آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

احتمال شکست در این روابط 50 درصد است

 

شاید یکی از آرزوهای بزرگ هر انسانی در آستانه انتخاب همسر و ازدواج این باشد که پیشگو یا فالگیری را پیدا کند که بتواند آینده ازدواجش را پیشگویی کند. برای اینکه بدانید رابطه شما تا چه حد در معرض خطر است، با علایم خطر آشنا شوید:

1 - رابطه ای که در آن عشق یک طرفه است
حتما شنیده اید که می گویند « عشق یک سره باعث دردسره! » اگر میزان علاقه و انرژی ای که شما برای رابطه تان می گذارید به طرز چشمگیر و احتمالا آزاردهنده ای بیشتر از طرف مقابل است ( یا برعکس )، امکان اینکه در رابطه تان دچار ناکامی شوید زیاد است.

تحقیقات روانشناسان اجتماعی نشان داده است که رابطه ای که حالت متعادل دارد و دو طرف تقریبا به یک اندازه به آن علاقه دارند و سرمایه گذاری (مادی و معنوی) نسبتا یکسانی در رابطه شان می کنند دوام بیشتری دارد.
روابطی که در آن زن و مرد با هم تناسب کافی ندارند (یکی از آنها از هر جهت موقعیت بسیار بالاتری نسبت به دیگری دارد) در حالت عدم تعادل قرار دارند و آینده خوبی برایشان پیش بینی نمی شود.

2 - رابطه ای که در آن یکی از طرفین یا هر دو تغییر زیادی کرده اند
اگر شما یا طرف مقابلتان به خاطر دیگری تغییری اساسی در زندگی یا شخصیت خود ایجاد کرده باشید، چه از روی اجبار و چه از روی علاقه بیش از حد و برای از دست ندادن طرف مقابل، بسیار محتمل است که دیر یا زود مثل فنر سر جای خودتان برگردید و رابطه را مختل کنید.

افرادی که به خاطر رابطه اولویت بندی زندگی خود را تغییر می دهند، از خصوصیات زنانه یا مردانه طبیعی خود دست می کشند، از شغل آرمانی (به خصوص آقایان) یا از دلبستگی های همیشگی (به خصوص خانمها) صرف نظر می کنند، خصوصیات شخصیتی خود را به ناگهان تغییر می دهند یا خود را مجبور به قبول اعتقادات و ارزشهایی می کنند که در عمق وجودشان آن را قبول ندارند، در واقع از همان اول چنان برداشت بزرگی از حساب پس انداز عاطفی رابطه شان کرده اند که رابطه هر لحظه ممکن است با کوچکترین مشکل از هم بپاشد و نخواهد توانست از شرایط سختی که در هر زندگی مشترکی پیش می آید به سلامت عبور کند.

3 - رابطه ای که در آن یکی از طرفین در دسترس نیست
« از دل برود هر آن که از دیده برفت »؛ جمله تلخی است و اصلا رمانتیک نیست، اما حقیقت دارد. افرادی که در دسترس نیستند، خواه ناخواه به رابطه آسیب می رسانند. ازدواجی که در آن قرار است شما در یک شهر باشید و همسرتان در شهر دیگر و مثلا فقط آخر هفته ها با هم باشید، به یک دوستی از راه دور تبدیل می شود. احتمالا الان دارید استثناهای این قانون را در ذهنتان مرور می کنید تا از پذیرفتن این حقیقت تلخ سر باز بزنید، اما ما بر اساس قوانین کلی تصمیم گیری می کنیم نه موارد استثنا.
 
از موارد دیگری که در دسترس نبودن را شامل می شود، درگیری عاطفی یک از طرفین با شخصی دیگر (مثلا رابطه فعلی با شخصی خارج از رابطه شما یا عشق فراموش نشده یا قطع رابطه نکردن با همسر سابق و...) و همچنین درگیری شغلی بیش از اندازه است که هر دو باعث می شود یک طرف به اندازه کافی در این رابطه حضور نداشته باشد.

4 - رابطه ای که به خاطر تفاهم های بی معنا شکل گرفته است
گاهی انگیزه ما برای ورود به یک رابطه، انگیزه موجهی نیست. مثلا کسی که به علم ریاضیات علاقه بسیار زیادی دارد ممکن است وقتی با فردی مواجه می شود که او هم عاشق ریاضیات است و یا حتی بدتر از آن، استاد ریاضی است این فکر به ذهنش برسد که «خودش است!».

این به همان اندازه عجیب است که کسی که عاشق فرهنگ بومی آفریقای جنوبی و سبک زندگی عجیب و غریب قبایل آفریقایی است بخواهد با یکی از بومیان آفریقا ازدواج کند! اما ازدواج هیچ ربطی به ریاضیات، ماسکهای قبایل آفریقای جنوبی و یا مسایلی مثل این که طرفدار چه تیمی هستید و یا اسمتان چقدر به هم می آ ید و... ندارد. ازدواج یکی از تصمیمات مهم زندگی است که باید بر اساس معیارهای جدی که تمام ابعاد یک زندگی واقعی را در بر دارد در مورد آن فکر کرد.

5 - رابطه ای که در آن شیفتگی شدید وجود دارد
اگر شما و طرف مقابلتان آن چنان شیفته هم هستید که حتی تا تاریخ عروسی تان نمی توانید صبر کنید، آینده چندان خوشی برای رابطه تان متصور نیست. شاید این جملات برایتان آشنا باشد: « بی تو نمی توانم زندگی کنم »، « حتی یک لحظه هم نمی توانم از تو جدا شوم »، « زندگی بدون تو برایم ممکن نیست »، « بی تو می میرم ». به دو دلیل در این مرحله نباید ازدواج کنید:

1 ) در این حالت مغز شما توانایی تشخیص درست و غلط را ندارد و در واقع تصمیم گیریتان برعهده هیجانات و هورمون هاست؛

2 ) در این حالت انتظاراتی که از عشق و ازدواج احتمال بروز دلزدگی بعد از ازدواج برایتان زیاد است.

6 - رابطه که عجولانه شکل گرفته است
عجله کار شیطان است. این را همه می دانیم اما موقع ازدواج که می شود آن را فراموش می کنیم. اگر فکر می کنید برای ازدواجتان دیر شده یا به هر دلیلی می خواهید هرچه زودتر ازدواج کنید ( بعضی ها برای ازدواجشان یک ماه بیشتر وقت ندارند چون بعد از آن باید برای ادامه تحصیل به « خارج » بروند! ). پس منتظر باشید که یک روز هم برای جدا شدن عجله داشته باشید چون دیگر حتی یک لحظه هم نمی توانید این آدم را تحمل کنید. آمار نشان می دهد افرادی که قبل از ازدواج دوره نامزدی معقولی داشته و به شناخت کافی از هم رسیده اند زندگی زناشویی موفق تری را تجربه می کنند.

