آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

برخورد درست با افراد ریاست طلب

 

در اطراف ما افراد ریاست‌طلبی هستند که باعث رنجش ما میشوند .این افراد به نظر می‌رسد به فضای شخصی و حساسیت‌های ما بی‌توجه هستند و استقلال و آزادی فردی ما را زیر پا می‌گذارند.

ممکن است  پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر، همسایه، همکار یا یکی از دوستانتان چنین شخصیتی داشته باشد. نقش این افراد در زندگی شما هرچه که باشد، رفتار و منش آنها موجب آزردگی خاطر شما شده و احساس ناراحتی، حقارت و خشم را در شما شعله‌ور می‌سازد. افراد ریاست‌طلب لزوماً نیت بدی ندارند فقط می‌خواهند خواسته و نیت‌شان را به دیگران تحمیل کنند و درنتیجه به فضا و آزادی شخصی آنها تجاوز می‌کنند. در این مقاله به شما آموزش می‌دهیم با این افراد در زندگی خود چطور رفتار کنید و چگونه با آنها کنار بیایید.

1 - به راهنمای درونی‌تان گوش دهید
وقتی تحت تاثیر افراد ریاست‌طلب هستید، آنها می‌توانند خیلی راحت شما را مجبور به انجام کارهایی کنند که اصلاً حس خوبی به آن ندارید. برای این افراد خیلی عادی است که از ابزارهایی مثل تهدید، عصبانیت، مجادله و فشار احساسی برای مجبور کردن شما به اطاعت از خودشان استفاده کنند و اگر از راهنمای درونی خودتان استفاده نکنید، قربانی فشار آنها خواهید شد.

هرچقدر هم که یک نفر سعی به تجاوز به آزادی اراده شما داشته باشد، اگر از راهنمای درونیتان استفاده کنید باز هم می‌توانید موضع خودتان را حفظ کنید. وقتی مطمئن نباشید که چه چیزی برای شما درست و چه چیزی غلط است، خیلی راحت تحت تاثیر افراد ریاست‌طلب قرار خواهید گرفت.

2 - با ترس از افراد ریاست‌طلب زندگی نکنید
سلاحی که بیشتر افراد ریاست‌طلب برای مجبور کردن دیگران به اطاعت از خود از آن استفاده می‌کنند، ترس است. آنها از نفوذ خود برای ایجاد ترس در شما بهره می‌برند. مثل بسیاری از والدینی که برای مجبور کردن فرزندانشان به اطاعت از خود از ترس از تنبیه استفاده می‌کنند.

اگر واقعاً می‌خواهید فارغ از تاثیر و نفوذ این افراد زندگی کنید، باید هوشیارانه از ترسی که می‌خواهند در شما ایجاد کنند دوری کنید. می‌توانید با گوش به زنگ و آگاه ماندن در این مواقع بر این ترس‌ها غلبه کنید. اگر از این ترس نهراسید، هیچ قدرتی روی شما نخواهد داشت.

3 - آزادی خودتان را بر هر چیزی ارجح بدانید
وقتی احساس می‌کنید قربانی افراد ریاست‌طلب اطرافتان شده‌اید، این واکنشی ساده از احساس کمبود آزادی است که در زندگیتان می‌کنید. فقط خودتان قدرت خواستن و طلب کردن آزادی‌تان را دارید و هیچکس نمی‌تواند برای به دست آوردن آن کمکتان کنند. اگر آزادی‌تان را بر همه چیز ارجح بدانید، همیشه آزادید نفوذ و ریاست‌طلبی دیگران را قربانی آن کنید.

وقتی آزادی‌تان اولویت زندگی شما باشد، چیزهای دیگر خودبه‌خود درست می‌شوند. یادتان باشد که یک فرد ریاست‌طلب نمی‌تواند آزادی شما را بگیرد مگراینکه خودتان اجازه این کار را به او بدهید. آزادی‌تان را باید فراتر از پول، روابط و سایر انواع امنیت‌های کاذب بدانید که ذهنتان ممکن است به دنبال آن باشد.
 
وقتی از درون احساس آزادی کنید، واقعیت بیرونی‌تان به طور خودکار عوامل مثبت را به سمت خود جذب می‌کند. اگر بخواهید آزادی فردی‌تان را قربانی افراد ریاست‌طلب کنید، باید همه عمرتان را تحت تسلط آنها زندگی کنید.

4 - موضعتان را مشخص کنید
خیلی مهم است که موضع خودتان را با قطعیت بیان کنید و وقتی کسی سعی دارد بر شما ریاست کند، نظراتتان را ابراز کنید. تنها راه و روش کنار آمدن با افراد ریاست‌طلبی که سعی می‌کنند به شما دستور بدهند این است که به آنها نشان دهید چنین رفتارهایی را تحمل نخواهید کرد.

احساسی رفتار نکرده و حالت دفاعی به خود نگیرید، فقط با آرامش حرفتان را بزنید. سعی نکنید طرف‌مقابل را تحقیر کنید، فقط موضعتان را مشخص کرده و به آنها بگویید چه می‌خواهید یا چه نمی‌خواهید. از واکنش آنها نترسید، آرامش خود را حفظ کنید و بر موضعتان محکم بایستید.

5 - یادتان باشد که لازم هیچ اجباری در کار نیست
زندگی "یا انجامش بده یا می میری" نیست. هیچ باید و اجباری وجود ندارد مگراینکه خودتان برای خودتان تعیین کرده باشید. شما می‌توانید آزاد زندگی کنید و هیچ محدودیتی برای این آزادی وجود ندارد.محدودیت‌های زندگی شما از ذهن خودتان ریشه می‌گیرد.
 
دلیل اینکه مغلوب افراد ریاست‌طلب می‌شوید این است که تصور می‌کنید برای اینکه زندگی امنی داشته باشید باید از دستورات آنها اطاعت کنید. در واقعیت هیچ امنیتی در اسارت وجود ندارد و بااینکه آزادی به نظر قطعی نمی‌رسد اما در واقعیت خلاف آن است، وقتی آزادی را به امنیت ترجیح دهید، امنیت خودبه‌خود از انتخاب شما پدیدار می‌شود.

سخن آخر
برای کنار آمدن با افراد ریاست‌طلب باید سعی کنید بر ترس و ناامنی خود غلبه کنید و امنیت را در راهنمای درونی خود بیابید. ممکن است ذهنتان ترسیده باشد اما قلبتان همیشه راه درست را خوب می‌داند. به ندای قلبتان گوش دهید و به ذهنتان آموزش دهید که از آنچه که قلبتان درست می‌داند، دفاع کند. آزادی واقعی زمانی به وجود می‌آید که انتخاب کنید که قلبتان را بر ترس‌های ساخته ذهنتان مقدم بدانید.

ادامه مطلب

[ دوشنبه 18 دی 1391  ] [ 9:48 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

انتخاب یک دوست خوب،اما چگونه؟

 

به تازگی محققان در زمینه حمایت اجتماعی دریافتند: داشتن یک یا دو دوست خوب که در مواقع لزوم، نقش حمایتی دارند، باعث آرامش عاطفی فرد می‌شود.

چرا باید ما گروهی از دوستان را در اطراف خود داشته باشیم؟
مطالعات در زمینه حمایت اجتماعی نشان می‌دهد داشتن یک یا دو دوست که در مواقع لزوم نقش حمایتی دارند حداقل باعث آرامش عاطفی فرد می‌شود. یک نفر به جای اینکه مجموعه‌ای از افراد را که با آن‌ها دوستی عمیقی ندارد دور و بر خود جمع کند، بهتر است دوستان کم اما نزدیک و قابل تکیه برای خود پیدا کند.

به هر حال داشتن حمایت اجتماعی از جانب چند دوست حمایت کننده، بسیار خوب و مفید است. حتماً تصدیق می‌کنید که اگر کسی یک دوست صمیمی دارد، همواره دلایل خوبی وجود دارد که بخواهد دوستان تازه‌ای داشته باشد تا بتواند با آن‌ها دوران تازه‌ای را تجربه کند.

- اگر کسی فقط یک دوست داشته باشد که در مواقع لزوم بتواند به او تکیه کند و روی حمایت او حساب کند، ممکن است روزی این فرد خسته شود یا به هر دلیلی در دسترس نباشد، پس بهتر است که هر کس چند دوست نزدیک و قابل اعتماد داشته باشد.

