آنچه باید بدانیم ولی نمی دانیم!

اطلاعات طلایی، شخصـیتی ممتاز

مهترین سوالاتی که باید در اولین جلسه از نامزدتان بپرسید
چگونه و با چه سوالاتی باید بفهمیم طرف مقابل برای زندگی ما مناسب است یا خیر؟
سوال: دختر و پسری که قرار است با هم ازدواج کنند در اولین جلسه قبل از ازدواج بایستی در چه زمینه هایی با هم صحبت کنند؟

 در مورد چه چیزی باید صحبت كنیم و چه سؤال هایی بپرسیم تا بفهمیم كه او ایده ال زندگی ماست؟

پاسخ: در مورد انتخاب همسر باید از فاكتورهای گوناگونی استفاده كرد. به عبارت دیگر همسر مورد نظر را نمی‏توان صرفا با طرح چند سؤال آن هم در یكی دو جلسه، شناسایی كرد.
 
چه اینكه این جلسات بیشتر جنبه تشریفاتی دارد و طرفین به خاطر برخوردهای اولیه ممكن است خیلی خوب نتوانند همدیگر را ارزیابی كنند. لذا علاوه بر این جلسات گفتگو باید راهكارهای مطمئن‏تری را ضمیمه كرد تا درمجموع به یك نتیجه مطلوب رسید و آگاهانه دست به انتخاب زد.

به نظر می‏ آید یكی از بهترین راههای شناخت همسر، شناخت خانواده او می‏باشد. چه اینكه همسر محصول یك خانواده است و اگر خانواده مناسب باشد تا حدود زیادی می‏توان به محصولات آن نیز اطمینان داشت. راه شناسایی خانواده استفاده كردن از افراد مجرب، آگاه و دلسوز و در عین حال راز دار و مطمئن است.

یكی دیگر از راههای انتخاب همسر مناسب، داشتن آگاهی های لازم از همسر مطلوب و ایده‏ آل می‏باشد و لازمه این كار، مطالعه كتاب هایی در این زمینه مانند: كتاب «جوانان و انتخاب همسر از علی اكبر مظاهری انتشارات پارسایان» و كتاب « انتخاب همسر» از ابراهیم امینی از انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی و كتابهای دیگر در همین زمینه.

همچنین مشورت كردن با افراد كارشناس و مجرب، اطلاعات بسیار ارزشمندی را می‏تواند در اختیار انسان بگذارد، بعد از اینكه مجموعه‏ای از اطلاعات را از طریق خانواده، مشورت با افراد كارشناس و مجرب و مطالعه بدست آوردید، آنگاه نوبت به جلسات حضوری و گفتگو می‏رسد. طبیعی است كه اگر این فرآیند به صورت صحیح و دور از احساسات انجام بگیرد درصد بالایی از اطلاعات لازم برای انسان فراهم میشود.

در جلسات حضوری بیشتر باید توجه به مسائلی مانند: تعادل روحی، سلامت جسمانی، قیافه ظاهری و نگاه كلی فرد به زندگی مورد توجه قرار گیرد. برای بدست آوردن تعادل روحی كه اهمیت بسیار زیادی دارد ،باید رفتار فرد را مانند نحوه سخن گفتن او، انسجام كلامی او. طریقه نشستن و حركات و سكنات او مورد توجه قرار گیرد. اگر در این گونه امور وضعیت عادی داشت تا حدودی می‏توان به تعادل روحی او نیز پی برد.

موضوعات و سؤالات قابل طرح در این گونه گفتگوها مختلف است. زیرا افراد عقیده ها, آرمانها, هدفها و خواسته های آنان گوناگون است. اما بعضی از مطالب عمومی بوده و می توان آنها را طرح كرد كه عبارتند از :

1. سؤال از خط مشی كلی زندگی آینده و این كه زندگی را بر چه مبنایی می خواهید استوار و اداره كنید؟
مثلاً: تا چه اندازه به قوانین و دستورات اسلام و تكالیف عملی و دینی آن پایبند هستید و می خواهید تا چه اندازه زندگی را بر اساس آن بنا كرده و در تصمیم گیریها آنها را مورد توجه قرار می دهید؟

2. پرسش از اهداف آینده : هدفهایی كه قصد دارید در زندگی آینده دنبال كنید چیست؟ و یا درباره ی هر یك از آرمانها و هدفهای تحصیلی , اخلاقی , اجتماعی , شغلی و... به شكل جزئی تر سؤال صورت گیرد.

مثلا:تا چه اندازه به ادامه ی تحصیل و پیشرفت علمی پایبند هستید؟ به چه شغلی علاقه مند بوده و چه شاخصه هایی باید داشته باشد و از نظر اخلاقی تا چه اندازه به دستورهای اخلاقی و آداب و رسوم اجتماعی و فرهنگی توجه دارید و...

3. پرسش از صفات اخلاقی و خصوصیات فردی یكدیگر.

4. پرسش از خواسته ها و انتظارات طرفین از یكدیگر.مثلاً: از همسر مطلوب خود چه انتظاری دارید؟

5. پرسش از چگونگی برخورد و رفتار و میزان ارتباط با خانواده و بستگان و خویشان یكدیگر.

6. پرسش از نظرات یكدیگر درباره ی شیوه تربیتی فرزندان آینده .

7. پرسش از عیوب و نواقص و بیماریهای مزمن یكدیگر.

لازم به ذكر است در چنین جلسه ای باید دو طرف صادقانه از حقایق و ویژگیهای واقعی یكدیگر خبر دهند و در صدد گمراه كردن یا فریب دادن یكدیگر بر نیایند بلكه باید با كمال شجاعت و به طور صادقانه پاسخ گوی پرسش های یكدیگر باشند.


[ شنبه 1 بهمن 1390  ] [ 8:46 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

شک به همسر، باعث ازبین رفتن عشق میشود

 شک از آن موضوعاتی است که در زندگی همه انسان‌ها وجود دارد اما گاهی می‌تواند حسابی دردسرآفرین شود و زندگی را ویران کند پس باید با آن برخورد کرد. اگر همسری شکاک دارید یا خودتان شکاک هستید یا قصد ازدواج دارید، این مطلب را بخوانید.
دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه‌ای و به‌خصوص در زندگی مشترک اعتماد و احترام است‌ و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملا از بین ببرد، در حقیقت این دو خط قرمز‌هایی هستند که هیچگاه نباید از آن‌ها عبور کرد. به محض اینکه بی‌اعتمادی در رابطه‌ای به‌وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می‌رود. شک از آن چیزهایی است که می‌تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و به‌تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند. هر‌کدام از ما دست کم یک‌بار در زندگی شک را تجربه کرده‌ایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک نمی‌تواند مخرب باشد.

شک عشق را می‌کشد
وقتی آدم‌ها همدیگر را دوست دارند،به هم عشق می‌ورزند و به هم اعتماد دارند اما از لحظه‌ای که شک و عدم‌اعتماد و کنترل در رابطه‌ای به‌وجود می‌آید ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال می‌رود و از بین می‌رود و دو طرف از هم دور می‌شوند البته اگر هردو طرف دست از شک و کنترل هم بر‌دارند دوباره می‌توانند باز به هم نزدیک ‌شوند چون هیچ‌گاه عشق با نیت‌های منفی، عدم‌اعتماد و سوءظن نمی‌توانند باهم جمع شوند و در یک جا باشند.

صورت مسئله را پاک نکنید
متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدم‌ها می‌بینیم. این روزها وقتی با آدم‌ها حرف می‌زنیم می‌بینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرف‌ها و رفتارهای آن‌ها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند. حال اگر این نگرانی‌ها وارد زندگی مشترک شود، ‌مثلا یکی از زوجین با خود مدام فکر می‌کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»، «مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و...این مبادا‌ها که خود شخص آن‌ها را در ذهنش می‌سازد همه تبدیل به نگرانی‌های جدیدی در زندگی می‌شوند و فرد برای اینکه از آن‌ها خلاص شود شروع می‌کند به کنترل‌کردن طرف مقابل.
با این رفتارها فرد می‌خواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، او به سراغ حل مسئله درون خودش نمی‌رود. در واقع افرادی که سوءظن‌های زیادی دارند و کنترل‌گر هستند در بیرون نباید به‌دنبال چاره باشند بلکه باید درون خودشان را درست کنند.

آن‌ها به‌خودشان شک دارند
در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدم‌ها نسبت به هرچیزی که دوست‌دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن. در حقیقت پشت رفتارهای کنترل‌گر و سوءظن‌آمیز ترس از دست‌دادن وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و می‌خواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند، در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آن‌ها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست بلکه این شک نسبت به‌خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینه‌ای است برای آن‌ها تا خودشان را ببینند. وقتی من نسبت به‌خودم شک داشته‌باشم یعنی به توانایی‌ها و دوست‌داشتنی‌بودن خودم شک دارد و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند. ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من بماند دیگر به این نیازی ندارم با رفتارهای کنترل‌گر طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند یعنی دارای خودارزشی و اعتماد به نفس کافی هستم، باور دارم طرف مقابل به خاطر من در رابطه می‌ماند‌ ولی کسانی که به‌خودشان و توانایی‌های‌شان شک دارند، فرافکنی کرده و به طرف مقابل شک می‌کنند چون می‌دانند آنقدر خواستنی نیستند که طرف مقابل در رابطه بماند.