دیگر علایم خطر
علایم خطر دیگری هم در مورد روابط وجود دارد که اگر چه به اندازه موارد قبل جدی نیست، اما می تواند به عنوان هشداری برای ما باشد تا با دقت بیشتری در این موارد تصمیم گیری کنیم:

1 - ازدواج در سن کم.
2 - ازدواج برای راضی کردن دیگران
3 - انتظارات غیر واقع بینانه از ازدواج
4 - تحصیلات پایین
5 - والدین طلاق گرفته
6 - درآمد ناکافی برای ادامه زندگی
7 - تفاوت فرهنگی زیاد (خانواده ها و فرهنگ قومی و قبیله ای)
8 - تفاوت سنی زیاد
9 - اختلاف شدید دیدگاه های سیاسی
10 - تفاوت شخصیتی عمیق

ادامه مطلب

[ پنج شنبه 11 آبان 1391  ] [ 11:00 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

با پسری که خدمت سربازی نرفته ازدواج کنم یا خیر؟

 

به خدمت سربازی رفتن برای خیلی از پسران معضل بسیار بزرگی است که بر سر راه ازدواج آنها وجود دارد. معضلی که خیلی ها را نگران میکند و البته نامزدهای زیادی را با دلتنگی و اشک و آه در انتظار پایان دوره خدمت میگذارد.

مشکلات یک ماموریت 2 ساله
برخی از خانواده ها به پسرهایی كه سربازی نرفته اند،‌ دختر نمی دهند. برخی دیگر به پسرهای سرباز هم دختر نمی دهند. برخی از خانواده ها نیز برای پسر سرباز نرفته شان خواستگاری نمی روند و بعضی دیگر هم برای پسر سربازشان زن نمی گیرند. خب در این شرایط، سوال مهم این است كه آیا واقعاً نباید با پسری كه سربازی نرفته ازدواج كرد یا نه؟

اگر خواستگاری دارید كه سربازی نرفته است و نمی دانید كه چه پاسخی باید به او بدهید به این قسمت خوب توجه کنید. عموما پسرها به چند دلیل سربازی نمی روند: برخی از سربازی فرار می كنند. عده ای دلیلی نمی‌بینند كه سربازی بروند و عده ای به دلیل اشتغال به تحصیل هنوز فرصت رفتن به سربازی نداشته اند.

با چه کسی ازدواج کنیم؟
گروه اول،‌گروه خطرناكی است و باید از ازدواج با آنها اجتناب کنید. این افراد حاضر نیستند كه خود را به سختی بیندازند و معمولاً از پذیرش هرگونه مسئولیتی سرباز می زنند و به قول معروف بی كار و بی عارند. باید توجه داشت كه هرگز نمی توان به افراد این گروه اعتماد و تكیه كرد.

آنها ترجیح می دهند یک شبه ره صد ساله را بروند و معمولا می گویند: « چرا باید سربازی بروم وقتی می توانم این زمان را کار کنم و دو سال جلوتر باشم؟ » این استدلال اگر چه منطقی به نظر می رسد اما در واقع نشان می دهد که پسر نمی خواهد با واقعیت های موجود کنار بیاید و به دنبال فرار از وظایف خود است.

گروه دوم،‌ كسانی اند كه به دلیل شرایط كاری و خانوادگی دلیلی برای سربازی رفتن نمی بینند. بیشترین افراد این گروه را كسانی تشكیل می دهند كه به كارهای آزاد اشتغال دارند. ازدواج با افرادی كه حاضر نیستند هرگز به سربازی بروند مشكلات زیادی در زندگی فردی و زناشویی ایجاد می كند زیرا جامعه و قانون ما برای آنها محدودیت هایی ایجاد نموده است.

طبق قوانین كشور ما استخدام و به كارگیری فردی كه سربازی نرفته به خصوص در ادارات دولتی و نیمه دولتی ممنوع است. نقل و انتقال هرگونه سند رسمی برای این افراد غیر ممكن است. مثلاً این افراد حق خرید و فروش خانه، مغازه و ... به نام خود را ندارند. حق خروج از كشور و رفتن به سفرهای برون كشوری از این افراد سلب شده است. در واقع به این افراد پاسپورت داده نمی شود.

و اما گروه سوم، كسانی هستند كه به دلیل ادامه تحصیل و پیشرفت علمی به صورت موقت رفتن به سربازی را به عقب انداخته اند كه كاملاً منطقی و درست است. بر این اساس افراد با فرض طی سریع مدارج علمی در 23 سالگی از مقطع کارشناسی و در 25 سالگی از مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل می شوند.
 
اگر این افراد بخواهند پس از اتمام تحصیلاتشان تازه دوران خدمت سربازی را  طی نمایند و بعد به فكر ازدواج بیفتند یعنی تقریباً باید در سن 27 الی 28 سالگی ازدواج نمایند. در حالیكه ازدواج نه منافاتی با ادامه تحصیل و پیشرفت علمی فرد دارد و نه با سربازی رفتن در تضاد است.

البته زندگی متاهلی و سربازی رفتن سختی های خاص خود چون كم درآمدی،‌ سختی كار، دوری و ... را برای زن و مرد به همراه می‌آورد ولی شیرینی های زندگی مشترك آنقدر زیاد هست كه بتوان به خاطر رسیدن به آن برخی از تلخ‌كامی ها را تحمل كرد. پس اینكه عده ای سربازی نرفتن پسر را دلیل محكمی برای رد خواستگاری پسر معرفی می كنند، در حالی‌كه پسر به دلیل اشتغال به كار، حرفه یا تحصیل و بالاجبار رفتن به سربازی اش را به تعویق انداخته است اشتباهی بزرگ است.

ادامه مطلب

[ پنج شنبه 11 آبان 1391  ] [ 10:57 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

با این روش ها بدنتان کمتر عرق می کند

 

عرق کردن، یکی از مشکلاتی است که در روزهای گرم تابستان انسان را آزار می دهد...
برخی افراد از بوی عرق کلافه هستند و برخی دیگر از لکه هایی که روی لباس هایشان برجای می ماند، گله می کنند.
مقاله این هفته ما شامل ۱۰ توصیه است که می توانید با به کار بستن آن از میزان تعریق بدنتان بکاهید و کمتر آزار ببینید.

عصاره مریم گلی
برخی گیاهان دارویی مانند « مریم گلی » باعث کاهش تعریق می شوند. می توانید روزانه ۲۵ قطره از عصاره این گیاه را در لیوان آب بریزید و بنوشید یا به طور موضعی در زیر بغل تان استفاده کنید. البته مصرف عصاره این گیاه به کودکان، زنان باردار و افرادی که در معرض ابتلا به سرطان پستان هستند، توصیه نمی شود.

شام سبک بخورید
اگر شب ها در خواب زیاد عرق می کنید، قبل از خواب شام مفصل نخورید زیرا اگر چند ساعت قبل از خواب، شام سبکی میل کنید، غذایتان سریع تر هضم می شود و در نتیجه دستگاه گوارش مجبور نیست طی خواب فعال باشد و سموم را به شکل عرق از بدن دفع کند.