- طبیعی است که انسان‌های مختلف، کارها و خدمات متفاوتی می‌توانند ارایه کنند، مثلاً داشتن یک دوست که از درایت و منطق خوبی برخوردار است و در موقع لزوم مشاوره فکری مناسبی می‌تواند ارایه کند، در کنار داشتن دوستی مهربان و دلسوز که می‌تواند در شرایط سخت شنونده خوبی باشد و ... می‌تواند ترکیبی از حمایت‌های اجتماعی را فراهم آورد که ممکن است ارایه تمام آن‌ها از عهده یک نفر بر نیاید.

- دوستان شما هم می‌توانند برای یکدیگر مفید باشند. مثلاً ممکن است یکی از دوستان شما بتواند دوست دیگر شما را که خجالتی است از پوسته خود خارج کند و شاید هر سه نفر شما که در یک مهمانی شرکت کنید مکمل همدیگر باشید.

- مطالعات نشان می‌دهد که احساس تعلق برای سلامت عاطفی بسیار مهم است؛ کسانی که حمایت اجتماعی دارند، اما فاقد حس تعلق هستند، از این حس عدم تعلق، بیشتر از افسردگی رنج می‌برند.

چطور می‌توان با افراد جدید ملاقات کرد :
اگر کسی برای یک شرکت بزرگ با یک ساختار اجتماعی وسیع و فرصت‌های بسیار برای ملاقات با افراد جدید کار کند، ایجاد دوستی‌های تازه بسیار آسان است. با این حال در ادامه چند راه ملاقات با افراد جدید را هم بررسی می‌کنیم :

به یک گروه ورزشی بپیوندید
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که آغاز گفت و گو با افراد برایتان آسان نیست، کلاس‌های مختلف ورزشی مانند بدن‌سازی، یا حتی ورزش‌های رزمی که فضایی صمیمی دارند، می‌تواند فرصت مناسبی برای ملاقات افراد تازه ایجاد کند که شاید از بین آنان بشود یک دوست واقعی پیدا کرد.

یک سرگرمی گروهی برای خود انتخاب کنید
اگر شما فردی علاقمند به کارهای دستی و هنری هستید، می‌توانید در یک کلاس هنری ثبت نام کنید. اگر علاقمند نویسندگی هستید، شرکت در یک کارگاه نویسندگی، فرصت بزرگی را برای شما ایجاد می‌کند تا هم مهارت خود را در نوشتن ارتقا دهید، هم فرصت آشنایی با نویسنده‌های دیگر برای شما مهیا می‌شود.
شرکت در یک کلاس که در راستای علایق شما باشد، هم می‌تواند باعث رشد و ارتقای مهارت شما شود، هم امکان آشنایی با افرادی را برایتان فراهم می‌کند که اشتراکاتی با شما دارند.

داوطلب شوید
همکاری با مۆسسات خیریه‌ای که به آن‌ها اعتماد دارید، علاوه بر اینکه به شما احساس مثبت بودن می‌دهد، خود این فعالیت، راه مۆثری برای کاهش استرس است، ضمن اینکه می‌توانید با افرادی ملاقات کنید که با قلب‌های بزرگ شان، اشتیاق و علاقه شدید به کمک کردن دارند.

در مهمانی شرکت کنید
اگر شما دوستان خود را به یک مهمانی دعوت کنید و از آن‌ها بخواهید که هر کدام، یکی از دوستان خود را همراه بیاورد، شما با گروه بزرگی از افراد تازه ملاقات خواهید کرد. یا شاید شما در مهمانی دوستان خود بتوانید با گروه انبوهی از افراد تازه ملاقات کرده و آشنا شوید.

لبخند بزنید
این راه ممکن است خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد، اما اگر شما از خودتان حرکتی ساده، که همان لبخند زدن است، نشان دهید که نشانگر تمایل شما به نزدیک شدن به دیگر افراد باشد، می‌تواند باب یک گفت و گو با افراد جدید را باز کند و الزاماً تمام این گفت و گوها نباید به دوستی تازه‌ای هم ختم شود، بلکه ممکن است فقط یکی از آن‌ها تبدیل به یک دوستی نزدیک و صمیمی شود و همین دوستی، زندگی شما را دچار تحول کند.

ارتباط مثبت
مثبت بودن یک مهارت است که به ازدواج و ارتباط با افرادی که با ازدواج به مجموعه ارتباطی ما اضافه می‌شوند، کمک می‌کند در عین حال می‌تواند موجب کاهش استرس بشود. ضمناً در ایجاد بالانس رفتاری بیشتر ما در محیط خانه، محل کار و زندگی موثر است.

ادامه مطلب

[ یک شنبه 17 دی 1391  ] [ 8:20 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

عمده و مهمترین دروغ های خانم ها به آقایان!

فكر میكنید که همسرتان به هیچ وجه اهل دروغ نیست؟ بهتر نیست كه در مورد این موضوع بیشتر و دقیق تر بیندیشید؟ دلایل دروغ گفتن متفاوت است، از نگرانی او برای احساسات شما گرفته تا حفظ رابطه خودش باشما، ولی مطمئن باشید همسر مور علاقه شما هم یك انسان است و از دروغ به عنوان یك حربه برای رسیدن به اهدافش ( شاید به طور ناخودآگاه ) استفاده میكند. 

دلیل آنها هر چه كه باشد 10 نوع عمده آن در زیر آمده است:

1- هیچ وقت سعی نكرده ام چیزی را در مورد تو تغییر دهم
وای فكر می كنید چه چیزی ممكن است؟ یعنی واقعاً از شنیدن صدای خرناسه شما عصبی نشده؟ یعنی او از همه رفتار شما راضی است؟ به هر حال اگر هم به شما نگفته در سالهای آینده خواهد گفت، پس تا می توانید از این فرصت بهره ببرید او « سعی نكرده چیزی را در شما تغییر دهد؟ » پس شما مرد ایده آل او هستید! 

2- من از بودن در جمع دوستان تو لذت می برم
مهم نیست دوستان شما چقدر انسان های جالبی هستند، این نظر شماست و احتمالاً همسرتان از ته قلب اینطور فكر نمی كند. پس تا آنجا كه می توانید این ملاقات ها را كاهش دهید تا همسرتان تصمیم نگیرد و احساس قلبی اش را راجع به ملاقات های پر سر و صدای شما با دوستانتان بیان كند. 

3- من از انجام دادن هر كاری برای تو لذت می برم
این ها جملات اول رابطه ها هستند. واقعاً فكر می كنید همسرتان از شستن لباس های شما یا جمع كردن ظرفهای غذا در حالی كه شما لم داده اید و تلویزیون تماشا می كنید لذت می برد؟ اگر نمی خواهید روزی با جمله « لطفاً خودت جورابهای بد بویت را بشو » مراجه شوید، خودتان زودتر دست به كار شوید. 

4- من خانواده تو را مثل خانواده خودم دوست دارم
ممكن است او در تظاهر كردن بسیار وارد و ماهر باشد ولی بدانید این احساس قبلی او نیست اگر شك دارید این بار كه او خانواده تان را برای شام دعوت می كند به ماهیچه های صورتش نگاه كنید تا متوجه لبخند مصنوعی كه او به زور به لب دارد شوید. 

5- من عاشق ورزش هستم
این هم یكی دیگر از جملات سنتی اولین قرار است. او احتمالاً تماشای فوتبال را به عنوان یكی از كارهای مورد علاقه اش به شما معرفی می كند تا نشان دهد كه چقدر با شما هم عقیده است و با دخترهای دیگر یك فرق اساسی دارد. اگر او جز نوادر روزگار نباشد ( و واقعاً عاشق فوتبال نباشد ) بعد از مدتی از شما هم به خاطر تماشای فوتبال ایراد خواهد گرفت. 

6- اگر به من بگویی كه چاق شده ام اصلاً ناراحت نخواهم شد
اصلاً چنین چیزی ممكن است؟ اصولاً اگر شما سعی كنید با تعریف بیش از حد از او خوشحالش كنید. موفق نخواهید شد چرا كه او می فهمد كه شما دروغ می گوئید ولی لازم نیست این صداقت خود را با اظهار نظر درباره اندامش به او ثابت كنید. در غیر این صورت جنگ جهانی سوم در منزل شما به وقوع خواهد پیوست. 

7- تو راست می گویی، حق با توست
در مشاجرات دوران دوستی و نامزدی همیشه دخترها حق را به پسرها می دهند ولی آیا در زندگی هم عقیده آنها این چنین است؟ در حقیقت «حق با توست » معادل « کافی است و تمامش کنیم » است او می خواهد فقط مشاجره را به پایان برساند! 

