محققان دانشگاه تورنتو،دریافتند: در مردانی که والدین آنها از هم جدا شده اند، احتمال وقوع سکته مغزی بیشتر از کسانی است که در خانواده منسجمی رشد یافته اند. نتایج این مطالعه که در مجله بین المللی سکته مغزی به چاپ رسید، نشان داد در مردان بالغی که تجربه طلاق والدین را قبل از رسیدن به سن 18 سالگی دارند، خطر سکته مغزی 3 برابر بیشتر است. این ارتباط در مورد زنانی که والدین آنها جدا شده بودند، مشاهده نشد.
سرپرست این گروه مطالعاتی می گوید: انتظار می رفت که ارتباط بین سکته مردان و جدایی والدین آنها ریشه در سایر عوامل مانند رفتارهای پرخطر یا وضعیت اجتماعی اقتصادی پایین در این مردان داشته باشد، اما در این تحقیق سایر عوامل خطرساز سکته از جمله سن، نژاد، درآمد، تحصیلات، استعمال دخانیات، ورزش، چاقی، مصرف الکل، حمایت اجتماعی، سلامت روان و برخورداری از خدمات بهداشتی نیز مورد مطالعه قرار گرفتند.
نکته مهم این بود که با در نظر گرفتن این عوامل، همچنان جدایی والدین خطر سکته مغزی مردان را تا 3 برابر افزایش می داد. دلیل قطعی این ارتباط تاکنون مشخص نشده است، اما محققان احتمال می دهند که این ارتباط ناشی از تنظیم کورتیزول (هورمون مربوط به استرس) باشد و یا این که تغییرات بیولوژیکی در این افراد ایجاد می شود که واکنش و نحوه برخورد آنها با استرس را در تمام طول زندگی تحت تاثیر قرار می دهد.
نتایج این مطالعه می تواند در نحوه آموزش و پیشگیری از سکته مغزی تغییراتی مثبت ایجاد کند. متخصصان حیطه سلامت بهتر است در برخورد با گروه های در معرض خطر سکته، شرایط خانوادگی و جدایی والدین بیماران را نیز به عنوان یک عامل خطرساز مدنظر قرار دهند.در سراسر دنیا، سکته مغزی و سایر بیماری های عروق مغزی عامل 10 درصد مرگ و میرها هستند و سکته مغزی دومین دلیل عمده مرگ به شمار می رود.
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 27 دی 1391 ] [ 7:24 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
کلمه ماکیاژ ( از کلمه انگلیسی make up گرفته شده است و به معنای زیبا سازی و مناسب سازی صورت به کمک مواد رنگ کننده است .گریم یا ماکیاژ برای مخفی کردن نقایص کاسمتیکی ( لکه های رنگی ،ککو مک ،ناهمواریهای پوست ،محل زخم و خال ) بکار می رود و به وسیله گریم می توان فرم صورت ،بینی ،چشمها و ... را دگرگون نمود .
[ شنبه 23 دی 1391 ] [ 8:17 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
از آداب و اصول میزبانی چه می دانید؟بهتر مطالب زیر را بخاطر داشته باشید
[ شنبه 23 دی 1391 ] [ 8:14 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
خیلی ها ازدواج را به یک هندوانه در بسته تشبیه می کنند اما واقعیت این است که به جز برخی موارد خاص و محدود که زیر یک سقف مشخص می شوند، انتخاب شما تا حدود زیادی به دقت تان بستگی دارد. این که از پیوندتان یک هندوانه سرخ و شیرین نصیب ببرید یا یک هندوانه نارس و بدطعم، تنها به میزان شناخت و توجه و حساسیت های شما نسبت به زنگ خطرها مربوط می شود.
[ پنج شنبه 21 دی 1391 ] [ 7:41 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 21 دی 1391 ] [ 7:40 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 21 دی 1391 ] [ 7:38 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
طبق گفته روانشناسان خساست یک نوع مشکل «روانی» روانی است زیرا افراد مبتلا به این اختلال روحی روانی در همه رفتارهایشان دچار خست و امساک هستند؛ حتی در ابراز احساسات و نشان دادن محبتشان به همسر، فرزندان و اقوام نزدیک.تلاش کردیم تا با خساست به عنوان یک مشکل روحی- روانی و تاثیر آن بر روابط زوجها و شیوه رفتار با همسر مبتلا به این اختلال روحی - روانی آشنا شویم.
[ پنج شنبه 21 دی 1391 ] [ 7:36 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
برای این کونه افراد تنها زن مثال زدنی ،مادرش است. از کوچکترین فرصتی برای بودن در کنارش استفاده میکند و بدون اجازه او آب هم نمیخورد. در زندگی یک مرد بچه ننه، هیچ تصمیمی بدون حمایت مادر گرفته نمیشود و رازی که مادرش از آن بیخبر باشد، وجود ندارد. اگر هنوز هم مطمئن نیستید که خواستگار یا همسرتان یک مرد بچهننه است، از این تست کمک بگیرید و بعد از مطمئن شدن، از باید و نبایدهای رفتار با چنین مردی باخبر شوید.
[ دوشنبه 18 دی 1391 ] [ 11:05 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
[ دوشنبه 18 دی 1391 ] [ 11:02 PM ] - مسعود نودوشنی
[ نظرات0 ]
ماکیاژ ( گریم ) صحیح صورت را با طراوت و سالمتر جلوه می دهد . در آرایش باید حالت طبیعی صورت رعایت شود . آرایش بیش از حد صورت را غیر طبیعی و عروسک گونه می سازد ،که باعث جلب توجه بی مورد خواهد شد. گاه زننده و نشانه کج سلیقگی نیز خواهد بود.
هنر ماکیاژ بر اساس کنتراست رنگهاست . تمام وسایل آرایش از جمله پودرها ، ماتیک ، رنگ ، مژه ، پلکها ، مدادهای مخصوص و کرمهای گوناگون باید با هم مطابقت داشته و با رنگ چشم ،مو ، پوست ، فرم صورت ، سن ، اخلاق ، لباس شخص ، تابش نور و ... همخوان و هماهنگ باشند . گریم مناسب همیشه منحصر بفرد است . باید همیشه مختصر ، ظریف ، (ضد چشمگیر ) باشد .
روش ماکیاژ :
1 - بر روی پوست تمیز کرم مخصوص زیر پودر بزنید . در انتخاب این کرم باید خصوصیات پوست را در نظر گرفت یعنی برای پوست خشک ،کرم چرب و برای پوست چرب ،کرم نیمه چرب استفاده کنید .
2 - کرم رنگی می تواند مقداری تیره تر یا روشن تر از پوست باشد .
3 - رژ گونه را باید موافق تیپ و خصوصیات پوست انتخاب کنید . برای پوستهای خشک، رژ گونه به شکل کرم و برای پوستهای چرب از رژگونه های خشک به شکل پودر استفاده کنید .
4 - رنگ پودر باید متناسب با رنگ پایه پوست باشد .
5 - اطراف لب را با مداد مخصوص که رنگ آن نباید زیاد با رنگ ماتیک تفاوت داشته باشد بکشید و به این وسیله به لبها فرم دلخواه بدهید . بعد بر روی لب قشر نازکی ماتیک بمالید .
6 - ابرو را با برس مخصوص شانه کنید .سپس با مداد ابرو خطوط کوتاه موی مانندی بکشید و به ابرو فرم بدهید .
7 - پلک ها را سایه بزنید .
8 - با قلم مو یا مداد چشمها را سایه و خط بیندازید .
9 - مژه ها را با ریمل بزنید کنید .
10 - تمام صورت را پودر بزنید .
ادامه مطلب
1ـ همیشه آمادگی مهمان ناخوانده را داشته باشید، پس سخت نگیرید.
2ـ آغازكننده گفتوگو باشید و جویای احوال شوید، اجازه ندهید سكوت طولانی برقرار شود.
3ـ از مطرحكردن موضوعاتی كه بر سر آنها اختلافنظر وجود دارد، خودداری كنید.
4ـ خویشتنداری كرده و مسائل خانوادگی و اختلافات را در حضور مهمان مطرح نكنید.
5ـ هنگام پذیرایی، از قیمت میوهها و خوراكیها جلوی مهمان صحبت نكنید.
6ـ شایسته نیست میزبان اول برای خودش غذا بكشد.
7ـ در حضور مهمان اگر به هر دلیلی عصبانی شدید، خود را كنترل كنید، چرا كه از اعتبار شما كاسته میشود.
8ـ سر سفره به همه مهمانان به یك چشم نگاه كنید. (به یك نفر توجه خاص نكنید)
9ـ هنگام غذا خوردن، اجازه دهید مهمان راحت باشد و از هر غذایی كه دوست دارد استفاده كند.
10ـ هنگام خداحافظی مهمان را بدرقه كنید و حتیالامكان تا قبل از حركت وی در را نبندید.
حق همسایگی را بجا آورید
1ـ در كار همسایگان خود تجسس نكنید و در مسائل خصوصی آنان دخالت ننمایید.
2ـ برقراری روابط نزدیك و صمیمانه با همسایگان خوب است، ولی این ارتباط اگر بیش از حد باشد، آزاردهنده میشود.
3ـ در اوقات استراحت همسایگان، با كوبیدن میخ به دیوار، استفاده از جاروبرقی یا ایجاد صداهای مشابه، مزاحم همسایهها نشوید.
4ـ از غیبت و بدگویی در مورد سایر همسایهها بپرهیزید.
5ـ برای رفع نیازهای شخصی از همسایگان خود انتظارات بیجا نداشته باشید.
6ـ در محیطهای آپارتمانی سر و صدا، دویدن، بالا و پایین پریدن بچهها را كنترل كنید.
7ـ ابراز همدردی هنگام مشكلات و اعلام آمادگی برای كمك به همسایگان از اصول نزاكت و ادب است.
8ـ هنگام خروج مهمانانتان از آپارتمان، با صدای آرام با آنها خداحافظی كنید. به مرور این رفتار شما الگوی حفظ سكوت و آرامش برای دیگر همسایگان خواهد بود.
ادامه مطلب
در ازدواج شما دو گام را باید بردارید. اول طرف مقابل تان را غربال کنید تا علایم هشدار دهنده در او وجود نداشته باشد و در مرحله بعد، باید با او دنبال نقاط تفاهم و سازگاری بگردید. هر دو این گام ها برای داشتن یک زندگی مشترک موفق ضروری است.
مرحله اول : علایم خطر در ازدواج
1 - زخم حل نشده از رابطه عاطفی قبلی
2 - هرج و مرج در سبک زندگی :
یعنی بی نظمی، بی هدفی، نوسان شدید در تصمیم گیری ها.
3-ناتوانی در بیان خود و احساسات خود
4 - انواع اعتیاد :
اعتیاد به مواد مخدر، الکل، اینترنت، سرگرمی های خاص، گیم، فیلم و...
5 - رابطه مخدوش با خانواده :
یعنی یا وابستگی زیادی که طرف فکر می کند ادب در برابر خانواده دارد در حالی که استقلال ندارد و یا بی اعتنایی به خانواده خود.
6 - وضعیت اجتماعی نامعلوم :
مثلا تکلیف سربازی و شغل و دورنمای آینده اش نامعلوم نباشد، هنوز نداند می خواهد ادامه تحصیل بدهد یا ندهد، نداند دقیقا شغلش چیست و قرار است در آینده چطور درآمد داشته باشد و...
7 - هنوز نداند می خواهد کجای کره زمین زندگی اش را شروع کند.
8 - اگر در خود یا طرف مقابلتان این ویژگی ها را می بینید، دست نگه دارید. این خصوصیات چیزی نیستند که با مدارا، تلاش و صبوری و مهارت های ارتباطی شما بتوان کنترل شان کرد: خودشیفتگی، خودکم بینی و تایید طلبی، کمال طلبی، پارانویا و شکاکیت، شخصیت وسواسی، اختلال دو قطبی، اعتیاد به هیجان، اعتیاد به نت، رابین هود بازی، توجه طلبی.
مرحله دوم : تفاهم ها
اگر از مرحله اول به سلامت گذشتید، در گام دوم انتخابتان به این مسائل توجه کنید :
1 - تفاهم و صمیمیت نسبی :
تفاهم باید در مرحله اول در مسائل اعتقادی و اهداف و چشم اندازهای زندگی باشد و بعد در سلایق و علاقه ها.
2 -خوش آمدن فیزیکی :
باید ظاهر یکدیگر را بپسندید. برای هم جذابیت داشته باشید و از آن مهم تر حس کنید از دیده شدن در جمع با این همسر معذب نخواهید بود.
3 - به دل نشستن اخلاق و معاشرت طرف.
4 - افقهای مشترک فلسفی و اهداف نزدیک به هم :
اگر یکی از شما آرزوی ادامه تحصیل و مهاجرت و تجربه فرصت های جدید و ریسک کردن داشته باشد و دیگری در رویای ثبات شغلی و زندگی آرام و بی دغدغه ای باشد، به مشکل برمی خورید. اهداف شما باید در یک زمینه مشترک باشند و تا حد امکان نزدیک به همدیگر.
