رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند: «هر كس می خواهد پاكیزه خدا را ملاقات كند، باید ازدواج كند.» به دلیل آنكه انسان موجودی با نیازهای طبیعی و در عین حال اجتماعی است، پدیده ازدواج قادر است بسیاری از نیازهای فردی و اجتماعی زن و مرد را در قالب ارتباطات جسمانی و جنسی، روانی- اجتماعی و دیگر قراردادهای عرفی و اجتماعی برآورده سازد. ازدواج در مقایسه با دیگر ارتباطات انسانی دامنه ای وسیع و گسترده تر دارد و دارای ابعاد زیستی، اقتصادی، عاطفی و نیز روانی- اجتماعی است.
باز هم رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند: «هیچ بنایی در اسلام بنیانگذاری نشده است كه نزد خداوند محبوبتر از ازدواج باشد». این امر مهم در آغاز نیاز به مجموعه ای از آگاهی ها، اطلاعات و بینش هایی در جهت شناخت دختر و پسر از خود و طرف مقابل ازدواج دارد. و این شناخت نسبی در زمینه رشد عاطفی و رفتاری است. عدم شناخت و درك صحیح از یكدیگر موجب ناسازگاریهای خانواده می شود و حتی ممكن است به از هم پاشیدگی زندگی زناشویی بیانجامد.
چرا ازدواج کنیم؟
از نظر سنتی ازدواج وسیله ای بوده است كه جامعه رفتار جنسی افراد را تنظیم می كرده است، تولید نسل و حفظ وضعیت اقتصادی واحد خانواده را ممكن می ساخته است.
دلایل اساسی دیگری كه در جوامع امروز مطرح هستند عبارتند از:
الف- عشق و علاقه
ب- مصاحبت
ج- تامین انتظارات.
عشق و علاقه احساسات مثبتی است كه زن و مرد پس از ازدواج نسبت به یكدیگر تجربه می كنند و همچنین به دلیل داشتن نیاز به مصاحبت، ازدواج می نمایند و یكدیگر را به خاطر آنچه كه هستند می پذیرند. و زن و مرد باید بدانند چه انتظاراتی از خود، از همسر خویش و در مجموع از ازدواج دارند. هر اندازه این انتظارات واقع بینانه تر باشد، پایه های زندگی زناشویی مستحكم تر خواهد بود.مهم ترین اهداف ازدواج نیل به آرامش و آسایش، تامین نیازهای جنسی، بقای نسل، تكمیل و تعامل فردی و اجتماعی، سلامت و امنیت فردی و اجتماعی و سرانجام تاثیر نیازهای روانی- اجتماعی می باشند.
- ازدواج عاملی است در رهایی فرد از تنهایی، محملی برای بیان و تسكین خاطر، ارائه دوستی و صمیمیت و مهر و محبت و در مجموع وسیله ای است برای آرامش و آسایش و تكمیل خود.
- یكی از نیرومندترین غرایز انسان، غریزه جنسی است كه بر اثر ازدواج تامین این نیاز در مسیر طبیعی و سالم قرار می گیرد و علاوه بر این كه این نیاز جسمانی تامین می شود، فرد از لحاظ روانی، ذهنی و اخلاقی نیز به آرامش می رسد.
- یكی دیگر از موضوعات بسیار مهم در امر ازدواج مساله تولید مثل و بقای نسل است كه از اهداف اساسی ازدواج محسوب می شود و تولد انسانهایی كه نیازمند تربیت و پرورش صحیح هستند در درون كانون گرم و سالم خانواده امكانپذیر است
- هنگامی كه فرد در كانون یك زندگی مشترك قرار می گیرد در سایه انس و الفت و محبت و روابط نزدیك و صمیمانه بیشتر احساس مسوولیت می كند، استقلال می یابد، زندگی خویش را هدفدار می كند و از ثمرات كسب و كار و تلاش خود در واحد خانواده نوبنیاد خویش بهره می گیرد.
- خانواده یك گروه و واحد اجتماعی است و دربرگیرنده بیشترین، عمیق ترین و اساسی ترین مناسبات انسانی می باشد. ازدواج و تاسیس كانون خانوادگی برای سلامت و امنیت و سعادت اجتماع سودمند و ضروری است.
- ازدواج فرد را از حالت خودمداری، اضطراب و احساس سلطه بر اشیاء اشخاص رها می كند و موجب بقای سلامت روان و تن و دوری از بسیاری از بیماری های جسمانی و روانی و انحرافات اجتماعی می شود.
مشورت، مشورت و باز هم مشورت
قدمی به بزرگی ازدواج نمی تواند بدون دقت و توجه و مشورت باشد. همان طور که خداوند متعال در سوره آل عمران آیه 159 می فرمایند: «در كارها مشورت كن، پس هنگامی كه تصمیم گرفتی به خدا توكل كن. به درستی كه خداوند توكل كنندگان را دوست می دارد.» اما برای این کار باید با چه کسی مشورت کنیم؟
در قدم اول حتما با پدر و مادر و افراد مورد اعتماد خود و خانواده تان مشورت کنید. نظر پدر و مادر و جلب رضایت آنها، استفاده از نگاه و تجربه شان بسیار مهم است. فراموش نکنید که آنها چندین سال بیش از شما زندگی کرده اند و تجربه برخورد با افراد بسیار متفاوت و متعددی را دارند. سرگذشت های زیادی را دیده و شنیده اند و مشورت با آنها حتی اگر تحصیلات و موقعیت اجتماعی شان از وضعیت فعلی شما کمتر باشد، باز هم کار ضروری و ارزشمندی است.
فرد طرف مشورت شما اگر از دوستان یا اقوام است، باید با تدبیر، بدون حب و بغض، موفق و با ایمان باشد. در چنین شرایطی می توانید به مشورت های او اعتماد کنید.در درجه بعد، مشورت باید با مشاور آگاه و منصف و با تجربه صورت گیرد. مشاور ویژگی های شخصیتی شما دو نفر را می سنجد و بر اساس آنها می گوید که به درد یکدیگر می خورید یا نه. با هم خوشیخت خواهید شد یا نه و اگر موانعی در شخصیت هر کدام از شما وجود داشته باشد، کمک تان می کند تا آنها را برطرف کنید.
استخاره کنیم یا نه؟
شما در صورتی می توانید در امر ازدواج به استخاره پناه ببرید که مراحل تفکر، بررسی، تحقیقات و مشورت بین جواب مثبت و منفی قطعی مردد باشید.
گاهی افراد در همان ابتدای امر ازدواج استخاره می کنند. این کار اشتباه است. چرا که هر نوع استخاره ای باید بعد از تفکر، تحقیق و مشورت صورت بگیرد. استخاره فقط وقتی جایز است که بعد از مشورت های بسیار هنوز در تردید باشید و بین دو موقعیت مساوی گرفتار شده باشید.مقید به استخاره بودن ارزش نیست. اگر دختر و پسری از نظر اخلاق و دین و ملاک ها تفاهم دارند و نقاط مشترک فراوانی دارند دیگر احتیاجی به استخاره نیست. با مشورت با بزرگترها، مشاوران و صاحب نظران و با اتکا به قلب و دل خود می توانید تصمیم بگیرید. باز هم تکرار می کنیم که استخاره بعد از مراحل تفکر، تحقیق و مشورت جایز است.