یک هشدار
هرگونه رفتاری خارج از رفتارهای مرسوم حدود خانواده بسیار آسیب‌زننده است و می‌تواند رابطه و زندگی زناشویی را به سمت ‌تعهدنداشتن پیش ببرد. تعهد از فاکتورهای اصلی ازدواج و یک رابطه است یعنی «من در برابر ازدواج، همسرم و رابطه مسئولم» اما می‌توان با انتخاب درست هیچگاه در زندگی مشترک چنین رفتارهایی را ندید مثلا اگر زوجین در همان زمان آشنایی برای ازدواج به شناخت صحیح و درستی از هم نرسیده‌باشند و بدون شناخت کافی باهم ازدواج کرده‌ باشند ممکن است بعد از ازدواج از هم رفتارهای مشکوک ببینند یا اینکه حتی بعضی از زوجین در زمان آشنایی نیز رفتارهای شیطنت آمیز و ناپسندی را از هم دیده‌اند ولی آن‌ها را ندیده گرفته‌اند و بیش از حد مثبت نگر بوده‌اند در واقع اینجا هشداری است برای کسانی که هنوز ازدواج نکرده‌اند. آن‌ها باید دقت کنند که مرحله آشنایی بسیار مهم است، بسیاری از رفتارهای شیطنت آمیز و مشکوک را می‌توان در همان دوران آشنایی تشخیص داد و باید متوجه بود اینگونه رفتارها نه تنها بعد از ازدواج بهتر نمی‌شوند بلکه به احتمال فراوان بدتر هم می‌شوند. مثلا اگر فردی که به خواستگاری شما آمده‌است، به‌اصطلاح بسیار دوست‌باز است و دوست دارد با همه رابطه‌ای باز داشته‌باشد، ببینید آیا می‌توانید این مورد را در زندگی مشترک‌تان تحمل کنید یا نه.

چرا همسرتان به شما تعهد ندارد؟
وقتی آدم‌ها در زمان مناسب، روابط مناسبی با دیگران ندارند، شاید بخواهند بعد از ازدواج این مورد را جبران کنند، مثلا اگر من هیچ‌گاه در محیط‌های اجتماعی چون دانشگاه یا محیط کار حاضر نشده‌باشم یا روابط سالم و کاری با افراد مختلف نداشته‌باشم ممکن است بعد از یک سنی و گاهی هم بعد از ازدواج،تمایل داشته باشم به سراغ شناخت آدم‌های مختلف بروم و ارتباطات متفاوت را تجربه کنم، البته تا اینجای کار مشکلی ندارد اما وقتی زیاده‌روی پیش می‌آید و تمایلاتی که یک روزی سرکوب شده و اکنون می‌خواهد خود را نشان دهد ممکن است جنبه ناپسند پیدا کند، البته کسانی که به سمت اینگونه رفتارهای ناپسند می‌روند چند حالت دارند یا آدم‌های تنوع طلبی هستند یا در زندگی‌شان جاهای خالی وجود دارد که در زمان مناسب به آن‌ها نپرداختند به همین خاطر به‌دنبال تجربه کردن می‌روند و حالت سوم، ممکن است الان در رابطه جای چیزهایی خالی باشد، مثل نبودن رابطه عاطفی و هم‌کلام نبودن و... به‌نظر من همه این‌ها راه فرار و نشان‌دهنده بی‌مسئولیتی است و باید سعی شود به همراه همسر این مشکلات را حل کرد.

آیا همسران باید یکدیگر راکنترل کنند؟
اگر همسرتان تمام وسایل شخصی و رفتارهای شما را کنترل می‌کند از موبایل و ای‌میل گرفته تا جیب‌ها و...به‌نظر من نباید در مقابل این حالت کوتاه آمد، حفظ حریم شخصی برای هر فردی کاملا حیاتی است. به‌نظر من رابطه‌ای را که در آن یکی از زوجین یا هردو همه چیز هم را چک می‌کنند، رابطه سالمی نیست. چک‌کردن یعنی عدم‌اعتماد، وقتی شما همه چیز همسرتان را کنترل کنید او نیز به‌خود اجازه می‌دهد که همه چیز شما را کنترل کند و در حقیقت شما در یک بازی گرفتار می‌شوید که مرتبا به‌دنبال پیدا‌کردن نقطه ضعف از یکدیگر هستید و به همین خاطر همه اعتماد بین‌تان از بین می‌رود. در این حالت به جای اینکه زوجین وقتشان را صرف اهدای عشق به هم کنند صرف اتهام زدن به هم و ایرادگرفتن می‌کنند. در این حالت هر طرف در رابطه احساس ناامنی می‌کنند.

حریم خصوصی کجاست؟
هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد که کسی وارد آن شود، این حریم یک چیز کاملا نانوشته است که برای هرکسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمی‌کنند و وارد حریم شما می‌شوند مسلما این مورد شما را ناراحت می‌کند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهید روز به روز از او دورتر می‌شوید. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند. حریم‌های شخصی بسیار مهم است، در زندگی هر کدام از ما بخش‌هایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلا دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریم‌‌ها کنیم. این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ای‌میل‌ها و تلفن‌هایش در حریم شخصی‌اش باشد و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ای‌میل‌هایش در حریم شخصی‌اش نباشد. به مرور می‌توان حریم شخصی آدم‌ها را فهمید.
به قول جبران خلیل جبران در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک.

وقتی خودتان مقصر هستید!
اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیرمتعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق می‌دهید، یعنی آنقدر کنترل‌هایتان همسرتان را از شما دور می‌کند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود. اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید، دو راه بیشتر ندارید یکی اینکه از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترس‌تان برطرف شود و راه دوم اینکه، آنقدر در رابطه و زندگی زناشویی خود عشق و محبت بگذارید که همسرتان نتواند به کسی دیگری فکر کند و کاملا در زندگی با شما سیراب شود.

روش برخورد با شک
گاهی پیش می‌آید که به همسرتان شک می‌کنید و دارای دلایلی هستید که شک‌تان درست است در این حالت باید با توجه به موضوع و آدم مقابلمان راه‌حل مناسبی را پیدا کنیم، اول از همه باید شروع به جمع‌آوری اطلاعات کنیم، مثلا اگر کسی به ما زنگ زده و از عدم‌تعهد شوهرمان خبر داده‌است نباید حرف او را حجت بدانیم بلکه خودمان باید شروع به تحقیق کنیم مثلا شاید با یک یا 2بار چک کردن طرف مقابل(بدون اینکه خودش متوجه شود) از حقیقت ماجرا با خبر بشویم و در نهایت با روشن شدن ماجرا، موضوع را با همسرمان مطرح کنیم و از او توضیح بخواهیم و 2نفری مشکل را حل کنیم و اگر نشد با بزرگتر یا مشاوری موضوع را مطرح کنیم اما اگر مطمئن شدید که شک شما اشتباه است باید روی خودتان کار کنید تا کاملا موضوع را فراموش کنید.

3قدم مهم
اگر به همسرتان شک کردید و بعد از مدتی فهمیدید شک‌ شما اشتباه بوده‌است، اگر همسرتان متوجه شک شما نشده باشد باید روی خودتان کار کنید تا کاملا شک را فراموش کنید و تنها چیزی که می‌تواند شک‌ها و ناآرامی‌های بین دو زوج را از بین ببرد، محبت کردن بی‌قید و شرط به یکدیگر است. چون در این صورت رابطه دلپذیر می‌شود و در نتیجه دوباره اعتماد و آرامش به زندگی بازمی‌گردد اما اگر همسر شما متوجه شک شما شده باشد، باید اول به اشتباه خود اعتراف کنید و از او معذرت‌خواهی کنید، بعد به نوعی با رفتارهای‌تان نشان دهید که کاملا به او اعتماد دارید، یعنی مثلا کمتر سؤال کنید و... قدم سوم این است بدون قید و شرط به او محبت کنید و عشق بدهید.

وقتی شک کردن تبدیل به بیماری می‌شود
بعضی اوقات فرد آنقدر شک می‌کند که می‌توان او را بیمار دانست، برای تشخیص بیماری اول از همه باید دید که آیا او همیشه و در تمام مراحل زندگی‌اش دچار شک بوده‌است؟ دوم اینکه شدت شک زیاد است یعنی فرد در هر مسئله کوچک و بزرگی به‌شدت و بدون دلیل شکاک است و این شک‌ها هم خودش را آزار می‌دهد وهم اطرافیانش را. یعنی زندگی فرد تحت‌تاثیر قرار گرفته‌است و تمام زندگی‌اش تبدیل به بحث و جنجال می‌شود ولی آدم نرمال فقط گاهی و به ندرت در امور اطرافش شک می‌کند. اگر همسر شما نیز جزو این گروه است باید از او بخواهید که برای حل کردن مشکلش به متخصص مراجعه کنید(هیچ‌گاه به او نگویید خودش تنهایی باید پیش متخصص برود چون حتما جبهه خواهد گرفت) یعنی باید همگام باهم مشکل را حل کنید.

دخالت ممنوع
گاهی پیش می‌آید که زن یا شوهر یا هردو در کارهای هم دخالت‌های فراوانی می‌کنند مثلا اینکه برای لباس پوشیدن هم، نوع حرف زدن هم و رفتار با دوستان و... تعیین و تکلیف می‌کنند، یعنی حتی می‌خواهند کوچکترین رفتارهای طرف مقابل را نیز کنترل کنند، کسانی که اینگونه رفتار می‌کنند اول از همه باید بدانند اینگونه رفتارها نه تنها آن‌ها را به هم نزدیک نمی‌کند بلکه رابطه نیز آسیب می‌بیند دوم اینکه این افراد باید از خود سؤال کنند که نگران چه هستند که می‌خواهند همه رفتارهای همسرشان را کنترل کنند، معمولا آدم‌های کنترل‌گر می‌خواهند طرف مقابل‌شان آنگونه باشد که آن‌ها می‌خواهند و این کار اشتباهی است.



