش زمینه ای درمورد خود و خانواده اش نداشتم. من سومین فرزند خانواده هستم. از زمانی که پدرم فوت کرد مادرم خودش را مرکز توجه قرار داده بود10 سال پیش وقتی پدرم فوت کرد مادرم نقل مکان کرد و من به ندرت او را می بینم. برادر و خواهرم هم شهرستان زندگی می کنند.

من سامان را در یک مهمانی دوستانه دیدم. به نظر من سامان اولین مردی بود که به طور جدی علاقه مندش بودم. آشنایی ما از آنجا شروع شد. سامان به هر طریقی سعی داشت به من ابراز علاقه کند. اما من هرگز چنان حسی به او نداشتم. وقتی سامان از من خواست به مشاوره برویم درخواستش را رد کردم و به او گفتم من قبلا مشاوره رفتم. درواقع من قانع نشده بودم که می توانم تغییر کنم. من با همسر سابقم هم مشکلات سردمزاجی جنسی داشتم و هیچ وقت او را مقصر نمی دانم.


تفکرهای سامان
من تقریبا تسلیم شدم
سامان یک مرد 43 ساله که هنوز هم مثل بسکتبالیستها به نظر می رسد می گوید وقتی سارا به درخواستهای من هیچ توجهی نمی کرد من احساس سرخوردگی پیدا کردم و تا حدی تسلیم او شدم. او می گوید سارا اصلا به ایجاد رابطه زناشویی علاقه ای نداشت و نزدیک به 3 سال هیچ رابطه زناشویی با هم نداشتیم. او همیشه به من 
 
می گفت اصلا هیچ شور و هیجانی ندارم چون وزنم زیاد شده است. اما من هنوز هم فکر می کردم که او برای من زیباست. اما همیشه سعی می کردم با صحبت کردن او را متقاعد کنم. اما من احساس می کردم که جاذبه ای برای او ندارم.

کناره گیری های سارا در ابعاد دیگری از زندگی مان هم خودش را نشان داد. او عصبانی بود و به جای لبخند زدن تقریبا همیشه بداخلاقی می کرد. او من را یک آدم احمق تصور می کرد که هیچ کاری را نمی توانم به نحو احسن انجام دهم. مثلا اگر قبض را سرموقع پرداخت نمی کردم از نظر او وظیفه شناس و مسئولیت پذیر نبودم. اگر من از او می خواستم که به جمع من و پسرانم بپیوندد تا یک فیلم را با هم ببینیم برای او به این معنی بود که من برای حیطه شخصی او احترام قائل نیستم. من از اینکه پسرانم رفت و آمد به خانه من را به خانه مادرشان ترجیح می دادند خوشحال بودم اما می دانستم که سارا این موضوع را یک نوع فضولی و آنها را مهمانان ناخوانده می دانست.

رابطه ما نا امید کننده بود
پدرمن کارمند شرکت برق بود و مادرم حسابدار. پدر و مادرم من و خواهر و برادرانم را در رفاه کامل قرار داده بودند. من هنوز هم از اینکه مرتبا به دیدار من می آیند ممنون و سپاسگزارم. پدر و مادر من هر دو کار می کردند و همه ما را به دانشگاه فرستادند. من هرگز پدرم را به خوشحالی روزی که در آزمون دکترا قبول شدم ندیده بودم.

در ابتدا من عاشق تدریس بودم اما سیاستهای دانشگاه مرا از پا درآورد. من می خواستم ساعتها ورزش کنم، کتابی که 20 سال برایش برنامه ریزی کرده بودم را تمام کنم. من احساس می کردم هنوز جای زیادی برای پیشرفت دارم اما به خاطر سارا علایقم را رها کردم. شما فکر می کنید حالا که من و سارا زمان زیادی را در خانه به خوبی و خوشی با هم سپری می کنیم؟ اما نه برعکس!

رابطه بین ما خیلی ناامید کننده است چون ما هردو در ابتدا با هم رابطه خیلی خوبی داشتیم. وقتی من و سارا همدیگر را ملاقات کردیم فورا احساس کردیم از همه لحاظ برای هم مناسب هستیم. هر دوی ما مطلقه بودیم، هر دو بچه داشتیم و هردوی ما یکدیگر را درک کردیم و به خواسته های هم احترام گذاشتیم. من واقعا نمی دانم چه اتفاقی افتاد. بحث و جدل های ما تمام نشدنی است. من اعتراف می کنم که اخلاق بدی دارم اما اکثر اوقات سعی می کنم بحث را تمام کنم تا زمانی که هردوی ما آرام شویم اما او اجازه نمی دهد. من حتی سعی می کنم از اتاق بیرون بیایم اما او همیشه صحبتهایش را ادامه میدهد.

حالا می دانم که من باید تغییراتی را در زندگی ام ایجاد کنم. من ارتباط با دوستانم را از دست داده ام، و باید اعتماد به نفسم را تقویت کنم تا کتابم را به پایان برسانم. اما با وجود همه اینها، من می خواهم ارتباطم را با همسرم دوباره برقرار کنم. نمی دانم چقدر طول می کشد. بله من در رابطه زناشویی موفق نبودم اما علاقه و شور و هیجان بین ما هم موفیت آمیز نبوده. تا کی می خواهد طول بکشد؟ تا همیشه؟

نظر مشاور
مشاور پاسخ می دهد: خواسته های ضعیف و کمِ جنسی در هر سنی و به دلایل مختلفی ممکن است اتفاق بیفتد. این موضوع ممکن است مادام العمر باشد یا موقتی، مثلا ممکن است به دلیل شرایط فیزیکی مانند بیماری، مصرف دارو،یائسگی یا حتی استرس باشد. سارا به من گفته بود که از زمانی که رحمش را جراحی کرده تغییراتی از قبیل خشکی واژن، عرق های شبانه، و گرگرفتگی در بدنش مشاهده کرده بود. و این تغییرات برای کاهش میل به رابطه زناشویی نرمال و طبیعی است. من تردید دارم که دلایلی غیر از دلایل فیزیکی برای این عدم تمایل به برقراری رابطه زناشویی وجود دارد.

من به سارا گفته بودم که برای اینکه رابطه زناشویی اش را به حالت نرمال و طبیعی برگرداند باید رابطه خود با همسرش را خارج از محیط اتاق خواب بهبود بخشد. خانواده آنها، بچه هایشان، و شغلشان در ایجاد بحث و مشاجره موثر هستند و در رابطه آنها تاثیر زیادی می گذارند. سارا معتقد است که سامان نیاز او برای زندگی شخصی و خصوصی اش را نادیده گرفته و این موضوع را با سردی در رابطه زناشویی که منجر به عصبانیت و ناراحتی سامان می شود جبران می کند. بعد از ممانعت های بسیار سارا، سامان حالت تدافعی پیدا می کند و از اتلاف انرژی بر روی آن صرف نظر می کند.

ما استراتژی های مختلفی برای کوتاه شدن بحث بین آنها و بهبود روابطشان پیشنهاد کردیم. آنها موافقت کردند که به محض اینکه احساس کردند بحثشان درحال بالا گرفتن است مکث کنند و بحث را خاتمه دهند. من به آنها ماموریت دادم مثلا اگر درحال بحث کردن بودند و اگر سامان لحظه ای مکث کرد سارا باید به جای ادامه دادن بحث به آن احترام بگذارد. این کار به سامان اجازه می دهد که حالتش را کنترل کند و به آرامی صحبت کنند. من همچنین به سامان گفتم وقتی سارا منتقدانه صحبت می کند و عیبجویی می کند چند لحظه ای صبر کند. به این شکل بحث کوتاه می شود. با این کار سامان دیگر مقابل سارا گارد نمی گیرد و به لحظات خوبی که باهم سپری کردند تمرکز می کند.

سامان همچنین باید شادی و نشاط را در زندگی اش که زیاد با سارا مرتبط نیست به دست بیاورد. ما درمورد اینکه چگونه می تواند شادی و نشاطش را دوباره به دست بیاورد بحث کردیم. مثلا سامان بعد از چند جلسه مشاوره به من گفته کتابش باید تا آخر تابستان تمام شود. همچنین او گفته قرار است دوباره تدریسش را از پاییز از سر بگیرد. با پیشنهادات من سامان دوباره ارتباطش را با دوستان و همکارانش برقرار کرد و پروژه های جدیدی برای انجام دادن برداشت. سارا می گوید: حالا سامان دیگر سرش حسابی شلوغ شده است و من از او خواهش می کنم کمی هم وقت برای من بگذارد.

در پایان من به همه زوج ها توصیه می کنم تعادل را حفظ کنید. بعضی از زوج ها زمان زیادی را صرف کارهایشان می کنند، بعضی ها فقط به مسائل جنسی می پردازند، و بعضی ها هم به احساسات می پردازند که باعث مشکلاتی در فعالیتهای جنسی می شود. همدیگر را درک کنید، به یکدیگر محبت کنید، رابطه زناشویی را به دیگری تحمیل نکنید. شرایط را برای ایجاد یک رابطه زناشویی خوب فراهم کنید مثلا موسیقی بگذارید، نور اتاق را کم کنید و شمع روشن کنید. از با هم بودن لذت ببرید. بعد از چند هفته، متوجه می شوید که چقدر از با هم بودن لذت می برید.

در ضمن، من به سارا کمک کردم تا تصور و ذهنیتش را درمورد خودش مخصوصا اندامش بهبود دهد. من چند جمله کلیدی به او دادم تا زمانی که احساس بدی نسبت به خودش داشت آنها را تکرارکند. "هیچ وقت همسرم به خاطر ظاهرم با من رابطه زناشویی برقرار نمی کند". سارا اینقدر این جمله ها را تکرار کرد تا حس منفی نگری او از بین رفت. من همچنین به او گفتم باید کارهایی انجام دهد تا حس شور و هیجان برای رابطه با همسرش برقرار شود. به او پیشنهاد کردم به ظاهر و اندامش بیشتر رسیدگی کند، ورزش کند و موسیقی مورد علاقه اش را گوش دهد.

بعد از 5 ماه سارا و سامان رفتارهای سابقشان را کنار گذاشتند. من پیشنهاد دادم برای اینکه سارا از ممانعت دربرابر رابطه زناشویی دست بردارد، سارا پیشقدم باشد. آنها تصمیم گرفتند آخر هفته خوبی را با هم سپری کنند و به مسافرت بروند. وقتی که برگشتند به آنها گفتم برای رابطه زناشویی تان زمان بندی کنید. سامان هم قول داد که از پسرانش بخواهد تا قبل از آمدن به خانه آنها با پدرش هماهنگ کند. سارا هم قول داد تا وقت بیشتری را با مهمانهایش به خصوص پسران سامان سپری کند.

سامان و سارا بعد از یک سال و با صبر و حوصله یکدیگر مشکلشان حل شد. سارا می گوید من فکر می کردم رابطه زناشویی تفریح زندگی است و نباید زمان و تمرکز زیادی روی آن گذاشت اما حالا متوجه شده ام که باید آن را روز به روز بهتر و بهتر کرد.

 


ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 اردیبهشت 1392  ] [ 6:57 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

نکات طلایی خانه داری

پخت برنج برای خانم های كارمند:
خانم هایی كه بیرون ازخانه كار می كنند و وقتی ظهر به خانه می آیند، فرصت پختن برنج را ندارند، و یا این كه دوست ندارند از شب قبل برنج آماده كنند ،می توانند از این روش كمك بگیرند: صبح یا شب قبل برنج را آبكش كنید، البته كمی آن را خشك بردارید، سپس ته دیگ برنج را آماده كرده و برنج را داخل قابلمه بریزید و قابلمه را داخل یخچال قرار دهید، ظهر برنج را كمی آب و روغن دهید و آن را دم كنید حالا تا سالاد را آماده كنید، برنج هم دم كشیده است.

برای از بین بردن بوی سوختگی برنج
1- یك تكه نان روی برنج قرار دهید و موقع كشیدن، نان را بردارید.

2- یك عدد پیاز را پوست كنده و در داخل برنج فرو كنید پیاز بوی سوختگی را بخود می گیرد.

آب برنج برای بچه ها
وقتی می خواهید برنج را آبكش كنید یك لیوان از آب آن را بردارید و با یكی دو قاشق ماست مخلوط كنید. این آب برنج درصورتی كه شور نباشد برای بچه ها خیلی مفید است.

اگر برنج شما شور شد
اگر قبل از آب كش كردن برنج متوجه شدید، كه برنج شما شور شده است موقع آب كش كردن برنج آب بیشتر روی برنج داخل آبكش بریزید . اما اگر بعد از آب كش كردن برنج متوجه شوری آن شدید دیگرچاره ای برای برطرف كردن شوری آن ندارید. مگر اینكه خورش را بی نمك درست كنید.

اگر برنج شما بی نمك شد
اگربراثر فراموشی برنجتان بی نمك شد اصلاً نگران نباشید، موقع كشیدن برنج مقدار مورد نیاز نمك را با مقدار بسیار كمی آب و روغن مخلوط كنید و روی برنج بریزید. با این كار بی نمكی برنج شما رفع می شود هرگز نمك را مستقیم در روغن نریزید، زیرا نمك در روغن حل نمی شود.

برای خوشمزه تر شدن شیر برنج
اگرمی خواهید شیر برنج شما خوشمزه تر شود، برنج را با شیر خیس كنید. این كار باعث می شود كه شیر برنج شما خوشمزه تر شود.

برای خوشمزه تر شدن شوید پلو
برای اینكه شوید پلوی شما خوشمزه تر شود می توانید از ادویه ی مخصوص پلو كه سبزرنگ است و ( در عطاری ها موجود می باشد) استفاده كنید بعد از آبكش كردن برنج كمی ادویه لابه لای برنج بپاشید.