آب خیلی سرد ننوشید
نوشیدن مایعات خیلی سرد باعث ایجاد تغییرهای شدید دمایی در بدن و تعریق بیشتر می شود. برخلاف آنچه تصورمی کنیم، نوشیدن آب خنک باعث کاهش دما و خنک شدن بدن نمی شود. وقتی بدن خنکی آب را احساس می کند، عکس العمل نشان می دهد و سعی می کند خود را گرم کند و افزایش دمای بدن در این حالت، باعث تعریق بیشتر می شود. برعکس وقتی مایع گرمی می نوشیم، بدن سعی می کند خود را خنک کند. از آنجا که نوشیدن مایعات گرم در تابستان دلچسب نیست، بهترین توصیه، مصرف مایعاتی است که دمای متناسبی دارند.

مصرف نوشیدنی های کافئین دار را محدود کنید
نوشیدن برخی مایعات از جمله چای، قهوه و نوشیدنی های کولادار حاوی کافئین می تواند باعث افزایش تعریق در فصل های گرم شوند. پس مصرف آنها را به حداقل برسانید.

اپیلاسیون را فراموش نکنید
تعریق عکس العمل طبیعی بدن برای کاهش دما و رساندن آن به دمای ۳۷ درجه است. عرق ترکیبی از نمک و آب است و بوی نامطبوعی ندارد و آنچه باعث بوی بد آن می شود، باکتری هایی هستند که روی پوست زندگی می کنند و در محیط گرم و مرطوب مثل زیر بغل تکثیر می شوند.
 
موهای این مناطق جایگاه مناسبی برای رشد باکتری ها هستند زیرا رطوبت را در خود نگه می دارند. بهترین توصیه برای از بین بردن بوی نامطبوع عرق، اپیلاسیون زیربغل و پاها و شستشوی روزانه بدن با صابون یا شامپو و خشک کردن کامل تمام نواحی از جمله بین انگشتان پاست.

مقدار پروتئین دریافتی تان را متعادل کنید
هضم غذا با افزایش دمای بدن همراه است. هر چه وعده غذایی ای که مصرف می کنید حاوی پروتئین بیشتری باشد، دمای بدنتان بالاتر می رود و بیشتر عرق می کنید. به گفته متخصصان تغذیه، روزانه مصرف یک گرم پروتئین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن کافی است.

غذاهای کم ادویه بخورید
ادویه ها می توانند باعث بالا رفتن دمای بدن و افزایش تعریق شوند. مصرف سبزی هایی نظیر سیر و پیاز نیز روی بوی عرق تاثیر می گذارد و آن را بدبو می کند. برخی موادغذایی حاوی روی نظیر نان گندم کامل هم همین تاثیر را دارند اما بدن به روی نیاز دارد و نمی توان منابع حاوی آن را از برنامه غذایی حذف کرد. نیازی نیست با فرارسیدن فصل های گرم سال ادویه را کاملا از برنامه غذایی خود حذف کنید، فقط کافی است میزان آن را کاهش دهید.

استرستان را کم کنید
تنش های بیش از حد روزانه و استرس باعث تعریق بیشتر می شوند. برای کنترل تعریق و کاهش آن، در کنار تمام مسایل یاد شده به استرس های روزمره هم توجه کنید و کمی آرام تر باشید.

کفش چرمی و لباس کتانی روشن بپوشید
الیاف طبیعی مثل کتان یا پنبه عرق را به خوبی به خود می گیرند در حالی که الیاف مصنوعی آن را جذب نمی کند و باعث رطوبت بیشتر آن ناحیه و بوی بد عرق می شود، بنابراین بهتر است در فصول گرم لباس های سبک و روشن بپوشید که نور خورشید را کمتر جذب می کنند و خنک تر هستند. بهتر است کفش را هم از نوع جلوباز و از جنس چرم انتخاب کنید زیرا کفش های بسته آن هم از جنس الیاف مصنوعی، باعث تعریق بیشتر پا و بوی نامطبوع آن می شوند.

از دئودورانت ها یا برچسب های ضدتعریق استفاده کنید
برچسب هایی در بازار وجود دارند که با قرار زدن آنها زیر بغل، عرق را جذب می کند و اجازه نمی دهد روی لباس لکه ای بیفتد. دئودورانت هایی نیز وجود دارند که نه تنها بوی نامطبوع عرق را از بین می برند، بلکه میزان تعریق را هم تنظیم می کنند. در این روزها می توانید از آنها استفاده کنید.

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 22 شهریور 1391  ] [ 5:26 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

سرانجام راز ازدواج موفق هم کشف شد!!

 

تحقیقات جدید پژوهشگران نشان می‌دهد راز یک ازدواج موفق «عصبانیت صادقانه» است، نه همیشه «بخشیدن» و همواره فراموش کردن. اغلب گفته می‌شود بخشیدن و فراموش کردن در زندگی مشترک شیوه‌ای مطلوب‌تراست؛ اما روان‌شناسان بر این باورند که عصبانیت هم می‌تواند بهترین راه جهت حل مشکلات در مواقع لازم باشد.

جیمز مک‌نالتی، استاد دانشگاه تنسی طی پژوهش‌های خود به این نتیجه دست یافت که بخشیدن همیشگی در ازدواج در واقع می‌تواند دلخوری‌ها را افزایش دهد و این‌که «نارضایتی کوتاه‌مدت از یک مکالمه حاوی عصبانیت، اما صادقانه» می‌تواند برای سلامت یک رابطه مشترک در درازمدت سودمند باشد.

پژوهش‌های این دانشمند حاکی از آن است که بخشش دائمی در ازدواج می‌تواند تبعات ناخواسته منفی در پی داشته باشد. به گفته وی در زندگی مشترک لحظاتی رخ می‌دهند که طرف مقابل به روشی علیه دیگری تخطی می‌کند.

برای مثال، یک شریک می‌تواند از لحاظ مالی بی‌مسؤلیت و یا فاقد نیروی حمایت‌کننده باشد. هنگامی که این رویداد‌ها به وقوع می‌پیوندند باید در خصوص عصبانی شدن یا بخشیدن تصمیم درست گرفت. پژوهش‌های این محقق نشان می‌دهد که پارامترهای مختلفی می‌تواند کارایی بخشش را پیچیده کند. این مولفه‌ها شامل سطح توافق‌پذیری شریک یا شدت و تکرار تخطی است.

یافته‌های وی نشان می‌دهد عصبانیت هم می‌تواند نقش مهمی در علامت دادن به شریک تخطی‌گر در خصوص اینکه رفتار آزاردهنده وی قابل پذیرش نیست، باشد.

