به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

برای آنکه بتوانیم حرمت قرآن را برای همیشه در جان خود حک کنیم و با تلاوت آیات نورانی قرآن به گوهرهای ناب آن دست یابیم و توفیق تدبر در آن را بیابیم، خوب است آدابی را رعایت کنیم. 

ادامه مطلب
جمعه 25 اردیبهشت 1394  - 2:30 PM
الفاظ قرآن، مثل‏هايى براى معارف حق الهى مى‏باشند و از آن جهت كه فهم عموم مردم جز محسوسات را درك نمى‏كند و دسترسى به معانى كلى ندارد، اين معارف در قالب مثل‏ها و امور مادى عرضه مى‏گردند. در اين صورت اگر درك مردم در دريافت معارف الهى در همان مرحله حسى جمود پيدا كند، براى چنين افرادى بيانات و امثال قرآن، حقايق جلوه مى‏كند و مثال، ممثّل به نظر مى‏رسد و در اين صورت منظور و مقصود آيات از بين رفته است. اگر مردم در درك معانى، جمود بر مثال‏ها ننمايند و با تجريد مثال‏هاى بيان شده خود را به معانى و مفاهيم مجرّد از حس و محسوسات منتقل نمايند، در اين صورت هم ميزان تجريد و الغاى خصوصيات مثال‏ها براى همه يكسان نيست و در نتيجه در انتقال از اين مثال‏هاى محسوس به معانى مجرد، تفاوت‏هايى پديدار مى‏گردد. « همان، ج 3، ص 62»

به هر حال از آن جا كه انتقال مفاهيم عالى و معنوى قرآن به انسان‏ها جز از طريق‏الفاظ و عبارات امكان‏پذير نمى‏باشد، اين الفاظ مادى نمى‏توانند دربرگيرنده همه آن محتوا و معنا باشد. به همين جهت، تشابه پديد مى‏آيد و دليل آن همان است كه معانى در قالب اين الفاظ نمى‏گنجند.
معانى هرگز اندر حرف نايد كه بحر بيكران در ظرف نايد
بعضى از قرآن‏پژوهان در پاسخ به همين اشكال كه چرا قرآنى كه مثل اعلاى فصاحت و روشنى و صراحت است، داراى متشابهات شبهه‏انگيز و ديرياب است؟ گفته ‏اند:
قرآن در قالب و بر وفق موازين كلام طبيعى انسانى نازل شده است و در كلام بشرى از ساده‏ترين تعابير روزمرّه گرفته تا عالى‏ترين تعبيرات و عبارات ادبى و هنرى، انواع صورت‏هاى مجازى و استعارى و تمثيلى و كنايى را دارد و هرجا كه مجاز باشد لا محاله تشابه و متشابه پيش مى‏آيد.
 
بنابراين در يك نتيجه گيرى نهايى با توجّه به القاى دقيق‏ترين معانى در قالب الفاظ مادى از يك سو و استفاده قرآن از تعابير رايج لفظى نظير مجاز، استعاره، تمثيل و كنايه از سوى ديگر، وجود آيات متشابهات كه چيزى حدود دويست آيه « ر. ك: التمهيد، ج 3، ص 14» از كل قرآن را تشكيل مى‏دهند، امرى غير قابل اجتناب و ضرورى بوده است و در حقيقت اگر جز اين بود جايى براى سؤال و ابهام وجود داشت.
ادامه مطلب
جمعه 25 اردیبهشت 1394  - 2:30 PM

متشابهات را اگر جزو امور مطلق بدانيم يعني اينكه متن به خودي خود نامفهوم است و دلالت بر امر خاصي ندارد.بنابراين متن بي معني است و دربرگيرنده امر هدايتگرانه اي نيست. 


متشابهات را اگر نسبي بدانيم ، يعني اينكه متن به دليل متفاوت بودن سطح دانش افرادي كه با آن در گير هستند نامفهوم و گنگ است يا به راه هاي متفاوت دلالت و هدايت مي كند.


