آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

6 روش جدید ایجاد تنوع در ارتباط های جنسی

 

خواب بچه‌ها سبک است. از وزن و اندامتان رضایت ندارید. با کلی استرس درگیر ضرب‌العجل‌های کاری هستید. دلایل مختلفی وجود دارد که زندگی‌های زناشویی طولانی دچار رخوت جنسی می‌شوند و شب‌ها افراد به جای همسرشان به دنبال بالشت یا کنترل تلویزیون هستند.
 
اما یک زندگی جنسی سالم بخش مهمی از یک رابطه صمیمی را تشکیل می‌دهد و نادیده گرفتن آن هر دوی شما را از هم دورتر خواهد کرد.
 
مشکل شماره ۱: همان تکرار قدیمی و همیشگی
راهکار: کمی تغییر ایجاد کنید.
 
وقتی در یک رابطه طولانی‌مدت هستید، به آن عادت می‌کنید. شواهد بیولوژیکی وجود دارد که تجربیات جدید موجب ترشح دوپامین در مغز می‌شود. دوپامین یک پیام‌رسان شیمیایی است که بر مرکز لذت در مغز اثر می‌گذارد. به همین دلیل است که در روابط جدید خیلی زود هیجان‌زده می‌‌شویم--چون همه چیز تازه است و مغزتان هم براساس آن واکنش می‌دهد.
 
مشخص است که نمی‌توانید هر وقت این هیجان از بین رفت، شریک زندگی‌تان را عوض کنید. اما می‌توانید عوامل دیگر را تغییر دهید. یک مکان جدید، زمان جدید یا موقعیت جدید حال و هوای هر دوی شما را برمی‌گرداند. رابطه‌جنسی اول صبح، زیر دوش حمام یا در اتاقی متفاوت از اتاق همیشگی‌تان را امتحان کنید.
 
مشکل شماره ۲: کارهای زیاد، خستگی
راهکار: یک وقفه رمانتیک ایجاد کنید.
 
همه زوج‌ها در پایان یک روز طولانی خسته هستند. و انرژی داشتن برای عشق‌بازی کمی دشوار است. اما این قابل‌تغییر است.باید مسائل مهم زندگی را اولویت‌بندی کنید. هیچ اشکالی ندارد وقتی که خسته هستید، رابطه‌جنسی سریع و ساده داشته باشید. داشتن رابطه‌جنسی مداوم و حفظ آن برای سلامت رابطه شما اهمیت زیادی دارد.
 
به جای اینکه صبر کنید تا وقت خاموش کردن چراغ‌ها برسد، قبل از شروع کردن کارهای عادی شب، یک وقفه رمانتیک ایجاد کنید. برای این کار وقت بگذارید و سعی کنید خلاق باشید. این اتفاق قرار نیست یکدفعه بیفتد. باید از قبل برای آن برنامه‌ریزی کنید.
 
مشکل شماره ۳: شما که هستید؟
راهکار: برای کشف دوباره همدیگر--بدون اعمال فشار--وقت بگذارید.
 
اگر چند وقت است نزدیکی جنسی با هم نداشته‌اید، پیشنهاد نزدیکی از طرف همسرتان ممکن است به نظرتان مصنوعی و اجباری برسد. بد نیست که اول به طریقی غیرجنسی به هم نزدیک شوید. اگر خیلی وقت است که درست‌حسابی با هم وقت نگذرانده‌اید، شاید خیلی میل جنسی به همدیگر نداشته باشید.
 
کلیشه قدیمی شام و فیلم را فراموش کنید. فعالیتی جدید را امتحان کنید و این را جزء اولویت‌های برنامه‌تان قرار دهید. هر هفته برای یک قرار شبانه برنامه‌ریزی کنید. فعالیت‌هایی مثل دوچرخه‌سواری، بولینگ، یا خیلی کارهای احمقانه. با هم برای خرید سبزیجات بروید یا هر پنجشنبه شب با هم به کافی‌شاپ بروید. بگذارید این برایتان به شکل عادت درآید. خیلی زود دوباره با هم احساس نزدیکی خواهید کرد و میل‌جنسی‌تان هم از همان جا برمی‌گردد.
 
وقتی دوباره به هم نزدیک شدید، یک برخورد جنسی سریع همه هیجان قبل را برمی‌گرداند. وقتی رابطه‌ها به این شکل دوباره جان بگیرند، نزدیکی‌های جنسی ۱۰ دقیقه‌ای هم خالی از لطف نخواهد بود و پیوند قدیمی را بین شما ایجاد خواهد کرد.
 
مشکل شماره ۴: بدنتان را دوست ندارید
راهکار: به چیزهایی که دوست دارید توجه کنید.
 
خیلی از ما دوست داریم خیلی چیزها را در بدنمان تغییر دهیم. ممکن است اضافه‌وزن بارداری را نتوانسته‌اید برگردانید یا از اینکه دیگر باشگاه نمی‌روید ناراضی باشید.وقتی تصویر بدن خوبی نداشته باشید، دیگر خودتان را دوست نخواهید داشت، و وقتی خودتان را دوست نداشته باشید، نمی‌خواهید خودتان را با کسی تقسیم کنید. برای درمان پایین بودن اعتمادبه‌نفس، چیزهایی در خودتان پیدا کنید که دوست دارید و از نظر جنسی روی آنها تمرکز کنید.
 
با به جای خودتان به بدن همسرتان توجه کنید. چه چیزی را در بدن همسرتان دوست دارید؟ چه نقطه‌ای از بدن او تحریکتان می‌کند؟ با این روش می‌تواند تمرکز را از چیزی که به شما احساس ناامنی می‌دهد، به چیزهایی که با هم از آن لذت می‌برید تغییر دهید.
 
مشکل شماره ۵: رابطه‌جنسی دردناک است
راهکار: در سکوت تحمل نکنید.
 
گاهی اوقات دور شدن شما از رابطه‌جنسی با همسرتان به این دلیل نیست که دیگر شور و میلتان به آن کم شده است، بلکه به این دلیل است که بدنتان با شما همکاری نمی‌کند و رابطه‌جنسی برایتان دردناک است. این مسئله به‌ویژه برای خانم‌هایی که نزدیک به یائسگی هستند اهمیت بیشتری دارد و از اینکه این مطلب را به همسرتان بگویید هم واهمه دارید.
 
وقتی سن در خانم‌ها بالاتر می‌رود، سطح استروژن پایین می‌آید و این مسئله بر بسیاری از اندام‌های بدن ازجمله واژن تاثیر می‌گذارد. وقتی بافت‌ها ضعیف و باریک می‌شوند و مقداری از ذخیره خون خود را از دست می‌دهند، رابطه‌جنسی دردناک‌تر خواهد شد.
 
خوشبختانه، راهکارها و درمان‌های زیادی برای رابطه‌جنسی دردناک وجود دارد. برای بسیاری از بیماران، استروژن واژنی بسیار موثر است، روان‌سازها و روغن‌های واژنی هم در داروخانه‌ها موجود هستند. اما اگر این دردها ادامه یافتند، حتماً با پزشکتان مشورت کنید زیرا ممکن است علت آن مسئله جدی دیگری باشد.
 
مشکل شماره ۶: هنوز هم میل و رمق ندارید
راهکار: علت را پیدا کنید.
 
کم شدن میل جنسی ممکن است چیزی جز نشانه بالا رفتن سن باشد. ممکن است علامت یک مشکل جدی دیگر باشد. مثلاً افسردگی، اضطراب، عدم توازن هورمونی، همه موجب ناکارایی جنسی خواهند شد. در مردها، عدم توانایی نعوظ می‌تواند یک علامت هشدار برای دیابت یا بیماری قلبی باشد و برخی داروها، مثل داروهای ضدافسردگی و فشارخون هم ممکن است میل‌جنسی را کاهش دهند.
 
مسائل رفتاری نیز ممکن است در توانایی شما برای داشتن رابطه‌جنسی تاثیر بگذارد. سیگار و مصرف بالای الکل هم واکنش جنسی را کند می‌کند. حتی طریقه ورزش کردن شما هم می‌تواند تاثیرگذار باشد. بعنوان مثال، گذراندن زمان طولانی روی دوچرخه ممکن است در زندگی جنسی شما اثر منفی بگذارد.
 