از بین بردن بوی نامطبوع برنج
اگر به هر دلیلی برنج خشك شما بو گرفت برنج را روی یك سطح پهن كنید. البته باید حتماً در سایه باشد تا بوی نامطبوع برنج از بین برود. زیرا اگر برنج را جلوی نورآفتاب قرار دهید باعث خرد شدن برنج می شود و برنج حالت خود را از دست می دهد و وقتی آن را داخل آب جوش می ریزید از هم پاشیده می شود.

بر طرف كردن بوی پیاز از كارد
اگر كارد شما بوی پیاز می دهد ، با كارد هویج را حلقه حلقه ببرید . با این كار بوی پیاز از بین می رود.

آیا میدانید كه آمونیاك معجزه می كند
هرگاه هنگام شستن ظروف ، چند قطره آمونیاك درون آن بریزید هر چربی از ظرف بلوری ، چینی ، فلزی و غیره پاك می شود در ضمن آمونیاك به پوست دست نیز در مقایسه با مواد پاككننده و شیمیایی قوی ، آسیبی نمی رساند

تمیز كردن ظرفی كه در آن غذا سوخته است
اگرغذا به ته قابلمه چسبیده ، هرگز كارد، قاشق یا كفگیر فلزی برای پاك كردن آن به كار نبرید. كافی است آن را از آب گرم پر كنید و مقداری نمك نیز به آن اضافه كنید. اگرغذا خیلی محكم به قابلمه چسبیده است ، مقداری سركه در آن بریزید و بجوشانید تا كاملاً پاك شود.

چند نكته در مورد ظروفی از جنس روی:
1- بعد از خریدن ظروف رویی ، قبل از استفاده ، می توانید داخل ظرف را آب بریزید ، چند قاشق سركه اضافه كنید و آن را چند دقیقه روی اجاق قرار دهید تا بجوشد و بعد آب آن را خالی كرده و از ظرف استفاده كنید، هرگز سیاه نمی شود.

2- اگر این ظروف سیاه شده ، برای تمیز كردن آن از سیم ظرف شویی و صابون استفاده كنید .

3- اگر این ظروف بر اثر سرخ شدن یا پختن غذا سیاه شده ، ظرف خالی را روی اجاق قرار دهید و شعله را روشن كنید . با این كار تمام قسمت های سیاه ظرف به صورت دود از ظرف خارج می شود و ظرف شما كاملاً سفید می شود . به شرط اینكه بعد از خاموش كردن اجاق ، تا قبل از سرد شدن ظرف آب به آن نپاشید. چون این كار باعث سوراخ شدن ظرف می شود.

برای پاک کردن سس
برای پاك كردن لكه ی سس با پارچه ی تمیزی كه درون آب سرد فرو ببرید، پاك كنید و در صورت لزوم مقدار كمی از محلول آب و كف پودررختشویی را به وسیله ی یك اسفنج به آرامی روی آن بمالید و سپس با یك پارچه ی تمیز و نم دار آن را پاك كنید.

تمیز كردن كتری برای از بین بردن املاح آهكی
كتری را بامقدار مساوی آب و سركه پر كنید و بگذارید جوش بیاید. سپس آتش را خاموش كرده وبگذارید تمام شب به همان حال بماند، كتری شماتمیز خواهد شد.

شستن ظروف
هنگام شستن ظروف، چند قاشق غذاخوری سركه داخل آب بریزید، سركه چربی ها را از بین برده، ظرفها را شفاف و درخشان خواهد كرد.

دستگاه بخار پز درخانه:
برای ساختن این دستگاه ، یك قابلمه را آب كرده و آبكشی روی آن قرار دهید . سپس مقداری آب در قابلمه بریزید(به میزانی كه آبكش با آب برخورد نكند) حالا هر ماده ای را كه می خواهید بخار پز كنید، روی آبكش قرار دهید. اجاق گاز را روشن كنید تا مواد غذایی شما بخارپز شود.

راهی برای بهتر رنگ دادن زعفران
برای اینكه زعفران شما بهتر رنگ بدهد می توانید از روش زیر كمك بگیرید:درون یك استكان كوچك به مقدار مورد نیاز زعفران ساییده بریزید و دو قاشق غذا خوری آب جوش به آن اضافه كنید. بعد از اینكه برنج را آبكش كردید و داخل قابلمه ریختید استكان حاوی آب و زعفران را در برنج فرو ببرید و دم كنی را روی قابلمه بگذارید. با دم كشیدن برنج ، زعفران هم دم می كشد و بهتر رنگ می دهد. 


ادامه مطلب

[ دوشنبه 9 اردیبهشت 1392  ] [ 2:40 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چرا خداوند به همه روزی یکسان نمیدهد؟

 

شکی در این نیست که تلاش افراد در مقدرات روزی آنها دخیل است. یعنی اگر افراد دنبال روزی خود نروند در موارد بسیاری از آن محروم می شوند. درست است که خداوند متعال روزی رسان است؛ ولی چنین نیست که خدا روزی هر کسی را در دهانش بگذارد. بلی، افرادی هستند که خداوند متعال بی واسطه یا با واسطه روزی آنها را بدون اینکه تلاشی برای کسب آن بکنند می رساند. مثل کودکان شیر خوار و غیر شیر خوار و از کارافتادگان؛ و بلکه اکثر مردم روی زمین. چرا که تنها عدّه اندکی از افراد بشر کار می کنند و افراد تحت تکفّل آنها از دست رنج آنها روزی می خورند.

ولی به هر حال خداوند متعال روزی همه را چنین قرار نداده و روزی تعدادی از انسانها و افراد تحت تکفّل آنها را در گرو تلاش خود آنها قرار داده است. چرا که اگر چنین نمی کرد کمتر کسی حاضر می شد مسئولیت های اجتماعی خود را انجام دهد. کار از نظر اسلام علّت کسب روزی نیست بلکه یک وظیفه شرعی است. و هر کسی موظّف است برای بقاء اجتماع بشری تلاش کند. لکن اگر خدا روزی مردم را به کار آنها گره نمی زد کمتر کسی حاضر می شد به این وظیفه شرعی خود عمل کند. بنا بر این ، تلاش برخی افراد برای رسیدن به روزی لازم است ؛ ولی چنین هم نیست که هر کس بیشتر تلاش نمود حتماً روزی بیشتری نیز به چنگ آورد.
 
