
اى غمین ز اشتیاق حضرت او روز و شب مایل به زیارت او
 تو از او دور نیستى بالله        «قبره فى قلوب من والاه »  
 در  طول تاریخ انسان هایى بوده و هستند كه پس از مرگشان، زندگى و حیاتشان  ادامه پیدا كرده و با مرگ بدنشان، وجودشان و شخصیت و اندیشهشان ادامه  یافته است. مردان خدا و شخصیت هاى الهى، همانگونه كه در زمان حیات خویش  استوانه دین و محور انسانیت و پشتوانه حق و عدالت هستند، در زمان پس از مرگ  نیز آرامگاه و زیارتگاهشان پشتوانه حق و عدالت و فضیلت است. و در این  میان، زیارت مشهد حسینى از ویژگی هاى برجستهاى برخوردار است. آنان كه  توفیق پیدا مى كنند و به زیارت مرقد مطهرش مشرف مى شوند، روى به آستان امام  حسین علیه السلام آورده و به جانب این مدرسه عشق و فضیلت و دانشگاه كمال و  تربیت مىگرایند. اینگونه تربیت اجتماعى و یك چنین موسسه تهذیب اخلاق و  ادب، براى هیچ ملتى از ملل گیتى میسر و مقدور نیست .  
البته ملحدین و معاندین و مخالفین مكتب تشیع به خیال خود شبهات و اشكال هاى مى كنند و مى گویند: «زیارت قبور، بت پرستى است؟!» در حالى كه هر كس كه به زیارت قبور ائمه علیهم السلام مى رود هرگز به عنوان «بت» آنها را زیارت نمىكند. چه كسى است كه حسین بن على علیه السلام را خدا بداند؟!! شیعه، امام را مقرب درگاه خدا مىداند و با توسل به او قربى به خدا پیدا مى كند، همانطور كه خودش در قرآن مجید فرمود: «به سوى او وسیله بگیرید.»(1) امام را وسیله الهى مىداند. زیرا توسل و شفاعت، بعدى از ابعاد زیارت است كه زائر از این طریق خود را به درگاه الهى نزدیك مىكند، و پیشوایان ما وعده فرمودهاند كه از زائران خود دستگیرى كنند.
 امام  رضا علیه السلام مى رماید: «هر امامى بر گردن دوستان و پیروانش عهد و  پیمانى دارد و وفاى به این عهد، با زیارت قبر آنان ممكن مىباشد. و كسى كه  به شوق زیارت آنها و با تصدیق به فضیلت آنها به سوى قبور آنها برود مورد  شفاعت ائمه در قیامت قرار مىگیرد.   
 پس  هر زائرى باید بكوشد تا از این شفاخانه فیض، استشفاى دردهاى درونى و امراض  قلبى و اندرونى خود را خواسته، خواستار آن شود كه صفاى دل و دوستى خاطر و  پاكیزگى روح و قداست روان و سلامت تن، از خدمت آفریدگار جهان به وى عطا  گردد، تا این كه هم ظاهر او به جمال و كمال آراسته شود و هم باطن وى از  آلودگىها پاك و مصفا گردد.   
 از  طرفى زیارتنامههاى وارده، و خواندن هر كدام از آنها، خواننده و زائر را  به دقت و تفكر واداشته، متذكر تاریخ و احوال انبیا و اولیاى معصوم  مىگرداند. تأمل در زیارت عاشورا و دیگر زیارات، این مطلب را به خوبى روشن  مى سازد كه امامان به این وسیله در صدد ساختن انسان هاى مؤمن و متعهد  بودهاند، لذا به آنها تعلیم دادهاند كه در زیارت امام حسین علیه السلام  از خداوند بخواهند كه زندگى و مرگشان را «حسین گونه» قرار دهد، و آنها را  در دینا و آخرت همراه آن حضرت بدارد: «اللهم اجعل محیاى محیا محمد و آل  محمد، و مماتى ممات محمد و آل محمد ... و ان یجعلنى معكم فى الدنیا و  الاخرة.»   