هم خانم‌ها و هم آقایانی که به مدت طولانی از دوچرخه یا دوچرخه‌های ثابت استفاده می‌کنند، ممکن است در تحریک‌جنسی دچار مشکل شوند. دلیل آن فشار بیش از اندازه بر روی عصب شرمگاهی است که موجب می‌شود رگ‌ها ذخیره خون کمتری به ناحیه تناسلی برسانند.
 
همچنین دقت کنید که خوابتان کافی باشد. داشتن استراحت کافی اهمیت زیادی دارد.پایین آمدن میل‌جنسی شما هر دلیلی که داشته باشد، برگرداندن خود به روال سابق به کمی تلاش نیاز دارد. به رابطه‌جنسی نیز باید مثل هر مسئله دیگر زندگی توجه داشته باشید و بدانید که هیچ قرص معجزه‌آسایی برای حل مشکلات مربوط به آن وجود ندارد.

ادامه مطلب

[ جمعه 25 اسفند 1391  ] [ 2:24 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

آیا عشق و عاشقی با ازدواج از بین می رود؟

 

حالا دیگر وقتش است. اصلا شاید دیر هم شده باشد. عاشق شدن را نمی‌گویم. آن خودش دیر یا زود اتفاق می‌افتد. منظورم واكاوی عشق‌های گذشته و حال و احتمالا آینده است. اصلا با كدام تعریف اینقدر مطمئنید كه عاشق هستید و عشق‌تان اگر اولی در دنیا نباشد بعد از لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد مقام سوم را می‌تواند بگیرد؟ لطفا برای چند دقیقه بی‌خیال باورهای خودتان شوید، ببینید كارشناسان چه می‌‌گویند؟ اصلا عشق واقعی چیست و چند درصد از آدم‌هایی كه ادعای عاشقی می‌كنند واقعا عاشق هستند؟

نقطه پایان عشق کجاست؟

جسم ما گرایش‌هایی دارد كه اسمش میل است. مثلا من به این شیرینی میل دارم و این یك گرایش یكسویه محدود است. می‌گویم یك‌سویه چون من به شیرینی میل دارم ولی شیرینی به من میلی ندارد و می‌گویم محدود چون گرایش من هم تا زمانی است كه شیرینی را نخورده باشم. وقتی بخورم و سیر شوم دیگر میلی به آن ندارم. همین گرایش یك‌سویه می‌تواند نامحدود باشد.

مثلا من گل‌ها را دوست دارم ولی معلوم نیست گل من را می‌خواهد یا نه. این می‌شود حب یا دوست داشتن چون نامحدود است ولی یك طرفه. علاقه یك خانم به طلا و جواهر هم مشابه همین است، محدودیت ندارد و مثل میل به غذا و شیرینی نیست كه از آن سیر شود ولی یك طرفه است. حالت سوم می‌شود گرایش دو سویه محدود؛ یعنی دو نفر همدیگر را دوست دارند ولی این دوست داشتن محدود است و بالاخره یك جایی تمام می‌شود. به این دوست داشتن می‌گویند شوق. بیشتر احساساتی كه ما از آن به عنوان عشق یاد می‌كنیم در واقع شوق است. یعنی اشتیاق شدیدی كه تمام می‌شود.

حتی عشق‌های تاریخی هم بیشترش شوق بوده ولی چون به هم نرسیده‌اند، تمام نشده. مطالعات نشان می‌دهد نقطه پایان این شوق‌های به ظاهر بی‌پایان نقطه به هم رسیدن است. یعنی 2نفر همدیگر را در حد مرگ دوست دارند ولی به محض اینكه به هم می‌رسند این علاقه شروع به كم شدن می‌كند. همین است كه خیلی از جوانانی كه عاشقانه همدیگر را دوست دارند و زمین و زمان را به هم می‌ریزند تا با هم ازدواج كنند از همان ماه عسل اختلاف‌هایشان شروع می‌شود و زندگی‌شان دوامی ندارد. در واقع آنها هیچ وقت عاشق هم نبوده‌اند و فقط اشتیاق شدیدی نسبت به هم داشته‌اند كه به اشتباه نامش را عشق گذاشته‌اند و به بیراهه رفته‌اند. در واقع شوق همان هوس است.

یعنی همه عشق ها روزی از بین می رود؟

اما حالت چهارمی هم وجود دارد؛ یعنی خواستن دو طرفه نامحدود. این نوع خواستن یك خواستن بی حد و مرز است كه برتر و متعالی‌تر از همه خواستن‌های دیگر است و می‌شود نام عشق بر آن نهاد. حالت زمینی این نوع دوست داشتن عشق میان مادر و فرزند است؛ رابطه‌ای نامحدود و دوطرفه.

هر كدام از ما در زندگی یك وضعیت موجود داریم و یك وضعیت مطلوب. من موجود چگونه باید به من مطلوب تبدیل شوم؟ مسیری كه مرا به حالت مطلوب هدایت می‌كند عشق است ولی آیا عشق به تنهایی می‌تواند؟ اینجاست كه پای عقل به میان می‌آید. عقل به ما تاكتیك می‌دهد. روش می‌دهد كه چطور به پشتوانه عشق به وضعیت مطلوب برسیم. عقل به ما نشان می‌دهد وقتی دچار هیجان عشق هستیم چطور اشتباه نكنیم و در بهترین مسیر قدم بگذاریم.

چطور مطمئن شویم احساسی که به یک نفر داریم همان عشق است؟

عشق از دوست داشتن مجزاست ولی گاهی به دلیل شباهت‌هایی كه با هم دارند اشتباه گرفته می‌شوند وگرنه هركدام از اینها یك مقوله جداست. اگر بخواهیم با مفاهیم آكادمیك صحبت كنیم، دوست داشتن همان چیزی است كه در عربی می‌گویند «حُب» و از جنس عالم دوم است ولی عشق از جنس عالم چهارم است. از این تعاریف متوجه می‌شویم عشق و دوست داشتن به اندازه دو دنیا با هم تفاوت دارند و این تفاوت كمی نیست. حتما می‌پرسید منظور از 4 عالم چیست؟ این عالم‌ها مقوله پیچیده‌ای دارند ولی در یك تعریف ساده باید بگویم این چهار عالم عبارتند از: اول، طبیعت كه همین جهان ملموس است. دوم، فطرت كه عالم معناست. سوم، طینت كه می‌گویند تركیب عالم اول و دوم است و چهارم، حیرت یعنی همان عالمی كه پیامبر(ص) در معراج دید و متحیر شد و گفت: «خدایا تو را آنقدر كه باید نشناختم.» بعضی‌ها معتقدند بالاترین درجه دوست داشتن عشق نام دارد.
 
یكی از حكما هم عشق را مستی عقل معرفی كرده است. در حقیقت عشق یك مقدمه دارد به نام شناخت و معرفت و یك موخره به نام ایثار و فداكاری. اگر كسی را با معرفت آنقدر دوست داشته باشید كه برایش ازخودگذشتگی كنید، عاشقش هستید.فرض كنید دختر و پسر جوانی بسیار به هم علاقه دارند ولی چه تضمینی وجود دارد كه دخترخانم در آینده مادر خوبی باشد یا آقاپسر از عهده نقش پدری برآید؟ از كجا معلوم وقتی با هم زیر یك سقف قرار می‌گیرند هزار و یك اختلاف‌نظر نداشته باشند؟ همه اینها در مشاوره قبل از ازدواج مشخص می‌شود

سن عاشقی در مردان چند سال است؟

هر چیزی یك سنی دارد؛ مثل سن بلوغ. بچه‌ای كه خیلی عقلش می‌رسد ولی هنوز به سن بلوغ نرسیده بالغ نیست یا برعكس، كسی كه به سن بلوغ رسیده ولی آثار بلوغ در او وجود ندارد هم بالغ نیست. در این جهان همه‌ چیز تابع زمان و مكان است. هر چیزی باید بر روال طبیعت بگردد. از 9 ماه ماندن بچه در رحم مادر تا كشیدن 4 درد زایمان كه باعث جفت شدن جمجمه بچه می‌شود همه چیز در طبیعت قانون دارد. در عاشق شدن هم سن مهم است. یك نوجوان اگر احساس می‌كند عاشق شده است هنوز بلوغ عقلی‌اش كامل نشده و نمی‌تواند برای آینده برنامه‌ریزی كند. اگر بخواهم از دید علمی بگویم عقل مردها تا 40 سالگی كامل نمی‌شود. اصلا همین است كه می‌گویند دوران چل‌چلی! همین است كه باعث می‌شود هرقدر هم طرفین به عشق‌شان مطمئن باشند باز نیاز به مشاوره دارند و نباید بی‌گدار به آب بزنند.