ادامه مطلب
[ شنبه 31 فروردین 1392 ] [ 6:20 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات1 ]
[ چهارشنبه 28 فروردین 1392 ] [ 7:49 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ شنبه 24 فروردین 1392 ] [ 6:11 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ سه شنبه 20 فروردین 1392 ] [ 11:55 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
اگر شما با این 8 بهانه میخواهید به خواستگارتان جواب مثبت دهید، كمی صبر كنید. ممكن است بعد از ازدواج با چنین دلایلی، آینده خوبی در انتظارتان نباشد.شاید عاشق نشده باشید اما در ذهنتان دلایلی داشته باشید كه شما را به سمت ازدواج هل میدهد. اتفاقاتی كه دور و برتان افتاده یا حرفهایی كه میشنوید، شما را از دوران مجردی دلزده میكند و فكر میكنید وقت آن رسیده كه رنگی به زندگیتان بدهید و پوشیدن یك لباس سفید رویایی را تجربه كنید. نه گمان میكنید كه نیمه گمشدهتان پیدا شده و نه در مقابل خودتان مرد رؤیاهایتان را میبینید. اما باز هم احساس میكنید كه باید به تنهایی پایان دهید و با گفتن یك بله، زندگیتان را زیر و رو كنید. اگر شما با این 8 بهانه میخواهید به خواستگارتان جواب مثبت دهید، كمی صبر كنید. ممكن است بعد از ازدواج با چنین دلایلی، آینده خوبی در انتظارتان نباشد.
[ شنبه 17 فروردین 1392 ] [ 2:59 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ شنبه 17 فروردین 1392 ] [ 2:30 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
سلامتی از نظر احساسی، عاطفی و ذهنی شرط لازم برای یک ازدواج موفق است و زمان سالم شدن نیز قبل از ازدواج است. زوج هایی که از نظر احساس و عاطفه سالم نیستند ازدواج موفقی نخواهند داشت و همین مشکلات، باعث نابودی ازدواج آنها می شود.
[ چهارشنبه 14 فروردین 1392 ] [ 2:41 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
اگر قصد دارید ازدواج كنید و حتماً هم در ازدواجتان موفق باشید. اگر می خواهید همسرتان از همه نظر به شما نزدیك و شبیه باشد بهتر است ابتدا خود را خوب بشناسید. بدانید كه هستید و چه می خواهید.
[ چهارشنبه 14 فروردین 1392 ] [ 2:38 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
خوب می دانیم دروغ گفتن چه کار ناپسندی هست.
بازسازی اعتماد در رابطه کار بسیار دشواری است. همه روابط قابل اصلاح نیستند اما خیلی از آنها درست میشوند. ساختن دوباره اعتماد نیازمند زمان، صداقت و ثباتقدم است.همه میدانیم که دروغ اعتماد را از بین میبرد. دروغ گفتن به عزیزانمان برای آینده رابطه میتواند خطرساز باشد. وقتی دروغی به همسرتان گفته باشید، دیگر باور کردن حرفهایتان برای او سخت خواهد شد. بازسازی اعتماد در رابطه کار بسیار دشواری است. همه روابط قابل اصلاح نیستند اما خیلی از آنها درست میشوند. ساختن دوباره اعتماد نیازمند زمان، صداقت و ثباتقدم است.
[ چهارشنبه 14 فروردین 1392 ] [ 2:36 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
امور جنسی نمونه مهمی از این موارد است. به تازگی گزارشهای متعددی منتشر شده است که موضوع سالمندی و فعالیت جنسی را روشنتر کرده و یکی از آنها بیانگر آن است که فعالیت جنسی به خودی خود ممکن است از اختلال کارکرد جنسی در مردان سالمند جلوگیری کند.فعالیت جنسی در بیشتر مردان در طول زمان کاهش مییابد. این کاهش معمولا تدریجی است و جلبنظر نمیکند. با وجود اینکه میل جنسی در مردان سالمندتر باقیمیماند، بهتدریج میزان اشتغالخاطر آنها به امور جنسی کاهش مییابد.
به عبارت دیگر، با وجود داشتن میل جنسی، میل به انجام این عمل کاهش مییابد. بسیاری از مردان سالمند به امور جنسی فکر میکنند، اما انگیزهای برای به مرحله عمل در آوردن این فکر ندارند. حتی هنگامی که انگیزه پیدا میکنند، ممکن است بدنشان با آنها همراهی نکند.
کارکرد جنسی مردان نسبت به علاقه یا میل جنسی به طور شاخص با سرعت بیشتری نزول میکند. بیشتر مردان با افزایش وزن، کاهش پاسخدهی جنسی را تجربه میکنند. نعوظها کندتر رخ میدهد و افکار شهوانی برای تحریک جنسی آنها کافی نیست و نیاز بیشتری به تحریک جسمی پیدا میکنند.حتی در دهه ششم زندگی هنگامی که نعوظ رخ میدهد، میزان سفت شدن آلت تناسلی كمتر و حفظ نعوظ مشکلتر خواهد بود. مرحله انزال نیز با افزایش سن دچار تغییر میشود؛ انقباضهای عضلانی در مرحله ارگاسم با شدت کمتر و انزال، آهستهتر و با فوریت کمتری رخ میدهد.
شمار اسپرمها نیز کاهش پیدا میکند. اگرچه مردان سالم میتوانند حتی در سنین بالا هم صاحب فرزند شوند اما کارایی تولیدمثلی آنها به وضوح کمتر از مردان جوانتر است. تغییرات مربوط به سن در فعالیت جنسی مردان مستقل از عوامل میانفردی است. نعوظهای شبانه که رخدادی طبیعی است و حین خواب عمیق رخ میدهد، با افزایش سن کاهش مییابد و مردان 45 تا 54 ساله به طور میانگین 3/3 بار نعوظ در طول شب را تجربه میکنند. در فاصله سنین 65 تا 75 سال این میانگین به 3/2 بار میرسد. مدت نعوظهای شبانه با افزایش سن کاهش پیدا میکند و شدت آن هم کم میشود.
تغییرات به علت بیماری
در مردانی که وضع سلامت مناسبی دارند، همه این تغییرات باعث کاهش نسبی فعالیت جنسی میشود اما در برخی از مردان این تغییر به صورت ناگهانی و شدیدتر رخ میدهد.اختلال کارکرد نعوظی کاملا با سن ارتباط دارد. در مردان زیر 40 سال شیوع این اختلال 5 درصد است اما شیوع آن به طور مداوم با بالارفتن سن افزایش مییابد. حدود 44 درصد مردان در دهه 60 اختلال نعوظ دارند و در بالای 70 سال این رقم تا 70 درصد بالا میرود.