 به  امید این كه خداوند متعال توفیق زیارت حضرتش را در دنیا و شفاعتش را در  روز قیامت نصیب ما گرداند، به آثار و بركاتى كه زیارت سیدالشهدا علیه  السلام به دنبال دارد مىپردازیم:   
ادامه در ادامه مطلب
ادامه مطلب

 چراغ هدایت و كشتى نجات   
 من آن نورم كه در شبهاى تاریك    چراغ رهنماى كاروانم  
 در این دریا منم آن ناخدایى    كه كشتى را به ساحل مىرسانم  
 روایت  شده كه امام حسین علیه السلام فرمود: «خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله  شرفیاب شدم در حالی كه ابى بن كعب هم آنجا بود. حضرت رسول اكرم صلی الله  علیه و آله فرمود: مرحبا به تو، اى اباعبدالله، اى زینت آسمانها و زمین.  ابى گفت: چگونه او زینت آسمانها و زمین است در صورتى كه كسى غیر از تو  چنین نیست؟ حضرت فرمود: اى ابى، قسم به كسى كه مرا به حق به نبوت مبعوث  كرد، حسین بن على در آسمان بزرگتر از روى زمین است، و همانا بر طرف راست  عرش الهى نوشته شده است كه او چراغ هدایت و كشتى نجات است.»(1)  
 یكى  از بركات فردى حضرت سیدالشهدا علیه السلام این است كه او «چراغ هدایت» و  «كشتى نجات» است. اگر چه همه پیامبران و امامان علیه السلام چراغها و  انوار هدایت و كشتیهاى نجات و رهایىاند، چنان كه پیامبر اسلام صلی الله  علیه و آله فرمود: «انما مثل اهل بیتى فیكم كمثل سفینة نوح من دخلها نجا، و  من تخلف عنها هلك.» (2)   
 همانا  خانداون و اهلبیت من در میان شما مانند كتشى نوح است كه هر كس داخل آن  شود نجات پیدا كرده و هر كس كه از آن تخلف كند هلاك خواهد شد.   
 اما  كشتى نجات حسین علیه السلام حركتش بر امواج توفنده و گسترده دریا، سریعتر  و لنگر انداختن و پهلو گرفتن آن بر ساحلهاى نجات آسانتر بوده و دایره  بهرهورى و استفاده از نور مشعل وجود حسین علیهالسلام وسیعتر است.   
 در  آن زمانى كه امواج بلند و سهمگین فساد و گناه بر پیكره نیمه جان جامعه  اسلامى، و جان و دل مسلمانان، تازیانه مرگ مىزد و گرداب حوادث و توطئهها و  پلیدیها، خفتگان در بستر غفلت را بىرحمانه به قعر تاریكى و تباهى  مىكشید، این حسین بود كه با قیام و نهضت الهى خود و شهادت و اسارت اهلبیت  خویش، گرفتاران در این اوضاع خطرناك را از دریاى پر تلاطم ساخته شده به  دست فتنهگر «بنى امیه» نجات بخشید و با كشتى رهایى خود، این خفتگان و  غافلان و گرفتاران را به ساحل نجات رهنمون نمود.  
 آرى،  حسین علیه السلام «مصباح الهدى» است تا در این ظلمتكده خاك، دلیل و  راهنماى راه باشد؛ و «سفینة النجاة» است تا در اقیانوس متلاطم فتنهها و  ضلالتها، غرق شدگان را كه كشتى شكسته بودند فریادرس باشد.   