تا کی برای عاشق شدن فرصت داریم؟

در تكامل سنی انسان‌ها یك تقسیم‌بندی جالب وجود دارد؛ می‌گویند اگر كسی بخواهد زیبا شود تا 20سالگی می‌شود، اگر بخواهد قهرمان شود تا 30 سالگی می‌شود، اگر بخواهد عاقل شود تا 40 سالگی می‌شود و اگر بخواهد عارف شود تا 60 سالگی می‌شود. به اصطلاح می‌گویند اگر تا این سن شد، شد و اگر نشد دیگر فایده ندارد. البته این بیشتر درباره مردان صدق می‌كند و زنان تكامل سریع‌تری دارند.

زن برای مادر شدن آفریده شده و مرد برای پدر شدن. زن باید زن باشد و مرد باید مرد باشد. یعنی زن نیاز به زنانگی دارد و مرد، مردانگی. زنانگی یعنی ایجاد آرامش و مردانگی یعنی ایجاد آسایش. زن باید مثل گل باشد و مثل گل با او رفتار شود و مرد باید مثل درخت باشد و مثل درخت با او رفتار شود. اگر این‌ چنین باشد عشق دوام می‌آورد و زندگی به وضعیت مطلوب می‌رسد.

چرا داغ ترین ازدواج ها بعد از ازدواج سرد می شود؟

مشاوره قبل از ازدواج یك ضرورت است. همه زوج‌ها باید قبل از ازدواج به مشاور مراجعه كنند تا بتوانند مشكلات احتمالی آینده را پیش‌بینی كنند. فرض كنید دختر و پسر جوانی بسیار به هم علاقه دارند ولی چه تضمینی وجود دارد كه دخترخانم در آینده مادر خوبی باشد یا آقاپسر از عهده نقش پدری برآید؟ از كجا معلوم وقتی با هم زیر یك سقف قرار می‌گیرند هزار و یك اختلاف‌نظر نداشته باشند؟ همه اینها در مشاوره قبل از ازدواج مشخص می‌شود.

در این جلسات تست‌هایی از هر دو نفر گرفته می شود كه پاسخ خیلی از پرسش‌ها را مشخص می‌كند. این همان مكانیسم عقل است كه كنار عشق قرار می‌گیرد. یعنی دو نفر كه احساس می‌كنند عاشق هم هستند با یك روش عقلانی به این نتیجه می‌رسند كه آیا ازدواجشان به صلاح است یا نه؟ اگر بخواهیم یك مثال ساده بزنیم، می‌گوییم عشق شبیه یك جواهر گرانبهاست و عقل حلقه‌ای فلزی كه ركاب این جواهر گرانبها می‌شود. اگر این حلقه باشد، می‌توانی جواهرت را دستت كنی و همیشه همراهت باشد ولی نمی‌توانی یك جواهر گرانبها را تا ابد بدون هیچ محافظی توی مشتت نگه داری، شك نداشته باش كه بالاخره گم خواهد شد. همین است كه گاهی عشق‌های آتشین ناگهان خاموش می‌شود. در حقیقت نگین باارزش آنها گم شده است.

چرا بعضی از عشق ها تبدیل به نفرت می شود؟

ازدواج نیاز به استطاعت دارد. همان‌طور كه وقتی كسی به حج می‌رود باید استطاعت داشته باشد در ازدواج هم استطاعت لازم است. البته این استطاعت فقط توان مالی نیست. استطاعت باید در عقل، در مسئولیت‌پذیری، در تعهدپذیری و خیلی چیزهای دیگر باشد. كسی كه استطاعت ندارد و می‌خواهد همه چیز را موكول به آینده كند نباید به خیال خودش عاشق شود و درگیری عاطفی ایجاد كند. هیچ فاجعه‌ای از اول فاجعه نبوده. شرایط و اشتباه‌ها به سوی فاجعه شدن هدایتش كرده است. وقتی یكی جا می‌زند طرف دوم دو راه دارد؛ یا خودش را منهدم می‌كند و دچار افسردگی می‌شود یا دست به اقدامات خشونت‌بار می‌زند و برای نابودی طرف مقابل تلاش می‌كند. سد كه بشكند همه چیز را با خودش نابود می‌كند.

آیا عشق مرد و زن تعدد می پذیرد؟

عشق ممنوع یعنی واژه‌پردازی‌های بی‌خودی. یعنی چیزی كه اصل عشق نیست. یك هوس زودگذر است كه تمام می‌شود اما در مسیر خودش زندگی افراد را نابود می‌كند. عشق باید منطق داشته باشد. اصلا عشق یعنی احساسی از جنس خدا. چیزی كه از جنس شیطان باشد نمی‌شود نام عشق برآن گذاشت و بی‌شك هوس است. كسی كه دچار این اشتیاق غلط می‌شود باید پیش از آنكه گره روی گره بزند به مشاور مراجعه كند و راهنمایی بخواهد.

یك نكته مهم دیگر این است كه عشق در هیچ شرایطی تعدد نمی‌پذیرد. در یك دل امكان ندارد محبت دو نفر بگنجد. منظورم عشق میان زن و مرد است. ممكن است هوس كنی 01 نوع غذا را با هم بخوری ولی حتما بعدش دل‌درد می‌گیری. لازمه عشق وفاداری است. نباید اجازه بدهیم سریال‌های بی‌سر و ته ماهواره‌ای با رواج عشق‌های به اصطلاح ممنوع كانون خانواده‌ها را به خطر بیندازند. بیشتر از اینها كاملا هدفمند پیش می‌روند. در خیلی از كشورها بعد از پخش هر فیلم تحلیلگر اجتماعی می‌آید و درباره موضوع فیلم حرف می‌زند. ما هم به چنین كارشناسی‌هایی نیاز داریم.

ادامه مطلب

[ دوشنبه 21 اسفند 1391  ] [ 3:23 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

نکاتی برای از بین بردن زردی لیوان ها

بهتر کار این است لیوان‌ها را برای پیشگیری از رنگ گرفتن آنها، بلافاصله پس از خالی شدن نوشیدنی بشویید. اگر لیوان رنگ گرفته است، به هیچ‌وجه از مواد سفیدکننده یا جرم‌گیر برای تمیز کردن آن استفاده نکنید...

این مواد اسیدی و قوی می‌توانند یک لایه از سطح داخلی و بیرونی لیوان‌ها را به مرور زمان از بین ببرند و باعث شوند که در فواصل کوتاه‌تری رنگ بگیرد. بهترین راه شستن لیوان‌های رنگ‌گرفته با هر جنس و رنگی، این است که یک ظرف پر از آب ولرم و پودر ماشین ‌لباسشویی تهیه کنید و آنها را 12 ساعت داخل این محلول بگذارید سپس با مایع ظرفشویی و آب گرم آنها را بشویید و آبکشی کنید.


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 16 اسفند 1391  ] [ 6:57 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

اشتباهات مالی روزمره جوانان

 

وضعیت شما به عنوان یک فرد جوان هر چه که باشد،باز هم شما مانند دیگر جوانان در معرض خطر یک زندگی مالی غلط قرار دارید.چه فردی باشید که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده باشد، چه شخصی فاقد تحصیلات آکادمیک که به تازگی حرفه خود را آغاز کرده است
 
یا در موسسه ای مشغول به کار شده است،در تمامی این موقعیت ها، یافتن مسیری هموار و استوار برای تحقق یک زندگی مالی روزمره سالم و عاقلانه دشوار است. در ادامه چند مساله را که به تصمیمات و رفتارهای مالی غلط جوانان در زندگی روزمره مربوط است مطرح می کنیم.

 یک : عدم استفاده صحیح از کارت های بانکی
خدماتی نظیر کارت های بانکی مبادلات مالی را آسان می کنند، اما بسیاری از افراد و از جمله جوانان دچار بدفهمی در مورد نقش کارت های بانکی شده اند. به عبارت دیگر آنها هنوز نمی دانند که کارکرد و نحوه صحیح استفاده از این کارت ها در زندگی مالی روزمره چیست. کارت های بانکی به این دلیل که پولی ملموس در دستان ما نیستند، ممکن است ما را در نحوه خرج کردن پولمان به اشتباه بیندازند. آنها ممکن است همچون منبعی از پولی جادویی و ناتمام به نظر برسند.
 
در حالی که در مبادلات نقدی پول مادی و کاغذی را مشاهده می کنیم که در حین خرید ما از دست ما به دست فروشنده می رسد، در مبادلات الکترونیکی این احساس و مشاهده روانی وجود ندارد. هرچند شخصی باتجربه که بر زندگی مالی خود مسلط است، از این مساله زیانی نمی بیند، اما یک جوان ممکن است تحت چنین شرایطی به خرید های نامعقول، فراتر از وسع و برنامه ریزی های مالی اش دست بزند.
 
در موارد بسیاری ما برای خرید یک محصول کوچک، مثلا یک نوشیدنی کوچک به یک فروشگاه مواد غذایی مراجعه می کنیم؛ اما متوجه می شویم که پول نقد به همراه نداریم، اگر فروشگاه از دستگاه کارتخوان بی بهره باشد، (یا دستگاه در لحظه عمل نکند.) ما اقدام به دریافت پول از یک عابر بانک در نزدیکی محل می کنیم و همیشه بیشتر از آنچه نیاز داشته ایم، پول دریافت می کنیم، پول باقیمانده تقریبا در اغلب موارد به طریقی غلط و حساب نشده خرج می شود؛ بنابراین بهتر است همیشه به مقدار هزینه های جاری خود، (نه بیشتر یا کمتر) پول نقد همراه خود داشته باشیم.
 
فراموش نکنیم هدف اصلی ایجاد کارت های بانکی تسهیل مبادلات و تامین امنیت بیشتر بوده است و نه ایجاد احساس کاذب در رابطه با توانایی خرید برای ما؛ بنابراین اگر نمی توانیم در مقابل ارقام و اعداد نوشته شده بر روی رسید خریدهایمان همان واکنشی را داشته باشیم که در صورت تمام شدن پول های کاغذی مان داریم، اگر استفاده از این رسیدهای کاغذی که به سادگی می توان آنها را مچاله نمود و دور ریخت به جنون خرید ما فرصت جولان می بخشد و به ما احساس امنیت کاذب می بخشند، از استفاده از کارت های بانکی صرف نظر کنیم و از پول نقد استفاده کنیم.

دو : عدم استفاده از مزایای جوان بودن
در بسیاری از موسسات، فروشگاه ها و مکان هایی که به صورت روزمره از آنها استفاده می کنید، تخفیف های دانشجویی وجود دارد، به عنوان مثال تئاترها (به عنوان مثال تئاتر شهر) در ازای دریافت کارت دانشجویی، در قیمت بلیط تخفیف ارائه می کند. بعضی از نمایندگی های تعمیر خودرو و بسیاری از آژانس های فرهنگی و گردشگری نیز در صورت ارائه کارت دانشجویی تخفیف ارائه می دهند.
 
شاید این گام کوچک به نظر برسد، اما اگر می خواهید زندگی مالی حساب شده ای داشته باشید، بهتر است از گام های کوچک آغاز کنید. اغلب جوانان از این تخفیف ها استفاده نمی کنند، بهتر است شما متفاوت باشید؛ بنابراین موسساتی را که تخفیف یا خدمات خاصی را به جوانان ارائه می دهند، شناسایی کنید.

سه : نداشتن بودجه مشخص
اگر هر ماه از محاسبه مقدار واقعی پولی که از حقوقتان باقی می ماند طفره بروید، اگر مقدار واقعی باقیمانده را با دلایل واهی توجیه کنید، (مثلا بگویید این ماه به فلان دلیل اینگونه شد و ماه بعد متفاوت خواهد بود.) هرگز قادر نخواهید بود مبلغ واقعی مخارج تان را بدانید. همین طور هرگز نمی توانید زیاده روی ها یا اقدامات مالی موثرتان را شناسایی کنید.
 
اگر ندانید که هر ماه دقیقا چه میزانی از پولتان صرف غذا، تفریح و هزینه های جاری می شود، ممکن است میزان مبلغی را که صرف آن می کنید به اشتباه افزایش دهید، زیرا برآورد صحیحی از توانایی مالی خود ندارید؛ بنابراین لازم است از یک زندگی مالی ناخودآگاه دست بردارید. آگاهانه و صادقانه میزان درآمد، هزینه ها و استطاعت خود برای هزینه های جاری را اندازه بگیرید. به این ترتیب شاید متوجه شوید که قصدتان برای رفتن به تعطیلات در طول هفته بعدی یک اشتباه فاحش بوده است.

 چهار : عدم تشخیص هزینه های کوچک
یکی از شاخص های اصلی رفتارهای مالی غلط در بین جوانان که بسیار شایع است، عدم تشخیص هزینه های کوچک است. افرادی که تجربه بیشتری در زمینه مدیریت امور مالی روزمره دارند، ( تجربه ای که آنها نیز بر اثر گذشت زمان و افزایش سن به دست آورده اند ) از تاثیر مخرب هزینه های کوچک و ناگهانی بر زندگی مالی مطلع اند. این هزینه ها می تواند شامل خوردنی ها و نوشیدنی های کوچک در طول روز یا خریدهای کوچک ناگهانی باشد، که ضروری نیستند و تنها در اثر گردش در میان مغازه ها ایجاد شده اند؛
 
بنابراین اگر می خواهید از اتلاف پول به صورت پنهان و خسارات مالی جزئی؛ اما دائمی در امان بمانید، از هزینه های کوچک بترسید. چه بسا گاهی جمع این هزینه ها در مدت یک ماه یا یک سال قادر باشد یکی از مشکلات مهم یا غیرمترقبه زندگی مالی شما را حل کند یا به سوختی با ارزش برای حرکت هرچه سریع تر موتور زندگی مالی تان تبدیل شود.

شاید به عنوان فردی جوان و سراسر انباشته از شور و شوق پس انداز و محاسبات مالی را اموری خشک و بی معنی بدانید که لذت زندگی را تباه می کنند، اما فراموش نکنید پس انداز و محاسبات مالی روزمره فقط برای تحقق یک زندگی کسالت آور که هدفی جز تامین مالی یک دوران بازنشستگی آرام ندارد، نیست. به رویاهایتان فکر کنید. چه رویایی دارید؟ سفر به اطراف و اکناف جهان؟ تحصیلات عالی؟ خرید یک خانه خوب؟ پس انداز و زندگی مالی حساب شده تنها راه تحقق این رویاهاست و نه چیزی جز آن.

ادامه مطلب

[ یک شنبه 13 اسفند 1391  ] [ 5:44 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

سعی کنید دیگران را ببخشید!!

 

نمی توان گفت که بخشش چیزی است که باید راحت آن را خرج کنید. بخشش همه اراده شما را می‌گیرد و در روند آن مجبور خواهید شد بخشی از آنکه هستید را هم بدهید.بسیاری از متخصصین ادعا می‌کنند که برای گذشتن از آسیبی که کسی به شما می‌زند، باید تمایل به بخشیدن آن فرد داشته باشید.
 
بااینکه گفتن این سخت نیست اما در واقعیت آنقدرها هم که تصور می‌کنید آسان نیست. برای خیلی‌ها ممکن است سال‌ها طول بکشد تا بتوانند کسی را ببخشند، مخصوصاً در مواردی که فرد متوجه آسیب جدی شده باشد. و البته کسانی هم هستند که هیچوقت کسانی که به آنها صدمه می‌رسانند را نمی‌بخشند.

پس چرا بخشیدن کسانی که به شما بدی کرده‌اند تا این اندازه مهم است؟ دلایل مختلفی برای آن وجود دارد. مهمترین این دلایل این است که وقتی احساس نفرت را درون خود نگه می‌دارید، رنج خودتان را بیشتر می‌کنید. همچنین حق گذشتن از اتفاقات و شاد بودن دوباره را از خود می‌گیرید. وقتی کیسه نامرئی تنفر را با خود حمل می‌کنیم، به آرامی بخشی از آنچه که هستید را ویران می‌کنید و به کسی که از او متنفر هستید اجازه می‌دهید روی شما کنترل پیدا کند.
 
درآخر این احساس تنفر شما را سوزانده و تخریب فاجعه‌باری در زندگی و روابطتان ایجاد می‌کند. اگر می‌خواهید تاثیری که بر زندگی شما داشته‌اند را از میان بردارید، باید راهی برای بخشیدن آن فرد پیدا کنید.نکته آن این است که چطور باید این کار را بکنید؟ آیا باید ملاقاتی رودررو برای صحبت کردن درمورد آنچه برایتان اتفاق افتاده با آن فرد داشته باشید و به او بگویید که او را بخشیده‌اید؟ به این بستگی دارد که خودتان فکر می‌کنید چه روشی برایتان بهتر است.
 
یک پاسخ قطعی برای همه اتفاقات وجود ندارد و نمی‌توان استانداردی خاص تعیین کرد. بخشش می‌تواند آسیب‌هایی به دنبال داشته باشد. اگر درمورد شما هم همینطور است، پس هنوز برای آن آمادگی ندارید. البته بخشش راه‌های دیگری هم دارد.یکی از روش‌هایی که آسیب کمتری به دنبال خواهد داشت این است که نامه‌ای برای آن فرد بنویسید و کارهایی که آن فرد در حق شما کرده را با مقدار جزئیاتی که می‌خواهید شرح دهید.
 
حتماً نامه را بازخوانی کنید تا مطمئن شوید که چیزی که می‌خواستید بیان کنید کاملاً در آن وجود داشته باشد. هر جزئیات دیگری که می‌خواهید را به آن اضافه کنید و البته این را هم قید بکنید که آن فرد را بخاطر کارهای بدی که در حقتان کرده است، بخشیده‌اید. مرحله بعدی خیلی مهم است.
 
اینکه آن نامه را برای آن فرد بفرستید یا خیلی راحت آن را بعنوان نشانه‌ای از بخشیدن آن فرد، از بین ببرید. برای خیلی‌ها بهتر است که آن نامه را جایی چال کنند یا حتی آن را بسوزانند.
بخشیدن آدمها یکی از سخت‌ترین کارهایی است که از عهده انسانها برمی‌آید. به هیچ وجه نباید برای آن عجله کرد یا آن را آسان گرفت؛ بخشیدن آدم‌ها یک کاتالیزور خوب برای جلو رفتن در زندگی است.

ادامه مطلب

[ یک شنبه 13 اسفند 1391  ] [ 5:43 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

آیا از دعواهای دوران نامزدی خود خسته شده اید؟

سارا با عصبانیت از خانه دوستش بیرون زد و سوار ماشین شد. امین هم بعد از چند دقیقه با لبخندی به لب سوار ماشین شد.
سارا كه از لبخند امین خیلی ناراحت بود گفت : داری به حرف های دوست عزیزت می خندی؟ امین گفت : خداییش خیلی جالبه. دنیا مثل این آدم به خود ندیده!
سارا: بله! توی مسخره كردن و توهین كردن هم تکه! تنها هنرش همینه.
امین : در مورد دوست من درست صحبت كن. مگه چی گفته؟
سارا: ندیدی چطور من و خانوادمو مسخره می كرد و شمام ریسه می رفتی؟
امین: خوب حالا یه چیزی گفت توام فقط دنبال نقطه ضعف ها می گردی. از روز اول عقدمونم همین طور بودی فقط چیزای منفی منو میبینی. اصلاً نگاهت خرابه.
و این جریان تا ایجاد یك دعوای بزرگ ادامه میابد...
 
مهارت در مشاجره، چیزی است که شما پیش از وارد شدن به زندگی مشترک باید بیاموزید. چون عدم آگاهی از این مهارت باعث ایجاد مشاجره های متعدد و حتی دعوا و قهرهای بزرگی میان دختر و پسر در دوران نامزدی می شود

این معمولاً ماجرایی است كه برای بیشتر جوان ها در دوران نامزدی و حتی بعد از آن در زندگی مشترك اتفاق می افتد. این که دو طرف برداشت متفاوتی از یک موضوع دارند و به دلیل همین برداشت، با هم اختلاف نظر پیدا می کنند و کارشان به جر و بحث می کشد. اما همه چیز با یک جر و بحث ساده تمام نمی شود و هر دو آنقدر ماجرا را دنبال می کنند که دیگر چگونه خاتمه دادن آن را نمی دانند! این طور می شود که شیرین ترین دوران زندگی تلخ می شود!

مهارت در مشاجره، چیزی است که شما پیش از وارد شدن به زندگی مشترک باید بیاموزید. چون عدم آگاهی از این مهارت باعث ایجاد مشاجره های متعدد و حتی دعوا و قهرهای بزرگی میان دختر و پسر در دوران نامزدی می شود. جالب آنكه این مهارت نه تنها مسئله پیچیده ای نیست بلكه شامل توجه و رعایت چند نكته ساده می باشد.

درست و اصولی دعوا کنید
برای آن که یک دعوای درست و حساب شده داشته باشید که بعدا بتوانید آن را جمع و جور کنید، باید چند اصل را بیاموزید.

1 - شناخت موقعیت :
افراد باید توجه داشته باشند که در چه زمانی گفت وگو با نامزدشان به بحث تبدیل می شود. شناخت این موارد گام اول كنترل دعواست.حتماً سعی كنید در میان بحث با فرد مقابل چندین بار چشم هایتان را ببندید و نفسی عمیق بكشید. این كار باعث خروج فشارهای روحی از ذهنتان شده و آرامتان می كند

2 - استفاده از روش های تغییر موقعیت :
پس از شناسایی موقعیت دعوا و مشاجره سعی كنید با توجه به شرایط از یكی از روش های ذیل برای تغییر موقعیت استفاده كنید.

_ بسیار زیركانه موضوع بحث را به یک موضوع بی ربط دیگر تغییر دهید.

_ از طنزی لطیف استفاده کنید. البته طنزتان باید به گونه ای باشد كه حس تمسخر به نامزدتان دست ندهد.

_ از كلمات و جملات با محبت استفاده كنید. مثلاً عزیز دلم اتفاقیه كه افتاده. ناراحت نباش ناراحتی تو منو عذاب میده. لبخند بزن مهربون لبخند زیبنده صورت ماه تو.

_ كوتاه آمدن. گاه شرایط به شكلی است كه  نیاز است شما در مقابل عصبانیت نامزدتان كوتاه بیایید و عقب بکشید. یقیناً كوتاه آمدن در این شرایط نه تنها به معنای بازنده شدن شما نیست بلكه شما را برنده بلامنازع  جریان نیز معرفی می كند.

3 - نفس عمیق بکشید :
حتماً سعی كنید در میان بحث با فرد مقابل چندین بار چشم هایتان را ببندید و نفسی عمیق بكشید. این كار باعث خروج فشارهای روحی از ذهنتان شده و آرامتان می كند.

4 - سكوت :
اگر فعالیت های بالا به بن بست رسید باید به خود و نامزدتان فرصت دهید. به همین دلیل مدتی سكوت نمایید. سکوت کردن، به افراد فرصت می دهد تا ضمن اینكه خونسردی خود را باز می یابند و آرام می گیرند، بتوانند در مورد موضوع مورد بحث نیز فكر نمایند. سپس با ملایمت و آرامش بیشتری با فرد مقابل خود گفت وگو نمایند.
برای زمان سكوت فعالیتی چون قدم زدن در هوای آزاد بسیار توصیه می شود.

شاید از دید بسیاری انجام فعالیت های بالا و كسب تعادل، درست وسط مشاجره كار بسیار دشواری باشد اما یقیناً با كمی تمرین و ممارست هم راحت می شود و هم دوران نامزدی زیبا و بدون مشاجره را برای شما رقم می زند.


ادامه مطلب

[ یک شنبه 13 اسفند 1391  ] [ 5:37 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چطور خانه‌تکانی کنیم؟

انجام کارهای عید، از دور ریختن وسایل اضافه و تعمیرات گرفته تا تمیز کردن همه قسمت‌های داخل و بیرون خانه به خصوص اگر با خرید عید همراه شود، وقت‌گیر اما رضایت‌بخش است. سعی کنید اتاق به اتاق شروع کنید تا کم‌تر خسته شده و بدانید کجا را کاملا تمیز کرده‌اید. 

1- به استقبال بهار بروید
اگر برای انجام کارهای بهاری کاملا آماده‌اید، راهنمایی‌های ما در انجام خانه‌تکانی، کارهای مربوط به هر اتاق، نظافت و تعمیرات بیرونی مفید خواهد بود. 

2- پنجره‌ها را تمیز کنید

برخلاف معمول، یک روز ابری را به تمیز کردن پنجره‌ها اختصاص دهید. در روزهای آفتابی مواد شوینده سریع خشک شده و لکه بر جا می‌گذارد.

برای تمیز کردن پنجره، نصف پیمانه شیشه‌شور، یک پیمانه الکل، یک قاشق چای‌خوری مایع‌ظرفشویی و مقداری آب را با هم ترکیب کنید.

3- درهای کشویی آلومینیومی
اگرچه ممکن است فکر کنید شیارهای درهای کشویی جزو جاهایی نیست که ابتدا باید تمیز شوند ولی بهتر است قبل از آن که کارهای سرگرم‌کننده بیرون و مربوط به این فصل، شما را از این قسمت غافل کند، آن را انجام دهید.

برای تمیز کردن این قسمت از یک مسواک خشک و قدیمی استفاده کنید تا خرده‌ آشغال‌ها‌ کنده شوند. سپس جاروبرقی زده، با یک اسفنج نرم و مرطوب شیارها را تمیز و به کار این قسمت پایان دهید.

4- تمیز کردن سطوح

ممکن است در نظافت روزانه، ستون‌ها، دیوارها و چارچوب درها نادیده گرفته شوند ولی لازم است سالی یک بار به خوبی تمیز شوند.
به اندازه یک سرنگ مایع‌ظرفشویی را داخل یک سطل آب گرم بریزید و با استفاده از یک اسفنج آن‌ها را تمیز کنید.

5- تمیز کردن فرش‌ها
برای سالم ‌ماندن فرش‌های نو، لازم است آن‌ها را هر 16-12 ماه یک بار به صورت اصولی کاملا تمیز کنید. برای این منظور به دنبال قالیشویی‌های معتبر و با سابقه باشید. برای تمیز کردن فرش‌ها در خانه، از شامپوهای قوی مخصوص فرش استفاده کنید.

6- زیر مبل‌ها و وسایل را تمیز کنید

با کمک فردی دیگر، میز صندلی‌ها و مبل‌ها را جابه‌جا کنید. وسایل داخل آشپزخانه را نیز تا جای ممکن از دیوار دور کنید تا بتوانید زیر آن‌ها را کاملا جاروبرقی بزنید.

7- رویه مبل‌ها

جلای مبل‌های چرمی را با استفاده از شوینده‌های مخصوص وسایل به حالت اول برگردانید.

از برس‌های مخصوص جیر برای بلند شدن پرز رویه‌های نبوک استفاده کنید.
در مورد مبل‌های چوبی از شوینده و پلیشی که خود با مواد طبیعی درست می‌کنید، استفاده نمایید:

8- پرده و زیرپرده‌ای‌ها 
در مواردی که پرده آن قدر کثیف نیست که لازم باشد آن را بشویید، برای زدودن گردوغبار از روی آن، پرده را همراه یک ورق نرم‌کننده پارچه‌ای داخل خشک‌کن قرار دهید.

کارهای مربوط به هر اتاق:

9- مرتب کردن اتاق‌خواب

حال و هوای تازه‌ای به اتاق خواب بدهید.
تشک تخت را سر و ته کنید.

پتوها و روتختی را شسته یا به خشکشویی دهید. 

ملحفه و روبالشتی‌ها را بشویید.

روبالشتی‌ها را به صورت حرفه‌ای بشویید و بگذارید در هوای آزاد خشک شوند. یا آن‌ها را روی دور خشک‌کن (با هوا نه گرما) ماشین‌لباسشویی قرار دهید.
فرش یا موکت اتاق خواب را شسته یا بخارشور کنید.

10- تمیز کردن حمام

ممکن است هر هفته حمام را با برس مخصوص تمیز کنید اما الان زمان دور ریختن وسایل اضافه و کهنه این قسمت است. 
قوطی‌های خالی و مواد بهداشتی تاریخ مصرف گذشته را دور بریزید.

لیف‌ها را عوض کنید.

حوله‌ها را شسته، خشک کنید.

پرده حمام را بشویید و زیرپایی‌های پاره را عوض کنید.
11- آشپزخانه

به سراغ کابینت مربوط به داروها بروید و تاریخ مصرف گذشته‌ها را دور بریزید.

برای تمیز کردن طاقچه‌ها، کشوها و کابینت‌های آشپزخانه وقت بگذارید.

نایلون داخل کابینت‌ها را عوض کنید.

وسایلی را که مصرف ندارید، داخل انباری گذاشته یا به کسی ببخشید.

ادویه‌های مانده یا موادغذایی تاریخ مصرف گذشته مانند بیکینگ پودر را دور بریزید.
یخچال و فریزر را تمیز کنید.

پشت و زیر یخچال را جاروبرقی بزنید.

نصف قاشق چای‌خوری روغن زیتون را با نصف پیمانه سرکه یا آب‌لیمو داخل یک قوطی اسپری پلاستیکی بریزید و خوب هم بزنید. مخلوط را روی پارچه میکرو ریخته و مبل‌ها را تمیز کنید.

 


ادامه مطلب

[ دوشنبه 7 اسفند 1391  ] [ 3:40 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

با این چند روش در خانه تان ژل و اسپری مو درست کنید

همه ما مقادیر زیادی پول صرف خرید اسپری مو می کنیم که پر از مواد شیمیایی و نگهدارنده است. شما می توانید یک اسپری طبیعی در خانه بسازید که علاوه بر هزینه بسیار پایین در زمان بسیار کمی هم آماده می شود. دستور العمل های زیر تست شده و ثابت شده است که به خوبی محصولات مراقبت از مویی که از بیرون می خرید عمل می کنند البته ، از آنجایی که آنها حاوی مواد طبیعی در ترکیب خود هستند، در دراز مدت برای مو بسیار بهتر خواهند بود ، در ضمن شما مجبور نیستید که هر روز صبح مواد شیمیایی بد بو را به خود اسپری کنید، خوب می توانید آنها را امتحان کنید .

اسپری مو خانگی

یک فنجان آب را در قابلمه به دمای جوش برسانید .حرارت را خاموش کنید و 4 قاشق شکر در آن ریخته ، هم بزنید تا حل شود . 1 قاشق الکل به عنوان نگهدارنده و چند قطره از روغن گیاهی مورد علاقه خود در آن بریزید.اجازه دهید مایع سرد شود، سپس آن را در یک بطری اسپری بریزید و در یخچال نگهدارید.

همین ، تمام شد !

تنها چیزی که باید مراقب باشید اینست که در زمان استفاده یک لایه نازک از آن را اسپری کنید و صبر کنید تا به طور کامل خشک شود سپس لایه بعدی را اسپری کنید .قدرت نگهدارندگی را می توان با مقدار شکر مخلوط تغییر داد . شکر حتی درخشش بیشتری به موهای شما می دهد.اگر شکر برای موهای شما کمی چسبنده است ، در نوع دیگر این اسپری می توانید برای موهای روشن شکر را با لیمو جایگزین کنید و برای موهای تیره با پرتغال.

در این حالت میوه را قاچ کرده، به 2 فنجان آب اضافه کنید و در حرارت بالا بجوشانید تا زمانی که نیمی از مایع بخار شود. حالا آن را از صافی رد کرده و مثل قبل الکل و اسانس مورد علاقه خود را به آن اضافه کنید .

ژل مو خانگی

یک بسته ژلاتین بی بو بخرید می توانید ژلاتین را از فروشگاه هایی که لوازم قنادی دارند تهیه کنید. 1-1/2 قاشق چای خوری را در یک فنجان آب گرم مخلوط کنید. اگر دوست دارید می توانید چند قطره روغن های گیاهی برای خوشبو شدن به آن اضافه کنید . آن را در یک تیوب ژل مو قدیمی در یخچال نگهداری کنید و مثل هر ژل مو دیگری استفاده کنید .


ادامه مطلب

[ دوشنبه 7 اسفند 1391  ] [ 3:38 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

آیا والدین باید برای ازدواج فرزندان تصمیم بگیرند؟

 

در زندگی هر کدام از ما، والدین‌مان نقش مهمی دارند اما گاهی دخالت‌های نابجای آنها می‌تواند آسیب‌های فراوانی داشته باشد به خصوص در مرحله انتخاب همسر، وقتی مخالفت‌های آنها آنقدر زیاد باشد که امکان تصمیم‌گیری را از ما بگیرد. اما در این مواقع چه باید کرد؟معمولا چه قبل از ازدواج، چه بعد از ازدواج حضور والدین و همیاری و کمک‌شان می‌تواند مفید و موثر باشد و ما این امر را کتمان نمی‌کنیم و چه بسا در ابتدای زندگی زناشویی کمک‌های ‌مالی آنها، راهنمایی‌هایشان و همچنین دلگرمی ‌آنها کمک فراوانی به زوج‌ها كرده و مسیری را برای آنها مهیا می‌کند.
 
تا آجرهای زندگی آنها تا به آخر درست و صاف روی هم چیده‌ شود و بالا رود. اما والدین همان‌قدر که می‌توانند تاثیرگذاری مثبت داشته‌ باشند، می‌توانند تاثیرگذاری منفی هم داشته باشند که تشخیص تفاوت بین این دو حالت کار چندان ساده‌ای نیست. در اینجا ضمن بررسی این اختلاف‌نظرها، درباره سبک‌های ازدواج هم بحث می‌کنیم و اینکه هرکدام چه معایب و مزایایی دارد.

همه انسان‌ها احساس تعلق به گروه و به‌خصوص خانواده را دوست دارند، حالا کسانی که از خانواده‌هایشان به طور کلی جدا می‌شوند و بدون رضایت آنها زندگی مشترک تشکیل می‌دهند، ممکن است در سال‌های اول چندان به مشکل برنخورند، اما بعد از چند سال همین احساس بدون خانواده بودن غم‌هایی را برایشان به ارمغان می‌آورد که می‌تواند در زندگی تاثیرات بدی را به‌جا بگذارد.

انتخاب نهایی با چه کسی است؟

پدرها و مادرها وقتی قبل از ازدواج می‌گویند: «تو باید با شخص موردنظر من ازدواج کنی» یا «تو نباید با فرد موردنظرت به فلان دلایل ازدواج کنی و من او را دوست ندارم» و... اینهاباعث به وجود آمدن کدورت می‌شود و خواه ناخواه از فرزندشان فاصله می‌گیرند. شاید اینجا این سؤال پیش بیاید که پدرها و مادرها تا کجا می‌توانند برای ازدواج فرزندشان نظر بدهند؟ والدین نباید به گونه‌ای رفتار کنند که فرزندشان احساس کند از خودش هیچ اراده‌ای ندارد. باید به جرات گفت در این موضوع نظر نهایی را باید خود فرزند بدهد چون یک عمر زندگی را با یک مسئولیت بزرگ پیش‌رو دارد وکسی تا آخر این مسئولیت را به دوش می‌کشد که خودش از اول انتخاب کرده‌ باشد. در واقع بهترین حالت این است که والدین نظر موافق یا مخالف خودشان اعلام را کنند ولی در نهایت تصمیم‌گیری را به عهده خود فرزند بگذارند. پدر و مادر باید به جای دخالت کردن در كار فرزندشان این فضا را به او بدهند تا خودش فکر کند و تنها به اعلام نظر قناعت کنند.

همیشه حق با پدر و مادرها نیست

امروز فضای سنتی ازدواج تا حد زیادی تغییر کرده‌ و بچه‌ها ترجیح می‌دهند خودشان انتخابگر باشند و تصمیم بگیرند و انصافا باید گفت گاهی ملاک‌های واقعی‌تری هم برای ازدواج دارند. مثلا من بین مراجعانم جوان‌هایی را داشتم که وقتی درباره دلایل مخالفت‌های والدین و نظرات خودشان صحبت می‌کردند، می‌دیدم دلایل بچه‌ها خیلی منطقی‌تر است. البته در کشور ما نمی‌توان بدون خانواده‌ زندگی کرد. اگر خانواده‌ها برای ازدواج موافق نباشند بچه‌ها هم امروز به مشکل برمی‌خورند و هم فردا. آنها چند سال بعد از ازدواج مشکلاتی هم در رابطه‌شان و هم احساسات بدی را درون خودشان تجربه می‌کنند. وقتی جوانی با خانواده‌اش قهر باشد عملا با خودش و همه آدم‌‌های اطراف به طور ناخودآگاه دچار تنش‌هایی می‌شود، اضطراب‌ها و احساس گناه را تجربه می‌کند و همه اینها می‌تواند روی زندگی شخصی و زناشویی تاثیر منفی بگذارد.

ازدواج پنهانی چه عواقبی دارد

متاسفانه برخی مواقع هیجان‌ها و آن کودک درون بر رفتارهای ما مسلط می‌شود و ما را به سوی تصمیم‌گیری‌هایی می‌برد که شاید در شرایط عقلانی به آنها تن ندهیم، تنها چیزی که فکر می‌کنیم این است که من او را دوست دارم پس باید با او ازدواج کنم و تحت تاثیر همین هیجانات و احساسات اقدام هم می‌کنیم و بدون اطلاع پدر و مادر تن به ازدواج می‌‌دهیم، در چنین موقعیتی اول از همه باید در نظر بگیریم تمام مسئولیت این انتخاب بر عهده خودمان است و نباید انتظار داشته ‌باشید والدین به همین راحتی‌ها شما را ببخشند. اگر خودتان را هم جای آنها بگذارید می‌بینید، حق دارند. زمان می‌برد تا وضعیت به حالت عادی برگردد، حتی ممکن است تا مدت‌ها واکنش‌های منفی بسیاری چون متلک، حرف‌های نامناسب و... از خود بروز ‌دهند. اما بچه‌ها باید عذرخواهی كرده و سعی کنند آرامش را به همراه هم به فضا بازگردانند تا نشان دهند که انتخاب درست بوده ‌است. در چنین شرایطی شاید پدر و مادر ببخشند و آن اعتماد گذشته بازگردد و شاید هم شرایط هیچ وقت عادی نشود.

چه زمانی خودتان باید برای ازدواج تصمیم بگیرید

هرچند دل‌کندن سخت است ولی پیشنهاد ما این است که بدون رضایت والدین تن به ازدواج ندهید، مگر اینکه پدر و مادر یا آگاهی مناسب یا سلامت روانی چندانی نداشته باشند. مثلا پدری را می‌شناختم که دچار بیماری پارانوئید بود و با همه رفتار‌های اطرافیان دچار سوءظن می‌شد، مسلما مخالفت چنین پدری با ازدواج جای اما و اگر بسیاری دارد. در چنین جاهایی شاید ازدواج بدون رضایت خانواده چندان بد نباشد چرا که همان محیط ناسالم خانواده می‌تواند آسیب‌زا باشد، چون پدر و مادرهایی که به لحاظ روانی چندان سالم نیستند برای اعضای خانواده و فرزندانشان نیز تصمیمات ناسالمی می‌گیرند. البته ناگفته نماند که بهتر است در چنین مواردی حداقل با یک مشاور مشورت کنید تا مطمئن شوید تصمیم درستی گرفته‌اید.