این امری است که نیاز به اثبات ندارد چرا که با اندک توجّهی به جامعه انسانی می توان این حقیقت را دریافت که گاه برخی افراد که هم اهل تدبیر و حساب و کتابند ، هم اهل تلاش و کوشش ، در کسب روزی بیشتر شکست می خورند ؛ و در مقابل افرادی بدون کمترین تلاش و یا حتّی بدون هیچ تلاشی به ثروت های هنگفت می رسند. و این نشان می دهد که دست دیگری نیز در کار است. و اساساً یکی از حکمت های تفاوت ارزاق نیز همین است که انسان ها از این راه متوجّه خدا شوند و بدانند که همه امور به دست اوست.لذا امیرالمؤمنین(ع) فرمود: « عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ ــ خدا را از راه به هم خوردن تصمیم ها ، گشوده شدن گره ها و نقض شدن اراده ها شناختم.» (نهج البلاغه/ حکمت 250)

به تصریح قرآن کریم توسعه و تنگى روزى در دست خداست «إِنَّ رَبَّکَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّهُ کانَ بِعِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً ــ پروردگار تو روزى را براى هر کس از بندگانش بخواهد گسترده مى‏کند، و براى هر کس بخواهد محدود مى‏سازد؛ همانا خداوند نسبت به بندگانش خبیر و بصیر است.» اسراء: 30. از ذیل آیه به دست می آید که قبض و بسط روزی ، روى عللى بوده و بی حکمت نیست ، که خدا به بندگان دانا و به صلاح آنها عالم است مشابه این آیه در رعد: 26 ، قصص:82 ، عنکبوت: 62، سباء: 36، زمر: 52 ، نحل: 71 نیز آمده است.

البته تلاش انسان و وارد شدن از راههاى صحیح در کثرت روزى بى تأثیر نیست ؛ ولى به عنوان جزئی از علّت و حتّی از آن هم کمتر و فقط به عنوان علّت معدّ (علّت زمینه ساز) که قابلیت قابل را تتمیم می کند. برای خوردن یک لیوان آب از شیر لوله کشى شهر ، حرکت شخص لازم است ؛ ولی این حرکت در مقابل هزاران و بلکه میلیاردها عاملی که به اذن خدا باعث شده اند تا این آب به لوله های خانه انسان برسد چه قدری دارد. یا انسان برای رسیدن به نان باید گندم بکارد. ولی نقش انسان در روییدن گندم همین است که گندم را برزمین بپاشد و در وقت درو آن را برداشت کند. آنکه یک گندم را صد گندم می کند خداست. لذا فرمود:« آیا هیچ درباره آنچه کشت مى‏کنید اندیشیده‏اید؟! آیا شما آن را مى‏رویانید یا ما مى‏رویانیم؟! »(واقعه/64 و 63) بنا بر این در هر کاری میلیاردها شرائط و مقدمات لازم است که جور کردن همه آنها در اختیار بشر نیست لذا قبض و بسط روزی در دست خدا است و کار و تلاش بشر تنها یکی از آن عوامل است.
پروردگار تو روزى را براى هر کس از بندگانش بخواهد گسترده مى‏کند، و براى هر کس بخواهد محدود مى‏سازد؛ همانا خداوند نسبت به بندگانش خبیر و بصیر است

بنا بر این ، طبق مفاد آیات ، هیچ موجودی محروم از روزی مکفی نیست. لکن در مواردی ، یکی از شروط رسیدن به روزی تلاش خود افراد است. و مراد از تلاش نیز صرفاً کار کردن نیست ؛ بلکه گاهی تلاش به این است شخص یا جامعه حقّ خود را از دیگران بگیرد. مقدار غذا و پوشاک و وسائل راحتی که بر روی زمین وجود دارد چندین برابر نیاز بشر موجود است. لکن تنبلی ، بی تدبیری ، و کج فهمی عدّه ای از مردم باعث شده است که حدود هشتاد درصد ثروت روی زمین در دست بیست درصد مردم قرار گیرد. آیا اگر این هشتاد درصد محروم برای احقاق حقّ خود قیام کنند نمی توانند حقّ خود را از آن بیست درصد مردم بگیرند؟! روشن است که اگر بخواهند می توانند ولی نمی خواهند. آیا اگر مردم فلسطین ، مردم عراق، مردم افغانستان و مردم دیگر ممالک گرفتار فقر ، یکپارچه برخیزند نمی توانند از عهده اسرائیل و آمریکا و دیگر کشورهای جهانخوار بر آیند؟! اگر بخواهند می توانند؛
 
ولی اختلافات فکری ، مذهبی ، تنبلی ها ، ترسها و اندیشه های نادرست اجازه چنین کاری را نمی دهد. انبیاء(ع) آمده اند تا بشر را با هم یکرنگ کنند تا در سایه یکرنگی ، همه از مواهب خدادادی عادلانه استفاده کنند. لکن مردم تن به این تعالیم نمی دهند ؛ و تا مردم تن به تعالیم الهی ندهند ، این بی عدالتی در تقسیم رزق ، همواره خواهد بود. این سنّت خداست که هر کس آخرت را رها کرده و فقط دنیا را بخواهد به آن می رسد. و هر کس برای آخرتش تلاش کند و مجری احکام خدا باشد او هم به اندازه کفاف به دنیا می رسد هم به آخرت. « آن کس که(تنها) زندگى زودگذر(دنیا) را مى‏طلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم و به هر کس اراده کنیم- مى‏دهیم؛ سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد، که در آتش سوزانش مى‏سوزد در حالى که نکوهیده و رانده(درگاه خدا) است. ـــ و آن کس که سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند - در حالى که ایمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد. »( الإسراء : 18و 19 )

بنابراین، یکی دیگر از از عوامل ازدیاد رزق دینداری یا عدم دینداری است. اگر اجتماع متدینین حقیقتاً از دین تبعیت کنند نعمات الهی به آن جامعه سرازیر می شود و همه به اندازه کفاف از نعمات دنیایی بهره می برند. امّا اگر جامعه ای ادّعای دینداری کند ولی دیندار واقعی نباشد ، برکت از آن جامعه برداشته می شود ؛ و در چنین فضایی فقط کسانی به ثروت می رسند که فقط طالب دنیا هستند و اگر از دین هم حرفی می زنند فقط برای این است که به دنیا برسند. و این از یک طرف مجازات خود آن شخص است که گرفتار سنّت استدارج شده است. و از طرف دیگر مجازات جامعه مدّعی دینداری است. چون در ادّعای خود صدق تامّ ندارند.

ادامه مطلب

[ یک شنبه 8 اردیبهشت 1392  ] [ 12:33 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

میزان تاثیر و مهم بودن عشق در زندگی

 

 ولی به راستی عشق تا چه اندازه می تواند در زندگی مشترک مهم باشد؟

بوسه = زندگی شیرین
قابل باور است که برخی می‌گویند بالا رفتن سن، باعث از بین رفتن حس رضایتمندی در رابطه جنسی می شود. به همین دلیل روند طبیعی زندگی از جمله داد و فریاد کردن فرزندان، و یا برنامه های شلوغ کاری نباید به هیچ وجه مانع سلامت روانی زوجین و امتناع ورزیدن هر یک نسبت به برقراری رابطه جنسی با دیگری شود. مسائل جنسی از اهمیت چشمگیری برخوردار هستند. مخصوصا زمانی که شما تعهد دارید تا در هیچ کجای دیگر سراغ آنها نروید. برای داشتن یک زندگی سالم، هر دو طرف باید بر روی ارتباط خود کار کنند. اما در اینجا یک راز کاملا سری هم وجود دارد:

 
و آن چیزی نیست جز "بوسیدن".