8- وجه تو به دیگر زنان اصلاً برایم مهم نیست
اوایل شكل گیری یك رابطه، دخترها برای بی تفاوت جلوه دادن خود از چنین جملات فریبنده ای بهره می گیرند.شانس شما این جاست كه وقتی مشغول تماشای دختران دیگرهستید می توانید از میزان عصبانیت او آگاه شوید. البته این كاملاً طبیعی است. خود را جای او بگذارید؛ اگر او هر پسر خوشگلی را ببنید شروع به طنازی كند چه احساسی به شمادست خواهد داد .

9- پول تو برایم هیچ اهمیتی ندارد
با این كه مبلغ پول شما در حساب بانكی تان برای اكثر زنان اهمیت چندانی ندارد ولی استقلال مالی شما برای همه آنها مهم است. ممكن است به شما نگوید چون نمی خواهد شما را بترساند ولی مطمئن باشید كه همینطور است. 

10- عزیزم ناراحت نباش، این چیزها برای همه اتفاق می افتد
در زندگی همه ما لحظات سخت پیش می آید، اكثر زنان در مواقع سختی همسرانشان از این جمله كلیشه ای استفاده می كنند. به هر حال اصلاً مهم نیست، مهم این است كه او از بین همه افراد دیگر شما را انتخاب كرده است.


لینک متن

[ جمعه 15 دی 1391  ] [ 1:49 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

دوازده نکته که دختر خانومهای مجرد باید بدانند

دوازده مورد وجود دارد كه دختر خانمها را در همان شروع انتخاب و تصمیمگیری برای ازدواج به اشتباه میاندازد. به عبارت دیگر، باید برای انتخاب شوهر مناسب از این 12 خطا دوری كنید:
1) تهیه یك فهرست بلند بالا از خصوصیات همسر مورد نظر با تمام جزئیات و ریزهكاریها اشتباه است. درست است كه باید فردی را انتخاب كنید كه خصوصیات او به نظرات شما شبیهتر باشد اما اگر زیاده از حد محافظهكارانه عمل كنید و تمام زیر و بم او را مورد قضاوت قرار دهید، بالاخره مواردی پیش میآید كه با فهرست شما همخوانی ندارد و همین موضوع باعث میشود به دلیل مسائل جزئی، فرد مورد نظر را قبول نكنید.
2) اگر تا یك سنی ازدواج نكردهاید و حالا فكر میكنید دیر شده و دیگران شما را زیر ذرهبین قرار دادهاند و بعد فقط به همین دلیل، فورا به یك خواستگار بله میگویید، اشتباه میكنید. 
3) مقایسه همیشه كار را خراب میكند. اگر دائم خواستگارها را با هم یا با سایر افرادی كه اطرافتان هستند و مورد تایید شما قرار گرفتهاند، مقایسه كنید، مطمئنا نمیتوانید تصمیم درستی بگیرید.
4) اگر از آن دسته آدمهایی هستید كه دو دستی به غم و غصه یا گذشته چسبیدهاید، اشتباه میكنید. اگر به هر دلیل موقعیتهایی را در گذشته از دست دادهاید، دیگر به آن فكر نكنید. پویا باشید و خودتان را برای آینده آماده كنید.
5) بعضیها به خودشان اجازه نمیدهند كسی را دوست داشته باشند و این مسا‡له برایشان مشكل ایجاد میكند. مثلا ممكن است فردی از بسیاری جهات مورد تایید شما و دوست داشتنی باشد اما به دلیل حرف و حدیث بیمنطق و دور از عقل دیگران، مورد تایید خیلیها قرار نگیرد. در این شرایط اگر فرصت دوست داشتن و بله گفتن را از خودتان بگیرید، خطای بزرگی مرتكب شدهاید.
6) گاهی بعضی دختر خانمها اعتماد به نفس پایینی دارند و فكر میكنند پر از اشكال هستند و مورد تایید دیگران قرار نمیگیرند، در حالی كه اگر به نكات مثبت خودشان توجه كنند، از خیلیها بهتر به نظر میرسند.
7) در مواردی، دختر خانمها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آیندهشان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یك دل نه صد دل عاشقشان بشود. وقتی چنین توقعی دارند و زلزله مورد نظر آنها اتفاق نمیافتد، فورا دلسرد شده، عقب میكشند. اگر انتظار دارید در همان برخورد اول یك رابطه شدید عاشقانه به وجود بیاید؛ جلوی این ازدواج، یك پرچم قرمز بزرگ نگه داشتهاید. با این كار واقعبینی را كنار گذاشتهاید، در حالی كه دنیای ما كاملا واقعی است. 
8) مرد ایدهآل زندگی شما با مردهای به اصطلاح ایدهآل فیلمها كاملا فرق میكند. به عبارتی منتظر چنین موجوداتی نباشید، چون فقط به فیلمها تعلق دارند.
9) گاهی دخترها سراغ فردی میروند كه هیچ شباهتی به آنها ندارد و فقط به یك دلیل خاص مورد تایید آنهاست. یادتان باشد تنها با یك خصوصیت نمیتوان زندگی كرد.
10) تمركز روی نكات منفی خطای بزرگی است. یادتان باشد اگر به هر دلیلی درباره مردها احساسات منفی در شما وجود داشته، آنها را كنار بگذارید و با دیدگاه مثبت، انتخابی مناسب داشته باشید.
11) بعضی دختر خانمها كه تحصیل و شغل مناسبی دارند، فكر میكنند به دلیل رفع نیاز مالی میتوانند از موضع بالا صحبت كنند و به كمك یك مرد احتیاج ندارند. این دختر خانمها با این طرز تفكر سد بزرگی مقابل خودشان ایجاد میكنند و نمیتوانند درست انتخاب كنند، چون مدام دیگران را از خود میرنجانند.
12) ایثار و فداكاری بیش از حد، به دیگران بیش از خود فكر كردن و نیاز دیگران را به خود مقدم دانستن اشتباه بزرگی است كه بعضی دخترها مرتكب میشوند. اگر به هر دلیل بار مسوولیتی به دوش شماست قبول؛ اما باید اول به خودتان، نیازهایتان و آینده شخصیتان فكر كنید و موقعیتها را از دست ندهید.


لینک متن

[ جمعه 15 دی 1391  ] [ 1:46 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

یک راه جالب برای شناخت بیشتر نامزدتان

 

یکی از نکاتی که در دوران نامزدی باید به آن توجه کنید اینست که نامزدتان چطور در بحث و گفتگو راجع به مسائلی که توافق ندارید شرکت می‌کند و به چه حالت و طریقی بحث خاتمه می‌یابد.  
 
