اگر پس از آنکه این مطلب را خواندید، گمان می کنید در یکی از این ده نوع رابطه هستید، سعی کنید کمک بگیرید، با خانواده و یا دوستان نزدیک خود صحبت کنید، نزد مشاور یا روان شناس بروید تا به شما کمک کند.همین که هرکدام از این ده نوع رابطه را می خوانید، به انتخاب های عشقی گذشته و نیز روابط فعلی خود و همچنین روابط اعضای خانواده و دوستان نزدیک تان بیندیشید. آن ده نوع رابطه اینها هستند:
ده نوع رابطه که سرانجامی نخواهد داشت:
1 – رابطه ای که در آن بیش از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید.
2 – رابطه ای که در آن کمتر از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید.
3 – رابطه ای که در آن عاشق توانایی های بالقوه نامزد خود هستید.
4 – رابطه ای که در آن مأموریت نجات نامزدتان را به عهده دارید.
5 – رابطه ای که در آن به نامزد خود به عنوان یک الگو و آموزگار چشم دوخته اید.
6 – رابطه ای که در آن به دلایل بیرونی شیفته نامزد خود شده اید.
7 – رابطه ای که در آن شما و نامزدتان از تفاهم جزئی برخوردار هستید.
8 – رابطه ای که در آن نامزدتان را از روی سرکشی و عصیان انتخاب کرده اید.
9 – رابطه ای در آن نامزدتان را به عنوان عکس العملی در برابر نامزد قبلی تان انتخاب کرده اید.
10 – رابطه که در آن نامزدتان در دسترس شما نیست.
نکته مهم
اگر پس از آنکه این مطلب را خواندید، گمان می کنید در یکی از این ده نوع رابطه هستید، سعی کنید کمک بگیرید، با خانواده و یا دوستان نزدیک خود صحبت کنید، نزد مشاور یا روان شناس بروید تا به شما کمک کند بفهمید که آیا عاقلانه است به رابطه تان ادامه دهید یا باید به رابطه تان خاتمه دهید.
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 14 فروردین 1392 ] [ 2:27 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
این روزها در خیابان ها، پارک ها و اماکن تفریحی پسران و دختران بسیاری را در حال تردد می بینیم، بسیاری از آنها در پیوند دوستی با یکدیگرند، پیوندی که به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان می تواند منشاء بی اعتمادی و شک در جامعه باشد، عده دیگری بر این باورند که چنین رابطه هایی می تواند در انتخاب همسر آینده موثر باشد، اما آنچه مسلم است این است که نخستین ثمره روابط ناسالم بین دختر و پسر و شکسته شدن قبح چنین روابطی در جامعه، باعث ایجاد روحیه بیاعتمادی نسبت به همسر آینده است و این ذهنیت آزار دهنده در فرد شکل میگیرد که آیا او پیش از این، چنین رابطهای را تجربه کرده است یا خیر؟ بنا به گفته روانشناسان، این بیاعتمادی و شک هیچگاه فرد را رها نمیکند و سرانجام، بنیان مستحکم خانواده را به مخاطره میاندازد.
[ شنبه 10 فروردین 1392 ] [ 5:01 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
خانواده ها می توانند در ازدواج هم نقش مثبت و هم نقش منفی داشته باشند. قبل از هر چیز خانواده ها باید بدانند که با توجه به رشد فرهنگی و اجتماعی، اصول مورد نظر آنان در ازدواج خودشان نمی تواند در مورد فرزندان آنها معیارهای صحیحی باشد. و مقایسه خود با فرزندشان کاری نادرست است.
[ شنبه 10 فروردین 1392 ] [ 5:00 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات1 ]
در مطلب قبلی گفتیم که اختلالات شخصیتی می توانند خیلی آرام و زیر پوستی زندگی شما را نابود کنند. این اختلالات گاهی در فرد مقابل آنقدرها عیان نیست که بتوانید فوری آن را تشخیص دهید. بنابراین وقتی زیر یک سقف می روید، کم کم می فهمید چیزی غیرعادی در زندگی تان وجود دارد که اوضاع را برایتان دشوار کرده است.
[ شنبه 10 فروردین 1392 ] [ 4:38 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
شـب عروسـی بـه نظر بسیاری از افراد موضوعی است که صحبت کردن در مورد آن ممنوع می باشد؛ به ویژه برای ما آسیاییها، اما به هـر حـال شـب عروسـی مسئـله ای اسـت که بسیاری از زوج هـای تـازه ازدواج کرده، دیر یا زود با آن بـرخـورد کـرده و لذتش را خواهند بـرد. به جـای اینـکه ایـن مـوضوع شـب عروسـی (شب زفاف)را پنهان نگه داریم، بهتر است مطلب را باز کرده و در مـورد آن بـحث کنیم.
[ شنبه 10 فروردین 1392 ] [ 4:37 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
ازدواج یک مفهوم فرهنگی است که دلایل آن می تواند رها شدن از تنهایی، نیاز جنسی، فرار از خانواده، رفع نیازهای مادی و رسیدن به آرزوهایی که از بچگی در ذهن فرد قرار دارد باشد، اما اگر دلیل ازدواج چیزی غیر از رسیدن به آرامش باشد، ازدواج پایدار نخواهد بود؛ چراکه به زودی دلیلی که ازدواج بر مبنای آن شکل گرفته است، مرتفع خواهد شد.
[ سه شنبه 6 فروردین 1392 ] [ 7:40 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ چهارشنبه 30 اسفند 1391 ] [ 1:43 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ چهارشنبه 30 اسفند 1391 ] [ 4:20 AM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
\دکتر فرهادحاج شیخ الاسلامی متخصص قلب وعروق گفت:«دید وبازدیدهای سال نو اگربا هدف تازه شدن دیدارها و فراموش کردن گلایه ها وسبک کردن بار غصه های خود و دیگران انجام شود منجر به کاهش تنش های روحی و بهبود وضعیت جسمانی فرد و کاهش عوارض قلبی و عروقی میگردد،امیدوارم این هدف در هنگام دید و بازدید مد نظر همه باشد.»
[ شنبه 26 اسفند 1391 ] [ 12:48 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
بنابر آخرین تحقیقات، افرادی که پیش از ازدواج چنین روابطی با هم داشتهاند، پس از ازدواج نیز در حل مشکلات خود عاجزند؛ چرا که نسبت به یکدیگر بسیار بدبین هستند.
دوستی دختر و پسر
بر اساس تعاریف جامعه شناختی، نمی توان هر ارتباطی را "دوستی دختر و پسر" نامید، "دوستی دختر و پسر" یعنی رابطه ای که بین دو جنس مخالف بوجود می آید و در این رابطه، محبت، صمیمیت، عشق و علاقه ی قلبی ویژه وجود دارد و از این رو، ارتباط دو کودک یا ارتباط تحصیلی یا ارتباط معلم با شاگرد و مانند آن، که برای اهداف خاصی است، نمی تواند در تعریف مقوله دوستی "دختر و پسر" بگنجد.
انگیزه های ارتباط با جنس مخالف
وعده ازدواج
یکی از بهانه های ارتباط بین پسران و دختران وعده ازدواج از ناحیه پسر است و معمولا با این وعده ها پسران با دختران ارتباط پیدا می کنند. در حقیقت، دختر و پسر با طرح مساله "ازدواج" با یکدیگر رفاقت کرده، سعی می کنند نیازهای عاطفی همدیگر را برآورده کنند، اما حقیقت امر این است که این وعده ها در حدّ خیال بافی می مانند و جامه عمل نمی پوشند.
انگیزه جنسی
از انگیزه های دیگر ارتباط دختر و پسر بهره بری جنسی است. این پدیده در میان اقشاری از جامعه که از لحاظ رشد فکری و فرهنگی در انحطاط شدیدی به سر می برند، بیشتر دیده می شود. این افراد برای ارضای غرایز جنسی خود، همه ی ارزش های خانوادگی و فردی خود را قربانی می کنند و دست به رفتاری می زنند که برای اغلب افراد جامعه، بسیار پست تلقّی می شود.