از آنجا که اختلال نعوظ در سالمندان بسیار شایع است، بسیاری از افراد آن را بخش طبیعی فرآیند پیری تلقی میکنند، در حالی که اینگونه نیست. اختلال نعوظ بیانگر اثر بیماریهای مزمنی است که بهطور فزایندهای با افزایش سن شایع میشود.مهمترین این بیماریها تصلب شرایین (آتروسکلروز) و فشار خون بالا است که بر عروق خونی اثر میگذارند و دیابت که جریان خون و اعصاب را مختل میکند. استرس، افسردگی و اضطراب درباره داشتن کارکرد کامل جنسی ممکن است فعالیت و ارضای جنسی را با افزایش سن کاهش دهد.
عوامل دیگری مانند مشکلات زناشویی، مشکلهای ارتباطی، نداشتن مهارتهای جنسی و ملال و کسالت نیز ممکن است این وضعیت را بدتر کنند. از طرف دیگر هر یک از همسران ممکن است انتظار داشته باشند با ادامه زندگی مشترک، فعالیت و صمیمیت جنسیشان بالاتر رود و اگر این انتظارات برآورده نشود، هر دوی آنها باید به جستجوی علل و درمانهای در دسترس بپردازند.برخی داروهایی که بسیاری از مردان سالمند مصرف میکنند، بر سلامت جنسی آنها اثر میگذارد و کارکرد جنسیشان را مختل میكند، از جمله بسیاری از داروهایی که برای درمان فشارخون، بیماری قلبی، اضطراب و افسردگی به کار میروند.
علل تغییرات جنسی با افزایش سن
رفتار جنسی رویداد پیچیدهای است و دانشمندان همه عوامل موثر در کارکرد جنسی مردان جوان را هم نمیدانند، چه برسد به عوامل دخیل در تغییرات فعالیت جنسی با افزایش سن. باوجود این، روشن است که هورمونها، اعصاب و عروق خونی در تغییرات فعالیت جنسی مردان با افزایش سن دخالت دارند.
در یک مرد، متوسط میزان هورمون جنسی تستوسترون در سنین بالای 40 سالگی حدود یک درصد در سال کاهش پیدا میکند اما بیشتر در بدن مردان سالمند هم آنقدر تستوسترون وجود دارد که کارکرد جنسی داشته باشند. تستوسترون برای ایجاد برانگیختگی جنسی، روی بخشی از مغز به نام «لوکوس سرولئوس» اثر میکند و پاسخدهی سلولهای عصبی در این بخش مغز کمتر میشود. پاسخدهی آلت تناسلی به تحریک حسی نیز با افزایش سن کند میشود. به علاوه حتی در صورتی که فرد سالم بماند، جریان خون آلت تناسلی با افزایش سن مرد کاهش مییابد.
داروهای بهبوددهنده نعوظ
داروهای درمانکننده اختلال نعوظ مانند «ویاگرا» اثر گستردهای بر فعالیت جنسی، سلامت روانی و روابط زناشویی دارد اما مردان مبتلا به اختلال کارکرد جنسی باید با پزشكشان مشورت کنند تا علل زمینهساز مشکل آنها روشن شود.اگر مشکل، اختلال کارکرد نعوظ باشد، باید عوامل خطرساز برای بیماریهای قلبی-عروقی (در اختلال نعوظ هم نقش دارند) از جمله میزان غیرطبیعی کلسترول خون، فشار خون بالا، دیابت، سیگار کشیدن، چاقی و ورزشنکردن را شناسایی و درمان کرد.
در واقع ابتلا به اختلال کارکرد نعوظی حتی در مردانی كه علایمی ندارند، یک عامل قوی پیشبینیکننده بیماری قلبی در آینده است. در مورد اختلال نعوظ هم گرچه درمانها به فرد کمک میکنند اما بهترین كار پیشگیری است یعنی سیگارنکشیدن، ورزش منظم لاغر باقی ماندن. بالاخره نتایج یک بررسی نشان میدهد که خود فعالیت جنسی ممکن است به حفظ کارکرد نعوظ در مردان سالمند کمک کند.
ادامه مطلب
البته این باور همین جا به پایان نمی رسد و آنها گمان می كنند كه چون سیگار جزء مواد مخدر محسوب نمی شود هر لحظه كه بخواهند و اراده كنند قادر به ترك آن خواهند بود در حالیكه سیگار هم مانند تمام دخانیات دیگر اعتیاد آور است و ترك آن بسیار سخت می شود. جالب آنكه بسیاری زا متخصصان سیگار را سرنخ و مادر بسیاری از اعتیادها معرفی می نمایند.
با توجه به رواج این باورهای غلط در میان جوانان به خصوص پسران باید به امر ازدواج این قشر نیز توجه ویژه داشت. آیا از دید متخصصین و مشاوران، ازدواج با فرد سیگاری اشكالی ندارد؟ آیا سیگاری نبودن فرد مقابل چه دختر و چه پسر را باید جزء معیارهای همسر آینده مان در نظر بگیریم؟ سیگاری بودن یا نبودن فرد مقابل چه تاثیراتی بر زندگی مشترك دارد؟ و ...
پاسخ جوانان به سوالات بالا بیش از دو حالت نیست: برخی معتقدند فرد سیگاری با فرد معتاد هیچ فرقی نداشته و به هیچ وجه نباید با آنها ازدواج كرد. بعضی دیگر برعكس معتقدند كه سیگاری بودن عیب محسوب نشده و مشكلی در زندگی آنها ایجاد نمی كند. معمولا استدلال این افراد برای این طرز فكر، زندگی نزدیكانی چون پدر و مادر یا عمو و دایی شان می باشد كه در عین سیگاری بودن علی الظاهر مشكلی ندارند و به خوبی زندگی می كنند.
برای آشنایی با مشكلات و معضلات زندگی با فرد سیگاری بهتر است با ما همراه شوید:
1.تغییر در چهره: سیگار كشیدن باعث ایجاد برخی تغییرات در چهره و ظاهر افراد شده و صد البته بر زیبایی آنها تاثیر بسیاری دارد. معمولا همسران افراد سیگاری پس از مدتی از دركنار آنها بودن دچار شرم شده و نمی خواهند فرد مقابل را به عنوان همسر خود به جامعه و دوستانشان معرفی نمایند.
- زرد شدن و از بین رفتن دندانها: تماس مداوم دود سیگار با دندانها باعث زرد شدن و فاسد شدن آنها می گردد.
- لاغری بیش از حد
- ایجاد چین و چروك بسیار بر روی دست ها و صورت
- ریزش یا سفیدی موها زود از موعد
- و ...
2.ابتلا به بیماری های جسمی مختلف: معمولا افراد سیگاری پس از چند سال دچار اختلالات و بیماری های جسمی بسیاری می شوند.
- سرطان: بیش از 4ظ عنصر سرطانزا در دود سیگار وجود دارد به همین دلیل احتمال ابتلای افراد سیگاری به سرطان هایی چون سرطان ریه، حنجره، پوست، زبان، دهان، غدد، بزاق و حلق، سرطان بینی، مری، معده، رحم و ... بسیار بالاست.