به نظر می رسد زن و شوهر ها پس از ازدواج به اندازه دوران نامزدی یکیدیگر را نمی بوسند. بدون هیچ شکی باید این کار را انجام دهند. چه چیز بهتر از بوسه ای از لبها می تواند یک زندگی را از خطر نابودی نجات دهد؟

"هر کاری می توانید انجام دهید"
در حقیقت هر زندگی مشترکی بدون توجه به این مطلب که در آغاز تا چه حد داغ و پرحرارت بوده، پس از مدتی هیجان اولیه خود را از دست می دهد. در این حالت برقراری رابطه جنسی به کمترین میزان خود می رسد. البته اگر در طول این دوره دو طرف از طرق دیگر بتوانند نزدیکی موجود را حفظ کنند، مشکل حادی به وجود نخواهد آمد.
اما شادی و رضایتمندی از آمیزش، زمانی به طور کلی از زندگی مشترک محو میشود که زوجین یکدیگر را در انتهای لیست اولویت هایشان قرار دهند و با هم مانند هم اتاقی رفتار کنند و نه بیشتر. اغلب در این زمان اگر رابطه جنسی هم برقرار شود، بیشتر به خاطر مرتفع کردن نیازهای جنسی است و طرفین هیچ اهمیتی به مهر و محبتی که می تواند از این طریق ایجاد شود، نمی دهند.

دیگر برایشان لبخند زدن با هم معنایی ندارد، برای عاطفه و مهربانی ارزش قائل نیستند و فراموش می کنند که به چه دلیل با هم ازدواج کرده و تعهد و سرسپردگی به یکدیگر داده اند.
آقایون چه ازدواج کرده باشند چه نباشند، نیاز به برقراری رابطه جنسی دارند. خانم ها بسیار احساساتی بوده و علایق خاصی دارند: 
 
آنها شهوت طلب هستند و دوست دارند دیگران نشان دهند که خواهانشان هستند. ولی نظر آنها در مورد آمیزش با شوهرانشان؟
عقیده آنها چیزی جز این نیست: می خواهند بخواهند نمی خواهند نخواهند! تنها چیزی که در مورد متاهلین وجود دارد این است که نیازهایی داریم و هر طور شده کاری می کنیم تا بتوانیم آنها را براورده سازیم. شما به هیچ وجه نباید از نیازهای ذاتی خود خجالت بکشید؛ شما ازدواج کرده اید تا احساسات و نیازهای وجودیتان را با فرد دیگری در میان بگذارید و اگر بخواهید بار تمام این موارد را به تنهایی به دوش بکشید، چیزی نخواهد گذشت که حلقه مشترک شما از هم پاشیده شود. در زندگی مشترک اگر یک کمی بیشتر تلاش کنید تا نیازهای طرف مقابل را براورده سازید جای دوری نخواهد رفت.
یک زندگی زمانی موفق است که بین نیازهای عقلی، روحی و جسمی تعادل کامل برقرار باشد. خوب این سوال مطرح می شود که: کدامیک از این سه مورد نقش حساس تری در "بهتر" و یا "بدتر" کردن زندگی دارد؟ س؟ک؟س و شهوت جزئی از هر رابطه ای است و می توان آنرا به راحتی بدست آورد، اما دو مورد دیگر نیاز به صمیمیت و ارتباط بیشتری دارند. زمانی که برقراری رابطه جنسی در خطر باشد، دیگر هیچ فرصتی برای موارد دیگر باقی نمی ماند، چه برسد به اینکه بخواهید به رشد و شکوفایی عقلی و روحی نیز برسید. هنگامیکه سن انسان ها افزایش پیدا 
می کند، تغییر و تحولاتی در فیزیک بدنشان رخ می دهد. اما ایا این تغییرات باید در زندگی جنسی و احساسی نیز تاثیر بگذارد؟! به همین دلیل در اولین سال های ازدواج زوجین باید سعی کنند که بهترین دوست های هم باشند، نسبت به هم علاقه پیدا کنند، و یکدیگر را تحریک نمایند؛ دلیل تمام این کارها تنها این است که س؟ک؟س خیلی جلوتر از عشق و محبت در رابطه به وجود می آید و اگر بتوانید با موفقیت کامل از پس آن برایید، متوجه خواهید شد که زندگی مشترک معنای عمیقی دارد و فقط پیر شدن در کنار یک شریک زندگی نیست.

"همه چیز به نزدیکی و صمیمیت باز می گردد" س:ک:س در زندگی مشترک اهمیت زیادی دارد. می توانید از تمام متاهلین بپرسید که کدامیک حاضر است به زندگی مشترکی که در آن خلا جنسی وجود دارد، ادامه دهد. برخی از افراد از اینکه نمی توانند به حد دلخواه با شریک زندگی خود ارتباط جنسی برقرار کنند، راضی نیستند و طرف مقابل تصور می کند: "که مسئله مهمی نیست، فقط س:ک:س است" اما برای فردی که خواستار این رابطه است، اهمیت دارد. آمیزش تنها رسیدن به رضایت جسمی نیست، بلکه احساس خواسته شدن، ارتباط نزدیک، و دوست داشتن در آن وجود دارد. زمانی که چنین سوء تفاهم هایی به وجود می آید، صمیمیت و نزدیکی از تمام سطوح زندگی رخت بر می بندد. زوجین گذراندن وقت در کنار یکدیگر، در آغوش گرفتن، صحبت کردن با هم، و خندیدن به جوک های یکدیگر را فراموش کرده و در برخی موارد آنرا به طور کلی متوقف می کنند. تنفر، دشمنی و فاصله زیاد جای دوستی و عشق را میگیرد. این امر زندگی مشترک شما را در خطر خیانت و یا طلاق قرار می دهد؛ اما نقطه امیدواری اینجاست که صرفنظر از عوامل کاهش ارتباط جنسی، چه به دلیل مسائل بیولوژیکی باشد چه به خاطر مسائل شخصی، یک مورد کمکی وجود دارد و آن هم خواست و اراده شماست. اگر واقعا بخواهید که یک زندگی سرشار از مهر و محبت را دنبال کنید، به راحتی می توانید این کار را انجام دهید.