رابطه ی جنسی بین دختر و پسر، مشکلات زیادی را برای دختر، که قربانی اصلی این رابطه است به دنبال می آورد. اشتغال ذهنی درباره ی این موضوع که مبادا این ارتباط برای او در آینده مشکل ساز باشد، تعادل روانی او را به نحو چشم گیری بر هم می زند و فشار روانی زیادی بر او تحمیل می کند.
چنین دخترانی در ازدواج با مشکل روبه رو می شوند و حاضر به ازدواج نیستند و زمانی که با فشار خانواده روبه رو می شوند و تن به ازدواج می دهند، همیشه نگران افشای رابطه گذشته خود هستند و از اینکه همسرشان از رابطه مخفی آن ها در گذشته آگاه شود رنج می برند.
جذابیت، قدرت، توهمی کودکانه
یکی دیگر از انگیزه های دوستی با جنس مخالف این است که پسران، داشتن دوست دختر را یک قدرت اجتماعی برای خود تصور می کنند و دختران نیز داشتن یک دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب می آورند.
اما طول نمی کشد که پی خواهند برد این قدرت نمایی و جاذبه ارائه شده به قیمت از دست دادن بسیاری از جاذبه ها و قدرت های اجتماعی و شخصیتی دیگر تمام شده، در نتیجه، دوستی ها به پایان می رسند و حسرت از دست دادن شرافت و ارزشمندی خویش، دنیایی از تعارض را در درون دختر و پسر باقی می گذارد.
پناهگاهی نا امن
دختران و پسرانی که مورد بی محبتی در خانواده قرار می گیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند، از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، درصدد کسب رضایت و یا به عبارت دیگر، به دنبال یافتن شرایطی هستند که برای آن ها اطمینان خاطر و رضایتمندی بیشتری فراهم کند و پناه گاهی برای جبران کمبود محبت خود فراهم سازند.
اطمینان خاطری که دختران و پسران از طریق برقراری دوستی بین خود جستجو می کنند هیچ گاه حاصل نمی شود، زیرا این روابط پنهانی و به دور از چشم خانواده صورت می گیرد. به همین دلیل، دختر و پسر باید وقت و توان زیادی صرف کنند تا بتوانند زمینه این رابطه را فراهم کنند و تحمل ترس و اضطراب مستمری که دو طرف باید تحمّل کنند تا این روابط از چشم آشنایان پنهان بماند، رضایتمندی و آرامشی را که به دنبال آن هستند خنثی خواهد کرد.
رابطه جنسی در اوایل دوستی
بر اساس نتایج یک پژوهش که در مناطق شمالی پایتخت صورت گرفته است، اکثر دختران طی شش ماه الی یک سال اول رابطه خود باجنس مخالف، درگیر روابط جنسی می شوند.
اکثر قریب به اتفاق دخترانی که رابطه دوستی طولانی مدت با پسران دارند در آغاز رابطه دوستی علی رغم تصورشان درگیر روابط جنسی خواسته یا عمدتا ناخواسته می شوند.
این در حالی است که تقریبا همه دختران مورد مطالعه در ابتدای برقراری رابطه دوستی تصور میکردهاند که از درگیری جنسی مصون بوده، مهارت و قدرت کافی را در کنترل و هدایت روابط و دوستی دارند.
در بخش دیگری از این مطالعه آمده است اکثر قریب به اتفاق آنها در آغاز روابط دوستی با پسران بر این باور بودند که آنها خیلی زرنگ تر از آن هستند که دوستشان بتواند از آنها سوء استفاده جنسی کند.
یکی از علل درگیر شدن دختران در روابط جنسی برداشت نادرست آنها از روابط دوستی با پسران عنوان شده است. به عنوان مثال انگیزه و هدف اکثر دختران از برقراری رابطه دوستی با جنس مخالف جلب حمایت و عاطفه گزارش شده است، در حالی که در پسران، برقراری روابط جنسی انگیزه و هدف اصلی رابطه دوستی بوده است.
نحوه آشنایی دختر و پسر
طبق یک نظر سنجی انجام شده از دختران و پسران در خصوص نحوه آشنایی، میزان تمایل به دوستی، مکان دوستیابی و اطلاع والدین؛۶۱ درصد پسرها معتقدند که روابط با دوستان دختر خود را به شکل مقطعی ادامه می دهند و ۵۰ درصد دخترها نیز به قطع ارتباط در صورت احساس بازیچه بودن از سوی پسرها ابراز تمایل کرده اند.
بر اساس این گزارش ۵۹ درصد پسرها پارک و مراکز تفریحی را مکان دوستیابی عنوان و تنها دو درصد خیابان را محل مناسبی دانسته اند.
در خصوص اطلاع والدین از دوستی ها،۸۱ درصد دختران اظهار داشته اند دور از چشم والدین خود با پسرها ارتباط داشته و ۱۰ درصد بیان کرده اند که مادرانشان مطلع هستند و تنها سه درصد به اطلاع کامل والدین خود اشاره کرده اند.
تحقیقات غیر رسمی در ایران نشان می دهد که بیشتر دخترها قصدشان از دوستی با پسرها ارضاء نیازهای عاطفی، احساسی و پرکردن تنهایی است و انگیزه اصلی اکثریت پسران کامجویی و سوء استفاده بوده که با فرایند موسوم به “مخ زنی” و دادن وعده ازدواج انجام می گیرد.
ادامه مطلب
تناسب خانواده ها
یکی از مهم ترین روابطی که همسران را تحت تأثیر قرار می دهد رابطه ی خانواده های آن ها با یکدیگر است که اگر مناسب نباشد زوجین دچار مشکل می شوند تنها زمانی رابطه خانواده ها کم ترین تأثیر را دارد که پسر و دختر افرادی مستقل و پخته باشند شخصیت اخلاقی و معنوی افراد در خانواده شکل می گیرد ویژگی های اخلاقی فرزندان بازتاب تربیت خانوادگی آن هاست گاهی در خانواده هایی که با شرایط نامناسب افرادی شایسته رشد می یابد و برعکس در خانواده های خوب فرزندان نا صالح بار می آیند. تناسب خانواده ها بهتر است در این جنبه ها باشد: اعتقادات مذهبی و دینی، عوامل فرهنگی، طبقه بندی اقتصادی و اجتماعی.
اگر وجوه مشترکی بین خانواده ها نباشد در اولین قدم این خود همسران هستند که آسیب می بینند مخصوصاً اگر وجوه متفاوت یکدیگر را درک نکنند و نخواهند که درک بکنند و یا نتوانند درک بکنند. در اینجاست که زن و شوهر به جای اینکه به همدیگر در زندگی کمک کنند گاهی همدیگر را تحقیر و سرزنش می کنند یا به بهانه گیری می پردازند. پس در اولین قدم آنها آسیب می بینند و در پرتو این آسیب قطعاً فرزندان و دیگران مرتبط با آنها آسیب خواهند دید. همچنین بسیاری وقتها پدیده طلاق ناشی از همین عنصر یا عامل مهم است.
با چه خانواده ای وصلت کنید؟
قبل از ازدواج دقت کنید که خانواده طرف مقابل، یک خانواده سالم و منسجم باشد. این که بگویید من قرار نیست با خانواده اش زندگی کنم، خود او با خانواده اش متفاوت است و... شاید توجیهات عاشقانه ای باشند اما در عمل زندگی شما را به نابودی می کشند. هر فردی حتی اگر بسیار از خانواده اش متفاوت باشد، باز در مواقع بحرانی همان طوری رفتار می کند که در خانواده اش مرسوم بوده. کنترل یک فرد و تعقل و انتخابگری او روی رفتارهایش همیشه ادامه نخواهد داشت و زمان هایی هم هست که او مطابق آنچه از کودکی در ضمیر ناخودآگاهش ثبت شده رفتار می کند. آن طوری که پدر و مادرش رفتار کرده اند نه آن طوری که منطق و آموخته هایش به او می گوید.
یك خانواده محكم و منسجم، خانواده ای است که همه اعضای آن در جای اصلی خود قرار دارند، همواره می كوشند در همه موارد پشت و یا رویاروی یكدیگر باشند. در چنین خانواده هایی ارزش ها و قابلیت های هرشخص اعم از بزرگ و كوچك كشف و شكوفا می شود. در نتیجه هر مرحله از زندگی به گونه و شیوه یی مرتب پیش خواهد رفت و چنانچه مشكلی هم پیش آید، همه با همفكری و همیاری یكدیگر بسرعت مانع به وجود آمده را برطرف خواهند كرد.