5 - نقش های مشابه همسری در خانواده ها :
در خانواده های پدرسالار، مادرسالار یا مشارکتی، نقش های همسری تعریف متفاوتی دارند. این تعریف ها باید در خانواده شما و طرف مقابلتان به هم نزدیک باشد. در غیر این صورت ممکن است در تقسیم وظایف و انتظارات زن و مرد از همدیگر مشکل و تنش ایجاد شود. نقش زن و مرد عوض شود و دو طرف احساس کنند وظایف زیادی به آنها تحمیل شده یا طرف مقابل به اندازه کافی به آنها میدان نمی دهد.
6 - شباهت خانواده ها و امکان برقراری رابطه بین دو خانواده :
این همان کفویت فرهنگی و اجتماعی است که باید بین خانواده شما و طرف مقابل تان وجود داشته باشد. خانواده های شما باید توان کنار آمدن با همدیگر و درک آداب، مقررات، نقطه نظرها و قوانین طرف مقابل را داشته باشند و در حداقل حالت، بتوانند به نقطه مشترکی در این زمینه برسند.
ادامه مطلب
كودكانی كه با محركهای مناسب و در محیط شایسته بار میآیند، یعنی پدر و مادر و اطرافیان با آنان وقت صرف میكنند، میگویند و میشنوند، آنچه را در اطراف آنان است میبینند و كتاب میخوانند از نظر هوشی و ذهنی بر كودكانی كه در محیط محروم و انزوا بار میآیند برتری دارند. نقشپذیری در شكل دادن به روحیه و رفتار كودكان و نوجوانان اهمیت زیاد دارد. به این موضوع در علوم رفتاری همانندسازی گفته میشود. یعنی كودك ویژگیهای فكری و عاطفی و رفتاری افراد شاخص زندگی خود را میپذیرد و بیآنكه بداند شبیه آنان میشود.
به همین دلیل پدر خوب، پسر خوب را پرورش میدهد و مادر خوب نیز برای دخترش نمونه زن بودن، همسر بودن و مادر بودن میشود. اگر پدر و مادر در زندگی فرزند نقشی نداشته باشند، فرزند هویت مناسب پیدا نمیكند و اگر پدر و مادر بدرفتار باشند، فرزندی با هویت منفی و اجتماعستیز را پرورش میدهند. گذشته همیشه به صورت دیدگاههای شخصیتی، در زندگی آینده فرد تجلی میكند.
به همین علت ضروری است پدران و مادران از هم اكنون نه تنها به فكر اصلاح رفتارهای نامناسب خود باشند، بلكه در مورد كاربرد اینترنت و ماهواره و غیره مراقب باشند كه مبادا در اثر غفلت با فرزندی كجرفتار مواجه شوند. پدران و مادران آگاه، فرزندان آگاه به جامعه تحویل خواهند داد.
ادامه مطلب
استفاده از چک های شخصی را به کودکان خود یاد بدهید
پول ماهانهء کودکان خود (پول توجیبی) آنها را به صورت یک جا پرداخت نکنید. به آنها بگویید که در طول یک ماه در آن حدی که شما در نظر گرفته اید اعتبار دارند. هر زمان که به پولی نیاز داشتند باید با یک کاغذ به شکل چک آن مقدار پول را دریافت کنند.
از کودکان خود بخواهید که پس انداز کنند
کودکان و نوجوانان معمولا به راحتی پول خرج می کنند و علاقه ای به پس انداز کردن ندارند اما باید این مساله را به آنان آموخت که پس انداز کردن یکی از بهترین مسایل زندگی پیش روی آنهاست با هدف قرار دادن یک چیز مهم و دوست داشتنی برای کودکان، مثلا یک دوچرخه یا یک بازی کامپیوتری یا یک عروسک می توان پس انداز کردن را به آن ها آموخت.
آموزش سه شیوهء پس انداز
پس از این که به کودکان شیوهء پس انداز کردن را آموختید به آنها بگویید که پس انداز کردن را می توان در سه بخش مجزا تعریف کرد. بهتر است برای آموزش این سه نوع پس انداز به کودکان از سه شیوه استفاده کرد. کیوفسکی این گونه پیشنهاد می دهد:
در مورد سوم که در نظر گرفتن آن کاملا اختیاری است می توان از کودک خواست که پول های خرد و بسیار کم را که به نظرش ارزشی ندارند برای مصارف خیریه و اعانه دادن پس انداز کند، کودک با تمرین پس انداز کردن های این گونه مفاهیم اقتصادی زیادی را متوجه خواهد شد.
ادامه مطلب
خسیسها از دیدگاه علم
از نظر علم روان شناسی « سخاوت روح » یکی از ویژگی های مثبت روحی – روانی و رفتاری است که تقریبا در همه افراد - با اندکی تفاوت در میزان آن - وجود دارد. اما در برخی افراد این ویژگی رفتاری اجازه یا فرصت بروز و ظهور پیدا نمی کند و همین ناتوانی ، آنها را به فردی خسیس ( اسکروچ ) تبدیل می کند.
خساست در شیوه خرج و پس انداز کردن، رفتارهای فردی و اجتماعی، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران، گوشه گیری، امتناع از حضور در جمع، توجه بیش از حد به رفتارهای دیگران و بررسی رفتارهای آنها به قصد انتقاد و ... مشاهده می شود.
آنها حتی در ابراز احساسات هم خساست می کنند! به این مثال توجه کنید؛ مدیر مؤسسه ای از اینکه کارمندان اش به خوبی کار می کنند، آگاه است اما خساست او اجازه نمی دهد تا با پاداش مالی یا حداقل تشویق زبانی از همکاران اش تشکر و تقدیر کند.
در واقع « سخاوت » به صورت بالقوه در این فرد وجود دارد چون متوجه تلاش کارمندانش می شود ولی خسیس بودن او مانع از آن می شود که سخاوتمندی اش را نشان بدهد. این نمونه یکی از هزاران نمونه ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران به دلیل خساست است.
خانواده در سایه خست
شاید زمان مجردی، خساست مشکلات فراوانی را برای فرد خسیس ایجاد کند که مهمترین آن، جدا ماندن از جمع و تنها ماندن است. در واقع خساست اجازه نمی دهد اندکی از درآمد شخصیمان را صرف رفت و آمد یا خرید هدیه برای دیگران کنیم و در برنامه های دسته جمعی حاضر شویم. به این ترتیب، هر لحظه بیش از قبل از جمع فاصله می گیریم و در نهایت به فردی منزوی تبدیل می شویم. تا اینجای قضیه، فقط خودمان ضرر می کنیم؛ ولی بعد از ازدواج، وضعیت کاملا فرق می کند چون پای نفر دیگری هم در میان است.
بعد از تشکیل خانواده، خسیس بودن یکی از طرفین، به شدت بر روابط زوجین و رابطه آنها با یکدیگر تاثیر می گذارد؛ تا حدی که شاید به جدایی بینجامد؛ مگر آنکه هر دو نفر ( زن و شوهر ) مبتلا به مشکل خساست باشند تا بتوانند از بودن در کنار هم لذت ببرند. از مهمترین مشکلات زندگی افراد خسیس با خانواده (همسر و فرزندان) می توان به این موارد اشاره کرد:
1- ناتوانی در برقراری ارتباط عاطفی؛ این افراد حتی نمی توانند از ساده ترین کلمات محبت آمیز برای بیان احساسات خود استفاده کنند. جالب اینکه اگر هم از این کلمات استفاده کنند، آزادی و آرامش در رفتارشان دیده نشده و همیشه حالتی از گرفتگی و ناراحتی در رفتار آنها مشاهده می شود.
2- به نظر آنها خرید هر چیزی غیر ضروری است و بهتر است به جای آن در بانک پول پس انداز شود. خرید هدیه هم که اصلا محلی از اعراب ندارد و دور ریختن پول به حساب می آید. در مواقع اجبار هم پرداخت نقدی، بهتر از هر هدیه ای است.
3- فاصله عمیقی در روابط زن و شوهر دیده می شود؛ سایه دائمی خساست در زندگی مشترک، باعث جدایی آنها از هم می شود چون یکی از طرفین نمی تواند نیازهای عاطفی و روحی - روانی طرف مقابل را برآورده کند. بگذریم از اینکه رفع نیازهای دیگر به طور کامل از یاد رفته است.
4- ارتباط زن و شوهر به بحث ها و رفع نیازهای مالی محدود می شود. در نهایت نیز برای رفع هر نیاز- پس از یک جدال طولانی – باید همه افراد خانواده از چهارچوبی که فرد خسیس تعیین می کند، پیروی کنند.
5- والد یا والدین ( بسته به اینکه کدام یک به بیماری خساست دچار باشند ) همواره از رفتارها و تلاش های فرزندشان در هر زمینه ای ناراضی هستند. این نارضایتی از مسائل درسی تا کارها و رفتارهای روزمره آنها را شامل می شود. اما این والدین برخلاف والدین کمال گرا - که برای موفقیت فرزندشان هزینه کرده و آنها را همراهی می کنند - هیچ تلاش و کمکی برای پیشرفت بیشتر فرزندشان نمی کنند و فقط توقع دارند.
6- مردان یا زنان خسیس هر مسئله ای را با مسائل مالی می سنجند و « پول و درآمد » مهم ترین عامل تعیین کننده در زندگی آنهاست. مثلا معیار محبتشان، مبلغ، کیفیت یا نوع هدایای خریداری شده است، نه زیبایی این کار.
7- تصمیم گیری برای خرید هر وسیله ساده ای برای منزل باید با اجازه زن یا شوهر خسیس باشد. برای صدور این اجازه هم باید همیشه دلیل قانع کننده ای وجود داشته باشد؛ دلیلی که بتواند فرد خسیس را قانع کند. به این ترتیب، طرف مقابل از هر خریدی منصرف می شود.
به نظر شما زندگی ای که یکی از طرفین اختیار کامل دارد و دیگری هیچ اختیاری ندارد، به زندگی در زندان شبیه نیست؟
- رفتارها آزادانه نیست؛ ترس از بروز واکنشی نامطلوب از سوی فرد خسیس بر همه رفتارها و روابط سایه افکنده و آزادی عمل را از همه افراد خانواده - به ویژه همسر - سلب کرده است. این افراد در برآوردن نیازهای فردی شان هم امساک می کنند؛ تا حدی که سلامتی شان هم در معرض خطر قرار می گیرد.
روح و روان، اسیر امساک
بررسیها نشان می دهد « افسردگی » یکی از مهمترین اختلالات روحی - روانی است که فرد خسیس به آن دچار می شود. روان شناسان دلیل اصلی بروز این حالت را منزوی شدن آنها می دانند.
از طرفی عناد دائمی آنها با جمع، باعث تنها ماندن شان می شود و همین امر باعث تشدید افسردگی خواهد شد. در واقع عقاید آنها باعث می شود تا همیشه تنها بمانند؛ حتی اگر به ظاهر، دیگران آنها را طرد نکنند.
یکی دیگر از مشکلات روحی - روانی این افراد، « بی تابی و بروز حالت های هیجانی » است. نگرانی درباره همه چیز، به ویژه مخارج ( فقط فکرکردن به مخارج و نه خرج کردن واقعی )، آنها را به افرادی بهانه جو، بی تاب، ایرادگیر و... تبدیل می کند. این نکته را هم فراموش نکنیم که حالتی « تهاجمی و عصبی » در رفتارهای آنها دیده می شود که هم باعث آزار خانواده و هم باعث آزار خودشان می شود.
رفتارهای دیگری مثل حرص و ولع دائمی برای همه چیز، شک و تردید، حسابگری و خود محوری از دیگر اختلالات روحی - روانی افراد مبتلا به بیماری خساست است. این افراد فراموش کرده اند که تیر تیز رفتارهای نامطلوب و تهاجمی آنها، بیش از همه، روح و روان همسر و فرزندان شان را زخمی می کند.
با آنها چه کنیم؟
اول از همه به خاطر بسپاریم که بیماری همسر خسیس ما هیچ گاه درمان نمی شود؛ بنابراین فقط باید تلاش کنیم تا رفتار او را تعدیل و ترمیم کنیم. درمان قطعی ای برای این بیماری وجود ندارد؛ فقط با این شیوه ها می شود با او مدارا کنیم :
1- طبیعت افراد خسیس را باور کنیم و بپذیریم که به بیماری امساک و خساست بیمارگونه دچار هستند. این باور باعث می شود تا رفتارهای او برایمان قابل تحمل باشد.
2- مقابله به مثل نکنیم؛ این مقابله هیچ اثری جز تکرار رفتارهای نامطلوب او ندارد. حتی این رفتارها می تواند با شدت بیشتری تکرار شود.