در روابط قبل از ازدواج، افراد مجرد را می‌توان بطور کلی در دو دسته قرار داد. 
یک دسته افرادی هستند که  روی شخص بخصوصی تمرکز برای ازدواج ندارند اصولا نمیخواهند ازدواج کنند.دسته ی دیگر آنهایی هستند که به فکر پیدا کردن آن فرد دلخواه برای عشق و همسر آینده خود می‌باشند.
1.میان این دسته اخیر افرادی با هم به اشتباه  جفت می‌شوند که هیچگونه هدف و راه مشخص زندگیشان با هم مشترک نیست و در واقع وقت خود را با هم به هدر می‌دهند.  
2.گروهی که می‌خواهم روی آنها در این جا تأکید کنم زوجهایی هستند  که نامزد کرده اند و قرار است به زودی زیر یک سقف بروند.  آنها در مسیر هدفهای زندگیشان با هم همراه اند و بنظر می‌رسد که با هم جور هستند.  یکی از فرم هایی که این رابطه ها می‌گیرند اینست که یکی از طرفین و یا هر دو طرف باور دارند که نامزد  آنها و بطور کلی رابطه آنها خوب است بجز چند نکته و یا مسئله ای که اگر وجود نداشت رابطه کاملاً رضایت بخش می‌شد.  این افراد به رابطه ادامه داده و  امیدوارند که نامزدشان به طریقی که آنها می‌خواهند عوض بشود.  آنها ممکن است مدت طولانی به  این امید رابطه ای را نگه دارند، بدون اینکه هیچ تغییری در فرد مورد نظر پیدا شود.  اگر شما در این موقعیت در رابطه ای هستید و تصمیم گیری برایتان مشکل است، من در اینجا یک تمرین ساده پیشنهاد می‌کنم که شما را به تصمیم گیری کمک خواهد کرد. 
 البته مشاوره با یک روانشناس رابطه و ازدواج لازم است.  برای کمک و آشنایی بیشتر به عمق مسائل رابطه، این تمرین شروعی است که کمک می‌کند به تنظیم افکار شما درباره ی رابطه خود:
1-در یک صفحه سه ستون درست کنید.  روی ستون اوّل لیستی از خصوصیات نامزدتان که برای شما دوست داشتنی و قابل تحسین است بنویسید.
2- درستون دوّم یک لیست از ارزشها و هدف هایی که هر دو مشترک هستید بنویسید. (کار، تحصیل، بچه داشتن و تعداد بچه ها و غیره)
3- در ستون سوم لیستی از فعالیت هایی که مشترکاً دوست دارید، ورزشی، تفریحی، هنری و غیره بنویسید.این صفحه را کنار  بگذارید و در چند روز و هفته های بعد وقتی نکته ی دیگری به یادتان می‌آید به آن اضافه کنید.
4-روی صفحه ی دیگری لیستی از خصوصیات رفتاری فرد مورد نظر که شما دوست ندارید و آرزو می‌کنید که کاشکی عوض می‌شدند بنویسید.
5- بعد از چند روزی لیست شماره 4 را مرور کنید.  در نظر داشته باشید که امکان اینکه نامزدتان در رابطه با این خصوصیات شخصی و رفتاری عوض بشود وجود ندارد، با آگاهی و تعمق یکایک رقم لیست خصوصیات ناخواسته را بسنجید و ببینید که آیا در میان این لیست خصوصیاتی که در عین حال که کاملاً دلخواه شما نیست ولی شما می‌توانید در زندگی با آنها کنار بیائید وجود دارد؟
6- این خصوصیات مورد دلخواهم نیست ولی می‌توانم با آن کنار بیایم- به ستون دوم در همان صفحه منتقل کنید.  هر دو لیست های خود را برای چند روزی کنار بگذارید.
7- هر  چند روز و یا چند هفته ای به لیست ها مراجعه کنید و ببینید آیا می‌توانید رقمی‌به لیست خصوصیات دوست داشتنی و مشترک و رضایت آمیز اضافه کنید.  و همچنین ببینید آیا می‌توانید از لیست ارقام مورد دلخواه نبودن رقمی‌را به لیست - مورد دلخواهم نیست ولی می‌توانم با آن کنار بیایم منتقل کنید.
اگر بعد از چند دفعه کوشش در مورد این لیست ها هنوز رقمی ‌یا ارقامی‌در لیست مورد دلخواه نبودن وجود دارند و شما نمی‌توانید تصور زندگی با آن خصوصیات را داشته باشید بجا نیست که این مساله را به امید عوض شدن آن خصوصیات ادامه بدهید. 
در این مرحله  چند قدمی‌را پیشنهاد می‌کنم:  قدم اول اینست که از خود سئوال کنید که آیا من نظرم را با این فرد صادقانه در میان گذاشته ام؟  اگر جوابتان «نه» می‌باشد، در میان گذاشتن آن کمکی است برای شما و نامزدتان.  بیان این نکات فرصتی است برای صحبت و اظهار نظر و در نتیجه کمکی است به رشد شخصی هر دو طرف.  در بعضی موقعیت ها صحبت و تبادل نظر فرصتی است برای تغییر نظر و دیدگاه مسائل مطرح شده.  
در این مرحله صحبت و مشاوره با یک متخصص روابط ازدواج می‌تواند کمک خوبی باشد.  تراپیست می‌تواند در روشن شدن مسائل کمک کرده که شما بتوانید ببینید که آیا رقم های لیست شما چه نقشی در رابطه خواهند داشت و به چه طریقی این خصوصیات در رابطه نقش گرفته و اثرات آن چه می‌تواند باشند.  همچنین تراپیست می‌تواند به شما کمک کند که خصوصیات و موقعیت ها را در زاویه های جدیدی قرار داده و از نقطه نظرهای متفاوتی به آن نگاه کنید که ممکن است کاملاً معانی و دیدگاه های متفاوتی به شما بدهد که نکات مورد نظر شما دیگر بصورت منفی دیده نشوند.  از طرف دیگر تراپیست می‌تواند کمک کند در شناسایی خصوصیاتی که مورد دلخواه شما نیست که آیا این خصوصیات شخصیتی است و قسمتی از کاراکتر فرد مورد نظر شما است.  زیرا که اگر خصوصیات شخصیتی باشند قسمتی از کاراکتر فرد مورد نظر می‌باشد و به ندرت تغییر می‌یابد.  در این قسمت است که شما احتیاج به تصمیم گیری دارید که اگر نمی‌توانید تصور زندگی کردن با آن خصوصیات را بکنید، بهتر است جلو ضرر را از همین الان بگیرید.
 در اینجا باید اشاره بکنم که شما نمی‌توانید در فرصت کوتاهی مثلاً چند ماهی، مشخصات کاراکتری شخصی را بخوبی شناسایی کنید. .  البته این مدت هم بستگی دارد که شما فرصت تجربه کردن فرد مورد نظر خود را در محیط زندگی روزانه خودش و در محیط های مختلف و در رابطه یا افراد دیگر از جمله با خانواده خودش و غیره داشته باشید.  همیشه شما شخص را در محیط آشنای خودش بهتر می‌توانید بشناسید و بسنجید.  
نکته ی دیگری که باید به آن توجه کنید اینست که در نظر داشته باشید خیلی عادی است که دو فرد در رابطه در مسائلی با هم هم عقیده نباشند و طبیعتاً با هم بحث و گفتگو خواهند داشت.
تحقیقات روی رابطه زوج ها نشان می‌دهد که بحث و مشاجره روی اختلاف نظرها بخودی خود خطری برای رابطه ندارد.  بلکه طریقی که طرفین مشاجره می‌کنند و طریقی که مشاجره  راخاتمه  می‌دهند روی رابطه اهمیت دارد.
وقتی بحث و گفتگو به مشاجره می‌کشد و طرفین کلمات توهین آمیز انتقادی و تحقیری همراه با صدا و لحن توهین آمیز بکار می‌برند صدمه ی بزرگی به رابطه می‌زند.  معمولاً این طریق بحث و مشاجره به ندرت با آرامش و حسن تفاهم تمام می‌شود و اثر منفی آن تا مدتها باقی می‌ماند.  ولی وقتی بحث و مشاجره با احترام متقابل صورت گیرد اگر هم به توافقی نرسند احساس اینکه  فرد نظرش را در میان گذاشته و بیان کرده احساس مثبتی در رابطه ایجاد می‌کند.
بنا براین یکی از نکاتی که در دوران نامزدی  باید به آن توجه کنید اینست که  نامزدتان  چطور در بحث و گفتگو راجع به  مسایلی که توافق ندارید شرکت می‌کند و به چه حالت و طریقی بحث خاتمه می‌یابد.
 
 

لینک متن

[ جمعه 15 دی 1391  ] [ 1:43 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات2 ]

در شروع مشکلات زناشویی چه نکاتی را باید رعایت کنید؟

 

آیا می دانید برای اینکه روابط زناشویی تان تداوم بیشتری داشته باشد ، همه چیز را نباید به همسر خود بگویید ! آیا می دانید چه صحبت هایی را باید به همسر خود بگویید و چه سخنانی را باید مطرح نسازید  ؟ 
 
 
اولین گام در روابط زناشویی نحوه ی صحبت کردن است ،  طرز صحیح صحبت کردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابظ شما می گذارد البته لازم به ذکر است نه هر صحبتی .
بعضی از خانم ها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را که در طول روز برای شان اتفاق افتاده است را برای همسر حود تعریف کنند . با این وجود گاهی اوقات صحبت کردن بسیار خظرناک است و توصیه نمی شود که مدام صحبت نکنید ، سکوت در بسیاری از موارد بهتر از صحبت کردن می باشد .
 
در این مقاله توصیه و پیش نهاد هایی را برای شما ارائه خواهیم کرد :
 
از دیدگاه روان شناسان انسان ها از این منظر به چند دسته تقسیم می شوند
 
1-   افرادی که همه مطالب زندگی خود چه در حال ، چه در گذشته را برای همسران خود بازگو می کنند به بلوغ فکری نرسیده اند ، ذهنشان مانند دوران نوجوانی شان عمل می کند که عادت داشتند همه چیز را برای خانواده خود تعریف کنند .
 
