معنی زیبای عشق از زبان بچه ها گروهی متخصص و محقق در یک تحقیق سوالی ازگروهی کودک خردسال پرسیده بودند که پاسخهای که بچه ها دادند عمیق تر و متفکرانه تر از تصورات بود . سوال این بود : معنی عشق چیست ؟ بیلی – 4 ساله ..... وقتی کسی شما رو دوست داره ! اسم شما رو متفاوت از بقیه می گه. وقتی اون شما رو صدا می کنه احساس می کنی که اسمت از جای مطمئنی به زبون آورده شده . زبکا – 8 ساله ..... مادر بزرگ من از وقتی آرتروز گرفته نمی تونه خم بشه وناخن هاش رو لاک بزنه پدر بزرگم همیشه این کار رو براش می کنه حتی حالا که دستهاش آرتروز گرفتن . این عشقه. کارل – 5 ساله ..... عشق موقعی که دختره عطر میزنه و پسره هم ادکلن ! و دو تای می رن بیرون تا همدیگرو بو کنن .. کریستی -6 ساله ..... عشق وقتیه که شما برای غذا خوردن می رین بیرون و بیشتر سیب زمینی سرخ شده خودتون رو می دهید به دوستتون بدون اینکه از اون انتظار داشته باشید که کمی از غذای خودشو بده به شما . دنی – 7 ساله ..... عشق یعنی وقتی که مامان من برای بابام قهوه درست می کنه و قبل از اینکه بدش به بابا امتحانش می کنه تا مطمئن بشه که طعمش خوبه . تری – 4 ساله ..... عشق اون چیزیه که لبخند رو وقتی که خسته ای به لبت میاره . امیلی – 8 ساله ..... عشق وقتیه که شما همش همدیگه رو می بوسید بعد وقتی از بوسیدن خسته شدید هنوز دوست دارید با هم باشید پس بیشتر با هم حرف می زنید .مامان بابای من دقیقا اینجورین. بابی – 7 ساله ..... عشق همون باز کردن کادوهای کریسمسه به شرطی که یه لحظه دست نگه داری و فقط با دقت گوش کنی. نیکا – 7 ساله ..... اگه میخوای دوست داشتن رو بهتر یاد بگیری باید از دوستی که بیشتر از همه ازش متنفری شروع کنی. نوئل -7 ساله ..... عشق اون موقعس که تو به پسره می گی از تی شرتش خوشت اومده بعد اون هر روز همونو بپوشه . تامی -6 ساله ..... عشق مثله یه پیرزن کوچولو و یه پیرمرد کوچولو می مونه که هنوز با هم دوست هستن حتی بعد از اینکه همدیگر رو خیلی خوب می شناسن . کیندی – 8 ساله ..... موقع تکنوازی پیانو .من تنهای روی سن بودم و خیلی هم ترسیده بودم . به تمام مردمی که منو نگاه می کردن نگاه کردم و بابام رو دیدم که وول میخوره و لبخند می زد اون تنها کسی بود که این کار رو میکرد . من دیگه نترسیدم . کلر -6 ساله ..... مامانم منو بیشتر از هر کس دیگه ای دوست داره چون هیچ کس دیگه ای شبها منو نمی بوسه تا خوابم ببره . الین – 5 ساله ..... عشق اون موقعی هست که مامان بهترین تیکه مرغ رو میده به بابا . گریس – 7 ساله ..... عشق زمانیه که مامان بابا رو خندان می بینه و بهش میگه که هنوز هم از رابرت ردفورد خوش تیپ تره . لورن – 4 ساله ..... می دونم که خواهر بزرگترم منو خیلی دوست داره بخاطر اینکه تمام لباسهای قدیمی خودشو میده به من و خودش مجبور می شه بره بیرون تا لباسهای جدید بگیره . کارل – 7 ساله ..... وقتی شما کسی رو دوست دارید موقع حرکت از مژه هاتون ستاره های کوچولویی خارج می شن . مارک – 6 ساله ..... دوست داشتن اون وقتی هست که مامان صدای بابا رو موقع دستشوی می شنود ولی به نظرش چندش آور نمیاد. [ یک شنبه 8 خرداد 1390 ] [ 8:44 PM ] - مسعود نودوشنی [ نظرات0 ] درباره وبلاگ کلیه مطالب از منابع معتبر برگرفته شده است... آرشيو ماهانه آذر 1397 مرداد 1396 اسفند 1396 فروردین 1395 اردیبهشت 1395 مهر 1395 آبان 1395 فروردین 1394 تیر 1394 اسفند 1394 خرداد 1393 تیر 1393 مرداد 1393 شهریور 1393 مهر 1393 آبان 1393 آذر 1393 دی 1393 اسفند 1393 فروردین 1392 اردیبهشت 1392 خرداد 1392 تیر 1392 مرداد 1392 شهریور 1392 مهر 1392 آبان 1392 آذر 1392 دی 1392 بهمن 1392 اسفند 1392 اردیبهشت 1391 خرداد 1391 شهریور 1391 آبان 1391 دی 1391 بهمن 1391 اسفند 1391 فروردین 1390 اردیبهشت 1390 خرداد 1390 تیر 1390 آذر 1390 دی 1390 بهمن 1390 اسفند 1390 دی 1389 بهمن 1389 اسفند 1389 فروردین 1388 فروردین 99 ليست آرشيوها آرشيو موضوعي رایانه - عشق - سبک زندگی - تلفن همراه و تبلت - دانستنی و فناوری - پزشکی و سلامتی - طالع بینی و روانشناسی - آمار وبلاگ