 اى كه مصباح هدایت هستى و فلك نجات   از چه با این اشكها ایجاد طوفان مىكنى؟  
 زنده در قبر دل ما بدن كشته تو است         جان مایى و ترا قبر حقیقت دل ماست  
ادامه در ادامه مطلب
ادامه مطلب
|  استاد شهید مطهری و روایت او از حماسه حسینی عاشورا؛تجديد روحيه انقلابيگري روح كه بزرگ شد، تن به زحمت مي افتد و روح كه كوچك شد ، تن آسايش مي يابد… روح وقتي كه بزرگ شد ، خواه ناخواه بايد در روز عاشورا سيصد زخم به بدنش وارد شود. آن تني كه در زير سم اسبها لگدمال مي شود ، جريمه يك روحيه بزرگ را مي دهد، جريمه يك حماسه را مي دهد… | 
| همين نگاه بود كه روايت مطهري از عاشورا را از ديگر روايتهاي رايج زمان خود متفاوت كرد. استاد شهيد مطهري در كتاب حماسه حسيني به دنبال پاسخ دادن به اين پرسش بود : «چرا ظرفيت فكري و اجتماعي واقعه بزرگي مانند عاشورا، امروز آنقدر به دست ما دچار آسيب شده كه تنها به بعد مصيبت و تراژدي و صفحه سياه آن توجه مي كنيم و از صفحه سفيد و نوراني آن غافليم؟» در پاسخ به اين پرسش مهم بود كه او اثري مانند حماسه حسيني را خلق كرد و در آن وجوه ايجابي و نوراني اين حادثه الهام بخش را روشن نمود. براي همين ، دغدغه هاي اصلي مطهري را در اين كتاب،چنين مي بينيم : خرافه زدايي از عاشورا، توجه به ابعاد زندگي ساز و حركت آفرين عاشورا و الهام گيري از ابعاد حماسي اين واقعه. 
 | 
|  علی اکبر جوانی را یادم داد... بابا می رفت هیئت و من خیلی کوچک بودم ، پنج شش سالم بود، هیات و دسته و سینه زنی را دیده بودم . هر سال محرم ، بوی اسفند و اشک و سینه زنی زودتر می آمد و می نشست توی شهرمان؛و من خیلی کوچک بودم . از میان تمام اینها فقط اسم زینب و حسین را خوب بلد بودم. می دانستم حسین(ع) مرد کربلاست. می دانستم صبر یعنی زینب ، با همه کوچکی ام خوب می دانستم. | 
| اما آن روزها علی اکبر را خوب نشناختم. سالها بعد، در روزهای جوانی ام شناختمش. توی همان روزهای محرم، میان تمام بوهای خوب و به یادماندنی جوانی همان روزها علی اکبر آمد و جا خوش کرد توی ذهنم . وگرنه من که نمی شناختمش. می شنیدم علی اکبر جوان بود . اولین چیز همین بود که مرا جلب کرد. چقدر جوان بود یعنی؟ تا این حد که جوانی اش را گذاشت زیر پا و روز عاشورا ماندنی شد؟ماندنی؛ که راز ماندگاری همین است.علی اکبر جوان بود. آنقدر جوان که حتی اختلاف هست بین سن ماندگاری اش، مهم نیست که هیجده سالش بود یا بیست و سه سال یا بیست و هفت سال، نه... قصد چیز دیگری است. علی اکبر «آرمان » را شناخته بود. علی اکبر حسین ، آرمان را با «آزادی» دیده بود ؛ و آزادی چیزی نبود جز نبودن در قفس ،فکرش را بکن، آفتاب ظهر عاشورا... می تابد و این بار جان مهم نیست ؛ که آرمان مهمتر است. جوانی می ماند پشت دیوار... اما آرمان و ایمان مهمترین واژه ها می شود.... من همه اینها را در جوانی ام شنیدم و بعد ،یاد گرفتم که بعضی واژه ها توی زندگی آدم مهم می شوند. علی اکبر حسین جوانی ام را یادم انداخت. یادم انداخت که آزادی و آرمان و ایمان واژه های مهم زندگی ام هستند. علی اکبر یادم داد. این روزها اسم علی اکبر را زیاد می شنوم. توی هر دسته، هیات و کنار هر اشک چشمی یادم می افتد که ...، حالا من جوانم، جوانی ام پشت دیوار خاک نمی خورد، من جوانی و آرمان و ایمان را با علی اکبر یاد گرفتم. 