2- افرادی که در تعاریف خود ، صحبت های شان اغراق می کنند و حتی گاهی وقتها به دروغ نیز متوسل می شوند ، افرادی هستند که  اعتماد به نفس  کمی به خود  دارند ، با این کار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند . امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی که  در سابق صورت می گرفت کاملا متفاوت می باشد . در زمان امروز اکثر زوجین هر دو با هم به کار بیرون از خانه اشتغال دارند ، زمان کمی را برای صحبت کردن با یکدیگر دارند ، هنگامی که فرصتی برای صحبت کردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به کار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد ، به ندرت پیش می آید که زوجین در مورد رابطه ی خودشان ، زندگی دو نفره ای یا چهار نفره اشان  به صحبت بنشینند .
 
حال به توضیح این موضوع  می پردازیم که چرا نباید تمام صحبت های خود را به همسرتان بازگو کنید ؟ این سوال چندین پاسخ دارد
 
1-  از دیدگاه بعضی از روانشناسان افرادی که گذشته تلخ و سخت داشته اند باید توجه کنند که ، هنگامی تجربه های تلخ گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس. سعی کنید با گذشته های تلخ تان خداحافظی کنید و با عنوان کردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نکنید . توجه کنید که شما دیگر در دوران مجردی به سر نمی برید ، شما تشکیل خانواده داده اید و از همان روز اول که وارد زندگی زناشویی می شوید باید سعی کنید همه ی گذشته ی خود را فراموش کنید ، و الان زمان آن است که زندگی دو نفره ی که در آینده خواهید داشت فکر کنید ، صحبت هایتان نیز باید حول زندگی مشترک تان باشد نه گذشته تلخ تان .
 
2-  اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد کرده اید لزومی به بازگو کردن اشتباهات گذشته تان نیست چون ممکن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیت های فعلی تان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی که بازگو کردن تجربه شما می تواند مانع تکرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود.
 
3- صحبت هایی را از گذشته ، حال برای همسرتان باز گو و تعریف کنید اما سعی کنید وارد جزییات نشوید ، مسائل را برای او کاملا باز نکنید و نشکافید .
 
 
حال چه صحبت هایی را نباید مطرح کرد
 
1-  اسرار تان را به همسرتان نگویید .منظور از اسرار چیست ؟
مشکلاتی که در دوران قبل از ازدواج برایتان بوجود آمده و بازگو کردن آن تنها باعث مشغول کردن ذهن همسرتان می شود. نا گفته نماند که مسائلی است که گفتن آنها به همسرتان ضروری است مثلا تجربه نامزدی ناموفقی اگر در گذشته داشته اید به همسر تان بگویید اما آیا واقعا لازم است همسرتان از جزئیات آن مطلع باشد؟ مشکلاتی که با پدرو مادر، خواهر یا برادر تان داشته اید و عنوان کردن آنها به دیدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد می کند ، کمبود هایی که در زندگی با آنها مواجه بوده اید ، رنج ها و مشقت هایی را که متحمل شده اید ، و مسائلی مانند این موضوعات بهتر است بازگو نکنید. 
 
2- اگر زمانی به همسرتان ، رفتار هایی که انجام می داده شک کردید و در وفاداریش نسبت به خودتان مردد بودید
هرگز این موضوع را مطرح نسازید ، زیرا ممکن است شما به اشتباه چنین فکری را داشته بودید در این صورت احساس وفاداری که بین شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بین می رود . 

لینک متن

[ جمعه 15 دی 1391  ] [ 1:42 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

با اجازه و مشورت متخصصان؛ بله!

مریم و مسعود هر كدام دردانه‌های مامان و بابا بودند و چیز زیاذی از زندگی نمی‌دانستند تا این كه همدیگر را در دانشگاه دیدند و یاد گرفتند كه جز درس خواندن، چیز دیگری هم وجود دارد... 
 
مریم و مسعود هر كدام دردانه‌های مامان و بابا بودند و جز درس خواندن و بچه خوب بودن، چیز دیگری از زندگی نمی‌دانستند تا این كه همدیگر را در دانشگاه دیدند و یاد گرفتند كه جز درس خواندن، چیز دیگری هم وجود دارد و آن عشق و به دنبالش تعریف یك رابطه جدید به همراه تمام تعهداتش است.  

اما آنها چقدر برای این كار آماده بودند؟ 
مریم می‌گوید: « من در جمع دوستانم، در مورد پسر‌ها چیزهای زیادی شنیده بودم. بچه‌ها می‌گفتند اگر پسر‌ها را سر كار نگذاری، سر كارت می‌گذارند و مرد خوب كسی است كه برای آدم، خوب خرید كند و ماشین مدل بالا داشته باشد یا خودش یك منزل شیك و زیبا بخرد یا پدرش به او بدهد. آنها می‌گفتند عروسی زیبا و مجلل و مهریه بالا، خیلی به آدم شخصیت می‌دهد و اگر با خانواده داماد كنار بیایی، فكر می‌كنند بی‌كس و كاری.» 
او ادامه می‌دهد: « وقتی كه دختر نوجوانی بودم، جرات نمی‌كردم در مورد شوهر كردن و رموز به دست آوردن دل همسر، از مادرم چیزی بپرسم. اگر هم چیزی می‌پرسیدم، مادرم می‌گفت به وقتش خودت می‌فهمی. وقتش هم كه شد گفت الان شما جوان‌ها صدتا مثل من را درس می‌دهید؛ اما واقعا این طور نبود. من چیز زیادی از زندگی مشترك نمی‌دانستم و پس از ازدواج احساس كسی را پیدا كردم كه در بن‌بست گیر كرده باشد. خجالت می‌كشیدم هر چیزی را از مادرم بپرسم و اصلا دلم نمی‌خواست حس استقلالم خدشه‌دار شود؛ اما خسته و فرسوده شده بودم و از پس كارها برنمی‌آمدم. خیلی زود این مشكل به بداخلاقی و دعواهای زناشویی بدل شد. من نیاز به آموزش داشتم؛ آن هم از سوی كسی كه بدون پیش‌داوری با من صحبت كند و حرف‌هایم را بشنود.»

اما بشنوید از مسعود. مسعود شاخ شمشاد دردانه بابا هم وضعی بهتر از او ندارد. مسعود می‌گوید: «وقتی برای اولین بار دلم تپید، نمی‌دانستم زندگی خیلی پیچیده‌تر از عروسك و شكلات روز نامزدها و به خاطر سپردن روز تولد و سالگرد ازدواج است. من تنها كاری كه بلد بودم، این بود كه سر وقت سطل آشغال را از خانه بیرون ببرم و نان بخرم. یك دفعه در مقابل واقعیتی به نام ازدواج قرار گرفتم. یكی دو هفته از ازدواجمان كه گذشته بود، همسرم مریض شد و من آنقدر دست‌پاچه شدم كه داشت گریه‌ام می‌گرفت. نمی‌دانستم در چنین وضعی، چه باید كرد. 

همیشه در خرید به مشكل برمی‌خوردم و با وجود این كه پول خوبی می‌پرداختم، میوه‌های خراب به من می‌فروختند. نمی‌دانستم دقیقا برای زندگی باید چطور برنامه‌ریزی كرد. هر كاری كه شروع می‌كردم، خراب می‌شد و همسرم روزبه‌روز از من رنجیده‌تر می‌شد. كارهای فنی زیادی نمی‌دانستم و بابت هر تعمیر جزیی، باید بخشی از حقوق ناچیزم را هزینه می‌كردم.

نمی‌فهمم چرا هیچ كس در مورد جزییات رفتار یك زن، به من چیزی نیاموخته بود. رفتار با همسر، هیچ ربطی به رفتار و روابطی كه شما با خواهر یا مادر خود ممكن است داشته باشی، ندارد. شما دیگر یك پسر خونه نیستی كه مامان همیشه در خدمتت است. حالا شما باید در خدمت خانم خانه باشی و سعی كنی در مقابل رفتارهایش پاسخ صحیح بدهی وگرنه از آرامش و محبت و چیزهای دیگر خبری نیست و خانه تبدیل به میدان جنگ می‌شود. آن وقت بود كه احساس كردم واقعا هیچ چیز نمی‌دانم. این بود كه من و همسرم تصمیم گرفتیم از مشاوره ازدواج استفاده كنیم، گرچه كمی دیر بود، اما هنوز می‌شد كاری كرد.» 