ادامه مطلب

[ سه شنبه 21 شهریور 1391  ] [ 10:27 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

شخصیت شناسی با رنگ مورد علاقه تان

آبی
آبی رنگی شاهانه، آرام بخش و سرد است. دوستداران رنگ آبی عموماً خون گرم و فروتن هستند. آن‌ها از قوه طنز برخوردار بوده و به سادگی با دیگران عیاق می‌شوند. زیاد درباره آینده نگرانی ندارند. آن‌ها طرفدار جمله هرچه آید خوش آید هستند. اگرچه متناقض آن نیز مشاهده شده است. از آنجایی که چندین قرن رنگ آبی را مربوط به اشرافیت می‌دانستند، در نتیجه افراد اصیل خود را «دارای خون آبی» می‌نامیدند، حتی تا به امروز این همبستگی وجود دارد. افرادی که رنگ آبی را دوست دارند معمولاً سطح بالا و به طور طبیعی تند مزاج هستند. به بیان دیگر، افرادی که رنگ آبی را دوست دارند می‌توانند صفات متفاوتی را کسب کنند. می‌توانند بسیار سطح بالا یا فروتن و یا ترکیبی از هر دو را از خود نشان دهند.


مشکی
اغلب رنگ مشکی رنگی بسیار منفی شناخته شده است و رنگی بر خلاف مثبت اندیشی است. دوستداران این رنگ همه چیز را در زندگی با کمی نمک به روی آن می‌پذیرند. آن‌ها از ریسک کردن متنفر بوده و همیشه از اینکه جلب توجه کنند گریزانند. مشکی رنگ قدرتمندی است و به سادگی می‌تواند با رنگ‌های دیگر ترکیب شود ولی می‌تواند بر هر رنگی که مخلوط شده غلبه کند. دوستداران این رنگ قدرت را در رهبری به دست می‌گیرند. آن‌ها ممکن است خجالتی باشند ولی وقتی که بتوانند از پیله خود بیرون بیایند بسیار قابلیت قدرت را خواهند داشت.

سفید
سفید بیانگر صلح، شفقت و خلوص است. افرادی که رنگ سفید را دوست دارند بسیار متواضع و مهربان هستند. رنگ سفید وقتی با دیگر رنگ‌ها مخلوط شود به سادگی با آن‌ها ترکیب می‌شود و دوستداران این رنگ هم همین کیفیت را دارند. آن‌ها به سادگی با محیط و موقعیت‌ها خود را وفق می‌دهند. همچنین بسیار از خود گذشتگی دارند و اغلب دیگران را به خود ترجیح می‌دهند. برخلاف رنگ مشکی آن‌ها مثبت اندیش هستند.

سبز
سبز رنگ مقاومت و مصمم بودن است. دوستداران این رنگ اغلب جاه طلب، سخت کوش، شجاع و لجوج هستند. به محض اینکه معطوف چیزی شوند دیگر دست بردار نیستند. آن‌ها از اینکه به راحتی حرف خود را بزنند کمتر واهمه دارند. دوست دارند حرف آخر را در هر بحثی بزنند.


نارنجی
نارنجی رنگ انرژی، هیجان و گرماست. رنگ قدرت و ریاست است. همچنین نمایان گر روحیه رقابتی به عنوان یک جنگجو است. برای دوستداران این رنگ موقعیت از دست رفته بد‌ترین چیزی است که ممکن است برای آن‌ها رخ دهد. شجاع بوده و اشتیاق بسیار زیادی برای یادگیری چیزهای جدید دارند. بسیار با نفوذند و قابلیت تحریک کردن دیگران را دارند. مردم اغلب برای تشویق و نصیحت به آن‌ها رجوع می‌کنند.


زرد
زرد رنگ نور خورشید است. دوستداران این رنگ قدرت روشن کردن زندگی نزدیکان و عزیزانشان را دارند. با روحیه مثبت اندیش و دوستانه‌ای که دارند واقعاً می‌توانند زندگی را زیبا کنند. آن‌ها به طور مطلق عاشق یافتن دوست‌های جدید هستند. آن‌ها برای مصاحبت افراد فوق‌العاده‌ای هستند چرا که هیچ وقت از روشنی بخشیدن باز نمی‌ایستند. همچنین دوستان وفادار با درک بسیار بالا هستند. خلاقیت و ابتکار دیگر خصوصیت آن‌ها است.


بنفش
بنفش به عنوان رنگی شاهانه در نظر گرفته می‌شود. دوستداران این رنگ به سمت معنویت تمایل داشته و رگه‌هایی از خلاقیت در آن‌ها دیده می‌شود. همیشه ایده‌های شگفت انگیزی ارائه می‌دهند و اگر شما هیچ ایده‌ای در مورد چیزی نداشته باشید می‌توانید به آن‌ها تکیه کنید اگرچه آن‌ها اغلب خود را برتراز دیگران می‌دانند.


ادامه مطلب

[ سه شنبه 21 شهریور 1391  ] [ 10:25 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

جراحتهای زندگی مشترک و عوامل آن

 دعواهای زناشویی می تواند خود را به شکل مخفیانه و یا با نتایج کاملا واضح و آشکار نشان دهد.

در تمام جوامع ازدواج پایه و اساس رابطه است. شاید بتوان با محرومیت از تکنولوژی، کامپیوتر، پول و سرمایه و دارایی و ... زندگی را گذراند اما زایل شدن ارتباط بین زوجین و یا ارتباط میان والدین و کودکان می تواند تمام نواحی و بخش های مهم و حیاتی زندگی را تحت تاثیر خود قرار دهد.
 
اهمیت ارتباطات زناشویی تا جایی است كه کیفیت و چگونگی روابط زناشویی، هم کودکان و هم بزرگسالان خانواده را تحت تاثیر خود قرار می دهد و می تواند سبب افزایش و یا کاهش سلامتی و طول عمر اشخاص گردد.

در ادامه این یادداشت قصد داریم به اشكال مختلف اختلافات زناشویی اشاره كنیم
 
1 - خواسته ها ( مطالبات ) و عدم پذیرش و پس زدن
هنگام بروز دعوا میان زوجین یکی از نخستین استراتژی های مورد استفاده جهت فرونشاندن مشاجرات، پس زدن و عدم پذیرش است. یکی از زوجین اطلاعات و یا تعاملاتی را از دیگری مطالبه می کند و به دلایل مختلف طرف مقابل این خواسته ها را رد می کند بدون اینكه با همسر یا شوهرش تعامل داشته باشد و پیرامون این مساله با وی وارد گفتگو و بحث شود.
 
البته ممکن است این رفتار از خانه پدری هر یک از زوجین ( هنگامی که آنها کودک بوده اند ) الگو برداری شده باشد. در دیگر موارد یکی از زوجینی که پس زده شده احساس ترس و واهمه می کند و برای محافظت و پایداری عاطفی خود، خودش را از ارتباطات کنار می کشد.
 