والدین و حق انتخاب
ازدواج، شخصی ترین موضوع در زندگی است. بنابراین والدین بایدحق انتخاب را به جوانان بدهند. حقی که با نظارت بزرگسالان معنی پیدا می کند. جوانان نیز باید بدانند که تجربیات بزرگ ترها در امر ازدواج بسیار بیش از آن چه تصور می کنند می تواند راهگشا و راهنما ی آنان باشد. تعدیل و تعادل، رمز موفقیت در هر کاری است.
ضرورت رضایت خانواده ها
روابط خانوادگی زن و شوهر با افراد خانواده خود نیازی طبیعی است و این در صورتی برآورده و یا ممکن خواهد شد که هر دو خانواده با ازدواج فرزندان موافق باشند. اما اگر فرزندان بدون رضایت خانواده ی خود ازدواج کند، باید به پیامد های آن از قبیل عصبانیت والدین آگاهی داشته باشند که بسته به شدت وضعف آن، واکنش هایش نیز متفاوت خواهد بود.
ادامه مطلب
در این جا این اختلالات شخصیتی را معرفی می نماییم :
اختلال شخصیت پارانویا: فرد مبتلا به این بیماری که در اصطلاح عامه "شکاک" است. مدام به دیگران بیاعتماد بوده و سوءظن شدیدی دارد. فکر می کند همه در حال سوء استفاده از او هستند و برای نابودی اش نقشه می کشند. بنابراین تمام عمر در حال مجادله و پس زدن این بدخواهی ها است و سعی می کند طوری رفتار کند که کسی نتواند به او رودست بزند یا از زندگی اش سوء استفاده کند. چنین فردی توانایی اعتماد کردن ندارد، کینه مردم را به دل دارد و سعی می کند طوری زندگی کند که کسی به او نزدیک نشود.
اختلال شخصیت اسکیزوئید: فرد اسکیزویید در یک کلام در پیله خودش زندگی می کند. در دنیایی که خودش برای خودش ساخته و کسی را به آن راه نمی دهد. مهم ترین ویژگی این بیماری انزوا و کناره گیری، شرکت نکردن در فعالیت های روزمره، اهمیت ندادن به دیگران و تمایل نداشتن به ارتباطات اجتماعی است. فرد مبتلا به این بیماری اغلب به فعالیت های انفرادی تمایل دارد، از فعالیت های کمی لذت می برد، دوستان زیادی ندارد و از نظر عاطفی و جنسی سرد است. او کسی را به خلوتش راه نمی دهد و دنیای ایده آلی در ذهنش دارد که تنها ساکنش خود اوست. چنین فردی ممکن است وقت عاشقی بسیار پرشور و حرارت باشد و برای به دست آوردن همسرش هر کاری انجام دهد اما به محض تصاحب، همه چیز برایش به حالت قبل برمی گردد و این بار حتی معشوقش را هم به خلوت خود راه نمی دهد. زندگی با چنین شخصی به معنی رکود و واپس زده شدن پی در پی است. به معنی داشتن یک زندگی سرد، تغییر ناپذیر و انفرادی است. حتی اگر ظاهر زندگی، مشترک باشد.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی: شخص مبتلا به این نوع اختلال را در نگاه اول می توانید تشخیص دهید. او به شدت از نظر دیگران عجیب و غیرعادی است؛ تفکرات سحرآمیز و عقاید خرافی گوناگون دارد و کارهای عجیب و غریبی برای دفع شر و سحر و جادو انجام می دهد. او دچار اشتباهات حسی و مسخ واقعیت است و اتفاقات عادی را به امور متافیزیکی و موجودات ماورایی نسبت می دهد، رفتار و گفتار عجیب و غریبی دارد و نسبت به دیگران بدگمانی ها و سوءظن های پارانوئیدی نشان می دهد.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی: شخصیت های ضداجتماعی هم جزو آن دسته از شخصیت هایی هستند که می توانید با کمی دقت آنها را بشناسید. این ها افراد جامعه ستیزی هستند که توانایی مطابقت دادن خود با موازین اجتماعی را ندارند، به حقوق دیگران تجاوز کرده و مرتکب رفتارهای مجرمانه می شوند. این افراد به طور ناگهانی اقدامات شان را انجام می دهند و برای آینده فکر و برنامه ریزی ای ندارند. فریبکار، دروغگو، پرخاشگر و بی احتیاط هستند و عذاب وجدان ندارند. آنها خود را محق می دانند که به هر روشی به خواسته شان دست پیدا کنند حتی اگر به دیگران صدمه وارد کرده یا حقوق آنها را پایمال کنند. زندگی با یک شخصیت ضداجتماعی به معنی دم به دم با خطر و غافلگیری و بی قانونی دست و پنجه نرم کردن است و این افراد حتی همسرشان را هم از اعمال مجرمانه، آسیب زدن و پایمال کردن حق شان مستثنی نمی کنند.
خودشیفته ها خودخواه و خودپسند هستند و خود را مرکز دنیا می بینند و به همین دلیل انتظار دارند همه آنها را ستایش کنند. خصوصیت اصلی این اختلال خودمحوری، کمبود احساس همدلی با دیگران و خود مهم پنداری است
اختلال شخصیت مرزی: این ها همیشه لب مرز هستند. ویژگی اصلی این نوع اختلال ناپایداری و بی ثباتی در خلق و خو و روابط با دیگران است. فرد دچار اختلال شخصیت مرزی درک ثابتی از هویت خود ندارد، احساس پوچی مزمن می کند، دست به اقداماتی می زند که برای او آسیب هایی در بر دارد، اقدام به خودکشی و یا تهدید به آن می کند و حالت های عاطفی ناپایدار و متغیر دارد. این افراد الگوی ثابتی در روابط شان ندارند، در کنترل خشم خود ناتوان هستند، مشکل هویتی و بی ثباتی هیجانی دارند و مرتب در تلاشند که کسی آنها را رها نکند. با این حال با رفتارشان ناخودآگاه دیگران را وادار به فاصله گرفتن می کنند. شخصیت های مرزی احساس بی هدفی، خالی و بی ارزش بودن شدیدی را تجربه می کنند.
اختلال شخصیت نمایشی: شخص مبتلا به این بیماری تمایل شدیدی به جلب توجه دیگران دارد، در موقعیت هایی که در کانون توجه قرار ندارد ناراحت است، ظاهر متفاوتی دارد، گفتارش سرشار از اغراق در مورد هیجانات شخصی است، روابط را از آنچه هست صمیمانه تر تلقی می کند و به شدت تلقین پذیر است. این ها را حتی از روی ظاهرشان می توان شناخت. لباس ها و مدل موی عجیب و غریب دارند، رفتارهایشان بسیار رو و زننده و چشمگیر است و در یک کلام، با غیرعادی بودنشان جلب توجه می کنند. زندگی با این افراد به معنی دست و پنجه نرم کردن با یک آدم پرهیاهو و آبروریزی های اجتماعی او است.
اختلال شخصیت خودشیفته: آنها خودخواه و خودپسند هستند و خود را مرکز دنیا می بینند و به همین دلیل انتظار دارند همه آنها را ستایش کنند. خصوصیت اصلی این اختلال خودمحوری، کمبود احساس همدلی با دیگران و خود مهم پنداری است. فرد خودشیفته از بالا به بقیه نگاه می کند، در مورد موفقیت ها، زیبایی، قدرت، زیرکی و سایر ویژگی های مثبت خود به گونه اغراق آمیزی خیالبافی می کند، استثمارگر و نیازمند تحسین افراطی است و معتقد است دیگران به حال او غبطه می خورند. این اختلال در زن ها بیش از مردها دیده می شود.
اختلال شخصیت اجتنابی: افراد مبتلا به این بیماری نسبت به طرد شدن بسیار حساسند، علاقه شدیدی به برقراری ارتباط با دیگران دارند ولی از بیم پذیرفته نشدن از این روابط دوری می کنند. به دلیل ترس از انتقاد، مورد تمسخر قرار گرفتن و یا خرابکاری کمتر در روابط کاری و یا روابط صمیمانه درگیر می شوند کم رو هستند و خود را از بقیه پایین تر می دانند.
اختلال شخصیت وابسته: این اختلال با نیاز به حمایت از سوی اطرافیان، وابستگی و پذیرش سلطه دیگران همراه است و فرد مبتلا به آن بدون راهنمایی دیگران قادر به تصمیم گیری و برنامه ریزی برای کارهای روزمره نیست، از رفتار نادرست دیگران انتقاد نمی کند تا مبادا حمایت آن ها را از دست بدهد و برای جلب محبت و حمایت دیگران دست به کارهایی می زند که برای وی ناخوشایند است.
اختلال شخصیت وسواسی-جبری: در این اختلال کمال طلبی همراه با انعطاف ناپذیری بر فرد تسلط دارد. بیمار مبتلا به این اختلال به حدی دارای کمال طلبی است که خود را در تکمیل تمام امور دخالت می دهد، در واگذاری امور به دیگران اکراه دارد، علاقه بیش از حد به کار داشته و تفریحات و روابط اجتماعی را قربانی کار می کند، بیش از حد منظم بوده و روی جزئیات امور حساسیت زیادی دارد، لجباز، انعطاف ناپذیر، خونسرد و خسیس است.
ادامه مطلب
مـانند تعداد بسیار زیادی از عروس و دامادهای دیگر ممکن است شما هم در این فـکر بـاشیـد که چـگونه باید به شب عروسی(شب زفاف) خود نزدیک شوید؛ در این شرایـط هـزاران پرسش بی پاسخ به ذهن شما خطور می کند:آیا همه ی زوج ها شب عروسی با هم ارتباط جنسی برقرار می کنند؟ کسانیکه برای نخستین بار است که در شـب عروسـی یک چنین تجربه ای را کسب می کنند، چگونه می توانند با هیجان وارده روبرو شده و آنرا به درستی کنترل نمایند؟ و هزاران پرسش دیگر. همچنین ممکن است برخی از افراد تصور کنند که آیا باید حتماً رابطه جنسی همان شـب عروسـی انجام پذیرد؟ آیا پس از اتمام کار طرفین احساس شرمندگی و دست پاچگی خواهند کرد؟ اینها سوال های رایجی هستند که در ذهن بسیاری از افراد ایجاد می شود و اگر شما هم در ذهنتان یک چنین سوالاتی را دارید، مطمئن باشید که تنها نیستید.
چگونگی این امر که شما و نامزدتان چگونه مقدمات شب عروسی را فراهم می آورید،تا حدود زیادی بستگی به این امر دارد که آیا پیش از ازدواج از نظر جنسی فعال بوده اید یا خیر (ازدواجهای پیشین). به هر حال با توجه به خستگی ها و استرس هایی که شب عروسی بر روی هر دو طرف وارد می شود،این امکان وجود دارد که زن و شوهر در بهترین شرایط جسمانی نباشند و نتواند بهترین رابطه جنسی خود را تجربه کنند؛ شما زمانیکه برای شب عروسی خود برنامه ریزی می کنید باید حتماً این امر در ذهن داشته باشید.
از سوی دیگر اگر شما و نامزدتان تا قبل از ازدواج هیچ گونه رابطه جنسی نداشته باشید و یکی یا هر دو طرف باکره باشید، احتمال دارد احساس استرس، اضطراب، و ترس به شما دست دهد. البته همه این احساسات کاملاً قابل درک هستند، اما هیچ دلیلی برای بروز یک چنین احساساتی وجود ندارد. نکاتی که در این مقاله به آنها اشاره می کنیم را دنبال کنید و مطمئن باشید که با قدری تفاهم و درک متقابل شب فراموش نشدنی خواهید داشت، حتی اگر به رابطه جنسی هم ختم نشود.
انتظارات غیر واقعی نداشته باشید
زمانیکه زندگی مشترک خود را شروع می کنید، باید همچنیان توجه داشته باشید که شب عروسی شما نمی تواند رمانتیک ترین لحظه ای باشد که در تمام طول عمر خود تجربه کرده اید.حقیقت اینجاست که شب های عروسی رمانتیک، فقط متعلق به پرده های سینما هستند. واقعیت اینجاست که هم عروس و هم داماد به دلیل فشار کاری و استرس موجود خسته تر از شب های قبل هستند، و این امر آنها را در بهترین شرایط برای معاشقه قرار نمی دهد.
تجربه شخصی شما هر چه که باشد، هیچ گاه نباید استراتژیتان این باشد که انتظار زیادی از شب عروسی داشته باشید. فشار بیخودی روی خودتان وارد نکنید چراکه این امر شما را مضطرب و عصبی می کند و سبب می شود که اجازه ندهد شما آن لذتی را که لازم است از شب عروسی خود ببرید. هیچ گونه باید و نبایدی در مورد اتفاقاتی که ممکن است در شب عروسی روی دهد، وجود ندارد. فقط آرام و ریلکس باشید، با هم حرف بزنید، صمیمی شوید و انتظارات خود را پایین بیاورید.
اگر بتوانید یکدیگر را آرام کنید و با هم صمیمی باشید، یک تجربه جنسی عالی را یا همان شب عروسی یا در شب های آتی تجربه خواهید کرد. از سوی دیگر حتی اگر شب اول رابطه جنسی برقرار شد اما لذتی را که در نظر داشتید نبردید، بقیه عمر وقت دارید که تکنیک هایتان را عوض کنید. در حال حاضر فقط باید روی این مطلب تمرکز کنید که از بودن با هم لذت ببرید.
برنامه ریزی کرده و خود را آماده کنید
شب زفاف-بسیاری از زوج ها هستند که مدت های طولانی می نشینند و در مورد جزئی ترین مسائل عروسی با هم صحبت کرده و تک تک امور را برنامه ریزی می کنند، اما هیچ گونه حرفی در مورد شب عروسی (شب زفاف)با هم نمی زنند.باید قدری از توجه خود را که با وسواس تمام نثار امور نه چندان باارزش میکنید،صرف آماده شدن برای شب عروسی (شب زفاف)کنید.هر چقدر بیشتر زمان داشته باشید، کمتر ناشیانه عمل میکنید و لذت بیشتری می برید.
بهترین کار این است که زمانی را بگذارید و با هم در مورد این مطلب صحبت کنید، انتظاراتتان را با هم در میان بگذارید و به هم بگویید که از چه چیزی لذت بیشتری خواهید برد.سعی کنید همدیگر را بیشتر بشناسید، به تمایلات یکدیگر احترام بگذارید، و مرز و محدوده را نیز رعایت کنید. حتی می توانید از همسر خود دعوت کنید تا با هم این مقاله را بخوانید تا راه گفتگوهای بیشتر در این زمنیه برای شما باز شود. اگر پیش از اینکه در مرحله انجام قرار بگیرید، در مورد آن مسائل با هم صحبت کنید، هر دو نفر احساس آرامش بیشتری پیدا خواهید کرد.
سعی کنید که پیش از آغاز زندگی مشترک به باشگاه ورزشی بروید، برنامه های تناسب اندام را از سر بگیرید، و اندام خود در یک وضعیت مناسب قرار دهید. اگر زیبا به نظر برسید، نه تنها همسرتان هم متعاقباً پاسخ مناسبی به شما خواهد داد، خودتان هم احساس بهتری پیدا خواهید کرد.
همچنین باید توجه داشته باشید که شب های دیگر با هر لباسی که می خوابید شب عروسی نباید این کار را بکنید و نه باید با شلوار جین بخوابید نه پیجامه. یک دست لباس خواب مخصوص برای شب عروسی تهیه کنید، به طوری که به شما بیاید، و چهره تان از هر زمان دیگر زیباتر کند. البته ما نمی گوییم چیزی بپوشید که در آن راحت نباشید بلکه باید چیزی را انتخاب کنید که در آن راحت بوده و در عین حال به شما بیاید و جذابتان کند.پیش از اینکه خرج و مخارج عروسی سر به فلک بزند، بنشینید و این مورد را هم در لیست خرید های خود بگنجانید که از همه چیز مهمتر هستند.
از جمله وسایلی که باید در چمدان خود بگنجانید به شرح زیر می باشند:
1- لباس زیر زیبا و جذاب
2- آهنگ های عاشقانه که به شما آرامش می دهند
3- تهیه آب نبات های طعم دار و شمع های خوشبو که فضا را عاشقانه تر کنند
4- وان آب گرم. (هتل ها از ارائه این خدمات به شما خیلی خوشحال خواهند شد)
5- عطرهای خوشبو و کرم های ماساژ
6- قرص های کنترل بارداردی (مگر اینکه بخواهید از همان شب اول خانواده خود را گسترش دهید)
در شب عروسی (شب زفاف)ریلکس باشید و فشار را از خود دور کنیددر ابتدا باید فشار را از روی خود دور کنید. هر دوی شما روز سختی را پشت سر گذاشته اید و باید از این به بعد عادت کنید که شب ها هم در کنار هستید و میخواهید از این پس در کنار یکدیگر زندگی کنید.
شب زفاف
لباس های عروسی را از تن خود در بیاورید و لباسی بپوشید که در آن راحت هستید.درب اتاق را قفل کنید و بنشینید در کمال آرامش در مورد روزی که گذشت با هم صحبت کنید. نکات جالبی که اتفاق افتاده را با هم در میان بگذارید و بگویید که چه چیزی بیش از پیش در ذهنتان باقی خواهد ماند. همچنین می توانید یک هدیه کوچک شب عروسی تهیه کنید و به یکدیگر بدهید.زمانی که فشار و استرس روزانه از شما دور شد، می توانید صحنه را قدری صمیمانه تر و نزدیک تر کنید.می توانید از جکوزی یا وان استفاده کنید. این کار آرامش بیشتری به هردوی شما می دهد. بعد هم یکدیگر را ماساژ دهید تا هم آرامش بیشتری پیدا کنید و هم ارتباط بهتری با هم برقرا کنید و هم تحریک شوید.
با هم حرف بزنید. موسیقی، لباس زیر جذاب، و شمع می توانند خیلی کمک کنند، اما هیچ چیز نمی تواند به اندازه صحبت کردن شما دو نفر را تحریک کند. حتی بوسیدن هم پس از حرف زدن به وقوع می پیوندد. افرادی که فوراً وارد تخت خواب می شوند و اینگونه به گرمای لحظه پاسخ می دهند کمتر به آن صمیمیتی می رسند که پس از حرف زدن و مطلع کردن یکدیگر از تمایلاتشان پدید می آید.
زمانیکه نوبت به صحبت کردن در مورد صمیمیت جنسی می رسد، ناشی گری یکی از بزرگترین شکاف هایی است که زوجین را از یکدیگر جدا می کند؛ اگر شما دو نفر تا کنون ننشسته اید و حرف بزنید الآن موقع انجام این کار است.هیچ کس نمی تواند به شما یاد بدهد که چگونه باید با هم رابطه جنسی برقرار کنید و یا چگونه با هم صمیمی تر شوید چرا که این امر مانند اثر انگشت در مورد هر فردی متفاوت است.یک گفتگوی کوتاه در این مورد در شب عروسی می تواند خیلی از موانع و مشکلات را از سر راه بردارد.
در مورد تمایلات و خواست های خود با یکدیگر صحبت کنید. این امر که شما در مورد رساندن یکدیگر به اوج لذت احساس مسئولیت می کنید، می تواند باز هم شما دو نفر را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کند، و اگر بتوانید در مورد "چگونه" و "کدام قسمت" هم با هم حرف بزنید، این امر می تواند لذت جنسی شما دو نفر را بیشتر کند.بسیاری از آقایونی که تجربه بیشتری نسبت به همسرانشان دارند اظهار می دارند که خانم به این دلیل که خیلی خجالتی و مضطرب، است شب زفاف(شب عروسی) را خراب می کند. چون شما همسر او هستید، پس این وظیفه شماست که او را درک کرده و با ملاحظه و محتاطانه رفتار کنید.
اینگونه به قضیه نگاه کنید: این آسان ترین کار در دنیا نیست که لباس هایتان را در بیاورید و با مردی که خوب شاید کمی غریبه باشد یک رابطه جنسی آتشین داشته باشید. او فقط در حال شناختن بهتر شماست. ادراک های ابتدایی او را به منزله نوعی عدم پذیرش نگذارید. مربوط به شما نیست، مربوط به اوست و شما باید کاملاً این مطلب را درک کنید و با او در مورد این مطلب حرف بزنید و کاری کنید که او احساس راحتی و آرامش پیدا کند.
این امر در مورد خانم ها هم صدق می کند. اگر می خواهید همسرتان کاری انجام دهد و یا از انجام کاری دست بردارد به او بگویید. انتظار نداشته باشید که او از روی حالت صورتتان بفهمد که چه چیزی در ذهن دارید. اگر شما یاد نگیرید که در تخت خواب به جای خودتان صحبت کنید، همسرتان تصور می کند که همه چیز خوب و روبه راه است.شاید اینطور نباشد! به همین دلیل باید او را بدون اینکه توهینی متوجهش باشد، آموزش دهید.صمیمیت و رابطه جنسی در سایه ی رضایت و لذت معنا پیدا می کنند. هر چقدر بیشتر با هم صحبت کنید، رویهم رفته لذت بیشتری هم خواهید برد.
همه چیز به رابطه جنسی ختم نمی شود
بسیاری از زوج ها اظهار می دارند که شب اول عروسی با هم رابطه جنسی نداشته اند. خوب به هر حال این مورد اصلاً بد نیست. خودتان را در نظر بگیرید که ماهها برای این روز برنامه ریزی کرده اید و ترتیب کارهای مختلف را داده اید، و خودتان را برای بزرگترین روز زندگیتان آماده کرده اید. سنت های بیشمار، صورتحساب های بیشماری را برای پرداخت کردن به شما تحمیل می کنند. به هر حال بسیری از افراد احساس خستگی شدیدی می کنند و فقط می خواهند آرام بوده و در کنار هم باشند.می توانید از سایر انواع نزدیکی ها، مانند:حرف زدن، لمس کردن، در آغوش گرفتن، بوسیدن، ماساژ دادن و در آغوش گرفتن استفاده کرده و لذت ببرید. به خاطر داشته باشید که لذات جن سی را می توان از راههای دیگر نیز نشان داد.
به خصوص برای خانم ها، معاشقه فقط به رابطه جنسی ختم نمی شود. اگر احساس می کنید که آمادگی انجام رابطه جنسی را ندارید، در آغوش گرفتن، بوسیدن و نوازش کردن هم می توانند جایگزین های مناسبی برای آن باشند. بنابراین چه در شب عروسی با هم رابطه جن سی برقرار کردید چه کار به این مرحله ختم نشد، فقط باید مطمئن شوید که همدیگر را محکم در آغوش گرفته و احساساتتان را به یکدیگر انتقال می دهید.چند کار کوچک است که می توانید انجام دهید؛
به چشم های هم نگاه کنید و بگویید: "دوستت دارم" بهترین زمان برای اعتراف به این موضوع که شریکتان را دوست می دارید، زمانی است که در صمیمیت کامل به سر میبرید و یا در حین برقراری رابطه جن سی هستید. اگر در این لحظه بتوانید با هم ارتباط برقرار کنید، هر زمان دیگری هم می توانید! ارتباط چشمی صمیمت را تشدید می کند چراکه حاوی این پیام است که شما دو نفر برای هم اهمیت قائل هستید.
هیچ گزینه صحیح و یا غلطی وجود ندارد
رابطه جنسی چیزی نیست که در شما استرس ایجاد کند. شاید کتاب های بیشماری در این زمنیه نوشته شده باشند که چگونه می توانید این کار را انجام دهید، اما همه چیز به میزان صمیمیت دو طرف بستگی دارد. نگران نباشید که آنرا حتماً به شیوه صحیح انجام دهید،برای شروع فقط اجازه دهید که همه چیز خیلی طبیعی آغاز گردد و حتم داشته باشید که از صمیمت ایجاد شده لذت خواهید برد. اگر بیشتر پیش رفتید که چه بهتر!
اصلاً نگران نباشید که چرا همه چیز آنطور که باید پیش نرفت. شما برای تمرین کردن هزاران شب دیگر را نیز در اختیار دارید. شاید اکثر زوج ها شب اول عروسی ناشیانه نسبت به هم برخورد کنند چراکه گامی به سوی برداشتن کلیه مرزهاست. به خودتان وقت بیشتری بدهید تا باز هم یکدیگر را بهتر درک کنید و متوجه شوید که دفعه آینده چگونه می توایند آنرا بهتر انجام دهید.
ادامه مطلب
ازدواج کردن
انتخاب شغل، انتخاب همسر، انتخاب رشته، تعامل با اعضای خانواده، تعامل با جامعه، همگی رفتار اجتماعی هستند، اما در این میان تنها همسر غیر قابل جایگزین کردن است و جز دسته اندکی از زنان که در رشته خاصی تحصیل می کنند و زندگی علمی خاصی را انتخاب می کنند، تمام افراد در آینده از این که مجرد مانده اند، مأیوس خواهند شد.نباید انتظار داشت دختران آمار ازدواج را بالا ببرند، بلکه آنها می توانند طوری رفتار کنند که آمار ازدواج را پایین نیاورند. تأثیر رفتاری دختران بر پسرها، بیشتر از تأثیر رفتاری پسرها بر خودشان است.
رمز رابطه پایدار
چگونه دوست داشته شدن در کنار دوست داشتن طرف مقابل، چگونه حامی بودن در کنار نیاز به حمایت داشتن، ایجاد حس امنیت برای طرف مقابل در کنار احساس امنیت در کنار او و القای حس لذت پیوند خوردن به طرف مقابل مۆلفه هایی مۆثر بر پایداری یک رابطه است.
اینها ابزار اصلی ازدواج است که باید در ویترین رفتاری دختران وجود داشته باشد بهترین راه برای کسب این چهار عامل، سۆال و جواب کردن است و راهش این است که حساسیت های طرف مقابل را بشناسید و به حقوق یکدیگر احترام بذارید. چون در فرهنگ ما دخترها انتخاب می شوند، در نتیجه دیده می شوند و در نتیجه رفتارهای پیش از ازدواج آنها بسیار مهم است.
دختران چطور رفتار کنند؟
به علت آن که دختران دائم به عنوان سوژه ازدواج در حال رصد شدن هستند، باید موقعیت را درک کرده و رفتاری مناسب ارائه دهند.بی ثباتی در رفتار، رفتار مغشوش به معنای آن که خالص نیست و دلیل این رفتار آن چیزی نیست که عنوان می شود، راحت بودن رفتاری در ارتباط با جنس مخالف. تمام اینها دلیلی است که پسران را از ازدواج منصرف می کند؛ چراکه دیگر نیازی به ازدواج نخواهد داشت و این ذائقه عدم تمایل به ازدواج را رفتارهای دختران در پسران ایجاد کرده است.رفتار متکبرانه در خصوص رفتارهای اجتماعی با جنس مخالف نامحرم، ارتباط قطره چکانی با جنس مخالف؛ دور بودن از اختلاط با جنس مخالف، رفتارهایی است که دختران باید آنها را رعایت کنند. چراکه ساختار مغزی مرد اجازه نمی دهد دختری که همیشه با او بوده است به عنوان همسر انتخاب کند.
وقتی از پسران سۆال می کنیم که چرا ازدواج نمی کنند، می گویند به دلیل برخی رفتارهای دختران. هنگامی که از دختران می پرسیم چرا این رفتارها را ارائه می دهند، دلیل آن را تسریع موقعیت ازدواج دانستند. در حالی که این رفتارهای دختران، رفتارهای دوستانه نیست، بلکه رفتاری است که از همسران توقع می رود. به دلیل این که توقع دختران ازدواج و توقع پسران دوستی است.دختران ابتدا فردی را به عنوان همسر انتخاب می کنند، بعد با او ارتباط برقرار می کنند؛ اما پسران ابتدا با دختران ارتباط می گیرند، بعد تصمیم می گیرند با او ازدواج کنند یا خیر
وقتی پسران تصمیم می گیرند
در پایان به یاد داشته باشید، میزان زمانی که برای ارتباط صرف می شود مهم است؛ چراکه زمان بیش از اندازه دلبستگی به وجود می آورد و این دلبستگی ممکن است روی شناخت سایه بیندازد. همچنین در بحث مکان؛ اگر مکان ارتباط دانشگاه یا محیط کار است لزومی ندارد که ارتباط در خارج از آن صورت گیرد.
موضوع انتخاب همسر در پسران موضوعی انتخابی نیست، بلکه تصمیمی است. یعنی یک پسر به دختری می رسد و حس می کند دیگر نمی تواند از او بگذرد. دختران ابتدا فردی را به عنوان همسر انتخاب می کنند، بعد با او ارتباط برقرار می کنند؛ اما پسران ابتدا با دختران ارتباط می گیرند، بعد تصمیم می گیرند با او ازدواج کنند یا خیر.
ادامه مطلب
1 - فرآیند زندگی فرد را مرور کنید
بسیار مهم است که در جلسات خواستگاری تنها به آخرین اخبار زندگی فرد مقابل بسنده نکنید. در مواردی فردی که شما را پسندیده است، ممکن است تحت تأثیر هیجانات و احساسات عاشقانه و دوست داشتن، تغییراتی در خود احساس کند که با دیدگاه شما همسو است، اما این یک امر پایدار نیست. بنابراین شما باید از ویژگی های ثابت شخصیت فرد آگاهی پیدا کنید که بخشی از آن در گفت و گوهای دو نفره مشخص می شود و بخشی در تحقیقاتی که باید انجام دهید.
2 - از فن سؤال معکوس، هوشمندانه استفاده کنید
دکتر ایمانی در تبیین شیوه های گزینش همسر این شیوه را با مثال زیر مطرح می کند؛ اگر شما فردی اجتماعی هستید و دوست دارید همسرتان نیز اجتماعی باشد، بهتر است سؤال خود را این گونه مطرح کنید: "اگر همسر شما اجتماعی نباشد، خیلی ناراحت می شوید یا برایتان مهم است؟" و در این شرایط پاسخ فرد احتمالا به واقعیت نزدیک است.
3 - دوستان فرد، منبع اطلاعاتی ارزشمندی هستند
فراموش نکنید از او بخواهید دوستانش را به شما معرفی کند. هر کسی با افرادی دوستی می کند که به آن ها شبیه است و از سوی دیگر دوستان تأثیر زیادی بر شخصیت فرد می گذارند؛ بر این اساس شناخت دوستان طرف مقابل، اطلاعات خوبی در اختیار شمامی گذارد.
4 - ویژگی های شخصیتی را ارزیابی کنید
روحیات طرف مقابل را هم مستقیما از خود او بپرسید و هم در اطلاعاتی که از او به دست می آورید واکاوی کنید.برخی ویژگی ها برای تشکیل زندگی مشترک اهمیت زیادی دارد در حالی که برخی دیگر تنها به این بستگی دارد که خود شما چه روحیه ای دارید. به عنوان مثال: ازدواج با کسی که اهل گذشت نیست در زندگی مشترک می تواند خیلی مشکل ساز باشد، اما این که کسی معتقد باشد که در مهمانی نباید چند نوع غذا پخت، آسیبی به اصل زندگی مشترک نمی زند!
5 - به قضاوت چشم هایتان اعتماد نکنید
امکاناتی را که در جلسه خواستگاری به چشمتان می آید چه از طرف دختر و چه از طرف پسر مبنای تصمیم گیری و قضاوت قرار ندهید. مثلا این که داماد با دسته گل یا خودرویی گران قیمت به خواستگاری آمد و یا همراهان او از لباس های بسیار شیکی برخوردار بودند، اگر چه در صورت واقعی بودن معرف ویژگی های اقتصادی طرف مقابل است، اما دلیل نمی شود که شما دست از بررسی بردارید، کم نبوده اند کسانی که با آراستگی های ظاهری در جلسات خواستگاری خانواده های بسیاری را فریفته اند. در شماره های بعد به موضوع «تحقیقات» بیشتر می پردازیم.
ادامه مطلب
در کشور ما هر چند روند حرکت به سمت مدرنیسم با شتاب زیادی رو به گسترش است، اما همچنان بسیاری از پدیدههای اجتماعی به شکل سنتی پیگیری میشوند. ازدواج جزو مسایلی است که با وجود آمیختگیهای بسیار با جلوههای مدرن و غربی، همچنان از پایههای سنتی برخوردار است. یکی از ویژگیهای سنتی ازدواج ایرانی، اقدام پسران یا خانواده آنها برای انتخاب زوج است. بنابراین بالا رفتن سن ازدواج پسران ارتباط مستقیمی با کاهش میزان ازدواجها در جامعه و در نتیجه بالا رفتن سن ازدواج دختران دارد.
کارشناسان نظرات مختلفی را درباره علت افزایش سن ازدواج پسران مطرح میکنند. توقع نابجای خانوادهها و توجه به معیارهای مادی و باورهای اشتباه و افراطی نسبت به نظر اطرافیان به عنوان مهمترین دلایل ازدواج نکردن پسران مطرح میشود و سپس از نارضایتی پسران نسبت به نحوه پوشش دختران در جامعه، افزایش سطح توقع دختران، رقابتهای نابه جای برخی خانوادهها در انتخاب همسر آینده پسران شان، توجه افراطی به ویژگیهای ظاهری، برخوردار نبودن از مهارتهای اجتماعی برای انجام مناسب مراحل مختلف ازدواج و هماهنگ نبودن معیارهای پسران با خانواده به عنوان دلایل مهم دیگر بیان میشود.
مسایل و مشکلات مالی، مشکل بیکاری یا برخوردار نبودن از امنیت شغلی، شرایط نامناسب مسکن و ترس از هماهنگ نشدن با شرایط مالی همسر آینده به عنوان آخرین و کم اهمیت ترین دلایل بالا رفتن سن ازدواج پسران مطرح میشود. در این شرایط باید ببینیم اگر پسری از خانواده ای متوسط بخواهد ازدواج کند و بتواند از پس تمامی مسایل و مشکلات فرهنگی بربیاید، تا چه اندازه از توان مالی لازم برای تامین هزینههای یک ازدواج و زندگی متوسط برخوردار است.
در حال حاضر به جز هزینههای مربوط به خواستگاری، بله برون و جشن نامزدی، بیشترین هزینه ازدواج مربوط به مراسم عروسی است. اکنون برگزاری یک عروسی که میتواند شامل لباس عروس و داماد، آرایشگاه، یک جفت ساعت، آینه و شمعدان، محضر، سفره عقد، خرید عروس و داماد، آتلیه عکس و فیلمبرداری، کارت عروسی، گل زدن ماشین و دسته گل عروس، اجاره تالار یا باغ – تالار، شام عروسی و موسیقی باشد در خوشبینانه ترین شکل به طور متوسط بیش از 11 میلیون تومان هزینه دارد.خرید حلقههای ازدواج و سرویس طلا در خوشبینانه ترین شرایط حدود 4 میلیون تومان هزینه بر میدارد.
رفتن به ماه عسل (برای نمونه سفر به مشهد مقدس) با هواپیما و اقامت 4 روزه در یک هتل چهار ستاره حدود یک میلیون و صد هزار تومان هزینه در پی دارد. اجاره یک واحد آپارتمان 45 متری در مناطق متوسط شهر بیش از 25 میلیون تومان و خرید چنین خانه ای حدود 130 میلیون تومان برای تازه داماد هزینه دارد. خرید ارزان ترین ماشین تولید داخل کشور بسته به شیوه خرید آن (لیزینگی یا نقدی) از حدود 5 میلیون تا 18 میلیون تومان هزینه دارد.در جامعه ایرانی حدود 50 درصد افراد در طبقه متوسط قرار دارند و بین 20 تا 25 درصد جزو افراد فرودست جامعه محسوب میشوند که در تامین هزینههای زندگی خود دچار مشکلاتی هستند. یک جوان متعلق به طبقه متوسط چه اینکه کارمند رسمی دولت باشد یا در بخش خصوصی کار کند با مدرک لیسانس یا فوق لیسانس بین 500 تا 800 هزار تومان در ماه حقوق میگیرد.
اگر یک جوان بدون وقفه تا مقطع لیسانس تحصیل کند و بدون تلف کردن وقت دو سال خدمت سربازی را بگذراند، در 24 سالگی به نقطه ای میرسد که بتواند شغلی داشته باشد. این جوان اگر فقط یک سال برای یافتن شغل مناسب تلاش کند در سن 25 سالگی صاحب درآمد میشود. حال اگر در نظر بگیریم متوسط درآمد یک جوان در ماه 600 هزار تومان است. یعنی در سال 7 میلیون و 200 هزار تومان درآمد خواهد داشت و با در نظر گرفتن شرایط تورم به صورت خوشبینانه و اینکه یک جوان مجرد تمامی درآمد خود را طی 5 سال پس انداز کند در 30 سالگی حدود 36 میلیون تومان پول نقد خواهد داشت که در شرایط امروز با این پول حتی نمیتواند از پس تمامی هزینههای مربوط به عروسی، ماه عسل و تهیه مسکن و خودرو بر بیاید.
در حالی که پیش و پس از برگزاری مراسم عروسی، هزینههای بسیار زیادی وجود دارد که بسیاری از آنها باید از طرف داماد پرداخت شود و هیچ کدام از آنها در فهرست هزینههای بالا مطرح نشده است.شاید همین دلایل باعث شده است که 60 درصد از پسران بهترین سن ازدواج را بین 25 تا 29 سال دانسته اند و 23 درصد از آنها گفته اند که سن مناسب برای ازدواج پسران 30 تا 35 سال است.
ادامه مطلب
دکترفرهاد حاج شیخ الاسلامی درپاسخ به این سوال که افراد مبتلا به بیماری قلبی درمصرف آجیل و شیرینی وسایر تنقلات در ایام عید چه نکاتی را باید رعایت کنند گفت:«باتوجه به اینکه بیماران قلبی ازنظر مصرف نمک و مواد قندی باید تحت کنترل باشند،استفاده از آجیل های نمک سود وشیرینی توصیه نمی شود ورعایت این مسئله در افرادی که دچار نارسایی قلبی و یا بیماری دیابت و فشار خون هستند ازاهمیت ویژه ای برخوردارمی باشد.»
وی در رابطه با مصرف مواد غذایی افراد مبتلا به بیماری قلبی در نوروز گفت:«رعایت اعتدال در مصرف مواد غذایی به همه افراد دچار زمینه بیماری قلبی و عروقی توصیه میشود،وعده های غذایی سنگین و چرب منجر به افزایش خطر سکته قلبی و تشدید نارسایی قلبی میگردد.»
این متخصص قلب وعروق تاکید کرد:«ازجمله تاثیرات بسیار منفی افزایش مصرف مواد غذایی، افزایش وزن است.هم چنین ذکر این نکته حائزاهمیت است که اسراف در مصرف شکلات،کاکائو و نوشیدنی های حاوی این گونه مواد ویا الکل منجر به افزایش ضربان قلب و بروز نامنظمی ضربان قلب میشود.»
دکتر حاج شیخ الاسلامی دررابطه با انجام ورزش و فعالیت های بدنی در ایام نوروز به بیماران مبتلا به ناراحتی های قلبی توصیه کرد:«درصورتیکه پزشک معالج ممنوعیتی در نظر نگرفته باشد انجام تمرینات سبک ورزشی در حدی که منجر به احساس خستگی شدید و یا درد وسنگینی سینه وتنگی نفس نشود،ایرادی ندارد و برای بیماران قلبی مفید هم خواهد بود.پیاده روی در هوای پاک روزانه بیست تا سی دقیقه برای حفظ سلامتی به همه افراد توصیه میشود.»