وضعیتی كه این زوج جوان به آن دچار شده‌اند، یك امر بدیع نیست. شاید خیلی از شما كه دارید این مطلب را می‌خوانید، كم و بیش دچار چنین مشكلاتی شده باشید. به خاطر كمبودهایی كه در آموزش خانواده، مدارس و دانشگاه‌ها برای پیش‌آگاهی موثر در زمینه ازدواج وجود دارد، امروزه سیستم مشاوره قبل و بعد از ازدواج، كمك شایانی به برقرار ماندن زندگی و كاهش آمار طلاق می‌كند. تكنیك‌ها و شیوه‌های متنوع زیادی وجود دارند كه با استفاده از آنها، می‌توان موفقیت زندگی مشترك را تضمین نمود.

كلاس‌های آموزشی پیش از ازدواج می‌توانند تا حد بسیار زیادی از احتمال طلاق بكاهند. تحقیقات، گویای این مطلب هستند كه شركت در این دوره‌های آموزشی می‌تواند تا 30 درصد احتمال بروز نفاق و جدایی را كاهش داده و زوجین را به سمت زندگی شادتری هدایت كند. 

یك مشاور خانواده اعتقاد دارد؛ روابط همسری و والدینی نیاز به مهارت‌اندوزی دارد و از خانواده‌ها توقع می‌رود در این زمینه به فرزندان خود آموزش دهند. نسرین اعتباری می‌افزاید: امروزه توقعات والدین از فرزندان نسبت به نسل‌های پیشین بسیار كاهش یافته و فرزندان اغلب جز درس خواندن، مسوولیت‌های بیشتری را برعهده نمی‌گیرند كه این سبب می‌شود مهارت زیادی برای شروع یك زندگی مشترك نداشته باشند. 

وی موثر بودن آموزش‌های پیش از ازدواج را وابسته به حقیقت‌گویی می‌داند و اعتقاد دارد این كار، زوج جوان را برای رویارویی با چالش‌های آینده آماده می‌كند. بهتر است این كار را در همین ابتدای رابطه كه هر دو نفر سرشار از انرژی و تازگی هستند، انجام دهید.

پژوهش‌های اخیر حاكی از آنند كه حدود یك سال پیش از ازدواج یا حتی 6 ماه قبل از آن، فرصت بسیار مناسبی است كه به مراكز مربوطه مراجعه كنید و در كلاس‌ها و دوره‌های آموزشی و آمادگی برای ازدواج شركت كنید. در این زمان، میزان استرس و عادات منفی در پایین‌ترین حد خود قرار دارد و می‌توان از همان لحظه، الگوهای ارتباطی را برقرار و محقق ساخت. این دوران درست زمانی است كه مشكلات خیلی راحت‌تر به نظر می‌آیند و قابل حل می‌باشند. 

افراد در ابتدای رابطه، انتظارات مثبت غیرواقعی‌ای را در سر می‌پرورانند كه بندرت كم و كمتر خواهد شد. آمادگی‌های پیش از ازدواج به عنوان یك فاكتور مصون‌كننده عمل كرده و شما را قادر می‌كند كه قابلیت‌هایتان را ارتقا بخشیده و راحت‌تر بتوانید از عهده مقابله با مشكلات بالقوه برآیید. 

جلسات مشاوره و كلاس‌های آموزشی آمادگی ازدواج را می‌توان به عنوان نوعی رویكرد مكمل یا متناوب در نظر گرفت كه خانم‌ها و آقایان نامزد كرده را با مهارت‌ها، عادات و نگرش‌های یك زندگی موفق آشنا كرده و با آموزش تكنیك‌های غنی، راه را برای رسیدن به موفقیت هموار می‌سازد. زوجین همچنین با بهره‌گیری از این روش‌ها می‌توانند انتظار یك زندگی موفق و طولانی‌مدت را داشته باشند.باید در این جلسات رودربایستی و خجالت را كنار بگذارید و هر چیزی را كه لازم دارید بدانید، سوال كنید. به هر حال اگر پیش از ازدواج، این فرصت را از دست داده‌اید، می‌توانید بعد از ازدواج نیز از خدمات مشاوره‌ای كمك بگیرید و در زندگی زناشویی مهارت‌های لازم را كسب كنید.


لینک متن

[ جمعه 15 دی 1391  ] [ 1:40 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

در اوج غریزه ، پاکدامن باش!

 

اسلام به عنوان آیینى جاودانه و آسمانى كه حاوى دستوراتى سعادت‏بخش براى بشر است، نهاد خانواده را به عنوان كانونى مقدس، پایدار، عاطفى و پاك، ترسیم كرده است تا میهمانى كه به عنوان همسر، وارد عرصه زندگى مى‏شود ، با آرامش، عزت، محبت و شادمانى، یك مجموعه رو به گسترش را اداره كند.

قرآن مجید به پدران و مادران مسلمان دستور مى‏دهد تا فرزندانشان را كه هنوز از نعمت تأهل برخوردار نشده‏اند ، به این امر مقدس تشویق كرده ، زمینه‏هاى زندگى سالم و حیات طیبه را براى آنان فراهم سازند و اگر شرایط ازدواج براى كسى وجود نداشته باشد ، اسلام راهكار بسیار ارزشمندى را معرفى مى‏كند. راهكارى كه هم اجرایى است و براى تحقق آن مانعى وجود ندارد و هم پشتوانه بزرگى براى ورود به عرصه حیات اجتماعى در آینده است و آرامش را براى اعضاى خانواده، مهیا مى‏سازد. این راهكار مهم، عفت‏ورزى است.
عفت ورزیدن براى یك انسان و مخصوصا برای جوان، ضرورت یك زندگى سالم، بانشاط و آرام است. ضرورتى كه تنها در سایه دین به دست مى‏آید و در سایه خردمندى، رشد و كمال مى‏یابد.

جوان امروز، نیازمند این آموزه‏هاست و پشت كردن به آنها، موجب سستى پیوند خانوادگى، نفوذ و حضور دیگران در عرصه زندگى، اختلاف، عدم اعتماد به یكدیگر، بیمارى‏هاى روحى - روانى، وسواس، سوءظن و ... خواهد شد.

1. عفت دل

یكى از موارد بسیار مهمى كه پیوند خانوادگى را پایدار مى‏سازد ، و قبل از ازدواج به جوان برای حفظ پاکدامنی اش کمک می کند ، رعایت عفت دل است. خانه‏اى كه تار و پود آن از عشق و محبت ساخته نشود ، خانه‏اى پایدار در برابر طوفان‏هاى سهمگین و لرزش‏هاى فراوان نیست. خانه‏اى كه در آن، افراد فراوانى حضور یابند و معشوق یا عاشق احساس نكند كه آن خانه براى سكونت وى آماده است، ثبات نخواهد داشت.

مرد شایسته، عرصه دل را در اختیار زن شایسته قرار مى‏دهد و جز او را به این حرم راه نمى‏دهد و فضاى اندیشه و دل را معطر به صفاى او مى‏كند؛ زن شایسته نیز چنین مى‏كند و اگر چنین شد، خداوند، از فضل خویش، آنان را بى‏نیاز خواهد كرد و این وعده خدا، حتمى است كه فرمود: زنان پاك، براى مردان پاك هستند.1

2. عفت نگاه

قرآن مجید به دین باوران دستور مى‏دهد كه چشمان خویش را بى‏پروا بر هر كس نگشایند. به چشمانت بیاموز كه هر كس، ارزش دیدن ندارد؛ زیرا چشم انسان، عرصه واردات دل و فكر او را فراهم مى‏سازد.

نگاه به نامحرم كه زمینه فساد را فراهم مى‏كند ، حرام شمرده شده است . جوان پاکدامن ، بر هر آن‏چه مى‏رسد ، بى‏پروا، چشم نمى‏گشاید و نگاه خویش را محدود مى‏سازد. اگر كسى عفتِ نگاه نداشته باشد ، چه بسا كه به بى‏عفتى در عرصه‏هاى دیگر دچار شود. این عفت، خاص مردان نیست بلكه زن هم باید عفت را رعایت كند.