2 - دشمنی متقابل
دشمنی متقابل، در روابط زوجینی که تمایلات پرخاشگرانه آنها فراتر از حد متوسط باشد اتفاق می افتد. در اثنای مشاجره، یکی از زوجین به جای کار کردن بر روی روشهای مثبت تصمیم گیری، به حمله و تهاجم به دیگری می پردازد. دشمنی متقابل می تواند خیلی راحت به خشونتهای خانوادگی ختم شود. در سایر موارد، درونی کردن و فروبردن خشم خود را از روزنه ها و منافذ دیگری نظیر اعتیاد نشان می دهد.
 
همچنین دشمنی متقابل می تواند به عنوان یک پاسخ" کند سوز " تلقی شود یعنی به جای اینکه یکی از زوجین دیگری را مورد حمله قرار دهد، طرف دیگر آهسته آهسته به جوش می آید و رفتاهای نامحترمانه و پرخاشگرانه انفعالی از خود بروز می دهد.
 
توهین و فحاشی
توهین و فحاشی، ناشی از خشم و یا تعارض های طولانی و حل نشده و کهنه است. عبارات گفتاری قابل پاک کردن نیست به همین دلیل توهینها و فحشهای شخصی می تواند تاثیر بسیار مخرب تری بر سلامت یک رابطه داشته باشد. وقتی یکی از زوجین با گفتار و لغات خود به دیگری حمله ور می شود جراحتهای ایجاد شده نه فیزیکی، بلکه روحی و عاطفی خواهند بود. این رفتار اعتماد به نفس زوجین را از بین می برد و حتی می تواند به افسردگی کلینیکی و افکار خودکشی ختم شود.
 
حالت تدافعی گرفتن یا حس کسب امتیاز کردن
وقتی یکی از زوجین احساس غالب شدن و یا استیلا یافتن و پیروزی به دیگری را در خود حس کند، استفاده از حالات تدافعی در زوج دیگر، یکی از تاکتیکهای احتمالی خواهد بود. روابطی که یکی از زوجین به لحاظ کلامی یا هیجانی و عاطفی ماهرتر از دیگری باشد، به هنگام بروز تعارض، کسی که قدرت کلامی کمتری دارد با اتخاذ یک ژست تدافعی از موقعیت خود دفاع خواهد کرد. اگر زوجین بتوانند این پاسخ را به عنوان یک اشاره و سمبل برای فرونشاندن مشاجره تشخیص دهند حالت تدافعی یک ابزار مفید برای مدیریت و رصد کردن ارتباط میان زوجین تبدیل خواهد شد.
 
ترس
ترس نتیجه یک تعارض رو به رشد و همیشگی است که در آن یکی از زوجین از طرف مقابل احساس واهمه و ترس خواهد داشت. در اغلب موارد این مردها هستند كه مرتکب سو استفاده های زن و شوهری می شوند اما لزوما آنها همیشه آغازگر احساس ترس نیستند.ولی به طور كلی وقتی یک رابطه شکل و قالب سو استفاده به خود گیرد، بهترین عکس العمل برای کسی که دچار ترس شده است دور کردن خود از موقعیت مذکور  و ایجاد خلا ارتباطی میان زوجین است.

هدف از ارایه اشكال مختلف دعواها و اختلافات زناشویی این بود كه شما زوجین عزیز، دقت و تفحص بیشتری بر رابطه خود با همسرتان بنمایید تا مانع از بروز این دست اشتباهات در روابط خود با همسرتان شده و ضمنا با آسیبها و اثرات مخرب این دست جراحتهای زناشویی آشنا شوید و اگر هر یك از شما شاهد برخی واكنشهای نامانوس در هسرتان بودید دلایل آن را زودتر و راحت تر بیابید و كشف كنید.


[ یک شنبه 21 خرداد 1391  ] [ 1:25 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

بیشترین دروغ های بین زوج های جوان

 آیا می دانید به چه دلیل زوج های جوان تمایل به گفتن دروغ به دیگری را دارند؟ در جدیدترین تحقیق روان شناسان مشخص شده است که آقایان در روابط بعد از ازدواجشان بیش از خانم ها دروغ می گویند . 
اگر یک خانم در طی روز دو مرتبه دروغ می گوید این نسبت در آقایان چهار بار در روز است . بیش از هشتاد و دو درصد خانم ها بعد از دروغ هایی که گفته اند احساس ندامت و پشیمانی دارند اما این درصد در آقایان زیر هفتاد درصد است . 

اکنون به این دروغ ها می پردازیم : 
1 - خانم ها نیز همانند آقایان مایل به مخفی کردن احساسات درونی  شان هستند و زمانی که ناراحت هستند و از آنها دلیل را جویا شوید می گویند موضوع خاصی نسیت تنها حوصله ندارند یا اینکه سرشان درد می کند .
چرا همه دردها و احساسات را در خود می ریزد ، با همسرتان مطرح کنید تا بتوانید ساده تر با این موضوع کنار بیاید. 

2 - آقایان اگر نخواهند موضوعی را بگویند معمولا اینقدر دروغ می گویند و همه چیز را به هم می بافند  که همسرشان سوالی را که پرسیده بود فراموش می کند .
بهتر نیست به جای مخفی کاری ، موضوعی را که باعث آزار شما شده است را با همسرتان در میان بگذارید . 

3 - خانم ها گاهی شیطنت می کنند و مقداری پول از کیف جیبی همسرشان بر می دارند . زمانی که همسرشان می گوید پول از کیف پول من برداشتی ؟ با قطعیت کامل و مصرانه این موضوع را نهی می کنند و می گویند حتما گم کرده ای یا چیزی خریده ای که فراموش کرده ای و از این نوع پاسخ ها .
اما بهتر است به این موضوع اعتراف کنید و به همسرتان بگوئید مقدار پولی که به شما می دهد کم است و نیاز به پول بیشتری دارید به جای اینکه همسرتان را به خودتان مشکوک کنید. 

4 - آقایان هنگامی که در مکانی هستند و نمی خواهند که همسرشان متوجه شود کجا هستند ، همیشه موبایل خود را از دسترس خارج می کنند یا اینکه هنگامی که همسرشان تماس می گیرد می گویند که " گوشیم آنتن نمی ده ... چی ... الو .. " و بلافاصله تلفن را به همسرشان قطع می کنند .
آیا می دانید این رفتار شما ، برای رابطه زناشویی تان یک سم است ؟ و فقط باعث می شود که همسرتان به شما مشکوک شود و زندگی تان تا مرز طلاق پیش رود . 

5 - خانم ها خواسته های فراتر از توان و قدرت اقتصادی  همسرشان دارند و باعث می شوند که همسرانشان به آنها دروغ بگویند . به کرات دیده و شنیده ایم که طلا یا جواهراتی که داماد به عروس هدیه داده است ، تقلبی بوده اند یا به قیمتی که داماد مدعی بوده است ، خریداری نشده اند . چرا داماد باید همچین دروغی را مطرح کند ؟ زیرا خواسته های عروس بسیار بالاست . پس اگر می خواهید از همسرتان دروغی نشنوید توصیه می کنیم خواسته های خود را تا حد و سطح اقتصادی او کاهش دهید . 