[ جمعه 16 دی 1390  ] [ 2:24 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

خطاهای چیدمان منزل شما از دید یه طراح

 اگر می خواهید دکوراسیونی اصولی و منطبق با استانداردها داشته باشید با ما همراه شوید تا تعدادی از بزرگ ترین اشتباهات دکوراسیونی را که طراحان مشهور و حرفه ای در بسیاری از خانه ها با آن مواجه شده اند، برایتان مطرح کنیم.

۱. استفاده بیش از حد از عکس ها

اگر فردی با علاقه زیاد به عکس و عکاسی هستید، باید به شما بگوییم که قاب کردن و به نمایش گذاشتن تعداد زیادی از عکس ها در دکوراسیون، کاری اشتباه است. اگر تمام عکس هایی را که می گیرید دوست دارید، توصیه می کنیم از یک آلبوم عکس برای نمایش آنها استفاده کنید؛ بهتر است عکس های خانوادگی و نیز عکس هایی را که در سفرهای خود گرفته اید به زیبایی و مرتب در آلبوم عکس قرار دهید و آلبوم را در قفسه کتابخانه خود در دسترس بگذارید؛ تنها چند عکس خانوادگی و خاطره انگیز را انتخاب و آنها را قاب کنید تا در دکوراسیون به نمایش بگذارید.

۲. نادیده گرفتن راهروی ورودی و سالن انتظار

راهروی ورودی در هر خانه فرصت بسیار مناسبی برای ایجاد یک فضای زیبا و ایده آل است، پس این فرصت را از دست ندهید. دیوارهای این فضا را با رنگ های روشن و زیبا نقاشی کنید و آینه ای بزرگ روی دیوار آن نصب کنید. همچنین قسمتی را برای قرار دادن کلیدها و قبوض ماهیانه در نظر بگیرید تا فضایی سازمان یافته و تمیز داشته باشید.

۳. استفاده از لوازم جانبی منسوخ

اجازه ندهید تا دکوراسیون خانه شما به واسطه استفاده از اکسسوری ها و سخت افزارهای قدیمی و از مد افتاده، کسل کننده و قدیمی جلوه کند. دستگیره کابینت ها را با انواع جدید آن عوض کنید و اکسسوری های قدیمی را که سال هاست در دکوراسیون خانه شما هستند از دکوراسیون حذف یا آنها را با انواع جدید تعویض کنید.

۴. مبلمان بی قرینه و نامتعادل

برخی از افراد هرگز توجهی به تعادل و هم خوانی مبلمان و عناصر موجود در دکوراسیون ندارند. شما باید توجه بیشتری به تصاویر دکوراسیون های موفق بکنید تا به مرور با چیدمان های ایده آل آشنا شوید. برای مثال اگر کاناپه ای دارید که قسمت پایینی آن سنگین و حجیم است، نباید از یک میز پذیرایی سنگین در همجواری آن استفاده کنید، بلکه باید از یک میز پذیرایی ظریف، شیشه ای و پایه دار بهره گیرید و یک چراغ زمینی بلند و کشیده را در کنار چیدمان میز جانمایی کنید تا چشم ها را به سمت بالا سوق دهد. هنگام چیدمان و انتخاب مبلمان و وسایل، حتما به این فکر کنید که چیدمان وسایل در کنار یکدیگر با ایجاد تعادل بصری برای چشم، آزار دهنده نباشد.

۵. نگهداشتن عناصری که از آنها متنفرید

نگهداشتن عناصری که از آنها متنفرید در دکوراسیون خانه، یکی از بزرگ ترین اشتباهات دکوراسیونی محسوب می شود. این کار می تواند لطمه زیادی به دکوراسیون شما بزنید. توصیه می کنیم عناصری را که دوستشان ندارید یا دور بریزید یا به یک سازمان خیریه اهدا کنید و جای آن را به عنصری جدید و مورد علاقه خود بدهید.

۶. رسمی بودن بیش از حد

اگر چه رسمی بودن دکوراسیون یک فضا اشتباه نیست، اما به شرطی که راحتی و آرامش آن به واسطه رسمیت زیاد مختل نشود. افراد باید زمانی که در فضایی هرچند رسمی قرار می گیرند، احساس راحتی کنند و بدانند که می توانند از آن فضا استفاده کنند. رسمی بودن فضا نباید کاربردی بودن آن را از بین ببرد.

۷. صندلی های غذاخوری ناراحت

هرگز به انتخاب و خرید مبلمان، به خصوص صندلی غذاخوری ناراحت اقدام نکنید. قبل از خرید صندلی ها روی آن بنشینید و تصور کنید که نشستن برای مدت طولانی روی آن راحت است یا خیر. همچنین ارتفاع آن نیز باید با ارتفاع میز غذاخوری تناسب داشته باشد و نباید صندلی بیش از حد کوتاه یا بیش از حد بلند باشد.

۸. به هم ریختگی و شلوغی قابل مشاهده

به هم ریختگی و شلوغی فضا نه تنها سبب تخریب جلوه دکوراسیون می شود، بلکه افراد در آن فضا زندگی پراسترس و نا آرامی را تجربه می کنند. برای غلبه بر این مشکل، سبدها و جعبه هایی را تدارک ببینید و اشیاء را در آنها قرار دهید و این سبدها را در فضایی پنهان سازید. هرچه دکوراسیون خانه شما خلوت تر باشد، جلوه آن زیبا و آرامش بخش تر خواهد بود.

۹. هماهنگ بودن همه چیز با هم

این که دکوراسیون خانه خود را شبیه سالن نمایشگاه ها و فروشگاه های مبلمان و وسایل خانگی تدارک ببینید اشتباهی بزرگ است، زیرا حقیقتا در این خانه ها نمی شود زندگی کرد! اینکه همه چیز مربوط و هماهنگ با هم باشد اشتباه است. فروشگاه ها برای اینکه مبلمانشان به فروش برسد آنها را به گونه ای خاص به نمایش می گذارند اما در خانه ای که قرار است در آن زندگی کنید، باید تنوع وجود داشته باشد و عناصر در برخی فضاها با هم هماهنگ و در بعضی قسمت های دیگر با هم متفاوت باشند.

۱۰. پیروی بیش از حد از مدهای زود گذر

پایبندی بیش از حد به مد بسیار اشتباه است، زیرا مدها به همان سرعتی که رایج و محبوب می شوند به همان سرعت نیز جذابیت خود را از دست می دهند. این کار به خصوص در مورد مبلمان و عناصر دیگری که باید سال ها آنها را مورد استفاده قرار دهید اشتباهی بزرگ است. زمانی که مد جذابیت خود را از دست می دهد، دیگر تحمل آن عنصر برایتان سخت خواهد شد و تعویض آن نیز ممکن است هزینه زیادی را به شما تحمیل کند.

۱۱. استفاده از مبلمانی که متناسب نیستند

فروشگاه ها و نمایشگاه های مبلمان خیلی بزرگ تر و وسیع تر از اتاق نشیمن شما هستند؛ بنابراین احتمال دارد زمانی که مبلمان را خریداری و به خانه خود می آورید، با مشکل سایز و مقیاس مواجه شوید. در اینجا نکاتی را مطرح می کنیم که به شما کمک می کنند تا از مواجه شدن با این مشکل در امان باشید:

-طرحی خام و ساده از فضایی را که در اختیار دارید با مقیاس های حقیقی که به یک نسبت کوچک شده اند، هنگام خرید همراه خود داشته باشید.

-در هر فضا بیش از حد وسیله قرار ندهید.

-اندازه گیری دقیق اتاق کمک می کند تا احتمال بروز اشتباه کمتر شود.

۱۲. استفاده بیش از حد از الگوهای رنگی

اگر شما بیش از حد از الگوهای رنگارنگ در دکوراسیون خانه استفاده کنید، ممکن است فضای دکوراسیون شما شلوغ و پر هرج و مرج به نظر برسد و سبب سردرگمی و خستگی چشم شود.

۱۳. قالیچه شناور

استفاده از قالیچه هایی با سایزی نامتناسب با فضا که مدام حرکت می کنند و جای ثابتی ندارند، یکی از اشتباهات بزرگ است. قبل از خرید قالیچه ابتدا سایز فضا را در نظر بگیرید و قالیچه را طوری روی زمین بیاندازید که دو پایه جلوی مبلمان روی آن قرار بگیرد. استفاده از قالیچه بیش از حد کوچک یا بیش از حد بزرگ برای فضا، هر دو اشتباه است.

۱۴. نورپردازی نامناسب

در هر فضایی به نسبت زمانی از روز که در آن به سر می برید، نیاز به نورپردازی متناسب با آن زمان دارید؛ بنابراین تمهید نورپردازی ثابت و یک اندازه برای همه فضاها اشتباه است. 

۱۵. نصب قاب ها در ارتفاع بیش از حد بالا

اگر برای تماشا و دیدن یک قاب نیاز دارید که گردن خود را بالا بگیرید، مطمئن باشید که محل نصب قاب شما اشتباه است. قاب را باید در زاویه دید افراد نصب کنید تا بدون بالا بردن سر بتوانند آن را مشاهده کنند. فریم بالایی در اتاق را نگاه کنید، بالاترین نقطه ای که مجازید یک قاب بزرگ را نصب کنید، هم تراز فریم بالای در است؛ البته بهتر است قاب پایین تر از فریم در نصب شود. همچنین اگر قصد دارید قاب را روی دیوار بالای کاناپه نصب کنید، قانون این است که لبه پایین قاب با بالای کاناپه ۱۵ سانتی متر فاصله داشته باشد.