3. عفت كلام

عفت نگاه، پرهیز از نگاه‏هاى آلوده است كه نتیجه این پرهیز ، پاكى دل و اندیشه ، از واردات ناشایست است ولى عفت كلام، پاك ساختن عرصه صادرات دل است. آنان كه بى‏محابا از هر چه بخواهند ، سخن مى‏گویند ، هر واژه‏اى را بر زبان مى‏آورند و در پردازش كلمات خویش، محاسبه دقیقى ندارند، نه ارزش خویش را حرمت مى‏نهند و نه ارزش مخاطب را.

بسیارى از جوانان ، نمى‏توانند برخى از واژه‏هاى ناشایست شنیده شده را بیان كنند و با نگفتن آن، شادمان‏ترند كه این، از سلامت روح و بهداشت روانشان حكایت دارد و در مقابل، كسانى یافت مى‏شوند كه بسیار مشتاقند تا هر واژگانى را به كار گیرند و از هر موضوعى - حتى ناشایست - سخن گویند كه این، نشان از عدم تربیت درست دارد.

4. عفت دامن

یكى از مؤلفه‏هاى مهم عفت، عفت دامن است. پاكدامنى، از نوجوانى و جوانى سرچشمه مى‏گیرد و در دوران میان‏سالى و كهن‏سالى، ثمره‏اش به بار مى‏نشیند. بدترین خیانت‏ها، خیانت در این عرصه است و غریزه جنسى، اگر درست در اختیار قرار نگیرد ، انسان را به ورطه‏هاى خطر مى‏كشاند. در قرآن آمده است: به زنا، نزدیك نشوید؛2 نه این كه زنا نكنید یعنى حتى باید از لغزش‏گاه‏هاى این خطر مهلك، پرهیز كرد.

5. عفت شكم

یكى از عوامل بدبختى انسان‏ها، بى‏پروایى در خوراك است یعنى این كه انسان هر چه بیابد ، بخورد و از هر راهى، كسب ثروت كند. غذاى حرام موجب شد كه مسلمان‏نمایان، در كربلا، در مقابل فرزند رسول خدا صلى‏اللَّه‏علیه‏وآله صف‏آرایى و به كشتن او افتخار كنند. امام حسین علیه‏السلام فرمود: اگر نبود طعام‏هاى حرامى كه شكم‏هایتان پر از آن گشته است، چنین بى‏پروا، در قتل من تلاش نمى‏كردید.

عفت شكم نیز در عفت دل، تأثیر فراوانى دارد. طعام آلوده، جسم را مى‏آزارد و طعام ناپاك، روح را. غذاى حرام، روح را از پرواز باز مى‏دارد و حریم زندگى را بر خطرها مى‏گشاید؛ پس باید در غذایى كه مى‏خوریم، دقت كنیم.

پرهیز از گشاده‏دستى در چشم دوختن، اجتناب از سخن ناروا گفتن یا شنیدن، دورى از اختلاط بى‏جا و بى‏مورد، خوددارى از خودنمایى و بدن‏نمایى، مواظبت از جسم، روزه‏دارى براى تقویت اراده و كنترل نفس و تربیت جنسى صحیح، راه‏كارى‏هایى هستند كه غفلت از آنها، در همه زمان‏ها، انسان را به سقوط مى‏كشاند.

جامعه امروز، هم در سن ازدواج ، هم در نوع زندگى اجتماعى و تحصیلى، هم در بافت خانوادگى و هم در زمینه فراوانى زمینه‏هاى گناه، با جامعه دیروز، متفاوت است. نوجوان دیروز، مى‏توانست بدون شغل و تحصیلات عالى، ازدواج كند و در كنار خانواده خویش، روزگار بگذراند. دیروز، زمینه‏هاى آلودگى صوتى و تصویرى و... آن قدر فراوان نبود؛ شرایط دورى از خانواده و اختلاط میان دو جنس، این قدر شایع و دسترسى به نامحرم، بدین صورت آسان نبود.

دوست عزیز! انسان شایسته، در هر عصر و زمینه، باید در مقابل آسیب‏ها و خطرها، قد برافرازد و ناملایمات را هموار سازد. راهكار عفت براى جامعه امروز، دیروز و فردا، كارگشاست.

راهكار اصلى، پرهیز از شیطان و تلاش دائمى در بندگى خداست كه این، صراط مستقیم سعادت و نجات است؛الا تعبدوا الشیطان و ان اعبدونى هذا صراط المستقیم3.

پی نوشت ها :

1. نور، آیه 26.

2. اسراء، آیه 32.

3. یس، آیه 60.
 

لینک متن

[ جمعه 15 دی 1391  ] [ 1:38 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چگونه فرزند خود را به نماز خواندن تشویق کنیم؟

با چند روش کاربردی و ساده که والدین می‌توانند، با به کارگیری آنها اثر مثبت در نهادینه نمودن نماز در فرزندان خود بجا بگذارند، آشنا شوید .

سوال: روش های مؤثر در جذب کودک به نماز و آموزه های دینی کدامند؟ دغدغه بسیاری از پدر و مادران و مربیان در جامعه امروزی این سوال است و از آنجا که درباره روش‌های موثر در جذب کودک به آموزه‌های دینی سخن فراوان است و بنای ما بر اختصار است، به صورت مختصر چند روش کاربردی که والدین می‌توانند، با به کارگیری آنها اثر مثبت در نهادینه نمودن نماز در فرزند خود به جا بگذارند، توضیح داده می‌شود :

الگو دهی
از جمله روش‌های مؤثر و سریع‏الانتقال مطرح در روانشناسی رشد، روش الگوپذیری است، اگر پدر و مادر، والدین و اولیاء قبل از اینکه بخواهند کودک را با آداب اسلامی آشنا کنند، خود متخلق به اخلاق نبوی و اسلامی باشند و خود عمل کنند، کودک نیز تقلید کرده و عمل خواهد کرد، زیرا از سن 1 تا 7 سال کودک بدون دانستن فلسفه کار صرفاً آن را تکرار می‌کند و این مساله در همه جوامع پذیرفته شده است و حتی نسبت به افراد بزرگسال نیز تاثیرگذار است.

فضاسازی معنوی
فرزندی که در خانواده‌ای لبریز از یاد و محبت خدا به دنیا می‌آید، هیچ‌گاه نیازی ندارد که آموزش ویژه برای نماز ببیند، زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه می‌گویند و او را به «صلوه» و «فلاح» و «خیرالعمل» دعوت می‌کنند، در خانه‌ای که والدین به مناجات شبانه بر می‌خیزند و اهل خانه همگی معتقد و مقید به آداب دینی هستند، چگونه ممکن است فرزندشان گریزان و روی گردان از خدا باشد؟

پاسخ به کنجکاوی‌های کودک
کنجکاوی کودک یک ویژگی طبیعی اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار می‌دهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند، بر این اساس وقتی که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادی و نماز می‌پرسند، فرصت مناسب برای ما به وجود آورده‌اند، تا بتوانیم با پاسخ‌های مناسب و یا طرح سؤالات مؤثر در او اثر تربیتی بگذاریم.

آموزش مستقیم
پدر و مادر باید این را باور کنند که همان گونه که در تامین نیازهای مادی کودک مسؤولیت دارند، در قبال تامین نیازهای معنوی نیز موظف هستند، امام باقر علیه‌السلام در یک گفتار حکیمانه مراحل تربیت معنوی فرزندان را شرح داده و چگونگی تربیت آنان را در سنین مختلف بیان می‌دارد، طبق رهنمود آن حضرت، والدین باید در سه سالگی کلمه توحید «لا اله الا الله» را به کودک یاد دهند، در چهار سالگی کلمه رسالت «محمد رسول الله» را به او بیاموزند و در پایان پنج سالگی او را آزمایش کنند، اگر راست و چپ را می‌شناسد، صورتش را به سوی قبله متوجه ساخته و به او بگویند رو به سوی قبله سجده کند، در شش سالگی اجزاء نماز، رکوع و سجده صحیح را یادش دهند تا سن او به آخر سال هفتم برسد، در آن موقع به او بگویند: دست‌ها و صورتش را بشوید و آنگاه به نماز بایستد.

حضور در مجامع و محافل نماز
مشاهدات انسان یکی از عوامل مؤثر در تربیت انسان است، قرآن در آیات متعدد انسان ها را به «دیدن» و «فکر کردن» دعوت می‌کند، بین «دیدن» و «باور کردن» رابطه مستقیم وجود دارد، باید کاری کنیم که فرزند ما با صحنه‌های گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود، شرکت در نمازهای جماعت مسجد محله می‌تواند در تقویت روحیه نمازگزاردن فرزندان ما مؤثر باشد.