- بیماری های قلبی: دود سیگار باعث افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، افزایش خطر ابتلا به فشار خون بالا و گرفتگی عروق و نهایتا ایجاد حمله قلبی و سکته می شود.
سیگار كشیدن باعث ایجاد برخی تغییرات در چهره و ظاهر افراد شده و صد البته بر زیبایی نها تاثیر بسیاری دارد. معمولا همسران افراد سیگاری پس از مدتی از دركنار آنها بودن دچار شرم شده و نمی خواهند فرد مقابل را به عنوان همسر خود به جامعه و دوستانشان معرفی نمایند
- ایجاد ضایعه در شنوایی و بینایی: معمولا افراد سیگاری پس از مدتی دچار آب مروارید و برخی ضایعات در گوش كه باعث كم شنوایی شان می شود.
- نیکوتینی كه در سیگار وجود دارد، اثر اعتیادآور دارد و شخص به مرور زمان به آن عادت میکند و مانند بقیه اعتیادها، کم کم مقدار مصرف و نیاز به نیکوتین بالا می رود و بالطبع تعداد مصرف روزانه سیگار نیز باید افزایش یابد و با عدم مصرف آن، علایم قطع نیکوتین مانند عصبانیت، پرخاشگری و زودرنجی در فرد ایجاد می شود.
- و ...
3. ایجاد مشكلات خانوادگی
- احتمال تاثیر پدر یا مادر سیگاری بر فرزندان آینده و سیگاری شدن آنها بسیار زیاد است.
- دود ناشی از سیگار كه در محیط خانه وجود دارد باعث ابتلای افراد سالم خانواده به خصوص نوزادان وكودكان به بسیاری از بیماری های ریوی و سرطان ها می شود.
ادامه مطلب
خستگی مفرط از كار، زندگی در شهرهای شلوغ و آلوده، مسئولیتهای زیاد زندگی، مشكلات و فشار های عاطفی و روانی كه در محیط خانواده و در محل كار ایجاد می شود، استعمال سیگار، بی توجهی به تغذیه و .. همه و همه می تواند از علل كاهش میل جنسی به شمار رود.
به دنبال انجام كاری جدید و نو باشید
اصلا مهم نیست كه شما چقدر یك غذا را دوست دارید اما مسلما اگر این غذا را مرتبا در وعده های غذایی خود تكرار كنید از آن دلزده می شوید و این موضوع درباره رابطه جنسی هم صادق است. مهم نیست كه چگونه و چقدر به رابطه جنسی علاقمند هستید ، اگر دنبال تحول و دگرگونی در آن نباشید و به دنبال كارهای جدید و نو نروید این رابطه به رابطه ای ملال آور و تكراری تبدیل خواهد شد و كم كم دچار بی علاقگی خواهید شد كه نهایتا به دنبال اطفا و فرونشاندن آن خواهید رفت.
خود را از تنش و استرس رها سازید
استرس یك قاتل بی رحم و همیشگی رابطه جنسی است. اگر خواهان بهبود توانایی و تمایلات جنسی تان هستید باید روشهای موثر رها شدن از استرس كه در درون شما به وجود می آید و شما را از درون متلاشی می سازد را پیدا كنید. تمرین كردن یكی از روشهای فوق العاده رهایی از استرس است.
اطمینان حاصل كنید كه بی علاقگی جنسی شما منشا فیزیولوژیكی نداشته باشد
گاهی اوقات بی تمایلی جنسی به عوامل دیگری مانند عدم تعادل هورمونی بدن و یا دیگر مشكلات جسمی هر یك از زوجین مربوط می شود. بهتر است در این خصوص با پزشك خود مشورت داشته باشید.
ادامه مطلب
اگر برای ازدواجتان این دلیلها را دارید دست نگه دارید
از این خانه خستهام
نظارتها و سختگیریهای پدر و مادرتان یا اختلافی كه با یكی از اعضای خانواده دارید آزارتان میدهد؟ گمان میكنید اگر ازدواج كنید، از شر این حرف و حدیثها راحت میشوید و خودتان برای زندگیتان تصمیم میگیرید؟ دعواهای همیشگی پدر و مادرتان شما را كلافه كرده و دوست دارید از این خانه پر از آشوب بیرون بیایید؟ فشار مالیای كه خانواده را درگیر كرده نمیگذارد به آرزوهایتان برسید و میخواهید از زیر این فشار فرار كنید و فرد دیگری را مسئول زندگی خود كنید؟ اگر چنین دلایلی باعث شده به ازدواج فكر كنید دست نگه دارید. ازدواجی كه انگیزهاش بیرون آمدن از خانه پدری باشد، بیشتر از هر شكل دیگری از ازدواج احتمال دارد به شكست ختم شود. روانشناسان میگویند، اگر میخواهید یك ازدواج موفق داشته باشید، باید بدون چنین محركهایی برای تشكیل زندگی قدم بردارید و درواقع هدف شما از این شروع تازه، تنها عشقتان به همسر آیندهتان باشد وگرنه از چاله به چاه میافتید.
میترسید بهتر از او پیدا نکنید
بعد از مدتها یك موقعیت خوب ازدواج پیدا شده و گمان میكنید اگر به او نه بگویید، دیگر نمیتوانید با فرد بهتری آشنا شوید؟ هیچ حسی نسبت به او در دلتان نیست اما وقتی دو دو تا چهارتا میكنید، میبینید كه او بهترین گزینه برای ازدواج است؟ اگر با چنین دلایلی به سمت ازدواج میروید، دست نگه دارید؛ شاید حق با شما باشد و نتوانید دیگر به چنین موقعیتی برسید اما آیا ارزش دارد كه یك عمر بدون عشق زندگی كنید؟ گمان نكنید خواستگار امروزتان، آخرین فردی است كه به شما پیشنهاد ازدواج میدهد. شاید بخت بهتری برای شما وجود داشته باشد و از آن بیخبر باشید.
شناسنامه آزارتان میدهد؟
به سنی رسیدهاید كه دوستانتان سر خانه و زندگیشان رفتهاند و گمان میكنید اگر مجرد بمانید، از قافله آنها عقب میمانید و دیگر جایی در جمعشان ندارید؟ از قضاوت دیگران میترسید و اینكه در این سن هم به چشم یك فرد مجرد دیده شوید آزارتان میدهد؟ اگر پایان دادن به مجردی تنها انگیزه شما برای ازدواج است، باید بگوییم كه در اشتباهید. ترس از تنهایی و نگرانی نسبت به نگاهی كه جامعه به شما دارد، دلیلی منطقی برای ازدواج نیست. شاید شما با این انتخاب، به جمع متاهلها وارد شوید اما ازدواجی كه پشت آن انگیزه احساسی دیگری وجود نداشته باشد یا انتخاب فردی كه با معیارهایتان همخوانی ندارد و تنها قرار است نقش همسری را برایتان ایفا كند، نمیتواند به خوشبختی شما بینجامد.