 | 
|  حكومت عدل مهدوي؛ تجلي اهداف نهضت عاشورا وقتی مباحث و شاخصهها و نشانههای ظهور را بررسی و روایات مهدویت را مرور مي كينم نقش عاشورا را در آن به وضوح مشاهده میکنیم. فرهنگ غني انتظار و عاشورا ارتباط عمیق و تنگاتنگی با هم دارند. در بخش هایی از زیارت عاشورا به صراحت از آمادگی جهت یاری امام زمان (عج) در انتقام خون سیدالشهدا سخن به میان آمده است. | 
| این که در روایات مربوط به ظهور بسيار در مورد انتقامگیری خون امام حسین(ع) سخن به میان آمده است نشانه ای از دغدغه امام زمان (عج) و یاران باوفایش در ثبت عاشورا به عنوان بزرگترین نماد انسانیت و عدالت طلبی در طول تاریخ است. 
 واقعه عاشورا تجلی ظلم ستیزی ، عدالت طلبی و آزادی خواهی عده ای اندک از یک سو و دنیا طلبی ، تجاهل و غفلت جامعه ای از دیگر سو بود که در نهایت ، نهضتی را رقم زد که اینک از پس صده ها و هزاره ها هر سال تازه تر از گذشته مشتاقان بیشماری را گرد هم جمع می کند و هدایت بخش قیام ها و انقلاب های متعددی در دنیای اسلام و حتی غیر اسلامی است . | 
|  دقایقی با یک تازه مسلمان؛ عاشورا حجت را بر من تمام كرد ماجرا با خبر كوچك و سربسته در يك روزنامه محلي شروع شد . مسلمان شدن دختر دانشجو. | 
| «ديانا ترون گوسو» كه در خانوادهاي مسيحي در ايالت تگزاس آمريكا به دنيا آمده است، به طور اتفاقي در زمان تبليغ دين مسيحيت در كليسا، با دين اسلام آشنا ميشود. بعد از مطالعه و تحقيق، در 20 سالگي اسلام را به عنوان دين خود بر ميگزيند و نامش را به «هاجر حسيني» تغيير ميدهد. هاجر در مسير تحقيقات با عاشورا و نهضت حسيني آشنا ميشود و اين اوج تحولات روحي و فكري اش ميشود.  
 من در آمريكا مسلمان شدم | 
| ديدگاه متفاوت کارشناسان از فعالیت رسانه ملي درباره منبر نوین؛فرصتی که غافل از آنیم يکي از محورهاي ويژه برنامه هاي ماه محرم ارائه تحليل هاي کارشناسان و استادان حوزه و دانشگاه از واقعه عاشورا است که به صورت پخش سخنراني واعظان و خطيبان مختلف و يا به صورت دعوت از اين کارشناسان انجام مي شود. | 
| دکتر ابراهيم فياض از عملکرد رسانه ملي در اين بخش انتقاد مي کند و با اشاره به تکراري بودن ميهمانان و سخنرانان و محورهاي مورد بحث مي گويد: سخنان تعداد بسيار محدودي از استادان حوزه و دانشگاه مثل دکتر رجبي دواني، خوانساري، رفيعي، انصاريان و ... در اين ايام از تلويزيون پخش مي شود درحالي که استادان بسياري در سطح دانشگاه ها و حوزه هاي علميه مانند حوزه قم حضور دارند که تحليل هاي بسيار عميق و جالبي از عاشورا دارند اما متاسفانه رسانه ملي از حضور آن ها بهره نمي گيرد و به تعداد محدودي از اين سخنرانان و استادان بسنده کرده است که اين ضعف در سال جاري به صورت واضح و روشن خود را نشان داد.  
 | 
|  بررسی نقش حماسی عاشورا در وقوع انقلاب اسلامی عاشورا؛ تكوین یک زنجیره ی انقلابی، اسلامی و ایرانی «محرم، ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست كه با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و كوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شكستن ستمكار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست و این خود سرلوحه تعلیمات اسلام است برای ملت ما تا آخر دهر.» (صحیفه نور، ج2، ص11) | 
| در طول تاریخ شیعه و پس از غیبت كبری، بسیاری از انقلابیون و عالمان دینی و متعهد، با قیام و مبارزه، احیای دین اسلام را وجهه همت خویش قرار دادهاند كه در این میان، نهضت عاشورا با توجه به ماهیت اسلامخواهی، اصلاح طلبی و ظلم ستیزیاش همواره الهام بخش نهضتهای اسلامی و حركتهای اصلاحی بوده است. انقلاب اسلامی ایران به رهبری و زعامت امام خمینی (ره) را میتوان بارزترین و موفقترین انقلاب نشات گرفته از عاشورای حسینی به شمار آورد؛ زیرا همانطور كه امام حسین (ع) هدف خود را اجرای سیره جدشان، امر به معروف و نهی از منكر، عدالت گستری و ایستادگی در مقابل ظلم اعلام كردند؛ امام خمینی (ره) نیز چه قبل از تبعید و چه در نجف و پاریس به صراحت اعلام كردند كه ما در مقابل طاغوت زمان (رژیم پهلوی) ایستادگی میكنیم و با خواست مردم ،حكومت عدل را بر دو محور اسلامیت و جمهوریت بنیان مینهیم. بنابراین میتوان گفت كه انقلاب اسلامی ایران از حیث الگوهای والایی مانند امر به معروف ونهی از منكر ، مقابله با طاغوت، تكیه بر پایگاه مردمی و استفاده از اصول مشخص دینی، بیشترین شباهت را به به قیام حسینی و نهضت عاشورا دارد. 
 | 
| عاشورا؛ بسترساز تحرکات اسلام گرایانه «آثار و تبعات نهضت عاشورا بر انقلاب اسلامی ایران و نهضت امام راحل بسیار زیاد بود و مصداق آن را می توان عظیم ترین راهپیمایی در سال ۵۷ در روز تاسوعا و عاشورا عنوان کرد که مردم ما با همان روحیه سلحشوری و معنویت به خیابان ها آمدند و در همان جا بود که کمر رژیم طاغوت شکسته شد.» | 
| اسماعیل کوثری، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان این عبارات تاکید دارد که بستر تحرکات اسلام گرایانه در روز عاشورا و توسط امام حسین (ع) پایه ریزی شده است.  
 | 
|  شخصیت های تاثیر گذار عاشورا عباس،قهرمان علقمه عباس، شجره طیبه ای است که ریشه در اعماق سرزمینی پاک و نمونه دارد. ریشه های این درخت، از منابعی تغذیه می کند که سرشار از کرامت و مجد و بزرگواری است. پدر بزرگوارش، کسی است که زادگاهش خانه خداست | 
| شجره طیبّه 
  بنده نیک وفاداری | 
|  راههاي انتقال محبت اهل بيت ( ع ) به کودکان به رواي عزاداران کوچک سيد الشهدا (ع) يکي ازوظايف والدين در حوزه تربيتي فرزندان، بوجود آوردن محبت اهل بيت(ع) در دل آنان است. يکي ازراههاي بوجود آوردن محبت، گريه و عزاداري براي سيدالشهدا ست، که بدان پرداخته خواهد شد. | 
| عزاداري وسوگواري کردن، امري عمومي وانساني است که درميان ساير ملتها وجوامع بشري وجود داشته و دارد. وهرانساني، وقتي که عزيز ياخويشاوندي را ازدست ميدهد سراسروجود او را هاله اي ازغم و اندوه فراگرفته و گرد و غبار مصيبت برآنها مي نشيند.  