با مخالفت شدید والدین چه کنیم؟

اگر پدر و مادر به هیچ عنوان با ازدواج موافقت نمی‌کنند، جنگیدن با آنها اصلا توصیه نمی‌شود، فرزندان باید آنقدر درایت داشته ‌باشند تا بتوانند با دوستی و جلب اعتماد با پدر و مادر کنار بیایند، کمک یک مشاور هم می‌تواند در چنین مواقعی بسیار کمک‌کننده باشد، چرا که می‌توان با تشکیل جلسات و گفت‌وگوهای گروهی به همراه مشاور، فضا را کمی بازتر کرد تا والدین تا حدی نرم شوند. بهترین راه در اینجا صبور بودن است حتی تا چند سال، شاید کمی مشکلات سبک‌تر شوند، اگر هم مشکلات حل نشوند اما این اطمینان‌خاطر وجود خواهد داشت که به اندازه کافی سعی خود را کرده‌اید و هیچگاه احساس گناه نخواهید کرد.

کدام بهتر است؟

من نه کاملا ازدواج به سبک سنتی را توصیه می‌کنم نه غیر سنتی را بلکه می‌گویم باید چیزهای خوبی را که در ازدواج سنتی وجود دارد با خوبی‌های ازدواج غیر سنتی ترکیب کرد تا بهترین تصمیم گرفته شود. باید بدانید هنر ما در تلفیق است نه در حذف یکی به نفع دیگری.

ازدواج‌‌ های سنتی روز به روز کمتر می‌شود

آمار ازدواج‌های سنتی روز به روز کمتر می‌شود به‌خصوص در شهرهای بزرگ و در میان افراد تحصیلکرده، از جهت دیگر فاصله نگرش بین پدر و مادرها و بچه‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود چرا که والدین خودشان را به روز نمی‌کنند و در نتیجه تفاوت سلیقه‌ها بیشتر می‌شود و همین می‌تواند تنش‌ها را بیشتر کند. گاهی والدین فراموش می‌کنند که دیگر گذشت آن دورانی که در مهمانی‌های زنانه یا حمام‌ها برای پسرانشان همسر انتخاب می‌کردند، حالا بچه‌ها می‌خواهند خودشان انتخاب کنند. از طرف دیگر گاهی ملاک‌های پدر و مادر خیلی متفاوت از بچه‌هاست چون عموما از نظر آنها ظاهر، میزان تمکن مالی، اصالت خانواده و... مهم است در حالی که فرزندان این‌طور فکر نمی‌کنند. 

ادامه مطلب

[ دوشنبه 7 اسفند 1391  ] [ 3:22 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

غذای حرام برای بدن انسان ضرر دارد

 

ساختار تن و جان آدمی به مانند سایر مخلوقات عالم، حق است[1] و این نحوه از ساختار، اقتضاء می کند که این تن و جان با هر چه پیرامون او است و با آن در ارتباط است، سازگار نباشد. صدمه هایی که به روح و بدن وارد می شود همه از این ناحیه است که انسان روح یا تن خود را با چیزی درگیر می کند که سنخیتی با او ندارد و آن چیز نه تنها برای سلامت و رشد روح و بدن او مفید نیست، بلکه باعث تخریب و در نهایت انهدام و مرگ او نیز می شود.


چه چیزهایی با تن و جان آدمی ناسازگارند؟


دانشی که پاسخگوی این سوال است

دانش تجربی بشر که محدود و محصور در حس و آزمایش است هرگز توان و اجازه آن را نخواهد داشت که پا از گلیم خود فراتر نهاده و درباره خارج از این محدوده سخنی گوید و اظهار نظری کند. بنابراین نهایت حرفی که می تواند بزند در محدوده حس است و ماده. در حالیکه دامنه سوال ما بسیار فراتر از بُرد این دانش است. برای رسیدن به پاسخ ما نیازمند دانشی هستیم که ماده و ماوراء ماده را در نوردد و با شناختی بی نظیر از عالم ماده و معنا به ما بگوید با این تن و جانی که ما داریم کدام سازگار است و مفید؛ کدام ناسازگار است و مضر.

این دانش بی نظیر، همان دانش وحی است که سلطان علوم است؛ دانشی که از طریق نقل معتبر (قرآن و روایات) به ما رسیده و در آن سخن از حقایقی است که از دسترس عقل و دانش بشری به دور است و به تصریح قرآن کریم اگر وحی نبود محال بود که عقل و دانش تجربی بتواند به آن معارف و حقایق دست پیدا کند. «وَ یُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون‏» [2]

محدود بودن علم و دانش تجربی

دانش تجربی در نهایت می تواند به ما بگوید چه چیزهایی برای تن ما؛ گوارش و اعصاب مفید است و چه چیز مضر آن هم در محدوده ای که آزمایش و تجربه کرده است به نتایجی رسیده است ولی در مواردی که هنوز دانشی کسب نکرده یا توان ورود در آن را ندارد؛ مانند بحثهای روح و معنا، حرفی برای گفتن ندارد؛ به خصوص که در موارد فراوانی این وحی است که یکه تاز میدان است و همانگونه که گذشت دانشی دارد که در انحصار خود اوست.

این مقدمه به دو منظور ذکر شد: یکی اینکه بدانیم بهترین و مطمئن ترین دانشی که پاسخگوی آن سوال است وحی است که از طریق نقل معتبر به دست ما رسیده است هر چند در مواردی دانش تجربی هم با او همنواست. دوم اینکه اگر در موارد فراوانی وحی سخنی گفت که دانش تجربی که از آن به عقل بشری تعبیر می شود آن را کشف نکرده بود و یا به نتیجه ای متضاد با آن رسیده بود، سخن و نظر او بر قطعیات وحی مقدم نکنیم و بدانیم آن مواردی را که او کشف نکرده به احتمال یا به قطع، جزء همان مواردی است که گفتیم در انحصار وحی است. آن نتیجه متضادی هم که عقل و دانش بشری به آن رسیده است بدون تردید خطا و اشتباه است؛ زیرا وحی عین واقعیت را بیان می کند[3] بنابراین مخالف او می شود غیر واقع و باطل.[4]

یادآوری سوال اصلی

با این مقدمه به سراغ آیات و روایات که سخنگوی وحی خدایند رفته تا معلوم شود چه چیزهایی با روح و جسم ما سازگارند و چه چیزهایی ناسازگار؟

امور سازگار و ناسازگار با جسم و جان آدمی

پس از بررسی درمی یابیم که امور سازگار و ناسازگار با جسم و جان آدمی به پنج دسته کلی تقسیم می شوند: برخی برای سلامت و رشد انسان (خواه روحی؛ خواه جسمی) ضروریند(واجبات)؛ برخی مضرند (محرمات)؛ برخی ضروری نیستند؛ اما مفیدند (مستحبات)؛ برخی مضر نیستند؛ اما نبودشان بهتر است (مکروهات) و در نهایت برخی که تاثیر خاصی ندارند (مباحات)

بحث ما که بررسی حرامهای مالی و لقمه حرام است در مجموعه دوم ؛ یعنی محرمات قرار می گیرد. از این رو به سراغ نقل معتبر (آیات و رویات) می رویم تا به ببینیم چه مواردی به دلیل مضر بودن برای سلامتی انسان (خواه جسم؛ خواه روح) از مصادیق لقمه حرام شمرده شده اند؟ برای جستجویی آسان تر و رسیدن به پاسخی دقیق تر، این سوال کلی را به دو سوال جزئی تر تقسیم می کنیم و بحث را با پاسخ به این دو سوال ادامه خواهیم داد:
 

1. چه چیزهایی، خوردنشان برای ما حرام است؟


2. کدام روش به دست آوردنِ مال و تصرف در آن برای ما ممنوع است؟
 

ادامه مطلب

[ شنبه 5 اسفند 1391  ] [ 10:56 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 20 ] [ 21 ] [ 22 ] [ 23 ] [ 24 ] [ 25 ] [ 26 ] [ 27 ] [ 28 ] [ 29 ] [ > ]