۱۶. عقب قرار دادن مبلمان

مبلمان را دقیقا کیپ دیوار قرار ندهید و آنها را به سمت مرکز فضا بیاورید. گاهی پشت مبل ها و کنسول ها به قدری زیبا هستند که با نمایش آنها و قرار دادن در جایی که پشت آنها نیز قابل مشاهده باشد، می توانید بر زیبایی و جذابیت دکوراسیون خود بیافزایید. چیدن مبل ها به صورت دایره یا نیم دایره در مرکز فضا نیز بر گرمی و صمیمیت فضا می افزاید.

۱۷. نادیده گرفتن پنجره ها

بعد از رنگ، پرده ها موثرترین و ساده ترین راه برای تغییر جلوه دکوراسیون هستند. پرده ها را حداقل ۵ سانتی متر بالاتر از قاب پنجره نصب کنید و همچنین استفاده از پرده های تمام قد برای پنجره ها می توانند بر وسعت و شکوه فضا بیافزایند. حتی ساده ترین پرده نیز می تواند بر زیبایی دکوراسیون تاثیرگذار باشد. همچنین می توانید با کمک یک شید در پشت پرده، میزان نور ورودی را کنترل و تنظیم کنید.

۱۸. ترسیدن از رنگ

بسیاری از افراد عاشق رنگ ها هستند اما می ترسند از آنها در فضای منزل شان استفاده کنند؛ این اشتباه است. در استفاده از رنگ ها در دکوراسیون فضاهای مختلف خانه جسورانه عمل کنید و رنگ هایی را که دوست دارید، در اتاق خود تجربه کنید. هیچ مشکلی پیش نمی آید، در نهایت اگر جلوه نتیجه کار را دوست نداشتید، می توانید به آسانی رنگ را عوض کنید. این نکته را در نظر بگیرید که جلوه رنگ ها در یک اتاق، در ساعات مختلف شبانه روز متفاوت است.

۱۹. استفاده از گل های مصنوعی

این مورد بسیار بحث برانگیز است. اما در کل استفاده از گل های مصنوعی در دکوراسیون اشتباه است، زیرا این گل ها گرد و غبار را روی خود جمع می کنند و هیچ تاثیر مثبتی بر جو حاکم بر فضا ندارند. برای افزودن رنگ های مختلف و همچنین طراوت و شادابی واقعی، توصیه می کنیم از دسته گل های طبیعی استفاده کنید و اگر استفاده مدام از گل های طبیعی در دکوراسیون خانه گران تمام می شود، برای آوردن رنگ های زنده و زیبا می توانید از ظرفی پر از میوه های تازه و تمیز در دکوراسیون استفاده کنید. به همین سادگی!

۲۰. استفاده بیش از حد از بالش و کوسن در دکوراسیون تخت خواب و مبلمان

این کار قطعا اشتباه است؛ زیرا فرد را مجبور می کند هنگام دراز کشیدن روی تخت یا نشستن روی مبل دقایقی را به برداشتن کوسن و بالش ها بپردازد تا جایی برای خودش باز کند! به جای صرف هزینه، انرژی و وقت خود برای این کار، بیشتر تمرکز خود را روی دکوراسیون فضایی از خانه منعطف کنید که فرد هنگام دراز کشیدن و نشستن نظاره گرآن است.



[ جمعه 16 دی 1390  ] [ 2:21 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

7 دلیل خیانت زنان به همسر خود

 متاسفانه امروزه به دلایل مختلف و برخی ناهنجاری فرهنگی شنیده می شود که در مواردی جزئی شاهد روابط بین زنان متاهل با پسران و یا مردان متاهل هستیم که این روابط بسیار آسیب زا و مخرب است.

 
خیانت‌های زنانه عوامل مختلفی دارد که می‌توان به آنها اشاره کرد:
 
1- عدم یک رابطه گرم و صمیمانه با همسر یکی از عوامل اصلی خیانت زنانه روابط زن و شوهر است؛ زمانی‌که بین زوجین، روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد که زن به همسر خود خیانت کند. اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود می‌آید و مشکلات شخصیتی باعث می‌شود که مرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانت‌ها می‌شود. زنانی که محبت خوب و لازم را از همسرخود دریافت کرده و یا روابط زناشویی خوبی بین آنها برقرار باشد، احتمال خیانت در آنها بسیار کم است.
 
2- گذشته بی‌بندوبار زن یکی دیگر از عوامل خیانت زن، گذشته اوست که در یک خانواده بی‌بندوبار و خیلی آزاد پرورش یافته و تربیت شده‌ است و تربیت غلط گذشته باعث می‌شود همچنان حتی بعد از ازدواج هم این روابط را حفظ کند. برخی از زنان که روابط زیادی داشته اند، به دلیل اینکه روابط صمیمانه و یا دوستی‌های دوران مجردی خود را نمی‌توانند به اتمام برسانند و برایشان بسیار سخت است تا خود را در زمان تاهل کنترل کنند در همان چارچوب به روابط خود ادامه می‌دهند.
 
3- احساس تنهایی کردن مسایل شخصیتی وجود دارد که امکان دارد یک زن تحمل تنهایی و بیکاری را نداشته و به سختی می‌تواند دقایق و یا ساعتی را تنها و بیکار بگذراند. این زنان زمانی‌که می‌خواهند تنهایی خود را پر کنند وقتی می‌بینند همسرشان به دلیل مشغله کاری نمی‌تواند برای آنها وقت بگذارد گرایش پیدا می‌کنند که وقت خود را با دیگران و یا جنس مخالف خود پر کنند.
 
4- عوامل فردی و اختلالات شخصیتی زنان عوامل فردی و اختلالات شخصیت و یا ویژگی‌های طرفین می‌تواند بستری برای خیانت باشد. وقتی در جامعه این روابط ناشایست، رواج پیدا کند امکان دارد وسوسه در زن ایجاد شود که این رابطه‌ها را تجربه کند. مسایلی مانند ماهواره، تهاجم فرهنگی، الگوهای فرهنگی ناهنجار و غلط در خانه، همه این عوامل می‌توانند در خیانتهای زنانه دخیل باشد؛ در نتیجه حرمت و حریم‌های خانواده شکسته می‌شود و افراد پایبند چارچوب‌های اخلاقی نیستند.
 
5- دوران مجردی محدود برخی از زنان به دلیل اینکه گذشته خوبی نداشته‌اند و یا زمان مجردی خیلی محدود بودند وقتی شرایطی را می‌بینند که زنان و مردان، رابطه آزادانه‌ای با هم دارند. این افراد چون می‌خواهند گذشته خود را جبران کنند، به خیانت رو می اورند. شرکت درپارتی، ارتباط با دوست ناباب و مسائلی دیگر می‌توانند انگیزه خیانت را زیاد کند.
 
6- مشکلات اقتصادی مسئله دیگر مشکلات اقتصادی که در جامعه است، البته مسئله اقتصادی به تنهایی عامل خیانت زنانه نیست. فرد ممکن است نیازهای مالی بیشتری را در خود احساس کند؛ ولی اگر پایبند چارچوب‌های اخلاقی باشد؛ امکان ندارد با هر تحریک، وضعیت معیشتی کنار بیایند؛ اما فردی که به خاطر پول با جنس مخالف خود ارتباط برقرار می‌کند، بیشتر به دلیل میل به تجمل گرایی، مصرف بیشتر، مدگرایی و خرید کردن، به جنس مخالفی فراتر از چارچوب خانواده رو می آورد تا مورد حمایت او قرار گیرد.
در این زمینه تعداد زنانی که به دلیل فقر مادی به ارتباط با جنس مخالف رو می‌آورند بسیار کم است. اما وقتی زن به دلیل اینکه همسرش معتاد بوده و یا بیکار و مریض است خیانت می‌کند در واقع «فحشا» است؛ یعنی زن خودفروشی می‌کند تا نیازهای مالی خود را تامین کند.
 
7- تنوع طلبی علت دیگر خیانت زنانه، تنوع طلبی است. در برخی اوقات مشخص شده است فرد نتوانسته است با همسرخود زندگی کند و شاید بارها و بارها ازدواج کرده است. بهترین راهکار این است که باید علت این رابطه‌ها را در سطح فردی مشخص شود و باید فرد به روانشناس مراجعه کند. باید مشخص شود که فرد اختلالات شخصیتی داردو یا خیر.
ممکن است درگیر روابط چندگانه شوند و زیاد وفادار نباشد، برخی از افراد شخصیت ناهنجار و ضد اجتماعی داشته و در سطح خانوادگی باید مداخلات اجتماعی و فرهنگی صورت بگیرد. برای اینکه در جامعه زنان آسیب نبینند و برای حفظ حریم خانواده بیشتر خانواده‌ها باید آموزش ببینند. آموزش‌هایی از طریق رسانه‌های گروهی، تلویزیون، رادیو و... باید صورت گیرد و این افراد باید متوجه شوند که چنین مسائلی چقدر می‌تواند هم در آینده خود و هم آینده فرزندان، آسیب جدی وارد کند.


[ جمعه 16 دی 1390  ] [ 2:19 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

آیا میدانستید خوابیدن به پهلوی چپ شادی آور است؟

 همه افراد به دنبال این هستند تا نكته كلیدی برای داشتن زندگی شادتر را پیدا كنند. یكی از كار‌هایی را كه برای داشتن زندگی شاد‌تر و آرام‌تر می‌توان انجام داد این است كه بر روی سمت چپ بدن خوابید.