"س:ک:س ، عشق را زنده می کند" س ک س مانند یک چسب می تواند رابطه دو نفر را همچنان متصل به هم نگه دارد. اگر یکی از طرفین و یا هر دوی آنها به نارضایتی جنسی برسند، به راحتی از ارتباط با هم خسته می شوند و بدون اینکه خودشان متوجه شوند از هم فاصله میگیرند. ممکن است به دلایل دیگر با هم بحث و جدل راه بیندازند، غافل از اینکه دلیل اصلی تمام این بگو مگوها و کشش ها نداشتن رابطه سالم جنسی است. هر چقدر نفاق و ناهماهنگی در رابطه زناشویی افزایش پیدا کند دو طرف میل کمتری نسبت به برقراری رابطه جنسی با یکدیگر پیدا می کنند. این جر و بحث ها یک دور تسلسل را به وجود می آورند که نه تنها زندگی جنسی، بلکه خود ارتباط را نیز تحت الشعاع قرار میدهند. یکی دیگر از عواقب زندگی فاقد ارتباط جنسی این است که پس از مدتی هر گونه ارتباط فیزیکی متوقف می شود. در آغوش گرفتن و بوسیدن، هیچ گاه نمی تواند جای س:ک:س را بگیرد اما، چنین معاشقه‌هایی به نوبه خود در افزایش صمیمیت مهم هستند و به برقراری رابطه سالم زناشویی کمک می کنند. اگر زن و شوهر نسبت به هم رفتاری شبیه به دو هم اتاقی را پیدا کنند، پس از مدتی برای هر دو نفر دلیل با هم بودنشان سوال برانگیز می شود. به خاطر تمام این دلایل، برای زوجین در هر سنی که باشند، مهم است که در این زمینه فعال باشند و شعله های اتش عشقشان را فروزان نگه دارند. اگر اتش ارتباط جنسی به طور کامل خاموش شود، هر چند آهسته اما یقینا ارتباطشان نیز از بین خواهد رفت .

ادامه مطلب

[ یک شنبه 8 اردیبهشت 1392  ] [ 12:25 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

فراهم اوردن یک محیط مناسب برای رابطه زناشویی

اتاق خواب خصوصی ترین محل خانه است .
اما این بدان معنانیست كه آمیزش لزوماً بایستی در اتاق خواب صورت بگیرد . محل انجام آمیزش می تواند در ایجاد یك رابطه بهتر، موثرتر لذت بخش تر، حتی متنوع تر نقش مهمی را ایفا نماید . شما معمولاً بایستی اتاق خوابتان را بر طبق فانتزیهای جنسی تان تزئین نمائید . برای برقراری آمیزش با كیفیت بالا می توان نكات زیر را در نظر گرفت :

1- هر از چند گاهی محل انجام آمیزش را تغییر دهید . این مكان می تواند صرفاً محدود به اتاق خواب نبوده و در مكانهای دیگر منزل نیز انجام شود . این به شرطیست كه مكان مورد نظر آرامش و امنیت داشته باشد . گاهی انجام آمیزش برروی یك كاناپه راحت كه در سالن پذیرایی خانه می باشد بسیار لذت بخش تر از مجلل ترین تختخوابهاست .
2- اتاق خوابتان را در بهترین قسمت منزلتان انتخاب نمائید به نحویكه هیچ مكان دیگری به آن مشرف نباشد .
3- حتماً برای اتاق خوابتان قفل و كلید جداگانه داشته باشید و به افراد دیگر اجازه ندهید كه بدون اجازه شما وارد آن شوند .
4- اتاق خوابتان را بسیار جذاب و زیباتزئین نمائید و سعی كنید حتی المقدور و تا جائیكه امكانات مالی شما اجازه می دهد هر از چند گاهی دكوراسیون و رنگ آن را تغییر دهید .
5- تختخوابتان را طوری تزئین كنید كه مركز توجه قرار گیرد .
6- رطوبت و دمای اتاق خواب بایستی مناسب باشد .
7- تخت یا رختخواب شما بایستی همواره راحت و پاكیزه باشد .
8- رنگ اتاق خوابتان را از رنگهای آرام بخشی مثل آبی و سفید و صورتی انتخاب كنید . اگر به رنگهای گرمتر علاقه مندید رنگهائی مثل نارنجی یا قرمز عنابی بسیار رویائی هستند .
9- آویختن پرده های كافی و زیبا با رنگ های صورتی، نارنجی، یا قرمز ( به تناسب رنگ اتاق و دكوراسیون آن ) علاوه بر حفظ خلوت شما به مهیج ترین شدن اتاق خواب شمانیز كمك می كنند .
10- بهتر است نور اتاق خواب شدید و مستقیم نباشد . ترجیحاً از آباژورها یا لامپهایی كم نور با نور ملایم قرمز استفاده كنید .نورپردازیی كه فضائی به رنگ غروب خورشید ایجاد می نمائید مناسب به نظر می رسد . استفاده از شمع های معطر علاوه براینكه فضای رومانتیكی ایجاد می كند هوارا نیز عطر آگین می نماید
11- حتماً آیینه بزرگ و قدی در اتاق خوابتان تعبیه نمائید .
12- هرگز لباسهایتان را به در و دیوار اتاق خواب آویزان نكنید و از آن به جای انباری خانه استفاده نكنید .
13- سعی كنید فضای اتاق خواب بسیار مرتب و جالب توجه باشید .
14- وسایلی نظیر تلویزیون كامپیوتر و یا وسایل كارتان را از اتاق خواب خارج كنید . فراموش نكنید كه شما در دفتركارتان نمی خوابید و قرار نیست در اتاق خوابتان وظایف حرفه ایتان را انجام دهید و یا به سرگرمی های تلویزیونی بپردازید
15- حمام و دستشوئی در اتاق خواب وجود داشته باشد امكانات زیر را در اتاق خوابتان تعبیه نمائید
وسایل كامل آرایش و عطریات انواع لباسهای خواب و لباسهای زیر دستمالها و نوارهای بهداشتی وسایل آرایش مو و ملحفه های تمیز


ادامه مطلب

[ یک شنبه 8 اردیبهشت 1392  ] [ 12:23 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

از ارتباط جنسی برای مجازات استفاده نکنید

 

امتناع از برقرای رابطه جنسی در حقیقت بیانگر نوعی اعمال قدرت است. می توان گفت که زوج یا زوجه این کار را به دلیل حس خشونت و عصبانیت زیادی که احساس میکند، انجام می دهد. کسی که برای مجازات طرف مقابل از برقراری رابطه ی جنسی خودداری می کند، در واقع قصد دارد اثبات کند که چیزهای زیادی برای گفتن دارد. البته با وجود تمام کارهایی که انجام می دهد، نه تنها نمی تواند طرف مقابل را مجاب به پذیرش خواست هایش نماید، بلکه در وجود او تخم کینه، کدورت، و نفرت نیز می کارد.

این قبیل افراد تصور می کنند که اگر در زمینه جنسی دست بالاتری داشته باشند، در نتیجه قدرتشان نیز در کل رابطه به طرف مقابل می چربد. در این حالت شما در مقام کسی قرار می گیرید که همیشه باید شروع ارتباط جنسی را از طرف مقابل طلب کند. در یک چنین شرایطی همسرتان هیچ کاری انجام نمی دهد جز خودنمایی. آنوقت تمام الزامات برای ایجاد ارتباط صمیمی و دوستانه می افتد به گردن شما.
 
در این حالت کسیکه از رابطه زناشویی خودداری می کند، نسبت به سایر مسائل نیز بی اهمیت می شود و مسئولیت هیچ یک از مشکلاتی را که در رابطه با زندگی مشترک اتفاق می افتد، به عهده نمی گیرند؛ و اگر نهایتاً هم ازدواج شما به مشکل برخورد کرده و به پایان برسد، وی انگشت اتهامش را به سوی شما نشانه رفته و بجز شما شخص دیگری را به عنوان مقصر اصلی این نابودی نمی شناسد.