3- پیش از خرید هر وسیله ای برای منزل با همسرمان مشورت کنیم. با وجود اختلاف نظر، مشورت کردن ضروری است تا پس از خرید با لجبازی او روبه رو نشویم. به این ترتیب، مانع از جنجال شده و زمینه سازی کرده ایم.
4- برای خرید های شخصی تنها برویم ولی قبل از بیرون رفتن از منزل، حتما به همسرمان اطلاع بدهیم تا احساس کنارگذاشته شدن به او دست ندهد. توافق کنیم که این تصمیم برای سلامت روحی- روانی هر دوی ما لازم است.
5- بعضی افراد مبتلا به خساست، تلاش می کنند تا این صفت نامناسب را اصلاح کنند. در این صورت با درک مشکلشان و تلاشی که برای ترک این صفت می کنند، به آنها کمک کنیم.
6-فراموش نکنیم نباید این افراد را مسخره کنیم یا دائم از آنها ایراد بگیریم. کنارشان باشیم تا با کمک هم به تدریج بر مشکل غلبه کنیم.
7- زمانی که از رفتار همسرمان غمگین و عصبی می شویم، ناراحتی مان را ابراز کنیم؛ البته نه با دعوا و جنجال بلکه به او توضیح بدهیم که از رفتارهای او ناراحت می شویم و خجالت می کشیم. این توضیح و ابراز ناراحتی ما به شکل منطقی، تلنگری برای تجدیدنظر در رفتارهای نامناسب اوست.
8- همان طور که اشاره کردیم، این افراد در ابراز احساسات نیز ناتوان هستند. در مقابل این ناتوانی، لجبازی و بی اعتنایی نکنیم اما طوری رفتار کنیم که طرف مقابل هم با کمی کم اعتنایی ما روبه رو شود. با کمی تغییر در رفتارهای گذشته خود می توانیم به راحتی تغییراتی در رفتار همسرمان ایجاد کنیم.
9- اگر فرزندمان از رفتار همسرمان رنجید، مقابله به مثل را به او یاد ندهیم. فقط به فرزندمان توضیح بدهیم که این عقیده پدر یا مادر توست و باید به عقیده آنها احترام بگذاری. فقط دفعه بعد طوری رفتار کن که با سرزنش او روبه رو نشوی.
10- افراد خسیس با وجودی که ممکن است سلیقه خوبی داشته باشند اما برای خرید هر چیزی، ابتدا به مبلغ آن توجه می کنند؛ بنابراین به جای دلخورشدن یا مسخره کردن همسرمان از او تشکر کنیم. همین که او هزینه ای را بابت خرید چیزی پرداخت کرده، کافی است. تشکر ما نوعی تشویق برای تکرار این رفتارهای مثبت و از بین رفتن برخی مشکلات رفتاری همسرمان است.
11- برای تقسیم دخل و خرج منزل، همفکری کنیم تا به تدریج تغییراتی در شرایط ایجاد شود.
12- با دوستان و آشنایان قطع رابطه نکنیم؛ این راه چاره نیست. با حفظ تعادل در رفت و آمدها این مشکل به تدریج برطرف خواهد شد.
ادامه مطلب
از شما حمایت نمیکند؟
وقتی خانوادهاش بیدلیل و منطق از شما انتقاد میکنند یا مسبب ناراحتیتان میشوند، از شما دفاع نمیکند و حتی جلوی دیگران، فورا حرفهای مادرش را تکرار میکند و انتظار دارد که حق را به او بدهید؟ شما به حمایت همسرتان حتی در کوچکترین لحظات زندگی نیاز دارید. گاهی ممکن است حق با شما نباشد و او هم سرزنشتان کند اما نیاز دارید که در مقابل دیگران انگشت اتهام را به سمت شما نگیرد.
پول توجیبی میگیرد؟
آیا خواستگارتان هنوز از نظر مالی به خانوادهاش وابسته است و حتی اگر شغلی دارد، دغدغهای برای پسانداز و آیندهنگری ندارد؟ چنین مردی احتمالا به پشتوانه خانوادگیاش دلگرم است و دوست دارد دیگران مسئولیت زندگی او را بر عهده بگیرند. شما قرار نیست با یک مرد ثروتمند زندگی کنید اما کسی که به آن نیاز دارید، مردی است که از نظر مالی به کسی وابسته نباشد و برای ساختن یک زندگی مستقل تلاش کند.
منتظر نظر دیگران است؟
شما قرار است وارد یک وادی جدید شوید و تصمیمهای جدی برای آیندهتان بگیرید، اما او همیشه برای گرفتن هر تصمیمی به نظر دیگران تکیه میکند. گاهی هم وقتی در مورد موضوعی صحبت میکنید، نظرش را ابراز میکند اما به محض مواجه شدن با مخالفت دیگران، تصمیم تازهای میگیرد. اگر نامزدتان نمیتواند تنها با کمک شما تصمیمی برای آیندهاش بگیرد، احتمالا در رده بچهننهها جا دارد. درست است که شما به مشورت با کسانی که تجربه بیشتری دارند نیاز دارید، اما قرار نیست اجازه دهید که دیگران برای همه زندگیتان تصمیم بگیرند.
مدام از نامزد قبلیاش میگوید
برای شما وارد شدن به یک زندگی تازه یعنی کنار گذاشتن همه تجربههای تلخ یا شیرین گذشته. اما او هنوز شادی یا خشم زندگی گذشتهاش را فراموش نکرده است و مدام درباره نامزد قبلی یا تجربههای خواستگاری ناموفق قدیمیاش صحبت میکند. برای چنین مردی، بسیاری از گرههای احساسی هنوز باز نشدهاند و او نتوانسته با اتفاقاتی که برایش افتاده، کنار بیاید. چنین مردی هنوز عقدهها، خشمها و ترسهای حلنشدهای دارد و قرار است این کولهبار را با خودش به این رابطه بیاورد.
شما را با مادرش مقایسه میکند؟
از انتخاب لباس گرفته تا وسایل خانه، دوست دارد از مادرش الگوبرداری کند و شما را مدام با مادرش مقایسه میکند؟ در هر موردی که اظهارنظر میکنید، میگوید: « اما مادرم... » و شما را با این رفتار آزار میدهد؟ برای او تنها زن دنیا مادرش است و نمیتواند از راهی که این زن مثالزدنی نرفته، برود. او فقط حاضر است به یک شیوه زندگی کند؛ شیوه مادرش! اما آیا شما میتوانید این سبک زندگی را بپذیرید؟
سنگهایتان را وا بکنید!