 محققان به تازگی دریافته‌اند افرادی كه روی سمت چپ بدنشان می‌خوابند شادتر هستند و نسبت به زندگی نگاه مثبت‌تری دارند كه باعث می‌شود زندگی شادتر و كم ‌استرسی را تجربه كنند.

بر اساس این مطالعه افرادی كه روی سمت چپ بدن خود می‌خوابند نسبت به افرادی كه در سمت راست می‌خوابند نگاه روشن‌تری به زندگی دارند.

به گزارش ایندین اكسپرس، محققان همچنین دریافته‌اند افرادی كه در سمت چپ بدن خود می‌خوابند راحت‌تر می‌توانند از فشارهای روانی سنگین مثل استرس بكاهند و در مواقع بحرانی آرام‌تر هستند و اعتماد به نفس بیشتری دارند.



[ جمعه 16 دی 1390  ] [ 2:18 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

چرا خانمها چشم دیدن زیباتر از خود را ندارند؟

 هیچکس واقعاً درمورد این مسئله حرف نمی‌زند اما یکی از اصلی‌ترین مسائلی که باعث می‌شود خانم‌ها نتوانند با هم کنار بیایند حسادت است. در دنیای حرفه‌ای امروز، این به یکی از این دو مورد تقسیم می‌شود: حسادت به خوب بودن شما در کاری که می‌کنید یا حسادت به ظاهر شما. این مشکلات مرتبط اما مجزا هرکدام به واقع نیازمند یک مقاله جدا هستند.مردما، با این شروع می‌کنیم: وقتی شما زیباتر از زنان متوسط هستید. خیلی از شما احتمالاً وقتی این موضوع را می‌خوانید، به آن احساس تنفر می‌کنید—هیچکدام از ما دوست نداریم قبول کنیم که کسی از ما زیباتر باشد یا حتی بدتر، اینکه بخاطر زیباتر بودنشان با آنها دشمنی کنیم. درواقع، خیلی از ما این مسئله را حتی پیش خودمان هم قبول نمی‌کنیم. درعوض، حسادت را به دشمنی تبدیل کرده و اجازه می‌دهیم همه وجودمان را بگیرد تا وقتیکه آن فرد کاری انجام دهد که بتوانیم تفسیر بدی از آن بکنیم و بعد به آن دلیل از او متنفر می‌شویم. دلیل نوشتن این مقاله این بود که یکی از دوستانم که وکیل است، از اینکه در محل‌کار جدیدش هیچکدام از زن‌ها دوستش ندارند نالان بود. من که دوران دانشگاه را با او سپری کردم دقیقاً می‌دانستم چه می‌گوید چون در دانشگاه هم برخورد دخترها با او همانطور بود بخاطر همین تعجب نکردم. چیزی که دوست داشتم به او بگویم این بود که مورد نفرت قرار گرفتن بخاطر جذابیت و زیبایی ارتباطی با وضعیت ظاهری شما ندارد. قسمت عمده‌ای از آن به این بستگی دارد که با ظاهرتان چکار می‌کنید. معمولاً پرطرفدارترین افراد کسانی نیستند که زیباترین باشند بلکه کسانی هستند که خودشان را به معرض نمایش می‌گذارند. منظورمان این نیست که برای اینکه همکاران حسودتان از شما خوششان بیاید، خودتان را بپوشانید، منظورمان این است که راه‌هایی هست که با حسادت و دشمنی زنان دیگر خورده نشوید. بااینکه زن‌ها تقریباً نسبت به هر زن زیبایی احساس حسادت می‌کنند اما از آنهایی که از جذابیت جنسی خود برای جلو افتادن بهره می‌گیرند، همیشه متنفر می‌شوند.


سه سوال پیش می‌آید که به بررسی آنها می‌پردازیم.
سوال اول :اصلاً چرا خانم‌ها حسود هستند؟ پاسخی برای این نداریم، اما ممکن است به این دلیل باشد که در اکثر مواقع هدف اصلی خانم‌ها در زندگی یافتن همسر یا همراه است و چیزی که مردها به دنبال آن هستند، زن‌های زیبا است. به همین دلیل بقیه زن‌ها وارد رقابت می‌شوند، حتی اگر در یک رابطه باشند یا اصلاً علاقه‌ای به آشنا شدن با مردی در محل‌کار خود را نداشته باشند. بااینحال، اینکه توجهی که به زن دیگری معطوف شده است را از آنِ خود نکنند برایشان ناراحت‌کننده است.

سوال دوم:
 ما خانمها برای متوقف کردن چرخه شوم تنفر از همدیگر چه می‌توانیم بکنیم؟ باز هم باید بگوییم که پاسخی برای آن نداریم. همه ما می‌توانیم سهم خودمان را با شناخت حس حسادت خود و کار کردن روی مسائل و مشکلاتمان به جای خالی کردن آن بر سر دیگران، ادا کنیم. بااینحال، همانطور که در زیر مطرح می‌کنیم، گاهی‌اوقات، واقعاً به زنان زیبا حسادت نمی‌کنیم و فقط این مسئله که جذابیت جنسی بعنوان ابزاری حرفه‌ای برای پیشرفت استفاده می‌شود ناراحتمان می‌کند.

سوال سوم:
 حالا که دوست من خود را موضوع حسادت همکارانش می‌بیند، چه می‌تواند بکند؟ خیلی از شما احتمالاً می‌گویید که این مسئولیت دوست من نیست که چیزی را عوض کند—که این حسادت به مشکلات دیگران ارتباط دارد و تقصیر او نیست. درست است، اما درست مثل خیلی چیزهای دیگر در زندگی، ممکن است حق با شما باشد اما بخاطر اخلاقیات خود توسط دیگران تخریب شوید. هر فرد باید تصمیم بگیرد که برای هر یک از میلیون‌ها رفتار متفاوت حاضر است چه بهایی بپردازد و استفاده از دارایی‌های ظاهریتان در زمینه کاری و حرفه‌ای تفاوتی نمی‌کند. دوستم به من می‌گوید که او کاری نکرده است (که از وقتی به دنیا آمده همینطور بوده و مردها نمی‌توانند چشم از او بگیرند. حتی اگر صبح به صبح سرتاپای خود را غرق کثافت هم بکند باز اینقدر جذاب است که همه را دنبال خود می‌کشاند). اگر شما هم کسی هستید که چنین داستان‌هایی را به خودتان می‌گویید، بد نیست که واقعاً بررسی کنید و ببینید که آیا واقعا هیچ کاری نمی‌کنید؟ اینطور که من می‌بینم، بیشتر اوقات وقتی زن‌ها از زنی در محل‌کار بدون هیچ دلیلی به غیر از جذاب بودن او متنفر می‌شوند، فقط به این خاطر نیست که آن زن فقط زیبا است. چرا؟ چون تعداد زیادی از زنان زیبایی بوده‌اند که من با آنها کار می‌کردم که بقیه زن‌ها از آنها متنفر نبودند. آیا به این دلیل است که آنهایی که مورد تنفر قرار می‌گیرند خیلی زیباتر هستند؟ نه. آیا به این دلیل است که آنهایی که مورد تنفر قرار می‌گیرند، بی‌بندوبارتر هستند؟ نه. پس چه؟ من خیلی به این موضوع فکر کرده‌ام و بهترین تحلیل که می‌توانم ارائه کنم این است که زن‌ها از زن‌هایی متنفر می‌شوند که از جذابیت ظاهر خود برای پیشرفت حرفه‌ای خود استفاده می‌کنند. هیچکس از آنجلینا جولی وقتی در لباس ساده اداری پشت میز نشسته و سخت مشغول کار کردن است متنفر نمی‌شود. زنان از آنجلینا جولی متنفر می‌شوند که دامن کوتاه و بلوز باز می‌پوشد و وقتی درمورد کارها سوال می‌کند، به همکار مرد یا رئیس اداره لبخندهای معنادار می‌زند. پس اگر زن‌ها از شما متنفر هستند و در درونتان به خود می‌گویید بخاطر حسادتشان است، اما باز هم می‌خواهید که بتوانید با همکاران زنتان خوب کنار بیایید، چند توصیه برای شما داریم:

۱. بدانید که اگر بخواهید مدام درمورد زیبایی خود حرف بزنید، هیچوقت نمی‌توانید دوستی درمیان زنان پیدا کنید.

به مخاطبانتان بستگی دارد اما خیلی مطمئن می‌توانم بگویم که در ۹۹% از مواقع، در این چند حالت هیچوقت نمی‌توانید نظر مساعد جنس موافقتان را جلب کنید: ۱) اینکه درمورد موضوعی با زنی حرف بزنید و به زنی دیگر نسبت دهید که به شما حسادت می‌کند. ۲) درمورد اینکه مردان زیادی به دنبال شما هستند، چه تحسین‌ و تمجیدهایی از زیباییتان از آنها دریافت می‌کنید، اینکه چطور مردی وقتی به شما خیره شده بود موقع رانندگی تصادف کرد، یااینکه بودن جای شما بخاطر اینهمه توجه چقدر سخت است، حرف بزنید. ۳) درمورد اینکه مردهای شرکت چطور به شما خیره می‌شوند یا پیشنهاد آشنایی می‌دهند حرف بزنید. فقط به خاطر داشته باشید، هیچکس از افراد پر ادعا خوششان نمی‌آید و وقتی سعی می‌کنید مدام توجه دیگران را به یک جنبه از خودتان معطوف کنید، مردم متوجه می‌شوند و ممکن است نتیجه‌گیری‌هایی درمورد شما بکنند که چندان خوشایند نیست.

۲. ارزش خودتان را تشخیص دهید.

تصور من از خیلی از زنانی که مقدار زیادی از وقت خود را صرف لاس زدن با این و آن و حرف زدن درمورد مسائلی که در بالا بیان شد می‌کنند، این است که منبع اصلی اعتمادبه‌نفس آنها ظاهرشان است. صرفنظر از اینکه آیا حرف من درست است یا نه، من این زن‌ها را کمتر از آنچه که واقعاً هستند پیچیده یا توانمند می‌بینم چون باور درونی خود آن که ظاهرشان بهترین چیزی است که دارند کاملاً آشکار است و نظر را جلب می‌کند و من به این دلیل چنین فکری می‌کنم که خودشان هم آن را باور دارند. خیلی از ما از نعمت داشتن ظاهری زیبا بهره‌مند هستیم و طبیعی است که بخاطر این ظاهر، اعتمادبه‌نغس بالایی به دست آوریم. اما دیگر دوران دبیرستان نیست. حرف من این است که از نظر حرفه‌ای خیلی مخرب است که بخواهیم صورت زیبایمان را مطرح کنیم. چرا؟ چون ارزش ما خیلی بیشتر از این است. ما باهوش و بلند‌پرواز و تواناییم. اگر بخواهیم اعتمادبه‌نفسمان را از ظاهرمان به دست آوریم، خیلی مهم است که آن جنبه از خودمان را در خانه بگذاریم چون مردم همان چیزی را از ما استنباط می‌کنند که به آنها نشان می‌دهیم و اگر مدام بخواهید از ظاهر خودتان تعریف کنید و توجه دیگران را به جذابیت فیزیکی خود بکشانید و با این و آن لاس بزنید، آنوقت همکارانتان شما را فردی یک بعدی خواهند دید و دیگر کسی ارزشی بر استعدادها و توانایی‌های درونی شما نخواهد گذاشت. شما بیشتر از یک صورت زیبا هستید. قدم پیش بگذارید و این حقیقت را در آغوش بگیرید.

۳. عواقب وسیعتر جنسی کردن خودتان را بعنوان یک زن شاغل درک کنید.

من عمیقاً باور دارم که برای همه خانم‌های شاغل مخرب است اگر تصمیم بگیرند از ظاهرشان برای پیشرفت استفاده کنند. چرا می‌گویم "انتخاب کنند؟" چون به نظر من این یک انتخاب است. درست است، هیچکدام از ما انتخاب نکرده‌ایم که خدا ما را چگونه بسازد، اما خودمان انتخاب می‌کنیم سر کار چه لباسی بپوشیم یا چطور با همکارانمان یا مشتری‌ها ارتباط برقرار کنیم. با خودتان فکر می‌کنید که من می‌گویم زن‌ها نمی‌توانند هر چه که دوست داشته باشند بپوشند؟ درست است. منظور من دقیقاً همین است. یا فکر می‌کنید که می‌گویم زنها خودشان مسئول برخورد دیگران نسبت به ظاهرشان هستند؟ بله دقیقاً. چرا؟ چون ذات ما انسان‌ها اجتماعی است. زنان بسیاری واکنش‌‌های مثبتی به ظاهر خود دریافت می‌کنند و یاد می‌گیرند چطور همواره این واکنش‌ها را از طریق چیزهای ظریفی مثل ارتباط چشمی، زبان و بدن و امثال آن دریافت کنند. آیا ناخودآگاه کارهایی می‌کنید که در نظر دیگران عشوه آمدن است؟ چرا از کسی که به صداقت او اعتماد دارید سوال نمی‌کنید؟ من واقعاً اعتقاد دارم که دوستم خودش متوجه نیست که همیشه و در همه حالت در حال عشوه آمدن است. بعد از نوشتن این مقاله، فکر می‌کنم که خودم را قانع کرده‌ام که این موضوع را به او بگویم. عشوه کردن او اینطوری است: مانتوهای کوتاه و تنگ، کفش‌های پاشنه‌بلندی که هیکل و حرکات او را بهتر نشان دهد، لبخندی متفاوت برای مردان، تماس‌های کوتاه با دست‌ها و بازوهای مردان موقع حرف زدن با آنها، نزدیک‌تر از حد لازم ایستادن کنار مردها، تحسین کردن آنها، خنده‌های متفاوت با مردان، استفاده از تن‌های صدای متفاوت موقع حرف زدن با مردها، و هزار چیز دیگر. مطمئناً متوجه منظورم شده‌اید. مطمئن نیستم که دوستم می‌داند که رفتار او را مردان نسبت به رفتار او با زنان دیگر دنیایی تفاوت دارد اما تضمین می کنم که زنان شرکتی که در آن کار می‌کند، به خاطر این از او خوششان نمی‌آید که به او حسادت می‌کنند بلکه به این دلیل است که از رفتار او متنفر هستند.

نتیجه اینکه، اگر دختر زیبایی هستید، به این مسئله خوب فکر کنید: همان قدر که دوست دارید بخاطر زیباییتان نظر دیگران را جلب کنید، باید بدانید که هزینه زیادی برایتان خواهد داشت. وقتی نظر و توجه دیگران را به ظاهر خودتان جلب می‌کنید تا از طریق آن به پیشرفت حرفه‌ای و شغلی دست پیدا کنید، حتی اگر عمدی نباشد، به پایین‌ترین سطح زنان جامعه تبدیل می‌شوید، رابطه‌تان با زنان دیگر را خراب می‌کنید و توقعی ایجاد می‌کنید که همه زنانی که می‌توانند برای جلو افتادن از بقیه عشوه بیایند، باید اینکار را بکنند. همانطور که ذکر کردیم فقط ظاهرتان نیست که به شما ارزش می‌دهد. نباید به مردان برای مراقبت کردن از شما وابسته شوید. سعی کنید بیشتر از آن صورت زیبایتان باشید و مطمئن باشید اگر چنین باشید زنان و مردان هر دو به شما احترام گذاشته و دوستتان خواهند داشت.


[ جمعه 16 دی 1390  ] [ 2:16 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات1 ]

20 کشور اول در جهان از لحاظ داشتن مردمی جذاب

 تحقیقات جدید نشان داد که آمریکایی‌ها جذاب‌ترین مردم در جهان هستند. در این تحقیق از بیش از 5 هزار بریتانیایی در مورد جذاب‌ترین مردم جهان نظر سنجی شد و در این نظر سنجی آمریکایی‌ها در ابتدای لیست قرار گرفتند.


به گزارش ایران ناز برزیلی‌ها و اسپانیایی‌ها هم به ترتیب مقام‌های دوم و سوم را در این لیست از آن خود کردند.استرالیایی‌ها و ایتالیایی‌ها نیز مکان‌های چهارم و پنجم را به دست آوردند. سوئدی‌ها رده ششم را به دست آوردند و جالب آن‌ است که خود انگلیسی‌ها رده هفتم را از آن خود کردند.هندوستان ، فرانسه و کانادا هم رده‌های 8 تا 10 را به خود اختصاص دادند.

یکی از سخنگویان سایت OnePoll که این نظرسنجی را انجام داده است در این باره گفت :آمریکا به دلیل داشتن صنعت سینمایی بسیار قدرتمند و با وجود داشتن بازیگرانی مانند جنیفر انیستون و برد پیت چهره خوبی از خود در دنیا به نمایش گذاشته است. اما به نظر می‌رسد با داشتن جمعیتی در حدود 300 میلیون آن‌ها چندان هم شایسته کسب مقام اول در این لیست نبودند.

این در حالی است که انگلستان فقط توانسته است مقام هفتم جهان را از آن خود کند. البته اگر بخواهیم عادلانه قضاوت کنیم کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه، سوئد و برزیل قطعا قبل از انگلستان قرار خواهند گرفت.
لیست کامل 20 کشور اول جهان از لحاظ جذابیت به شرح زیر است

1. آمریکا
2. برزیل
3. اسپانیا
4. استرالیا
5. ایتالیا
6. سوئد
7. انگلستان
8. هند
9. فرانسه
10. کانادا
11. مکزیک
12. پرتغال
13. والز
14. روسیه
15. ژاپن
16. ایرلند
17. آرژنتین
18. هلند
19. اسکاتلند
20. آلمان


[ جمعه 16 دی 1390  ] [ 2:12 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

مهمترین دلیل فرار دختران دهه 60 از ازدواج !

 

 
وقتی پای ازدواج به میان می‌آید، در دوره كنونی به‌طور طبیعی افراد متولد دهه 60 در خط مقدم انتخاب‌ها قرار می‌گیرند.آنهایی كه در دهه 60 به دنیا آمدند، احتمالا پدر و مادری دارند كه آن‌ها را از مشكلات دور نگه داشته و تنها توصیه والدین به آن‌ها خوب درس خواندن و موفقیت شغلی و اجتماعی بوده است!
 
پژوهشگران علم روان‌شناسی در رتبه‌بندی فشارهای روانی كه می‌تواند یك فرد را تحت‌تاثیر قرار بدهد، «ازدواج» را جزو پرفشارترین موقعیت‌های زندگی معرفی می‌كنند. ‌تمایل نداشتن به ازدواج در میان جوانان، چند سال است كه ذهن جامعه را به‌خود مشغول كرده. جدا از پیامدهای اجتماعی این موضوع، شناخت چرایی و چگونگی این ‌تمایل نداشتن، مسئله‌ای مهم به‌نظر می‌رسد. وقتی پای ازدواج به میان می‌آید، در دوره كنونی به‌طور طبیعی افراد متولد دهه 60 در خط مقدم انتخاب‌ها قرار می‌گیرند.
 
مهم‌ترین بهانه‌های فرار گفته می‌شود كه در آقایان به‌علت‌های مختلفی مثل دغدغه‌های مالی و مسئولیت‌های متعدد و پیچیده، تمایل به ازدواج كاهش بیشتری یافته است اما شواهد حاكی از آن است كه میل به تشكیل زندگی مشترك در خانم‌ها هم با كاهش جدی روبه‌روست. چیزی كه كمتر شنیده‌ایم دلایل این كاهش تمایل به ازدواج است. نظرسنجی مجله تپش، نتایج جالب و تا حدود زیادی روشنگر را به ما ارائه داده است كه می‌تواند مورد تحلیل دقیق قرار بگیرد. در این نظرسنجی، خانم‌های متولد دهه 60 دلایل مجرد ماندن خود را از میان چند گزینه پیش‌بینی شده انتخاب كرده‌اند. بگذارید به نتایج نظرسنجی نگاهی بیندازیم و پاسخ‌ها را بررسی كنیم. بیشترین درصدها به این 3 گزینه مربوط می‌شود:
 
نداشتن خواستگار مناسب
 
ترس از ازدواج
 
و گزینه آخر
 
كه با عنوان «دلایل دیگر» مطرح شده بین این 3 گزینه كه بیشتر از 80 درصد پاسخ‌ها را در بر می‌گیرند، به‌نظر می‌رسد «ترس از ازدواج» پاسخ سر راست‌تری باشد. زیرا همین ترس از ازدواج می‌تواند خود را در پاسخ‌های دیگر (مثل نداشتن خواستگار مناسب یا قصد ادامه تحصیل) پنهان كند.
 
نداشتن خواستگار، مشكلات مالی و موانع مرسوم در مسیر ازدواج، درصد زیادی را به‌خود اختصاص نداده‌اند اما به هرحال مشكلات قابل تاملی هستند. چرا از ازدواج می‌ترسند؟ پژوهشگران علم روان‌شناسی در رتبه‌بندی فشارهای روانی كه می‌تواند یك فرد را تحت‌تاثیر قرار بدهد، «ازدواج» را جزو پرفشارترین موقعیت‌های زندگی معرفی می‌كنند. ازدواج پس از موقعیت‌هایی مثل «از دست دادن افراد نزدیك خانواده» و «جدایی»، می‌تواند به‌عنوان رخدادی پراسترس كه یك فرد در طول زندگی ممكن است با آن روبه‌رو شود، ارزیابی می‌شود. پس ترس از ازدواج، ترس غیرطبیعی نیست.
 
به‌طور مشخص، ازدواج برای نسل‌های گذشته هم با استرس همراه بوده اما چه شده كه در سال‌های اخیر، روند بالا رفتن سن ازدواج و در نهایت تمایل نداشتن به آن بیشتر شده است؟ شاید این مسئله به‌طور عمده به تحول جامعه و عبور از دوران سنتی به دوران مدرن وابسته باشد كه آن را می‌توان در چند محور از جمله موارد زیر، پیگیری كرد.
 
 
1) بلوغ دیررس اجتماعی امروزه فرزندان باید مسیرهای طولانی و پیچیده‌ای را تا رسیدن به استقلال شخصی طی كنند. تحصیلات، پیدا كردن شغل و توانایی استقلال مالی می‌تواند سال‌های زیادی از عمر هر جوان را برای فراهم كردن یك زندگی مناسب، بگیرد. این موضوع در حالی است كه معمولا آموزش‌های ارائه شده - چه از طرف والدین و چه از طرف نهادهای آموزشی- چندان در بر گیرنده مهارت‌های لازم برای زندگی نیست.
 
2) به‌هم ریختن تعریف‌ها و نابسامانی نقش‌ها گذر از یك ساختار و نرسیدن به سازمان جدید، مشكلی است كه سال‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌كنیم. در شكل سنتی ازدواج چیزهایی مثل سن، انتخاب، وظایف و نقش‌ها تعریف مشخص‌تر و دقیق‌تری داشت اما امروزه این مقیاس‌ها به‌هم ریخته و تعریف مشخصی ندارد. به همین دلیل ریسك تشكیل یك زندگی جدید بالا رفته و نگرانی‌ها در مورد آن زیاد شده است. از طرفی تداخل ارزش‌های سنتی و مدرن، این موضوع را پیچیده‌تر می‌كند؛ چیزهایی مثل تفاوت جایگاه زن در اجتماع، خانواده و مسئولیت‌های او، در مقابل فشار باورهای سنتی یا مراسم و مراحل ناكارآمد ازدواج در دوره جدید، موانعی است كه خودبه‌خود این موضوع را دشوارتر می‌كند.
 
3) كمبود حمایت اجتماعی زندگی كردن در جامعه امروزی، همه ما را به سمت فردگرایی بیشتر و دوری از روابط عاطفی گسترده سوق می‌دهد. روابط ما محدود شده و مشكلات خود را باید از دیگران پنهان كنیم. این پنهان‌كاری تا جایی است كه تقریبا نمی‌دانیم دیگران با این مشكل چگونه دست و پنجه نرم می‌كنند.
 
شك نكنید اطلاعات عمومی كه توسط رسانه‌ها به دست ما می‌رسد چندان كارگشا نیست. بچه‌هایی كه در دهه 60 به دنیا آمدند، احتمالا پدر و مادری دارند كه آن‌ها را از مشكلات دور نگه داشته و تنها توصیه والدین به آن‌ها خوب درس خواندن و موفقیت شغلی و اجتماعی بوده است! این موضوع باعث شده كه اطلاعات بچه‌ها از والدین بیشتر باشد و در نتیجه اعتماد بچه‌ها به راه‌كارهای آن‌ها كمتر. در نتیجه اضطراب رویارویی با موقعیت‌های زندگی افزایش می‌یاب
 


[ یک شنبه 6 آذر 1390  ] [ 5:09 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

رایج ترین کابوس های شبانه +تعبیر

 هر کسی خواب و رویا می‌بیند و گاهی هم اینها شبیه کابوس هستند چه پس از خواب به یاد بیاوریم و چه به یاد نیاوریم. محققین دریافته اند که اکثر کابوسها و خوابهایی که افراد می‌بینند شبیه هم بوده و تعابیر مشترک دارند. در اینجا رایجترین خوابها و کابوسهای بین مردم را که از سوی موسسه جهانی تحقیقات خواب منتشر شده، مرور می‌کنیم.

 
۱ – خرابی اتومبیل
 
و هر نوع وسیله نقلیه در این نوع از خواب دیدن، شما در کنار و یا در داخل یک نوع اتومبیل یا هر نوع وسیله نقلیه دیگری که از کنترل خارج شده و یا هر نوع مشکل دیگری برایش پیش آمده (در حین حرکت) هستید. برای مثال شاید ترمزها بریده باشند، کنترل فرمان از دستتان خارج شده باشد و یا اینکه رودرروی یک صخره بوده یا حتی با آن تصادف کرده اید. شما می‌توانید راننده و یا سرنشین یا در کنار اتومبیل باشید. این نوع خواب فقط برای افرادی که راننده هستند یا رانندگی یاد دارند اتفاق نمی‌افتد بلکه برای همه ممکن است اتفاق بیفتد.
 
تعبیر : این نوع خواب معمولا نشان دهنده یک نوع احساس ضعف و ناتوانی در برابر مساله ای در زندگی بوده و یا اینکه شما به زودی تصادف خواهید کرد !
 
۲ – دستگاه های معیوب
 
در کابوس دستگاههای معیوب، شما تلاش بر این دارید که با دستگاهی که خراب یا معیوب است کار کرده و کنترل آنرا بدست بگیرید و گاهی شاید این دستگاه یا وسیله کار کند ولی نتیجه مورد انتظار شما را ندهد. بیشتر حالتهای این نوع خواب، کار با تلفن است که شامل شماره گیری اشتباه، قطع شدن ارتباط تلفنی، ناتوانی در شماره گیری و همچنین مشکلات متعدد در زمینه کار با اینترنت و هرچیزی نظیر اینترنت است. همچنین ممکن است شما با یک دستگاه داغون و بهم ریخته روبرو شوید(عکس).
 
تعبیر : شما احساس دوری از حقیقت و واقعیت را داشته و یا اینکه یک قسمت از بدن یا فکر شما آنطور که باید کار نمی‌کند همچنین در مواقعی که در مورد ارتباط برقرار کردن با دیگران دچار مشکل شویم، ممکن است دچار اینگونه خواب شویم.
 
۳ – گم شدن و در بند افتادن (زندانی شدن)
 
گم شدن در خواب نمایانگر تضاد در تصمیم گیری در مورد پاسخ به یکی از فرایندهای زندگی روزمره است. در این نوع کابوس شما در تلاش برای پیدا کردن راهی در یک منطقه وسیع، باغ و بیابان، خیابانهای شهر، ساختمانهای بزرگ و هر چیز دیگری شبیه به اینهاست حالت دیگر این خواب هم گرفتار و گیر افتادن در زندان، تار عنکبوت، اسیر شدن در قبر و کلا عدم توانایی در حرکت و آزاد شدن است.
 
تعبیر : این نوع کابوس نشانگر عدم توانایی در تصمیم گیری و انتخاب راه درست و بین دوراهی ماندن است.
 
۴ – به دنبال وسیله نقلیه عمومی‌دویدن
 
در این نوع رویا شما در تقلا برای رسیدن یا سوار شدن به اتوبوس، قطار، هواپیما و … می‌باشید اما به آن نرسیده یا در یک لحظه ناپدید میشود. جدای از احساس ترس در این نوع خواب شما احساس نا امیدی و شکست خوردگی می‌کنید همچنین نوع دیگر این خواب این است که شما برای شرکت در یک برنامه مهم مثلا مسابقه ورزشی دیر رسیده و آنرا از دست داده اید که البته نوع اول رایج تر است.
 