ادامه مطلب

[ یک شنبه 8 اردیبهشت 1392  ] [ 12:20 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

دعا برای داشتن همسر با تقوا

 

دعایی برای یافتن همسر باتقوا و مناسب
خداوند متعال برای هر کاری اسبابی قرار داده است که برای به نتیجه رسیدن آن، باید از طریق اسباب آن عمل کرد.
راه پیدا کردن همسر مناسب، تحقیق و شناسایی دقیق است، البته در این راه باید از خداوند هم کمک خواست تا ما را در شناخت صحیح هدایت کند و تلاش¬های ما به نتیجه ی مطلوب برسد.
دعاهایی که در روایات و از زبان ائمه(ع) بیان شده است همگی باید به همراه تلاش و کوشش و تحقیق همه جانبه برای انتخاب همسر باشد. 
یکی از دعاهایی که در این زمینه از ائمه(ع) نقل شده، دعایی است که از حضرت علی(ع) نقل شده است، ایشان فرمودند: «هر یک از شما که خواست ازدواج کند باید ابتدا دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت سوره ی فاتحةالکتاب و سوره ی یس را بخواند، وقتی که ازنماز فارغ شد بعد از حمد و ثنای پروردگار این گونه بگوید:
پروردگارا، همسری مهربان و بچه آور و شکرگزار و باغیرت به من عطا کن که اگر به او نیکی کردم شکرگزار باشد، و اگر به او بدی کردم مرا ببخشد، و اگر یاد خدا کردم مرا یاری کند، و اگر خدا را فراموش کردم مرا به یاد خدا بیندازد، و اگر از نزد او خارج شدم (اسرار و اموال و آبروی مرا) حفظ کند، و اگر بر او وارد شدم مرا خوشحال سازد، و اگر او را به کاری امر کردم مرا اطاعت کند، و اگر بر علیه او قسم خوردم (که او کاری را انجام دهد) او (آن کار را انجام داده) و مرا از آن قسم بریءالذمّه کند، و اگر بر او غضب کردم مرا راضی سازد. ای پروردگار صاحب جلال و اکرام، چنین همسری را به من ببخش! پس به درستی که من او را از تو خواسته ام و به من نمی رسد مگر آن چیزی که تو منت می گذاری و عطا می کنی.»

ادامه مطلب

[ یک شنبه 8 اردیبهشت 1392  ] [ 12:19 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

اداب و رسوم مختلف ملل

 

جشن ازدواج می‌تواند واقعه‌ای شگفت آور و سرورآمیز و سرشار از خوشی برای هرکسی باشد. در برخی موارد و در میان برخی ملیت‌ها رسم‌هایی دیوانه واری در رابطه با این جشن خجسته وجود دارد؛ ما می‌خواهیم شواهد و دلایلی دال بر وجود چنین رسوم عجیب غریبی از گوشه و کنار جهان برایتان مثال بزنیم.

 دزدیدن عروس - در میان اجتماعات رومی roma ‌(در سراسر جهان) انجام می‌شود.
وقتی به نوع آشنایی در اغلب وصلت‌ها می‌نگریم، متوجه می‌شویم بیشتر آنها حاصل یک نگاه در میان جمعیت و آشنایی از طریق نگاه بوده است. زمانی که دو نفر به هم دل می‌بندند با ازدواج کردن سرنوشتشان را به هم پیوند می‌دهند.  باوجود این در برخی فرهنگ‌ها دوست دارند از خیر این مراحل رمانتیک ازدواج بگذرند و عملکردی تقریبا مجرمانه را برای رسیدن به هدف خود در پیش می‌گیرند آنها با دزدیدن عروس! (که آن را رسم «دو نفر کاملا غریبه» می‌دانند) مراسم عروسی را برگزار می‌کنند.

roma ای ها که آنها را شبه کولی نیز می‌دانند در طول قرن‌ها این سنت را حفظ کرده اند. در آنجا اگر یک نفر دختری را به زور بدزدد و او را 2 تا 3 روز کنار خود نگه دارد، آن دختر رسما همسر او محسوب می‌شود. زمان قدیم احتمالا این رسم مفاهیم زیادی داشته، مثلا این کار کمکی برای داماد محسوب می‌شد تا پول خرج نکند و او را از تهیه شام شکرگزاری سالانه برای والدین عروس معاف می‌کرد.

اما در فرهنگ امروز آنها تنها رسمی ‌عجیب و غریب دیده می‌شود که موجبات ناراحتی دختران را فراهم کرده چراکه هیچ حق انتخابی شامل حال آنها نمی‌شود و مجبورند فردی که توسطش دزیده شده اند را تا آخر عمر تحمل کرده یا عشق دائمی‌خود بدانند.
حتما خیلی از شماها متعجب شده اید! آیا چنین چیزی قانونی است؟ خوب این رسم یک اقلیت نژادی است و اغلب دولت‌ها زیاد ترجیح نمی‌دهند با ممنوع کردن رسم دیرین یک اقلیت سنتی خود را به دردسر بیندازند.

 1- حق نداری دستشویی بروی - رسم بعضی مناطق مالزی
هیچ چیزی زیباتر از مراسم عروسی و ازدواج نیست. وقتی زوج خوشبختی در جمع دوستان و خانواده، احاطه شده با انواع گل‌ها و غذاهای لذیذ،  اولین روز زندگی خود را جشن می‌گیرند. اما برای قبیله‌های جامعه «تیدونگ» در قسمت شمالی بورتئو عروسی عبارت است از اولین روز سفری طاقت فرسا به عمیق ترین لایه‌های جهنم و بازگشت از آن. در این روز عروس و داماد برای 72 ساعت حق رفتن به دستشویی را ندارند.

آیین تیدانگی به زوج تازه ازدواج کرده امر می‌کند که در خانه شان بمانند و تحت هیچ شرایطی 3 روز و  3 شب به دستشویی نروند. برای این کار چند نفر از اعضای خانواده شان به عنوان ناظر این سه روز را در خانه آنها می‌مانند و غذا و آب بسیار کمی ‌به آنها داده می‌شود. مردم تیدانگ اعتقاد دارند که این کار عروس و داماد باعث می‌شود زندگی طولانی و پر از شادی را تجربه کنند، بچه مرده به دنیا نیاورند و نعمت و برکت وارد زندگی شان شود.

حالا وقتی به این آیین فکر می‌کنیم نکته جالبی را در آن می‌بینیم. هیچ چیز به اندازه بودن در شرایط سخت دو نفر را برای زندگی پایبند نمی‌کند و به هم نزدیک نمی‌کند و هیچ چیز سخت تر از خودداری کردن از رفتن به دستشویی و حمام کردن حدود نصف هفته نیست. وقتیکه این سه روز سپری شد زن و مرد بیشتر از هرکس دیگری که قبلا می‌شناختند به هم نزدیک می‌شوند، زیرا که آنها مدت زیادی نیست زن و شوهر شده اند و اولین روز زندگی شان در سختی کنار هم بوده اند.... آنها یار شفیق سخت ترین روزهای زندگی هم هستند.
 