دکتر حاج شیخ الاسلامی،متخصص قلب وعروق با بیان اینکه هنگام سفر در این ایام بیماران داروهای خود را با خودهمراه داشته باشند و رژیم غذایی توصیه شده خود را رعایت کنندتاکید کرد :« از مصرف خوراکی ها و آشامیدنی هایی که توسط افراد در شرایط غیر بهداشتی در بین راه و یا مسافرخانه ها تهیه میشود حتی الامکان خوداری کنند،ساعت خواب و استراحت منظمی داشته باشند و از کم خوابی و خستگی شدید پرهیز کنند.»
وی درادامه گفت:«درصورتیکه افراد با وسیله شخصی سفر میکنند در بین راه برای تحرک عضلات و مصرف آب سالم توقف واستراحت نمایند.»دکتر فرهادحاج شیخ الاسلامی متخصص قلب وعروق درپایان گفت:«دید و بازدیدهای سال نو اگر با هدف تازه شدن دیدارها و فراموش کردن گلایه ها و سبک کردن بار غصه های خود و دیگران انجام شود منجر به کاهش تنش های روحی و بهبود وضعیت جسمانی فرد و کاهش عوارض قلبی و عروقی میگردد،امیدوارم این هدف در هنگام دید و بازدید مد نظر همه باشد.
ادامه مطلب
نزدیکی و صمیمت(intimacy) همچنین موجب می شود که طرفین برای یکدیگر اهمیت داشته باشند و دلسوزی به خرج دهند و به هم توجه کنند و احساس همدلی بیشتری نسبت به یکدیگر نشان دهند. رابطه صمیمانه و دوستانه موجب می شود که زندگی دو نفر با هم آمیخته شود و اعمال هریک بر دیگری تاثیر گذارد. وابستگی دوجانبه (interdependence)به این ترتیب شکل می گیرد و نشان دهنده تاثیر دوجانبه طرفین بر هم و نیازی است که به یکدیگر دارند. این دلبستگی نیرومند، متنوع و اغلب دارای تداوم است و رفتارهای طرفین راشکل می دهد.
عامل بعدی سازنده صمیمیت یعنی تقابل (mutuality) به دنبال وابستگی دوجانبه شکل می گیرد. از اینجا به بعد طرفین یکدیگر را نه به صورت افراد مجزا بلکه به صورت یک زوج می بینند که خواسته ها و آمال مشترکی دارند و از درهم آمیختگی زندگی های خود باخبرند. در حقیقت در این مقطع است که «من»های مجزای طرفین تبدیل به یک «ما»ی مشترک می شود و برای نخستین بار از «زندگی ما، آینده ما، رابطه ما، خانه ما و...» سخن به میان می آید. این تبدیل «من»ها به یک «ما»ی مشترک یک نقطه عطف بااهمیت در تاریخ رابطه صمیمانه یا دوستی و عشق به شمار می آید.
بدون اعتماد هرگز
اعتماد (trust) عامل استحکام بخش بعدی یک رابطه صمیمی است. بدون اعتماد صحبت از عشق، دوستی و هرگونه همکاری یا تقابل درازمدت در یک رابطه دوطرفه یا ازدواج غیرقابل تصور است. معمولا اعتماد زمینه ساز بروز و حضور عدالت و احساس برابری در رابطه است و فقدان آن موجب زوال تقابل و احساس نزدیکی و رشد بی اعتمادی می شود که مانند موریانه رابطه را از درون تخریب می کند یا از هم می پاشد.
و بالاخره واپسین عامل سازنده یک رابطه صمیمی، احساس تعهد(commitment) ، وفاداری و پایبندی به طرف مقابل است. زوجین متعهد می شوند که رابطه خود را تداوم بخشند ، وقت وکوشش و انرژی لازم برای تحقق این تداوم را تامین کنند و به اصل این رابطه وفادار باشند. فقدان تعهد، رابطه را از محتوای واقعی خود تهی می کند و مانع از بروز احساس مسئولیت در یک رابطه مشترک می شود که نه تنها برای سلامت رابطه ضروری است بلکه عاملی است که براساس آن می توان شخصیت هریک از طرفین را ارزیابی کرد. باید توجه داشت هنگامی که وارد قلمرو روابط نزدیک و صمیمانه از قبیل رابطه میان زن و مرد می شویم کیفیت بر کمیت ارجحیت دارد.
فرهنگی برای دوست داشتن
تمام عوامل قوام بخش رابطه نزدیک میان زوجین و ازدواج در یک بستر فرهنگی مشخص صورت می گیرد که متغیرهای آن در کیفیت و چگونگی آن رابطه موثر هستند. هنجارهای فرهنگی در جوامع مختلف تفاوت دارند و در هریک از این جوامع نیز تغییر می یابند. مثلا در ایالات متحده امریکا تعداد افرادی که ازدواج می کنند کاهش یافته است و از سوی دیگر زمان دوره قبل از ازدواج افزایش یافته است. همچنین تقریبا نصف ازدواج ها به طلاق منتهی می شوند. نتیجه این تغییرات آن است که امروزه تقریبا اکثر نوجوانان و کودکان امریکایی در خانه هایی زندگی می کنند که در آن تنها یک والد(مادر یا پدر) حضور دارد.
از سوی دیگر رشد اقتصادی- اجتماعی، افزایش فردگرایی و تکنولوژی مدرن نیز تاثیرات خاص خود را بر استحکام و دوام ازدواج گذاشته است. به عنوان مثال نسبت زن به مرد یکی از این متغیرهاست. در جوامعی که نسبت زنان در دسترس برای ازدواج زیادتر باشد رفتارهای سنتی و محافظه کارانه در رابطه با ارتباط زن و مرد کاهش یافته، سست تر می شود و برعکس. تجربیات قبلی افراد در رابطه با اشخاص مهم زندگی عامل دیگر شکل گیری نوع روابط بعدی است. تعاملات کودکان در هنگام کودکی با والدین (پدر و مادر یا جانشین آنها) موجب می شود که سبک های متفاوت دلبستگی(attachment) یا تعلق خاطر به وجود آید.
صمیمیت بین زوجین
در مقابل کسی که از نعمت وجود مادر یا پدری مهربان، مراقب، دلسوز و دارای احساس مسئولیت برخوردار نبوده و مثلا مادری فاقد ثبات احساسی و نامطمئن و بیمناک داشته سبک دلبستگی یا تعلق خاطر مضطرب(anxious) یا دوسویه(ambivalent) از لحاظ احساسی را اتخاذ می کند.
ترس از صمیمیت
سومین سبک دلبستگی یا تعلق خاطر، سبک اجتنابی (avoidant)است. کسانی که در دوران نوزادی یا کودکی توجه لازم به آنها مبذول نشده یا با اکراه ارائه شده و مادرانی طرد کننده و دشمن خو و پرخاشگر داشته اند، انتظار وقوع احساس یا چیزی خوب و خوشایند در رابطه با دیگران را ندارند. لذا از بقیه فاصله می گیرند. اینها در روابط بعدی اغلب سوءظن دارند و نسبت به دیگران خشمگین می شوند و نمی توانند به آسانی به آنان اعتماد کنند.
مراقب گلتان باشید
در پایان باید اشاره کرد که رابطه میان دو نفر مانند گیاهی است که احتیاج به توجه و مراقبت دارد. صرف وجود یک رابطه خوب در ابتدای دوستی یا ازدواج بقای همیشگی آن را تضمین نمی کند. طرفین باید نگاهی پویا به رابطه فیمابین داشته باشند و رابطه را به مثابه یک هستی ارگانیک در نظر بگیرند که باید دائما از آن مراقبت و بر روی آن کار آگاهانه صورت گیرد. همان طور که یک گیاه اگر از نور، آب ، تغذیه و رسیدگی محروم بماند خشک می شود و می پوسد، رابطه نیز به کوشش آگاهانه طرفین و احساس مسئولیت آنان نیاز دارد تا زنده بماند، رشد کند و تداوم یابد. رابطه نیز مانند یک موجود زنده مراحل رشد مختلفی را سپری می کند که نوع برخورد با آن در هر دوره و مرحله ای با مرحله قبلی متفاوت است و عدم توجه به ظرافت برخورد با عناصر سازنده و پویای آن و غفلت از انجام فعالیت های لازم برای تداوم آن موجب نابسامانی و یا خاتمه یافتن آن می شود.
ادامه مطلب