6 - درمورد آقایان : خانه تان پر از مهمان است اما مهمان هایی که شما دوست ندارید و تمایل دارید که دیرتر به منزل برسید ، بهانه های مختلفی را بیان می کنید  ، جلسه کاری پیش آمد ، در ترافیک ماندم و .... 
به جای بهانه های مختلف،  خیلی صریح به همسرتان بگویید به دلیل اینکه به دیدن این افراد  تمایلی ندارید پس دیرتر به منزل برمیگردید . 

7 - خانم ها تا کوچکترین مخالفتی از جانب همسرشان می بینند خودشان را به مریض بودند می دهند ، " وای میگرنم شروع شده ، وای سرم داره گیج داره ، فشارم افتاد و .... " 
تا چه زمانی می خواهید به این نقش بازی کردن های ادامه بدهید ، گفتگو مصالحه آمیز بیش از هر حرکتی پاسخ می دهد . 

8 - هنگامی که خانم ها خرید های گران قیمتی را انجام می دهند و برای اینکه همسرشان با آنها مخالفتی نکند می گویند : " این بلوز را تازه در حراج این مغازه خریدم ، قبلا گرون تر بود ، ..... 
به همسرتان بگویید با وجود اینکه قیمت بالایی داشت ولی به دلیل اینکه دوست داشتم این بلوز را داشته باشم ، خریدم . 

در انتها به تمام زوج های جوان توصیه می کنیم از دروغ گفتن به یکدیگر بپرهیزند زیرا هیچ صحبت و کلامی مانند دروغ شما را به دیگری بدبین نمی کند ، گاهی شک ها ، ظن ها شما را  تا مرز  طلاق سوق می دهد .



[ یک شنبه 21 خرداد 1391  ] [ 1:24 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چرا آقایان همیشه در رؤیای خانم زیبا و جذاب هستند؟

 مردها حتی در روابط دوستانه قبل از ازدواج نیز به دنبال دخترهای زیبا هستند.مردها همیشه در رویای یک زن زیبا هستند، حتی اگر خودشان بسیار زشت باشند یا زیبا باشند. این حس در تمامی مردان وجود دارد و تنها مختص به یک یا دو نفر نیست و در نهان تمام مردها این حس وجود دارد فقط درصد آن کمی بیشتر یا کمتر است .


ایران ناز، مردها حتی در روابط دوستانه قبل از ازدواج نیز به دنبال دخترهای زیبا هستند ، در تحقیقی که بر روی درصد زیادی از مردها انجام شد مشخص شده است که این حس در تمامی مردان وجود دارد و تنها مختص به یک یا دو نفر نیست و در نهان تمام مردها این حس وجود دارد فقط درصد آن کمی بیشتر یا کمتر است .

اما به چه دلیل ؟
هنگامی که یک مرد با یک زن مواجه می شود او را از هر لحاظ می پسندد جز مسئله زیبایی، معتقد است که اگر توانسته است او را پیدا کند پس می تواند شخص دیگری را نیز پیدا کند و به همین دلیل گزینه اول را رها می کند و به دنبال شخص دیگری می رود زیرا معتقد است که زن های بسیار زیبایی وجود دارند و مصرانه بر این مساله تاکید می کنند که زن های زیبای بسیاری وجود دارند.

جالب است بدانید که خانم ها همچین رویایی را در زمان نوجوانی خود دارند و زمانی که به دوره جوانی می رسند این رویا دیگر رنگ می بازد و جلای اولیه خود را ندارد معمولا دخترها در دوره نوجوانی در رویای این هستند که شخصی با یک اسب سفید به دنبال آنها می آید ، غول ستمگر را می کشد و او را به همسری خود برمی گزیند اما پسرها از همان ابتدا واقع گراتر هستند و به دنبال این وقایع نمی روند اما همیشه به دنبال یک زن زیبا هستند .

یک پرنسس زیبا ، پرنسسی که تنها مالکش خود اوست، رویاهایی هستند که در ذهن پسران جوان می چرخد و در اکثر مواقع با شکست مواجه می شوند زیرا تنها معیار زیبایی برایشان مطرح می شود و چشمشان را در برابر سایر گزینه های کلیدی که مهم تر از زیبایی ظاهری هستند می بندند در نهایت نیز به زندگی بدون عشق می رسند . نتایج یک نظرسنجی که توسط یک روان شناس فرانسوی در فرانسه انجام شده است ، بیانگر موضوعات زیر می باشد .

هنگامی که از مردها سوال می شود آیا دوست دارند که یک همسر مثل سیندرلا داشته باشند :
بسیاری از آنها این موضوع را نمی پذیرند و می گویند همسری مثل سیندرلا را نمی پذیرند در صورتی که نام یکی از بازیگران یا خوانندگان هالیوودی را ذکر می کنند و عنوان می کنند که مایلند این شخص همسر او باشد .

این موضوع بیانگر تغییر دید نسبت به زیبایی است . دیگر دختر ساده و در عین حال زیبایی مانند سفید برفی یا سیندرلا محبوبیتی را که باید در بین جوانان قرن حاضر داشته باشد را ندارد و در عوض مدل ها و هنرپیشه ها جایگزین آن می شوند.

یکی از دلایلی که ذکر می شود مبنی بر این موضوع است که سفید برفی یا سیندرلا دارای شخصیت هایی ساده بوده اند. برخلاف اینکه گفته می شود بسیاری از آقایان خانمهای ساده را بیشتر می پسندند اما این روان شناس فرانسوی در طی تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که مردها دوست دارند خانم هایشان همیشه آرایش داشته باشند.

بسیاری از آقایان معتقد هستند که تنها مادرشان زیبا بوده و شخص دیگری نمی تواند زیبایی او را داشته باشد به همین دلیل به دنبال شخصی هستند که از مادرشان زیبا تر باشد .البته لازم به ذکر است زیبایی مادر تنها به دلیل زیبایی صورت مطرح نیست بلکه به دلیل زیبایی هایی معنوی که برای فرزندان دارد بخصوص در ذهن پسران ماندگار می شود ، به دلایلی مانند عقده های ادیپ.

عقده ادیپ چیست :
عقده ادیپ ، عقده ای که در آن فرزند پسر ،پدرش را از بین می برد تا بتواند به ازدواج با مادرش برسد و مانعی بر سر راه نباشد ، این موضوع یک داستان افسانه ای و در کتب روان شناسی فروید بسیار بحث شده است .

بخاطر داشته باشید که پرنسس نیز پیر ، بیمار و زشت می شود و در نهایت تمام انسان ها روزی به مرگ نزدیک می شوند . در تمام روزهایی که گقته شد با وجود یک پرنسس زشت چه خواهید کرد ؟ پس به دنبال زیبایی های دیگری در وجود همسرتان باشید.