2کشتزارهای چاق - موریتانیا (آفریقا)
استانداردهای زیبایی شناسی در هر کجای جهان با جای دیگر متفاوت است. برای مثال باوجود اینکه عروس‌های غربی زمانی که به روز عروسی نزدیک تر می‌شوند هرچه کمتر غذا می‌خورند تا اندام لاغرتر و ظریف تری داشته باشند در بعضی از فرهنگ‌ها زنان تنومند و درشت هیکل را جذاب‌تر می‌دانند!... و  عروسها وقتی به روز عروسی نزدیک تر می‌شوند هرچه به دستشان می‌آید می‌خورند تا بتوانند هرچه بیشتر به عرض و پهنای خود بیفزایند. نمونه بارز آنها هم دختران موریتانی هستند.

گروه دختران با نام «کشتزارها یا مزارع چاق» مخالف کمپ‌های چاقی هستند-مکانهایی که دختران از 5 سالگی به آنجا فرستاده می‌شوند تا تحت نظارت و مراقبت زن بسیار پیر باتجربه وحشتناکی اضافه وزن پیدا کرده و مدام چاق‌تر شوند، به منظور اینکه جذاب تر شده و تا جایی که ممکن است زودتر عروسی کنند. در یکی از تمرین‌ها به اسم «لبلوس» دختران مجبورند مقدار خیلی زیادی غذا (شامل 4 پوند غلات و 5 گالون شیر شتر) را در طول یک روز بخورند و اگر آنها استفراغ کنند مامور ناظر یعنی همان پیرزن مجبورشان می‌کند هرچه بالا آورده اند را دوباره بخورند! معمولا در این کمپ‌ها عدم موفقیت دختران نیز با شکنجه همراه است.

اما بخش غم انگیز داستان اینکه این رسم درواقع چند سالی می‌شد که منسوخ شده بود تا اینکه یک گروه ارتشی این کشور را گرفتند و دوباره رسم را از نو راه انداختند. شاید با این امید که راحت تر می‌توانستند دختران چاق را دستگیر کنند یا شاید برای اهداف دیگر....
 
3- سیاه کردن عروس - اسکاتلند
مردم اسکاتلند از بسیاری جهات شبیه اروپاییان نوعی هستند، اما تعداد کمی‌ تفاوت‌های برجسته و قابل ذکر نیز دارند: مثلا اسکاتلندی‌ها دل و روده گوسفند را می‌خورند، دامن‌های مردانه می‌پوشند و به جای برنج شیر دلمه بدبو و فاسد را مثل تخم مرغ و انواع سس به سمت عروس پرتاب می‌کنند.

اسم رسم آنها «سیاه کردن عروس» است، سنت قدیمی ‌اسکاتلندی،؛ بعضی می‌گویند حتی قدیمی‌تر از زمان شان کانری است. این رسم بخشی از آیینی است که قبل از عروسی انجام می‌شود. در این آیین دوستان عروس او را سورپرایز می‌کنند. آیا شما واقعا تحمل چنین دوستان مسخره ای را دارید؟ دوستانی که هرچیز آشغال و مزخرفی را به سمت عروس پرتاب می‌کنند. اینها هرچیزی می‌توانند باشند: از شیر
 
فاسد که در یخچال شما از شدت خرابی رنگش به سیاهی تبدیل شده تا قیر. آنها با این کار 2 هدف را دنبال می‌کنند. اول اینکه داماد را در حال و هوای درست و مناسبی قرار دهند (با فرض اینکه تمام اسکاتلندی‌ها وسواسی به دختران بی خانمان که هرگز حمام نمی‌کنند دارند) دوم اینکه این عمل به زنان کمک می‌کند تا بدانند با اتفاقاتی که در زندگی آینده شان می‌افتد چگونه برخورد کنند، چراکه برای آنها هیچ چیز تحقیرآمیزتر و ظالمانه تر از این کثیف کاری آن هم در نزدیکی روز عروسی نخواهد بود.

شاید این نوعی تحت فشار قرار دادن عروس قبل از بلکه گرفتن از آنهاست. ولی باید بدانیم سختی‌هایی که عروس باید برای تمیز کردن و شستن این کثیفی‌ها متحمل می‌شود در برابر مشکلاتی که یک زن اسکاتلندی باید بعدها در زندگی اش با آنها دست و پنجه نرم کند چیزی نیست. عروس هم همیشه در این مراسم ناراحت و ناامید نمی‌شود بلکه به طرز خوشحال کننده ای سورپرایز می‌شود و این نکته ای است که مردان اسکاتلندی در زندگی مشترک خوب درک کرده اند.

4- ازدواج با حیوانات برای دفع  ارواح - در برخی مناطق هند
فرهنگ غرب خصوصا در زمینه ازدواج و عروسی با خرافه‌ها غریبه نیست، اغلب عروس‌ها زودتر از مراسم آتش را در کلیسا برپا می‌کنند و حتی عروسی را به تعویق می‌اندازند تا هیچ وسیله کهنه، عاریه ای و یا آبی رنگی در مهمانی نباشد. اگر در آنجا ازدواج می‌کنید اصلا نباید به فکرتان خطور کند که قبل از عروسی حتی نگاه گوتاهی به همسر آینده تان بیندازید.

اما در قبیله هندی «سانتال» Santhal ازدواج‌های احمقانه ای برگزار می‌کنند که تعدادشان به 11 می‌رسد. آنها اعتقاد دارند که اگر دختر خردسالی یک دندان در لثه بالایی اش ریشه کند، نشانه این است که او در آینده ای نزدیک توسط ببر یا حیوان دیگری خورده می‌شود، زیرا ارواح از این دختر متنفر شده اند. بنابراین او باید با یک سگ عروسی کند. مثلا این مهمانی برای دختر 9 ساله ای به اسم «کارنامونی ‌هاندسا» برپا شده است، مهمانی بزرگ همراه با 100 نفر مهمان و عیش و پایکوبی.

اما خودتان را ناراحت نکنید. این مراسم چیزی نیست جز یک مهمانی ساختگی و سمبولیک و زوج مجبور نیست مراسم را تا آخر به پایان برساند. این فقط مراسمی ‌برای دور کردن ارواح شیطانی است و دختران وقتی بزرگتر شدند می‌توانند با پسر مورد علاقه خود ازدواج کنند.

باز جای شکرش باقی است که این مهمانی‌ها واقعی نیست، درغیر این صورت آیین جن گیری بین یک بچه کوچک و خانواده سگ سانان واقعا مراسمی ‌عجیب و غریب و البته ناراحت کننده می‌شد.

ادامه مطلب

[ یک شنبه 8 اردیبهشت 1392  ] [ 11:37 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 20 ] [ 21 ] [ 22 ] [ 23 ] [ 24 ] [ 25 ] [ 26 ] [ 27 ] [ 28 ] [ 29 ] [ > ]