اگر هنوز با چنین مردی پیمان ازدواج نبستهاید، بهتر است قبل از پاسخ مثبت، با او در این مورد صحبت کنید. برایش توضیح دهید که داشتن استقلال فکری، مالی و رفتاری تا چه حد برایتان مهم است و از اینکه دوست دارد به وابستگیاش پایان دهد مطمئن شوید. اگر او چنین شرطی را برای ازدواج پذیرفته، بهتر است مدت دیگری در دوره نامزدی بمانید و او را بیشتر محک بزنید و بدانید آیا به وعدههایش پایبند بوده و برای تغییر تلاش کردهاست؟
عجله نداشته باشید
اگر با یک بچهننه زندگی میکنید یا تصمیمتان را گرفتهاید که به چنین خواستگاری جواب مثبت دهید، باید صبور باشید. این افراد به سادگی تغییر نمیکنند و در بسیاری از موارد، نسبت به تغییر کردن موضع میگیرند. باید بپذیرید که تبدیل کردن او به یک مرد مستقل اتفاقی نیست که یکروزه بیفتد و شاید سالها برای تغییر شخصیت او به زمان نیاز داشته باشید.
خط پایان را بشناسید
از همان روز اول رفتارهای اینچنینی همسرتان، شما را آزار میداده و هر راهی را برای پایان دادن به آنها رفتهاید؟ اگر با وجود این مرد زندگی شما هنوز تغییری نکردهاست باید بپذیرید که او با همین ویژگیهایش شریک زندگی شماست. آیا میتوانید او را بپذیرید و بدون تلاش برای تغییر در کنارش بمانید یا گمان میکنید که تحملتان تمام شده و باید به این زندگی بینتیجه پایان دهید؟!
شرایط را درک کنید
زندگی با چنین مردی آسان نیست. پس اگر برای ازدواج با او مصمم شدهاید، بهتر است این واقعیت را بپذیرید. ممکن است برخی حرفها، کارها و رفتارهایش عمیقا شما را آزار دهد، پس باید از همیشه صبورتر باشید. اگر او را با وجود این شخصیت پذیرفتهاید، پس نباید با نشان دادن وابستگی فکری و اقتصادیاش به دیگران، آشفته و ناراحت شوید. در قدم اول او را همینطور که هست، بپذیرید و بعد برای تغییر تلاش کنید.
با خانوادهها وقت بگذرانید
ممکن است در آغاز راه فاصله گرفتن همسرتان از خانوادهاش او را بترساند و نسبت به ادامه این شكل زندگی مردد باشد. پس هیجانزده عمل نکنید و تا زمانی که شرایط آرامتر شود صبر کنید. جدا کردن او از خانوادهاش به قیمت بحث و قهر به شما کمکی نخواهد کرد. یادتان نرود به میان آمدن پای قهر، یعنی ناموفق بودن شما در حل مشکل.
با او حرف بزنید
احساستان را به همسرتان بگویید و برایش توضیح دهید که چه رفتارهایی شما را آزار میدهد. او را از این موضوع که قصد ندارید رابطهاش را با خانوادهاش قطع کنید مطمئن کرده و برایش توضیح دهید که دیگر مسئولیت خانواده خودش را برعهده دارد و باید حواسش به وظایفش باشد.
با مادرش دوست شوید
اگر همسرتان به مادرش وابستگی زیادی دارد، بهتر است ارتباط خوب و نزدیکی با مادرشوهرتان برقرار کنید. ممکن است گاهی نیاز داشته باشید که از طریق او روی همسرتان تاثیر بگذارید. از طرف دیگر زمانی که همسرتان ببیند با گارد بسته با مادرش برخورد نمیکنید، با آرامش بیشتری به سمت شما کشیده میشود و از اینکه شما هم مادرش را دوست دارید، احساس رضایت میکند.
ادامه مطلب
در زندگی زناشویی تا پیش از آنکه شناخت دقیقی از روحیات، حالات، عواطف، نگرشها و ارزشهای طرفین حاصل شود و هریک از طرفین این رابطه نوع انتظارات و توقعات خود را از یکدیگر روشن کنند در معرض عوامل تهدید کننده بسیاری است. در مقاله زیر برخی از این عوامل تهدید کننده و خطرساز و راههای برطرف کردن آنها مرور شده است.
انتقاد
اگر شما یا همسرتان در زمینه انتقاد مشکلاتی دارید بدانید که زندگی زناشویی شما در خطر است. وقتی مورد انتقاد قرار میگیرید احساس میکنید اشکالی در شما وجود دارد از اینرو ممکن است دلگیر شوید و رنجش به دل بگیرید.
اگر با انتقاد کننده موافقت کنید و نظرش را بپذیرید در واقع در حمله به خودتان شریک او شدهاید و اگر انتقاد را نپذیرید حالت تدافعی پیدا میکنید. جواب سازنده دادن به انتقاد بسیار دشوار است.
درمان :
برای برخورد با آثار مخرب انتقاد باید نظر خود را بهگونهای با همسرتان در میان بگذارید که او آن را حمله به خود تلقی نکند. باید مشخصتر صحبت کنید و حتیالمقدور آن را به شکل گلایه مطرح سازید.
تحقیر و اهانت
تحقیر و اهانت نابودکننده عشق در ازدواج است؛ پس بهتر است که شما و همسرتان به یکدیگر احترام بگذارید و تا حد امکان در مقام تحقیر کردن یکدیگر نباشید. کسی که تحقیر میشود و مورد اهانت قرار میگیرد به احساسی از خشم و بیارزش بودن میرسد. زندگی کردن با کسی که به شما توهین میکند بسیار دشوار است.
درمان :
زن و شوهر هرکدام از تحقیر و اهانت استفاده میکنند باید این روش را کنار بگذارند و بهجای آن تا حد امکان از روش تاییدآمیز و تعریف و تحسین استفاده کنند. باید کاری کنید که نسبت مثبتها به منفیها در زندگی زناشویی شما افزایش یابد.
رفتار تدافعی
اگر به این نتیجه رسیدید که شما رفتار تدافعی ندارید اما همسر شما از رفتار تدافعی استفاده میکند ممکن است کاملاً با خود صادق نبوده باشید. رفتار تدافعی اغلب یک خیابان دوطرفه است و نشانههایی از ترس و هراس را در خود دارد. به عبارت دیگر کسی که از یک حمله احتمالی، واقعی یا خیالی میترسد رفتار تدافعی اتخاذ میکند.