اما زیبایی های دیگری نیز در این نظرسنجی مورد توجه قرار گرفته اند :
بسیاری از آقایان ذکر کردند که منظورشان از زیبایی ، زیبایی باطنی است نه زیبایی ظاهری و این زیبایی را این چنین توصیف می کنند :

آنها به دنبال دختر و همسری هستند که مهربان و سخت کوش باشد ، به صحبت های آنها گوش دهد و با هم تفاهم داشته باشند .

زنی که قوی و مصمم باشد و او را در کارهایش به دنبال خود بکشد.

بسیاری از مردها معتقد هستند که تنها موردی که برایشان بسیار مهم است ، روابط زناشویی شان است حتی اگر زنشان کمی زشت باشد البته کمی نه خیلی ، در صورتی که روابط زناشویی خوبی با او داشته باشند این موضوع برایشان کمتر آزار دهنده است.

باید به خاطر داشته باشید که شما تنها برای داشتن رابطه های زناشویی یا اعمال خارق العاده ای که در فیلم های غیر اخلاقی نشان داده می شود ازدواج نمی کنید علاوه بر ارضاء نیازهای جنسی شما نیاز به ارضاء نیازهای روحی تان نیز دارید . اگر تنها برای ارضاء این حس ازدواج می کنید بسیار در اشتباه هستید.

این روان شناس در ادامه به تمام آقایان توصیه می کند : افرادی که با این هدف وارد مسائل عاشقانه و احساسی خطرناکی مانند روابط زناشویی می شوند با همان شدت و سرعت نیز خارج می شوند زیرا رابطه زناشویی رابطه ای نیست که تنها ملاک خود را بر اساس زیبایی زن قرار دهید.
 
همان طور که همیشه گفته می شود زیبایی ظاهری ممکن است با یک اتقاق ساده از بین برود اما این زیبایی باطنی است که هیچ گاه از بین نمی رود و به تمام آقایانی که دارای این دید نسبت به زن هستند ، توصیه می کند که شیوه نگارش خود را تغییر دهند تا در زندگی های مشترکشان دچار مشکل نشوند .

وی می افزاید : مکانی که شما با همسر آینده تان روبرو می شوید نیز نقش مهمی دارد با یک نگاه، عاشق می شوند و زندگی مشترکشان را تشکیل می دهند و به سرعت همان یک نگاه، از هم جدا می شوند.


[ یک شنبه 21 خرداد 1391  ] [ 1:22 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

شکست پله ای برای رسیدن به اهدافمان است

 وقتی جوان‌تر بودم، وقتی اوضاع خوب و آنطور که دوست داشتم پیش نمی‌رفت واقعاً نمی‌توانستم درسی از آن بگیرم. نمی‌توانستم به تصویر بزرگ نگاه کنم و بتوانم از پیشامدهای بدی که برایم اتفاق افتاده درس بگیرم.
اما، هر بار که اوضاع زندگی آنطور که می‌خواهید پیش نمی‌رود، می‌توانید چیزهایی زیادی از آن یاد بگیرید.

یکی از بهترین کارهایی که می‌توانیم بکنیم این است که وقتی اوضاع طبق برنامه‌های ما پیش نمی‌رود، به همه ماجراهایی که اتفاق افتاده خوب فکر کنیم و تا جاییکه می‌تونیم از همه تجربیاتمان درس بگیریم و خودمان را برای موفقیت در آینده آماده کنیم.

10 درسی که باید از شکست بگیریم :

1 -  واقعاً چیزی به اسم شکست وجود ندارد.
بله، ممکن است اوضاع بد پیش برود یا مطابق برنامه ما پیش نرود اما واقعاً چیزی به اسم شکست وجود ندارد زیرا همیشه یک دلیل خوب برای خوب پیش نرفتن اوضاع و درسی برای آموختن از آن وجود دارد. در طولانی مدت، هر اتفاقی که می‌افتد به صلاح شما خواهد بود.

2 - اگر به دلایلی اشتباه چیزی را می‌خواهید، هیچوقت آنطور که شما دوست دارید انجام نخواهد شد.

3 - می‌توانید از این واقعیت بعنوان یکی از قوی‌ترین انگیزه‌ها برای موفقیت در آینده استفاده کنید که اول کار، اوضاع آنطور که شما دوست دارید پیش نرفته است. اگر تصمیم بگیرید که به همه چیز درست نگاه کنید، اشتیاقتان برخواهد گشت.

4 - همیشه و در همه جا پشتکار، تعهد و تلاش نتیجه می‌دهد.

5 - بعد از اینکه چیزی برخلاف میل شما پیش رفت، اگر تصمیم بگیرید که از آن درس بگیرید و توجهتان را به ارتقاء کاری که می‌خواستید انجام دهید معطوف کنید (به جای اینکه خسته و ناامید شوید)، خواهید دید که عملکردتان به طرز قابل‌ملاحظه‌ای بهتر می‌شود و در کارتان پیشرفت می‌کنید.

6 - بعد از شکست، سه کار خوبی که می‌توانید انجام دهید اینها هستند: (1) دلایل شکستتان را بررسی کنید (2) درس بگیرید (3) اگر چیزی است که واقعا می‌خواهید و فکر می‌کنید باید آن کار را انجام دهید، بلافاصله دوباره تلاش کنید.

7 - امتحان کردن، ریسک کردن و موفق نشدن خیلی بهتر از این است که فقط عقب بنشینید و به این فکر کنید که اگر شکست بخورید چه خواهد شد.

8 - تنها نتیجه بدی که شکست می‌تواند داشته باشد این است که انگیزه دوباره امتحان کردن را از دست بدهید.

9 - هیچ نیازی به خجالت کشیدن نیست زیرا همه آدمها در جایی از زندگی خود شکست می‌خورند. فقط شما نیستید که شکست خورده‌اید.

10 - خیلی از پیشرفت‌ها در نتیجه یک شکست ایجاد شده‌اند. چیزهایی که دوست دارید را دنبال کنید. چیزی برای از دست دادن ندارید و تازه خیلی چیزهای عالی به دست خواهید آورد.

امروز بهتر از دیروز زندگی کنید.



[ یک شنبه 21 خرداد 1391  ] [ 1:22 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

شخصیت سالم را بشناسید

 شخصیت سالم یعنی چه؟


داشتن هر ویژگی‌ شخصیتی، تا زمانی كه باعث آسیب به خود فرد و آزار دیگران نشود، به هیچ‌وجه بیماری محسوب نمی‌شود...

برخی، هنگام معاشرت با دیگران، ذهنیت‌های مختلفی درباره آنها پیدا می‌كنند؛ مثلا می‌گویند فلانی چقدر بدبین است، چقدر زود عصبانی می‌شود یا اصلا آدم مرموزی نیست و ظاهر و باطنش یكی است.