باید این ارتباط را به جایی برسانم
شاید در دوره نامزدی به سر میبرید اما هنوز ذهنتان پر از شك و تردید است؟ یك دنیا اختلاف كوچك و بزرگ دارید كه هنوز نتوانستهاید حلشان كنید اما از طرف دیگر، گمان میكنید حالا كه حرفتان همه جا پیچیده و همه انتظار دارند شما را زیر یك سقف ببینند، باید به ازدواج تن بدهید؟ احساس میكنید مدت طولانیای نامزد بودهاید و دیگر نمیتوانید بدون او زندگی كنید اما از طرف دیگر تصمیمی كه برای ازدواج گرفتهاید شما را هیجانزده و خوشحال نمیكند؟ اگر شما با چنین بهانههایی برای برگزار كردن جشن عروسیتان تدارك میبینید، صبر كنید. دوره نامزدی دوره شناخت است و تنها مقدمهای برای ازدواج نیست. حالا كه این دوره را پشت سر گذاشتهاید، باید بتوانید به این سؤالها پاسخ بدهید: آیا شناختی كه از او به دست آوردهاید، به شما میگوید كه همسر ایدهآلی برایتان نخواهد بود؟ آیا هنوز به زمان بیشتری برای شناختنش نیاز دارید و فكر میكنید این دوره برای نامزدیتان كوتاه بودهاست؟ اگر پاسخ شما به این دو سؤال مثبت است، قبل از آنكه فاجعهای بیافرینید، در تصمیمتان تجدید نظر كنید.
میخواهم انتقام بگیرم
یك نامزدی شكست خورده را پشت سر گذاشتهاید یا از مردی كه چند سال با او زیر یك سقف زندگی كردهاید طلاق گرفتهاید؟ یعنی جدایی تلخ و آزاردهندهای را پشت سر گذاشتهاید و میخواهید با ازدواج با فرد دیگری، به این شریك قدیمی نشان دهید كه هیچ نیازی به او ندارید و كسی هست كه در زندگی شما را شاد كند؟ اگر دلایل شما برای بله گفتن به خواستگار جدیدتان اینهاست، بیشتر فكر كنید. لجبازی با فردی دیگر یا انتخاب یك شریك تازه برای فرار از تنهایی، هرگز نمیتواند به خوشبختی شما منجر شود.
چشم دیگران را خیره میكنم
خواستگاری با ویژگیهای ظاهری خوب، شرایط مالی مناسب برایتان پیدا شده و احساس میكنید اگر با او ازدواج كرده و در جمعها حاضر شوید، حسادت همه آدمهای جمع را متوجه خود میكنید و چشمشان را با این انتخاب شایسته خیره میكنید؟ شما دوست دارید دیگران با دیدن همسرتان یك آه بكشند و به تواناییهایتان در انتخاب چنین همسری احسنت بگویند؟میخواهید دیگران را شگفتزده كنید اما هنوز آن حسی كه باید را به این خواستگار جدید ندارید و در شخصیتش ویژگیهایی میبینید كه شما را آزار میدهد؟ اگر شما به خاطر شرایط اجتماعی، ظاهری، خانوادگی و شغلی یك فرد میخواهید با او ازدواج كنید و برای خودتان در كنارش اعتباری بخرید، باید بیشتر حواستان را جمع كنید. درست است كه دیگران همسرتان را با این شرایط میبینند اما آنچه در زندگی مشترك شما را راضی نگه میدارد، خود این فرد است كه فارغ از شغل،خانواده و پولش در كنار شما مینشیند.
باید جای خالی او را پر كنم
كسی كه برایتان بسیار عزیز بوده را از دست دادهاید و احساس میكنید دنیا شما را تنها گذاشته؟ از اینكه هر روز به یك خانه بدون او وارد شوید عذاب میكشید و هیچ كس شما را آنطور كه میخواهید تسلی نمیدهد؟ فردی پیدا شده كه میخواهد در این غم از دست دادن با شما شریك باشد و اجازه دهد كه غصههایتان را با او قسمت كنید؟ شاید شما این احساسات را با عشق اشتباه گرفته باشید و فكر كنید هركه میتواند شریك خوبی برای غمهایتان باشد، شریك خوبی هم برای زندگیتان خواهد شد؟ اشتباه میكنید! شما در زندگی تنها به كسی احتیاج ندارید كه این درد از دست دادن را برایتان تسلی دهد. اگر این احساسات دلیل شما برای انتخاب یك فرد است، باید كمی بیشتر به موقعیتی كه دارید فكر كنید و نگذارید كه غمهایتان شما را به زندگیای وارد كنند كه تضمینی برای دوامش وجود ندارد.
فکر میکنید بعدا درست میشود؟
نامزد یا خواستگار شما ویژگیهایی دارد كه نمیتوانید با آنها كنار بیایید؟ برایتان تصمیم میگیرد و شما را به اجرایشان مجبور میكند؟ عقایدتان را نادیده میگیرد و میخواهد مثل او فكر و زندگی كنید؟ شما را از آرزوهایی كه دارید محروم میكند و برایتان خط و نشان میكشد؟ بددهن است و حرمتها را نگه نمیدارد؟ خسیس است یا باتنبلی فرصتهایش را از دست میدهد؟ اگر نامزد شما این ویژگیها را دارد و گمان میكنید كه بعد از ازدواج میتواند آنها را تغییر دهد اشتباه میكنید. شما باید همسر آیندهتان را همانطور كه هست ببینید و احساس كنید با همین ویژگیها و شرایطی كه دارد برایتان قابل پذیرش است. باور كنید بعد از ازدواج معجزه نمیشود و همسر بدخلق شما، یكشبه به یك فرشته تبدیل نمی شود.
ادامه مطلب
به طور خلاصه ملاك های ازدواج كه باید در نظر گرفته شوند عبارتند از:
1- ایمان و دینداری: پایبندی به ارزش های دینی بدون شك یكی از عوامل خوشبختی در زندگی زناشویی است.
2- اصالت خانوادگی: شناخت خصوصیات و وضعیت تربیتی فرهنگی خانواده همسر آینده، در ایجاد تفاهم بین دختر و پسر در زندگی زناشویی نقش اساسی ایفا می كند. این مساله باعث می شود بتوانید سازگاری بهتری با همدیگر پیدا کنید.
3- سن: تناسب سنی بین زن و مرد، تشابه نیازها و علایق، توقعات و انتظارات را تا حدودی به دنبال دارد. كارشناسان خانواده، حدود 2 تا 6 سال اختلاف سن بین زن و مرد را توصیه می نمایند.
4-تحصیلات: تشابه تحصیلی نیز در ایجاد تفاهم بین زن و مرد عامل مهمی است. و كسب علم و دانش به خودی خود یك مزیت و ارزش است و در رشد و تعالی فكری افراد نقش بسزایی دارد.
5- وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده: تشابه های خانواده های دختر و پسر از نظر وضعیت اجتماعی و اقتصادی یك اصل مهم در ایجاد تفاهم های بعدی بین زن و مرد است. به این ترتیب هیچ کس نسبت به دیگری احساس برتری نمی کند و پذیرش بهتری نسبت به همدیگر خواهند داشت.
6-زمینه های فرهنگی: ارزش های فردی و اجتماعی، آداب و رسوم، رفتار و سلوك، حتی آداب لباس پوشیدن و غذا خوردن زن و مرد می تواند زمینه های همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد. به همین جهت شناخت زن و مرد از فرهنگ و واقعیت های ارزش فرهنگی همسر آینده، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
نكته ای كه یادآوری آن در این قسمت ضروری به نظر می رسد اینكه ملاك های فوق هیچ یك به تنهایی نمی تواند عامل موفقیت در زندگی زناشویی باشد. افراد باید مجموعه عوامل گوناگون موثر بر انتخاب خود را اولویت بندی کنند و با این اعتقاد كه هیچ كسی كامل نیست به نوعی مصالحه دست بزنند.
رمز ازدواج موفق
ازدواج یك پدیده اجتماعی است. بدون تردید انتخاب همسر یكی از مهمترین تصمیم ها در طول زندگی ماست و در حقیقت همه هیجانات، تولید مثل، تربیت نسل آینده، درآمد، مسئولیت، تامین نیازها و چالش های آینده زندگی ما به آن بستگی دارد.زن و مرد به عنوان مكمل یكدیگر بسیاری از نیازهای روانی- اجتماعی هم را برآورده می كنند. و سه دلیل عشق، مصاحبت و دستیابی به انتظارات و توقعات برای ازدواج مطرح است و توجه به این نكته كه هر اندازه انتظارات و توقعات دختر و پسر قبل از ازدواج و در زندگی زناشویی واقع بینانه تر باشد، زندگی زناشویی موفقیت آمیزتر خواهد بود.
ملاك های ازدواج های موفق یا خوشبخت را می توان چنین خلاصه كرد:
1ـ برخورداری از علاقه های مشترك
2ـ داشتن فعالیت های مشترك یا سرگرمی های مشترك
3ـ اظهار محبت نسبت به همدیگر
4ـ اعتماد داشتن به یكدیگر
5ـ رد نكردن یا كمتر رد كردن انتخاب همدیگر
6ـ موفقیت در روابط جنسی
7- داشتن زمینه های خانوادگی همسان
8ـ احترام به عقاید و دوستان و آشنایان همدیگر
یک نکته مهم:
هرکس طبیعتا مایل است همسری برگزیند كه بیشتر همسان او باشد تا ناهمسان با او. همسانی دو فرد نه تنها آنها را به سوی یكدیگر جلب و جذب می كند، بلكه پیوند و وصلت ایشان را استوارتر می سازد. هر اندازه فرد با همسر خود وجود اشتراك فرهنگی بیشتری داشته باشد، برای سازگاری با او آماده تر است و با اختلافات كمتری مواجه می شود.هر چقدر در انتخاب همسری با مشابهات بیشتر ذاتی و اكتسابی تلاش كنیم ولی بازهم زن و مرد تفاوت های بسیار چشمگیری با یكدیگر خواهند داشت كه باید یاد بگیرند با این تفاوت ها زندگی كنند و ثمره این زندگی یك ازدواج شاد و رضایت بخش باشد.
همچنین پژوهش ها نشان می دهد كه تا حدود زیادی خوشبختی و بدبختی زن و مرد را از ابتدای زندگی می توان پیشگویی كرد و به بیان دیگر بسیاری از مشكلات آن ها قابل پیشگیری خواهد بود. به همین جهت امروز، آموزش پیش از ازدواج زوجهای جوان یك ضرورت مسلم تلقی می شود. هر اندازه دختر و پسر اطلاعات بیشتری در جهت شناخت خود و همسر آینده شان داشته باشند و ملاك های عقول تری را برای انتخاب همسر در نظر بگیرند، در زندگی زناشویی خود با مشكلات و ناسازگاری های كمتری مواجه خواهند بود.
ادامه مطلب
همه می دانیم که ازدواج کردن علیرغم تمام شادی ها و لذت های آن از آن جا که فرد را با شرایط جدیدی روبرو می سازد، استرس های زیادی بر او وارد می کند. حال اگر فرد از قبل نیز با مسایل و مشکلات دیگری روبه رو باشد استرس های حاصل از ازدواج باعث تشدید مشکلات قبلی او می شوند. واقعیت این است که ازدواج درمان کننده مشکلات روانی و عاطفی نیست، بلکه بر شدت آنها نیز می افزاید.
وقتی مشکلات بروز می کنند، بسیاری از زوجها به جای اینکه به ریشه مشکلات توجه کنند می خواهند با بچه دار شدن در مقابله با مشکلات خود برآیند. اما مشکلات همچنان پابرجاست و تنها برآنها سرپوش می گذاریم و در نهایت آنچه باقی می ماند، خانواده ای بحران زده است. اگر قبل از ازدواج به مسایل و مشکلات فردی توجه شود، خانواده ای از قید دشواری نجات پیدا می کند.برای شما چهار توصیه مهم داریم تا با کمترین بار منفی از گذشته، وارد زندگی مشترکتان شوید
1-منبعی پیدا کنید که شما را بدون قید و شرط دوست دارد؛ و به عبارت دیگر مِهر اصیل داشته باشد و آنچه را که در کودکی به آن احتیاج داشتید و از آن محروم ماندید ارزانی تان کند. باید اذعان کرد که یافتن این منبع عشق اصیل دشوار است. شاید بتوانید آن را در یکی از دوستان نزدیک یا بستگان تان پیدا کنید. اما ما یک توصیه به شما داریم: می توان گفت آنکسی که بی شک می تواند اصیل ترین مهر را نثار ما گرداند و می توان بی بروبرگرد روی عشقش حساب باز کرد، عشق خداوند است. هر لحظه از زندگی که این نوع عشق را بیابید، قادر خواهید بود مشکلات بزرگ را از پیش پای خود بردارید.
2- بیاموزید که خودتان را دوست بدارید. کافی نیست دیگران شما را دوست بدارند. خود شما باید به این باور برسید که دوست داشتنی هستید. با دوست داشتن خود، مجبور نیستید برای دریافت مهر و عشق دیگران به آنها التماس کنید.
با کسانی ارتباط برقرار کنید که به شما احساس امنیت خاطر بدهند. همه ما به کسانی احتیاج داریم که به ما احساس خاطر امنیت بدهند، با ما همانند و در مقام تشویق و تقویت اعتماد به نفس ما باشند. برخورداری از حمایت اشخاص، این شرایط را فراهم می سازد
3-کسی را پیدا کنید که به طور منظم در مقام تشویق کردن، الهام بخشیدن و گوش دادن به شما باشد. همه ما به دوستان نزدیک و صمیمی احتیاج داریم. زیرا درک احساسات خویشتن و اینکه در اعماق وجود خود چه احساسی داریم و چگونه فکر می کنیم دشوار است. ما به کسانی احتیاج داریم که به کمک آنها احساسات و عواطف خود را بشناسیم و با مسایل خویش برخورد کنیم.