درمان :
آرام شدن و آرام گرفتن نخستین کاری است که باید صورت دهید. اگر شما رفتار تدافعی دارید بعید نیست تحت تاثیر رفتار منفی همسرتان کلافه شدهاید. در این صورت لازم است که به خود آرامش بدهید و به اندیشه خود دقیق شوید و نشانههای ناراحتی درونی را پیدا کنید.
سکوت
وقتی که کسی در برابر شما سکوت میکند ممکن است به این نتیجه برسید که همسرتان سرد، بیعاطفه و حتی با احساس برتری است. احساس میکنید که همسرتان به شما واکنش نشان نمیدهد و برای احساساتتان بهایی قایل نیست. احساس میکنید به شما بیاعتنایی میکند و بیتوجه شما را زیرپا میگذارد.
اما سکوتکنندگان اغلب خود را خنثی و بیطرف توجیه میکنند اما خودشان را منفی نمیدانند.
درمان :
باید قبل از هر کاری، سعی کنید به آرامش برسید. باید بیاموزید که به شکلی غیرتدافعی گوش بدهید و صحبت کنید.
اندیشههای پریشان کننده
وقتی اندیشههای پریشان کننده درباره همسرتان و رابطهای که با او دارید پابرجا و محکم میشوند میتوانند ازدواج شما را به مخاطره بیندازند، آیا خود را یک قربانی و یا یک حقبهجانب تلقی میکنید؟ در این صورت بدانید که شرایط را برای کلافه کردن خود مهیا میسازید. طرز فکر شما، حتی اگر درباره آن با کسی صحبت نکنید روی برخوردی که با همسرتان میکنید تاثیر میگذارد.
درمان :
ابتدا باید این انگارههای فکری را شناسایی کنید. باید هر وقت به سراغتان میآیند مچ آنها را بگیرید. بعد باید بدانید که مجبور نیستید این افکار را باور کنید، میتوانید آنها را تغییر دهید.
فاصله گرفتن و منزوی شدن
اگر احساس میکنید که کلافه شدهاید، ممکن است بخواهید از همسرتان دوری کنید و گاه بیآنکه این را متوجه شوید چنین کاری میکنید. اگر فکر میکنید مسایل زندگی شما جدی هستند، ممکن است امیدتان را به آن از دست بدهید. اگر احساس میکنید صحبت با همسرتان در این مورد بیفایده است در جهت نومیدی و دلسردی حرکت میکنید و اینگونه ممکن است نتوانید بر مشکلات خود غلبه کنید.
درمان :
مشکلی که در این میان وجود دارد، همان کلافه شدن است. اگر بتوانید این احساسات را در خود ملایم کنید، راه را برای اصلاح شرایط دشوار خود هموار میکنید. تغییر، زمان می برد. یکسره تلاش کنید. عادات قدیمی و افکار کهنه یک دفعه عوض نمی شود. صبر داشته باشید.
توصیه های کلی در مورد حل اختلافات
با رعایت توصیه های زیر می توانید رابطه ای رضایت بخش و دور از تحقیر و سرزنش با همسرتان برقرار کنید :
مشخص حرف بزنید :
رسیدگی به خبرها و اظهارات عینی و ملموس، آسان تر از رسیدگی به حرفهای انتزاعی و کلی است. با مشخص حرف زدن می توانید افکارتان را روشن کرده و احتمال به توافق رسیدن را بیشتر کنید.
من - پیام بدهید. جمله خود را با ضمیر" من" آغاز کنید و احساساتتان را بیان کنید. به این ترتیب مسئولیت رفتارتان را می پذیرید و از سرزنش کردن همسرتان پرهیز می کنید.
حکم های مطلق را کنار بگذارید :
به کار بردن کلماتی مثل" همیشه"، "هرگز"، نباید" و .. مشکل را بزرگ جلوه می دهد و جایی برای خطای انسانی نمی گذارد. پس از بیان چنین کلماتی خودداری کنید.راه حل ها همیشگی نیستند. هیچ راه حلی لزوما مادام العمر و همیشگی نیست. وقتی راه حلها آزمایشی باشند طرفین بیشتر به توافق می رسند. با یکدیگر عهد ببندید به توافق تان عمل کنید. مدتی به آن عمل کنید سپس آن را مورد ارزیابی قرار دهید و در صورت لزوم تغییراتی در آن ایجاد کنید.
هر بار یک مساله را حل کنید :
بعضی از زن و شوهرها می خواهند در آن واحد چند مشکل را حل کنند. انها با این کار تنش رابطه را بیشتر می کنند. راه حلها را به صورت گام های کوچک اجرا کنید. صبور باشید! هر بار مشکل مشخصی را مطرح کنید.
تغییر، زمان می برد :
یکسره تلاش کنید. عادات قدیمی و افکار کهنه یک دفعه عوض نمی شود. صبر داشته باشید.
فکر و احساس خود را باز گو کنید. حتی وقتی فکر یا احساس شما غیر واقع بینانه و خودخواهانه به نظر می رسد هم از مطرح کردن آن نترسید. گاهی اوقات پس از طرح فکر و احساس خود از این که می فهمید همسرتان فلان چیز را در مورد شما نمی دانسته تعجب می کنید.
یاد بگیرید عادات خود را کنار بگذارید :
توجیهات و استدلالهای مخرب و بی ثمر خود را بشناسید و کنار بگذارید. در عوض سعی کنید بفهمید بیشتر درباره چه چیزهایی بگومگو می کنید. مصالحه اثر بخش اگر چه ایده آل نیست ولی از راه حل بی نظیری که به همسری متنفر تحمیل شده باشد، بهتر است . بردن در بحث ها و بگو مگوها، شادی و آرامش نمی آورد.
ادامه مطلب
هنگامی که زنها شعله های عشقشان کم سو می شوند و زندگی زناشویی رو به سردی می گذارند شوهر خود را عامل اصلی سرد شدن زندگی مشترک می دانند و زمانی قسمتی از تقصیرها را شخصا گردن می گیرند که همسرشان از آنها فاصله گرفته و دور شده باشد اما واقعیت اینجاست که رفتار و افکار زنان موجب می شود مردان رفتاری سرد از خود نشان دهند.
در این مطلب رازهایی را با شما خانم ها در میان می گذاریم که شما را در رسیدن به زندگی زناشویی ایده آلی که در ذهنتان پرورش داده اید یاری می رساند.در هر صورت آگاهی از نکات و راهکارهای زیر به شما کمک می کنند که روابط بهتر و پربارتری را با همسرتان تجربه کنید و این مهم را نیز دریابید که چگونه می توانید مجددا عشق را به زندگی مشترک خود بازگردانید.
راز اول : همسر شما نمی تواند تمام نیازهای عاطفی شما را برآورده کند
بیشتر مواقع مردان از همسرشان فاصله می گیرند چون احساس می کنند زن فشار زیادی بر او وارد کرده و مرد را برای برآوردن نیازهای عاطفی اش تحت فشار قرار داده است.هنگامی که مرد نمی تواند انتظارات همسرش را برآورده کند احساس شکست و ناکامی می کند و چون زن عامل اصلی ایجاد این احساس است مرد ناخودآگاه از همسرش فاصله می گیرد.
جالب اینجاست که در این میان زن، شوهرش را مقصر دانسته و حتی به فکر ترک زندگی مشترک افتاده و زندگی مشترکی که به دلیل اشتباهات ناآگاهانه خودش با مشکل مواجه شده را رها می کند.گاهی زنان انتظاراتی از همسرشان دارند که نه تنها شوهرشان بلکه هیچ مرد دیگری نیز قادر به برآوردن آن انتظارات نیست و فقط خداست که می تواند چنین زنانی را قانع سازد.
راز دوم : همسرتان نیز نیازهایی دارد که درست به اندازه نیاز خود شما اهمیت دارند
توجه به این نکته بسیار مهم است. به یاد داشته باشید مردان نیز مانند زنان نیازهای احساسی دارند که به اندازه نیازهای زنان مهم هستند.معمولا تصور نادرستی وجود دارد که چون زنان در مقایسه با مردان، موجودات لطیف تر و حساس تری هستند نیازهای احساسی بیشتر و مهمتری دارند و مردان چون موجودات خشنی هستند هیچگونه نیاز عاطفی نداشته و یا اگر داشته باشند برآوردن آنها چندان اهمیتی ندارد.
زنان هنگامی که می بینند همسرشان به نیازهای آنها بی توجه بوده و نتوانسته کاری که خواسته اند را انجام دهد به او بی توجه و بی محبت می شوند. اینجاست که مردان از همسرشان فاصله می گیرند. چون احساس می کنند آنگونه که باید با احترام با آنها برخورد نشده و به یاد داشته باشید حفظارزش و احترام از مهمترین و اساسی ترین نیازهای عاطفی مردان است.
زنان باید بدانند اگر همسرشان را یکی از دوستانشان تصور کنند، با این شیوه رفتاری هرگز نمی توانند همسر (دوستشان) را برای مدت طولانی در کنار خود داشته باشند.زنان در محیط کار، با دوستان، اقوام و حتی فرزندانشان روابطی گرم و صمیمانه برقرار کرده و با آنها گرم و مهربانانه صحبت می کنند اما هنگام برخورد با همسرشان ناگهان فرد دیگری می شوند.این اصلا عادلانه نیست، چگونه از کسی که با او رفتار درستی ندارید انتظار واکنشی گرم و عاشقانه و بدون اشتباه دارید؟!
یکی دیگر از نیازهای بسیار مهم مردان که حتی از نیاز آنها به احترام و عشق مهمتر است این است که همسرشان را سرحال و خوشحال ببینند.زنان باید بدانند برای مردان هیچ چیز آزاردهنده تر از این نیست که ببینند همسرشان افسرده و ناامید است، چرا که مردان با دیدن این حالت احساس می کنند فردی بی لیاقت و ناتوان هستندکه نتوانسته اند همسرشان را شاداب نگه دارند. مردان خود را عامل اصلی خوشحالی و ناراحتی های همسرشان می دانند.
راز سوم : مردان دوست دارند رهبر خانواده باشند
راز سوم این است که زنان باید بدانند مردان ذاتا دوست دارند رهبر ومدیر خانواده باشند وهنگامی که زنی این واقعیت را نادیده می گیرد مشکل بروز می کند. برای مردان بسیار دردناک است که ببینند همسرشان آنها را نادیده گرفته و خودرا رهبر و مدیر خانه می داند.
زنان نباید طوری رفتار کنند که مردان احساس کنند آنها برتری خود را به رخ می کشند. حتی اگر از جهات مختلفی از همسرتان برتر هستید هرگز این نکته را به رخ او نکشید. گام به گام با همسرتان پیش نروید، یک قدم عقب تر از او بایستید، اجازه دهید همسرتان بداند شما به او به عنوان رهبر خانه باور دارید. این یک قدم کوچک، تاثیر بزرگی در بهبود زندگی زناشویی شما ایفا می کند.
راز چهارم : بیشتر مردان از صمیم قلب می خواهند زندگی موفق و پرباری داشته باشند
برخلاف تصور عموم معمولا مردان به اندازه زنان به زندگی مشترکشان احساس تعهد می کنند و به اندازه زنان به زندگی مشترکشان باور دارند اما فرهنگ جوامع، زنان را وادار می کند که تصوری خلاف واقع داشته باشند. بسیاری مواقع مردان با تمام وجود بر حفظ و نجات زندگی مشترکشان تلاش می کنند و در این زمینه از هیچگونه تلاشی دریغ نمی کنند.
مردان دوست دارند همسرانشان را خوشحال کنند، دوست دارند اعضای خانواده را کنار یکدیگر جمع کنندو صحیح ترین کارها را انجام دهند. در چنین وضعیتی وظیفه زنان است که با ایجاد جو احساسی سالم و مناسب مردان را در انجام این کارها یاری داده و آنها را تشویق کنند تا همچنان به زندگی مشترکشان متعهد باقی بمانند.
سال هاست که جامعه، مردان را موجوداتی بی قید و بی توجه به تعهدات در زندگی مشترک معرفی کرده است و همین امر علت بروز مشکلات بسیاری در روابط زناشویی شده است. به خصوص در دهه های گذشته بسیار می شنویم که علت نارضایتی و ناراحتی زنان در زندگی زناشویی مستقیما به اشتباهات مردان بازمی گردد.
متاسفانه چنین نظریاتی مردان را به انزوا و گوشه گیری و در بسیاری مواقع بدخلقی کشانده است، اکنون زمانی است که دریابیم نتیجه چنین افکار و نظریاتی فقط سردتر شدن روابط و دور شدن زن و شوهر از یکدیگر است.
البته به یاد داشته باشید که زنان نیز هرگز عمدا مرتکب چنین اشتباهاتی نشده اند و آنها هرگز نمی دانستند رفتارشان چه اثر بدی بر همسرشان می گذارد، در واقع بیشتر اشتباهات زنان کاملا ناآگاهانه و غیرعمدی بوده و هست.
ادامه مطلب