زیبا سازی نماز
انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیبایی‌ها می‌رود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است، به خصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیبایی‌ها را می‌بیند و دوست دارد، با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران می‌توان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشد، هرقدر والدین بتوانند زیبایی‌ها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفق‌تر خواهند بود.

تشویق
همان گونه که قرآن انسان‌ها را به انجام اعمال پسندیده ترغیب می‌کند و از ارتکاب اعمال زشت به شدت بر حذر می‌دارد، سخنان پدر، مادر و مربی نیز باید این گونه باشد، جای جای قرآن کریم وعده به بهشت است که نمونه‌ای بارز برای تشویق به عبادت است،پدر و مادر نیز با روش‌های مختلف و وعده برآورده ساختن نیازهای فرزند به اسباب بازی و رفتن به سینما، پارک شادی و ... او را به نماز تشویق کنند، البته این تشویق نباید به گونه‌ای باشد که فرزند برآورده شدن نیازها را نتیجه نماز بداند که این آسیب جدی در امر تشویق است.


لینک متن

[ جمعه 15 دی 1391  ] [ 1:37 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چگونه با همسرم در مورد رابطه جنسی صحبت کنم؟!

بسیاری از زوج های جوان بدلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کافی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی میگردد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد. ایران ناز با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است.
 
متداول‌ ترین مشکل جنسی بین زوج ‌های خوشبخت چیست؟ چیزی نیست جز عامل "کافی نبودن".
زوج‌ها معمولا در زندگی‌های زناشویی که محکوم با شدت و تکرار رابطه‌ جنسی است سردرگم می‌شوند. اما به عقیده دکتر کیمبرلی شارکی درمانگر جنسی این یک خبر خوب است. واقعیت این است که، "مسائل جنسی در زندگی‌های زناشویی خوب و موفق معمولا قابل حل هستند." اما باید در مورد رابطه ‌جنسی با همسرتان صحبت کنید. در زیر به نکاتی اشاره می‌کنیم که برای حرف زدن در این رابطه با همسرتان کمکتان می‌کند.

1 - هیچوقت در تختخواب موضوع را به میان نکشید
درست قبل و بعد از رابطه‌ جنسی، اصلا زمان خوبی برای بررسی اشتباهات و عملکرد جنسیتان نیست. دکتر شارکی می‌گوید، "در این زمان همه ما بیشتر از زمان‌های دیگر آسیب‌پذیر هستیم." علاوه بر این، اتاق خوابتان و مخصوصا تختخوابتان، باید محل آرامش شما باشد نه محلی برای ایراد نارضایتی‌ها. باید محلی دلپذیر اما خنثی برای این منظور پیدا کنید، مثل یک رستوران یا کافی‌شاپ که به اندازه کافی برای ریلکس کردن رمانتیک و آرامش‌ بخش باشد.

2 - برای حرف زدن برنامه بریزید
درست است که می‌توانید در همان لحظه هم حرف بزنید اما الان شاید وقتش نباشد. اگر بی‌مهابا حرف بزنید، ممکن است باعث شود همسرتان حالت دفاعی بگیرد. از قبل به او بگویید که می‌خواهید با او حرف بزنید تا هر دو شما فرصت کافی برای فکر کردن به آنچه می‌خواهید بگویید در اختیار داشته باشید.

3 - با عشق و علاقه به عطش و شور روابط جنسیتان در روزهای اول ازدواج نگاه کنید
گاهی ‌اوقات سهیم شدن در یک حس نوستالژی از آنچه قبلا انجام می‌دادید برای اینکه بتوانید آزادانه در مورد رابطه‌ جنسی با هم حرف بزنید هدایتتان می کند. می‌توانید بگویید، " آن موقع‌ها را یادت هست که ساعت‌ها فقط همدیگر را می‌بوسیدیم؟ " یا " وقت‌هایی که بغلم می‌کردی واقعا سراپا لذت می‌شدم."

4 - بدانید که او خود به ‌خود نمی‌داند که چطور باید به شما لذت بدهد
این روزها کمتر مردی هست که راه و رسم عشق‌بازی با همسرش را بلد نباشد اما همیشه هم اینطور نیست. مشکل اینجاست که کارهایی که قبلا برایتان لذت بخش بودند ممکن است الان دیگر تاثیر نداشته باشند. دلیل آن می‌تواند بچه‌دار شدن یا بالاتر رفتن سنتان باشد. اگر خودتان به او نگویید که چه می‌خواهید، او از کجا باید بفهمد؟

5 - در مورد چیزی که می‌خواهید رک و راست باشید
اگر ندانید چه چیز شور و میل جنسی شما را تحریک می‌کند به هیچ ‌وجه نخواهید توانست آن را به همسرتان بفهمانید. اگر قبلا یک راست وارد تختخواب می‌شدید و سر کار اصلی می‌رفتید ولی الان احساس می‌کنید دوست دارید وقت بیشتری را صرف عشق‌ بازی کنید باید این را به همسرتان بگویید. اگر یک قسمت خاص از بدنتان دیگر مثل قبل محل خوبی برای تحریک شدن نیست باید آن را به اطلاع او برسانید.

6 - سرزنش یا تحقیرش نکنید
برای اینکه به چیزی که می‌خواهید برسید لازم نیست بدجنس شوید. با پذیرش ذهنی شروع کنید. این یعنی فرض کنید که همسرتان دوست دارد بیشترین لذت‌ها را به شما بدهد. پس به‌جای اینکه بگویید، "باید درمورد روابط جنسی مسخره‌ای که داریم با هم حرف بزنیم:، بگویید، "می‌دونم دوست داری من از رابطه ‌مون لذت ببرم اما می‌خوام تو هم لذت ببری به خاطر همین مایلم صحبت کنیم تا ببینیم چطور می‌تونیم هر دو لذت ببریم."

7 - موضوع را به خودتان برگردانید
زاویه صحبت را طوری تغییر دهید که انگار موضوع درمورد شماست. مثلا بگویید، "به این ربطی نداره که تو چه کاری رو اشتباه انجام میدی، موضوع اینکه که من چه چیزی دوست دارم." پس به‌ جای اینکه بگویید، "هیچوقت به اندازه کافی با من عشق‌بازی نمی‌کنی" بگویید، "دوست دارم قبل از اینکه سراغ کار اصلی بریم کمی ناز و نوازشم کنی."

8 - به ایما و اشاره‌ های غیرکلامی خودتان دقت کنید
شاید در کلماتی که به کار می‌برید دقت کنید که به هیچ‌ وجه فرد همسرتان را مقصر نکنید اما زبان اندامتان چطور؟ زبان اندامتان هم راهی برای بیان احساستان است! سعی کنید تا می‌توانید آرام باشید و بدون عصبانیت و خستگی حرف بزنید. چند نفس عمیق بکشید، دقت کنید که دست ‌به سینه نباشید و موقع حرف زدن نزدیک او بنشینید.

9 - در ذهنتان راه ‌حل داشته باشید و از ایده‌های او هم استقبال کنید
رسیدن به خواسته‌ها و نیازهایتان درست است اما باید به حرف‌های او هم گوش بدهید. اولویت‌های او هم ممکن است تغییر کرده باشد و نیمی از سهم لذت بردن از رابطه‌ جنسی بر عهده ‌شماست. با او همفکری کنید و بهترین زمان‌ها را برای رابطه ‌جنسی تعیین کنید. شاید هم بد نباشد با هم برای مشاوره بروید. مشاورین می‌توانند راه‌های بسیار خوبی برای برگرداندن شور و عشق قدیم به زندگیتان به شما پیشنهاد کنند.

 10 - یادتان باشد این مکالمه یک طرفه نیست
حرف زدن در مورد زندگی جنسیتان چیزی نیست که یکبار در طول زندگیتان در مورد آن حرف بزنید. این بحثی همیشگی است. بعضی از زوج‌ها به‌طور منظم جلساتی را با هم به حرف زدن درمورد مسائل دیگر زندگی مثل برنامه‌های مالی و برنامه‌های مربوط به فرزندانشان اختصاص می‌دهند. چرا نباید وقتی را هم برای حرف زدن در مورد زندگی جنسیتان اختصاص دهید؟


لینک متن

[ جمعه 15 دی 1391  ] [ 1:35 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 30 ] [ 31 ] [ 32 ] [ 33 ] [ 34 ] [ 35 ] [ 36 ] [ 37 ] [ 38 ] [ 39 ] [ > ]