بیان این ذهنیت‌ها ممكن است باعث شود فرد مقابل دریابد چگونه شخصیتی دارد و ویژگی یك شخصیت سالم چگونه است. دكتر سیدعلی احمدی ابهری، روان‌پزشك و استاد روان‌پزشكی دانشگاه علوم پزشكی تهران، در گفت‌وگو با «سلامت» درباره شخصیت و انواع آن بیشتر برایمان توضیح داده‌اند.

به الگوهای بارز رفتاری در پاسخ به تجربه‌های درونی ذهنی یا تجربه‌هایی كه در مورد جهان خارج داریم، «شخصیت» گفته می‌شود. به این ترتیب انسان‌ها از لحاظ رفتاری، عقیدتی، سلیقه‌ای و دیدگاه با یكدیگر متفاوت می‌‌شوند و هر یك ویژگی‌های شخصیتی خاص خودشان را پیدا می‌كنند؛

یعنی نوع لباس پوشیدن، آداب و رسوم و روابط اجتماعی هر فردی با دیگری تفاوت دارد اما این ویژگی‌های شخصیتی در بیشتر مردم هر جامعه‌ای نزدیك به هم و به‌گونه‌ای است كه تفاوت‌ها چندان به چشم نمی‌آیند. معمولا همه افراد یك جامعه، این تفاوت‌های اندك را می‌پذیرند و با معیارهای طبیعی جامعه هماهنگ است.

اگر بخواهیم انسان‌ها را در یك طیف گسترده بررسی كنیم، باید افراد سالم را در یك سر طیف و ناسالم‌ها را در سر دیگر طیف بگنجانیم. اما ویژگی‌هایی وجود دارند كه به سر طیف سالم نزدیك‌تر هستند و ما نیز آنها را سالم می‌دانیم.

سلامت: لطفا درباره این ویژگی‌ها برایمان بگویید.

1. برخی انسان‌ها درون‌گرا هستند. این گروه به خیلی از مسایل بدبین و گوشه‌گیرند، به راحتی به دیگران اعتماد نمی‌كنند، هنگام بحث‌ و پیشامدها زود عصبانی می‌شوند و پرخاش می‌كنند، مسوولیت‌پذیر نیستند.، به وفاداری دیگران تردید دارند و به‌طور كلی در جامعه به آدم‌های خشك و جدی معروفند. برخی از آنها خرافاتی هم هستند و به جادو و فال و رمالی اعتقاد دارند.

2. برخی افراد خصوصیات برون‌گرایی دارند؛ بیشتر تمایل دارند حرف بزنند و هرچه بیشتر خود را نمایش دهند، ظاهر هیجانی دارند و گاهی طوری لباس می‌پوشند كه غیرعادی جلوه می‌كنند. آنها علاقه دارند حد و مرزها را بشكنند و از این كار نیز هیچ ابایی ندارند. ممكن است رفتارهای خشنی از خود نشان ‌دهند و قانون را هم زیر پا بگذارند و از این كار لذت می‌برند.

3. انسان‌های مضطرب، اصلا آدم‌های راحت و آرامی نیستند و دوست دارند بیش‌ازحد در كارشان نظم وجود داشته باشد. شاید افكار خیال‌پردازانه نداشته باشند و گوشه‌گیر هم نباشند، اما زیاد با دیگران نمی‌جوشند و رفتارهای اجتماعی خیلی خوبی هم از خود نشان نمی‌دهند و تعاملات اجتماعی‌شان دچار مشكل است. وسواسی‌ها نیز به این گروه تعلق دارند و افراد وسواسی اصولا كمال‌گرا هستند و با قانون همه یا هیچ زندگی می‌كنند.
 
به طور كلی مضطرب‌ها و وسواسی‌ها، در روابط با دیگران نرم نیستند. بی‌قراری، یكدندگی و لجاجت از خصوصیات بارز آنهاست و قصد دارند برای هر موضوعی دلیل‌تراشی كنند و توجیه عقلانی داشته باشند. اهل مزاح و شوخی نیستند و دیگران نیز به سختی می‌توانند با آنها سازش كنند.

سلامت: همه ما انسان‌ها در این 3 گروه قرار می‌گیریم؟

نه، ویژگی‌های شخصیتی دیگری نیز داریم كه در این 3 گروه جای نمی‌گیرند؛ مثلا افراد وابسته نمی‌توانند مستقل عمل كنند و همیشه سعی دارند به كمك دیگران مطرح شوند و اصلا اعتماد‌به‌نفس ندارند. بعضی دیگر خیلی مطیع هستند و اغلب سعی دارند دل دیگران را به دست آورند و برای رسیدن به هدف تملق می‌كنند. بعضی از افراد نیز همیشه ناراحت هستند. این افراد افسرده نیستند و علایم افسردگی ندارند ولی خلق پایینی دارند و از آن نیز لذت می‌برند و این حالت برایشان به صورت یك عادت درآمده است.

سلامت: اصلا شخصیت ما چگونه شكل می‌گیرد و چرا بعضی از این ویژگی‌ها را پیدا می‌كنیم؟

این یك مبحث سبب‌شناسی است؛ در باب چگونگی شكل‌گیری شخصیت و عوامل تاثیرگذار تاكنون نظریه‌های متفاوتی داده شده است؛ اینكه ژن‌ها در این مورد نقش دارند یا نه هنوز به درستی قابل اثبات نیست اما عوامل محیطی، تعلیم و تربیت، فضای خانواده و آداب و رسوم جامعه، در شكل‌گیری شخصیت تاثیر زیادی دارد.

سلامت: این ویژگی‌ها می‌توانند در موفقیت انسان‌ها نقش داشته باشند؟
هر كدام از ویژگی‌هایی كه نام بردم، به میزان كم می‌توانند نقش بسیار مفیدی در افراد جامعه داشته باشند. وجود كمی خودشیفتگی، كمی اضطراب و وسواس یا سایر صفت‌ها حتی می‌تواند باعث موفقیت انسان شود، اما همان‌طور كه می‌دانیم، اختلال شخصیت نمایشی، نوعی از ناهنجاری‌های روان‌شناختی است. اینكه انسان همیشه سعی كند خود را مطرح كند و به رخ دیگران بكشد،
 
اصلا كار صحیحی نیست اما اگر به فكر ظاهر خود نباشد و به نظر دیگران در مورد شكل و ظاهرش اهمیت ندهد، او را به سوی شلختگی پیش می‌برد و این حركت غیراجتماعی است. ویژگی‌های شخصیتی اگر باعث آسیب رساندن به خود فرد و آزار دیگران نشوند، به هیچ‌وجه بیماری محسوب نمی‌شوند. داشتن همه ویژگی‌ها به میزان اندك كاملا طبیعی است.


[ یک شنبه 21 خرداد 1391  ] [ 1:18 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 30 ] [ 31 ] [ 32 ] [ 33 ] [ 34 ] [ 35 ] [ 36 ] [ 37 ] [ 38 ] [ 39 ] [ > ]