4-با کسانی ارتباط برقرار کنید که به شما احساس امنیت خاطر بدهند. همه ما به کسانی احتیاج داریم که به ما احساس خاطر امنیت بدهند، با ما همانند و در مقام تشویق و تقویت اعتماد به نفس ما باشند. برخورداری از حمایت اشخاص، این شرایط را فراهم می سازد.
اینگونه می توانیم به سلامت احساسی و عاطفی برسیم. به شکلی احتیاج به یک پدر و مادر جدید داریم، به اشخاصی سالم احتیاج داریم تا در مقام حمایت از ما باشند. اغلب این اشخاص را دوستان و بستگان ما تشکیل می دهند. اما در مواقعی نیز ممکن است به روان درمانگرهای با تجربه و ماهر احتیاج داشته باشیم. بد نیست از نظرات شان استفاده نمائیم. شاید در اثر مشورت با مشاوران سالم و زبردست، دریچه های تازه و رو به رشدی در زندگی مان باز گردد.به هر شکل، هر کاری که می کنید مهم این است که قبل از ازدواج به لحاظ احساسی، عاطفی، ذهنی و روانی به شرایط سلامت برسید. هر چه سالمتر باشید، ازدواجتان سالمتر می شود.
اما آنچه در واقعیت مشاهده می شود این است که بسیاری از افراد در صورت مواجه شدن با مشکلات روانی، به منظور درمان آنها، اقدام به ازدواج می کنند. افراد زیادی هستند که علت ازدواج کردن خود را رهایی از افسردگی اعلام می کنند. فرد به افسردگی گرفتار شده است و به جای درمان آن از طریق علمی، سعی کرده است با ازدواج کردن از آن خلاصی یابد. اما آگاه باشید که: ازدواج نه تنها افسردگی شما را درمان نمی کند، بلکه شدت آن را بیشتر نیز خواهد کرد.
و یا مورد دیگر اینکه برخی از افراد به طرف مواد مخدر گرایش پیدا می کنند و به آنها آلوده می شوند اما همواره علت اعتیاد خود را تنهایی و مجرد بودن ذکر می کنند و عقیده دارند که بعد از ازدواج این عادت زشت خود را ترک خواهند کرد. اما بدانند که بی شک بعد از ازدواج، بر میزان اعتیاد آنها افزوده خواهد شد .
ادامه مطلب
شخصیت
یكی از زوایای مهم خودشناسی، شناخت شخصیت است. شخصیت به مجموعه ویژگی های فردی گفته می شود که می توان با شناخت آنها رفتار، عادات و طرز برخورد فرد با دیگران را در شرایط گوناگون پیش بینی نمود. به همین دلیل اگر فرد اول شخصیت خود را به درستی بشناسد و بعد براساس شخصیتش به دنبال فردی بگردد که با وی سازگار است یقیناً در ازدواجش موفقتر خواهد بود.
شخصیت افراد از چند دیدگاه قابل دسته بندی و بررسی است.
-دسته بندی اول: درون گرا و برون گرا
افراد درون گرا، تمایلی به حضور در جمع ندارند و بیشتر از تنهایی لذت می برند. به همین دلیل است كه این گروه معمولاً خود را درگیر مسائل به محیط پیرامونی شان نمی كنند.در مقابل افرادی که شخصیت برون گرا دارند، از حضور در جمع و اظهار نظر در آن لذت می برند. آنها مدام تلاش می كنند كه با محیط اطراف شان رد تعامل باشند.
بهترین ازدواج در این دسته بندی ازدواج هر فرد با همگروه خود است . اما باید توجه داشت كه در غیر این صورت معمولاً ازدواج یك درون گرای افراطی با یك برون گرای افراطی با شكست مواجه می شود.
-دسته بندی دوم: بصری، سمعی، لمسی و جنبشی
بصری ها به کیفیت های دیداری توجه دارند. یعنی تصاویر بیشتر برایشان مهم است و در ذهنشان می ماند. این افراد سریع سخن می گویند و در حین صحبت از حرکات دست بسیار استفاده می کنند. آنها دیده هایشان را چنان توصیف می كنند كه مخاطب می تواند تصویر آن به راحتی در ذهن خود تجسم نماید.
برعكس برای سمعی ها کیفیت های شنیداری (كلام، آهنگ صدا و...) مهمتر است. یعنی افراد این گروه به چیزهایی كه شنیده اند بیشتر توجه می نمایند و از شنیده هایشان بیشتر سخن می گویند.سمعی ها معمولاً آهسته صحبت می کنند و سعی دارند بیانشان برای دیگران شیوا و رسا باشد.
لمسی ها، پر احساسترین و رمانتیکترین افراد هستند. آنها معمولاً از چیزهایی كه لمس کرده اند سخن می گویند. بسیارآرام اند و گاه حتی این آرامی به سوی نوعی رخوت و سستی در آنها پیش می رود.گروه چهارم جنبشی ها هستند كه پر جنب و جوش و هیجانی اند. آرام و قرار نداشته و پر تحرک اند.موفقترین ازدواج در این دسته بندی این است که هر فردی با هم گروه خود ازدواج کند.
علاوه بر این، سمعی ها می توانند با بصری ها ازدواج کنند.بصری ها در گام اول با جنبشی ها و در گام دوم با سمعی ها موفقترند.جنبشی ها هم با بصری ها بهترین حالات ازدواج را دارند.اما لمسی ها با هیچ گروهی مگر با هم گروه خود خوشبخت نمی شوند.
- دسته بندی سوم
* افراد جستجوگر، ماجراجو و مخاطره طلب: افراد ماجراجو عاشق ریسک کردن هستند. آنها بسیار کنجکاو، خود انگیخته، خلاق و پر انرژی اند و ترسی از برهم زدن قوانین و عادت ها ندارند.
* افراد ملاحظه گر: ذاتاً بسیار محتاط و هوشیارند. از اعمال نابهنگام و ریسك پذیر اجتناب می نمایند و همیشه طبق قوانین و مقررات عمل می نمایند.
* افراد رهبر: آنها با مسایل بسیار منطقی و واقع بینانه برخورد می کنند. در تصمیمات و اهدافشان قاطع و استوارند و عاشق رقابت و جاه طلبی هستند.
* افراد سازگار: خصوصیت اصلی این گروه کنار آمدن و سازش با اطرافیان است و كاملاً انعطاف پذیر می باشند.
* فردگراها: آنها همیشه به صورت مستقل عمل می نمایند و به خود، فكر و تصمیمشان اعتماد كامل دارند. معمولاً برای این افراد مشورت و مشاوره بی معنا است. این گروه شخصیتی کنجکاو، مملو از شگفتی و مسائل غیر منتظره هستند.
* افراد قهرمان: این افراد ذاتاً همیشه برنده اند به همین دلیل دارای اعتماد به نفس بالایی هستند و از افراد ضعیف و بدون اعتماد به نفس به شدت دوری می جویند.