تعبیر : از دست دادن شانس یا موقعیتی خوب در زندگی، مثلا شغل خوب یا خانه مناسب و همچنین تقلا و تلاش برای گرفتن تصمیم مناسب برای ایجاد موقعیتی مناسب در زندگی از تعبیرهای این نوع خواب است.
 
۵ – رد شدن در امتحان
 
این خواب معمولا برای کسانی که مدتی از مدرسه اخراج شده و یا ترک تحصیل نموده اند اتفاق می‌افتد. در این نوع خواب شما به حالات و شرایط مختلف از شرکت در یک امتحان منع شده و یا شانس قبول شدن در آنرا از دست می‌دهید. مثلا دیر به جلسه می‌رسید، توانایی پاسخ به سوالات را ندارید، مداد و قلم به همراه ندارید و … .
 
تعبیر : این نوع رویا نشانگر آن است که شما احساس قرار گرفتن در حیطه آزمایش در زندگی واقعی خود را دارید. ولی آمادگی موفقیت در این آزمایش را نداشته و یا در حال انجام عملی اشتباه هستید.
 
۶ – مرگ و مریضی
 
در این نوع کابوس شما خودتان یا یکی از افرادی که خیلی دوستش دارید را در حالت مریضی، جراحت و یا مرگ می‌بینید. این نوع رویا معمولا با خوابی آرام همراه است که بیشتر به خاطر مریضی و عدم سلامتی جسمی‌بوجود می‌آید. در حالتی که در زندگی واقعی مریض هستید اگر از لحاظ روحی نیز مریض بوده و یا ترس از مریضی داشته باشید نیر ممکن است از این نوع رویا ببینید. همچنین در این نوع خواب ممکن است کسی را درحال وصیت کردن ببینید.
 
تعبیر : الف )مرگ : دراز شدن عمر، قطع رابطه با فرد دیده شده یا از دست دادن وی. ب ) مریضی : احتمال وجود خطر برای فرد دیده شده، آرزوی قطع رابطه با وی
 
۷ – تعقیب و گریز
 
خواب دیدن اینکه عده ای یا شخصی به دنبال شماست می‌تواند تجربه ای بسیار خوفناک باشد. فرد تعقیب کننده معمولا یا موجودی وحشتناک است و یا انسانی ترسناک و همچنین حیوانات مختلف. جالب اینجاست که این نوع کابوس بیشترین آمار را در بین کابوسهای دیگر دارا می‌باشد.
 
تعبیر : معنی این نوع کابوس این است که شما در زندگی واقعی از موضوعی ترسیده و یا احساس وحشت می‌کنید. همچنین این نوع خواب به واسطه یک موضوع مهیب و تاثیر گذار (منفی) که قبلا در زندگی برایتان پیش آمده دیده می‌شود. راه درمان : اینکه از خودتان بپرسید چه کسی یا چه چیزی در زندگی برای من ترسناک بوده و مانند یک غول بی شاخ و دم نمایانگر می‌شود؟ مثلا بعضی افراد پاس کردن چکهایشان مانند غولی بی شاخ و دم ایجاد وحشت برایشان می‌کند! یا بعضی دیگر قطع شدن ارتباط اینترنت به واسطه قطع شدن کابل ته دریا!
 
۸ – دندان !
 
دندان در خواب دیدن از خوابهای بسیار رایج است که بعضی اوقات می‌بینید که دهان خود را باز کرده و دندانهایتان یکی یکی شروع به افتادن می‌کند. (البته این می‌تواند به دلیل مشکلات دندان بوده و یا هرچیزی که به دهان و دندان مربوط می‌باشد.) همچنین می‌بینید که یکی از دندانها دچار مشکل شده و لق است که کلاً این نوع خواب پریشان بوده و نیز خود پریشان کننده است ولی باز هم معنی و تعبیر دارد.
 
تعبیر : رایجترین تعبیر ممکن این است که از اینکه فردی منزوی و غیر قابل نفوذ در مردم باشید می‌ترسید. تعبیری دیگر این است که احساس شرم و خجالت و عدم توانایی در ایجاد تعاملات اجتماعی بر شما غلبه کرده است.
 
۹ – عریان بودن
 
در این نوع خواب شما می‌بینید که عریان یا نیمه عریان هستید و یا اینکه لباس نا مناسبی به تن دارید. (مثلا در محل کار پیژامه پوشیده‌اید) بیشتر شما باعث جلب نظر فرد یا افراد دیگر می‌شوید. این نوع خواب معمولا نتیجه خجالت و شرم و حیاست ولی معنی آزادی عمل در مورد مسائل مختلف را نیز می‌دهد.
 
تعبیر : این رویا نتیجۀ احساس بی پناهی، آسیب پذیری و ترس از اینکه دیگران از آنچه که نباید در مورد شما بدانند ولی مطلع هستند (مانند مسائل بسیار شخصی و اسرار) سرچشمه میگیرد. نکته قابل توجه این است که این خواب بیشتر توسط افرادی که درگیر مسائل عروسی و ازدواج هستند دیده می‌شود.
 
۱۰ – سقوط کردن و افتادن
 
احتمالاً همه ما تجربه سقوط و افتادن در خواب را داشته ایم و در بیشتر مواقع پس از سقوط و افتادن (از بلندی) مرده ایم. همچنین شاید در هوا معلق شده و بسیار وحشت کرده باشیم و یا اینکه در آب غرق شده باشیم.
 
تعبیر : این رویا معمولا در مواقعی دیده می‌شود که ما احساس خطر و ناامنی در زندگی کرده و یا ترس از عدم وجود پشتیبانی دیگران وجود ما را فرا گرفته. شاید هم بر روی موضوعی بسیار تمرکز کرده و پس از فکر بسیار خود را در برابر آن موضوع تسلیم کرده و منصرف از انجام آن شده ایم. راه درمان : اگر این نوع خواب ما را اذیت کرده و بیشتر اوقات با آن شب را به روز می‌رسانیم بهتر است موقعیت کنونی خود را ارزیابی کرده و مسئله ای را که اینقدر فکر ما را مشغول کرده را باز کرده و زوایای مختلف آنرا یک به یک حل نماییم.


[ یک شنبه 6 آذر 1390  ] [ 5:07 PM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

دشمنان زندگی زناشویی از دید روانشناسان

 • 1. تماشای تلویزیون

تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنکه در این کار زیاد سخت‌گیری نکرده باشید‌، می‌توانید موافقت کنید که در هفته‌، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلویزیون در رابطه ی میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.

• 2. خانه‌نشینی
ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نروید! البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید.
اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید. فراموش نکنید که صله ی رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردش‌های دونفره و شب‌نشینی‌های رمانتیک خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را به ‌دست‌آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده‌اید، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلویزیون جدید شما باشد!

• 3. هدر دادن ساعات اضافی
دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت‌تان را با خود به خانه می‌آورید‌ که حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان و همسرتان نیست! تنها کافی ‌است که کار، تمام زندگیتان را به‌ خود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی می‌شود که از آن در خانه حرف می‌زنید.
بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنکه توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هر ازگاهی کار را از یاد ببرید. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.

• 4. عدم رسیدگی به وضع ظاهر
فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی‌خیال شوید! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد.
زمانی‌که همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ به‌خصوص زمانی ‌که او را شیک و زیبا می‌بینید و یا وقتی‌ که او با تعریف‌های بجا و مناسبش شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، از او تعریف کنید. زیرا تعریف و تمجید‌ها همیشه خوشایند هستند‌، اما تنها زمانی‌که درست و بجا به‌کار برده شوند.

• 6. حسادت بیهوده
دست از پاییدن و سین‌جیم کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک بر اساس اعتمادی دو جانبه بنا می‌شود. شک و بدگمانی‌های بیش از حد شما‌، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می‌دهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.

• 7. عدم توجه به خانواده همسر
نه، مطمئنا تمام خانواده‌های همسر آنگونه که در فیلم‌ها به‌صورت منفی نشان داده می‌شوند، نیستند. پس سعی کنید که از تلقین منفی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می‌تواند گرم و صمیمانه باشد.
اما نکته مهم آن است که بدانید زمانی‌که این تفاهم به حد کافی وجود دارد‌، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس می‌کنید که همسرتان از رفت‌وآمد‌های آخر هفته کم‌کم خسته می‌شود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی‌های همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق می‌کند.

• 8. نبود برنامه ریزی
تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر‌گرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آینده‌تان را بسازید. از برنامه‌های کوتاه‌مدت (مکانی که تعطیلات را در آنجا می‌گذرانید، خرید اتومبیل و…) گرفته تا برنامه‌های بزرگ‌تر (بچه‌دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و…) بی‌درنگ در مورد آینده‌تان و اینکه چگونه با آن روبه‌رو می‌شوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق پیش‌روی در زندگی را در شما شعله ور می‌کند!

• 9. سکوت بدون دلیل
مطمئنا عدم‌ گفت‌وگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بی‌توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آنها نام برده‌ایم. با این‌حال، معمولا گفت‌وگو میان زن و مرد صورت می‌گیرد، اما هیچ‌یک از طرفین به حرف‌های یکدیگر گوش نمی‌دهند…


[ پنج شنبه 2 تیر 1390  ] [ 11:28 AM ] - مسعود نودوشنی

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 40 ] [ 41 ] [ 42 ] [ 43 ] [ 44 ] [ 45 ] [ 46 ] [ 47 ] [ 48 ] [ 49 ] [ > ]