 | 
|  عظمت ، معرفت و منزلتی که او داشت نخستین زائر مزار حضرت سیدالشهدا ( علیه السلام ) دوست بدار دوستدار آل محمد(ص) را تا هنگامي که دوستشان ميدارد و دشمن بدار دشمن آل محمد(ص) تا هنگامي که دشمنشان ميدارد؛ هر چند روزهدار و نمازگزار باشد. | 
| عنوان نخستين زائر تنها بر مردي شريف و عارفي کامل يعني صحابي بزرگ و برجسته، جابر بن عبد الله انصاري-رضوان الله عليه- منطبق است که به منظور زيارت قبر سيد الشهدا(ع) از مدينه به کربلا رفت. بسياري از علما تصريح کردهاند که او نخستين کسي است که عنوان زائر قبر حسين(ع) را کسب کرد؛ اين شرافت و افتخار و ذخيره او را بس است. 
 | 
|  تاملی بر ادبیات عاشورایی داستان نهضت حسینی و قصه جان سوز ایثار و شهادت حضرت امام حسین (ع) و یاران وفادارش، آن چنان بر قلبها تاثیر گذارده که پس از گذشت حدود چهارده قرن از آن حادثه عظیم، غبار کهنگی و فراموشی را بر خود ندیده است. | 
| گویی هر سال با حلول هلال محرم، خون پاک شهیدان کربلا، در رگهای تاریخ جوششی تازه مییابد و عاشقان دلسوخته را شوریدهتر و تشنگان حقیقت را شیفتهتر میسازد . از این رهگذر، هنرمند میکوشد تا با الهامات مذهبی به تبیین شکلهای هنری این حادثه بپردازد و با ایجاد رابطه عمیق بین ریشههای اصلی و خاستگاه واقعه، با اثر هنری خویش رابطهای ناگسستنی ایجاد کند. 
 | 
|  آفت شناسی موعظه در کلام بزرگان توصيههايي براي اهل منبر امام راحل می فرمایند: ما هرچه داريم از محرم و صفر داريم و حوزهها به بركت اين محرم و صفر بر پا هستند و اگر علم فقه و كلام و فلسفه و ... داريم همه به بركت اين منابر و محافل حسيني است، احيای محرم و صفر يك اصل است؛ درست است كه حوزهها اين محافل و مجالس را برپا ميكند، اما قوام خود اين حوزهها به اين منابر و تكايا و حسينيههاست. | 
| دو عامل نهضت اباعبدالله را در طول تاريخ همواره آسيب ميزند: اول از ناحيه دشمنان كه نميخواستند اين نهضت رشد كند و دوم: دوستاني هستند كه بر اساس غفلت و جهل با نهضت حسيني برخورد ميكنند؛ نهضت اباعبدالله يك دستگاه پاك و منزه است كه آلودگي را بر نميتابد ممكن است مدتي كسي بخواهد با اين نهضت بازي كند، اما اگر آلودگي ادامه يابد عظمت مقدس اين نهضت او را كنار ميزند و بازي كردن با اين نهضت جايي ندارد.  
 | 
|  نگاهی تاریخی به موضوع عطش و تشنگی در کربلا آب و تاب! از گزارشهای معتبر تاریخی، چنین به دست میآید که سه روز قبل از شهادت امام حسین(ع) (در روز هفتم محرّم) دستوری از عبیداللَّه بن زیاد از این قرار به عمر بن سعد ابلاغ شد که:«بین حسین و آب فاصله انداز و مگذار که قطرهای از آن بنوشند» و این عمل را نوعی انتقام در مقابل بستن آب بر عثمان تلقی کرد!!بلاذری، ج 3، ص 180. | 
| ابن سعد به مجرد دریافت این دستور، عمرو بن حجاج را با پانصد سوار، مأمور مراقبت از شریعه فرات به منظور جلوگیری از دسترسی امام(ع) و یارانش به آب کرد.همانها. در این دو سه روز امام(ع) و یارانش از طرق مختلف سعی در دسترسی به آب داشتند؛ زیرا تحمل تشنگی در آن بیابان سوزان - به ویژه با آن کاروان مشتمل بر زنان و کودکان - بسیار طاقت فرسا بود. | 