ادامه مطلب
قدم اول :
دست از دروغ گفتن بردارید. دلیل اینکه الان گرفتار این وضعیت شدهاید دروغی است که در گذشته گفتهاید. وقتی از همسرتان خواستهاید که شما را ببخشد، بدترین کاری که میتوانید بکنید این است که به دروغ گفتنتان ادامه دهید. دروغ گفتن، پنهان کردن حقیقت یا پیچاندن آن کمکی به اصلاح رابطه نمیکند، حتی ممکن است اوضاع را از اینی که هست بدتر کند. تنها راهی که میتوانید به همسرتان نشان دهید واقعاً پشیمان هستید و میخواهید رابطهتان درست شود این است که از این به بعد صداقت کامل داشته باشید.
قدم دوم :
تصمیم بگیرید چه تغییراتی باید در رابطه ایجاد شود. باید بفهمید اشکال کار کجا بوده است و برای مطمئن شدن از اینکه این اتفاقها دیگر در آینده تکرار نمیشود چه کارهایی میتوان انجام داد. بعنوان مثال، آیا دروغ بخاطر نبود ارتباط خوب در رابطه و نداشتن آزادی بین حرفهایتان گفته شده است؟ قبل از ایجاد دوباره اعتماد در رابطه این چیزها باید مشخص شود.
قدم سوم :
به تمام سوالات همسرتان پاسخ دهید. وقتی درمورد دروغتان چند سوال از شما میپرسد، برای این است که خود را با سرعت آن موقعیت هماهنگ کند. اگر واقعاً میخواهید همه چیز درست شود باید خودتان را در اختیار او بگذارید. باید آسیبی که به او زدهاید را درک کرده و با این اطلاعات اضافی که در اختیار او میگذارید، کمی از دغدغههای او را کم کنید.
قدم چهارم :
حالت تدافعی نداشته باشید. هیچوقت سعی نکنید تقصیر را از گردنتان باز کرده و گناهتان را گردن نگیرید. بهترین کاری که میتوانید بکنید این است که مسئولیت اشتباهتان را به طور کامل بپذیرید. در این زمان باید پشیمان، مهربان و فروتن باشید.
هشدار: زمان بدهید. التیام یافتن قلب شکسته زمان میبرد، درست مثل زخمهای جسمی...
ادامه مطلب
خصوصات آشنایی های مستقیم و بررسی آنها
الف) غلبهی احساسات در آشناییهای مستقیم
نباید شور و حال آشنایی بر تعقّل غلبه پیدا کند و احساسات بر اصل شناسایی مقدّم شود. متأسّفانه این آداب در خواستگاریها رعایت نمیشود و خواستگاریهایی که اکنون بین جوانان متداول شده است، سنگی معلّق در هواست. در خواستگاریهای مستقیم که جوانی از جوان دیگر در پی یک دیدار سطحی و دلباختگی ذهنی انجام میدهد و در پی سه جلسه گفتگو با هم خودمانی میشوند و میگویند اگر به تفاهم رسیدیم بعداً با خانوادهها در میان میگذاریم، وقتی از آن جوان میپرسیم: چرا اینگونه عمل میکنی؟ میگوید: میخواهم طرف را بشناسم. گاه شاهد هستیم که با هم صحبت مستقیم نمیکنند؛ امّا بنحوی در یک پروژه با هم همکار میشوند و یک ارتباط کاری و عاطفی با هم پیدا میکنند و به بهانهی آن با هم رفت و آمد پیدا میکنند.
هر چند رفت و آمدهای جوان به نیّت شناخت طرف مقابل انجام میشود، امّا نتیجهی کار برعکس میگردد. یعنی در این ارتباطات قبل از اینکه شناسایی انجام شود، دلباختگی ایجاد میشود و دلباختگی و عاشقی مانع از شناسایی است؛ همانطور که میفرمایند: «حُبُّكَ للِشَّیءِ یُعْمی وَ یُصِمّ»؛ علاقه به چیزی انسان را کور و کر میکند، یعنی مانع از شناخت دقیق نسبت به نكات منفی آن میشود.
ب) تأثیر روان ناخودآگاه در تعلّق زن و مرد
جنس زن و مرد اگر با هم به هر عنوان ارتباط پیدا کنند، چه ارتباط کاری و چه فرهنگی، بطور ناخودآگاه به هم وابسته میشوند. روانشناسان اصطلاحی دارند به نام روان «ناخودآگاه». بخشی از روان، «خودآگاه» است و بخشی دیگر «ناخودآگاه». بیمناسبت نیست پیرامون اصطلاح «ناخودآگاه» مقداری تأمّل کنیم؛ زیرا بسیاری از آن غفلت داریم و چنانکه از نامش پیداست ذاتاً بنحوی است که باید از آن غفلت داشته باشیم. در حافظهی ما چیزهایی ضبط میشود و در روح ما اثر میگذارد.
آن چیزها به دو دسته تقسیم میشوند: دستهای از آنها را با آگاهی و توجّه در حافظه جا میدهیم؛ مثلاً کتاب میخوانیم و مطالب آن را به خاطر میسپاریم و یا سخنان سخنرانی را میشنویم و در حافظه ضبط میکنیم. در این بخش هر آنچه با روح ما تطابق داشته باشد و آن را بپذیریم، در ذهن انباشته میکنیم و اگر آن را نپذیریم، از خاطر میبریم.
دستهی دوم چیزهایی است که ناخودآگاه بدون اینکه نیت انتخاب داشته باشیم، در ذهن خود انباشته میکنیم. به عنوان مثال اگر شما در جلسات سخنرانی شخصیتی حضور پیدا کنید و بادقّت سخنان و مباحث او را به خاطر بسپارید و آن سخنران در حین بحث خود حرکاتی را با دست یا صورت و ایما و اشاره برای تفهیم مباحث خود انجام دهد، هر چند شما به آن حرکات و اشارات توجّهی مستقیم و آگاهانه ندارید، بطور غیرارادی و به اصطلاح روانشناسان ناخودآگاه از آن حرکات تأثیر میپذیرید و در گفتگو با دیگران بدون اینکه تعمّد داشته باشید، از آن حرکات و اشارات بهره میگیرید. این، همان ضمیر «ناخودآگاه» است.
روانشناسان معتقدند بخش ناخودآگاه روان ما بسیار بزرگتر و بیشتر از بخش خودآگاه ماست. آنها مثال کوههای یخی که در دریا شناورند را مطرح میکنند که قسمتی اندک از آن از آب بیرون و قابل مشاهده است. ناخدایان باتجربه با دیدن این کوههای یخی وحشت میکنند؛ زیرا اگر کشتی با آنها برخورد کند، منهدم میشود و دست کم صدمهی سنگینی میبیند. ما اگر یکی از سرنشینان این کشتی باشیم، از وحشت ناخدا تعجّب میکنیم ولی ناخدا میداند در زیر قطعه یخی که میبیند، یک کوه یخ عظیم قرار دارد. روانشناسان از آن قسمت عمدهی زیر آب به ضمیر ناخودآگاه تعبیر میکنند.
ادامه مطلب