در هر دو صورت چه متشابه مطلق باشد چه نسبي به دليل اينكه يكي هدايتگر نيست و ديگري به راه هاي متفاوت دلالت دارد ، خلاف امر هدايتگري خداوند است.

مگر اينكه بگوييم برداشت ها ي متفاوت هرچه هست مد نظر خداوند بوده و اينكه اراده خداوند خود بر اين بوده . و البته اين هم منطقي نمي نمايد ، چراكه بسياري از اين برداشت ها در تعارض با يكديگر است.

يا اينكه بگوييم خير متن تفسير بردار نيست . در اين صورت اين شبه پيش مي آيد كه وجود آيات متشابه در متن در امر هدايتگري خداوند بلاتاثير مي باشد.و البته خداوند بدور است از انجام كار بيهوده و عبث.

ادامه مطلب
جمعه 25 اردیبهشت 1394  - 2:29 PM

اگر اين اصل را بپذيريم و بگوييم خداوند بايد كليه مسائل اختلاف آفرين را در قرآن ذكر كند، تا مسلمانان دچار تفرقه نشود; در اين صورت بايد صدها مسأله كلامي و عقيدتي و فقهي و تشريعي در قرآن ذكر شده باشد، مسائلي كه قرن‌ها ماية جنگ و جدل و خونريزي در ميان مسلمانان شده است، ولي قرآن دربارة آنها به طور صريح و قاطع ـ كه ريشه‌كن كنندة نزاع باشد ـ سخن نگفته است، مانند:

ادامه مطلب
جمعه 25 اردیبهشت 1394  - 2:28 PM

2. معرفي با عدد

و گاهي موقعيت ايجاب مي‌كند كه افرادي را با عدد معرفي كند، چنان كه مي‌فرمايد:

«وَلَقَدْ أَخَذَ اللّه مِيثاقَ بَني إِسرائيلَ وَبَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَي عَشَرَ نَقِيباً...».[3]

«و خدا از فرزندان اسرائيل پيمان گرفت و از آنان دوازده سرگروه برانگيختيم».

3. معرفي با صفت

بعضي اوقات وضعيت به‌گونه‌ای است كه فرد مورد نظر را با اوصاف معرفي كند؛ چنان كه پيامبر خاتم را در تورات و انجيل، با صفاتي معرفي كرده است.

«الّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُول النّبيَّ الأُمّي الّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدهُمْ فِي التَّوراةِ وَالإِنْجِيل يَامُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ ويُحِلُّ لَهُمُ الطَّيّبات وَيُحَرّمُ عَلَيْهِمُ الخَبائِث وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الّتي كانَتْ عَلَيْهِمْ...».[4]

«كساني كه از رسول و نبي درس ناخوانده‌اي پيروي مي‌كنند كه نام و خصوصيات او را در تورات و انجيل نوشته مي‌يابند، كه آنان را به نيكي دعوت كرده و از بدي‌ها بازشان مي‌دارد، پاكي‌ها را براي آنان حلال كرده و ناپاكي‌ها را تحريم مي‌نمايد و آنان را امر به معروف و نهي از منكر مي‌كند و بارهاي گران و زنجيرهايي كه بر آنان بود، از ايشان برمي‌دارد...».

با توجه به اين روش، انتظار اين كه اسامي دوازده امام با ذكر نام و اسامي پدر و مادر در قرآن بيايد، انتظاری بي جا است؛ زيرا گاهي مصلحت در معرفي به نام است و گاهي معرفي به عدد و احياناً معرفي با وصف.  

ادامه مطلب
جمعه 25 اردیبهشت 1394  - 2:28 PM

پرسشگر تصور می‌کند که اگر نام امام و یا امامان در قرآن می‌آمد، اختلاف از بین می‌رفت، در حالی که این اصل کلیّت ندارد. چه بسا ذکر اسامی پیشوایان دوازده‌گانه، سبب می‌شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل‌کشی بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیری کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسی(ع) رخ داد.

ادامه مطلب
جمعه 25 اردیبهشت 1394  - 2:27 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 91

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1495538
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث